آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : مهدی آیینی

بایگانی/آرشیو برچسب ها : مهدی آیینی

اشتراک به خبردهی

غارت جنگل به بهانه برداشت درختان خشکیده

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه برداشت درختان شکسته و افتاده راه را برای غارت جنگل‌های کشور باز می‌کند، گفت: درختان شکسته و افتاده زیستگاه حشرات و پرندگانی هستند که سبب کنترل آفات و بیماری‌ در جنگل‌های کشور می‌شوند.

‌دکتر هادی کیادلیری در پاسخ به این پرسش که ‌برداشت درختان شکسته و افتاده چه پیامدهایی برای جنگل‌های کشور دارد؟ به ما گفت: درختان شکسته و افتاده بهترین زیستگاه برای گونه‌هایی هستند که مانع طغیان آفات و بیماری‌ها می‌شوند. به همین دلیل نباید بدون  تهیه یک طرح همه جانبه ‌ درباره آنها تصمیم گیری کرد.

وی درباره اینکه برخی ادعا می‌کنند، این درختان سبب طغیان آفات و بیماری و افزایش آتش سوزی در جنگل‌های کشور می‌شود، نیز توضیح داد: این ادعاها پایه علمی ندارد و از سوی کارشناسان رد شده است. برای نمونه درختان شکسته و افتاده زیستگاه حشرات مفید برای جنگل هستند. علاوه بر این بنا به گفته مسئولان بیشتر آتش سوزی‌های جنگل به دلیل عامل انسانی است و برای کاهش این خطرات باید اقدامات لازم را انجام داد.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات ادامه داد: این درحالی است که در جنگل‌های کشور از قدیم درختان  خشکیده و افتاده وجود داشته است. به همین دلیل اگر این درختان عامل آتش سوزی هستند بسیاری از مناطق جنگلی کشور این روزها باید کانون آتش‌سوزی می‌بود.

‌دکتر کیادلیری درباره تاثیر درختان شکسته و افتاده بر سلامت جنگل توضیح داد: وقتی ما درباره سلامت یک تک درخت اظهار نظر می‌کنیم به مسائلی مانند برگ‌های زرد و یا شاخه‌های خشکیده آن اشاره می‌کنیم. اما نکته اینجاست که تعریف سلامت جنگل متفاوت است و هنگام اظهار نظر در این خصوص باید نقش و کارکرد هر درخت در زیستگاه سنجیده شود.

وی عنوان کرد: به این ترتیب باید گفت درختان شکسته و افتاده در جنگل‌های کشور کارکرد اکولوژیکی دارند و زیستگاه موجودات مفیدی هستند که ‌ضامن سلامتی اکوسیستم محسوب می‌شود. در واقع اگر چنین درختانی در‌‌ اکوسیستم نباشند، می‌توان گفت آن اکوسیستم بیمار است.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در پاسخ به این پرسش که چه میزان درخت شکسته و افتاده باید در جنگل‌ وجود داشته باشد؟ به ما گفت: بیشتر اساتید کشور بر این باورند که حدود ۱۰ درصد از درختان در هر هکتار از جنگل می‌تواند از چنین درختانی باشد. البته با توجه به نوع جنگل این آمار متفاوت است‌.

‌دکتر کیادلیری در پاسخ به این پرسش که میزان درختان شکسته و افتاده در جنگل‌های کشورمان چقدر است؟ بیان کرد: در جنگل‌های کشورمان این میزان کمتر از ۱۰ درصد است، زیرا ‌در سال‌هایی که بهره‌برداری از جنگل انجام می‌شد، بسیاری از درختان کهنسال قطع شدند و به این شکل درخت کهنسالی باقی نماند تا به طور طبیعی به درختان شکسته و افتاده بدل شود.

‌رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه پیش از تصمیم‌گیری درباره درختان شکسته و افتاده باید آمار دقیقی از آنها داشته باشیم‌، بیان کرد:‌ باید بررسی کرد که میزان دقیق درختان شکسته و افتاده در جنگل‌های کشور‌ چقدر است؟ کیفیت و ارزش اقتصادی آنها چگونه است؟ و ‌‌خارج کردن آنها از عرصه های جنگلی چه پیامدهایی دارد؟

به گفته وی وقتی این مسائل روشن نیست، چرا می‌گوییم باید این درختان را از جنگل خارج کنیم؟ در واقع عده‌‌ای به دنبال سود و مسائل اقتصادی هستند.

دکتر کیادلیری یادآور شد: برداشت درختان شکسته و افتاده راه را برای غارت جنگل باز می‌کند، زیرا وقتی پای کامیون‌ و اره‌های برقی به جنگل باز شود. در نهایت کار به تولید چوب می‌رسد و عده‌ای برای سود بیشتر اقدام به خشک کردن عمدی درختان جنگلی خواهند کرد‌‌.

‌رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات تاکید کرد: درختان شکسته و افتاده بخشی از اکوسیستم هستند و زمانی می‌توان درباره آنها نظر داد‌ و تصمیم گرفت که طرحی همه جانبه برای درختان شکسته و افتاده تهیه شود.

به گفته وی‌‌ نباید درختان شکسته و افتاده را ‌‌از اکوسیستم جدا دانست.

آشوراده همچنان زیر تیغ گردشگری  

گردشگری بی‌ضابطه تنها جزیره ایرانی شمال‌ کشور را تهدید می‌کند

سایه گردشگری بی‌ضابطه و تبدیل شدن به کیش دوم هنوز روی سر تنها جزیره ایرانی شمال کشور سنگینی می‌کند، کارشناسان هشدار می‌دهند که چنانچه نظارت مناسبی روی اجرای طرح‌های گردشگری در جزیره آشوراده انجام نشود، فوک‌های خزری ‌به انقراض نزدیک‌تر می‌شوند و پرندگان مهاجر نیز مسیر سفر خود را تغییر خواهند داد.

