آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل (برگ 25)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل

اشتراک به خبردهی

جنگل متري چند؟

تبر می‌شود و به جان جنگل می‌افتد. آتش می‌شود و تنوره می‌کشد تا از جنگل چیزی باقی نگذارد یا به جای درختان بتون و آسفالت بنشاند. این حکایت بخشی از طرح‌های عمرانی یا تبانی شوم برخی مدیران ارگان‌ها و نهادهای دولتی است که هر سال بخش قابل توجهی از منابع طبیعی کشور را به سوی مرگ سوق می‌دهد.
حفظ محیط زیست برای برخی از مسئولان از شعار فراتر نمی‌رود، چراکه آنها هنوز بدرستی از اهمیت حفظ منابع طبیعی و محیط زیست کشور آگاه نیستند. اگر غیر از این بود قانون پایمال نمی‌شد. این واقعیتی است که ناصر مقدسی، رئیس شورای‌عالی جنگل نیز از آن پرده بر می‌دارد و فاش می‌کند برخلاف این‌که براساس قانون، تغییر کاربری جنگل جرم است، براحتی اتفاق می‌افتد که برخی برای اجرای طرح‌ها مصالحه می‌کنند.

اتفاقی که مقدسی شرحش می‌دهد، ثابت می‌کند هنوز بسیاری از مدیران درک درستی از اهمیت جنگل ندارند، زیرا آنها با چنین رفتاری فقط تبر به ریشه قانون نمی‌زنند. در واقع آنها فقیر بودن کشور از لحاظ پوشش جنگلی را نادیده می‌گیرند و برای تخریب این سرزمین و وادار کردن ساکنانش به مهاجرت اجباری قدم برمی‌دارند.

چوب حراج بر جنگل

شاید براساس قانون نتوان جنگل را فروخت، اما افراد حقیقی یا حقوقی‌ای هستند که خوب بلدند قانون را دور بزنند تا جنگل را به پول نزدیک کنند. بررسی‌های میدانی خبرنگار ما نشان می‌دهد افرادی هستند که به بهانه اجرای طرح‌هایی مانند زراعت، چوب اراضی منابع طبیعی را در اختیار می‌گیرند، اما هدف اصلی آنها تصاحب و اشغال اراضی است به این امید که روزی آب‌ها از آسیاب بیفتد و آنها بتوانند مالک اراضی شوند که به امانت در اختیارشان قرار گرفته است.

رئیس شورای‌عالی جنگل تصریح می‌کند: برای نمونه، منابع طبیعی، ‌زمین در اختیار وزارت راه و شهرسازی، بنیاد مسکن یا مناطق آزاد می‌گذارد، اما برخی از این ارگان‌ها پس از گرفتن اراضی از سازمان جنگل‌ها و انتقال مالکیت، قوانینی دارند که می‌توانند اراضی را با افراد عادی معامله کنند که چنین قوانینی باید حتما اصلاح شود.

آن طور که او می‌گوید چون مالکیت جنگل در کشورمان در اختیار دولت است، همیشه تمایلاتی برای دست‌اندازی به آن وجود دارد.

دیوار کوتاه جنگل

متهم ردیف اول تخریب جنگل‌های کشور موضوعی نیست، جز اجرای طرح‌های عمرانی. هرچند آمارها در این خصوص متغیر است، اما براساس آماری که سازمان جنگل‌ها ارائه داده این تخریب‌ها از سالی 50 هزار هکتار تا 300 هزار هکتار گزارش شده است.

خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها نیز تاکید می‌کند براساس قانون کشور، جنگل غیرقابل واگذاری است مگر برای اجرای طرح‌های عمومی که گزارش ارزیابی زیست‌محیطی‌شان از سوی سازمان حفاظت محیط زیست صادر شده باشد.

آن طور که رئیس سازمان جنگل‌ها می‌گوید بخش قابل توجهی از تغییر سطح جنگل‌ها در کشورمان دلیلی ندارد به‌جز اجرای طرح‌های عمرانی مانند راهسازی، سدسازی یا انتقال خط لوله آب و گاز .

بسیاری از طرح‌هایی که جلالی به آنها اشاره می‌کند درحالی اجرا شده یا در مرحله اجرا قرار دارند که گزارش ارزیابی زیست‌محیطی برایشان صادر نشده یا مسئولان در نیمه یا پایان اجرای طرح به فکر تهیه این گزارش می‌افتند زمانی که منابع طبیعی کشور آسیب جبران‌ناپذیری دیده است.

جلالی از این می‌گوید که برای سایر فعالیت‌ها مانند معدن و ساخت و ساز ممنوعیت به قوت خود باقی است و امکان صدور مجوز وجود ندارد.

اما واگذاری و تغییر کاربری مراتع با شرایطی انجام می‌شود؛ مثلا اگر وزارت نیرو تائید کند منابع آب در بخشی از مراتع وجود دارد و می‌شود آن را به باغ تبدیل کرد یا به زراعت یا طرح‌های دیگری که به آب نیاز دارد پرداخت براساس طرح مصوب و کمیسیون مخصوص مجوزهای لازم صادر خواهد شد.

رئیس سازمان جنگل‌ها درباره ماده 3 قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌‌هاو مراتع نیز که در اختیار خود سازمان جنگل‌هاست، خاطرنشان می‌کند: براساس این قانون مالکیت اراضی در اختیار دولت باقی خواهد ماند و بهره‌برداری برای مدتی محدود واگذار می‌شود.

هدف طرح، جنگل‌خواری

نبود نظارت مناسب و قوانین بازدارنده سبب شده افراد ترسی از زمین‌خواری و جنگل‌خواری نداشته باشند و با این امید که روزی مالک اراضی منابع طبیعی خواهند شد، طرح ارائه کنند.

برای نمونه هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی به اراضی 10 هکتاری‌ای اشاره می‌کند که مدتی پیش در شمال کشور در اختیار افراد قرار گرفت تا در آن به زراعت چوب بپردازند و به این شکل فشار از جنگل‌های کشور برداشته شود؛ اما پس از مدتی اشخاص زراعت چوب را متوقف و برای مالکیت این اراضی تلاش کردند.حتی برخی نمایندگان مجلس نیز طرح‌هایی ارائه کردند با این هدف که تمام این اراضی یا دست‌کم 50 درصد آن به افراد بخشیده شود.

کیادلیری تاکید می‌کند منابع طبیعی کشور از دست می‌رود، چون در سطح کلان تعریف درستی از توسعه وجود ندارد.

آن طور که او می‌گوید بیشتر طرح‌های عمرانی کشور بدون مطالعه و آمایش سرزمین اجرایی می‌شود، برای همین تخریب فراوانی در پی دارد. قوانینی که باید دست متخلفان را کوتاه کنند نیز بدرستی تصویب یا اجرا نمی‌شوند،چون بیشتر نمایندگان مجلس منطقه‌ای فکر می‌کنند. به همین علت به فکر تخریب منابع طبیعی یا انتقال آن از منطقه‌ای به منطقه خود هستند.

کیادلیری تاکید می‌کند دولت نیز تکالیف دستگاه‌ها را در برخی بخش‌ها مشخص نکرده، برای نمونه نمی‌دانند در مناطق مختلف کشور به دنبال چه هستند، یعنی هدف اصلی‌شان صنعت، گردشگری یا کشاورزی است. به همین علت نمی‌توانند بدرستی برنامه‌ریزی کنند، در نتیجه برنامه‌های کوتاه‌مدتی اجرا می‌شود که در آینده محدودیت‌های بیشتری برای کشور ایجاد می‌کند.

برای رفع این آشفتگی تمامی دستگاه‌های اجرایی دولت باید بایکدیگر هماهنگ کار کنند، اما در کشور ما بیشتر دستگاه‌ها موازی‌کاری دارند. این بی‌نظمی را باید ریشه بروز تخلفاتی مانند جنگل‌خواری یا جنگل فروشی دانست. بعلاوه سازمان جنگل‌ها نیز باید نظارت بیشتری بر اجرای طرح‌هایی که در اراضی ملی انجام می‌شود، داشته باشد، زیرا بسیاری از افراد به طور کامل طرح‌ها را اجرا نمی‌کنند یا کم نیستند اراضی‌ای که مدت اجرای طرح در آنها به پایان رسیده اما هنوز به منابع طبیعی برگشت داده نشده‌اند؛ مثلا معادنی که در اراضی ملی ایجاد شده و اکنون غیر فعالند و برخی برای مالکیت آنها کیسه دوخته‌اند.

مهدی آیینی

سازمان جنگل‌ها اقتدار ندارد!

حال جنگل‌های کشور خوب نیست. این را غرش اره‌برقی‌هایی که در جنگل‌های شمال از صدا نمی‌افتند تکرار می‌کند؛ جنگل‌های کشور رمق ندارد، این را آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال زمزمه می‌کند. شرایط جنگل‌های کشور بحرانی است. این را درختان بلوطی می‌گویند که پیکر بی‌جانشان در سودای هیزم شدن از زاگرس به شهرهای دور و نزدیک کشور قاچاق می‌شوند، اما دستان سازمان جنگل‌ها نیز برای مقابله با این‌همه آشفتگی خالی است. این را ناصر مقدسی، قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها و رئیس شورای‌عالی جنگل می‌گوید و گله می‌کند که سازمانی که وظیفه حفاظت از حدود 130 میلیون هکتار اراضی کشور را به دوش می‌کشد، از تجهیزات، امکانات، اعتبار، نیروی کافی و در یک کلام از اقتدار لازم برخوردار نیست.

به نظر شما مساحت جنگل‌های کشور کم نشده است؟

وقتی توسعه شهر، کشاورزی و فعالیت عمرانی اتفاق می‌افتد، بالتبع مساحت جنگل کم می‌شود، زیرا این فعالیت‌ها عرصه‌های طبیعی را از بین می‌برد.

پس چرا برخی همکاران شما در سازمان جنگل‌ها ادعا می‌کنند شرایط جنگل‌ها نسبت به گذشته بهتر شده است؟

نمی دانم، ماموریت سازمان جنگل‌ها حفاظت از جنگل است. باید دید درباره کدام منطقه صحبت می‌کنیم، چون در برخی مناطق برای توسعه جنگل تلاش شده و جنگل‌های دست‌کاشت ایجاد می‌شود. برای نمونه در استان‌های جنوبی با مشارکت مردم جنگل‌های دست‌کاشت ایجاد شده است.

اما جنگل اکوسیستمی که طی گذر سال‌ها ایجاد شده، با جنگل دست‌کاشت تفاوت می‌کند و با کاشت درخت نمی‌توان جایش را پر کرد.

درست است، جنگل دست‌کاشت جنگل طبیعی نیست، اما جنگل‌های دست‌کاشت نیز طبقه‌ای از جنگل‌ها هستند. برای نمونه جنگل‌های حومه تهران در تولید اکسیژن و کاهش گرد و غبار مفید و بسیار حائز اهمیت هستند، اما مانند جنگل‌های طبیعی نیستند.

