آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : پسماند

بایگانی/آرشیو برچسب ها : پسماند

اشتراک به خبردهی

کرونا‌ کوه

هر روز به طور میانگین حدود یکصد‌تن پسماند کرونایی در آرادکوه دفن می‌شود
فانتزی کارگردان‌های هالیوودی با همه ابزار و ادوات سینمایی‌شان وقتی می‌خواهند فضایی آخرالزمانی را توصیف کنند زنده پیش چشم ما در ۲۳ کیلومتری تهران ترسیم شده است. مجتمع آرادکوه که هر روز نزدیک به ۳۰ هزار تن زباله پایتخت‌نشینان را در دل خود جا می‌دهد حالا چند‌ماهی است که مهمان ترسناک تازه‌ای دارد. تا پیش از فراگیری کرونا هم یکی از دغدغه‌های دفن پسماندهای تهران مربوط می‌شد به دفن زباله‌های عفونی بیمارستان‌ها،‌ چیزی که حتی بارها و بارها پای روسای بیمارستان‌های تهران را به قوه قضا هم باز کرد اما گرهی از این معضل باز نشد. حالا اما ماجرا با چند ماه پیش تفاوت دارد، چرا که حالا حجم قابل‌توجهی از زباله‌های عفونی بیمارستان‌ها را پسماندهای حاصل از کرونا تشکیل می‌دهد،‌ این هم همه ماجرا نیست چون همان پسماندهای معمول منازل هم حاوی پسماندهای کرونایی‌ است و تفاوت چندانی با پسماندهای عفونی بیمارستانی ندارد. هر چند در این مدت برخی از کارشناسان گفته‌اند پسماندهای کرونا تفاوتی با دیگر پسماندهای بیمارستانی ندارد اما موضوع وقتی مهم می‌شود که بدانیم این بار تفاوتی میان زباله‌های منازل با پسماندهای عفونی بیمارستانی نیست، چرا که امکان تفکیک زباله‌های عفونی منازل با دیگر پسماندهای تولید شده وجود ندارد.

فقط میزان مبتلایان به کرونا نیست که حالا با شیبی محسوس رو به افزایش است. کرونا باعث شده تهرانی‌ها در مصرف آب رکورد ۵۰ ساله را بشکنند و به نام خود ثبت کنند و البته که جهش خیره‌کننده‌ای هم در تولید پسماند داشته باشند. آن‌طور که رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران می‌گوید «مقدار پسماند و زباله در شهر تهران از ۲۵۰۰ تن روزانه به ۷۰۰۰ تن رسیده است.» این تنها محدود به زباله‌های معمولی نیست و این جهش شگفت شامل پسماندهای بیمارستانی هم می‌شود و  زباله‌های بیمارستانی هم از ۶۰ تن در روز به صد تن رسیده است. این موضوع فارغ از چند برابر شدن کار روزانه تفکیک و امحای پسماندها، پیامدهای ناگوار بسیاری در حوزه محیط‌زیست هم دارد؛ آن هم وقتی پای زباله‌های عفونی در میان باشد و بدتر از آن این‌که هنوز امکانی برای تفکیک زباله‌های معمول با زباله‌های عفونی وجود نداشته باشد.

زباله کرونا با بیمارستانی تفاوت دارد؟

پیش از این باید  نگران تولید حدود ۶۰ تن زباله بیمارستانی در تهران می‌بودیم اما حالا به‌دلیل  عدم امکان تفکیک باید نگرانی‌مان را از این مقدار تا ۷۰۰۰ تن زباله در روز بسط بدهیم. اما سوال اینجاست که آیا زباله‌های کرونا تفاوتی با دیگر زباله‌های بیمارستانی دارد؟ زباله بیمارستانی در گروه زباله‌های خطرناک قرار می‌گیرد. زباله‌های خطرناک دیگر شامل زباله‌های هسته‌ای، زباله‌های صنایع شیمیایی و دیگر صنایعی هستند که در فعالیت تولیدی‌شان از مواد خطرناک برای سلامتی انسان و محیط‌زیست استفاده می‌شود. آیا زباله کرونا خطرناک‌تر از زباله بیمارستانی معمول است؟ شاید در نکاه اول تصور کنیم که زباله‌های کرونا حتما که با دیگر پسماندهای بیمارستانی تفاوت دارد و حتما که باید مخرب‌تر باشد اما آن‌طور که کارشناسان این حوزه معتقدند زباله بیمارستانی کرونا با زباله معمول عفونی بیمارستانی تفاوت خاصی ندارد. براساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی هم «زباله بیمارستانی کرونا از نظر خطرزا بودن مشابه زباله بیمارستانی معمولی است و استانداردهای ساماندهی این دو نوع زباله از هر نظر یکسان است.» با توجه به نظر این سازمان بنابراین زباله بیمارستانی کرونا نیازمند گندزدایی متفاوتی نسبت به شیوه‌های مرسوم ندارد.

شیوه دفن زباله‌های بیمارستانی

برخی از مسؤولان برای امحای زباله‌های بیمارستانی حداقل بعد از فراگیری کرونا از ترکیب «دفن بهداشتی» استفاده کرده‌اند. ترکیبی که احتمالا فقط به مفهوم ریختن آهک و سپس خاک روی زباله‌هاست. رضا کرمی‌محمدی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران و عضو شورای فرماندهی ستاد مدیریت بیماری کرونا در تهران هم گفته‌است: «دفع پسماند در شهر تهران دوبار در روز انجام می‌شود و بدون تفکیک‌شدن دفن می‌شود. دفع پسماندهای بیمارستانی براساس پروتکل‌های وزارت بهداشت در آرادکوه انجام می‌شود.» در بخشی از حرف‌های صدرالدین علیپور، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران هم ماجرا از کمی عقب‌تر و از جمع‌آوری زباله‌ها از بیمارستان روایت شده‌است. «روزانه حدود صد نیروی کارگری با لباس و تجهیزات مخصوص به بیمارستان‌ها می‌روند و پسماندهایی که به احتمال زیاد آلوده به ویروس کرونا هستند را تحویل‌گرفته و در همان مکان توسط اتوکلاو ضدعفونی‌کرده و با رعایت کامل موازین بهداشتی و ایمنی آنها را در سایت جداگانه‌ای، با عمق و آهک بیشتر از حد معمول دفن می‌کنند.» این اتفاقی است که به‌نظرمی‌رسد در حال انجام است اما به‌نظر‌می‌رسد آنچه باید باشد تفاوت‌هایی با شیوه کنونی دارد. محمد بازگیر، مدیرکل پیشین اداره محیط‌زیست تهران روایتش را از جایی به جام‌جم می‌گوید که پسماندهای بیمارستانی به محل امحا رسیده‌است. او می‌گوید: «یکی از روش‌های فرآیند دفع نهایی پسماند، روش‌ دفن‌کردن است که باید اصول بهداشتی آن رعایت شود. به این معنی که در جایی که کف آن دیواره‌های ایزوله باشد و شیرابه پسماند بیرون نزند و منتشر نشود و بعد روی آن آهک و مواد ضدعفونی‌کننده ریخته می‌شود و درنهایت دفن شود. برای دفع پسماند، روش‌های دیگری هم ازجمله سوزاندن وجود دارد اما در ایران بیشترین روش بر مبنای دفن پسماند است. بنابراین، این مراحل باید انجام شود و اکنون در بیمارستان‌ها دستگاه‌های امحا زباله وجود دارد اما این‌که چقدر این پروسه کامل انجام شود یا نه نیاز به بررسی بیشتر دارد.» اما نگاه‌های متفاوت بیشتری هم در این میان وجود دارد،‌ نگاه‌هایی که معتقد است اصولا دفن این زباله‌ها کارشناسانه نیست.

یکی از نشانه‌های زباله‌های بیمارستانی پلاستیک‌های زردرنگ مورد استفاده برای این پسماندهاست، بسیاری همین روش را مناسب برای تفکیک زباله‌های عفونی منازل می‌دانند. به این مفهوم که برای تفکیک زباله‌های منازلی که بیمار کرونایی دارند می‌توان از کیسه زباله‌هایی به رنگ قرمز استفاده شود. این طرح ابتدا در شهرهای اصفهان و همدان مطرح شد اما خیلی زود بی‌نتیجه ماند چراکه از همان ابتدا براساس یک باور اشتباه بسیاری از خانواده‌ها ترجیح می‌دادند حضور یک بیمار کرونایی در خانواده را پنهان کنند. این روش اما در دیگر کشورها با تفاوت‌های جزئی اجرا شد. نمونه‌اش کشور ایتالیا که دستورالعملی صادر کرده و از مردم خواسته تا زباله‌های خود را به سه دسته تر، خشک و غیرقابل بازیافت تفکیک کنند. زباله‌های عفونی کرونایی خود را هم در دسته زباله‌های غیرقابل بازیافت قرار دهند تا در زباله‌سوزهای مخصوصی دفع شود. در ایران اما زباله‌های خانگی فقط به دو دسته تر و خشک تفکیک می‌شود. یکی از موارد اختلاف وزارت بهداشت‌ودرمان و سازمان محیط‌زیست با شهرداری‌ها هم از همین‌جا آغاز می‌شود. چراکه وزارت بهداشت و درمان روی «تقویت و بهبود استانداردهای جمع‌آوری و کم‌خطرسازی زباله بیمارستانی انگشت می‌گذارد» و با سازمان محیط‌زیست هم‌عقیده است که «هرگونه زباله چه بیمارستانی، چه خانگی را عفونی و بمب بالقوه انتشار کرونا» می‌دانند؛ اما غم بزرگ شهرداری‌ها حالا ضرر هنگفت میلیاردی به واسطه عدم تفکیک زباله‌هاست. البته که آفت بزرگ عدم تفکیک زباله‌های معمولی و عفونی تنها در میزان سرمایه‌ای نیست که خاک می‌شود بلکه در آسیب بزرگی است که به محیط‌زیست وارد می‌کند.

باید نگران باشیم؟

هم قانون و هم تمام مصوبات معطوف به چگونگی دفن پسماندهای عفونی و خانگی به گونه‌ای است که نگرانی در رابطه با آسیب‌های احتمالی به محیط زیست را کاهش بدهد اما آن‌طور که محمد علیزاده، کارشناس پسماند می‌گوید مشکل از جایی آغاز می‌شود که عموما نسبت به اجرای آن قوانین و مصوبات کم‌کاری صورت می‌گیرد و ابزار نظارتی برای نحوه اجرای درست آن هم عموما صورت نمی‌گیرد.

او به جام جم می‌گوید: «ما عموما یک عقب‌ماندگی تاریخی در رابطه مدیریت پسماندهای آزمایشگاهی داریم. ‌در بخش آزمایشگاه‌های تحت نظارت وزارت علوم و چه در بخش تحت پوشش وزارت بهداشت این نواقص وجود داشته است که مدریت درستی روی پسماندها نداشتیم». آن‌طور که از گفته‌های این کارشناس پسماند می‌توان متوجه شد این‌که اگر همه دستورالعمل‌های موجود در ارتباط با مدیریت پسماند هم به درستی اجرا شود و حتی خوشبینانه هم نگاه کنیم و نظارت کافی هم در این رابطه وجود داشته باشد باید ۲۰ تا ۳۰ درصد نگران ‌ اشتباه‌ها در این حوزه باشیم. این گفته وقتی رنگ هولناکی به خود می‌گیرد که همین حالا به دلیل تفکیک نشدن روزانه صد تن زباله بیمارستانی با ۷۰ هزار تن زباله معمولی، باید بیش از اینها نگران امحای پسماندها باشیم.

قانون چه می‌گوید؟

قوانین و دستورالعمل‌های مدیریت و پسماند زباله بیمارستانی در ایران بر اساس قانون مصوب سال ١٣٨٣مجلس و آخرین دستورالعمل‌ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ابلاغ شده در سال‌ ١٣٨۶ باید به اجرا درآیند. این قوانین لوازم حفاظتی نیروی کار درگیر با زباله در بیمارستان و واکسیناسیون آنها را ضروری دانسته و  تاکید شده تفکیک زباله عفونی و خطرناک از زباله معمولی در بیمارستان باید از مرحله اولیه و با سطل‌های زباله جداگانه روی دهد. زباله‌های خطرناک و عفونی هم شامل مواردی چون وسایل آلوده به خون و ترشحات بیمار، ست ساکشن ونتیلاتور، زواید تزریقات و پانسمان، پسمانده غذای بیماران عفونی، انواع سوند و ماسک و غیره می‌شود. این زباله‌ها در کیسه‌ها و سطل‌های زرد رنگ نگهداری و جابه‌جا می‌شوند و در نهایت در بخش امحای زباله هر مرکز درمانی پس از گذراندن مراحل بی‌خطرسازی تحویل ماشین‌های شهرداری می‌شوند. فرآیند بی‌خطرسازی نیز با دستگاه‌های اتوکلاو و هیدروکلاو مجهز به خردکن روی می‌دهد و کنترل‌هایی هم به شکل روزانه بر عملکرد این دستورالعمل وجود دارد که نتایج آن به طور مرتب به مراکز علوم پزشکی شهرستان‌ها ارسال می‌شود. البته مراکز درمانی کوچک و مطب‌هایی که از این امکانات بی‌بهره‌اند باید زباله خود را به شرکت‌های پیمانکاری که این خدمات را ارائه می‌کنند تحویل دهند. این استانداردها در صورت رعایت شدن برای کنترل بیماری‌های ویروسی که کرونا هم جزو آنهاست تا حد بالایی موثر است.