توسعه ناپایدار شمشیرش را برای آشوراده از رو بسته است و کماکان فعالان محیط‌زیست نگران هستند که گردشگری بی‌ضابطه آشوراده را به کام مرگ بفرستد. هرچند برخی مقام‌های مسئول بتازگی ادعا کرده‌اند که مانع تخریب این جزیره می‌شوند. اما تجربه ثابت کرده است که بیشتر سرمایه‌گذاران برای کسب سود بیشتر مناطق بکر کشور را قربانی طرح‌های گردشگری می‌کنند، طرح‌هایی که به ساخت سازه‌های بزرگ مانند هتل و شهربازی محدود می‌شود و در آنها هیچ نشانی از توسعه پایدار و توجه به محیط زیست دیده نمی‌شود.

خداحافظی با فوک خزری و پرندگان مهاجر

آشوراده یکی از بکرترین زیستگاه‌های کشور محسوب می‌شود و هر سال پرندگان مهاجر بی‌شماری برای پشت سرگذاشتن زمستان به این جزیره می‌آیند. علاوه بر این آشوراده به عنوان یکی از زیستگاه‌های فوک‌خزری نیز‌ نقش قابل توجهی در حفظ تنوع زیستی این پهنه آبی دارد.

دکتر حمیدرضا رضایی، عضو هیات‌ علمی ‌دانشگاه منابع طبیعی گرگان در این باره به ما می‌گوید: فوک خزری تنها پستاندار دریای خزر محسوب می‌شود که در خطر انقراض قرار دارد.

او با اشاره به اینکه آشوراده یکی از زیستگاه‌های‌ فوک خزری است، توضیح می‌دهد: فوک‌های  خزری در قسمت‌های شمالی دریای خزر زادآوری می‌کنند. اما خارج از فصل زادآوری به قسمت‌های جنوبی دریای خزر می‌آیند و در این بین جزیره آشوراده یکی زیستگاه‌هایی است که فوک‌های خزری خارج از فصل زادآوری در آن دیده می‌شوند.

این درحالی است که در سال‌های اخیر مسائلی مانند آلودگی آب، از بین رفتن طعمه، افزایش دمای هوا و صید و شکار سبب کاهش جمعیت فوک‌های خزری شده است و کارشناسان برآورد می‌کنند که کمتر از یکصدهزار فوک خزری باقی‌ مانده  باشد.

دکتر رضایی تاکید می‌کند: در چنین شرایطی باید همه تلاش خود را برای حفاظت از این گونه به کار بگیریم و  حفظ زیستگاه‌هایی مانند آشوراده در این بین بسیار تاثیر گذار است. ‌

علاوه بر فوک‌های خزری، آشوراده زیستگاهی منحصر بفرد برای پرندگان مهاجر نیز هست. عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان در این باره می‌گوید: آشوراده  یکی از زیستگاه‌های خاص برای پرندگان مهاجر است و این روزها که هنوز فصل مهاجرت پرندگان شروع نشده است، می‌توان چندین هزار پرنده شکاری را در این منطقه دید که در حال سفر به سمت جنوب هستند.

آن طور که دکتر رضایی توضیح می‌دهد در فصل زمستان بسیاری از گونه‌های در خطر انقراض، آشوراده را برای زمستان گذرانی انتخاب می‌کنند‌. به همین دلیل نباید اجازه داد مسائلی مانند گردشگری این منطقه را از حالت طبیعی ‌خارج کند‌.

نجات آشوراده با گردشگری پایدار

در این بین البته کارشناسان با اجرای طرح‌های گردشگری پایدار در آشوراده مخالف نیستند، زیرا اگر مسائل محیط زیستی به درستی رعایت شود و نظارت مناسبی نیز روی اجرای این طرح‌ها‌ انجام شود، می‌توان برای حمایت از جوامع محلی اقدامات مناسبی انجام داد.

عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان در این باره می‌گوید: می‌توان با رعایت استانداردهای لازم شرایطی ایجاد کرد که گردشگران برای دیدن پرندگان مهاجر و فوک‌های خزری به این منطقه بیایند و به این شکل معیشت جوامع محلی نیز تامین شود، البته به شرطی که ضوابط محیط زیستی رعایت شود.

‌دکتر رضایی درباره اینکه گردشگری در آشوراده باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ به ما می‌گوید: در این بین ظرفیت بُرد مساله اصلی است، یعنی باید توان منطقه‌ مشخص شود. افزون بر این باید بررسی شود که چه تعداد گردشگر در روز می‌تواند وارد جزیره شود؟ در چه فصلی گردشگری انجام شود؟ گردشگران کجا اسکان داده شوند؟‌ گردشگران با چه وسیله‌ای تردد کنند؟ و چه سازه‌هایی قرار است در منطقه ساخته شود؟

آن طور که او توضیح می‌دهد ساخت سازه‌های بزرگ مانند هتل، رستوران و یا منطقه بازی سبب تخریب آشوراده می‌شود و نباید چنین برنامه‌هایی در دستور کار مسئولان قرار گیرد.‌

عضو هیات علمی دانشگاه منابع طبیعی گرگان عنوان می‌کند: اگر به این مسائل توجه نشود، زمینه برای تخریب زیستگاه و تحمیل استرس به گونه‌های حیات وحش فراهم می‌شود.

این درحالی است که کشورهای دیگر دنیا در این خصوص تجارب مناسبی دارند. دکتر رضایی در این خصوص توضیح می‌دهد: برای نمونه در یک پارک ملی در اوگاندا گردشگران درون چادرهای ساده اسکان داده می‌شوند و در منطقه هیچ سازه‌ بزرگی ساخته نشده است.

کارشناسان تاکید می‌کنند که برای حفاظت از آشوراده نباید دچار هیچ غفلتی شد، زیرا بیشتر زیستگاه‌های منطقه تخریب شده است و چنانچه آشوراده نیز به سرنوشت این زیستگاه‌ها دچار شود در کنار تخریب محیط زیست کشور معیشت جوامع محلی نیز‌ به خطر خواهد افتاد.

دکتر رضایی در این باره می‌گوید: گمیشان را به دلیل پرورش میگو از دست داده‌ایم، تالاب‌های آجی‌گل، آلماگل و آلاگل نیز خشک شده است و تنها زیستگاه باقی‌مانده در منطقه برای حیات وحش آشوراده است و چنانچه این زیستگاه نیز تخریب شود، مسیر مهاجرت پرندگان تغییر خواهد کرد و به این شکل ذخایر ژنتیکی ما و اقتصاد جوامع محلی که به پرندگان مهاجر وابسته است نیز  به خطر می‌افتد.

