آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : پایتخت

بایگانی/آرشیو برچسب ها : پایتخت

اشتراک به خبردهی

تهران گران و دوچرخه نه‌چندان ارزان آقای شهردار

شهردار تهران دیروز رکاب زد، از خیابان‌های غرق در ترافیک گذشت و هوای دودی تهران را عمیق‌تر از گذشته نفس کشید. دیروز اولین سه‌شنبه خبرساز آقای شهردار نبود، هفته گذشته که هنوز حکمش برای کلیدداری پایتخت صادر نشده بود، عکس‌هایی از او منتشر شد که نشان می‌داد سکاندار تازه نفس تهران لحظات نفسگیر اتوبوس و مترو سواری را هم تجربه کرده است.

در دو سه‌شنبه گذشته که مدتی است لقب روز بدون خودرو را یدک می‌کشند، شهردار تهران دست کم نشان داد حواسش به حمل و نقل عمومی تهران هست که زیربار جمعیت چند میلیونی پایتخت به هن‌وهن افتاده وخون به دل شهروندانی می‌کند که می‌خواهند نه‌تنها سه‌شنبه‌ها، بلکه بیشتر روزهایشان روز بدون خودرو باشد.

عکس‌های اتوبوس و دوچرخه‌سواری آقای شهردار خیلی زود در فضای مجازی دست به دست شد، خیلی‌ها نوشتند بهتراست شهردار به جای دوچرخه‌سواری وقت بگذارد و گرهی از حمل و نقل عمومی تهران باز کند، برخی نیز گفتند سخت است اما تلاش می‌کنند این حرکت نمایشی آقای شهردار را باور کنند.

ریزبینی‌ها به این نکات محدود نشد، دیروز برخی ذره‌بین انداختند روی دوچرخه آقای شهردار و گفتند دوچرخه‌ای که پیروز حناچی با آن خیابان‌های شیبدار تهران را رکاب زده وطنی و ساخت کارخانه «آساک» که سال گذشته تعطیل شد نیست، بلکه دوچرخه‌ای برقی با مارک ویوا است؛ که حدود ۹ میلیون تومان می‌ارزد. تا اینجای کار ایرادی به کار آقای شهردار نمی‌توان گرفت که چرا با دوچرخه‌ای چند میلیونی با سه‌شنبه‌های بدون خودرو همراه شده است.

ایراد کار اینجاست که تهران در حال تبدیل شدن به شهر پولدارهاست شهری که برخی دوست دارند فقط گران باشد، حتی اگر حداقل‌هایی مانند آب و هوا را هم برای زندگی نداشته باشد، دوچرخه نه‌چندان ارزان آقای شهردار یادآور همین دغدغه‌هاست که نمی‌توان نادیده‌شان گرفت.

تهران شهر دوستدار دوچرخه نیست، چون شیب خیلی از خیابان‌هایش تند است و تردد با دوچرخه‌های معمولی دشوار. تهران مسیر دوچرخه‌سواری کم دارد و هوای آلوده‌اش نیز برای سلامتی دوچرخه‌سوارها بیش از دیگران شاخ و شانه می‌کشد. شاید دیروز حناچی در مسیرش به این مسائل هم فکر کرده و کیوسک‌های دوچرخه‌ای را هم دیده باشد که مدت‌هاست خاک می‌خورند و یادآور این مساله‌اند که حرکت‌های نمایشی و بدون برنامه محکوم به شکست است. کلانشهر تهران مدت‌هاست که گرفتار پروژه‌های نمایشی شده، تصمیم‌هایی که برای شهروندان آب ندارد، اما برای پیمانکاران سفارش شده نان دارد.

مهدی آیینی

روزنامه‌نگار

تهران غم دود، تهران غم پول

تهران بی‌هواست، تهران پرنده ندارد، تهران جای زندگی نیست و… تهران به اینجا رسیده چون تا به حال قربانی ایده و طرح‌های خام شده، طرح‌هایی که نوشته می‌شوند تا برخی مدیران خودی نشان دهند.طرح‌هایی که برای تهران حکم دوربرگردان‌های نامناسبی را دارند که در کوتاه مدت اندکی از بار مشکلاتش می‌کاهند، اما خیلی زود به گره تازه‌ای بدل می‌شوند که باید با دندان بازشان کرد.

طرح ترافیک تازه تهران نمونه‌ای از این طرح هاست، طرحی که سال گذشته به استرس و دغدغه شهروندان دامن زد و با شروع فصل خاکستری تهران ثابت شد باری از روی دوش مشکلات زیست محیطی این کلانشهر برنداشته است. هنوز مشکلات اجرای طرح ترافیک جدید تهران حل نشده که از مدیریت شهری خبر رسیده قرار است سال آینده طرح ترافیک تا مرزهای محدوده طرح زوج و فرد گسترش پیدا کند. این‌که مدیران شهری تهران چطور به این نتیجه رسیده اند که باید طرحی را که هنوز دغدغه بسیاری از شهروندان است، فراگیرتر کنند جای سوال است؛ سوالی که خبرنگار ما برای رسیدن به پاسخ آن سعی کرد با مدیران شهری تماس بگیرد، اما موفق نشد.

به نظر می‌رسد مدیران شهری کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا و کسب درآمد برای شهر را جزو اهداف این طرح بدانند، اما در شرایط کنونی هیچ کدام از این نکات نمی‌تواند دلیل مناسبی باشد، زیرا طرح جدید نه فقط منجر به کاهش آلودگی هوا و ترافیک نشده بلکه به مشکلات شهروندان برای تردد نیز دامن زده است.

نمونه‌اش گزارشی که دهم آبان گذشته با عنوان معاینه فنی اجاره‌ای در همین صفحه منتشر شد و از این حکایت داشت که بسیاری از شهروندان به‌دلیل مشکلات اقتصادی و افزایش هزینه‌های لوازم یدکی و تعمیرات برای تامین قطعاتی مانند کاتالیست یا حتی لاستیک خودرو با مشکل رو به رو هستند و برای گرفتن معاینه فنی ناچارند این لوازم را اجاره کنند. این رفتار برخی شهروندان قابل توجیه نیست، اما پیامی واضح برای مدیران شهری دارد و آن چیزی نیست جز این‌که آنها تاب فشار بیشتر را ندارند.

یک روز پیش از صدور حکم شهردار تازه نفس تهران، تصاویری از او منتشر شد که نشان می‌داد او در حال استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی است، حمل ونقلی که توسعه اش کلید قفل مشکلات تهران است و اگر به سرانجام برسد می‌توان به ایده‌هایی مانند گسترش محدوده طرح ترافیک مثل بسیاری از کلانشهرهای موفق دنیا فکر کرد، اما این ایده زمانی شدنی است که آقای شهردار و همکارانش نه فقط یک روز در سال بلکه در بیشتر روزهای تقویم، رغبت کنند از حمل و نقل عمومی استفاده کنند.

مهدی آیینی
روزنامه نگار

نامگذاری از شمال تا جنوب شهر

مهدی آیینی/ جام جم- فکر می‌کنید پدر و مادرهای امروزی برای انتخاب نام فرزندان خود به چه نکاتی توجه می‌کنند یا برای این کار چقدر وقت می‌گذارند؟ برای این‌که از چند و چون این ماجرا باخبر شویم به دو اداره ثبت احوال تهران رفتیم؛ یکی در شمال شهر یعنی محدوده شمیرانات و دیگری در جنوب شهر یعنی اداره ثبت احوال شهر ری.جالب است بدانید کارشناسان ثبت احوال در جنوب شهر به طور میانگین روزانه برای 150نوزاد شناسنامه صادر می کنند و در شمال شهر این رقم به 40 شناسنامه در روز کاهش پیدا می کند. از این گذشته، ملاک ها و رفتارهای پدر و مادر هایی که برای نامگذاری به این مراکز آمده بودند هم کمی باهم متفاوت بود، اما آنچه در این دو اداره مشابه بود، انتخاب نام ایرانی برای کودکان و تاثیرگذار بودن مادران جوان برای تعیین نام فرزندان بود.
اداره ثبت احوال شهرری درست کنار ایستگاه متروی این منطقه قرار دارد. بعد از وارد شدن به اداره خیلی راحت می توانید از رفت و آمد پدر و مادران جوان، بخشی را که به صدور شناسنامه نوزادان اختصاص دارد، پیدا کنید. در سالن نسبتا بزرگی که برای این کار در نظر گرفته اند، روی دیوار ها چند عکس و پوستر از کودکان خودنمایی می کند، چند ردیف صندلی هم در سالن چیده شده است و پدر و مادرها روی آنها نشسته اند و منتظرند نوبت شان برسد.

