آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : لیلا مرگن

بایگانی/آرشیو برچسب ها : لیلا مرگن

اشتراک به خبردهی

جنگل‌های‌شمشاد اسیر پروانه تنبل

   آفت شب پره ۸۰ درصد ذخایر ژنتیکی شمشاد کشور را نابود کرده است

 چندی است که شب پره شمشاد میهمان ناخوانده جنگل‌های شمال ایران شده است. این آفت وارداتی آن قدر مخرب است که به راحتی در دو سالی که وارد ایران شده است، بخش اعظم توده‌های شمشاد کشور را آلوده کرده است. سازمان جنگل‌ها برای نجات این گونه گیاهی نشست‌های رسانه‌ای متعددی برگزار کرد و درباره اقدامات این سازمان نظیر محلول پاشی و تهیه قلمه و غیره  گزارش‌هایی به رسانه‌ها ارائه داد اما   به نظر می رسد این راهکارها‌ به نجات این گونه گیاهی منجر نمی‌شود. امید اسماعیل زاده عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس اقدامات انجام شده برای نجات شمشاد را اقداماتی فانتزی می‌داند که به حفظ این گونه در طبیعت ایران کمک نمی‌کند به همین خاطر او از زوال جنگل‌های شمشاد ایران خبر می‌دهد.

     گزارشگران سبز: شب پره شمشاد را پروانه تنبلی می‌دانند که توانایی پروازش   زیاد نیست اما همین پروانه تنبل، از سال ۹۵ که وارد ایران شده است به سرعت توده‌های شمشاد ایران را آلوده کرده است. گمانه‌های زیادی درباره شب پره شمشاد و نحوه ورود آن مطرح است. مقامات رسمی حتی احتمال بیوتروریسم را هم درباره ورود این گونه به ایران دور از ذهن نمی‌دانستند و می‌گفتند چون‌که شمشادهای هتلی در چالوس به این آفت آلوده شده است و نخستین گزارش‌ها درباره حضور شب پره از این هتل دریافت شد، این احتمال وجود دارد که گردشگران هتل مذکور به عمد شب پره شمشاد را در جنگل‌های ایران رها کرده باشند. البته نگاهی به نحوه شیوع این آفت و گسترش آن در اروپا، همچنین گزارش شدن این آفت در کشور همسایه ایران یعنی آذربایجان ، احتمال قوی دیگری درباره حضور شب پره شمشاد در ایران را ایجاد کرد و آن احتمال این است که این پروانه از شمال غرب کشور به ایران وارد شده باشد. (گزارش پیشین گزارشگران سبز را از طغیان آفت شب‌پره شمشاد در کشور را اینجا بخوانید)

 شب پره شمشاد آفتی قرنطینه‌ای است که نامش در صف انتظار لیست گونه‌های قرنطینه‌ای سازمان حفظ نباتات ایستاده است تا شاید این سازمان به وظایف قانونی خود در برابر مقابله با آفت قرنطینه‌ای جنگل‌های شمال عمل کند. اما پروانه‌هایی که شانس زیستن در جنگل‌های ایران را پیدا کرده‌اند مثل نامشان در صف لیست‌ نمی‌ایستند. آنها به راحتی به پرندگان، خودروها، لباس گردشگران و غیره می‌چسبند و به شمشادهای غرب تا شرق ایران حمله می‌کنند. امید اسماعیل زاده عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت‌وگو با گزارشگران سبز از نابودی ۷۵ تا ۸۰ درصد شمشادهای ایران خبر می‌دهد.

به گفته او در جنگل‌های شمال، بحث آفات و بیماری‌های شمشاد، نه اولی و نه آخری خواهد بود. گونه‌هایی داشتیم که دچار بیماری شدند، اما یکسری توانمندی و صفات اکولوژیکی داشتند که توانستند خود را در لیست تنوع زیستی شمال نگه دارند. شب خسب با تولید بذر با دوام و ملج با قابلیت گسترش بذر و بذردهی در سال‌های اولیه عمر، توانست خود را در لیست تنوع زیستی جنگل‌های شمال حفظ کند اما شمشاد هیچ یک از این استراتژی‌ها را ندارد و محکوم به فنا است.

حفظ ژرم پلاسم تنها راه نجات شمشاد

    از نگاه این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس تنها راه نجات شمشاد حفظ ژرم پلاسم این گونه است. او می‌گوید: نه محلول پاشی جوابگوی حفاظت از شمشادها است نه دشمنان طبیعی می‌توانند جمعیت شب پره را کنترل کنند. این آفت بسیار قوی است. تنها کاری که می‌شد انجام داد، یکسری اقدامات اولیه و اجرای مباحث حمایتی بود.