میثم اسماعیلی

 

ضد‌ بازیافت

عملکرد برخی ازغرفه های بازیافت درتهران،‌ مردم را از تفکیک زباله در خانه دلسرد کرده است

درتهران بر سر زباله ها میان چند گروه جنگ است؛ نه این که به هم چنگ و دندان نشان بدهند بلکه جنگ بر سر این است که چه کسی زودتر سر سطل های زباله برسد و بیشترین غنیمت را جمع کند. وانت های بازیافت می آیند، زباله گردهای حرفه ای هم می آیند، مردم ندار و معتادان و بی خانمان ها نیز که خرج شان را از بین آشغال ها جور می کنند، می آیند. زباله درتهران برای خودش داستان مفصلی دارد، در پایتخت نیز چون مثل همه جای دنیا زباله، طلای کثیف است بر سرش رقابت است. نان خیلی ها در این شهر بین زباله هاست، ازجمله نان گروهی مجهول الهویه که می گویند مافیایند، همان ها که دست های نامرئی بلندی دارند و زودتر از بقیه به زباله ها چنگ می اندازند و پشت پرده ای بودار دارند.

کنارهیاهوی همیشگی سطل های زباله درمحله ها اما داستان زباله با آرامشی ظاهری درغرفه های بازیافت به زبانی دیگر روایت می شود. غرفه ها ساده و ترو تمیزند، سرو کارشان بیشتر با زنان و گاهی با مردهای مسن است، بچه ها هم به نمایندگی از مادرانشان می آیند با کلی بطری خالی و کاغذ و کارتن که درخانه از زباله های خیس جدا شده اند. این مردم چند پله از کسانی که تر و خشک را تنگ هم می زنند و می چپانند درکیسه های پلاستیکی و خوراک زباله گردها را جور می کنند، جلوترند. خیلی ها نگاه زیست محیطی به این تفکیک دارند ولی بقیه که نگاهشان مادی است زباله ها را جدا می کنند که چیزی بگیرند: پول یا اسکاچ، تیغ، مایع ظرفشویی، پودر لباسشویی، شامپو، حتی عروسک برای دختر بچه ها.

پشت این بده بستان های مختصر اما بازهم تجارت زباله خوابیده که غرفه دار و پشت سرش، پیمانکار را به بیراهه می برد گاهی. داستان بازهم داستان ارزش طلای کثیف است،‌ داستان پولی  که از پسماند در می آید و خیلی از پیمانکاران بیشترش را برای خودشان می خواهند حتی اگر بهایش کلاه گذاشتن سر مردم باشد.

 

توزین مشکوک

پنجره غرفه بازیافت کوچک است، آنقدر که فقط می شود پسماندها را تحویل داد و نگاهی انداخت به قفسه ای که رویش مواد شوینده چیده اند. پسرکی با یک کیسه کوچک نان خشک و چند تایی بطری و مشتی کاغذ مچاله شده می آید زیر پنجره که برایش بلند است. نوبتش نرسیده هنوز، بی تاب است ولی، ازآن پسربچه های شلوغ و پرصدا که طاقتشان کم است. پسرک که حوصله صف ندارد پسماند ها را می اندازد روی پیشخوان و می رود، بدون وزن کشی زباله ها.

دست های پیرمرد پر است از جنس بازیافتی است، بیشتر پلاستیک، کمی هم کاغذ و شیشه. پسرک را با چشم تعقیب می کند و غر می زند که چرا گذاشتی و رفتی، نق می زند که ضرر کرد و پولش رفت به جیب غرفه، بعد کیسه بزرگش را از پنجره کوچک هل می دهد داخل و چشم می دوزد به دهان غرفه دار. پسماندها روی ترازو وزن می شود و غرفه دار عددهای روی فیش را با ماشین حساب جمع می کند و می گوید ۱۲ هزار و پیرمرد با طلب قبلی اش جمع می زند ۳۶ هزار.

بارهای تفکیک شده زنی جوان می رود روی ترازو،‌ پلاستیک، آلومینیوم،‌ کاغذ، سررسیدهای قدیمی، چند تکه آهن. می شود ۳۸۰۰ تومان، زن فیش می خواهد، فیش دست غرفه دار است، دستش را می کشد عقب که فیش را ندهد، خودش عددها را جمع می زند و می گوید ۳۸۰۰٫ زن مصر است که فیش را ببیند، فیش ولی روی هواست،‌ لای انگشت های غرفه دار. بقیه وارد بحث می شوند،‌ پیرمرد که فیش نگرفته هم، زنی مسن که نوبتش حالاست نیز. همه فیش می خواهند ولی فرمان وزن کردن و تعیین نرخ دست غرفه دار است.

توزین های مشکوکِ برخی ازغرفه های بازیافت تا به حال خیلی ها را کلافه کرده. زنی می گوید وقتی صندوق عقب ماشین شاسی بلندش را پر از جنس های بازیافتی کرد و بدون دیدن ترازو و رسیدِ جنس های فروخته شده فقط شنید که می شود ۵۰۰۰ تومان همان جا به همه چیز مشکوک شد.

احساس بازنده بودن میان شهروندانی که زباله ها را تفکیک می کنند و مسئولانه تا پای غرفه های بازیافت می برند، احساس تکرارشونده ای است، یک جور خطرعلیه محیط زیست و حسی به نفع باندهای مرموز زباله.

 

نه جنس می دهند نه پول

زنی یک کیسه پلاستیکی را پر کرده است از باتری های کارکرده، همان ها که خیلی ها پرتش می کنند در سطل های زباله یا ولش می کنند گوشه وکنارخیابان. زن ولی می داند که باتری جزو پسماندهای خطرناک است که باید اصولی دفع شود، برای همین ماه ها باتری های مستعمل را جمع کرده و همه را آورده به غرفه بازیافت. غرفه دار باتری ها را می کشد، مانیتور ترازو معلوم نیست، زن نمی داند باتری ها چند گرم است ولی می شنود که آن همه باتری می شود۲۰۰ تومان. زن همین ۲۰۰ تومان را می خواهد ولی غرفه دار می گوید پول نقد ندارد، غرفه حساب دفتری هم ندارد که تویش بنویسد۲۰۰ تومان طلب این خانم، برای همین بحث به بن بست می رسد و زن که حوصله ندارد، می گوید۲۰۰ تومان برای خودت.

پیرزنی که سال هاست درخانه اش دست به کار تفکیک زباله است، درد دلش تازه می شود و یاد تجربه خودش می افتد که بارها به خاطر نبود حساب وکتاب درست درغرفه بازیافتِ محله شان از خیر پول اجناسش گذشته؛ می گوید اگر مبالغی را که نادیده گرفته با هم جمع کند رقم بزرگی می شود. زنی جوان اما تعریف می کند که یک بار وقتی کلی جنس بازیافتی تحویل داد و ازغرفه دار شنید که نه پول نقد دارد نه جنس، صدایش را انداخت توی سرش و تهدید کرد که موضوع را به رسانه ها می کشاند و آن وقت مرد چند دقیقه ای رفت و با یک دسته اسکناس برگشت.

با این که سازمان مدیریت پسماند حتی روی سایت اطلاع رسانی اش اعلام می کند که غرفه های بازیافت از سه روش پرداخت نقدی، بن بازیافت و مواد شوینده برای تسویه حساب با مردم استفاده می کنند ولی یافته های ما و گلایه های مردم ازاین حکایت دارد که هستند غرفه دارانی که جنس می گیرند ولی به ترفندهایی از دادن پول یا موادشوینده امتناع می کنند و کاری می کنند که مردم از خیر هردو بگذرند.

 

تخلف است

چند خانم که کنارغرفه بازیافت یکی از مناطق شرقی تهران ایستاده اند و گپ می زنند، تصمیم گرفته اند به اعتراض هم که شده دیگر زباله ها را تفکیک نکنند و اگر می کنند دیگر به غرفه تحویل ندهند بلکه آن را بیاندازند درسطل های زباله که لااقل اگرچیز زیادی عاید خودشان نمی شود، زباله گردها ازاین خوان نصیبی ببرند. شهرام فیروزی، مدیر روابط عمومی سازمان مدیریت پسماند که همسرش نیز در برهه ای به پول ناچیزی که ازغرفه ها می گرفته معترض بوده و تصمیم داشته تفکیک را رها کند به ما اما همان پاسخی را می دهد که زمانی به همسرش داده است. او می گوید به تفکیک زباله باید به چشم وظیفه ای شهروندی نگاه کرد و به این که با رها نکردن زباله های ارزشمند در سطل های زباله از یک سو محیط زیست نجات پیدا می کند و از یک سو دست زباله گردها از پسماندها کوتاه می شود و چرخه معیوب زباله سامان می گیرد. او می گوید اگر پسماندهای خشک تفکیک شود حجم زباله های تولیدشده نیز کاهش می یابد و تعداد دفعاتی که شهرداری مجبور است زباله ها را جمع، حمل و سپس فراوری کند کمتر می شود و در نهایت هزینه این چرخه درتهران که روزی یک و نیم میلیارد تومان است کاهش می یابد.

فیروزی البته منکر بروزتخلف دربرخی ازغرفه های بازیافت که پیمانکاران اداره شان می کنند، نیست. او می گوید درمعرض دید نبودن ترازو تخلف است،‌ به مشتری فیش ندادن تخلف است، بهای اجناسش را ندادن و او را حواله به آینده کردن تخلف است،‌ درغرفه جنس نداشتن تخلف است و او حتما پیگیری می کند که این مشکلات برطرف شود.

اما هرجا پای پیمانکار به موضوعات شهری باز می شود صاف کردن کژی ها سخت به نظر می رسد. با این که فیروزی به ما گفت که مردم با وجود این تخلفات نباید از تفکیک زباله دلسرد شوند ولی ما به او گفتیم که رشته پرانگیزه شدن مردم برای تفکیک زباله به دست غرفه هاست اگر درخرید پسماندها و تحویل بهای آنها به مردم غل وغش نداشته باشند که فیروزی بازهم گفت که قول می دهد تا یک ماه آینده برای نزدیک به ۵۰۰ غرفه دار کلاس آموزشی ترتیب دهد و مجابشان کند که اگرآنها با مردم خوب تا کنند مردم نیز برای تفکیک زباله از مبدا انگیزه پیدا می کنند.

زباله و سود حاصل ازآن اما به قدری است که بعید است کسانی که از آن سود می برند آموزش پذیر باشد یا تن به تغییر بدهند. زباله درتهران گردش مالی چنان بزرگی دارد که بسیاری ازمحله های تهران مرکز دپو و بازیافت های غیرقانونی شده اند ازهاشم آباد و تقی آباد گرفته تا خلازیر و ری و اتابک و محله مینایی.

پیمانکاران بازیافت نیز که جزء مهمی ازاقتصاد زباله ای هستند و درقالب غرفه های بازیافت، رسما مشغول این تجارتند مثل بقیه دست اندرکاران زباله به فکر سود بیشترند نه انجام کار فرهنگی به نفع مردم یا محیط زیست.

آمارها می گوید درکشورمان هر روز حدود۵۰ هزار تن زباله تولید می شود که سهم تهران روزانه ۷۵۰۰ تن است که روزهای پایانی سال به روزی۱۱ هزارتومان نیز می رسد. در بین زباله های تولیدیِ هر۲۴ ساعت جالب است که درتهران به طورمتوسط ۲۸۰۰ تن زباله خشک شامل مقوا، پلاستیک، شیشه، فلزات و نان خشک جمع‌ می‌شود که همگی قابل بازیافت است و پیمانکاران هر تن از آن را در سال ۹۷، ۸۰۰ هزارتومان می فروختند.

زباله های مردم تهران،‌ آشغال هایی که مردم محلات هر روز در سطل های زباله یا در نهایتِ بداخلاقی در جوی های آب و کنار دیوارها و درون باغچه ها می ریزند به معنی واقعی کلمه پولند، چیزی به ارزش تقریبی روزانه دو میلیارد تومان که پیمانکاران بازیافتی قدرش را خوب می دانند و تعدادی شان از پشت سکان غرفه های بازیافت طوری زباله های تفکیک شده شهروندان قانون مدار را مدیریت می کنند که سود بیشتر به جیب خودشان سرازیر شود.

 

مریم خباز

 

 

ردپای مرگبار گردشگران پلاستیکی

مهدی ‌آیینی

رودخانه پلاستیکی، جنگل‌پلاستیکی، دریای پلاستیکی و کوهستان پلاستیکی؛ اینها اسباب‌بازی‌هایی نیست که برای تولد کودک‌تان به فکر تهیه‌شان باشید؛ طبیعت پلاستیکی مدتی است که به دست مسافران پلاستیکی خلق می‌شود، مسافرانی که تصور می‌کنند چاردیواری خانه و اتاقک خودرویشان تنها محل زیست آنهاست و به همین دلیل ابایی از تخریب محیط‌زیست ندارند.

‌ البته همین ابتدای کار باید حساب‌گردشگران مسؤولیت‌پذیر را از مسافران پلاستیکی جدا کرد، چراکه کم نیستند افراد عاشق طبیعتی که از تخریب محیط‌زیست دل‌شان خون است، اما چه کنند که تعدادشان هنوز در برابر لشکر مسافران پلاستیکی اندک است.

