آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل

بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل

اشتراک به خبردهی

دامداری و کشاورزی علیه جنگل‌های زاگرس

رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با اشاره به اینکه دامداری و کشاورزی زیراشکوب بیشترین آسیب را به جنگل‌های زاگرس می‌زند، گفت: برای بهبود شرایط جنگل‌های زاگرس باید وابستگی جوامع محلی را به این جنگل‌ها کاهش داد.

‌‌‌هاشم موسوی‌نژاد با اشاره به اینکه عوامل مختلفی جنگل‌های زاگرس را تهدید می‌کند، گفت: حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس دچار خشکیدگی شده است.

وی درباره عوامل تخریب جنگل‌های زاگرس نیز توضیح داد: بخش قابل توجهی از جنگل‌های زاگرس تحت کشت زیراشکوب قرار گرفته است و این مساله بزرگترین لطمه را به این جنگل‌ها می‌زند.

رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور درباره پیامد‌های کشت زیراشکوب در جنگل‌های زاگرس بیان کرد: کشت زیراشکوب آسیب‌های زیادی برای جنگل‌های زاگرس دارد. برای نمونه استفاده از سم توسط کشاورزان سبب می‌شود که برخی گونه‌های جانوری در جنگل از بین بروند یا ناچار به مهاجرت شوند.

وی ادامه داد: با مرگ این گونه‌های جانوری و یا مهاجرت آن‌ها آفات و بیماری در جنگل افزایش پیدا می‌کند و درختان بیشتری از بین می‌روند.

موسوی نژاد در پاسخ به این پرسش که چه میزان از اراضی جنگلی زاگرس تحت کشت زیر اشکوب قرار گرفته است؟ گفت: برای پاسخگویی دقیق در این خصوص نقشه‌های اراضی در حال بروزرسانی است.

رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با اشاره به اینکه چرای دام نیز به جنگل‌های زاگرس آسیب می‌زند، عنوان کرد: برای بهبود شرایط باید وابستگی جوامع محلی را به جنگل‌های زاگرس کاهش داد.

وی ادامه داد: در کنار کشاورزی و دامداری در جنگل‌های زاگرس باید به کاربری غیراصولی نیز به عنوان یکی از عوامل تهدید کننده جنگل‌های زاگرس اشاره کرد.

موسوی نژاد یادآور شد: برای نمونه برخی از جوامع محلی اقدام به سرشاخه‌زنی یا برداشت غیر اصولی صمغ درختان می‌کنند و این رویکرد به جنگل‌های زاگرس آسیب می‌زند.

رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با اشاره به اینکه قاچاق چوب نیز جنگل‌های زاگرس را تهدید می‌کند، عنوان کرد: به دلیل نبود سوخت مناسب برخی از جوامع محلی نیز از چوب درختان به عنوان سوخت استفاده می‌کنند.

موسوی نژاد یادآور شد: چنانچه عوامل تهدید کننده زاگرس کنترل یا برطرف شود، جنگل امکان بازسازی را دوباره به دست خواهد آورد و شرایط جنگل‌های زاگرس بهبود می‌یابد.

مرگ آسان درختان در پارک‌های جنگلی

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه بسیاری از پارک‌های جنگلی کشور رها شده است، گفت: نگهداری نامناسب از درختان سبب شده آن‌ها خیلی زود دچار خشکیدگی شوند.

‌بتازگی یکی از اعضای شورای شهر تهران گفته حدود ۱۳ هزار اصله درخت در پارک‌های جنگلی تهران مانند سرخه حصار، لویزان و چیتگر خشک شده است. این درحالی است که سرانه فضای سبز در کلانشهری مانند تهران مناسب نیست و شهروندان از این گلایه دارند که به فضای سبز آن طور که باید توجه نمی‌شود و هر روز سنگ و سیمان جای درختان تهران را می‌گیرند.

ناصر امانی البته تاکید کرده است که خشکیدگی درختان محدود به پارک‌های جنگلی نمی‌شود و پیمانکاران شهری در معابر نیز بدرستی از درختان نگهداری نمی‌کنند.

این درحالی است که برخی مدیران شهری به فکر ساخت هتل در پارک‌های جنگلی کشور نیز هستند. در این بین البته مسائل دیگری نیز به مرگ درختان تهران دامن می‌زند، مسائلی مانند نبود نظارت، آبیاری نامناسب، کاشت‌گونه‌های نامناسب، آلودگی‌های نوری و آلودگی هوا.

دکتر هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات درباره شرایط پارک‌های جنگلی کشور به ما گفت: بسیاری از پارک‌های جنگلی کشور رها شده است و بدرستی از آن‌ها نگهداری نمی‌شود.

وی ادامه داد: البته در بیشتر مناطقی که جنگل‌کاری انجام شده نیز از درختان بدرستی نگهداری نمی‌شود. متاسفانه اگر جنگل‌کاری درمناطق انجام شده با ‌درآمد اقتصادی همراه نباشد، مسئولان تمایلی به نگهداری و انجام مراقبت‌های لازم برای حفاظت از درختان ندارند.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه نهاد‌های مسئول در بحث نگهداری از پارک‌های جنگلی عملکرد ضعیفی دارند، توضیح داد: برای نمونه کوبیدگی خاک برخی پارک‌های جنگلی آنقدر زیاد است که درختان دچار خشکیدگی می‌شوند.

‌کیادلیری عنوان کرد: برای نمونه نتایج یک مطالعه که در این خصوص انجام شده است، نشان می‌دهد که درختان در محیط‌های شهری به دلیل نحوه نگهداری نامناسب و استرس‌های موجود دچار آفات و بیماری می‌شوند. البته نتایج این مطالعه را نمی‌توان به همه پارک‌های جنگلی کشور تعمیم داد.

وی با بیان اینکه درختان در محیط‌های شهری به نگهداری بیشتری احتیاج دارند، بیان کرد: در محیط‌های طبیعی مانند جنگل البته اگر انسان به آن آسیب نزند، طبیعت برخی مشکلات را برطرف می‌کند. به همین دلیل در محیط‌های شهری باید از درختان مراقبت‌های بیشتری را به عمل آورد.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات یادآور شد: در مناطق شهری باید برای تک تک درختان شناسنامه داشت تا درختان خیلی زود دچار آسیب نشوند.

۲۰ هزار فقره آتش سوزی در ۱۰ سال   

جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور با اشاره به اینکه در ۱۰ سال اخیر بیش از ۲۰ هزار فقره آتش‌سوزی در ‌عرصه‌های منابع طبیعی کشور ثبت شده است،‌ گفت: در سه ماه گذشته نیز ۱۶۰۶ هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی کشور درگیر آتش سوزی شده است.

علی محمدی مقدم در پاسخ به این پرسش که میزان آتش‌سوزی جنگل و مراتع کشور در چند سال اخیر  چقدر افزایش یافته است؟ عنوان کرد: بررسی‌های انجام شده در سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری نشان می‌دهد که در ۱۰ سال اخیر یعنی از سال ۹۲ تا پایان بهار امسال بیش از ۲۰ هزار فقره آتش‌سوزی در عرصه‌های منابع طبیعی کشور ثبت شده است.

به گفته وی در این مدت  بیش از ۱۸۶ هزار هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی یعنی جنگل و مرتع درگیر حریق شده است.

جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور در پاسخ به این پرسش که در ۱۰ سال گذشته چه سالی از نظر آتش سوزی بحرانی‌تر بوده است؟ توضیح داد: در این مدت ‌۱۳۹۹ بحرانی‌ترین سال از نظر آتش سوزی ‌بوده است، زیرا در این سال ‌ بیش از ۳۶۰۰ فقره آتش سوزی در عرصه‌های منابع طبیعی کشور اتفاق افتاد و سبب شد که  سطحی معادل ۴۷ هزار هکتار از  عرصه‌های منابع طبیعی‌ درگیر ‌آتش سوزی‌ شود.

علی محمدی مقدم در پاسخ به این پرسش که سال گذشته چه میزان از عرصه‌های منابع طبیعی دچار آتش‌سوزی شد؟ نیز ‌ گفت: ‌سال گذشته کمترین میزان آتش‌سوزی را در ۱۰ سال اخیر تجربه ‌کرد‌یم، زیرا ‌کل حریق‌های ثبت شده در این سال  ۹۳۶ فقره بوده است.

به گفته وی سال گذشته ‌۲۷۴۴ هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی کشور دچار آتش سوزی شد.

جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور درباره میزان آتش‌سوزی‌ها در بهار امسال نیز بیان کرد: در سه ماه گذشته‌ تعداد آتش سوزی‌های ثبت شده  ۳۰۱ فقره بوده و ۱۶۰۶ هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی کشور نیز درگیر آتش سوزی شده است.

محمدی مقدم ادامه داد: ‌ مقایسه  آمار  ‌آتش‌سوزی در سه ماهه گذشته ‌ با میانگین ‌ سه ماهه در۱۰ سال گذشته نشان از کاهش آتش‌سوزی‌ها دارد، زیرا در تعداد آتش‌سوزی‌ها ۲۱ درصد ‌‌و در مساحت نیز ۶۰ درصد کاهش داشته‌ایم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا امکانات و تجهیزات مناسب برای مهار آتش در اختیار جنگل‌بانان قرار می‌گیرد؟ نیز توضیح داد: در بحث آتش‌سوزی در عرصه‌های منابع طبیعی نیروها‌ ‌کمترین امکانات را در اختیار دارند و از جان خود مایه می‌گذارند‌. به همین دلیل بسیاری در این حوادث جان خود را از دست می‌دهند یا دچار نقص عضو می‌شوند.

‌ جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور درباره استفاده از بالگرد برای مهار آتش‌سوزی نیز عنوان کرد:‌ به این منظور تفاهم‌نامه‌ای سه جانبه بین سازمان منابع طبیعی، مدیریت بحران کشور و وزارت دفاع منعقد شده ‌است که براساس آن هر وقت سازمان منابع طبیعی اعلام نیاز کند، همکاران ما در وزارت دفاع به ماجرا ورود خواهند کرد‌.

 

 

بازگشت به عقب در حوزه محیط زیست  

محیط زیست در لایحه هفتم توسعه فراموش شده است

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه بی‌توجهی به محیط زیست را در برنامه هفتم توسعه باید بازگشت به عقب دانست، گفت: برخی از مفاد برنامه هفتم توسعه با سیاست‌های ابلاغی مغایرت دارد.

‌ دکتر هادی کیادلیری افزود: ‌در لایحه هفتم توسعه نشانی از توسعه پایدار به چشم نمی‌خورد و متن این لایحه بیشتر در راستای تولید بدون توجه به پایداری سرزمین نوشته شده است‌.

وی درباره پیامدهای این بی‌توجهی نیز گفت:‌ این بی‌توجهی ‌‌سبب می‌شود که تمام فرصت‌ها و مواهب طبیعی در آینده به بلایای طبیعی و تهدید بدل شوند.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات تاکید کرد: برنامه هفتم توسعه علاوه بر اینکه امنیت غذایی کشور را به خطر می‌اندازد، سبب از دست رفتن استقلال کشور نیز خواهد شد.

دکتر کیادلیری با اشاره به اینکه برخی مفاد لایحه هفتم توسعه با سیاست‌های ابلاغی در حوزه محیط زیست مغایرت دارد، عنوان کرد: برای نمونه در سیاست‌های کلی منابع طبیعی ‌که قبلا ابلاغ شده‌‌، بر مهار عوامل ناپایدار تاکید شده بود. علاوه بر این در بند یازدهم ابلاغیه سیاست‌های کلی برنامه هفتم نیز ‌تحقق سیاست کلی آمایش سرزمین مطرح شده است.

وی ادامه داد: در بند هفتم سیاست‌های کلی محیط زیست ‌نیز ‌به مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، مقابله با بیابان‌زایی، گرد و غبار، خشکسالی و شناخت پدیده های نوظهور اشاره شده بود.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه برنامه هفتم توسعه نیز باید از چنین سیاست‌هایی پیروی کند، گفت: اما در‌ برنامه ‌ هفتم توسعه به این مسائل ‌توجه نشده است.

دکتر کیادلیری با اشاره به اینکه بخش ‌نهم برنامه ‌ششم توسعه به محیط زیست و منابع طبیعی اختصاص یافته بود، افزود: اما در برنامه هفتم این بخش حذف شده است. به همین دلیل می‌توان گفت ما در حوزه محیط زیست از دنیا و حتی گذشته خودمان نیز عقب افتاده‌ایم.‌

چراغ سبز به نابودی جنگل

وی با بیان اینکه یکی از عوامل نوظهور بحث ‌آتش‌سوزی جنگل و مراتع است، عنوان کرد: آتش سوزی جنگل‌ها و مراتع این روزها ‌شدت گرفته است. هرچند در برنامه ششم توسعه به این مساله پرداخته شده بود. اما به این مهم در برنامه توسعه هفتم‌ اشاره‌ای نشده است‌.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات ادامه داد: ما در حالی شعار کاشت یک میلیون درخت را مطرح می‌کنیم که بحث غنی‌سازی و توسعه جنگل‌های مخروبه  کشور در برنامه هفتم توسعه دیده نشده است.

‌وی ادامه داد: علاوه بر این به  بحث مقابله با بیابان‌زایی  نیز در برنامه هفتم توسعه هیچ اشاره‌ای نشده‌ این درحالی است که در ‌حدود ۱۶ سال اخیر ‌حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار به وسعت اراضی بیابانی کشور افزوده شده است.

دکتر کیادلیری با اشاره به اینکه بحث تعادل دام و مرتع نیز ‌یکی دیگر از بزرگترین مشکلات کشور ماست، افزود: این مساله نیز در برنامه هفتم مغفول مانده است.‌

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با بیان اینکه یکی از ارکان‌ پایداری سرزمین تنوع زیستی آن است، بیان کرد: در متن  برنامه هفتم توسعه به این مهم نیز هیچ اشاره‌ای نشده است.

فراهم شدن فرصت برای  جنگل‌خواری

‌وی عنوان کرد: اگر بخواهیم برنامه توسعه هفتم را با سیاست‌هایی که ابلاغ شده است، مقایسه کنیم، باید بگوییم بسیاری از مسائل مغفول مانده است و برخی از مسائل نیز با سیاست‌های ابلاغ شده مغایرت دارد. برای نمونه در برنامه هفتم اجازه برداشت درختان شکست و افتاده در حاشیه جاده‌های جنگلی داده شده است. اما براساس منابع علمی چنین رویکردی اشتباه است.

