آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزارشگران سبز (برگ 27)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزارشگران سبز

اشتراک به خبردهی

جنجال فیلم قدیمی در فضای مجازی

فرمانده یگان حفاظت محیط زیست‌ فیلمی را که از شکنجه دو بزکوهی در فضای مجازی منتشر شده ،مربوط به سال ۹۲ دانست و گفت: یکی از متخلفان در زندان است و دیگری به دستور قاضی پرونده به فعالیت های زیست محیطی مشغول است.

گزارشگران سبز: یکی از دلایلی که فیلم شکار و شکنجه بزهای کوهی دوباره مورد توجه قرار  گرفته این است که  پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون آن را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

او نوشته؛ «کشتار وحشیانه و انقراض گونه ای نادر از قوچ ایرانی و نشان دادن لاشه قوچ جوان به هم نوعش توسط شکارچیان بی رحم در استان هرمزگان. قوچ زنده است و با سوراخ عمیقی که به دلیل اصابت گلوله شکارچیان در پشتش وجود دارد مورد شکنجه قرار می گیرد  و در حالی که زنده است او را به زور به لاشه فرزندش نزدیک می کنند تا از نظر روحی هم شکنجه شود.»

این فیلم درفضای مجازی با واکنش های زیادی رو به رو شده و خیلی از کاربران نسبت به عملکرد ضعیف یگان حفاظت محیط زیست واکنش نشان داده اند.

جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست دراین باره به گزارشگران سبز گفت:این فیلم مربوط به پرونده‌ای است که سال ۹۲  در میناب اتفاق افتاد.

آن طور که او گفته یکی از متخفان این پرونده در زندان است و دیگری نیز از سوی قاضی پرونده به فعالیت های زیست محیطی محکوم شده است.

جنگل‌های‌شمشاد اسیر پروانه تنبل

   آفت شب پره ۸۰ درصد ذخایر ژنتیکی شمشاد کشور را نابود کرده است

 چندی است که شب پره شمشاد میهمان ناخوانده جنگل‌های شمال ایران شده است. این آفت وارداتی آن قدر مخرب است که به راحتی در دو سالی که وارد ایران شده است، بخش اعظم توده‌های شمشاد کشور را آلوده کرده است. سازمان جنگل‌ها برای نجات این گونه گیاهی نشست‌های رسانه‌ای متعددی برگزار کرد و درباره اقدامات این سازمان نظیر محلول پاشی و تهیه قلمه و غیره  گزارش‌هایی به رسانه‌ها ارائه داد اما   به نظر می رسد این راهکارها‌ به نجات این گونه گیاهی منجر نمی‌شود. امید اسماعیل زاده عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس اقدامات انجام شده برای نجات شمشاد را اقداماتی فانتزی می‌داند که به حفظ این گونه در طبیعت ایران کمک نمی‌کند به همین خاطر او از زوال جنگل‌های شمشاد ایران خبر می‌دهد.

     گزارشگران سبز: شب پره شمشاد را پروانه تنبلی می‌دانند که توانایی پروازش   زیاد نیست اما همین پروانه تنبل، از سال ۹۵ که وارد ایران شده است به سرعت توده‌های شمشاد ایران را آلوده کرده است. گمانه‌های زیادی درباره شب پره شمشاد و نحوه ورود آن مطرح است. مقامات رسمی حتی احتمال بیوتروریسم را هم درباره ورود این گونه به ایران دور از ذهن نمی‌دانستند و می‌گفتند چون‌که شمشادهای هتلی در چالوس به این آفت آلوده شده است و نخستین گزارش‌ها درباره حضور شب پره از این هتل دریافت شد، این احتمال وجود دارد که گردشگران هتل مذکور به عمد شب پره شمشاد را در جنگل‌های ایران رها کرده باشند. البته نگاهی به نحوه شیوع این آفت و گسترش آن در اروپا، همچنین گزارش شدن این آفت در کشور همسایه ایران یعنی آذربایجان ، احتمال قوی دیگری درباره حضور شب پره شمشاد در ایران را ایجاد کرد و آن احتمال این است که این پروانه از شمال غرب کشور به ایران وارد شده باشد. (گزارش پیشین گزارشگران سبز را از طغیان آفت شب‌پره شمشاد در کشور را اینجا بخوانید)

 شب پره شمشاد آفتی قرنطینه‌ای است که نامش در صف انتظار لیست گونه‌های قرنطینه‌ای سازمان حفظ نباتات ایستاده است تا شاید این سازمان به وظایف قانونی خود در برابر مقابله با آفت قرنطینه‌ای جنگل‌های شمال عمل کند. اما پروانه‌هایی که شانس زیستن در جنگل‌های ایران را پیدا کرده‌اند مثل نامشان در صف لیست‌ نمی‌ایستند. آنها به راحتی به پرندگان، خودروها، لباس گردشگران و غیره می‌چسبند و به شمشادهای غرب تا شرق ایران حمله می‌کنند. امید اسماعیل زاده عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت‌وگو با گزارشگران سبز از نابودی ۷۵ تا ۸۰ درصد شمشادهای ایران خبر می‌دهد.

به گفته او در جنگل‌های شمال، بحث آفات و بیماری‌های شمشاد، نه اولی و نه آخری خواهد بود. گونه‌هایی داشتیم که دچار بیماری شدند، اما یکسری توانمندی و صفات اکولوژیکی داشتند که توانستند خود را در لیست تنوع زیستی شمال نگه دارند. شب خسب با تولید بذر با دوام و ملج با قابلیت گسترش بذر و بذردهی در سال‌های اولیه عمر، توانست خود را در لیست تنوع زیستی جنگل‌های شمال حفظ کند اما شمشاد هیچ یک از این استراتژی‌ها را ندارد و محکوم به فنا است.

حفظ ژرم پلاسم تنها راه نجات شمشاد

    از نگاه این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس تنها راه نجات شمشاد حفظ ژرم پلاسم این گونه است. او می‌گوید: نه محلول پاشی جوابگوی حفاظت از شمشادها است نه دشمنان طبیعی می‌توانند جمعیت شب پره را کنترل کنند. این آفت بسیار قوی است. تنها کاری که می‌شد انجام داد، یکسری اقدامات اولیه و اجرای مباحث حمایتی بود.

اسماعیل زاده در تشریح سخن خود بیان می‌کند: تا قبل از درگیر شدن تمام توده‌ها باید از توده‌هایی که در بالادست واقع شده‌اند، با استفاده از سد طبیعی و تله‌های نوری، جمع‌آوری شفیره و غیره حمایت می‌کردیم تا توده‌های سالم دچار آفت نشوند. این کارها انجام نشد و اغلب توده‌های شمشاد دچار مشکل شدند.

آن طور که او می گوید اکنون می توان با جمع‌آوری بذر، قلمه و تکثیر آن در خارج از رویشگاه، گونه را حفظ کرد. برای انجام این اقدامات باید حساب شده عمل کرد. حفظ ژرم پلاسم، تهیه قلمه و حفظ بذر در شرایط فراسرد ضروری است.  

او تاکید می‌کند: اقداماتی که تا کنون در شمال برای مقابله با شب پره انجام شده است، بیشتر جنبه دفتری و لوکس دارد. محلول پاشی، آب ژاول پاشیدن، آتش زدن و غیره بیشتر در کتاب و جزوه معنی دارد و این اقدامات سازنده و کاربردی نیست. در شمال یکسری اقدامات جسته و گریخته انجام شده است ولی موثر نبوده و جوابگو نخواهد بود. نوع آفت به نحوی است که اقدامات به شکل مقطعی در فضای خیلی کوچک پیگیری شده است و برنامه‌های انجام شده اثرگذار نبوده است.

اگرچه سازمان جنگل‌ها با کمک گرفتن از بخش خصوصی قلمه‌هایی هم از شمشادها تهیه کرده بود، اما این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: قلمه یک راه تکثیر است. بهتر و ارزان‌تر از آن بذر است. بذر اطلاعات ژنتیکی گسترده‌تری به همراه دارد اگر از یک سایت قلمه بگیرید و به کل شمال تعمیم دهید، کارغیر منطقی انجام داده‌اید. می‌شد منطقی‌تر کار کرد. باید جنگل‌ها را زون‌بندی کرد و در هر زون، حتی‌المقدور در صورتی که امکان تهیه بذر باشد، بذر شمشاد را جمع‌آوری کرد. در غیر این صورت قلمه تهیه کرد و تکثیر این گونه را انجام داد.

