آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : سازمان جنگل ها (برگ 3)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : سازمان جنگل ها

اشتراک به خبردهی

جنگلبانان دیده نمی‌شوند

حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان کشور زمانی جدی می‌شود که این افراد در معرض گلوله مستقیم شکارچیان یا قاچاقچیان چوب قرار بگیرند، زیرا اگر غیر این بود، نمایندگان مجلس از تاخیر ارائه لایحه حمایت از محیط‌بانان به مجلس انتقاد نمی‌کردند و برخی کارشناسان نسبت به نادیده گرفته شدن جنگلبانان در این لایحه هشدار نمی‌دادند.
چند ماه پیش خبر شهادت سه محیط‌بان و یک جنگلبان، نگرانی‌ها را نسبت به شرایط این افراد تشدید کرد. به همین خاطر سازمان حفاظت محیط زیست به فکر افتاد که لایحه حمایت از محیط‌بانان را آماده کند، اما در حالی که مدتی از این مساله می‌گذرد هنوز این لایحه به دست نمایندگان مجلس نرسیده و جنگلبانان از این گله دارند که در این لایحه اسمی از آنها برده نشده است.

قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور دراین باره به جام‌جم می‌گوید: دراین لایحه به جنگلبانان توجه نشده در حالی که آنها نیز مانند محیط‌بانان با خطرات زیادی رو‌به‌رو هستند، چراکه آنها باید با حریق، چرای دام، زمین‌خواری و قاچاق چوب مقابله کنند.

آن طور که او می‌گوید 13 جنگلبان تاکنون شهید و بسیاری نیز از سوی متخلفان به وسیله اره‌برقی، داس و چاقو زخمی شده‌اند.

سبزعلی ادامه می‌دهد: ما به نادیده گرفته شدن جنگلبانان در لایحه حمایت از محیط‌بانان اعتراض کرده‌ایم و قرار است نمایندگان مجلس نیز به این مهم بپردازند و البته برای رفع چنین مشکلاتی باید ساختاری تشکیلاتی به تصویب برسد.

تعداد اندک جنگلبانان

تعداد کم جنگلبانان کار را برای آنها سخت‌تر کرده است، چراکه سازمان جنگل‌ها برای پوشش حدود 125 میلیون هکتار از اراضی کشور حدود 2400 نفر نیرو در اختیار دارد. با توجه به این تعداد می‌توان گفت هر 52 هزار هکتار از عرصه‌های طبیعی کشور از سوی یک نیروی حفاظتی سازمان جنگل‌ها کنترل می‌شود. در عرصه‌های جنگلی نیز این آمار نگران‌کننده است، چراکه برای حفاظت از هر 13هزار هکتار از جنگل‌های کشور نیز به شکل میانگین یک نیرو وجود دارد. این درحالی است که در برخی استان‌ها این شرایط نگران‌کننده‌تر است. به عنوان مثال در استانی مانند کرمانشاه برای حراست از هر 20 هزار هکتار از جنگل‌های بلوط یک نیرو مشغول به کار است، آن هم با تجهیزات نامناسب.

نورمحمد تربتی‌نژاد، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی کشور نیز با بیان این‌که باید برای جذب جنگلبانان بیشتر تلاش کرد، به جام‌جم می‌گوید: در لایحه‌ای که محیط زیست برای حمایت از محیط‌بانان آماده کرده، باید به جنگلبانان نیز توجه شود، زیرا این افراد نیز مانند محیط‌بانان از محیط زیست کشور دفاع می‌کنند.

این در حالی است که برخی کارشناسان تاکید دارند، حال که لایحه حمایت از محیط‌بانان در کمیسیون اجتماعی دولت در حال بررسی است، بهتر است نکات لازم در خصوص حمایت از جنگلبانان نیز به آن اضافه شود.

مهدي آييني

سازمان جنگل‌ها اقتدار ندارد!

حال جنگل‌های کشور خوب نیست. این را غرش اره‌برقی‌هایی که در جنگل‌های شمال از صدا نمی‌افتند تکرار می‌کند؛ جنگل‌های کشور رمق ندارد، این را آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال زمزمه می‌کند. شرایط جنگل‌های کشور بحرانی است. این را درختان بلوطی می‌گویند که پیکر بی‌جانشان در سودای هیزم شدن از زاگرس به شهرهای دور و نزدیک کشور قاچاق می‌شوند، اما دستان سازمان جنگل‌ها نیز برای مقابله با این‌همه آشفتگی خالی است. این را ناصر مقدسی، قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها و رئیس شورای‌عالی جنگل می‌گوید و گله می‌کند که سازمانی که وظیفه حفاظت از حدود 130 میلیون هکتار اراضی کشور را به دوش می‌کشد، از تجهیزات، امکانات، اعتبار، نیروی کافی و در یک کلام از اقتدار لازم برخوردار نیست.

به نظر شما مساحت جنگل‌های کشور کم نشده است؟

وقتی توسعه شهر، کشاورزی و فعالیت عمرانی اتفاق می‌افتد، بالتبع مساحت جنگل کم می‌شود، زیرا این فعالیت‌ها عرصه‌های طبیعی را از بین می‌برد.

پس چرا برخی همکاران شما در سازمان جنگل‌ها ادعا می‌کنند شرایط جنگل‌ها نسبت به گذشته بهتر شده است؟

نمی دانم، ماموریت سازمان جنگل‌ها حفاظت از جنگل است. باید دید درباره کدام منطقه صحبت می‌کنیم، چون در برخی مناطق برای توسعه جنگل تلاش شده و جنگل‌های دست‌کاشت ایجاد می‌شود. برای نمونه در استان‌های جنوبی با مشارکت مردم جنگل‌های دست‌کاشت ایجاد شده است.

اما جنگل اکوسیستمی که طی گذر سال‌ها ایجاد شده، با جنگل دست‌کاشت تفاوت می‌کند و با کاشت درخت نمی‌توان جایش را پر کرد.

درست است، جنگل دست‌کاشت جنگل طبیعی نیست، اما جنگل‌های دست‌کاشت نیز طبقه‌ای از جنگل‌ها هستند. برای نمونه جنگل‌های حومه تهران در تولید اکسیژن و کاهش گرد و غبار مفید و بسیار حائز اهمیت هستند، اما مانند جنگل‌های طبیعی نیستند.

به هرحال مساحت جنگل‌های طبیعی کشور کاهش پیدا کرده. به نظرتان اصلی‌ترین عامل در این میان چیست؟

توسعه غیرمتوازن در زیستگاه‌ها یکی از علل اصلی است، اما این موضوع تک‌عامله نیست. برای نمونه در جنگل‌های زاگرس توسعه‌نیافتگی سبب شده وابستگی به جنگل از لحاظ معیشت بالا باشد. وقتی کشورمان از نظر منابع گازی رتبه اول را دارد، اما هنوز برخی روستاها یا عشایر در تامین سوخت مناسب با مشکل رو‌به‌رو هستند، ناچار افراد از چوب جنگلی برای سوخت استفاده می‌کنند و راه برای تخریب جنگل باز می‌شود.

چرا از وزارت نفت نمی‌خواهید مشکل سوخت‌رسانی به جنگل‌نشینان را برطرف کند؟

آنها نیز برای خود معیار‌هایی دارند. برای مثال روستاهای با جمعیت کمتر از 20 خانوار اساسا در بحث‌های ارائه خدمات زیربنایی لحاظ نمی‌شود. این مساله شاید درست باشد، زیرا اقتصادی به نظر نمی‌رسد. به همین خاطر در چنین روستاهایی از انرژی‌های نو استفاده می‌کنیم؛ مثلا پنل‌های خورشیدی کار می‌گذاریم یا قرار است در برخی روستاها مخازن گاز نصب شود.

پس چرا به نظر می‌رسد کاری از پیش نمی‌رود؟

باید به فعالیت‌ها سرعت بخشید؛ مثلا مساله برداشت 5 میلیون متر مکعب چوب از جنگل برای تامین سوخت را باید در برنامه پنج‌ساله به صفر برسانیم.

مسائل فرهنگی را در این میان چقدر تاثیرگذار می‌دانید؟

مساله فرهنگی به نظرم مهم ترین عامل است، زیرا قدر و اهمیت جنگل برای بسیاری از مردم و مسئولان هنوز شناخته شده نیست. به همین خاطر وقتی پروژه‌ای عمرانی مطرح می‌شود اجرای آن در اولویت قرار می‌گیرد.

برخی کارشناسان معتقدند این قانون شکنی‌ها اتفاق می‌افتد، چون سازمان جنگل‌ها اقتدار لازم را ندارد. با این نظر موافقید؟

دستگاه متولی حفاظت از جنگل باید از اقتدار، تجهیزات و امکانات کافی برخوردار باشد، چراکه سازمان جنگل‌ها 130 میلیون هکتار از اراضی کشور را پوشش می‌دهد.

