آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : پرندگان مهاجر

بایگانی/آرشیو برچسب ها : پرندگان مهاجر

اشتراک به خبردهی

تجارت میلیاردی در سیاه چاله فریدونکنار

گردش مالی بازار فروش لاشه پرندگان مهاجر در  فریدونکنار  در یک فصل دست کم ۱۵۰ میلیارد تومان برآورد می شود

چرا بازار فروش  لاشه پرندگان مهاجر در فریدون‌کنار جمع نمی‌شود؟ سوالی که عدم پاسخ به آن عمری بیش از یک دهه  دارد. سالهاست  که  هیچ مسوولی نتوانسته یا نخواسته است پاسخ این پرسش ساده و معمولی را بدهد.  از وضعیت شگفت‌انگیز این بازار همین بس که فراگیری کرونا باعث تعطیلی تمام مشاغل و کسب و کارها در ایران شده اما این بازار همچنان باز است و به فعایت خود ادامه می‌دهد، عجیب‌تر   اینکه علاوه بر کرونا حالا آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان هم در این منطقه از سوی سازمان دامپزشکی تایید شده است اما همچنان ۲۵ تخته‌دار در این بازار صبح به صبح لاشه پرندگان مهاجر را چوب حراج می‌زنند. فرماندار این شهر هم انگار  خسته از سوال تکراری  و بی پاسخ قدیمی است، چرا که وقتی از او پرسیدند که چرا بازار فریدونکنار در تعطیلات کرونا همچنان فعال است گفت:«فقط ممکن است در لحظاتی آن هم درصبح ازدحام داشته باشیم در سایر ساعات ازدحام نداریم! اگر ستاد مقابله با کرونا درباره بازار فریدونکنار مصوبه‌ای دارد من در خدمت شما هستم.» این قصه، قصه امروز و دیروز نیست، کرونا و آنفلوآنزا هم حریف مافیای پشت پرده گردانندگان این بازار نشده است، همین سال گذشته که به دلیل سم‌ریزی در تالاب میانکاله شاهد تلفات چند هزار قطعه پرنده بودیم اعلام شد بیش از هزار لاشه از این پرندگان مرده سر از این بازار و سفرهای‌های مردم درآوردند!

بازار پرسود خریداران متمول

یک فعال محیط زیستی در فریدون‌کنار به ما می‌گوید قدرت گردانندگان بازار پرندگان این شهر فراتر از تصور است. او می‌گوید بارها و بارها به دلیل اطلاع‌رسانی توسط این افراد تهدید شده و جالب اینکه نه به صورت ناشناس که همه اهالی شهر هم این افراد را می‌شناسند. کل بازار پرندگان فریدون کنار شامل ۲۵ تخته‌ (دکه) است که توسط ۲۰۰ نفر اداره می‌شود. قیمت لاشه پرندگان مهاجر در این بازار توسط یک نفر هر صبح چوب زده می‌شود. فردی که روزانه  لاشه حدود ۶۰۰۰ پرنده مهاجر را قیمت گذاری می کند . سالهاست که سازمان حفاظت  محیط زیست نتوانسته  از پس بی‌شمار تخلفات این افراد بربیاید. جالب اینکه مسوولان محلی هم به قدرت این ۲۰۰ نفر اذعان دارند. حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل محیط زیست مازندران می‌گوید چرا نمی‌توانند مانع فعالیت این افراد شوند؟ چون «تجارت پر سودی است، بازاری که به متمولین خدمت می‌کند.»

قیمت‌های روز بازار فریدون‌کنار

منظور از تجارت پرسود در این بازار یعنی گردش مالی روزانه ۱۰ میلیاردتومانی! فقط لاشه پرندگان عرضه شده در این بازار به روزانه ۶ هزار قطعه پ می‌رسد و میانگین قیمت هر سال حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تومان است. البته که این قیمت‌ها از سال گذشته است و حتما که در سال جاری این قیمت‌ها هم افزایش داشته است. یکی از دکه داران این بازار آخرین قیمت‌ها از لاشه پرندگان مهاجر را با ما درمیان گذاشته است، قیمت‌هایی که  به گفته او چون در آغاز فصل مهاجرت هستیم و پرندگان هنوز گوشت چندانی ندارند، فعلا اندکی پایین است!

  • یک جفت اردک سرحنایی: ۱۵۰ هزار تومان
  • چنگر جفتی :   ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان
  • خوتکا جفتی : ۸۰ هزار تومان
  • مرغابی : ۷۵ تا ۸۰ هزار تومان
  • غاز خاکستری: ۱۸۰ تا ۲۰۰ تومان

قیمت‌های سال گذشته پرندگان در این بازار هم ازین قرار است

اردک کله سبز : جفتی ۲۵۰هزار تومان

غاز : ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان

خوتکا: ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان

چنگر: ۵۰ هزار تومان

گردش مالی میلیاردی از کشتار پرندگان

فریدون‌کنار را نه در ایران که در جهان به عنوان قتلگاه پرندگان مهاجر می‌شناسند. چند سال پیش گاردین در گزارشی نوشت بیش از یک میلیون قطعه پرنده مهاجر به صورت سالانه فقط در تالاب فریدون‌کنار شکار می‌شوند! با یک حساب سرانگشتی  اگر قیمت متوسط  هر لاشه  را ۱۵۰هزار تومان در نظر بگیریم، می توان گفت گردش مالی این بازار در فصل مهاجرت پرندگان دست کم ۱۵۰میلیارد تومان  است.

 

میثم اسماعیلی

زندگی در میانکاله پرپر می‌‌زند

به نظر می‌رسد سازمان حفاظت محیط زیست با دستکاری اکوسیستم میانکاله در مرگ پرندگان مهاجر نقش دارد

بوتولیسم نام متهم ردیف اول مرگ بیش از ۱۴ هزار قطعه پرنده در تالاب میانکاله است. این خبری است که دیروز توسط عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران اعلام شده است. در ‌‌حدود ۲۰ روز گذشته چندین و چند عامل دیگر توسط مسئولان و فعالان حفاظت از محیط زیست هم رسانه‌ای شد. دلایلی که هر کدام توسط گروهی رد یا تایید می‌شد اما آنچه به صورت رسمی حالا عنوان شده است چیزی است که عیسی کلانتری به نقل از آخرین گزارش رسمی سازمان دامپزشکی – که مسئولیت بررسی بیماری‌های حیات وحش را دارد – عنوان کرده یعنی «سم بوتولیسم سبب تلف شدن پرندگان شده است.» البته اینکه دلیل اصلی مرگ پرندگان از سوی رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست عنوان شده پایان ماجرای تلخ مرگ پرندگان نیست. در همان مازندران، ‌معاون فنی اداره کل محیط‌ زیست استان می‌گوید نسبت به مرگ‌ و میر پرندگان مهاجر تالاب میانکاله بر اثر سم بیوتوکسین تردید وجود دارد. فارغ از تناقض گفته او و عیسی کلانتری،‌ علی‌اکبریداللهی موارد دیگری هم از این ماجرا را رسانه‌ای کرده است که خوب در بین افکار عمومی دست به دست می‌شود. اولینش اینکه او گفته «به ما اعلام کردند حق ندارید اعلام کنید عواملش چه است و ما قطعا می‌دانیم ونمی‌توانیم بگوییم.» او در کنار منع شدن از اعلام دلیل مرگ پرندگان هم خبر عجیب‌تری داده است و آن هم اینکه «پرندگان مرده در این منطقه سه بار در بازار شهر فریدونکنار عرضه شده‌اند.» موارد دیگر مطرح شده هم جای هزار حرف و حدیث باقی گذاشته است. ریختن سم توسط شکارچیان هر چند مسبوق به سابقه باشد اما این بار به نظر می‌رسد یک تئوری سوخته است. تخریب عمدی تالاب برای ساخت هتل هم از آن دست حرف‌هایی است که اگر تنها کمی آشنا به آن فضا باشید زحمت خواندن و فکر به چنین گزینه‌ای را هم به خودتان نمی‌دهید.  اگر رد مراجع رسمی را هم بخواهیم بگیریم باید به دلیل وجود سم بوتولیسم در تالاب میانکاله بپردازیم. دلیلی که برخی از کارشناسان معتقدند وارد نشدن آب به میانکاله سبب تولید این سم شده است.

