آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : وزارت نيرو

بایگانی/آرشیو برچسب ها : وزارت نيرو

اشتراک به خبردهی

محيط زيست قرباني زورآزمايي مسئولان

مهدی آیینی

مهدی آیینی

فاتحه همکاري بين بخشي براي حفظ محيط زيست کشور را بايد خواند،زيرا در روزگاري که همه به اين باور رسيده اند که براي حفظ محيط زيست کشور بايد تمامي نهادهاي دولتي و غير دولتي دست به دست هم​ دهند خبري از اردبيل منتشر شده که آب پاکي را روي دست آنهايي که ادعاي همکاري بين بخشي براي حفظ محيط زيست را دارند، مي ريزد. آن طور که ايرنا گزارش داده شهرداری اردبیل ساختمان موزه محیط زیست را پلمب کرده​؛ ماجرا از اين قرار است که سه شنبه گذشته​ اداره حفاظت محیط زیست استان اردبیل کارخانه آسفالت شهرداري منطقه 2 اين استان را ​به دلیل آلایندگی ​ هوا و​​ رعایت نکردن استانداردهای زيست محيطي ​تعطيل کرد؛​ مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل دراين باره​ گفته اين اقدام ​ پس از چند​ بار​​ تذکر و صدور اخطاریه های​ زیست محيطي با دستور مقام قضایی صورت گرفته به همين خاطر ​ از قصد و غرض ​ حرکت انتقامی شهرداری اردبیل ​اطلاعي ندارد.

هرچند شهرداری در توجيه عمل خود ساخت و ساز غیرمجاز در ساختمان موزه طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست اردبيل ​ را  بهانه کرده اما  با توجه به اينکه اين اقدام چند ساعت بعد از تعطيل شدن کارخانه آسفالت سازي از سوي محيط زيست يعني​ ساعت 22 چهارشنبه گذشته اتفاق افتاده، مي توان نتيجه گرفت اين حرکت تلافي جويان بوده چون اگر اقدام شهرداري ارتباطي با تعطيلي کارخانه آسفالت سازي نداشته نبايد شبانه و به يکباره به اين نتيجه مي رسيدند که ساخت و ساز محيط زيست اردبيل غير مجاز بوده است.

بايد تاکيد کرد حل مسائل زيست محيطي بدون همکاري بين بخشي ميسر نمي​شود،اما هنوز بسياري از مسئولان نهاد هاي مختلف در کشور به اين باور نرسيده اند،زيرا نبود هماهنگي مناسب دراين بخش محدود به​همکاري نامناسب بين وزاتخانه هايي مانند نفت، صنعت، معدن و تجارت ، راه و شهرسازي نيرو​ و يا نهادهايي مانند شهرداري با سازمان محيط زيست نيست،چون متولي رسيدگي به مسائل زيست محيطي کشور​ و سازمان جنگل​ها نيزدر اين ميان همکاري مثال زدني اي با يکديگر ندارند. به نظر مي رسد براي رفع اين مشکل  مديران وزارتخانه ها و ارگان هايي که ادعاي حمايت از محيط زيست را دارند​ بايد فراتر از شعار عمل کرده ومحيط زيست را قرباني اهداف​​ و نشان دادن قدرت خود به ديگر مديران​ نکنند.

 ​ ​ مهدي آييني

سهم وزارت جهاد کشاورزی و نیرو در بحران آب

«وضع منابع آبی کشور بحرانی است، به همین دلیل شهروندان باید در مصرف آب صرفه‌جویی کنند.» این توصیه‌ای است که این روزها همه جا به چشم می‌خورد از زیرنویس‌های برنامه‌های تلویزیونی بگیرید تا تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر.

دراین که صرفه جویی شهروندان سبب بهبود وضع منابع آبی کشور می شود شکی نیست، اما آنچه این روزها جدی گرفته نمی شود سهم بزرگ مسئولان در بحرانی شدن منابع آبی کشور است که با سهم کوچک شهروندان قابل مقایسه نیست؛ زیرا اگر در کشورمان سالانه حدود 400 میلیارد متر مکعب ریزش جوی داشته باشیم، با توجه به جدی نگرفتن آبخیزداری در کشور، حدود 130 میلیارد مترمکعب از آن برداشت می شود.

