آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : آتش سوزی (برگ 2)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : آتش سوزی

اشتراک به خبردهی

جنگل از وعده می سوزد

سال‌هاست که در فصول گرم سال جنگل می‌سوزد و مسؤولان وعده‌هایی می‌دهند که تا آتش سوزی بعد فراموش می شود

«تکرار» ارزش خبر را کم می‌کند، این گزاره شاید در دنیای رسانه کاربرد داشته باشد، اما چیزی از فاجعه نهان در دل خبر کم نمی‌کند. آتش‌سوزی جنگل‌های ایران هم طبق این گزاره است و هم فاجعه‌ای مکرر. چند روزی است که زاگرس می‌سوزد و روسیاهی‌اش تنها بر دولتمردانی می‌ماند که از فاجعه اخبار مکرر عقب افتاده‌اند. آتش اما پیش می‌آید و رخت سیاه عزا بر تن سبزی جنگل‌های ایران می‌پوشاند. مکرر است چون دهه‌هاست که این وقت سال بلای خانمان‌سوز بر جان جنگل‌ها می‌افتد، مکرر است چون همه این سال‌ها حقابه طبیعت را ما آدم‌ها نصف کرده‌ایم و این گزاره تکرار می‌شود، چون همه این سال‌ها دولتمردان فقط با تابلوی محیط زیست عکس یادگاری گرفته‌اند و کاری از پیش نبرده‌اند. به گواه آمار فائو(سازمان خواربار و کشاورزی وابسته به سازمان ملل) ایران سالانه معادل ۶۵۰۰ هکتار از جنگل‌های خود را بر اثر آتش سوزی از دست می‌دهد و این کشور از این نظر در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در رتبه‌  چهارم قرار دارد. بررسی عکس‌های هوایی دوره ۵۰ ساله از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۸۶ که توسط سازمان جنگل‌ها و مراتع تهیه شده هم نشان می‌‌دهد به‌طور متوسط هر سال ۲۸۷۶ هکتار از جنگل‌های شمال ایران تخریب می‌شوند که اگر این روند ادامه یابد تا ۵۰ سال آینده در بسیاری از نقاط شمال ایران آثاری از جنگل باقی نخواهد ماند.

 

سال ۸۹، سال مرگ جنگل‌های ایران

سال ۸۹ سیاه‌ترین سال جنگل‌های ایران است. سالی که پارک ملی گلستان به عنوان ارزشمندترین پارک ملی ایران و گل سرسبد مناطق حفاظت شده در آسیای جنوب غربی ۱۲ روز در آتش سوخت. زیستگاهی ۹۰ هزار هکتاری که یکجا بیش از ۵۰ درصد پستانداران و یک پنجم گونه‌های گیاهی طبیعت ایران را در خود جای داده بود. در این ۱۲ روز بیش ۴۰هزار هکتار از این زیستگاه سیاهِ آتش شد. مساحتی که دست‌کم هشت برابر مدت مشابهش در سال ۱۳۸۸  و بی‌نظیر در طول یکصدسال اخیر بود! جالب این‌که از همان سال هنوز حسرت همانی است که حالا هم هست. این‌که همچنان یک فروند بالگرد یا هواپیمای ویژه مهار آتش وجود ندارد. سال ۸۹ «سال مرگ جنگل‌های ایران» نام گرفت، از هفته انتهایی آبان تا پایان آذر آن سال ۸۰ آتش‌سوزی در جنگل‌های گلستان اتفاق افتاد و حدود ۷۰ نقطه از عرصه‌های جنگلی شمال ایران در آتش سوخت. آن‌قدر که سرهنگ تقی ایروانی، از مسوولان وقت سازمان حفاظت جنگل‌ها اعلام کرد،«امسال صددرصد بیشتر از پارسال جنگل‌ها در آتش سوختند.»

وعده‌ها همچون آتش، تکرار سرنوشت هرساله جنگل‌هاست. همان سال یگان حفاظت از جنگل‌های ایران اعلام کرد برای مهار آتش‌سوزی‌ در جنگل‌ها طرحی به نام «طرح جامع پیشگیری و اطفای حریق جنگل‌ها» به وزارت کشور ارسال کرده است. اما برای اجرای این طرح لازم است دولت دست‌کم ۸۰۰ میلیارد تومان بودجه به آن اختصاص دهد. همچنین اعلام شد جنگل‌ها و مراتع ایران سال ۸۹ شاهد ۴۰۰۰ فقره آتش سوزی بوده است.

 

سال ۹۰، سال سیاهِ وعده‌ها

این سال هم آتش تکرار خبر در رسانه‌ها بود. اما وضعیت فاجعه‌بار سال پیش حداقل در کاهش آمارهای سال بعد تاثیری مثبت روی سخنرانی‌ مسؤولان گذاشت. چرا که آنقدر سال گذشته وضعیت سیاه بود که هر اعلامی از آمار با پیشوند «کاهش» در حرف‌های آنها عنوان می‌شد؛ اما در این سال هم آتش‌سوزی جنگل کم نبود. آتش‌سوزی در جنگل‌های بلوط خوزستان به ۴۵ هکتار از این جنگل‌ها خسارت وارد کرد.  ده‌ها هکتار از جنگل‌های مریوان در آتش سوخت که تعداد آنها به بیش از صد فقره آتش‌سوزی رسیده‌است. نزدیک به ۴۰ هکتار از جنگل‌های بلوط زاگرس در آتش‌سوزی از بین رفتند و ۲۰ هکتار از جنگل‌های شهرستان دالاهو را خاکستر کرد. آتش‌سوزی بیش از ۲۰ هکتار از جنگل‌های یاسوج را تخریب کرد و بیش از ۲۰ هکتار از جنگل‌های شرق شهرستان پاسارگاد را به کام خود کشید و بیش از صد هکتار جنگل‌های هم مرز با ترکمنستان به علت آتش سوزی به خاکستر تبدیل شد. اینها تنها قسمتی از سیاهه آتش‌سوزی‌های سال ۹۰ است. جالب اما نقل قولی است در این سال از رئیس وقت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور. علی سلاجقه در آن سال در مورد تجهیزات پیشگیری از آتش‌سوزی گفته‌است: «با توجه به آتش سوزی‌های اخیر با کمک دولت، مدیریت سامانه‌های پایدار و هشدار در دستور کار قرارگرفته‌است. هواپیماهای حمل ۳۲ تن آب، به کارگیری دستگاه‌های هشدار، استفاده از ماده ضد حریق به صورت اسپری که در حال گرفتن تاییدیه سازمان محیط زیست است، از دستاوردهای دیگر برای پیشگیری، اطفای آتش و احیای عرصه‌های منابع طبیعی است.» وعده‌ای با عمر ده ساله که هنوز درختان زاگرس در تحققش می‌سوزند.

 

سال ۹۱، تقاخر به کاهش آتش

آمارهای این سال هم نه به واسطه تجمیع آن در پایگاه خبری سازمان محیط زیست که از رصد گوشه به گوشه اخبار آن سال به دست می‌آید. آماری که همچنان تاثیرات آتش‌سوزی دو سال قبل در آن هویداست؛ چرا که همچنان در میان گفته‌ مسؤولان وقت سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط زیست سال ۹۱ با سال سیاه ۸۹ مقایسه می‌شود و به تفاخر «کاهش آتش سوزی‌ها» می‌انجامد. این بار خبری از پهنه آتش در جنگل‌ها نیست و خبر وقتی خواندنی است که پهنه آتش مهار شده‌است. یکی از آنها حکایت «مهار و کنترل ۱۰ فقره آتش سوزی در پارک ملی دز در سال ۹۱» است. در متن خبر هم اشاره شده که  ۱۰ فقره آتش سوزی با مساحت مجموع ۹۶۲۰ متر مربع در بهار و تابستان ۹۱ رخ‌ داده‌است که با تلاش و فداکاری محیط‌بانان سختکوش کنترل شده‌است. در خبری دیگر به نقل از  حمید سلامتی، مدیرکل وقت منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان آمار هولناکی اعلام می‌شود. او در آن سال به مهر گفته « به طور معمول  در سال‌های گذشته ۲۰۰ هکتار هم آتش‌سوزی در  گلستان اتفاق نمی‌افتاد؛ اما در سال ۹۰ به بعد بیش از ۴۳۰ مورد آتش‌سوزی در همان هکتار داشتیم و حدود ۳۷۰۰ هکتار از عرصه‌های ما طعمه حریق شدند.» این در حالی است که در ادامه او از کاهش ۱۷ درصدی وقوع حریق در سال ۹۱ خبر داده و گفته « در شش ماهه سال ۹۱ نسبت به مدت مشابه در سال ۹۰ از نظر تعداد حوادث حریق ۱۷ درصد و سطح آن نیز ۵۳ درصد کاهش نشان می‌دهد.»

 

سال ۹۲، فرمول ثابت ۱۰ ساله

سال ۹۲ سال آتش سوزی  جنگل‌های لرستان و فارس‌ بود. فارس با داشتن بیش از دو میلیون هکتار جنگل ۱۷درصد جنگل‌های کشور را به خود اختصاص داده‌است و در سال ۹۲ چهار هزار هکتار از این عرصه‌ها در استان فارس طعمه حریق شد. کاظم بردبار، مدیرکل وقت منابع طبیعی فارس گفته بود « طی جلسه‌ای مقرر شد از ۲ درصد اعتبار نفت در استان فارس اعتباری نیز برای اطفای حریق جنگل‌های فارس اختصاص یابد.» «مقرر شد» ، «قرار بود» ، «توجه شود» این ترکیبات هم به سهولت در میان خیل وعده‌های داده‌شده مشاهده می‌شود. حتی نیازی به جست‌وجوی تحقق این وعده نیست؛ چرا که او در ادامه گفت‌وگویش عنوان می‌کند « سال گذشته ۵۰۰ میلیون تومان برای مهار آتش‌سوزی در عرصه‌ها و خرید تجهیزات اختصاص یافت که تا پایان سال ۵۰ درصد این اعتبار تخصیص یافت.» فرمول هشت سال پیش هنوز هم جواب می‌دهد! این‌که بعد از یک آتش‌سوزی تلخ و تنها هنگامی که افکار عمومی مطالبه واکنش دارند سروکله این ترکیبات پیدا می‌شود؛ «اختصاص می‌یابد»، «مقرر می‌شود» و « در نظر گرفته‌خواهدشد». لرستان هم در اخبار آتش آن سال کلیدواژه پرتکراری بود. به گواه آمارها در سال ۹۲ حدود ۱۳۰۰ هکتار از جنگل‌های لرستان دچار حریق شد که این میزان آتش‌سوزی در سال ۹۳ به ۳۶۵ هکتار رسید. جمله‌ای از استاندار وقت لرستان نیز در حافظه شبکه جهانی اینترنت ثبت شده‌است، این که « این استان مقام اول کاهش آتش‌سوزی در سطح جنگل‌ها را بر حسب هکتار در سال ۹۲ کسب کرده است. »

 

سال ۹۳، آتش کلید واژه پرتکرار جنگل

آتش تنها کلیدواژه تکراری این موضوع نیست،‌ کمبود تجهیزات، نبود امکانات،‌نداشتن نفرات و البته نایابی بالگرد اطفای حریق هم از کلیدواژه‌های پرتکرار ده سال گذشته است. به اعتبار آمارهای موجود و آنطور که از زبان عضو کمیسیون وقت کشاورزی در پایگاه خبری خانه ملت عنوان شده در سال ۹۳ حدود ۶۵۷۴ هکتار از اراضی جنگلی ایران طعمه حریق شده است. خداکرم جلالی، رئیس وقت سازمان جنگل‌ها و مراتع هم اعلام کرده  در شش ماهه اول آن سال  ۱۹۰۰ هکتار از جنگل‌های کشور و ۴۶۰۰ هکتار از مراتع کشور در آتش سوخته است. یعنی در مجموع حدود ۷۰۰۰ هکتار از جنگل‌ها و مراتع کشور در اثر آتش‌سوزی از سال ۹۳ تاکنون از بین رفته است. با جست‌وجویی معمولی می‌توان به آمار تفکیک شده‌ای هم دست یافت، به عنوان مثال در طول آن سال ۲۷۵ هکتار از جنگل‌ها و مراتع همدان دچار آتش‌سوزی شده که این میزان ۸۲ فقره آتش‌سوزی در استان را شامل می‌شود. یا این یکی که به نقل از مدیرکل وقت منابع طبیعی لرستان اعلام شده  ۳۰۰ هکتار از اراضی جنگلی لرستان در سال ۹۳ دچار آتش‌سوزی شده است.