 

هر چند موضوع دلیل مرگ پرندگان به واسطه جنجال‌های رسانه‌ای اخیر و البته رفتارهای پرتناقض مسئولین آنقدر پیچیده شده است که حتی معاون اداره کل محیط‌ زیست مازندران آن را به صورت امنیتی عنوان می‌کند اما با در کنار هم گذاشتن فرضیه‌های مطرح شده و البته گفته‌های رسمی برخی از مسئولان شاید بتوان به دلیل قطعی این موضوع رسید. عیسی کلانتری صبح دیروز در یک برنامه تلویزیونی درمورد علت مرگ پرندگان در میانکاله توضیح داد: طبق آخرین گزارش رسمی سازمان دامپزشکی – که مسئولیت بررسی بیماری‌های حیات وحش را دارد – سم بوتولیسم سبب تلف شدن پرندگان شده است. آنطور که او عنوان کرده بوتولیسم سمی بسیار خطرناک است که هر نانوگرم آن می‌تواند پنج نفر را به کشتن دهد. به عبارتی هر دو کیلوگرم از آن می‌تواند تمام انسان‌های روی زمین را نابود کند. اما بوتولیسم چیست و چطور پدیدار می‌شود؟

بوتولیسم بیماری فلج کننده، کشنده و مرگباری است که با هضم توکسین تولید شده از طریق کلستریدیوم بوتولینوم  ایجاد می‌شود. شیوع بوتولیسم در پرندگان آبزی حیات وحش اتفاق می‌افتد که طی آن تعداد زیادی از پرندگان دچار عفونت شده و تلف می‌شوند. همچنین شیوع بوتولیسم پرندگان می‌تواند هفته‌ها طول بکشد و ممکن است مجددا بازپدید شود.

علی صفر ماکنعلی، معاون بهداشتی و پیشگیری سازمان دامپزشکی در این رابطه می‌گوید: کلستریدیوم بوتولیسم یک باکتری بی‌هوازی است که در گیاهان فاسد و مواد حیوانی تکثیر می‌شود و اغلب در دریاچه ها در دوره‌های کمبود اکسیژن و کیفیت پایین آب رخ می‌دهد. البته این باکتری در تالابها و دریاچه‌هایی که بالاترین استانداردهای حفاظتی را هم داشته‌اند، گزارش شده است؛ یعنی تاکنون تمامی عوامل محیطی بروز این رخداد  شناسایی نشده است.

از گفته‌های علی صفر ماکنعلی می‌توان ردی از دلیل پیدایش این سم را متوجه شد، ‌جایی که او عنوان می‌کند این سم «در دوره‌های کمبود اکسیژن و کیفیت پایین آب رخ می‌دهد» این نظریه در حرف‌های عیسی کلانتری هم تکرار شد. جایی که او دیروز عنوان کرد «وارد نشدن آب به میانکاله» سبب تولید سم بوتولیسم شده است.

ندادن حق‌آبه دلیل بروز بوتولیسم است؟

توپ به زمین بی‌آبی میانکاله افتاده است؛ بی‌هوازی بودن، خفگی آب و مانداب شدن آن است که لاشه بیش از ۱۴ هزار پرنده را روی دست سازمان محیط زیست گذاشته است. نگاهی که مورد نظر عیسی کلانتری هم بود. وارد نشدن آب به تالاب میانکاله درحالی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یکی از عوامل تولید سم بوتولیسم در تالاب مطرح می‌شود که کیاست امیریان – مدیرکل دفتر مدیریت منابع آب حوضه آبریز دریای خزرـ  می‌گوید: «این موضوع که وارد نشدن آب به میانکاله سبب تولید سم شده است نیاز به بررسی‌های بیشتری دارد. چون ما سازه‌ای برای ذخیره آب در میانکاله نداریم.»

امیریان در این رابطه به ایسنا می‌گوید: «امسال سال خوبی از نظر بارش داشتیم و ما مشکلی در تامین حقابه تالاب میانکاله نداشتیم. از سوی دیگر باید به این نکته توجه کنیم که در مسیر رهاسازی آب به میانکاله‌، سازه‌ای از جمله سد یا مخزن مهمی نداریم که جلوی این رهاسازی را بگیرد.»

چرا بوتولیسم نبوده است؟

در حالی که عیسی کلانتری ندادن حق‌آبه تالاب میانکاله را باعث پدید آمدن سم بوتولیسم می‌داند که هم این موضوع از سوی مدیرکل دفتر مدیریت منابع آب حوضه آبریز دریای خزر به نوعی تکذیب شده و هم بسیاری از کارشناسان معتقدند از اساس تئوری وجود بوتولیسم اشتباه است،‌ حالا چه خواهد که دلیل وجود این سم ندادن حق آبه باشد یا نه. یکی از مخالفان  وجود بوتولیسم در تالاب هومن ملوک‌پور دامپزشک حیات وحش است. او به ما می‌گوید: « اگر بوتولیسم  علت مرگ پرندگان بود  محدود به یک منطقه نمی‌شد، چون میانکاله پوشش گیاهی یکسانی دارد و باید کل منطقه درگیر می شد. ضمن اینکه اگر بوتولیسم علت مرگ پرندگان بود باید تعداد تلفات کم و در مدت زمان بیشتری اتفاق می افتاد، اما تلفات بسیار در مدت کوتاه را شاهد هستیم.» این نگاه در بدنه خود سازمان محیط زیست هم وجود دارد. چرا که شهاب‌الدین منتظمی، مدیر دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست  می‌گوید: باید بپذیریم که اگر سموم کشاورزی، صنعتی و … به‌طور مستقیم به آب وارد شده بود، سایر آبزیان از جمله ماهیان نیز باید تلف می‌شدند درحالی‌که جمعیت زیاد تلف شدگان در میانکاله پرندگان کنار آبزی هستند.

دستکاری در اکوسیستم میانکاله

سم بوتولیسم همچنان متهم ردیف اول است اما دلیل پیدایش آن محل بحث است. در این میان روایت حر منصوری، فعال حوزه محیط زیست که نزدیک به دو دهه در این منطقه فعالیت می‌کند هم شنیدنی است. او در ابتدا به تعداد مرگ این پرنده‌ها اشاره‎‌های درستی دارد. او البته که با احتیاط می‌گوید تعداد ۱۴ هزار پرنده تلف شده در برابر تعداد پرندگانی که در این منطقه شکار می‌شوند عدد چشمگیری نیست، اما چیزی که این ماجرا را وحشتناک کرده است ناآگاهی از دلیل این تعداد تلفات است. چرا که وقتی تا ندانیم دلیل این مرگ‌ها چیست هر آن امکان تکرار آن وجود دارد.

او در گفت‌وگویش با ما از تشکیل کمیته‌ای شامل ۱۵ کارشناس خبر داده که بیش از ده روز است که در این رابطه تحقیق می‌کنند. آنطور که از گفته‌های او مشخص است تحقیقات این کمیته هم محدود به گزارش‌های سازمانی نیست و شامل بررسی‌های میدانی و البته استفاده از پایگاه‌های سنجش از راه دور هم می‌شود. روایت او اما از ماجرای تالاب میانکاله به نظر منطقی می‌رسد.‌ منصوری به صورت مستقیم به دلیل این تلفات اشاره‌ای نمی‌کند اما موضوع مورد بحث او به نوعی محاط بر همه این اتفاقات است.   منصوری به ما می‌گوید: « ماجرا از این قرار است که چند سال پیش وقتی حرف از خشک شدن تالاب میانکاله پیش آمد باعث جنجال‌های بسیار رسانه‌ای شد در حالی که خشکسالی یک دوره است و از آنجایی که تالاب میانکاله به دریای خزر متصل است وقتی آب خزر پایین برود موجب کاهش آب تالاب میانکاله هم می‌شود. اما جنجال‌های رسانه‌ای و غیر کارشناسانه در رابطه با خشک شدن این تالاب باعث شد سازمان حفاظت از محیط زیست دچار اشتباه شود و طی یکسال و نیم گذشته دو بار اکوسیستم این تالاب را دستکاری کند. از نظر ما علت مرگ پرندگان تالاب میانکاله   بوتولیسم ‌، ‌ خفگی آب ‌ و یا ماندابی شدن باشد  ‌ دستکاری‌های اکوسیستم در پدید آمدن آن موثر بوده‌اند.» این موضوعی است که به تازگی مطرح شده است. اگر نتایج تحقیقات او به همراه ۱۵ کارشناس عضو کمیته تشکیل شده این نظریه را ثابت کند آن زمان همه ما به نوعی در مرگ پرندگان میانکاله مقصریم.

این فرضیه وقتی جدی‌تر می‌شود که همین گفته حر منصوری پیش تر به نوعی از زبان ماکنعلی معاون بهداشتی و پیشگیری سازمان دامپزشکی کشور هم شنیده شده بود. او هم در بخشی از گفته‌هایش پس از تحقیقات اعلام کرد « آنچه که باعث این رخداد شده تغییرعوامل زیست محیطی در اکوسیستم بوده است که باعث شده تغییر دما، کاهش اکسیژن و ‌کاهش عمق آب نسبت به سال‌های گذشته در مرداب میانکاله دمای آب بسیار بالا رود و تغییرات اکوسیستم منجر به ایجاد سموم بایتوکسین‌ها  که سه دسته هستند، شود.»