به هرحال مساحت جنگل‌های طبیعی کشور کاهش پیدا کرده. به نظرتان اصلی‌ترین عامل در این میان چیست؟

توسعه غیرمتوازن در زیستگاه‌ها یکی از علل اصلی است، اما این موضوع تک‌عامله نیست. برای نمونه در جنگل‌های زاگرس توسعه‌نیافتگی سبب شده وابستگی به جنگل از لحاظ معیشت بالا باشد. وقتی کشورمان از نظر منابع گازی رتبه اول را دارد، اما هنوز برخی روستاها یا عشایر در تامین سوخت مناسب با مشکل رو‌به‌رو هستند، ناچار افراد از چوب جنگلی برای سوخت استفاده می‌کنند و راه برای تخریب جنگل باز می‌شود.

چرا از وزارت نفت نمی‌خواهید مشکل سوخت‌رسانی به جنگل‌نشینان را برطرف کند؟

آنها نیز برای خود معیار‌هایی دارند. برای مثال روستاهای با جمعیت کمتر از 20 خانوار اساسا در بحث‌های ارائه خدمات زیربنایی لحاظ نمی‌شود. این مساله شاید درست باشد، زیرا اقتصادی به نظر نمی‌رسد. به همین خاطر در چنین روستاهایی از انرژی‌های نو استفاده می‌کنیم؛ مثلا پنل‌های خورشیدی کار می‌گذاریم یا قرار است در برخی روستاها مخازن گاز نصب شود.

پس چرا به نظر می‌رسد کاری از پیش نمی‌رود؟

باید به فعالیت‌ها سرعت بخشید؛ مثلا مساله برداشت 5 میلیون متر مکعب چوب از جنگل برای تامین سوخت را باید در برنامه پنج‌ساله به صفر برسانیم.

مسائل فرهنگی را در این میان چقدر تاثیرگذار می‌دانید؟

مساله فرهنگی به نظرم مهم ترین عامل است، زیرا قدر و اهمیت جنگل برای بسیاری از مردم و مسئولان هنوز شناخته شده نیست. به همین خاطر وقتی پروژه‌ای عمرانی مطرح می‌شود اجرای آن در اولویت قرار می‌گیرد.

برخی کارشناسان معتقدند این قانون شکنی‌ها اتفاق می‌افتد، چون سازمان جنگل‌ها اقتدار لازم را ندارد. با این نظر موافقید؟

دستگاه متولی حفاظت از جنگل باید از اقتدار، تجهیزات و امکانات کافی برخوردار باشد، چراکه سازمان جنگل‌ها 130 میلیون هکتار از اراضی کشور را پوشش می‌دهد.

سازمان جنگل‌ها در مقایسه با ماموریت و وسعت کار و حساسیت کار و چشمداشتی که نسبت به منابع طبیعی وجود دارد، از امکانات لازم برخوردار نیست، ساختار سازمان نیز در آن حد و اندازه نیست. برای نمونه منابع مالی سازمان در مقایسه با برخی دستگاه‌ها جزئی و ناچیز است. به همین دلیل نمی‌توان از سازمان جنگل‌ها انتظار معجزه داشت.

به نظر می‌رسد با طرح برخی نمایندگان مجلس که برای ادغام سازمان جنگل‌ها با محیط زیست تلاش می‌کنند، موافق باشید؟

این نظر را دولت رد می‌کند و ما نیز تابع دولت هستیم،اما می‌توان گفت سازمان حاکمیتی مانند سازمان جنگل‌ها باید تقویت شود.

چرا به سازمان جنگل‌ها توجه زیادی نمی‌شود؟

باید ظرف و مظروف مناسب هم باشد، چراکه حفاظت از اراضی منابع طبیعی دشوار و مستلزم همکاری تمامی نهاد هاست. علاوه براین براساس اصل پنجم قانون اساسی حفاظت از منابع طبیعی وظیفه همگانی است. بنابراین ما نباید با تمام دستگاه‌های دولتی و افراد تقابل کنیم. در واقع حفظ منابع طبیعی باید به فرهنگ عمومی بدل شود.

به نظر می‌رسد شما علت تمام مشکلات مانند جنگل‌خواری، شیوع آفات یا قاچاق چوب را نبود اعتبار و تجهیزات مناسب درسازمان جنگل‌ها می‌دانید؟

این همه دلایل نیست. برای نمونه مقابله با مساله‌ای مانند قاچاق چوب نیز به همکاری بین‌دستگاهی ارگان‌های انتظامی، امنیتی و قضایی نیاز دارد.

چرا نتوانسته‌اید چنین نهادهایی را برای حراست از جنگل به همکاری بیشتر دعوت کنید؟

باید یادآور شد این موارد مستدل و مستند شده است، چون برنامه ملی جنگل نوشته شده و وظایف دستگاه‌ها مشخص است. افزون براین برنامه جامع صیانت از جنگل‌ها نیز وجود دارد. در واقع مشکل ما در اجراست.

چرا در اجرا مشکل داریم؟

باید قوانین متقن‌تری را تعریف کنیم. البته تلاش می‌کنیم برای فرهنگسازی و به‌روزرسانی مجازات‌ها نیز کار کنیم. علاوه براین باید در آمایش‌های استانی جایگاه جنگل تعریف شود تا دستگاه‌های اجرایی بدانند هنگام اجرای طرح و پروژه‌های عمرانی جنگل خط قرمز است و اگر ناچار به عبور از جنگل شدیم، باید مسائل زیست‌محیطی را رعایت کنیم.

علاوه بر جنگل‌های زاگرس باید به مشکلات جنگل‌های شمال (هیرکانی) نیز توجه کرد، زیرا بهره‌برداری بیش از حد و شیوع آفات این جنگل‌ها را تهدید می‌کند. در این مناطق چه کاری انجام می‌دهید؟

سیاست دولت برای جنگل‌های شمال، اجرای طرح تنفس جنگل است.

به نظر می‌رسد طرح تنفس جنگل قرار نیست از مقام حرف فراتر برود، چراکه هنوز اعتباری برای اجرای آن درنظر گرفته نشده است.

طرح تنفس اجرا می‌شود، چون براساس مصوبه‌ای که دولت سال 92 تصویب کرده، برداشت از جنگل‌های شمال به درخت‌های آسیب‌دیده و آفت‌زده محدود شده است.

اما کارشناسان می‌گویند هنوز درختان سالم جنگل‌های شمال را نیز قطع می‌کنند.

درست است. نمی‌توان این مساله را نفی کرد، زیرا امکان دارد دور از چشم ناظران و یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها چنین اتفاقی بیفتد، اما با اجرای این مصوبه می‌توان گفت، در سه سال اخیر بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کم شده است.

کاهش بهره‌برداری راه نجات جنگل نیست، چراکه برخی کارشناسان می‌گویند برای برگشت جنگل به شرایط پیش از تخریب به حدود 200 سال زمان نیاز است.

اعتقاد کارشناسی ما نیز این است که جنگل‌های شمال بعد از پنج دهه بهره‌برداری باید دست کم یک دوران ده‌ساله استراحت داشته باشد، اما برخی به اشتباه دوران استراحت را رها کردن جنگل می‌دانند، زیرا برنامه استراحت ما به معنی برداشتن فشار و تهدید از جنگل‌های شمال است.به همین دلیل به دولت پیشنهاد کرده‌ایم، با اجرای برنامه ششم، بهره‌برداری از جنگل‌های شمال نیز متوقف شود، اما توقف بهره‌برداری از جنگل به الزاماتی نیاز دارد.

منظورتان از الزامات، تامین اعتبار است؟ زیرا با توقف بهره‌برداری از جنگل باید برنامه جایگزینی برای بهره‌برداران از جنگل داشت.

درست است. اکنون حدود 50 شرکت بهره‌برداری فعال هستند، اما روش کار ما این است که از زمان اجرای طرح تنفس، موضوع قرار داد سازمان جنگل‌ها با بهره‌برداران تغییر خواهد کرد و به قرار داد حفاظت از جنگل بدل خواهد شد.

برای سایر تهدید‌های جنگل چه برنامه‌ای دارید؟

به موازات اجرای طرح تنفس باید برای کاهش تهدیدهایی مانند خروج 4 میلیون واحد دامی که در جنگل وجود دارد یا خانوار‌هایی که در جنگل زندگی می‌کنند نیز تلاش کرد. برای این کار نهاد‌های مسئول نباید اجازه ساخت مسکن را در جنگل بدهند.

برای تامین اعتبار لازم اجرای طرح تنفس جنگل چه برنامه‌ای دارید؟ مدتی پیش، رئیس سازمان جنگل‌ها با گلایه از نبود اعتبار لازم گفته بود، برای مدیریت یک میلیون و 200 هزار هکتار از جنگل‌های شمال به حدود 300 میلیارد تومان اعتبار نیاز است؟

اعتبار مورد نیاز کمتر از این مقدار است، علاوه بر این جنگل درآمدزاست، زیرا فعالیت‌های کوچک اکوتوریسم درآمد میلیاردی دارد و گردشگران داخلی و خارجی زیادی به جنگل‌های شمال کشور می‌روند. برای نمونه، مدتی قبل از یک طرح کوچک در جنگل‌های شمال بازدید داشتم که در شش ماهه اول سال بیش از یک میلیون گردشگر از آن بازدید کرده بودند.

چه برنامه‌ای دارید تا این حجم از گردشگر به جنگل‌های کشور آسیب نرسانند؟

برخی مناطقی که اکنون بهره‌برداری از آنها انجام می‌شود، قابلیت تبدیل شدن به پارک را دارد. به همین خاطر چنین مناطقی پهنه‌بندی می‌شوند و به شکل میانگین، حدود 85 درصدشان حفاظت خواهد شد. در این میان، قسمت کوچکی را نیز برای گردشگران اختصاص می‌دهیم، مثلا در مناطقی که درخت کمتر است با ایجاد سازه‌های سازگار با طبیعت اجازه فعالیت خواهیم داد.

نمونه موفقی هم داشته‌اید؟

از طریق یک طرح گردشگری که حدود 15 تا 20 هکتار وسعت دارد، توانستیم حدود 2000 هکتار از جنگل را حفاظت کنیم، چراکه قاچاق چوب در این منطقه کاهش قابل توجهی داشته است. بنابراین یکی از روش‌های بهره‌برداری جایگزین کردن گردشگری مسئولانه است.

شاید به این شکل بتوان اعتبار لازم برای حفاظت از جنگل را تامین کرد، اما برای برآورده شدن نیاز صنایع به چوب چه برنامه‌ای دارید، زیرا اگر نیاز آنها برآورده نشود حتما قاچاق چوب افزایش خواهد یافت.