سال ۹۴، کاهش تعداد افزایش وسعت

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور پای ثابت آمارهای آتش‌سوزی است. قاسم سبزعلی، رئیس وقت این یگان در سال ۹۴ به روزنامه ایران آماری ارائه کرده است که نشان می‌دهد در سال ۹۴ در بخش جنگل ۷۵۰ مورد آتش‌سوزی داشتیم و در بخش مراتع ۸۰۰ مورد. نکته جالب‌توجه در حرف‌های او در آن سال این است که در سال ۹۴ تعداد آتش‌سوزی‌ها نسبت به گذشته کاهش داشته اما وسعت‌آتش افزایش چشم‌گیری داشته است. نکته عجیب‌و‌تلخ دیگر اعلام دلایل تازه‌ای در وقوع حریق جنگل‌ها در ایران است. آرام‌آرام از حجم اخبار منتشر شده در رسانه‌ها می‌توان متوجه شد بسیاری از این حریق‌ها به باور مسوولان «مشکوک» است. این تشکیک را در میانه حرف‌های مسوولان لرستان و ایلام در زمان اعلام آمار حریق بیشتر می‌توان به چشم دید. این ماجرا وقتی تلخ‌تر می‌شود که بدانیم درصد بالایی از حریق جنگل‌ها در ایران عامل انسانی دارد و بخش قابل‌توجهی از آن هم عمدی است. همین دیروز هم اعلام شد آتشی که حالا به  جان زاگرس افتاده از اختلاف دو کشاورز آغاز شده است.

سال ۹۵،  چرای‌دام و حریق‌جنگل

این سال معصومه ابتکار بر مسند سازمان محیط‌زیست نشسته و دولتی بر سر کار است که خودش را «محیط‌زیستی‌ترین دولت» ایران می‌داند، ترکیبی که حداقل حالا به شوخی زشتی میان دوستداران طبیعت تبدیل شده است. ابتکار از «توجه ویژه دولت روحانی به تخریب جنگل‌ها» گفته است و اعلام کرده در سال ۹۵  «آتش‌سوزی جنگل‌ها در مناطق تحت مدیریت محیط‌زیست» ۶۷ درصد کاهش داشته است. در این سال راهکارهای جالب‌توجهی هم درباره مقابله با آتش‌سوزی دیده می‌شود. یکی از آنها را خداکرم جلالی، عضو  پیشین هیات‌رئیسه کمیسیون کشاورزی مجلس عنوان کرده است. او گفته سالانه بخش عمده‌ای از مراتع و جنگل‌های کشور به علت کمبود تجهیزات طعمه‌حریق می‌شود و دولت توان تامین تجهیزات مناسب برای مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها را ندارد. بخش عمده جنگل‌ها در گفته‌های او یعنی «حریق  ۲۱۲۳ هکتار از جنگل‌های کشور در سال ۹۵». راهکار او هم جالب‌توجه است . خداکرم جلالی گفته «چرای دام راهکار موثر پیشگیری از آتش‌سوزی جنگل‌هاست»

سال ۹۶، خوزستان در آتش

تغییرات آب و هوایی و اقلیمی، بی‌توجهی گردشگران، سوءاستفاده زمین‌خواران دلایل تازه حریق‌های جنگلی در ایران است. دلایلی که سال ۹۶ نسبت به سال پیشین افزایش ۲۰ درصدی داشته است. جنگل‌های زاگرس خوزستان اما صدر فهرست سیاه سال ۹۶ است . آن‌قدر که در سه ماهه ابتدای آن سال ۲۵۰ هکتار از جنگل‌های تحت مدیریت سازمان محیط زیست کشور دچار حریق شدند که ۶۸ درصد این آتش‌سوزی‌ها در خوزستان بوده است. آمار کلی آتش‌سوزی‌های جنگل در ایران هم از زبان علی تیموری، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست عنوان شده است. او گفته  در سال ۹۶ حدود ۳۳۰۰ هکتار آتش‌سوزی داشتیم که فقط در محیط‌های جنگلی نبوده بلکه علفزارها و تالاب‌ها را هم شامل می‌شود.

سال ۹۷، بهار سرخ جنگل

سالی که نکوست از بهارش پیداست مصداق واقعی سال ۹۷ جنگل‌های ایران است؛ چرا که وسعت آتش‌سوزی‌های جنگل‌های شمالی کشور در فروردین ۹۳ در ده سال گذشته‌اش بی‌سابقه بوده است و حدود ۱۵۰ هکتار جنگل تنها در ۱۳ روز نخست سال در آتش سوخت. فارغ از آن  بهار بی مهر و گردشگران بی تعهد، دلیل تازه‌ای برای آتش‌ها پیدا شد؛ خشکسالی شدید. عباس پاپی‌زاده، عضو وقت کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس اعلام کرده « امسال با خشکسالی زیادی مواجه شدیم و بسیاری از پوشش گیاهی به دلیل کم آبی خشک شده و محیط پیرامونی نیز رطوبت خودش را از دست داده است و آمادگی زیادی برای آتش‌سوزی دارد. منابع طبیعی، جنگل‌ها و مراتع کشورمان امسال بیشتر از سال‌های گذشته مستعد حریق و آتش‌سوزی بوده است.» آماری هم از زبان او در رابطه با چهار ماهه نخست آن سال اعلام شده که حکایت از وقوع ۶۰۰ فقره آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور  دارد که  ۲۰۰۰ هکتار از جنگل‌های کشور را سوزانده است.

سال ۹۸، رخت عزا برتن جنگل

آمار آتش‌سوزی‌ جنگل‌های ایران در سال ۹۸ همواره همراه است با یک علامت تعجب تکراری. به این مفهوم که این بار دیگر برای اهالی رسانه هم خبر تکراری  و سریال آتش‌سوزی‌ها عجیب است. عجیب است که هر سال تکرار می‌شود و هر سال کاری صورت نمی‌گیرد و هر سال با هزار وعده رخت عزا بر تن درختان می‌کنند. آمار سال ۹۸ حکایت از وقوع ۱۴۰۰ فقره آتش‌سوزی دارد که طی آن بیش از ۱۵ هزار عرصه منابع طبیعی را خاکستر کرده است؛ هر چند آمار این سال در سایه وسعت اخبار سیاسی سال گذشته به چشم نیامد. چیزی که بدیهی است این‌که دیگر آتش‌سوزی جنگل‌ها در ایران اتفاق نیست. از  رصد اخبار گذشته تا به حال می‌توان به این نکته پی برد. جنگل‌های ایران به طور میانگین سالی ۱۳۰۰ بار می‌سوزند.  بر اساس آخرین آمارها از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ حدود ۱۳‌هزار و ۸۳۲‌ مورد حریق در عرصه‌های طبیعی ایران گزارش شده که موجب از بین رفتن ۱۴۲‌هزار و ۹۴۱‌هکتار از عرصه‌های طبیعی کشور شده است.

 

میثم اسماعیلی

 

جنگل در آسمان می‌سوزد

‌گفت‌وگوی صریح‌ با رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور درباره چرایی تامین نشدن بالگرد برای اطفای حریق جنگل‌های کشور

آتش در زاگرس تنوره می‌کشد، بلوط‌های یکی یکی به کام آتش فرو می‌روند و اندک حیات‌وحش باقیمانده اکوسیستم زاگرس زنده زنده کباب می‌شوند. جنگلبانان و محیط‌بانان نیز با دست خالی و بیل حریف آتش نمی‌شوند. چاره کار اطفای حریق هوایی و استفاده از بالگرد برای جا به جایی تیم اطفای حریق به مناطق صعب‌العبور است، اما جولان آتش در نقاط مختلف زاگرس نشان می‌دهد بالگردها به موقع به داد‌ جنگل‌ نمی‌رسند.‌ سرنخ این ماجرا را که دنبال کنید به تامین نشدن اعتبارات برای اعزام بالگرد‌ها می‌رسید. در ادامه درباره این ناهماهنگی که تنها قربانی‌اش محیط‌زیست کشور است با رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور صحبت می‌کنیم، هرچند مسعود منصور گله‌گذاری در این رابطه را به پس از اطفای حریق جنگل‌ها موکول می‌کند، اما وقتی از نقش وزارت دفاع، وزارت کشور و سازمان برنامه و بودجه می‌گوید کاملا مشخص است که چرا بالگردها دیر به داد جنگل‌های شعله‌ور کشور می‌رسند.

آتش‌سوزی در مناطق مختلفی در زاگرس رخ داده است آن‌قدر که به نظر می‌رسد سازمان جنگل‌ها دست روی‌ دست گذاشته تا زاگرس خاکستر شود.‌

این‌که در برخی نقاط زاگرس حریق وجود دارد حرف درستی است،‌ اما این‌که سازمان جنگل‌ها دست روی دست گذاشته‌ بی‌انصافی است، چون همه همکارانم در همه استان‌ها‌ حتی پیش از وقوع آتش‌سوزی برای کارهای پیشگیری با تمام وجود تلاش کرده و می‌‌کنند‌. اگر تلاش آنها نبود شاید اتفاقات بدتری می‌افتاد.

با این حال نتایج مناسب نیست و ما در اطفای حریق ضعیف عمل می‌کنیم‌.

وقتی در مناطق صعب‌العبور حریق اتفاق می‌افتد و به‌جز اطفای هوایی و تامین بالگرد راه دیگری وجود ندارد. سازمان جنگل‌ها جز تلاش ‌برای تامین بالگرد چه کاری می‌تواند انجام دهد.

چرا به سازمان جنگل‌ها برای اطفای حریق بالگرد نمی‌دهند؟

از پیش توافق شده که در ‌۱۶ پایگاه بالگرد مستقر باشد و وقتی حریق اتفاق می‌افتد با دستور فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها‌ پرواز انجام شود، اما متاسفانه این توافق اکنون دچار مشکل شده است‌.

مشکل کجاست؟

ظاهر از سنوات گذشته برخی مواد توافق عملی نشده است.

 منظورتان تامین نشدن اعتبارات است؟

بله.

این بدهی به وزارت دفاع چقدر است؟

حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان.

