آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : روز ملي

بایگانی/آرشیو برچسب ها : روز ملي

اشتراک به خبردهی

روستا خالی از توجه، روستا خالی از زندگی

مهدی آیینی

مهدی آیینی

روستاهای کشور شرایط مناسبی ندارند. هر روز مسئولان به آمار روستاهای خالی از سکنه اشاره کرده و هشدار می‌دهند سیل مهاجرت از روستاها به کلانشهرها سبب گسترش حاشیه نشینی و بروز آسیب‌های اجتماعی متعدد می‌شود، اما هیچکدام از آنها برای زنده ماندن روستا تلاش نمی‌کنند، در واقع تمام سعی آنها در سخنرانی و برگزاری همایش‌هایی خلاصه می‌شود که هیچ منفعتی برای روستاییان ندارد .

امروز در تقویم، روز روستاست، اما به جز برگزاری همایش و سخنرانی تاکنون چیزی عاید روستاییان نشده، این درحالی است که روستاییان به دلیل مدیریت اشتباه در مسائلی مانند آب و آموزش، این روزها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند؛ زیرا منابع آب در کشور به شدت کاهش یافته و زمین های حاصلخیز آنها به زمین های بایر تبدیل شده است،هرچند دراین بین خود کشاورزان نیز بی تقصیر نیستند اما مقصر اصلی را باید کسانی دانست که نتوانستند با آموزش های مناسب چنین آسیبی را به حداقل برسانند.

افزون بر این، سیاست های جاری تاکنون به شکلی بوده که معیشت روستاییان با کشاورزی و دامداری گره خورده است به گونه ای که اگر خللی در این دو عامل پدید بیاید، روستایی ناچار به مهاجرت می شود، باید یادآور شد روستا ظرفیت های دیگری نیز دارد که اگر به آنها پرداخته شود می تواند بخشی از نیازهای روستاییان را برطرف کند، برای نمونه اکنون روستاهای کشور حدود 63 هزار نقطه کشور پراکنده شده و در این میان روستاهای زیادی وجود دارد که می تواند به قطب گردشگری یا صنایع دستی تبدیل شود، اما جاذبه های آنها ندیده گرفته شده و مطرح کردن آنها برای کمتر کسی در اولویت قرار دارد.

دوشنبه گذشته برای دومین بار همایش روز روستا در پایتخت برگزار شد و نمایشگاهی نیز در این ارتباط تا جمعه برپاست، اما نکته اینجاست چنانچه نیت اصلی مسئولان توجه ویژه به روستا و رونق گرفتن این مناطق است باید دست کم چنین همایش و نمایشگاه هایی در روستاهای کشور برگزار شود تا 22 میلیون ایرانی که در این مناطق ساکن هستند به بهبود شرایط روستاها و حمایت مسئولان امیدوار شده و کوچ را تنها راه نجات ندانند.

مهدی آیینی

ایران با یوزپلنگ هایش می‌دود

یوزپلنگ‌ها زنده می‌مانند؛ این آرزوی خیلی از ایرانیان و طرفداران حیات‌وحش و محیط زیست در دنیاست که برخلاف گذشته باید به آن دل خوش کرد، زیرا تا چند سال پیش حتی نمی‌شد برآوردی از تعداد یوزپلنگ‌های کشور داشت و برخی کارشناسان ادعا می‌کردند نسل یوزپلنگ ایرانی منقرض شده و باید آن را از نقشه آسیا حذف کرد، اما این روزها جمعیت یوزپلنگ‌های کشور دست‌کم 50 قلاده برآورد می‌شود.هرچند شرایط یوز ها با جایگاه مناسب فاصله زیادی دارد و خطر انقراض هنوز بر سر آنها سنگینی می کند، اما مشاهده 13 یوزپلنگ ماده همراه توله هایشان در یک ماه گذشته، خبری امیدوارکننده است که می توان امروز، روز ملی یوزپلنگ با اشاره به آن از مردم و مسئولان خواست برای نجات یوزپلنگ ها همچنان با آنها بدوند.