اسماعیل زاده در تشریح سخن خود بیان می‌کند: تا قبل از درگیر شدن تمام توده‌ها باید از توده‌هایی که در بالادست واقع شده‌اند، با استفاده از سد طبیعی و تله‌های نوری، جمع‌آوری شفیره و غیره حمایت می‌کردیم تا توده‌های سالم دچار آفت نشوند. این کارها انجام نشد و اغلب توده‌های شمشاد دچار مشکل شدند.

آن طور که او می گوید اکنون می توان با جمع‌آوری بذر، قلمه و تکثیر آن در خارج از رویشگاه، گونه را حفظ کرد. برای انجام این اقدامات باید حساب شده عمل کرد. حفظ ژرم پلاسم، تهیه قلمه و حفظ بذر در شرایط فراسرد ضروری است.  

او تاکید می‌کند: اقداماتی که تا کنون در شمال برای مقابله با شب پره انجام شده است، بیشتر جنبه دفتری و لوکس دارد. محلول پاشی، آب ژاول پاشیدن، آتش زدن و غیره بیشتر در کتاب و جزوه معنی دارد و این اقدامات سازنده و کاربردی نیست. در شمال یکسری اقدامات جسته و گریخته انجام شده است ولی موثر نبوده و جوابگو نخواهد بود. نوع آفت به نحوی است که اقدامات به شکل مقطعی در فضای خیلی کوچک پیگیری شده است و برنامه‌های انجام شده اثرگذار نبوده است.

اگرچه سازمان جنگل‌ها با کمک گرفتن از بخش خصوصی قلمه‌هایی هم از شمشادها تهیه کرده بود، اما این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: قلمه یک راه تکثیر است. بهتر و ارزان‌تر از آن بذر است. بذر اطلاعات ژنتیکی گسترده‌تری به همراه دارد اگر از یک سایت قلمه بگیرید و به کل شمال تعمیم دهید، کارغیر منطقی انجام داده‌اید. می‌شد منطقی‌تر کار کرد. باید جنگل‌ها را زون‌بندی کرد و در هر زون، حتی‌المقدور در صورتی که امکان تهیه بذر باشد، بذر شمشاد را جمع‌آوری کرد. در غیر این صورت قلمه تهیه کرد و تکثیر این گونه را انجام داد.

او ادامه می‌دهد: نهال‌های جدید باید با فاصله کاشت مشخص و آشکوب فوقانی مناسب در طبقات ارتفاعی مناسب کشت و نگهداری شوند. خود سازمان جنگل‌ها عرصه‌های مناسب و مستعد و مقدار زیادی امکانات در اختیار دارد. اجرای این برنامه‌ها کمی نگاه عرصه‌ای می‌طلبید که متاسفانه تا کنون این نگاه وجود نداشته است. بنابراین چاره‌ای نیست و باید منتظر انهدام جنگل‌های شمشاد باشیم.

اسماعیل زاده عنوان می‌کند: در حال حاضر ۷۵ تا ۸۰ درصد ذخایر ژنتیکی شمشاد خود را از دست داده‌ایم. تنها سایت‌های بالادست مانده است که همچنان مورد حمایت سازمان نیست.

او درباره دلیل مورد حمایت نبودن شمشاد توسط سازمان جنگل‌ها می‌گوید: این سازمان دنبال لابی کردن است.

به این ترتیب با توجه به اینکه برنامه‌های حمایتی سازمان جنگل‌ها در زمینه حفاظت از شمشاد کافی نبوده است و مسئولیت مقابله با آفات جنگل، به عهده معاونت حفاظت و حمایت و حفظ ژرم پلاسم به عهده معاونت امور جنگلی سازمان جنگل‌ها است، نبود همکاری اثربخش این دو معاونت و نبود بودجه،‌ زمینه‌ای را فراهم کرده است که باید طبیعت ایران برای همیشه با گونه ارزشمند شمشاد خداحافظی کند.

لیلا مرگن

جان محیط‌بان حراج

زخمی شدن ۴ محیط‌بان در یک ماه گذشته از شرایط نامساعد محیط‌بانان خبر می‌دهد

سه نفر از محیط‌بانان پارک ملی دز بر اثر تیراندازی متخلفان صید ماهی مجروح شدند تا آمار محیط‌بانان مجروح امسال در حالی که حدود یک ماه از آن را پشت سر گذاشته‌ایم به چهار نفر برسد و این مساله را یادآور شود که هنوز اقدامات کافی برای حفظ جان محیط‌بانان صورت نگرفته است.

