آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل (برگ 9)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل

اشتراک به خبردهی

جنگل‌بانان بیکار نمی‌شوند/ شیطنت شرکت‌های پیمانکار

 فرمانده یگان حفاظت منابع‌طبیعی کشور درگفت‌وگو با گزارشگران سبز


عباس‌نژاد، فرمانده یگان حفاظت منابع‌طبیعی ‌

چند روزی است که تعدادی از جنگل‌بانان و قرقبانان شمال کشور نگران از دست دادن شغل‌شان هستند، افرادی که وظیفه شان حراست از جنگل‌های هیرکانی است و باید گفت با افزایش دغدغه‌های آنها فرصت بیشتری در اختیار قاچاقچیان چوب قرار می گیرد به همین دلیل نگرانی‌های این افراد باید هرچه زودتر برطرف شود. اخبار ضد و نقیض زیادی درباره شرایط این افراد منتشر شده به همین دلیل با  سرهنگ علی‌عباس‌نژاد، فرمانده یگان حفاظت منابع‌طبیعی کشور تماس گرفتیم. او تاکید کرد که این افراد قرار نیست بیکار شوند و شیطنت‌های برخی شرکت‌ها سبب نگرانی آنها شده است. در این گفت‌وگو عباس نژاد از‌ بهتر شدن شرایط جنگل‌بانان و قرقبانان با برگزاری مناقصه و عقد قرار داد با شرکت‌های توانمند سخن می‌گوید.

  • خبرهایی در فضای مجازی منتشر شده که از اعتصاب‌ تعدادی از نیروهای حفاظتی جنگل در شمال کشور حکایت دارد ماجرا از چه قرار است؟
  • ماجرای خاصی نیست. این افراد نیروهایی بوده‌اند که قبلا در طرح بهره‌برداری از جنگل فعال بودند، اما با اجرای طرح تنفس جنگل، طرح بهره برداری از جنگل متوقف شد. به این ترتیب‌ سازمان جنگل‌ها برای اینکه این افراد بیکار نشوند‌ تشخیص داد تا از آنها در بخش‌ حفاظت استفاده شود.
  • مدیریت این افراد با سازمان جنگل‌هاست یا پیمانکاران این وظیفه را به عهده دارند؟

شرکت‌های پیمانکار ‌افراد را مدیریت می کنند.

  • مشکل پیش آمده برای این افراد از سوی شماست یا پیمانکار؟

     ماجرا از این قرار است که قرار داد این افراد با شرکت پیمانکار تمام شده و باید قرار‌داد جدیدی بسته  شود. قرار داد جدید نیز به مناقصه نیاز دارد و پرسه کمی طولانی شده‌است. دراین بین متاسفانه  برخی شرکت ها شیطنت کرده‌اند به همین دلیل برخی‌‌ تصور می‌کنند که قرار است بیکار شوند.

این مناقصه چه زمانی برگزار می شود؟

مناقصه بزودی برگزار می شود، باید تاکید کنم سازمان جنگل‌ها برنامه ای برای بیکار کردن این افراد ندارد. مهم این است که شرکت‌های توانمند مدیریت این مهم را در دست بگیرند به همین دلیل ‌ مناقصه برگزار می شود.

اما برخی از این افراد نگران هستند که شرکت جدید با آنها قرارداد نبندد.

در قرار دادی که سازمان با این شرکت‌ها منعقد می‌کند گنجانده می‌شود که شرکت‌ها باید با همین نیروها کار کند البته این در صورتی است که شخص صلاحیت لازم را ‌داشته باشد.‌

  • برخی از جنگل‌بان و قرقبانان نگران هستند که بین سابقه بیمه آنها فاصله بیفتد.

  تا دو ماه در این خصوص مشکلی پیش نمی‌آید و ماهم بزودی مناقصه را برگزار می کنیم. البته تا قرار داد جدید بسته نشود شرکت قبلی باید به وضعیت این افراد رسیدگی کنند.

  • یعنی این افراد اکنون بیکار نیستند؟

 آنها بیکار نیستند متاسفانه برخی در این بین شیطنت کرده اند.

  • با ترک پست این افراد فرصت برای قاچاقچیان چوب مهیا می‌شود دراین باره چه می‌گویید؟
     
    این افرادنباید پست شان را ترک کنند.

  • چه تعداد جنگل‌بان و قرقبان‌ با پیمانکاران همکاری می‌کنند؟

بیش از هزار نفر نیروی حفاظتی داریم، اما شرکتی که با نکاچوب بوده حدود ۴۰۰ نیرو دارد.

  • برای  حقوق عقب افتاده این افراد چه برنامه ای دارید؟‌

در قرار داد‌ جدید به این مهم توجه بیشتری شده و شرایط پرداختی شان قانونمندتر شده است.بازهم اطمینان می‌دهیم که این افراد نباید نگران آینده شغلی شان باشند. ‌

موهبت‌های سیل مهیب

محمد‌‌ درویش

بر خلاف کارشناسانی که فرسایش خاک، از بین رفتن پوشش گیاهی و تخریب بخشی از جنگل‌ها و مراتع مناطق بالادست را از نتایج اصلی وقوع سیلاب سهمگین هفته‌های گذشته عنوان می‌کنند، برخی فعالان محیط زیست، سیل را حاوی آثار مثبتی برای طبیعت می‌دانند و بعضی هم آثار مثبت این سیل را به معجزه الهی تعبیر می‌کنند.

محمد درویش، یکی از همین افراد است که در گفت‌وگو با ما تاکید دارد که در مجموع نه تنها این سیل به محیط زیست خسارتی وارد نکرده، بلکه منافع بسیار زیادی را نیز برای آن به همراه داشته است، چراکه سیلاب‌ها می‌توانند مواد مغذی درون خاک را از کوهستان‌ها به سمت دشت‌های سیلابی و آبرفتی سرازیر کنند و در سیل اخیر نیز این منابع غنی تغذیه گیاهان به دشت‌های استان خوزستان، فارس، هرمزگان و سیستان و بلوچستان راه پیدا کرده‌اند. این در حالی است که حاصلخیزی بیشتر این دشت‌ها در سال‌های اخیر به دلیل خشکسالی و شور شدن خاک کم شده بود و در اثر این سیل، تا حدودی حاصلخیزی آنها احیا شده است.

از سوی دیگر به گفته این فعال محیط زیست، این سیلاب تالاب‌های بسیاری را پرآب کرده و در نتیجه، چشمه‌های داخلی تولید ریزگردها تا زمانی که این تالاب‌ها پر آب خواهند بود، به صورت طبیعی مهار می‌شود. اما حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، پر آب بودن تالاب‌ها، افزایش جمعیت پرندگان در زیستگاه‌های تالابی را به همراه دارد، که خود این اتفاق کاهش آفات را در اراضی کشاورزی مجاور تالاب‌ها در پی خواهد داشت.

درویش توضیح می‌دهد سیل اخیر تا حدودی در بهبود شرایط اکوسیستم خلیج فارس، دریای عمان و دریاچه ارومیه موثر بوده و باعث بازگشت بعضی از جانوران آبزی و افزایش تخم‌ریزی ماهی‌ها در این پهنه‌های آبی شده، که این موضوع را نیز می‌توان به عنوان یکی از موهبت‌های این سیل در نظر گرفت.

او افزایش ظرفیت گرمایی به‌خصوص در استان خوزستان را نیز به عنوان یکی از آثار مثبت سیل هفته‌های گذشته معرفی می‌کند و می‌گوید: اکنون هر پنج تالاب اصلی خوزستان با ظرفیت نزدیک به صد در صد پر از آب هستند که این موضوع در دهه‌های گذشته بی‌سابقه بوده است. اتفاقی که می‌تواند باعث شود تفاوت دمای شب و روز در این استان کاهش یابد و درجه حرارت هوا نیز در فصل تابستان به اندازه سال‌های قبل بالا نرود.

این فعال محیط زیست از کاهش بیابان‌زایی، رونق صیادی و افزایش سطح آب سفره‌های آب زیرزمینی به عنوان بخشی از برکت‌های سیل اخیر یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: از معدود خسارت‌هایی که این سیلاب بر محیط زیست وارد کرده، شسته شدن سطح قابل توجهی از خاک دامنه‌های زاگرس به دلیل پوشش گیاهی کم این دامنه‌ها در زمان وقوع سیل بود و چون، تولید هر سانتی متر خاک حدود ۸۰۰ سال زمان می‌برد، به هر حال این فرسایش خاک، سبب آسیب به آن بخش از اندوخته غذایی ما که مرتبط با حجم خاک موجود در دامنه‌های زاگرس است، می‌شود.