این مساله نکته مهمی است، چون سالانه حدود شش میلیون مترمکعب چوب از سوی صنایع استفاده می‌شود، اما باید توجه داشت که برداشت از جنگل‌های طبیعی حدود 500 هزار متر مکعب است، یعنی در حال حاضر، وابستگی صنایع به جنگل براساس اعداد رسمی حدود 10درصد است. بنابراین کاری که ما باید به موازات طرح استراحت انجام دهیم، تسهیل واردات چوب است، چراکه کشورهایی که به جنگل‌های خود استراحت داده‌اند، به واردات چوب توجه زیادی کرده‌اند، هرچند اکنون نیز در کشورمان این مساله دنبال می‌شود و از کرواسی، ترکیه، گرجستان و روسیه چوب به کشور وارد می‌شود.

سال هاست درباره طرح تنفس جنگل صحبت می‌شود. به نظرتان این طرح سرانجام چه زمانی اجرایی خواهد شد؟

سازمان جنگل‌ها در سه سال گذشته، بهره‌برداری از جنگل‌های شمال را کاهش داده است. برای اجرای این طرح واقعا وارد عمل شده‌ایم و تمام تلاشمان این است که طرح‌های مناسبی را جایگزین طرح‌های وابسته به برداشت چوب کنیم.

مهدی آیینی

جنگل رمق ندارد

آتش‌سوزی، قاچاق چوب، آفت و بیماری، جنگل‌خواری و بهره‌برداری بختک شده‌اند و به جان جنگل افتاده‌اند؛ آنها شیره جان جنگل را می‌مکند تا هر سال پیراهن سبز و بلند جنگل‌های کشور حدود یکصد هزار هکتار آب برود.

هرچند برخی مسئولان و کارشناسان از طرح‌های نجات دم می‌زنند؛ طرح‌هایی مانند تنفس جنگل یا جنگلداری با مشارکت مردم، اما نبود اعتبار و تعامل بین ‌بخشی تیر خلاصی است به این برنامه‌ها، زیرا سال‌هاست در سایه نبود توجه، جنگل‌های کشور فقط روی کاغذ قد می‌کشند، اما صدای افتادنشان در دنیای واقعی می‌پیچد.

حال جنگل‌های کشور خوب نیست. در شمال کشور قاچاق چوب، بهره‌برداری و بیماری، حیات جنگل‌های هیرکانی را نشانه رفته است. در زاگرس نیز درختان بلوط اگر از بیماری جان سالم به در برند، زغال می‌شوند برای تنور و بخاری حدود 1.5 میلیون خانوار روستایی که در حاشیه و دل جنگل زندگی می‌کنند و به سوخت مناسب دسترسی ندارند و در جنوب کشور نیز جنگل‌های حرا قلع و قمع می‌شوند برای تامین علوفه دامداران.

هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران درباره شرایط جنگل‌های هیرکانی تاکید می‌کند: تخریب در جنگل‌ها به‌گونه‌ای است که برای برگشت به شرایط پیش از تخریب باید حدود 200 سال بهره‌برداری را متوقف کرد.

آن‌طور که او می‌گوید، پافشاری بر اجرای طرح‌های نامناسب، زمینه را برای نابودی حدود نیمی از جنگل‌های کشور فراهم کرده و برای حل این مشکل نباید به جنگل مانند کارخانه چوب نگاه کرد.

دو دهم هکتار سرانه جنگل هر ایرانی

فقط 8درصد از سطح کشورمان را جنگل پوشانده است به همین دلیل برای حفظ آن باید برنامه‌ای جامع و مشخص داشت. افزون بر این به گفته کارشناسان سرانه جهانی جنگل حدود شش دهم هکتار است، اما در کشورمان این آمار برای هر شخص کمتر از دو دهم هکتار برآورد می‌شود.

عباس پاپی‌زاده‌، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس نیز درباره شرایط جنگل‌های کشور به خانه ملت گفته، در دو دهه گذشته سالانه حدود یکصد هزار هکتار از جنگل‌های کشور نابود شده، به همین خاطر طرح تنفس جنگل باید اجرا شود، زیرا مانع برداشت‌های غیرقانونی و قانونی به بهانه‌های مختلف می‌شود.

او شرایط جنگل‌های کشور را بحرانی دانسته و تاکید کرده در طرح تنفس جنگل برای مدتی اجازه برداشت قانونی از جنگل داده نخواهد شد، بنابراین جنگل‌ها به وضع مناسب و مطلوبی خواهد رسید.

آتش اختلاف نظر در جنگل

مساله دیگری که باید به آن توجه داشت این است که درباره شرایط کنونی جنگل بین صاحب‌نظران اختلاف وجود دارد زیرا اساتید دانشگاهی و مجریان طرح بهره برداری از جنگل نظرهای متفاوتی درباره حال و روز جنگل دارند.

شاهرخ جباری‌ارفعی، عضو شورای عالی جنگل در این باره به می‌گوید: برای بحرانی یا مناسب خواندن شرایط جنگل‌های کشور نیاز به تحقیقی جامع از سوی نهادی معتبر و مستقل است، زیرا تنها با آمار و ارقام مناسب می‌توان در این باره صحبت کرد.

او درباره توقف بهره‌برداری از جنگل‌های شمال نیز خاطر نشان می‌کند:چنانچه چوب مورد نیاز صنایعی که در شمال کشور مستقر شده‌اند به شکل قانونی تامین نشود به قاچاق چوب دامن زده خواهد شد.

به نظر جباری‌ارفعی، قاچاق چوب اکنون در تمامی کشور اتفاق می‌افتد به همین دلیل نباید تصور کرد فقط در شمال کشور وجود دارد.

این در حالی است که برخی کارشناسان نیز از عملکرد دولت گله می‌کنند؛ به نظر آنها دولت از توقف بهره‌برداری از جنگل دم می‌زند، اما برای اجرایی شدن آن تاکنون اعتبار مناسبی در نظر گرفته نشده است.به گفته عضو شورای عالی جنگل، دولت از بسته شدن درهای جنگل حرف می‌زند، اما باید پرسید چقدر اعتبار به این طرح اختصاص داده زیرا متوقف کردن طرح بهره برداری از جنگل هزینه دارد و مجریان طرح‌های بهره‌برداری در این راستا سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

جنگل هیزم نیست

معیشت برخی روستاییان زاگرس هنوز به جنگل وابسته است و به این شکل آنها با کشاورزی و دامداری سبب آسیب دیدن جنگل می‌شوند یا با قطع درختان سوخت مورد نیازشان را تامین می‌کنند.

مسعود منصور، معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها نیز در گفت‌وگو با جام‌جم درباره عوامل تهدیدکننده جنگل‌های کشور تصریح می‌کند: عده‌ای نیز برای تامین سوخت درختان بلوط زاگرس را تخریب می‌کنند، زیرا به سوخت مناسب دسترسی ندارند. آن‌طور که او درباره تعداد این خانوار‌ها می‌گوید در مطالعاتی که سال 84 انجام شد جمعیت آنها حدود 1.5میلیون خانوار برآورد شد.

هرچند منصور تاکید می‌کند که وزارت نفت با سازمان جنگل‌ها برای سوخت‌رسانی به این افراد تلاش‌هایی کرده و تاکنون تعدادی تنور و آبگرمکن خورشیدی نیز در بین بومیان مناطق جنگلی توزیع شده، اما به نظر می‌رسد آن‌طور که باید به این مساله توجه نشده، چراکه تاکنون فقط به 340 هزار خانوار در این خصوص کمک‌های مقطعی شده‌ است. به گفته او، حفظ جنگل‌های کشور نیاز به اعتبار و کار فرابخشی مناسب دارد، چراکه برای حل مشکل افرادی که از جنگل بهره‌برداری می‌کنند نیاز به همکاری دستگاه‌های مختلف است.

شغل؛ قطع درخت

افزون بر این کارشناسان تاکید می‌کنند که برای حفظ جنگل باید برای رفع مشکلات بومیان منطقه و اشتغالزایی برای آنها نیز تلاش کرد،زیرا نبود شغل سبب شده عده‌ای برای کسب درآمد به قاچاق چوب روی بیاورند،برای نمونه این روزها چوب درختان بلوط را کیلویی 1200 تومان خرید و فروش می‌کنند.

منصور درباره جنگل‌های شمال نیز یاد‌آور می‌شود: حدود یک میلیون هکتار از جنگل‌های شمال طرح جنگلداری دارد،اما برای یک میلیون هکتار دیگر باید کار حفاظتی جدی انجام شود.

کارشناسان از نبود اعتبار و کار فرابخشی مناسب بین دستگاه‌ها و سازمان‌ها به‌عنوان علل اصلی نابودی جنگل‌ها نام می‌برند، زیرا حفظ جنگل نیاز به اعتبار مناسب دارد، برای نمونه سازمان جنگل‌ها به اندازه کافی جنگلبان ندارد (یک نیروی حفاظتی برای 52 هزار هکتار از عرصه‌های طبیعی کشور) یا برای اجرای طرح‌های جنگلداری با مشارکت مردم با کمبود اعتبار روبه‌روست.

افزون براین نهاد‌های مختلف نیز برای حل مشکلات جنگل‌نشینان باید همکاری کنند تا مشکلاتی مانند نبود شغل و سوخت مناسب آنها برطرف شود.