۹ روز پیش بود که خبر رسید ۱۵۰۰ جلیقه ضدگلوله میان محیط‌بانان توزیع شده است تا این تجهیزات حافظ جانشان باشد؛ اما یکی از محیط‌بانان آبادانی به گزارشگران سبز می‌گوید این جلیقه‌ها تا اهواز رسید، ولی هنوز به دست محیط‌بانان آبادانی نرسیده است.

از سوی دیگر زخمی شدن چهار محیط‌بان در نخستین ماه از سال ۹۷ نشان می‌دهد حمایت از محیط‌بانان به آن سادگی‌ها که تصور می‌شود نیست.

شاید تصویب لایحه حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان چاره کار باشد و شاید افزایش سطح آگاهی‌های جامعه بتواند خشونتی را که علیه حافظان طبیعت ایران شکل گرفته کمتر کند اما آنچه مسلم است امروز در نقطه مطلوبی قرار نداریم و تکیه صرف به توزیع تجهیزات حفاظتی نظیر جلیقه ضد گلوله نمی‌تواند جان محیط‌بانان را حفظ کند.

صبح دیروز رضا قبانچی، مهدی قاسمی و مرتضی تفاخ محیط‌بانان پارک ملی دز خوزستان در جریان درگیری مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز هدف گلوله سلاح جنگی قرار گرفتند و مجروح شدند.

این سه محیط‌بان تنها مجروحان سال جدید نبودند. ۳۰ فروردین هم محمد موحدی‌کیا، مسئول منطقه حفاظت‌شده سفیدکوه خرم‎آباد لرستان با تبر هدف حمله سه متخلف قرار گرفت.

به نظر می‌رسد حافظان طبیعت ایران، سال خونباری را در پیش رو خواهند داشت، اما آنها هنوز در انتظار تصویب قوانین حمایتی مرتبط در مجلس شورای اسلامی هستند.

جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در گفت‌وگو با ‌گزارشگران سبز از مسکوت ماندن لایحه حمایت از محیط بانان در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی خبر می‌دهد.

محبت‌خانی در پاسخ به سوال گزارشگران سبز درباره اهمیت تصویب این قانون برای حفظ جان محیط‌بانان با دلخوری می‌گوید: بارها از مجلس درخواست شده این لایحه حمایتی را به تصویب برسانند، اما فعلا این کار انجام نشده و مجلس باید پاسخگو باشد که چرا این لایحه تصویب نشده است.

او تعداد شهدا و مجروحان سال ۹۶ را ۹ مجروح و یک شهید اعلام می‌کند و ادامه می‌دهد: مجروحیت‌های سال گذشته، منجر به نقص عضو نشده است.

وقتی از فرمانده یگان حفاظت محیط‌ زیست درباره توزیع جلیقه‌های ضدگلوله و اثر آن بر حفظ سلامت محیط‌بانان سوال می‌شود، او توزیع این تجهیزات را برای حفظ جان محیط‌بانان بسیار موثر می‌داند.

آموزش، بهتر از جلیقه ضدگلوله

شغل محیط‌بانی، شغلی توام با عشق است. گاهی محیط‌بانانی که حتی در تعطیلات هستند، در برخورد با متخلفان نمی‌توانند سکوت کنند و به آنها تذکر می‌دهند مانع بروز تخلف در محیط‌زیست شوند و گاهی این تذکرات هم منجر به بروز حادثه برای محیط‌بانان شده است.

اما فرمانده یگان حفاظت محیط‌ زیست می‌گوید: محیط‌بانان نباید خارج از شیفت با متخلفان درگیر شوند. برخورد با آنها وظیفه افرادی است که در حال خدمت هستند‌.

او می‌گوید: جلیقه ضدگلوله به تعداد محیط‌بانانی که در شیفت هستند، تهیه شده و افرادی که شیفت آنها به اتمام می‌رسد، باید این جلیقه‌ها را به نفر بعدی تحویل دهند.

آن طور که محبت‌خانی می‌گوید این جلیقه‌ها در سراسر کشور توزیع شده است، اما هادی جلالی محیط‌بان آبادانی از درگیری با شکارچیان متخلف ۹۶ ساچمه در بدن دارد، در گفت‌وگو با گزارشگران سبز عنوان می‌کند: جلیقه ضدگلوله هنوز به دست ما نرسیده است؛ اما شنیده‌ام در بین اهوازی‌ها توزیع شده است.

به گفته او جلیقه ضدگلوله در حفظ جان محیط‌بانان اثر دارد اما آموزش، بهتر از این جلیقه‌هاست و بهتر است برای آموزش شکارچیان نیز مانند محیط‌‌بانان وقت گذاشت.

در کمیسیون خاک می‌خورد

اگرچه آموزش و افزایش سطح آگاهی در بهبود شرایط محیط‌بانان بی‌تاثیر نیست، اما وجود قانون مناسب برای حمایت از محیط‌بانان را هم نباید از نظر دور داشت.

این قانون به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب است.

از جلال محمودزاده، نایب‌رئیس اول کمیسیون کشاورزی درباره دلایل مطرح نشدن لایحه حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان در صحن علنی مجلس سوال می‌کنیم.

او به گزارشگران سبز می‌گوید: ما سال گذشته لایحه را در کمیسیون کشاورزی تصویب کردیم، اما کمیسیون تخصصی بررسی نهایی این لایحه، کمیسیون قضایی است. متاسفانه این کمیسیون، لایحه را در نوبت بررسی قرار داده است، در حالی که با توجه به اهمیت موضوع، باید این لایحه را در اولویت قرار می‌داد.

او ادامه می‌دهد: با توجه به وضعیت حاد پرسنل محیط زیست و منابع طبیعی و با توجه به این که در حال حاضر تعداد پرسنل منابع طبیعی و محیط زیست اندک است و بیشتر پست‌های سازمانی در این دو مجموعه خالی است، همچنین تعداد نیروهای موجود جوابگوی حفاظت از عرصه گسترده محیط زیست و منابع طبیعی کشور نیست، در لایحه حمایت از محیط بانان و جنگلبانان علاوه بر فراهم کردن شرایط جذب نیروی جدید، بحث تامین جانی این نیروها نیز مد نظر قرار گرفت.

به گفته محمودزاده افزایش حقوق، بهبود حق ماموریت همچنین بحث جانباز و شهید محسوب شدن محیط‌بانان و جنگلبانان در این لایحه دیده شده است.

آن طور که او می‌گوید باید کمیسیون قضایی مجلس، موضوع تصویب این لایحه را پیگیری کند تا پس از تصویب در صحن علنی مجلس، لایحه به سراسر کشور ابلاغ شود.

لیلا مرگن

به زمین پلاستیکی نزدیک می‌شوید!

دوم اردیبهشت دیگری رسید تا باز هم حفاظت از زمین را پاس بداریم. مردم سراسر جهان در ۲۲ آوریل، به داشتن زمین پاک توجه می‌کنند. این بار سازمان ملل، شعار پایان آلودگی پلاستیکی را برای روز جهانی زمین پاک – که با هدف جلب توجه مردم به جلوگیری از تخریب زمین و راهکارهای حفاظت از آن تعریف شده – انتخاب کرده است.
در ایران هم شعار «نه به کیسه‌های پلاستیکی» برای این روز جهانی برگزیده شده است. چرا که ما ایرانیان هم بی‌رویه از کیسه‌های پلاستیکی استفاده می‌کنیم و همین رفتار غلط، منجر شده سراسر ایران به تصرف کوه‌هایی از کیسه‌های پلاستیکی درآید. حاشیه جاده‌ها با بقایای زباله‌های پلاستیکی ما فرش شود و نفس گیاهان و جانوران این سرزمین، به دلیل این رفتار غلط ما تنگ شود. روز جهانی زمین پاک به ما یادآوری می‌کند باید با سرزمین خود و سایر زیستمندان این کره خاکی، مهربان‌تر باشیم.

آلودگی‌های پلاستیکی کره زمین به نقاط خطرناکی نزدیک می‌شودهمین روزهاست که ساکنان زمین در انبوهی از زباله‌های پلاستیکی غرق شوندبخش‌هایی از اقیانوس آرام توسط پلاستیک‌ها اشغال شده و ردپای این ماده دست ساز بشر که به شیوه شیمیایی از زغال سنگ، گاز طبیعی، سنگ آهک، نفت، نمک و آب به دست می‌آید در اقیانوس منجمد شمالی هم پیدا شده استافزایش حجم زباله‌های پلاستیکی معضلی جهانی استبه همین دلیل سازمان ملل شعار روز جهانی زمین ۲۰۱۸ را پایان آلودگی پلاستیکی اعلام کرده استدر ایران هم این روز با شعار نه به کیسه‌های پلاستیکی برگزار می‌شود تا شاید فرصتی باشد مردم بیشتر به سنت‌های گذشته خود باز گردند و به جای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی یکبار مصرف، زنبیل‌ها را برای خرید همراه داشته باشند تا سرانه مصرف پلاستیک در ایران کاهش یابد.