رها مثل پسماندهای عفونی ‌

پسماندهای عفونی منابع آب و خاک کشور را آلوده می‌کند، زیرا نهادهای مسئول به درستی بر‌ پروسه تفکیک از مبدا زباله‌های عفونی و بی‌خطرسازی آنها نظارت ندارند. این بی‌توجهی سبب شده است که پسماند‌های عفونی براحتی وارد چرخه مدیریت پسماندهای ‌عادی شوند و سلامت شهروندان را بیش از گذشته به خطر بیندازند.

  تورج فتحی، کارشناس محیط زیست درباره تعداد مراکز درمانی که پسماندهای عفونی تولید می‌کنند، عنوان کرد: اطلاعات دقیقی در این خصوص در دست نیست. برای نمونه برآورد می‌شود که در کلانشهر تهران حدود۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ واحد درمانی فعال است که‌ انواع و اقسام پسماندهای عفونی را تولید می‌کنند.

وی درباره اینکه آیا در این مراکز تفکیک از مبدا به درستی انجام می‌شود؟ به ما گفت: در بیشتر مراکز درمانی تفکیک از مبدا به درستی انجام نمی‌شود. در واقع در بیشتر درمانگاه‌هایی که جراحی‌های سرپایی انجام می‌شود، تکفیک پسماند انجام نمی‌شود‌.

این کارشناسان محیط زیست در پاسخ به این پرسش که نظارت بر عملکرد مراکز درمانی بر عهده کدام سازمان است؟ بیان کرد: براساس ضوابطی که در نظر گرفته شده تفکیک از مبدا باید در مراکز درمانی انجام شود. اما این اتفاق نمی‌افتد و نظارت مناسبی هم روی عملکرد مراکز درمانی انجام نمی‌شود‌.

‌فتحی ادامه داد: براساس ضوابط در نظر گرفته شده مسئولیت حسن انجام قانون بر عهده سازمان حفاظت محیط است و شهرداری‌ها و وزارت بهداشت نیز در این بین نقش دارند‌.

وی درباره اینکه چرا نظارت در این حوزه به درستی انجام نمی‌شود؟ افزود: نهادهای مسئول در این حوزه برای اجرای ضوابط با یکدیگر هماهنگی مناسبی ندارد. ‌

این کارشناسان محیط زیست درباره پیامدهای بی‌توجهی به مدیریت پسماندهای  عفونی تاکید کرد: این بی‌توجهی آلودگی منابع آب و خاک را به دنبال دارد، زیرا وقتی تفکیک از مبدا انجام نشود، شهرداری پسماندهای عفونی را وارد چرخه پسماندهای عادی می‌کند که پیامدهای ناگواری را به دنبال دارد‌.

فتحی در پاسخ به این پرسش که آیا بی‌خطرسازی پسماندهای عفونی در بیمارستان‌های کشور به‌ درستی انجام می‌شود؟ گفت:‌ براساس ضوابط وزارت بهداشت‌ و درمان واحد درمانی داری پسماند عفونی باید پسماندهای ویژه خود را بی‌خطر سازی کنند. به این منظور پسماند عفونی برای مدتی مشخص در دستگاه‌های مخصوص قرار می‌گیرد تا ویروس و باکترهای آن از بین برود‌.

وی ادامه داد: پسماند در لحظه‌ای که از دستگاه خارج می‌شود، ‌بی‌خطر شده است. اما اگر این پسماند به محض خروج از دستگاه ‌‌وارد دستگاه زباله سوز نشود، دوباره شرایط پسماند خطرناک را پیدا می‌کند، زیرا ‌ با پسماند‌های عادی مخلوط می‌شود و به پسماند ویژه بدل می‌شود.

این کارشناسان محیط زیست تاکید کرد: این رویکرد اشتباه سبب شده است که  ‌بخش عمده‌ای از پسماندهای عفونی بی‌خطرسازی شده در مراکز درمانی به محض اینکه از دستگاه بی‌خطر سازی خارج می‌شود، دوباره به پسماند خطرناک تبدیل ‌‌شوند.

دریاچه ارومیه پاییز را نمی‌بیند؟

دریاچه ارومیه در نامناسب‌ترین شرایط خود در چند سال گذشته قرار گرفته ‌ و برخی کارشناسان معتقدند که سطح تراز دریاچه نسبت به سال گذشته حدود ۵۰ سانتی‌متر کاهش یافته است، در چنین شرایطی ‌ احتمال اینکه دریاچه تا اواخر تابستان کاملا خشک شود، افزایش یافته است. ‌

هشدارها نسبت به شرایط نامناسب دریاچه این روزها بیش از  گذشته به  گوش می‌رسد، براساس بررسی‌هایی که در دانشگاه شریف انجام شده است، برخی می‌گویند دریاچه در ناگوارترین شرایط ۶۰ سال گذشته قرار دارد.

آن  چه در این بین شرایط را بحرانی‌تر می‌کند، این مساله است که سازمان حفاظت محیط زیست نیز گزارش مناسبی از وضعیت دریاچه ارومیه منتشر نمی‌کند.

دکتر حسام احمدی بیرگانی، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه درباره آخرین وضعیت این دریاچه می‌گوید: شرایط دریاچه نسبت به سال گذشته بسیار ناگوارتر شده است و می‌توان گفت سطح تراز دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود ۵۰ سانتی‌متر کاهش یافته است.‌

او با انتقاد از سازمان حفاظت محیط زیست عنوان می‌کند: باید از سازمان حفاظت محیط زیست ‌پرسید که چرا در خصوص وضعیت تراز آب دریاچه ارومیه بدرستی اطلاع رسانی نمی‌کند؟ این سازمان در فصل‌های سرد سال مانند زمستان که شرایط دریاچه اندکی بهتر می‌شود به طور مدام درباره تراز دریاچه ارومیه آمار می‌دهد. اما این روزها این اطلاع رسانی را متوقف کرده است.