او ادامه می‌دهد: نهال‌های جدید باید با فاصله کاشت مشخص و آشکوب فوقانی مناسب در طبقات ارتفاعی مناسب کشت و نگهداری شوند. خود سازمان جنگل‌ها عرصه‌های مناسب و مستعد و مقدار زیادی امکانات در اختیار دارد. اجرای این برنامه‌ها کمی نگاه عرصه‌ای می‌طلبید که متاسفانه تا کنون این نگاه وجود نداشته است. بنابراین چاره‌ای نیست و باید منتظر انهدام جنگل‌های شمشاد باشیم.

اسماعیل زاده عنوان می‌کند: در حال حاضر ۷۵ تا ۸۰ درصد ذخایر ژنتیکی شمشاد خود را از دست داده‌ایم. تنها سایت‌های بالادست مانده است که همچنان مورد حمایت سازمان نیست.

او درباره دلیل مورد حمایت نبودن شمشاد توسط سازمان جنگل‌ها می‌گوید: این سازمان دنبال لابی کردن است.

به این ترتیب با توجه به اینکه برنامه‌های حمایتی سازمان جنگل‌ها در زمینه حفاظت از شمشاد کافی نبوده است و مسئولیت مقابله با آفات جنگل، به عهده معاونت حفاظت و حمایت و حفظ ژرم پلاسم به عهده معاونت امور جنگلی سازمان جنگل‌ها است، نبود همکاری اثربخش این دو معاونت و نبود بودجه،‌ زمینه‌ای را فراهم کرده است که باید طبیعت ایران برای همیشه با گونه ارزشمند شمشاد خداحافظی کند.

لیلا مرگن

تله کابین؛ داغ الیم بر دل الیمستان

   با اجرای پروژه تله کابین ۶٫۵ هکتار از مناطق جنگلی و مرتعی الیمستان به یک شرکت خصوصی واگذار می‌شود

ساخت تله کابین در جنگل های الیمستان به عنوان یکی از مناطق بکر شمال که در نوبت ثبت در فهرست جهانی یونسکو قرار دارد خیلی از فعالان محیط زیست را نگران کرده است، آنها هشدار می دهند که با اجرای این پروژه حدود ۵/۶ هکتار از مناطق جنگی و مرتعی منطقه از بین برود به همین دلیل قرار است صبح فردا (جمعه ‌هفتم اردیبهشت) فعالان محیط زیست ‌آمل در منطقه چلاو روستای گت کلا مراسمی برگزار کنند.براساس اطلاعات خبرنگار گزارشگران ‌سبز خانم نغمه مبرقعی به عنوان سخنران در این مراسم حضور خواهد داشت‌.

به گزارش گزارشگران سبز، اگر تا دیروز کارشناسان نگران بهره‌برداری نامناسب چوب از جنگل بودند، امروز نبود توجه به ظرفیت تفرج در شمال، بلایی دیگر را به این اکوسیستم باستانی تحمیل می‌کند.
به اعتقاد مجید مخدوم، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، گردشگران به اندازه بهره‌برداری از جنگل برای این اکوسیستم تخریب به همراه دارند، اما گویا در صدور مجوزهای احداث تله‌کابین برای جذب گردشگر بیشتر، متولیان و تصمیم‌سازان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند و بدون توجه به استانداردها و حتی وجود نقشه راه، هر روز شاهد کلنگ احداث یک مجموعه تفریحی و توریستی جدید در نوار باریک جنگل‌های شمال هستیم.
این بار هم جنگل‌های الیمستان به عنوان یکی از مناطق بکر شمال که در نوبت ثبت در فهرست جهانی یونسکو قرار دارد، هدف اجرای پروژه غیر اصولی تله‌کابین قرار گرفته است. فعالان محیط‌زیست با اجرای این پروژه در این جنگل که منجر به از بین رفتن ۶٫۵ هکتار جنگل از عرصه‌های طبیعی می‌شود، مخالف هستند.
گردشگری اگر در سایر کشورها نسخه شفابخشی است که برای نجات اکوسیستم‌های طبیعی ترویج می‌شود، در شمال ایران به بلای خانمان سوزی تبدیل شده که مردم ساکن در این منطقه را به ستوه آورده است. گردشگرانی که به شمال کشور سفر می‌کنند، گرچه درآمدی برای ساکنان شمال ایجاد می‌کنند، اما انبوهی از زباله از خود به جای می‌گذارند که برای مردم محلی بشدت دردسرساز شده است.
به گفته مقامات استانی حجم تولید زباله در شمال کشور در روزهای تعطیل حتی تا دو برابر هم افزایش می‌یابد. توجه به ظرفیت برد برای توسعه گردشگری یکی از اصول اولیه است که در زمان برنامه‌ریزی برای جذب توریست به آن توجه نمی‌کنیم. اکوسیستم‌های جنگلی استان مازندران به عنوان یکی از گردشگر پذیرترین استان‌های کشور، به دلیل حضور بیش از حد مسافر در معرض تهدید جدی قرار دارد، اما باز هم تصمیم‌سازان این استان مجوز احداث تله‌کابینی جدید در منطقه الیمستان را صادر کرده‌اند.
مجید مخدوم، استاد بازنشسته دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «گزارشگران سبز» درباره این‌که آیا در زمان برنامه‌ریزی برای احداث تله‌کابین به ظرفیت برد مناطق توجهی می‌شود، از رعایت نشدن ضوابط ارزیابی سخن می‌گوید.

او ادامه می‌دهد: برای اجرای این پروژه‌ها باید اول ارزیابی انجام گیرد. دو چیز باید مشخص شود. این مناطق باید ارزیابی توان اکولوژیک شوند تا بدانیم آیا اینجا تله‌کابین امکان استقرار دارد یا نه. اگر امکان استقرار داشت، بعد ظرفیت برد را حساب کنند.

مخدوم یادآور می‌شود: اینها هیچ‌کدام از این کارها را نکرده‌اند. این قضیه در کشور سابقه‌دار است. با همین شیوه غلط هم ناهارخوران را خراب کردند و هم در نمک آبرود مشکل ایجاد کردند اما باز هم خرابکاری می‌کنند.

او به این پرسش که آیا لازم نیست در شمال اثر تجمعی تمام پروژه‌های تله‌کابین روی یکدیگر را مطالعه کنند تا بدانیم در مجموع این طرح‌ها چه بلایی سر جنگل‌ها می‌آورند؛ این گونه پاسخ می‌دهد: بررسی اثر تجمعی مرحله سوم ارزیابی است.

به گفته این استاد بازنشسته دانشگاه تهران، توسعه بی‌حد و حصر تله‌کابین در شمال کشور رفتار بسیار خطرناکی است. تاکنون تله‌کابین‌های مستقر در شمال چند بار حادثه‌آفرین شده و سقوط کرده‌اند، اما اخبار آن جایی درز نکرده است و صاحبان این سازه‌ها، اصلا به سلامت مردم توجهی ندارند.

او عنوان می‌کند: بر اساس بررسی‌هایی که در دهه ۶۰ انجام دادم و بهره‌برداری جنگل را با اکوتوریسم مقایسه کردم، در خیلی جاها اکوتوریسم اثر تخریبی بیشتری از بهره‌برداری چوب از جنگل داشت.

با توجه به اجرای طرح تنفس در جنگل‌های شمال تب ساخت تله‌کابین در این منطقه بشدت بالا گرفته است.

مخدوم در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به این روندها باید منتظر تخریب بیشتر جنگل باشیم، خطر حذف جنگل‌های ایران را گوشزد می‌کند.

به اعتقاد او، اگر با همین روند پیش برویم، نسل آینده جنگلی نخواهد داشت. ما در حال حاضر از چاله بهره‌برداری جنگل درآمده‌ایم و به چاه گردشگری افتاده‌ایم.

حذف ۶٫۵ هکتار جنگل هیرکانی از کره زمین

تله‌کابین قرار است توسط بخش خصوصی اجرا شود. جواهری مجری ساخت تله‌کابین در این منطقه از مصاحبه با گزارشگران سبز خودداری کرده و آن را مشروط به حضور در دفتر این شرکت می‌کند.

اما علی محمودزاده، عضو انجمن دوستداران دماوند به گزارشگران سبز می‌گوید: با اجرای این پروژه ۶٫۵ هکتار از مناطق جنگلی و مرتعی منطقه به یک شرکت خصوصی به نام مجتمع توریستی تله‌کابین نگین هراز واگذار می‌شود.