مهدی آیینی

جنگل نفس ندارد

بهره‌برداری نامناسب و طغیان آفت و بیماری دست به دست هم داده‌اند تا از جنگل‌های کشوری چیزی باقی نگذارند. در این میان آن‌هایی که از اجرای طرح‌های نامناسب سود می‌برند بر طبل توسعه می‌کوبند و می‌گویند توقف بهره‌برداری از جنگل یعنی بیکاری صدها نفر و دامن زدن به قاچاق چوب، اما موافقان طرح تنفس نیز بر این نکته پافشاری می‌کنند که اندک باقی مانده جنگل‌های کشور تاب بهره‌برداری بیش‌تر را ندارد و شرایط به گونه‌ای است که باید برای حفظ این ذخایر ژنتیک تصمیم مناسبی گرفت.طرح تنفس جنگل سال‌هاست مطرح می‌شود و سال‌هاست که موافقان و مخالفان آن یکدیگر را به ندانم کاری متهم می‌کنند، اما آنچه در این میان فراموشی سپرده شده شرایط ناگوار جنگل‌های کشور است که قربانی نگاه و زورآزمایی سیاسی برخی می‌شود، چراکه عده‌ای جنگل‌های کشور را به چشم چوب می‌بینند چوب‌هایی که بهتر است الوار شوند تا جیب‌های آن‌ها پر پول‌تر شود.به تازگی علی‌محمد شاعری، رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس از ماجرایی خبر داده که شرایط را برای موافقان بهره‌برداری بی‌وقفه از جنگل دشوار می‌کند، شاعری از این گفته که پیشنهاد طرح تنفس جنگل برای گنجانده شدن در لایحه ششم توسعه در کمیسیون کشاورزی به تصویب رسیده است.
به این ترتیب اگر نمایندگان مجلس در صحن علنی با این طرح موافقت کنند اقدام مناسبی برای حفظ منابع طبیعی کشور صورت می‌گیرد و به این شکل می‌توان امیدوار بود که جنگل‌های کهنسال کشور برای آیندگان نیز باقی بماند و خبرهایی مانند جاری شدن سیل کاهش پیدا کند؛ چراکه به گفته کارشناسان اراضی جنگلی 18 برابر بیش‌تر آب را در خود نفوذ می دهند.
هر سال 20 درصد بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کم می‌شود
طرح تنفس جنگل‌ها در حالی هنوز اجرایی نشده که کارشناسان می‌گویند برای بازگشت جنگل به شرایط پیش از تخریب دست‌کم به 200 سال زمان نیاز است، به همین دلیل برخی از کارشناسان اجرای طرح تنفس به شکل محدود را چاره کار نمی‌دانند. هرچند شاعری گفته به دنبال طرح تنفس بلندمدتی برای جنگل است، اما آن‌طور که وی خبر داده قرار است که در یک دوره پنج ساله هر سال بهره‌برداری از جنگل‌های شمال حدود 20 درصد کم شود. رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس امیدوار است به این شکل تا پایان برنامه ششم توسعه بهره‌برداری از جنگل‌های شمال متوقف شود. برخی کارشناسان مطرح شدن طرح تنفس جنگل و تصویب آن را در کمیسیون کشاورزی مجلس به فال نیک گرفته و معتقدند چنین تصمیمی اگر به قانون بدل شود می‌تواند مانع از دست رفتن جنگل‌های کهنسال شمال کشور شود. هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران، در گفت‌وگو با «سبزینه»، می‌گوید: اصرار بر اجرای طرح‌های نامناسب سبب شده نیمی از جنگل‌های کشور ازدست برود و دیگر توانی برای برداشت نداشته باشند. بسیاری از کارشناسان معتقدند چنین نگاهی به جنگل سبب از دست رفتن ذخایر ژنتیکی می‌شود و برای اصلاح آن باید شرایطی را ایجاد کرد که در آن جنگل حکم کارخانه تولید چوب را نداشته باشد.
جنگل فقط چوب نیست
در کشورمان هم‌زمان با اجرای طرح‌های جنگل‌داری بحث تنفس و مدیریت و برداشت از جنگل نیز مطرح بوده، اما این مهم هیچ وقت اجرایی نشده؛ چراکه طرح های جنگل‌داری نیز بر پایه برداشت از جنگل شکل گرفته‌اند. کیادلیری در این‌باره می‌گوید: وقتی طرح‌های جنگل‌داری به برداشت چوب گره می‌خورند، شرایط جنگل ناگوار می‌شود، برای نمونه اکنون نصف جنگل‌های شمال طرح ندارد، چون تولید چوب نمی‌کند؛ به همین دلیل چنین نگاهی را باید تغییر داد. برخی از کارشناسان معتقدند بهره‌برداری از جنگل را نباید فقط دربرداشت چوب دانست؛ زیرا با اجرای طرح‌ها و برنامه‌های مناسبی مانند گردشگری و برنامه‌هایی با محور توسعه پایدار می‌توان نیاز عده‌ای را به شغل و درآمد تامین کرد.
حفظ جنگل با مرگ جنگل
طرح تنفس برای جنگل هنوز دست نیافتنی است، چراکه شرایط به گونه‌ای است که حفظ و حراست از جنگل با هزینه برداشت از آن تامین می شود.
به همین دلیل کارشناسان معتقدند دولت برای طرح تنفس جنگل باید هزینه کند تا بتوان مانع اجرای طرح‌هایی شد که تنها هدف‌شان قطع درختان است. این درحالی است که دولت تاکنون برای تامین این هزینه قدمی برنداشته است، برای نمونه رئیس سازمان جنگل‌ها در آخرین نشست خبری خود درباره این‌که چرا بهره‌برداری از جنگل متوقف نمی‌شود، گفت سازمان تحت مدیریتش برنامه‌های لازم را برای متوقف کردن بهره‌برداری از جنگل دارد، اما اجرای این طرح در گروی تامین اعتبار است. جلالی یادآور شد: برای توقف بهره‌برداری در دو میلیون هکتار از جنگل‌های شمال حدود 700 میلیارد تومان اعتبار نیاز است، رسیدن به این برنامه زمانی دست نیافتنی‌تر می‌شود که بدانید سازمان جنگل هنوز بودجه امسال خود را دریافت نکرده است. به همین خاطر برخی کارشناسان تاکید می کنند تا زمانی که دولت در عمل ثابت نکند طرفدار محیط زیست و حفظ منابع طبیعی است نمی‌توان ادعای او را درباره زیست محیطی ترین دولت کشور پذیرفت.
اختلافات قد کشیده است
طرح تنفس جنگل موافقان و مخالفان زیادی دارد، آن‌ها که مخالف اجرای طرح هستند، می‌گویند: ابتدا باید ارزیابی مشخصی از شرایط جنگل‌ها انجام شود سپس برای آن نسخه پیچید. شاهرخ جباری‌ارفعی، عضو شورای عالی جنگل، در این باره به سبزینه می‌گوید: کاهش بهره‌برداری از جنگل به شکل سالانه 20درصد راهکار مناسبی نیست، چون بین جامع جنگل‌داری، اساتید دانشگاهی و مجریان طرح بهره‌برداری از جنگل درباره شرایط جنگل اختلاف نظر وجود دارد، یعنی مشخص نیست که جنگل برای بهره‌برداری پتانسیل مناسبی دارد یا خیر.
این درحالی است که گروهی از کارشناسان می‌گویند: شرایط جنگل‌های شمال آن‌قدر بحرانی است که نیاز به تحقیق ندارد چون با چشم نیز می‌توان شرایط آن را سنجید، اما جباری در این ‌باره بیان می‌کند: شرایط جنگل باید با مستندات، آمار و ارقام بررسی شود، چون نقاط مختلف جنگل شرایط متفاوتی دارند. او به طرح ارزیابی جنگل اشاره می‌کند که هر ده سال یکبار انجام می‌شود، اما باید یادآور شد برخی کارشناسان نتایج این ارزیابی‌ها را معتبر نمی‌دانند. به همین خاطر اگر امسال که قرار است چهارمین دوره ارزیابی‌ها صورت بگیرد تیم مناسبی مسئول این پژوهش شوند شاید بتوان نتایج آن را ملاک تصمیم‌گیری برای اجرای طرح تنفس دانست. جباری تاکید می‌کند: این پژوهش بهتر است امسال از سوی نهادی علمی و معتبر، اما بی‌طرف انجام شود تا نسبت به‌درستی نتایج آن تردیدی وجود نداشته باشد. او می‌گوید: اگر امسال اعتبار کافی برای اجرای طرح ارزیابی در نظر گرفته شود و تیم دقیقی آن را اجرا کند اختلاف‌ها بر سر طرح تنفس جنگل کاهش پیدا می کند؛ چراکه کارشناسانی مانند جباری معتقدند برخی افراد درباره جنگل نظراتی می‌دهند که بسیار آرمان‌گرایانه است و با واقعیت همخوانی ندارد. عضو شورای عالی جنگل تصریح می‌کند: صنایع وابسته به چوب را در شمال کشور مستقر کرده‌ایم، اگر نیاز آن‌ها به شکل قانونی تامین نشود آن‌ها به قاچاق چوب روی می‌آورند و نمی‌توان با آن‌ها مقابله کرد. به این شکل آن‌ها برای تامین نیاز خود حتی دست به قطع درختان پارک‌ها نیز می‌زنند. وی می‌گوید: برخی تصور می‌کنند قاچاق چوب فقط در شمال کشور اتفاق می‌افتد، این درحالی است که از تمامی استان‌ها چوب به شمال کشور فرستاده می‌شود.
دولت هزینه نمی‌کند
شرایط جنگل‌های کشور بحرانی شده و اختلاف بین کارشناسان بسیار است؛ زیرا دولت تاکنون در این خصوص اقدام مناسبی انجام نداده است؛ برای نمونه گفته می‌شود باید بهره‌برداری از جنگل قطع شود، اما این اتفاق فقط در مقام حرف است، زیرا برای توقف بهره‌برداری از جنگل باید اعتبار مناسبی نیز در نظر گرفت. جباری در این‌باره تصریح می‌کند: دولت می‌گوید در جنگل‌ها را ببندید، باید پرسید دولت چند ریال به این کار اختصاص داده است، چراکه این طرح هزینه دارد و براساس قانون دولت باید هزینه آن را تامین کند. این درحالی است که برخی کارشناسان بر این باورند مجریان طرح‌های بهره‌برداری نیز سرمایه‌گذاری انجام داده و ماشین‌آلات خریده‌اند و هنگام اجرای طرح تنفس باید به شرایط آن‌ها نیز توجه کرد. جباری در ادامه پیشنهاد می‌دهد که بهتر است طرح تنفس به شکل پایلوت در چند منطقه اجرا شود و اگر نتایج مثبتی داشت در سایر مناطق نیز آن را اجرایی کرد. این درحالی است که برخی کارشناسان تاکید می‌کنند شرایط جنگل به گونه‌ای است که دیگر تاب آزمون و خطا را ندارد. به همین دلیل برای حفظ این دارایی‌های عمومی باید تصمیم مناسبی گرفت. تصمیمی که دولت باید برای اجرایی شدن آن از مقام و وعده فراتر رفته و با اختصاص دادن اعتباری ویژه اجرایی شدن مناسب آن را تضمین کند.
مهدي آييني

آه جنگل، دامن انسان را مي گيرد

بوته اي کنده شود، درختي بيفتد، سنگي از کوه کم شود، انسان به مرگ نزديک تر مي شود؛ اين واقعيت را حوادثي تائيد مي کند که صدمات جاني و مالي قابل توجهي به کشور تحميل کرده؛ از سيل هاي غافلگيرکننده اي مانند آنچه در روستاي سيجان اتفاق افتاد، بگيريد تا توفان ريزگرد ها و جنگ آب که بحران ساز شده است. در اين ميان، کارشناسان تاکيد مي کنند، رفتار نامناسب انسان با منابع طبيعي دليل اصلي چنين بحران هايي است؛ بحران هايي که هنوز برخي مسئولان از خطراتشان به طور کامل آگاه نشده اند، چراکه هنوز بر طبل توسعه ناپايدار مي کوبند.
نام روستاي سيجان با سيل گره خورده است. خيلي ها مي گويند سيلاب مرگبار سال گذشته بود که سيجان را معرفي کرد، چراکه پيش از آن، کمتر شخصي نام اين روستاي استان البرز را شنيده بود، اما پس از خود نمايي سيل ويرانگر همه سيجان را شناختند؛ ماجرايي که با مرگ هشت نفر از اهالي و خسارت مالي سنگين خاتمه يافت و حالاخيلي از اهالي روستا را براين داشته که براي حفظ منابع طبيعي و تکرار نشدن چنين حادثه اي تلاش بيشتري کنند و با کاشت درخت، ياد قربانيان اين حادثه را گرامي بدارند.
تپه هاي مشرف به روستا، پذيراي نهال هايي است که به ياد کشته شدگان سيل سيجان کاشته شده . کنار هر نهال، تابلوي کوچکي قرار دارد که روي آن نام يکي از قرباني ها حک شده است. اهالي روستا با کاشت اين نهال ها و ايجاد بوستان جاويدان سعي دارند ياد افرادي را زنده نگه دارند که در سيل سال گذشته، جانشان را از دست دادند.
رو به روي بوستان جاويدان و در دل تپه اي که مشرف به اين بوستان و روستاست، نهال هاي ديگري کاشته شده اند، با اين تفاوت که نهال ها اين بار به کودکان تازه متولد شده روستا تعلق دارند. در واقع اهالي روستا با کاشت اين درختان مي خواهند آينده کودکانشان را تضمين کنند.