حدود 20 سال پیش بود که زمزمه منقرض شدن نسل یوز پلنگ ایرانی سرزبان ها افتاد،چون مدتی بود این گونه وضع روشنی نداشت و حتی تعدادی از مجلات و نشریات تخصصی، نام یوزپلنگ را از نقشه آسیا خط زده بودند.هشدارها نسبت به شرایط نامناسب یوز ایرانی ادامه داشت تا این که تلاش های برخی سازمان های مردم نهاد و مسئولان به بار نشست و سال 1380 پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و بخش برنامه ریزی برای توسعه سازمان ملل کلید خورد. تلاش برای نجات یوزپلنگ از خطر انقراض همواره با کاستی هایی همراه بوده و هست، برای نمونه تا چند سال پیش دوربین تله ای در اختیار کارشناسان این پروژه نبود و آنها فقط با توجه به رد پا و مدفوع این گونه شرایط آنها را تخمین می زدند، اما با وجود این نقشه ای برای مناطقی که گمان می شد یوز در آنها وجود دارد، تهیه شد . آن موقع این نقشه پنج ناحیه را شامل می شد که در فلات مرکزی ایران قرار دارد.اما اکنون این محدوده ها به ده منطقه افزایش یافته، مناطقی که شش میلیون هکتار از خاک کشور را پوشش می دهد.

خانواده کوچک یوزپلنگ ها

برخلاف این که تا مدتی قبل نمی شد برآوردی از تعداد یوزپلنگ ها در کشورمان داشت،اکنون جمعیت آنها در کشور بین 50 تا 100 یوز برآورد می شود،یعنی دست کم 50 یوزپلنگ در کشورمان وجود دارد.

بجز آمار جمعیتی که حالا وجود دارد،وضع زادآوری یوز در طبیعت نیز خوشبختانه بهبود پیدا کرده، برای نمونه در ماه گذشته 13 مورد یوز مادر و توله دیده شد و می توان با توجه به آن امیدوار بود که یوزآینده بهتری خواهد داشت.

یوزپلنگ ها همیشه با خطراتی مانند تخریب زیستگاه،تصادفات جادهای،سگ های گله و برخی چوپان های ناآگاه رو به رو بوده و هستند، اما این روز مهم ترین عامل تهدید را شاید بتوان مسائل توسعه ای در زیستگاه یوز دانست که بیشتر از قبل شده است.

جاده و معدن علیه یوز

به طور مشخص جاده و معدن را باید از تهدید های اصلی تخریب زیستگاه یوز دانست ؛ زیرا تقاضا برای احداث معدن زیاد شده اما خوشبختانه سازمان حفاظت محیط زیست توانسته مقاومت کند و برای احداث معدن در زیستگاه های یوز مجوز صادر نکند. با این حال تقاضای زیاد برای احداث معدن در زیستگاه های یوز خطری است که نیاز به تعامل بین بخشی دارد ؛ زیرا معادن بزرگ استراژیک آهن، زغال سنگ، اورانیوم و معادن کوچک سرب و روی زیادی در زیستگاه های یوز وجود دارد.جالب اینجاست که پروانه معادنی که صادر شده بیشتر برای بهره برداری نیست، بلکه افراد فقط پروانه های صادر شده را به یکدیگر می فروشند.

در این بین بهبود شبکه جاده ای و کیفیت آن را نیز باید خطری برای یوزپلنگ ها دانست؛ برای نمونه جاده یزد به بندرعباس که از میان زیستگاه کالمند می گذرد، در گذشته یک بانده بود، به همین خاطر گونه های جانوری مانند یوز براحتی از آن عبور می کردند؛ اما اکنون این جاده دو بانده شده و در بین آن گاردریل کار گذاشته اند، به همین دلیل گونه های جانوری بسختی از آن عبور می کنند و هنگام رد شدن از جاده با خودروهای عبوری تصادف کرده و کشته می شوند.