او بر اساس اتفاقاتی که در سایر مناطق شمال بعد از ساخت تله‌کابین رخ داده است، اجرای این پروژه را توام با ویلاسازی و توسعه ساخت و ساز می‌داند.

محمودزاده بیان می‌کند: در شمال کشور خارج از ظرفیت اکوسیستم و توان و ظرفیت عمومی مسافر در حال تردد است. تمام آخر هفته‌ها جاده‌هایی که از تهران منتهی به شمال می‌شود، پر ترافیک است. یعنی این مناطق بیش از ظرفیت مسافر می‌پذیرد. پس طرح‌های گردشگری در چنین شرایطی توجیه محیط‌زیستی ندارد.

او برای درآمدزایی مردم محلی نیز راهکاری دارد و معتقد است به جای احداث تله‌کابین و جذب گردشگر، روستاییان می‌توانند در مراتع خود باریجه بکارند و ۴۵ روزه این محصول را برداشت کنند. درآمد حاصل از کشت این گیاه دارویی در هر هکتار مرتع هم سه برابر درآمد سالانه گله‌داری به عنوان شغلی پر ریسک است.

عضو انجمن دوستداران دماوند با اشاره به شهرک‌سازی پس از احداث تله‌کابین در چالوس و از بین رفتن یک محوطه چند ده هکتاری در نوشهر به دلیل تله‌کابین سازی، تاکید می‌کند: متاسفانه جنگل‌های ما ظرفیت طرح‌های اینچنینی ندارد. توجیهی هم برای جذب گردشگربیشتر وجود ندارد. مازندران خارج از توانش گردشگر جذب می‌کند. حاصل توسعه گردشگری تخریب، آلودگی دریا، انباشتن زباله و ترافیک سر سام آور جاده در آخر هفته است.

او یادآور می‌شود: ساخت این تله‌کابین، بیشتر مخرب است و احداث آن به نفع مردم محلی نیست. باید برای اجرای چنین پروژه‌هایی ظرفیت سنجی شود. تهران یک ابرشهر بزرگ و شلوغ است و هوای آن آلوده است. مردم حق دارند از جنگل‌های شمال استفاده کنند. منتها باید رفتارها اصولی باشد. استفاده از جنگل باید در چارچوب توسعه پایدار باشد که این نسل و نسل‌های آینده بتوانند از نعمت جنگل برخوردار باشند. با احداث تله‌کابین مردم در مدت کوتاهی برای تفریح و تفرج به شمال می‌آیند، اما در درازمدت این صدمات جنگل را از بین می‌برد.

احداث تله‌کابین در منطقه حفاظت‌شده

مهدی مس‌چی، دیگر عضو انجمن دوستداران دماوند نیز در گفت‌وگو با گزارشگران سبز، الیمستان را جزو مناطق حفاظت‌شده معرفی می‌کند.

او ادامه می‌دهد: اخیرا اعلام شده که این منطقه جزو مناطق ۱۲گانه دولت برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو است.

مس‌چی بیان می‌کند: این طرح در دوره احمدی‌نژاد نتوانست مجوز احداث دریافت کند و مسئولان منابع طبیعی و محیط‌زیست در مقابل آن ایستادگی کردند، اما چگونه است که از سال ۹۳ به بعد، این مجوز داده شده است.

آن‌طور که او می‌گوید: استان مازندران یکی از گردشگرپذیرترین مناطق کشور به شمار می‌رود و مسئولان توان مدیریت ترافیک حاصل از گردشگران، انبوه زباله باقیمانده و عوارض ناشی از آن را در منطقه ندارند. حال معلوم نیست چگونه به تله‌کابینی مجوز می‌دهند که یکی از پایه‌های آن در پرترافیک‌ترین نقطه جاده هراز مستقر خواهد شد.

با توجه به هشدار‌های کارشناسان باید خطر توسعه ناپایدار را بیش از پیش جدی گرفت، زیرا افزایش آمار گردشگران در شمال کشور بدون در نظر گرفتن آسیبی که به جنگل تحمیل می‌شود، تفاوت زیادی با قطع درختان ندارد. باید تاکید کرد به گفته کارشناسان محلی با اجرای این پروژه مناطقی به نام کمر کلوم، پل خمند و الیمستان که از بکرترین مناطق است، توسط تله‌کابین از بین می‌رود. این سازه ۱۲ سکو دارد و در یال غربی قله امامزاده قاسم و الیمستان واقع می‌شود. سکوی اول آن در نقطه اصلی ترافیک هراز که همیشه پلیس هم از حل مشکل آن عاجز بوده است، قرار می‌گیرد.

آغاز تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها/ ۶ دلیل اصلی برای تحقیق و تفحص

نمایندگان مردم در خانه ملت با طرح تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور موافقت کردند.

گزارشگران سبز: امروز بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها در صحن علنی مجلس مطرح و با ۱۲۹ رأی موافق، ۲۶ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع از مجموع ۱۹۶ نماینده حاضر در مجلس، مورد تایید نمایندگان ملت قرار گرفت. به نظر می‎رسد  ارائه نشدن طرح جایگزین پس از تصویب طرح توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال موسوم به تنفس، مهمترین دلیل کلید خوردن بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها باشد. با گذشت بیش از یک سال از قانونی شدن توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌‎های شمال، هنوز سازمان جنگل‌ها به عنوان متولی عرصه‌های جنگلی برنامه‌های جایگزین خود را برای مدیریت جنگل‌های شمال کشور اعلام نکرده است.

پیشتر نیز گزارشگران سبز گزارشی درباره تمایل اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس برای اجرای طرح تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها را منتشر کرده بود. امروز نمایندگان خواستار بررسی عملکرد سازمان متولی مدیریت عرصه‌های طبیعی کشور، با محورهای مختلفی درخواست خود را در صحن علنی مجلس مطرح کردند. مهمترین ابهامات مطرح شده از سوی موافقان بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها به این شرح است:

– چرا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری در اجرای طرح‌ها و حتی تهیه آن‌ها ناکارآمد است؟

– چرا طرح های منابع طبیعی از جمله طرح‌های جنگلداری، مرتع داری، مدیریت منابع جنگلی، تعادل دام و مرتع، خروج دام از جنگل، ممیزی اراضی و اتمام موضوع اخذ سند منابع ملی به شکست انجامیده است؟

– چگونه با وجود ریزش شدید نیروی انسانی و امکانات، حفاظت از منابع طبیعی صورت می‌گیرد؟

– قاچاق چوب با روند تعطیلی طرح‌های جنگلداری تشدید شده است، سازمان چه اقدامی کرده است؟

– علت ناکارآمدی سازمان در پشتیبانی از مجریان موفق و برخورد با مجریان ناموفق در حوزه‌های مختلف کاری چیست؟

– مدل مدیریت بر جنگل‌ها و مراتع با تعطیلی طرح‌های گذشته چیست؟

شریعت نژاد نماینده مردم تنکابن در مجلس شورای اسلامی طراح تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور است.

روزهای خانه‌نشینی سرباز فداکار

گفت‌وگو با سرباز مریوانی که به خاطر نجات جان یک سگ، پایش را از دست داد

خیلی‌ها آمدند من را از نزدیک دیدند و کارم را تحسین کردند. مسئولان زیادی زنگ زدند تلفنی صحبت کردیم و قول‌های زیادی هم دادند. اما هیچ کدامشان اتفاق نیفتاد. حتی هزینه خرید پای مصنوعی را هم خانواده ام خودشان پرداختند. آن روزهایی که تازه این اتفاق افتاده بود خانم ابتکار که رئیس سازمان محیط زیست بودند با من تماس گرفتند و از من دلجویی کردند. پارسال هم یک بار ایشان را از نزدیک در شهر سنندج دیدم. آنجا هم ایشان از من قدردانی کردند. یک لوح سپاس به من دادند و گفتند اصلا نگران نباش. قول دادند شرایط استخدام من در سازمان محیط زیست را فراهم بکنند. آن موقع خیلی امیدوار بودم که بیکار نمی‌مانم و خانه‌نشین نمی‌شوم، اما به این قول‌ها عمل نشد. این ها را محمد باختر می گوید سرباز فداکاری برای نجات یک سگ پایش را از دست داد.

آقای باختر این روزها را چطور میگذرانی؟

کار خاصی نمیکنم، یعنی کار خاصی ندارم که انجام بدهم. خانه نشین شدهام. زیاد از خانه بیرون نمیروم.

چرا؟

هم رفت و آمد برایم سخت است، هم کاری بیرون از خانه ندارم که انجام بدهم. به خاطر همین در خانه میمانم.