اواخر تعطیلات نوروزی سال‌گذشته تصاویر زیادی از رودخانه‌های غرق در بطری پلاستیکی و جنگل‌هایی که پلاستیک شاخ و برگ درختانشان را پوشانده بود مخابره شد، صحنه‌هایی تلخ که زوال طبیعت را در فصل رویش زندگی به تصویر می‌کشید.

به احتمال زیاد همین حالا که مشغول خواندن این نوشته هستید مسافران زیادی شال و کلاه کرده‌اند تا به شمال کشور سفر کنند؛ سال گذشته مقصد حدود ۱۳ میلیون‌ مسافر استان‌های شمالی کشور بود، مسافرانی که رکورد تولید زباله‌ را در شمال کشور هر سال جابه‌جا می‌کنند. مدیرکل محیط‌زیست مازندران سال گذشته گفت که سرانه تولید زباله در شهرهای شمالی کشور روزانه حدود ۳۰۰۰ تن است، اما با ورود مسافران نوروزی این عدد به ۴۰۰۰ تن در روز می‌رسد.

نگران‌کننده‌تر از حجم بالای تولید زباله در شمال کشور محل دپوی آنهاست، دفن کوه‌های زباله در دل‌جنگل‌های کشور بحرانی است که تاکنون جدی گرفته نشده شیرابه‌هایی که از این کوه‌ها جاری می‌شود برای محیط‌زیست حکم تیر خلاص را دارد، چراکه هر لیتر شیرابه زباله حدود ۶۰۰۰ لیتر از منابع آب را آلوده می‌کند.

جنگل‌ و رودخانه پلاستیکی تنها سهم طبیعت از مسافران پلاستیکی نیست، این مسافران تخریبگر ردپای ناگوارتری نیز از خود به‌جای می‌گذارند وقتی گذر این مسافران به جاده‌هایی می‌افتد که از زیستگاه‌های حیات‌وحش عبور می‌کند باید انتظار افزایش آمار تصادف خودرو با گونه‌های جانوری را نیز داشت، چراکه آنها به تابلوهایی که دراین خصوص هشدار می‌دهند توجهی نمی‌کنند. این درحالی است که مسافران مسؤولیت‌پذیر می‌دانند که هنگام عبور از زیستگاه گونه‌هایی مانند یوزپلنگ باید حداکثر سرعت خودروشان ۶۰کیلومتر در ساعت باشد تا از خطر تصادفات جاده‌ای که ۷۰ درصد علت مرگ و میر گوشتخواران را به خود اختصاص داد، کاسته شود.

 شرایط شکننده محیط‌زیست کشور و این که سازمان‌های مسؤول دراین بین کم‌کاری می‌کنند بر هیچ‌کس پوشیده نیست به همین دلیل گردشگران برای حفظ محیط‌زیستی که به خود آنها تعلق دارد باید دست‌کم حداقل‌ها را رعایت کنند و اگر گذرشان به جنگل، دریا یا حاشیه رودخانه‌ای می‌افتد بجز ردپای‌شان چیزی باقی نگذارند یا از خرید سوغاتی‌هایی که با مرگ حیات‌وحش یا تخریب محیط‌زیست ساخته می‌شود اجتناب کنند مانند مرجان، ماهی‌های بادکنکی و ستاره‌های دریایی که در خواب سازمان حفاظت محیط‌زیست در جنوب کشورمان به مسافران نوروزی عرضه می‌شود.

۳,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰؛ تعداد درختان جهان

دانشمندان تخمین می زنند حدود نیم میلیون قطعه زباله در فضا سرگردان است، آنها حجم زباله های پلاستیکی را که هر سال وارد اقیانوس‌ها می شود حدود ۸میلیارد کیلوگرم برآورد می‌کنند؛ جالب تر اینکه محققان تخمینی هم برای تعداد درختان روی زمین دارند آن طور که آنها برآورد کرده‌اند بیش از ۳ تریلیون درخت در جهان وجود دارد.

۵۰۰,۰۰۰

به‌گزارش ناسا، حدود نیم‌میلیون قطعه زباله، اعم از ذرات طبیعی و غیرطبیعی، در فضا سرگردانند. این زباله‌ها بقایای رهاشده ماهواره و ماموریت‌های فضایی در مدار زمین هستند که گاهی می‌توانند سرنوشت ایستگاه فضایی بین‌المللی و فضانوردان ساکن آن یا حتی تلسکوپ فضایی هابل و دیگر دست‌ساخته‌های ما در فضا را به خطر اندازند. در این تصویر زباله‌های فضایی سرگردان در مدار زمین‌آهنگ را می‌بینید که ۹۵ درصدشان زباله‌های مدارگردند (مثلا قطعات بلااستفاده ماهواره‌ها) و بیشترشان در ارتفاع ۲۰۰۰ کیلومتری از سطح زمین جمع شده‌اند.

۸,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰

به‌گزارش مجله نشنال جئوگرافیک، سالانه ۸ میلیارد کیلوگرم زباله پلاستیکی به اقیانوس‌ها راه پیدا می‌کند و طعمه موجودات دریایی می‌شود. گفتنی است حدود ۴۰ درصد پلاستیک‌های تولیدی در جهان برای بسته‌بندی مصرف می‌شوند و بیش از ۸۰ درصدشان نیز بازیافت نمی‌شوند. امروزه یکی از مهم‌ترین معضلات بشریت چگونگی مواجهه با ریزپلاستیک‌هایی است که تا گوشت و استخوان گیاهان و جانورانی که از آنها تغذیه می‌کنیم نفوذ کرده و وقتی ما نیز از این موجودات تغذیه می‌کنیم، این ذرات پلاستیکی ناخواسته وارد بدن ما می‌شود و می‌تواند سلامت ما و فرزندانمان را در بلندمدت به خطر اندازد.

۳,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰

آیا می‌دانستید برآوردهای تحقیقاتی نشان می‌دهد بیش از ۳ تریلیون درخت در جهان وجود دارد؟ البته این فقط یک عدد تخمینی است و در هر زمانی می‌تواند متفاوت باشد. ما انسان‌ها هرسال حدود ۱۵میلیارد درخت را قطع می‌کنیم، اما فقط ۵ میلیارد درخت می‌کاریم. تخمین زده شده است که از آخرین عصر یخبندان، یعنی ۱۱ هزار سال پیش، انسان‌ها ۳ تریلیون درخت را از بین برده‌اند.

 

بلاتکلیف مثل زباله‌های دامپزشکی

زباله‌های مراکز درمانی دامپزشکی درکنار زباله‌های خانگی جمع‌آوری می‌شود
قطع عضو، جراحی عقیم‌سازی یا خارج کردن رحم، تخمدان و… اینها برخی خدماتی است که از سوی مراکز دامپزشکی ارائه می‌شود که با تولید پسماندهایی از جمله پانسمان، سرنگ و وسایل مصرف‌شده جراحی و حتی اعضای قطع‌شده بدن حیوانات همراه است. پسماندهایی که به نظر می‌رسد نظارت مناسبی روی جمع‌آوری آنها نمی‌شود به همین دلیل کارشناسان هشدار می‌دهند این پسماندهای ویژه منابع آب،‌خاک و بهداشت شهروندان را به خطر انداخته‌اند. آیا زباله‌های مراکز دامپزشکی به‌صورت بهداشتی تفکیک، ضدعفونی و دفع می‌شود یا این پسماندها نیز مانند زباله‌های عادی، بدون طی فرآیندهای بی‌خطرسازی به سطل‌های شهرداری ریخته می‌شود؟ این سوال مهمی است که این گزارش در پی یافتن پاسخی برای آن است، زیرا به‌دلیل وجود بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان، زباله‌های تولیدشده در مراکز دامپزشکی را می‌توان جزو پسماندهای عفونی به حساب آورد که اگر به‌طور اصولی مدیریت نشود، می‌تواند به محیط‌زیست و سلامت شهروندان آسیب وارد کند.
زمانی که موضوع جداسازی و دفع زباله‌های عفونی مراکز دامپزشکی را از مسؤولان مربوط پیگیری می‌کنیم و با آمارهای متناقض آنها در این باره مواجه می‌شویم، می‌فهمیم وضع رسیدگی به این پسماندها از آنچه ما فکر می‌کردیم، آشفته‌تر است.
تناقض اول در ارائه آمارها، وقتی مشخص می‌شود که از دو مسؤول، یکی در شهرداری و دیگری در دامپزشکی، درباره میزان پسماندهایی در مراکز دامپزشکی پایتخت تولید می‌شود، سوال می‌کنیم. نفر اول رضا شعبانی، مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران است که از حجم دقیق این زباله‌ها اطلاع ندارد و بعد از بررسی آمارهای سازمان متبوعش نیز فقط به ذکر یک عدد حدودی بسنده می‌کند و می‌گوید مراکز دامپزشکی طرف قرارداد با آنها در حدود ۴۰۰۰ کیلوگرم در ماه زباله تولید می‌کنند.
نفر دوم هم فرانک رودحله، رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران است که به‌شدت با آمار اعلام‌شده از سوی شعبانی مخالفت می‌کند. او سراغ آمارهای سازمان خودش می‌رود و با استناد به آنها می‌گوید مراکز تحت نظرشان در طول یک سال ۲۰ هزار و ۵۰ کیلوگرم پسماند تولید می‌کنند. رودحله تاکید می‌کند این آمار فقط مربوط به مراکز دامپزشکی شهر تهران نیست و همه بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، کلینیک‌ها، مطب‌ها و آزمایشگاه‌های دامپزشکی و همچنین مراکز مایه‌کوبی دام و طیور در سطح استان را شامل می‌شود و به همین دلیل او معتقد است میزان پسماندهای دامپزشکی تولیدشده در پایتخت، بسیار کمتر از آماری است که سازمان مدیریت پسماند اعلام می‌کند.

 بی‌اعتمادی مراکز دامپزشکی به پیمانکاران شهرداری
اما حجم زباله‌های تولیدشده در مراکز دامپزشکی، تنها محل اختلاف در صحبت‌های مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند و رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران نیست و بین آمارهای ارائه‌شده از سوی این دو مسؤول، می‌توان موارد متناقض دیگری را نیز پیدا کرد.
یکی از این دوگانگی‌ها، مربوط به آمار تعداد مراکز دامپزشکی است که برای دفع زباله‌های خود با سازمان مدیریت پسماند قرارداد بسته‌اند. شعبانی این آمار را ۶۶ مرکز اعلام می‌کند، اما رودحله می‌گوید ۱۱۲ مورد از مراکز زیرنظر آنها برای دفع زباله‌های خود با سازمان مدیریت پسماند قرارداد دارند.
رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران در میان صحبت‌های خود به آمار تعداد مراکز دامپزشکی فعال در پایتخت هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در سطح شهر تهران، ۲۱۱ مرکز دامپزشکی، شامل ۲۲ بیمارستان، ۱۸۸ کلینیک، مطب و درمانگاه و یک پلی‌کلینیک دامپزشکی فعال هستند.
این صحبت رودحله نشان می‌دهد حتی اگر به‌جای ۶۶ مرکز، ۱۱۲ مرکز دامپزشکی نیز برای دفع پسماندهای خود با سازمان مدیریت پسماند قرار بسته باشند، بازهم حداقل ۹۹ مرکز دامپزشکی، زباله‌های خود را به‌طور مستقیم به دست پیمانکاران این سازمان نمی‌سپارند.
وقتی از مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند می‌پرسیم از نظر او، این دسته از مراکز دامپزشکی با زباله‌های خود چه می‌کنند، شعبانی خیلی رک جواب می‌دهد: احتمالا این مراکز، پسماندهای عفونی خود را مانند دیگر زباله‌ها به سطل‌های مکانیزه شهرداری می‌ریزند.
او البته تاکید می‌کند از طریق شهرداری‌های مناطق و اداره محیط‌زیست شهر تهران به مراکز متخلف نامه زده و از آنها خواسته‌اند هرچه سریع‌تر برای جداسازی و دفع زباله‌هایشان با سازمان پسماند قرارداد امضا کنند.
به گفته شعبانی، بی‌توجهی به این قرارداد نوعی تخلف است، زیرا براساس قانون، شهرداری تنها مرجع مسؤول جمع‌آوری و امحای پسماندهای پزشکی و دامپزشکی است و طبق مقررات خود سازمان دامپزشکی نیز بستن این قرارداد برای همه مراکز دامپزشکی الزامی است.
اما تاکید رودحله بر این است که بیشتر حجم زباله‌های مراکزی که با سازمان مدیریت پسماند قرارداد ندارند، به سطل‌های شهرداری ریخته نمی‌شود و از مسیرهای دیگری فرآیندهای دفع بهداشتی را طی می‌کند. او در این باره توضیح می‌دهد: بعضی از مراکز ما ترجیح می‌دهند به‌جای این که خودشان با پیمانکاران سازمان پسماند قرارداد ببندند، زباله‌هایشان را به بیمارستان‌های اطراف بسپارند تا آنها پسماندهای دامپزشکی را لابه‌لای زباله‌های بیمارستانی به این پیمانکاران تحویل دهند.
وقتی از رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران علت بی‌اعتمادی این دسته از مراکز دامپزشکی به پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند را می‌پرسیم، او به گلایه‌های مراکز زیر نظرش از نحوه پایبندی این پیمانکاران به قراردادهایشان اشاره می‌کند و می‌گوید: همکاران ما می‌گویند خیلی از اوقات پیمانکارانی که مسؤول جمع‌آوری زباله‌ها هستند، به زمانبندی مشخص‌شده در قرارداد عمل نمی‌کنند و فقط زمانی که مراکز دامپزشکی با آنها تماس می‌گیرند، به خود زحمت می‌دهند و برای جمع کردن زباله‌ها نیرو می‌فرستند.

