آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : منابع طبیعی (برگ 13)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : منابع طبیعی

اشتراک به خبردهی

پاک،‌وعده بود

گزارشی درباره «روز هوای پاک» که برای آن وعده‌های زیادی داده شده است
امروز روزهوای پاک است؛ روزی که اگر باد و باران کمک نمی‌کرد، مثل چند سال پیش باید دست‌کم برای گروه‌های حساس ناسالم اعلام می‌شد، چراکه هنوز کاهش آلودگی هوا و محیط‌زیست برای بسیاری از مدیران اولویت ندارد. آنها ترجیح می‌دهند مسائل را در کوتاه مدت بررسی کنند. به همین دلیل بیشتر مواقع طرح‌های کاهش آلودگی هوا به فصل‌های سرد محدود شده یا به دلایل مشکلات اقتصادی کنار گذاشته می‌شود؛ برای نمونه می‌توان به از رده خارج کردن خودروهای فرسوده اشاره کرد یا از این نوشت که سن فرسودگی خودروها را افزایش داده‌اند.

بخشی‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬را‭ ‬باید‭ ‬به‭ ‬پای‭ ‬شرایط‭ ‬طبیعی‭ ‬گذاشت؛‭ ‬شرایطی‭ ‬مانند‭ ‬تغییر‭ ‬اقلیم‭ ‬که‭ ‬سبب‭ ‬افزایش‭ ‬ریزگرد‌ها‭ ‬می‌شود،‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬میان‭ ‬انسان‌ها‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬طبیعت‭ ‬به‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬دامن‭ ‬می‌زنند‭. ‬به‭ ‬همین‭ ‬دلیل‭ ‬عامل‭ ‬انسانی‭ ‬سبب‭ ‬افزایش‭ ‬منوکسید‭ ‬کربن،‭ ‬ازن،‭ ‬دی‌اکسید‭ ‬نیتروژن،‭ ‬دی‌اکسید‭ ‬کربن‭ ‬و‭ ‬ذرات‭ ‬معلق‭ ‬کمتر‭ ‬از‭ ‬۵/۲‭ ‬میکرون‭ ‬است‭.‬

نواب‭ ‬حسینی‭ ‬منش،‭ ‬مدیرعامل‭ ‬ستاد‭ ‬معاینه‭ ‬فنی‭ ‬خودروهای‭ ‬تهران‭ ‬درباره‭ ‬علت‭ ‬اصلی‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬کلانشهرها‭ ‬به‭ ‬جام‌جم‭ ‬می‌گوید‭: ‬خودروهایی‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬سوخت‭ ‬فسیلی‭ ‬استفاده‭ ‬می‌کنند،‭ ‬بیشترین‭ ‬سهم-حدود۷۰درصد-‭ ‬را‌ ‬دارند‭. ‬آن‌طور‭ ‬که‭ ‬او‭ ‬می‌گوید‭ ‬خودروها‭ ‬بزرگ‌ترین‭ ‬تولید‌کننده‭ ‬منوکسید‭ ‬کربن‭ ‬هستند‭ ‬و‭ ‬خودروهای‭ ‬دیزلی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شهرها‭ ‬تردد‭ ‬می‌کنند‭ ‬بیشترین‭ ‬سهم‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬تولید‭ ‬ذرات‭ ‬معلق‭ ‬دارند‭ ‬که‭ ‬حدود‭ ‬۵۵درصد‭ ‬برآورد‭ ‬می‌شود‭.‬‌

بیشتر‭ ‬کارشناسان‭ ‬تاکید‭ ‬می‌کنند‭ ‬سوخت‭ ‬نامناسب‭ ‬سبب‭ ‬افزایش‭ ‬آلایندگی‭ ‬خودروهای‭ ‬دیزلی‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬هرچه‭ ‬میزان‭ ‬گوگرد‭ ‬در‭ ‬سوخت‭ ‬بیشتر‭ ‬باشد‭ ‬آنها‭ ‬هوا‭ ‬را‭ ‬بیشتر‭ ‬آلوده‭ ‬می‌کنند‭.‬

وعده‭ ‬سوخت‭ ‬پاک

سوخت‭ ‬پاک،‭ ‬یکی‭ ‬از‭ ‬وعده‌هایی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬دولت‌ها‭ ‬همواره‭ ‬با‭ ‬آلوده‭ ‬شدن‭ ‬هوا‭ ‬مطرح‭ ‬می‌کنند‭. ‬در‭ ‬این‭ ‬مواقع‭ ‬مدیران‭ ‬تاکید‭ ‬می‌کنند‭ ‬کیفیت‭ ‬سوخت‭ ‬را‭ ‬بهبود‭ ‬می‌بخشند‭ ‬و‭ ‬مانع‭ ‬می‌شوند‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬روزهای‭ ‬سرد‭ ‬سال،‭ ‬نیروگاه‌ها‭ ‬از‭ ‬سوخت‭ ‬مازوت‭ ‬استفاده‭ ‬کنند‭. ‬درحالی‭ ‬که‭ ‬مدیرکل‭ ‬دفتر‭ ‬پایش‭ ‬فراگیر‭ ‬سازمان‭ ‬حفاظت‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬از‭ ‬افت‭ ‬کیفیت‭ ‬سوخت‭ ‬گلایه‭ ‬دارد،‭ ‬شینا‭ ‬انصاری‭ ‬با‭ ‬انتقاد‭ ‬از‭ ‬عملکرد‭ ‬وزارت‭ ‬نفت‭ ‬در‭ ‬پایش‌های‭ ‬مشترک‭ ‬از‭ ‬کیفیت‭ ‬گازوئیل‭ ‬به‭ ‬ایسنا‭ ‬می‌گوید‭: ‬آنالیز‭ ‬نمونه‌های‭ ‬گازوئیل‭ ‬در‭ ‬پاییز‭ ‬امسال‭ ‬نشان‭ ‬می‌دهد‭ ‬محتوای‭ ‬گوگرد‭ ‬تنها‭ ‬در‭ ‬۳۹‭ ‬درصد‭ ‬نمونه‌ها‭ ‬در‭ ‬حد‭ ‬مجاز‭ ‬و‭ ‬۶۱درصد‭ ‬باقی‭ ‬نمونه‌ها‭ ‬بالاتر‭ ‬از‭ ‬حد‭ ‬مجاز‭ ‬استاندارد‭ ‬یورو‭ ‬۴‭ ‬بوده‭ ‬است‭.‬

او‭ ‬با‭ ‬اشاره‭ ‬به‭ ‬این‌که‭ ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬ماده‭ ‬۱۸‭ ‬اقانون‭ ‬هوای‭ ‬پاکب،‭ ‬وزارت‭ ‬نفت‭ ‬مکلف‭ ‬است‭ ‬تا‭ ‬سه‭ ‬سال‭ ‬پس‭ ‬از‭ ‬لازم‌الاجرا‭ ‬شدن‭ ‬این‭ ‬قانون،‭ ‬سوخت‭ ‬تولیدی‭ ‬کشور‭ ‬شامل‭ ‬بنزین،‭ ‬نفت‭ ‬گاز،‭ ‬نفت‭ ‬کوره‭ ‬و‭ ‬نفت‭ ‬سفید‭ ‬را‭ ‬مطابق‭ ‬با‭ ‬استاندارد‭ ‬ملی‭ ‬عرضه‭ ‬کند،‭ ‬می‌افزاید‭: ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬این‭ ‬ماده‭ ‬از‭ ‬قانون‭ ‬هوای‭ ‬پاک،‭ ‬سازمان‭ ‬حفاظت‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬نیز‭ ‬موظف‭ ‬است‭ ‬از‭ ‬تولید‭ ‬سوخت‭ ‬غیراستاندارد‭ ‬جلوگیری‭ ‬کند‭. ‬همچنین‭ ‬برای‭ ‬سازمان‭ ‬ملی‭ ‬استاندارد‭ ‬نیز‭ ‬تکلیف‭ ‬شده‭ ‬است‭ ‬از‭ ‬واردات‭ ‬سوخت‭ ‬فاقد‭ ‬استاندارد‭ ‬ملی‭ ‬جلوگیری‭ ‬به‭ ‬عمل‭ ‬آورد‭. ‬وزارت‭ ‬نفت،‭ ‬سازمان‭ ‬ملی‭ ‬استاندارد‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬سازمان‭ ‬حفاظت‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬مکلف‭ ‬هستند‭ ‬گزارش‭ ‬عملکرد‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬مورد‭ ‬سوخت‭ ‬استاندارد‭ ‬و‭ ‬اجرای‭ ‬ماده‭ ‬۱۸‭ ‬قانون‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬هر‭ ‬شش‭ ‬ماه‭ ‬یک‭ ‬بار‭ ‬منتشر‭ ‬کنند‭.‬

وعده‭ ‬خودروی‭ ‬پاک

مساله‭ ‬دیگری‭ ‬که‭ ‬باید‭ ‬به‭ ‬آن‭ ‬توجه‭ ‬داشت‭ ‬کیفیت‭ ‬خودروهایی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬کشور‭ ‬تولید‭ ‬می‌شود‭. ‬سوانح‭ ‬ترافیکی‭ ‬هرسال‭ ‬به‭ ‬طور‭ ‬میانگین‭ ‬جان‭ ‬۱۷هزارنفر‭ ‬را‭ ‬درجاده‌های‭ ‬کشور‭ ‬می‌گیرد‭. ‬دراین‭ ‬میان‭ ‬ایمن‭ ‬نبودن‭ ‬خودروها‭ ‬سهم‭ ‬عمده‌ای‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬قتل‭ ‬عام‭ ‬دارد‭. ‬نباید‭ ‬فراموش‭ ‬کرد‭ ‬کیفیت‭ ‬پایین‭ ‬خودروها‭ ‬نیز‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬شهروندان‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬مرگ‭ ‬تدریجی‭ ‬دچار‭ ‬می‌کند‭.‬

مدیرعامل‭ ‬ستاد‭ ‬معاینه‭ ‬فنی‭ ‬خودروهای‭ ‬تهران‭ ‬با‭ ‬اشاره‭ ‬به‭ ‬کیفیت‭ ‬نامناسب‭ ‬خودروها‭ ‬می‌گوید‭: ‬کیفیت‭ ‬نامناسب‭ ‬خودروها‭ ‬سبب‭ ‬شده‭ ‬هرچه‭ ‬استاندارد‭ ‬سوخت‭ ‬نیز‭ ‬افزایش‭ ‬یابد،‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬کاهش‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬نقش‭ ‬زیادی‭ ‬نداشته‭ ‬باشد،‭ ‬هیدروکربن‭ ‬یا‭ ‬بنزین‭ ‬نسوخته‭ ‬خارج‭ ‬شده‭ ‬از‭ ‬اگزوز‭ ‬خودروها‭ ‬به‭ ‬افزایش‭ ‬ذرات‭ ‬معلق‭ ‬کمتر‭ ‬از۵/۲‭ ‬میکرون‭ ‬دامن‭ ‬می‌زند‭.‬

فرسوده‭ ‬بمان

‭ ‬کیفیت‭ ‬پایین‭ ‬خودرو‌ها‭ ‬به‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬کلانشهرهای‭ ‬کشور‭ ‬دامن‭ ‬می‌زند،‭ ‬اما‭ ‬تلاش‭ ‬مسؤولان‭ ‬تاکنون‭ ‬برای‭ ‬بهبود‭ ‬کیفیت‭ ‬خودروها‭ ‬از‭ ‬وعده‭ ‬فراتر‭ ‬نرفته‭ ‬است‭. ‬این‭ ‬درحالی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تصمیم‭ ‬نامناسب‭ ‬به‭ ‬بدتر‭ ‬شدن‭ ‬شرایط‭ ‬نیز‭ ‬منجر‭ ‬شده،‭ ‬برای‭ ‬نمونه‭ ‬می‌توان‭ ‬به‭ ‬افزایش‭ ‬سن‭ ‬فرسودگی‭ ‬خودروها‭ ‬اشاره‭ ‬کرد‭. ‬سن‭ ‬فرسودگی‭ ‬خودروهای‭ ‬سنگین‭ ‬هشت‭ ‬سال‭ ‬بود،‭ ‬اما‭ ‬به‭ ‬ده‭ ‬سال‭ ‬افزایش‭ ‬یافته‭ ‬و‭ ‬جالب‭ ‬این‌که‭ ‬اگر‭ ‬این‭ ‬خودرو‭ ‬گاز‭ ‬سوز‭ ‬باشد‭ ‬تا‭ ‬۱۲‭ ‬سال‭ ‬نیز‭ ‬می‌تواند‭ ‬در‭ ‬شهر‭ ‬تردد‭ ‬کند‭.‬

برخی‭ ‬مدیران‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬بهانه‭ ‬که‭ ‬اعتبارات‭ ‬لازم‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬ا‭ ‬ختیار‭ ‬ندارند‭ ‬چنین‭ ‬تصمیماتی‭ ‬می‌گیرند‭. ‬نمونه‭ ‬دیگر‭ ‬این‭ ‬تصمیم‌های‭ ‬خاکستری،‭ ‬واردات‭ ‬اتوبوس‭ ‬دسته‭ ‬دوم‭ ‬برای‭ ‬کلانشهر‭ ‬تهران‭ ‬است؛‭ ‬درحالی‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬مدیریت‭ ‬مناسب‭ ‬و‭ ‬تغییر‭ ‬در‭ ‬اولویت‌ها‭ ‬می‌توان‭ ‬برای‭ ‬کلانشهری‭ ‬مانند‭ ‬تهران‭ ‬اتوبوس‭ ‬نو‭ ‬تهیه‭ ‬کرد‭.‬

افزودن‭ ‬به‭ ‬خودروهای‭ ‬فرسوده‭ ‬پایتخت‭ ‬که‭ ‬این‭ ‬روزها‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬۱۵۰هزار‭ ‬خودروی‭ ‬فرسوده‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬تردد‭ ‬می‌کنند،‭ ‬چیزی‭ ‬جز‭ ‬دامن‌زدن‭ ‬به‭ ‬مرگ‭ ‬تدریجی‭ ‬شهروندان‭ ‬نیست‭.‬

نوسازی‭ ‬ناوگان‌حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬جاده‌ای

‭ ‬یکی‌‭ ‬دیگر‭ ‬از‭ ‬طرح‌هایی‭ ‬که‭ ‬حسن‭ ‬روحانی‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬رونمایی‭ ‬کرد‭ ‬اجرای‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬جاده‌ای‭ ‬بود‭. ‬طرحی‭ ‬که‭ ‬آن‭ ‬زمان‭ ‬اشاه‭ ‬کلیدب‭ ‬روحانی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬معضلات‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬ایران‭ ‬نامیده‭ ‬شد‭.‬‌‭ ‬سال‭ ‬گذشته‭ ‬او‭ ‬اعلام‭ ‬کردامید‭ ‬ما‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تا‭ ‬سه‭ ‬سال‭ ‬آینده‭ ‬کل‭ ‬اتوبوس‌ها،‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬و‭ ‬کامیونت‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬جاده‌های‭ ‬کشور‭ ‬حذف‭ ‬و‭ ‬ناوگان‭ ‬جدیدی‭ ‬را‭ ‬جایگزین‭ ‬کنیم‭. ‬براساس‭ ‬این‭ ‬طرح،‭ ‬قرار‭ ‬بود‭ ‬هر‭ ‬سال،‭ ‬۷۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‭ ‬جایگزین‭ ‬۲۳۰‭ ‬تا‭ ‬۲۴۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬کشور‭ ‬شود‭. ‬به‭ ‬این‭ ‬ترتیب،‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خودروسازی‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬را‭ ‬شروع‭ ‬کردند‭ ‬و‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬صاحبان‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬هم‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬کردند‭. ‬طرح‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬همان‭ ‬ماه‌های‭ ‬اول‭ ‬شروع،‭ ‬به‭ ‬مشکل‭ ‬برخورد‭. ‬افزایش‭ ‬نرخ‭ ‬ارز،‭ ‬اعمال‭ ‬تحریم‌های‭ ‬بین‌المللی‭ ‬علیه‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬کمبود‭ ‬قطعات‭ ‬برای‭ ‬ساخت‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬مشکلاتی‭ ‬ایجاد‭ ‬کرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬اعتصاب‌های‭ ‬گسترده‭ ‬کردند‭. ‬وعده‭ ‬و‭ ‬وعیدها‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬وام‌دهی،‭ ‬رایزنی‌ها‭ ‬با‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خارجی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬پیشنهاد‭ ‬تسهیلات‭ ‬جدید‭ ‬مشکلات‭ ‬را‭ ‬رفع‭ ‬نکرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬سخت‭ ‬اقتصادی‭ ‬با‭ ‬رویای‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬کامیون‭ ‬نو‭ ‬کامیونشان‭ ‬را‭ ‬فروخته‭ ‬بودند،‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‌شان‭ ‬دوچندان‭ ‬شد‭. ‬درنهایت‭ ‬در‭ ‬نیمه‭ ‬طرح،‭ ‬مدیرعامل‭ ‬شرکت‭ ‬تغییر‭ ‬کرد‭ ‬و‭ ‬قول‭ ‬و‭ ‬قرارها‭ ‬برای‭ ‬تحویل‭ ‬به‭ ‬موقع‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬هم‭ ‬بیشتر‭ ‬شد‭. ‬بیکاری،‭ ‬افزایش‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‭ ‬و‭ ‬معضلات‭ ‬اجتماعی‭ ‬تنها‭ ‬دستاورد‭ ‬طرحی‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬هدف‭ ‬از‭ ‬بین‭ ‬بردن‭ ‬ریشه‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا،‭ ‬جامعه‭ ‬رانندگان‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬را‭ ‬هدف‭ ‬قرار‭ ‬داده‭ ‬بود‭. ‬بعد‭ ‬از‭ ‬گذشت‭ ‬نزدیک‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬سال،‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬در‭ ‬هاله‌ای‭ ‬از‭ ‬ابهام‭ ‬باقی‭ ‬مانده‭ ‬است؛‭ ‬رانندگانی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬شرکت‭ ‬کرده‌اند،‭ ‬هر‭ ‬روز‭ ‬تجمع‭ ‬می‌کنند‭ ‬تا‭ ‬کسی‭ ‬صدای‭ ‬حق‌خواهی‌شان‭ ‬را‭ ‬بشنود‭.‬

نوسازی‭ ‬ناوگان‌حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬جاده‌ای
‭ ‬یکی‌‭ ‬دیگر‭ ‬از‭ ‬طرح‌هایی‭ ‬که‭ ‬حسن‭ ‬روحانی‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬رونمایی‭ ‬کرد‭ ‬اجرای‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬جاده‌ای‭ ‬بود‭. ‬طرحی‭ ‬که‭ ‬آن‭ ‬زمان‭ ‬اشاه‭ ‬کلیدب‭ ‬روحانی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬معضلات‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬ایران‭ ‬نامیده‭ ‬شد‭.‬‌‭ ‬سال‭ ‬گذشته‭ ‬او‭ ‬اعلام‭ ‬کردامید‭ ‬ما‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تا‭ ‬سه‭ ‬سال‭ ‬آینده‭ ‬کل‭ ‬اتوبوس‌ها،‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬و‭ ‬کامیونت‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬جاده‌های‭ ‬کشور‭ ‬حذف‭ ‬و‭ ‬ناوگان‭ ‬جدیدی‭ ‬را‭ ‬جایگزین‭ ‬کنیم‭. ‬براساس‭ ‬این‭ ‬طرح،‭ ‬قرار‭ ‬بود‭ ‬هر‭ ‬سال،‭ ‬۷۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‭ ‬جایگزین‭ ‬۲۳۰‭ ‬تا‭ ‬۲۴۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬کشور‭ ‬شود‭. ‬به‭ ‬این‭ ‬ترتیب،‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خودروسازی‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬را‭ ‬شروع‭ ‬کردند‭ ‬و‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬صاحبان‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬هم‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬کردند‭. ‬طرح‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬همان‭ ‬ماه‌های‭ ‬اول‭ ‬شروع،‭ ‬به‭ ‬مشکل‭ ‬برخورد‭. ‬افزایش‭ ‬نرخ‭ ‬ارز،‭ ‬اعمال‭ ‬تحریم‌های‭ ‬بین‌المللی‭ ‬علیه‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬کمبود‭ ‬قطعات‭ ‬برای‭ ‬ساخت‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬مشکلاتی‭ ‬ایجاد‭ ‬کرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬اعتصاب‌های‭ ‬گسترده‭ ‬کردند‭. ‬وعده‭ ‬و‭ ‬وعیدها‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬وام‌دهی،‭ ‬رایزنی‌ها‭ ‬با‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خارجی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬پیشنهاد‭ ‬تسهیلات‭ ‬جدید‭ ‬مشکلات‭ ‬را‭ ‬رفع‭ ‬نکرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬سخت‭ ‬اقتصادی‭ ‬با‭ ‬رویای‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬کامیون‭ ‬نو‭ ‬کامیونشان‭ ‬را‭ ‬فروخته‭ ‬بودند،‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‌شان‭ ‬دوچندان‭ ‬شد‭. ‬درنهایت‭ ‬در‭ ‬نیمه‭ ‬طرح،‭ ‬مدیرعامل‭ ‬شرکت‭ ‬تغییر‭ ‬کرد‭ ‬و‭ ‬قول‭ ‬و‭ ‬قرارها‭ ‬برای‭ ‬تحویل‭ ‬به‭ ‬موقع‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬هم‭ ‬بیشتر‭ ‬شد‭. ‬بیکاری،‭ ‬افزایش‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‭ ‬و‭ ‬معضلات‭ ‬اجتماعی‭ ‬تنها‭ ‬دستاورد‭ ‬طرحی‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬هدف‭ ‬از‭ ‬بین‭ ‬بردن‭ ‬ریشه‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا،‭ ‬جامعه‭ ‬رانندگان‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬را‭ ‬هدف‭ ‬قرار‭ ‬داده‭ ‬بود‭. ‬بعد‭ ‬از‭ ‬گذشت‭ ‬نزدیک‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬سال،‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬در‭ ‬هاله‌ای‭ ‬از‭ ‬ابهام‭ ‬باقی‭ ‬مانده‭ ‬است؛‭ ‬رانندگانی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬شرکت‭ ‬کرده‌اند،‭ ‬هر‭ ‬روز‭ ‬تجمع‭ ‬می‌کنند‭ ‬تا‭ ‬کسی‭ ‬صدای‭ ‬حق‌خواهی‌شان‭ ‬را‭ ‬بشنود‭.‬

نمایش‭ ‬هوای‭ ‬پاک

باد‭ ‬و‭ ‬باران‭ ‬آبروداری‭ ‬کردند؛‭ ‬سلامت‭ ‬شهروندان‭ ‬را‭ ‬خریدند‭ ‬و‭ ‬آبروی‭ ‬مدیران‭ ‬را‭. ‬تقویم‭ ‬بعد‭ ‬از‭ ‬مدت‌ها‭ ‬شانس‭ ‬آورد‭ ‬که‭ ‬باد‭ ‬و‭ ‬باران‭ ‬هوای‭ ‬روز‭ ‬ملی‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬را‭ ‬داشتند‭ ‬و‭ ‬مانع‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬شدند‭ ‬که‭ ‬دود‭ ‬چتر‭ ‬سیاهش‭ ‬را‭ ‬بر‭ ‬سر‭ ‬آسمان‭ ‬کلانشهر‭ ‬تهران‭ ‬پهن‭ ‬کند‭. ‬باد‭ ‬و‭ ‬باران‭ ‬بار‭ ‬دیگر‭ ‬ثابت‭ ‬کردند‭ ‬اختیار‭ ‬هوا‭ ‬در‭ ‬دست‭ ‬آنهاست‭ ‬و‭ ‬سخنرانی‭ ‬و‭ ‬وعده‌های‭ ‬مسؤولان‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬تاثیری‭ ‬ندارد‭.‬

باد‭ ‬اما‭ ‬دیروز‭ ‬هوای‭ ‬همه‭ ‬جا‭ ‬را‭ ‬نداشت‭ ‬در‭ ‬خوزستان،‭ ‬کرمان،‭ ‬سیستان‭ ‬و‭ ‬بلوچستان‭ ‬و‭… ‬شرایط‭ ‬دیگری‭ ‬را‭ ‬رقم‭ ‬زد‭. ‬گرد‭ ‬و‭ ‬غبار‭ ‬دیروز‭ ‬زاهدان‭ ‬را‭ ‬فرا‭ ‬گرفت‭ ‬و‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا،‭ ‬به‭ ‬۱۴‭ ‬برابر‭ ‬حد‭ ‬مجاز‭ ‬رساند‭ ‬و‭ ‬بار‭ ‬دیگر‭ ‬ثابت‭ ‬کرد‭ ‬با‭ ‬وعده‭ ‬و‭ ‬ژست‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬نمی‌توان‭ ‬گره‭ ‬از‭ ‬کلاف‭ ‬سردرگم‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬که‭ ‬روی‌‭ ‬چهار‭ ‬فصل‭ ‬ایرانی‌ها‭ ‬سایه‭ ‬انداخته‭ ‬باز‭ ‬کرد‭. ‬محیط‌زیست‭ ‬اما‭ ‬از‭ ‬ژست‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬خسته‭ ‬است،‭ ‬ژست‌هایی‭ ‬که‭ ‬این‭ ‬روزها‭ ‬تبش‭ ‬به‭ ‬جان‭ ‬سیاسیون‭ ‬و‭ ‬بازیگران‭ ‬افتاده؛‭ ‬دولتی‭ ‬که‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬زیست‌‌محیطی‌ترین‭ ‬می‌داند‭ ‬کارنامه‌اش‭ ‬پر‭ ‬از‭ ‬تصمیم‌هایی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬به‭ ‬هوا‭ ‬رنگ‭ ‬خاکستری‭ ‬می‌زند؛‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬به‭ ‬توسعه‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬عمومی،‌‭ ‬افزایش‭ ‬سن‭ ‬فرسودگی‭ ‬خودروها،‭ ‬رهاکردن‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬جاده‌ای،‭ ‬کاهش‭ ‬کیفیت‭ ‬سوخت،‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬به‭ ‬بهبود‭ ‬کیفیت‭ ‬خودروها،‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬به‭ ‬از‭ ‬رده‭ ‬خارج‭ ‬کردن‭ ‬خودروهای‭ ‬فرسوده،‭ ‬لابی‭ ‬با‭ ‬صنایع‭ ‬آلاینده‭ ‬و‭… ‬فقط‭ ‬برخی‭ ‬از‭ ‬بی‌توجهی‌های‭ ‬دولت‭ ‬به‭ ‬آسمان‭ ‬آبی‭ ‬است‭.‬

این‭ ‬در‭ ‬حالی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬برخی‭ ‬تصمیم‌های‭ ‬به‭ ‬ظاهر‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬نیز‭ ‬به‭ ‬شکلی‭ ‬اجرا‭ ‬می‌شود‭ ‬که‭ ‬بی‌خاصیت‭ ‬باشد،‭ ‬مثل‭ ‬توقف‭ ‬تولید‭ ‬موتورسیکلت‌های‭ ‬کاربراتوری‭. ‬با‭ ‬این‭ ‬که‭ ‬مدتی‭ ‬است‭ ‬تولید‭ ‬این‭ ‬موتورسیلکت‌ها‭ ‬ممنوع‭ ‬شده،‭ ‬اما‭ ‬این‭ ‬روزها‭ ‬در‭ ‬هرجای‭ ‬کشور‭ ‬هر‭ ‬تعداد‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬موتورها‭ ‬بخواهید‭ ‬برایتان‭ ‬فراهم‭ ‬می‌کنند،‭ ‬زیرا‭ ‬پیش‭ ‬از‭ ‬اجرای‭ ‬این‭ ‬تصمیم‭ ‬شرایط‭ ‬و‭ ‬فرصت‭ ‬کافی‭ ‬برای‭ ‬کارخانه‌ها‭ ‬فراهم‭ ‬شد‭ ‬تا‭ ‬آنها‭ ‬انبارهایشان‭ ‬را‭ ‬پر‭ ‬کنند‭ ‬از‭ ‬موتورهای‭ ‬کاربراتوری‭ ‬شماره‌گذاری‭ ‬شده‭ ‬موتورهایی‭ ‬که‭ ‬تا‭ ‬هشت‭ ‬برابر‭ ‬خودروهایی‭ ‬با‭ ‬استاندارد‭ ‬یورو۲‭ ‬آلودگی‭ ‬تولید‭ ‬می‌کنند‭. ‬با‭ ‬این‭ ‬حال‭ ‬نمایش‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬امروز‭ ‬هم‭ ‬برقرار‭ ‬است،‭ ‬خیلی‭ ‬از‭ ‬مدیران‭ ‬به‭ ‬روال‭ ‬روزهای‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬گذشته‭ ‬به‭ ‬سفارش‭ ‬مشاوران‭ ‬رسانه‌ای‭ ‬خود‭ ‬با‭ ‬اتوبوس،‭ ‬مترو‭ ‬و‭ ‬تاکسی‭ ‬به‭ ‬محل‭ ‬کارشان‭ ‬می‌روند‭ ‬تا‭ ‬در‭ ‬نمایش‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬شرکت‭ ‬کنند‭. ‬آنها‭ ‬خیال‭ ‬می‌کنند‭ ‬با‭ ‬گرفتن‭ ‬چند‭ ‬عکس‭ ‬و‭ ‬ژست‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬درد‌های‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬درمان‭ ‬می‌شود‭.‬

مهدی آیینی

آلودگی‌هوا پشت سد نانو

گزارشی از تلاش فناوران ایرانی برای به‌کارگیری فناوری نانو در تولید فیلترهای هوا و ماسک‌های تنفسی ‌
 

استفاده از نانوالیاف در فیلترها به حدود یک قرن پیش در آمریکا باز می‌گردد. این پوشش که با ساختار بسیار ظریفی کارایی فیلترها را تا چند برابر افزایش می‌دهد، ابتدا در تانک‌های نظامی و پس از آن در فیلترهای نیروگاهی مورد استفاده قرار گرفت. استفاده از پوشش نانوالیاف در فیلترهای هوایی و ماسک‌های تنفسی موجب می‌شود تصفیه هوا با قدرت چند برابر، بدون افزایش ضخامت ماسک و کاهش نفوذپذیری هوا صورت بگیرد. دانش فنی این فناوری که تا چند سال پیش در انحصار آمریکا قرار داشت با همت پژوهشگران ایرانی پیش از بسیاری از کشورهای صاحب‌نام در نانوفناوری در کشور ما بومی‌سازی شده است. در حال حاضر دستگاه‌های تولیدکننده نانوالیاف در مقیاس صنعتی و با کیفیت و کارایی قابل رقابت در بازار جهانی در کشور تولید شده و علاوه بر رفع نیازهای داخلی به کشورهای پیشرفته دنیا مانند کره‌جنوبی، چین و مالزی صادر می‌شود. به عقیده کارشناسان حوزه نانوفناوری این دستگاه‌های صنعتی به زودی وارد بازار کشورهای اروپایی نیز خواهد شد. پیشرفت‌های پژوهشگران ایرانی در تولید نانوالیاف‌ها موجب شکل‌گیری همکاری‌های بین‌المللی ایران برای تعیین استانداردهای جدید جهانی ایزو (ISO) نانوالیاف و همچنین بازنویسی استانداردهای اروپایی برای تولید فیلترهای نانو شده است.

شرکت دانش‌بنیان «فناوران نانو مقیاس» با حمایت ستاد ویژه توسعه فناوری نانو موفق به ساخت دستگاه‌های الکتروریسی برای تولید نانوالیاف با کاربردهای متفاوت صنعتی شده است. این دستگاه با ایجاد میدان الکتریکی ویژه‌ای قادر است از پلیمرهای مختلفی مانند پلی‌آمید و پلی‌آکریلونیتریل، تارهای بسیار نازکی ایجاد کند که با قرارگیری روی کاغذ فیلتر یا تنظیف‌های مورد استفاده در تولید ماسک، شبکه متخلخل بسیار ظریف با خاصیت آلایندگی‌زدایی چند برابری ایجاد کند. اگرچه این شبکه نانوالیافی، کارایی بالایی برای جلوگیری از عبور ذرات آلاینده حتی در ابعاد میکرون دارد، به هیچ عنوان در میزان عبور هوا تاثیر منفی نمی‌گذارد. در حال حاضر در کشور از این دستگاه پیشرفته روز دنیا برای تولید فیلترهای هوایی مختلف و همچنین ماسک‌های تنفسی بهره‌برداری می‌شود.

 شرکت دانش بنیان «بهران فیلتر» با هدف تامین بخشی از نیاز کشور به فیلترهای خودرو با به‌کارگیری جمعی از نخبگان علمی در سال ۷۰ در شهرک صنعتی مشهد آغاز به کار کرد. حوزه فعالیت‌های این شرکت با ورود به عرصه تولید فیلترهای مورد مصرف نیروگاه‌ها در سال ۷۶ گسترده‌تر شد. این مجموعه که اولین شرکت تولیدکننده فیلترهای هوای نانو برای خودرو، نیروگاه‌ها و مراکز گازی کشور است، با کمک تیم علمی خود محصولاتی با کیفیت و کاملا قابل رقابت با محصولات خارجی وارد بازار کرده است. این شرکت در سال ۹۰ به منظور بهبود کیفیت و طول عمر محصولات خود تصمیم گرفت از فناوری نانوالیاف‌ها به عنوان پوشش کاغذهای فیلتر استفاده کند. اما در آن زمان دستگاه تولید نانوالیاف در مقیاس صنعتی در کشور ساخته نشده بود و از طرفی به دلیل اعمال تحریم‌های ناجوانمردانه علیه کشورمان، امکان واردات آن وجود نداشت. در این زمان بود که دانش پژوهشگران داخلی به کمک صنعت آمد و منجر به موفقیت دیگری در حوزه فناوری نانو در کشور شد. ستاد ویژه توسعه فناوری نانو معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در نقش حلقه اتصالی میان صنعت و پژوهش، نیاز این مجموعه را به شرکت دانش‌بنیان «فناوران نانو مقیاس» که در آن زمان موفق به تولید دستگاه‌های الکتروریسی در مقیاس آزمایشگاهی و پایلوت شده بود، اعلام کرد و دستگاه به سرعت وارد مرحله تحقیق و توسعه (R&D) شد.

محمود فقیهی، قائم مقام و معاون فنی این شرکت دانش بنیان بهران فیلتر در خصوص نحوه همکاری این دو شرکت دانش‌بنیان به خبرنگار ما توضیح می‌دهد: «ما پس از چند جلسه مذاکره و بررسی دستگاه‌های تولیدی این شرکت اقدام به عقد قرارداد برای تولید صنعتی دستگاه کردیم. این دستگاه به سرعت با همکاری هر دو شرکت ساخته و مراحل تحقیق و توسعه  آن انجام شد. تاکنون چهار نسل از این دستگاه ایرانی برای کارخانه ما خریداری شده و اکنون در حال بهره‌برداری است. این دستگاه صنعتی با کیفیت، با قیمتی معادل یک سوم قیمت نمونه خارجی برای مجموعه ما فراهم شد. با کمک این فناوری ایرانی فلیترهای هوای نانو از سال ۹۱ وارد بازار شدند.»

دکتر محمدجواد فروندی، مدیر طراحی نانوالیاف شرکت بهران‌فیلتر در خصوص ساختار این فیلترهای هوا توضیح می‌دهد: «در فیلترهای هوای نانو، دستگاه‌های الکتروریسی از پلیمرهای خاص، الیافی با مقیاس نانو (در ابعاد زیر ۱۰۰ نانومتر) ایجاد می‌کنند. این الیاف سپس به صورت لایه‌ای سطحی، کاغذهای مخصوص فیلتر را پوشش می‌دهد و موجب ایجاد شبکه‌ای متخلخل با منافذ بسیار کوچک‌تری نسبت به منافذ کاغذ فیلتر می‌شود. با این کار می‌توان کاغذی با قطر بسیار کم، با انعطاف‌پذیری و نفوذپذیری مناسب و ساختاری مقاوم‌تر با طول عمر بیشتر تولید کرد که کارایی آن در تصفیه هوا در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰درصد بیشتر از کاغذهای فیلتر عادی خواهد بود. جنس کاغذ فیلتر و پلیمر مورد استفاده برای تولید نانوالیاف بر اساس کاربرد نهایی فیلتر می‌تواند متفاوت باشد.» فیلترهای نانوی تولید شده در این شرکت دانش‌بنیان برای استفاده خودروها و همچنین فیلترهای هوای نیروگاه‌ها و شرکت‌های گازی مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.

 

محصولی با استاندارد کیفی بالاتر از نمونه‌های خارجی

از آنجایی که تاسیسات عظیم نیروگاه‌های تولید برق و همچنین شرکت‌های انتقال گاز بسیار گرانبها هستند، کمترین میزان آلودگی یا غبار می‌تواند موجب کاهش عملکرد و طول عمر این دستگاه‌ها شود. به همین دلیل شرکت‌های بزرگ گازی از سال‌ها پیش برای افزایش طول عمر دستگاه‌های خود نسبت به خرید فیلترهای نانو از کشورهای خارجی مانند آمریکا اقدام می‌کردند که واردات آن در بیشتر موارد با مشکلاتی نیز همراه بود. این موضوع در مورد تعداد اندکی از نیروگاه‌ها نیز وجود داشته است.

فقیهی در خصوص میزان استقبال شرکت‌های گازی و نیروگاه‌ها از این محصول داخلی توضیح می‌دهد: «شرکت‌های گازی اگرچه با فیلترهای نانو بیشتر آشنا هستند و مشکلاتی نیز در حال حاضر برای واردات این اقلام به کشور دارند، تاحدی برای اعتماد به این محصول ایرانی تردید دارند. با حمایت‌های ستاد ویژه توسعه فناوری نانو و جلساتی که برای معرفی محصول به صنایع برگزار کردیم، از سال ۹۳ موفق به عقد قرارداد با مجتمع گازی پارس جنوبی شدیم. حتی در زمان قرارداد شرطی ذکر شد که شرکت پارس جنوبی در ابتدا فیلترهای تولیدی شرکت را امتحان کند و در صورت رضایت از کیفیت قرارداد اجرایی شود. به همین منظور نمونه فیلترها را به شرکتی در آلمان برای بررسی استانداردهای کیفی و کمی ارسال کردند و نتایج حاکی از آن بود که این فیلترهای وطنی از نمونه‌های خارجی که از شرکت‌هایی به اسم فیلترهای هوای ساخت آمریکا خریداری می‌شده بسیار مرغوب‌تر است. در حال حاضر این محصول نانو در چند مجموعه انتقال گاز نیز استفاده می‌شود.»

وی در ادامه صحبت‌هایش افزود: «تعداد اندکی از نیروگاه‌های تولید برق نیز پیش از این در توربین‌هایشان از فیلترهای نانو استفاده می‌کردند که در سال‌های اخیر با محدودیت‌هایی برای تامین این فیلترها روبه‌رو شده بودند که موفق به رفع نیاز آنها نیز شدیم. در حال حاضر در کنار جلسات معرفی محصول برای آشنایی بیشتر مدیران با مزایای استفاده از فیلترهای نانو در نیروگاه‌ها، پژوهشگاه نیرو نیز در حال توسعه استانداردهایی برای این فیلترهاست تا در ادامه نیروگاه‌ها را ملزم به استفاده از فیلترهای نانو کند. با این سازوکار تاکنون توانسته‌ایم ۷۰ درصد نیروگاه‌های کشور را به استفاده از فیلترهای نانو به منظور افزایش طول عمر تاسیسات و کاهش واردات قطعات یدکی نیروگاهی به کشور و کاهش هزینه تعمیرات و نگهداری نیروگاه، مجاب کنیم.»

این شرکت دانش‌بنیان در حال حاضر حدود ۷۰ هزار فیلتر در سال برای نیروگاه‌ها و شرکت‌های گازی تولید می‌کند و بر همین اساس تاکنون توانسته از خروج حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیون یورو از کشور برای خریداری فیلترهای خارجی جلوگیری کند. این در حالی است که با توجه به ظرفیت‌های کارخانه، افزایش حجم تولید تا ۲۰۰ هزار فیلتر در سال شدنی است.

 

کیفیت، قربانی قیمت!

قائم مقام و معاون فنی شرکت دانش‌بنیان بهران فیلتر در ادامه با اشاره به مزایای استفاده از فیلترهای نانو در خودروها برای کاهش آسیب‌های فنی و همچنین آلودگی هوا، خاطرنشان کرد: «متاسفانه علی‌رغم همه مزایای فیلترهای هوای نانو و پیگیری‌هایی که برای معرفی آنها به خودروسازان داخلی داشتیم، موفق به عقد قرارداد با شرکت‌های بزرگ خودروسازی کشور نشدیم. زیرا پایین نگه‌داشتن هزینه تمام شده محصول، اولویت اول این شرکت‌هاست و فیلترهای نانو با توجه به فناوری مورد نیاز برای تولید چیزی در حدود ۲۰ درصد گران‌قیمت‌تر از فیلترهای عادی هستند.» وی در ادامه صحبت‌هایش افزود: «این فناوری روز دنیا اگرچه کمی گران‌قیمت‌تر به نظر می‌رسد، اما می‌تواند کمک شایانی به کاهش آلودگی هوا و همچنین افزایش کارایی و طول عمر خودروهای سنگین و سبک کند. در نتیجه صرفه اقتصادی آن در بلندمدت بسیار بیشتر خواهد بود. شاید اعمال سیاست‌گذاری‌های مناسب در کشور بتواند کارخانه‌های بزرگ که سهم زیادی در حمل‌ونقل کشور دارند را نیز به استفاده این فناوری جدید تشویق کند.» میزان تولید فیلترهای نانو برای خودروهای سنگین و سبک در این مجموعه، بیش از سه میلیون قطعه در سال است که صرفا برای مصرف بازار و برخی شرکت‌های خودروسازی کوچک تولید می‌شود.

 

«نانوالیاف» بخش فراموش شده ماسک‌های وطنی!

شرکت دانش‌بنیان فناوران نانومقیاس پس از موفقیت در تولید دستگاه‌های صنعتی الکتروریسی برای استفاده در صنایع فیلترسازی، تحقیقات خود را به سمت تولید ماسک‌های تنفسی با کمک نانوالیاف‌ها معطوف کرد. این شرکت پس از چند سال تحقیق و بررسی موفق به تولید ماسک‌های تنفسی با پوشش نانوالیاف شد که تا حد چشمگیری مانع از عبور ذرات معلق و آلاینده بدون کاهش میزان عبور هوا از الیاف ماسک شدند.

دکتر رضا فریدی مجیدی، رئیس‌هیئت مدیره شرکت فناوران نانومقیاس درباره ویژگی‌های این ماسک‌های نانو به ما می‌گوید: «ماسک‌های تنفسی استاندارد عادی حدود ۵۰ درصد قدرت جذب ذرات آلاینده را دارد. این درحالی‌است که میزان جذب در ماسک‌های دارای پوشش نانوالیاف بین ۸۰ تا ۹۵ درصد بدون افزایش ضخامت و کاهش عبورپذیری هوا خواهد بود.» فریدی ضمن اظهار تأسف از توقف روند تولید این ماسک‌ها افزود: «ما پس از انجام آزمایش‌های استاندارد برای بررسی کارایی ماسک و عدم سمیت و حساسیت‌زا بودن مواد مورد استفاده در آن، موفق به اخذ مجوز‌های لازم برای تولید و پخش این ماسک‌های تنفسی از سازمان غذا و دارو شدیم. این ماسک‌ها با همکاری یک نهاد دولتی مرتبط حدود سه سال پیش تولید و روانه بازار شد. ولی متاسفانه به دلیل برخی مشکلات اداری روند تولید آنها از یک سال پیش متوقف شده است.»

بدیهی است تولید این ماسک‌های تنفسی می‌تواند نقش مهمی در سلامت جامعه خصوصا در شهرهای بزرگ که با مشکلات آلودگی هوا روبه‌رو هستند، داشته باشد. از طرف دیگر با توجه به تقاضایی که برای چنین محصولی در بازارهای منطقه‌ای وجود دارد، ظرفیت مناسبی برای ارزآوری به کشور خواهد داشت. از همین روست که این شرکت دانش‌بنیان به منظور ورود دوباره به بازار به دنبال جذب سرمایه‌گذار است. اتفاقی که می‌تواند موجب ایجاد شغل برای ده‌ها محقق و کارگر ایرانی شود.

 

عسل اخویان طهرانی 

مرگ پلاستیکی

نتایج مطالعات اخیر محققان نشان می‌دهد ذرات ریز پلاستیک در هر جایی که فکرش را کنیم نفوذ کرده و عوارض وخیمی به جا می‌گذارد
از همان زمانی که پلاستیک به بازار آمد، با این که به دنیای ما شکل و شمایل دیگری داد و بسیاری از غیرممکن‌ها با پلاستیک‌ ممکن شدند، اما معضل زباله‌های پلاستیکی را به یکی از مشکلات مهم جوامع بشری تبدیل کرد. این معضل به‌قدری تبعات گسترده دارد که حتی اگر صدها بار هم درموردش حرف بزنیم باز هم جا برای دانستن بیشتر وجود دارد. چه چیزی وحشتناک‌تر از آن‌که حتی آبزیان در فرسنگ‌ها دورتر از جایی که هیچ انسانی سکونت ندارد، به‌خاطر آلودگی زباله‌های پلاستیکی ما درحال نابودی هستند! تبعات این فاجعه بسیار دامنه‌دارتر از چیزی است که در ظاهر به‌نظر می‌رسد. درادامه با ما همراه باشید تا ببینیم دقیقا تا کجا در محاصره ریزپلاستیک‌ها هستیم.
به ذرات حاصل از پلاستیک‌های تخریب‌شده، الیاف مصنوعی و دانه‌های پلاستیکی ریزپلاستیک یا میکروپلاستیک می‌گویند. امروزه ردپای ریزپلاستیک‌ها را در هر گوشه این کره خاکی می‌توان یافت؛ از مزارع کشاورزی گرفته تا هوایی که نفس می‌کشیم. اندازه اینها از حدود پنج میلی‌متر (تقریبا به اندازه دانه برنج) شروع می‌شود و به اندازه‌های میکروسکوپی می‌رسد. با ابعادی در این حد معلوم است که ریزپلاستیک‌ها می‌توانند سر از ساختارهای آوندی گیاهان یا دستگاه گوارش طیف گسترده‌ای از موجودات زنده درآورند. به این معنا که از پلانکتون‌ها که مبنای زنجیره غذایی دریایی را تشکیل می‌دهند تا ما انسان‌ها هیچ موجود زنده‌ای از خطر عوارض جانبی ورود ریزپلاستیک‌ها به بدنش در امان نیست.
اما فکر می‌کنید آلودگی پلاستیکی چه به سر موجودات زنده و اکوسیستم‌ها می‌آورد؟ خوردن ریزپلاستیک‌ها موجب تخریب اندام‌ها و تخلیه مواد شیمیایی پرخطر ازقبیل
بیسفِنول آ و آفت‌کش‌ها می‌شود و ضمن ایجاد اختلال در عملکرد سیستم ایمنی به جلوگیری از رشد و تولیدمثل در برخی موجودات زنده می‌انجامد. ریزپلاستیک‌ها و این موادشیمیایی در زنجیره غذایی انباشته می‌شوند و درنهایت کل اکوسیستم را درگیر می‌کنند. مطالعات نشان داده است ریزپلاستیک‌ها توانایی تولیدمثل ماهی‌ها را ضعیف ‌کرده و ترکیب جوامع میکروبی خاک را تغییر می‌دهند. به این ترتیب حتی خاک زمین‌های کشاورزی نیز از این انباشتگی اثر می‌پذیرد. ریزپلاستیک‌ها در آب آشامیدنی و هوای تنفسی هم وجود دارند و به نظر می‌رسد خطراتشان حالا سلامت همه ساکنان زمین را نشانه رفته است.
جالب است بدانید مقدار ریزپلاستیک‌های موجود در دریاچه‌ها و خاک‌ها به‌تنهایی با بیش از ۱۵تریلیون تن ذرات پلاستیکی شناور بر سطح اقیانوس‌ها برابری می‌کند.
​​​​​​​
زباله‌های پلاستیکی؛ تهدیدی جدی برای آبزیان
در گذشته تصور می‌شد موجودات دریایی قادرند ریزپلاستیک‌های بلعیده‌شده را دفع کنند، درحالی‌که امروزه می‌دانیم این‌طور نیست و ریزپلاستیک‌ها در بدن باقی می‌مانند. حضور ریزپلاستیک‌ها در بدن ماهی‌ها خصوصا وقتی نگران‌کننده می‌شود که این ذرات از دستگاه گوارش به جریان خون یا دیگر اندام‌ها راه پیدا کند. برخورد ریزپلاستیک‌ها با دیواره‌های اندام‌ها می‌تواند موجب ایجاد التهاب شود. همچنین مطالعات نشان داده است بخشی از مضرات ریزپلاستیک‌های خورده‌شده از تخلیه مواد شیمیایی خطرزا منشأ می‌گیرد. این مواد شیمیایی خطرزا عبارتند از پلیمرهایی که طی تولید به ترکیبات پلاستیک اضافه می‌شوند و نیز آلاینده‌های محیطی نظیر آفت‌کش‌ها که سطح پلاستیک را آغشته می‌کنند و هر دو در ایجاد مشکلات سلامت مانند تخریب کبد نقش دارند.
مهم این است که بدانیم آیا ریزپلاستیک‌ها با همه عوارض‌شان می‌توانند روی رشد و تولیدمثل موجودات زنده اثر بگذارند و احتمال ابتلا به بیماری‌ها را افزایش دهند؟ نتایج تحقیقات نشان می‌دهد پاسخ مثبت است. توانایی تولیدمثل ماهی‌ها بر اثر مواجهه با ریزپلاستیک‌ها کاهش می‌یابد و بدتر این‌که بچه‌ماهی‌ها هم با وجود مواجه ‌نشدن مستقیم با ریزپلاستیک‌ها از توانایی تولیدمثل‌شان کاسته می‌شود.
به‌این ترتیب به نظر می‌رسد عوارض آلودگی‌های پلاستیکی در آبزیان از نسلی به نسل دیگر ادامه می‌یابد. گویا ریزپلاستیک‌ها روی برخی آبزیان آب شیرین نظیر دوجورپایان یا آمفی‌پودها (نوعی سخت‌پوست با ظاهری مانند میگو) اثر مخرب ندارند. شاید علتش این باشد دوجورپایان قادرند مواد طبیعی غیرقابل‌هضم مثل سنگ‌ها را مدیریت کنند. برخی گونه‌ها نیز بر اثر مواجهه با انواع خاصی از ریزپلاستیک‌ها دچار مسمومیت می‌شوند، اما انواع دیگر ریزپلاستیک‌ها بیمارشان نمی‌کند.

نبرد با دشمنی که خودمان ساخته‌ایم
ریزپلاستیک‌ها انسان‌ها را بیش از سایر موجودات زنده مورد حمله مستقیم قرار داده‌اند. در آزمایشی که اخیرا انجام شد، پژوهشگران به ذرات و الیاف ریز پلاستیک در آب معدنی و آب لوله‌کشی برخوردند. در این آزمایش حتی نمک دریای بسته‌بندی‌شده نیز آلوده به پلاستیک ارزیابی شد. بنابراین شکی نیست که ما نیز درست مثل آبزیان درحال خوردن ریزپلاستیک‌ها هستیم. درمورد نوشیدنی‌های کارخانه‌ای می‌توان گفت ریزپلاستیک‌ها طی فرآیند انتقال نوشیدنی به بطری به‌درون آن نفوذ می‌کنند. در مورد آب لوله‌کشی هم می‌توان حدس زد ریزپلاستیک‌ها از هوا به مخازن آب نفوذ پیدا می‌کنند.
پژوهشگران برای این‌که ببینند خوردن ریزپلاستیک‌ها در بدن دقیقا چه فعل‌وانفعالاتی را تحریک می‌کند، نمی‌توانند به‌خاطر موازین اخلاقی دست به آزمایش‌های بالینی بزنند و عمدا به عده‌ای پلاستیک بخورانند. از این‌رو پژوهشگرانِ علاقه‌مند این حوزه به رصد پژوهش‌هایی روی آورده‌اند که در آنها پزشکان برای انجام تحقیقات دارویی از تراشه‌های پلاستیکی برای ارسال دارو به نقاط هدف‌گذاری‌شده در بدن استفاده می‌کنند. به‌این‌ترتیب می‌توان دید با خوردن ریزپلاستیک‌ها چه اتفاقی در بدن می‌افتد. نتایج مطالعات این‌چنینی حاکی است ریزپلاستیک‌ها می‌توانند در داخل بدن حرکت کنند و در اندام‌ها و جریان خون انباشته شوند. در پژوهشی که روی موش‌های آزمایشگاهی انجام شد، پژوهشگران در پی تزریق ریزپلاستیک‌ها به بدن موش‌ها دریافتند این ذرات حتی ممکن است لخته‌های خونی ایجاد کنند.
پیشتر هم گفتیم ریزپلاستیک‌ها در هوای تنفسی نیز یافت می‌شوند و فرقی نمی‌کند در قلب تهران باشید یا در نقاط دوردست قطب شمال. این ذرات هوابُرد در ته شش‌ها می‌نشینند و می‌توانند موجب ایجاد سرطان شوند. شواهد نشان داده است کارگرانی که در کارخانه‌ها با مواد نایلونی و پلی‌استر سروکار دارند، دچار تحریک‌پذیری ریه و کاهش حجم هوای تنفسی می‌شوند. البته ناگفته نماند میزان مواجهه این افراد با ریزپلاستیک‌ها به‌خاطر شغل‌شان با میزان مواجهه مردم عادی قابل مقایسه نیست. اکنون پژوهشگران در تلاشند بدانند هوای تنفسی در حالت عادی به چه حجمی از ریزپلاستیک‌ها آلوده است. در حال‌حاضر در برخی مراکز تحقیقاتی جهان پژوهش‌هایی نیز در زمینه بررسی تجمعات پلاستیکی در بافت ریه‌ها و آسیب‌های احتمالی ناشی از این تجمعات در جریان است.

مترجم
صدف دژآلود

بوی گند بی‌خبری

بعد از گذشت ۱۰۰ ساعت از انتشار بوی نامطبوع تهران دستگاه های مسؤول در شناسایی آن ‌راه به جایی نبرده‌اند

 عجیب باشد یا نه هنوز عامل انتشار بوی نامطبوعی که چهارشنبه در سطح شهر تهران منتشر شد مشخص نشده است! هرچند برخی رسانه‌ها ادعا کردند بوی نامطبوع تهران زیر سر ساختمان پلاسکو بوده، اما مدیرکل محیط‌زیست استان تهران و رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر‌تهران در گفت‌وگو با ما این ماجرا را تکذیب کردند تا همچنان ماجرای این بو مرموز باقی بماند و مدیران در ردیابی آن عاجز. به همین دلیل تا امروز دوشنبه که بیش از صد ساعت از انتشار بو گذشته است، ارگان‌ها و دستگاه‌های مختلف پایتخت بسیج شدند، جلسه تشکیل دادند، بررسی کردند و احتمالا منتظر شدند بالاخره یک نهاد انتشار بو را به‌عهده بگیرد که نگرفت و درنهایت نتیجه همه این بحث‌ها و بررسی‌ها و جلسه‌ها شد یک جمله: «منشأ بو مشخص نیست!» و اظهار نظر ناامیدکننده برخی مسؤولان که ادعا می‌کنند ماجرا از شرایط بحران خارج شده و بهتر است دستگاهی که دراین خصوص کوتاهی کرده خودش لب به اعتراف بگشاید.
در این چند روز این جمله را از زبان مسؤولان مرتبط زیادی شنیدیم، همه آنهایی که با اولین گمانه‌زنی‌ها، انگشت اتهام به سمتشان نشانه رفت و خیلی زود، دنبال دلیل و برهان گشتند و شاهد آوردند نه! انتشار بو کار آنها نبوده است ؛ اتفاقی که باعث شد آمار تکذیب‌های مسؤولانه در این چند روز از همیشه بالاتر برود و در نهایت مشخص نشود صاحب بوی تهران چه نهادی بوده است!

بحران بو تمام شد!
بوی بی‌صاحب تهران با این‌که در سه روز اول، مدیریت بحران شهر تهران را هم به چالش کشید، اما در حال حاضر برای این سازمان موضوعی تمام شده است. این جمله را ما از زبان احمد صادقی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران می‌شنویم. آن هم وقتی که به ما می‌گوید این بو دیگر از حوزه بحران خارج شده است و خطری از این جانب تهران را تهدید نمی‌کند و ما قطعا اعلام می‌کنیم دیگر بحرانی از این بابت وجود ندارد.
صادقی برای ادعایش شاهد هم می‌آورد و می‌گوید: عامل بحران زا از نظر ما یکسری خصوصیات دارد مثلا مراجعه به اورژانس که ما از این بابت حتی یک نفر هم مراجعه به اورژانس نداشتیم و موضوع بو دیگر بحرانی نیست. رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران البته به ما توضیح می‌دهد مسؤولیت رسیدگی به این موضوع را از سازمان مدیریت بحران گرفته‌اند و ما باید از محیط‌زیست استان تهران پیگیر بقیه ماجرا باشیم.