از این مقدار آب نیز حدود 30 میلیارد مکعب در شبکه آبرسانی کشور هدر می رود که رسیدگی به آن وظیفه وزارت نیروست.

به این ترتیب حدود یکصد میلیارد مترمکعب آب برای مصرف باقی می ماند. نکته اینجاست که از این مقدار فقط حدود 10 میلیارد مترمکعب صرف مصارف خانگی و صنعتی می شود و قسمت عمده آن یعنی حدود 90 هزار میلیارد متر مکعب در بخش کشاورزی استفاده می شود آن هم با بازده حدود 30 درصد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که در بخش کشاورزی حدود 60 میلیارد متر مکعب آب هدر می رود.

نکته اینجاست که اگر دقیق تر به فعالیت کشاورزی در کشور توجه کنیم متوجه می شویم صادرات محصولاتی مانند هندوانه و خربزه در این حوزه تهدیدی برای منابع کشور است.

شاید در نگاه اول بتوان این صادرات را کمکی به اقتصاد کشور در نظر گرفت، ولی امروزه باتوجه به محدود شدن منابع آب در جهان، کشورهای موفق به این گونه صادرات به عنوان تهدید نگاه می کنند.

هرچند در تمامی محصولات کشاورزی آب وجود دارد و نمی توان مانع صادرات آنها شد، اما واقعیت اینجاست که برای فاصله گرفتن از جنگ آب باید حساب شده تر عمل کرد.

نکته اینجاست که صادرات این محصولات بیشتر از صادرات آب به کشور زیان می رساند، چون هنگام پرورش این محصولات سموم زیادی نیز به خورد آب های زیر زمینی و خاک کشور می رود، با توجه به این مشکلات صادرات آب به جای این گونه محصولات منطقی تر است.

بنابراین برای برون رفت از بحران آب در کشور، مسئولان باید در کنار فرهنگ سازی برای صرفه جویی شهروندان در مصرف آب، توجه ویژه ای نیز به عملکرد وزارتخانه هایی داشته باشند که با تدبیر و برنامه ریزی می توانند بحران آب را مهار یا حداقل کاهش دهند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

بغض بزرگ در گلوي هورالعظيم

روزی روزگاری هورالعظیم بود و جان بومیان منطقه؛ تالاب حکم مادری مهربان و بخشنده را داشت که سرپناه و روزی آنها را فراهم کرده بود،مادری مهربان و بخشنده که اکنون فرزندانش تن به مهاجرت داده‌اند و ترس از فراموشی و نابودی دست از سرش بر نمی‌دارد، چون دیگر کمتر فرد محلی یا مقام مسئولی را می‌توان پیدا کرد که دغدغه تالاب را داشته باشد و از حقابه‌اش بپرسد. این روزها اگر شخصی گذرش به تالاب بیفتد یا ماهیگیر است یا شکارچی پرنده های مهاجر یا یکی از کارکنان شرکت نفت.دیگر از آن کلک ها (خانه های شناور ساخته شده با حصیر و نی) و تالاب یکپارچه خبری نیست، اینجا تا چشم کار می کند جاده ساخته شده، جاده هایی که اول و آخرشان به چاه های نفت ختم می شود و آن قدر عریض ساخته شده اند که کاشفان چینی شرکت نفت با هر خودرویی در آنها دور یک فرمان می زنند. جاده ها به حدی در دل تالاب ریشه دوانده که تالاب را به چند حوضچه تقسیم کرده اند، این جاده ها که به جاده های آنتنی یا اکتشافی معروفند، نگاه هر رهگذری را به سمت دکل های سر به آسمان کشیده شرکت نفت سوق می دهند، دکل هایی که آتش از آنها زبانه می کشد، آتشی که بلای جان تالاب شده و راه را بر سیراب شدن قسمت های جنوبی هورالعظیم سد کرده است.