    15 دقيقه مرگبار
اواخر تير ماه سال گذشته بود که سيل سيجان خبرساز شد. بارشي که منجر به اين سيلاب ويرانگر شد کمتر از 15 دقيقه زمان برد، اما چون تپه هاي مشرف به روستا پوشش گياهي مناسبي نداشتند و در بستر رودخانه نيز تغييراتي ايجاد شده بود، سيل طغيان کرد و حادثه ساز شد.
علي عليمرداني، از اهالي روستاي سيجان است.او همراه تعدادي ديگر از جوانان روستا نهال هاي بوستان جاويدان را کاشته و اين روزها نيز از آنها نگهداري مي کند. با اين جوان سيجاني، معاون منابع طبيعي و آبخيزداري استان البرز و يکي از اعضاي شوراي روستا به بوستان تازه سيجان رفتيم و با مرور حادثه سال گذشته از اهميت حفظ منابع طبيعي و تاثير آن بر کاهش چنين حوادثي صحبت کرديم.
آن روز عصر ابرهاي سرخ رنگي آسمان روستا را پوشاندند، خيلي طول نکشيدکه بارش باران شروع شد،اما ثانيه به ثانيه هوا توفاني تر و بارش ها بيشتر مي شد.
قطرات باران درشت تر مي شد. برخورد قطره هاي باران با شيرواني خانه ها صداي ترسناکي داشت. برخي از اهالي روستا فکر مي کردند تگرگ مي بارد، اما وقتي از پنجره خانه شان بيرون را نگاه کردند، فقط قطرات درشت باران به چشم مي خورد.
عقربه هاي ساعت 17 و 15 دقيقه را نشان مي داد،هوا تيره شده بود و صداي غير عادي باران و توفان دل خيلي از اهالي روستا را آشوب کرده بود. علي درباره آن روز مي گويد: بارش به حدي بود که انگار شيلنگ آب قطوري را مستقيم درون ناودان گذاشته بودند. قطرات درشت باران هم بي سابقه بود. به همين خاطر با دوربينم شروع به فيلمبرداري کردم.
خيلي زمان نبرد تا کارت حافظه دوربين علي پر شد. او ازحياط به خانه برگشت تا کارت حافظه ديگري بردارد، اما ناگهان زمين زير پايش لرزيد.
علي ادامه مي دهد: سريع خودم را کنار پنجره رساندم. باورکردني نبود. رودخانه روستا که حدود يک ماهي مي شد خشک بود، پراز آب شده بود؛ آب گل آلود و خروشاني که هرلحظه به حجمش اضافه مي شد.
چند دقيقه بعد رودخانه به حدي طغيان کرد که درختان حاشيه رودخانه را از ريشه کند و سنگ هاي بزرگ را جا به جا کرد.
او مي گويد: آب رودخانه خيلي بالاآمده و گل و لاي همه جا را گرفته بود. آن روز آب، خودروهايي را که نزديکش بودند، مثل قوطي کبريت جابه جا مي کرد.
اين حادثه حدود 15 دقيقه ادامه داشت، اما دراين مدت کوتاه، مرگ هشت نفر از اهالي روستاي سيجان رقم خورد.
علي مي گويد، اين هشت نفر از اقوام او بوده و همگي هنگام وقوع حادثه داخل خودروهايشان بوده اند.
وقتي سيل فروکش کرد، گل و لاي همه جا را گرفته بود، سنگ هاي بزرگ از دامن کوه به روستا رسيده بودند و خودروهايي که سيل جا به جا کرده بود به آهن پاره بدل شده بودند؛ آهن پاره هايي مچاله.

اگر اعتبار آبخيزداري مي رسيد…
ابراهيم فريدوني، عضور شوراي روستاي سيجان نيز حادثه سال گذشته را بي سابقه مي داند. او مي گويد بي توجهي به طرح هاي آبخيزداري يکي از دلايل چنين حوادثي است، چرا که از اواخر سال 82 درخواست اجرايي طرح و عمليات هاي آبخيزداري ارائه شده بود، اما چون به حدود هفت ميليارد تومان اعتبار نياز داشت و اعتبار لازم اختصاص پيدا نکرد، بموقع کاري انجام نشد.
فريدوني ياد آور مي شود، اگر اعتبارات لازم براي طرح هاي آبخيزداري فراهم شده بود، سيل سيجان خسارت زيادي به جا نمي گذاشت.

    منابع طبيعي، بستر حيات
در اولويت نبودن حفظ منابع طبيعي و نپرداختن به مسائلي مانند آبخيزداري، خسارات جبران ناپذيري به کشور وارد و زمينه را براي بروز حوادثي مانند سيل سيجان، اوشان فشم، کن و پاکدشت آماده مي کند؛ حوادثي که فقط سال گذشته اتفاق افتاد و در بسياري از آنها بارش در حد 15 تا 20 ميلي متر گزارش شد.
افزون براين مي توان از سيلي که سال 66 در گلابدره اتفاق افتاد، ياد کرد که باعث مرگ 300 نفر شد. اين درحالي است که حوضه گلابدره حدود 4000 هکتار وسعت داشت، اما در کلانشهر تهران و حوضه هاي آبخيز شمال آن که وسعتشان حدود 50 هزار هکتار برآورد مي شود، عمليات آبخيزداري در گرو تامين اعتبار است. به همين دليل کارشناسان هشدار مي دهند، اگر در چنين حوضه هايي فقط 20 ميلي متر بارش اتفاق بيفتد دست کم مرگ 10 هزار نفر را رقم مي زند.
مهدي فتحي، معاون منابع طبيعي و آبخيزداري استان البرز درباره اهميت حفظ پوشش گياهي مي گويد: پوشش گياهي، سبب جذب آب و کاهش وقوع سيلاب مي شود، چون براساس محاسبات انجام شده مي توان گفت، اراضي جنگلي، آب را 18 برابر بيشتر در خود نفوذ مي دهند. به نظر مي رسد وقوع سيلاب هاي اخير در استان هاي شمالي کشور مانند گلستان دليلي جز تخريب جنگل و منابع طبيعي ندارد.
او درباره نبود اعتبار نيز تاکيد مي کند، چنين مشکلاتي با اعتبار يک يا دو ميليارد توماني حل نمي شود. مشکل اصلي نگاه نادرست برخي مديران است که بايد اصلاح شود.
آن طور که فتحي مي گويد، مديريت آب با نگاه سازه محوري مناسب نيست، زيرا ديگر دوره سد سازي سپري شده است.
کارشناسان نيز معتقدند، بايد به جاي ساخت سد هاي بزرگ براي اجراي طرح هاي جامع آبخيز داري تلاش کرد،چراکه به اين شکل مي توان آب را ذخيره کرد و مانع جاري شدن سيلاب هاي ويرانگر شد.
فتحي ياد آور مي شود: در کشورمان 70 درصد تبخير آب داريم. به همين دليل حفظ پوشش گياهي و اجراي طرح هاي آبخيز داري بهترين راهکار حفظ آب است، چرا که به اين شکل آب در سفره هاي زيرزميني، نگهداري و در کنار حل مساله تبخير مشکل آلوده شدن آن نيز بر طرف مي شود.
اين درحالي است که کارشناسان کشورمان نسبت به مرگ سازه هاي آبخيزداري هشدار مي دهند. به عنوان مثال در مدت اجراي پنج برنامه اول توسعه حدود يک ميليون و 300 هزار مترمکعب عمليات سنگي و پنج ميليون مترمکعب عمليات خاکي آبخيزداري اجرا شده، اما نبايد فراموش کرد که عمر مفيد سازه هاي آبخيزداري حدود 30 سال است. به همين دليل بايد هشدار داد که حدود 90 درصد سازه هاي آبخيزداري عمر مفيد شان به پايان رسيده و کارايي لازم را ندارند.
بنابراين تا وقتي براي اجراي طرح هاي آبخيزداري، اعتبار لازم در نظر گرفته نشود بايد با هر بارش باران منتظر جاري شدن سيلاب و مرگ شهروندان بود.