سازمان جنگل‌ها در مقایسه با ماموریت و وسعت کار و حساسیت کار و چشمداشتی که نسبت به منابع طبیعی وجود دارد، از امکانات لازم برخوردار نیست، ساختار سازمان نیز در آن حد و اندازه نیست. برای نمونه منابع مالی سازمان در مقایسه با برخی دستگاه‌ها جزئی و ناچیز است. به همین دلیل نمی‌توان از سازمان جنگل‌ها انتظار معجزه داشت.

به نظر می‌رسد با طرح برخی نمایندگان مجلس که برای ادغام سازمان جنگل‌ها با محیط زیست تلاش می‌کنند، موافق باشید؟

این نظر را دولت رد می‌کند و ما نیز تابع دولت هستیم،اما می‌توان گفت سازمان حاکمیتی مانند سازمان جنگل‌ها باید تقویت شود.

چرا به سازمان جنگل‌ها توجه زیادی نمی‌شود؟

باید ظرف و مظروف مناسب هم باشد، چراکه حفاظت از اراضی منابع طبیعی دشوار و مستلزم همکاری تمامی نهاد هاست. علاوه براین براساس اصل پنجم قانون اساسی حفاظت از منابع طبیعی وظیفه همگانی است. بنابراین ما نباید با تمام دستگاه‌های دولتی و افراد تقابل کنیم. در واقع حفظ منابع طبیعی باید به فرهنگ عمومی بدل شود.

به نظر می‌رسد شما علت تمام مشکلات مانند جنگل‌خواری، شیوع آفات یا قاچاق چوب را نبود اعتبار و تجهیزات مناسب درسازمان جنگل‌ها می‌دانید؟

این همه دلایل نیست. برای نمونه مقابله با مساله‌ای مانند قاچاق چوب نیز به همکاری بین‌دستگاهی ارگان‌های انتظامی، امنیتی و قضایی نیاز دارد.

چرا نتوانسته‌اید چنین نهادهایی را برای حراست از جنگل به همکاری بیشتر دعوت کنید؟

باید یادآور شد این موارد مستدل و مستند شده است، چون برنامه ملی جنگل نوشته شده و وظایف دستگاه‌ها مشخص است. افزون براین برنامه جامع صیانت از جنگل‌ها نیز وجود دارد. در واقع مشکل ما در اجراست.

چرا در اجرا مشکل داریم؟

باید قوانین متقن‌تری را تعریف کنیم. البته تلاش می‌کنیم برای فرهنگسازی و به‌روزرسانی مجازات‌ها نیز کار کنیم. علاوه براین باید در آمایش‌های استانی جایگاه جنگل تعریف شود تا دستگاه‌های اجرایی بدانند هنگام اجرای طرح و پروژه‌های عمرانی جنگل خط قرمز است و اگر ناچار به عبور از جنگل شدیم، باید مسائل زیست‌محیطی را رعایت کنیم.

علاوه بر جنگل‌های زاگرس باید به مشکلات جنگل‌های شمال (هیرکانی) نیز توجه کرد، زیرا بهره‌برداری بیش از حد و شیوع آفات این جنگل‌ها را تهدید می‌کند. در این مناطق چه کاری انجام می‌دهید؟

سیاست دولت برای جنگل‌های شمال، اجرای طرح تنفس جنگل است.

به نظر می‌رسد طرح تنفس جنگل قرار نیست از مقام حرف فراتر برود، چراکه هنوز اعتباری برای اجرای آن درنظر گرفته نشده است.

طرح تنفس اجرا می‌شود، چون براساس مصوبه‌ای که دولت سال 92 تصویب کرده، برداشت از جنگل‌های شمال به درخت‌های آسیب‌دیده و آفت‌زده محدود شده است.

اما کارشناسان می‌گویند هنوز درختان سالم جنگل‌های شمال را نیز قطع می‌کنند.

درست است. نمی‌توان این مساله را نفی کرد، زیرا امکان دارد دور از چشم ناظران و یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها چنین اتفاقی بیفتد، اما با اجرای این مصوبه می‌توان گفت، در سه سال اخیر بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کم شده است.

کاهش بهره‌برداری راه نجات جنگل نیست، چراکه برخی کارشناسان می‌گویند برای برگشت جنگل به شرایط پیش از تخریب به حدود 200 سال زمان نیاز است.

اعتقاد کارشناسی ما نیز این است که جنگل‌های شمال بعد از پنج دهه بهره‌برداری باید دست کم یک دوران ده‌ساله استراحت داشته باشد، اما برخی به اشتباه دوران استراحت را رها کردن جنگل می‌دانند، زیرا برنامه استراحت ما به معنی برداشتن فشار و تهدید از جنگل‌های شمال است.به همین دلیل به دولت پیشنهاد کرده‌ایم، با اجرای برنامه ششم، بهره‌برداری از جنگل‌های شمال نیز متوقف شود، اما توقف بهره‌برداری از جنگل به الزاماتی نیاز دارد.

منظورتان از الزامات، تامین اعتبار است؟ زیرا با توقف بهره‌برداری از جنگل باید برنامه جایگزینی برای بهره‌برداران از جنگل داشت.

درست است. اکنون حدود 50 شرکت بهره‌برداری فعال هستند، اما روش کار ما این است که از زمان اجرای طرح تنفس، موضوع قرار داد سازمان جنگل‌ها با بهره‌برداران تغییر خواهد کرد و به قرار داد حفاظت از جنگل بدل خواهد شد.

برای سایر تهدید‌های جنگل چه برنامه‌ای دارید؟

به موازات اجرای طرح تنفس باید برای کاهش تهدیدهایی مانند خروج 4 میلیون واحد دامی که در جنگل وجود دارد یا خانوار‌هایی که در جنگل زندگی می‌کنند نیز تلاش کرد. برای این کار نهاد‌های مسئول نباید اجازه ساخت مسکن را در جنگل بدهند.

برای تامین اعتبار لازم اجرای طرح تنفس جنگل چه برنامه‌ای دارید؟ مدتی پیش، رئیس سازمان جنگل‌ها با گلایه از نبود اعتبار لازم گفته بود، برای مدیریت یک میلیون و 200 هزار هکتار از جنگل‌های شمال به حدود 300 میلیارد تومان اعتبار نیاز است؟

اعتبار مورد نیاز کمتر از این مقدار است، علاوه بر این جنگل درآمدزاست، زیرا فعالیت‌های کوچک اکوتوریسم درآمد میلیاردی دارد و گردشگران داخلی و خارجی زیادی به جنگل‌های شمال کشور می‌روند. برای نمونه، مدتی قبل از یک طرح کوچک در جنگل‌های شمال بازدید داشتم که در شش ماهه اول سال بیش از یک میلیون گردشگر از آن بازدید کرده بودند.

چه برنامه‌ای دارید تا این حجم از گردشگر به جنگل‌های کشور آسیب نرسانند؟

برخی مناطقی که اکنون بهره‌برداری از آنها انجام می‌شود، قابلیت تبدیل شدن به پارک را دارد. به همین خاطر چنین مناطقی پهنه‌بندی می‌شوند و به شکل میانگین، حدود 85 درصدشان حفاظت خواهد شد. در این میان، قسمت کوچکی را نیز برای گردشگران اختصاص می‌دهیم، مثلا در مناطقی که درخت کمتر است با ایجاد سازه‌های سازگار با طبیعت اجازه فعالیت خواهیم داد.

نمونه موفقی هم داشته‌اید؟

از طریق یک طرح گردشگری که حدود 15 تا 20 هکتار وسعت دارد، توانستیم حدود 2000 هکتار از جنگل را حفاظت کنیم، چراکه قاچاق چوب در این منطقه کاهش قابل توجهی داشته است. بنابراین یکی از روش‌های بهره‌برداری جایگزین کردن گردشگری مسئولانه است.

شاید به این شکل بتوان اعتبار لازم برای حفاظت از جنگل را تامین کرد، اما برای برآورده شدن نیاز صنایع به چوب چه برنامه‌ای دارید، زیرا اگر نیاز آنها برآورده نشود حتما قاچاق چوب افزایش خواهد یافت.

این مساله نکته مهمی است، چون سالانه حدود شش میلیون مترمکعب چوب از سوی صنایع استفاده می‌شود، اما باید توجه داشت که برداشت از جنگل‌های طبیعی حدود 500 هزار متر مکعب است، یعنی در حال حاضر، وابستگی صنایع به جنگل براساس اعداد رسمی حدود 10درصد است. بنابراین کاری که ما باید به موازات طرح استراحت انجام دهیم، تسهیل واردات چوب است، چراکه کشورهایی که به جنگل‌های خود استراحت داده‌اند، به واردات چوب توجه زیادی کرده‌اند، هرچند اکنون نیز در کشورمان این مساله دنبال می‌شود و از کرواسی، ترکیه، گرجستان و روسیه چوب به کشور وارد می‌شود.