دراین میان باید به ساخت جاده گزوئیه نیز اشاره کرد؛ جاده ای که تا ماه گذشته خیلی ها پیگیر ساخت آن بودند. این جاده در یزد و منطقه حفاظت شده بافق قرار دارد، هرچند مردم این منطقه به جاده نیاز دارند، اما این جاده از قلب زیستگاه و منطقه امن زیستگاه یوز می گذرد؛ بنابراین باید جایگزین مناسبی برای آن پیدا کرد.

خوشبختانه با جلسات متعددی که به کمک سازمان های مردم نهاد و پروژه حفاظت از یوز آسیایی برگزار شده، فعلا مردم رضایت داده اند این جاده ساخته نشود ؛ اما باید به فکر جاده ای جایگزین برای مردم بود.

این درحالی است که جاده جایگزین نیز مشخص شده و فقط باید منتظر اختصاص بودجه از سوی دولت بود تا عملیات ساخت آن اجرایی شود.

با توجه به آمار به شکل میانگین هرسال 1.5 یوز بر اثر تصادفات جاده ای تلف شده اند. باید یاد آور شد سال گذشته نیز دو یوز در محور شاهرود- سبزوار براثر تصادف با خودرو کشته شدند.

علاوه بر احداث جاده و معدن، خط لوله نیز زیستگاه یوز را تخریب می کند. برای مثال خط لوله یازدهم گاز از منطقه عباس آباد نائین عبور می کند که یکی دیگر از زیستگاه های یوز است. البته به نظر می رسد مسئولان به این توافق رسیده اند که خط لوله از لبه زیستگاه یوز عبور کند نه از دل آن.

یوز طعمه ندارد

کمبود طعمه را باید یکی دیگر از خطرات عمده ای دانست که یوزها را تهدید و هر روز نمود بیشتری پیدا می کند . در واقع علت این تهدید نیز چیزی نیست جز افزایش شکار غیر مجاز در زیستگاه های یوز که سبب کاهش جمعیت حیات وحش در زیستگاه آنها شده است.

در این میان می توان پیشرفت فناوری را دلیل افزایش شکار غیرمجاز دانست، زیرا فرهنگ استفاده از آن به گونه ای که باید رشد نکرده است؛ برای نمونه شکارچیان غیرمجاز برای این که دستگیر نشوند حضور محیط بانان را با استفاده از تلفن همراه به یکدیگر خبر داده یا شخصی را مامور می کنند تا لحظه به لحظه موقعیت محیط بانان را به آنها اطلاع دهد.

این درحالی است که تعداد محیط بانان نیز نسبت به گذشته افزایش نداشته و از طرفی جامعه محیط بانی کشور نیز سالخورده شده است، ارزان شدن سلاح های شکاری و دیگرتجهیزات آن را نیز باید دلیل دیگری برای کاهش طعمه های یوز پلنگ دانست ؛ زیرا اکنون شکارچیان غیر مجاز با استفاده از موتور به تعقیب آهو و جبیرها پرداخته و آنها را شکار می کنند. جمعیت قوچ و میش نیز در زیستگاه یوز کاهش پیدا کرده، متاسفانه شکارچیان تمام طعمه های یوز را شکار می کنند.

انسان، دام و سگ گله

وجود دام در زیستگاه های اصلی یوز را باید تهدید دیگری دانست که این گونه را به سمت انقراض سوق می دهد ؛ زیرا وقتی دام بیش از حد وارد زیستگاه شود خوراک حیات وحش منطقه را مصرف می کند. در واقع دام رقیبی برای چهارپایان این منطقه به حساب می آید که یوزپلنگ از آنها تغذیه می کند،اما دام تهدیدهای دیگری نیز با خود به همراه دارد؛ ورود انسان، وسیله نقلیه و سگ گله به زیستگاه های یوز همیشه حادثه ساز بوده است.