اما مگر وظیفه سازمان برنامه و بودجه نیست که اعتبار را تامین کند؟

براساس توافق اگر نیاز به اطفای حریق هوایی باشد‌ هزینه‌ها با تایید وزارت کشور اعلام می‌شود و سازمان برنامه و بودجه اعتبار را به وزارت دفاع می‌دهد.

پس به نظر می‌رسد سازمان برنامه بودجه باید بیشتر به فکر جنگل‌های کشور باشد‌‌.

واقعیت این است که در شرایط کنونی که برای اطفا مشکل داریم پرداختن به این مساله اولویت نیست و باید تلاش کرد آتش خاموش شود. درواقع الان زمان گلایه‌گذاری نیست. ‌

زمان گله‌گذاری نیست، اما باید نقاط ضعف و دلیل نبود تعامل مشخص شود.

‌نقطه ضعف این است که وقتی بالگرد می‌خواهیم ‌خیلی دیر در اختیارمان قرار می‌گیرد‌ از شب گذشته به همه‌کس پیام داده و با خیلی‌ها تماس گرفته ‌و درخواست بالگرد کرده‌ام. ‌در منطقه حفاظت‌شده خاییز اگر امروز (جمعه) تا چند ساعت دیگر بالگرد به منطقه اعزام نشود و هوا تاریک شود نمی‌توانیم آتش را خاموش کنیم، چرا که گسترده‌تر می‌شود. از مسؤولان خواهش می‌کنم بالگرد آبپاش و بالگرد مخصوص برای‌ جا‌به‌جایی نیروها را به منطقه اعزام کنند.

صریح‌تر صحبت ‌‌کنید چه نهادی بالگرد ارسال نمی‌کند؟

ستاد کل باید اجازه پرواز بدهد وزارت دفاع محور این اقدام است، آنها نیز محدودیت‌های دارند مثل گرفتن مجوز‌ و تامین هزینه‌های پرواز.

از وقتی آتش‌سوزی‌های اخیر شروع شده چندبالگرد در اختیار شما قرار گرفته است؟

در لرستان بالگرد در اختیار ما قرار گرفت در کهگیلویه نیز به همین شکل.

در چند روز اخیر نیز بالگردهایی به مناطق آتش‌سوزی اعزام شد که دچار نقص فنی شدند یا سوخت کافی در اختیار نداشتند.

بالگردی که به بوشهر اعزام شد نقص فنی داشت و زمین گیر شد و نیاز به تامین سوخت داشت.

قانون در این مورد چه می‌گوید؟

سازمان جنگل‌ها متقاضی خدمات است، قانون ۱۳۴۶ تکلیف کرده که دستگاه‌های لشکری و کشوری در این حوزه وظیفه دارند.‌ قانون مدیریت بحران نیز نیروهای مسلح را موظف به همکاری کرده است به همین دلیل خواهش می‌کنم کمک کنند تا حریق اطفا شود.

آیا بالگرد به ‌منطقه حفاظت‌شده خاییز رسیده است؟

از پنجشنبه گذشته که حریق شروع شد۱۰۰ نیروی مردمی و بسیج را جمع‌آوری کرده‌ایم و منتظر بالگرد هستیم تا آنها را به مناطق صعب‌العبوری که دچار آتش‌سوزی شده انتقال بدهیم.

‌علت آتش‌سوزی منطقه خاییز مشخص شده است؟

به طور دقیق نه، اما حدس و گمان‌هایی زده می‌شود.

چه حدس‌هایی؟

گمانه‌زنی می‌شود چند کشاوز به دلیل اختلاف زمین یکدیگر را آتش زده‌اند. البته ‌کشاورزانی هستند که پس از برداشت محصول‌ زمین را آتش می‌زنند در حالی که قانون این را جرم دانسته است، برخی موارد نیز گردشگران نکات ایمنی را رعایت نمی‌کنند‌. آنها با آتش روشن کردن یا پرتاب‌‌ ته سیگار روشن به آتش‌سوزی جنگل‌های کشور دامن می‌زنند.

مسعود منصور، رئیس سازمان جنگل‌ها

‌اعتبارات سازمان جنگل‌ها برای اطفای حریق‌ چقدر است؟

اعتباری که در اختیار ماست برای بالگرد نیست، بلکه اعتباری اندکی برای تهیه آب و غذا ‌یا تهیه‌ کفش و لباس ضدحریق برای تیم اطفای حریق است که آن ‌هم کامل تامین نشده است.

این اعتبار چقدر است؟

کل اعتبار ما حدود ۱۱ میلیارد تومان بود که کاهش یافت و به حدود هشت میلیارد تومان رسید. در این بین تجهیزاتی نیز سال ۹۶ خریداری شده است و اکنون بخشی از اعتبارات ما برای اقساط آن تجهیزات کم می‌شود.

 بنابراین دست سازمان جنگل‌ها برای اطفای حریق خالی است؟

از هفته پیش به ادارات کل منابع طبیعی اجازه داده‌ام که از هر محلی که اعتبار دارند می‌توانند برای خدمات اطفای حریق استفاده کنند.

آقای روحانی ادعا می‌کنند محیط‌زیستی‌ترین دولت را دارند، اما چرا هنوز جنگلبانان ما باید با بیل آتش را خاموش ‌کنند یا برای تامین تجهیزات ایمنی اولیه‌شان با مشکل رو‌به‌رو باشیم؟

تا آنجا که مطلعم آقای رئیس‌جمهور نیز در جلسه دولت به وزارت دفاع و سازمان برنامه تاکید کرده‌اند که با سازمان جنگل‌ها همکاری بیشتری داشته باشند. امیدوارم که با پیگیری‌هایی که امروز (شنبه) می‌شود ناهماهنگی‌ها برطرف شود.

در آتش‌سوزی‌های چند روز اخیر چند نفر مجروح شده یا جانباخته‌اند؟

در کرمانشاه یکی از نیروهای تکاور شهید شد.‌‌ در گچساران نیز سه نفر مجروح شدند در منطقه خاییز نیز یکی از محیط‌بانان از ارتفاع سقوط کرد، البته آسیب‌های جزئی سوختگی نیز هست.

 

مهدی ‌آیینی

آتش غفلت در جنگل

حجم بالای بارندگی‌های چند هفته گذشته باعث افزایش رویش علف‌های هرز در جنگل‌های مختلف ایران شده‌است. به‌ویژه جنگل‌های زاگرس که در سال‌های اخیر حالتی تنک پیدا کرده‌اند، بیشتر در معرض رشد تراکم علف‌های هرز قرار گرفته‌اند. همچنین براساس پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی، تابستان امسال از سال گذشته گرم‌تر خواهد بود و همین مساله شرایط مستعد برای وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌ها را فراهم می‌کند.

از سوی دیگر، متولیان جنگل‌ها و مراتع کشور همواره اعلام می‌کنند که بیش از ۹۰درصد آتش‌سوزی‌های جنگل‌های ایران به دست عوامل انسانی روی می‌دهد. به همین دلیل، اگر امسال با دقت بیشتری از جنگل‌هایمان مراقبت نکنیم و همچون سال‌های گذشته از این مساله غافل‌شویم، قطعا در فصل تابستان جنگل‌های ما به آتش‌سوزی‌های وسیعی دچار خواهندشد.

البته آتش‌زدن جنگل‌ها به دست مردم با انگیزه‌های متفاوتی اتفاق می‌افتد. یعنی تعداد زیادی از این آتش‌سوزی‌ها لزوما سودجویانه نیست و برخی به علت فقر و نداشتن اراضی کشاورزی جنگل‌ها را آتش می‌زنند و برخی افراد دیگر با سهل‌انگاری خود موجب به‌آتش‌کشیده‌شدن جنگل‌ها می‌شوند.

همچنین باید توجه داشت که رفع این انگیزه‌ها و پیش‌زمینه‌ها حتما به یک استراتژی بلندمدت نیاز دارد، چراکه بیشتر این آتش‌سوزی‌ها به دست تعداد معدودی از افراد سودجو یا جوامع محلی حاشیه جنگل‌ها رخ می‌دهد. تا زمانی هم که انگیزه این افراد به‌درستی شناسایی و دغدغه‌های منطقی آنها برطرف نشود، بازهم باید منتظر وقوع چنین حوادثی باشیم. البته در این میان، قطعا افرادی هم یافت می‌شوند که فقط برای کسب منافع مادی گوناگون از منابع طبیعی کشور اقدام به آتش‌زدن جنگل‌ها می‌کنند که قطعا باید با این افراد براساس قانون برخورد شود.

علاوه‌براین، گاهی نیز سهل‌انگاری گردشگران باعث بروز آتش‌سوزی در جنگل‌ها می‌شود؛ اتفاقی که به‌خصوص در جنگل‌های شمال رخ می‌دهد و نشان می‌دهد بعضی از مردم از روی ناآگاهی باعث بروز چنین مشکلاتی می‌شوند. این مردم نیز قطعا نیاز به آموزش‌های لازم دارند، ولی ما در همه این زمینه‌ها ضعیف عمل کردیم و حتی تابلوهای هشداردهنده نیز به اندازه کافی در جنگل‌ها نصب نکرده‌ایم.

با این حال، اگر همه این کارها را نیز انجام دهیم، بازهم احتمال وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌هایمان وجود دارد. بنابراین باید خودمان را برای مقابله با آن آماده کنیم. از سوی دیگر، چون سازمان جنگل‌ها تجهیزات کافی را برای اطفای حریق در پهنه‌های جنگلی ندارد، باید با استناد به ماده ۴۷ قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها از ارگان‌های دیگر بخواهد که هنگام وقوع آتش‌سوزی، امکانات، نیروها و ابزارشان را در اختیار سازمان جنگل‌ها بگذارند. برای این هم که بتوانیم تابستان امسال از وقوع آتش‌سوزی‌های مهیب در جنگل‌هایمان جلوگیری کنیم، تمام نهادهای ذی‌ربط باید از الان به فکر تقویت ظرفیت خود باشند و مصرانه این مساله را پیگیری کنند تا بعدا این بهانه را نیاورند که به علت نبود تجهیزات نمی‌توانند به سازمان جنگل‌ها در اطفای حریق کمک کنند. خود سازمان جنگل‌ها نیز باید از این ظرفیت قانونی استفاده کند و دیگر اعلام ناتوانی در خاموش‌کردن به‌موقع آتش به دلیل نداشتن تجهیزات قابل قبول نیست.

همچنین باید توجه داشت که جنگل‌های زاگرس به دلیل این که پوشش گیاهان علفی متراکم‌تری دارند، برای وقوع آتش‌سوزی مستعدتر هستند. همچنین جنگل‌های غرب کشور مراتع مشجر و حالت تنکی بیشتری دارد و رطوبت آن نیز از جنگل‌های هیرکانی پایین‌تر است. مساحت پهنه‌های جنگلی زاگرس نیز حداقل سه‌برابر جنگل‌های هیرکانی است و به همین دلیل امکانات لازم برای جلوگیری از وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌ها باید با اولویت بیشتری در غرب کشور فراهم شود.

 

دکتر هادی کیادلیری

کابوس حریق

پوشش گیاهی مناسب درعرصه های طبیعی و جنگلی، بیم آتش سوزی های گسترده را افزایش داده است

به امروزمان نگاه نکنید که آسمان ابرناک است و توده های باران زا بر سر شهرهای مان می بارد و بهار، بهارتر از همیشه به سر و روی مان گل نم می پاشد. حال خوش امروزمان زودگذر است، آفتاب در کمین است و گرما نزدیک، آنقدر که هرم داغش از همین حالا دل دوستداران طبیعت را آشوب کرده.

