آخرین خبرها
خانه / یادداشت / آموزگار واقعی به جامعه خواب‌زده تلنگر می‌زند
آموزگار واقعی به جامعه خواب‌زده تلنگر می‌زند

آموزگار واقعی به جامعه خواب‌زده تلنگر می‌زند

لب به خنده باز نمی‌کرد، سعی می‌کرد حرف نزند، تا آنجا که می‌توانست با سرو گردن منظورش را بیان می‌کرد یا این‌که سرش را پایین می‌انداخت و خیلی خلاصه و سریع چند جمله‌ای را به زبان می‌آورد.

مشکل اینجا بود که بیشتر دندان هایش پوسیده بود، به همین دلیل تلاش می کرد چشم هیچ کس به دندان هایش نیفتد، زیرا بارها به دلیل پوسیدگی دندان هایش در مدرسه یا در جمع همسن و سال هایش مورد تمسخر قرار گرفته بود.

از طرفی وضع مالی خانواده اش هم مناسب نبود، پدرش فوت کرده و ناچار مادرش بار خانواده را به دوش می کشید، اما زور مادر به هزینـــه های دندانپزشکی نمی رسید، زیرا اندک درآمد او به زحمت کفاف هزینه های خوراک و پوشاک شان را می داد.

اما پسرک تقصیر نداشت، او می خواست حداقل مانند دیگر همکلاسی هایش با خیال راحت حرف بزند و بدون ترس از مسخره شدن بخندد.

مدت ها بود از ته دل نخندیده بود و به یکی از گوشه گیرترین کودکان مدرسه و محله اش تبدیل شده بود. چند سالی بود که پسرک با این مشکل کلنجار می رفت، کم کم داشت از دنیای درس و مدرسه فاصله می گرفت چون دنیای کودکانه اش هـــر روز تیره تر می شد.

افراد زیادی در اطرافش زندگی می کردند که توان مالی کمک به او را داشتند، اما حرص و طمع آنها را بی تفاوت کرده بود، ولی سرانجام یکی که پسرک را بخوبی می شناخت مشکلات خود را نادیده گرفت.

او با این که همسرش بیمار بود و مشکلات زیادی داشت، 800 هزار تومان معادل حقوق یک ماه خود را به درمان شاگردش اختصاص داد.

این حکایت محمود حیدری زادی، یکی از آموزگاران مدرسه شهید مطهری شهرستان چرداول ایلام است که بتازگی رسانه ای شده، او که فقط از راه تدریس امرار معاش می کند با عمل خود درس بزرگی به دانش آموزان، همکاران، هم استانی ها و هموطنانش داد و یاد آور شد که کلاس درس آموزگاران واقعی محدود به کلاس درس، مدرسه یا دانشگاه نیست.

تعداد آموزگاران نیکوکار درکشورمان کم نیست،براي نمونه مدتي قبل محمد علي محمديان، معلم مدرسه شيخ شلتوت مريوان براي همدري و کمک به يکي از دانش آموزان خود که به دليل مبتلا شدن به بيماري سرطان موهاي سرش ريخته است، موهاي سرخود را تراشيد. آقاي معلم به اين شکل توانست مشکل دانش آموز  خود را در سطح وسيعي مطرح کرده و به گوش مسئولان برساند.افزون براين مي توان به زهرا دیورخش، مدیر یکی از مدارس محروم رامهرمز استان خوزستان اشاره کرد،او وقتی فهميد يکي از دانش آموزان مدرسه اش به دليل ناهنجاری جمجمه با مشکلات زيادي رو به رو شده همه تلاش خود را براي درمان او به کار گرفت و توانست بخشي از مشکلات دانش آموزش را برطرف کند.

نکته اینجاست که تعداد مراکز خيريه در کشورمان کم نيست مدتي قبل مدیرکل امور اجتماعی و موسسات خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه کشور تعداد این مراکز را 15 هزار موسسه عنوان کرد.اين درحالي است که هيچ وقت ارگان واحدي به فعاليت اين مراکز نظارت نکرده کرده است.به طور حتم اگر اين مراکز به خوبي به وظايف خود عمل مي کردند هيچ وقت آموزگاري مانند حيدري زادي ناچار نمي شد که براي بهبود وضع دانش آموزش مشکلات خود را ناديده بگيرد. افزون بر اين با توجه به فعاليت آموزگاران نيکوکار در کشوروزارت آموزش و پرورش مي تواند با کمک سازمان بهزیستی باید برای آنها مقدمات تشکیل موسسه ای خیریه را فراهم کند، زیرا آموزگاران بخوبی از مشکلات دانش آموزان باخبرند و می توانند با رایزنی با نیکوکاران بهتر از هر شخص دیگری برای برطرف کردن مسائل و دغدغه های دانش آموزان نیازمند، قدم بردارند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

لب به خنده باز نمی‌کرد، سعی می‌کرد حرف نزند، تا آنجا که می‌توانست با سرو گردن منظورش را بیان می‌کرد یا این‌که سرش را پایین می‌انداخت و خیلی خلاصه و سریع چند جمله‌ای را به زبان می‌آورد. مشکل اینجا بود که بیشتر دندان هایش پوسیده بود، به همین دلیل تلاش می کرد چشم هیچ کس …

این بازبینی را بررسی کنید

رای کاربر: اولین نفر !
0

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا