آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : کاهش

بایگانی/آرشیو برچسب ها : کاهش

اشتراک به خبردهی

80 درصد خانواده‌های قدیمی، حداقل ‌3 فرزند داشتند

سازمان ثبت احوال بتازگی آماری را منتشر کرده که بخوبی بیانگر این واقعیت است که خانواده‌ها در گذشته پرجمعیت‌تر بوده‌اند. برای نمونه 80 درصد خانواده‌های قدیمی حداقل صاحب سه فرزند بوده‌اند، اما در نسل جدیدی که بعد از دهه 50 خانواده تشکیل داده‌اند، این آمار به 17 درصد می‌رسد.

کارشناسان سازمان ثبت احوال برای به دست آوردن این نتایج روی 2درصد از نتایج سرشماری سال 1390 مطالعه کرده اند.

آنها در این تحقیق تعداد فرزندان 438 هزار و 132 خانواده را به دست آورده و آنها را به دو گروه نسل قدیم و جدید تقسیم کرده اند، به این شکل که 240 هزار و 565 زنی که حداقل یک بار ازدواج کرده اند به عنوان نسل جدید در نظر گرفته شده اند، این مادر ها حداکثر 40 سال داشته اند، در مقابل این گروه نیز 197 هزار و 567 مادر دیگر قرار دارند که حداقل چهل ساله هستند و اصطلاحا نسل قدیم در نظر گرفته شده اند.

علی اکبر محزون، مدیرکل دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبت احوال در این باره به جام جم می گوید: ما این جمعیت آماری را به دو نسل قدیم و جدید تقسیم کردیم. بررسی های ما نشان می دهد تفاوت معنی داری بین این دو نسل وجود دارد، زیرا تغییرات سبک زندگی در فرزندآوری آنها کاملا مشهود است، به این شکل برخلاف نسل قدیم در نسل جدید کم فرزندی بشدت رایج شده است.

مقایسه حداکثر فرزندان دو نسل

بررسی اطلاعات این جامعه آماری نشان می دهد 33.3 درصد خانواده ها حداکثر یک فرزند یا بدون فرزند هستند.

به بیان دیگر یک سوم جامعه آماری را این افراد به خود اختصاص داده اند. این در حالی است که در نسل جدید 54.8 درصد خانواده ها حداکثر یک فرزند دارند، اما در نسل قدیم این آمار فقط 7.3 درصد است.

درخصوص خانواده های دارای دو فرزند نیز باید گفت حداکثر 20.4 درصد خانواده های نسل قدیم صاحب دو فرزند بوده اند. این آمار در خانواده های نسل جدید 82 درصد است. این تمایل نسل جدید را به فرزندآوری کمتر نشان می دهد.

محزون اظهار می کند: حداکثر 36.4 درصد از خانواده های نسل قدیم سه فرزند داشته اند، اما در مقابل در نسل جدید 92.8 درصد زوج ها سه فرزند دارند.

این در حالی است که 51.4 درصد خانواده های نسل قدیم حداکثر چهار فرزند داشته اند، ولی در نسل جدید هفت درصد خانواده ها حداقل چهار فرزند دارند.

مقایسه خانواده های این دو گروه بیانگر این است که خانواده های نسل قدیم که پنج فرزند داشته اند، دست کم 47.4 درصد بوده، اما در نسل جدید این آمار به 2.9 درصد رسیده است.

در مطالعات انجام شده در سازمان ثبت احوال مشخص شده است که 84.9 درصد کل جامعه آماری تک فرزند بوده یا فرزند نداشته اند، این در حالی است که در نسل قدیم حداقل 95.3 درصد خانواده ها صاحب یک فرزند بوده اند، اما در نسل جدید این آمار به 76.2 رسیده است، درخصوص خانواده های دارای دو فرزند نیز که 65.9 درصد کل جامعه آماری را تشکیل می دهند باید گفت 91.5 درصد خانواده های نسل قدیم حداقل دو فرزند داشته اند، این در حالی است که در نسل جدید حداقل 44.9 درصد خانواده ها دو فرزند دارند.

افزون بر این در کل جامعه آماری که بررسی شده 45 درصد خانواده ها حداقل سه فرزند داشته اند، اما در نسل جدید این آمار به 17.7 درصد رسیده است، این در حالی است که در نسل قدیم 78.3 درصد خانواده ها دست کم سه فرزند داشته اند، به بیان دیگر حدود 80 درصد نسل قدیم دست کم سه فرزند داشته اند.

در کل جامعه مورد بررسی 31.9 درصد خانواده ها چهار فرزندی بوده اند، در نسل جدید فقط هفت درصد خانواده ها حداقل چهار فرزند داشته اند، اما در نسل قدیم 62.4 درصد خانواده ها حداقل چهار فرزند داشته اند.

افزون بر این می توان گفت در کل جامعه آماری 54.2 درصد خانواده ها یعنی بیش از نیمی از آنها دو فرزند دارند. مقایسه دو نسل نیز بیانگر این است که در نسل جدید 82 درصد جامعه حداکثر دو فرزند دارند، این در حالی است که در نسل قدیم 20.4 درصد خانواده ها حداکثر دو فرزندی بوده است.

افزون بر این در کل جامعه آماری 67.3 درصد خانواده ها حداکثر سه فرزند داشته اند. مقایسه این دو گروه نیز روشن می کند که در نسل جدید 92.8 درصد خانواده ها حداکثر سه فرزند دارند، جالب اینجاست که در نسل قدیم آمار این خانواده ها به 36.4 می رسد.

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال یادآور می شود: در کل جامعه آماری 23 درصد خانواده ها حداقل پنج فرزند دارند ولی در نسل جدید 2.9 درصد خانواده ها حداقل پنج فرزندی هستند، این در حالی است که در نسل قدیم 47.4 درصد حداقل پنج فرزند داشته اند، یعنی در قدیم نزدیک به نیمی از خانواده های ما حداقل پنج فرزند داشته اند.

آمار ها به کار گرفته نمی شود

این بار اولی نیست که سازمان ثبت احوال درباره کاهش فرزندآوری خانوده های ایرانی آمار داده و کارشناسان و رسانه ها در این خصوص هشدار می دهند. نکته اینجاست که این آمار ها باید از سوی نهاد مشخصی تحلیل و بررسی شود تا بتوان گره مشکل را باز کرد. باید سازمان های درگیر در این حوزه مشخص کنند که مشکلات اقتصادی روی کدام خانواده ها تاثیرگذار است که آنها به تک فرزندی راضی شده اند یا چرا قشر متمول جامعه با وجود وضع مالی مناسب از فرزندآوری سرباز می زند. این در حالی است جوانان نیز برای ازدواج با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند؛ نبود شغل و امنیت شغلی مناسب از یک طرف و قطع شدن کمک هزینه ها نیز از سوی دیگر عرصه را بر جوانان تنگ کرده است، برای نمونه بسیاری از جوانان بیکار هستند و بیش از یک میلیون از آنها نیز که برای ازدواج پا پیش گذاشته اند در انتظار وام مسکن هستند. بنابراین می توان گفت که جای خالی یک دستگاه سیاستگذار در حوزه جمعیت در کشور خالی است، زیرا تا مدتی قبل وزارت بهداشت در این زمینه فعالیت می کرد، ولی فعالیت های این وزارتخانه روی کنترل جمعیت متمرکز شده بود، به همین دلیل مسئولان برای رفع مشکل فرزندآوری خانواده ها باید دست به کار کارشناسی و رفع مشکلات آنها بزنند، زیرا تشویق خانواده ها به فرزندآوری در شرایطی که آنها مشکلات را با گوشت و پوست خود احساس می کنند راه به جایی نخواهد برد، چاره کار شناخت مشکلات خانواده ها و برطرف کردن زودتر آنهاست.

هشدار درباره کاهش سن زنان بی‌خانمان

افزایش اعتیاد، طلاق و بحران‌های اقتصادی سبب افزایش بی‌خانمان‌ها در کشور شده، این در حالی است که زنان 20 درصد آمار بی‌خانمان‌های شهر تهران را به خود ا ختصاص داده‌اند، ولی متاسفانه تعداد مراکز حمایتی که بتواند زنان بی‌خانمان را زیر چتر خود بگیرد، خیلی محدود است.

برای نمونه در تهران فقط یک مرکز شبانه روزی برای نگهداری از زنان بی خانمان از سوی شهرداری ایجاد شده و این مرکز نیز جوابگوی نیاز زنان بی خانمان تهران نیست، این در حالی است که معاون توسعه خدمات اجتماعی سازمان رفاه، خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران تاکید می کند سن زنان بی خانمان رو به کاهش است.

تا مدتی قبل بیشتر زنان بی خانمان قربانی اعتیاد بودند، اما این روز ها آمار زنان بی خانمانی که قربانی طلاق هستند نیز افزایش پیدا کرده است.

جهانگیری فر، معاون توسعه خدمات اجتماعی سازمان رفاه، خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران در این باره می گوید: 15 تا 20 درصد بی خانمان های تهران زن هستند؛ این در حالی است که باید نسبت به کاهش سن زنان کارتن خواب معتاد و غیرمعتاد و افزایش تعداد آنها هشدار داد.

وی با اشاره به شیوع اعتیاد و طلاق ادامه می دهد: قصد سیاه نمایی نداریم، اما به عنوان یک هشدار باید بدانیم که سن زنان بی خانمان در حال کاهش است. در مقطعی تعداد زنانی که شوهرانشان فوت می شد بیشتر بود، اما اکنون متاسفانه آمار زنان مطلقه یا زنانی که شوهرانشان آنها را ترک کرده اند، بیشتر است.همچنین به تعداد افراد مجردی که بی خانمان می شوند، نیز افزوده شده است، به همین دلیل باید برنامه ریزی های کلان برای این موضوع هر چه زودتر به مراحل اجرایی برسد.

بودجه نیست

همه کارشناسان بر این باورند که در حمایت از زنان بی خانمان باید برنامه های جدی تری را دنبال کرد، اما نکته اینجاست که این برنامه ها و اظهارنظرها به بهانه های مختلفی مانند نبود بودجه راه به جایی نمی برد.

جهانگیری فر می افزاید: در سال 90 به دنبال احداث مددسرای ویژه بانوان رفتیم، ولی به دلیل تامین نشدن اعتبار لازم امکان پذیر نشد، اکنون فقط مرکز شبانه روزی زنان لویزان وجود دارد که جوابگوی حجم مراجعه کننده ها نیست.

وی در گفت وگو با ایسنا، به تشکیل مرکزی تحت عنوان «خانه کار و زندگی» برای زنان کارتن خواب اشاره و عنوان می کند: خانه کار و زندگی، مرکزی است که بانوان پس از آمدن به مرکز لویزان دوره ای از بازتوانی را سپری می کنند و زمانی که وضع آنها بهتر شد و از لحاظ روانی و اجتماعی اعتماد به نفس پیدا کردند، در این خانه ها به آنها شغل داده می شود و در همان جا هم زندگی می کنند. نگهداری در مرکز لویزان اجباری است، اما در خانه های کار براساس میل شخصی حضور پیدا می کنند.

به گفته وی پس از مدتی حضور در خانه های کار، وقتی این زنان توانستند روی پای خود بایستند به صورت گروه های پنج یا چهار نفره خانه ای اجاره می کنند و از مرکز خارج می شوند.

او یادآور می شود: اگر مشکل اوراق هویتی این افراد حل شود در تلاش هستیم تعاونی هایی برایشان تشکیل دهیم تا بتوانند از تسهیلات استفاده کنند.