اما آیا بشر باید در انتظار پیشرفت فناوری برای حل معضل پلاستیک باشد یا این که ناگزیر به تغییر رویکردهای خود استسعید متصدی، معاون پیشین محیط‌های انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره به‌ گزارشگران سبز می‌گوید: بشر برای داشتن محیط زیستی سالم‌تر باید رویکردهای خود را تغییر دهد، زیرا پلاستیک صدها سال تجزیه نمی‌شوند و این ترکیبات زایایی خاک سرزمین را از بین می‌برند.

او ادامه می‌دهد: پلاستیک‌هایی که به طرز بی‌رویه‌ای مصرف و رها می‌شود، اگر به قطعات ریزتری تبدیل شوند، ممکن است وارد چرخه زندگی ما بشوند و سلامت ما را دچار اشکال کنندنمونه آن را در اقیانوس‌ها و دریاها می‌بینیم که قطعات ریز پلاستیک وارد بدن آبزیان و در نهایت انسان می‌شوند.

اصلاح فرهنگ، ضروری است

پلاستیک‌هایی که به گفته متصدی تبدیل شدن آنها به قطعات ریز سلامت انسان را به خطر می‌اندازد چطور تا این حد مورد اقبال عمومی استچرا مردم هیچ گاه به تبعات مصرف پلاستیک فکر نمی‎کنند و مصرف این ماده در ایران تا این حد بالاستهومان لیاقتی، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در این باره  می‌گوید: تولید پلاستیک رابطه مستقیم با فرهنگ مصرف ما داردباید این مساله اصلاح و زمینه‌هایی ایجاد شود که از لحاظ اقتصادی استفاده از پلاستیک برای مردم به‌صرفه نباشد.

او عنوان می‌کند: در اروپا برای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی، مالیات خاصی وضع شده است؛ بنابراین در درجه اول باید فرهنگسازی انجام دهیم و در مرحله بعد، اهرم‌های اقتصادی درست برای کمتر مصرف کردن پلاستیک به کار گرفته شود.

لیاقتی درباره اهرم‌های اقتصادی که می‌توان برای کنترل مصرف به کار گرفت، چنین می‌گوید: باید اعلام شود کسی که کیسه پلاستیکی استفاده می‌کند به یک طریق اقتصادی شامل مالیات، جریمه یا هرچیزی که نام آن را می‌گذاریم، هزینه تحمیلی مصرف این ماده به طبیعت را پرداخت کنداین مساله بتدریج باعث تغییر رفتار مردم می‌شود، زیرا مردم نمی‌دانند این پلاستیک باعث بسیاری از مشکلات روی کره زمین می‌شود، بخصوص در کشور ما مصرف بیش از حد پلاستیک مشکلات عدیده‌ای به‌وجود می‌آوردما در ایران با مصرف بیش از حد پلاستیک مرتب کوه‌های پلاستیک ایجاد می‌کنیم.تجزیه پلاستیک چند صد سال طول می‌کشد و باقی ماندن این مواد در طبیعت برای حیات کره زمین مشکل ایجاد می‌کند.

به اعتقاد او اقداماتی در ایران برای کاهش مصرف پلاستیک انجام شده است، اما این اقدامات کافی نبوده است.

دسترسی راحت، اما مرگبار

آمارهای مختلفی درباره میزان مصرف پلاستیک در ایران اعلام می‌شودبرخی ایران را جزو ده کشور اول مصرف‌کننده پلاستیک به عنوان ترکیبی دیر تجزیه‌پذیر می‌دانند و گروهی هم مصرف کیسه پلاستیکی هر خانوار ایرانی را روزانه بین پنج تا هفت کیسه پلاستیکی اعلام می‌کنندسعید متصدی، معاون پیشین محیط زیست انسانی نیز تاکید می‌کند ایران بیشتر از سایر کشورهای جهان پلاستیک مصرف می‌کندهمچنین ۵۰ درصد کیسه‌های پلاستیکی که در اختیار افراد قرار می‌گیرد یکبار مصرف هستند.

او می‌گوید: گاهی مصرف پلاستیک اجتناب‌ناپذیر است اما امروز، ایران درگیر بلایی به نام مصرف بی‌رویه کیسه پلاستیکی استزیرا در کشور به طرز وحشتناکی از پلاستیک و محصولات یکبار مصرف در منازل و هنگام مهمانی‌ها استفاده می‌شود که این رفتار با سنت، فرهنگ و اصول حفاظت محیط زیست سازگاری ندارد.

متصدی درباره دلایل مصرف پلاستیک در ایران بیان می‌کند: گاهی نبود آگاهی مردم و این‌که نمی‌دانند مصرف این ترکیبات چه زیان‌هایی دارد، سبب می‌شود مردم بیش از حد پلاستیک مصرف کنندبرای حل این مشکل باید به سمت فرهنگسازی حرکت کنیم تا نگرش مردم اصلاح شودما با کمبود منابعی نظیر آب و خاک روبه‌رو هستیم و مصرف بیش از حد زباله به آلودگی این منابع منتهی می‌شود.