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها دلواپس است، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست هم دغدغه مند. این دو یک چشم شان به طبیعت است که بارش های زمستان و بویژه بهار، حال پوشش های گیاهی و جنگلی را خوب کرده و یک چشم شان به جرقه هایی است که نمی دانند کجا می خورد ولی می دانند به هرجا که اصابت کند ته مانده های عرصه های جنگلی و مرتعی کشور را می بلعد.

جمشید محبت خانی می گوید آتش که به جان پوشش گیاهی می افتد انگار کن که روی علفِ خشک، بنزین ریخته اند و آتش رقص کنان و مهارنشدنی پیش می رود. او فرمانده یگان حفاظت محیط زیست است، مامور محافظت از مناطق حفاظت شده، پارک های ملی،‌ پناهگاه های حیات وحش و آثار طبیعی ملی که هر کدامشان روزگاری چند، آتش از سر گذرانده اند و طعم حریق چشیده اند. او به ما می گوید نگران پوشش گیاهی خوب و آتش هایی است که اغلب نه به عمد که سهوا و از باب بی تفاوتی درمناطق چهارگانه به پا می شود و تهش را که در می آوری علت به قدری مضحک است که باور کردنی نیست.

یک ظرف آلومینیومی غذا، ‌یک لیوان یک بار مصرف، یک قوطی نوشابه و یک بطری شیشه ای دلستر معمولا ته این ماجرای مضحک است که عده ای بی مبالات که به دل طبیعت زده اند و چیزی خورده و چیزی نوشیده اند اینها را رها کرده اند و تیغ آفتاب هم که چاشنی شده، ذره بینی ساخته و دستپختش شده است آتش های کوچک و بزرگ.

فرمانده می گوید معمولا کمتر از۲۰ درصد آتش هایی که در مناطق چهارگانه محیط زیست برپا می شود عامل طبیعی دارد و سال پیش کمتر از۱۰ درصد آتش سوزی ها به خاطر برخورد صاعقه ایجاد شد و بقیه هرچه بود انسان ها در آن دست داشتند؛ چه عمد و چه غیرعمد.

سرهنگ علی عباس نژاد فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها نیز که نگران پوشش گیاهی خوب امسال  و همین بی مبالاتی ها و رفتارهای انسانی است به ما می گوید بیشتر از همه دلواپس عرصه های جنگلی زاگرس است، این عرصه زخم خورده، ته مانده های زاگرس در واقع.

او می گوید هر سال با پایان اردیبهشت و آغاز خرداد که همزمان است با افزایش دما، عرصه های جنگلیِ جنوب دستخوش حریق های ریز و درشت می شود و پس از آن در پاییز که مصادف است با خشکیدگی پوشش گیاهی در جنگل های شمال، نوبت جنگل های باستانی هیرکانی می رسد.

فرمانده می گوید پارسال که پوشش گیاهی کمتر از امسال بود ۶۰۰ فقره آتش سوزی درجنگل های کشور اتفاق افتاد که ۲۵ مورد از آنها بیشتر از ۲۴ ساعت طول کشید و نیاز به اطفای هوایی داشت. این آتش ها پارسال حسابی آتش سوزاندند و به روایت آماری که عباس نژاد به ما می دهد ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰هکتار از جنگل های کشور را طعمه حریق کردند که زاگرس، این پهنه جنگلی غارت شده، سهمش از بقیه نقاط بیشتر بود.

او هنوزهم بیش از بقیه نگران زاگرس است، بعد هم دلواپس ارسباران و جنگل های شمال، درست مثل جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست که در دفتر خاطرات ذهنش اش نوشته است پارسال عرصه های طبیعی و بکر تهران، فارس و آذربایجان شرقی بیش از بقیه نقاط سوخت و امسال هم بعید نیست ماجرا دوباره تکرار شود.

آتشِ  باد سوار

ازکدام کابوس زاگرس بگوییم که دلش نگیرد؟ از چرای بی رویه دام،‌ دست درازی ها و تغییر کاربری ها، خشکسالی های دیرینه و ریزگردها یا پروژه های عمرانی غیرمسوولانه؟ از هر کدام اینها که بگوییم زور حریق از بقیه بیشتر است و آتشِ باد سوار که در فصل گرم زبانه می کشد داستانش از همه مفصل تر.

آتش باد سوار در زاگرس لرستان زیاد تجربه شده، در استانی که به لحاظ برخورداری از جنگل رتبه دوم کشور و مقام نخست میان استان های زاگرسی را دارد.

به روایت شیرزاد نجفی، مدیرکل منابع طبیعی لرستان ۴۳ درصد وسعت لرستان را جنگل ها و ۳۲ درصد آن را مراتع پوشانده اند که اگر به هکتار محاسبه شوند، می شود یک میلیون و ۲۱۷ هزارهکتار جنگل و ۸۸۴ هزار هکتار مرتع.

با این حال به گفته نجفی، حال عرصه های جنگلی لرستان خراب است و وضعیت مناطق چگنی، کوهدشت، پلدختر و خرم آباد به لحاظ تخریب جنگل ها و آتش سوزی ها بحرانی است؛‌ به تعبیر دقیقِ نجفی” خیلی بحرانی”.

در گوشه دیگری از زاگرس در استان زیبای کهگیلویه و بویر احمد، جایی که مناطق شکار ممنوع پادنا، خرم ناز، لار و ماغر و حاتم و کوه تلرش مثل نگین می درخشد وحشت تکرار آتش سوزی سال های گذشته امسال هم وجود دارد که وسعت منطقه و پوشش گیاهی مطلوب بر نگرانی ها دامن زده است.

سال۹۶، مراتع و جنگل های کهگیلویه و بویراحمد ۹۰ بار و به وسعت ۵۳۵ هکتار گرفتار آتش شد، سال ۹۷ آتش کمی فروکش کرد و دفعات آتش سوزی به ۵۰ بار و وسعت ۳۵۵ هکتار کاهش یافت اما سال ۹۸ آتش ها دوباره جان گرفت و داستانِ آتشِ سوار بر باد که انگار خاصیت زاگرس است بار دیگر دراین خطه روایت شد.

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها که می گوید پارسال بیشترین آتش سوزی ها در زاگرس رخ داد به طورمشخص از استان کهگیلویه و بویراحمد می گوید که سال پیش در کنار استان های خوزستان و کردستان بیشترین تعداد حریق را تجربه کرد.

 

فارس؛ عروس آتش

اما نه فقط خوزستان و کردستان وکهگیلویه و بویراحمد که استان زاگرس نشین فارس نیز دلیل خوبی برای نگرانی است. آتش سوزی عرصه های جنگلی و مرتعی در این سه استان هنوز شروع نشده که از فارس خبر می رسد اراضی طبیعی اش از آغاز اردیبهشت تا امروز بارها و بارها پیه آتش به تنشان خورده است.

شهرام منتصری، مدیرکل منابع طبیعی وآبخیزداری استان فارس خبرهای خوبی از این یک ماه اردیبهشتی  ندارد و به ایرنا می گوید از ابتدای این ماه ۹۹ آتش سوزی در منابع طبیعی استان رخ داده که موجب نابودی ۳۰ هکتار از عرصه های طبیعی شده است.

البته این عدد درحالی رسانه ای شده که به روایت ایرنا، پایگاه خبری پلیس فارس تنها در آتش سوزی بیست و چهارم اردیبهشت امسال که در روستای محمدآباد کازرون رخ داد از نابودی۷۶ هکتار از اراضی طبیعی خبر داده است.

فارس پارسال نیز طعمه خوبی برای آتش های جنگلی و مرتعی بود به طوری که رصد خبرها در بازه زمانی۲۱ اردیبهشت ۹۸ تا دوم تیرماه همین سال از نابودی ۱۱۱۱هکتار از اراضی منابع طبیعی حکایت می کند؛ موضوعی که بیم آتش سوزی های گسترده در روزهای گرم پیش رو را تقویت می کند.

 

نخ نما مثل اطفای هوایی

پیش دل فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها که بنشینید نگوییم خون که پُر است. او می گوید فرض کن در سینه کش کوه و در دل جنگل، آتشی به پا شده و نیروی امدادی می خواهد خودش را به نقاط صعب العبور برساند. اصلا فرض می کنیم خودش را به چنگ و دندان به آن بالا رسانده پس تکلیف تجهیزات اطفای حریق چه می شود، مگر می شود آن همه بار و بنه را به پشتش ببندد و خودش را به آتش برساند؟

او خودش می داند که پاسخ این سوال منفی است و با دست خالی نمی شود آتش مناطق جنگلی صعب العبور را خاموش کرد، برای همین دوباره نقبی می زند به زخم کهنه کمبود امکانات اطفای هوایی که از بس او و قبل از او درباره اش گفته اند نخ نما شده است.

بعد از امضای تفاهم نامه میان سازمان جنگل ها و وزارت دفاع برای اعزام بالگرد در آتش سوزی های جنگلی،‌ چند باری این پروازهای امدادی انجام شد اما از پارسال زمزمه های نارضایتی صاحبان بالگرد جدی شد به طوری که گفتند دولت پولی بابت هزینه پروازها نپرداخته و این نارضایتی ها به حدی جدی بود که ختم پروازها دور از انتظار به نظر نمی رسید. با این که از آن روزهای پراعتراض چند ماهی گذشته اما کاسه همان کاسه است و آش همان آش و عباس نژاد به ما می گوید هنوزمشکلات مالی به قوت خود باقی است و با این که مکاتبات زیادی با معاون اول رئیس جمهور انجام شده و او نیز دستور اکید پرداخت به سازمان برنامه و بودجه داده ولی معلوم نیست این سازمان به چه علت دست نگه داشته است.

چشم های زاگرس این روزها نگران است و اشک پشت پلک های ارسباران جست و خیز می کند. این دو بارها و بارها سوخته اند و هوا که گرم می شود کابوس آتش می بینند اما مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی که مامن ارسباران است می گوید این اداره کل هیچ بودجه‌ای برای مهار آتش سوزی‌ جنگل‌ها و مراتع ندارد. پشت بندش نیز رییس سازمان برنامه و بودجه استان توضیح می دهد که برای سال جاری هنوز منتظر ابلاغ دستورالعمل های اجرایی بودجه هستند و هیچ گونه توزیع اعتباری تاکنون صورت نگرفته است.

آتش اما منتظر ابلاغیه و دستورالعمل نمی ماند،‌ هوا رو به گرمی است و تابستان نزدیک و آتش شرربار تر از همیشه در کمین است تا سرزمین های سبز ایران که به گفته عباس نژاد فقط ۸/۷ درصد از وسعت کشور را پوشانده است،‌ بسوزاند و خاکسترش را به باد بدهد.

 

مریم خباز

 

بخت سیاه‌ جنگل

مهدی آیینی

کامیون کامیون جنگل قاچاق می‌شود، ویلا ویلا‌ جنگل شهرک می‌شود، درخت درخت ‌ جنگل‌  بیمار می‌شود و‌ شاخه شاخه جنگل‌ می‌‌سوزد. این حکایت جنگل‌های کشور است از بلوط‌های زاگرس گرفته تا شمشادهای هیرکانی و چندل‌های مانگرو در جنوب کشور‌.