سال هاست درباره طرح تنفس جنگل صحبت می‌شود. به نظرتان این طرح سرانجام چه زمانی اجرایی خواهد شد؟

سازمان جنگل‌ها در سه سال گذشته، بهره‌برداری از جنگل‌های شمال را کاهش داده است. برای اجرای این طرح واقعا وارد عمل شده‌ایم و تمام تلاشمان این است که طرح‌های مناسبی را جایگزین طرح‌های وابسته به برداشت چوب کنیم.

مهدی آیینی

جنگل نفس ندارد

بهره‌برداری نامناسب و طغیان آفت و بیماری دست به دست هم داده‌اند تا از جنگل‌های کشوری چیزی باقی نگذارند. در این میان آن‌هایی که از اجرای طرح‌های نامناسب سود می‌برند بر طبل توسعه می‌کوبند و می‌گویند توقف بهره‌برداری از جنگل یعنی بیکاری صدها نفر و دامن زدن به قاچاق چوب، اما موافقان طرح تنفس نیز بر این نکته پافشاری می‌کنند که اندک باقی مانده جنگل‌های کشور تاب بهره‌برداری بیش‌تر را ندارد و شرایط به گونه‌ای است که باید برای حفظ این ذخایر ژنتیک تصمیم مناسبی گرفت.طرح تنفس جنگل سال‌هاست مطرح می‌شود و سال‌هاست که موافقان و مخالفان آن یکدیگر را به ندانم کاری متهم می‌کنند، اما آنچه در این میان فراموشی سپرده شده شرایط ناگوار جنگل‌های کشور است که قربانی نگاه و زورآزمایی سیاسی برخی می‌شود، چراکه عده‌ای جنگل‌های کشور را به چشم چوب می‌بینند چوب‌هایی که بهتر است الوار شوند تا جیب‌های آن‌ها پر پول‌تر شود.به تازگی علی‌محمد شاعری، رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس از ماجرایی خبر داده که شرایط را برای موافقان بهره‌برداری بی‌وقفه از جنگل دشوار می‌کند، شاعری از این گفته که پیشنهاد طرح تنفس جنگل برای گنجانده شدن در لایحه ششم توسعه در کمیسیون کشاورزی به تصویب رسیده است.
به این ترتیب اگر نمایندگان مجلس در صحن علنی با این طرح موافقت کنند اقدام مناسبی برای حفظ منابع طبیعی کشور صورت می‌گیرد و به این شکل می‌توان امیدوار بود که جنگل‌های کهنسال کشور برای آیندگان نیز باقی بماند و خبرهایی مانند جاری شدن سیل کاهش پیدا کند؛ چراکه به گفته کارشناسان اراضی جنگلی 18 برابر بیش‌تر آب را در خود نفوذ می دهند.
هر سال 20 درصد بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کم می‌شود
طرح تنفس جنگل‌ها در حالی هنوز اجرایی نشده که کارشناسان می‌گویند برای بازگشت جنگل به شرایط پیش از تخریب دست‌کم به 200 سال زمان نیاز است، به همین دلیل برخی از کارشناسان اجرای طرح تنفس به شکل محدود را چاره کار نمی‌دانند. هرچند شاعری گفته به دنبال طرح تنفس بلندمدتی برای جنگل است، اما آن‌طور که وی خبر داده قرار است که در یک دوره پنج ساله هر سال بهره‌برداری از جنگل‌های شمال حدود 20 درصد کم شود. رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس امیدوار است به این شکل تا پایان برنامه ششم توسعه بهره‌برداری از جنگل‌های شمال متوقف شود. برخی کارشناسان مطرح شدن طرح تنفس جنگل و تصویب آن را در کمیسیون کشاورزی مجلس به فال نیک گرفته و معتقدند چنین تصمیمی اگر به قانون بدل شود می‌تواند مانع از دست رفتن جنگل‌های کهنسال شمال کشور شود. هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران، در گفت‌وگو با «سبزینه»، می‌گوید: اصرار بر اجرای طرح‌های نامناسب سبب شده نیمی از جنگل‌های کشور ازدست برود و دیگر توانی برای برداشت نداشته باشند. بسیاری از کارشناسان معتقدند چنین نگاهی به جنگل سبب از دست رفتن ذخایر ژنتیکی می‌شود و برای اصلاح آن باید شرایطی را ایجاد کرد که در آن جنگل حکم کارخانه تولید چوب را نداشته باشد.
جنگل فقط چوب نیست
در کشورمان هم‌زمان با اجرای طرح‌های جنگل‌داری بحث تنفس و مدیریت و برداشت از جنگل نیز مطرح بوده، اما این مهم هیچ وقت اجرایی نشده؛ چراکه طرح های جنگل‌داری نیز بر پایه برداشت از جنگل شکل گرفته‌اند. کیادلیری در این‌باره می‌گوید: وقتی طرح‌های جنگل‌داری به برداشت چوب گره می‌خورند، شرایط جنگل ناگوار می‌شود، برای نمونه اکنون نصف جنگل‌های شمال طرح ندارد، چون تولید چوب نمی‌کند؛ به همین دلیل چنین نگاهی را باید تغییر داد. برخی از کارشناسان معتقدند بهره‌برداری از جنگل را نباید فقط دربرداشت چوب دانست؛ زیرا با اجرای طرح‌ها و برنامه‌های مناسبی مانند گردشگری و برنامه‌هایی با محور توسعه پایدار می‌توان نیاز عده‌ای را به شغل و درآمد تامین کرد.
حفظ جنگل با مرگ جنگل
طرح تنفس برای جنگل هنوز دست نیافتنی است، چراکه شرایط به گونه‌ای است که حفظ و حراست از جنگل با هزینه برداشت از آن تامین می شود.
به همین دلیل کارشناسان معتقدند دولت برای طرح تنفس جنگل باید هزینه کند تا بتوان مانع اجرای طرح‌هایی شد که تنها هدف‌شان قطع درختان است. این درحالی است که دولت تاکنون برای تامین این هزینه قدمی برنداشته است، برای نمونه رئیس سازمان جنگل‌ها در آخرین نشست خبری خود درباره این‌که چرا بهره‌برداری از جنگل متوقف نمی‌شود، گفت سازمان تحت مدیریتش برنامه‌های لازم را برای متوقف کردن بهره‌برداری از جنگل دارد، اما اجرای این طرح در گروی تامین اعتبار است. جلالی یادآور شد: برای توقف بهره‌برداری در دو میلیون هکتار از جنگل‌های شمال حدود 700 میلیارد تومان اعتبار نیاز است، رسیدن به این برنامه زمانی دست نیافتنی‌تر می‌شود که بدانید سازمان جنگل هنوز بودجه امسال خود را دریافت نکرده است. به همین خاطر برخی کارشناسان تاکید می کنند تا زمانی که دولت در عمل ثابت نکند طرفدار محیط زیست و حفظ منابع طبیعی است نمی‌توان ادعای او را درباره زیست محیطی ترین دولت کشور پذیرفت.
اختلافات قد کشیده است
طرح تنفس جنگل موافقان و مخالفان زیادی دارد، آن‌ها که مخالف اجرای طرح هستند، می‌گویند: ابتدا باید ارزیابی مشخصی از شرایط جنگل‌ها انجام شود سپس برای آن نسخه پیچید. شاهرخ جباری‌ارفعی، عضو شورای عالی جنگل، در این باره به سبزینه می‌گوید: کاهش بهره‌برداری از جنگل به شکل سالانه 20درصد راهکار مناسبی نیست، چون بین جامع جنگل‌داری، اساتید دانشگاهی و مجریان طرح بهره‌برداری از جنگل درباره شرایط جنگل اختلاف نظر وجود دارد، یعنی مشخص نیست که جنگل برای بهره‌برداری پتانسیل مناسبی دارد یا خیر.
این درحالی است که گروهی از کارشناسان می‌گویند: شرایط جنگل‌های شمال آن‌قدر بحرانی است که نیاز به تحقیق ندارد چون با چشم نیز می‌توان شرایط آن را سنجید، اما جباری در این ‌باره بیان می‌کند: شرایط جنگل باید با مستندات، آمار و ارقام بررسی شود، چون نقاط مختلف جنگل شرایط متفاوتی دارند. او به طرح ارزیابی جنگل اشاره می‌کند که هر ده سال یکبار انجام می‌شود، اما باید یادآور شد برخی کارشناسان نتایج این ارزیابی‌ها را معتبر نمی‌دانند. به همین خاطر اگر امسال که قرار است چهارمین دوره ارزیابی‌ها صورت بگیرد تیم مناسبی مسئول این پژوهش شوند شاید بتوان نتایج آن را ملاک تصمیم‌گیری برای اجرای طرح تنفس دانست. جباری تاکید می‌کند: این پژوهش بهتر است امسال از سوی نهادی علمی و معتبر، اما بی‌طرف انجام شود تا نسبت به‌درستی نتایج آن تردیدی وجود نداشته باشد. او می‌گوید: اگر امسال اعتبار کافی برای اجرای طرح ارزیابی در نظر گرفته شود و تیم دقیقی آن را اجرا کند اختلاف‌ها بر سر طرح تنفس جنگل کاهش پیدا می کند؛ چراکه کارشناسانی مانند جباری معتقدند برخی افراد درباره جنگل نظراتی می‌دهند که بسیار آرمان‌گرایانه است و با واقعیت همخوانی ندارد. عضو شورای عالی جنگل تصریح می‌کند: صنایع وابسته به چوب را در شمال کشور مستقر کرده‌ایم، اگر نیاز آن‌ها به شکل قانونی تامین نشود آن‌ها به قاچاق چوب روی می‌آورند و نمی‌توان با آن‌ها مقابله کرد. به این شکل آن‌ها برای تامین نیاز خود حتی دست به قطع درختان پارک‌ها نیز می‌زنند. وی می‌گوید: برخی تصور می‌کنند قاچاق چوب فقط در شمال کشور اتفاق می‌افتد، این درحالی است که از تمامی استان‌ها چوب به شمال کشور فرستاده می‌شود.
دولت هزینه نمی‌کند
شرایط جنگل‌های کشور بحرانی شده و اختلاف بین کارشناسان بسیار است؛ زیرا دولت تاکنون در این خصوص اقدام مناسبی انجام نداده است؛ برای نمونه گفته می‌شود باید بهره‌برداری از جنگل قطع شود، اما این اتفاق فقط در مقام حرف است، زیرا برای توقف بهره‌برداری از جنگل باید اعتبار مناسبی نیز در نظر گرفت. جباری در این‌باره تصریح می‌کند: دولت می‌گوید در جنگل‌ها را ببندید، باید پرسید دولت چند ریال به این کار اختصاص داده است، چراکه این طرح هزینه دارد و براساس قانون دولت باید هزینه آن را تامین کند. این درحالی است که برخی کارشناسان بر این باورند مجریان طرح‌های بهره‌برداری نیز سرمایه‌گذاری انجام داده و ماشین‌آلات خریده‌اند و هنگام اجرای طرح تنفس باید به شرایط آن‌ها نیز توجه کرد. جباری در ادامه پیشنهاد می‌دهد که بهتر است طرح تنفس به شکل پایلوت در چند منطقه اجرا شود و اگر نتایج مثبتی داشت در سایر مناطق نیز آن را اجرایی کرد. این درحالی است که برخی کارشناسان تاکید می‌کنند شرایط جنگل به گونه‌ای است که دیگر تاب آزمون و خطا را ندارد. به همین دلیل برای حفظ این دارایی‌های عمومی باید تصمیم مناسبی گرفت. تصمیمی که دولت باید برای اجرایی شدن آن از مقام و وعده فراتر رفته و با اختصاص دادن اعتباری ویژه اجرایی شدن مناسب آن را تضمین کند.
مهدي آييني