فروش پرندگان مرده در فریدونکنار

باور کردنی نیست که بعد از چندین سال مبارزه با کشتار و فروش پرندگان بازار فریدون کنار همچنان نتیجه‌ای نداشته باشد.  اما باورنکردنی‌ها کم نیست چرا که همین چند روز پیش علی‌اکبر یداللهی ‌معاون فنی اداره کل محیط‌ زیست مازندران اعلام کرد: «پرندگان مرده در این منطقه سه بار در بازار شهر فریدونکنار عرضه شده‌اند» . حساب کنید دلیل رسمی مرگ پرندگان تالاب میانکاله وجود سم بوتولیسم در پرندگان اعلام شده است. سمی که به گفته عیسی کلانتری هر نانوگرم آن می‌تواند پنج نفر را به کشتن دهد. حالا حساب کنید این پرندگان سه بار در همین بازار فریدون‌کنار عرضه شده‌اند و این بازار همچنان هم مشغول به فعالیت است. این در حالی است که ستاد مدیریت بحران استان مازندران در اطلاعیه ای که از سوی استانداری ابلاغ شد، ممنوعیت شکار و فروش پرندگان مهاجر و همچنین برپایی بازار پرندگان با هر نامی را به دلیل مخاطرات پیش آمده در مازندران ممنوع اعلام کرد. این اداره به صراحت اعلام کرد که براساس این تصمیم فعالیت  بازار فروش لاشه پرندگان مستقر در شهر  فریدونکنار  به منظور حفظ سلامت و بهداشت شهروندان استان و مسافران تا مشخص شدن دلیل مرگ مشکوک پرندگان وحشی در تالاب میانکاله در شرق مازندران تعطیل است. اما نه تنها این اتفاق نیفتاده است بلکه گویا مرگ پرندگان مهاجر در میانکاله تقاضا برای خوردن مهمانان زمستان گذر را در فریدونکنار بیشتر کرده و بازار پرنده فروشی این شهر را رونق بخشیده است.

حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل محیط زیست مازندران ‌نیز از شهروندان درخواست کرده از خرید لاشه پرندگان مهاجر خودداری‌ کنند او درباره علت بسته نشدن این بازار به ایرنا گفته‌‌ دلیل جلوگیری نکردن از فعالیت‌ از بازار پرندگان را نمی‌دانم و باید این مساله از مدیریت بحران پرسیده شود.

 

میثم اسماعیلی

آنفلوآنزا رمز قتل عام پرندگان مهاجر

آمار ضد و نقیض ‌تلفات پرندگان مهاجر، اصرار بر شایع نشدن آنفلوآنزای پرندگان و ارتباط آن با تجارت لاشه پرندگان مهاجر در شمال کشور را بررسی‌ کرده‌ایم ‌

فاجعه مرگ پرندگان در تالاب میانکاله، صورت مساله است. مواجهه مسوولان و فعالان محیط زیست و افکار عمومی اما در ارتباط با این فاجعه همانی است که همیشه در برابر بحران‌های اینچنینی با آن رو به رو بوده‌ایم. ربطی هم به محیط زیستی بودن یا نبودن ماجرا ندارد. همین است که یک گزارش در رابطه با مرگ نزدیک به ۶۰۰۰ پرنده تنها در ظرف سه روز در تالاب میانکاله فقط با چندین و چند فرضیه کامل می‌شود. به نظر می‌رسد مراجع رسمی و مسوولان هم اصرار در ابهام ماجرا دارند. صورت مساله این ماجرا تلف شدن بیش از ۶۰۰۰پرنده است،‌ اما ابهامات از همین تعداد پرنده‌ها آغاز شده است. ابتدا مسوولان محیط زیست تعداد این پرنده‌ها را ۳۰۰۰ بال اعلام کردند، در حالی که فعالان محیط زیست از تلف شدن ۵۰۰۰ بال نوشتند. این ‌ در حالی است که برخی از این فعالان اعلام کرده‌اند تعداد ۵۰۰۰ بال تنها متعلق ‌به منطقه پیمایش شده است. ‌‌ ناگوارتر از ‌ تعداد پرندگان تلف شده این است که پس از گذشت چهار روز از این اتفاق، هنوز دلیل اصلی و البته رسمی تلفات ‌اعلام نشده است. دلایلی هم که اعلام شده نه از سوی منبعی رسمی بلکه از معتمدان سازمان‌های دولتی است، هر چند در رابطه با همان اظهارنظرها هم ابهامات بسیاری وجود دارد.

در گفته‌های رسمی مسوولان آمار معتبری دیده نمی‌شود. اگر بخواهیم مرجع رسمی اخبار را ملاک بگیریم  تنها در میانه گفت‌وگوی روز گذشته احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست اشاره‌ای گذرا به تعداد تلفات این پرنده‌ها شده است. او روز گذشته در رابطه با دلیل مرگ این پرنده‌ها به مرگ‌ تقریبا ۲۰۰۰ بال پرنده در تالاب میانکاله اشاره کرده است. این تعداد در گفته‌های فرمانده یگان حفاظت محیط زیست مازندران هم تکرار شده است، اما با یک پیشفرض مهم. آن‌طور که مسلم آهنگری می‌گوید: گشت مأموران یگان ویژه در دو کیلومتر از وسعت میانکاله تاکنون به کشف لاشه ۲۰۰۰ پرنده منجر شده است. به این مفهوم که ۲۰۰۰ پرنده تنها در پایش دو کیلومتر از مساحت مورد نظر به دست آمده است. چند ساعت بعد اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد در چهارمین روز پایش تالاب بین المللی میانکاله بیش از ۴۰۰۰ لاشه انواع پرندگان مهاجر جمع آوری و دفن بهداشتی شده است. اما برخی از فعالان محیط زیست در این منطقه خبر از دفن ۶۰۰۰ پرنده تا ظهر دیروز داده‌اند. مهم این است که بدانیم این تعداد لاشه از حدود ۲۰ گونه پرنده بوده است و عرصه‌ای هم که این اتفاق در آن افتاده است بین ده تا ۱۵ کیلومتر وسعت دارد.

 

دلیل مرگ پرندگان چیست؟

تا دلتان بخواهد فرضیه بر مرگ این پرندگان وجود دارد، از آنفلوآنزای پرندگان بگیرید تا ریختن سم توسط شکارچیان و انتقام از محیط زیست و ریشه گندیده گیاهان و فاضلاب خانگی و صنعتی و مسمومیت غذایی! هر کدام از این فرضیه‌ها هم به باور مطرح کنندگانشان پایه علمی دارد. در این مورد هم باید از مراجع رسمی آغاز کنیم. همین دیروز احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است لاشه پرندگان را به سازمان دامپزشکی فرستاده‌اند.او‌ مسموم بودن تالاب میانکاله را علت احتمالی مرگ پرندگان‌ اعلام کرده است. تکمله این گفته‌های مسوول محیط زیست این نکته است که آنها احتمال  آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان را رد کرده‌اند.

دومین فرضیه هم منبعی نیمه رسمی دارد. آن‌طور که ایرنا ‌ بهرنگ اکرامی را معرفی کرده او دامپزشک معتمد محیط ‌زیست مازندران است! اکرامی اما علت تلفات مشکوک چند هزار بال پرنده مهاجر زمستان‌گذران ‌ در تالاب بین‌المللی میانکاله را مسمومیت غذایی اعلام کرده است. تشابه نظر او با معاون محیط زیست رد قطعی آنفلوآنزای حاد پرندگان است.  تکرار در تکذیب عدم ابتلای پرندگان به آنفلوآنزا هم در نوع خودش جالب توجه است. هر چند آن‌طور که محمد یکتانیک، پرنده‌شناس به ما می‌گوید:  با نگاهی به تنوع گونه‌های پرندگان تلف شده می‌توان متوجه شد فرضیه مسمومیت غذایی بسیار دور از ذهن است؛ چرا که منبع تغذیه بسیاری از این پرندگان یکسان نبوده است.

 

انتقام از پرندگان با سم

از کنار گفته‌های علی‌اصغر ماکنعلی، معاون سازمان دامپزشکی کشور که اعلام کرده بود «ممکن است دلیل مرگ و میر این پرندگان به خاطر استفاده از ریشه گندیده شده گیاهان در تالاب‌ها باشد که تولید سم می‌کند و کشنده هستند.» بگذریم چرا که خود علی‌اصغر ماکنعلی هم این فرضیه را یک احتمال دانسته است، اما چیزی که مدام فعالان حوزه محیط زیست به آن استناد می‌کنند مربوط است به اتفاق مشابهی که در دهه ۷۰ افتاده است.

اواخر سال‌های دهه ۷۰ ناگهان میزان قابل توجهی از قسمت‌های جنوب غربی میانکاله پر از لاشه‌های پرنده زمستان گذران شد، آن‌قدر وضعیت بد بود که تا ماه‌ها بوی تعفن همچنان پایدار بود و تقریبا همه محلی‌ها مطمئن بودند این اتفاق از کجا آب می‌خورد، ماجرا از این قرار بود که تعدادی شکارچی محلی برای انتقال از محیط زیست در تالاب چند لیتر سم آفت ریختند. حالا هم نشانه‌هایی از مسمومیت در این منطقه وجود دارد و بسیاری احتمال می‌دهند که مشابه اتفاق تاریخی که در دهه ۷۰ میان محیط‌زیست و شکارچیان و صیادان رخ داد امسال هم تکرار شده باشد.