شمال تالاب هنوز سرسبز و زنده است، تا چشم کار می کند آب لاجوردی همه جا پهن است و غوغای پرندگان مهاجر از آن به گوش می رسد، اما به فاصله چند متر آن طرف تر یعنی به اندازه عرض جاده ای به نام «شط علی» که تالاب را به قسمت های شمالی و جنوب تقسیم می کند، برهوتی خودنمایی می کند که سال هاست دیگر در آن نی یا جگن نمی روید و آن قدر تشنه است که در ابتدا هر تازه واردی تصور می کند این قسمت از تالاب به سیاره یا کشوری دیگر تعلق دارد.این که در فاصله ای کوتاه می توان دو چهره متفاوت از تالاب دید و این که اصلا چرا باید تالاب یکپارچگی اش را از دست بدهد، پرسشی است که عادل مولا، معاون محیط زیست اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان در پاسخ به آن به جام جم می گوید: اینجا نفت و گاز زیاد است بعد از این که شرکت نفت به تالاب ورود کرد برای حفر چاه شروع به ساخت جاده کرد و حالا تالاب به پنج حوضچه تقسیم شده است.

نکته اینجاست که قبل از وارد شدن شرکت توسعه نفت به تالاب، مسیرهایی وجود داشت که مردم محلی از آن استفاده می کردند، اما این مسیرها ساخته دست انسان نبودند و با بالا آمدن آب تالاب همه قسمت های آن زیر آب می رفتند.نکته اینجاست جاده هایی که شرکت نفت می سازد طوری ساخته می شوند که مانع نفوذ آب به دیگر قسمت های تالاب شده است. اکنون حفاری های شرکت نفت در این تالاب آلودگی بیشتری ایجاد کرده ، تا آنجا که تالاب هورالعظیم مانند گذشته قادر به خودپالایی نیست.

میراثی شوم برای تالاب

چند سال پیش قراردادی بین شرکت های چینی اکتشاف نفت و مسئولان وزارت نفت کشورمان بسته شد که براساس آن اکنون چینی ها ادعا می کنند فقط روی زمین خشک برای اکتشاف نفت کار می کنند، همین بهانه ای شده برای خشک کردن تالاب، تا آنجا که اکنون بیش از 40 درصد آن از آب محروم شده و آب های مازاد تالاب به جای سیراب کردن قسمت های جنوبی آن به کشور عراق سرریز می شود. مسئولان حفاظت محیط زیست خوزستان می گویند برای ساخت آبگذر زیرزمینی نیز دست به کار شده و جانمایی کرده اند، اما اجازه چنین کاری به آنها داده نمی شود. به همین دلیل بخش جنوبی تالاب هورالعظیم روز به روز در انتظار آب ترک برمی دارد، این در حالی است که کارشناسان محیط زیست هشدار می دهند ارزش تالاب ها کمتر از نفت نیست تا آنجا که ارزش آنها را ده برابر زمین های کشاورزی می دانند، افزون براین تالاب ها سبب جذب گردشگر، ایجاد شغل برای بومیان منطقه، مانع از افزایش ریزگردها و تعدیل آب و هوا نیز می شود.

صاحبان بی شمار تالاب

نکته دیگری که در این بین باید به آن توجه کرد این است که سازمان ها و نهادهای مختلفی در کشور ادعا می کنند صاحب تالاب هستند؛ از سازمان حفاظت محیط زیست و جوامع محلی گرفته تا وزارت نیرو و جهاد کشاورزی. محسن سلیمانی روزبهانی، مدیر ملی طرح بین المللی حفاظت از تالاب ها درباره راهکار های نجات تالاب هورالعظیم به جام جم می گوید: برای این کار وزارت نفت و نیرو باید توجه بیشتری به آبرسانی به تالاب داشته باشند تا آب از بخش شمالی به بخش جنوبی تالاب برسد. به گفته وی نباید محیط زیست را قربانی توسعه کرد،چون با برنامه ریزی علمی می توان محیط زیست و توسعه را با هم داشت.

معاون محیط زیست اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان یادآور می شود: جایی که صنعت ورود می کند چالش هایی وجود دارد، چالش اکتشاف نفت، ساخت جاده ودفع پسماند که احداث جاده سبب آسیب دیدن تالاب شده است. علاوه بر این تالاب هورالعظیم از رودخانه کرخه تغذیه می شود به همین دلیل حقابه آن با احداث سدها و بالادستی کم شده است. این در حالی است که کمبود نیرو سبب شده شکارچیان غیرمجاز از هر فرصتی برای شکار پرندگان بومی و مهاجر تالاب هورالعظیم استفاده کنند. مولا دراین باره می افزاید: هورالعظیم آخرین ایستگاه پرنده های مهاجر زمستانه در کشور است. طاووسک و آبچلیک از پرنده های بومی این تالاب هستند، افزون بر این پرنده های شناخته شده ای مانند مارگردن،اردک سرسفید، غول حواصیل و پلیکان پاخاکستری نیز در اینجا دیده شده است.