دکتر کیادلیری ادامه داد: افزون بر این در این لایحه عنوان شده که زارعت چوب در عرصه‌های جنگلی فاقد پوشش انجام شود. اما این رویکرد نیز‌  به لحاظ فنی و تکنیکی کاملا غلط است.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره توضیح داد: نباید در عرصه‌های جنگی ‌زراعت چوب انجام داد، زیرا کاشت گونه‌های سریع الرشد در اراضی جنگلی سبب طغیان آفت و بیماری خواهد شد.

وی عنوان کرد: علاوه بر این‌ زراعت چوب از سوی بخش خصوصی و مردمی انجام می‌شود و با توجه به این مساله اگر‌ عرصه‌های جنگلی فاقد پوشش در اختیار بخش خصوصی  قرار گیرد به نوعی زمینه برای ‌جنگل خواری و زمین خواری بیشتر فراهم می‌شود.

دکتر کیادلیری تاکید کرد: در ‌برنامه هفتم توسعه گفته شده که ارزیابی محیط‌زیستی برای طرح‌های توسعه‌ای جدید و بزرگ انجام خواهد شد. با توجه به این رویکرد باید پرسید، آیا طرح‌های کوچک توسعه و طرح‌های قدیمی به ارزیابی محیط زیستی نیاز ندارد؟

مهدی آیینی

آتش غافلگیری زبانه می‌کشد | خداحافظی با پاییز هزار رنگ جنگل

‌جنگل‌های شمال کشور طعمه حریق شده است و تلاش مسئولان برای مهار آن راه به جایی نمی‌برد، مساله‌ای که تایید می‌کند، آتش سوزی همیشه مدیران دستگاه‌های مسئول‌ را ‌غافلگیر می‌کند و برنامه‌های آنها برای حفاظت از جنگل از امضای چند تفاهم‌نامه فراتر نمی‌رود.

‌آتش ‌در جنگل‌های شمال کشور جولان می‌دهد و مناطق گسترده‌ای در استان‌های گیلان و مازندران تاکنون طعمه حریق شده است‌. برای نمونه در استان گیلان حدود پنج روز است که آتش در جنگل‌های رودبار زبانه می‌کشد و  حدود ۴۰ هکتار از اراضی منطقه طعمه حریق شده از استان مازندران نیز خبر می‌رسد که ‌ حدود ۲۰ هکتار از  مناطق جنگل عباس آباد دچار آتش سوزی شده است.

‌به همین دلیل می‌توان گفت تلاش مسئولان برای کنترل این حادثه تا زمان تنظیم این گزارش راه به جایی نبرده است. مساله‌ای که ثابت می‌کند‌ دست  مسئولان در این حوزه خالی است و آنها مانند حوادث گذشته دچار غافلگیری شده‌اند.

این درحالی است که کارشناسان تاکید می‌کنند الگوی آتش سوزی در جنگل‌های شمال کشور نشان می‌دهد که در فصل پاییز باید برای وقوع آتش سوزی در این مناطق آماده بود.

مدیران و چالش غافلگیری

آنچه سبب می‌شود خسارت آتش سوزی‌های جنگلی در کشورمان قابل توجه باشد، نبود برنامه‌ریزی و آمادگی لازم برای مقابله با این حوادث است. در واقع شرایط به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد نهادهای مسئول مانند منابع‌طبیعی  هنگام وقوع آتش سوزی همیشه غافلگیر می‌شوند.

دکتر هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره به ما می‌گوید: مدیران سازمان جنگل‌ها باید برای ‌ ‌آتش سوزی‌های پاییزی در شمال کشور آمادگی داشته باشند، زیرا بررسی الگوهای آتش‌سوزی نشان می‌دهد، ‌بیشتر حریق‌ها در شمال کشور در پاییز اتفاق می‌افتد. به همین دلیل مدیران نمی‌توانند، بگویند آتش سوزی آنها را غافلگیر کرده است.

آن طور که او توضیح می‌دهد در این فصل با توجه به خزان درختان مواد قابل اشتعال در جنگل افزایش می‌یابد و  با وزش بادهای گرم مدیترانه‌ای دما افزایش پیدا می‌کند و رطوبت نیز به سرعت کاهش می‌یابد. در چنین شرایطی همه  چیز برای آتش سوزی فراهم است.‌

به همین دلیل می‌توان‌ گفت مدیران سازمان منابع طبیعی بجای آمادگی و برنامه ریزی برای حفاظت از جنگل دغدغه‌های دیگری ‌دارند. کیادلیری در این باره می‌گوید:‌ به نظر می‌رسد مدیران منابع طبیعی بیشتر روی مسائلی مانند بهره‌برداری از جنگل انرژی می‌گذارند تا حفاظت از آن.

‌پاییز قهوه‌ای در راه است

مساله دیگری که رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات نسبت به آن هشدار می‌دهد به خاطره بدل شدن پاییز هزار رنگ در جنگل‌های شمال کشور است.

او در این باره می‌گوید: تغییر اقلیم و خشکسالی‌ شرایطی ایجاد کرده است که شاهد بروز پاییز قهوه‌ای در شمال کشور خواهیم بود، زیرا برگ‌های بسیاری از درختان پیش از رنگارنگ شدن قهوه‌ای می‌شود.

به گفته کیادلیری ‌ چنین درختانی راحت‌تر طعمه حریق نیز می‌شوند.‌

در این بین کارشناسان تاکید می‌کنند که آنچه سبب گسترده‌تر شدن آتش سوزی‌های جنگلی می‌شود، غافلگیری مسئولان است، زیرا آنها آمادگی لازم را برای مقابله با آتش‌سوزی‌ ندارند.

کیادلیری در این باره می‌گوید: بخشی از آتش سوزی‌ جنگل‌های کشور به دلیل عامل انسانی اتفاق می‌افتد که برخی مواقع عمدی و برخی مواقع نیز به دلیل غفلت افراد روی می‌دهد. اما مسئولان برای کاهش این عوامل تاکنون اقدام موثری انجام نداده‌اند، برای نمونه هنوز بدرستی انگیزه افرادی که عمدا جنگل را آتش می‌زنند مشخص نشده است. این درحالی است که می‌توان با اطلاع‌‌ رسانی و فرهنگ‌سازی نقش این عوامل را کمرنگ‌تر کرد.

‌‌درباره آتش‌سوزی‌هایی که به دلایل طبیعی نیز رخ می‌دهند نیز باید گفت مسئولان برنامه‌ای برای کاهش چنین حوادثی ندارند. برای نمونه ارگان‌هایی ‌که بر اساس قانون باید در این خصوص اقدام کنند از آمادگی و هماهنگی لازم برخوردار نیستند. به همین دلیل بالگردهای اطفای حریق بموقع برای مهار آتش سوزی  جنگل وارد عمل نمی‌شوند‌.

کیادلیری دراین باره عنوان می‌کند: سازمان‌های درگیر در این حوزه تفاهم نامه‌های زیادی با یکدیگر امضا کرده‌اند. اما در مواقع لازم نمی‌توانند بدرستی با یکدیگر هماهنگ شوند‌.

مساله دیگری که کارشناسان از آن انتقاد می‌کنند، این است که‌ نهادهای مسئول در حوزه اطفای حریق تا به حال مانور مناسبی نیز برگزار نکرده‌اند تا از این طریق بتوانند نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و برای برطرف کردن آنها اقدامات لازم را انجام دهند.

‌افزون بر این نقش سازمان‌های مردم نهاد نیز در این بین دیده نشده است و نهادهای مسئول هنوز نتوانسته‌اند از ظرفیت سازمان‌های مردم نهاد برای کنترل حوادثی مانند آتش سوزی بدرستی استفاده کنند.

پیشگیری در آتش

نکته دیگری که در این بین کارشناسان روی آن دست می‌گذارند، فعالیت نامناسب سامانه تلفنی ۱۵۰۴ است، سامانه‌ای که منابع طبیعی بارها اعلام کرده است که شهروندان می‌توانند با استفاده از آن حوادثی مانند آتش سوزی و یا تخریب جنگل را به مسئولان این سازمان اطلاع دهند.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره می‌گوید: این سامانه در بیشتر مواقع پاسخگو نیست، برای نمونه مدتی پیش برای گزارش یک آتش سوزی بیش از  ۱۰ ‌بار با این سامانه تماس گرفتم. اما شخصی پاسخگو نبود. به همین دلیل ناچار شدم با شماره تلفن همراه مسئولان تماس بگیرم.‌‌

افزون بر این کارشناسان تاکید می‌کنند که برای کاهش خسارت حوادثی مانند آتش سوزی باید از فناوری‌های روز دنیا استفاده کرد و با کمک ابزارهایی مانند ماهواره‌‌ اطلاعات لازم را به دست آورد.

کیادلیری در این باره عنوان می‌کند: با استفاده از فناوری می‌توان از پیش آگاهی مناسبی برخوردار شد، مثلا الگوهای مکانی آتش سوزی را به دست آورد و مشخص کرد که در کدام مناطق جنگلی احتمال آتش سوزی بیشتر است.

‌این در حالی است که با کمک پیش‌آگاهی می‌توان امکان پیش‌بینی مناسب از شرایط پیش رو  را نیز به دست آورد و با برنامه ریزی مناسب مانع از تحمیل خسارت بیشتر به جنگل‌های کشور شد.‌

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات ادامه می‌دهد: با کمک پیش‌آگاهی و پیش‌بینی می‌توان از حوادثی مانند آتش سوزی پیشگیری‌کرد، چون وقتی اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشیم، راحت‌تر می‌توانیم برای مقابله با حوادث برنامه‌ریزی کنیم. اما به نظر می‌رسد دغدغه مدیران سازمان منابع طبیعی مسائلی دیگری مانند برداشت و بهره برداری از جنگل‌های کشور است.

مهدی آیینی

طرح دستبرد به جنگل | چراغ سبز منابع طبیعی به قاچاقچیان چوب

اجرای طرح برداشت درختان شکسته و افتاده شرایط را برای تخریب بیشتر جنگل فراهم می‌کند

شرایط جنگل‌های هیرکانی هر روز دشوارتر می‌شود. ‌ آفات و بیماری بخش‌های زیادی از جنگل را  آلوده کرده است. سودجویان  نیز در بکرترین مناطق جنگلی  در حال تخریب جنگل و ساخت ویلا هستند‌. در چنین شرایطی از سازمان منابع طبیعی ‌ خبر می‌رسد که مسئولان به‌ جای برخورد با چنین مشکلاتی با اجرای طرح برداشت درختان شکسته و افتاده در حال فراهم کردن شرایط برای تخریب بیشتر جنگل هستند.

ماجرا از این قرار است که سرپرست سازمان منابع طبیعی اخیرا در نامه‌ای به ادارات کل این سازمان برداشت درختان شکسته و افتاده را مجاز دانسته است.

در واقع رویکردی که به دلیل پیامدهای ناگوارش برای جنگل ممنوع شده بود. ‌این روزها قرار است‌ اجرایی شود.

این درحالی است که کارشناسان هشدار می‌دهند، شرایط جنگل‌های هیرکانی شکننده است و اجرای چنین تصمیم‌های اشتباهی فروپاشی این اکوسیستم را سرعت می‌بخشد.

رای به تخریب جنگل

بحث بهره برداری از درختان شکسته و افتاده پیش از این نیز مطرح شده بود، اما ‌با توجه به دلایل علمی و اقتصادی کارشناسان و مدیران پیشین با اجرای آن موافقت نمی‌کردند، چراکه برداشت این درختان  سبب تضعیف اکوسیستم و فراهم شدن شرایط برای تخریب آن می‌شود.

‌دکتر هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات درباره چرایی اجرای چنین تصمیمی به ما می‌گوید: در سازمان منابع طبیعی جلساتی برای بررسی این موضوع برگزار شد. اما ترکیب افراد حاضر‌ در این جلسات به این شکل بود که ۹۰درصد آنها با بهره برداری از جنگل موافق بودند.

آن طور که او توضیح می‌دهد عده‌ای نیز که قبلا ‌مخالف برداشت درختان شکسته و افتاده بودند این روزها‌ با گرفتن پست و مقام موافق بهره برداری از جنگل شده‌اند.

به این ترتیب نباید تعجب کرد که سرپرست سازمان منابع طبیعی در نامه‌ای اجازه برداشت درختان شکسته و افتاده را به ادارات کل این سازمان داده است.

غیر قانونی، غیر علمی

حدود پنج سال پیش که قانون تنفس‌ جنگل‌ به تصویب رسید،‌ مقرر شد که تا سه سال‌ امکان بهره‌برداری از درختان شکسته و افتاده فراهم باشد. براساس ماده ۳۸ این قانون اگر تا سال ۹۹  اقدامی در این خصوص انجام نشد. دیگر اجازه برداشت از درختان شکسته و افتاده وجود ندارد. مگر اینکه طرح جایگزین جنگل براساس معیار و شاخص‌های پایداری اکوسیستم تهیه شود.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات دراین باره می‌گوید: این فرصت گذشت و طرح جایگزین نیز تهیه نشد. اما برخی مدیران‌ تفسیر اشتباهی از قانون کرده‌اند، چراکه برای برداشت درختان شکسته و افتاده طرح نوشته‌ و آن را به حساب طرح جایگزین جنگل گذاشته‌اند‌.

این درحالی است که برخی از موافقان برداشت درختان شکسته‌ و افتاده ادعا می‌کنند این کار به نفع جنگل است، چون این درختان کانون آفت و بیماری هستند. دکتر کیادلیری در این باره می‌گوید: موافقان چنین ادعایی را مطرح می‌کنند. اما حتی نمی‌توانند یک نمونه آفت را که به دلیل این درختان ایجاد می‌شود، نام ببرند‌.

آن طور که او توضیح می‌دهد درختان شکسته و افتاد در جنگل به زیستگاه حشرات و  حیات وحش تبدیل می‌شوند، گونه‌هایی که زیست آنها برای اکوسیستم مفید است و مانع طغیان آفات و بیماری می‌شوند.