بی‌اعتباری، میخ آخر بر تابوت جنگل‌

برداشت از جنگل بدون وقفه دنبال می‌شود، آتش‌سوزی هکتار هکتار جنگل‌ها را با تلی از خاکستر تاخت می‌زند، مراتع می‌میرند تا به کانون ریزگردها بدل شوند، چراکه حفظ منابع طبیعی تاکنون از مقام حرف فراتر نرفته و با دستان خالی نمی‌توان در برابر غول‌هایی که علیه محیط‌زیست قد علم کرده‌اند، ایستاد.

گواه این ادعا نیز درد دل رئیس سازمان جنگل‌ها بود که دیروز در نشست خبری خیلی‌ها را به فکر فرو برد، آنجا که گفت با وجود گذشت شش ماه از سال سازمان تحت مدیریتش هنوز بودجه‌ای از دولت دریافت نکرده است.

این بی‌توجهی وقتی بیشتر به چشم می‌آید که آتش‌سوزی، طغیان آفات و بهره‌برداری بیش از حد از جنگل‌ها فقط تعدادی از مشکلاتی به‌شمار می‌رود که به خاطر نبود اعتبار تاکنون بدرستی و به‌موقع مدیریت نشده است.

دست و پاهای تاول‌زده جنگلبانی که با بیل و کلنگ به جنگ آتشی برخاسته که جنگل‌ها را به کام مرگ می‌برد شهادت می‌دهد، زندگی غرق در شن اهالی سیستان و بلوچستان شهادت می‌دهد، هوای آلوده و مرگبار خوزستان شهادت می‌دهد که هنوز آن‌طور که باید پرداختن به مسائل محیط‌ زیستی و حفظ منابع طبیعی این سرزمین جدی گرفته نشده و هر وقت حرف از محیط‌زیست یا حفظ منابع طبیعی به میان می‌آید ادعاها به سیاست آلوده است. چراکه در مقام عمل تاکنون اتفاقی برای حفظ دارایی‌های این سرزمین رخ نداده است.

این زخم کهنه دیروز در نشست خبری خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها دهان باز کرد وقتی از او پرسیده شد که چرا سازمان جنگل‌ها تاکنون نتوانسته بهره‌برداری از جنگل‌ها را متوقف کند.

او در پاسخ به این سوال اظهار کرد سازمان تحت مدیریتش تمامی برنامه‌های لازم را برای این کار تدارک‌دیده، اما رسیدن به این هدف به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد.

منظور جلالی اعتبار لازم برای اجرای طرحی است که براساس آن بهره‌برداری از جنگل‌ها کاهش پیدا کرده یا به صفر می‌رسد، آن‌طور که او گفت برای مدیریت یک میلیون و 200‌ هزار هکتار از جنگل‌های کشور به حدود 300 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

بغرنج بودن ماجرا زمانی بیشتر به چشم می‌آید که ادامه سخنان رئیس سازمان جنگل‌ها را بخوانید چراکه به گفته او اعتبار لازم برای اطفای حریق جنگل‌ها در اختیار آنها قرار نمی‌گیرد و افزون بر این با گذشت شش ماه از سال 95 این سازمان هنوز بودجه‌ای دریافت نکرده است.

رونمایی از پروژه‌های بیابان‌زدایی به مناسبت هفته دولت

البته دیروز درباره افتتاح و اختصاص اعتبار نیز سخن به میان آمد و رئیس سازمان جنگل‌ها گفت به مناسبت هفته دولت قرار است امسال 295 پروژه با اعتباری بالغ بر 500 میلیارد ریال افتتاح شود؛ پروژه‌هایی که به بیابان‌زدایی و آبخیزداری گیاهان دارویی مربوط می‌شود. اما کارشناسان معتقدند دولت آن‌طور که باید به مسائل زیست‌محیطی و حفظ منابع طبیعی در مقام عمل توجه نشان نمی‌دهد. برخی کارشناسان به ریزگردهایی اشاره می‌کنند که منشأ داخلی دارند و با اعتباری مناسب می‌توان آنها را مدیریت کرد؛ زیرا قرار بود سال پیش 113.7 میلیارد تومان برای مقابله با گرد و‌ غبار در اختیار سازمان جنگل‌ها قرار بگیرد، اما از این مقدار فقط 15.1 درصد اختصاص یافته و هنوز از اعتبار سال 95 در این خصوص نیز خبری نیست.بنابراین باید تاکید کرد تا زمانی که مشکلات زیست محیطی جدی گرفته نشود و برای مدیریت و مقابله با آنها اعتبار مناسبی در اختیار ارگان‌ها قرار نگیرد، نمی‌توان امیدوار بود که از حجم مشکلات زیست‌محیطی کشور کاسته شود.

جنگل در قرق شب‌پره‌ها

مدتی است که آفت شب‌پره، شمشاد‌های شمال را تهدید می‌کند و خسارت جبران‌ناپذیری را به منابع طبیعی کشور تحمیل کرده، دیروز رئیس سازمان جنگل‌ها در این‌باره گفت: 1870 هکتار از جنگل‌های شمال به این آفت آلوده شده است.

به گفته او، کارشناسان سازمان جنگل‌ها در حال بررسی این معضل هستند تا منشأ آن را مشخص کنند، چراکه این آفت منشأ خارجی دارد. کارشناسان بر این نظر هستند که آفت شب‌پره تهدیدی جدی برای جنگل‌های شمال کشور است، زیرا خیلی سریع گسترش پیدا می‌کند.