 بی‌توجهی محیط‌زیست به ارائه برنامه عملیاتی
اختلاف بین مراکز دامپزشکی و پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند بر سر هرچه باشد، دود آن به چشم شهروندان می‌رود، زیرا از همه بیشتر آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد و سلامتشان را تهدید می‌کند.
این نگرانی را با محمدحسین بازگیر، رئیس اداره محیط‌زیست شهر تهران در میان می‌گذاریم. او ابتدای صحبت‌هایش دست روی قانون مدیریت پسماند می‌گذارد و می‌گوید براساس این قانون، همه تولیدکنندگان زباله‌های پزشکی و دامپزشکی موظفند پسماندهای خود را جداسازی، بسته‌بندی و امحا کنند.
از نظر بازگیر، تعیین تکلیف پسماندهای مراکز دامپزشکی به عهده خود این مراکز است و اداره محیط‌زیست صرفا وظیفه دارد بر نحوه تفکیک و ضدعفونی این زباله‌ها نظارت کند.
او توضیح می‌دهد همه مراکز دامپزشکی باید میزان تولید پسماندهای عفونی خود را به اداره محیط‌زیست اظهار کنند و همچنین برنامه عملیاتی مدیریت پسماندهایشان را نیز به این اداره تحویل دهند. اما وقتی از رئیس اداره محیط‌زیست شهر تهران می‌پرسیم چه تعداد از مراکز دامپزشکی فعال در شهر تهران، چنین برنامه‌ای را به اداره محیط‌زیست تحویل داده‌اند، او پاسخ دقیقی ارائه نمی‌دهد و فقط این جملات را بر زبان می‌آورد: بیشتر این مراکز برنامه عملیاتی خود را به ما تحویل داده‌اند، اما نمی‌توان انکار کرد که به هر حال بعضی از آنها این برنامه را ارائه نکرده‌اند.
در این زمینه از رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران هم سؤال می‌کنیم. رودحله از اساس با نظر بازگیر مخالف است و می‌گوید: از نظر ما، اصلا نباید مراکز دامپزشکی، دستورالعمل مربوط به جمع‌آوری و دفع پسماندهایشان را به اداره محیط‌زیست ابلاغ کنند، بلکه این وظیفه خود محیط‌زیست است که پروتکلی در این زمینه تهیه کند و آن را به مراکز زیر نظر ما و سازمان مدیریت پسماند تحویل دهد.
اما آن‌طور که او می‌گوید، اداره محیط‌زیست زیر بار تدوین این پروتکل‌ها نرفته است و به همین دلیل، اکنون حتی بیمارستان‌های دامپزشکی نیز برنامه عملیاتی مشخصی برای دفع زباله‌های عفونی خود ندارند و فقط به توصیه‌های بهداشتی اداره دامپزشکی در این زمینه توجه می‌کنند.
از نظر رودحله، نبود این پروتکل‌ها باعث شده است حتی پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند نیز ندانند که دقیقا باید براساس چه روشی، پسماندهای مراکز دامپزشکی را ضدعفونی و امحا کنند و از این جهت نمی‌توان به بهداشتی بودن شیوه دفع زباله‌های دامپزشکی از سوی این پیمانکاران نیز
اعتماد کرد.
از صحبت‌های این مسؤولان می‌توان به وجود اختلافات فراوان بین اداره‌های دامپزشکی، محیط‌زیست و سازمان مدیریت پسماند درباره نحوه جمع‌آوری و دفع زباله‌های مراکز دامپزشکی پی برد. اختلافاتی که باعث شده است پسماندهای عفونی بسیاری از این مراکز بلاتکلیف بماند و کسی از سرنوشت این زباله‌ها خبر نداشته باشد.

خلأ قانونی مشکل اصلی
با پی بردن به ماجرای بلاتکلیفی زباله‌های مراکز دامپزشکی و دیدن اختلافات مسؤولان بر سر نحوه دفع این پسماندها، سراغ یک کارشناس محیط‌زیست می‌رویم تا هم نظر او را درباره شیوه صحیح تفکیک و امحای زباله‌های دامپزشکی جویا شویم و هم ببینیم در میان این همه اختلاف، حق را به چه کسی می‌دهد.
تورج فتحی، اول از همه از ضعف قانون مدیریت پسماند گله می‌کند و می‌گوید: با این که در این قانون، نحوه مدیریت بسیاری از انواع زباله‌ها تعیین تکلیف شده، اما برنامه مشخصی برای مدیریت زباله‌های مراکز دامپزشکی تدوین نشده و به نظر می‌رسد زباله‌های این مراکز به حال خود رها شده‌اند و لازم است مسؤولان مربوط هرچه زودتر به این خلآ قانونی توجه و مقررات لازم را برای تعیین تکلیف این زباله‌ها وضع کنند. زیرا براساس تعریف قانون مدیریت پسماند از پسماندهای ویژه، این زباله‌ها نیز جزو زباله‌های خطرناک به حساب می‌آید که باید قبل از دفع، فرآیند بی‌خطرسازی را طی کند.
اگر از فتحی بپرسید تعیین برنامه عملیاتی برای فرآیند بی‌خطرسازی زباله‌های مراکز دامپزشکی بر عهده کدام نهاد است، این کارشناس محیط‌زیست در پاسخ می‌گوید: با توجه به قانون مدیریت پسماند و براساس شرح وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست، تدوین این پروتکل به‌عهده سازمان محیط‌زیست است و اگر اکنون برنامه عملیاتی مشخصی در این زمینه در دست نیست، کم کاری از این نهاد بوده، چراکه سازمان محیط‌زیست یک دستگاه نظارتی است و سازمان دامپزشکی یک دستگاه اجرایی و همواره دستگاه‌های نظارتی باید قوانین و مقررات گوناگون را وضع کنند و نهادهای اجرایی فقط وظیفه اجرا را به‌عهده دارند. بنابراین در این زمینه هم تدوین سازوکار مربوط به نحوه تفکیک، ضدعفونی و دفع زباله‌های مراکز دامپزشکی بر عهده سازمان محیط‌زیست است.
فتحی همچنین معتقد است چون در قوانین و مقررات ما درباره شیوه مدیریت پسماندهای مراکز دامپزشکی شفاف‌سازی نشده، بهتر است سازمان دامپزشکی و سازمان مدیریت پسماند با یکدیگر تعامل داشته باشند و هرچه زودتر تکلیف مراکز دامپزشکی را که برای دفع زباله‌های خود با سازمان پسماند قرارداد نبسته‌اند، مشخص کند، زیرا از نظر این کارشناس محیط‌زیست، با مشخص شدن تکلیف این قراردادها، بیشتر می‌توان به طی شدن مراحل ضدعفونی و بی‌خطرسازی زباله‌های مراکز دامپزشکی و جلوگیری از انتقال بیماری‌های این زباله‌ها به شهروندان و شیوع آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از آن در سطح شهر امیدوار بود.
محمد حسین خودکار

معمای روبهی در پایتخت

غذا دهی دستی و نبود مدیریت پسماند پای روباه‌ها را به تهران باز کرد

روباه‌هایی که دیگر از انسان نمی‌ترسند و در قلب مراکز جمعیتی تهران شلوغ و بزرگ هم ظاهر می‌شوند. افزایش مشاهده روباه این ذهنیت را در مردم ایجاد کرده که جمعیت این گونه زیاد شده است. رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران داستان افزایش جمعیت روباه‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید: حضور این گونه در شهر به خاطر جذابیت‌های سطح شهر نظیر پسماندهاست. مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی حذف بیش از حد سگ‌های بی‌صاحب را عامل افزایش ورود روباه به پایتخت می‌داند اما برخی کارشناسان می‌گویند نبود ساز و کار برای کنترل غذادهی دستی به حیوانات همراه دیگر عوامل نظیر نبود مدیریت پسماند، حضور روباه در کلانشهر تهران را پررنگ‌تر کرده است. برخی کارشناسان نیز بر این باورند که چون روباه می‌تواند ناقل هاری به انسان باشد، در آینده با سونامی هاری مواجه خواهیم بود. اما مسؤولان سازمان حفاظت محیط‌زیست نه‌تنها معتقدند که هیچ گزارشی در جهان درباره خطرناک بودن روباه برای انسان منتشر نشده است بلکه تاکید می‌کنند که روباه‌های تهران در معرض انواع خطرات نظیر تصادفات قرار دارند.

چندی است که حضور روباه، این عضو خانواده سگ‌ها، در میدان شلوغی نظیر انقلاب هم گزارش شده است. تلفن‌های آتش‌نشانی بیشتر از گذشته برای زنده‌گیری روباه‌ها زنگ می‌خورد و بخشی از جامعه درگیر این حضور این سگ‌سان کوچک در دل تهران است. کسی نمی‌داند لانه‌های این روباه‌ها کجاست و چگونه آنها از قلب پایتخت سر درآورده‌اند. مردم گاهی احساس ترس می‌کنند و گاهی هم از سر دلسوزی و این‌که تصور می‌کنند روباه راه گم کرده، به آتش‌نشانی اطلاع می‌دهند تا این حیوان را به زیستگاهش بازگرداند.

محمد‌حسین بازگیر، رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران در گفت‌وگو با ما درباره حضور بیشتر روباه‌ها در سطح کلانشهر تهران می‌گوید: شهر تهران هنوز پیوستگی خود با زیستگاه‌های طبیعی اطراف خود مانند شمال را از دست نداده است، علاوه بر این یک‌سری مسیرها مثل رودها و رود دره‌ها، همچنین برخی فضاهای سبز بزرگ و جنگل دست‌کاشت داخل شهر مثل چیتگر، شیان، لویزان، خجیر و سرخه حصار زیستگاه‌های طبیعی روباه‌ها هستند که این حیوانات در داخل آن زندگی و به‌راحتی در داخل شهر تردد می‌کنند. در واقع این ما هستیم که همه جا را تصرف کرده‌ایم.

آن‌طور که او می‌گوید این روزها شرایط سخت‌تر شده و روباه‌ها به‌طور طبیعی برای یافتن طعمه مشکل پیدا کرده‌اند. ما هم ریخت و پاش‌های زیادی داریم که تشویق‌کننده روباه است. پسماندهای ما منبع غذایی خوبی برای روباه‌هاست. روباه بیشتر در شب فعالیت می‌کند، اما فعالیت‌های تهران شبانه‌روزی شده است. به همین دلیل روباه‌ها هم در همه ساعت‌ها، در شهر تردد می‌کنند.

به گفته بازگیر، حضور روباه در مناطق پرجمعیتی مانند میدان انقلاب هم می‌تواند به دلیل مسدودسازی مسیر تردد این‌گونه در فرودگاه مهرآباد برای مقابله با ورود روباه به باند فرودگاه باشد. این اقدام عرصه را بر روباه تنگ و این حیوان را به سمت مناطق دیگری هدایت کرده است.

‌بهمن نقیبی، مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز در گفت‌وگو با ما درباره دلایل افزایش حضور روباه در تهران عنوان می‌کند: اگر در منطقه‌ای که تعداد سگ‌های بی‌صاحب زیاد بود، بیش از حد اتلاف انجام شود، به حیات‌وحش فرصت می‌دهیم که راحت‌تر در سطح شهر حضور یابند. زیرا دیگر سگ‌ها سد راه حیات‌وحش نخواهند شد. او هم همچون بازگیر منابع سهل‌الوصول فست‌فودی و رستورانی در پسماندها را عامل موثری برای جذب روباه‌ها می‌داند.

روباه موش نمی‌گیرد

در فضای مجازی شایعه شده محیط‌زیست به عمد روباه‌ها را در سطح شهر رها کرده است تا جمعیت موش‌های تهران کنترل شود. این شایعه نه‌تنها توسط مدیرکل محیط‌زیست شهرستان تهران رد می‌شود بلکه ایمان معماریان، دامپزشک نیز در گفت‌وگو با ما دلیل شکل‌گیری این شایعات را انجام برخی مصاحبه‌های غیر‌کارشناسی می‌داند.

به گفته او، نبود مدیریت پسماند در تهران روی جمعیت روباه‌ها اثر می‌گذارد و علاوه بر این غذا‌دهی دستی به سگ و گربه‌های بدون صاحب توسط مردم هم باعث جذب روباه‌ها می‌شود.

آن‌طور که معماریان می‌گوید روباه جزو حیات‌وحشی است که می‌تواند به حیات‌وحش شهری تبدیل شود، زیرا خیلی خوب خود را با شرایط سازگار می‌کند.