ماجرای بو از نظر محیط زیستمنتفی است
به این ترتیب پایان مکالمه ما با سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران همراه می‌شود با تماسی با مدیرکل محیط‌زیست استان تهران با کیومرث کلانتری، یکی از مسؤولانی که از همان چهارشنبه بودار تهران، بارها درباره منشا این بو با خبرنگار‌ها صحبت کرده است.
کلانتری البته قبول نمی‌کند رسیدگی به بوی تهران به این سازمان سپرده شده و می‌گوید سازمان مدیریت بحران همچنان باید درباره بحرانی بودن یا نبودن این قضیه خودش اطلاع رسانی کند.
مدیر کل محیط‌زیست استان تهران در ادامه به ما می‌گوید: دررابطه با این بو همه بررسی‌ها انجام شد، همه احتمالات و خطوط اثرگذاری که می‌توانستند مورد بررسی قرار بگیرد، مثل پسماند، فاضلاب، آتش نشانی، شرکت گاز و بخش‌های مختلف دیگر بررسی شد، ولی هیچ دستگاهی نتوانست منشا مشخص و مستندی را معرفی کند و نهایتا ما تا این لحظه به یک کانون مشخصی برای انتشار بو دسترسی پیدا نکردیم.
کلانتری البته اظهار امیدواری می‌کند در روزهای آتی، آن بخش و ارگانی که مسؤول این اتفاق بوده، خودش شهامتش را پیدا کند و بگوید ماجرا از چه قرار بوده و مسؤولیت این بو را به‌عهده بگیرد و البته بابت این اتفاق عذرخواهی هم بکند.
با تمام این تفاسیر از نظر این مقام مسؤول هم که بر مسند محیط زیست استان تهران نشسته است، قضیه بویی که چند ساعتی در جو بعضی مناطق شهر تهران منتشر شد، حداقل از نظر محیط زیست منتفی است و قابلیت پیگیری جدیدی ندارد، مگر این‌که دوباره تکرار شود.  چرایش را که می‌پرسیم کلانتری می‌گوید: این بو فقط چندساعت در تهران متصاعد شد و بعد هم از بین رفت و الان هم هیچ آثاری از آن در دسترس نیست که ببینیم چه کانونی داشته و می‌شود روی آن کار کارشناسی کرد یانه؟!

مرکاپتان؛ مرکاپتانی که می‌گویند چیست؟!
با این حال قوی‌ترین احتمال از نظر مدیر کل محیط زیست استان تهران، ماده مرکاپتان است. کلانتری با اشاره به این موضوع می‌گوید: با این‌که شرکت گاز این موضوع را تکذیب کرد اما این گمانه زنی وجود دارد که این بو مربوط به همان ماده مرکاپتان باشد و به صورت سهوی توسط خود شرکت گاز یا یکی از پیمانکار‌هایش در فضا منتشر شده باشد. او البته توضیح می‌دهد با این‌که هیچ مدرک مستندی درباره این احتمال وجود ندارد، اما بوی بد چهارشنبه تهران، شباهت زیادی به بوی ماده مرکاپتان داشته است. مرکاپتانی که کلانتری از آن نام می‌برد، مقصر جدیدی نیست، یک بار دیگر هم در همان روز ابتدایی حادثه ما اسمش را از زبان استاندار تهران شنیده بودیم، آن هم وقتی که انوشیروان محسنی بندپی گفته بود، منبع بوی نامطبوع تهران احتمالا ریختن «مرکاپتان»‌ها به صورت عمد یا سهو در مکانی بوده است.
ما برای این‌که این مقصر احتمالی بوی بد تهران را بهتر بشناسیم، پای حرف‌های علی اصغر انصافی، استاد شیمی و معاون پژوهشی دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان نشسته و این استاد دانشگاه به ما گفت: گاز مرکاپتان یک ترکیب گوگرد دار و بوزاست که مسلما برای سلامت مضر است.
او توضیح می‌دهد: گاز مرکاپتان را به گاز طبیعی متان اضافه می‌کنند تا اگر مثلا در خانه‌ها گاز نشتی داشته باشد از این بو خانواده‌ها متوجه بشوند که گاز در حال انتشار است، چون گاز شهری خودش بی‌بو است، بنابراین این گاز فقط توسط خود پالایشگاه‌ها به گاز شهری اضافه می‌شود.
انصافی هم با اشاره به گمانه زنی‌های مطرح شده درباره عامل انتشار بو در سطح تهران می‌گوید: اگر این بو مربوط به مرکاپتان بوده باشد، اگر بخواهد در وسعت شهر تهران منتشر شود، قطعا بالای  ۲۰PPM بوده و این یعنی گاز می‌تواند از دو سه جا در سطح شهر نشتی داشته باشد و مسؤولان گاز از نشتی‌اش خبر نداشته باشند.
​​​​​​​
موضوع بو در کمیسیون سلامت

عجیب باشد یا نه عامل انتشار بوی تهران فعلا مرموز مانده و قرار نیست خودی نشان بدهد و با این حال برای مسؤولان شهری تهران قضیه این بو با تمام این اما و اگر‌ها منتفی شده و حالا که چند روز از این حادثه گذشته، دیگر کسی علاقه ندارد درباره آن صحبت کند، مثل رئیس شورای شهر تهران که دیروز درباره همین بوی نامطبوع به خبرنگار‌ها گفت: من مایل نیستم که درباره بو صحبت کنم، چرا که همه پراکنده در مورد این بو صحبت کردند و حتی لطیفه و جُک‌هایی ساخته شد و حرف‌هایمان نباید جُکی شود و اجازه دهید از آنجا که موضوع حساسی است به جمع‌بندی علمی برسیم.
محسن هاشمی البته این جواب را در پاسخ به این سوال که روز شنبه، جلسه‌ای در وزارت راه و شهرسازی برگزار شده و در آن سخنانی در مورد این‌که این بو هشداری برای زلزله تهران است مطرح شده، داد. هاشمی در ادامه گفت که قرار است رئیس کمیسیون سلامت شورا یعنی زهرا صدراعظم نوری، اظهار نظرها را جمع‌بندی و گزارشی در این خصوص تهیه کند.
این‌طور که از شواهد پیداست، مردم تهران هم باید مثل مسؤولان مختلف شهر، قضیه بوی نامطبوع شهر را تا اطلاع ثانوی یعنی شاید تکرار مجددش، به حال خودش رها کنند، چرا‌که پرونده این بو برای خیلی‌ها بسته شده است، حتی اگر نگرانی‌ها و گمانه‌زنی‌ها از ماجرای زلزله و آتشفشان همچنان برای خیلی‌ها پابرجا باشد.

مینا مولایی

بوی خطر می‌آید؟

پس از انتشار بوی نامطبوع احتمال زلزله تهران و فعال شدن آتشفشان دماوند را با کارشناسان درمیان گذاشتیم

بو، خیلی ناگهانی از راه رسید! همان بوی مرموز روز چهارشنبه، همانی که تا این لحظه که گزارش نوشته می شود منشا اش مشخص نشده ! بویی که در کمتر از سه ساعت از مرکز تا غرب و از شرق تا جنوب و شمال تهران منتشر شد و با ساکنان بیشتر محله های تهران رخ به رخ شد و مشام خیلی ها را آزار داد و این وسط برای مسئولان مدیریت شهری هم شاخ و شانه کشید و برای خودش حریف طلبید! مسئولانی از ارگان ها و دستگاه های مختلف که سریع دست به کار شدند تا منشا انتشار این بوی مرموز نامطبوع را پیدا کنند و البته به نتیجه خاصی هم نرسیدند!

از چهارشنبه حوالی ساعت ۴ بعد از ظهر که اولین گلایه ها از انتشار بوی نامطبوع در سطح شهر تهران از خیابان های مرکزی شهر و جایی حوالی میدان انقلاب منتشر شد تا این لحظه هنوز مشخص نشده که چه عاملی پشت پرده انتشار این بو قرار داشته است! گرچه سرنخ های زیادی در این چند روز دست به دست شد و هر چند ساعت یک بار یک عامل ، دلیل انتشار بو اعلام شد، عاملی که مثل خیلی اتفاق های مشابه دیگر، به فاصله کوتاهی توسط مسئولان دستگاه مربوطه تکذیب شد و در نهایت ارمغانی جز سردرگمی برای مردم نداشت،  مردمی که نفهمیدند چرا چهارشنبه ی تهران اینقدر بدبو بود؟!

نتیجه این تائید و تکذیب هایی مکرر و «من نبودم»های دستگاه های مختلف ذیربط، بیشتر از اینکه دل مردم تهران را قرص کند، نگرانشان کرد و خیلی ها را یاد غول زلزله ای انداخت که می​گویند سالهاست زیر پای تهران نشسته است، همان غولی که خیلی از کارشناسان زلزله شناسی نگرانند بیدار شود و تنی بجنباند و دودمان تهرانی ها را برباد بدهد!  این وسط بعضی ها هم سرشان را بلند کردند و چشم شان به دیو سپید پای در بند بالای سر تهران افتاد و یادشان افتاد که از قدیم زیر گوششان خوانده بودند که دماوند یک کوه آتشفشانی نیمه فعال است و همانجا ته دلشان لریزد که نکند دماوند عامل انتشار این بو باشد؟!

همه این نگرانی ها باعث شد که ما با چند کارشناس مختلف در حوزه شهری تماس بگیریم، فریبرز ناطقی الهی ، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی اولین کارشناسی بود که به ما گفت او هم مثل مردم شهر نگران دلیل انتشار این بو است؛ ناطقی البته تمایلی به مصاحبه نداشت و با این حال گفت متنی را از این نگرانی هشدار گونه اش همان روز چهارشنبه تهیه کرده اما منتظر است تا بالاخره مدیریت بحران پایتخت دلیل انتشار بو را اعلام کند و بعد او این متن را منتشر کند تا به نگرانی های موجود دامن نزند.

این استاد زلزله شناسی به ما گفت : من در این متن خیلی دقیق و علمی و با ریز دلایل به این موضوع اشاره کرده ام که چرا انتشار این بوی مرموز جای نگرانی دارد!  اما اجازه بدهید ببنیم جمع بندی مدیریت بحران چه چیز است.

با این حال ما یاد مصاحبه های این استاد زلزله شناسی ، در روزهای بعد از زلزله ۵٫۲ ریشتری آذرسال گذشته تهران افتادیم، آن هم وقتی که به رسانه ها هشدار داده بود که من سالهاست دارم می‌گویم در تهران زلزله خواهد آمد و بارها گفته‌ام اگر آن زلزله مطرح رخ دهد، بزرگترین فاجعه ٣ قرن اخیر رخ می‌دهد.

مهدی زارع، مدیر پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی اما کارشناس دیگری بود که از او درباره ربط بوی نامطبوع منتشر شده در سطح شهر تهران به زلزله و آتشفشان خفته دماوند پرسیدیم . او با اینکه گفت ارتباطی بین این دو عامل نمی بیند و به نظرش دلیل انتشار این بو بیشتر به یک اشکال محیطی در سطح شهر برمی گردد، تاکید کرد که تکذیب نهادها و دستگاه های مختلف شاید بیشتر به خاطر مسئولیتی است که برعهده داشته و در انجامش ناموفق بوده اند و اینکه اگر هر دستگاه مسئولیت این اتفاق را بپذیرد ، باید پای جنبه حقوقی و قانونی اش هم بایستد.

زارع البته در ادامه گفت که در ۷۰ درصد مواقع زلزله ها بدون پیش بینی اتفاق می افتند و غیر از زمین لرزه سال ۱۹۷۵ چین ، هیچ رخداد دیگری نبوده که براساس شواهد ، زلزله را پیش بینی و شهر را تخلیه کنند و موفقیت امیز هم باشد. از نظر او اما ماجرای اتشفشان ها فرق می کرد، زارع به ما گفت که آتشفشان ها در بسیاری از موارد در جاهایی که انفجار قله می خواهد اتفاق بیفتد، با یکسری شواهد همراه هستند و مثل زلزله بی مقدمه نیستند، شواهدی مثل خروج گازهای مختلف یا ثبت لرزه های کوچک و متعدد دوروبر اتشفشان. او البته باز هم ارتباطی بین بوی نامطبوع منتشره در سطح شهر تهران و گاز های فعال اتشفشانی پیدا نکرد و گفت بعید است که دماوند یا گسل های تهران بخواهند کاری کرده باشند که دلیل این بو باشد.

بحران تمام نشده

مدیر عامل پیشین شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اما جزو کارشناسانی بود که معتقد بود تا زمانی که دلیل انتشار بوی کذایی روز چهارشنبه تهران مشخص نشود ، بحران ناشی از این اتفاق هنوز تمام نشده است.

وحید حسینی با اعلام این موضوع به ما گفت : این غلظت ، این شدت و این حدتی که در انتشار بو در تهران اتفاق افتاد طبیعی نیست و باید عاملش مشخص شود که چطور یک بوی نامطبوع در تمام تهران ۷۰۰  کیلومتر مربعی احساس می شود ؟ این بو قاعدتا باید یک منبع جدی داشته باشد.

او توضیح داد: من هم چهارشنبه مثل خیلی از مردم شهر غلظت آلاینده ها را روی وبسایت شرکت کنترل کیفیت هوا نگاه می کردم و بالارفتن غلظت آلاینده ها به این شکل ناگهانی واقعا برای من هم نگران کننده بود، چراکه همه غلظت ها ناگهان تغییر کرد و به غیر از ازن که آلاینده ثانویه است، بقیه آلاینده ها تغییر محسوسی داشتند، مثلا غلظت   no2 یعنی اکسیدهای نیتروژن در هوای تهران بالا رفت و همانطور که می دانیم اکسیدهای نیتروژن منبع احتراقی دارند و این یعنی یک چیزی داشته می سوخته که این فاکتور در هوای تهران بالا رفته ،درضمن ترکیبات گوگرد هم در هوا دیده شد و غلظت So2 (دی اکسید گوگرد) هم در هوای تهران بالا رفت.

حسینی با اشاره به این آمارها گفت : باید مقدار زیادی ماده به لحاظ جرمی در اتمسفر رها شده باشد که براساس آن غلظت ها اینقدر بالا برود .

او البته تاکید کرد : ما شانس اوردیم که باد و باران آمد و غلظت الاینده ها به حد اضطرار و هشدار نرسید ‌، چراکه اگر ادامه پیدا می کرد قطعا شب جلسه اضطرار الودگی هوا تشکیل می شدو اگر این اتفاق نیفتاد به خاطر کمک طبیعت به تهران بود و خیلی نباید روی این موضوع برای دفعه بعد حساب کنیم.

این استاد دانشگاه در ادامه از نحوه رسیدگی به این موضوع در مدیریت شهری پایتخت هم گلایه کرد و گفت : اینکه هردفعه یک دلیل را عامل انتشار بو اعلام می کنند و بعد تکذیب می کنند بیشتر باعث نگرانی مردم می شود. ستاد بحران تهران خیلی راحت می تواند با تشکیل یک تیم حقیقت یاب علمی به تمام این دستگاه هایی که منبع انتشار بو اعلام می شوند سر بزند و با دستگاه های پرتابل اندازه گیری در همان محیط ، همه موارد را اندازه گیری کند و اگر جایی غلظت بیش از حد معمول بود می شود حدس زد که منبع انتشار بو بوده است و به این ترتیب حداقل مردم از نگرانی در می آیند. اما اینکه موضوع را به حال خودش رها کنند کار درستی نیست چراکه ممکن است دوباره اتفاق بیفتد و این بار دیگر باد و باران به داد تهران نرسد.

مدیر پیشین کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به اینکه با تکذیب دستگاه های مختلف که خیال مردم راحت نمی شود، گفت : تا وقتی مردم تکلیف شان مشخص نشود مدام باید تن و بدن شان بلرزد که نکند عامل این اتفاق ، زلزله یا اتشفشان بوده یا حتی یک عامل نامشخص و ناخوشایند دیگر و این اتفاق خوبی نیست.

دلیل انتشار بو از کهریزک تا پلاسکو

با اینکه بارش برف و باران در سطح شهر تهران از غروب روز چهارشنبه ، شهر را از شر بوی نامطبوع نجات داد اما از نگرانی مردم کم نشد ، مردمی که نفهمیدند بالاخره دلیل انتشار این بود چه بود؟! بویی که اولین گمانه زنی ها ، انتشارش را به ترکیدگی لوله در شبکه فاضلاب شهری تهران نسبت دادند و در همین رابطه محمد هادی حیدرزاده مشاور محیط زیست معاونت خدمات شهری شهرداری تهران گفت : براساس بررسی مشترک محیط زیست و آتش نشانی احتمالا ترکیدگی شبکه فاضلاب در محدوده مرکزی شهر(انقلاب) عامل انتشار این بوی نامطبوع بوده است.

گرچه این ادعا خیلی زود از سوی روابط عمومی فاضلاب تهران تکذیب شد و مسئولان مربوطه گفتند که هیچ گزارشی از ترکیدگی شبکه فاضلاب به آنها گزارش نشده است و با توجه به شیب دار بودن کانال‌های فاضلاب اگر هم ترکیدگی روی داده بود باید از نقطه‌ای دیگر فاضلاب بیرون می‌زد در حالیکه این اتفاق در سطح شهر تهران نیفتاد.

با تکذیب ترکیدگی شبکه فاضلاب ، همه دنبال مقصر جدید گشتند و این بار این بوی نامطبوع گسترده در سطح شهر تهران، خیلی ها را یاد بوی ناخوشایند زباله هایی انداخت که در مرکز زباله کهریزک دپو می شوند. همینجا بود که سررشته انتشار بو به جایی حوالی کهریزک معروف رسید ، به ۲۳ کیلومتری جاده قدیم تهران – قم  و مجتمع پردازش و بازیافت زباله آرادکوه! اما این دلیل هم به خاطر فاصله زیاد این مرکز از شهر تهران خیلی زود تکذیب شد تا پای عامل های دیگری به میان بیاید، از نشت گاز و انتشار بو از پالایشگاه نفتی نزدیک تهران یا انتشار بو از محل ساختمان پلاسکو، دلایلی که صحت و سقم شان مشخص نشد و یکی بعد از دیگری تکذیب شدند.  شهردار منطقه ۱۲ تهران، دیروز حوالی ظهر روی آخرین دلیل یعنی پلاسکو هم خط بطلان کشید و گفت : انبار فاضلاب پلاسکو روز پنجشنبه حوالی ساعت ۱۷ در حین عملیات عمرانی گشوده شده و انتشار بوی نامطبوع در روز چهارشنبه ارتباطی به بازشدن انبار فاضلاب پلاسکو ندارد. محمد علی سعادتی تاکید کرد : حجم گاز متان در انبار چاه فاضلاب یک ساختمان آن قدر نیست که کل تهران فرا بگیرد.

امروز مشخص می‌شود

پس دلیل انتشار بو چه بود؟! این سوال با اینکه از روز چهارشنبه تا لحظه نوشته شدن گزارش بارها و بارها از مسئولان مختلف پرسیده شد اما در نهایت هیچ کسی به جواب مشخصی نرسید، ما برای پرس و جو درباره آخرین گمانه زنی ها به دنبال گفت و گو با احمد صادقی رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران بودیم اما شاهین مظفری مدیر روابط عمومی این سازمان به ما گفت که تا اطلاع ثانوی مدیر متبوعش مصاحبه نمی کند و برای گرفتن جواب باید تا روز شنبه یعنی امروز منتظر بمانیم چراکه قرار است امروز همه دستگاه ها نظرات تخصصی شان را به این سازمان بدهند و با تجمیع نظرات بالاخره دلیل این اتفاق اعلام شود.

 

بوهای خطرناک

با این حال در گیرودار تکذیب و تایید های دستگاه های مختلف، وقتی هنوز غلظت آلاینده ها در هوای تهران زیاد بود ، وقتی هنوز باد و باران به داد مردم شهر نرسیده بود، خیلی ها هم نگران آلودگی های زیست محیطی این اتفاق شدند ، نگرانی ای که به سلامت جمعیت ۱۳ میلیون نفری تهران هم می رسید.

موضوعی که شینا انصاری مدیر کل دفتر فراگیر سازمان حفاظت محیط زیست درباره اش به ما گفت : امروزه بو به عنوان یکی از آلودگی های جدید زیست محیطی مطرح است.هنگام مواجهه با بحث آلودگی بو یکی از چالش‌ها تشخیص “ترکیبات گازها و مواد شیمیایی” تشکیل دهنده بوهای منتشره است. بحث “تشخیص” یکی از موارد مهم و اساسی در این بخش است چون با استناد به نتایج این تشخیص می‌توان انتشار ترکیبات مولد بو در محیط زیست را به اثبات رساند.