او سهولت دسترسی به مواد و کیسه‌های پلاستیکی را عامل دیگری می‌داند که منجر به مصرف بیش از حد شده است.به اعتقاد معاون سابق محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست امروز در فروشگاه‌های بزرگ کیسه پلاستیکی رایگان در اختیار مردم قرار می‌گیردیک خرید کوچک مثل یک بسته آدامس به جای انتقال به کیف و جیب افراد در کیسه‌های پلاستیکی قرار داده می‌شود و این مساله مصرف کیسه پلاستیک را افزایش می‌دهددر حالی که باید عرضه کیسه‌های پلاستیکی تابع شرایط بازار و قیمت شود و هر کسی کیسه پلاستیکی استفاده می‌کند، بهای مستقیم آن را بپردازد.

آن طور که متصدی می‌گوید بهای غیر‌مستقیم مصرف پلاستیک برای طبیعت بسیار زیاد است، زیرا رها شدن پلاستیک خسارات زیادی به طبیعت وارد می‌کند، به همین دلیل نباید پلاستیک را رایگان توزیع کنیم.این درحالی است که حتی برخی کشورهای آفریقایی هم مصرف پلاستیک را منع کرده‌انداگرچه نمی‌توانیم مصرف پلاستیک را به صفر برسانیم، اما می‌توانیم آن را مدیریت کنیم و به حداقل برسانیم.

معاون پیشین سازمان حفاظت محیط زیست عنوان می‌کند: دولت قطعا باید در زمینه منع مصرف کیسه پلاستیکی و کاهش مصرف آن مصوباتی داشته باشدقطعا باید ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی و غیر دولتی ابتدا این محصولات را منع کنند و استفاده از آن را به حداقل برساننددر هر فروشگاهی بخصوص فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ، مصرف پلاستیک را مدیریت کنند تا شاهد مصرف معقول و بهینه آن باشیم و محیط زیست سالمی داشته باشیم.

همه ساکنان زمین در زمینه مصرف پلاستیک مسئول هستندزیرا پلاستیک‌هایی که ما دور می‌اندازیم ممکن است از سوی دیگر کره زمین و دستگاه گوارش نهنگ‌هایی سر دربیاورد که فقط تعداد اندکی از آنها در اقیانوس‌ها مانده است.کسی چه می‌داند، شاید یک گرم از ۲۹ کیلوگرم پلاستیکی که از درون لاشه یک قطعه نهنگ عنبر سواحل جنوبی اسپانیا در ماه فوریه امسال کشف شد، همان پلاستیکی باشد که من و شما در طبیعت رها کرده‌ایم.


لیلا مرگن

یک هفته درختکاری، یک‌سال تبرزنی!

همه ساله از ۱۵ اسفند هفته منابع طبیعی آغاز می‌شود. هفته‌ای که هدف از بزرگداشت آن جلب توجه آحاد جامعه به حفظ منابع طبیعی است. اما برگزاری این هفته، صرفا به اقدامات نمایشی دستگاه‌های مختلف خلاصه می‌شود و با اتمام هفته منابع طبیعی، باز آش همان آش است و کاسه همان کاسه! باز اگر وزارت راه بخواهد جاده‌ای بکشد ارزان‌ترین مسیر از دل جنگل‌ها و مراتع درجه یک کشور می‌گذرد. ایجاد خطوط انتقال گاز و برق بر حفظ عرصه‌های طبیعی اولویت دارد و توسعه، ارجح بر حفظ منابع طبیعی به‌عنوان ثروتی بین‌نسلی است.
متولیان امر با همان شدتی که در طول یک‌سال عرصه‌های منابع طبیعی را تخریب می‌کنند برای غرس نهال و گرفتن عکس یادگاری در هفته منابع طبیعی از هم سبقت می‌گیرند و سال بعد هم کسی نمی‌داند سرنوشت نهال‌هایی که در طول هفته منابع طبیعی کاشته‌ شده بود، چه شد. اساتید دانشگاه‌های کشور بر این باورند که برای اثرگذاری هفته منابع طبیعی، باید آن را از حالت نمایشی خارج کرد و به جای برنامه‌ریزی کلیشه‌ای بر اساس وضعیت جامعه هدف، برنامه‌های متنوع برای این هفته طراحی کرد. همچنین به جای فراموش کردن نهال‌کاری‌های سال قبل، با رصد دقیق اتفاقات در طول سال‌های مختلف، حس مسئولیت‌پذیری در قبال منابع طبیعی را در جامعه نهادینه کرد.