بنابراین باید از مسئولان خواست به جای تلاش برای خروج دام که در عملی کردن آن تاکنون موفق نبوده اند، جمعیت دام را در این مناطق مدیریت کنند ؛ زیرا دامداران تا سه برابر حد مجاز نیز دام به این زیستگاه ها وارد می کنند.

برکت یوزپلنگ

یوز مانند گونه های دیگری که در راس هرم اکولوژیک قرار دارند گونه ای قابل توجه به حساب می آید و برای حفظ آن باید سرمایه گذاری کرد. به واسطه این گونه، زیستگاه ها حفظ شده و در نهایت حیات انسان تهدید نمی شود، برای نمونه درمورد یوزپلنگ شش میلیون هکتار از خاک کشور تحت حفاظت قرار گرفته است.

در واقع در این بین فقط از یوز مراقبت نمی شود، بلکه از تمامی گونه های جانوری و گیاهی این زیستگاه ها مراقبت می شود.برای نمونه آبشخورها چک شده و بازسازی می شوند یا محیط بانان بیشتری با متخلفان به شکل جدی برخورد می کنند .به این شکل باید یادآور شد حفظ یوزپلنگ به نفع مردم بومی منطقه و کشور است.

بیمه یوز؛ اتفاقی خوب

حدود یک سال و نیم از بیمه شدن یوز گذشته است ؛ اقدامی که باید آن را یکی از قدم های مثبتی ارزیابی کرد که تاکنون برای حفظ یوز برداشته شده است . به این شکل بیمه دانا تعهد کرده چنانچه یوزی به دلیل عوامل انسانی کشته شود 50 میلیون تومان خسارت پرداخت کند، برای نمونه سال گذشته که دو یوز در تصادف جاده ای کشته شدند، بیمه یکصد میلیون تومان خسارت پرداخت کرد تا این مبلغ برای رفع عواملی که سبب حادثه شده هزینه شود، علاوه بر این بیمه دانا محیط بانانی را که در زیستگاه یوز خدمت می کنند نیز تحت پوشش خود قرار داده است.

روز ملی یوز

21 سال پیش در چنین روزی حادثه ای تلخ در بافق اتفاق افتاد که هیچ وقت از خاطر طرفداران محیط زیست و حیات وحش پاک نمی شود.در واقع آن را باید تراژدی کاملی دانست که برای یک یوز مادر با سه توله اش در حاشیه نخلستان های بافق رقم خورد. شاید آن زمان افرادی که این تراژدی را خلق کردند نمی دانستند یوز حیوان بی آزاری است، شاید هم هیبت یوزپلنگ ها سبب ترس شان شد . در جریان این حادثه وقتی چهار یوزپلنگ به حاشیه بافق نزدیک شدند،عده ای با استفاده از سنگ و چوب تصمیم به نابودی آنها گرفتند . در جریان این حادثه یوز مادر موفق به فرار شد،اما دو توله اش کشته شدند و یک توله دیگر نیز که بشدت زخمی شده بود، پس از انتقال به تهران از مرگ نجات یافت. توله یوزپلنگ نجات یافته «ماریتا» نام داشت، ماریتا پس از 9 سال زندگی در پارک پردیسان مرد. به این ترتیب نهم شهریور 86 به پیشنهاد انجمن یوز پلنگ ایرانی روز ملی یوزپلنگ نامیده شد.

مهدی آیینی

 

محيط بان با زمين ايستاده اند

رنج خدمت در مناطق صعب‌العبور را تاب می‌آورند تا جلوی گلوله شکارچی‌هایی سینه سپر کنند که چشم طمع به ‌اندک باقیمانده حیات‌وحش کشور دارند. این حکایت زندگی محیط‌بانان کشور است افرادی که تجهیزات‌شان به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه با شکارچیان نیست، اما برای حفظ محیط‌زیست کشور از جان مایه می‌گذارند.فردا در تقویم، روز ملی محیط بان نامیده شده تا مجالی باشد برای یادآوری مظلومیت و نقش تاثیرگذار محیط بانان در حفظ محیط زیست کشور، زیرا به معنای واقعی می توان محیط بانان را سربازان بی دفاع زمین نامید.