هر چند تشابه فراوانی میان داستان دهه ۷۰ و حالا وجود دارد، اما گستره بالای مسمومیت در پهنه اتفاق افتاده تا حدود زیادی این فرضیه را منتفی می‌کند، هر چند باید بدانیم وقتی افرادی هستند که بخشی از جنگل‌های گلستان را آتش می‌زنند تا محیط بانان را سرگرم خاموشی کنند و خودشان به راحتی به شکار مارال بپردازند چنین فرضیه‌هایی در مسمومیت عمدی تالاب چندان دور از ذهن نیست.

 

آنفلوآنزا، نکته مشترک در همه فرضیه‌ها

در ارتباط با فرضیه‌های موجود علت مرگ پرندگان یک چیز ثابت دیده می‌شود. اصرار همه فرضیه‌ها بر این است که پرندگان به واسطه آنفلوآنزا تلف نشده‌اند. پزشک معتمد محیط زیست مازندران فرضیه بیماری‌های نیوکاسل و آنفلوآنزا را رد کرده است. ‌ حسین رضوانی، مدیرکل دامپزشکی مازندران  هم تاکید کرده است: نتایج آزمایش نشان داده است که بیماری آنفلوآنزا H۵،H۷ وH۹ یا نیوکاسل علت مرگ این پرندگان نبوده است.در حالی که دلیل مرگ پرندگان به روشنی  عنوان نشده است، چرا در آنفلوآنزا نبودن این فاجعه تاکید می‌شود؟

محمد علی یکتانیک در این رابطه به ما می‌گوید: این ماجرا به نوعی مسبوق به سابقه است. در سال ۹۵ هم که آنفلوآنزای فوق حاد وارد کشور شد و همزمان ۱۳ کشور اعلام آمادگی کرده بودند و کنوانسیون رامسر و سازمان فائو اطلاعیه‌هایی در این رابطه  صادر کرده بودند سازمان محیط زیست و دامپزشکی ایران زیر بار آنفلوآنزا نمی‌رفتند و شکارچیان انکار می‌کردند. این در حالی بود که تلفات پرندگان آغاز شده بود و در تالاب میقان به تنهایی هزاران پرنده از بین رفته بودند. اتفاقی هم که حالا افتاده خیلی شبیه است به داستان آنفلوآنزای سال ۹۵ و همه انکار و تکذیب‌ها ما را به یاد همان سال می‌اندازد.

ماجرای سال ۹۵ و انکار آنفلوآنزای پرندگان و ارتباط آن با بازار پر رونق پرنده‌فروشان مناطق شمالی هم جالب توجه است. آن‌طور که یکتانیک به یاد دارد ماجرا از این قرار است که سال ۹۵گروهی متشکل از دفتر بیماری‌های سازمان دامپزشکی و دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست از تهران به مازندران رفتند تا دلیل مرگ پرندگان را مشخص کنند، اما همان زمان هم فشارهایی از سوی عده‌ای مشخص به این افراد وارد شد که از «جان فریدونکنار چه می‌خواهید؟» حتی تلاش‌هایی شد که این افراد نتوانند از پرندگان تلف شده نمونه برداری کنند. هر چند بعد از تلاش و همه انکارها با نمونه برداری این افراد وجود آنفلوآنزا در آن سال محرز شد.

 

میثم اسماعیلی

مهاجرت در یخدان

متخلفان لاشه پرندگان مهاجر را برای رستوران‌های پایتخت ارسال می‌کنند 

نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار، بازار پررونقی حتی برای رستوران‌های تهران ایجاد کرده است. حاصل تمام اعتراضات فعالان محیط زیست  و حقوق  حیوانات، منجر به کمی کوچک‌تر شدن بازار فریدونکنار و کاهش بخشی از تورهایی هوایی شد که این مهاجران را راهی آشپزخانه و قابلمه برخی ها می کرد. پرندگان مهاجر ذخایر ژنتیکی هستند که در فصل زمستان به دلیل آنکه بسیاری از تالاب‌های طبیعی کشور خشک شده‌اند، به آب بندان‌های کشاورزی و شالیزارهای آب گرفته شمال کشور پناه می‌آورند تا در فصل مناسب به مبدا اولیه خود باز گردند اما بخش زیادی از این پرندگان در تورهای هوایی که توسط دامگاه‌داران یا همان صاحبان شالیزارها به صورت مجاز و غیر مجاز در فریدونکنار گسترده شده است، گرفتار می‌شوند و پس از ذبح، در بازاری که دیگر در سراسر ایران شهرت یافته، به فروش می‌رسد. فروشندگان این بازار نه تنها به مردم منطقه پرنده وحشی شکار شده می‌فروشند بلکه حاضر به صادر کردن این پرندگان به بازارهای دیگر شهرها از جمله تهران هستند. کافی است هزینه حمل یک نفر به تهران را بپردازید تا شکارچیان لاشه غاز و اردک‌های مهاجر را در یخدان‌های‌ کوچک و بزرگ برایتان ارسال کنند، به این ترتیب در سایه غفلت نهاد های مسؤول تا کیلومترها دورتر از محل زمستان گذرانی پرندگان مهاجر ‌ رستوران‌های لاکچری می توانند قیمت ها را در منوی شان‌ به بهانه استفاده از  گوشت پرندگان وحشی چند برابر کنند.

یک تلفن به رستوران‌های غذاهای محلی تهران کافی است که بتوانید غذایی با گوشت پرندگان مهاجر سفارش دهید. رستوران‌هایی که غذاهای محلی می‌پزند، فسنجان با گوشت غاز وحشی را به قیمت هر پرس ۷۰ هزار تومان به فروش می‌رسانند. اگرچه سفارش‌های مربوط به پرندگان وحشی خیلی متنوع نیست و بستگی به این دارد که گوشت مرغابی یا غاز در دسترس صاحب رستوران باشد اما بسیاری از رستوران‌هایی که غذای محلی سرو می‌کنند، به شرط دریافت پیش‌پرداخت و قطعی شدن سفارش، حاضرند که غذای با گوشت پرنده مهاجر بپزند. رستوران داران می‌گویند که گوشت پرندگان وحشی با ذائقه همه افراد جور در نمی‌آید. البته بر خلاف نظر این رستوران داران، ساکنان شمال، گوشت پرندگان وحشی را بسیار خوشمزه‌تر از اردک‌های اهلی توصیف می‌کنند و وقتی می‌خواهند برای میهمان خود سنگ تمام بگذارند، به شکارچیان مراجعه می‌کنند و از آنها پرنده شکار شده می‌خرند.

بازار شکارچیان فریدونکناری فقط به این شهر خلاصه نمی‌شود. کافی است قراردادی ضمنی با آنها در بازار ببندید تا هر روز برایتان گوشت تازه در یخدان‌هایی که مملو از یخ است، به تهران ارسال کنند. هزینه حمل این یخدان‌ها به تهران، فقط ۵۰ هزار تومان است. یعنی به اندازه قیمت نقل و انتقال یک فرد ‌. راننده‌هایی که با شکارچیان آشنا هستند، زحمت حمل و نقل این محموله را می‌کشند و در هر نقطه‌ای از پایتخت، پرنده‌های شکار شده را به رستوران‌ها تحویل می‌دهند.

بنابراین باید گفت تغییر و تحولات ایجاد شده در بازار فریدونکنار هم نتوانسته است در تجارت پرسود این بازار تغییری ایجاد کند.

بازار، کمی پایین‌تر از جای قبلی

بازار پرنده فروشان فریدونکنار از محلی که در سال گذشته واقع شده بود، چند متری پایین‌تر آمده است. هنوز هم با همان سبک و سیاق پیشین بدون نظارت سازمان دامپزشکی، پرنده‌های سلاخی شده به فروش می‌رسند. پرندگانی که به شوق پرواز صبح خیلی زود پر می‌کشند تا در آسمان اوج بگیرند، در دام‌های هوایی گرفتار می‌شوند و صیادان آنها را سر می‌برند. عملیات پر کَنی در در بازار کوچکتر شده فریدونکنار همچون گذشته انجام می‌شود. پرندگان شکار شده در حالی که امعاء و احشاءشان تخلیه نشده و هنوز پر است از حشرات و لاروهایی که اگر شکار نمی‌شدند، تابستان آینده به شالی کشاورزان خسارت وارد می‌کردند، در بازار به قیمتی ناچیز و بر اساس جثه به فروش می‌رسند. غازهایی که جثه‌های بزرگتری دارند گران‌تر از مرغابی‌ها به فروش می‌رسند. مرغابی‌های ریزتر به صورت جفتی و کمی ارزان‌تر از مرغابی‌های درشت‌تر چوب حراج می‌خورند. پرندگانی که بهترین بهبود دهنده‌های کیفیت خاک شالیزارها هستند و منافع زیادی به کشاورزان می‌رسانند، در کوره طمع همان کشاورزان پخته می‌شوند و نسلشان در معرض خطر انقراض قرار می‌گیرد. دامگاه‌داران فریدونکناری اصلا به این فکر نمی‌کنند که ذخایر ژنتیکی کل کره زمین را شکار می‌کنند. آنها فقط به پول و طعم بهتر پرنده‌های وحشی فکر می‌کنند و بس!