این درحالی است که در چند روز اخیر شایع شده بود که سازمان جنگل‌ها قصد سم‌پاشی جنگل‌ها را دارد، اما جلالی با تکذیب این ادعا تاکید کرد: سازمان جنگل‌ها از طریق محلول‌پاشی با این آفت مقابله می‌کند، به همین خاطر در گام نخست حدود 50 هکتار از جنگل‌های آلوده محلول‌پاشی شده است.

به گفته او، این محلول از نظر زیست‌محیطی مشکلی ایجاد نمی‌کند و برای سازمان جنگل‌ها روش‌های غیرشیمیایی در اولویت است.

مهدي آييني

آیین‌نامه حریف گرد و غبار نیست

آیین‌نامه گرهی از کار مردمی که زندگی‌شان طعم خاک گرفته باز نمی‌کند، صدور آیین‌نامه نسخه‌ای مناسب نیست برای آنها که تقویم زندگیشان پر شده از روزهایی که گرد و غبار روی آنها خط باطل کشیده است.

این نظر برخی کارشناسان است، اما در این شرایط دیروز آیین‌نامه اجرایی آمادگی مقابله با پدیده گرد و غبار در هیات دولت تصویب و برای اجرا به دستگاه‌های مختلف ابلاغ شد.

با این حال برخی کارشناسان معتقدند آنچه گره از کار گرد و غبار باز می‌کند داشتن برنامه‌ای بلندمدت و اختصاص اعتباری مناسب است؛ چراکه با گذشت حدود چهار ماه از سال 95هنوز اعتبار مقابله با گرد و غبار به دستگاه‌ها ابلاغ نشده است.

گرد و غبار در کشورمان حریف ندارد، روزی نیست که صدای کمک خواستن و گلایه از شرایط نامناسب مردمی که درگیر این پدیده شده‌اند در دنیای حقیقی و مجازی نپیچد.

آنها انتظار دارند مسئولان هرچه زودتر برنامه‌های کوتاه و بلندمدت را برای حل مسائل‌شان اجرا کنند، اما به نظر می‌رسد این مشکل لابه‌لای مشکلات دیگر دولت به‌فراموشی سپرده شده و در اولویت برنامه‌های آنها قرار ندارد.

ابلاغ یک آیین‌نامه

دیروز آیین‌نامه اجرایی آمادگی مقابله با پدیده گرد و غبار در 19 ماده به دستگاه‌های مسئول در این حوزه ابلاغ شد.

به این شکل ستاد مقابله با پدیده گرد و غبار به مسئولیت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و با عضویت معاونان وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی، نیرو، نفت، راه و شهرسازی، بهداشت، امور خارجه، آموزش و پرورش، صنعت، معدن و تجارت، علوم، تحقیقات و فناوری، کشور، دفاع و نماینده سازمان‌هایی مانند صدا و سیما، مدیریت و برنامه‌ریزی، حفاظت محیط زیست و معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور تشکیل شود.

براساس برخی از بند‌های این آیین‌نامه به این شکل وزارت بهداشت مکلف به برنامه‌ریزی برای تجهیز مراکز درمانی‌اش شد تا در استان‌هایی که شهروندان از پدیده گرد و غبار رنج می‌برند خدمات بهتری ارائه کند. افزون بر این وزارت نیرو موظف شد با توجه به وضعیت بارش در هر سال، حقابه تالاب‌های جنوب و غرب کشور و نیاز آبی طرح‌های مقابله با منشأ گرد و غبار را تامین کند. شهرداری‌های شهرهای واقع در مناطق تحت تاثیر پدیده گرد و غبار کشور نیز موظف شدند برای اجرای طرح کمربند فضای سبز اقدام کنند.

جای خالی برنامه‌ریزی مدون

کارشناسان اعتقاد دارند با توجه به شرایط کشورهای همسایه نمی‌توان طرح موفقیت‌آمیزی برای کنترل ریزگردهایی که منبع خارجی دارند ارائه کرد، اما به‌نظر می‌رسد برای مدیریت منابع داخلی ریزگردها بتوان با برنامه‌ریزی مناسب راهکاری در پیش گرفت. علی‌محمد طهماسبی، رئیس گروه مطالعات و دبیر کمیته فنی دفتر امور بیابان، سازمان جنگل‌ها درباره علت مدیریت نشدن مساله ریزگردهایی که منبع داخلی دارد، تصریح می‌کند: نبود برنامه‌ریزی مدون و تخصیص نیافتن اعتبار مناسب از دلایل اصلی است.

آن طور که او توضیح می‌دهد، ابعاد پدیده ریزگردها در کشورمان بسیار گسترده‌تر از آن است که بتوان از طریق آیین‌نامه آن را حل و فصل کرد، چراکه راهکارها برای مهار گرد و غبار بلندمدت است.

به نظر می‌رسد دستگاه‌ها و نهادهای مسئول در این حوزه نیز تمایلی به کار فرابخشی ندارند به همین خاطر این پدیده کماکان به قوت خود باقی است.

اعتباری در دست نیست

برخی کارشناسان نیز انتقاد می‌کنند که سازمان حفاظت محیط زیست انتخاب مناسبی به عنوان رئیس کارگروه مقابله با پدیده گرد و غبار نیست چراکه قدرت اجرایی نداشته و از اقتدار لازم برخوردار نیست و وزارتخانه و دستگاه‌ها نسبت به تصمیمات آن بی‌تفاوت هستند.

نبود اعتبار مناسب دلیل دیگری است برای حل نشدن مساله گرد و غبار در کشور چراکه دستگاه‌های مسئول در این زمینه همواره از این بی‌توجهی گله داشته‌اند، برای نمونه باید یادآور شد سال گذشته قرار بود 113.7 میلیارد تومان برای مقابله با گرد و‌غبار در اختیار سازمان جنگل‌ها قرار گیرد، اما از این مقدار فقط 15.1 درصد محقق شد.

این درحالی است که به گفته رئیس گروه مطالعات و دبیر کمیته فنی دفتر امور بیابان سازمان جنگل‌ها اعتبار دستگاه‌ها در سال 95 در این خصوص هنوز ابلاغ نشده است.

بنابراین طبیعی است که به نظر برسد دولت برای مقابله با این پدیده که زندگی ساکنان بسیاری از استان‌ها را به چالش کشیده است، جدی نیست.

مهدی آیینی

گره اشتغال در روستا باز مي​ شود

پیشه​ های فراموش شده احیا می‌شود، سنت‌های کمرنگ شده جان می‌گیرد تا خون تازه‌ای در رگ روستاهای کشور جاری شود و روستایی به روستایی بودنش افتخار کند؛ زیرا آبادانی کشور در گرو آبادانی روستاست.این واقعیتی است که این روزها به توصیه رهبر معظم انقلاب درخصوص مهاجرت معکوس در اولویت کاری اغلب سازمان‌ها قرار گرفته است، به همین دلیل کمیته امداد امام خمینی و سازمان جنگل‌ها دست‌به‌دست هم داده‌اند تا با ارائه تسهیلات برای اشتغال پایدار، گره از کار روستاییانی باز کنند که در جستجوی شغل روانه کلانشهرها می‌شوند و شرایطی را پدید بیاورند برای سرعت گرفتن مهاجرت معکوس؛ روندی که روستا را از مناطق کم‌برخوردار به مناطقی رویایی برای زندگی بدل می‌کند.

چند روز بیشتر از ماجرای نامه 4000 پزشک به رهبری نمی‌گذرد؛ پزشکانی که داوطلب شده‌اند به روستاها و مناطق محروم بروند تا به سهم خود بتوانند در آبادانی کشور نقش ایفا کنند.

این در حالی است که از کمیته امداد امام خمینی و سازمان جنگل‌ها نیز خبر می‌رسد قرار است برای رفع مشکل اشتغال در روستاها همکاری همه جانبه‌ای بین این دو نهاد صورت بگیرد.

به گفته پرویز فتاح، رئیس کمیته امداد برخی روستاهای کشور در شرایط مناسبی قرار ندارد به همین دلیل روستاییان به کلانشهرها مهاجرت کرده و به آسیب‌های اجتماعی مانند حاشیه‌نشینی دامن می‌زنند.

افزون بر این کارشناسان می‌گویند کم‌توجهی به روستاها سبب شده اکنون بیش از 60 درصد افراد تحت‌پوشش کمیته امداد در مناطق روستایی ساکن باشند.

آن‌طورکه فتاح می‌گوید کمیته امداد به‌دنبال ایجاد شغل‌های صنعتی و پیچیده برای این افراد نیست بلکه قصد دارد با ارائه تسهیلات به ایجاد مشاغل سنتی و خرد کمک کند تا به این شکل در روستاها بویژه مناطق محروم به اقتصاد و معیشت افراد کمک شود.