انصاری گفت: ‌‎در مورد بوی منتشر شده که عصر روز چهارشنبه در برخی مناطق تهران منتشر شده و غیرنقطه ای بنظر می رسد می بایست در مکان های با شدت بو نمونه برداری از هوای محیط با پمپ های مکنده صورت گیرد و پس از انتقال به آزمایشگاه نوع گاز متصاعد شده شناسایی شود.

به گفته این مقام مسئول ، از آنجایی که بو ترکیبی از مواد شیمیایی و گازهاست در مورد ارتباط انتشار این بو با افزایش غلظت ذرات معلق کمتر از دو ونیم میکرون در هوای تهران بعنوان آلاینده ثانویه مرتبط با بو که طی همین ساعات افزایش ناگهانی یافته نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد.

انصاری از همکاری دفتر پایش فراگیر سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کل محیط زیست شهر تهران طی هفته آینده هم خبر داد و گفت : برای جلوگیری از مشکل احتمالی آتی ، طی هفته بعد برنامه فشرده پایش ترکیبات آلی فرار و گازهای محیطی را در مناطقی از تهران که بیشترین گزارش از شدت بو داشته اند را در دست اقدام داریم.

۱۸۹ سال از آخرین زلزله تهران می گذرد

اگر زلزله ۵٫۲ ریشتری آذر  سال گذشته تهران را کنار بگذاریم، از آخرین باری که تهران شدید لرزیده تا امروز دقیقا ۱۸۹ سال می گذرد، براساس اسناد تاریخی آخرین زلزله بزرگ تهران در ۲۷ مارس ۱۸۳۰ میلادی ، با بزرگی بیش از ۷ ریشتر به وقوع پیوسته. در مورد ابعاد تخریب این زلزله هم در همین اسناد نوشته شده : مناطق شمیرانات و دماوند تقریبا به طور کامل ویران شد و حدود ۷۰ روستا در شرق جاجرود از بین رفتند. در پایتخت حتی یک خانه از آسیب در امان نماند. بخشی از کاخ و بازار فروریخت و ساختمان سفارت بریتانیا به‌سختی آسیب دید. اگر چه در این زمان آمار صحیحی از جمعیت شهر وجود ندارد، اما براساس برخی گزارش‌ها در پهنه شمیرانات ۴۵‌هزار نفر کشته شدند.

۷۳۰۰ سال از آخرین فعالیت آتشفشان دماوند می گذرد

اسناد دیگر علمی می گویند که از آخرین باری که کوه آتشفشان دماوند فعالیت داشته است، حدود ۷۳۰۰ سال می گذرد و در این مدت این کوه در خواب به سر می برد. خوابی که اگر با بیداری همراه شود تهران را می تواند به بحرانی بزرگ بکشاند. طبق همین اسناد کوه دماوند یک کوه آتشفشانی نیمه فعال است (البته بعضی از کارشناسان هم آن را آتشفشان خاموش می دانند) که عمدتاً در دوران چهارم زمین‌شناسی موسوم به دوران هولوسین تشکیل شده است و اولین فوران آن حدود ۱.۷۸ میلیون سال قبل رخ داده است ولی حداکثر تعداد فوران آن طی ۶۰۰  هزار الی ۲۸۰ هزار سال قبل رخ داده است .

۱۰۱ برج تهران روی گسل

انتشار بوی نامطبوع چهارشنبه تهران، چه ارتباطی به زلزله تهران داشته باشد و چه نداشته باشد، هیچ کسی نمی تواند خطری را که سالهاست بیخ گوش تهرانی ها خودنمایی کند انکار کند، زلزله تهران شاید دیروزود داشته باشد اما سوخت و سوز ندارد و این وسط هروقت حرف این بحران بزرگ به میان می آید، خیلی ها یاد تهران بعد از زلزله می افتند، تهرانی که می شود پیش بینی کرد چه شکلی می شود.

تهرانی که علی بیت‌اللهی مدیر کارگروه ملی زلزله و مخاطرات درباره اش می گوید : تعداد ۱۰۱ پرونده برج‌های تهران بر اساس آمار موجود بر روی حریم گسل‌های اصلی، تعداد ۵۵ پرونده ساختمان بلند مرتبه در حریم گسل‌های متوسط و ۱۶ پرونده در حریم گسل‌های فرعی تشکیل شده است.

این اما همه ماجرا نیست و به گفته این مسئول، ۳ برج در معابر ۶ متری، ۲۴ برج در معابر ۶ تا ۱۰ متری و ۲۵۱ پرونده در معابر به پهنای ۱۰ تا ۱۲ متری واقع شده‌اند.

 

 

 

مینا مولایی

بلاتکلیف مثل زباله‌های دامپزشکی

زباله‌های مراکز درمانی دامپزشکی درکنار زباله‌های خانگی جمع‌آوری می‌شود
قطع عضو، جراحی عقیم‌سازی یا خارج کردن رحم، تخمدان و… اینها برخی خدماتی است که از سوی مراکز دامپزشکی ارائه می‌شود که با تولید پسماندهایی از جمله پانسمان، سرنگ و وسایل مصرف‌شده جراحی و حتی اعضای قطع‌شده بدن حیوانات همراه است. پسماندهایی که به نظر می‌رسد نظارت مناسبی روی جمع‌آوری آنها نمی‌شود به همین دلیل کارشناسان هشدار می‌دهند این پسماندهای ویژه منابع آب،‌خاک و بهداشت شهروندان را به خطر انداخته‌اند. آیا زباله‌های مراکز دامپزشکی به‌صورت بهداشتی تفکیک، ضدعفونی و دفع می‌شود یا این پسماندها نیز مانند زباله‌های عادی، بدون طی فرآیندهای بی‌خطرسازی به سطل‌های شهرداری ریخته می‌شود؟ این سوال مهمی است که این گزارش در پی یافتن پاسخی برای آن است، زیرا به‌دلیل وجود بیماری‌های مشترک بین انسان و حیوان، زباله‌های تولیدشده در مراکز دامپزشکی را می‌توان جزو پسماندهای عفونی به حساب آورد که اگر به‌طور اصولی مدیریت نشود، می‌تواند به محیط‌زیست و سلامت شهروندان آسیب وارد کند.
زمانی که موضوع جداسازی و دفع زباله‌های عفونی مراکز دامپزشکی را از مسؤولان مربوط پیگیری می‌کنیم و با آمارهای متناقض آنها در این باره مواجه می‌شویم، می‌فهمیم وضع رسیدگی به این پسماندها از آنچه ما فکر می‌کردیم، آشفته‌تر است.
تناقض اول در ارائه آمارها، وقتی مشخص می‌شود که از دو مسؤول، یکی در شهرداری و دیگری در دامپزشکی، درباره میزان پسماندهایی در مراکز دامپزشکی پایتخت تولید می‌شود، سوال می‌کنیم. نفر اول رضا شعبانی، مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران است که از حجم دقیق این زباله‌ها اطلاع ندارد و بعد از بررسی آمارهای سازمان متبوعش نیز فقط به ذکر یک عدد حدودی بسنده می‌کند و می‌گوید مراکز دامپزشکی طرف قرارداد با آنها در حدود ۴۰۰۰ کیلوگرم در ماه زباله تولید می‌کنند.
نفر دوم هم فرانک رودحله، رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران است که به‌شدت با آمار اعلام‌شده از سوی شعبانی مخالفت می‌کند. او سراغ آمارهای سازمان خودش می‌رود و با استناد به آنها می‌گوید مراکز تحت نظرشان در طول یک سال ۲۰ هزار و ۵۰ کیلوگرم پسماند تولید می‌کنند. رودحله تاکید می‌کند این آمار فقط مربوط به مراکز دامپزشکی شهر تهران نیست و همه بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، کلینیک‌ها، مطب‌ها و آزمایشگاه‌های دامپزشکی و همچنین مراکز مایه‌کوبی دام و طیور در سطح استان را شامل می‌شود و به همین دلیل او معتقد است میزان پسماندهای دامپزشکی تولیدشده در پایتخت، بسیار کمتر از آماری است که سازمان مدیریت پسماند اعلام می‌کند.

 بی‌اعتمادی مراکز دامپزشکی به پیمانکاران شهرداری
اما حجم زباله‌های تولیدشده در مراکز دامپزشکی، تنها محل اختلاف در صحبت‌های مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند و رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران نیست و بین آمارهای ارائه‌شده از سوی این دو مسؤول، می‌توان موارد متناقض دیگری را نیز پیدا کرد.
یکی از این دوگانگی‌ها، مربوط به آمار تعداد مراکز دامپزشکی است که برای دفع زباله‌های خود با سازمان مدیریت پسماند قرارداد بسته‌اند. شعبانی این آمار را ۶۶ مرکز اعلام می‌کند، اما رودحله می‌گوید ۱۱۲ مورد از مراکز زیرنظر آنها برای دفع زباله‌های خود با سازمان مدیریت پسماند قرارداد دارند.
رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران در میان صحبت‌های خود به آمار تعداد مراکز دامپزشکی فعال در پایتخت هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در سطح شهر تهران، ۲۱۱ مرکز دامپزشکی، شامل ۲۲ بیمارستان، ۱۸۸ کلینیک، مطب و درمانگاه و یک پلی‌کلینیک دامپزشکی فعال هستند.
این صحبت رودحله نشان می‌دهد حتی اگر به‌جای ۶۶ مرکز، ۱۱۲ مرکز دامپزشکی نیز برای دفع پسماندهای خود با سازمان مدیریت پسماند قرار بسته باشند، بازهم حداقل ۹۹ مرکز دامپزشکی، زباله‌های خود را به‌طور مستقیم به دست پیمانکاران این سازمان نمی‌سپارند.
وقتی از مدیر پسماندهای پزشکی سازمان مدیریت پسماند می‌پرسیم از نظر او، این دسته از مراکز دامپزشکی با زباله‌های خود چه می‌کنند، شعبانی خیلی رک جواب می‌دهد: احتمالا این مراکز، پسماندهای عفونی خود را مانند دیگر زباله‌ها به سطل‌های مکانیزه شهرداری می‌ریزند.
او البته تاکید می‌کند از طریق شهرداری‌های مناطق و اداره محیط‌زیست شهر تهران به مراکز متخلف نامه زده و از آنها خواسته‌اند هرچه سریع‌تر برای جداسازی و دفع زباله‌هایشان با سازمان پسماند قرارداد امضا کنند.
به گفته شعبانی، بی‌توجهی به این قرارداد نوعی تخلف است، زیرا براساس قانون، شهرداری تنها مرجع مسؤول جمع‌آوری و امحای پسماندهای پزشکی و دامپزشکی است و طبق مقررات خود سازمان دامپزشکی نیز بستن این قرارداد برای همه مراکز دامپزشکی الزامی است.
اما تاکید رودحله بر این است که بیشتر حجم زباله‌های مراکزی که با سازمان مدیریت پسماند قرارداد ندارند، به سطل‌های شهرداری ریخته نمی‌شود و از مسیرهای دیگری فرآیندهای دفع بهداشتی را طی می‌کند. او در این باره توضیح می‌دهد: بعضی از مراکز ما ترجیح می‌دهند به‌جای این که خودشان با پیمانکاران سازمان پسماند قرارداد ببندند، زباله‌هایشان را به بیمارستان‌های اطراف بسپارند تا آنها پسماندهای دامپزشکی را لابه‌لای زباله‌های بیمارستانی به این پیمانکاران تحویل دهند.
وقتی از رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران علت بی‌اعتمادی این دسته از مراکز دامپزشکی به پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند را می‌پرسیم، او به گلایه‌های مراکز زیر نظرش از نحوه پایبندی این پیمانکاران به قراردادهایشان اشاره می‌کند و می‌گوید: همکاران ما می‌گویند خیلی از اوقات پیمانکارانی که مسؤول جمع‌آوری زباله‌ها هستند، به زمانبندی مشخص‌شده در قرارداد عمل نمی‌کنند و فقط زمانی که مراکز دامپزشکی با آنها تماس می‌گیرند، به خود زحمت می‌دهند و برای جمع کردن زباله‌ها نیرو می‌فرستند.

 بی‌توجهی محیط‌زیست به ارائه برنامه عملیاتی
اختلاف بین مراکز دامپزشکی و پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند بر سر هرچه باشد، دود آن به چشم شهروندان می‌رود، زیرا از همه بیشتر آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد و سلامتشان را تهدید می‌کند.
این نگرانی را با محمدحسین بازگیر، رئیس اداره محیط‌زیست شهر تهران در میان می‌گذاریم. او ابتدای صحبت‌هایش دست روی قانون مدیریت پسماند می‌گذارد و می‌گوید براساس این قانون، همه تولیدکنندگان زباله‌های پزشکی و دامپزشکی موظفند پسماندهای خود را جداسازی، بسته‌بندی و امحا کنند.
از نظر بازگیر، تعیین تکلیف پسماندهای مراکز دامپزشکی به عهده خود این مراکز است و اداره محیط‌زیست صرفا وظیفه دارد بر نحوه تفکیک و ضدعفونی این زباله‌ها نظارت کند.
او توضیح می‌دهد همه مراکز دامپزشکی باید میزان تولید پسماندهای عفونی خود را به اداره محیط‌زیست اظهار کنند و همچنین برنامه عملیاتی مدیریت پسماندهایشان را نیز به این اداره تحویل دهند. اما وقتی از رئیس اداره محیط‌زیست شهر تهران می‌پرسیم چه تعداد از مراکز دامپزشکی فعال در شهر تهران، چنین برنامه‌ای را به اداره محیط‌زیست تحویل داده‌اند، او پاسخ دقیقی ارائه نمی‌دهد و فقط این جملات را بر زبان می‌آورد: بیشتر این مراکز برنامه عملیاتی خود را به ما تحویل داده‌اند، اما نمی‌توان انکار کرد که به هر حال بعضی از آنها این برنامه را ارائه نکرده‌اند.
در این زمینه از رئیس اداره تشخیص و درمان دامپزشکی استان تهران هم سؤال می‌کنیم. رودحله از اساس با نظر بازگیر مخالف است و می‌گوید: از نظر ما، اصلا نباید مراکز دامپزشکی، دستورالعمل مربوط به جمع‌آوری و دفع پسماندهایشان را به اداره محیط‌زیست ابلاغ کنند، بلکه این وظیفه خود محیط‌زیست است که پروتکلی در این زمینه تهیه کند و آن را به مراکز زیر نظر ما و سازمان مدیریت پسماند تحویل دهد.
اما آن‌طور که او می‌گوید، اداره محیط‌زیست زیر بار تدوین این پروتکل‌ها نرفته است و به همین دلیل، اکنون حتی بیمارستان‌های دامپزشکی نیز برنامه عملیاتی مشخصی برای دفع زباله‌های عفونی خود ندارند و فقط به توصیه‌های بهداشتی اداره دامپزشکی در این زمینه توجه می‌کنند.
از نظر رودحله، نبود این پروتکل‌ها باعث شده است حتی پیمانکاران سازمان مدیریت پسماند نیز ندانند که دقیقا باید براساس چه روشی، پسماندهای مراکز دامپزشکی را ضدعفونی و امحا کنند و از این جهت نمی‌توان به بهداشتی بودن شیوه دفع زباله‌های دامپزشکی از سوی این پیمانکاران نیز
اعتماد کرد.
از صحبت‌های این مسؤولان می‌توان به وجود اختلافات فراوان بین اداره‌های دامپزشکی، محیط‌زیست و سازمان مدیریت پسماند درباره نحوه جمع‌آوری و دفع زباله‌های مراکز دامپزشکی پی برد. اختلافاتی که باعث شده است پسماندهای عفونی بسیاری از این مراکز بلاتکلیف بماند و کسی از سرنوشت این زباله‌ها خبر نداشته باشد.

خلأ قانونی مشکل اصلی
با پی بردن به ماجرای بلاتکلیفی زباله‌های مراکز دامپزشکی و دیدن اختلافات مسؤولان بر سر نحوه دفع این پسماندها، سراغ یک کارشناس محیط‌زیست می‌رویم تا هم نظر او را درباره شیوه صحیح تفکیک و امحای زباله‌های دامپزشکی جویا شویم و هم ببینیم در میان این همه اختلاف، حق را به چه کسی می‌دهد.
تورج فتحی، اول از همه از ضعف قانون مدیریت پسماند گله می‌کند و می‌گوید: با این که در این قانون، نحوه مدیریت بسیاری از انواع زباله‌ها تعیین تکلیف شده، اما برنامه مشخصی برای مدیریت زباله‌های مراکز دامپزشکی تدوین نشده و به نظر می‌رسد زباله‌های این مراکز به حال خود رها شده‌اند و لازم است مسؤولان مربوط هرچه زودتر به این خلآ قانونی توجه و مقررات لازم را برای تعیین تکلیف این زباله‌ها وضع کنند. زیرا براساس تعریف قانون مدیریت پسماند از پسماندهای ویژه، این زباله‌ها نیز جزو زباله‌های خطرناک به حساب می‌آید که باید قبل از دفع، فرآیند بی‌خطرسازی را طی کند.
اگر از فتحی بپرسید تعیین برنامه عملیاتی برای فرآیند بی‌خطرسازی زباله‌های مراکز دامپزشکی بر عهده کدام نهاد است، این کارشناس محیط‌زیست در پاسخ می‌گوید: با توجه به قانون مدیریت پسماند و براساس شرح وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست، تدوین این پروتکل به‌عهده سازمان محیط‌زیست است و اگر اکنون برنامه عملیاتی مشخصی در این زمینه در دست نیست، کم کاری از این نهاد بوده، چراکه سازمان محیط‌زیست یک دستگاه نظارتی است و سازمان دامپزشکی یک دستگاه اجرایی و همواره دستگاه‌های نظارتی باید قوانین و مقررات گوناگون را وضع کنند و نهادهای اجرایی فقط وظیفه اجرا را به‌عهده دارند. بنابراین در این زمینه هم تدوین سازوکار مربوط به نحوه تفکیک، ضدعفونی و دفع زباله‌های مراکز دامپزشکی بر عهده سازمان محیط‌زیست است.
فتحی همچنین معتقد است چون در قوانین و مقررات ما درباره شیوه مدیریت پسماندهای مراکز دامپزشکی شفاف‌سازی نشده، بهتر است سازمان دامپزشکی و سازمان مدیریت پسماند با یکدیگر تعامل داشته باشند و هرچه زودتر تکلیف مراکز دامپزشکی را که برای دفع زباله‌های خود با سازمان پسماند قرارداد نبسته‌اند، مشخص کند، زیرا از نظر این کارشناس محیط‌زیست، با مشخص شدن تکلیف این قراردادها، بیشتر می‌توان به طی شدن مراحل ضدعفونی و بی‌خطرسازی زباله‌های مراکز دامپزشکی و جلوگیری از انتقال بیماری‌های این زباله‌ها به شهروندان و شیوع آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از آن در سطح شهر امیدوار بود.
محمد حسین خودکار

مستاجران کوره‌پزخانه

 نرخ اجاره یک اتاق در کوره‌پزخانه‌ها، ماهی ۲۰۰هزار تومان بعلاوه ودیعه ۵ میلیون تومانی است

مرز را بی‌خودی کشیده‌اند، دلشان خوش بوده، فکرکرده اند سیمی خاردار بکشند و دیواری علم کنند،‌می‌شود مرز و آن وقت آدم‌ها که بدبختی بیخ خرشان را می‌گیرد می‌مانند پشت آن و عزا می‌گیرند. مرزِ بی‌زورِ دوغارون حریف بامیانی‌ها نشده، چشم‌های خمارمجسمه‌های بودای بامیان هم حریف مردمش، کوله بارِ هیچ را انداخته اند روی دوششان و یک دنیا ترس و وحشت و گرسنگی و یک عالم خاطره بد را گذاشته اند پشت سر و آمده‌اند به خاک همسایه غربی، به ایران، تهران، منطقه ۱۹، تهِ ته شهر که قد بلند ساختمان‌ها یکباره قطع می‌شود وهمه چیز کش می‌آید روی زمین‌های بی سر و ته خاکی و جاده که می‌پیچد به خیابان پیروز.