«نام پدر بزرگ خدا بیامرزش حسن بود. برای همین خانمم دوست دارد پسرمان همنام پدرش باشد، اما من هم دوست دارم اسم پسرم را داریوش بگذارم، به همین علت با همسرم توافق کرده ایم در شناسنامه اسم پسرمان را حسن بگذاریم، ولی در خانه داریوش صدایش کنیم.» اینها را مرد میانسالی می گوید که برای گرفتن شناسنامه فرزند پنجم خود به اداره ثبت احوال آمده است. او که تحصیلاتش زیر دیپلم است، ادعا می کند داریوش نام زیبا و سنگینی است برای همین می خواهد بچه اش را در خانه به این نام صدا کند.

کمی آن طرف تر از آقای میانسال، مرد جوانی مشغول پر کردن فرم های مربوط به صدور شناسنامه نوزدان است. او که مدرک تحصیلی اش فوق دیپلم است و بعد از گذشت چهار سال از ازدواجش پدر شده، این طور ادامه می دهد: «به انتخاب همسرم اسم کودکمان را ماهان گذاشتیم. ماهان یعنی مانند ماه. برای انتخاب اسم هم خانمم می گفت باید نام ایرانی، تک و زیبا باشد برای همین این نام را انتخاب کرد و من هم قبول کردم.»

یکی دیگر از پدرهای جوان نام یسرا را برای فرزند خود انتخاب کرده است. او می گوید: «تحصیلاتم سیکل است و همسرم این نام را با مطالعه از قرآن انتخاب کرده است.»

مرد جوان دیگری می گوید نام پویا را انتخاب کرده، چراکه برای فرزند خود دنبال اسم اصیل ایرانی می گشته است. او که مدرک تحصیلی اش فوق دیپلم است، برای انتخاب این اسم حدود 5 ماه زمان گذاشته است.

پدر جوان دیگری که به گفته خودش تحصیلاتش دیپلم است و فعلا از کار بیکار شده، می گوید: «چون فرزندم در ماه ربیع الاول به دنیا آمده نام امیرمحمد را برایش انتخاب کرده ام.»

مرد جوان دیگری که همراه همسرش برای گرفتن شناسنامه فرزندشان به اداره ثبت احوال شهرری آمده، این طور توضیح می دهد: «برای دخترمان نام یغما را انتخاب کرده بودیم، اما اینجا می گویند یغما نام پسر است و قبول نمی کنند.» این پدر جوان هم تا مقطع دیپلم بیشتر درس نخوانده است.

به گفته پدر جوان دیگری، او نام ملینا را برای فرزندش انتخاب کرده چراکه تک است. او که تا مقطع دیپلم درس خوانده و شغلش هم آزاد است، می گوید: «چون نام فرزند اولمان را من انتخاب کردم، برای فرزند دوم تصمیم گیری را به عهده همسرم گذاشتم.»

مرد دیگری که مشغول واریز کردن 2000تومان پولی است که اداره ثبت احوال برای صدور شناسنامه نوزادان در نظر گرفته می گوید تا مقطع ابتدایی بیشتر درس نخوانده است. او ادامه می دهد: «غیر از رسید پول، اصل گواهی ولادت و شناسنامه والدین هم باید باشد. من و همسرم امیرحسین را انتخاب کردیم چون از اسامی ائمه است.»

پدر جوان دیگری می گوید ملاک او برای انتخاب اسم فرزندش، ایرانی و تک بودن است. او اضافه می کند: «تصمیم گیری را به عهده همسرم گذاشتم، چون او برای به دنیا آمدن فرزندمان سختی زیادی کشید، وقتی نام سارینا را انتخاب کرد، من هم موافقت کردم.»

به گفته یکی از کارمندان اداره ثبت احوال شهرری، پدر و مادرهایی هم هستند که تا لحظه ارائه درخواست برای صدور شناسنامه هنوز برای فرزند خود نامی انتخاب نکرده ا ند. او ادامه می دهد: «هر روز یا یک روز در میان با افرادی از این دست برخورد می کنیم. ما به آنها می گوییم نمی توانیم برایشان اسمی انتخاب کنیم و بهتر است خودشان باهم مشورت کنند و به نتیجه برسند.» جالب است بدانید کارمندان ثبت احوال شهرری روزانه بین 140 تا 150 شناسنامه برای نوزادان صادر می کنند.
ثبت احوال شمیرانات

برخلاف سالن بزرگی که در اداره ثبت احوال شهرری برای بخش صدور شناسنامه نوزادان در نظر گرفته اند در اداره ثبت احوال شمیرانات قسمت کوچکی را به این کار اختصاص داده اند، البته این را هم اضافه کنیم که تعداد مراجعه کنندگان به این قسمت هم خیلی کمتر از شهرری است.

به گفته یکی از کارمندان این بخش، آنها در طول روز به طور میانگین 40 تا 50 شناسنامه برای نوزادان صادر می کنند. برای همین منتظر می مانیم تا پدر یا مادر جوانی از راه برسد تا با او درخصوص ملاک هایش برای انتخاب نام حرف بزنیم.

بعد از حدود ده دقیقه مرد جوانی از راه می رسد و سراغ بخش صدور شناسنامه نوزادان را می گیرد. او که نام مرصاد را برای فرزندش انتخاب کرده، می گوید: «تحصیلاتش دیپلم است و همسرش سعی کرده نامی انتخاب کند که دو سیلابی نباشد و مخفف هم نداشته باشد.»

یکی دیگر از مراجعه کنندگان به اداره ثبت احوال شمیرانات می گوید نام آریا را انتخاب کرده چون دوست داشته فرزندش نامی ایرانی داشته باشد. او که مدرک تحصیلی اش لیسانس است، می گوید: «با همسرم به این توافق رسیدیم که برای فرزند خود نامی ایرانی انتخاب کنیم تا همیشه ما و او را به یاد سرزمینش بیندازد.»

پدر جوان دیگری هم که تا مقطع لیسانس تحصیل کرده است، می گوید: «با همسرم مشورت کردیم تا نامی ایرانی و فارسی برای فرزندمان انتخاب کنیم. برای همین آرتمیس را که به معنی زن راستگوست انتخاب کردیم.»

در این میان یکی از کارمندان ثبت احوال با صدای بلند اعلام می کند پدر ابوالفضل کیست؟ شناسنامه اش حاضر است. مرد جوان در حالی که شناسنامه فرزندش را بررسی می کند، می گوید: «فوق لیسانس روان شناسی دارم و نام ابوالفضل را به این دلیل انتخاب کردم که پسرم پیرو ائمه باشد.»

پدر جوان دیگری هم که به گفته خودش کارشناس ارشد است، نام روشنا را برای فرزندش انتخاب کرده است . او می گوید: «در مرحله اول می خواستم نام فرزندم ایرانی و اصیل باشد. علاوه بر این می خواستم شبیه اسم فرزند دیگرم هم باشد.»

پدر جوان دیگری ادعا می کند، دنبال اسمی می گشته که هم مذهبی باشد و هم خیلی جدید نباشد، برای همین نام نیایش را انتخاب کرده است. او که مدرک تحصیلی اش لیسانس است، ادامه می دهد: «با همسرم این نام را انتخاب کردیم. دوست نداشتیم اسم های جدید و ناشناخته را برای فرزندمان انتخاب کنیم.»

مرد میانسالی هم برای کودک خود نام هستی را انتخاب کرده است. او که تا مقطع کارشناس ارشد تحصیل کرده، می گوید: «ملاک اصلی ام ایرانی بودن اسم بود، البته باید نامی انتخاب می کردم که به نام خانوادگی هم می خورد. برای همین با همسرم تصمیم گرفتیم، هستی را انتخاب کنیم.»

آترین، نامی است که پدر و مادر جوان دیگری برای فرزند خود انتخاب کرده اند. آنها که هر دو کارشناس ارشد هستند، می گویند: «با هم مشورت کردیم تا نامی ایرانی، اصیل و تک انتخاب کنیم.»

وقتی از پدر جوان دیگری که نام آدریانا را برای فرزندش انتخاب کرده درباره معنی اسم کودکش می پرسم، می گوید: «فکر می کنم به معنی زیبارو باشد. بگذارید معنی دقیقش را تلفنی از همسرم بپرسم. راستش انتخاب من کاملیا بود، اما همسرم آدریانا را انتخاب کرده است. ما می خواستیم نامی انتخاب کنیم که تک باشد.» بعد از چند دقیقه مرد جوان می گوید همسرش گفته آدریانا نام اولین ملکه ایران زمین بوده است.

مرد جوان دیگری نام ساشا را برای پسرش انتخاب کرده است، اما وقتی کارشناسان ثبت احوال به او می گویند این نام خارجی است و سیستم به آنها اجازه ثبت نمی دهد. ناراحت می شود. او می گوید: «انتخاب این نام نظر خانواده ماست. به هر حال قبول نکردند برای همین نام سپهر را انتخاب می کنیم.»

یکی از کارمندان اداره ثبت احوال شمیرانات می گوید او و همکارانش به طور میانگین روزی 40 تا 50 شناسنامه برای نوزادان صادر می کنند و برخی ها دوست دارند برای فرزندانشان نام خارجی بگذارند، اما طبق قانون این کار میسر نیست.

او ادامه می دهد: «به طور میانگین روزی یک یا دو نفر می خواهند اسم خارجی برای فرزند خود انتخاب کنند، ولی وقتی ما قانون را به آنها می گوییم، آنها اسم دیگری را انتخاب می کنند.» به گفته آقای کارشناس، بعد از تنظیم شدن سند، آنها دیگر نمی توانند نام را تغییر دهند و باید با حکم دادگاه این کار انجام شود.

او خاطره ای هم در این خصوص برایمان تعریف می کند: «یک بار خانمی زنگ زد و در حالی که بشدت گریه می کرد، گفت همسرم بدون مشورت با من نام بچه را انتخاب کرده است. او می خواست ما نام فرزندش را عوض کنیم با این که چند ساعت بیشتر از صدور شناسنامه کودک آنها نگذشته بود، اما طبق قانون بعد از صدور شناسنامه تنها با حکم دادگاه می توان نام را تغییر داد. برای همین ما کاری نتوانستیم انجام دهیم.»

یکی دیگر از خاطرات آقای کارشناس مربوط می شود به خواب نما شدن مادری جوان. او در این باره می گوید: «یک بار هم مادر جوانی می خواست نام دخترانه ای را روی پسرش بگذارد. وقتی ما به او گفتیم سیستم اجازه چنین کاری نمی دهد، او گفت خواب دیده که باید چنین اسمی را انتخاب کند. ما هم که نمی توانستیم کاری برایش انجام دهیم، راهنمایی اش کردیم تا به اداره کل ثبت احوال برود. گویا او بعد از کلی دوندگی توانست نام دلخواهش را روی فرزند خود بگذارد.»

بالا