علاوه بر این موافقان برداشت درختان شکسته و افتاده  ادعا می‌کنند این درختان سبب افزایش آتش سوزی در جنگل‌ می‌شوند.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات درباره این ادعا نیز می‌گوید: چنین ادعایی درست نیست، زیرا در مناطقی از جنگل که اجازه برداشت هیچ‌ نوع درختی داده نمی‌شود، خبری از آتش‌سوزی و طغیان آفات نیست.

راه نفوذ به جنگل

‌کم نیستند کارشناسانی که تاکید می‌کنند برداشت درختان شکسته و افتاده راه نفوذ به جنگل را هموار می‌کند،  چراکه این روزها ‌ برخی افراد سودجو اقدام به زخمی کردن درختان می‌کنند تا پس از خشک شدن این درختان آنها را قطع کنند.

به همین دلیل باید هشدار داد که با اجرای طرح برداشت درختان شکسته و افتاده سودجویان بیشتری اقدام به زخمی و خشک کردن درختان خواهند کرد.

‌دکتر کیادلیری در این باره می‌گوید: با توجه به اینکه برداشت درختان شکسته و افتاده سبب تخریب بیشتر جنگل می‌شود. به نظر می‌رسد هدف موافقان این طرح وارد شدن به ‌عرصه‌های جنگلی به بهانه برداشت درختان شکسته و افتاده است‌.

آن طور که او توضیح می‌دهد بسیار از آفات به دلیل قطع درختان طغیان می‌کنند، چراکه با قطع درختان دما افزایش می‌یابد و ‌ اکوسیستم از حالت تعادل خارج ‌ و شرایط برای شیوع بیماری و آفات فراهم می‌شود.

بحث‌ها در سازمان منابع طبیعی در حالی درباره برداشت از درختان شکسته و افتاده بالا گرفته است که جنگل‌های کشور را عوامل زیادی تهدید می‌کند از طغیان آفات و بیماری‌ گرفته تا ویلاسازی و تغییر کاربری اراضی.

به همین دلیل مدیران سازمان منابع طبیعی اگر دغدغه حفاظت از جنگل را دارند، باید برای رفع این مشکلات اقدام کنند و به جای تهیه طرح با موضوع برداشت درختان شکسته و افتاده طرح‌های جایگزین جنگل را براساس شاخص‌های پایداری اکوسیستم تهیه کنند، طرح‌هایی که سال‌هاست به فراموشی سپرده شده‌اند و  این پرسش را مطرح می‌کنند؛ ‌سازمانی که ادعای ۶۰ سال مدیریت جنگل را  دارد، چرا‌ قادر به تهیه طرح‌های جایگزین جنگل نیست؟

مهدی آیینی

 

شیوع ۷۵ نوع آفت در هیرکانی | منابع‌طبیعی و محیط‌زیست در خواب

شیوع آفات و بیماری بیش از گذشته جنگل‌های هیرکانی را تهدید می‌کند

آفات و بیماری جنگل‌های هیرکانی را قرق کرده است و کارشناسان از شناسایی‌ حدود ۷۵ نوع آفت در جنگل‌های هیرکانی خبر می‌دهند. ‌برای نمونه آفت شب‌پره شمشاد سبب نابودی ۴۰ میلیون اصله درخت شمشاد شده  این درحالی است که ویلاسازی، معدنکاوی، سدسازی، جاده سازی، کشاورزی و دامداری همچنان ریشه‌های جنگل را می‌خشکاند تا زمینه برای طغیان آفات و بیماری‌های بیشتر‌ در جنگل‌های هیرکانی فراهم شود.

طغیان آفات در جنگل‌های هیرکانی آنقدر مشهود شده است که سازمان بازرسی نیز به این مساله ورود کرده به همین دلیل ‌ قائم مقام سازمان بازرسی کل کشور در نامه‌ای به وزیر جهاد کشاورزی نسبت به طغیان ‌آفات ‌در جنگل‌های هیرکانی هشدار داده است.

کارشناسان معتقدند ورود سازمان بازرسی به شرایط نامناسب جنگل‌های هیرکانی را باید به فال نیک گرفت. اما برای نجات جنگل‌های هیرکانی باید به شکل ریشه‌ای با طغیان آفات برخورد کرد، به عبارت دیگر باید مسائلی که زمینه را برای طغیان آفات و بیماری فراهم کرده کنترل کرد.

خلع سلاح جنگل‌

مسائل زیادی به تضعیف جنگل و فراهم شدن زمینه برای طغیان آفات و بیماری‌ها کمک می‌کند از تغییرکاربری در جنگل گرفته تا چرای دام و معدنکاوی.

دکترهادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در گفت‌وگو با ما تاکید می‌کند:‌‌ دست‌اندازی‌هایی که به جنگل‌های هیرکانی شده سبب مهیا شدن بستر برای طغیان بیماری‌ها شده این درحالی است که مسائلی مانند تغییر اقلیم نیز به آتش طغیان آفات و بیماری می‌دمد.

‌‌آن طور که او می‌گوید طغیان آفات و بیماری در جنگل‌ محدود به کشور ما نیست. اما نکته اینجاست که سوء‌مدیریت و دخل و تصرفی که در جنگل‌های کشور اتفاق افتاده سبب شده که طبیعت دیگر قادر به مبارزه با آفات و بیماری‌ها نباشد.

به عبارت دیگر می‌توان گفت بهره‌برداری بی‌ضابطه از جنگل‌های هیرکانی سبب شده که این اکوسیستم قادر نباشد به شکل طبیعی با آفات و بیماری ‌ها مبارزه کند. این درحالی است که ‌‌سوء‌مدیریت نیز بیش از گذشته شرایط را از کنترل خارج کرده است.

 هیرکانی در قرق آفات

آفات و بیماری‌های زیادی در دل هیرکانی ریشه دوانده‌ است، آفاتی که برخی از آنها از کشورهای دیگر وارد هیرکانی شده‌اند، زیرا در کشورمان آن طور که باید به مسائل قرنطینه‌ توجه نمی‌شود.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه از سال ۱۳۷۵ به بعد شاهد افزایش شدت طغیان آفات و بیماری‌ها در جنگل‌های کشور هستیم، می‌گوید‌: در این مدت حدود ۷۵ گونه آفت در جنگل‌های کشور طغیان کرده است، مانند شب پره شمشاد، بیماری زغالی بلوط و دیگر حشرات برگ‌خوار.

‌ آن طور که او توضیح می‌دهد ۳۵۰هزار هکتار از جنگل‌های هیرکانی به آفات و بیماری آلوده شده است، نگران کننده‌تر اینکه  حدود ۱۳۰هزار هکتار از جنگل‌های شمال کشور درگیر آفات و بیماری‌هایی شده‌ که  شیوع آنها در کشور بی‌سابقه  است.‌

‌طغیان این آفات مرگ و میر گسترده درختان را در پی‌داشته‌ برای نمونه‌ ۴۰ میلیون اصله درخت ششماد ‌ درمدت حدود پنج سال از بین رفته ‌و این گونه در معرض خطر انقراض قرار گرفته است.

آسیب‌‌های اکولوژیک و اقتصادی

طغیان آفات و بیماری در جنگل‌های کشور آسیب‌های جبران ناپذیری به کشور تحمیل می‌کند. اما به دلیل اینکه مدیران تصویر درستی از آن در ذهن ندارند متوجه عمق فاجعه نمی‌شوند.