از زاگرس هیچ نمانده است، زاگرس را شاید دیگر نتوان جنگل نامید، چراکه هر روز دارد خالی‌تر از ‌ حیات ‌ می‌شود، اکوسیستمی که حیات وحش از آن خط بخورد به مرگ بسیار نزدیک است. ساکنان ‌ ۱۲ استانی که در دامان زاگرس قرار گرفته‌اند هر روز بیش از  گذشته زوال زاگرس را به چشم می‌ بینند. جاده‌هایی که قلب این اکوسیستم را نشانه می گیرند یا آفات و بیماری که مدت‌هاست برای بلوط‌ها شمشیر از رو بسته‌اند.

حدود دو میلیون هکتار از جنگل‌های بلوط دچار خشکیدگی است و شرایط چهار میلیون هکتار دیگر نیز تعریفی ندارد؛ چراکه بیماری بلوط به بلوط در زاگرس در حال گسترش است.

چرای بی‌رویه دام، کشاورزی و تبدیل بلوط‌های زاگرس به زغال زوال زاگرس این منبع ۴۰درصد آب کشور را سرعت بخشیده‌است. کم نیستند بومیانی که تنها درآمدشان از راه فروش زغال بلوط است یا دامدارانی  که نیمی از‌ خوراک دام‌هایشان تشکیل شده از بذر و  شاخ و برگ درختان بلوط یا کشاورزانی که تیشه به ریشه بلوط‌ها می زنند برای زمین کشاورزی و محصول بیشتر.

‌جنگل‌های هیرکانی نیز محکوم به سرنوشت زاگرس هستند، این روزها بیماریی‌ها و آفاتی که تا چند سال پیش محدود به زاگرس بود در هیرکانی نیز دیده‌می‌شود.‌ بر آورد می‌شود اگر مدیریت جنگل‌های کشور بهبود پیدا نکند، دست کم تا ۳۰ سال دیگر هیرکانی نیز به سرنوشت زاگرس دچار شود،  چراکه تغییر اقلیم نیز بر آتش این تخریب می‌دمد.‌

حدود چهار سال پیش بود که بهره برداری از جنگل‌های شمال ممنوع شد‌ و مدیران سرانجام تصمیم گرفتند به  جنگل‌های شمال کشور دیگر به عنوان بنگاه چوب نگاه نکنند‌. این روزها‌ اما جنگل‌ هنوز از بی برنامگی رنج می‌برد. ساخت و ساز و تخریب جنگل برای کشاورزی و دامداری بیش از گذشته جنگل‌های باستانی شمال کشور را تهدید می‌کند. یاد‌آوری می‌شود که توقف بهره برداری از جنگل به تنهایی نمی‌تواند سبب حفظ جنگل‌های هیرکانی شود و برای‌ نجات این پهنه سبز باید برنامه داشت. برنامه‌ای که حدود ۹ سال است مسؤولان وعده آن را می‌دهند اما تاکنون از مقام حرف فراتر نرفته است.

جنگل‌های مانگرو در جنوب کشورمان نیز شرایط خوبی ندارند، این رویشگاه‌ها درختان حرا و چندل  ‌ این روزها بیش از گذشته تهدید می‌ شود. آلودگی نفتی، ‌تردد لنچ‌ها ‌، قلع و قمع درختان‌‌ برای ساخت اسکله برخی عوامل تخریب جنگل‌های مانگرو است، علاوه بر این کم نیستند ‌بومیانی که شاخ و برگ درختان حرا و چندل را قطع می‌کنند تا علوفه ‌ شتر، گاو و گوسفندشان را تامین کنند.

بنابراین می‌توان گفت جنگل‌های کشور در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور شرایط مناسبی ندارد هرچند برخی مدیران ادعا می‌کنند تخریب جنگل در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد، اما آنها فراموش کرده‌اند که سرانه جنگل برای هر ایرانی کمتر از دو دهم هکتار  و یک چهارم سرانه جهانی است. به همین دلیل‌ باید برای حفظ جنگل‌های کشور برنامه داشت و ‌این سهم اندک را با آزمون و  خطا از نسل‌های آینده دریغ نکرد.

 

مهدی آیینی

تاول تغییر اقلیم برتن جنگل‌

دو روز انتهایی هفته گذشته شاهد سوختن حداقل ۴۱ هکتار از جنگل‌های هیرکانی در استان گیلان بودیم. مسئولان منابع طبیعی منطقه، افزایش شدید دمای هوا و وزش بادهای گرم را به عنوان عامل اصلی این آتش‌سوزی معرفی کرده‌اند. این در حالی است که پیش از این وزش بادهای گرم مدیترانه‌ای در جنگل‌های شمال صرفا در فصل پاییز سابقه داشت و اکنون وزش این بادها و وقوع آتش‌سوزی در میانه فصل زمستان در جنگل‌های هیرکانی را می‌توان به عنوان یکی از نشانه‌های تغییر اقلیم در نظر گرفت.

اصولا تغییرات اقلیمی در سطح جهان باعث جابه‌جایی فصل‌ها شده‌اند که این مساله تغییر الگوی آب و هوایی در اکوسیستم‌های مختلف را به همراه داشته است. بر این اساس، تغییر الگوی وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌های ایران نیز از جمله تاثیرات تغییرات الگوهای آب و هوایی محسوب می‌شود. این نوسانات دانشمندان کشورهای مختلف را بر آن داشته است تا نسبت به تغییر روال عادی زندگی انسان‌ها و حیات ساکن در اکوسیستم‌های حساس هشدار دهند. همان‌طور که آتش‌سوزی‌های غیرمنتظره جنگل‌های هیرکانی نیز روند زندگی مردم مجاور این جنگل‌ها و الگوی حیات طبیعی حیات وحش منطقه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

باید اذعان داشت که ما نمی‌توانیم به طور کامل جلوی بروز نوسانات آب و هوایی را بگیریم، اما می‌توانیم با برداشتن گام‌هایی مهم اثرات ناشی از این نوسانات را در کشور خودمان بخصوص جنگل‌های هیرکانی کمتر کنیم. البته مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع همواره تاکید دارند که عامل شروع بیش از ۹۰ درصد آتش‌سوزی جنگل‌های کشور، انسان‌ها هستند. اگر این آمار صحت داشته باشد، می‌توان با ارائه آموزش و آگاهی‎بخشی در میان جوامع محلی و تشدید تنبیهات و جرایم جنگل‌سوزی تا حد زیادی جلوی وقوع آتش‌سوزی را در جنگل‌های ایران گرفت. چراکه تعداد اندکی از افراد از روی سودجویی گاهی سطح وسیعی از جنگل‌های کشور را به آتش می‌کشند و خسارات جبران‌ناپذیری به بار می‌آورند. این افراد کمتر در اثر فرهنگ‌سازی حاضر به تغییر رفتار خود می‌شوند و با چنین افرادی بیشتر باید با زبان تنبیه سخن گفت. از سوی دیگر، تقویت تجهیزات اطفای حریق و ارائه آموزش‌های بیشتر و افزایش تعداد نیروهای جنگل‌بانی نیز می‌تواند تاثیر بسیاری در کاهش اثرات مخرب آتش‌سوزی در جنگل‌های کشور داشته باشد.

 

دکتر هادی کیادلیری، کارشناس جنگل

آتش به پا خواهد شد

کارشناسان ‌ نسبت به تکرار حریق گسترده جنگل‌های استرالیا در پهنه‌های جنگلی ایران هشدار می‌دهند

بیش از سه ماه است که استرالیا در آتش خشم طبیعت می‌سوزد. خشمی برآمده از گرمایش زمین که در این روزها قدرت خود را با سوزاندن بیش از ۶ میلیون هکتار از جنگل‌های استرالیا و از بین بردن نزدیک نیم میلیارد جانور از ۲۴۴ گونه مختلف در این کشور پهناور به رخ می‌کشد.
اقلیم‌شناسان متفق‌القول بروز آتش‌سوزی وسیع و طولانی‌مدت در پهنه‌های جنگلی استرالیا را به تغییرات اقلیمی نسبت می‌دهد. این ماجرا با شرح و بسط کامل در صفحه ۱۵ روزنامه امروز از سوی گروه دانش بررسی شده است. اما آنچه برای ما مهمتر جلوه می‌کند، این است که تغییرات اقلیمی در دهه‌های گذشته آثار سوء خود را بر طبیعت ایران ما نیز گذاشته و افزایش متوسط دما، ایجاد نوسان در الگوهای بارشی و جابه‌جایی زمان طبیعی فصل‌ها را به دنبال داشته است.
تبعات ناشی از تغییر اقلیم امروزه کارشناسان منابع طبیعی و اقلیم‌شناسان کشورمان را به این نتیجه رسانده است که ما نیز باید نگران بروز آتش‌سوزی‌های گسترده ناشی از این پدیده در سطح محدود جنگل‌هایمان باشیم و لازم است هرچه سریع‌تر توان خود را برای مقابله با آثار مخرب گرمایش جهانی بخصوص احتمال بروز آتش‌سوزی وسیع در پهنه‌های جنگلی ایران بالا ببریم.
استرالیا جزیره‌ای است احاطه‌شده در میان اقیانوس‌های آرام، هند و منجمد جنوبی که در اطراف آن کانون‌های کم‌فشار و پرفشار آب‌وهوایی و جریانات اقیانوسی گوناگونی وجود دارد. در ماه‌های اخیر نیز تغییرات گسترده‌ای در جریانات آب‌وهوایی این اقیانوس‌ها شکل گرفته است که از جمله مهمترین آنها می‌توان به بروز پدیده انسو در جریانات آبی جنوب شرقی اقیانوس آرام اشاره کرد.
این نکته‌ای است که حسین میرموسوی، اقلیم‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه زنجان در گفت‌وگو با ما روی آن دست می‌گذارد و تاکید دارد در چند ماه گدشته تغییر جهت چرخه واکر در اقیانوس آرام سبب بروز خشکسالی‌های شدید و افزایش درجه حرارت در استرالیا شده است.
مقصود از چرخه واکر، یک جریان چرخشی است که به صورت عادی در اقیانوس آرام بین استرالیا و آمریکای جنوبی رخ می‌دهد، اما در بعضی از مواقع جهت این چرخه در اثر بروز پدیده انسو تغییر می‌کند و باعث بروز خشکسالی گسترده در استرالیا و سیلاب شدید در آمریکای جنوبی می‌شود.
میرموسوی معتقد است بروز تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر سبب تشدید اثرات پدیده انسو و در نتیجه افزایش درجه حرارت در استرالیا شده است. گرمایی که وقوع دوره‌های طولانی خشکسالی در استرالیا را در پی داشته و اکنون نیز باعث ایجاد حریقی وسیع و طولانی مدت در پهنه‌های جنگلی این کشور شده است.