محیط بانان وظیفه دارند از دارایی های سرزمین ما که به همه ایرانی ها تعلق دارد، محافظت کنند؛ از کویر،کوهستان، دشت و دریا بگیرید تا گونه های جانوری و گیاهی علاوه براین، باید مراقب باشند مقررات زیست محیطی در اقصا نقاط کشور جدی گرفته شود. در این میان، بی توجهی و جدی گرفته نشدن وظیفه آنها بیشترین آسیب را به محیط بانان می زند، زیرا آنها با عشق به محیط زیست برای حفظ آن تلاش می کنند، اما وقتی متوجه می شوند برای بسیاری از مردم و برخی مسئولان، محیط زیست در اولویت قرار ندارد، آزرده خاطر می شوند؛ آزرده تر از هر زمان دیگری، حتی زمانی که سلاح شکارچیان آنها را زمینگیر می کند.

هیچ چیز بیشتر از بی توجهی مردم و این دسته مسئولان نسبت به محیط زیست، دل محیط بانان را به درد نمی آورد، هرچند زمینه برای آسیب دیدن آنها بیشتر از این مهیاست زیرا برخلاف این که اسباب و تجهیزات افراد برای رسیدن به دل مناطق حفاظت شده بیشتر شده و به همین دلیل، افراد بیشتری می توانند خود را به زیستگاه ها برسانند، اما تعداد محیط بانان هنوز مانند شرایط بیش از 30 سال پیش است و تجهیزاتی که آنها در اختیار دارند با برخی شکارچیان قابل مقایسه نیست. برای نمونه پیش آمده که خودروی محیط بانان خراب شده و خودروهای پیشرفته شکارچیان، آنها را یدک کشیده است. اکنون حدود 2700 محیط بان باید از 17 میلیون هکتار اراضی کشور مراقبت کنند.

افزون بر این، محیط بانان همیشه از حداقل دستمزد برخوردار بوده اند و این شرایط، بستر را برای زیر پا گذاشتن اخلاق و قانون از سوی برخی محیط بانان مهیا می کند. بنابراین چنانچه بگویند محیط بانی وجود دارد که به عنوان راهنمای شکارچیان عمل می کند، نباید تعجب کرد.

شرایط بهتر از گذشته است

حمیدرضا خیلدار فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست بر آن است که شرایط برای محیط بانان بهتر از گذشته شده، زیرا پیش از این درباره حفاظت محیط زیست بجز شعار چیزی عاید محیط بانان نمی شد . او ادامه می دهد: اکنون حمایت های بیشتر از محیط بانان می شود. برای نمونه، هزینه هایی که محیط بانان در اجرای ماموریت دارند، از سوی ستاد حمایت از محیط بانان تامین می شود یا اگر محیط بانی زخمی شده باشد و در بیمارستان دولتی درمان نشود، هزینه بیمارستان خصوصی او از سوی این ستاد تامین می شود. خیلدار درباره حقوق محیط بانان نیز یادآور می شود: با پیگیری رئیس کنونی سازمان حفاظت محیط زیست و تاثیر گذاری او در هیات دولت، بالاخره حدود دو هفته پیش تصمیم گرفته شد امتیاز سختی کار محیط بانان از یکهزار به 3000 برسد. به این ترتیب، حقوق محیط بانان حدود 350 هزار تومان افزایش پیدا می کند.به گفته وی، این افزایش حقوق را دولت مصوب کرده که از ابتدای سال باید پرداخت می شد. بنابراین زمانی که اعتبارات آن تامین شود، معوقات آن نیز پرداخت خواهد شد.