حوصله ات در خانه سر نمیرود؟

چرا از بیکاری کلافه شدهام، اما کاری از دستم برنمیآید، خیلی از جوانهای دیگر که سالم هم هستند بیکارند و کاری برای انجام دادن ندارند چه برسد به من که با این اتفاق، معلول هم شدهام.

درباره اتفاقی که افتاد صحبت بکنیم؟ چند بار آن لحظه را در ذهنت مرور کردهای؟

خیلی زیاد. خیلی وقتها ناخودآگاه آن صحنه به ذهنم میآید. پاییز سال ۹۵ بود، بیست و هفتم آذر. برف زیادی باریده بود و نوبت پست من در برجک پادگان بود.

کدام پادگان؟

پادگان ۰۳ عجبشیر تبریز در آذربایجان شرقی.

چند ماه خدمت بودی؟

تقریبا ده ماه از خدمتم گذشته بود. من نوزدهم بهمن ۹۴ اعزام شده بودم و آن روز هم نوبت پست نگهبانی من بود و روی برجک، نگهبانی میدادم . پستم از ساعت ۱۲ ظهر شروع شده بود و تا ساعت ۲ هم بالای برجک بودم. اما همان وقتی که بالای برجک بودم مدام صدای زوزه یک سگ را میشنیدم. این صدا جوری بود که من مطمئن بودم حادثهای برای این حیوان افتاده، اما آن موقع چون نمیتوانستم ترک پست کنم دنبال صدا نرفتم، اما وقتی پستم را تحویل دادم و از برجک پایین آمدم، دنبال صدا را گرفتم و رسیدم به سگی که در سیم خاردارها گیر کرده بود. دلم برایش سوخت و خواستم نجاتش بدهم، اما بدجوری بین سیم خاردارها گرفتار شده بود. به خاطر همین تلاش بیشتری کردم تا سگ را نجات بدهم، اما وقتی سگ آزاد شد و من خواستم از جایم بلند شوم، یکدفعه چیزی زیر پایم منفجر شد. همان موقع فهمیدم پایم را روی مین گذاشته بودم و خودم خبر نداشتم.

می دانستی آن اطراف مینگذاری شده؟

بله، اما برف زیادی باریده بود و هیچ چیزی روی زمین دیده نمیشد. هرجا را نگاه میکردی روی زمین پر از برف بود.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

وقتی صدای انفجار بلند شد، بقیه سربازها ریختند بالای سرم. من را بردند پاسدارخانه. بعد هم رفتم بهداری پادگان و بچههای بهداری هم من را به بیمارستان عجب شیر رساندند. اما وقتی اورژانس این بیمارستان من را جواب کردند و گفتند امکاناتشان خیلی کم است و نمیتوانند به من کمک کنند، من را فرستادند به بیمارستان امام رضای تبریز. حدودا دوساعت بعد من را به تبریز رساندند و پایم را شستوشو دادند و بستند. اما به خاطر این که خیلی خونریزی داشتم، باز هم من را به یک بیمارستان دیگر فرستادند و من رفتم بیمارستان شهدای تبریز. فکر کنم ساعت ۱۰ شب شده بود که من به این بیمارستان رسیدم و به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدم.

به هوش بودی؟

تقریبا میفهمیدم از کجا به کجا میروم.

متوجه شده بودی پایت قطع شده؟

بله همان وقتی که انفجار رخ داد فهمیدم این اتفاق افتاده.اما چون خونریزی زیاد بود، خیلی به حال خودم نبودم. آن موقع بیشتر این حس را داشتم که خواب میبینم.

وقتی متوجه شدی خواب نیست و واقعا پایت قطع شده چه حسی داشتی؟

ناراحت شدم. خیلی برایم سخت بود . اول فکر میکردم از مچ پا، پایم قطع شده اما بعد فهمیدم از زیر زانو پایم قطع شده. پذیرفتنش برایم سخت بود. اما حتی همان موقع هم وجدانم راحت بود، چون میدانستم برای نجات جان یک حیوان بیگناه این اتفاق برایم افتاده و این هم حکمت خدا بوده و لابد در سرنوشت من نوشته شده است .

خانوادهات کی خبردار شد؟

فکر کنم یکی دو ساعت بعد از انفجار به آنها خبر داده بودند. همان شب در بیمارستان وقتی به هوش آمدم پدرم و عمویم را بالای سرم دیدم.

قبلا کسی را دیده بودی که روی مین برود؟

بله، در روستای خودمان هم یک بار یکی از چوپانهای روستا که از اقوام دورمان بود روی مین رفت. چشمهایش را از دست داد و یکی از دستهایش هم قطع شد.

روستای شما کجاست؟

هانه شیخان از توابع بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان .

الان کجا زندگی میکنی؟

با خانواده ام در مریوان زندگی میکنیم.

آن روزهایی که تازه این اتفاق افتاده بود و تو تیتر خبرها بودی حتما مسئولان زیادی سراغت را میگرفتند؟

بله . باور کن خیلیها آمدند من را از نزدیک دیدند و کارم را تحسین کردند. مسئولان زیادی زنگ زدند تلفنی صحبت کردیم و قولهای زیادی هم دادند. اما هیچ کدامشان اتفاق نیفتاد. حتی هزینه خرید پای مصنوعی را هم خانواده ام خودشان پرداختند. آن روزهایی که تازه این اتفاق افتاده بود خانم ابتکار که رئیس سازمان محیط زیست بودند با من تماس گرفتند و از من دلجویی کردند. پارسال هم یک بار ایشان را از نزدیک در شهر سنندج دیدم. آنجا هم ایشان از من قدردانی کردند. یک لوح سپاس به من دادند و گفتند اصلا نگران نباش. قول دادند شرایط استخدام من در سازمان محیط زیست را فراهم بکنند. آن موقع خیلی امیدوار بودم که بیکار نمیمانم و خانهنشین نمیشوم، اما به این قولها عمل نشد.

پیگیری کردهای چرا هنوز این اتفاق نیفتاده؟

بله، آن قدر این اداره و آن اداره رفتم که واقعا خسته شدم. الان به من میگویند مدرک لیسانس نداری. میگویند شرط استخدام در سازمان محیطزیست داشتن مدرک لیسانس است. میگویند اگر مدرک لیسانس داشتی این اتفاق میافتاد. حالا برو درس بخوان بعد استخدامت میکنیم. الان من بروم چهار سال وقتم را بگذارم درس بخوانم و بعد هم بیایم ببینم مسئولان دوباره عوض شدهاند و اصلا این قولها فراموش شدهاند.

الان با توجه به اتفاقهایی که بعد از این حادثه افتاده، هیچ وقت از تصمیمی که گرفتی و نجات آن سگ، پشیمان
نیستی؟

نه … باور کنید اگر صدبار دیگر هم این اتفاق میافتاد من باز هم میرفتم آن سگ را نجات میدادم . آن موقع که برای نجات آن سگ رفتم به این فکر نمیکردم قرار است چه اتفاقی بیفتد. آن موقع فقط هدفم نجات آن حیوان گرفتار بود. الان هم با این که خیلی در این مدت بی مهری دیدم، اما باز هم افتخار میکنم فداکاری من باعث شد آن سگ نجات پیدا کند. من قبلا هم در روستای مان وقتی چوپانی میکردم، سگ داشتم. کلا رابطه ام با حیوانات خیلی خوب است و الان پیش وجدان خودم سرافکنده نیستم. اتفاقا در این مدت تصمیم گرفتم بهعنوان سفیر مهربانی در راه دفاع از حقوق حیوانات تا جایی که میتوانم فعالیت کنم. من یادم نرفته به خاطر چه موضوعی این اتفاق برایم افتاد. حالا شاید بندههای خدا فراموش کرده باشند، اما مطمئنم خدا هم یادش نمیرود .

بعد از این اتفاق از سربازی معاف شدی؟

بله. کارت معافیت از خدمتم تیر پارسال صادر شد.

وعدهای که از یاد رفت

پیگیریهای گزارشگران سبز از مسئولان محیط زیست به این ختم شد که هنوز برای استخدام محمد باختر، قدمی جدی برداشته نشده و قول و قرارهایی که برخی مسئولان با او گذاشتهاند در بین نامهنگاریهای اداری گم شده است. محمد حق مرادی، مدیر روابط عمومی محیطزیست کردستان دراین باره به جامجم میگوید: پیگیر کار آقای باختر هستیم، سازمان حفاظت محیطزیست به استانداری نامهای نوشته است تا به این شکل مقدمات استخدام ایشان در استانداری فراهم شودیا دستکم به محیطزیست اجازه داده شود او را استخدام کند، اما هنوز‌‌ ردیف پستی مشخصی برای ایشان در نظر گرفته نشده است.

مینا مولایی

سازمان جنگل‌ها زیر ذره بین مجلس

گزارشگران سبز از تصویب تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها در کمیسیون کشاورزی خبر می‌دهد

ساخت و ساز در اراضی ملی و توقف بخشی از برنامه‌های حفاظتی سازمان جنگل‌ها عاملی است که بحث تحقیق و تفحص از سازمان متولی عرصه‌های طبیعی کشور را بار دیگر در مجلس داغ کرده است. نمایندگان مجلس نهم هم قصد داشتتند عملکرد سازمان جنگل‌ها را مورد بررسی قرار دهد. در روزهای پایانی مجلس نهم، گزارش کمیته تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل‌ها که در آن به تخلفات زنجیره‌ای در ساختار این مجموعه اشاره شده بود، نهایی شد اما هیچ گاه نتیجه این تحقیق و تفحص قرائت نشد و حال به نظر می‌رسد اقدام نیمه کاره مجلس نهم، توسط اعضای مجلس دهم پیگیری خواهد شد.

   بررسی بحث تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور را می‌توان در لابه‌لای دستور کار این هفته مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد. شمس الله شریعت نژاد عضو کمیسیون کشاورزی در گفت وگو با خبرنگار «گزارشگران‌سبز» با بیان اینکه بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‎ها در کمیسیون کشاورزی تصویب شده است، از قرار گرفتن این خواسته اعضای کمیسیون کشاورزی در نوبت طرح، در صحن علنی مجلس خبر می‌دهد.

به گفته شریعت نژاد اگر بحث تحقیق و تفحص ازسازمان جنگل‌ها در صحن علنی مجلس رای بیاورد، قطعا کمیسیون کشاورزی به دقت عملکرد این سازمان را بررسی خواهد کرد.

او عملکرد سازمان جنگل‌ها در مباحث مربوط به حفاظت، اجرای طرح‌های جنگلداری و مدیریت منابع جنگلی، خروج دام و غیره را نیازمند بررسی بیشتر می داند و می افزاید: باید ارزیابی عملکرد این سازمان انجام شود. راه انداختن و تعطیل کردن طرح‌ها باید تابع ضوابطی باشد و این گونه نیست که به راحتی برنامه‌ها را تعطیل کنیم. (گزارش گزارشگران سبز از اجاره جنگل را اینجا بخوانید)

دلایلی برای تحقیق و تفحص

شریعت نژاد همچنین به زمین خواری‌های گسترده در ارتفاعات اطراف تهران اشاره می کند و ادامه می دهد:   توسعه ناپایدار، بی توجهی به حفظ منابع طبعی ساخت و ساز در دیزین، شمشک، اوشان و فشم و … ناشی از ضعف عملکرد سازمان جنگل‌ها است، زیرا ما همواره از حفظ کاربری اراضی سخن می‌گوییم اما شاهد ویلاسازی در اراضی ملی هستیم. اگر سازمان جنگل‌ها کوتاهی نمی‌کرد، این ساخت و سازها هم رخ نمی‌داد.(گزارش گزارشگران سبز از شرایط نامناسب جنگل را اینجا بخوانید)

این نخستین باری نیست که بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها مطرح می‌شود. در مجلس نهم هم این موضوع مطرح شده بود و کمیته تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها در مجلس شکل گرفت. در آن روزها به اعتقاد نمایندگان مجلس، علل مدیریتی، کاهش میزان جنگل، از بین رفتن مراتع، میزان واگذاری‌ها، اهداف، عملکرد، انطباق با قوانین و تعامل با وزارتخانه‌های صنعتی، تولیدی، ورزشی، میزان واردات چوب به لحاظ حفظ جنگل‌ها، آثار از بین رفتن جنگل‌ها در تخریب (به جهت سیل) مزارع و از بین رفتن خاک غنی، افزایش رانش‌ها و نحوه حفاظت از جنگل به لحاظ پایش انسانی، صنعتی و الکترونیکی محورهای تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام شده بود. اگرچه یک کمیته ویژه از اواخر سال ۹۳ کار تحقیق و تفحص را آغاز کرده بود اما تا سال ۹۵ همزمان با روزهای پایانی کار مجلس نهم هم این گزارش در مجلس قرائت نشد. در ۲۹ اردیبهشت سال ۹۵، محمد اسماعیل نیا، رئیس کمیته تحقیق وتفحص از سازمان جنگل‌ها در مجلس در گفت‌وگو با خانه ملت از تلاش برای قرائت گزارش تحقیق و تفحص انجام شده درصحن خبر داده بود.

آن طور که او گفته بود؛ اعضای کمیته تحقیق وتفحص از سازمان جنگل‌ها نتیجه این پرونده را تایید کردند اما روز ۲۷ اردیبهشت که قرار بود نتیجه پرونده در کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مورد بررسی و تایید قرار گیرد به دلیل نرسیدن اعضا به حدنصاب این کار انجام نشد.

به گفته اسماعیل نیا اعضای کمیته تحقیق و تفحص بیش از ۴۰ ساعت از گزارشات مستند فیلم تهیه کرده و گزارش آن را تقدیم هیات رئیسه مجلس خواهد کرد.

البته او این نکته را هم اضافه کرده بود که اگر قرائت گزارش تحقیق و تفحص عملیاتی نشود این مساله را می‌توان در مجلس دهم هم عملیاتی کرد به این ترتیب که نمایندگان متقاضی پیگیری پرونده تفحص از سازمان جنگل‌ها می‌توانند از اعضای کمیته تفحص در مجلس نهم برای نهایی کردن پرونده دعوت کنند تا از پیگیری‌های خود گزارشی ارایه داده و در نهایت روند قرائت آن در صحن علنی مجلس طی شود.

او همچنین از وجود تخلفات زنجیره‌ای در عملکرد سازمان جنگل‌ها خبر داده بود و بیان کرده بود: سهل‌انگاری و بی‌توجهی‌هایی در این حوزه شکل گرفته که برخی اقدامات خلاف قانون را رقم زده است به گونه‌ای که برخی از تخلفات زنجیره ای بوده و به همین سبب بررسی این پرونده تا حدودی به طول انجامید که متاسفانه این تخلفات در سایه نبود نظارت بر عملکردهای مدیریتی بود.

تکلیف بازداشت شده‌های محیط زیست را روشن کنید

نزدیک به ۸۰۰ نفر از فعالان محیط زیست و همچنین چهره‌های فرهنگی و هنری کشور با نوشتن نامه‌ای به رئیس جمهور از او خواستند که هرچه سریع‌تر تکلیف بازداشت شده‌های فعال محیط زیست را روشن کند و به حقوق آنها به عنوان بازداشتی توجه نشان دهد. در متن این نامه آمده:

«چنانچه مستحضر هستید، نزدیک به ۹۰ روز است که ۱۳ تن از کارشناسان حیات­ وحش و فعالان محیط‌زیست ایران در بازداشت نهادهای امنیتی به سر می­برند و در این میان نیز تنها چند گزارش تلویزیونی و مطبوعاتی به ذکر موارد غیر مستدل و شبهه برانگیز به‌عنوان دلایل بازداشت این افراد پرداخته است. مرتضی آریا نژاد، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، امیرحسین خالقی حمیدی، حسن راغ، سام رجبی، عارف زارع، محمد زارع، علیرضا فرهاد زاده، طاهر قدیریان، عبدالرضا کوهپایه و حمیده کاشانی دوست از بازداشت‌شدگان نهادهای امنیتی هستند.

علی­رغم مراجعه مکرر خانواده‌های بازداشت‌شدگان به نهادهای مربوطه، تاکنون پاسخ شفافی درباره اتهامات، وضعیت و محل نگهداری، همچنین سرنوشت بازداشت‌شدگان در دست نیست. برخی از بازداشت‌شدگان حداقل یک‌بار با خانواده خود ملاقات و یا تماس کوتاه تلفنی داشته‌اند، اما عبدالرضا کوهپایه تاکنون هیچ تماسی با خانواده خود نداشته و وضعیت حسن راغ، محمد زارع و عارف زارع نیز در هاله‌ای از ابهام است. مجموع‌ این شرایط و عدم امکان ملاقات حضوری و آزادانه، نقض دادرسی عادلانه و نقض اصول ۹، ۳۲ و ۳۵ قانون اساسی و مفاد قانون «احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی» مصوب مجلس شورای اسلامی و حتی قانون آیین دادرسی کیفری است.