گرد‌ و‌ خاک سیل

کارشناسان، افزایش گرد و غبار در ماه‌های آینده را به عنوان یکی از عواقب سیل سهمگین اخیر پیش‌بینی می‌کنند
وسعتش از هر زلزله‌ای بیشتر بود. ویرانه‌های باقیمانده از آن نیز همین طور. سیل آمد و هرچه را بر سر راهش بود، شست و زندگی بسیاری از مردم را برد و عید هموطنانمان را در استان‌های گلستان، لـــرستان، خوزستان و برخی از استان‌های دیگر به عزا تبدیل کرد. اما آسیب این سیل فقط بر مردم شهرها و روستاها وارد نشد، بلکه سیل سهمگین هفته‌های گذشته به بخش‌های وسیعی از طبیعت نیز آسیب زد؛ آسیبی که نمودهای آن از جمله افزایش گرد و غبار در استان‌های سیل‌زده در آینده‌ای نه‌چندان دور بیشتر مشخص خواهد شد.مهم‌ترین آسیب سیل برای طبیعت چه در شمال شرق و چه در غرب و جنوب غربی کشور، فرسایش خاک مناطق بالادست است؛ چراکه وقتی سیل به راه بیفتد، آن هم با این شدت و سرعتی که این بار جاری شد، خاک سطحی ارتفاعات اولین چیزی است که بر سر راهش قرار دارد و سیلاب این خاک را با قدرت زیاد می‌شوید و به مناطق پایین‌دست می‌برد.
این تحلیل کارشناسانی است که با ما گفت‌وگو می‌کنند. کارشناسانی از جمله افشین علیزاده، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران که معتقد است وقتی بعد از چند سال خشکسالی، سیلاب شدید رخ می‌دهد مقدار بسیاری از خاک سطحی مناطق بالادست شسته می‌شود، زیرا در این شرایط، تعداد گیاهانی که ریشه آنها مانعی است برای فرسایش خاک، کمتر شده و در نتیجه حجم بیشتری از خاک این مناطق در اثر سیل از سطح زمین جدا می‌شود.
«چون خاک سطحی دارای بیشترین میزان حاصلخیزی است، فرسایش این خاک کاهش حاصلخیزی مناطق بالادست را به همراه دارد و در نتیجه تا چند سال بعد از وقوع سیل، گیاهان کمتری به نسبت سال‌های قبل در ارتفاعات رشد خواهند کرد که این مساله خود می‌تواند احتمال وقوع سیلاب‌های شدید در سال‌های آینده را در پی داشته باشد.»

سیل، درختان را خواهد برد
صرف نظر از این که وقوع سیل در مناطق بالادست باعث شسته شدن خاک و کاهش حاصلخیزی آن می‌شود، سیلاب همچنین می‌تواند گیاهان و درختانی را که بر سر راهش قرار گرفته‌اند، از ریشه جدا کند و با خود ببرد.
البته علیزاده تاکید دارد  رخ دادن این اتفاق،  به محل وقوع سیل، نحوه جاری شدن آن، مقدار عمق خاک و میزان پوشش گیاهی منطقه سیل‌زده وابسته است؛  «وقتی درختان با تعداد کم به‌خصوص در دره‌ها و مناطقی با شیب زیاد قرار گرفته باشند، احتمال آسیب دیدن آنها هنگام وقوع سیلاب‌های شدید بیشتر خواهد بود. همان‌طور که در سیل اخیر نیز در مواردی در غرب و جنوب‌غربی کشورمان این موضوع مشاهده شده است.»
باید این موضوع را هم در نظر داشت که جنگل‌ها و مراتع به صورت طبیعی به عنوان موانعی در برابر وقوع سیلاب‌های شدید ایفای نقش می‌کنند، اما آن‌طور که عضو هیات علمی دانشگاه تهران می‌گوید در سیل اخیر پوشش‌های گیاهی به‌خصوص در مناطق کوهستانی غرب کشور، نتوانسته‌اند به خوبی جلوی وقوع سیل را بگیرند، چراکه شدت بارش در این مناطق از ظرفیت خاک جنگل‌های آن برای جذب آب باران بیشتر بود. در نتیجه، خاک جنگل‌های بلوط غرب کشور قدرت جذب خود را از دست دادند و آب باران به جای این که به داخل خاک فرو برود، روی آن جاری شد و بر اثر تداوم بارش شدید، سیل سهمگینی در این منطقه به وقوع پیوست. البته کاهش پوشش گیاهی مناطق بالادست این جنگل‌ها بر اثر چرای بی‌رویه و بوته‌کنی بدون شک در شدت یافتن سیل اخیر تاثیرگذار بود.

 سیل بعدی: گرد و غبار شدید …
فرسایش خاک سطحی مناطق بالادست بر اثر وقوع سیلاب شدید یک مساله است و این که این خاک شسته شده در چه منطقه‌ای نشست می‌کند، مساله‌ای است دیگر. علی‌محمد طهماسبی، مشاور رئیس سازمان محیط زیست و دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار در این باره به جام‌جم توضیح می‌دهد اگر شدت سیلاب زیاد باشد، خاکی که از ارتفاعات کنده شده، حتی ممکن است از دشت‌ها نیز عبور کند و در چاله‌ها یا مصب‌ها و دلتاهای نزدیک دریا انباشته شود.
«در هر صورت بخشی از رسوبات در طول مسیر سیلاب پخش می‌شود و به طور مثال اگر این رسوبات در دشت‌ها ته‌نشین شود، با فروکش کردن سیلاب و بعد از آن هم تبخیر رطوبت موجود در خاک، تنها چیزی که روی زمین باقی می‌ماند، رسوبات حاصل از سیل بوده که اغلب به صورت ریزدانه است.» طهماسبی معتقد است در سیل اخیر نیز به‌خصوص در استان خوزستان بخش زیادی از ریزدانه‌های خاک سطحی مناطق بالادست در دشت‌های این استان رسوب کرده و ممکن است بعد از فروکش کردن سیلاب، دشت‌ها هنوز مرطوب باشند، اما در فصل تابستان که درجه حرارت در این استان به ۵۰ درجه سانتی گراد می‌رسد، هیچ آثاری از این رطوبت باقی نمی‌ماند و با تبخیر آب، فقط این عناصر ریزدانه روی دشت‌های خوزستان باقی خواهد ماند. عناصری که
هر وزش باد شدیدی به راحتی می‌تواند آنها را از زمین بلند کند و باعث ایجاد گرد و غبار شود.
دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار برای اثبات این ادعای خود به مقاله‌های علمی و مشاهدات تجربی کشورهای مختلف جهان استناد می‌کند و می‌گوید: «مشاهدات علمی در بسیاری از نقاط جهان نشان می‌دهد که بعد از وقوع سیلاب در دشت‌ها، با یک فاصله زمانی شش تا ۹ ماهه، در زمانی که دشت‌ها کاملا خشک شده‌اند، گرد و غبار با غلظت و شدت بیشتری نسبت به سال‌های قبل به وقوع می‌پیوندد. بر این اساس به جرات می‌توان گفت سیلی که امروز در خوزستان اتفاق افتاده، در ماه‌های آینده باعث ایجاد گرد و غبار با شدت بیشتری از سال‌های قبل خواهد شد.»
او البته به موضوع پرآب شدن تالاب‌ها در اثر وقوع سیلاب هم اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «کم شدن گرد و غبار ناشی از خشک بودن تالاب‌ها به دلیل این سیل را می‌توان پذیرفت، اما چون دقیقا عکس این ماجرا در دشت‌های وسیعی اتفاق خواهد افتاد، به نظر می‌رسد سیل اخیر نه تنها باعث کم شدن گرد و غبار نمی‌شود، بلکه افزایش آن را نیز در پی خواهد داشت.»
از سوی دیگر به گفته طهماسبی، امروز در بخش‌هایی از مدیریت کلان کشور زمزمه‌هایی مبنی بر کاهش بودجه گرد و غبار برای امسال به راه افتاده، چراکه برخی مدیران معتقدند سیل و باران امسال باعث کاهش گرد و غبار می‌شود و دیگر لازم نیست بودجه‌ای ویژه برای مقابله با این پدیده مانند سال‌های قبل اختصاص پیدا کند. او اما می‌گوید بر مبنای استدلال‌های علمی با این نظر مخالف است و برای همین مقاله‌ای تهیه کرده و برای مرکز پژوهش‌های مجلس خواهد فرستاد تا جلوی کاهش بودجه مقابله با گرد و غبار به دلیل وقوع بارش‌های شدید و سیل اخیر را بگیرد.

 احتمال پیشروی آب دریا
آب سیل گل‌آلود است، زیرا این آب، خاک سطحی مناطق بالادست را با خود به همراه دارد. بنابراین فرقی نمی‌کند که سیلاب به دشت سرازیر شود یا در مسیر خود به سد برخورد کند، چون هر جا سیلاب ساکن شود، این رسوبات ته‌نشین خواهند شد. از این جهت می‌توان گفت رسوبات حجم زیادی از آبی را که امروز در اثر سیل پشت سدهای استان‌های سیل‌زده جمع شده، تشکیل می‌دهد.
علی سلاجقه، رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی منابع طبیعی و محیط زیست ایران ضمن بیان این جملات، روی این نکته هم دست می‌گذارد که در شرایط فعلی لایروبی رودخانه‌ها و معابر دچار آب‌گرفتگی به این دلیل انجام می‌شود که بخشی از خاک سطحی بالادست در اثر سیل شسته شده و در مصب‌های مناطق پایین‌دست نشست کرده و اکنون تنها چاره برای مدیریت این بحران به‌خصوص در استان گلستان، این است که برای باز شدن راه جریان آب، این لایروبی ادامه پیدا کند.
او اما درباره بالا رفتن تراز آب دریای خزر نیز هشدار می‌دهد.  «درست است که امروز ما ناچاریم برای باز کردن جریان آب به سمت دریا در استان گلستان، مسیر عبور سیل را لایروبی کنیم، اما اگر روزی تراز آب خزر از تراز آب ورودی رودخانه‌ها بالاتر رود، دیگر نیروی خالص رودخانه نخواهد توانست که آب و مواد درون آن را وارد دریا کند و در این حالت دریا در دلتاهای ایجاد شده ناشی از سیل پیشروی خواهد کرد و دیگر اجازه نخواهد داد که ما در آن منطقه رسوب‌برداری انجام دهیم. این یعنی از بین رفتن کامل مناطقی از این استان که امروزه به زیر آب رفته‌اند.»
از بین رفتن بخش‌هایی از شهرها و روستاهای استان گلستان، افزایش گرد و غبار در استان خوزستان و کاهش پوشش گیاهی مناطق بالادست استان لرستان، تنها بخشی از احتمالاتی است که کارشناسان ما به عنوان پیامدهای مخرب سیل اخیر بر طبیعت کشور از آن یاد می‌کنند، اما آنچه که قطعی است، این است که خسارات شدید ناشی از این سیل بدون شک ریشه در سوء مدیریت‌ها و برخورد نامناسب ما با طبیعت دارد. اما ناگزیر این سیل اتفاق افتاده و در کنار آسیب‌هایی که به مردم و طبیعت ما زده، فوایدی هم برای آنها در پی داشته باشد و چه بسا مهم‌ترین فایده آن، درسی است که باید مدیران ما از وقوع این حادثه بگیرند.


محمد حسین خودکار

جنگل می‌خواهد زنده بماند

گفت‌وگو با رئیس شورای عالی جنگل که معتقد است سیل‌های اخیر برای پوشش گیاهی کشور مفید بود ه است

کامران پور مقدم
رئیس شورای‌عالی جنگل

یک ایران است و ۱۴ میلیون هکتار جنگل انبوه و نیمه‌انبوه و تنک و ماندابی و دست‌کاشت و یک عالم ماجرا، چه زیر نقاب سیل که مثل این اواخر درختان را از ریشه کند،‌ چه زیر ماسک قاچاق چوب که تا تیغش ببرد می‌برد و چه زیر صورتک آفات و امراض که مثل خوره افتاده است به جان جنگل‌ها. این که بالاخره وسعت واقعی جنگل‌های کشور چقدر است محل بحث است، این که هرسال چه مقدار از جنگل‌ها به شکل‌های مختلف از بین می‌رود نیز محل مناقشه است، ولی همین جنگل‌هایی که برایمان مانده، همین نقطه‌های سبزی که ۸درصد مساحت ایرانند ضروری است که حفظ شود. در مورد عمده‌ترین تهدیداتی که جنگل‌های ایران از هیرکانی تا زاگرس و ارسباران را تهدید می‌کند با کامران پورمقدم، رئیس شورای‌عالی جنگل گفت‌وگو کردیم؛ مسؤولی که می‌گوید برای مهم‌ترین چالش‌های جنگل در سال ۹۸ برنامه وجود دارد.

 شاهدان عینی می‌گویند در مناطق سیل‌زده غرب و جنوب‌غرب کشور همراه سیلاب،‌ درخت‌های بلوط هم وارد شهر و خانه‌های مردم شده. آیا درباره خسارت‌هایی که سیل به جنگل‌های زاگرس وارد کرده پایشی انجام داده‌اید؟

چون هنوز در این مناطق امدادرسانی در جریان است و شرایط برای بازدیدهای ما مهیا نیست چنین پایشی انجام نشده که در زمان مناسب این کار صورت خواهد گرفت، ولی مطمئنا بخشی از پوشش گیاهی به‌واسطه جاری شدن سیل دچار آسیب شده است. البته این سیل با وجود داشتن خسارات مالی سنگین برای جنگل‌های زاگرس بسیار مفید بود.

 از چه نظر؟

از سال‌های گذشته جنگل‌های زاگرس دچار خشکیدگی گسترده شده و گرفتار بیماری زغالی و انواع آفات و امراض نیز هست که عامل اصلی آن خشکسالی و کمبود رطوبت بوده است. بارندگی‌های اخیر اما بسیارکمک کرد تا رطوبت عرصه‌های جنگلی تا حد زیادی تامین شود و برای پوشش گیاهی فرصت رویش مجدد ایجاد شود.

 این بارندگی‌ها می‌تواند ما را به کنترل آفات و امراض جنگل‌های زاگرس نیز امیدوار کند؟

مسلما فرصت خیلی خوبی را مهیا می‌کند. البته مدیریت آفات خودش مراحل و تکنیک‌های خاصی دارد که همواره اجرا می‌شده، اما چون خشکسالی به گسترش این آفات و امراض دامن زده و باعث ضعف درختان و پوشش گیاهی شده می‌توانیم لااقل امسال امیدوار باشیم.

 این در مورد جنگل‌های هیرکانی هم صدق می‌کند؟

بله. پایشی که سال گذشته درجنگل‌های هیرکانی انجام دادیم نشان داد بخش‌هایی ازجنگل‌های شمال نیز به‌شدت دچار خشکیدگی شده است. شاید برای عده‌ای غیرقابل باور باشد که در منطقه پربارش شمال کشور این اتفاق رخ داده، ولی بررسی‌های ما نشان داد در منطقه گیلان و سیاهکل، جنگل‌ها از خشکی بالایی رنج می‌برند و رطوبت به‌شدت در آن منطقه کاهش یافته. خوشبختانه بارندگی‌ها به‌ویژه درشرق جنگل‌های هیرکانی به بالارفتن سطح رطوبت بسیار کمک کرد. هم‌اکنون تقریبا خاک جنگل از رطوبت اشباع شده و فرصت خوبی برای کنترل آفات و امراض
درجنگل‌های هیرکانی به وجود آمده است.

 سال ۹۸ برنامه سازمان جنگل‌ها برای کنترل آفات و امراض جنگل‌ها چیست؟

برنامه‌های ما به دو بخش جنگل‌های هیرکانی و جنگل‌های زاگرس تقسیم می‌شود. جنگل‌های هیرکانی گرفتار آفاتی همچون شب‌پره شمشاد و عسلک است و جنگل‌های زاگرس گرفتار بیماری زغالی و خشکیدگی. از سال گذشته ستاد ویژه‌ای با حضور صاحب‌نظران و کارشناسان زبده تشکیل دادیم و برنامه‌های مدیریتی را برای کنترل این آفات تدوین کردیم. کارهای اجرایی مقدماتی از اواخر سال ۹۷ شروع شد و اصل برنامه امسال اجرا می‌شود که امیدواریم بتوانیم با عملیات بهداشتی و پرورشی و پرداختن به احیای این رویشگاه و نیز تامین قلمه‌های شمشاد و ایجاد نهالستان‌هایی که آلودگی نداشته باشند رویشگاه هیرکانی را نجات دهیم، اما درجنگل‌های زاگرس برنامه جامع مدیریت بوم سازگان جنگلی زاگرس را در انتهای سال ۹۷ تدوین کردیم و راهبردهای اجرایی و عملیات اجرایی به همراه نقشه‌هایی که مناطق را پهنه‌بندی کرده و شدت خشکیدگی را مشخص کرده، تعیین کردیم. ذخیره نزولات جوی برای افزایش سطح رطوبت و برنامه‌های احیایی، بهداشتی و پرورشی و مدیریت چرای دام در زاگرس نیز در دستورکار است. قصد داریم آن بخش از جنگل‌های زاگرس را که هنوز پتانسیل بالایی برای رویش دارد و تاج پوشش آنها ۵۰ درصد است هم به صورت کامل قرق کنیم تا مناطق ذخیره‌گاهی‌مان افزایش یابد.

 خیلی‌ها این روزها می‌گویند سیل گلستان با جنگل‌تراشی در این استان مرتبط است. شما نابودی جنگل‌ها را متهم ردیف چندم وقوع سیلاب‌های اخیر می‌دانید؟

این که جنگل‌تراشی به صورت وسیع اتفاق افتاده  و نقاط وسیعی درگیر شده باشد را نمی‌توانم تایید کنم، اما این که تخریب در جنگل‌ها به صورت پراکنده و به شکل قطع‌های غیرمجاز و دور از چشم ماموران قانون اتفاق می‌افتد مسلما در وقوع سیلاب‌ها بی‌ثاتیر نیست. پوشش گیاهی چه جنگل و چه مرتع درکاهش روان آب‌ها و کنترل فرسایش خاک نقش دارد، اما در سیل گلستان شاید کاهش پوشش گیاهی یا افت عملکرد آن در کنترل سیلاب عامل چندم باشد. بارش‌ها در این استان به حدی بود که رطوبت خاک افزایش یافت و خاک جنگل از رطوبت اشباع شد و توان جذب بارش‌های بیشتر را از دست داد و سبب شکل‌گیری سیلاب شد.

 شما از شش هکتار جنگل‌تراشی به قصد زمین‌خواری در منطقه کانی دینار مریوان مطلع هستید؟

نه، متاسفانه اطلاعی نداریم. احتمالا یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها اطلاعات بیشتری دارد.

 به یگان حفاظت اشاره کردید. این اواخر شنیدیم که نیروهای جنگلبانی و حفاظتی قرار است تعدیل شوند. این موضوع قطعی است؟

این موضوع را کاملا تکذیب می‌کنم و اساسا در سازمان جنگل‌ها با آن مخالفیم. موضوع این است که ما در قالب طرح تنفس جنگل‌های شمال که از مفاد برنامه ششم توسعه است بهره‌برداری چوبی از جنگل‌های شمال را متوقف کرده‌ایم و هرگونه بهره‌برداری ممنوع است. این درحالی است که بخشی از نیروهایی که در طرح‌های بهره‌برداری تحت عنوان قرق‌بان فعال بودند بعد از توقف طرح، کاری نداشتند. البته با حمایت‌های دولت دستمزد این افراد هرچند نامنظم، ولی پرداخت شد و سیاست دولت و سازمان این است که حفاظت از جنگل‌ها همچنان با کمک این افراد ادامه یابد.  بنابراین هیچ‌وقت صحبت از تعدیل، خروج یا اخراج این نیروها نبوده. برنامه ما این است که با تقویت شرکت‌هایی که مجری کارهای حفاظتی درحوزه جنگل هستند بخش‌های زیادی از جنگل‌ها را حفاظت کنیم. نیروهای حفاظتی هم حتما کارشان در قالب شرکت‌های حفاظتی ادامه خواهند یافت.

 طبق گفته‌های شما سیاست سازمان جنگل‌ها دارد به سمت توسعه پیمانکاری پیش می‌رود. این برای جنگل‌ها خطرناک نیست؟
نه، موضوع این نیست. ما براساس قانون از ابتدای سال ۹۹ باید طرح‌های مدیریت پایدار جنگل را جایگزین طرح‌های جنگل‌داری کنیم. دستورالعمل مدیریت پایدار جنگل تدوین شده و کارهای مطالعاتی آن امسال آغاز و تا پایان سال برای اجرا و سپردن به مجریان آماده می‌شود تا جایگزین طرح‌های قبلی مدیریت چوبی جنگل‌ها شود، اما تا آماده شدن این طرح نمی‌توانیم جنگل‌ها را رها کنیم و ناچاریم از نیروهای قرق‌بان و یگان حفاظت در قالب شرکت‌های حفاظتی استفاده کنیم تا این یک‌سال هم بگذرد و به اصل اجرای مدیریت پایدار جنگل برسیم.

 شما در لابه‌لای صحبت‌های خود گفتید که بهره‌برداری چوبی از جنگل‌های شمال متوقف شده، اما در جاده‌های اصلی و فرعی شمال کشور همواره کامیون کامیون پر از چوب درختان می‌بینیم. موضوع چیست؟

ما مجوزی برای بهره‌برداری صادر نمی‌کنیم و این کار ممنوع است. عمدتا این کامیون‌ها چوب‌های حاصل از زراعت چوب یا درختان افتاده جنگلی را برای صنایع چوب حمل می‌کنند.

 ولی بررسی‌های میدانی ما نشان می‌دهد که خرید و فروش چوب‌های جنگلی در جریان است.

 چون بهره‌برداری چوبی از جنگل‌های شمال ممنوع است براساس قانون همه خودروها و وسایل نقلیه حامل چوب باید برگه و مجوز حمل داشته باشند و اگر نداشته باشند توسط پاسگاه‌ها متوقف می‌شوند.

 برخی معتقدند طرح تنفس جنگل باعث کوچ قاچاقچیان چوب به جنگل‌های زاگرس و حتی ارسباران شده. این را تایید می‌کنید؟

قطعا منع بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در سال‌های اخیر باعث افزایش قیمت چوب درکشور شده و طبیعتا عاملی تحریک‌کننده برای افراد سودجوست. قاچاق چوب معضلی است که از دیرباز درهمه نقاط جنگلی کشور وجود داشته برای همین نمی‌شود گفت که قاچاق چوب به خاطرطرح تنفس جنگل است. با این حال تایید می‌کنم که قطع‌های غیرمجاز در جنگل‌های زاگرس، در بیشه‌زارها و حاشیه رودخانه‌ها توسط افرادی سودجو انجام شده و می‌شود که البته برخورد با آنها همواره وجود داشته است. یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها موظف شده این گلوگاه‌ها را شناسایی کند. برای همین کانکس‌های حفاظتی را در مناطقی که احتمال می‌دادیم این پدیده رشد دارد، افزایش داده‌ایم و گشت‌های مراقبتی درجنگل‌های زاگرس و ارسباران را بیشتر کرده‌ایم‌. از سوی دیگر سازمان جنگل‌ها طرح توسعه زراعت چوب، تهیه نهال‌ها و قلمه‌ها را هم در دستور کار دارد تا با تامین بخشی از نیاز چوبی کشور انگیزه‌ها برای قاچاق چوب به حداقل برسد.

 گردش مالی قاچاق چوب در کشور ما حول و حوش چه عددی می‌چرخد؟

من آماری ندارم، چون قاچاق پدیده‌ای مخفی است و قابل محاسبه نیست.

 می‌توانیم تخمین بزنیم سالانه قاچاقچیان چند هکتار جنگل را می‌بلعند؟

اگر قاچاق چوب اتفاق می‌افتد به صورت متمرکز نیست، بلکه جسته گریخته اتفاق می‌افتد و نمی‌شود گفت فلان عرصه یکدفعه پاک تراشی می‌شود. قاچاق چوب عموما در دل جنگل یا دور از انظار اتفاق می‌افتد و برآورد کردن آن کار سختی است. 


مریم خباز

«محیط‌‌‌‌ نیستی‌تر» از همیشه!

مهدی آیینی

زاگرس بی‌بلوط‌تر شد، هیرکانی بی‌شمشادتر، یوز‌ به انقراض نزدیک‌تر شد و هوبره به شیخ‌نشینان خلیج‌ فارس، صید ترال برای کشتی‌های چینی در آب‌های عمان رونق گرفت و خزر زیر تیغ انتقال آب رفت.
در سالی که نفس‌هایش به شماره افتاده، اتفاق‌های تلخ زیست‌محیطی زیادی رقم خورد‌ ‌از شمار محیط‌‌بانان شهید که به عدد ١٢٣ رسید‌ بگیرید تا سوختن فعالان محیط ‌زیست در مریوان و بلاتکلیفی و دوری تعدادی دیگرشان از سفره هفت‌سین برای دومین بهار. ‌به همین ‌دلیل‌ سیاه‌نمایی نیست اگر بگوییم، امسال ‌سال محیط‌زیست نبود.
در ١٢ ماه گذشته مسئولان‌ ‌از شمال تا جنوب  و از شرق تا غرب ‌کشور سنگ تمام گذاشتند و بر طبل توسعه ناپایدار کوبیدند. اردیبهشت امسال‌ واگذاری ۵/۶ هکتار از مناطق جنگلی و مرتعی الیمستان ‌برای ساخت تله‌کابین خبرساز شد. اما در نیمه و انتهای‌ سال این ‌اتفاق ناگوار زیر سایه تصمیم‌های محیط‌نیستی بزرگتری به فراموشی سپرده شد؛‌ تصمیم‌هایی مانند صدور مجوز برای ساخت ویلا در منطقه حفاظت‌شده خاییز و  واگذاری بخشی از منطقه حفاظت‌شده لشگر در ملایر.
توسعه ناپایدار به همین موارد محدود نمی‌شود. امسال وزیر جهاد کشاورزی نیز در بخشنامه‌ای ‌سند ‌کشاورزی نسق زراعی زیرآشکوب را به ‌رسمیت شناخت تا زاگرس نیمه‌جان به زوال نزدیکتر شود.
آتش‌سوزی اخیر هورالعظیم و تصاویر گاومیش‌های سوخته‌اش هم محال است از خاطر مردم پاک شود، اتفاقی که دیپلماسی خشکیده آب کشور را به تصویر کشید و نهیب زد که ‌نجات ‌هامون و هورالعظیم درگرو جاری‌شدن دیپلماسی آب است. بحران مدیریت منابع آب در کشور سبب شد رئیس‌جمهوری نیز که ادعای زیست‌محیطی‌ترین دولت را دارد برای چندمین‌بار محیط‌زیستی‌ها را با وعده انتقال آب خزر به سمنان شگفت‌زده کند؛ اتفاقی که بی‌شک زخم‌های ناسور محیط‌ زیست کشور را دوچندان خواهد کرد.
‌اتفاقات تلخ زیست‌محیطی امسال را نمی‌توان در یادداشتی کوتاه روایت کرد، اما بی‌شک محور تمامی آنها توسعه ناپایدار است؛ توسعه‌ای شتاب‌زده که سبب شده مسئولان، محیط‌ زیست کشور را قربانی اهداف کوتاه‌مدت کنند. در این بین شرایط نامناسب اقتصادی نیز بر آتش این تخریب‌ها می‌دمد؛ برای نمونه با افزایش بهای گوشت، شکارچی‌های غیرمجاز بیشتری با هدف فروش گوشت شکار، ماشه اسلحه‌شان را می‌چکانند و صدای اره برقی قاچاقچیان چوب در زاگرس و هیرکانی بلندتر از همیشه می‌پیچد.   همین دلیل کافی است که ‌سال آینده سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان محیط‌ زیست بیش از پیش شرایط شکننده محیط‌ زیست کشور را به مسئولان گوشزد کنند. مثل امسال که در برابر ویلاسازی در منطقه حفاظت‌شده خاییز و  کلیدخوردن گردشگری در آشوراده ‌ساکت ننشستند.

چهارچشمی مراقب طبیعت

فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط‌زیست از اقدامات نوروزی محیط‌بانان می‌گوید

طبیعت‌دوستی فقط این نیست که ته‌مانده بشقاب‌مان را بریزیم برای پرنده‌ها یا اگر سگ و گربه‌ای بی‌خانمان دیدیم دل‌مان ریش شود و لقمه نانی برایش بگذاریم. یک طبیعت‌دوست در کشوری مثل ما باید ششدانگ باشد در کشوری که وسعت مناطق حفاظت‌شده و پناهگاه‌های حیات‌وحش‌اش روی هم می‌شود ۱۷ میلیون هکتار و برای حفاظت از این پهنه وسیع فقط ۳۰۰۰ محیط‌بان دارد. سرهنگ جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست برای نوروز۹۸ روی مردم طبیعت‌دوست حسابی ویژه بازکرده به‌خصوص درمورد حریق‌ها و شکارها. درسال جدیدی که در راه است ارتباط مردم با یگان حفاظت محیط‌زیست استان‌ها نیز آسان‌تر از همیشه شده، پس اگر تخلفی دیدید به شماره ۱۵۴۰ زنگ بزنید، جایی که همکاران سرهنگ محبت‌خانی گوش به زنگ نشسته‌اند.

پارسال نزدیکی‌های سال نو در گفت‌وگو با جام‌جم اعلام کردید که قرار است در سال ۹۷ سامانه تلفنی ۱۵۴۰ از بازرسی سازمان حفاظت محیط‌زیست جدا شده و در اختیار یگان حفاظت قرار بگیرد. حسن این اتفاق این است که رسیدگی به تخلفات محیط‌زیستی و حاضر شدن سر صحنه جرم سرعت می‌گیرد. آیا آن جدایی و این پیوند اتفاق افتاد؟

ما موافقت این انتقال را از سازمان حفاظت محیط‌زیست گرفته‌ایم، اما بناست زیرساخت‌های انتقال این سامانه بیشتر مهیا شود. البته در ۱۵ استان این اتفاق رخ داده و سامانه گزارشات و شکایات مردمی۱۵۴۰ در یگان حفاظت مستقر شده، ولی در بقیه استان‌ها از جمله تهران این کارصورت نگرفته و در دست اقدام است.

مشکل کجاست؟

همان‌طور که در ساختار نیروی انتظامی شماره ۱۱۰ برای اعلام فوریت‌ها و شماره ۱۹۷ برای رسیدگی به گزارشات و شکایات مردمی نسبت به عملکرد پلیس وجود دارد در یگان حفاظت محیط‌زیست هم لازم است چنین سیستمی اجرا شود. در برخی استان‌ها این تفکیک صورت گرفت و یک خط داخلی راه افتاد که هر دو کار از طریق آن انجام می‌شود، ولی در برخی استان‌ها هنوز نتوانسته‌ایم این ظرفیت را ایجاد کنیم که امیدوارم تا سه ماه آینده این کار نیز نهایی شود.

به این ترتیب اگر در نوروز ۹۸ مردم شاهد تخلفات زیست‌محیطی بودند، می‌توانند با سامانه۱۵۴۰ تماس بگیرند و یگان حفاظت را مستقیما در جریان قرار دهند؟

بله، این امکان در نیمی از استان‌ها مهیاست.

این ۱۵ استان آیا جزو مناطقی هستند که طبیعتی شکننده دارند یا چشم طعم متخلفان بیشتر به آنهاست؟

بله، هدف ما بیشتر همین استان‌ها بوده که بیشترین چالش را دارند و در ایام نوروز بیشترین مسافر را میزبانی می‌کنند.

راه‌اندازی شماره تلفن سه رقمی برای اعلام گزارشات مردمی به کجا رسید؟

ما این کار را هم دنبال کردیم، ولی درنهایت آنچه اجرا شد انتقال سامانه تلفنی۱۵۴۰ به یگان حفاظت محیط‌زیست بود. این سامانه این قابلیت را دارد که اگر کسی با آن تماس بگیرد اپراتور سؤال می‌کند در کدام حوزه قرار است طرح موضوع شود؛ یعنی درحوزه بازرسی یا یگان حفاظت. اگر کسی با یگان کار داشته باشد کلید دو را فشار می‌دهد و ارتباط با یگان حفاظت محیط‌زیست استان برقرار می‌شود. به این ترتیب گرچه هدف ما برای راه‌اندازی شماره تلفن سه رقمی محقق نشد، ولی سامانه۱۵۴۰ ما را به هدفمان که دریافت گزارشات مردمی و فوریت هاست می‌رساند.

با این حال بخش عمده‌ای از مردم سامانه ۱۵۴۰ را نمی‌شناسند و هنوز نمی‌دانند برای برقراری ارتباط با یگان‌های حفاظت محیط‌زیست استان‌ها باید چه کار کنند. برای معرفی این سامانه به مردم چه برنامه‌ای دارید؟

در همه صحبت‌های ما در رسانه‌ها و همچنین در بروشورهایی که با عنوان آموزش همگانی به مردم می‌دهیم و نیز روی پلاستیک‌های زباله تجدیدپذیری که میان مردم به‌ویژه در نوروز توزیع می‌کنیم و بنرهایی که درمناطق چهارگانه نصب می‌کنیم، سعی کرده‌ایم سامانه ۱۵۴۰ را معرفی کنیم، ولی با این حال قبول دارم مردم هنوز این سامانه را به‌خوبی نمی‌شناسند و لازم است بیشتر تبلیغ و اطلاع‌رسانی کنیم.

مردم چه جور تخلفاتی را می‌توانند از طریق این سامانه به گوش یگان حفاظت برسانند؟

در مناطق چهارگانه و تحت حفاظت سازمان محیط‌زیست در همه حوزه‌های تخلف از جمله ساخت و ساز، قطع درختان، ایجاد آتش‌سوزی یا در بحث حیات‌وحش اگر آزار، کشتار یا شکاری روی دهد مردم می‌توانند یگان حفاظت را در جریان بگذارند. من ازهمه مردم خواهش می‌کنم اگر چنین مواردی را دیدند بلافاصله گزارش بدهند.

آماده‌باش نوروزی محیط‌بان‌ها از کی شروع می‌شود؟

از ۲۸ اسفند شروع می‌شود و تا ۱۷ فروردین ۹۸ ادامه دارد.

چند نفر آماده‌باش خواهند بود؟

۵۰ درصد نیروها در هفته اول و ۵۰ درصد بقیه در هفته دوم تعطیلات، یعنی نیمی از ۳۰۰۰ محیط‌بان کشور که به صورت شیفتی و شبانه‌روزی آماده خدمت هستند.

  شما همیشه از کمبود نیروهای محیط‌بانی گفته‌اید، اما همواره تاکید کرده‌اید این کمبود را با ابزارهای نوین جبران خواهید کرد. آیا این ابزارها در نوروز ۹۸ به کار گرفته می‌شود؟

ردیف مستقل بودجه برای یگان حفاظت همیشه صفر بود و وجود نداشت، اما برای سال ۹۸ ردیف بودجه ۳۵ میلیارد تومانی پیش‌بینی کرده‌اند که اتفاق تازه‌ای است. قصد داریم از این مبلغ اگر تخصیص پیدا کند بخشی را به خرید تجهیزات نوین اختصاص دهیم. قطعا رویکرد ما در سال ۹۸ خرید، آموزش و استفاده از این ابزارهاست.

خرید چه ابزارهایی مدنظرتان است؟

هم‌اکنون وضع به گونه‌ای است که برای انجام سرشماری حیات‌وحش که جزو وظایف اصلی محیط‌بان‌هاست چند نفر شبانه‌روز جمع می‌شوند و سرشماری می‌کنند که حتما خطای انسانی هم دارد. برای رفع این نقص برنامه خرید کوادکوپترهای تجهیز شده را داریم که بتوانیم بدون هیچ خطایی با یک اپراتور سرشماری را انجام دهیم به جای این که در یک منطقه۵۰ نفر مشغول این کار شوند. موضوعاتی مثل مقابله با خودروها و متخلفانی که وارد مناطق چهارگانه می‌شوند نیز در دستورکار است که با استفاده از کوادکوپترها می‌شود چهره افراد و پلاک خودروی آنها را شناسایی کرد و به این مدارک در محاکم نیز استناد کرد. موضوع بعدی دوربین‌های مداربسته است که حساس به حریق باشد، خرید این دوربین‌ها را برای سال ۹۸ در دستورکار داریم. همچنین خرید بی‌سیم که هنوز متاسفانه ارتباط بی‌سیمی میان ما و کارکنانمان در مناطق وجود ندارد. سعی داریم برای سال ۹۸ از سازمان مرکزی از طریق بی‌سیم با محیط‌بان‌ها تماس برقرار کنیم. این موضوع مهم است، چرا که در بسیاری از مناطق حتی ارتباط تلفنی هم میسر نیست، چون محیط‌بان‌ها در نقاطی قرار گرفته‌اند که تلفن‌همراه آنتن نمی‌دهد. ما برنامه این اقدامات را نوشته‌ایم و اگر بودجه یگان حفاظت در سال جدید محقق شود این برنامه‌ها را عملیاتی خواهیم کرد.

عید سال گذشته قرار بود شماره تلفن همراه فرمانده یگان‌های حفاظت محیط‌زیست در اختیار مردم قرار بگیرد تا تخلفات احتمالی در اسرع وقت گزارش شود. این کار انجام شد و چه بازخوردی داشت؟

بله، تلفن‌ها برای تماس‌های مردمی اعلام شد، اما نمی‌دانم نتیجه کار چه شد و آماری ندارم.

این کار نوروز امسال هم تکرار خواهد شد؟

قطعا.

شما هم شماره شخصی‌تان را در اختیار مردم می‌گذارید؟

همه کسانی که شماره من را دارند تماس می‌گیرند و گزارش می‌دهند. بعضی وقت‌ها مردم در حفظ طبیعت از ما جلوتر هستند و بعضی‌ها آنقدر دلسوزانه پیگیری می‌کنند که ما شرمنده‌شان می‌شویم. خیلی از کشفیات یگان حفاظت با کمک مردم اتفاق می‌افتد و به جرات می‌گویم۵۰ درصد تخلفاتی که ما با آنها برخورد می‌کنیم ناشی ازهمکاری مردم با یگان حفاظت است که بدون هیچ چشمداشتی و فقط با هدف حفاظت از محیط‌زیست با ما تماس می‌گیرند.

با این حال بخشی از مردم ما در زمره متخلفان هستند. در نوروز سال گذشته مهم‌ترین تخلف‌ها و تعرض‌ها به محیط‌زیست چه بود؟

متاسفانه دستگیری‌های ما نشان می‌داد همچنان تعرض به حیات‌وحش اصلی‌ترین چالش درمناطق چهارگانه تحت حفاظت محیط‌زیست است. هنوز شکارچیان متخلف داریم به طوری که سال ۹۷ نسبت به سال۹۶ آمار پرونده‌های تشکیل شده در این حوزه ۷ درصد افزایش یافت. بعد از بحث شکار، حریق دومین موضوعی بود که مناطق تحت حفاظت را آزار داد، بنابراین از مردم می‌خواهم اگر کسی آتشی روشن کرد و آن را خاموش نکرد هرکسی که این صحنه را دید برای خاموش کردن آتش اقدام کند و اگر خودشان آتشی در طبیعت روشن کردند قبل از ترک محل از خاموش بودن کامل آن مطمئن شوند. با این اقدام ساده جلوی بسیاری از آتش‌سوزی‌های گسترده گرفته می‌شود.

مریم خباز

ردپای مرگبار گردشگران پلاستیکی

مهدی ‌آیینی

رودخانه پلاستیکی، جنگل‌پلاستیکی، دریای پلاستیکی و کوهستان پلاستیکی؛ اینها اسباب‌بازی‌هایی نیست که برای تولد کودک‌تان به فکر تهیه‌شان باشید؛ طبیعت پلاستیکی مدتی است که به دست مسافران پلاستیکی خلق می‌شود، مسافرانی که تصور می‌کنند چاردیواری خانه و اتاقک خودرویشان تنها محل زیست آنهاست و به همین دلیل ابایی از تخریب محیط‌زیست ندارند.

‌ البته همین ابتدای کار باید حساب‌گردشگران مسؤولیت‌پذیر را از مسافران پلاستیکی جدا کرد، چراکه کم نیستند افراد عاشق طبیعتی که از تخریب محیط‌زیست دل‌شان خون است، اما چه کنند که تعدادشان هنوز در برابر لشکر مسافران پلاستیکی اندک است.

اواخر تعطیلات نوروزی سال‌گذشته تصاویر زیادی از رودخانه‌های غرق در بطری پلاستیکی و جنگل‌هایی که پلاستیک شاخ و برگ درختانشان را پوشانده بود مخابره شد، صحنه‌هایی تلخ که زوال طبیعت را در فصل رویش زندگی به تصویر می‌کشید.

به احتمال زیاد همین حالا که مشغول خواندن این نوشته هستید مسافران زیادی شال و کلاه کرده‌اند تا به شمال کشور سفر کنند؛ سال گذشته مقصد حدود ۱۳ میلیون‌ مسافر استان‌های شمالی کشور بود، مسافرانی که رکورد تولید زباله‌ را در شمال کشور هر سال جابه‌جا می‌کنند. مدیرکل محیط‌زیست مازندران سال گذشته گفت که سرانه تولید زباله در شهرهای شمالی کشور روزانه حدود ۳۰۰۰ تن است، اما با ورود مسافران نوروزی این عدد به ۴۰۰۰ تن در روز می‌رسد.

نگران‌کننده‌تر از حجم بالای تولید زباله در شمال کشور محل دپوی آنهاست، دفن کوه‌های زباله در دل‌جنگل‌های کشور بحرانی است که تاکنون جدی گرفته نشده شیرابه‌هایی که از این کوه‌ها جاری می‌شود برای محیط‌زیست حکم تیر خلاص را دارد، چراکه هر لیتر شیرابه زباله حدود ۶۰۰۰ لیتر از منابع آب را آلوده می‌کند.

جنگل‌ و رودخانه پلاستیکی تنها سهم طبیعت از مسافران پلاستیکی نیست، این مسافران تخریبگر ردپای ناگوارتری نیز از خود به‌جای می‌گذارند وقتی گذر این مسافران به جاده‌هایی می‌افتد که از زیستگاه‌های حیات‌وحش عبور می‌کند باید انتظار افزایش آمار تصادف خودرو با گونه‌های جانوری را نیز داشت، چراکه آنها به تابلوهایی که دراین خصوص هشدار می‌دهند توجهی نمی‌کنند. این درحالی است که مسافران مسؤولیت‌پذیر می‌دانند که هنگام عبور از زیستگاه گونه‌هایی مانند یوزپلنگ باید حداکثر سرعت خودروشان ۶۰کیلومتر در ساعت باشد تا از خطر تصادفات جاده‌ای که ۷۰ درصد علت مرگ و میر گوشتخواران را به خود اختصاص داد، کاسته شود.

 شرایط شکننده محیط‌زیست کشور و این که سازمان‌های مسؤول دراین بین کم‌کاری می‌کنند بر هیچ‌کس پوشیده نیست به همین دلیل گردشگران برای حفظ محیط‌زیستی که به خود آنها تعلق دارد باید دست‌کم حداقل‌ها را رعایت کنند و اگر گذرشان به جنگل، دریا یا حاشیه رودخانه‌ای می‌افتد بجز ردپای‌شان چیزی باقی نگذارند یا از خرید سوغاتی‌هایی که با مرگ حیات‌وحش یا تخریب محیط‌زیست ساخته می‌شود اجتناب کنند مانند مرجان، ماهی‌های بادکنکی و ستاره‌های دریایی که در خواب سازمان حفاظت محیط‌زیست در جنوب کشورمان به مسافران نوروزی عرضه می‌شود.