خیلدار ابراز می کند: برای تکمیل یگان حفاظت محیط زیست نیاز به 5000 محیط بان جدید داریم و امیدواریم دولت در مدت پنج سال شرایط جذب این تعداد نیرو را برای ما فراهم کند. این در حالی است که باید تاکید کرد اکنون میانگین سن خدمتی محیط بانان بیش از 17 سال است .بنابراین محیط زیست با جذب نیروی جوان و با انگیزه می تواند حضور پر رنگ تری در مناطق حفاظت شده داشته باشد.

دستورالعمل خدمتی محیط بانان

مشکل دیگری که محیط بانان با آن دست به گریبان هستند به قوانین برمی گردد، زیرا قانون آن طور که باید در برابر حوادث از آنها حمایت نمی کند.

فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست اظهار می کند: مشکل اینجا بود که دستور العمل خدمتی برای محیط بانان تائید نشده بود تا در زمان نیاز قضات با توجه به آن برای محیط بانان رای صادر کنند، اما این دستور العمل خدمتی نیز حدود یک ماه پیش از سوی ستاد کل نیروی مسلح تصویب شد. در این دستورالعمل آمده، محیط بانان سختی کار می گیرند یا اگر در اجرای ماموریت با متخلف درگیر و آسیب دیده یا کشته شوند، به عنوان جانباز یا شهید شناخته می شوند.

افزون براین، جیره غذایی نیز برای محیط بانان مشخص شده چون برخی از آنها در محل های خدمتی خود 18 روز بیتوته می کنند و 12 روز به خانه های خود می روند، اما متاسفانه در مدتی که بیتوته می کنند، باید از جیب خود هزینه های خورد و خوراک را پرداخت می کردند. برای رفع این مشکل در دستورالعمل خدمتی محیط بانان آمده که از سال آینده جیره غذایی به آنها پرداخت شود.خیلدار یادآور می شود: در دستورالعمل خدمتی سابق در حق محیط بانان ظلم شده بود، زیرا محیط بان جزو کارکنان دولت به حساب می آید . به همین دلیل باید مانند افرادی که استخدام کشوری یا لشکری هستند، خدمت کنند. در این میان، محیط بانان در ماه 18 شبانه روز خدمت می کردند، بدون این که اضافه کاری بگیرند. این در حالی است که براساس تصمیم گیری جدید، محیط بانان 15 شبانه روز کار و 15 شبانه روز استراحت می کنند. البته محیط بانان با توجه به دور یا نزدیک بودن محل خدمتی خود می توانند دو روز خدمت و دو روز استراحت کنند.

فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست، با تاکید بر این که اسناد بالادستی برای حمایت از محیط بانان تشکیل شده ابراز می کند: در گذشته، شایعاتی نسبت به جمع آوری یگان حفاظت نیز وجود داشت، اما اکنون ساختار یگان تصویب شده است. به این ترتیب به عنوان متولی امر محیط بانان می توانیم برای حمایت از آنها برنامه ارائه کنیم. این درحالی است که پیش از این با خواهش و تمنا برای کمک به آنها اعتبار می گرفتیم.

از محیط بان تا ارشد محیط دار

براساس قوانین جدید برای محیط بانان درجه نیز در نظر گرفته شده، به این شکل که افراد با درجه محیط بانی خدمت خود را آغاز می کنند و می توانند تا درجه محیط دار افسر محیط دار یا ارشد محیط دار ارتقای درجه پیدا کنند. خیلدار با اشاره به این که حقوق محیط بانان با توجه به درجه آنها افزایش پیدا می کند، درباره تجهیزات و کلاس های آموزشی محیط بانان عنوان می کند: سال گذشته با اعتباری حدود سه میلیارد تومان، یکهزار محیط بان آموزش دیدند؛ محیط بانانی که 18 سال آموزش ندیده بودند. به همین دلیل حتی برخی از آنها سر از زندان درآورده بودند. تجهیزات محیط بانان نیز از سال 90 تا کنون حدود سه برابر شده؛ یعنی اکنون یگان حفاظت محیط زیست می تواند تمام محیط بانان خود را به سلاح کلاشینکف مجهز کند و تجهیزات دیگری مانند شوکر،افشانه و دستبند در اختیار آنها بگذارد.