همچنین این افراد از حق داشتن وکیل دادگستری نیز محروم هستند، که این موضوع نقض صریح اصل ۳۵ قانون اساسی است. هرچند مفاد تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری بر مبنای انتخاب وکیل از بین فهرست وکلای مورد تأیید قوه قضاییه است؛ اما حتی مطابق همین ماده نیز تا زمانی که رئیس قوه قضاییه فهرستی از این وکلا تهیه نکرده است، اجرای این تبصره عملاً غیرممکن است. بنابراین تا پیش از اعلام اسامی این وکلا، نمی‌توان حق داشتن وکیل برای متهمان را نادیده گرفت.

به‌علاوه حیرت‌آور است که تمامی فعالیت­ها و تلاش­های به‌حق جامعه محیط‌زیستی ایران در چند دهه اخیر برای آگاه­سازی افکار عمومی و مقابله با بحران آب، تغییر اقلیم، نابودی تنوع زیستی و سایر مشکلات زیست­محیطی که مستلزم ارتباط با اساتید، دانشگاه­ها و سمن­های خارجی، پایش و نمونه‌برداری از عرصه­های طبیعی با تجهیزاتی همچون دوربین­های تله­ای و نیز فعالیت تحقیقاتی و اجرایی در پروژه­های رسمی و مورد تائید سازمان حفاظت محیط‌زیست، وزارت امور خارجه و سازمان جنگل­ها و مراتع مانند پروژه منارید و یا جذب کمک مالی برای پروژه‌های حفاظتی از نهادهای دست‌اندرکار بوده، اینک مشکوک و مجرمانه تلقی شده‌اند. این در حالی است که این موارد جزو فعالیت‌ها و وظایف ذاتی هر تشکل محیط‌زیستی است و مطابق اصل پنجاهم قانون اساسی و فرمایش‌های مکرر رهبر معظم انقلاب، حفظ محیط‌زیست وظیفه‌ای بر دوش تک‌تک افراد این سرزمین است؛ لذا هیچ‌گونه اهمال در این عرصه برای تشکل‌های محیط‌زیستی کشور جایز نیست.

بدیهی است حفظ امنیت کشور و برخورد با کسانی که بخواهند مخل این امنیت شوند، بر هر چیز مقدم و مورد تأیید هر ایرانی است. اما شک و شبهه افکنی در فضای کار محیط‌زیستی و گستردن دایره شبهات و اتهامات به‌تمامی فعالیت­های رایج و مرسوم و معمول محیط‌زیستی و بازداشت­های مدت­دار بدون توضیح مستدل، تنها باعث ایجاد نگرانی و دلسرد شدن فعالان محیط‌زیست می­شود.

ازاین‌رو، امضاکنندگان این نامه که شامل اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در حوزه محیط‌زیست هستند، از جنابعالی درخواست دارند؛

اول: فعالیت‌ها و وظایف بدیهی تشکل­های مردم‌نهاد محیط‌زیستی و تحقیقات علمی در زمینه طبیعت مشکوک تلقی نشده و محدود نگردد، و فضایی امن فراهم شود تا تمامی دغدغه­مندان محیط‌زیست اعم از فعالان و محققان بتوانند به وظیفه خود عمل کنند.

دوم: در جهت تحقق حقوق متهمین زندانی، به‌منظور جلوگیری از خدشه­دار شدن حیثیت بازداشت­شدگان توسط برخی رسانه­های خاص با طرح اتهامات ثابت نشده، زمینه دادرسی شفاف و بهره­مندی آزادانه این افراد از حق داشتن وکیل دادگستری، ملاقات حضوری و تماس تلفنی با خانواده‌ها فراهم شود و دلایل بازداشت افراد نام‌برده در این نامه به‌روشنی اعلام و از وارد ساختن اتهامات ثابت نشده در رسانه­ها و فضای عمومی تا پیش از روشن شدن وضعیت آن­ها جلوگیری شود.

سوم: بعد از گذشت بیش از دو ماه از فعالیت کمیته چهارنفره تحقیق که با حکم جنابعالی برای بررسی موضوع بازداشت کارشناسان حیات‌وحش و فعالان محیط‌زیست مأموریت یافته بودند، نتایج حاصل از این بررسی به اطلاع عموم برسد.

در پایان به استناد موارد ذکرشده در این نوشتار، امضاکنندگان این نامه به‌عنوان متخصصان، کارشناسان، کنشگران و علاقه‌مندان محیط‌زیست تقاضای تسریع درروند دادرسی بازداشت‌شدگان را دارند و شهادت می­دهند: تاکنون طی حدود بیست سال فعالیت حرفه­ای بازداشت‌شدگان، جز تلاش برای خدمت به میهن و حفاظت از طبیعت این مرزوبوم، شاهد هیچ‌گونه فعالیت شبهه انگیزی از سوی ایشان نبوده­ایم.»

جان محیط‌بان حراج

زخمی شدن ۴ محیط‌بان در یک ماه گذشته از شرایط نامساعد محیط‌بانان خبر می‌دهد

سه نفر از محیط‌بانان پارک ملی دز بر اثر تیراندازی متخلفان صید ماهی مجروح شدند تا آمار محیط‌بانان مجروح امسال در حالی که حدود یک ماه از آن را پشت سر گذاشته‌ایم به چهار نفر برسد و این مساله را یادآور شود که هنوز اقدامات کافی برای حفظ جان محیط‌بانان صورت نگرفته است.

۹ روز پیش بود که خبر رسید ۱۵۰۰ جلیقه ضدگلوله میان محیط‌بانان توزیع شده است تا این تجهیزات حافظ جانشان باشد؛ اما یکی از محیط‌بانان آبادانی به گزارشگران سبز می‌گوید این جلیقه‌ها تا اهواز رسید، ولی هنوز به دست محیط‌بانان آبادانی نرسیده است.

از سوی دیگر زخمی شدن چهار محیط‌بان در نخستین ماه از سال ۹۷ نشان می‌دهد حمایت از محیط‌بانان به آن سادگی‌ها که تصور می‌شود نیست.

شاید تصویب لایحه حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان چاره کار باشد و شاید افزایش سطح آگاهی‌های جامعه بتواند خشونتی را که علیه حافظان طبیعت ایران شکل گرفته کمتر کند اما آنچه مسلم است امروز در نقطه مطلوبی قرار نداریم و تکیه صرف به توزیع تجهیزات حفاظتی نظیر جلیقه ضد گلوله نمی‌تواند جان محیط‌بانان را حفظ کند.

صبح دیروز رضا قبانچی، مهدی قاسمی و مرتضی تفاخ محیط‌بانان پارک ملی دز خوزستان در جریان درگیری مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز هدف گلوله سلاح جنگی قرار گرفتند و مجروح شدند.

این سه محیط‌بان تنها مجروحان سال جدید نبودند. ۳۰ فروردین هم محمد موحدی‌کیا، مسئول منطقه حفاظت‌شده سفیدکوه خرم‎آباد لرستان با تبر هدف حمله سه متخلف قرار گرفت.

به نظر می‌رسد حافظان طبیعت ایران، سال خونباری را در پیش رو خواهند داشت، اما آنها هنوز در انتظار تصویب قوانین حمایتی مرتبط در مجلس شورای اسلامی هستند.

جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در گفت‌وگو با ‌گزارشگران سبز از مسکوت ماندن لایحه حمایت از محیط بانان در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی خبر می‌دهد.

محبت‌خانی در پاسخ به سوال گزارشگران سبز درباره اهمیت تصویب این قانون برای حفظ جان محیط‌بانان با دلخوری می‌گوید: بارها از مجلس درخواست شده این لایحه حمایتی را به تصویب برسانند، اما فعلا این کار انجام نشده و مجلس باید پاسخگو باشد که چرا این لایحه تصویب نشده است.

او تعداد شهدا و مجروحان سال ۹۶ را ۹ مجروح و یک شهید اعلام می‌کند و ادامه می‌دهد: مجروحیت‌های سال گذشته، منجر به نقص عضو نشده است.

وقتی از فرمانده یگان حفاظت محیط‌ زیست درباره توزیع جلیقه‌های ضدگلوله و اثر آن بر حفظ سلامت محیط‌بانان سوال می‌شود، او توزیع این تجهیزات را برای حفظ جان محیط‌بانان بسیار موثر می‌داند.