تغییر الگوی آتش‌سوزی جنگل‌ها
سطح وسیع وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌های استرالیا و همچنین طولانی بودن مدت آن، حاکی از آن است که جنگل‌سوزی‌های اخیر این کشور، رخدادی عادی نیست و به صورت کلی وقایعی از این دست نشان می‌دهد که الگوی آتش‌سوزی‌های طبیعی جنگل‌ها در سطح کره زمین تغییر کرده است. اتفاقی که سنگین‌تر شدن بار خسارت‌های ناشی از آتش‌سوزی جنگل‌ها را در پی دارد و باعث می‌شود دیگر بروز آتش‌سوزی در جنگل‌ها براساس تئوری‌های بوم‌شناسی قابل پیش‌بینی نباشند.
البته درباره آتش‌سوزی جنگل‌های استرالیا باید به این نکته نیز توجه داشت که بخش زیادی از گونه‌های گیاهی موجود در پهنه‌های جنگلی این کشور از نوع اکالیپتوس هستن. این گونه گیاهی قابلیت اشتعالزایی بسیار بالایی دارد و حضور آن در پهنه‌های جنگلی، آسیب‌پذیری این پهنه را در برابر آتش‌سوزی به شدت بالا می‌برد. اما بیشتر گونه‌های گیاهی موجود در جنگل‌های ایران قابلیت اشتعال‌پذیری بالایی ندارند و همین مساله سبب می‌شود پهنه‌های جنگلی ما تاب و تحمل بیشتری در برابر تبعات گرمایش جهانی داشته باشند.
با این وجود، هادی کیادلیری، رییس انجمن جنگلبانی ایران معتقد است در این شرایط نیز باید نگران بروز آتش‌سوزی‌های ناشی از گرمایش زمین در کشورمان باشیم، زیرا الگوی وقوع حریق در جنگل‌های ایران نیز در سال‌های اخیر تغییر کرده است. او در این باره جنگل‌های هیرکانی شمال کشور را مثال می‌زند و به ما می‌گوید: تا چند سال پیش هیچ‌گاه در فصل بهار جنگل‌های هیرکانی طعمه حریق طبیعی نمی‌شدند و عمده آتش‌سوزی‌ها در فصل پاییز به دلیل وزش بادهای گرم مدیترانه‌ای رخ می‌داد. اما چند سالی است که می‌بینیم در فصل بهار نیز آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌های شمال اتفاق می‌افتد.

آتش تغییر اقلیم در کمین جنگل‌های ایران
تغییر الگوی بروز آتش‌سوزی در جنگل‌های استرالیا را می‌توان از نشانه‌های تغییرات اقلیمی دانست. پدیده‌ای که علاوه بر ایجاد تغییر در الگوی وقوع حریق در جنگل‌های شمال و غرب ایران، تاثیرات سوء دیگری نیز بر پهنه‌های جنگلی کشورمان داشته است. به طور مثال، براساس صحبت‌های رئیس انجمن جنگلبانی ایران، میانگین دمای هوا در جنگل‌های غرب کشور در یک دهه گذشته به طور متوسط ۳/۱درجه سانتی‌گراد بالا رفته و میزان بارندگی سالیانه در این جنگل‌ها به طور میانگین ۷۰ میلی‌متر کاهش پیدا کرده است.
همچنین به گفته کیادلیری، نظم حاکم بر بارش باران در جنگل‌های هیرکانی در یک دهه گذشته به شدت تغییر کرده و طول مدت فصل خشک در این پهنه‌های جنگلی از یک ماه به سه ماه افزایش یافته است. مسائلی که کاهش توان مقاومت جنگل‌های ایران در برابر آتش‌سوزی را به همراه دارد و به همین دلیل، می‌توان گفت احتمال بروز آتش‌سوزی‌های ناشی از تغییر اقلیم در یک دهه گذشته در جنگل‌هایمان بالا رفته است.
گرمایش زمین همچنین باعث بروز خزان زودرس در جنگل‌های زاگرس و حتی برخی پهنه‌های جنگلی هیرکانی شده است. سرمازدگی درختان جنگل‌های زاگرس حتی در فصل بهار و جابه‌جایی زمان طبیعی فصل‌ها نیز از دیگر آثار سوء گرمایش جهانی بر اندک پهنه‌های جنگلی ایران ارزیابی می‌شود.
باید توجه داشت که تغییرات اقلیمی مساله‌ای جهانی است و همه کشورها از استرالیا گرفته تا ایران تحت تاثیر آن هستند. اما این پدیده از جنبه‌های گوناگون باید برای ما مهتر باشد. زیرا کشور ما در اقلیم خشک و نیمه‌خشک جهان قرار گرفته است و پهنه‌های جنگلی فقط هفت درصد از مساحت آن را تشکیل می‌دهد.
از سویی دیگر، آن‌طور که کیادلیری می‌گوید، طبیعت کشور ما در سال‌های اخیر قربانی توسعه ناپایدار و استفاده بی‌حد و مرز از منابع طبیعی شده است و این مساله به افزایش میزان آسیب‌پذیری اقلیم‌های گوناگون ایران بخصوص جنگل‌هایمان در برابر تبعات تغییر اقلیم دامن زده است. بنابراین از نظر رئیس انجمن جنگلبانی ایران، ما باید بیشتر از بسیاری از کشورهای جهان نگران بروز آثار سوء گرمایش زمین از جمله وقوع آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌هایمان باشد.

زورمان را در برابر آتش زیاد کنیم
نگرانی از احتمال وقوع آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌های ایران شبیه آنچه در سه ماه گذشته در استرالیا رخ می‌دهد، نگرانی بی‌جایی نیست. زیرا اقلیم ایران در تاثیر پذیرفتن از تبعات ناشی از گرمایش جهانی مستثنی نیست و این گرمایش آثار سوء خود را روی جنگل‌های کشورمان نیز خواهد گذاشت.
میرموسوی ضمن بیان این نکته، تاکید دارد براساس همه مدل‌های اقلیمی، متوسط دمای کشور و میانگین دمای بیشینه در سال‌های اخیر به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش پیدا کرده است و پیش‌بینی می‌شود که این روند با شدتی مضاعف در سال‌های آینده ادامه پیدا کند.
حال با توجه به شرایط جغرافیایی ایران، هرچه میانگین درجه حرارت در کشورمان بالاتر برود، پوشش گیاهی جنگل‌ها بخصوص در فصول گرم سال خشک‌تر می‌شود. مساله‌ای که احتمال وقوع آتش‌سوزی‌های طبیعی در جنگل‌های کشور بالا می‌برد و به گسترش سریع حریق‌های عمدی در پهنه‌های جنگلی ایران دامن می‌زند.
بنابراین با توجه به بالا بودن میزان احتمال وقوع آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌های کشورمان، مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور باید از توان حداکثری خود برای جلوگیری از بروز آتش‌سوزی‌های گسترده در پهنه‌های جنگلی ایران استفاده کنند. این در حالی است که در شرایط فعلی امکانات سازمان جنگل‌ها و دیگر دستگاه‌های اجرایی کشور برای مقابله با آتش‌سوزی‌های هر چند کوچک در پهنه‌های جنگلی بسیار ضعیف است.
اما عضو هیات علمی دانشگاه زنجان معتقد است که وقتی کشورمان به لحاظ امکانات مورد نیاز برای مقابله با آتش‌سوزی جنگل‌ها در مضیقه شدید قرار داد و شرایط تحریمی اجازه نمی‌دهد که در آینده‌ای نزدیک تجهیزات لازم برای این کار را تهیه کنیم، مسئولان سازمان جنگل‌ها باید اولویت نخست خود را کاهش احتمال وقوع این آتش‌سوزی‌ها قرار دهند.
برای این منظور، این اقلیم‌شناس پیشنهاد می‌دهد که در ابتدا کانون‌های متداول وقوع آتش‌سوزی‌های طبیعی یا عمدی در جنگل‌ها و نقاط آسیب‌پذیر در این زمینه شناسایی شوند و سپس شرایط و امکانات اولیه برای مقابله با حریق با اولویت ویژه‌ای برای این کانون‌ها فراهم شود.
در این حالت حتی اگر امکان مقابله با بروز آتش‌سوزی در جنگل‌های سراسر کشور وجود نداشته باشد، حداقل توان لازم برای اطفای حریق در دقایق اولیه در مناطقی که بیشتر در معرض این خطر قرار دارند، بالا می‌رود و همین مساله می‌تواند در کاهش احتمال وقوع حریق گسترده در جنگل‌های کشور نقش به‌سزایی داشته باشد.

جنگل‌سوزان همه‌جا هستند
مسئولان سازمان جنگل‌ها در مقاطع مختلف عامل اصلی ۹۰ تا ۹۵ درصد آتش‌سوزی پهنه‌های جنگلی ایران را بی‌احتیاطی، کم‌توجهی و حتی رفتار عمدی برخی مردم بومی عنوان کرده‌اند. شواهد و قراین نیز نشان می‌دهد که عمده آتش‌سوزی‌های جنگل‌های کشور ریشه در عوامل انسانی دارد و موارد بسیاری پیش آمده است که برخی افراد سودجو برای تغییر کاربری جنگل‌ها به مزارع کشاورزی یا ویلاسازی در دل جنگل به صورت عمدی در پهنه‌های جنگلی آتش به پا کرده‌اند. علاوه بر این، سهل‌انگاری‌های بسیاری از سوی گردشگران کم‌توجه نیز باعث ایجاد آتش‌سوزی‌های گسترده در جنگل‌های کشورمان شده است.
این مسائل نشان می‌دهد تا زمانی که فرهنگ‌سازی جامعی در میان مردمان محلی و طبیعت‌گردان درباره تبعات ناشی از بروز آتش‌سوزی در جنگل‌ها صورت نگیرد، هر اقدام دیگری برای بالا بردن توان کشور جهت کاهش احتمال وقوع حریق گسترده در جنگل‌ها بی‌فایده است.
جالب است بدانید در استرالیا نیز با این که همه کارشناسان، تغییرات اقلیمی را به عنوان عامل اصلی بروز آتش‌سوزی در سطح وسیعی از جنگل‌های این کشور معرفی کرده‌اند، اما بازهم رد پای سودجویان در جنگل‌سوزی‌های این کشور نیز دیده می‌شود. هفته گذشته یک روزنامه استرالیایی گزارش داد ۱۸۳ نفر به دلیل به آتش کشیدن جنگل‌ها در شهرهای مختلف این کشور دستگیر شده‌اند. گزارشی که در آن، مدیر دانشگاه علوم رفتاری دانشگاه سوینبرن استرالیا عنوان کرده بود که حدود ۵۰ درصد آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های استرالیا با ایجاد حریق‌های عمدی آغاز شده است.

 

محمدحسین خودکار

آتشباران

نبود تجهیزات اطفای حریق وناهماهنگی ملی این بار بخش وسیعی ازجنگل های ارسباران را خاکستر کرد

نه، این ارسباران دیگر ارسباران بشو نیست. شاید اگر چوب خوارها می افتادند به جان ارسباران و مردم محلی هر از گاهی ناخونکی به درخت هایش می زدند ارسباران این همه حالش بد نمی شد که این روزها بد است. از بریده شدن درخت های جنگلی باور کنید که بدتر هم هست؛ آتش، همین آتشی که موذیانه در بهشت مخفی ایران، در کنج ِ سبز آذربایجان به پا شده و خیلی چیزها را خاکستر کرده و مانده است آه.

ارسباران چند روزی است دارد می سوزد، کسی نمی داند دقیقا چند روز ولی همه مطمئن اند که جنگل دارد می سوزد. فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست می گوید آتش از پنجشنبه شروع شده، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها اما می گوید از یکشنبه پیش آتش به پا شده، این وسط نیز هر که مسوولیتی داشته و تریبونی، یک تاریخ گفته که بین دوشنبه تا پنجشنبه چرخ می خورد. خلاصه ارسباران دارد      می سوزد اما به روایت های مختلف؛‌ روایت واقعی، روایت مدیریتی، روایت ماست مالی و روایت چاپلوسانه حتی.

فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست دیروزحاضر نشد آماری از اراضی جنگلی و مرتعی نابود شده در آتش بدهد چون به ایسنا می گفت که هنوز خسارت ها در دست بررسی است ولی میان کلی اظهارنظر و حرف های رنگ به رنگِ آدم های مختلف از ارگان های گوناگون یک عدد ۳۰۰ هکتار چند بار تکرار شد که موثق ترین اش مربوط است به داور نامدار مدیرکل منابع طبیعی آذربایجان شرقی که می گفت بلوط ها، ممرزها، شیرخشت ها و سیاه تلوها حتی درختان اورس سوزنی برگ و نادر هم در آتش سوختند.

ارسباران این روزها چه قدر شبیه آمازون شده،‌ هر دو دارند می سوزند و هر دو نیز به عمد. درباره آمازون گفته اند آتش اش به عمد به پا شده و گرمی هوا و باد نیز کارگر افتاده و آتش را سرایت داده به دور دست ها، آنقدر که دود این آتش به آسمان سائوپائولو نیز رسیده. درباره ارسباران هم همین را البته گفته اند و باد و هوای گرم را در آتش سوزی دخیل دانسته اند،‌ ولی مهم جرقه اول است که یک انسان آن را به پا کرده. فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها به ما گفت کسی در جنگل داشته غذا می خورده و این جهنم را از روی سهل انگاری به راه انداخته.

تناقض های یک حریق

ارسباران، جنگلی مرموز و به غایت زیباست، چشم اندازهای خیس و پر مه اش آنقدر خوشگل و چشم نواز است که گردشگران اروپایی و آمریکایی که چشم و گوششان از سبزی و جنگل پر است زبان به تمجیدش باز کرده اند و به شگفت آمده اند از این همه سبزی در فلات خشک و کویری ایران. گل سرسبد زیبایی های آذربایجان اصلا همین ارسباران است با درخت های بلوط و کرب و کرکو و سرخدار و بنه و ملچ و اوجا و زغال اخته هایش که صفت ذخیره گاه بیوسفر را برای این جنگل به ارمغان آورده ان، زیستگاهی با اکوسیستم و گونه های گیاهی کمیاب و استثنایی.

نوبت مدح و تعریف و تمجید از ارسباران که می رسد دردانه ای است این جنگل،‌ نگین تنوع زیستی ایران است به عبارتی که با وجود داشتن کمتر از پنج صدم مساحت کشور بیش از ۱۳ درصد پوشش گیاهی، ۲۹ درصد پستانداران، ۴۴ درصد از پرندگان، ۳۲ درصد دوزیستان، ۹ درصد آبزیان و ۲۰ درصد خزندگان سرزمین مان را در خود جای داده.

با این که هنوز وامانده مانده ایم میان آمارهای متناقضی که از مساحت دقیق جنگل های ارسباران از این سازمان تا آن ارگان روایت می شود و نمی دانیم بالاخره مساحت ۱۶۰ هزارهکتاری درست است یا آمار ۱۳۰ هزارهکتاری، اما مجال برای باد به غبغب انداختن مهیاست وقتی همین آمارهای نیم بندِ در دسترس را مرور می کنیم که می گوید منطقه ارسباران به تنهایی معادل۳۴ درصد پوشش گیاهی ارمنستان، ۲۵ درصد از پوشش گیاهی آذربایجان، ۲۵ درصد پوشش گیاهی فرانسه، ۲۵ درصد پوشش گیاهی گرجستان و۱۷ درصد پوشش گیاهی ایتالیا را داراست.

اما ارسباران با این عظمت، درد کم ندارد. زخم کهنه و ناسورش تبدیل شدن درختانش درگذشته ای نه چندان دور به زغال بود و درد سال های اخیرش ثبت جهانی نشدن آن، آن هم نه به این دلیل که ارسباران جنگل قابلی نیست بلکه فقط به علت تعدی های بی حساب آدم ها به حریم اش. در منطقه ارسباران ۷۸ روستا وجود دارد که دست همه مردمانش در جیب این جنگل است. اینها در ارسباران می کارند و رمه می پرورند و دست شان اگر برسد درخت قطع می کنند، در مقیاس بزرگ تر هم دولت ها در این منطقه سد ساخته اند و معدن کاویده اند به حدی که درسال های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ یونسکو پرونده جنگل های ارسباران را به خاطر همین دست اندازی های عیان از فرایند ثبت جهانی شدن کنارزد. حالا یک ارسباران زخمی مانده و یک عنوان “ثبت شده درفهرست میراث طبیعی” با شماره ۲۰۴ که از سال ۹۳ تا امروز تقریبا به هیچ کار این جنگل نیامده است.

بد به حال ارسباران که با این طمطراق ظاهری، درغائله آتش سوزی اخیر حتی روایت مسوولان مختلف از اعزام نیرو و تجهیزات برای اطفای حریق در آن روایت روشنی نبود، بلکه حتی متناقض بود و سرگیجه آور، مثل فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست که ظهر دیروز از خاموش شدن کامل آتش این جنگل خبر داد ولی عصرگاه فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها به ما گفت نه تنها هنوز آتش شعله ور است بلکه برخلاف آنچه گفته می شود بالگرد ارتش تازه به منطقه رسیده و هلال احمر نیز قول بالگرد داده است. این درحالی است که فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال‌غرب ارتش چند ساعتی قبل از اظهارنظرعلی عباس نژاد به ایرنا گفته بود که سه فروند بالگرد هوا نیروز ارتش برای کمک به مهار کامل آتش‌سوزی جنگل های ارسباران به منطقه اعزام شده است.

ضد و نقیض گویی در بحران البته مهارت ماست که این بار پیه آن به تن ارسباران مالید، ضد و نقیضی که نه بار مسوولیتی از دوش کسی برمی دارد و نه تبعات احتمالی کم کاری ها را پاک می کند بلکه فقط حاشیه امنی می شود برای عده ای و مجال خوبی می شود برای آتش که بیشتر و قوی تر در ارسباران تنوره بکشد.

معضل حل نشده تجهیزات

کمبود تجهیزات و امکانات از آن حرف های نخ نمای روزگار است، اصلا حرف کمبود که وسط می آید مخصوصا در مواقع آتش سوزی جنگل، بدن آدم های هوشیار کهیر می زند. آخر چه قدر بشنویم که کمبود هست، چه قدر وعده بشنویم که کمبودها مرتفع می شود و نمی شود، چه قدر هر وقت که آتشی در منابع ملی شعله می کشد بشنویم دستگاه های ذیربط همساز نیستند. این داستان در کشورمان اما چون تمامی ندارد همه اش را از سر تا ته در مورد آتش سوزی ارسباران نیز شنیدیم.

مدیرکل منابع طبیعی آذربایجان شرقی دیروز در جلسه ستاد مدیریت بحران استان می گفت که درخواست امکانات و امداد هوایی داده اند ولی با وجود وعده ها هنوز امدادی نرسیده است،‌ استاندار نیز می گفت مهارکامل آتش‌سوزی نیازمند لکه‌گیری ازطریق پشتیبانی هوایی است ولی علیرغم مکاتبات و پیگیری‌های زیاد با ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت دفاع و هوانیروز ارتش، تاکنون اقدامی نشده است. همچنین مدیرکل منابع طبیعی استان توضیح می داد که سال گذشته از منابع ملی، اعتباری به حوزه اطفای حریق درعرصه های طبیعی تخصیص نیافت و از منابع استانی نیز که مبلغ اندکی لحاظ شد حتی کنترل و گشت درمناطق را هم کفایت نکرد. مدیرکل که این را گفت رئیس سازمان برنامه و بودجه استان نیز اظهار کرد که فرآیند تامین اعتبار در ماده ۱۰ و ۱۲ قانون مدیریت بحران طولانی است و معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری آذربایجان شرقی نیز ابراز تاسف کرد که اقدام قابل توجهی به صورت ملی درباره آتش سوزی ارسباران انجام نشده یعنی که آب از سرچشمه گل آلود است،‌ از تهران.

دراین آشفتگی که کمبود تجهیزات در مرکزش ایستاده و ناهماهنگی ها و جزیره ای و سلیقگی عمل کردن دستگاه ها و ارگان های مختلف به آن دامن می زند، عجیب نبود که علی عباس نژاد فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها به ما بگوید که حتی بیسیم های در اختیارشان درمناطق جنگلی ارسباران آنتن نمی دهد که لااقل امدادگران از حال هم باخبر شوند!

مشکل بیسیم که حل نشده بدیهی است که مشکل امداد هوایی نیز به این آسانی ها حل نمی شود حتی بعد از گذشت سه سال از امضای تفاهم نامه میان سازمان جنگل ها و وزارت دفاع که اصلا نوشته شد برای رفع ناهماهنگی های موجود و رسیدن بموقع هلی کوپتر در زمان وقوع حریق . فرمانده یگان ماجرا را خلاصه می کند و می گوید دولت بابت پروازهایی که دستگاه ها و سازمان های صاحب هلی کوپتر تا به حال انجام داده اند ۳۰ میلیارد تومان به آنها بدهکار است و درنتیجه هیچ نهادی تمایلی به ارسال بالگرد برای اطفای حریق جنگل و مرتع ندارد؛ به همین سادگی.

 

مریم خباز

 

 

تفاهم‌نامه‌ای که سوخت

آتش سوزی جنگل‌های ارسباران وارد روز ششم می‌شود؟

فرمانده یگان حفاظت سازمان‌جنگل‌ها گفت: ارگان‌هایی که بالگرد دراختیار دارند به دلیل تامین نشدن اعتبار  و طلبی که از دولت دارند به تفاهم‌نامه اطفای هوایی حریق عمل‌ نکرده و تمایلی به ارسال بالگرد ‌ ندارند.

علی عباس‌نژاد درباره علت تدام آتش‌سوزی در جنگل‌های ارسباران در گفت‌وگو با گزارشگران سبز افزود: مشکلی که با آن رو به رو هستیم، ‌همکاری نکردن ارگان‌هایی است که باید در بخش اطفای حریق هوایی کمک کنند.

آن طور که او گفته تا ظهر امروز پیگیری ها آنها نتیجه ای نداشته است و چند ساعت پیش فقط یک بالگرد از ارتش به کمک آنها رفته است‌.

این درحالی است که جنگل‌های ارسباران از یکشنبه گذشته دچار آتش سوزی شده است.

تفاهم‌نامه بی اعتبار

فرمانده یگان حفاظت سازمان‌جنگل‌ها عنوان کرد: سال۹۴ ‌سازمان جنگل‌ها، نیروهای مسلح و مدیریت بحران به این تفاهم رسیدندکه ارگان‌های صاحب بالگرد ‌باید‌ دراطفای حریق هوایی شرکت کنند، اما این نهادها تمایلی به ارسال بالگرد ندارند، چون‌دولت اعتبار لازم را به آنها نداده و جمع طلب‌هایشان در۳سال گذشته ‌‌به ۳۰میلیارد ‌رسیده‌است.

عباس نژاد درباره اینکه چرا دولت اعتبار لازم را در نظر نگرفته است، عنوان می‌کند: جالب است که در مکاتبات ‌معاون اول  و آقای نوبخت تاکید می‌کنند که موضوع مهمی است و باید رسیدگی شود، اما ‌معاون اقتصادی برنامه و بودجه ‌ گفته در بودجه سالانه دو ردیف بودجه ای به سازمان جنگل ها اختصاص داده شده که در آن اعتبار لازم برای  اطفای حریق هوایی دیده شده است.