به گفته وی، اکنون فقط چهار محیط بان در زندان به سر می برند و در این میان، حکم قصاص دو نفر از آنها نیز تائید شده است.

براساس اطلاعاتی که یگان حفاظت محیط زیست در اختیار جام جم گذاشته سال گذشته 13 محیط بان هنگام اجرای ماموریت با شکارچیان غیرمجاز درگیر و مجروح شده اند. در این میان، بیشتر محیط بانان از سوی شکارچیان غیرمجاز هدف گلوله قرار گرفته اند. این درحالی است که طی سال های 91 و 92 در مجموع 33 محیط بان در درگیری با شکارچیان غیرمجاز زخمی شده بودند.فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست درباره برنامه های سازمان حفاظت محیط زیست برای امروز یادآور می شود: امروز نیز مانند سال های گذشته از محیط بانان نمونه در کل کشور قدردانی و از بین آنها سه نفر به عنوان محیط بان نمونه ملی معرفی می شوند.

محيط بان آهني

اواخر تيرماه سال گذشته بود که به هادي جلالي خبردادند​، چهار شکارچي وارد پناهگاه حيات وحش تالاب شادگان شده و در حال شکار هستند​ به اين ترتيب جلالي به همراه دو همکار ديگرش روانه محل حادثه شد،محيط بانان براي اينکه بتوانند شکارچيان را دستگير کنند تصميم گرفتند وانمود کنند که متوجه حضور شکارچيان غير مجاز نشده اند به همين دليل  جلالي از خودرو پياده شد و زير يک تپه پناه گرفت ، دو همکار ديگر او نيز با خودرو​  از محل حادثه فاصله گرفتند، در اين بين يکي از شکارچيان روي تپه اي که جلالي زير آن پنهان شده بود رفت ​تا از رفتن محيط بانان مطمئن شود،اما در اين لحظه او  متوجه حضور جلالي شد ​و با محيط بان جوان درگير شدند​.هرچند جلالي توانست اسلحه شکارچي را  به دست بياورد،ولي شکارچيان ديگر نيز از حضور با خبر شده و به کمک دوست خود رفتند. در نتيجه شرايط تغيير کرد و يکي از شکارچيان​​ سينه جلالي را هدف گوله قرار داد.

جلالي براي متوقف کردن شکارچيان تير هوايي شليک کرد،اما شکارچيان تصميم گرفته بودند​ آثاري از  جرم خود بجاي نگذارند به همين دليل​ وقتي سوار خودرو شان شدند دو گلوله ديگر به سمت جلالي شليک کردند. زماني که ​ محيط بانان ديگر ​ از راه رسيدند نتوانستند شکارچيان را متوقف کنند. ​اما يکي از شکارچيان يک ساعت بعد از حادثه دستگير شد، اما سه  متهم ديگر تاکنون دستگير نشده و به شکل غيابي در دادگاه ​به 9 سال زندان محکوم شده اند. ​

بعد از حادثه جلالي به بيمارستان طالقاني آبادان و از آنجا به بيمارستان ​پارس تهران منتقل شد،او درباره ادامه ماجرا به  جام جم مي گويد:پزشکان گفتند 96 ساچمه دربدنم وجود دارد تا امروز 11 ساچمه ​از بدنم خارج شده،ولي هنوز 85 ساچمه در بدنم وجود دارد.

به همين دليل او ​اکنون در قسمت چپ بدنش احساس درد مي کند و نمي تواند به پهلوي چپ بخوابد​.

در جستجوي جانبازي

آقاي محيط بان در باره اينکه به عنوان جانباز شناخته مي شود يا نه عنوان مي کند:خيلي دنبال جانبازي دويده​ام،​اما هنوز نتيجه مطلوب نرسيده ام،زيرا به من مي گويند 4000 نفر در نوبت کميسيون پزشکي هستند​ تا ميزان جانبازي مرا مشخص کنند​.