امسال هم هفته منابع طبیعی در حالی جشن گرفته می‌شود که فعالیت‌های توسعه‌ای با قدرت در حال نفوذ در عرصه‌های طبیعی هستند. براحتی با تغییر قوانین، مرز مناطق حفاظت شده به عنوان امن‌ترین مناطق کشور برای ادامه حیات وحش تغییر یافته و لودرها و بیل‌های مکانیکی متعددی در حال تراشیدن کوه‌ها با هدف تعریض جاده و ایجاد امنیت بیشتر برای مردم هستند. متولیان عرصه‌های طبیعی که شاهد تخریب سریع سرزمین در طول یک‌سال هستند، با تلاش برای بزرگداشت هفته منابع طبیعی سعی می‌کنند اهمیت حفظ طبیعت را به همه گوشزد کنند. مراسم نمادین هفته منابع طبیعی این ذهنیت را در جامعه ایجاد می‌کند که براحتی می‌توان تخریب‌های یکساله را در عرض یک هفته با نهال‌کاری جبران کرد. در گوشه و کنار وقتی به سخنان مردم گوش می‌دهید یا به کمپین‌های شکل گرفته در فضای مجازی دقت می‌کنید، بیشتر متوجه می‌شود که گویا مردم و حتی سازمان‌های مردم نهاد حوزه منابع طبیعی و محیط زیست، هنوز بدرستی نمی‌دانند که باید چه مطالبه‌ای داشته باشند. تلاش برای تبدیل کویرهای ایران به جنگلی سرسبز نشان می‌دهد که مردم هنوز بدرستی ارزش کویرهای ایران را درک نکرده‌اند یا نمی‌دانند پتانسیل سرزمین یعنی چه. تبلیغ انتقال بذر گونه‌های مختلف به دل کویرهای ایران خطر جابه‌جایی گسترده و مصنوعی گونه‌های وحشی در عرصه‌‎های طبیعی را در ذهن یک کارشناس مجسم می‌کند، اما خیلی‌ها تصور می‌کنند که این کار زمینه سبز شدن ایران را فراهم می‌کند و اقدام بسیار مفیدی است. حتی برای رونق یافتن این کار، تبلیغات گسترده‌ای هم در فضای مجازی انجام می‌دهند.

پتک منابع طبیعی

به این ترتیب، نیروی خودجوشی که می‌تواند حافظ طبیعت باشد، بدون آن‌که بداند تبدیل به موتور تخریب می‌شود، زیرا درست آموزش ندیده است. هفته منابع طبیعی شاید فرصتی باشد که این ظرفیت‌ها شناسایی و در مسیر درست هدایت شوند. اما آیا از این فرصت بدرستی استفاده می‌شود؟

باریس مجنونیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال جام‌جم می‌گوید: به قول معروف کاچی بهتر از هیچی است. اگر هفته منابع طبیعی هم نباشد، کلا یادمان می‌رود که چیزی به نام منابع طبیعی داریم. این هفته پتکی است که سالی یک بار بر سر یک عده کوبیده می‌شود.

او ادامه می‌دهد: در این هفته بعضی‌ها خود را متعهد می‌دانند که کاری انجام دهند. حتی اگر این کارها به صورت تبلیغی باشد. شنیده‌ام به مناسبت هفته منابع طبیعی شهردار تهران هم یادش افتاده است که چنارهای خیابان ولیعصر را بازسازی کند. این‌که به نحوی رفتار کنیم که در طول سال منابع طبیعی موضوعیت داشته باشد، بحث دیگری است.

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به این‌که تعیین نوع گونه برای کشت در عرصه‌های طبیعی دارای اهمیت است، بر پیگیری سرنوشت نهال‌هایی که سال‌‎های قبل کاشته شده نیز تاکید می‌کند.

به گفته او، درخت هم یک موجود زنده است که باید از آن مراقبت شود. همان‌طور که در مورد انسان و حیوانات احساس می‌کنیم که باید به آنها توجه شود باید به درختان هم فکر کنیم. اما بیشتر تصور می‌شود که درخت از زمان کشت به بلوغ می‌رسد و باید خود نگهدار باشد. فکر می‌کنم باید تجدیدنظری جدی در افکارمان داشته باشیم.

به اعتقاد مجنونیان، کاشت یک نهال تعهد است. نهال‌کاری مختص عکس یادگاری گرفتن در هفته منابع طبیعی نیست. در نتیجه باید این اقدام به یک تعهد اخلاقی در جامعه تبدیل شود.