سرای لویزان

یکی از مشکلاتی که سبب شده مسائل زنان بی خانمان حل نشده باقی بماند، چرخه معیوبی است که باعث می شود آنها در جامعه رها شوند. برای نمونه در شهری مانند تهران شهرداری مسئول جمع آوری زنان بی خانمان است، به این شکل که ماموران شهرداری با همکاری نیروی انتظامی، زنان بی خانمان را از سطح شهر جمع آوری کرده و آنها را به تنها مرکز موجود برای این کار که با عنوان «سامان سرای لویزان» که مخصوص زنان متکدی و بی خانمان است، منتقل می کند.در این مرکز زنان بی خانمان 18 سال به بالا را نگهداری می کنند. زنان بی خانمان زیر 18 سال نیز در اختیار مرکز مداخله در بحران بهزیستی قرار می گیرند تا به وضع آنها رسیدگی شود.

در بین این زنان کارتن خواب، متکدیان، افرادی با بیماری روحی روانی و معلولیت وجود دارند. گفته می شود بیشتر آنها بین 25 تا 40 سال دارند. هرچند ظرفیت این مرکز حدود 150 نفر است، اما مسئولان سرای لویزان در فصل های سرد سال تا 180 زن بی خانمان را نیز در این مرکز نگهداری می کنند، زیرا در روز های سرد زنان بی خانمان تمایل بیشتری به حضور در این مرکز دارند.در واقع در مرکز لویزان زنان بی خانمان اسکان موقت داده می شوند.

به این شکل که بعد از تشکیل پرونده از سوی مددکاران، مقام قضایی با توجه به پرونده تشکیل شده برای زنان بی خانمان دستور صادر می کند تا این افراد یا در اختیار بستگان خود قرار گیرند یا روانه مراکز بهزیستی شوند.

رها در جامعه

این در حالی است که با توجه به ظرفیت های پایین سازمان بهزیستی برای پذیرش و نگهداری از زنان بی خانمان، این افراد برای مدت ها در خانه لویزان اسکان موقت داده می شوند.باید تاکید کرد خیلی از زنان بی خانمان بعد از شناسایی و معرفی به بهزیستی دوباره در سطح شهر رها شده و سر از مرکز لویزان درمی آورند، زیرا فرآیند حمایتی از آنها معیوب است و زنان بی خانمان هیچ وقت برای حضور در جامعه توانمند نمی شوند.

به گفته کارشناسان، آمار زنان بی خانمان در منطقه شوش و دروازه غار بیشتر از دیگر نقاط تهران است؛ این در حالی است که باید تاکید کرد بیشتر سالمندان بی خانمان نیز افرادی هستند که خانواده هایشان به دلیل مشکلات اقتصادی از نگهداری آنها سر باز می زنند.

بیشتر زنان بی خانمان قربانی بی توجهی جامعه هستند، زیرا اگر محلی وجود داشت که این زنان در صورت بروز مشکل به آنجا پناه می بردند، خیلی از آنها امروز قربانی آسیب هایی نظیر اعتیاد یا تن فروشی نمی شدند؛ این در حالی است که باید تاکید کرد زنان بی خانمان بعد از جدا شدن از خانواده برای پیدا کردن سرپناه، گرفتار باند های تبهکار شده یا با خشونت وادار به انجام کارهای خلاف قانون می شوند، به همین دلیل اگر مراکزی با عنوان خانه امن وجود داشت که خدمات مددکاری و اجتماعی به این افراد ارائه می کرد، آمار آسیب های این افراد نیز به شکل جدی کاهش پیدا می کرد.

معصومه آباد، عضو شورای شهر تهران در این باره به جام جم می گوید: اگر فضا به صورت اختصاصی برای خانم ها باشد، ایجاد خانه های امن مفید است، به این شرط که روی این مراکز نظارت کامل صورت گیرد تا خدمات ارائه شده، واقعا سبب کاهش آسیب های اجتماعی شود. این در حالی است که باید گفت به دلیل این که نهاد مشخصی برای جمع آوری اطلاعات و آمار در حوزه زنان آسیب دیده وجود ندارد، نه آمار مشخصی از این افراد وجود دارد و نه متولی مشخصی برای سر و سامان دادن به آنها وارد عمل می شود.

بالا