آبرسانی قطره چکانی به دریاچه

‌مساله دیگری که کارشناسان نسبت به آن هشدار می‌دهند، افزایش رسوب نمک در دریاچه است. دکتر احمدی بیرگانی در این باره توضیح می‌‌دهد: یکی از مشکلات دریاچه این است که سطح آن گسترده شده ‌و میزان نمک ته نشین شده در دریاچه افزایش یافته است. این شرایط سبب شده میزان تبخیر آب در دریاچه نیز بیشتر شود.

عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه با اشاره به اینکه برآورد می‌شود، هر سال حدود یک میلیارد مترمکعب آب  در دریاچه تبخیر شود، می‌افزاید: اگر میزان آب ورودی به دریاچه افزایش پیدا نکند، شرایط دریاچه ناگوارتر می‌شود‌. در واقع ورود ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب به محیطی که حدود ۲۵ میلیارد متر مکعب آب از دست داده است، ‌تاثیر زیادی ندارد.

او درباره کمبود منابع آب نیز توضیح می‌دهد: این واقعیتی است که شهرها و کشاورزی در منطقه توسعه پیدا کرده است. اما برای نجات دریاچه باید منابع آب را به درستی مدیریت کرد‌.

دکتر احمدی بیرگانی درباره حقابه دریاچه ارومیه نیز عنوان می‌کند: مقداری آب برای دریاچه رها می‌شود. اما نظارتی در طول مسیر انجام نمی‌شود. به همین دلیل کم نیستند کشاورزانی که با استفاده از پمپ ‌حقابه دریاچه را در بین راه برداشت می‌کنند و مانع از رسیدن آب کافی به دریاچه می‌شوند.‌

عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ارومیه در پاسخ به این پرسش که احتمال  خشکیدن دریاچه ارومیه چقدر جدی است؟ نیز می‌گوید: اگر ورودی آب به دریاچه تغییری نکند این احتمال وجود دارد که تا اواخر تابستان دریاچه به طور کامل خشک شود، فراموش نکنیم که سال گذشته حدود ۹۷ درصد دریاچه خشک شد و امسال شرایط نسبت به سال گذشته ناگوارتر است.

به این ترتیب باید هشدار داد؛ احتمال اینکه دریاچه ارومیه تا اواخر تابستان امسال به طور کامل خشک شود افزایش یافته است و این فاجعه محیط زیستی این روزها بیش از گذشته به ما نزدیک است.‌

بیابان لوت خاطره می‌شود

هفت سال پیش در چنین روزی بیابان لوت به عنوان اولین اثر طبیعی کشور در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. اما در این مدت آن طور که باید برای حفظ این اثر طبیعی تلاش نشده است و مسائلی مانند  معدنکاوی و گردشگری بی‌ضابطه این اثر منحصر بفرد را تهدید می‌کند.

بیابان لوت ویژگی‌های منحصربفردی دارد از طولانی و بلندترین کلوت‌ها گرفته تا تپه‌های ماسه‌ای و نبکاهایی که نمونه آن در جهان کمتر دیده می‌شود. علاوه بر این گونه‌های گیاهی و جانوری خاصی نیز در این بیابان زیست می‌کنند. این درحالی است که گرم‌ترین نقطه جهان نیز در بیابان لوت به ثبت رسیده است و این ویژگی‌ها از این بیابان اکوسیستمی می‌سازد که نیازمند مراقبت و نگهداری ویژه است.

با این حال آن‌طور که باید برای مراقبت از این اکوسیستم منحصر بفرد تلاش نمی‌شود و این روزها معدنکاوی و گردشگری بی‌ضابطه این اثر طبیعی کشورمان را تهدید می‌کند. برای نمونه بسیاری از آفرود سواران در این اکوسیستم جولان می‌دهند و سبب تخریب پوشش گیاهی و رخساره‌های طبیعی این منطقه می‌شوند.

لوت اکوسیستمی منحصربفرد

برخی افراد و مسئولان از اهمیت حفظ بیابان لوت غافل هستند و به نظر می‌رسد آنها درک درستی از این اکوسیستم ندارند و تصور می‌کنند که لوت نیز مانند مناطق بیابانی انسان ساز است که به دلیل فعالیت‌های نامناسب انسان قابلیت‌های حیاتی خود را از دست داده است.

وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان ‌منابع طبیعی و آبخیزداری درباره اهمیت بیابان لوت می‌گوید: بیابان‌های طبیعی  با عرصه‌هایی که به دلیل مدیریت نامناسب منابع آب و تغییرات کاربری و از بین بردن پوشش گیاهی ظاهری شبیه بیابان پیدا می‌کنند، متفاوت هستند. لازم به یادآوری است که بیابان‌زایی عاملی انسانی است که به دلیل مدیریت نامناسب سرزمین اتفاق می‌افتد. اما بیابان‌های طبیعی ‌اکوسیستم‌هایی خاص هستند که  با محیط، پوشش گیاهی و گونه‌های جانوری خود در تعادل  قرار دارند.

ویژگی‌های منحصربفرد بیابان لوت سبب شد اقدامات لازم برای ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو از تیر ماه سال ۹۳ آغاز شود و پس از تلاش‌های بسیار بیابان لوت در بیست و هفتم تیرماه ۱۳۹۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.

 ۳ چالش ویرانگر لوت

کم نیستند کارشناسانی که تاکید می‌کنند، بیابان لوت نیازمند توجه ویژه است و نهادهای مسئول در این حوزه باید برای نگهداری از این اثر طبیعی قدم‌های موثرتری بردارند، زیرا اگر این تعامل بین دستگاه‌ها شکل نگیرد خطر تخریب جلوهای خاص این اکوسیستم هر روز جدی‌تر می‌شود.

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان ‌منابع طبیعی و آبخیزداری در این باره می‌گوید: پوشش گیاهی بیابان لوت ‌متاثر از ‌منابع زیر زمینی آب و سیلاب‌هایی است که  هر چند سال یکبار اتفاق می‌افتد. به همین دلیل اگر این منابع از این اکوسیستم دریغ شود یا کیفیت آنها آسیب ببیند. بسیاری از‌ رخساره‌های منحصربفرد لوت از بین خواهد رفت.

آن طور که او توضیح می‌دهد به دنبال از دست رفتن منابع آب در بیابان لوت پوشش گیاهی و جانوری منطقه نیز دچار آسیب خواهد شد.