اینجا‭ ‬افغانستان‭ ‬است،‭ ‬ولایت‭ ‬بامیان،‭ ‬نه‭ ‬اینجا‭ ‬ایران‭ ‬است،‭ ‬تهران،‭ ‬استان‭ ‬خراسان،‭ ‬کوره‌های‭ ‬آجرپزی‭ ‬خاموش‭ ‬در‭ ‬محله‭ ‬خلازیر‭ ‬و‭ ‬آن‭ ‬طرفش‭ ‬محله‭ ‬دولتخواه‭ ‬که‭ ‬ایران‭ ‬وافغانستان‭ ‬یک‭ ‬بار‭ ‬دیگر‭ ‬درآن‭ ‬هم‭ ‬مرز‭ ‬می‌شوند‭ ‬و‭ ‬مردمانش‭ ‬به‭ ‬هم‭ ‬می‌آمیزند‭. ‬میلِ‭ ‬کوره‌ها‭ ‬روی‭ ‬زمین‭ ‬میخ‭ ‬شده،‭ ‬گله‭ ‬به‭ ‬گله،‭ ‬آن‌قدرکه‭ ‬در‭ ‬چهارطرف‭ ‬کوره‭ ‬آجرپزی‭ ‬هست،‭ ‬خاموش‭ ‬ولی‭. ‬روزگاری‭ ‬کیا‭ ‬و‭ ‬بیا‭ ‬داشته‭ ‬اند‭ ‬این‭ ‬کوره‌ها‭ ‬ولی‭ ‬حالا‭ ‬که‭ ‬روزگار‭ ‬کرک‭ ‬و‭ ‬پرشان‭ ‬را‭ ‬ریخته،‭ ‬شده‌اند‭ ‬مرز‭ ‬ایران‭ ‬وهمسایه‭ ‬شرقی،‭ ‬یک‭ ‬مرز‭ ‬مفلوک‭ ‬و‭ ‬توسری‭ ‬خورده‭ ‬که‭ ‬نمی‌دانی‭ ‬مردمان‭ ‬چشم‭ ‬بادامی‌اش‭ ‬بدبخت‭ ‬ترند‭ ‬یا‭ ‬مردمان‭ ‬غربی‭.‬

گربه‭ ‬زیاد‭ ‬است‭ ‬اینجا،‭ ‬می‌گویند‭ ‬چون‭ ‬موش‭ ‬زیاد‭ ‬است،‭ ‬باید‭ ‬گربه‌های‭ ‬شجاعی‭ ‬باشند‭ ‬که‭ ‬آن‭ ‬موش‌های‭ ‬قلچماق‭ ‬را‭ ‬بگیرند‭. ‬پیرمردی‭ ‬دارد‭ ‬آفتاب‭ ‬می‌گیرد‭ ‬و‭ ‬همزمان‭ ‬بساط‭ ‬پر‭ ‬از‭ ‬خنزر‭ ‬پنزرش‭ ‬را‭ ‬می‌پاید؛‭ ‬بیشتر‭ ‬جُل‭ ‬می‌فروشد‭ ‬تا‭ ‬لباس‭. ‬مغازه‭ ‬اش‭ ‬دخمه‭ ‬است،‭ ‬تاریک‭ ‬و‭ ‬دود‭ ‬گرفته،‭ ‬لباس‌ها‭ ‬نیز‭ ‬بیشتر‭ ‬دور‭ ‬ریختنی‌اند‭ ‬تا‭ ‬خریدنی‭. ‬چند‭ ‬تایی‭ ‬از‭ ‬کاسه‭ ‬بشقابی‌های‭ ‬تهران‭ ‬لباس‌های‭ ‬کهنه‌‭ ‬را‭ ‬که‭ ‬می‌خرند‭ ‬می‌آورند‭ ‬برای‭ ‬مش‭ ‬رحیم‭ ‬خیابان‭ ‬پیروز‭ ‬و‭ ‬اوهم‭ ‬می‌چیندشان‭ ‬روی‭ ‬هم‭ ‬و‭ ‬می‌نشیند‭ ‬به‭ ‬انتظارمشتری‭. ‬مش‌رحیم‭ ‬دندان‭ ‬ندارد‭ ‬و‭ ‬لهجه‭ ‬ترکی‌اش‭ ‬به‭ ‬فارسی‭ ‬می‌چربد‭. ‬خودش‭ ‬اسم‭ ‬بساطش‭ ‬را‭ ‬گذاشته‭ ‬آشغال‭ ‬و‭ ‬روایت‭ ‬می‌کند‭ ‬که‭ ‬قبل‭ ‬از‭ ‬آشغال‭ ‬فروشی،‭ ‬کارگر‭ ‬کوره‭ ‬پزخانه‭ ‬بوده،‭ ‬چند‭ ‬ماه‭ ‬این‭ ‬کوره‭ ‬و‭ ‬چند‭ ‬ماه‭ ‬کوره‌ای‭ ‬دیگر‭ ‬تا‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬تقریبا‭ ‬دربیست‭ ‬و‭ ‬اندی‭ ‬کوره‭ ‬خلازیر‭ ‬یک‭ ‬چرخ‭ ‬زده‭ ‬و‭ ‬آنقدرخشت‭ ‬خام‭ ‬مالیده‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬دست‭ ‬و‭ ‬پا‭ ‬افتاده‭. ‬چشمش‭ ‬روبه‭ ‬کوره‭ ‬آجرپزی‭ ‬حاج‭ ‬غلام‭ ‬مرحوم‭ ‬است،‭ ‬روبه‌رویش‭ ‬درست‭ ‬و‭ ‬زیر‭ ‬پایش‭ ‬تونل‌های‭ ‬آجرپزی‭ ‬که‭ ‬زیرپای‭ ‬ما‭ ‬نیزهست‭. ‬مردی‭ ‬می‌ایستد‭ ‬کنار‭ ‬مش‌رحیم‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬بچه‌ها‭ ‬فرمان‭ ‬می‌دهد‭ ‬روی‭ ‬زمین‭ ‬صاف‭ ‬بازی‭ ‬کنند،‭ ‬می‌شود‭ ‬طاق‭ ‬آلونک‌های‭ ‬کوره‭ ‬پزخانه‭. ‬چشم‌هایش‭ ‬بیرون‭ ‬زده‌اند،‭ ‬گواتر‭ ‬دارد‭ ‬انگار،‭ ‬گواتر‭ ‬وخیم‭ ‬و‭ ‬ول‭ ‬شده‭ ‬و‭ ‬سر‭ ‬می‌جنباند‭ ‬سمت‭ ‬کوره‌های‭ ‬خاموش‭ ‬که‭ ‬دود‭ ‬کش اند‭ ‬و‭ ‬قمیر‭ ‬و‭ ‬یک‭ ‬قطارتونل‭ ‬وسط‭ ‬یک‭ ‬گود‭ ‬بزرگ‭ ‬که‭ ‬شهری‭ ‬است‭ ‬در‭ ‬دل‭ ‬شهر‭. ‬بسم‌ا‭… ‬را‭ ‬که‭ ‬می‌گوییم،‭ ‬مرد‭ ‬می‌خندد‭ ‬و‭ ‬دلمان‭ ‬را‭ ‬قرص‭ ‬می‌کند‭ ‬به‭ ‬امنیتی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬کوره‌ها‭ ‬هست‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬مردمش‭ ‬که‭ ‬بی‭ ‬خطرند‭ ‬و‭ ‬آرام‭ ‬و‭ ‬این‌گونه‭ ‬قصه‭ ‬آغاز‭ ‬می‌شود‭.‬

برداشت‭ ‬اول‭: ‬اینجا‭ ‬افغانستان‭ ‬

جاده‭ ‬خاکی‭ ‬سر‭ ‬کج‭ ‬کرده‭ ‬به‭ ‬سمت‭ ‬پایین،‭ ‬تند‭ ‬وشیبدار،‭ ‬جلویش‭ ‬هم‭ ‬زنجیرکشیده‭ ‬اند‭ ‬که‭ ‬ول‭ ‬است‭ ‬روی‭ ‬زمین‭. ‬اینجا‭ ‬مرز‭ ‬است،‭ ‬مرز‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬افغانستان‭ ‬در‭ ‬منطقه۱۹،‭ ‬مرز‭ ‬تهران‭ ‬و‭ ‬بامیان‭ ‬درخیابان‭ ‬پیروز‭. ‬سرظهر‭ ‬است،‭ ‬خورشید‭ ‬درست‭ ‬ایستاده‭ ‬وسط‭ ‬آسمان‭ ‬ولی‭ ‬بی‌جان‭ ‬و‭ ‬کم‌رمق‭. ‬مردم‭ ‬سرشان‭ ‬را‭ ‬کرده‭ ‬اند‭ ‬در‭ ‬لاک‭ ‬خود‭ ‬و‭ ‬فقط‭ ‬زیرچشمی‭ ‬نگاه‭ ‬می‌کنند‭ ‬به‭ ‬رسم‭ ‬پاییدن‭. ‬یک‭ ‬گاری‭ ‬کوچک‭ ‬با‭ ‬ظرفیت‭ ‬تکمیل‭ ‬سر‭ ‬می‌خورد‭ ‬به‭ ‬پایین‭. ‬گاری‭ ‬چی‭ ‬عیوض‭ ‬است،‭ ‬اهل‭ ‬ولایت‭ ‬بامیان‭ ‬که‭ ‬چراغ‭ ‬اول‭ ‬همصحبتی‭ ‬با‭ ‬همسایه‭ ‬غربی‭ (‬من‭ ‬ِ‭ ‬خبرنگار‭) ‬را‭ ‬باز‭ ‬می‌کند‭. ‬مرد‭ ‬آرامی‭ ‬است،‭ ‬دست‭ ‬می‌کند‭ ‬توی‭ ‬جیبش‭ ‬وکاغذی‭ ‬تاخورده‭ ‬و‭ ‬چروک‭ ‬را‭ ‬باز‭ ‬می‌کند‭ ‬که‭ ‬مجوز‭ ‬رفت‭ ‬و‭ ‬آمدش‭ ‬در‭ ‬شهر‭ ‬است‭. ‬گاری‭ ‬سنگین‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬عیوض‭ ‬بی‌حال،‭ ‬پایش‭ ‬درد‭ ‬می‌کند،‭ ‬معده‭ ‬درد‭ ‬هم‭ ‬دارد،‭ ‬دست‭ ‬که‭ ‬می‌گذارد‭ ‬روی‭ ‬معده‌اش‭ ‬می‌نالد‭. ‬گاری‭ ‬پر‭ ‬است‭ ‬از‭ ‬ظرف‌های‭ ‬پلاستیکی‭ ‬و‭ ‬جعبه‌های‭ ‬بازشده‭ ‬مقوایی‭. ‬عیوض‭ ‬خوش‌شانس‭ ‬بوده‭ ‬که‭ ‬بازیافتی‌های‭ ‬شهرداری‭ ‬توقیفش‭ ‬نکرده‌اند،‭ ‬آخر‭ ‬چهاربار‭ ‬تا‭ ‬به‭ ‬حال‭ ‬بازداشت‭ ‬شده‭ ‬و‭ ‬عیوض‭ ‬مانده‭ ‬با‭ ‬هیچ‭. ‬زباله‌های‭ ‬پلاستیکی‭ ‬این‭ ‬محله‭ ‬کم‭ ‬شده،‭ ‬شهرداری‭ ‬همه‭ ‬را‭ ‬می‌برد،‭ ‬عیوض‭ ‬این‭ ‬را‭ ‬می‌گوید‭ ‬و‭ ‬دست‭ ‬می‌گذارد‭ ‬کنجی‭ ‬از‭ ‬گاری‭ ‬و‭ ‬توضیح‭ ‬می‌دهد‭ ‬که‭ ‬یک‭ ‬هفته‌ای‭ ‬پُرش‭ ‬کرده‭ ‬است‭. ‬عیوض‭ ‬خسته‭ ‬است‭ ‬ولی‭ ‬می‌ماند‭ ‬به‭ ‬حرف‭ ‬زدن‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬بار‭ ‬این‭ ‬بارش‭ ‬می‌گوید‭ ‬که‭ ‬می‌خرند‭ ‬به‭ ‬۱۲‭ ‬هزار‭ ‬تومان‭ ‬به‭ ‬قرار‭ ‬هرکیلو‭ ‬۶۰۰‭ ‬تومان‭. ‬۱۲‭ ‬هزار‭ ‬تومان‭ ‬برای‭ ‬یک‭ ‬هفته‭! ‬داستان‭ ‬شاخدار‭ ‬است‭ ‬ولی‭ ‬عیوض‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬ولایت‭ ‬بامیان‭ ‬از‭ ‬هول‭ ‬فقر‭ ‬و‭ ‬گرسنگی‭ ‬گریخته،‭ ‬سر‭ ‬می‌کند‭ ‬سوی‭ ‬آسمان‭ ‬و‭ ‬می‌گوید‭ ‬الهی‭ ‬شکرکه‭ ‬نان‭ ‬و‭ ‬چای‭ ‬می‌رسد‭.‬

این‭ ‬نان‭ ‬و‭ ‬چای‭ ‬و‭ ‬آن‭ ‬الهی‭ ‬شکر‭ ‬را‭ ‬خیلی‌ها‭ ‬درکوره‌های‭ ‬آجرپزی‭ ‬می‌گویند،‭ ‬دست‭ ‬راست‭ ‬که‭ ‬شش‭ ‬خانواده‭ ‬پرتعداد‭ ‬زندگی‭ ‬می‌کنند‭ ‬و‭ ‬دست‭ ‬چپ‭ ‬که‭ ‬آدم‌ها‭ ‬لول‭ ‬می‌زنند‭ ‬درحفره‌هایی‭ ‬که‭ ‬اسمش‭ ‬خانه‭ ‬است‭. ‬زن‌های‭ ‬دست‭ ‬راست‭ ‬اعتماد‭ ‬کرده‭ ‬و‭ ‬آمده‌اند‭ ‬جلو،‭ ‬حریمشان‭ ‬یک‭ ‬در‭ ‬آهنی‭ ‬زنگ‭ ‬زده‭ ‬دارد‭ ‬که‭ ‬چون‭ ‬اعتماد‭ ‬کرده‌اند‭ ‬بازش‭ ‬می‌کنند‭. ‬مردها‭ ‬نیستند،‭ ‬بیغوله،‭ ‬بیغوله‭ ‬زنانه‭ ‬است‭ ‬فعلا،‭ ‬بعضی‭ ‬اتاق‌ها‭ ‬نیز‭ ‬کلا‭ ‬مردی‭ ‬ندارد‭ ‬که‭ ‬یا‭ ‬مرده‌اند‭ ‬یا‭ ‬جا‭ ‬مانده‌اند‭ ‬در‭ ‬افغانستان‭ ‬یا‭ ‬زن‭ ‬و‭ ‬فرزند‭ ‬را‭ ‬گذاشته‌اند‭ ‬دراین‭ ‬ناکجاآباد‭ ‬و‭ ‬رفته‌اند‭ ‬پی‭ ‬دلشان‭ ‬مثل‭ ‬شوهر‭ ‬آمنه‭ ‬که‭ ‬داماد‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬اینجا‭ ‬کوره‭ ‬آجرپزی‭ ‬است،‭ ‬درست‭ ‬داخل‭ ‬تونل‭ ‬و‭ ‬قلب‭ ‬کوره‭ ‬که‭ ‬روزی‭ ‬درآن‭ ‬آتش‭ ‬می‌دمیدند‭ ‬و‭ ‬خشت‭ ‬خام‭ ‬درآن‭ ‬می‌چیدند‭ ‬و‭ ‬بعد‭ ‬جلویش‭ ‬دیوار‭ ‬می‌کشیدند‭ ‬که‭ ‬خشت‌ها‭ ‬زیر‭ ‬آن‭ ‬هُرم‭ ‬آجرشود،‭ ‬یک‭ ‬صفحه‭ ‬ازتاریخ‭ ‬گذشته‭ ‬که‭ ‬خشت‌زنی‭ ‬و‭ ‬آجرسازی‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬سبک‭ ‬مد‭ ‬بود‭. ‬حالا‭ ‬اما‭ ‬توی‭ ‬این‭ ‬تونل‭ ‬سرد‭ ‬شش‭ ‬خانواده‭ ‬درچپ‭ ‬و‭ ‬راست‭ ‬زندگی‭ ‬می‌کنند‭ ‬همه‭ ‬اهل‭ ‬افغانستان‭ ‬و‭ ‬زاده‭ ‬ولایت‭ ‬بامیان‭. ‬بوی‭ ‬غذا‭ ‬نمی‌آید‭ ‬ولی‭ ‬معصومه‭ ‬می‌گوید‭ ‬کشک‭ ‬جوش‭ ‬بارگذاشته،‭ ‬هاجر‭ ‬نیز‭ ‬با‭ ‬چشم‌های‭ ‬زاغ‭ ‬و‭ ‬صورت‭ ‬آبله‭ ‬رو‭ ‬ریز‭ ‬می‌خندد‭ ‬و‭ ‬می‌گوید‭ ‬کباب‭ ‬خورده‭. ‬کباب‭ ‬را‭ ‬ایرانی‌های‭ ‬خیر‭ ‬دیشب‭ ‬آورده‭ ‬اند‭ ‬پای‭ ‬کوره‌ها‭ ‬و‭ ‬هاجر‭ ‬توانسته‭ ‬چند‭ ‬تایی‭ ‬بگیرد‭ ‬و‭ ‬بگذارد‭ ‬برای‭ ‬ناهار؛‭ ‬غذاهای‭ ‬نذری‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬پرس‌های‭ ‬مهربانی‭ ‬که‭ ‬نباشد‭ ‬همه‭ ‬گرسنه‭ ‬می‌مانند‭.‬