این دامپزشک در واکنش به اظهاراتی که درباره احتمال انتقال هاری توسط روباه‌ها مطرح می‌شود، مهم‌ترین مشکل در زمینه روباه‌ها و سایر حیوانات شهری را نبود مدیریت این قبیل حیوانات می‌داند. او تاکید می‌کند: ما هیچ کنترل بهداشتی روی حیات‌وحش شهری نداریم که این مساله می‌تواند مخاطره‌آفرین باشد.

معماریان ادامه می‌دهد: در کشورهای پیشرفته تغدیه دستی حیات‌وحش جریمه دارد، زیرا زمینه افزایش جمعیت حیوانات را فراهم می‌کند. در برخی ایالت‌های آمریکا برای تغذیه دستی صد دلار جریمه در نظر می‌گیرند اما قبل از در نظر گرفتن جریمه برای تغذیه دستی حیوانات، ابتدا دولت‌ها پایه‌های اصلی تغذیه حیوانات را کنترل می‌کنند یعنی با مدیریت پسماند مانع افزایش جمعیت می‌شوند. سپس اجازه نمی‌دهند تغذیه دستی توسط مردم انجام شود، به این مفهوم که با نصب تابلوهای هشدار به شهروندان اعلام می‌کنند که نباید به حیوانات به صورت دستی غذا داد. در نهایت اگر کسی به هشدارها گوش نکرد، آن فرد را جریمه می‌کنند.

به اعتقاد معماریان، متولی اصلی حیوانات شهری، شهرداری‌ها هستند، اما محیط‌زیست خود را در مسائل مربوط به حیات‌وحش شهری دخالت می‌دهد؛ مثلا اگر سگی کشته شود، محیط‌زیست شکایت می‌کند، در حالی که این مساله، جزو  وظایف محیط‌زیست نیست.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد در ارتباط با حیوانات شهری هیچ اقدامی در کشور انجام نمی‌شود و رسما در این حوزه هم رده کشورهایی نظیر هند هستیم. برای کنترل این حیوانات می‌توانیم از تجربیات کشورهای پیشرفته دنیا مثل اروپای غربی، آمریکا، استرالیا و نیوزلند استفاده کرد و روش‌های استاندارد آنها برای کنترل جمعیت حیوانات شهری را به کار بگیریم.

فرصت‌های حضور روباه در تهران

دامپزشکان بیشتر نسبت به مخاطرات حضور روباه در تهران تمرکز کرده و نسبت به آن هشدار می‌دهند، اما بازگیر، مدیر‌کل محیط‌زیست شهرستان تهران نه فقط حضور حیات‌وحش و روباه را جاذبه‌ای برای پایتخت می‌داند، بلکه از مخاطرات انسان برای روباه‌ها نیز سخن می‌گوید.

او تصادفات را یکی از مخاطرات اصلی برای روباه‌ها معرفی می‌کند، زیرا چند روز پیش یک روباه در شرق تهران تصادف کرده و به‌دلیل شدت جراحات از بین رفته است.

به گفته بازگیر، در بسیاری از نقاط دنیا تداخل بین زیستگاه جانوری و تعامل بین حیات‌وحش و زیستگاه انسانی، به عنوان یک امتیاز و ارزش و اولویت به شمار می‌رود و مورد حمایت دولت‌هاست؛ یعنی کشورها با گونه‌هایی از موجودات زنده که به زیستگاه انسان نزدیک می‌شوند و در حاشیه آن زندگی می‌کنند، با احترام برخورد کرده و حیات‌وحش را اذیت و آزار نمی‌کنند.

او تاکید می‌کند: روباه‌ها از انسان آسیب پذیرتر هستند. اگر کیفیت هوا و محیط دستخوش تغییرات تاثیرگذار در سلامت انسان شود، اولین تاثیرها روی همین موجودات نشان داده می‌شود. در واقع حیات‌وحش به نوعی پیش‌مرگ‌ انسان‌ها است. این کمترین خدمت حیات‌وحش به انسان است. از سوی دیگر، روباه در کنترل جوندگان کوچک هم اثر می‌گذارد. اما این به آن مفهوم نیست که ما در کار آنها دخالت می‌کنیم، بلکه از مردم هم می‌خواهیم که در کار روباه‌ها دخالت نکنند.

مدیر‌کل محیط‌زیست شهرستان تهران بیان می‌کند: حیات‌وحش خزانه ژنتیکی کشور است و به نوعی انفال به‌حساب می‌آید و علاوه بر خدمات زیبایی شناختی، نقش‌هایی هم در طبیعت و محیط‌زیست به‌عهده دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

 گزارش‌های اندک شمار هاری

بهمن نقیبی، مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز درباره خطر انتقال هاری از سوی روباه به جمعیت انسانی به ما  می‌گوید: بر اساس آمارهای وزارت بهداشت سال گذشته تعداد حیوان گزیدگی ۱۸۰ هزار مورد بوده است که عدد قابل توجهی است.

او ادامه می‌دهد: البته با این تعداد قابل توجه حیوان گزیدگی، در حد کمتر از انگشتان دو دست موارد ابتلا به هاری داشته‌ایم که نشان می‌دهد سازمان دامپزشکی به وظایف خود در تحت پوشش واکسیناسیون قرار دادن جمعیت مناسب ناقلان هاری خوب عمل کرده است. وزارت بهداشت هم خدمات مناسبی به افراد حیوان گزیده ارائه کرده است.

به گفته نقیبی برای کنترل هاری در کشور در سه سطح حیات‌وحش، سگ‌های بی‌صاحب و سگ‌های گله و نگهبان باید کنترل‌های لازم انجام شود تا جمعیتی که مخزن بیماری هاری است، کاهش یابد و جمعیت انسانی در مقابل این بیماری کشنده محافظت شود.

او می‌گوید: کنترل و رصد هاری در سطح حیات‌وحش به عهده سازمان حفاظت محیط‌زیست است و طبیعتا دامپزشکی هم به عنوان همکار می‌تواند با این سازمان همکاری کند.

البته نقیبی عنوان می‌کند: درباره روباه‌ها اگر با دید حیات‌وحش به آنها نگاه کنیم، هر گونه اقدام کنترلی و مبارزه و پیشگیری با بیماری‌های آن در حیطه وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست است، اما اگر حیوان شهری محسوب شود، شهرداری‌ها باید راه‌های کنترل بیماری‌های این‌گونه را بر مبنای مطالعاتی که وجود دارد، به مرحله اجرا بگذارند.

 

 

لیلا مرگن

صید آلودگی در خزر

صیادان شمال کشور می گویند آلودگی دریا تورهایشان را خالی و زندگی شان را سخت کرده است

صیادان مایوس از سفره پهن خزر، این روزها نگران تر از همیشه هستند. جنب و جوش حاشیه دریا در فصل صید، جای خود را به دغدغه تامین معیشت خانواده داده است. تورهای صیادان پره، امسال اغلب خالی است. آنها بر این باورند که آلودگی دریا یا عواملی که از آن بی‌اطلاع هستند، کفال ماهیان خزر را دچار مرگ دسته جمعی کرده است. به خاطر می‌آورند که در دهه ۷۰ هر صیاد عضو تعاونی پره بیش از یک تن ماهی در فصل صید سهمیه داشت اما حالا حجم صید آنها در طول یک فصل صید به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم هم نمی‌رسد. به این ترتیب صید برای آنها صرفه ندارد، زیرا هر بار که تور را از آب بیرون می‌کشند، یک یا دو سبد بیشتر ماهی در تورها پیدا نمی‌کنند و این حجم صید، پول سوخت تراکتور به کار گرفته شده برای خارج کردن تور از دریا را هم تامین نمی‌کند، چه برسد به خرج و مخارج سنگین زندگی! اگرچه صیادان معتقدند که آلودگی دریا جمعیت ماهیان را کاهش داده است اما مطالعه دقیقی درباره میزان تاثیر آلودگی این اکوسیستم بر جمعیت ماهیان وجود ندارد. آن طور که متولیان امر و دانشگاهیان اعلام می‌کنند، مجموعه‌ای از عوامل از جمله آلودگی دریا جمعیت ماهیان خزر را کاهش می‌دهد. به اعتقاد آرش جوانشیر دانشیار دانشگاه تهران در تمام دنیا سهم آلودگی در کاهش جمعیت موجودات زنده حدود ۵درصد است اما در ایران به دلیل ورود فاضلاب خام به دریا، سهم آلودگی در کاهش جمعیت هم افزایش می‌یابد. به گفته او استروئیدهای موجود در فاضلاب‌ها ماهیان نر را عقیم می‌کند و یا رسیدگی جنسی آنها را به تعویق می‌اندازد. به این ترتیب نسل ماهیان در خزر، روز به روز کاهش می‌یابد.

اگر در فصل پاییز یکی دو ساعت مانده به غروب به محدوده‌های کوچکی از ساحل خزر که هنوز توسط ویلا، هتل، متل و غیره تصرف نشده، نزدیک شوید، صیادانی را می‌بینید که با کمک گرفتن از تراکتور، در حال کشیدن تور صید پره به بیرون آب هستند. مجموعه تلاش صیادان برای خارج کردن تور از آب، حدود یک ساعتی طول می‌کشد اما به محض آنکه تور از آب خارج می‌شود، آن شور و شوق یکساعته به یاسی عمیق تبدیل می‌شود. صیادانی که در ساحل انزلی با تلاش زیاد تور خود را از آب بیرون کشیده‌اند، چند بطری پلاستیکی و به اندازه یک سبد کوچک ماهی ‌صید کرده‌اند! صیدی به غایت غیر اقتصادی که خرج گازوئیل تراکتورشان را هم تامین نمی‌کند. لبخند روی صورتشان می‌ماسد و حوصله ندارند جواب سئوال‌های حاضران در محل بدهند یا حتی بهای ماهیانی که صید کرده‌اند را اعلام کنند. ماهی‌ها نسبتا کوچک است و سرگروه معتقد است که نمی‌توان آن را به قیمت فروخت.

کاهش ۷۰ درصدی صید

سازمان شیلات ایران در برابر این افت شدید جمعیت ماهیان خزر، همواره سکوت کرده است. از نگاه سازمان شیلات ایران حرف‌های صیادان که از کاهش جمعیت ماهیان خبر می‌دهند، علمی نیست اما این سازمان حتی یک کشتی تحقیقاتی هم ندارد که در خزر مطالعه کند. گویا شیلات با تکیه بر محتویات همان تورهای صیادی، برآوردی از جمعیت ماهیان دارد و بر آن اساس مجوز صید صادر می‌کند! شیلات با برنامه‌های تکثیر مصنوعیش خزر را به آکواریومی تبدیل کرده که دیگر یک سفره پر برکت برای صیادان نیست. دعواهای سیاسی بر سر تقسیم خزر هم صرفا به خاطر منابع نفت و گازش‌ این دریاست و بس! گویا هیچ کس به فکر زیستمندان این پهنه آبی کوچک که از دریای تتیس باقی مانده نیست. احمد ملکی رئیس پیشین، هیات مدیره اتحادیه پره گیلان در گفتگو با ما  از کاهش چشمگیر میزان صید در پاییز امسال خبر می‌دهد.

البته او می‌گوید: میزان صید هر سال را باید در طول فصل صید و یک دوره پیک (اوج) سنجید اما می‌توان گفت که طی سال‌های اخیر حجم صید به میزان ۷۰ درصد کاهش یافته است.

به گفته ملکی سال‌های ۷۱ و ۷۲ که اتحادیه‌های مرتبط با صید پره تشکیل شد، سهم هر صیاد عضو یک تعاونی ۱۰۰ نفره از یک دوره صید در هر سال یک تن و ۲۰۰ کیلوگرم ماهی بود اما در حال حاضر میزان سهم هر نفر در یک فصل صید، به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم هم نمی‎رسد.

به اعتقاد او جمعیت همه گونه‌های ماهی خزر کاهش یافته است اما کفال ماهیان بنا به دلایلی که به درستی نمی‌داند و احتمال می‌دهد آلودگی بیش از حد دریا یا عوامل دیگر باشد، دچار مرگ و میر دسته جمعی شده‌اند.

رئیس پیشینی هیات مدیره اتحادیه پره گیلان صید دام گستر را عاملی می‌داند که همه چیز حتی بچه ماهیان خاویاری که سازمان شیلات ایران با تکثیر مصنوعی در دریا رها کرده را صید می‌کند و دیگر چیزی برای صیادان پره که در محدوده کوچکی از دریا که شامل دو کیلومتر در عرض و چهار کیلومتر از عمق دریا می‌شود، باقی نمی‌گذارند.

اثر کشنده فاضلاب بر نوزادان ماهی

خزر دریای کوچکی است که مطالعات از آلودگی این پهنه آبی به وسیله فاضلاب‌ها حکایت می‌کنند اما سهم این آلودگی در کاهش جمعیت ماهیان چقدر است؟ آرش جوانشیر دانشیار دانشگاه تهران در گفتگو با ما  عنوان می‌کند: مواد آلاینده خزر بیشتر فلزات سنگین و فاضلاب‌هایی است که از طریق زهکش وارد دریا و رودخانه‌ها می‌شود.

او اضافه می‌کند: زهکش‌های کشاورزی و فاضلاب انسانی و صنعتی که مربوط به شهرهای ساحلی حاشیه دریای خزر است، مستقیم وارد رودخانه و دریا می‌شود. رودخانه‌های سیاه رود، سفید رود، تجن و بابلرود حجم بزرگی از فاضلاب را انتقال می‌دهند و این مسئله در مناطق ساحلی اثرگذار است.

به گفته جوانشیر آلودگی رودخانه‌ها به فاضلاب اثر کشنده و مهلک بر روی نوزادان ماهیانی دارد که در آب شیرین تولید مثل می‌کنند. این آلودگی‌ها جمعیت گونه‌هایی که در رودخانه زاد و ولد می‌کنند را کاهش می‌دهد.

آن طور که او می گوید همیشه مواد شیمیایی عامل آلودگی دریا نیست بلکه گاهی ورود گونه‌های غیر بومی توسط انسان به اکوسیستم دریا سبب می‌شود که تخم ماهیان بومی مورد حمله گونه‌های غیر بومی قرار گیرد.

این دانشیار دانشگاه تهران عنوان می کند: در تمام دنیا تاثیر آلودگی‌ها بر کاهش جمعیت موجوات زنده حدود ۵درصد است اما در ایران این وضعیت شدیدتر است زیرا ما یک کشور عقب مانده هستیم. سیستم تصفیه‌خانه برای حذف آلودگی در محل تولید نداریم و این آلودگی‌ها مستقیما وارد دریا می‌شوند.

او ادامه می‌دهد: موجودات زنده در برابر آلودگی‌ها یک حد تحملی دارند. برای دفع آلودگی معمولا نوعی پروتئین به نام متالوتیونین در بدن ماهی ترشح می‌شود که مقدار آن وابسته به میزان آلودگی جذب شده توسط حیوان، متفاوت است. البته این پروتئین در بدن این آبزی تجمع پیدا می‌کند و نوعی ماده سمی هم برای موجود زنده به حساب می‌آید و طول عمرش را کاهش می‌دهد. اگر میزان این پروتئین در بدن ماهی از حد معینی بگذرد،‌ منجر به مرگ این آبزی می‌شود اما اگر حیوان تلف نشود، رسیدگی جنسی‌اش به تعویق می‌افتد که تداوم نسل ماهی را با مشکل مواجه می‌کند.

جوانشیر در تشریح سخن خود بیان می‌کند: به تعویق افتاد رسیدگی جنسی مسئله رشد جمعیت را کند می‌کند زیرا مثلا اگر یک ماهی باید در بهمن و اسفند رسیدگی جنسی داشته باشد، با تعویق چند ماهه در این مسئله، طی اردیبهشت و خرداد ماه به آمادگی لازم برای تکثیر شدن می‌رسد. در این ماه‌ها دیگر آبی در رودخانه نیست که ماهی بتواند به آنجا برای تخم‌ریزی مهاجرت کند. ضمن آنکه تابستان دما بالا می‌رود و دیگر ماهی نمی‌تواند تولید مثل کند.

به اعتقاد این دانشیار دانشگاه تهران، هورمون‌های جنسی که حاوی مواد استروئیدی است و در فاضلاب‌ها و محیط به وفور یافت می‌شود هم می‌تواند دریا را آلوده کرده و برای رشد جمعیت ماهیان خطر ایجاد کند.

او اضافه می‌کند: مواد استروئیدی در قرص‌های ضد بارداری وجود دارند. در باغبانی هم عموما برای تقویت میوه تلاش می‌شود که یک درخت گل زیادی تولید کند. در واقع استروئیدها ترکیباتی هستند که در فرآیند تولید مثل جنسی همه موجودات زنده وجود دارند. این مواد پس از دفع از بدن از طریق فاضلاب وارد دریا می‌شود و رسیدگی جنسی ماهی‎ها را به تعویق می‌اندازد. به خصوص در حیوانات نر فعالیت جنسی دیر شروع می‌شود و این مسئله سبب می‌شود در زمان مناسب جفتگیری انجام نشود. به عبارت دیگر استروئیدها نرها را عقیم می‌کنند.

به گفته این دانشیار دانشگاه تهران تصفیه خانه‌های فاضلاب مجهز قادرند ترکیبات استروئیدی را از فاضلاب جدا کنند اما در ایران به ویژه در مازندران که او مطالعاتش را در آنجا انجام داده است، تصفیه خانه مجهزی وجود نداشته است.

آلودگی روی جمعیت ماهیان تاثیر دارد

اگرچه تمام کارشناسان بر تاثیر آلودگی بر جمعیت آبزیان اذعان دارند اما گویا مطالعه دقیق و روشنی در این رابطه انجام نشده است. زیرا قربانعلی محمدپور مدیر کل محیط زیست گیلان نیز در گفتگو با ما ضمن تایید اثر آلودگی بر جمعیت آبزیان، از نبود مطالعات و گزارش‌های رسمی درباره اثر آلودگی بر کاهش تنوع زیستی خزر خبر می‌دهد.

او می‌گوید: ما هم از گزارش صیادان مجازی و کارت دار استان گیلان درباره جمعیت آبزیان استفاده می‌کنیم. این گزارش‌ها کاهش صید را نشان می‌دهند که می‌تواند زنگ خطری برای کاهش تنوع زیستی خزر باشد.

محمدپور نبود آلودگی نفتی در خزر را نکته مثبتی برای این اکوسیستم آبی توصیف می‌کند و درباره بحث آلودگی دریا به فاضلاب نیز توضیح می‌دهد: اقدامات زیادی در حوزه انزلی، لنگرود؛ رودسر و حوضه تالش برای جلوگیری از وارد شدن فاضلاب به دریا انجام شده است. همچنین اقداماتی برای بهبود‌ وضعیت رودخانه‌های زرجوب و گوهر رود که می‌تواند تالاب و دریا را آلوده کند، انجام داده‌ایم.به گفته او صرفا آلودگی دریا زمینه افت جمعیت را فراهم نمی‌کند بلکه عدم تامین حق‌آبه لازم برای رودخانه‌ها در فصل تخم‌ریزی ماهیان، منجر به کاهش تنوع آبزیان شده است.

لیلا مرگن

زباله‌های بالای شهر کثیف‌تر است

پژوهش «مطالعات باستان شناسی پسماند» در تهران نشان می دهد طبقات بالای اجتماعی نسبت به تفکیک زباله و بهداشت دفع پسماند بسیار بی‌نظم‌تر و بی‌تفاوت‌تر از مناطق فرودست‌ اجتماعی هستند.

به گزارش گزارشگران سبز نتایج این پژوهش نتایج قابل توجهی را از بررسی پسماندها و مصاحبه با اهالی در خصوص زیست روزمره و انواع مسائل محله، الگوی مصرف در مناطق مختلف، بیماری و اوقات فراغت، آسیب‌هایی چون اعتیاد و روسپیگری و نیز زندگی تنها و بدون خانواده نشان می دهد.
برپایه نتایج این پژوهش که از اسفندماه سال ۹۶ تا تیرماه امسال به سفارش مرکز مطالعات شهرداری در ۲ منطقه (۷ و ۱۷) انجام‌ شده بیش از ۸۰۰ نمونه زباله احصا و بیش از ۱۰۰ مصاحبه انجام شده که براساس آن، الگوها و مدل هایی به مرحله طراحی رسیده که می تواند مورد استفاده در برنامه ریزی حوزه پسماند قرارگیرد.
نتایج این پژوهش علمی به سرپرستی «مریم پاپلی» در میان شهروندان تهرانی نشان می‌دهد که طبقات بالای اجتماعی نسبت به تفکیک زباله و بهداشت دفع پسماند بسیار بی‌نظم‌تر و بی‌تفاوت‌تر از مناطق فرودست‌ اجتماعی هستند و این تفاوت در حدی است که مدیران شهری را بر آن داشته تا به فکر برنامه‌ریزی ویژه برای آموزش این قشر باشند.
علاوه بر این هرچه به سمت طبقات مرفه‌تر شهری می‌رویم مصرف شامل اشیایی می‌شود که اولیه نیستند و لایه‌های دیگری از حوزه زیست را شامل می‌شوند؛ برای مثال کیسه حاوی شش عطر فرانسوی در خیابان میرداماد یا عروسک ۲۵۰ ‌هزار تومانی در خیابان خرمشهر، نشانه مصرفِ بی‌رویه اشیایی است که لزوماً ارزش زیستی ندارند.
از دیگر یافته‌های مطالعه پسماند در این تحقیق چگونگی وعده‌های غذایی، زمان مصرف و اوقات فراغت در محلات مختلف تهران است. برای مثال به نظر می‌رسد ساکنان برخی مناطق به‌طور میانگین وعده ناهار را صرف نمی‌کنند و به‌جای آن عصرها غذایی سریع مانند نان و پنیر، نان، سیب‌زمینی و مواد غذایی بدون ارزش غذایی مانند پفک می‌خورند و وعدۀ شام هم حداکثر شامل یک یا دو وعده گوشت سفید در هفته و مقادیری نان و تخم‌مرغ و سبزیجات است.
فزونی حرکت افقی در شهر بویژه در سال‌های اخیر و حرکت نزولی از برخی قسمت‌های شمالی‌تر به جنوب شهر نیز بر اساس مصاحبه‌ها در این پژوهش ثبت شده است؛ عموم این قشر از وضعیت و محل زیست جدیدشان راضی نیستند و در قسمت‌هایی که جمعیت جدیدتر ساکن است بهداشت نیز کمتر رعایت می‌شود و برعکس جمعیت ریشه‌دارتری که از دهه ۴۰ و ۵۰ ساکن همان منطقه هستند، تعلق‌خاطر بیشتری به محیط دارند و بهداشت را بیشتر رعایت می‌کنند.
براساس این گزارش هرچه به شمال شهر برویم میزان مصرف بالا می‌رود که این مصرف فقط شامل حجم مصرف نمی‌شود، بلکه تنوع مواد مصرفی و مقدار دورریز چیزهای قابل‌ مصرف هم افزایش می‌یابد و از مشخص‌ترین این نمونه‌ها غذای دورریز است که متأسفانه گاه به نیمی از کل پسماند خانواده می‌رسد.

ارتباط فرهنگ تفکیک زباله با طبقه اقتصادی مردم
طبق این بررسی‌ها در منطقه ۱۷ هرچه درآمد بیشتر می‌شود میزان پسماند شامل پسماند خشک و تر هم بیشتر می‌شود. خانواده‌های فقیرتر کمتر از یک کیلو و خانواده‌های متوسط‌ تر بالای یک کیلو پسماند‌تر در روز تولید می‌کنند.
هرچه خانواده فقیرتر باشد تمایل بیشتری به فروش پسماند خشک دارد؛ ازاین‌رو در میان پسماند خانواده‌های فقیر زباله خشک شناسایی نشده است. آنها ترجیح می‌دهند این پسماند را به دوره‌گردهایی که پلاستیک می‌خرند بفروشند؛ بنابراین حجم دورریز زباله‌تر و خشک بر اساس طبقات متفاوت است. در منطقه ۷ هم هرچه درآمد بیشتر می شود، میزان پسماند هم به همان میزان بالا می‌رود.
مطابق نتایج این پژوهش، تفکیک زباله در میان خانواده‌های مرفه تقریباً معنایی ندارد و تمامِ پسماند درهم و در یک کیسه بیرون گذاری می‌شود. به نظر می‌رسد فروش زبالۀ خشک در منطقه ۷ بی‌معناتر از منطقه ۱۷ است و عملاً صورت نمی‌گیرد.
تفکیک زباله خشک و تر در مناطق ضعیف‌تر به‌صورت خودجوش صورت می‌گیرد. مقداری از این زباله تحویل دکه‌های بازیافت شهرداری می‌شود اما حجم بیشتری فروخته می‌شود. هر روز از حدود ساعت ۱۰ گاریچی‌هایی در منطقه حضور دارند که اقدام به خرید زباله‌های پلاستیکی و خشک می‌کنند.

طبقه بالایی‌های بی‌نظم
هرچه طبقه اقتصادی ساکنان منطقه بالاتر می‌رود میزان بهم‌ریختگی ساعت بیرون‌گذاری زباله بیشتر است. همچنین تفکیک در طبقات بالاتر منطقه ۷ هم کمتر رعایت می‌شود و کیسه‌ها شامل انبوهی از مواد آلی و غیرآلی، زباله‌های تر و خشک درهم است. بی‌توجهی به بهداشت سطل‌های مکانیزه و محل بیرون گذاری زباله هم در ساکنان با طبقه اقتصادی بالاتر بیشتر است.
مطابق نتایج این پژوهش، بالاتر رفتن طبقۀ اقتصادی رابطه مستقیم با بالا رفتن بی‌توجهی به تفکیک پسماند و سطل‌های مکانیزه دارد؛ بنابراین برخلاف پیش‌فرض در کوچه‌ها و محلاتی که مردمِ فرادست‌تر زندگی می‌کنند، مشکل تفکیک نکردن جدی‌تر و بی‌توجهی به پاکیزگی مشهودتر است. بااین‌حال به دلیل وضعیت اقتصادی نیروی خدمت رسان بیشتری در این محله‌ها کار می‌کنند.