توسعه ناپایدار و معدنکاوی نیز از دیگر عوامل تخریب اکوسیستم لوت به شمار می‌آید. جعفریان در این باره توضیح می‌دهد: بحث تغییر کاربری زمین مانند معدنکاوی نیز ‌بشدت می تواند این اکوسیستم را تخریب کند.

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان ‌منابع طبیعی و آبخیزداری از ‌گردشگری غیر مسئولانه نیز به عنوان عاملی که بیابان لوت را تهدید می‌کند، نام می‌برد و می‌گوید: گردشگری باید براساس شاخصه‌های پایداری انجام شود و جوامع محلی نیز باید از این مساله بهرمند شوند.

به این ترتیب باید تاکید کرد که دستگاه‌های مسئول مانند سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان منابع طبیعی،‌ وزارت گردشگری و میراث فرهنگی و وزارت صنعت، معدن و تجارت باید برای حفظ این اکوسیستم ارزشمند نهایت همکاری را با یکدیگر داشته باشند و با در اولویت قرار دادن توسعه پایدار، شرایطی ایجاد کنند که نسل‌های آینده نیز بتوانند از چنین اکوسیستم‌هایی استفاده کنند.

مهدی آیینی

 

مدیریت خصمانه منابع آب در افغانستان

‌خشکیدن تالاب هامون به مشکلات اهالی سیستان و بلوچستان دامن زده ‌ و معیشت بسیاری از ساکنان این منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. این شرایط منجر به افزایش مهاجرت و شیوع بیماری‌های ریوی و چشمی در بین ساکنان منطقه سیستان شده است. در ادامه درباره همه این مسائل با داود میرشکار، مدیر کل محیط ‌زیست سیستان و بلوچستان به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

مشکلات محیط زیستی سیستان و بلوچستان چقدر افزایش یافته است؟

شرایط محیط زیستی سیستان و بلوچستان مناسب نیست. اولین دلیل آن‌ بحث مدیریت خصمانه  منابع آب رودخانه هیرمند است که از چند سال گذشته آغاز شده است. متاسفانه با ایجاد بند کمال‌خان، سد کجکی و سد ارغنداب افغانستان به صورت‌ نامناسبی مانع تامین حقابه هامون ‌شده‌ و‌‌ ترجیح می‌دهند که بخش زیادی از آب را‌ به شوره زارها هدایت کنند.

‌وضعیت آب ذخیره شده در سدهایی که افغانستان روی هیرمند ایجاد کرده چگونه است؟

اکنون ‌میزان آب ذخیره شده در پشت سدهایی که روی هیرمند ایجاد شده به بیشترین میزان ‌در پنج سال  گذشته رسیده است. در واقع آنها به گونه‌ای منابع آب را مدیریت می‌کنند که بخشی از مردم خود افغانستان نیز در تنگنا قرار گرفته‌اند.

سایر منابع تامین کننده حقابه هامون چه شرایطی دارد؟

‌در شمال سیستان نیز سال گذشته از فراه‌رود آب اندکی به ایران می‌رسد. اما آب این رود را نیز به کانال‌های فرعی هدایت کرده‌اند. در واقع برای هامون صابوری‌ نیز آبی رها نشده است. به همین دلیل وسعت کانون‌های گرد و غبار فرامرزی که کشورمان را تهدید می‌کند نیز بیشتری از سال‌های گذشته شده است.‌

شرایط کانون‌های داخلی گرد و غبار منطقه چگونه است؟

‌ تهدید دیگری که در بستر هامون با آن رو به رو هستیم، دستکاری‌هایی است که بدون کارشناسی در منطقه انجام می‌شود و به افزایش‌ کانون‌های گرد و غبار دامن می زند. علاوه بر این چرای دام سنگین و سبک نیز مشکل دیگری است که با آن رو به رو هستیم، زیرا برخی افراد دام‌های سبک و سنگین خود را در تالاب رها می‌کنند و دام‌ها ‌ پوشش‌‌ گیاهی باقیمانده در تالاب را نیز از بین می‌برند و به این شکل به تخریب بیشتر تالاب و افزایش گرد و غبار دامن می‌زنند.

‌پیامدهای اجتماعی تخریب تالاب  چقدر افزایش یافته است؟

‌بیش از ۸۰ درصد معیشت ‌ساکنان اطراف تالاب به هامون وابسته است. به همین دلیل با توجه به شرایط تالاب  صیادی در منطقه از بین رفته است. علاوه بر این دامداری‌ نیز دستخوش آسیب شده است، زیرا حجم ‌علوفه ‌ بشدت کاهش پیدا کرده ‌ و دامداران شرایط بسیار سختی پیدا کرده‌اند. علاوه بر این تخریب تالاب سبب شده گردشگری و صنایع دستی منطقه نیز تحت تاثیر قرار بگیرد.

‌میزان مهاجرت از منطقه چقدر بیشتر شده است؟

مهاجرت بیشتر شده است. اما دستگا‌های متولی باید به این پرسش پاسخ دهند. لازم به یادآوری است که کشاورزی منطقه نیز دچار آسیب شده ، برای نمونه وقتی حقابه تامین می‌شد و کشاورزی رونق داشت همه زمین‌های منطقه مالک حقیقی داشت. اما اکنون شرایط تغییر کرده است.‌

افزایش توفان‌های گرد و غبار در منطقه نیز یکی دیگر از مشکلات اهالی سیستان است.

درست است. در گذشته ساکنان منطقه از بادهای ۱۲۰ روزه آسیب می‌دیدند. اما زمان وزش این بادها اکنون تغییر کرده و به ۱۸۰ روز و بیشتر از آن رسیده است و با توجه به اینکه بستر تالاب خشک شده گرد و غبار هم بیشتر شده است. ‌این بادها در گذشته به تعدیل هوای منطقه کمک می‌کردند، زیرا تالاب دارای آب بود و وزش باد و عبور آن از روی تالاب سبب بهبود شرایط آب و هوا می‌شد. اما اکنون توفان‌های گرد و غبار سبب افزایش بیماری‌های ریوی و  چشمی در بین ساکنان منطقه شده است‌.