تسهیلاتی نو برای اشتغال

در واقع کمیته امداد قصد دارد با ارائه آموزش و تسهیلات مناسب به اشتغال روستاییان کمک کند، البته به نظر می‌رسد در این بین شرایط اقلیمی و فرهنگی منطقه و نیازهای جامعه هدف نیز باید مورد توجه قرار گیرد. منوچهر رزمجو، مدیرکل طرح‌های اقتصادی و خودکفایی کمیته امداد کشور نیز درباره تسهیلات در نظر گرفته شده، می‌گوید: تسهیلات قرض‌الحسنه و کم‌بهره برای مددجویان کمیته امداد در نظر گرفته شده و با توجه به نوع پروژه به آنها وام‌های 45،30 و یکصد میلیون تومانی پرداخت می‌شود. به نظر می‌رسد به این شکل افراد می‌توانند در شغل‌هایی مانند کشت گیاهان دارویی،کشت گلخانه‌ای و دامپروری فعالیت و در روستای خود کارآفرینی کنند. رزمجو از این می‌گوید که کمیته امداد قرار است در بحث‌های آموزشی نیز به افراد کمک کند تا به این شکل آنها بتوانند در کارآفرینی موفق‌تر عمل کنند. علاوه براین، کمیته امداد داوطلب شده در بازاریابی و فروش محصولات تولید شده نیز به افراد کمک کند؛ زیرا وقتی فرد از بازار اطمینان داشته باشد تلاش بیشتری برای تولید و بالا بردن کیفیت محصولات خود می‌کند.

یک تیر و چند نشان

همکاری کمیته امداد و سازمان جنگل‌ها در کنار ایجاد اشتغال و آباد شدن روستاها به حفظ منابع طبیعی نیز کمک می‌کند؛ زیرا اشتغال پایدار مانع تخریب منابع طبیعی شده و شغل‌های مناسب جایگزین اقداماتی مانند قاچاق چوب، قطع درختان برای تولید زغال یا تخریب جنگل برای گسترش زمین‌های کشاورزی می‌شود.

خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور نیز درباره علل مهاجرت روستاییان به کلانشهرها می‌گوید: بسیاری از روستاییان به امکاناتی مانند آب و برق دسترسی دارند، اما چون شرایط معیشتی آنها نامناسب است به شهرهای بزرگ مهاجرت می‌کنند.

او با اشاره به این‌که حفاظت و توسعه جنگل‌ها و مراتع و صیانت از منابع طبیعی یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌های کنترل بیابانزایی است، تاکید می‌کند: احیای سرزمین در کنار بهبود معیشت و اقتصاد مردم از رویکردهای اساسی این سازمان است. براساس تصمیم‌های گرفته شده، قرار شده سازمان جنگل‌ها مناطق اولویت‌دار را برای اشتغالزایی مشخص و به کمیته امداد معرفی کند.

همه کشور زیر یک چتر

استان خاصی را به عنوان اولویت برای ایجاد اشتغال و ارائه تسهیلات نمی‌توان در نظر گرفت، زیرا حدود 80 درصد مساحت کشور را عرصه‌های منابع طبیعی تشکیل می‌دهد، بنابراین سازمان جنگل‌ها و کمیته امداد باید در تمامی روستاهای کشور برای اشتغالزایی تلاش کنند.

غلامرضا هادربادی، مدیرکل دفتر آموزش و ترویج سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری نیز در این باره می‌گوید: به این ترتیب سازمان جنگل‌ها براساس تجربه‌های خود مشخص می‌کند روستاییان باید در هر منطقه چه محصولاتی را پرورش دهند تا فعالیت آنها نتایج مطلوب‌تری داشته باشد.

آن‌طور که او می‌گوید سازمان جنگل‌ها در تهیه بذر و نهال نیز به افراد کمک می‌کند تا آنها به خود کفایی برسند.

مدیرکل دفتر آموزش و ترویج سازمان جنگل‌ها یادآور می‌شود که این طرح در روستاهای سراسر کشور دنبال می‌شود و در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور با توجه به شرایط اقلیمی به کارآفرینی روستاییان کمک می‌شود تا آنها در فعالیت‌هایی نظیر کشاورزی، دامپروری و تولید صنایع دستی موفق‌تر عمل کنند. پرورش قارچ، مرغ بومی، تولید عرقیجات سنتی و کشت گیاهان دارویی نیز برخی دیگر از فعالیت‌هایی است که قرار شده به کمک کمیته امداد و سازمان جنگل‌ها در روستاها جان دوباره بگیرد.

با توجه به تصمیم سازمان جنگل‌ها و کمیته امداد امام خمینی می‌توان گفت توجه به مهاجرت معکوس جزو اولویت‌های برخی مدیران و سازمان‌ها قرار گرفته است، اما برای کاستن از بار مشکلاتی که مهاجرت بی‌رویه به کلانشهر به کشور تحمیل می‌کند، این مهم باید در دستور کار دیگر وزارتخانه‌ها و نهادها نیز قرار گیرد.

 

خوره بيابان بر جان ايران

غول بیابانزایی جدی گرفته نمی‌شود؛ این را لب‌ها و صورت ترک خورده زمین فریاد می‌زند و می‌گوید غول بیابانزایی سرعتش را زیاد کرده تا زمین‌های حاصلخیز را با بیابان‌های لم‌یزرع تاخت بزند و مرگ را با زندگی. آمارهایی که رئیس سازمان جنگل‌ها می‌دهد نیز گواهی است بر این ادعا، چراکه حدود یکصد میلیون هکتار از عرصه‌های کشور در معرض پدیده بیابانزایی قرار دارد.

مراسم روزجهانی مقابله با بیابانزایی و خشکسالی دیروز در سازمان جنگل‌های کشور برگزار شد؛ مراسمی که نماینده سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز در آن حضور یافت تا یادآور شود امسال جهان با شعار «حفاظت از زمین، احیای اراضی و مشارکت مردم» به استقبال این روز رفته است.

سرانه تامل برانگیز

دیروز خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها سخنانش را با مقایسه چند فاکتور آغاز کرد تا هشدار دهد خطر بیابانزایی در کشورمان جدی است، آن طور که جلالی یادآور شد سرانه جنگل در کشورمان 1700مترمربع است. این در حالی است که این عدد در جهان به 6000 مترمربع می‌رسد، درباره سرانه مرتع نیز سهم هر ایرانی 1.1 هکتار است، اما در جهان سرانه مرتع 7.6 هکتار برآورد می‌شود.

اما سرانه بیابان در کشورمان قابل توجه است، چراکه به هر ایرانی حدود 4300 مترمربع بیابان می‌رسد، اما در جهان سهم هر شخص حدود 2000 مترمربع است با توجه این آمار می‌توان شرایط نامناسب کشورمان را حدس زد. افزون براین، دیروز رئیس سازمان جنگل‌ها از خسارتی که بیابانزایی به کشور تحمیل می‌کند پرده برداشت و تصریح کرد فرسایش خاک سالانه 18 میلیارد،سیل 1600 میلیارد و تخریب آبخوان‌ها نیز 20 هزار میلیارد تومان خسارت به کشور می‌زند .بنابراین هر سال حدود 40 هزار میلیارد تومان خسارت فقط به این شکل به کشور تحمیل می‌شود .

افزون بر این به گفته جلالی صد میلیون هکتار از عرصه‌های کشور در معرض پدیده بیابانزایی است و در این بین حدود 7.5 میلیون هکتار کانون بحرانی بیابان‌زا در کشور وجود دارد.

غذا کم می شود؟

در مراسم دیروز سرج ناکوزی، نماینده سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز حضور یافت تا از خطرات جدی پدیده بیابانزایی بگوید، او از حقایقی گفت که براساس آن می‌توان از بیابانزایی به عنوان خطری برای کره زمین یاد کرد.

ناکوزی با اشاره به این که در مناطق خشک و نیمه خشک جهان مانند ایران چالش‌ها و فشار بر منابع طبیعی بیشتر قابل مشاهده است، عنوان کرد: در سطح جهانی چنانچه طی 25 سال آینده تخریب سرزمین با روند کنونی ادامه یابد به میزان 12 درصد از تولیدات محصولات غذایی جهان کاسته می‌شود؛ چراکه حدود 30 درصد بر قیمت این محصولات در ابعاد بین‌المللی افزوده می‌شود.