مهدي آييني

جاده‌ها هنوز جنگل می​ خورند

تن درختان کهنسال میلرزد؛ دوباره بحث ساخت جاده است و قتل عام جنگل. قرار شده جاده‌هایی که کابینشان خون درختان است دوباره به جنگل زخم بزنند، با این بهانه که روستای خوشنشین آرود راه دسترسی مناسبی ندارد. جنگل‌های شمال جان ندارند؛ آفت و بیماری از یک سو و بهره‌برداری غیر اصولی از سوی دیگر طاقت این جنگل‌های کهن‌سال را طاق کرده است؛ اما با این حال عده‌ای کمر به مرگش بسته‌اند و از اجرای طرح‌های توسعه نامناسب ابایی ندارند.
یک روز درختانش را قطع می‌کنند تا سد بسازند و روز دیگر برای ساخت جاده فکر قلع و قمع درختانش را می‌کنند. این در حالی است که کارشناسان میگویند شرایط جنگل‌های شمال کشور به شکلی است که برای حفظ آن‌ها باید بهره‌برداری از آن‌ها متوقف شود و مانع اجرای طرح‌هایی شد که زمینه را برای تخریب آن‌ها فراهم می‌کند.
ادعای موافقان
تازه‌ترین تهدید علیه جنگل‌های شمال ماجرای ساخت جاده روستای آرود است که به اعتقاد کارشناسان مانند زخمی است که پس از چند سال دوباره دهن باز کرده. آن طور که ویکی پدیا درباره روستای آرود توضیح داده: این روستا از توابع بخش خرم‌آباد شهرستان تنکابن در استان مازندران است و در دهستان سه هزار قرار دارد. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۰ نفر (۹خانوار) ‌بوده است.
برخی ادعا میکنند این روستا خوش‌نشین بوده و در فصل‌های سرد سال یک خانواده بیش‌تر در آن زندگی نمی‌کند؛ اما هستند افرادی که ادعا می‌کنند در این روستا بیش از 60 خانواده زندگی می‌کنند. شمس‌الله شریعت‌نژاد، نماینده مردم تنکابن، رامسر و عباس‌آباد  چنین نظری دارد. او می‌گوید: علت مخالفت برخی‌ها را با احداث این جاده نمی‌فهمد، چراکه آرود قدیمی‌ترین و پرجمعیت‌ترین روستای منطقه است که از نعمت جاده برخوردار نیست. اما مخالفان نیز برای خود دلایلی دارند. آن‌ها می‌گویند برای روستایی که در بیش‌تر فصل‌های سال جمعیت زیادی در آن زندگی نمی‌کند کشیدن جاده ضروری نیست؛ مگر این‌که عده‌ای بخواهند این روستای خوش‌نشین را به محلی برای ساخت ویلاهای آن‌چنانی بدل کنند.
افزون براین این افراد می‌گویند در چند سال گذشته بیش‌تر افراد روستاها را ترک کرده‌اند و به همین دلیل اصلاً مشخص نیست در روستای آرود اکنون چند خانوار بومی باقی مانده ‌است.شریعت‌نژاد درباره مشخصات جاده آرود می‌گوید: طول جاده حدود 5 کیلومتر است و از نرسیده به روستای قاضی محله شروع می‌شود. در واقع این مسیر از جاده سه هزار آنتن می‌خورد و به سمت روستای آرود می‌رود.
آن طور که او می‌گوید، ساکنان این روستا از سال 84 متقاضی ساخت جاده بوده‌اند. شریعت‌نژاد ادعا می‌کند برخی برای ساخت این جاده شیطنت می‌کنند. او خودش را طرفدار محیط زیست می‌داند و می‌گوید عمرش را در این راه سپری کرده؛ اما اگر از این نماینده مجلس بپرسید قرار است در این پروژه چند درخت قطع شود، می‌گوید: مگر کار نماینده مجلس درخت شمردن است.او به دلسوزان جنگل توصیه می‌کند بهتر است بپرسند چرا پس از 5 سال پرسنل سازمان جنگل‌ها افزایش پیدا نکرده تا حفاظت از جنگل بهتر انجام شود. به نظر او افرادی که با این پروژه مخالف هستند با توسعه کشور مخالفت می‌کنند.
جاده‌های در مسیر تناقض
افرادی مانند شریعت‌نژاد که موافق ساخت جاده آرود هستند، می‌گویند سازمان منابع طبیعی و محیط زیست با ساخت این جاده مشکلی ندارند و راه و شهرسازی نیز گفته بهترین گزینه برای ساخت جاده همین مسیر تعیین شده، چراکه سایر گزینه‌ها هزینه زیادی دارد و نگهداریشان نیز دشوار است.
اگر درباره جزئیات جاده آرود سراغ محیط زیستی‌ها بروید، آن‌ها نیز جواب‌های متفاوتی دارند. برای نمونه هادی منصور کیایی، رئیس اداره محیط زیست تنکابن، طول جاده را 2 کیلومتر کوتاه‌تر از نظر شریعت‌نژاد می‌داند. او درباره ساکنان روستا نیز می‌افزاید:  آرود تا چند سال پیش حدود یکصد خانوار جمعیت داشت؛ اما به دلیل نبود شرایط دسترسی بیش‌تر آن‌ها به پایین‌دست کوچ کرده‌اند. به گفته او این جاده قرار است روستای قاضی محله را به روستای آرود وصل کند و افرادی که تقاضای ساخت جاده را مطرح کرده‌اند  بومی منطقه هستند و قصد دارند به روستا برگردند، چون کشاورز و دامدارند. منصور کیایی نیز درباره این پرسش که قرار است چند درخت برای ساخت این جاده سر بریده شود، ادعا می‌کند اطلاعات لازم را ندارد. او تأکید می‌کند: این منطقه خارج از مناطق چهارگانه محیط زیست است و موافقت اصلی را سازمان منابع طبیعی و کمیته پنج نفره فنی تشکیل شده در این خصوص داده‌اند.
 گزارش ارزیابی زیست‌محیطی نمی‌خواهد!
بحث‌ها درباره ساخت جاده آرود زمانی بالا می‌گیرد که تناقضات مسئولان درباره آن را مرور کنید. چند روز پیش در کلارآباد جلسه‌ای برای بررسی احداث راه آرود برگزار شد که  منصور کیایی، نماینده تنکابن، رامسر و عباس‌آباد، و مدیرکل منابع طبیعی استان مازندران (نوشهر) نیز در آن حاضر بودند؛ اما هرکدام نظرات متفاوتی دراین خصوص داشتند؛ به همین خاطر می‌توان نتیجه گرفت که بررسی‌ها برای ساخت این جاده هنوز به درستی انجام نشده است. برای نمونه درحالی که نماینده تنکابن می‌گوید برای ساخت جاده گزارش ارزیابی زیست‌محیطی تهیه شده، منصور کیایی می‌گوید: تصور نمی‌کنم اداره کل تشخیص بدهد که برای ساخت جاده‌ای باعرض سه یا چهار متر و طول حدود سه کیلومتر  نیاز به گزارش ارزیابی زیست‌محیطی باشد.این درحالی است که اگر از او بپرسید مطمئن است مسیر بهتری از مسیر فعلی برای ساخت جاده وجود ندارد، می‌گوید: نمی‌توانم قول بدهم این بهترین مسیر است، چون نمی‌توان اظهارنظر صریح کرد. در واقع برای ساخت جاده باید نکات زیادی را رعایت کرد. برای نمونه حتی باید بررسی شود که صدای جاده چه تأثیری بر محیط اطرف می‌گذارد. اما  بازهم به نظر می‌رسد بررسی‌های لازم برای ساخت جاده آرود به‌درستی انجام نشده است.
نیاز به بررسی بیش‌تر
ماجرای ساخت جاده آرود را اگر با مدیران سازمان جنگل‌ها در میان بگذارید، آن‌ها نیز نظرهای متفاوتی دارند. وجیه‌الله موسوی، سرپرست اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران (منطقه نوشهر) در این باره می‌گوید: سازمان جنگل‌ها هنوز با ساخت این جاده موافقت کلی نکرده و در حال بررسی‌های بیش‌تر است. ما تأکید داریم که باید گزینه‌های دیگر نیز بررسی شود تا اگر مسیر بهتری وجود دارد، جاده از آن‌جا کشیده شود.
از گفته‌های موسوی نیز می‌توان به این نتیجه رسید که گزینه‌های مناسب‌تری برای ساخت جاده آرود وجود دارد؛ گزینه‌هایی که راه و شهرسازی ادعا می‌کند هزینه نگهداری و ساخت آن‌ها زیاد است. به همین خاطر زیر بار ساخت آن‌ها نمی‌رود و در جلسه‌ای که دراین خصوص تشکیل شده گفته‌اند گزینه اول و آخرشان همین مسیر است. آن طور که او توضیح می‌دهد، موضوع ساخت جاده آرود سال گذشته نیز مطرح و مجوز‌های اولیه نیز برای آن صادر شده است. به گفته موسوی در گذشته برای این جاده ارزیابی زیست‌محیطی نیز تهیه شده و از دستگاه‌های مسئول نیز استعلام گرفته شده است. اما سرپرست اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران منطقه نوشهر تأکید می‌کند: با این وجود هنوز برای ما  جای سوال است که آیا گزینه بهتری برای مسیر وجود دارد یا نه.
این درحالی است که موسوی از این می‌گوید که پروانه قطع درختان برای بخشی از مسیر نیز در گذشته صادر شده؛  اما هنوز مجوز لازم برای تمام مسیر داده نشده است. به گفته او موافقت‌های لازم برای ساخت جاده از بیش‌تر دستگاه‌ها گرفته شده و حتی محیط زیست نیز گزارش ارزیابی زیست‌محیطی‌اش را انجام داده؛ اما سازمان جنگل‌ها ترجیح می‌دهد بررسی‌های بیش‌تری انجام شود. با توجه به اظهارنظر مسئولان و کارشناسان می‌توان به این نتیجه رسید که برای چنین طرحی که به گفته مسئولان کوچک است نیز هنوز اطلاعات لازم به دست نیامده یا مسئولان دوست ندارند درباره آن‌ها اطلاع‌رسانی کنند، زیرا تخمین تعداد درختانی که قرار است در چنین پروژه‌هایی قطع شود از حداقل‌هایی است که مسئولان باید نسبت به آن آگاه باشند. درختانی که بیش‌ترشان را بلوط‌های کوهی تشکیل می‌دهد و عمرشان تا 200سال نیز تخمین زده می‌شود.
به همین دلیل باید از مسئولان خواست به بهانه توسعه مسیر غارت دارایی‌های عمومی این مرز و بوم را بر عده‌ای سودجو هموار نکنند. هیچ‌کس با توسعه پایدار مخالف نیست؛ اما تجربه ثابت می‌کند که اجرای طرح‌ها بدون مطالعه فقط آب را گل‌آلود می‌کند تا عده‌ای راحت‌تر بتوانند نقشه‌های شومشان را اجرایی کرده و با کاشتن ویلا در دل جنگل سود سرشاری به جیب بزنند.
مهدي آييني

رقص شب‌پره‌ها بر مزار جنگل

آفت شمشاد‌های شمال را می‌بلعد؛ اما هنوز راهکار ویژه‌ای برای کنترل این آفت ارائه نشده است

ارتش شب‌پره‌ها حریف ندارد و آن‌ها هر روز مساحت بیش‌تری از جنگل‌های شمال را تصرف می‌کنند. براساس آخرین خبرها حدود 1900 هکتار از جنگل‌های شمشاد اکنون به این آفت آلوده شده و کارشناسان هشدار می‌دهند اگر برای مقابله با این آفت برنامه‌ای علمی و مناسب اجرا نشود، خسارت سنگینی به منابع طبیعی کشور تحمیل خواهد شد. این درحالی است که از سازمان جنگل‌ها اخبار متناقضی درباره شیوه برخورد با این آفت به گوش می‌رسد؛ اخباری که دوستداران و کارشناسان منابع طبیعی را نگران کرده است.