 

مهدی آیینی

بازگشت به عقب در حوزه محیط زیست  

محیط زیست در لایحه هفتم توسعه فراموش شده است

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه بی‌توجهی به محیط زیست را در برنامه هفتم توسعه باید بازگشت به عقب دانست، گفت: برخی از مفاد برنامه هفتم توسعه با سیاست‌های ابلاغی مغایرت دارد.

‌ دکتر هادی کیادلیری افزود: ‌در لایحه هفتم توسعه نشانی از توسعه پایدار به چشم نمی‌خورد و متن این لایحه بیشتر در راستای تولید بدون توجه به پایداری سرزمین نوشته شده است‌.

وی درباره پیامدهای این بی‌توجهی نیز گفت:‌ این بی‌توجهی ‌‌سبب می‌شود که تمام فرصت‌ها و مواهب طبیعی در آینده به بلایای طبیعی و تهدید بدل شوند.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات تاکید کرد: برنامه هفتم توسعه علاوه بر اینکه امنیت غذایی کشور را به خطر می‌اندازد، سبب از دست رفتن استقلال کشور نیز خواهد شد.

دکتر کیادلیری با اشاره به اینکه برخی مفاد لایحه هفتم توسعه با سیاست‌های ابلاغی در حوزه محیط زیست مغایرت دارد، عنوان کرد: برای نمونه در سیاست‌های کلی منابع طبیعی ‌که قبلا ابلاغ شده‌‌، بر مهار عوامل ناپایدار تاکید شده بود. علاوه بر این در بند یازدهم ابلاغیه سیاست‌های کلی برنامه هفتم نیز ‌تحقق سیاست کلی آمایش سرزمین مطرح شده است.

وی ادامه داد: در بند هفتم سیاست‌های کلی محیط زیست ‌نیز ‌به مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، مقابله با بیابان‌زایی، گرد و غبار، خشکسالی و شناخت پدیده های نوظهور اشاره شده بود.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه برنامه هفتم توسعه نیز باید از چنین سیاست‌هایی پیروی کند، گفت: اما در‌ برنامه ‌ هفتم توسعه به این مسائل ‌توجه نشده است.

دکتر کیادلیری با اشاره به اینکه بخش ‌نهم برنامه ‌ششم توسعه به محیط زیست و منابع طبیعی اختصاص یافته بود، افزود: اما در برنامه هفتم این بخش حذف شده است. به همین دلیل می‌توان گفت ما در حوزه محیط زیست از دنیا و حتی گذشته خودمان نیز عقب افتاده‌ایم.‌

چراغ سبز به نابودی جنگل

وی با بیان اینکه یکی از عوامل نوظهور بحث ‌آتش‌سوزی جنگل و مراتع است، عنوان کرد: آتش سوزی جنگل‌ها و مراتع این روزها ‌شدت گرفته است. هرچند در برنامه ششم توسعه به این مساله پرداخته شده بود. اما به این مهم در برنامه توسعه هفتم‌ اشاره‌ای نشده است‌.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات ادامه داد: ما در حالی شعار کاشت یک میلیون درخت را مطرح می‌کنیم که بحث غنی‌سازی و توسعه جنگل‌های مخروبه  کشور در برنامه هفتم توسعه دیده نشده است.

‌وی ادامه داد: علاوه بر این به  بحث مقابله با بیابان‌زایی  نیز در برنامه هفتم توسعه هیچ اشاره‌ای نشده‌ این درحالی است که در ‌حدود ۱۶ سال اخیر ‌حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار به وسعت اراضی بیابانی کشور افزوده شده است.

دکتر کیادلیری با اشاره به اینکه بحث تعادل دام و مرتع نیز ‌یکی دیگر از بزرگترین مشکلات کشور ماست، افزود: این مساله نیز در برنامه هفتم مغفول مانده است.‌

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با بیان اینکه یکی از ارکان‌ پایداری سرزمین تنوع زیستی آن است، بیان کرد: در متن  برنامه هفتم توسعه به این مهم نیز هیچ اشاره‌ای نشده است.

فراهم شدن فرصت برای  جنگل‌خواری

‌وی عنوان کرد: اگر بخواهیم برنامه توسعه هفتم را با سیاست‌هایی که ابلاغ شده است، مقایسه کنیم، باید بگوییم بسیاری از مسائل مغفول مانده است و برخی از مسائل نیز با سیاست‌های ابلاغ شده مغایرت دارد. برای نمونه در برنامه هفتم اجازه برداشت درختان شکست و افتاده در حاشیه جاده‌های جنگلی داده شده است. اما براساس منابع علمی چنین رویکردی اشتباه است.

دکتر کیادلیری ادامه داد: افزون بر این در این لایحه عنوان شده که زارعت چوب در عرصه‌های جنگلی فاقد پوشش انجام شود. اما این رویکرد نیز‌  به لحاظ فنی و تکنیکی کاملا غلط است.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره توضیح داد: نباید در عرصه‌های جنگی ‌زراعت چوب انجام داد، زیرا کاشت گونه‌های سریع الرشد در اراضی جنگلی سبب طغیان آفت و بیماری خواهد شد.

وی عنوان کرد: علاوه بر این‌ زراعت چوب از سوی بخش خصوصی و مردمی انجام می‌شود و با توجه به این مساله اگر‌ عرصه‌های جنگلی فاقد پوشش در اختیار بخش خصوصی  قرار گیرد به نوعی زمینه برای ‌جنگل خواری و زمین خواری بیشتر فراهم می‌شود.

دکتر کیادلیری تاکید کرد: در ‌برنامه هفتم توسعه گفته شده که ارزیابی محیط‌زیستی برای طرح‌های توسعه‌ای جدید و بزرگ انجام خواهد شد. با توجه به این رویکرد باید پرسید، آیا طرح‌های کوچک توسعه و طرح‌های قدیمی به ارزیابی محیط زیستی نیاز ندارد؟

مهدی آیینی

سیل‌ توسعه آبخیزداری را برد

آبخیزداری در لایحه هفتم توسعه حذف شده است

مدیر کل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری با اشاره به اینکه در لایحه هفتم توسعه هیچ اشاره‌ای به آبخیزداری نشده است، گفت: این بی‌توجهی پیامدهای ناگواری را برای کشور به همراه خواهد داشت، زیرا آبخیزداری زیر بنای امنیت غذایی، توسعه و اقتصاد کشور است.