توقف عرضه پرنده زنده

سال گذشته بازار فروش پرندگان وحشی در فریدونکنار، در محدوده عریض و طویل کنار خیابان اصلی گسترده شده بود. پیش از این، پرندگان حلال گوشت تا حرام گوشت‌هایی که به گفته زنان فریدونکناری، طبخشان بسیار سخت و طعمشان بسیار بد است، در این بازار به فروش می‌رسید. اگر خوب لابه‌لای سینی‌های مملو از پرندگان کشته شده را می‌گشتید، فلامینگو و قوی گنگ زنده هم می‌توانستید در این بازار بیابید. بازار فریدونکنار بازار مکاره‌ای بود که حتی صاحبان باغ وحش‌ها و باغ‌های پرندگان هم برای تامین پرندگان زنده مورد نیاز خود به آنجا مراجعه می‌کردند. شاید به همین دلیل است که وقتی با شکارچیان فریدونکناری صحبت از خرید پرنده می‌کنید، قبل از شروع بحث می‌پرسند «پرنده زنده می‌خواهی یا مرده؟».

همه جور پرنده در تورهای هوایی گیر می افتد. این تورهایی که در گرگ و میش صبح، مثل نخ‌های نامرئی فضای اوج‌گیری پرندگان را سد کرده و آنها را گرفتار می‌کنند، به محض آغاز زمان پرواز به سرعت توسط دامگاه‌داران در مسیر پرندگان برافراشته می‌شود تا هیچ پرنده‌ای را راه گریزی نباشد. قویترها و آنها که می‌توانند به سرعت اوج بگیرند، از این دام می‌گریزند و بقیه در دام گرفتار شده و اگر قابلیت فروش به صورت زنده داشته باشند، راهی باغ وحش‌ها می‌شوند و در غیر این صورت سر بریده شده و لاشه آنها به بازار عرضه می‌شود. این سلاخی بزرگ، گردش مالی را ایجاد کرده که مقاومت در برابر اصلاح آن را به شدت افزایش داده است. شاید به همین خاطر است که در مقابل تمام اعتراضات محیط زیستی‌ها، بازار فقط کمی کوچکتر از گذشته شده است اما همچنان برقرار است. سینی‌های بازار جدید خیلی پر از پرنده نیست و شکارچیان می‌گویند هنوز تا زمان اوج فصل شکار، چند هفته‌ای باقی مانده است. سراغ پرنده زنده را که از فروشندگان بازار فریدونکنار می‌گیرد، می‌گویند: اینجا پرنده زنده نمی‌فروشیم. احتمالا بازار با دوربین مدار بسته کنترل می‌شود. البته هرچه به اطراف نگاه می‌کنم اثری از دوربین مدار بسته در بازار پیدا نمی‌کنم. فروشندگان پرندگان مهاجر در حالی که مشغول کندن پر پرندگان شکار شده هستند، تاکید می‌کنند که فقط پرندگان نر را شکار می‌کنند و ماده‌ها را برای اینکه بتوانند تخم‌ریزی کنند و به نسل خود ادامه دهند، صید نمی‌کنند. البته توضیح نمی‌دهند که چطور تور هوایی با تفکیک جنسیتی اقدام به صید پرندگان می‌کند!

بر هم خوردن تعادل جمعیتی

شاید این گفته فروشندگان برای فرار از فشار افکار عمومی در برابر صید بی‌رویه پرندگان مهاجر باشد،اما عباس عاشوری پرنده شناس و پژوهشگر حوزه محیط زیست در گفتگو با ما درباره اثر صید نکردن پرندگان ماده برای حفظ نسل آنها، عنوان می‌کند: این اقدام هیچ تاثیر در بقای نسل پرندگان وحشی ندارند زیرا بسیاری از این پرندگان شامل غازها و اردک‌ها «مونوگام» یعنی تک همسره هستند و غالبا یک نر با یک ماده، زندگی می‌کنند.

به گفته او یعنی با شکار نرها تعادل جمعیتی به هم می‌خورد.

آن طور که عاشوری‌می گوید گونه هایی مانند درنا، لک لک و قو تا آخر عمر با یک همسر زندگی خود را می‌گذرانند و وقتی که جفت آنها می‌میرند، ممکن است جفت دیگری اختیار کنند یا در برخی گونه‌ها، پس از یک فصل زاد و ولد، احتمال تغییر جفت‌ وجود دارد اما این بدان معنی نیست که با کاهش جمعیت نرها، چند ماده زندگی خود را با یک نر می‌گذرانند. با کاهش جمعیت نرها، زاد و ولد و تداوم نسل پرندگان مختل می‌شود.

این پژوهشگر حوزه محیط زیست مجموعه‌ای از عوامل شامل تخریب زیستگاه‌ها، جوجه‌آوری و شکار را عواملی معرفی می‌کند که بر انقراض نسل پرندگان اثر می‌گذارند.

او می‌گوید: جمعیت عروس غاز به شدت کاهش یافته است. تعداد غازهای پیشانی سفید کم شده و از جمعیت درنای سیبری که اولین بار در ایران ۱۴ پرنده از آن شمارش شده بود، فقط «امید» درنای نر تنهای فریدونکنار باقی مانده است.

برآوردی از تعداد پرندگان شکار شده

عاشوری درباره جمعیت پرندگان مهاجر می‌گوید: برآوردها از جمعیت پرندگان مهاجر متفاوت است. برخی عقیده دارند، ۱۰ تا ۱۲ میلیون پرنده در کریدور مهاجرتی که از سیبری غربی به سمت خزر و بعد آفریقا می‌روند، حضور دارند. برخی هم معتقدند که بین پنج تا ۶ میلیون پرنده مهاجر در این مسیر داریم که البته این احتمال قوی‌تر است.

آن طور که او می گوید: هر ساله در دی‌ماه به مدت دو روز حدودا ۲۵ تا ۲۶ دی و در ایران به مدت ۲۰ روز پرندگان تمام تالاب‌ها را می‌شمارند. پرندگان کنار آبزی، آبزی و خشکی زی که وابسته به تالاب هستند در این سرشماری، مستقیم شمرده می‌شوند. بر اساس شمارش‌های انجام شده در سال‌های اخیر، کمتر از دو میلیون پرنده آبزی در سرشماری انجام شده از ۱۰ دی تا ۴ بهمن در فصل مهاجرت در ایران حضور داشته‌اند.

به گفته عاشوری، دلیل زمانبر شدن شمارش پرندگان در ایران این است که ما متخصص پرنده در کشور کم داریم و ناگزیریم زمان بیشتری برای شمارش وقت صرف کنیم اما در خارج از کشور، این گونه نیست و هر محقق گوشه کوچکی از کار را می‌گیرد.

او درباره برآوردهای اعلام شده درباره پرندگان مهاجر شکار شده در کشور، بیان می‌کند: بر اساس مطالعاتی که انجام دادیم بین ۶۲تا ۶۷ درصد پرندگان مهاجری که وارد ایران می‌شوند، شکار می‌شوند. درباره تعداد دقیق پرندگان شکار شده، اختلاف ‌نظر وجود دارد زیرا جمعیت پرندگان ثابت نیست، بستگی به عوامل مختلف دارد و در سال‌های مختلف، متفاوت است. این پرندگان به ایران می‌آیند و می‌روند. تخمین‌ها نشان می‌دهد بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار پرنده مهاجر، در ایران شکار می‌شود اما برخی هم اعتقاد دارند که این تعداد پرنده فقط در فریدونکنار شکار می‌شوند. ما بر اساس مطالعه بازارهای محلی، آمار صید ۶۵ درصد را برای پرندگان مهاجر بدست آوردیم.

لیلا مرگن

ردیف نوع پرنده قیمت (تومان)
۱ پرلا یا چنگر ۱۱۰ هزار (بسته‌های چهارتایی)
۲ اردک بزرگ جفتی ۱۰۰ هزار
۳ اردک ریز جفتی ۸۵ هزار
۴ خوتکا یا چهارتایی جفتی ۴۰ هزار
۵ غاز جفتی ۲۲۰هزار

مرگ تالاب به دست گردشگری ‌

ستاد مردمی نجات آشوراده و حمایت از مناطق حفاظتی چهارگانه (سمنا) در بیانیه شماره ۱۹ خود ضمن محکوم کردن شکار ۹۰ درصد پرندگان مهاجر، نسبت به توسعه گردشگری در اکوسیستم‌های شکننده تالابی به‌ویژه آشوراده هشدار داد.