فرمانده یگان حفاظت سازمان‌جنگل‌ها ادامه داد: وقتی این ادعا را بررسی کردم، متوجه شدم‌ به یکی از ردیف‌‌ بودجه اصلا اعتباری تخصیص داده نشده و ردیف دیگر نیز مربوط به اطفای هوایی حریق نیست.‌‌

‌او درباره برآوردهای انجام شده درباره خسارت آتش سوزی نیز بیان کرد: دست کم ‌ ۳۰۰هکتار از جنگل و مراتع سوخته ‌ اما باید پس از آتش سوزی برآورد دقیقی انجام شود.

 

بالگرد پیشکش، بیسیم نیست!

ارسباران از یکشنبه می‌سوزد و نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی، جهاد کشاورزی یگان تکاوری ارتش، مرز بانی و مردم محلی  تلاش‌ می‌کنند تا آتش را مهار کنند، اما با توجه به صعب‌العبور بودن منطقه هنوز موفق نشده‌‌ایم آتش را به طول کامل مهار کنیم.

عباس نژاد از کمبود دیگری پرده بر می‌دارد که از بی توجهی به محیط زیست و منابع طبیعی کشور حکایت دارد. ‌ او درباره وضعیت نیروهایی که برای مهار آتش وارد عمل شده‌اند، گفت: چون بیسیم مناسب در دسترس نیست نمی‌توان از شرایط نیروها در لحظه اطلاع دقیقی بدست آورد باید منتظر ماند آنها از ارتفاعات پایین بیایند تا بتوان شرایط شان را پرسید.‌

سال سیاه جنگل

با آغاز آتش سوزی درمناطق جنگلی و مرتعی کشور، کارشناسان درباره تشدید حریق در روزهای آینده هشدار می دهند

دیروزعصر که ما با فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها حرف می زدیم بادام زارهای دشتی بوشهر هنوز داشت می سوخت، این سوا ازجنگل ها و مراتع خائیز،‌ پادوک،‌ برج بهمنی، راک، نارک، دیل، آوک ، دره دریلا، بی بی جان آباد و جنگل های باشت و خوزستان و فارس و حتی فشم درتهران بود که سوخته بود.

آن بارش های ابتدای بهار، آن همه گیاه که مثل مخمل سبز ایران را پوشانده، پیش بینی شده بود که بستری بشوند برای آتش این روزها؛ گفته بودند هرچه پوشش گیاهی بیشتر، هرچه علوفه افزون تر و هرچه ایران سبزتر، آتش نیز افزون تر، علوفه هایی که خشک می شوند و در روزهای گرم سال می شوند بستر مستعد حریق. حالا هم پیش بینی، روند رو به  تزاید آتش سوزی هاست، علی مقصودی، مدرس آتش نشانی حتی به ما می گوید نگرانِ از این به بعد است، تقریبا نگران۷۰ روز آینده که هوا گرم تر می شود وعلوفه های جنگلی و مرتعی خشک تر. هادی کیادلیری، کارشناس جنگل و رئیس انجمن جنگلبانی ایران هم به ما گفت که گفته بود امسال سال سیاه جنگل هاست و هرچه زمان بیشتر بگذرد خطر بیشتر می شود.

در بودن خطر شکی نیست اما این که چرا خطر رفع نمی شود و چرا با وجود حتمی بودن آتش سوزی، جلوی حریق گرفته نمی شود بحثی است کشدار که یک سرش می رسد به سازمان جنگل ها که متولی حفاظت است، یک سرش به مردم که قدم خیلی هایشان برای طبیعت نحس است و سر دیگرش به همه سازمان های دولتی که وقتی حریق به جان جنگل و مرتع می افتد پا پس می کشند.

مردم آتش افروزی می کنند؟

سال های۹۱، ۹۲ و۹۳ آمارها می گفت به ازای هر سال ۱۵ هزارهکتار از اراضی جنگلی و مرتعی طعمه حریق شدند. سال ۹۶ آتش به جان ۹۵۰۰ هکتار افتاد و پارسال این رقم تقریبا نصف شد و به ۴۷۰۰ هکتار رسید. آمارها در واقع روند کاهشی حریق درجنگل ها و مراتع را نشان می دهد که تازه با این که آمارش افت کرده ولی همچنان به حدی بزرگ است که سوختن تقریبا ۵۰۰۰ هکتار جنگل و مرتع در سال را مثل خاری می کند توی چشم.  با این که علی مقصودی کارشناس حریق جنگل می گوید که هیچ آمارجامعی از میزان آتش سوزی در این اراضی وجود ندارد ولی فعلا متقن ترین آماری که در دست است همین است و چاره ای جز استناد کردن به آن نیست. فارغ از آمارها اما حقیقت، عجین بودن آتش با جنگل های ایران است، جنگل های شکننده، آسیب پذیر و تُنک بویژه در زاگرس.

سازمان جنگل ها همیشه گفته است و این بار نیز علی عباس نژاد، فرمانده یگان حفاظت این سازمان به ما می گوید که وقتی شرایط  وقوع حریق جور باشد، مثل امسال که بارش های بهاری مخمل سبز بر چهره جنگل ها و مراتع کشیده، با کوچک ترین بی احتیاطی و سهل انگاری آتشی پا می گیرد و شعله هایش خیلی زود رشد می کند و هکتار هکتار زمین را می سوزاند.  او می گوید مقصر مردمی هستند که به دل طبیعت می زنند ولی آداب روشن کردن آتش و زیست در جنگل و مرتع را نمی دانند، نمی دانند که نباید بی محابا آتشی روشن کرد یا بی پروا ته سیگاری را به امان خودش درطبیعت رها کرد.

آمارهای رسمی سازمان جنگل ها همیشه سهمی ۹۸ تا ۹۹ درصدی برای عامل انسانی حریق ها در نظر گرفته است و کارشناسان نیز به تناوب این آمار را تایید کرده اند ازجمله علی مقصودی که به ما می گوید انسان ها مستقیم و غیرمستقیم در آتش سوزی ها نقش دارند، چه وقتی ته سیگارهایشان را پرتاب می کنند، چه وقتی ظروف شیشه ای را درطبیعت ول می کنند و نمی دانند که این زیر تابش آفتاب می شود ذره بینی قوی و مسبب برپایی آتش و چه وقتی کودکانشان برای بازی آتشی می افروزند و بعد از اتمام کارآن را خاموش نکرده می گذارند و می روند.

ازاین سهل انگاری ها که بگذریم آتش سوزی های عمدی نیز وجود دارد که گرچه به روایت سازمان جنگل ها حدود دو درصد حریق ها چنین منشایی دارد ولی به هر حال سهمی مهم در نابودی جنگل ها و مراتع دارد، آتش سوزی هایی که گفته می شود برای تصاحب اراضی جنگلی و مرتعی، زمین خواری یا دعواهای قومی قبیله ای و طایفه ای ایجاد می شود.

با این حال هستند کسانی که سهم بیش از ۹۸ درصدی عامل انسانی در آتش سوزی های طبیعت را بی چون و چرا قبول نمی کنند و درباه اش اما و اگر می آورند، کسانی مثل هادی کیادلیری، کارشناس جنگل و رئیس انجمن جنگلبانی ایران. او می گوید من این آمار بزرگ را تام و تمام قبول نمی کنم چون مگر بعد از هر آتش سوزی بررسی می شود که چه عاملی باعث آتش افروزی شده است که خط کش بگذاریم میان عوامل طبیعی و انسانی. با این حال او می گوید اگر آمارهای رسمی را ملاک قضاوت قرار دهیم پس یعنی که ما بیش ازهرچیز به آموزش و آگاهی دهی به مردم نیاز داریم بویژه اطراف روستاها ومناطق گردشگر پذیر.

با این حال فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها به ما می گوید نه برای تک تک پلاک های ملی که ۱۳۵میلیون هکتار وسعت دارد به اندازه کافی نیروی حفاظتی داریم و نه معتقدیم که مردم مان به قدری ناآگاهند که باید اصول اولیه را به آنها گوشزد کرد. با این حال پس از چند جمله ای بحث و اقناع، او قبول کرد که همچنان به آموزش و اطلاع رسانی نیاز است که اگرنیاز نبود این همه حریق درجنگل ها و مراتع رخ نمی داد. عباس نژاد البته می گوید سازمان متبوعش در حد وسع برای آگاه کردن مردم کوشیده، وسعی که واقعا ناچیز است و به گفته او خلاصه می شود در توزیع ۵۰۰۰ تراکت میان گردشگران درباره این که با ته سیگارهایشان چه بکنند.

دست خالی جنگل ها

پیشگیری با این که همیشه بهتر از درمان است ولی وقتی برای پیشگیری دست ها خالی است نوبت درمان می رسد که البته برای درمان هم دست ها خالی است. دست خالی سازمان جنگل ها برای اطفای حریق های کوچک و بزرگ آنقدرعیان است که همه می دانند. خاموش کردن شعله های سرکش آتش با شاخه های درختان، لگد کوب کردنشان و پاشیدن آب به آتش با دبه های کوچک و حتی سطل های خانگی صحنه های غریبی نیست که مردم از آن بی خبر باشند. داستان پرواز هلی کوپترهایی که آب را در حجم وسیع حمل می کنند و یکباره آن را ازآسمان می پاشند روی خطور آتش نیز طرفه داستانی است، هلی کوپترهایی که هر سال با منت و تضرع از این سازمان و آن سازمان قرض گرفته می شوند ولی چون حرفه ای این کار نیستند، دردی دوا نمی کنند معمولا.

حالا همین هلی کوپترهای نیم بند نیز برای آمدن به عرصه های درحال سوختن کلی کرشمه دارند و فرمانده یکان حفاظت سازمان جنگل ها از این کرشمه ها می گوید که البته به زبان او تعبیر می شود به ناهماهنگی بین دستگاه ها.

علی عباس نژاد روایت می کند که اعتبارامسال دولت برای اطفای حریق ازطریق بالگرد دراختیار سازمان‌های مربوطه قرارنگرفته و به همین دلیل سازمان جنگل‌ها هنوزنتوانسته بالگردی به خدمت بگیرد. او می گوید این مشکل اصلی در کنترل آتش است و وقتی درباره جزییات، بیشتر از او پرسیدیم گفت با این که سازمان جنگل ها با ستادکل نیروهای مسلح تفاهمنامه ای دراین باره دارد ولی چون دولت هزینه ای بابت اعزام بالگردها به نیروهای مسلح و دستگاه مختلف نداده، آنها نیز تعلل می کنند به نحوی که در آتش‌سوزی خوزستان بالگرد با ۱۵ ساعت تاخیر رسید که همین باعث افزایش خسارت ها شد. فرمانده می گوید دولت قول داده بود علی الحساب پنج میلیارد تومان بابت اعزام بالگردها بدهد که هنوز نداده است.

این که منابع طبیعی ومحیط زیست همیشه زورش کمترازخیلی هاست، حرف تازه ای نیست، این که همیشه درحاشیه بوده و آنها که درمتن بوده اند همیشه ازاین حاشیه بهره برده اند نیز چالشی قدیمی است  ولی هادی کیادلیری می گوید قوانینی موجود است که سازمان جنگل ها می تواند براساس آنها هرگونه تعلل درحفاظت ازمنابع طبیعی را تحت پیگیرد قرار دهد و خواستارمجازات خاطیان شود، اما این که چرا چنین نمی کند و چرا تابه حال نکرده جای بحث دارد.

مریم خباز

بالا