مهدی آیینی 

پاسگاه جنگلباني ديروز؛ كبابي كوهستان امروز

AZAD8301سال گذشته خبرهاي تلخ زيست محيطي زيادي منتشر شد، از قرباني کردن آشوراده براي گردشگري بگيريد تا قهر نمايندگان مجلس با محيطزيست و حيوان آزاري هايي که در گوشه و کنار کشور اتفاق افتاد، اما خبري که  بتازگی فاش شده تلخي متفاوتي دارد که بايد آن را فاتحه اي براي جنگل هاي کشور به حساب آورد.
ماجرا از اين قرار است که تصميم گرفته اند پاسگاه جنگلباني شاه بداغ در اسلام آباد غرب را تعطيل کنند و به جاي آن کبابي بسازند، به اين شکل که ساختمان پاسگاه به عده اي اجاره داده شده تا آن را به کبابي کوهستان تبديل کنند، يعني جايي که تا ديروز محل استراحت حافظان جنگل بود اکنون بايد شاهد تبديل شدن درختان به هيزم و زغال باشد.
حدود دو سال پيش هنگام تهيه گزارش از شرايط جنگل هاي غرب کشور، پاسگاه جنگلباني شاه بداغ را از نزديک ديدم، آن زمان شش نفر در دو نوبت در پاسگاه خدمت مي کردند، يعني هر روز يک راننده، يک سرباز و يک جنگلبان به عملکرد اهالي 68 روستايي که در دل جنگل هاي اسلام آباد غرب قرار دارند، نظارت کرده و مانع تخريب جنگل از سوي برخي افراد فرصت طلب مي شدند، آن زمان پاسگاه با کمبود شديد نيرو، سوخت و خودرو دست و پنجه نرم مي کرد و همه انتظار داشتند در اين مدت دست کم اين مشکلات برطرف شود، اما به نظر مي رسد برخي تصميم گرفته اند صورت مساله را پاک کنند، چون پس از گذشت حدود دو سال حالاروي ديوار پاسگاه جنگلباني سابق نوشته شده «کبابي کوهستان»، اين جمله آب پاکي را روي دست آنهايي که ادعا مي کنند در حفظ و حراست از جنگل مصمم هستند، مي ريزد.
وقتي اين ماجرا را با قاسم سبزعلي، فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري کشور در ميان گذاشتم، او موضوع را تائيد يا انکار نکرد و با طرح اين احتمال که شايد قضيه جا به جايي مطرح باشد، قول پيگيري اين اتفاق را داد.
تبديل شدن يک پاسگاه جنگلباني به کبابي کوهستان ماجراي ساده اي نيست که بتوان از آن به آساني گذشت؛ زيرا اگر به احتمال زياد مسئولان قصد جابه جايي پاسگاه جنگلباني و انتخاب محلي بهتر را داشتند، ابتدا بايد پاسگاه جديد را افتتاح مي کردند و سپس پاسگاه قديمي را براي تبديل شدن به کبابي اجاره مي دادند.

مهدی آیینی

تنور غفلت از درختان گرم است

تنور و نانشان از آتش هیزم گرم است. غذایشان را روی آتش می‌پزند، چایشان را روی زغال دم کنند و آب لازم برای استحمام را روی شعله‌های هیزم گرم می‌کنند؛ این حکایت عشایر و روستاییان حاشیه هامون و خیلی از مناطق جنگلی کشورمان است که به ناچار از پوشش گیاهی منطقه به عنوان سوخت استفاده می‌کنند، پوششی که اگر با روند کنونی به هیزم و خاکستر بدل شود، در آینده نزدیک محیط زیست منطقه را نابود و شرایط زندگی را برای ساکنان این مناطق دشوارتر می‌کند، زیرا آتشی که به جان بوته یا درختچه‌ها می‌افتد، تیر خلاصی است به پوشش گیاهی منطقه؛‌ تیری که بند را از پای غول ریزگردها باز می‌کند، غولی که دوشادوش باد کیلومترها سفر می‌کند و زندگی را به کام شهروندان شهرهای کوچک و بزرگ، تلخ. در سومين روز از هفته منابع طبیعی که به‌نام منابع طبیعی، جنگلبان، حفاظت و قانون نام‌گذاری شده است، قسمتی از رنج ساکنان مناطق محروم هامون را که با مرگ درختان گره خورده، روایت می‌کنیم.
با دست‌های پینه‌بسته‌اش، شاخه درخت را خم می‌کند و بعد با تیشه‌ای که به دست دارد، آنقدر ضربه می‌زند تا شاخه قطع شود. زخم دست‌هایش را نشان می‌دهد. می‌گوید اینها نشانه‌های فقر است، فقری که باعث شده او و هم روستایی‌هایش برای برآورده کردن نیاز اولیه‌شان کمر به قطع درختان ببندند. زن میانسال هرازگاهی سرفه می‌کند، سرفه‌هایی که به قول خودش بوی دود می‌دهد. از این گله می‌کند که خود و خانواده‌اش در تابستان و زمستان باید دود آتش بخاری یا تنور را تحمل کنند.

جمع‌آوری هیزم، بخشی از وظایف بیشتر زنان عشایر یا روستایی حاشیه تالاب هامون است. آنها برای جمع‌آوری هیزم هر روز شال و کلاه می‌کنند و چند کیلومتر را در گرمای طاقت‌فرسا و توفان شن منطقه پیاده پشت‌سر می‌گذارند، زیرا اگر نتوانند هیزم مورد نیازشان را پیدا کنند برای پخت و پز، حمام و شستن لباس خانواده‌شان با مشکل روبه‌رو می‌شوند. این حکایت ساکنان مناطق محرومی مانند روستای گزانگوری زابل است که مردمانش تنها به سوخت هیزم دسترسی دارند.

هشدارهای خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها نیز گواهی است بر این حقیقت تلخ که زمینه را برای از بین رفتن پوشش گیاهی کشور مهیا کرده است. او تاکید می‌کند: هر سال در کشورمان 8 میلیون مترمکعب هیزم و 600 هزار مترمکعب بوته مصرف می‌شود. از گفته‌های جلالی می‌توان به این حقیقت پی برد که سوخت‌رسانی به ساکنان مناطق محروم به فراموشی سپرده شده و آنها برای تامین نیازهای خود کمر به قتل پوشش گیاهی منطقه‌شان می‌بندند؛ اقدامی که در نهایت به زیان تمام انسان‌ها تمام خواهد شد، زیرا با این که کشورمان از منابع قابل توجه نفت و گاز برخوردار است، ساکنان مناطق محروم با تبدیل کردن درختان به هیزم به گسترش مناطق بیابانی دامن می‌زنند.

مصائب جمع‌آوری هیزم

حلیمه یکی از مادرانی است که در روستای گزانگوری زندگی می‌کند. او به همراه یکی از دخترهایش هر روز برای جمع‌آوری هیزم به مناطق حاشیه‌ای روستایش می‌رود. حلیمه ناچار است، برای پخت نان یا گرم کردن آب برای حمام یا شستن لباس اعضای خانواده هیزم جمع‌آوری کند. برای همین هر روز بخشی از شاخه‌های درختچه‌های گز یا تاق را قطع می‌کند.

او دراین باره توضیح می‌دهد: زندگی ساکنان روستا بدون هیزم امکان‌پذیر نیست، زیرا از آتش چوب گز و تاق است که تنور ما گرم می‌شود و می‌توانیم نان بپزیم. حلیمه می‌گوید او و دیگر زنان و دختران روستا باید برای جمع‌آوری هیزم، مسافتی تا حدود چهار کیلومتر را پشت‌سر بگذارند و ممکن است هنگام جمع‌آوری هیزم برای آنها حوادث زیادی اتفاق بیفتد. مشکل خانواده‌هایی که در مناطق محروم زندگی می‌کنند، فقط جمع‌آوری هیزم نیست، زیرا درست کردن آتش نیز سختی‌های خود را دارد. این را از آثار سوختگی‌هایی که روی دست زنان روستایی جا خوش کرده یا آثار دودی که در و دیوار اتاق‌های آنها را رایگان رنگ سیاه زده، می‌توان فهمید.

تنور گازی، آبگرمکن خورشیدی

چنانچه مصرف هیزم از سوی روستاییان و عشایر بدرستی مدیریت نشود، این مساله به مشکلات زیست محیطی کشور دامن می‌زند، زیرا با توجه به کمبود آب و سختی جنگلکاری در مناطق بیابانی می‌توان پیش‌بینی کرد، با از بین رفتن پوشش گیاهی این منطقه، ساکنان آن ناگزیر به کوچ خواهند، شد زیرا حدود 17 سال از زمانی که هامون خشک شده می‌گذرد و دراین مدت، اگر شرایط زندگی برای ساکنان منطقه قدری قابل تحمل باقی مانده، باید آن را به پای اندک پوشش گیاهی منطقه گذاشت که نمی‌گذارد همه چیز زیر توفان شن مدفون شود.

به نظر می‌رسد، برای کاهش مصرف سوخت هیزمی، مسئولان باید زمینه را برای دسترسی راحت روستاییان و عشایر به سوخت‌های نو فراهم کنند، زیرا با توجه به محل زندگی این افراد می‌توان استفاده از انرژی خورشیدی را جایگزین مصرف هیزم کرد.