گزارشگران سبز: ستاد مردمی نجات آشوراده و حمایت از مناطق حفاظتی چهارگانه (سمنا) همسو با شعار سازمان جهانی پرندگان مهاجر به مناسبت «روز جهانی پرندگان مهاجر» (۲۰ اردیبهشت۹۷ مقارن با ۱۰ می۲۰۱۸) مبنی بر «اتحاد صداهایمان برای حفاظت از پرندگان» که شرایط حاضر را زمینه ساز عزمی جدی در این سال نموده و مسئله توجه به پرندگان مهاجر را رویکردی تاریخی دانسته است.

تمام کشورها و دولت ها و فعالان محیط زیست را به همراهی و همکوشی در این راه فرا می‌خواند. در این بیانیه مراتب تاسف عمیق این ستاد را از آمار ۹۰ درصدی قتل عام پرندگان مهاجر در سطح تالاب‌های کشور که نسل گونه‌هایی از این پرندگان را تا حد انقراض پیش برده است، اعلام می‌کند و صراحتا وضعیت اسفناک نسل کشی پرندگان در فریدونکنار را شاهدی بر این ادعا دانسته است. بی توجهی جامعه محلی و دستگاه‌های نظارتی را به دور از فرهنگ والای ایرانی و اسلامی عنوان می‌کند و لزوم حفظ شان و جایگاه کشور در جامعه جهانی را قویا یادآور می‌شود. در همین راستا با جلب توجه همگانی به تهدید جدی طرح‌های گردشگری و آسیب های چند جانبه ناشی از اجرای چنین طرح‌هایی بر تمام زیستگاه‌های تالابی کشور و به‌طور ویژه و اخص در جزیره آشوراده، هشدار می‌دهد. تخریب زیستگاه پرندگان، گیاهان، و آبزیان در تالاب میانکاله، و جزیره آشوراده، اختلال غیر قابل جبرانی در اکوسیستم منطقه پدید خواهد آورد.

این ستاد، همچنان که همواره به خطرات ناشی از دست اندازی به جزیره آشوراده، تخریب زیستگاه شکننده و آسیب پذیر آن اشاره کرده و از تمامی طرفداران محیط زیست و فعالین این عرصه و نیز مسئولان ذیربط درخواست می‌کند این موضوع حیاتی را در کانون توجهات خود قرار دهند و برای جلوگیری از نابودی این بخش از پناهگاه حیات وحش میانکاله که اولین سایت تالابی ثبت شده جهان در کنوانسیون رامسراست، ادای وظیفه و مسئولیت تاریخی کنند. بدیهی است که در عصر حاضر با فراگیر بودن دامنه آگاهی‌ها و شرایط انتشار و ثبت وقایع (به‌خصوص در موضوعات محیط زیستی) هر گونه تجاهل، بی مسئولیتی و چشم پوشی از وظایف اخلاقی، عرفی و قانونی در یاد و حافظه تاریخی ملت ایران تا همیشه محفوظ خواهد ماند و به روشنی مستند داوری‌های آیندگان خواهد شد.

کوچ پرندگان مهاجر به رستوران‌‌های مجلل

سفر پرندگان مهاجر ختم به خیر نمی‌شود، آنها در تورهای هوایی صیادان گرفتار می‌شوند، لاشه‌های بی‌جانشان در بازارهای محلی چوب حراج می‌خورد و دست آخر ‌سر از رستوران‌های لوکس یا محلی در می‌آورند که در سراسر کشور برای مشتریان ویژه‌شان غذاهای به قول معروف لاکچری و ارگانیک طبخ می‌کنند، حکایت غم‌انگیز پرندگان مهاجر امسال رنگ و بوی غم‌انگیز‌تری به خود گرفته، چراکه برخلاف هشدارها نسبت به شیوع آنفلوآنزای مرغی و ممنوعیت شکار، صیادان تورهای هوایی خود را بلند‌تر از همیشه در مسیر پرواز پرندگان مهاجر کار می‌گذارند.
نام پرندگان مهاجر این روزها با مسائل زیادی گره خورده است؛ از شیوع آنفلوآنزای مرغی بگیرید تا تبلیغات اغواکننده برخی رستوران‌دارها که بر ارگانیک بودن غذاهایشان تاکید دارند. آنها با شروع فصل مهاجرت پرندگان مهاجر منوهای ویژه‌ای را برای برخی مشترهایشان رو می‌کنند. منوهایی که در آن تاکید می‌شود تمام غذاها با مواد ارگانیک تهیه شده و برای این کار از بازارهای محلی پرندگان مهاجری را که صید شده‌اند تهیه می‌کنند.

اما این پرندگان به شکل قانونی صید نمی‌شوند و در نحوه ذبح شدن‌شان نیز تردید‌های زیادی وجود دارد.

رد قتل‌عام پرندگان مهاجر را می‌توان این روزها در بیشتر غذاهای محلی که برخی رستوان‌ها با آب و تاب درباره آنها تبلیغ می‌کنند، دید. مثلا فسنجان با خوتکا یا پرندگانی که برای تهیه آغوز مسما، یا خورش چغرتمه شکار می‌شوند.

اگر از رستوران‌دارها علت طبخ پرندگان مهاجر را بپرسید، بیشتر آنها می‌گویند به شکل قانونی این پرندگان را از صیادها در بازارهای محلی می‌خرند، این مساله‌ای است که به طور کامل نمی‌توان از درستی آن اطمینان پیدا کرد، زیرا این روزها بازار صید و شکار پرندگان مهاجر آنقدر آشفته است که نمی‌توان براحتی تشخیص داد چه صیادی به شکل قانونی شکار می‌کند یا کدام صیاد از روش‌های غیر قانونی برای صید پرندگان مهاجر استفاده می‌کند.

برخی صیادان می‌گویند هر قطعه اردک وحشی را میانگین حدود 30 ‌هزار تومان در بازارهای محلی می‌فروشند، اما رستوران‌های شمال تهران بیشتر غذاهایی را که با پرندگان مهاجر طبخ می‌شود دست‌کم به شکل میانگین حدود یکصد هزار تومان می‌فروشند.

این در حالی است که هر پرس غذا معمولا با کمتر از نیمی از گوشت یک پرنده پخته می‌شود و رستوران‌داران معمولا پرنده‌های شکار شده را عمده و با قیمت پایین‌تری خریداری می‌کنند ‌بنابراین واضح است که رستوران‌داران سود زیادی می‌برند.

شکار قانون

صید و شکار پرندگان مهاجر مدت‌هاست به حال خود رها شده به همین خاطر این باور اشتباه در ذهن بسیاری از صیادان شکل گرفته که آنها‌ باهر روشی که بخواهند می‌توانند هر تعداد پرنده مهاجر را به دام بیندازند. این مشکلی است که ریشه در حرص و آز برخی صیادان دارد.

مسعود مولانا، عضو شورای هماهنگی سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی مازندران معتقد است این حرص و آز در برخی صیادان بیشتر شده است. به همین سبب آنها خیلی راحت پرندگان را به وسیله تورهای هوایی به دام می‌اندازند و پرندگان را در بازارهایی مانند فریدونکنار می‌فروشند.

استفاده از تورهای هوایی یکی از روش‌های غیرقانونی صید پرندگان مهاجر است؛ برخی صیادان تورهای بزرگی در مسیر عبور پرندگان قرار می‌دهند و انواع پرنده‌ها در آن به دام می‌افتند حتی آنها که گوشتشان حلال نیست یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.

مولانا از این گله می‌کند که رستوران‌های محلی زیادی وجود دارد که طبخ پرندگان مهاجر را با تابلوهای بزرگ وسیله جذب مشتری قرار می‌دهند.

در واقع صاحبان این رستوران‌ها به نوعی صیادان را تشویق می‌کنند تا پرندگان بیشتری را صید و شکار کنند. پرندگانی که باید آنها را سرمایه‌های ملی دانست، زیرا حضور آنها در کشورمان می‌تواند پتانسیل‌های گردشگری را افزایش داده و به این شکل علاقه‌مندان به پرنده نگری را به سفر به ایران تشویق کند.

شکار با حرص و آز

صید و شکار پرندگان مهاجر در کشورمان زمانی با اعتراض جدی کارشناسان داخلی و خارجی روبه‌رو شد که شکار بی رویه و غیرقانونی جای شکار سنتی را گرفت، زیرا در قدیم دامگاه‌داران به شکل سنتی تعداد محدودی از پرندگان را صید می‌کردند، اما امروز آنها به شکلی رفتار می‌کنند که در نهایت به انقراض گونه‌های جانوری و بدنامی کشورمان در این رابطه منجر می‌شوند.

عضو شورای هماهنگی سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی مازندران می‌گوید معیشت حدود 20 درصد از دامگاه‌داران از طریق صید و شکار پرندگان مهاجر تامین می‌شود، اما 80درصد باقیمانده، افرادی هستند که گرفتار حرص و آز شده‌اند و از طریق کشتار پرندگان مهاجر می‌خواهند زندگی لوکسی برای خود و خانواده شان فراهم کنند.

