معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور دیروز برای رفع این مشکل به طرحهای جایگزینی مانند عوارض دروازهای اشاره کرد، این در حالی است در این طرح شهروندانی که به استانهای شمالی کشور سفر میکنند ملزم میشوند برای دیدن جنگل عوارض پرداخت کنند، اما کارشناسان معتقدند چنین طرحهایی نمیتواند سبب نجات جنگلهای کشور شود.
درختکُشی ادامه دارد
مساحت جنگلهای شمال کشور حدود دو میلیون هکتار برآورد میشود، در این میان حدود یک میلیون هکتار از این جنگلها طرح جنگلداری دارد؛ اما حدود 900 هزار هکتار از جنگلهای باستانی شمال کشور طرح جنگلداری ندارد و به اعتقاد کارشناسان کمتر مسئولی دغدغه حفظ آنها را دارد.
این در حالی است که در جنگلهایی که طرح جنگلداری شامل حالشان شده، هزینه نگهداری از درختان منوط به بهرهبرداری از جنگل است؛ اما باید تاکید کرد، چنین رویکردی در بلندمدت به مرگ جنگل ختم خواهد شد.
دیروز نشست خبری بهزاد انگورج، معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور برگزار شد.
او درباره انتقادها نسبت به موافقتش با بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور گفت: من مجری قانون هستم و براساس قانون قراردادهایی با مدیران طرحهای جنگلداری باید بسته شود، اما تلاش این است که با بهرهبرداری کمی مسیر را دنبال کنیم.
عوارض دروازهای
یکی از پیشنهادهایی که در نشست خبری معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور مطرح شد، طرحی به نام عوارض دروازهای است. این طرح با این هدف ارائه خواهد شد که بتواند مقداری از هزینه مدیریت جنگلهای شمال کشور را تامین کند.
انگورج در این باره یادآور شد: چنین طرحی قبلا هم در کشور وجود داشت؛ اما در سالهای 55 یا 56 لغو شد. براساس چنین طرحی میتوان از شهروندانی که به شمال کشور سفر میکنند عوارض گرفت و آن را برای حفظ جنگل هزینه کرد.
وی ادامه داد: هفت جاده به سه استان شمال کشور ختم میشود و میتوان با گرفتن عوارض از مسافرانی که از این مسیرها عبور میکنند، برای حفظ جنگلهای شمال کشور تلاش کرد.
این درحالی است که این طرح فعلا در حد پیشنهاد است؛ زیرا اجرایی شدن آن منوط به تصویب قانون است و برای این کار سازمان جنگلها باید پیشنهاد خود را در قالب لایحه به مجلس ارائه کند.
تناقض در دل جنگل
به نظر میرسد آنچه کار را برای حفظ جنگلهای کشور دشوارتر کرده، تناقضهایی است که در این حوزه وجود دارد. برای نمونه مسئولان معتقدند فقط حدود 10 درصد چوب مورد نیاز کشور از جنگلهای کشورمان تامین میشود و بقیه از طریق زراعت چوب یا واردات آن مهیا میشود.
البته کارشناسان نظر دیگری دارند، هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران و رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران در گفتوگو با جامجم میافزاید: اگر ادعای مسئولان مبنی بر تامین 10 درصد چوب مورد نیاز کشور از طریق بهرهبرداری از جنگل درست باشد، توقف بهرهبرداری از جنگل کار مشکلی نیست، اما به نظر این آمار درست محاسبه نشده به همین دلیل با توقف بهرهبرداری از جنگلها موافقت نمیشود.
این درحالی است که مسئولان همواره هشدار دادهاند که قطع بهرهبرداری از جنگل، صنایع کشور را فلج میکند؛ اما باید هشدار داد: اگر 10 درصد چوب مورد نیاز کشور از جنگلهای کشورمان تامین میشود، قطع آن نباید چنین عواقب بحرانسازی به دنبال داشته باشد.
وی اظهار میکند: تا زمانی که با رویکرد چوب طرح جنگلداری تهیه میشود جنگلهای کشور به ویرانه بدل خواهد شد.
پول جنگل کجا میرود؟
این در حالی است که کارشناسان معتقدند طرحهای جنگلداری نیز که اکنون اجرا میشود مشکلات فنی زیادی دارد ؛ برای نمونه میتوان به قیمت چوب اشاره کرد،مثلا قیمت هر مترمکعب چوب در محلی که قطع میشود حدود 200 تا 300 هزار تومان محاسبه میشود، اما در بازار تهران آن را متری حدود یک میلیون تومان میفروشند.
بنابراین به نظر میرسد اگر بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور به بهانه حفظ و حراست از جنگل دنبال میشود نباید شاهد چنین اختلاف قیمتهایی بود.
کیادلیری عنوان میکند: افزون براین، مسئولان میگویند میزان برداشت از جنگل های شمال کشور سالانه حدود 600 هزار متر مکعب است،اما هنگام بررسی نباید آنها این رقم را بر تمام مساحت جنگلهای شمال تقسیم کنند؛ در واقع باید این بررسی دقیق تر انجام شده و محل و زمان دقیق برداشت آن را در نظر گرفت.
به نظر میرسد مشکل جنگلهای کشور حل نمیشود،چون برخی مسئولان همیشه به دنبال آسانترین راهها هستند؛ یعنی درختان را بفروشند و هزینه حراست از جنگل را از این طریق تامین کنند، زیرا طرحهای اصولی دشواریهای خاص خودش را دارد و هر مدیری راضی به تن دادن به حل مسائل دشوار نیست.