گلوی هر رود را سد زدیم

جریان که داشته باشند، گویی زندگی هم جاری است، هم برای انسان‌هایی که در کنارشان زندگی می‌کنند و هم برای دیگر موجوداتی که حیاتشان به جریان آنها گره خورده است. اما وقتی بیخِ خرشان را می‌گیرند و آنها را از نفس کشیدن بازمی‌دارند، به مرور انسان‌ها، گیاهان و جانوران وابسته به آن نیز با خطر مرگ مواجه می‌شوند. سخن از رودخانه‌هاست؛ شریان‌های حیاتی طبیعت که در دهه‌های اخیر رخسارشان آلوده به پساب‌های شهری و صنعتی شده و سدسازی‌های افراطی، جریانشان را مختل کرده است.

این اتفاق البته فقط مخصوص امروز و دیروز نیست و سال‌هاست که رودخانه‌های بسیاری در سراسر جهان با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. به همین سبب، از ۲۲ سال پیش با همت جمعی از فعالان محیط‌زیست از کشورهای مختلف دنیا، حرکتی جهانی با نام «جنبش حفاظت از رودخانه‌ها» شکل گرفته و بر اساس آن، روز ۱۴ مارس مصادف با ۲۳ یا ۲۴ اسفند به عنوان «روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها و مقابله با سدسازی» نامگذاری شده است.

فعالان این جنبش عبارت «مقابله با سدسازی» را در انتهای عنوان روز جهانی حمایت از رودخانه‌ها قرار داده‌اند تا همه ساله در این روز به مردم جهان، دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ، مشکلاتی را که این سازه‌های پردردسر و کم‌منفعت برای رودخانه‌ها ایجاد کرده، گوشزد کنند و با صدای بلند درباره معایب متوقف کردن جریان رودهای پرخروش در پشت دیوار عظیم سدها هشدار دهند.

فرا رسیدن این روز برای ما نیز بهانه‌ای می‌شود تا با کارشناسان حوزه آب تماس بگیریم و با آنها درباره سدسازی و دیگر آسیب‌هایی که امروز حیات رودخانه‌های کشورمان را تهدید می‌کنند، صحبت کنیم. کارشناسانی مثل داوودرضا عرب که در گفت‌وگو با ما سدسازی را به گرفتن رگ‌های حیاتی طبیعت تعبیر می‌کند و به این شکل مخالفت خود را با احداث بیش از حد این سازه‌های بشری نشان می‌دهد.

این پژوهشگر حوزه آب معتقد است سدسازی باعث مختل شدن جریان رودخانه‌ها می‌شود. اتفاقی که کاهش نفوذ روان‌آب‌ها به سفره‌های آب زیرزمینی و در نتیجه، پایین آمدن سطح آبخوان‌ها را در پی دارد. همچنین به گفته او، کاهش میزان آورده رودخانه‌ها در مناطق پایین‌دست، یکی دیگر از معایب ایجاد اختلال در جریان آب روان‌آب‌ها در اثر سدسازی است. به نحوی که در این شرایط، حتی اگر در یک سال، آسمان هم پربار باشد، بازهم کشاورزان پایین‌دست نمی‌توانند از نعمت باران به‌خوبی بهره‌ ببرند.

از سویی دیگر، موافقان سدسازی، احداث این سازه‌ها را به عنوان راهی برای جلوگیری از سیلاب‌ها معرفی می‌کنند. اما عرب در این زمینه نظر دیگری دارد. او سیلاب را یک ویژگی طبیعی رودخانه‌ها می‌داند و تاکید دارد اگر انسان‌ها در ساخت‌وسازهایشان حریم رودخانه‌ها را رعایت کنند، دیگر نباید از وقوع سیل نگرانی داشته باشند.

این پژوهشگر حوزه آب فواید مختلفی را نیز به سیلاب‌ها نسبت می‌دهد و می‌گوید: وقوع سیل سبب خواهد شد که آب با سرعت و حجم زیاد به تالاب‌های مناطق پایین‌دست برسد. این در حالی است که در شرایط معمول، استفاده بیش از حد از آب رودخانه‌ها، باعث می‌شود که این تالاب‌ها عموما کمتر از ظرفیت خود آب داشته باشند. بنابراین وقتی با سدسازی جلوی وقوع سیل را می‌گیریم، شاید در کوتاه‌مدت این کار آثار اجتماعی مثبتی داشته باشد، اما نباید تبعات زیست‌محیطی بلندمدت آن، از جمله خشک شدن تالاب‌ها را فراموش کرد.

او در ادامه مزایای دیگری را هم برای سیلاب‌ها برمی‌شمارد و توضیح می‌دهد: وقوع سیل سبب می‌شود که شن و ماسه به اندازه کافی به پایین‌دست رودخانه منتقل شود، اما سد در برابر سیلاب مانع ایجاد می‌کند و موجب کاهش مقدار شن و ماسه موجود در کف رودخانه در قسمت پایین‌دست می‌شود. از طرفی، چون شن و ماسه کف رودخانه به نوعی عمل تصفیه طبیعی آب را انجام می‌دهند، کاهش مقدار آن در پایین‌دست، گندیدگی آب رودخانه را در این بخش به همراه دارد.

عرب البته این نکته را قبول دارد که سدسازی باعث رفاه حال بشر شده است، اما می‌گوید نباید به این پدیده و دیگر المان‌های توسعه صنعتی به صورت جزیره‌ای نگاه شود، بلکه مسؤولان اجرایی باید داشتن نگاه جامع به توسعه را در دستور کار خود قرار دهند و پروژه‌هایی مثل سدسازی، راه‌سازی و پل‌سازی را از جنبه‌های زیست‌محیطی آن نیز ارزیابی کنند.

این پژوهشگر حوزه آب بررسی ضوابط زیست‌محیطی برای انجام پروژه‌های صنعتی را از مهم‌ترین الزامات توسعه پایدار می‌داند و تاکید می‌کند راه رسیدن به این شکل از توسعه، آن است که قبل از انجام پروژه‌های صنعتی، تبعات منفی این پروژه‌ها برای طبیعت و توان اکولوژیکی مناطق مورد بهره‌برداری شناسایی شود و مجریان طرح‌ها متناسب با این مسائل، خسارت‌های اجرای آن را به حداقل برسانند.

سد کردن جریان رودخانه با رواج تفکر فن‌سالاری

کشور ما در منطقه خشک و نیمه‌خشک کره زمین قرار گرفته است و به همین دلیل وقتی پای رودخانه‌ها به میان می‌آید، بیشتر کارشناسان روی بحث‌های کمّی، یعنی کاهش آورده آب و خشک شدن آنها تمرکز می‌کنند. اما حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در این زمینه نگاه متفاوتی دارد. او به ما می‌گوید نباید آسیب‌های ناشی از فعالیت‌های بشری بر رودخانه‌ها را فقط در حوزه کمّی بررسی کرد، بلکه باید در پژوهش‌های مربوط به رودخانه‌ها، به ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها نیز توجه داشت.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است بزرگ‌ترین مشکلی که در زمینه رودخانه‌ها در کشور ما وجود دارد، کاهش جریان یا خشک شدن آنها نیست، بلکه این موضوع است که هنوز نگاه مسؤولان اجرایی ما به رودخانه‌ها و دیگر منابع طبیعی اصلاح نشده. میان‌آبادی تاکید دارد که در همه دولت‌های گذشته نگاهی به‌شدت فن‌سالارانه به طبیعت وجود داشته و وجود همین نگاه در حوزه رودخانه‌ها نیز باعث لطمه خوردن آنها شده است.

این پژوهشگر دیپلماسی آب، سدسازی افراطی روی رودخانه‌های کشور ما را نیز حاصل همین نگاه فن‌سالارانه می‌داند و می‌گوید وقتی برخی مسؤولان می‌بینند که سدسازی به نتیجه نمی‌رسد، به جای این که نوع نگاه خود به طبیعت را اصلاح کنند، به سراغ پروژه‌های دیگری مثل طرح انتقال آب می‌روند و اگر روزی در این پروژه نیز شکست بخورند، بازهم از دستکاری طبیعت دست برنخواهند داشت.

میان‌آبادی ریشه همه مشکلات آبی کشور را نیز همین تفکر می‌داند و توضیح می‌دهد بر اساس این تفکر، آب باید به هر شکل ممکن مهار شود و نه مدیریت. او خشک شدن دریاچه ارومیه را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های طبیعی ناشی از رواج این نوع نگاه در میان مسؤولان اجرایی عنوان می‌کند و می‌گوید: وقتی مسؤولان در دوره‌های گذشته دیدند که آب زیادی به این دریاچه ریخته می‌شود و آنها نمی‌توانند از آن به نفع توسعه بهره‌برداری کنند، به فکر مهار آب رودخانه‌های منطقه افتادند و از رسیدن حقابه دریاچه ارومیه جلوگیری کردند. این دریاچه نیز بعد از گذشت چند سال، قدرت خود را به رخ این دسته از مسؤولان کشید و رفته رفته بی‌آب شد.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس البته معتقد است در دوره فعلی مدیریت اجرایی کشور، درباره اصلاح نگاه فن‌سالارانه به طبیعت و تغییر نگرش در شیوه مدیریت منابع آب شعارهایی سر داده شده است، اما بسیاری از این شعارها در حوزه اجرا نادیده گرفته می‌شود. او علت اصلی این مساله را خارج شدن برخی تصمیم‌گیری‌ها در زمینه مدیریت منابع آب از حوزه سازمان حفاظت محیط‌زیست و حتی وزارت نیرو می‌داند و تاکید دارد ریشه بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در این زمینه مصلحت‌سنجی‌های سیاسی است.

او در این باره اصرار برخی مسؤولان بر اجرای شتاب‌زده طرح انتقال آب خزر به سمنان را مثال می‌زند و می‌گوید: برخلاف تمام هشدارهای کارشناسان و حتی دستگاه‌های دولتی متولی مدیریت منابع آب درباره تبعات زیست‌محیطی این طرح، اکنون چون یک مقام اجرایی بلندپایه به لحاظ مصالح سیاسی خود، تصمیم به اجرای این طرح گرفته، قرار است این تصمیم بی‌کم‌وکاست اجرا شود. آیا طرح انتقال آب می‌تواند مشکلات آبی کشور را حل کند؟ این پرسشی است که برای رسیدن به پاسخ آن باید چند سالی صبر کرد. اما ای کاش که در این شرایط که سرزمین ما با مشکلات ناشی از کم‌آبی دست‌وپنجه نرم می‌کند، مسؤولان از آزمون و خطا در حوزه مدیریت منابع آب دست بکشند و به هشدارهای کارشناسان دلسوز در این زمینه توجه کنند. با این حال، روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها فرصتی است دوباره تا به مصیبت‌هایی که تاکنون بر منابع آبی کشور روا داشته‌ایم، بیندیشیم و به این فکر کنیم که نمی‌توان به بهانه توسعه با طبیعت دست به یقه شد.


محمد حسین خودکار

پویش میان‌رودان را فراموش نکنیم

محمد درویش

«پویش نجات میان‌رودان» از ابتدای سال گذشته، با هدف معطوف ساختن افکار عمومی جهان نسبت به سدسازی‌های بی‌رویه دولت ترکیه روی دو رود دجله و فرات آغاز به کار کرد. هدف از این پویش، جمع کردن بیش از یک میلیون امضا بود تا از این طریق بتوان آن را در مجامع بین‌المللی مطرح و سازمان ملل را متقاعد کرد برای جلوگیری از این سدسازی‌ها، اقدام کند. زیرا تبعات جلوگیری از تامین حقابه رودهای دجله و فرات به صدها میلیون نفر از مردم کشورهای عراق، سوریه و ایران وارد می‌شود.

اما تا‌کنون برای پویش نجات میان‌رودان فقط حدود ۱۷۰ هزار امضا جمع شده است، البته فعالان این پویش فقط توانستند در شش ماه نخست به طور جدی آن را تبلیغ کنند، زیرا بعد از گذشت این مدت، بسیاری از رسانه‌ها دیگر اخبار مربوط به پویش نجات میان‌رودان را پوشش ندادند و در نتیجه مردم نتوانستند آن چنان که باید و شاید در جریان این طرح قرار گیرند.

اما علاوه بر همکاری نکردن رسانه‌ها، عقیم ماندن این پویش دلایل دیگری نیز دارد، از جمله لابی دولت ترکیه در داخل و خارج از ایران و حمایت نشدن این طرح از سوی وزارت خارجه کشور. این در حالی است که وزارت خارجه ما می‌تواند از این پویش و اصولا هر طرح دیگری که هدف آن، جلوگیری از سدسازی‌های بی‌رویه ترکیه روی رودهای دجله و فرات است، در مذاکرات خود با این دولت استفاده کند؛ زیرا اگر پویش نجات میان‌رودان با حمایت وزارت خارجه و رسانه‌های داخلی و خارجی مواجه شود، می‌توان از طریق افکار عمومی دنیا به دولت ترکیه فشار آورد تا از اقدامات ضد محیط زیستی خود دست بردارد.

اما حالا که این اتفاق نیفتاده است، روز‌به‌روز بر نگرانی فعالان محیط‌زیست درباره آینده اقلیم سه کشور ایران، عراق و سوریه افزوده می‌شود. باید توجه داشت اکنون، گنجایش مخازن سدهایی که ترکیه روی دو رود دجله و فرات بنا کرده، بیش از ۱۲۰ میلیارد متر‌مکعب برآورد می‌شود، که این مقدار، بیش از ۵/۲ برابر ظرفیت کل سدهایی است که در ۵۰ سال اخیر در ایران ساخته شده است.

همچنین اگر دولت ترکیه یکه‌تازی خود در زمینه سدسازی را ادامه دهد، روزی به این قدرت می‌رسد که در صورت تمایل اجازه ندهد حتی یک قطره از آب دجله و فرات راهی سوریه و عراق شود و همین موضوع قدرت چانه‌زنی این کشور را در معادلات بین‌المللی به شدت افزایش خواهد داد. البته هنوز هم دیر نشده است و همچنان می‌توان با فشار افکار عمومی جهان و با حمایت نهادها و رسانه‌های بین‌المللی، جلوی این مساله را گرفت.

رود خانه ندارد

مهدی‌آیینی

زمین‌های ترک‌خورده، خاطرات خشکیده‌ای است که از بسیاری از رودخانه‌های کشور به یادگار مانده. سوءمدیریت منابع آب و تغییر اقلیم، دست به دست هم داده‌اند و پای رفتن را از بسیاری از رودخانه‌های کشور گرفته یا از آنها کانالی ساخته‌اند برای تخلیه فاضلاب.

زرجوب و گوهررود در رشت که زمانی زندگی را در این شهر جاری کرده بودند، اکنون به محلی برای تخلیه فاضلاب بدل شده‌اند. ورود فاضلاب شهری، بیمارستانی و صنعتی به این رودخانه‌ها مشکلات بهداشتی زیادی برای ساکنان منطقه ایجاد کرده است.

حال و روز بیشتر رودخانه‌های شمال از زرجوب و گوهر‌رود بهتر نیست. در حوضه آبریز خزر حدود ۲۰۰رودخانه سرنوشتی مشابه پیدا کرده‌اند. این رودخانه‌ها که روزگاری محل تخم‌ریزی ماهی‌ها بودند از زندگی خالی شده‌اند.

ورود فاضلاب‌خانگی، صنعتی و کشاورزی در کنار سدسازی شانس مهاجرت ماهیان دریای خزر به سمت بالادست رودخانه‌ها را تقریبا به صفر رسانده، به همین دلیل آبزی‌هایی مانند ماهی‌های خاویاری دیگر قادر به مهاجرت و تخم‌ریزی نیستند و به این شکل، خطر انقراض هر روز به آنها نزدیک‌تر می‌شود.

حال ناخوش رودخانه‌ها، بهداشت روان ساکنان شمال کشور و اقتصادشان را نیز بیمار کرده است. برای نمونه تا مدتی پیش و در سال‌های ۷۱ و ۷۲ که اتحادیه‌هایی برای صیدپره شکل گرفت سهم هر صیاد عضو یک تعاونی صد نفره از یک دوره صید در هر سال یک تن و ۲۰۰ کیلوگرم ماهی بود، اما این سهم این روزها به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم کاهش یافته است. ورود ۹۰درصد فاضلاب شهرهای شمالی کشور از طریق رودخانه‌ها به خزر، به طور حتم در کاهش آبزیان بی‌تاثیر نیست، درحالی که نتایج برخی آزمایش‌ها نیز از وجود ۴۰۰ نوع انگل در بدن ماهیان شمال حکایت دارد.

در جنوب کشورمان نیز رودخانه‌ها پای رفتن ندارند. مثلا حجم ورودی فاضلاب به کارون به حدی است که برخی ورودی‌های فاضلاب به این رودخانه را با آبشار اشتباه می‌گیرند. مدیرکل مدیریت بحران خوزستان مدتی پیش دراین باره گفته بود ورود فاضلاب به کارون آن‌قدر علنی است که کم‌کم مردم فکر می‌کنند در رودخانه کارون آبشار ایجاد کرده‌ایم و با آن عکس می‌گیرند!

ده مترمکعب فاضلاب انسانی و ۵۰ مترمکعب پساب کشاورزی در ثانیه به کارون می‌ریزد. به عبارت دیگر هرروز حدود شش میلیون مترمکعب فاضلاب انسانی و کشاورزی روانه کارون می‌شود.

بنابراین می‌توان گفت رودخانه‌های کشور در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور شرایط ناگواری دارند. به همین دلیل امروز که در تقویم روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌هاست فرصتی است تا شهروندان به اهمیت این اکوسیستم‌ها بیشتر فکر کنند و سازمان‌های مسؤولی مانند سازمان حفاظت محیط زیست، دست‌کم اطلاعات شان از رودخانه‌ها را به روز کرده و برای حفظ آنها از مقام شعار فراتر بروند.

بالا