جنگل کم زخم ندارد؛ یک روز بهره‌برداری بیش از حد کمرش را می‌شکند و روز دیگر طغیان آفات و بی‌توجهی مسئولان گریبانش را می‌گیرد. کارشناسان معتقدند این مسائل حل نشده باقی می‌ماند، چراکه راهکار مناسبی برای کنترل آن‌ها انتخاب نمی‌شود. در تازه‌‌ترین اتفاق نیز آفت شب‌پره شمشادهای شمال مدتی است برای قتل عام جنگل طغیان کرده و این اتفاق هر روز ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد، چون اظهارات ضد و نقیض برخی مسئولان به آن دامن می‌زند. به این شکل که یک روز بحث سم‌پاشی جنگل مطرح می‌شود و روز دیگر از محلول‌پاشی نام برده می‌شود.
منصوره میر ابوالفتحی، عضو کارگروه حفاظت سازمان جنگل‌ها، درباره آخرین خبرها از طغیان آفت شب‌پره شمشادهای شمال ​ می‌گوید: این آفت به مناطق دیگر نیز منتقل شده و قرار است با استفاده از تله نوری و محلول‌پاشی با آن مقابله شود. او درباره اخبار ضد و نقیضی که درباره نحوه مقابله با آفت شب پره شمشاد‌های شمال منتشر شده و این‌که چرا برخی درباره تصمیم برای سم‌پاشی اظهارنظر کرده‌اند، می‌گوید: کمیته تخصصی دفتر حفاظت و حمایت سازمان جنگل‌ها از صاحب‌نظران بی‌غرض تشیکل شده و تمام نظراتی که در آن مطرح می‌شود، به‌طور کامل از سوی نمایندگان شورای جنگل، سازمان حفظ نباتات و کمیته جنگل بررسی می‌شود. عضو کارگروه حفاظت سازمان جنگل‌ها تصریح می‌کند: تناقض‌های مطرح شده به درد شبکه‌های اجتماعی می‌خورد، چراکه افرادی که چنین ادعاهایی را مطرح می‌کنند، یک بار نیز پایشان به جنگل نرسیده است. ابوالفتحی درباره شیوع شایعات و شکل‌گیری تناقضات تصریح می‌کند: این ماجرا به دلیل اظهارنظر دانشگاهیانی است که فقط تئوری و تز دارند، ولی دقیقاً با داستان‌های جنگل آشنا نیستند. به نظر می‌رسد شایع شدن چنین مسائلی فقط رسیدگی به امور جنگل را به حاشیه می‌برد؛ به همین خاطر باید هشدار داد چنانچه کارشناسان قصد انتقاد یا ارائه راهکار دارند، باید آن را به نحوی مطرح کنند تا به مشکل تازه‌ای برای جنگل‌های کشور بدل نشود.
سم‌پاشی، کاری نشدنی
سم‌پاشی جنگل برای مبارزه با آفت ماجرایی بود که عده‌ای از استادان دانشگاه را وادار به واکنش کرد. به همین خاطر آن‌ها نامه‌ای در این خصوص منتشر کرده و نسبت به عواقب این رویکرد هشدار دادند. دکتر مهرداد مدنی، فوق دکترای تشیخص آفات و بیماری از طریق روش‌های جدید، درباره این‌که سم‌پاشی چقدر می‌تواند برای مهار آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال موثر باشد، ​می‌گوید: به خاطر محیط اکولوژیک و بیولوژیک جنگل و مساحت خاص آن نمی‌توان سم‌پاشی را راه‌حل دانست. افزون بر این استفاده از مواد شیمیایی مقرون به‌صرفه و قابل اجرا نیست.
کارشناسان معتقدند سم‌پاشی در جنگل کاری نشدنی است و از همه جوانب رد شده است، چراکه برای ریشه‌کنی آفات در مناطق کوچک نیز آتش زدن ایمن‌تر و موثر‌تر از سم‌پاشی است. این درحالی است که به گفته او استفاده از موادی که اساس و بنیادشان شیمیایی نیست؛ مثل مواد معدنی، آلی یا گیاهی نیز دردسرهای خاص خود را دارد. به همین خاطر دکتر مدنی توصیه می‌کند برای حل این مشکل باید مانند سایر کشورها از راه‌های مناسبی اقدام کرد که پتانسیل آن در کشور وجود دارد. آن طور که او توضیح می‌دهد، برای مهار این آفت ابتدا باید نوع شب‌پره را شناسایی کرد، چراکه شب‌پره‌ها گروه و انواع زیادی دارند. در واقع به این شکل می‌توان از دشمن طبیعی آن‌ها نیز به عنوان راهکار استفاده کرد.
قدم به قدم برای مبارزه 
برای مبارزه با آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال باید برنامه‌ریزی مناسبی داشت تا بتوان از بهترین راهکار بهره گرفت. برای کنترل این آفت باید ابتدا قسمت‌های آلوده و بحرانی جنگل مشخص شود. دکتر مدنی یادآور می‌شود: پس از این مرحله باید درباره این مسأله تصمیم‌گیری کرد که آیا قرار است ریشه‌کنی اتفاق بیفتد یا آفت را کنترل کنیم.
او معتقد است به شکل دقیق باید مختصات منطقه آلوده شناسایی و عمق و حدود آن با جی پی اس تعیین شود.
کارشناسان می‌گویند به این شکل می‌توان از ورود و خروج افراد به این منطقه جلوگیری کرد و مانع گسترش آفت در سایر مناطق شد. این درحالی است که مسئولان سازمان جنگل‌ها می‌گویند برای کنترل آفت تصمیم به محلول‌پاشی گرفته‌اند. مدنی در این باره می‌گوید: باید مشخص شود قرار است از چه نوع محلولی استفاده شود. از این گذشته به چه شکلی می‌خواهند محلول را در مناطق آلوده بپاشند، چراکه هنگام محلول‌پاشی باید شرایط خاص طبیعی حاکم باشد تا بتوان نتیجه گرفت، چراکه وزش باد می‌تواند کارایی این روش را کاهش دهد.
علل طغیان آفت
کارشناسان درباره علل طغیان آفت شب‌پره شمشاد‌های شمال دلایلی را مطرح می‌کنند که براساس آن می‌توان گفت نظارت دقیقی بر ورود بذر و گیاهانی که وارد کشورمان می‌شود صورت نمی‌گیرد.  آن‌ها معتقدند در ایران به قرنطینه بهای زیادی داده نمی‌شود، چراکه باید مبادی ورودی و خروجی کشور تحت کنترل باشد تا میوه و بذر همراه مسافران وارد کشور نشود. مدنی در این باره می‌افزاید: در کشورمان افرادی هستند که از خارج از کشور چمدان چمدان بذر و گیاه می‌آورند که این امر می‌تواند منشأ ورود بیماری‌های جدید به کشور باشد. افزون براین به گفته کارشناسان ایستگاه‌های قرنطینه نیز در کشورمان مجهز به دستگاه‌های پیشرفته شناسایی آفات نیستند. این درحالی است که باید درباره انتقال گونه‌های گیاهی در داخل کشور نیز هشدار داد، چراکه به نظر کارشناسان در داخل نیز تهدید‌هایی وجود دارد. برای نمونه انتقال گونه‌های گیاهی از شمال کشور به جنوب یا برعکس خطراتی در پی دارد و باید برای کاهش خطرات از نمونه‌هایی برای جابه‌جایی استفاده کرد که آلوده نباشند.  با توجه به اظهارنظر کارشناسان باید هشدار داد که منابع طبیعی کشورمان در شرایطی قرار دارد که تاب آزمون و خطا را ندارد و با توجه به شرایط بحرانی آن نباید جنگل را به محلی برای دعواهای سیاسی بدل کرد. به همین دلیل باید راهکاری برای مقابله با تهدیدها انتخاب شود که کارایی لازم را داشته باشد. در واقع اکنون زمان کسب تجربه‌های تازه نیست؛ تجربه‌هایی که شاید به قیمت از دست دادن منابع طبیعی کشور تمام شود.
مهدي آييني

بی‌اعتباری، میخ آخر بر تابوت جنگل‌

برداشت از جنگل بدون وقفه دنبال می‌شود، آتش‌سوزی هکتار هکتار جنگل‌ها را با تلی از خاکستر تاخت می‌زند، مراتع می‌میرند تا به کانون ریزگردها بدل شوند، چراکه حفظ منابع طبیعی تاکنون از مقام حرف فراتر نرفته و با دستان خالی نمی‌توان در برابر غول‌هایی که علیه محیط‌زیست قد علم کرده‌اند، ایستاد.

گواه این ادعا نیز درد دل رئیس سازمان جنگل‌ها بود که دیروز در نشست خبری خیلی‌ها را به فکر فرو برد، آنجا که گفت با وجود گذشت شش ماه از سال سازمان تحت مدیریتش هنوز بودجه‌ای از دولت دریافت نکرده است.

این بی‌توجهی وقتی بیشتر به چشم می‌آید که آتش‌سوزی، طغیان آفات و بهره‌برداری بیش از حد از جنگل‌ها فقط تعدادی از مشکلاتی به‌شمار می‌رود که به خاطر نبود اعتبار تاکنون بدرستی و به‌موقع مدیریت نشده است.

دست و پاهای تاول‌زده جنگلبانی که با بیل و کلنگ به جنگ آتشی برخاسته که جنگل‌ها را به کام مرگ می‌برد شهادت می‌دهد، زندگی غرق در شن اهالی سیستان و بلوچستان شهادت می‌دهد، هوای آلوده و مرگبار خوزستان شهادت می‌دهد که هنوز آن‌طور که باید پرداختن به مسائل محیط‌ زیستی و حفظ منابع طبیعی این سرزمین جدی گرفته نشده و هر وقت حرف از محیط‌زیست یا حفظ منابع طبیعی به میان می‌آید ادعاها به سیاست آلوده است. چراکه در مقام عمل تاکنون اتفاقی برای حفظ دارایی‌های این سرزمین رخ نداده است.

این زخم کهنه دیروز در نشست خبری خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها دهان باز کرد وقتی از او پرسیده شد که چرا سازمان جنگل‌ها تاکنون نتوانسته بهره‌برداری از جنگل‌ها را متوقف کند.

او در پاسخ به این سوال اظهار کرد سازمان تحت مدیریتش تمامی برنامه‌های لازم را برای این کار تدارک‌دیده، اما رسیدن به این هدف به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد.

منظور جلالی اعتبار لازم برای اجرای طرحی است که براساس آن بهره‌برداری از جنگل‌ها کاهش پیدا کرده یا به صفر می‌رسد، آن‌طور که او گفت برای مدیریت یک میلیون و 200‌ هزار هکتار از جنگل‌های کشور به حدود 300 میلیارد تومان اعتبار نیاز است.

بغرنج بودن ماجرا زمانی بیشتر به چشم می‌آید که ادامه سخنان رئیس سازمان جنگل‌ها را بخوانید چراکه به گفته او اعتبار لازم برای اطفای حریق جنگل‌ها در اختیار آنها قرار نمی‌گیرد و افزون بر این با گذشت شش ماه از سال 95 این سازمان هنوز بودجه‌ای دریافت نکرده است.