هاجر‭ ‬خوش‭ ‬صحبت‭ ‬است،‭ ‬حسابی‭ ‬اعتمادکرده،‭ ‬الهی‭ ‬شکرِعیوض‭ ‬را‭ ‬تکرار‭ ‬می‌کند‭ ‬که‭ ‬شکمش‭ ‬فعلا‭ ‬به‭ ‬لطف‭ ‬آن‭ ‬کباب‭ ‬سیر‭ ‬است،‭ ‬اما‭ ‬اینجا‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬حفره‌ها‭ ‬غم‭ ‬نان‭ ‬همیشگی‭ ‬است،‭ ‬گرسنگی‭ ‬عادت‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬سیری‭ ‬اتفاقی‭ ‬غریب‭. ‬نورجان‭ ‬می‌آید،‭ ‬مثل‭ ‬مادرش‭ ‬چشم‌های‭ ‬سبز‭ ‬روشن‭ ‬دارد،‭ ‬کارگر‭ ‬کارگاه‭ ‬کفش‭ ‬دوزی‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬آمده‭ ‬است‭ ‬خانه‭ ‬برای‭ ‬ناهار‭. ‬از‭ ‬بامیان‭ ‬می‌گوید،‭ ‬ازجنگ‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬وحشت‭ ‬و‭ ‬پسرش‭ ‬علی‭ ‬با‭ ‬عینک‭ ‬قاب‭ ‬بزرگ‭ ‬را‭ ‬می‌کشد‭ ‬جلوی‭ ‬پایش‭ ‬و‭ ‬تعریف‭ ‬می‌کند‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬وحشت‭ ‬طالبان‭ ‬نتوانست‭ ‬درس‭ ‬بخواند‭ ‬که‭ ‬هاجر‭ ‬پرید‭ ‬وسط‭ ‬صحبتش‭ ‬و‭ ‬گفت‭ ‬از‭ ‬بس‭ ‬انتحاری‭ ‬می‌کردند‭ ‬کیف‭ ‬مدرسه‭ ‬برای‭ ‬بچه‌ها‭ ‬قدغن‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬مبادا‭ ‬داخل‭ ‬کیف‭ ‬بمب‭ ‬باشد‭ ‬و‭ ‬نورجان‭ ‬دوباره‭ ‬ادامه‭ ‬داد‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬بامیان‭ ‬به‭ ‬اسم‭ ‬غذای‭ ‬نذری،‭ ‬خوراک‌های‭ ‬مسموم‭ ‬می‌دادند‭ ‬دست‭ ‬اهالی‭ ‬که‭ ‬بمیرند‭.‬

انیسه‭ ‬دارد‭ ‬پیچ‭ ‬و‭ ‬مهره‌های‭ ‬ریز‭ ‬را‭ ‬توی‭ ‬هم‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬می‌ریزد‭ ‬داخل‭ ‬یک‭ ‬سطل‭ ‬پلاستیکی‭ ‬سفید،‭ ‬آواگل‭ ‬هم‭ ‬ور‭ ‬دستش‭. ‬انیسه‭ ‬و‭ ‬آواگل‭ ‬جورمردهای‭ ‬بیکارشان‭ ‬را‭ ‬می‌کشند‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬پیچ‭ ‬و‭ ‬مهره‌ها‭ ‬که‭ ‬دست‭ ‬آخر‭ ‬می‌روند‭ ‬درگونی‌های‭ ‬ده‭ ‬کیلویی‭ ‬به‭ ‬ده‭ ‬هزارتومان‭ ‬دستمزد،‭ ‬به‭ ‬قرارهرماه‭ ‬۱۵۰‭ ‬هزارتومان‭ ‬اگر‭ ‬هر‭ ‬روز‭ ‬کار‭ ‬باشد‭.‬

‭ ‬مبینه‭ ‬پرده‭ ‬جلوی‭ ‬اتاقش‭ ‬را‭ ‬می‌زند‭ ‬کنار‭ ‬و‭ ‬بوی‭ ‬نم‭ ‬می‌پاشد‭ ‬بیرون‭. ‬خِر‭ ‬یک‭ ‬کیسه‭ ‬نایلونی‭ ‬دسته‭ ‬دار‭ ‬را‭ ‬گرفته‭ ‬و‭ ‬می‌کشد‭ ‬روی‭ ‬موزاییک‌ها‭ ‬جلوی‭ ‬اتاق‭ ‬که‭ ‬پر‭ ‬است‭ ‬ازکفش‌های‭ ‬صورتی‭ ‬رنگ‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬دست‭ ‬می‌دوزدشان،‭ ‬هر‭ ‬کفش‭ ‬را‭ ‬۲۰۰‭ ‬تا‭ ‬تک‭ ‬تومانی‭. ‬خسته‭ ‬که‭ ‬می‌شود‭ ‬مبینه‭ ‬می‌رود‭ ‬سروقت‭ ‬لباس‌های‭ ‬بافتنی‭ ‬کهنه‭ ‬و‭ ‬شروع‭ ‬می‌کند‭ ‬به‭ ‬شکافتنشان،‭ ‬رخت‌های‭ ‬تریکویی‭ ‬را‭ ‬هم‭. ‬دو‭ ‬کیسه‭ ‬آنجاست،‭ ‬پر‭ ‬از‭ ‬نخ‭ ‬شکافته‭ ‬شده‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬بازار‭ ‬عبدل‌آباد‭ ‬و‭ ‬آن‭ ‬حوالی‭ ‬کیلویی‭ ‬۲۰۰۰تومان‭ ‬می‌خرند‭. ‬این‭ ‬کسب‭ ‬وکار‭ ‬مشترک‭ ‬همه‭ ‬زن‌های‭ ‬بیغوله‌های‭ ‬کوره‭ ‬پزخانه‭ ‬است،‭ ‬زن‌هایی‭ ‬مثل‭ ‬آمنه‭ ‬که‭ ‬شیر‭ ‬به‭ ‬شیر‭ ‬بچه‭ ‬دارند‭ ‬و‭ ‬شوهر‭ ‬ندارند‭ ‬و‭ ‬اگر‭ ‬دارند‭ ‬بیکارند‭. ‬بیغوله‌ها‭ ‬پر‭ ‬از‭ ‬بچه‭ ‬است،‭ ‬اینها‭ ‬روزی‭ ‬یک‭ ‬نان‭ ‬هم‭ ‬که‭ ‬بخورند‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬اینها‭ ‬پول‭ ‬نیاز‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬سیر‭ ‬شوند‭. ‬خیلی‭ ‬شب‌ها‭ ‬ساکنان‭ ‬کوره‭ ‬گرسنه‭ ‬می‌خوابند،‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬حال‭ ‬کسی‭ ‬شکایتی‭ ‬ندارد‭. ‬هاجر‭ ‬می‌گوید‭ ‬ایران‭ ‬جای‭ ‬خوبی‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬معصومه‭ ‬راضی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬زندگی‭ ‬درکوره‌ها‭ ‬هرچه‭ ‬قدرهم‭ ‬که‭ ‬سخت‭ ‬باشد‭ ‬به‭ ‬لطف‭ ‬خدا‭ ‬امنیت‭ ‬دارد‭. ‬مردی‭ ‬اما‭ ‬که‭ ‬اسمش‭ ‬را‭ ‬نگفت‭ ‬غرولند‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬راه‭ ‬خاکی‭ ‬را‭ ‬می‌گیرد‭ ‬و‭ ‬می‌رود‭ ‬سمت‭ ‬خیابان‭ ‬پیروز‭ ‬و‭ ‬می‌گوید‭ ‬حالا‭ ‬را‭ ‬نگاه‭ ‬نکن‭ ‬که‭ ‬امنیت‭ ‬هست،‭ ‬وقت‌هایی‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬اوباش‭ ‬می‌ریختند‭ ‬توی‭ ‬کوره‌ها‭ ‬و‭ ‬ناموس‭ ‬مان‭ ‬را‭ ‬می‌بردند‭ ‬و‭ ‬اگرچیزی‭ ‬بود‭ ‬امانش‭ ‬نمی‌دادند‭. ‬این‭ ‬مرد‭ ‬ایرانی‭ ‬است،‭ ‬همسایه‭ ‬افغانی‌ها‭ ‬درتهران،‭ ‬زیر‭ ‬سایه‭ ‬میل‌های‭ ‬قدبلند‭ ‬کوره‌های‭ ‬آجرپزی‭.‬

برداشت‭ ‬دوم‭: ‬اینجا‭ ‬ایران‭ ‬

زن‌ها‭ ‬و‭ ‬دخترها‭ ‬نشسته‌اند‭ ‬کنج‭ ‬دیوار‭ ‬و‭ ‬دارند‭ ‬نخ‭ ‬باز‭ ‬می‌کنند‭. ‬رحیمه‭ ‬ولی‭ ‬یک‭ ‬لگن‭ ‬پلاستیکی‭ ‬بزرگ‭ ‬را‭ ‬زده‭ ‬است‭ ‬زیر‭ ‬بغل‭ ‬که‭ ‬تویش‭ ‬یک‭ ‬عالم‭ ‬رخت‭ ‬چرک‭ ‬است‭. ‬رحیمه‭ ‬می‌رود‭ ‬توی‭ ‬حیاط‭ ‬کوره‌های‭ ‬دست‭ ‬چپی‭ ‬و‭ ‬خیرالنسا‭ ‬می‌آید‭ ‬به‭ ‬تماشا‭. ‬شوهرش‭ ‬پیرمردی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬لم‭ ‬داده‭ ‬توی‭ ‬آفتاب،‭ ‬بی‌خیال‭ ‬و‭ ‬سرخوش‭. ‬خیرالنسا‭ ‬ادایش‭ ‬را‭ ‬درمی‌آورد‭ ‬و‭ ‬می‌گوید‭ ‬از‭ ‬جوانی‭ ‬همین‌طور‭ ‬درویش‭ ‬و‭ ‬قلندر‭ ‬بود،‭ ‬بی‌خیال‭ ‬دنیا‭. ‬زن‭ ‬اهل‭ ‬نیشابور‭ ‬است،‭ ‬اهل‭ ‬دهات‭ ‬دورافتاده‌اش‭ ‬که‭ ‬اسمش‭ ‬را‭ ‬نگفت‭. ‬کاغذ‭ ‬و‭ ‬قلم‭ ‬را‭ ‬که‭ ‬می‌بیند‭ ‬بدبختی‌ها‭ ‬را‭ ‬ردیف‭ ‬می‌کند‭ ‬برای‭ ‬نوشتن‭ ‬و‭ ‬سیاهه‌برداری،‭ ‬از‭ ‬پایش‭ ‬که‭ ‬درد‭ ‬می‌کند،‭ ‬کمرش‭ ‬که‭ ‬دیسک‭ ‬دارد،‭ ‬پسرش‭ ‬که‭ ‬نامزد‭ ‬دارد‭ ‬و‭ ‬مانده‭ ‬است‭ ‬پشت‭ ‬دیوار‭ ‬مخارج،‭ ‬آلونکش‭ ‬که‭ ‬نه‭ ‬گاز‭ ‬دارد‭ ‬و‭ ‬نه‭ ‬نفت‭.‬

اعظم‭ ‬سر‭ ‬می‌رسد،‭ ‬روسری‭ ‬اش‭ ‬را‭ ‬دورصورت‭ ‬محکم‭ ‬می‭ ‬بندد‭ ‬و‭ ‬شروع‭ ‬می‌کند‭ ‬به‭ ‬گله‌گزاری‭ ‬از‭ ‬کوره‌ها‭ ‬که‭ ‬آبش‭ ‬خوردنی‭ ‬نیست،‭ ‬تلخ‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬شور،‭ ‬که‭ ‬آب‭ ‬را‭ ‬تانکری‭ ‬می‌خرند‭ ‬۷۰‭ ‬هزارتومان،‭ ‬که‭ ‬پدرش‭ ‬کارگر‭ ‬همین‭ ‬آجرپزی‭ ‬بوده‭ ‬و‭ ‬وقتی‭ ‬دیده‭ ‬دختر‭ ‬بدبخت‌تر‭ ‬است‭ ‬آلونک‭ ‬را‭ ‬خالی‭ ‬کرده‭ ‬برای‭ ‬او‭. ‬شوهر‭ ‬اعظم‭ ‬کیف‌دوز‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬بیکار،‭ ‬خودش‭ ‬هم‭ ‬کیف‌دوز‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬بیکار‭ ‬و‭ ‬چشمش‭ ‬به‭ ‬جاده‭ ‬که‭ ‬کی‭ ‬نذری‭ ‬می‌آورند‭.‬

رحیمه‭ ‬بار‭ ‬دومِ‭ ‬لباس‌های‭ ‬چرک‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬کوره‌ای‭ ‬که‭ ‬دورتر‭ ‬است‭ ‬از‭ ‬خانه‭ ‬او‭ ‬می‌آورد‭ ‬به‭ ‬کوره‭ ‬جلویی،‭ ‬به‭ ‬خانه‭ ‬اهالی‭ ‬افغانستان‭. ‬آب‭ ‬سرد‭ ‬است،‭ ‬مثل‭ ‬تگرگ،‭ ‬صفت‭ ‬زمهریر‭ ‬دارد‭ ‬این‭ ‬آب‭. ‬بیغوله‭ ‬رحیمه‭ ‬آب‭ ‬ندارد،‭ ‬یعنی‭ ‬همه‭ ‬ایرانی‌هایی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬کوره‭ ‬پشتی‭ ‬ساکنند‭ ‬آب‭ ‬ندارند‭. ‬رحیمه‭ ‬شستنی‌هایش‭ ‬را‭ ‬می‌آورد‭ ‬در‭ ‬خانه‭ ‬همسایه‌های‭ ‬تبعه افغان‭ ‬و‭ ‬آنها‭ ‬که‭ ‬دلشان‭ ‬برای‭ ‬رحیمه‭ ‬رقیق‭ ‬شده‭ ‬از‭ ‬شدت‭ ‬بدبختی‭ ‬می‌گذارند‭ ‬هرچه‭ ‬خواست‭ ‬بشوید‭. ‬رحیمه‭ ‬کلی‭ ‬بچه‭ ‬قد‭ ‬و‭ ‬نیم‌قد‭ ‬دارد‭ ‬با‭ ‬شوهری‭ ‬که‭ ‬اول‭ ‬مستاجر‭ ‬محله‭ ‬دولتخواه‭ ‬بود‭ ‬ولی‭ ‬چون‭ ‬از‭ ‬پس‭ ‬کرایه‌ها‭ ‬برنیامد‭ ‬آمد‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬کوره‌ها،‭ ‬۲۵‭ ‬سال‭ ‬قبل‭. ‬رحمیه‭ ‬می‌گوید‭ ‬می‌بینی‭ ‬چقدر‭ ‬بدبختم‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬کشور‭ ‬خودم‭ ‬محتاج‭ ‬خارجی‌ها‭ ‬شده‌ام‭ ‬و‭ ‬رخشانه‭ ‬چشم‌غره‭ ‬می‌رود‭ ‬که‭ ‬عجب‭ ‬نمک‌نشناسی‭. ‬جنگ‭ ‬کم‌کم‭ ‬بالا‭ ‬می‌گیرد،‭ ‬دعوا‭ ‬از‭ ‬آب‭ ‬می‌رسد‭ ‬به‭ ‬غذاهای‭ ‬نذری‭ ‬که‭ ‬رحمیه‭ ‬مدعی‭ ‬است‭ ‬رخشانه‭ ‬هول‭ ‬می‌زند‭ ‬و‭ ‬چند‭ ‬تا‭ ‬چند‭ ‬تا‭ ‬می‌گیرد‭ ‬برای‭ ‬اهل‭ ‬خانه‌اش‭ ‬و‭ ‬نمی‌گذارد‭ ‬به‭ ‬کسی‭ ‬برسد‭. ‬فاطمه‭ ‬ولی‭ ‬می‌گوید‭ ‬مردم‭ ‬که‭ ‬غذای‭ ‬نذری‭ ‬می‌آورند‭ ‬ایرانی‌های‭ ‬آن‌ور‭ ‬خیابان‭ ‬پیروز‭ ‬بیشتر‭ ‬غذاها‭ ‬را‭ ‬می‌گیرند‭ ‬و‭ ‬نمی‌گذارند‭ ‬چیز‭ ‬زیادی‭ ‬به‭ ‬مردم‭ ‬کوره‌ها‭ ‬برسد؛‭ ‬به‌نام‭ ‬کوره‌ای‌ها‭ ‬به‭ ‬کام‭ ‬مردم‭ ‬دولتخواه‭.‬

کوره‌ای‌ها‭ ‬نمی‌توانند‭ ‬غذا‭ ‬بخرند‭ ‬چون‭ ‬پول‭ ‬ندارند،‭ ‬روز‭ ‬خوششان‭ ‬آنها‭ ‬فقط‭ ‬نان‭ ‬بربری‭ ‬می‌خرند‭ ‬و‭ ‬چای‭. ‬زن‌ها‭ ‬به‭ ‬اتفاق‭ ‬گفتند‭ ‬یادشان‭ ‬نیست‭ ‬آخرین‭ ‬باری‭ ‬را‭ ‬که‭ ‬شیر‭ ‬و‭ ‬پنیر‭ ‬خریدند،‭ ‬میوه‭ ‬که‭ ‬اصلا‭ ‬رویش‭ ‬را‭ ‬ندیده‌اند‭ ‬مگر‭ ‬همین‭ ‬شب‭ ‬یلدا‭ ‬که‭ ‬مردم‭ ‬نیکوکار‭ ‬برای‭ ‬هر‭ ‬آلونک‭ ‬دو‌سه‭ ‬کیلویی‭ ‬سیب‭ ‬و‭ ‬پرتقال‭ ‬آوردند‭. ‬اینها‭ ‬با‭ ‬درآمد‭ ‬کم‌شان‭ ‬اگر‭ ‬بخواهند‭ ‬خوراکی‭ ‬بخرند‭ ‬دیگر‭ ‬از‭ ‬پس‭ ‬اجاره‭ ‬خانه‭ ‬برنمی‌آیند،‭ ‬راستی‭ ‬کوره‌ها‭ ‬اجاره‌ای‭ ‬است‭.‬