بهبود فرهنگ پسماند چگونه ممکن است
از سوی دیگر افراد فرودست بیشتر به دلیل فقر و درآمد اندکی که فروش زباله برایشان ایجاد می‌کند، اقدام به فروش زباله‌های خشک می‌کنند. این زباله‌های خشک در مناطق عبدل‌آباد دوباره به فروش می‌رسد و عملاً چرخۀ معیوبی را به وجود می‌آورد. با بالاتر بردن مبلغی که در ازای هر کیلو از زبالۀ خشک ارائه می‌شود یا آموزش بیشتر شهروندان به فروش زباله به دکه‌های بازیافت می‌توان این چرخه را متوقف یا ضعیف کرد.

اطلاعات جالب از زیست مردم محله
در یکی از محلات ۸۰ درصدِ زباله‌ها بدون کیسه‌زبالۀ دفع شده بودند. این حجم پسماند به دلیل حجم اندک پسماند تولیدی روزانه معمولاً در نایلون‌های میوه جمع‌آوری می‌شود. این کیسه‌ها به دلیل آن که به‌طور تخصصی برای انباشت پسماند تولید نمی‌شود بسرعت پاره می‌شوند و سبب می‌شود شیرابه در سطل‌های مکانیزه جمع شود. همین امر یکی از دلایل تجمع حیوانات موذی و موش در اطراف سطل‌هاست.
آموزش نحوۀ بسته‌بندی و یا ارائه کیسه‌زباله، می‌تواند از افزایش شیرابه پیشگیری کند.
همچنین در مناطق فرودست‌تر شاید به دلایل مذهبی و عرفی، پوشک‌ها و نوار بهداشتی معمولاً جدا از پسماند مواد غذایی بسته‌بندی می‌شود اما در مناطق فرادست‌تر این تفکیک رعایت نمی‌شود ازاین‌رو بسته‌های حاوی پسماند بسرعت متعفن می‌شود. به همین منظور یکی از پیشنهادهای پژوهش این بوده که به مادران و زنان به صورت ویژه در زمینۀ بسته‌بندی پوشک‌ها و نوار بهداشتی آموزش لازم ارائه شود.

معنای متفاوتی از باستان‌شناسی
باستان‌شناسی از نظر علمی، شاملِ مطالعۀ علمی مواد باقی‌مانده از زندگی و فعالیت‌های گذشتۀ انسان است و می‌تواند موضوع آن شامل قدیمی‌ترین ابزارهای سنگی تا اشیای مدفون یا اشیای دور ریخته شدۀ معاصر هم بشود و این روش در دنیا هم به‌کاررفته است.
به گزارش ایرنا این مطالعه در دو منطقه ۷ و ۱۷ برای نمونه انجام‌ شده و اعضای تیم با تخصص های مختلف از جمله باستان‌شناسی و جامعه‌شناسی به بررسی و کدگذاری زباله‌ها و نیز مصاحبه با اهالی محل کرده‌اند.
تیم پژوهش به هر کیسه‌ زباله کد شناسایی شامل بخشی از نام خیابان اصلی و کوچه و عدد کیسه داده‌اند، کیسه‌ها بر روی سفره‌های یک‌بارمصرف باز و محتویات آن توسط تیم طبقه‌بندی، توزین و یادداشت شده و دوباره به سطل بازگردانده شده‌اند.
در شرایطی که از زباله با عنوان طلای کثیف نام می‌برند و می‌توان با بازیافت مناسب پسماند، خدمات زیادی هم به اقتصاد و هم محیط‌زیست کشور کرد، هنوز کار جدی در این زمینه انجام‌نشده و پژوهش در این زمینه و آموزش شهروندان زمینه‌ساز اقدامات جدید است.
این پژوهش امکان انجام در مناطق دیگر تهران را نیز دارد، اما تا اینجا نیز نکاتی برای بهبود فرهنگ پسماند دارد. از جمله با توجه به این‌که هرچه طبقه اقتصادی بالا می‌رود نظم کمتری رعایت می‌شود، به نظر می‌رسد نیاز است آموزش‌های بیشتری در راستای تفکیک زباله و همچنین زمان بیرون گذاری در مناطق مرفه نشین ارائه شود.

محیط زیست پلاستیکی

رودخانـــــه، باغ و دشــــــت‌های پلاستیــــکی محیط‌زیست ایران را محاصره کرده محاصره کرده است

محصولات پلاستیکی گلوی رودخانه‌ها را بند می‌آورد. کشاورزان هر روز برای باز کردن مسیر آبراهه باغ و مزرعه‌شان ساعت‌ها وقت صرف جمع کردن پلاستیک‌ها می‌کنند. جمع‌آوری پلاستیک از مخازن سدهای کشور، پای ثابت برنامه‌های دولت است. روی هر بوته مرتعی یا درختان جنگلی که محل عبور گردشگران است، کیسه‌های پلاستیکی خودنمایی می‌کنند. بیراه نیست اگر بگوییم صحرا و بیابان و جنگل به محاصره پلاستیک‌ها درآمده‌اند.

براساس آمار روزانه ۵۰۰ تن ترکیبات پلاستیکی در ایران تولید می‌شود و به مصرف می‌رسد اما چون این محصولات در کارگاه‌های به اصطلاح زیرپله‌ای تولید می‌شود، بدرستی نمی‌توان گفت چه میزان از تولیدات، مربوط به کیسه پلاستیکی و چه میزان مربوط به ظروفی از این جنس است. آنچه مشخص است این‌که ایران دهمین مصرف‌کننده پلاستیک دنیاست و این مساله مخاطره جدی برای محیط‌زیست کشور به‌شمار می‌رود. پلاستیک‌ها به‌جزء لاینفک تمام مناظر طبیعی کشور تبدیل شده‌اند. همان پلاستیک‌هایی که از اتومبیل به بیرون پرتاب می‌شود و یا در جریان حضور در طبیعت، رها می‌شود از طریق باد در پای بوته‌ها یا لابه‌لای شاخه درختان، باغ‌های پلاستیکی می‌سازد که دستپخت مصرف بیش از حد پلاستیک توسط ما ایرانیان است. این باغ‌های پلاستیکی نه فقط برای انسان مخاطره‌آفرین است بلکه زندگی تمام موجودات ساکن در عرصه‌های طبیعی کشور را هم مختل می‌کند.

شکوفه بسیم، کارشناس پسماند دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با «جامجم» با تکیه بر آمارها، از تولید سالانه ۱۷۷ هزار تن پلاستیک در داخل کشور خبر میدهد.

به گفته او، روزانه حدود ۵۰۰ تن محصولات پلاستیکی در ایران تولید میشود اما چون که این محصولات در کارگاههای زیرپلهای یا غیرمجاز تولید میشوند، وزارت صنعت نمیداند که محصول تولیدی کیسه پلاستیکی است یا انواع دیگری از وسایل پلاستیکی بوده است.

عمر هر کیسه پلاستیک ۱۲ دقیقه

شینا انصاری، مدیرکل دفتر پایش سازمان حفاظت محیطزیست نیز در گفتوگو با «جامجم» ایران را دهمین مصرفکننده پلاستیک معرفی میکند.

او ادامه میدهد: مستندات زیادی هست که حیوانات و پرندگان بهدلیل رها شدن کیسههای پلاستیکی در تالابها و دریاچهها، دچار مرگ و میر میشوند. بسیاری از کشورها مثل کنیا مصرف پلاستیک را ممنوع کرده و مالیات سنگینی برای آن وضع کردهاند. در بنگلادش اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی سیلی رخ میدهد و بررسیهای دولت این کشور نشان میدهد که علت این پدیده و کشته شدن مردم این کشور ناشی از بسته شدن معابر بهدلیل مصرف پلاستیک بود. به گفته انصاری، عمر هر کیسه پلاستیکی در ایران ۱۲ دقیقه است. ۵۰ درصد این کیسه‌ها فقط یکبار استفاده و وارد سطل زباله یا در طبیعت رها می‌شوند. هر خانواده ایرانی به‌طور متوسط روزانه سه کیسه پلاستیکی وارد چرخه مصرف می‌کند. دلیل مصرف بالای کیسه پلاستیکی در ایران ارزان بودن مواد اولیه و محصول نهایی یعنی کیسه پلاستیکی است، زیرا از ترکیبات نفتی به دست می‌آید و قوانین بازدارنده برای مصرف پلاستیک هم کم است. او می‌گوید: استفاده از پلاستیک‌های زیست تخریب‌پذیر با پایه نشاسته که زودتر تجزیه می‌شود، می‌تواند مشکلات ایران را حل کند.

دردسرهای پلاستیکی

با آن‌که مدیرکل دفتر پایش سازمان حفاظت محیط‌زیست استفاده از پلاستیک‌های زیست تخریب‌پذیر را راهی برای خلاص شدن از شر پلاستیک‌ها اعلام می‌کند اما بسیم، کارشناس دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط‌زیست معتقد است که استفاده از این نوع پلاستیک‌ها دردی را دوا نمی‌کند.

او عنوان می‌کند: کیسه‌های پلاستیکی زیست تخریب‌پذیر در ساختار خود فلزات سنگین دارد.این پلاستیک‌ها در معرض نور خورشید تجزیه و ترکیبات آنها از هم جدا می‌شود، به همین دلیل به لحاظ بصری اثری از آنها باقی نمی‌ماند اما ریزپلاستیک‌های حاصل از تجزیه آن، طبیعت را آلوده می‌کند.

به گفته بسیم، سازمان محیط‌زیست تلاش می‌کند استاندارد ملی ۱۴۴۱۷ را که توسط سازمان ملی استاندارد تدوین شده است اجباری کند تا سازمان ملی استاندارد بتواند بر میزان فلزات سنگینی که به عنوان افزودنی در پلاستیک‌های زیست تخریب‌پذیر استفاده می‌شود، نظارت کندبه این ترتیب تخریب محیط‌زیست به حداقل خواهد رسید.این کارشناس پسماند با اشاره به این‌که تقریبا هیچ کیسه پلاستیکی‌ای به‌دلیل نبود صرفه اقتصادی در ایران بازیافت نمی‌شود، استفاده از ۵۰ درصد کیسه‌های پلاستیکی به عنوان کیسه زباله را اقدامی غیراصولی توصیف می‌کند زیرا شیرابه زباله براحتی از این کیسه‌ها عبور و شهر را آلوده می‌کنداز سوی دیگر کار را برای کارگران شهرداری به هنگام جمع‌آوری زباله دشوار می‌کند.

تلاش برای قوانین بهتر

با وجود اقداماتی که در سراسر جهان برای کاهش مصرف پلاستیک در حال انجام است، در ایران همچنان بی‌محابا کیسه‌های پلاستیکی را مصرف می‌کنیمگرچه بسیم می‌گوید که چند استان از جمله خراسان رضوی، تهران و اصفهان در عرضه کیسه پارچه‌ای و انجام اقداماتی برای کاهش مصرف کیسه پلاستیکی پیشگام هستند اما هنوز به نقطه مطلوب نرسیده‌ایم.

آن‌طور که او عنوان می‌کند در زمینه منع مصرف کیسه پلاستیکی چند بند قانونی و آیین‌نامه داریمبر اساس ماده ۱۲ آیین‌نامه اجرایی مدیریت پسماند مواد پلاستیکی، تولیدکنندگان و واردکنندگانی که مشمول این ماده می‌شوند، باید نیم در هزار ارزش کالای تولیدی یا صادراتی خود را به صندوق توسعه ملی پرداخت کنند تا صرف بازیافت همان کالای وارداتی یا تولید شده(که می‌تواند کاغذ، پلاستیک و غیره باشدشود.البته اگر واردکننده یا تولیدکننده خودش اقدام به بازیافت محصول تولیدی کند، از پرداخت این مبلغ معاف است.

این کارشناس دفتر پسماند آیین‌نامه اجرایی بند(نتبصره ۶ قانون بودجه سال ۹۷ را دیگر قانونی معرفی می‌کند که در حوزه مدیریت مصرف کیسه‌های پلاستیکی وضع شده است.این قانون که ظرف یک تا دو ماه آینده تعیین تکلیف می‌شود در حال حاضر در کمیسیون زیربنایی دولت در دست بررسی است، این قانون به سازمان امور مالیاتی اجازه می‌دهد تا از واردکنندگان و تولیدکنندگان برای مدیریت پسماند هزینه‌ای دریافت کننداین هزینه صرف کمک به شهرداری‌ها برای مدیریت پسماند می‌شود.

او همچنین از تدوین ضوابطی توسط سازمان محیط‌زیست برای کاهش مصرف پلاستیک خبر می‌دهد که بر اساس آن وزارت صنعت و سایر دستگاه‌ها باید به کمک محیط‌زیست بیایند اما این ضوابط یک‌سالی است که در کمیسیون زیربنایی دولت در دست بررسی است.

به گفته بسیم تنها راه نجات طبیعت از کیسه‌های پلاستیکی مزاحم این است که به گذشته بازگردیماز زنبیل یا کیسه‌های پارچه‌ای برای خرید استفاده کنیم و تلاش کنیم که این فرهنگ را در کشور توسعه دهیم.

زنبورها و پلاستیک

در سال های اخیر تلاش برای تولید مواد تجزیه‌پذیر در محیط زیست که حیات انسان در سال‌های آتی را به خطر نیندازند، افزایش یافته و روش‌های منحصر به فردی نیز ابداع شده است. یک شرکت استرالیایی ‌ با بررسی عملکرد و شیوه زندگی زنبورهای عسل ‌ رویکردی منحصر به فرد برای حفاظت از طبیعت با یک روش طبیعی در پیش گرفته است.