آن طور که او می‌گوید در این مدت محدودی که پرندگان مهاجر در کشورمان حضور دارند درآمد برخی دامگاه‌داران از 60 میلیون تومان نیز فراتر می‌رود.

مولانا ادامه می‌دهد: هستند دامگاه‌دارانی که می‌گویند در این فرصت باید برای خود یا فرزندانشان خودروی شاسی بلند بخرند.

هرچند افرادی مساله کنترل نشدن صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار را به شریک بودن برخی مسئولان در سود دامگاه‌داران نسبت می‌دهند، اما نمی‌توان‌ از تغییر سبک زندگی دامگاه‌داران نیز غافل شد، چراکه یکی از دلایل اصلی که سبب شده دامگاه‌داران ‌بر قانون شکنی و کشتار پرندگان مهاجر ‌پافشاری کنند، تغییر سبک زندگی آنهاست ‌.‌

‌خطر شیوع آنفلوآنزا

حرص و ‌آز برخی دامگاه‌داران برای شکار و صید پرندگان مهاجر آنقدر زیاد است که حتی هشدارهای دستگاه‌های مسئول درباره خطر جدی آنفلوآنزای مرغی نیز نتوانسته دست‌کم شکار و صید و آنها را برای مدتی محدود کند.

علیرضا ‌هاشمی، مدیر گروه پرنده‌نگری طرلان ‌نیز از این می‌گوید که برخلاف هشدارهای داده شده نحوه شکار پرندگان مهاجر تغییر نکرده است‌.

آن طور که او می‌گوید‌‌‌ در حالی‌که شکار و صید پرندگان مهاجر به دلیل شیوع آنفلوآنزا در کشور ممنوع است، اما شکار گسترده پرندگان مهاجر در فریدونکنار ادامه دارد و با این که محیط زیست می‌داند دامگاه‌داران قانون شکنی می‌کنند،‌ مانع آنها نمی‌شود.

به همین سبب می‌توان گفت خطر شیوع بیماری آنفلوآنزا خیلی جدی است، چراکه این روزها رستوران‌های زیادی از گوشت پرندگان مهاجر در طبخ غذاهایشان استفاده می‌کنند.

هاشمی تصریح می‌کند: رستوران‌های شمال شهر تهران و استان‌های شمالی غذاهایی را که با پرندگان مهاجر پخته می‌شود‌ سرو می‌کنند به همین خاطر هیچ بعید نیست این بیماری در کشورمان گسترش پیدا کند یا با ایجاد اخلال در صنعت طیور کشور بحران‌ساز شود.

مساله دیگری که باید به آن اشاره کرد،‌ شکار و فروش انواع گونه‌های پرنده مهاجر است، زیرا برخی دامگاه‌داران گونه‌های حرام گوشت را نیز صید کرده و به نام پرنده حلال‌گوشت به مسافران می‌فروشند.

مدیر گروه پرنده‌نگری طرلان، دست‌داشتن برخی مسئولان محلی و گردش مالی بالای این بازار را دلیل مدیریت نشدن صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار می‌داند و می‌گوید:شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر سبب شده بسیاری از آنها مانند غاز پیشانی‌سفید،عروس غاز و اردک سر حنایی شرایط مناسبی نداشته باشند.

اجرای دقیق قانون

شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر مساله‌ای است که به دلیل غفلت مسئولان بحرانی شده، چراکه آنها هیچ وقت به شکل جدی برای اجرای قانون و اصلاح رفتار برخی دامگاه‌داران قدم برنداشته‌اند، در واقع آنها هر سال با شروع فصل مهاجرت پرندگان مهاجر به کشورمان درباره مدیریت‌شدن این مساله وعده‌هایی می‌دهند، اما آنقدر اجرای آنها را به تاخیر می‌اندازند تا پرندگان مهاجر کشورمان را ترک کنند. این رویکردی است که به نظر می‌رسد مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست برای مدیریت و ساماندهی صید و شکار پرندگان مهاجر انتخاب کرده‌اند.

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش نیز در گفت‌وگو با جام‌جم ماجرای صید و شکار پرندگان مهاجر را ‌مساله‌ای پیچیده می‌داند که باید برای رفع آن قوانین صید و شکار را بدرستی اعمال کرد.

آن طور که او می‌گوید چنانچه بتوان شرایطی را ایجاد کرد که دامگاه‌داران‌ شکار سنتی پرندگان را در پیش بگیرند می‌توان امیدوار بود این مساله از حالت بحرانی خارج شود، چراکه به این شکل صدمه کمتری به محیط زیست و حیات وحش تحمیل می‌شود.

بنابراین به نظر می‌رسد برای حل و فصل این موضوع دستگاه‌های مسئول باید به شکلی قاطع بر اجرای قانون پافشاری کنند، زیرا قانونمدار کردن صیادان می‌تواند مانع فعالیت سودجویانی شود که کمر به نابودی محیط زیست کشور بسته‌اند.

ضیایی می‌افزاید: بهتر است شرایطی ایجاد شود که فقط دامگاه‌دارانی که مجوز دارند بتوانند به شکل محدود فعالیت کرده و ‌پرنده‌های صید شده را در محلی مشخص بفروشند‌. به این شکل دیگر افراد فرصت‌طلب که به هیچ مقرراتی پایبند نیستند مجال فعالیت پیدا نمی‌کنند.

این کارشناس حیات وحش معتقد است در کنار نظارت مناسب بر فعالیت دامگاه‌داران باید برخورد مناسبی نیز با متخلفان صورت گیرد، برای نمونه جمع‌آوری تورهای هوایی متخلفان تاثیر چندانی در رفع این مساله ندارد، زیرا این افراد براحتی تور تهیه کرده و فعالیت غیرقانونی‌شان را ادامه می‌دهند‌.

قانون‌شکنی دامگاه‌داران متخلف گواهی است بر این که سیاست‌های در نظر گرفته شده برای حل این مساله مناسب نیست به همین دلیل مسئولان باید مدارا کردن با متخلفان را کنار گذاشته و تصور نکنند گذشت زمان این مشکل را برطرف خواهد کرد‌. برخورد مناسب با عده‌ای سود جو که به محیط زیست کشور آسیب می‌زنند باید در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گیرد تا قانون شکنی در حوزه محیط زیست گسترش پیدا نکند.

 

 

مهدی آیینی

پرنده اي در سفر است

535 گونه از آنها در کشورمان زندگی می‌کنند، اما جمعشان همیشه جمع نیست، تعدادی از آنها زمستان و پاییز آفتابی می‌شوند، گروهی نیز فقط بهار و تابستان به چشم می‌آیند؛ درباره حدود دو میلیون پرنده مهاجری که هر‌سال‌ به کشورمان سفر می‌کنند حرف می‌زنیم، چون دیروز و امروزدر تقویم به نام روز جهانی پرندگان مهاجر شناخته می‌شود.

ماجرای انتخاب این روز به سال 2006 و امضای توافقنامه پرندگان آفریقا، اروپا و آسیا بر می گردد.

این نامگذاری با این هدف انجام شد تا توجه جهانیان هرچه بیشتر به پرندگان مهاجر و مشکلات آنها جلب شود. بنابراین در سراسر دنیا در این روز ها سازمان های مردم نهاد و دولتی برنامه های ویژه ای برگزار می کنند تا مردم به مشارکت فعال برای حفظ پرندگان مهاجر تشویق شوند.

برای نمونه، در این روز بیشتر مدارس دنیا برنامه های خاصی برای آگاه سازی دانش آموزان برگزار می کنند تا با افزایش آگاهی عمومی، حفاظت بیشتری از پرندگان و زیستگاه های آنها صورت بگیرد. هر سال شعاری نیز برای روز جهانی پرندگان مهاجر انتخاب می شود، شعار امسال «مقصدهای مسیرهای پروازی: پرندگان مهاجر و گردشگری» است.

535 گونه پرنده ای که در ایران دیده می شود، حدود یک سوم از پرنده های کل دنیا را تشکیل می دهند، افزون بر این براساس آمارهای بین المللی می توان گفت 12.4 درصد از کل پرندگان دنیا یعنی بیشتر از 192 گونه پرنده اکنون با خطر انقراض دست و پنجه نرم می کنند. عباس عاشوری، پرنده شناس درباره پرندگان مهاجر به جام جم می گوید: بخش بزرگی از پرندگانی که در ایران وجود دارد مهاجر هستند، این پرندگان به چند گروه تقسیم می شوند؛ گروهی که بومی کشورمان محسوب می شوند و در ایران زاد و والد می کنند، گروه دیگر پرندگان مهاجر زمستانه هستند و گروه دیگر را پرندگانی تشکیل می دهند که بهار و تابستان به کشورمان سفر می کنند، البته گروه دیگری نیز مهاجر عبوری هستند و برای حدود چند هفته مهمان تالاب های کشورمان می شوند.