او ادامه می‌دهد: برای این‌که درختکاری به یک تعهد اخلاقی تبدیل شود، باید مکان‌هایی که قبلا درختکاری شده رصد شود و بعد از گذشت ده سال از کسی که در کشت این نهال‌ها سهیم بوده قدردانی شود. با رصد کارهای گذشته، مسئولان و افرادی که با کاشت نهال پز می‌دهند، حس خواهند کرد که مسائل آنها پایش می‌شود. در نتیجه رفتارهای خود را اصلاح کرده و تعهد در قبال کشت درختان بتدریج نهادینه خواهد شد.

به گفته این استاد دانشگاه تهران، نداشتن تفکر دراز مدت از ویژگی‌های روحیه شرقی است.

از این رو، تقویت روحیه تداوم و پیگیری و عمل دراز مدت برای ما خیلی مهم است. مطبوعات در این زمینه می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند، چون هر سال کسانی هستند که جلوی دوربین ژست می‌گیرند و نهال می‌کارند و باید سال بعد یادشان باشد اگر پیگیر اقدامات قبلی خود نباشند، باید خجالت‌زده شوند و چنانچه اقداماتشان نتیجه مثبتی داشته، از آنها قدردانی شود.

هفته‌ای نمایشی

رحیم ملک‌نیا، عضو هیات علمی دانشگاه لرستان نیز در گفت‌وگو با «جام‌جم» هفته منابع طبیعی را هفته‌ای نمایشی توصیف می‌کند.

به گفته او اگر قرار است آموزشی صورت گیرد، باید این آموزش مستمر باشد نه این‌که یک هفته به صورت فشرده افراد را از یک سالن اجتماعات به سالن دیگر ببریم تا حرف‌های تکراری بزنند و آماری را که خودشان و همکارانشان از آن اطلاع دارند به طور مرتب تکرار کنند.

ملک‌نیا مخاطب نبودن مردم در هفته منابع طبیعی را یکی از نقاط ضعف مربوط به این هفته دانسته و بیان می‌کند: هفته‌های منابع طبیعی یا در ادارات کل‌ برگزار می‌شود یا دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی میزبان مراسم این هفته هستند. گاهی مدارس و مساجد هم شاهد برگزاری این مراسم هستند. در حالی که مخاطب ما باید کل مردم باشند. ضمن این‌که حتی به مدیران هم باید آموزش بدهیم که در طرح‌های توسعه فقط به جنبه‌های اقتصادی پروژه‌ها توجه نکنند و ارزش‌های محیط زیستی را نیز در نظر بگیرند. این مساله باید ملکه ذهن مسئولان شود. آموزش محیط زیست یکی از مولفه‌های توسعه است نه بستری که توسعه را روی آن پیاده کنیم.

او تاکید می‌کند: درباره درختکاری مردم باید آموزش ببینند که چه درختی را در کجا بکارند. فرق بین گونه جنگلی و باغی چیست. مراقبت از گونه‌های جنگلی چگونه است. در این هفته باید تلاش کنیم مشارکت مردم را جلب کنیم. به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با توجه به تفاوت دیدگاه و وابستگی مردم نقاط شهری و روستایی به جنگل، باید برنامه‌های هفته منابع طبیعی برای مناطق شهری و روستایی با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

او همچنین یادآور می‌شود: اگر در هفته منابع طبیعی تبعات پروژه‌های اجرایی را به مردم گوشزد کنیم، شاید با اجرای برخی طرح‌های توسعه‌ای موافق نباشند.

به اعتقاد ملک نیا نمی‌توان هفته منابع طبیعی را هفته‌ای بی‌فایده معرفی کرد، زیرا شاید توجه مردم در این هفته به منابع طبیعی معطوف شود، اما از فرصت این هفته می‌توان استفاده کرد و نسبت هزینه‌ها و مزایای حفظ منابع طبیعی را به مسئولان گوشزد کرد تا شاید در زمان برنامه‌ریزی‌ها، همه چیز را فدای زیرساخت‌های توسعه‌ای نکنند. خیلی مواقع حفظ زیر ساخت‌های سبز سود بیشتری برای مردم ایجاد می‌کند. مثلا درختان نیاز به مصرف سوخت در منازل را با تغییر دما کاهش می‌دهند و باعث کاهش آلودگی نیز می‌شوند. بنابراین در هفته منابع طبیعی می‌توانیم روی مسئولان متمرکز شویم، به آنها آموزش دهیم که صرفا نسبت به مسائل اقتصادی واکنش نشان ندهند، بلکه باید موارد زیست محیطی را هم رصد کنند و به خسارات وارده به طبیعت، واکنش نشان دهند.

 لیلا مرگن

بالا