تالابی به نام شادگان

در کنار هورالعظیم؛ «بامدژ»، «میانگران» و «شادگان» سه تالاب بزرگ دیگر استان خوزستان هستند، که زندگی مردم محلی به آنها وابسته است، اما زندگی در تالابی مانند شادگان با تالاب هورالعظیم متفاوت است، زیرا برخلاف هورالعظیم در تالاب شادگان کماکان زندگی جریان دارد، هرچند ​ با وضع نامناسب مدیریت تالاب به نظر می رسد تا مدتی دیگر از این تالاب و ساکنانش فقط خاطره ای باقی بماند. عبدالزهرا سنواتی، فرماندار شادگان به جام جم می گوید: تا چند سال پیش حدود 5000 نفر از بومیان این تالاب فقط از طریق ماهیگیری امرار معاش می کردند، اما این روزها تعداد آنها به 2700 نفر کاهش پیدا کرده است.با این حال هنوز اندک بومیان باقیمانده منطقه با قایق هایشان در این تالاب رفت و آمد می کنند و با پرورش گاومیش، ماهیگیری و شکار روزگار می گذرانند.

ناصر یکی از ساکنان تالاب شادگان است، او با قایق​ کوچکی که دارد گردشگران را به مناطق مختلف تالاب برده و از این راه امرار معاش می کند. ناصر درباره وضع ساکنان تالاب می گوید: درآمد بیشتر افراد اینجا از طریق ماهیگیری، صید پرنده یا پرورش گاومیش است. البته حدود 50 نفر از جوانان نیز با قایق کار می کنند.

ناصر از این گله دارد که مسئولان برای معرفی تالاب و جذب گردشگر سرمایه گذاری نمی کنند و فقط در تعطیلاتی مانند عید نوروز کار او و دوستانش رونق می گیرد.

او ادامه می دهد: علاوه بر این مسئولان باید برای قایق های ما سهمیه بنزین در نظر بگیرند و آنها را بیمه کنند تا ما بهتر بتوانیم کار کنیم. مدتی قبل اعتباری برای گردشگری اینجا اختصاص دادند که فقط صرف ساخت چند اسکلت آهنی و آلاچیق شده است.

یکی دیگر از ساکنان تالاب شادگان درباره ماهیگیری و شکار پرنده می گوید: بیشتر اینجا اردک مرمری و غاز شکار می کنیم، غاز را حدود 40 هزارتومان می فروشیم،اما مشکل اینجاست که تعداد این پرنده ها به دلیل شکارچیان غیرمجاز خیلی کم شده و به سختی می توان آنها را پیدا کرد. ماهی های تالاب هم خیلی کم شده قبلا تا 40 قطعه ماهی هم صید می کردیم، اما این روزها هر ماهیگیر به زحمت پنج قطعه ماهی صید می کند. فعالیت قاچاقیچان غیرمجاز سبب شده بومیان تالاب برای شکار و ماهیگیری با مشکل روبه رو شوند. به گفته یکی از آنها، فرصت طلب ها با استفاده از موتور برق ماهیان تالاب را صید می کنند و کسی نیست که جلوی آنها را بگیرد.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد کمبود نیرو در یگان حفاظت محیط زیست خوزستان است که سبب شده آنها نتوانند بخوبی تالاب های این استان را پوشش دهند. برای نمونه تالاب شادگان با مساحت​ 537 هزار و 700 هکتار را فقط هفت نیروی یگان حفاظت محیط زیست خوزستان با یک خودرو پوشش می دهند. این درحالی است که پوشش تالابی با طول 80 کیلومتر با یک خودرو و هفت مامور واقعا امکان پذیر نیست.

بحرانی بودن وضع تالاب های کشور ماجرای تازه ای نیست.نکته اینجاست که​گاهی وضع وخیم آنها رسانه ای شده و بعد از مدتی به فراموشی سپرده می شود، به همین دلیل به نظر می رسد مسئولان باید با آگاه سازی بومیان منطقه و تغییر سیاست هایشان دست کم شرایط این تالاب ها را تثبیت کنند.

مهدی آیینی / گروه جامعه

بالا