به گزارش مهر، در قالب این روش مشخص شده که زنبورهای عسل استرالیایی قادر به تولید ماده ای با خواص مشابه با پلاستیک هستند که فاقد مواد شیمیایی آلوده کننده محیط زیست بوده و هزینه تولید آن هم چندان زیاد نیست. ماده یاد شده که فعلا توسط محققان پلاستیک زیستی نام گرفته بعد از مدت کوتاهی در محیط زیست تجزیه می‌شود و ضد آب هم هست.

تولد هر ثانیه ۱۶۰ هزار کیسه پلاستیکی

تغییر الگوی استفاده ازکیسه های پلاستیکی، استفاده از پاکت و کیسه های پارچه ای برای خرید، برنامه خرید کالاهایی با کمترین پلاستیک،فرهنگ سازی از طریق رسانه ها،جلوگیری دولت ازخط تولید نایلکس وعرضه آن، ایجاد فضای مناسب برای بازیافت از جمله مهمترین راهکار هایی است که می توان در زمینه کاهش وکنترل مصرف پلاستیک بکار گرفت.

بر اساس تحقیقات انجام شده در هر ثانیه ۱۶۰ هزار کیسه پلاستیکی در سراسر دنیا تولید و مورد استفاده قرار گرفته و دور انداخته میشود.

همچنین در ایران سالانه حدود سه میلیون تن پلاستیک تولید می شود که لازم برنامه منسجمی برای کاهش تولید و مصرف آن اجرا شود.

لیلا مرگن

فاجعه زباله های بیمارستانی

روزانه حدود 400 تن زباله بیمارستانی در کشور تولید می‌شود؛ زباله‌های خطرناکی که به نظر می‌رسد مدیریت بخش بزرگی از آنها رها شده و باید پسماندهای بیمارستانی را تهدیدی جدی علیه سلامت شهروندان دانست؛ چون فقط در شهر تهران حدود 5000 مرکز درمانی وجود دارد که برای مدیریت پسماندهایشان برنامه‌ای ندارند. نگران‌کننده‌تر این که پسماند‌های عفونی آنها همراه با زباله‌های شهری، حمل و نقل و دفن می‌شوند و به این شکل زمینه بیمار شدن شهروندان و نابودی منابع آب و خاک را فراهم می‌کنند، زیرا هر لیتر از شیرابه زباله‌ها تا 6000 لیتر از منابع آب را آلوده می‌کند.

براساس قانون مدیریت پسماند، آیین‌نامه اجرایی این قانون و شیوه‌نامه مدیریت پسماند‌های پزشکی بیمارستان‌ها و دیگر مراکز درمانی تکالیف مشخصی برای مدیریت پسماندهایشان دارند؛ برای نمونه در ‌اولین اقدام یعنی مرحله قبل از این که آنها پسماندی تولید کنند، باید سازوکاری بیندیشند تا حجم تولیدی زباله‌هایشان کمتر شود و تمامی پرسنل‌‌شان در این رابطه و نحوه مدیریت پسماندهایی که در آن مرکز تولید می‌شود، آموزش‌های لازم را ببینند و حتی از پوشش مناسب دراین خصوص استفاده کنند‌.

مساله اولی که مراکز درمانی باید رعایت کنند این است که آنها باید تمام پسماند‌های‌‌شان را‌ از یکدیگر تفکیک کنند.

4نوع پسماند

پسماند‌هایی را که در مراکز درمانی تولید می‌شود، می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد؛‌ ‌پسماند‌های شبه‌خانگی، عفونی، تیز و برنده و شیمیایی.

مراکز درمانی موظفند این زباله‌ها را در بسته‌های جداگانه و مخصوص قرار دهند به این شکل که زباله‌های شبه خانگی را در پلاستیک‌های مشکی رنگ و پسماند‌های عفونی‌ را باید در کیسه‌های زرد رنگ قرار دهند. در مورد پسماند‌های تیز و برنده نیز مراکز درمانی باید آنها را در بسته‌های خاصی نگه دارند که به آسانی پاره نشود یا پسماندهایی که در گروه داروهای شیمیایی طبقه‌بندی می‌شوند باید در ظروف قهوه‌ای رنگ مخصوص جای داده شوند.

از نکات دیگری که مراکز درمانی باید به آ‌ن توجه کنند این که محل مناسبی برای نگهدای از پسماند‌های ویژه خود داشته باشند؛ محلی که قبل از خروج از بیمارستان باید برای نگهداری از آنها در نظر بگیرند. محلی که برای نمونه دست‌کم ‌به سیستم برودتی مجهز و از نظر شست‌وشو نیز محدودیت نداشته باشد.

نکته مهم دیگری که مسئولان مراکز درمانی باید رعایت کنند این است که پس از‌ تفکیک پسماند، آن را وزن و مشخص کنند در کدام بخش از مرکز تولید شده است‌.

فاجعه در پایتخت

مدیریت پسماندهای مراکز درمانی مساله‌ای است که می‌توان گفت در کشورمان به آن توجه زیادی نشده؛ چراکه بررسی این روند در پایتخت فاش می‌کند موفقیت زیادی دراین حوزه به دست نیامده، درحالی که نظارت‌های به عمل آمده در تهران جدی‌تر از دیگر استان‌هاست. به همین دلیل می‌توان گفت وضع کلانشهرهای دیگر کشور در مدیریت پسماندهای ویژه نامناسب‌تر از پایتخت است.

‌محمدحسین بازگیر، رئیس محیط‌زیست شهر تهران در گفت‌وگو با جام‌جم از حقایقی پرده برمی‌دارد که می‌توان آن را مشتی نمونه خروار دانست.

آن‌طور که او می‌گوید براساس اطلاعاتی که وزارت بهداشت در اختیار آنها قرار داده حدود 7000 مرکز درمانی در شهر تهران فعال هستند که بیشترشان برای مدیریت پسماندهای خود تقریبا هیچ کاری انجام نمی‌دهند.

ماجرا زمانی بغرنج‌تر می‌شود که این آمار را در کنار اطلاعاتی که سازمان مدیریت پسماند ارائه کرده بگذارید؛ چراکه براساس آن می‌توان نتیجه گرفت فقط حدود 1200مرکز درمانی با ستاد مدیریت پسماند قرار داد دارند.

بنابراین حدود 5000 مرکز درمانی فقط در شهر تهران وجود دارد که پسماندهای خود را همراه با پسماندهای شهری در سطل‌های مکانیزه‌ای که در سطح شهر قرار می‌دهند، می‌گذارند.

سطل‌های مکانیزه‌ای که معمولا از سوی زباله گردها زیر و رو می‌شود، افرادی که در کنار سایر شهروندان شهر زندگی می‌کنند و به این شکل به امکان شیوع بیماری و انتشار میکروب در سطح شهر دامن می‌زنند.

از مواد رادیواکتیو تا مواد شیمیایی

پسماندهای پزشکی، ‌بار آلودگی بیشتری نسبت به دیگر‌ پسماند‌ها دارند و آلودگی آنها می‌تواند تکثیر و منتشر شود، چراکه میان آنها از مواد شیمیایی و فلزات سنگین گرفته تا مواد رادیواکتیو که در برخی مراکز به کار گرفته می‌شود، وجود دارد؛ بنابراین اگر مدیریت این پسماندها بدرستی اتفاق نیفتد خطری جدی برای سلامت شهروندان است.

این رویکرد مسئولان مراکز درمانی برخلاف تلاش آنها برای درمان و درد شهروندان به‌ انتشار بیماری در جامعه دامن می‌زند‌، چراکه آنها به این شکل بیماری و درد را از عده‌ای محدود گرفته و شرایطی را به وجود می‌آورند تا عده‌ای بیشتر به این بیماری‌ها مبتلا شوند‌.

تذکر و مرجع قضایی

160 بیمارستان میان حدود 7000 واحد مرکز درمانی ‌شهر تهران وجود دارد ‌و آن‌طور که رئیس محیط‌زیست شهر تهران توضیح می‌دهد محیط‌زیست بیشتر بیمارستان‌ها را پایش می‌کند و چنانچه هرکدام در هر مرحله از مدیریت پسماندها خطایی داشته باشند با آنها برخورد می‌شود.

او می‌گوید: بیمارستان‌های مختلف تذکر و اخطاریه می‌گیرند و اگر مشکل را بر طرف نکنند به مرجع قضایی معرفی می‌شوند‌.

محیط‌زیست تهران در چند ماه اخیر 160بیمارستان شهر تهران را پایش کرده است و در این میان 30 بیمارستان مشکل داشته‌اند، این یعنی قریب به 20 درصد بیمارستان‌ها.

بازگیر می‌گوید به مسئولان ‌این بیمارستان‌ها تذکر و اخطار داده شد‌ و افزون بر این هفت مورد نیز به مرجع قضایی معرفی شده‌اند.

سال گذشته یک بیمارستان به خاطر مدیریت نادرست پسماندهایش پلمب شد و امسال نیز تاکنون یک بیمارستان چنین سرنوشتی داشته است، اما مساله اینجاست که مراجع قضایی کمتر به پلمب شدن بیمارستان‌ها رای می‌دهند‌.

آن‌طور که رئیس محیط‌زیست شهر تهران می‌گوید:‌ معمولا بیمارستان‌ها را پلمب نمی‌کنند، بلکه جرایم دیگری ‌مانند اجازه ندادن پذیرش بیمار را در نظر می‌گیرند یا علیه شخص مدیر بیمارستان حکم صادر می‌کنند و در اعتبار سنجی و تمدید مجوز‌ها نیز برای آنها محدودیت‌هایی در نظر می‌گیرند.

بیشترین تخلف بیمارستان‌ها

مراکز درمانی که برای مدیریت پسماند‌هایشان برنامه دارند روزانه یکصد تن زباله بیمارستانی تولید می‌کنند، اما دراین میان آنها مرتکب تخلف‌های زیادی نیز می‌شوند. از عمده‌ترین تخلف‌های ‌مراکز درمانی، اختلاط پسماندها با یکدیگر است. افزون براین،‌ ظرفیت دستگاه‌های امحای آنها با حجم تولیدی پسماندهایشان نیز همخوانی ندارد یا از‌ پیمانکارانی که صلاحیت ندارند، استفاده می‌کنند؛ افرادی که بخشی از پسماند‌ها را در محل‌های نامناسب رها می‌کنند.

رئیس محیط‌زیست شهر تهران از این می‌گوید که آنها رضایت حدود 60درصدی از بیمارستان‌ها دارند، اما بحث مدیریت پسماند در مراکز خردی مانند‌ کلینیک، آزمایشگاه و مطب‌های پزشکی‌ رها شده است.

آن‌طور که او می‌گوید زیرساخت‌های مناسبی برای مدیریت پسماند‌های مراکز درمانی در پایتخت وجود ندارد، چراکه‌ این مراکز در سرا سر شهر پراکنده هستند و امکانات لازم را برای بی‌خطر‌سازی پسماند در دست نیست.

به گفته او، برای مدیریت این مساله از نظر قانون اولین ناظر وزارت بهداشت است و سازمان نظام پزشکی باید در این حوزه اطلاع‌رسانی کند و پاسخگو باشد.

با توجه به نحوه مدیریت پسماندهای بیمارستانی از سوی مراکز درمانی و شرایطی که شهروندان نیز از آن همیشه گله دارند باید از مسئولان وزارت بهداشت خواست با توجه به این که هدف اصلی این نهاد حفظ سلامت عموم شهروندان است و هرسال بودجه‌های کلانی را در این راه هزینه می‌کند بهتر است‌ به شیوه‌ای عمل کند که تلاش‌هایش برای حفظ سلامت شهروندان به دلیل مدیریت نادرست پسماندهای بیمارستانی به شکست نینجامد، چراکه‌ آلوده کردن محیط شهری و منابع آب و خاک در نهایت به تهدیدی برای سلامت شهروندان بدل خواهد شد‌‌.

مدیریت ویژه

براساس قانون مدیریت پسماند، مراکز درمانی پس از تفکیک زباله‌های تولید شده در هر مرکز باید برای بی‌خطر‌سازی، امحا و دفن آنها نکات دیگری را نیز در نظر بگیرند.

پسماندهای شبه‌خانگی باید به سازمان پسماند شهرداری تحویل داده شود؛ اما نه همراه پسماندهای عادی که از سطح شهر جمع‌آوری می‌شوند، چراکه سازمان مدیریت پسماند برای این پسماند‌ها ناوگان ویژه‌ای دارد‌.

مراکز درمانی، پسماندهای عفونی و تیز و برنده را ابتدا باید بی‌خطر و در حد امکان امحای‌‌شان کنند. پس از این مرحله آنها باید این پسماند‌ها را تحویل ناوگان ویژه‌ای که سازمان مدیریت پسماند برای این بخش از زباله‌ها تدارک دیده بدهند.

این روند درباره ‌‌پسماندهای داروی شیمیایی متفاوت است، زیرا مسئولان مراکز درمانی باید این پسماندهای ویژه را‌ در اختیار پیمانکاران صاحب صلاحیتی بگذارند که برای این کار امکانات ویژه‌ای دارند. تمامی این مراحل باید بدرستی انجام شود تا خطرات این پسماند‌ها کاهش یابد‌.

مهدی آیینی

بالا