باید دانست بحث منابع طبیعی خواری تنها محدود به جنگلهای ابر گردنه حیران و لواسان نیست. جنگلخواری و مرتعخواری در شمال کشور بیشتر به چشم میخورد، اما طبیعیخواری در همه جای ایران وجود دارد. در جنگلهای زاگرس و در هر نقطه از ایران میتوان ردپای افرادی را که به طبیعت چشم طمع دارند، پیدا کرد. دلایل زمینخواری در ایران فراوان است. مهمترین بحث آن اما کمکاری مجریان متولی، بیقانونی و ضعف در پیگیری قوانین و حمایت نکردن از اراضی ملی است.
مجریان و متولیان محیطزیست و منابع طبیعی بهوضوح قوانین را زیرپا میگذارند. به عنوان مثال سازمان جنگلها، طرح کشت در اراضی شیبدار را در جنگلها اجرا میکند. حال سوال اینجاست این سازمان وظیفه دارد این طرح را اجرایی کند؟ این طرح با ماهیت این سازمان همخوانی ندارد. این طرح هم مانند بسیاری از طرحهای دیگر، در نیمه رها خواهد شد؛ طرحی که در حوزه وظایف این سازمان هم نیست.
بسیاری از مدیران دولتی، شوراها و کمیسیونهای محیطزیستی، خود به منابع طبیعی خواری کمک میکنند. با بیتوجهی به اراضی و به اسم اشتغالزایی، ماهیت زمینی را تغییر میدهند و به منابع طبیعیخواری دامن میزنند. به عنوان مثال، چند وقتی است سازمان جنگلها از اجرایی شدن، طرح کاداستر و این که اگر اجرایی شود، راهها برای منابع طبیعیخواری بسته میشود، میگوید. از اینکه بودجهای برای این طرح نیست.
درصورتی که موضوع حالا، بودجه نیست. ما بودجه داریم اما توانایی، مسؤولیت و ناظر برای اجرایی شدن طرحها را نداریم. در برخی مواقع هم، مدیرانی که در رأس کار قرار دارند، از خلا قانونی استفاده میکنند. ما البته در زمینه محیطزیست قانون داریم. مشکل اینجاست که این قوانین اجرا نمیشود. در بسیاری از مواقع، متولیان برخورد سلیقهای با قوانین دارند و آن بخشی را که خود دوست دارند، اجرایی میکند. این روزها برخی مردم و مدیران دست به دست هم دادهاند و به تراژدی منابع طبیعیخواری دامن میزنند.
دکتر هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور