آتش به جان زاگرس افتاده تنوره میکشد و حیات را در جنگلهای زاگرس با مرگ تاخت میزند؛ روزی نیست که خبرآتش سوزی در جنگلهای زاگرس آتش به دل دوستداران محیط زیست نزند. فقط در بهار امسال بیش از 1200هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی کشور به خاکستر بدل شده و هنوز آمار دقیقی از آتش سوزیهای یک ماه گذشته دردست نیست. هرچند فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها ادعا میکند، آتش سوزیهای بهار امسال در اراضی جنگلی و مرتعی کشور حدود30 درصد در سطح و 50 درصد در تعداد کاهش پیدا کرده، اما دستهای سوخته جنگلبانان و بومیانی که برای خاموش کردن آتش از دل و جان مایه میگذارند، حکایت دیگری دارد.
سالهاست که آتش سوزی جنگلهای کشور به دلیل نبود نیروی متخصص و تجهیزات مناسب خسارت جبران ناپذیری به کشور تحمیل میکند، چراکه مسئولان زمانی از آتش سوزی مطلع میشوند که دیگر کار از کار گذشته و بخش وسیعی از جنگل طعمه حریق شده است. در این بین بومیان مناطق جنگلی و سازمان های مردم نهاد به قول معروف باید جور مسئولان را بکشند،چون برخی مسئولان نه فقط برای کاهش آتش سوزی ها کم میگذارند بلکه به اشکال دیگر به مرگ جنگل دامن می زنند.
دلیل عمده آتش سوزی جنگلهای کشور چیزی نیست جز سهل انگاری انسان. براساس آمارهای به دست آمده حدود 95درصد از آتش سوزیها عامل انسانی دارد و حدود 30 درصدشان عمدی است.
عمدی آتش زدن جنگل محدود به گردشگران افراد سهل انگار نمیشود؛کم نیستند مدیرانی که دانسته دست به قتل عام جنگل میزنند و چند برابر آتش سوزیها هر سال جنگل را تخریب می کنند.
برای نمونه هر سال به طور متوسط آتش توسعه ناپایدار به جان حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی کشور می افتد خسارتی به جنگل می زند که به طور قطع بیشتر از آتش سوزی های جنگل است،چراکه دست کم به بهانه توسعه بیش از دو میلیون و 500 هزار اصله درخت از بین می رود.
بنابراین مسئولان قبل ازاینکه گناه آتش سوزی های جنگل را به پای افراد سهل انگار بیندازد باید از خود شروع کند و شرایطی ایجاد کند که شهروندان باور کنند حفظ منابع طبیعی کشور برای دولت مهم است،زیرا تنها در چنین شرایطی است که میتوان انتظار داشت که گردشگران به جنگل احترام بیشتری بگذارند و برخی بومیان مناطق جنگلی از طریق آتش زدن جنگل با یکدیگر و سازمانهای دولتی تسویه حساب نکنند.
مهدی آیینی