برای رسیدن به این هدف نیز مدتی است، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور تلاش‌هایی را دنبال می‌کند. برای نمونه آنها بین روستاییان و عشایر، تنور گازی یا آبگرمکن خورشیدی توزیع می‌کنند، اما باید یادآور شد، سازمان جنگل‌ها به تنهایی از پس این نیاز روستاییان و عشایر بر نمی‌آید و در واقع، وزارتخانه و سازمان‌های مسئول دیگری مانند نفت یا محیط زیست باید احساس مسئولیت کنند و برای جبران این کاستی‌ها قدم بردارند.

رئیس سازمان جنگل‌ها درباره میزان توزیع آبگرمکن و تنور گازی در منطقه سیستان اظهار می‌کند: 80 آبگرمکن خورشیدی و 230 تنور گازی را میان ساکنان مناطق حاشیه‌ای هامون توزیع کرده‌ایم.

این در حالی است که باید یادآور شد، این تعداد آبگرمکن خورشیدی و تنور گازی نیاز بومیان منطقه را برآورده نمی‌کند و آنها ناچارند برای سایر نیازهای خود از سوخت هیزمی استفاده کنند.

تامین سوخت آسان نیست

برای نجات پوشش گیاهی و تامین نیاز بومیان مناطقی مانند روستاهای حاشیه هامون باید نکات زیادی را در نظر گرفت، زیرا اگر ساکنان منطقه براحتی نتوانند به سوخت‌های جایگزینی مانند گاز و نفت دسترسی پیدا کنند، ترجیح خواهند داد نیاز خود را با قطع درختان برآورده کنند.

برای ساماندهی این مساله که کشور را تهدید می‌کند، وزارت نفت نیز باید به وظیفه‌اش عمل کند، زیرا فعالیت وزارت نفت هنگام استخراج نفت و انتقال آن به وسیله خطوط لوله، سبب تخریب محیط‌زیست کشور می‌شود، به همین خاطر، بهتر است این وزارتخانه با پوشش مناطق محروم و تسهیل استفاده از انرژی‌هایی مانند نفت و گاز برای ساکنان این مناطق، اندکی به حفظ محیط زیست کشور کمک کند.

عبدالحمید، یکی دیگر از ساکنان روستای گزانگوری یادآور می‌شود: تاکنون 23 تنور گازی به ساکنان این روستا تحویل داده شده و حدود 15 خانوار نیز نتوانسته‌اند تنورهای گازی را تهیه کنند، زیرا تابعیت ایرانی آنها تائید نشده است.

به گفته او قرار شده فقط به خانواده‌هایی که در روستا به طور ثابت ساکن هستند، تنور گازی داده شود.

عبدالحمید ادامه می‌دهد: اینجا به برق دسترسی داریم، اما اغلب هوا توفانی است و هر وقت توفان بیاید، برق نیز قطع می‌شود.

این در حالی است که باید تاکید کرد تامین سوخت تنها مشکل اهالی چنین مناطقی نیست، زیرا آنها برای تامین آب نیز با مشکل روبه‌رو هستند، یکی از عشایر منطقه به نام شهدادی می‌گوید: در دل بیابان برای تامین آب مورد نیاز دام‌هایمان مشکل داریم و باید هر چند روز یکبار خودرو اجاره کنیم تا بتوانیم آب مورد نیازمان را در کنار چادرهایمان ذخیره کنیم. برای حمام کردن در مناطقی که ما چادر می‌زنیم چاره‌ای باقی نمی‌ماند جز استفاده از هیزم.

مرگ ماهانه 3200 درختچه

براساس برآوردهایی که سازمان جنگل‌ها انجام داده، اطراف دریاچه خشکیده هامون حدود 2000 خانواده عشایر زندگی می‌کنند که برای تامین سوخت مورد نیازشان هر ماه حدود 3200 درختچه را به هیزم تبدیل می‌کنند و چنانچه این روند ادامه پیدا کند، خیلی زود تمام اراضی این منطقه به کانون ریزگردها بدل می‌شود.

عوض سندگل اکبری، یکی دیگر از ساکنان روستای گز انگوری است. او درباره این که خانواده‌های روستایی چقدر از هیزم استفاده می‌کنند، می‌گوید: برای پخت نان هر خانواده به طور میانگین باید حدود 40 کیلوگرم هیزم مصرف کند تا تنورش آنقدر داغ شود که بشود نان پخت. برای گرم کردن آب حمام و شستن لباس نیز به همین مقدار هیزم نیاز است. به گفته مرد روستایی در روستای آنها حدود 50 خانواده زندگی می‌کنند. بنابراین اگر میانگین مصرف هر خانوار دست‌کم روزانه 50 کیلوگرم هیزم باشد، در این روستا هر روز 2500 کیلو و هر ماه 75 هزار کیلوگرم هیزم مصرف می‌شود.

مهدی آیینی

طرح‌های عمرانی بلای جان جنگل

عملیات عمرانی و آتش‌سوزی را باید عامل اصلی مرگ جنگل‌های کشور دانست، زیرا براساس آماری که سازمان جنگل‌ها منتشر کرده، در 9 ماهه امسال حدود 17 هزار هکتار از جنگل‌های کشور به‌دلیل انواع عملیات عمرانی از بین رفته و این در حالی است که تعداد درختان در هر هکتار از این اراضی دست‌کم 150 اصله برآورد می‌شود، بنابراین می‌توان گفت در این مدت دو میلیون و 550 هزار اصله درخت از بین رفته است.

 دیروز نشست خبری خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری به مناسبت هفته منابع طبیعی برگزار شد. او در این نشست از عملیات عمرانی و آتش‌سوزی به‌عنوان عوامل اصلی تهدیدکننده جنگل‌های کشور یاد کرد.

به گفته جلالی، در 11 ماهه سال گذشته 5967 هکتار از جنگل‌های کشور آتش گرفت، اما در مدت مشابه امسال این آمار به 4205 هکتار رسیده یعنی آتش‌سوزی 30 درصد نسبت به سال گذشته خسارت کمتری به جنگل‌های کشور وارد کرده است.

رئیس سازمان جنگل‌ها با اشاره به این‌که میزان آتش‌سوزی در جنگل و مرتع نسبت به سال گذشته کاهش داشته، اظهار کرد: سال گذشته 18 هزار و840 هکتار از این اراضی دچار آتش‌سوزی شد، اما امسال در 18 هزار و 471 هکتار از مراتع و جنگل‌های کشور آتش‌سوزی داشتیم، از این‌رو این آمار نسبت به سال گذشته 2درصد کاهش داشته است.

این در حالی است که با توجه به گفته‌های رئیس سازمان جنگل‌ها باید هشدار داد که یکصد میلیون هکتار از اراضی کشور تحت‌تاثیر بیابانزایی است، بنابراین باید برای حفظ منابع طبیعی کشور اقدامات موثرتری انجام داد.

افزون بر این براساس قانون، اجرای طرح‌های عمرانی در عرصه‌های منابع طبیعی کشور نیاز به ارزیابی زیست‌محیطی دارد به همین دلیل با توجه به تخریب گسترده منابع طبیعی به‌خاطر ساخت سد یا انتقال خطوط لوله انرژی کارشناسان معتقدند این مهم در کشور جدی گرفته نمی‌شود.

عمران با ويراني جنگل

بسیاری از سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی که برای پیشبرد طرح‌های خود به تخریب جنگل دست می‌زنند، ادعا می‌کنند با کاشت جنگل‌های دست کاشت خسارت وارد شده به منابع طبیعی کشور را جبران می‌کنند، اما کارشناسان تاکید می‌کنند جنگل اکوسیستمی است که طی صدها سال بوجود می‌آید و با کاشت جنگل‌های دست کاشت نمی‌توان چنین خسارت‌هایی را جبران کرد.

مسعود منصور، معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها نیز دیروز در این نشست خبری درباره خسارتی که طرح‌های عمرانی به محیط‌زیست کشور وارد می‌کند، عنوان کرد: آمارها در این خصوص متغیر است، زیرا از سالی 50 هزار هکتار تا 300 هزار هکتار نیز گزارش شده است. او درباره این‌که امسال طرح‌های عمرانی چه آسیبی به منابع طبیعی زده، یادآور شد: امسال حدود 195 هزار هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی از طرح‌های عمرانی نظیر دکل برق و خطوط لوله تخریب شد.

به گفته منصور، در این میان طرح‌های عمرانی سبب آسیب‌دیدن 17 هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی کشور شده است.

با توجه به اظهارنظر کارشناسان و آمارهایی که مدیران سازمان جنگل‌ها ارائه می‌کنند، می‌توان نتیجه گرفت محیط‌زیست کشور در شرایط شکننده‌ای قرار دارد و چنانچه مسئولان بر اجرای طرح‌های فاقد ارزیابی‌های زیست‌محیطی پافشاری کنند، روند تخریب جنگل‌های کشور سرعت بیشتری خواهد گرفت.

 

 

بالا