برای روشن‌تر شدن ابعاد این آسیب می‌توان ‌خسارت طغیان آفات را کنار بحث  قاچاق چوب گذاشت. در اینکه قاچاق چوب اقدام آسیب‌زایی است و باید با متخلفانی که اقدام به قاچاق چوب می‌کنند به شدت برخورد کرد هیچ تردیدی وجود ندارد.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات  در این باره می‌گوید: خساراتی که طغیان آفات و بیماری به کشور تحمیل می‌کند، بیش از خسارت قاچاق چوب است، زیرا بررسی‌ها نشان می‌دهد که طغیان فقط یک آفت در جنگل‌های شمال کشور ‌سبب کاهش ۴۰هزار متر مکعبی چوب شده است.

افزون بر این آن طور که کیادلیری توضیح می‌دهد طغیان برخی آفات مانند پروانه دم طلایی، پروانه دم قهوه‌ای و پروانه ابریشم باف ناجور سبب ابتلای انسان‌ به  بیماری پوستی و تنفسی نیز می‌شود به همین دلیل می‌توان گفت طغیان آفات و بیماری در جنگل می‌تواند‌‌ بر شرایط ‌اکوتوریسم نیز تاثیر بگذارد.

‌اهمال کاری‌ دستگاه‌های مسئول

وسعت مناطق جنگلی آلوده به آفات و بیماری از این حکایت دارد که دستگاه‌های مسئول مانند سازمان منابع طبیعی و محیط زیست آن طور که باید برای حفظ منابع طبیعی کشور تلاش نمی‌کنند.

کیادلیری درباره اقداماتی که دستگاه‌های مسئول باید انجام دهند، می‌گوید: برای پیشگیری از طغیان آفات و بیماری در جنگل‌های کشور باید پیش آگاهی مناسبی داشت، برای نمونه مدیران دستگاه‌های مسئول باید بدانند در کدام قسمت‌های جنگل زمینه برای طغیان آفات و بیماری فراهم است و یا کدام قسمت‌ها سابقه طغیان آفات و بیماری دارد.  علاوه بر این آنها باید بدانند در مناطق جنگلی کشورهای همسایه چه آفات و بیماری‌هایی شایع است.

آن طور که او می‌گوید با توجه به چنین پیش‌آگاهی‌هایی می‌توان اتفاقات را پیش‌بینی کرد و برای کنترل آنها اقدامات پیشگیرانه‌ انجام داد.

این درحالی است که در کشورمان به چنین مسائلی توجه نمی‌شود و وقتی طغیان آفات کاملا مشهود شد مدیران به دنبال راه حل می‌گردند.

همه متهمان تخریب جنگل

عوامل بسیاری در تخریب جنگل‌های کشور و فراهم کردن زمینه برای طغیان آفات نقش دارد. به همین دلیل نمی‌توان در این بین فقط سازمان منابع طبیعی و محیط زیست را در جایگاه متهم نشاند، زیرا کم کاری دیگر نهادها نیز منجر به بحرانی‌تر شدن شرایط جنگل شده است.

برای نمونه دستگاه قضا باید شکل ویژه‌تری با جنگل خواران برخورد کند، چون سود جویان هنوز مانند گذشته به  قطع درختان و ساخت ویلا در دل جنگل مشغولند.

کیادلیری در این باره می‌گوید: باید مانع گردشگری بی‌‌ضابطه شد، زیرا حضور گردشگران در دل جنگل پیامد‌های زیادی دارد. برای نمونه آنها می‌توانند آفات و بیماری‌ها را به مناطق مختلف جنگل منتقل کنند. علاوه بر این می‌توان به جولان آفرودسواران در مناطق جنگلی  نیز اشاره کرد که با ترددشان زمینه را برای تخریب  جنگل فراهم می‌کنند.

افزون بر این وزارت صمت نیز نباید محیط زیست را فدای توسعه کند، چراکه این روزها مجوزهای زیادی برای معدنکاوی در دل جنگل صادر می‌شود، اقدامی که سبب افزایش تردد در مناطق جنگلی شده و به دنبال آن تخریب و طغیان آفات اتفاق خواهد افتاد.

سازمان حفاظت محیط زیست نیز باید پیش از صدور مجوز، ارزیابی‌های محیط زیستی را به درستی انجام دهد، زیرا نتایج صدور برخی مجوز‌ها مانند معدنکاوی در مناطق  جنگلی چند سال بعد با شیوع آفات و بیماری‌ها آشکار می‌شود.

رنج جنگل از ساختارمعیوب

اگر سرنخ سرعت گرفتن روند تخریب جنگل‌های کشور را ‌ دنبال کنید با مساله‌ای به نام ساختار معیوب نیز برخورد خواهید کرد. برای نمونه کارشناسان معتقدند کشاورزی و دامداری در جنگل سبب تضعیف جنگل شده و زمینه را برای طغیان آفات و بیماری‌ها فراهم کرده است.

نکته‌ اینجاست که ‌ سازمان منابع طبیعی اگر بخواهد مانع کشاورزی و دامداری در دل جنگل شود باید با وزارت جهاد کشاورزی برخورد کند، این درحالی است که منابع طبیعی یک معاونت در وزارت‌ جهاد کشاورزی است. به همین دلیل وزارتخانه‌ای که تولید محصولات کشاورزی و پروتئین برایش در اولویت قرار دارد توجهی به مطرح شدن چنین خواسته‌ای از سوی یکی از معاونت‌های خود نمی‌کند.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات در این باره می‌گوید: دامداری و کشاورزی در جنگل‌های کشور خسارت زیادی به این اکوسیستم‌ها تحمیل می‌کند. برای نمونه دام‌ها نهال‌های زیادی را می‌خورند و با تردد در مناطق جنگلی سبب کوبیدگی خاک و نابودی کلون‌ مورچه‌ها می‌‌شوند، این درحالی است که مورچه‌ها در کنترل آفات نقش قابل توجهی دارند.

آن طور که او توضیح می‌دهد تخریب جنگل ‌برای افزایش زمین‌های کشاورزی نیز سبب از بین رفتن زیستگاه بسیاری از گونه‌ها می‌شود که در کنترل آفات نقش دارند.

افزون بر این کشاورزی در دل جنگل سبب تضعیف خاک شده و منابع آبی زیادی را نیز مصرف می‌کند.

این درحالی است که آمار دقیقی از نگهداری دام در جنگل وجود ندارد، براساس برخی آمارها می‌توان تخمین زد در زاگرس ۳۶ میلیون راس دام وجود دارد و در جنگل‌های هیرکانی نیز این آمار حدود شش میلیون راس تخمین زده می‌شود. در خصوص وسعت زمین‌های کشاورزی نیز آمار مناسبی در دسترس نیست. اما افزایش شخم زیراشکوب و  توسعه کشاورزی و باغداری در اراضی شیب‌دار کاملا مشهود است.

خطر برداشت درختان افتاده  

‌ برنامه‌های مناسبی برای کنترل آفات و بیماری‌ها در جنگل‌های کشور اجرا نمی‌شود. اما به نظر می‌رسد عده‌ای به نام مبارزه با آفات و بیماری‌ها در حال بهره‌برداری غیر قانونی از جنگل‌های کشور هستند.