زن‌ها‭ ‬هول‭ ‬می‌زنند‭ ‬و‭ ‬توی‭ ‬حرف‭ ‬هم‭ ‬می‌پرند‭ ‬که‭ ‬نرخ‭ ‬اجاره‭ ‬را‭ ‬بگویند‭: ‬پنج‭ ‬میلیون‭ ‬تومان‭ ‬پول‭ ‬پیش‭ ‬و‭ ‬ماهی۲۰۰‭ ‬هزارتومان‭ ‬برای‭ ‬هر‭ ‬اتاق‭. ‬مبینه‭ ‬نخ‭ ‬که‭ ‬باز‭ ‬می‌کند‭ ‬ماهی۵۰‭ ‬هزارتومان‭ ‬گیرش‭ ‬می‌آید‭ ‬و‭ ‬باید‭ ‬سه‭ ‬برابر‭ ‬بگذارد‭ ‬رویش‭ ‬که‭ ‬ندارد‭. ‬آمنه‭ ‬هم‭ ‬وضعش‭ ‬همین‭ ‬است،‭ ‬زن‌های‭ ‬شوهردار‭ ‬هم‭ ‬فرقی‭ ‬ندارند،‭ ‬ایرانی‭ ‬و‭ ‬افغانی‭ ‬نیز‭ ‬توفیر‭ ‬ندارد‭. ‬همه‭ ‬اینها‭ ‬به‭ ‬حاج‭ ‬حسینی‭ ‬که‭ ‬اتاق‌ها‭ ‬را‭ ‬اجاره‭ ‬داده‭ ‬بدهکارند‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬حاج‭ ‬حسین‭ ‬قرار‭ ‬گذاشته‭ ‬که‭ ‬بابت‭ ‬پول‭ ‬برق‭ ‬ازهمه‭ ‬اتاق‌ها‭ ‬صدهزارتومان‭ ‬اضافه‭ ‬بگیرد؛‭ ‬زن‌ها‭ ‬عزا‭ ‬گرفته‌اند‭. ‬آفتاب‭ ‬می‌رود‭ ‬که‭ ‬نارنجی‭ ‬شود‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬خواب‭ ‬غرب‭ ‬برود‭. ‬هاجر‭ ‬دبه‌اش‭ ‬را‭ ‬بسته‭ ‬به‭ ‬تیرکی‭ ‬آهنی‭ ‬و‭ ‬چرخدار‭ ‬که‭ ‬برود‭ ‬برای‭ ‬آب‭. ‬آب‭ ‬کوره‌ها‭ ‬شور‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬تلخ،‭ ‬هاجر‭ ‬و‭ ‬زن‌ها‭ ‬برای‭ ‬همین‭ ‬می‌روند‭ ‬آن‭ ‬سوی‭ ‬خیابان‭ ‬پیروز‭ ‬تا‭ ‬از‭ ‬ایرانی‌های‭ ‬خانه‌دار‭ ‬آب‭ ‬بگیرند‭ ‬اگر‭ ‬بدهند‭. ‬هاجر‭ ‬لنگ‌لنگان‭ ‬می‌رود‭ ‬سمت‭ ‬پارک‭ ‬و‭ ‬کوره‌ها‭ ‬می‌مانند‭ ‬پشت‭ ‬سر‭ ‬با‭ ‬هزار‭ ‬داستانی‭ ‬که‭ ‬دارند‭. ‬کوره‌ها‭ ‬را‭ ‬قرار‭ ‬بود‭ ‬به‭ ‬عنوان‭ ‬یکی‭ ‬از‭ ‬نمادهای‭ ‬منطقه‭ ‬خلازیر‭ ‬ساماندهی‭ ‬کنند‭ ‬و‭ ‬نور‭ ‬به‭ ‬صورتشان‭ ‬بپشاند‭ ‬که‭ ‬زیبا‭ ‬شوند،‭ ‬قرار‭ ‬بود‭ ‬شهرداری‭ ‬بالا‭ ‬و‭ ‬پایین‭ ‬کوره‌ها‭ ‬را‭ ‬با‭ ‬کاشی‭ ‬تزیین‭ ‬کند‭ ‬و‭ ‬بدنه‭ ‬خارجی‌شان‭ ‬را‭ ‬با‭ ‬سندبلاست‭ ‬بپوشاند‭ ‬که‭ ‬زیبا‭ ‬شوند‭ ‬و‭ ‬ماندگار‭ ‬و‭ ‬تفرجگاه‭ ‬مردم‭ ‬محل‭. ‬اما‭ ‬نشد‭ ‬که‭ ‬بشود‭ ‬و‭ ‬قرارها‭ ‬به‌هم‭ ‬خورد،‭ ‬این‭ ‬برج‌های‭ ‬به‭ ‬ظاهرخاموش،‭ ‬حالا‭ ‬کشور‭ ‬استقلال‭ ‬یافته‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬افغانستانند،‭ ‬یک‭ ‬کشور‭ ‬مفلوک‭ ‬و‭ ‬توسری‭ ‬خورده‭ ‬که‭ ‬نمی‌دانی‭ ‬مردمان‭ ‬چشم‌بادامی‌اش‭ ‬را‭ ‬بدبخت‌تر‭ ‬بنامی‭ ‬یا‭ ‬مردمی‭ ‬که‭ ‬اهل‭ ‬ولایت‭ ‬ایرانند‭.‬‭ ‬

مریم خباز

معمای روبهی در پایتخت

غذا دهی دستی و نبود مدیریت پسماند پای روباه‌ها را به تهران باز کرد

روباه‌هایی که دیگر از انسان نمی‌ترسند و در قلب مراکز جمعیتی تهران شلوغ و بزرگ هم ظاهر می‌شوند. افزایش مشاهده روباه این ذهنیت را در مردم ایجاد کرده که جمعیت این گونه زیاد شده است. رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران داستان افزایش جمعیت روباه‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید: حضور این گونه در شهر به خاطر جذابیت‌های سطح شهر نظیر پسماندهاست. مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی حذف بیش از حد سگ‌های بی‌صاحب را عامل افزایش ورود روباه به پایتخت می‌داند اما برخی کارشناسان می‌گویند نبود ساز و کار برای کنترل غذادهی دستی به حیوانات همراه دیگر عوامل نظیر نبود مدیریت پسماند، حضور روباه در کلانشهر تهران را پررنگ‌تر کرده است. برخی کارشناسان نیز بر این باورند که چون روباه می‌تواند ناقل هاری به انسان باشد، در آینده با سونامی هاری مواجه خواهیم بود. اما مسؤولان سازمان حفاظت محیط‌زیست نه‌تنها معتقدند که هیچ گزارشی در جهان درباره خطرناک بودن روباه برای انسان منتشر نشده است بلکه تاکید می‌کنند که روباه‌های تهران در معرض انواع خطرات نظیر تصادفات قرار دارند.

چندی است که حضور روباه، این عضو خانواده سگ‌ها، در میدان شلوغی نظیر انقلاب هم گزارش شده است. تلفن‌های آتش‌نشانی بیشتر از گذشته برای زنده‌گیری روباه‌ها زنگ می‌خورد و بخشی از جامعه درگیر این حضور این سگ‌سان کوچک در دل تهران است. کسی نمی‌داند لانه‌های این روباه‌ها کجاست و چگونه آنها از قلب پایتخت سر درآورده‌اند. مردم گاهی احساس ترس می‌کنند و گاهی هم از سر دلسوزی و این‌که تصور می‌کنند روباه راه گم کرده، به آتش‌نشانی اطلاع می‌دهند تا این حیوان را به زیستگاهش بازگرداند.

محمد‌حسین بازگیر، رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران در گفت‌وگو با ما درباره حضور بیشتر روباه‌ها در سطح کلانشهر تهران می‌گوید: شهر تهران هنوز پیوستگی خود با زیستگاه‌های طبیعی اطراف خود مانند شمال را از دست نداده است، علاوه بر این یک‌سری مسیرها مثل رودها و رود دره‌ها، همچنین برخی فضاهای سبز بزرگ و جنگل دست‌کاشت داخل شهر مثل چیتگر، شیان، لویزان، خجیر و سرخه حصار زیستگاه‌های طبیعی روباه‌ها هستند که این حیوانات در داخل آن زندگی و به‌راحتی در داخل شهر تردد می‌کنند. در واقع این ما هستیم که همه جا را تصرف کرده‌ایم.

آن‌طور که او می‌گوید این روزها شرایط سخت‌تر شده و روباه‌ها به‌طور طبیعی برای یافتن طعمه مشکل پیدا کرده‌اند. ما هم ریخت و پاش‌های زیادی داریم که تشویق‌کننده روباه است. پسماندهای ما منبع غذایی خوبی برای روباه‌هاست. روباه بیشتر در شب فعالیت می‌کند، اما فعالیت‌های تهران شبانه‌روزی شده است. به همین دلیل روباه‌ها هم در همه ساعت‌ها، در شهر تردد می‌کنند.

به گفته بازگیر، حضور روباه در مناطق پرجمعیتی مانند میدان انقلاب هم می‌تواند به دلیل مسدودسازی مسیر تردد این‌گونه در فرودگاه مهرآباد برای مقابله با ورود روباه به باند فرودگاه باشد. این اقدام عرصه را بر روباه تنگ و این حیوان را به سمت مناطق دیگری هدایت کرده است.

‌بهمن نقیبی، مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز در گفت‌وگو با ما درباره دلایل افزایش حضور روباه در تهران عنوان می‌کند: اگر در منطقه‌ای که تعداد سگ‌های بی‌صاحب زیاد بود، بیش از حد اتلاف انجام شود، به حیات‌وحش فرصت می‌دهیم که راحت‌تر در سطح شهر حضور یابند. زیرا دیگر سگ‌ها سد راه حیات‌وحش نخواهند شد. او هم همچون بازگیر منابع سهل‌الوصول فست‌فودی و رستورانی در پسماندها را عامل موثری برای جذب روباه‌ها می‌داند.

روباه موش نمی‌گیرد

در فضای مجازی شایعه شده محیط‌زیست به عمد روباه‌ها را در سطح شهر رها کرده است تا جمعیت موش‌های تهران کنترل شود. این شایعه نه‌تنها توسط مدیرکل محیط‌زیست شهرستان تهران رد می‌شود بلکه ایمان معماریان، دامپزشک نیز در گفت‌وگو با ما دلیل شکل‌گیری این شایعات را انجام برخی مصاحبه‌های غیر‌کارشناسی می‌داند.

به گفته او، نبود مدیریت پسماند در تهران روی جمعیت روباه‌ها اثر می‌گذارد و علاوه بر این غذا‌دهی دستی به سگ و گربه‌های بدون صاحب توسط مردم هم باعث جذب روباه‌ها می‌شود.

آن‌طور که معماریان می‌گوید روباه جزو حیات‌وحشی است که می‌تواند به حیات‌وحش شهری تبدیل شود، زیرا خیلی خوب خود را با شرایط سازگار می‌کند.

این دامپزشک در واکنش به اظهاراتی که درباره احتمال انتقال هاری توسط روباه‌ها مطرح می‌شود، مهم‌ترین مشکل در زمینه روباه‌ها و سایر حیوانات شهری را نبود مدیریت این قبیل حیوانات می‌داند. او تاکید می‌کند: ما هیچ کنترل بهداشتی روی حیات‌وحش شهری نداریم که این مساله می‌تواند مخاطره‌آفرین باشد.

معماریان ادامه می‌دهد: در کشورهای پیشرفته تغدیه دستی حیات‌وحش جریمه دارد، زیرا زمینه افزایش جمعیت حیوانات را فراهم می‌کند. در برخی ایالت‌های آمریکا برای تغذیه دستی صد دلار جریمه در نظر می‌گیرند اما قبل از در نظر گرفتن جریمه برای تغذیه دستی حیوانات، ابتدا دولت‌ها پایه‌های اصلی تغذیه حیوانات را کنترل می‌کنند یعنی با مدیریت پسماند مانع افزایش جمعیت می‌شوند. سپس اجازه نمی‌دهند تغذیه دستی توسط مردم انجام شود، به این مفهوم که با نصب تابلوهای هشدار به شهروندان اعلام می‌کنند که نباید به حیوانات به صورت دستی غذا داد. در نهایت اگر کسی به هشدارها گوش نکرد، آن فرد را جریمه می‌کنند.

به اعتقاد معماریان، متولی اصلی حیوانات شهری، شهرداری‌ها هستند، اما محیط‌زیست خود را در مسائل مربوط به حیات‌وحش شهری دخالت می‌دهد؛ مثلا اگر سگی کشته شود، محیط‌زیست شکایت می‌کند، در حالی که این مساله، جزو  وظایف محیط‌زیست نیست.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد در ارتباط با حیوانات شهری هیچ اقدامی در کشور انجام نمی‌شود و رسما در این حوزه هم رده کشورهایی نظیر هند هستیم. برای کنترل این حیوانات می‌توانیم از تجربیات کشورهای پیشرفته دنیا مثل اروپای غربی، آمریکا، استرالیا و نیوزلند استفاده کرد و روش‌های استاندارد آنها برای کنترل جمعیت حیوانات شهری را به کار بگیریم.

فرصت‌های حضور روباه در تهران

دامپزشکان بیشتر نسبت به مخاطرات حضور روباه در تهران تمرکز کرده و نسبت به آن هشدار می‌دهند، اما بازگیر، مدیر‌کل محیط‌زیست شهرستان تهران نه فقط حضور حیات‌وحش و روباه را جاذبه‌ای برای پایتخت می‌داند، بلکه از مخاطرات انسان برای روباه‌ها نیز سخن می‌گوید.

او تصادفات را یکی از مخاطرات اصلی برای روباه‌ها معرفی می‌کند، زیرا چند روز پیش یک روباه در شرق تهران تصادف کرده و به‌دلیل شدت جراحات از بین رفته است.

به گفته بازگیر، در بسیاری از نقاط دنیا تداخل بین زیستگاه جانوری و تعامل بین حیات‌وحش و زیستگاه انسانی، به عنوان یک امتیاز و ارزش و اولویت به شمار می‌رود و مورد حمایت دولت‌هاست؛ یعنی کشورها با گونه‌هایی از موجودات زنده که به زیستگاه انسان نزدیک می‌شوند و در حاشیه آن زندگی می‌کنند، با احترام برخورد کرده و حیات‌وحش را اذیت و آزار نمی‌کنند.

او تاکید می‌کند: روباه‌ها از انسان آسیب پذیرتر هستند. اگر کیفیت هوا و محیط دستخوش تغییرات تاثیرگذار در سلامت انسان شود، اولین تاثیرها روی همین موجودات نشان داده می‌شود. در واقع حیات‌وحش به نوعی پیش‌مرگ‌ انسان‌ها است. این کمترین خدمت حیات‌وحش به انسان است. از سوی دیگر، روباه در کنترل جوندگان کوچک هم اثر می‌گذارد. اما این به آن مفهوم نیست که ما در کار آنها دخالت می‌کنیم، بلکه از مردم هم می‌خواهیم که در کار روباه‌ها دخالت نکنند.

مدیر‌کل محیط‌زیست شهرستان تهران بیان می‌کند: حیات‌وحش خزانه ژنتیکی کشور است و به نوعی انفال به‌حساب می‌آید و علاوه بر خدمات زیبایی شناختی، نقش‌هایی هم در طبیعت و محیط‌زیست به‌عهده دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

 گزارش‌های اندک شمار هاری

بهمن نقیبی، مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی نیز درباره خطر انتقال هاری از سوی روباه به جمعیت انسانی به ما  می‌گوید: بر اساس آمارهای وزارت بهداشت سال گذشته تعداد حیوان گزیدگی ۱۸۰ هزار مورد بوده است که عدد قابل توجهی است.

او ادامه می‌دهد: البته با این تعداد قابل توجه حیوان گزیدگی، در حد کمتر از انگشتان دو دست موارد ابتلا به هاری داشته‌ایم که نشان می‌دهد سازمان دامپزشکی به وظایف خود در تحت پوشش واکسیناسیون قرار دادن جمعیت مناسب ناقلان هاری خوب عمل کرده است. وزارت بهداشت هم خدمات مناسبی به افراد حیوان گزیده ارائه کرده است.

به گفته نقیبی برای کنترل هاری در کشور در سه سطح حیات‌وحش، سگ‌های بی‌صاحب و سگ‌های گله و نگهبان باید کنترل‌های لازم انجام شود تا جمعیتی که مخزن بیماری هاری است، کاهش یابد و جمعیت انسانی در مقابل این بیماری کشنده محافظت شود.

او می‌گوید: کنترل و رصد هاری در سطح حیات‌وحش به عهده سازمان حفاظت محیط‌زیست است و طبیعتا دامپزشکی هم به عنوان همکار می‌تواند با این سازمان همکاری کند.

البته نقیبی عنوان می‌کند: درباره روباه‌ها اگر با دید حیات‌وحش به آنها نگاه کنیم، هر گونه اقدام کنترلی و مبارزه و پیشگیری با بیماری‌های آن در حیطه وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست است، اما اگر حیوان شهری محسوب شود، شهرداری‌ها باید راه‌های کنترل بیماری‌های این‌گونه را بر مبنای مطالعاتی که وجود دارد، به مرحله اجرا بگذارند.

 

 

لیلا مرگن

نسل‌کُشیِ سنگدلانۀ پرندگان در فریدونکنار، اشتغال است؟!

دیگر همه می‌دانند که هرسال با آغاز مهاجرتِ زمستانی پرندگان از سرزمین‌های سرد شمالی به تالاب‌ها و آب‌بندان‌های فریدونکنار و سرخرود، صید گسترده‌ی این آفریده‌های زیبا و شکوهمند هم با انواع روش‌های سنتی و غیرسنتی آغاز می‌شود. لازم نیست که گیاه‌خوار یا مخالفِ صددرصدِ صید و شکار باشید تا دل‌تان از این صیادی بی‌رویه به درد آید؛ قلب هر انسان عادی هم با تماشای انبوه پرندگان غرقه‌به‌خون که ده‌تا ده‌تا و صدتا صدتا بر پیشخوان پرنده‌فروشان منطقه گذاشته می‌شوند، یا بدتر از آن، با بال‌های گره‌خورده و پاهای به‌عمد شکسته‌شده، زنده اما تشنه و گرسنه بر سینیِ فروش زجر می‌کشند، به درد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید.

روزگاری بود که چند روستایی که زندگی ساده‌ای را می‌گذراندند، برای خوردن چند وعده خوراک گوشتی در سال یا برای کسب چند تومان درآمد، با دام‌های ابتدایی چندتایی پرنده در یک فصل صید می‌کردند. اینک اما، چند صد صیاد طمع‌ورز و بی‌ملاحظه که بسیاری‌شان بومی منطقه هم نیستند، نه برای گذران معیشتی ساده بلکه برای کسب درآمد ده‌ها میلیون تومانی (و در رقابت با کسانی که با زمین‌فروشی و تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی یا… به ثروت‌های بادآورده رسیده‌اند) در یک فصل صدها هزار پرنده را قتل عام می‌کنند. در این نسل‌کشیِ بی‌ملاحظه، انواع پرندگان کمیاب، نایاب، در شرف انقراض، و حرام‌گوشت همراه با پرندگان دیگری که کمیاب نیستند یا حلال‌گوشت به‌شمار می‌روند، به علاوه‌ی پرندگانی مانند جغد و عقاب و جز آن که در فرهنگ بومیِ گذشته اساساً صید نمی‌شدند، نیز گرفتار دام‌های بی‌شمار می‌شوند. به علاوه، فریدونکنار به «بورس» فروش پرنده بدل شده و پرندگانی که در بخش‌های دیگر مازندران و حتی استان‌های گلستان و گیلان صید شده‌اند میز به این شهر آورده می‌شوند و به این ترتیب یک مرکز خریدوفروش غیرقانونی اما علنی شکل گرفته است.

این‌گونه صیادیِ قانون‌شکنانه و خلافِ هنجارهای اخلاقی، نه‌تنها موجب تباهی محیط زیست و مخدوش شدن زیبایی طبیعت شده، بلکه اعتبار قانون و اقتدار حاکمیت را نیز به سُخره گرفته است. چرا که گستاخی این صیادان به حدی رسیده که بارها با مأموران محیط زیست و نیروی انتظامی درگیر شده و زیر بار هیچ‌گونه محدودیتی نمی‌روند. علت اصلی این گستاخی، حمایت تنی چند از مقام‌های محلی یا شهرستان و یکی دو نماینده از این اعمال بی‌رحمانه، با توجیه حمایت از «اشتغال مردم» یا «شیوه‌  بی‌حساب و کتاب، به اقتصاد منطقه آسیب زیادی وارد کرده و بیش از این‌ها هم از رشد اقتصادی محل جلوگیری خواهد کرد.

دلیل بر این مدعا این که هم‌اینک بر اثر سوء شهرت  فریدونکنار به خاطر ‌سیاهچاله‌ای که صیادان غیرمجاز و سنگدل برای مهمانانِ پرندۀ کشور ایجاد کرده‌اند، پرنده‌نگران ایرانی و خارجی و دیگر گردشگران رغبتی برای سفر به منطقه‌ ندارند یا با بدترین صفت‌ها از آن‌جا یاد می‌کنند. اگر فریدونکنار و سرخرود و ازباران از این همه تور هوایی که تالاب‌ها و آبگیرها را در پاییز و زمستان به هیأت دامچاله‌هایی هراس‌انگیز درآورده، پاک شود، گردشگری زمستانی در منطقه رونقی چشمگیر خواهد یافت. از این گذشته، باید در نظر داشت که کشتارگاه خون‌آلود و اسارتگاه قرون وسطاییِ زیباترین مخلوق‌ها که با عنوان بازار فروش پرنده در فریدونکنار شکل گرفته، هزاران میلیارد تومانی را که صرف آموزش و پرورش بچه‌های ما می‌شود تا یاد بگیرند که قدردان سرزمین خود و نگاهبان مخلوقات باشکوه باشند، به هدر می‌دهد.‌

 

 

عباس محمدی

کنشگر محیط زیست‌

 

بالا