‌‌هوشنگ جزی درباره اینکه جدی‌ترین چالشی که آبخیزداری با آن مواجه شده چیست؟ گفت: اولین چالشی که در این خصوص باید برطرف شود، این است که در لایحه برنامه هفتم توسعه هیچ توجهی به آبخیزداری نشده‌ و این در حالی است که آبخیزداری زیربنای توسعه، امنیت غذایی و اقتصاد کشور است.

وی با اشاره به اینکه در برنامه ششم توسعه دولت مکلف به انجام  ۱۰ میلیون هکتار عملیات آبخیزداری شده بود. افزود‌: اما در برنامه‌ هفتم توسعه هیچ تکلیفی برای آبخیزداری در نظر گرفته نشده. این درحالی است که در سیاست‌های ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری به بحث آبخیزداری و آبخوان‌داری در برنامه هفتم توسعه تاکید شده بود.

جزی در پاسخ به این پرسش که چقدر از اهداف برنامه ششم توسعه در حوزه آبخیزداری محقق شده است؟ نیز عنوان کرد: در سال۹۷ تا ۹۹‌ از صندوق توسعه ملی به آبخیزداری کمک شد در نتیجه حدود ۶۰ درصد از اهدف برنامه ششم توسعه محقق شد. اما با توجه به اینکه در‌ لایحه هفتم توسعه هیچ اشاره ای به آبخیزداری نشده مشخص نیست، چگونه قرار است به این مهم اعتبار اختصاص یابد؟

مدیر کل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری با بیان اینکه در لایحه برنامه هفتم توسعه هیچ نامی از منابع طبیعی و محیط زیست هم نیست، عنوان کرد: اثر بخشی عملیات‌های آبخیزداری در کشور کاملا مشهود است. به همین دلیل بسیاری از استانداران، فرمانداران و نمایندگان مجلس از منابع طبیعی می‌خواهند در مناطق تحت مدیریت‌ آنها عملیات آبخیزداری انجام شود.‌

وی با اشاره به اینکه ‌ ۱۳۶ میلیون هکتار از اراضی کشور را منابع طبیعی تشکیل می‌دهد در گفت‌وگو با ما تاکید کرد‌: علاوه بر این حدود ۱۲۵ میلیون هکتار از حوضه‌های آبخیز کشور ‌ به لحاظ فرسایش آبی در شرایط بحرانی قرار دارد. اما در لایحه هفتم توسعه هیچ اشاره‌ای به آبخیزداری نشده است.

مدیر کل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری‌ درباره نیاز کشور به آبخیزداری نیز توضیح داد: ۱۲۵ میلیون هکتار از اراضی کشور ما تحت فرسایش آبی قرار دارد. به عبارت دیگر هر سال به طور میانگین ۱۵٫۴ تن در هکتار خاک کشور شسته می‌شود و به این شکل از ارزش غذایی و زیستی آن  کاهش می‌یابد.

وی با اشاره به اینکه با توجه به تاثیرات تغییر اقلیم جبران خاک از دست رفته در کشور غیر ممکن است، افزود‌: بی‌توجهی به آبخیزداری سبب شده که هر سال حدود ۳۵۰ میلیون متر مکعب خاک پشت سدهای کشور ذخیره ‌‌شود‌‌.

جزی با اشاره به اینکه هزینه زیادی برای احداث سد در کشور انجام می‌شود، گفت: اما هر سال ۱٫۵ برابر ظرفیت سد کرج خاک وارد مخازن سدهای کشور می‌شود.

مهدی آیینی

مرگ یوزها روی دور تند‌   

۱۳یوزپلنگ در ۱۳ سال گذشته در محور میامی-سبزوار کشته شده است

‌امروز یک یوزپلنگ دیگر در محور ترانزیتی میامی-سبزوار کشته شد. هرچند دُم این حیوان بریده شده است. اما به نظر می‌رسد که این یوز به دلیل تصادف با خودروهای عبوری کشته شده باشد. نگران کننده‌تر اینکه با مرگ این یوز آمار مرگ و میر یوزها در ۱۳ ساله گذشته در این محور به ۱۳ یوزپلنگ رسیده است.

‌‌یوزپلنگ‌ها آسان می‌میرند، این را آمار کشته شدن یوزها در محور میامی- سبزوار ثابت می‌کند، زیرا امروز سه شنبه نیز یک یوزپلنگ در اثر تصادف با خودروهای عبوری در این منطقه کشته شد.

‌به این ترتیب می‌توان گفت در ۱۳ سال گذشته به طور میانگین هر سال یک یوزپلنگ در این محور جان خود را از دست داده است.

این آمار زمانی نگران کننده‌تر می‌شود، که بدانید آمار دقیقی از جمعیت یوزپلنگ آسیایی در دست نیست و برخی کارشناسان احتمال می‌دهند که جمعیت این گونه در کشورمان به کمتر از ۳۰ فرد رسیده است.

بهرام‌ علی ظاهری، مدیر کل محیط زیست سمنان درباره یوزپلنگی که امروز کشته شد به ما می‌گوید: این یوزپلنگ در محدوده منطقه‌ای ‌که به چاه قنات معرف است کشته شده است.

آن طور که او توضیح می‌دهد، این یوزپلنگ به دلیل تصادف با خودروهای عبوری در ‌‌ محور ترانزیتی میامی سبزوار جانش را از دست داده است.

مدیر کل محیط زیست سمنان درباره این یوزپلنگ می‌افزاید: به نظر می‌رسد که این یوز کمتر از دوسال داشته و بالغ نشده بوده است. به همین دلیل همکاران ما امشب در اطراف محل حادثه گشت‌زنی می‌کنند تا حادثه مشابهی برای یوز مادر و یا دیگر اعضای خانواده این یوز اتفاق نیفتد.