عمده پرندگان مهاجر کشور گروهی هستند که پاییز و زمستان گذران هستند و از سیبری غربی و اروپای غربی به ایران مهاجرت کرده و بیشتر در استان های شمالی کشور دیده می شوند. حدود 65 درصد از پرندگان مهاجر را قو، غاز، اردک، آبچلیک و کاکایی ها تشکیل می دهند.

مهاجران در ایران

پرنده هایی مانند طاووسک، فلامینگو، اردک سرسبز، اردک سرسفید و زاغ بور در همه فصول در کشورمان دیده می شوند، اما گونه هایی نظیر خوتکا، قوی گنگ و غاز و پلیکان خاکستری زمستان ها در ایران دیده می شوند. گونه های دیگری نیز مانند سلیم طوقی کوچک، حواصیل ارغوانی و زرد و گلاریول بال سرخ در بهار و تابستان قابل رویت هستند، افزون بر این پرنده ای مانند آبچلیک نیز جزو گونه های مهاجر عبوری به حساب می آید.

مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که حدود 350 گونه پرنده در کشورمان زادآوری می کنند، درباره وضع پرندگان مهاجر به جام جم می گوید: درنای سیبری، خروس کولی دشتی، دال پشت سفید و گیلان شاه خالدار چهارگونه از پرندگان مهاجر هستند که وضع بحرانی دارند، برخی دیگر نیز مانند اسکوتر بال سفید، اردک سرسفید، بالابان و کرکس مصری وضع نامناسبی داشته و حدود 15گونه دیگر نیز جزو گونه های آسیب پذیر به حساب می آیند.

حفظ زیستگاه ها

در کشورمان حدود 600 سایت پرندگان وجود دارد، اما از این تعداد 105 زیستگاه که بیشتر حائز اهمیت است به ثبت بین المللی رسیده اند. بیشتر پرندگان مهاجری که برای زمستان گذرانی به کشورمان می آیند، در این زیستگاه ها ساکن می شوند. می توان گفت حفظ این زیستگاه ها که بیشترشان تالاب است، نقش ویژه ای در حفاظت از پرندگان مهاجر دارد.مقدم با اشاره به این که مسیرهای مهاجرتی پرندگان مرز سیاسی نمی شناسد، می گوید: برای نمونه پرنده ای مانند آبچلیک شکیل یا گیلان شاه حنایی 28 هزار کیلومتر سفر می کنند؛ بنابراین حفاظت از این پرندگان همکاری بیشتر کشورها را طلب می کند.

اکنون کنوانسیون حمایت از گونه های وحشی مهاجر (CMS) در این زمینه فعالیت می کند. برای نمونه این کنوانسیون سال1993 تفاهمنامه ای برای حفاظت از درنای سیبری تنظیم کرد تا به این شکل علاوه بر این که کشورها میزان تدابیر حفاظتی خود را بیشتر می کنند، کشورهایی نیز که در مسیر مهاجرت پرندگان قرار دارند در این باره بیشتر تلاش کنند.

پرندگان مهاجر با مشکلات زیادی برای بقا دست و پنجه نرم می کنند، در این بین شکار بی ضابطه یکی از بزرگ ترین تهدید ها برای پرندگان مهاجر در آسیاست، البته رشد اقتصادی در این قاره نیز فشار زیادی روی تالاب ها ـ که زیستگاه اصلی این پرندگان است ـ وارد می کند. به همین دلیل اگر بخواهیم از پرندگان مهاجر حفاظت کنیم باید بیشتر به شرایط تالاب ها توجه کنیم.

زیستگاه های ناامن

شکار پرندگان مهاجر در برخی مناطق شمالی کشور مانند فریدونکنار سال هاست که مطرح شده، زیرا در این مناطق شکار بی رویه و بیرحمانه انجام می شود؛ به این شکل که دام های هوایی بزرگی افراشته شده و انواع پرندگان بدون توجه به وضع و شرایطشان شکار می شوند.

مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درباره راهکار سازمان حفاظت محیط زیست برای رفع این مشکل عنوان می کند: ریاست سازمان برای حل این مساله نامه ای را برای استاندار مازندران فرستاده و به این وسیله درخواست کرده موضوع فریدونکنار در شورای تامین استان بررسی شود، زیرا این مساله فراسازمانی است.

نکته اینجاست که خیلی از بومیان این منطقه ادعا می کنند دامگاه ها به آنها به ارث رسیده و منبع اصلی امرار معاش آنهاست؛ بنابراین باید جایگزین های مناسبی نیز برای بومیان منطقه در نظر گرفت. افزون بر این باید تاکید کرد تا مراکز خرید و فروش این پرندگان جمع آوری نشود، نمی توان به بهتر شدن شرایط آنها در کشور امیدوار بود. به نظر می رسد برای رفع این مشکل باید دیدگاه مسئولان در سازمان حفاظت محیط زیست تغییر کند، زیرا آنها بیشتر دیدگاه حراستی دارند، اما برای حفظ گونه های جانوری باید مردم را وارد عرصه کرد و به آنها آموزش داد به این شکل که جوامع محلی باید حفاظت از گونه های جانوری را به عهده بگیرند، زیرا با توجه به کمبود وسایل حفاظتی و محیط بان در کشور استفاده از سازمان های مردم نهاد می تواند بهترین گزینه باشد.عاشوری با اشاره به این که دام های هوایی بیشترین آسیب را به پرندگان مهاجر می زند، ادامه می دهد: برای نمونه، اردک سرسفید، اردک بلوطی و غاز پیشانی سفید کوچک شرایط مناسبی ندارند و نباید شکار شوند.

برای پرنده های مهاجر زمستان گذران تالاب ها و زیستگاه های استان های گیلان، مازندران، خوزستان و هرمزگان و سیستان و بلوچستان و فارس حائز اهمیت است، زیرا این استان ها 88 تا 93 درصد پرندگان مهاجر کشورمان را پذیرا هستند.

وی درباره پرندگان بومی کشورمان یادآور می شود: از نظر علمی به پرنده ای بومی می گوییم که تمام سال فقط در یک سرزمین زندگی کرده و جوجه آوری کند به همین دلیل در ایران می توان به زاغ بور یا چرخ ریسک خزری تقریبا پرنده بومی گفت.

گنجینه ای به نام گردشگر پرنده نگر

این در حالی است که به گفته کارشناسان، جمعیت پرندگان مهاجر بین 10 تا 15 میلیون است، اما سهم کشورمان در این میان حدود دو میلیون پرنده است. نکته اینجاست چنانچه زیرساخت ها برای آنها مناسب شود به طور حتم سهم کشورمان از پرندگان مهاجر بیشتر خواهد شد و به این شکل می توان از فرصت های بی نظیری مانند گردشگری پرنده نگر بهره برد.

نکته اینجاست که درآمد گردشگری پرنده نگر بسیار بیشتر از شکار است و کشورهای اروپایی به این واقعیت پی برده اند؛ به همین دلیل تمام تلاش خود را برای گسترش این صنعت به کار گرفته اند.

عاشوری یادآور می شود: تعداد طرفداران پرنده نگری در کشوری مانند انگلستان آنقدر زیاد است که برخی ها می گویند طرفداران پرنده نگری در این کشور بیشتر از طرفداران فوتبال است، زیرا آنها از کودکی با پرنده نگری آشنا می شوند. برای نمونه در بین اعضای گروه پرنده نگر هلندی که مدتی قبل برای سرشماری پرندگان به ایران آمده بودند، افرادی دیده می شد که کارگر بیمارستان یا شرکت پنیرسازی بودند، اما از برخی کارشناسان ما معلومات بیشتری درباره پرندگان داشتند.در کشورمان، اما محدودیت هایی برای تورهای پرنده نگری وجود دارد و هنوز این نوع گردشگری شکل ایده آلی به خود نگرفته است. نکته اینجاست که خیلی از مسئولان کشور نیز نمی دانند در ایران چه گونه هایی از پرندگان زندگی می کنند، به همین دلیل برای بهره بردن از این صنعت پرسود باید زیرساخت ها را آماده کرد؛ برای نمونه، تور لیدرها باید آموزش های لازم را دیده و مکان های پرنده نگری و مسیرهای عبور آنها مشخص شود.

عاشوری در این باره عنوان می کند: در برخی تالاب ها و برکه ها مانند سلکه صومعه سرا سایت پرنده نگری مناسب وجود دارد یا در کانی برازان هم کارهایی دارد می شود، اما باید تلاش بیشتری صورت بگیرد.

در این میان می توان از میانکاله، پارک ملی بوجاق، تالاب سلکه صومعه سرا، کانی برازان مهاباد، تالاب های شادگان و هورالعظیم به عنوان محل مناسب پرنده نگری یاد کرد. در ضمن پارک ملی کویر تنها زیستگاه زاغ بور ایرانی است، به همین دلیل اگر گردشگری پرنده نگری در ایران رشد کند، سالانه گردشگران زیادی از سراسر دنیا برای دیدن زاغ بور راهی کشورمان می شوند.

مهدي آييني/گروه جامعه

بالا