کیادلیری دراین باره می‌گوید: برخی به اسم مبارزه با آفات و بیماری در حال بهره‌برداری از درختان افتاده و شکسته در جنگل‌های هیرکانی هستند، آنها ادعا می‌‌کنند این درختان کانون بیماری و آفات‌ هستند و سازمان بازرسی تاکید کرده که این درختان از جنگل خارج شوند.‌

او ادامه می‌دهد: ‌ به شکل استثنایی و برخی مواقع درختان بیمار را باید از جنگل خارج کرد. اما خارج کردن همه درختان شکسته و افتاده از جنگل سبب تخریب جنگل می‌شود، چراکه این درختان  باعث ایجاد زیستگاه‌هایی می‌شوند که در  جنگل حکم جوامع خرد را دارند.

آن طور که رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات توضیح می‌دهد درختان شکسته و افتاده محل زندگی انواع حشرات مفید و یا پرندگانی هستند که در کنترل جمعیت آفات نقش مهمی دارند. برای نمونه چرخ ریسک‌ها که مانع طغیان آفات برگ‌خوار می شوند در  چنین درختانی لانه سازی می‌کنند.

‌این درحالی است که درختان شکسته و افتاده محل زندگی حیواناتی مانند سنجاب‌ها نیز هستند، حیواناتی که سبب توزیع بذر درختان در جنگل می‌شوند.

با توجه به نظرات کارشناسان باید تاکید کرد سازمان بازرسی چنانچه قصد دارد برای نجات‌ جنگل‌های کشور قدم  بردارد باید با مسائلی برخورد کند که زمینه را برای تخریب و طغیان آفات و بیماری‌ها در جنگل فراهم کرده است. به عبارت دیگر این سازمان باید ریشه‌های تخریب جنگل را هدف بگیرد، ریشه‌هایی مانند تغییرکاربری.

مهدی آیینی

برخوردهای میلی با جنگل‌های ملی

مهدی آیینی

مهدی‌آیینی

آفات و بیماری در جنگل لانه کرده، توسعه ناپایدار تکه تکه جنگل را می‌بلعد، قاچاقچیان چوب اره برقی‌هایشان را برای جنگل از رو بسته‌اند، دپوی زباله نفس جنگل را گرفته‌است و متخلفان با تبر‌ گوش جنگلبان و قرق‌بانان را می‌برند. این خلاصه‌ای از شرایط جنگل‌های کشور است که در سالروز ملی‌شدن جنگل می‌توان به آنها اشاره کرد؛ اتفاقی که ۵۹ سال پیش رقم خورد و براساس آن عده‌ای روزهای بهتری را برای جنگل‌های کشور آرزو کردند، آرزویی که به نظر می‌رسد تحت تاثیر مدیریت میلی و نامناسب و شرایطی مانند تغییر اقلیم برآورده نشده‌است. ‌

آمار و ارقام نیز شرایط ناگوار جنگل‌های کشور را تایید می‌کند. برای نمونه وسعت جنگل‌های کشورمان در ابتدای قرن حاضر حدود ۲۰میلیون هکتار برآورد می‌شد اما اکنون حدود ۱۲میلیون هکتار جنگل باقی است. می‌توان گفت این میزان نیز با تهدید‌های بی‌شماری رو‌به‌روست که برای کاهش آنها نیاز است مدیران سازمان‌جنگل‌ها و ‌حفاظت محیط‌زیست اولویت‌هایشان را به درستی مشخص کنند.

‌این روزها بیش از گذشته جنگل از توسعه ناپایدار زخم می‌خورد. هرچند مدیران آمار دقیقی از تخریب جنگل‌ها به دلیل توسعه ناپایدار منتشر نمی‌کنند اما می‌توان تخمین زد هر سال ‌تا حدود ۳۰۰هزار هکتار از جنگل‌های کشور قربانی طرح‌های ساخت سد، معدن، ‌جاده و خطوط انتقال انرژی می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان به طور قطع گفت خسارتی که توسعه ناپایدار به جنگل‌های کشور تحمیل می‌کند، بیش از آتش‌سوزی است. به همین دلیل یکی از اولویت‌های مدیران باید توسعه پایدار باشد.

‌تیغ تغییر کاربری نیز همواره زیر گلوی جنگل بوده‌است. زخم ویلاهایی که مانند قارچ در دل جنگل می‌رویند و درختانی که قطع می‌شوند تا ‌اراضی کشاورزی توسعه پیدا کند، آنقدر جدی است که در بسیاری از مناطق جز شبحی از جنگل چیزی باقی نمانده‌است.

زخم‌های جنگل بی‌شمار است. در این بین تعیین‌تکلیف طرح‌های جنگل باید یکی دیگر از اولویت‌های مدیران باشد، زیرا از چهار سال پیش که سرانجام طرح تنفس جنگل اجرایی شد تاکنون، مدیران برنامه‌ای برای مدیریت پایدار جنگل ارائه نکرده‌اند و کم نیستند سودجویانی که برای عبور از طرح تنفس در حال لابی‌کردن هستند. آنها تلاش می‌کنند دوباره با چشم بنگاه چوب به جنگل نگاه شود؛ نگاهی خطرناک که اندک باقیمانده جنگل‌های کشور را تهدید می‌کند.‌

جایگاه نامناسب منابع طبیعی کشور مساله دیگری است که باید برای رفع آن اقدام کرد. این روزها که سکاندار سازمان حفاظت‌محیط‌زیست برای ادغام محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها تلاش می‌کند، باید یادآور شد سازمان‌جنگل‌ها سال‌هاست به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های جهاد کشاورزی فعالیت می‌کند و این درحالی است که کشاورزی و دامداری بیشترین آسیب را به منابع طبیعی کشور تحمیل می‌کنند. بنابراین باید شرایطی ایجاد کرد که منابع طبیعی کشور به قول معروف از زیر یوغ وزارت جهاد کشاورزی خارج شود. البته لازم به یادآوری است ادغام این نهاد اجرایی با سازمان حفاظت‌محیط‌زیست که دستگاهی نظارتی است نمی‌تواند گزینه مناسبی برای محیط‌زیست کشور باشد.

اولویت دیگر سکانداران مدیریت محیط‌زیست کشور باید پیشگیری از تخریب محیط‌زیست باشد. در واقع محیط‌زیست و منابع‌طبیعی کشور به مدیرانی نیاز دارد که‌ برای درمان زخم‌های جنگل ‌‌از پشت میزهایشان نسخه نپیچند؛ زیرا نبود مدیران میدانی سبب شده که دستگاه‌های مسؤول خیلی دیر از مشکلات جنگل مانند شیوع آفات و تخریب باخبر شوند. ‌‌

مساله دیگری که در این بین باید به آن توجه کرد جای خالی مدیران جسور و کارشناسان خبره است. یادآوری می‌شود بسیاری از مدیران و کارشناسان خبره محیط‌زیست کشور بازنشسته شده یا در شرف بازنشستگی هستند و عده‌ای نیز از همکاری با این دستگاه‌ها قطع امید کرده‌اند. این شرایط سبب شده نیروهای جوانی برای استفاده از ‌تجربیات این افراد در دسترس نباشد. این روزها حتی استقبال از رشته‌های تحصیلی مرتبط با مدیریت جنگل و محیط‌زیست در کشور بسیار کاهش یافته‌است‌؛ چراکه مدیران برنامه‌ای برای جذب فارغ التحصیلان این رشته‌ها ندارند.