ظاهری درپاسخ به این پرسش که در چند سال گذشته چند یوزپلنگ در این منطقه به علت تصادف کشته‌ شده‌اند، به ما می‌گوید: از سال ۸۹ تا کنون حدود ۱۳ یوزپلنگ در این منطقه بر اثر تصادف تلف شده‌اند.‌

ظاهری درباره اینکه چرا دم یوزپلنگ بریده شده است، ‌نیز توضیح می‌ دهد:  هنوز مشخص نیست که چطور این اتفاق افتاده است و این احتمال وجود دارد که در اثر تصادف ایجاد شده باشد. اما باید بررسی بیشتری در این خصوص انجام شود.‌

مرگ آسان یوزپلنگ‌ها در محور میامی – سبزوار ثابت می‌کند که وعده‌های مسئولان برای نجات یوزپلنگ آسیایی از خطر انقراض تاکنون از مقام وعده فراتر نرفته است، زیرا فنس‌کشی لازم در اطراف این جاده برای پیشگیری از تصادف یوزپلنگ‌ها انجام نشده است و مسئولان  همواره از انجام این مهم با بهانه‌هایی مانند نبود بودجه شانه خالی کرده‌اند.

علاوه بر این به نظر می‌رسد آنها برای انجام اقدامات کم‌ هزینه تر نیز قدم‌های مناسبی برنداشته‌اند، زیرا دست‌کم با نصب چند دوربین کنترل سرعت می‌توان شرایطی ایجاد کرد که یوزپلنگ‌ها به آسانی قربانی جاده‌هایی نشوند که زیستگاه‌ آنها را تخریب کرده است.‌

مهدی آیینی

افزایش ۳٫۵ برابری آلاینده ازون در تهران   

 ماسک در برابر آلاینده ازون بی‌تاثیر است

رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه میانگین آلاینده ازون در تهران سال گذشته ‌حدود  ۳٫۵ برابر حد استاندارد بود، گفت:‌ افزایش دمای هوا سبب می‌شود در روزهای پیش‌رو غلظت این آلاینده افزایش پیدا کند.

‌ دکتر محمدصادق حسنوند درباره آلاینده ازون افزود: ازون‌ آلاینده‌ای ثانویه است و‌ هیچ منبعی به شکل مستقیم آن را ایجاد نمی‌کند.‌

وی با اشاره به اینکه آلاینده‌های ثانویه حاصل واکنش آلاینده‌های اولیه هستند،‌ عنوان کرد: آلاینده ازون تحت تاثیر و واکنش‌ اکسیدهای نیتروژن، ترکیبات آلی فرار و نور خورشید ایجاد می‌شود.

رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران  با بیان اینکه ‌غلظت آلاینده ازون صرفا در فصل‌های گرم سال از حد استاندارد فراتر می‌رود، ادامه داد:‌ هرچه درجه دمای هوا بیشتر شود، غلظت این آلاینده نیز افزایش پیدا می‌کند. البته در فصول سرد سال مانند زمستان نیز این آلاینده وجود دارد. اما غلظت آن قابل توجه نیست.

دکتر حسنوند درباره اینکه در چه ساعاتی از روز غلظت این آلاینده به اوج می‌رسد؟ توضیح داد: با توجه به افزایش دمای هوا و نور خورشید در ساعات بعد از ظهر می‌توان گفت غلظت این آلاینده‌ در ساعات‌ سه و چهار بعد از ظهر بیشتر است.

وی درباره اینکه غلظت این آلاینده در کدام مناطق شهری بیشتر است؟ نیز عنوان کرد: برخلاف آلاینده‌هایی مانند ذرات معلق، غلظت آلاینده ازون در حومه‌ شهرها بیشتر از مرکز شهر است.

رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره پیامدهای افزایش غلظت این آلاینده نیز گفت: مهمترین اثر آن بیماری‌های تنفسی است و اگر شخصی مبتلا به آسم باشد حملات آسمی او افزایش پیدا می‌کند. البته افزایش غلظت این آلاینده روی گیاهان نیز اثر می‌گذارد.

‌وی درباره اینکه حد مجاز آلاینده ازون چقدر است؟ نیز افزود: در این خصوص در کشورمان یک استاندارد ملی در نظر گرفته شده و البته‌ سازمان جهانی بهداشت نیز برای این آلاینده استانداردی را مشخص کرده است.

به گفته دکتر حسنوند میانگین غلظت این آلاینده حداکثر در یک بازه‌ زمانی هشت ساعته باید حدود ۱۰۰ میکروگرم بر متر مکعب باشد‌.

رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این پرسش که آیا برنامه‌ها برای کاهش این آلاینده موفق بوده است؟ نیز توضیح داد: در چند سال گذشته غلظت آلاینده‌های هوا افزایش یافته است. برای نمونه میزان ذرات معلق کوچکتر از ۲٫۵ میکرون در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ حدود ۲۷ درصد افزایش پیدا کرد.‌

وی با اشاره به اینکه غلظت آلاینده ازون نسبت به سال‌های ۹۵ و ۹۶ روندی افزایشی دارد‌، عنوان کرد:‌ سال گذشته میزان آلاینده ازون و میانگینی که در شهر تهران ثبت شد حدود  ۳٫۵ برابر حد استاندارد بود.‌

دکتر حسنوند درباره اینکه شهروندان برای مواجهه کمتر با این آلاینده چه تدابیری باید بیندیشند؟ نیز گفت: میزان آلاینده ازون به دلیل واکنش پذیری آن در محیط‌های سربسته مانند منزل بشدت کاهش می‌یابد. به همین دلیل به شهروندان توصیه می‌شود که در ساعات بعد از ظهر از ترددهای غیر ضروری پرهیز کنند.‌

رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این پرسش که آیا در برابر این آلاینده می‌توان از ماسک استفاده کرد؟ نیز به ما گفت: چون ازون آلاینده‌ای گازی است، نمی‌توان در برابر آن از ماسک استفاده کرد.

وی دربار راهکارهای کاهش این آلاینده در شهرها نیز بیان کرد: این آلاینده از واکنش اکسید‌های نیتروژن و ترکیبات آلی فرار در حضور نور خورشید ایجاد می شود. به همین دلیل برای کاهش ‌آن باید یکی از این سه عامل را حذف کرد.

دکتر حسنوند ادامه داد: منبع اصلی اکسیدهای نیتروژن‌ ‌خودروها هستند. مهمترین محل انتشار ترکیبات آلی فرار نیز ‌ پمپ بنزین هاست. به همین دلیل‌ طرح کهاب باید به درستی اجرا شود‌.

 

مهدی آیینی

بالا