آموزش، بهتر از جلیقه ضدگلوله

شغل محیط‌بانی، شغلی توام با عشق است. گاهی محیط‌بانانی که حتی در تعطیلات هستند، در برخورد با متخلفان نمی‌توانند سکوت کنند و به آنها تذکر می‌دهند مانع بروز تخلف در محیط‌زیست شوند و گاهی این تذکرات هم منجر به بروز حادثه برای محیط‌بانان شده است.

اما فرمانده یگان حفاظت محیط‌ زیست می‌گوید: محیط‌بانان نباید خارج از شیفت با متخلفان درگیر شوند. برخورد با آنها وظیفه افرادی است که در حال خدمت هستند‌.

او می‌گوید: جلیقه ضدگلوله به تعداد محیط‌بانانی که در شیفت هستند، تهیه شده و افرادی که شیفت آنها به اتمام می‌رسد، باید این جلیقه‌ها را به نفر بعدی تحویل دهند.

آن طور که محبت‌خانی می‌گوید این جلیقه‌ها در سراسر کشور توزیع شده است، اما هادی جلالی محیط‌بان آبادانی از درگیری با شکارچیان متخلف ۹۶ ساچمه در بدن دارد، در گفت‌وگو با گزارشگران سبز عنوان می‌کند: جلیقه ضدگلوله هنوز به دست ما نرسیده است؛ اما شنیده‌ام در بین اهوازی‌ها توزیع شده است.

به گفته او جلیقه ضدگلوله در حفظ جان محیط‌بانان اثر دارد اما آموزش، بهتر از این جلیقه‌هاست و بهتر است برای آموزش شکارچیان نیز مانند محیط‌‌بانان وقت گذاشت.

در کمیسیون خاک می‌خورد

اگرچه آموزش و افزایش سطح آگاهی در بهبود شرایط محیط‌بانان بی‌تاثیر نیست، اما وجود قانون مناسب برای حمایت از محیط‌بانان را هم نباید از نظر دور داشت.

این قانون به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب است.

از جلال محمودزاده، نایب‌رئیس اول کمیسیون کشاورزی درباره دلایل مطرح نشدن لایحه حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان در صحن علنی مجلس سوال می‌کنیم.

او به گزارشگران سبز می‌گوید: ما سال گذشته لایحه را در کمیسیون کشاورزی تصویب کردیم، اما کمیسیون تخصصی بررسی نهایی این لایحه، کمیسیون قضایی است. متاسفانه این کمیسیون، لایحه را در نوبت بررسی قرار داده است، در حالی که با توجه به اهمیت موضوع، باید این لایحه را در اولویت قرار می‌داد.

او ادامه می‌دهد: با توجه به وضعیت حاد پرسنل محیط زیست و منابع طبیعی و با توجه به این که در حال حاضر تعداد پرسنل منابع طبیعی و محیط زیست اندک است و بیشتر پست‌های سازمانی در این دو مجموعه خالی است، همچنین تعداد نیروهای موجود جوابگوی حفاظت از عرصه گسترده محیط زیست و منابع طبیعی کشور نیست، در لایحه حمایت از محیط بانان و جنگلبانان علاوه بر فراهم کردن شرایط جذب نیروی جدید، بحث تامین جانی این نیروها نیز مد نظر قرار گرفت.

به گفته محمودزاده افزایش حقوق، بهبود حق ماموریت همچنین بحث جانباز و شهید محسوب شدن محیط‌بانان و جنگلبانان در این لایحه دیده شده است.

آن طور که او می‌گوید باید کمیسیون قضایی مجلس، موضوع تصویب این لایحه را پیگیری کند تا پس از تصویب در صحن علنی مجلس، لایحه به سراسر کشور ابلاغ شود.

لیلا مرگن

به زمین پلاستیکی نزدیک می‌شوید!

دوم اردیبهشت دیگری رسید تا باز هم حفاظت از زمین را پاس بداریم. مردم سراسر جهان در ۲۲ آوریل، به داشتن زمین پاک توجه می‌کنند. این بار سازمان ملل، شعار پایان آلودگی پلاستیکی را برای روز جهانی زمین پاک – که با هدف جلب توجه مردم به جلوگیری از تخریب زمین و راهکارهای حفاظت از آن تعریف شده – انتخاب کرده است.
در ایران هم شعار «نه به کیسه‌های پلاستیکی» برای این روز جهانی برگزیده شده است. چرا که ما ایرانیان هم بی‌رویه از کیسه‌های پلاستیکی استفاده می‌کنیم و همین رفتار غلط، منجر شده سراسر ایران به تصرف کوه‌هایی از کیسه‌های پلاستیکی درآید. حاشیه جاده‌ها با بقایای زباله‌های پلاستیکی ما فرش شود و نفس گیاهان و جانوران این سرزمین، به دلیل این رفتار غلط ما تنگ شود. روز جهانی زمین پاک به ما یادآوری می‌کند باید با سرزمین خود و سایر زیستمندان این کره خاکی، مهربان‌تر باشیم.

آلودگی‌های پلاستیکی کره زمین به نقاط خطرناکی نزدیک می‌شودهمین روزهاست که ساکنان زمین در انبوهی از زباله‌های پلاستیکی غرق شوندبخش‌هایی از اقیانوس آرام توسط پلاستیک‌ها اشغال شده و ردپای این ماده دست ساز بشر که به شیوه شیمیایی از زغال سنگ، گاز طبیعی، سنگ آهک، نفت، نمک و آب به دست می‌آید در اقیانوس منجمد شمالی هم پیدا شده استافزایش حجم زباله‌های پلاستیکی معضلی جهانی استبه همین دلیل سازمان ملل شعار روز جهانی زمین ۲۰۱۸ را پایان آلودگی پلاستیکی اعلام کرده استدر ایران هم این روز با شعار نه به کیسه‌های پلاستیکی برگزار می‌شود تا شاید فرصتی باشد مردم بیشتر به سنت‌های گذشته خود باز گردند و به جای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی یکبار مصرف، زنبیل‌ها را برای خرید همراه داشته باشند تا سرانه مصرف پلاستیک در ایران کاهش یابد.

اما آیا بشر باید در انتظار پیشرفت فناوری برای حل معضل پلاستیک باشد یا این که ناگزیر به تغییر رویکردهای خود استسعید متصدی، معاون پیشین محیط‌های انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره به‌ گزارشگران سبز می‌گوید: بشر برای داشتن محیط زیستی سالم‌تر باید رویکردهای خود را تغییر دهد، زیرا پلاستیک صدها سال تجزیه نمی‌شوند و این ترکیبات زایایی خاک سرزمین را از بین می‌برند.

او ادامه می‌دهد: پلاستیک‌هایی که به طرز بی‌رویه‌ای مصرف و رها می‌شود، اگر به قطعات ریزتری تبدیل شوند، ممکن است وارد چرخه زندگی ما بشوند و سلامت ما را دچار اشکال کنندنمونه آن را در اقیانوس‌ها و دریاها می‌بینیم که قطعات ریز پلاستیک وارد بدن آبزیان و در نهایت انسان می‌شوند.

اصلاح فرهنگ، ضروری است

پلاستیک‌هایی که به گفته متصدی تبدیل شدن آنها به قطعات ریز سلامت انسان را به خطر می‌اندازد چطور تا این حد مورد اقبال عمومی استچرا مردم هیچ گاه به تبعات مصرف پلاستیک فکر نمی‎کنند و مصرف این ماده در ایران تا این حد بالاستهومان لیاقتی، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در این باره  می‌گوید: تولید پلاستیک رابطه مستقیم با فرهنگ مصرف ما داردباید این مساله اصلاح و زمینه‌هایی ایجاد شود که از لحاظ اقتصادی استفاده از پلاستیک برای مردم به‌صرفه نباشد.

او عنوان می‌کند: در اروپا برای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی، مالیات خاصی وضع شده است؛ بنابراین در درجه اول باید فرهنگسازی انجام دهیم و در مرحله بعد، اهرم‌های اقتصادی درست برای کمتر مصرف کردن پلاستیک به کار گرفته شود.