مدیریت حیرت‌آور

مهدی آیینی

مهدی آیینی

جهان از نحوه کنترل کرونا در ایران در حیرت است. برای کمک به مهار کرونا در هند آماده‌ایم. برای مهار آتش‌سوزی جنگل‌های ترکیه اعلام آمادگی می‌کنیم و شهرداری تهران برای حل مشکل آلودگی هوای سارایوو آماده است.‌ چنین جملاتی مخصوص برخی مدیران و مسؤولان ایرانی است، افرادی مانند سعید نمکی وزیر بهداشت دولت دوازدهم، سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه این دولت و پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران. افرادی که البته بعید است ندانند کشور خودشان با چنین مسائلی درگیر است و تاکنون قادر نبوده به‌درستی آنها را مدیریت کند.

برای نمونه درحالی جهان از نحوه مدیریت وزارت بهداشت و درمان ما برای مهار کرونا باید در حیرت باشد که شهروندان کشورمان از نایاب شدن سرم در حیرت هستند. در حالی وزیر بهداشت و درمان مدتی پیش از این گفت که ایران برای کمک به مهار کرونا در هند آماده است که شرایط مراکز درمانی کشورمان این روزها بی‌شباهت به روزهای گذشته هند نیست. به نظر می‌رسد تنها تفاوت در مراسم خاکسپاری اموات ماست که چون آتش و دود ندارد برخی مدیران از آن بی‌اطلاع هستند. شرایط برای بیمارانی که به کرونا مبتلا نیستند نیز بحرانی است، برای نمونه بیماران مبتلا به سرطان که در حال سپری کردن دوران شیمی‌درمانی هستند، این روزها در کنار هزینه و دارو دغدغه تامین سرم را نیز دارند. شرایط به گونه‌ای است که به‌جز بیماران خاص دیگر اعضای جامعه نیز در خطر قرار دارند. مثلا اگر شخصی این روزها به دلیل گرمازدگی نیاز به سرم پیدا کند خود و خانواده‌اش دچار مشکل جدی خواهند شد. البته نحوه مدیریت فقط در وزارت بهداشت و درمان و سازمان غذا و دارو به این شکل نیست، بلکه در بیشتر سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها به قول معروف در بر همین پاشنه می‌چرخد.

سخنگوی وزارت خارجه چند روز پیش اعلام کرد ایران آماده است در مهار آتش‌سوزی جنگل‌های ترکیه به این کشور کمک کند. این درحالی است که شرایط جنگل‌های کشورمان نیز بحرانی است و هنوز دوستداران طبیعت هنگام اطفای حریق جان خود را از دست می‌دهند که مرگ چهار نفر در آتش‌سوزی‌های اخیر تنگه هایقر استان فارس این مساله را تایید می‌کند. با این حال نحوه مدیریت مسؤولان هر روز حیرت‌آورتر می‌شود. برای نمونه دیروز بالگردهایی از تهران برای مهار آتش‌سوزی جنگل‌های ارسباران روانه شمال غرب کشور شدند اما چون نقص فنی داشتند مدیران استانی نتوانستند به آنها سبد وصل کنند در نتیجه ماموریت این بالگردها ناتمام ماند و هزینه پرواز آنها مانند جنگل‌های کشور که در آتش می‌سوزند، دود شد.

چنین اظهارنظرهای حیرت‌آوری از سوی مدیران کم نیست. اگر کمی به عقب‌تر مثلا زمان دیدار شهردار تهران با شهردار سارایوو برگردیم به نمونه دیگری برمی‌خوریم، زیرا پیروز حناچی که این روزها باید با عنوان شهردار پیشین تهران از آن یاد کرد در این دیدار برای حل مشکل آلودگی هوای سارایوو اعلام آمادگی کرد.  این درحالی است که از این دیدار حدود دو سال گذشته اما شهروندان تهرانی از ابتدای سال تاکنون فقط دو روز پاک را تجربه کرده‌اند. ‌

عملکرد ضعیف و حیرت‌آور مدیران و مسؤولانی که اظهارنظرهای اخیر آنها را مرور کردیم تا چند روز دیگر به فراموشی سپرده می‌شود، اما آثار عملکرد و تصمیم‌های آنها در جامعه باقی خواهد ماند. آنها با چنین اظهار نظرهایی قصد دارند عملکرد ضعیف و سوءمدیریت خود را پنهان کنند، غافل از این‌که بی‌تدبیری آنها آنقدر عریان شده که به قول معروف نمی‌توان آن را زیر هیچ فرشی پنهان کرد. نگران‌کننده‌تر این‌که سوءمدیریت آنها به کاهش سرمایه‌های اجتماعی و افزایش بی‌تفاوتی در جامعه نیز دامن می‌زند، این روند بی‌شک اعضای جامعه را بیش از این روزها از یکدیگر دور می‌کند. ‌

مهارآتش با سرشاخه‌های بلوط

آتش‌سوزی‌ها در زاگرس هرسال بیشتر می‌شود؛ زیرا پارامترهایی که بر این روند تاثیر می‌گذارد هر سال افزایش می‌یابد، یعنی عواملی مانند افزایش تردد افراد درجنگل، دست‌اندازی،تخریب‌ها و خشکسالی.‌

علاوه براین، چون عوامل تخریب زاگرس همچنان به قوت خود باقی است، شرایط این اکوسیستم بیش از گذشته به سمت بیابانی‌شدن می‌رود. هنوز کشاورزی و دامداری حیات این جنگل‌ها را تهدید می‌کند‌ و به این ترتیب می‌توان گفت فرسایش شدید خاک و کاهش منابع آب شرایط را برای زاگرس سخت‌تر از گذشته کرده‌است.

البته نمی‌توان مانع عوامل طبیعی و اقلیمی شد‌‌ اما مدیریت منابع‌طبیعی و محیط‌زیست کشور نیز برای مقابله با این جریان تخریب به روز نشده و سرعت عمل مدیران با سرعت تخریب تناسب ندارد. برای نمونه در تصاویری که از آتش‌سوزی زاگرس منتشر می‌شود هنوز شاهدیم نیروهای داوطلب با سرشاخه‌های بلوط آتش ‌را خاموش می‌کنند؛ بنابراین می‌توان گفت از تجهیزات و آموزشی که مدیران وعده‌اش را داده‌بودند، خبری نیست.

در این بین اگر از بالگرد حرف به میان می‌آید به نظرم فقط جنبه گزارش عملکرد را دارد. همچنین هنوز مدیران دستگاه‌های مختلف نتوانسته‌اند به تعامل و هم‌افزایی برسند. ‌مشکل جدی در این بین کمک نگرفتن از نیروهای متخصص است.متاسفانه برای به کارگیری نیرو، رابطه جایگزین ضابطه شده و برخی مدیران ترجیح می‌دهند افراد کارآمد خانه‌نشین شوند اما آشنایان آنها به کار مشغول باشند. به این دلایل است که آتش جنگل‌های با ارزشی همچون زاگرس هیچ‌گاه خاموش نمی‌شود.

 

هادی کیادلیری، دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور

بالا