رونمایی از پروژه‌های بیابان‌زدایی به مناسبت هفته دولت

البته دیروز درباره افتتاح و اختصاص اعتبار نیز سخن به میان آمد و رئیس سازمان جنگل‌ها گفت به مناسبت هفته دولت قرار است امسال 295 پروژه با اعتباری بالغ بر 500 میلیارد ریال افتتاح شود؛ پروژه‌هایی که به بیابان‌زدایی و آبخیزداری گیاهان دارویی مربوط می‌شود. اما کارشناسان معتقدند دولت آن‌طور که باید به مسائل زیست‌محیطی و حفظ منابع طبیعی در مقام عمل توجه نشان نمی‌دهد. برخی کارشناسان به ریزگردهایی اشاره می‌کنند که منشأ داخلی دارند و با اعتباری مناسب می‌توان آنها را مدیریت کرد؛ زیرا قرار بود سال پیش 113.7 میلیارد تومان برای مقابله با گرد و‌ غبار در اختیار سازمان جنگل‌ها قرار بگیرد، اما از این مقدار فقط 15.1 درصد اختصاص یافته و هنوز از اعتبار سال 95 در این خصوص نیز خبری نیست.بنابراین باید تاکید کرد تا زمانی که مشکلات زیست محیطی جدی گرفته نشود و برای مدیریت و مقابله با آنها اعتبار مناسبی در اختیار ارگان‌ها قرار نگیرد، نمی‌توان امیدوار بود که از حجم مشکلات زیست‌محیطی کشور کاسته شود.

جنگل در قرق شب‌پره‌ها

مدتی است که آفت شب‌پره، شمشاد‌های شمال را تهدید می‌کند و خسارت جبران‌ناپذیری را به منابع طبیعی کشور تحمیل کرده، دیروز رئیس سازمان جنگل‌ها در این‌باره گفت: 1870 هکتار از جنگل‌های شمال به این آفت آلوده شده است.

به گفته او، کارشناسان سازمان جنگل‌ها در حال بررسی این معضل هستند تا منشأ آن را مشخص کنند، چراکه این آفت منشأ خارجی دارد. کارشناسان بر این نظر هستند که آفت شب‌پره تهدیدی جدی برای جنگل‌های شمال کشور است، زیرا خیلی سریع گسترش پیدا می‌کند.

این درحالی است که در چند روز اخیر شایع شده بود که سازمان جنگل‌ها قصد سم‌پاشی جنگل‌ها را دارد، اما جلالی با تکذیب این ادعا تاکید کرد: سازمان جنگل‌ها از طریق محلول‌پاشی با این آفت مقابله می‌کند، به همین خاطر در گام نخست حدود 50 هکتار از جنگل‌های آلوده محلول‌پاشی شده است.

به گفته او، این محلول از نظر زیست‌محیطی مشکلی ایجاد نمی‌کند و برای سازمان جنگل‌ها روش‌های غیرشیمیایی در اولویت است.

مهدي آييني

تن جنگل ازاين آمار مي لرزد

طمع انسان گُر می‌گیرد و به جان جنگل می‌افتد تا زمین کشاورزی‌اش بیشتر شود، جایی برای ساخت ویلا پیدا کند، معدن و جاده ایجاد کند یا کورکورانه از جنگل انتقام بگیرد؛ اینها بخشی از دلایل آتش‌سوزی‌های عمدی کشور است که کارشناسان آن را حدود 30 درصد برآورد می‌کنند.
اما همین مقدار نیز برای پیکر نیمه‌جان جنگل، حکم تیر خلاص را دارد؛ چرا که اندک منابع طبیعی باقیمانده کشور اگر از جنگ تغییرات اقلیم (مانند گرم شدن زمین) در امان بماند، ندانم کاری انسان‌ها زمینگیرش می‌کند.

تن جنگل از این آمار می‌لرزد؛ حدود 95 درصد آتش‌سوزی‌های جنگل عامل انسانی دارد و حدود 30 درصد نیز عمدی است.

این واقعیت تلخی است که دیروز در نشست خبری علی تیموری، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست به آن پرداخته شد و از این سخن به میان آمد که قانون برای آنها که جنگل را می‌سوزانند، مجازات در نظر گرفته است.

روز گذشته تیموری از این گفت که بر اساس ماده 675 قانون مجازات اسلامی، کسانی که مرتکب آتش‌ سوزی عمدی جنگل‌ها شوند به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهند شد.

افزون بر این، اگر این افراد حین شروع به ارتکاب جرم دستگیر شوند نیز قانون برایشان شش ماه تا دو سال حبس در نظر گرفته است.

سوته‌دلی به نام زاگرس

آتش‌ سوزی‌ های عمدی در مناطق مختلف کشور آمار متفاوتی دارد؛ چراکه به گفته تیموری استان‌های زاگرس نشین بیشتر با پدیده آتش‌سوزی عمدی مواجه هستند. این در حالی است که آتش‌سوزی در جنگل‌های شمالی بیشتر به عوامل طبیعی، یا انسانی غیرعمد مرتبط است.

برخی جامعه‌شناسان نیز در تحلیل این اتفاق از این می‌گویند که در چنین مناطقی افراد فرصت شغلی کمی در اختیار دارند، شاید به همین دلیل با تخریب جنگل سعی در ایجاد درآمد برای خود دارند. برای نمونه آنها با تخریب جنگل، زمین کشاورزی بیشتری فراهم می‌کنند یا با آتش زدن درختان و فروش زغال سعی در درآمدزایی دارند. فریبرز غیبی، رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان جنگل‌ها نیز  آمار 30 درصدی آتش‌سوزی‌های عمدی را تائید می‌کند.

آن طور که او توضیح می‌دهد، در این بین زیاده‌خواهی انسان‌ها بیشترین آسیب را به منابع طبیعی می‌زند؛ چراکه برخی با آتش زدن جنگل به دنبال افزایش زمین‌های کشاورزی، تغییر کاربری یا انتقام گرفتن هستند.

غیبی یادآور می‌شود: هستند افرادی که به دلیل اختلاف با دیگران یا به خاطر این که دولت مانع فعالیت خلاف قانون آنها شده، دست به آتش زدن منابع طبیعی می‌زنند.

این درحالی است که برخی پا را از این فراتر نهاده و برای ایجاد معدن و کسب سود بیشتر، مقدمات نابودی جنگل را با آتش‌سوزی یا تخریب درختان فراهم می‌کنند.

مشارکت برای حفظ جنگل

عامل انسانی دلیل حدود 95 درصد آتش‌ سوزی‌ های جنگل است؛ اما در این بین کارشناسان حدود 30 درصد آتش‌سوزی‌ها را عمدی می‌دانند. به نظر برخی از آنها برای کاهش آتش‌سوزی‌های عمدی جنگل باید جوامع محلی را در برنامه‌های بهره‌برداری و حفاظتی سهیم کرد تا به این شکل هرکدام از آنها مانند جنگلبان عمل کرده و مانع تخریب منابع طبیعی از سوی فرصت‌طلبان شوند.

قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور نیز بر این باور است که برای حفظ جنگل باید چنین رویکردی را در پیش گرفت.

او   تاکید می‌کند: مدیران ارشد سازمان جنگل‌ها نیز اعتقاد دارند برای حفظ بهتر منابع طبیعی باید مردم را در حفاظت و بهره‌برداری از آن سهیم کرد؛ به همین خاطر برنامه‌های مناسبی در این زمینه طراحی شده است.

آن طور که او می‌گوید ماموران یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها نیز بجد با متخلفانی که سبب تخریب منابع طبیعی کشور می‌شوند، برخورد خواهند کرد؛ زیرا قانون با توجه به میزان خسارتی که این افراد به منابع طبیعی کشور وارد می‌کنند برای آنها جریمه ریالی و حبس درنظر‌گرفته است.

با توجه به این که بخش قابل توجهی از منابع طبیعی کشور عمدا طعمه حریق می‌شود، باید از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست و جنگل‌ها خواست با مشارکت دادن واقعی جوامع محلی در حفاظت و بهره‌برداری از جنگل، این میزان را به‌حداقل برسانند؛ زیرا مشارکت جوامع محلی به این شکل نیست که به آنها به چشم نیروی کار نگاه کرد درواقع مشارکت زمانی معنی پیدا می‌کند که مسئولان جوامع محلی را در برنامه‌ریزی‌های کلان نیز ببینند.

مهدی آیینی

جنگل هر ثانيه مي ميرد

AZAD8301در هر ثانيه 350 مترمربع از مراتع و جنگل هاي کشور نابود مي شود و يا در ده سال گذشته به مساحت جنگل هاي کشور افزوده شده؛ اين دو روايت متناقض سال هاست که هنگام ارائه آمار از سوي مسئولان درباره اوضاع و احوال جنگل هاي کشور منتشر مي شود. روايت اول را ديروز خبرگزاري ايسنا از قول مديرکل زيستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محيط زيست منتشر کرد، اما از اين که اين آمار چگونه به دست آمده، چيزي نوشته نشده است.
در مقابل اين ادعا، مديران سازمان جنگل ها نيز بارها در گزارش هاي خود از افزايش سطح جنگل هاي کشور سخن به ميان آورده اند، البته فقط اين دو سازمان نيستند که درباره شرايط مراتع و جنگل هاي کشور آمار متفاوت ارائه مي کنند، زيرا موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور نيز درباره مساحت جنگل هاي کشور آماري ارائه مي کند که با آمار ارائه شده از سوي سازمان جنگل ها، متفاوت است. اين درحالي است که اين موسسه زيرمجموعه سازمان جنگل ها نيز به حساب مي آيد.
ارائه آمارهاي متناقض از سطح جنگل هاي کشور بيانگر اين مهم است که در کشورمان اهميتي به پژوهش و تحقيقات داده نمي شود، زيرا ارائه آمار غيرواقعي با هدف سياه نمايي يا پنهانکاري نتيجه اي جز تخريب محيط زيست کشور ندارد؛ چراکه در نبود آمار قابل استناد نمي توان براي حفظ و مديريت جنگل هاي کشور برنامه ريزي مناسبي داشت.
اين درحالي است که کارشناسان همواره از اين گله داشته و دارند که هر زمان بحث پژوهش و تحقيق به ميان مي آيد، سازمان هايي مانند محيط زيست يا جنگل ها بصراحت اعلام مي کنند که کفگير اعتبارشان به ته ديگ خورده است. اين بي توجهي به پژوهش و اعتبار سبب شده بيماري و آفات خسارت جبران ناپذيري به کشور تحميل کند. براي نمونه مي توان به شيوع بيماري در بين حيات وحش کشور اشاره کرد يا از نابودي 40 هزار هکتار از شمشادهاي شمال کشور نوشت که در سال هاي اخير نابود شده اند.
بنابراين آنچه مشخص است روند رو به رشد تخريب و بي توجهي در حفظ محيط زيست کشور است که در بين آمارهاي متناقض به فراموشي سپرده شده، اما اين مشکل تنها زماني قابل کنترل است که مسئولان براي کارهاي پژوهشي و تحقيقاتي ارزش بيشتري قائل شوند.

مهدي آييني

بالا