لیاقتی درباره اهرم‌های اقتصادی که می‌توان برای کنترل مصرف به کار گرفت، چنین می‌گوید: باید اعلام شود کسی که کیسه پلاستیکی استفاده می‌کند به یک طریق اقتصادی شامل مالیات، جریمه یا هرچیزی که نام آن را می‌گذاریم، هزینه تحمیلی مصرف این ماده به طبیعت را پرداخت کنداین مساله بتدریج باعث تغییر رفتار مردم می‌شود، زیرا مردم نمی‌دانند این پلاستیک باعث بسیاری از مشکلات روی کره زمین می‌شود، بخصوص در کشور ما مصرف بیش از حد پلاستیک مشکلات عدیده‌ای به‌وجود می‌آوردما در ایران با مصرف بیش از حد پلاستیک مرتب کوه‌های پلاستیک ایجاد می‌کنیم.تجزیه پلاستیک چند صد سال طول می‌کشد و باقی ماندن این مواد در طبیعت برای حیات کره زمین مشکل ایجاد می‌کند.

به اعتقاد او اقداماتی در ایران برای کاهش مصرف پلاستیک انجام شده است، اما این اقدامات کافی نبوده است.

دسترسی راحت، اما مرگبار

آمارهای مختلفی درباره میزان مصرف پلاستیک در ایران اعلام می‌شودبرخی ایران را جزو ده کشور اول مصرف‌کننده پلاستیک به عنوان ترکیبی دیر تجزیه‌پذیر می‌دانند و گروهی هم مصرف کیسه پلاستیکی هر خانوار ایرانی را روزانه بین پنج تا هفت کیسه پلاستیکی اعلام می‌کنندسعید متصدی، معاون پیشین محیط زیست انسانی نیز تاکید می‌کند ایران بیشتر از سایر کشورهای جهان پلاستیک مصرف می‌کندهمچنین ۵۰ درصد کیسه‌های پلاستیکی که در اختیار افراد قرار می‌گیرد یکبار مصرف هستند.

او می‌گوید: گاهی مصرف پلاستیک اجتناب‌ناپذیر است اما امروز، ایران درگیر بلایی به نام مصرف بی‌رویه کیسه پلاستیکی استزیرا در کشور به طرز وحشتناکی از پلاستیک و محصولات یکبار مصرف در منازل و هنگام مهمانی‌ها استفاده می‌شود که این رفتار با سنت، فرهنگ و اصول حفاظت محیط زیست سازگاری ندارد.

متصدی درباره دلایل مصرف پلاستیک در ایران بیان می‌کند: گاهی نبود آگاهی مردم و این‌که نمی‌دانند مصرف این ترکیبات چه زیان‌هایی دارد، سبب می‌شود مردم بیش از حد پلاستیک مصرف کنندبرای حل این مشکل باید به سمت فرهنگسازی حرکت کنیم تا نگرش مردم اصلاح شودما با کمبود منابعی نظیر آب و خاک روبه‌رو هستیم و مصرف بیش از حد زباله به آلودگی این منابع منتهی می‌شود.

او سهولت دسترسی به مواد و کیسه‌های پلاستیکی را عامل دیگری می‌داند که منجر به مصرف بیش از حد شده است.به اعتقاد معاون سابق محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست امروز در فروشگاه‌های بزرگ کیسه پلاستیکی رایگان در اختیار مردم قرار می‌گیردیک خرید کوچک مثل یک بسته آدامس به جای انتقال به کیف و جیب افراد در کیسه‌های پلاستیکی قرار داده می‌شود و این مساله مصرف کیسه پلاستیک را افزایش می‌دهددر حالی که باید عرضه کیسه‌های پلاستیکی تابع شرایط بازار و قیمت شود و هر کسی کیسه پلاستیکی استفاده می‌کند، بهای مستقیم آن را بپردازد.

آن طور که متصدی می‌گوید بهای غیر‌مستقیم مصرف پلاستیک برای طبیعت بسیار زیاد است، زیرا رها شدن پلاستیک خسارات زیادی به طبیعت وارد می‌کند، به همین دلیل نباید پلاستیک را رایگان توزیع کنیم.این درحالی است که حتی برخی کشورهای آفریقایی هم مصرف پلاستیک را منع کرده‌انداگرچه نمی‌توانیم مصرف پلاستیک را به صفر برسانیم، اما می‌توانیم آن را مدیریت کنیم و به حداقل برسانیم.

معاون پیشین سازمان حفاظت محیط زیست عنوان می‌کند: دولت قطعا باید در زمینه منع مصرف کیسه پلاستیکی و کاهش مصرف آن مصوباتی داشته باشدقطعا باید ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی و غیر دولتی ابتدا این محصولات را منع کنند و استفاده از آن را به حداقل برساننددر هر فروشگاهی بخصوص فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ، مصرف پلاستیک را مدیریت کنند تا شاهد مصرف معقول و بهینه آن باشیم و محیط زیست سالمی داشته باشیم.

همه ساکنان زمین در زمینه مصرف پلاستیک مسئول هستندزیرا پلاستیک‌هایی که ما دور می‌اندازیم ممکن است از سوی دیگر کره زمین و دستگاه گوارش نهنگ‌هایی سر دربیاورد که فقط تعداد اندکی از آنها در اقیانوس‌ها مانده است.کسی چه می‌داند، شاید یک گرم از ۲۹ کیلوگرم پلاستیکی که از درون لاشه یک قطعه نهنگ عنبر سواحل جنوبی اسپانیا در ماه فوریه امسال کشف شد، همان پلاستیکی باشد که من و شما در طبیعت رها کرده‌ایم.


لیلا مرگن

یوز ایرانی از تیم ملی خط می‌خورد!

یوزپلنگ‌ها می‌دوند، اما رو به انقراض؛ این واقعیت تلخی است که نمی‌شود هیچ کجا پنهانش کرد. مدت هاست بجز خطر انقراض چیزی با یوزپلنگ‌ها نمی‌دود، هرچه هست خبر زوال این گونه است که تکرار می‌شود.

در تازه‌ترین اتفاق نیز زمزمه‌های حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی فوتبال خبرساز شده است، اتفاقی که حدود چهار سال پیش با تلاش دوستداران محیط‌زیست و حیات وحش عملی شد، اما این روزها از فدراسیون فوتبال خبر می‌رسد که قرار است یوزپلنگ از تیم ملی خط بخورد.

هرچند مدیرکل تنوع زیستی و حیات‌وحش سازمان حفاظت محیط‌زیست گفته که می‌خواهد امروز در نامه‌ای به فدراسیون فوتبال موضوع حذف تصویر یوز آسیایی از پیراهن تیم ملی را پیگیری کند، اما به نظر نمی‌رسد این بار نیز به قول معروف آبی از پیگیری‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست گرم شود، چراکه اگر حفظ این گونه اولویت این سازمان بود، شرایط یوزپلنگ‌ها نباید اینقدر بحرانی می‌شد.

درباره علت حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی نیز حرف بسیار است، برخی می‌گویند حامی مالی تیم ملی که قرار است لوگویش روی پیراهن تیم نقش ببندد مخالف همراه شدن با یوزپلنگ‌هاست. هرچند عده‌ای این دلیل را مطرح می‌کنند، اما صفی‌ا… فغان‌پور، مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال نیز چند روز پیش دراین باره به خبرگزاری میزان گفته بود «یوزپلنگ ایرانی به خاطر مشکلاتی که در فناوری به کار برده شده در لباس ایجاد می‌کند و عملا جلوی محفظه‌های لباس را می‌گیرد در طرح لباس تیم ملی در جام جهانی این بار جایی نخواهد داشت.»

دلیل حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی هرچه باشد، به نفع محیط‌زیست و حیات‌وحش کشورمان نیست و با حذف آن باید منتظر اتفاق‌های ناگوار‌تری برای محیط‌زیست بود، زیرا درحالی که با تلاش‌های فعالان محیط‌زیست اهمیت حفظ این گونه و خطراتی که آن را تهدید می‌کند به گوش خیلی‌ها رسیده اما هنوز هستند افرادی که خواسته یا ناخواسته بر خطر انقراض این گونه دامن می‌زنند، حتی افرادی مانند رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست که در اولین نشست خبری‌اش ادعا کرد نباید آب را قربانی مساله‌ای جزئی‌تر مانند یوزپلنگ کرد.

حال یوزپلنگ‌ها بهتر نمی‌شود، چون هیچ وقت تلاش دستگاه‌های مسئول و دوستداران محیط‌زیست از معرفی این گونه فراتر نرفته است بنابراین برای حفظ این گونه ارزشمند باید حفظ زیستگاهش در اولویت قرار گیرد و مسئولان مجوز ساخت هیچ جاده و معدنی را در زیستگاه یوزپلنگ‌ها صادر نکنند و برای بهبود این شرایط دستور خروج دام را از زیستگاه‌های این یار خط خورده از تیم ملی صادر کنند.

مهدی آیینی

بالا