او درباره افزايش حقوق محيط بانان نيز ياد آور مي شود: وعده هايي به ما داده شده ،اما هنوز افزايش حقوقي نديده ايم.جلالي تصريح مي کند:زماني متوجه کم بودن حقوق ما مي شويد که آن را با ديگر ارگان ها مقايسه کنيد براي نمونه حقوق نگهبانان پالايشگاه که آلوده کننده محيط زيست نيز هست اکنون حدود 5 ميليون و 700 هزار تومان است ،اما​ حقوق محيط بانان 900 هزار تومان است.​

زوال دماوند

قصد دارند آن را ثبت جهانی کنند، اما از حال و روزش غافلند و نمی‌دانند ساخت جاده، معدنکاوی و چرای بی‌رویه دام و تردد زیاد گردشگران سال‌هاست خوابش را آشفته کرده است؛ از دماوند حرف می‌زنیم.قله ای که عمرش به بلندای تاریخ کشورمان می رسد، اما تمام تلاش ها برای حفظ آن به برگزاری سمینار، چاپ پوستر و شعار محدود شده و در مقام عمل تاکنون اتفاقی نیفتاده که در شان دماوند و نام آن باشد. امروز که در تقویم روز ملی دماوند نامیده شده، بهانه ای است تا شرایط این نماد کهنسال 5671 متری را که با فرهنگ و تاریخ کشورمان عجین شده است، مرور کنیم.

نام دماوند با ایران گره خورده و در تاریخ، اساطیر و ادبیات کشور می توان مطالب زیادی از آن یافت؛ در حالی که دماوند از لحاظ زیست محیطی نیز نقش مهمی در کشور دارد؛ زیرا یکی از منابع آب شیرین کشور است و رودخانه هراز از آن تغذیه می کند. علاوه براین، دماوند را باید زیستگاه منحصربه فردی دانست که پذیرای گونه های جانوری و گیاهی زیادی است. برخلاف این ویژگی ها مسائل زیادی حیات دماوند را تهدید می کند که می توان آنها را به شش عامل تقسیم کرد. عباس میرزا کریمی، کارشناس محیط زیست در این باره به جام جم می گوید: جاده سازی بی ضابطه، چرای غیرمجاز دام، فعالیت معادن، ساخت و ساز، گردشگران و مدیریت دوگانه شش عاملی است که دماوند را تهدید می کند. او درباره مدیریت دوگانه توضیح می دهد: قله دماوند در پارک ملی لار قرار دارد؛ اما اثر طبیعی مازندران است و حفاظت آن به عهده این استان قرار گرفته، بنابراین اگر پاسگاهی که در حوزه تهران و نزدیکی این اثر قرار دارد متوجه فعالیت غیرمجاز معادن شود باید موضوع را به استان مازندران اطلاع دهد تا آنها وارد عمل شوند و این کار سبب زمانبر شدن رسیدگی به تخلف می شود. درباره فعالیت معدنکاوان نیز به گفته میرزا کریمی وزارت صنعت، معدن و تجارت محیط زیست را درمقابل عمل انجام شده قرار می دهد؛ چون ابتدا بهره برداری را شروع می کنند و سپس از محیط زیست مجوز می گیرند. تا مدتی قبل، معدنکاوان با محدودیت زیادی در این منطقه روبه رو نبودند، اما از مرداد سال گذشته، فعالیت معدنکاوان در ارتفاع بیش از 2200 متر متوقف شد. با این حال معادن پوکه سال هاست در منطقه فعالیت می کنند. باید تاکید کرد نمی توان دماوند را زیباترین اثر طبیعی نامید و در دامنه های آن اجازه احداث معدن و جاده داد. علاوه بر فعالیت معدنکاوان باید به عشایر و دامداران نیز توجه کرد، زیرا آنها بدون ضابطه برای خود جاده های دسترسی ایجاد کرده اند و سبب حضور بیشتر گردشگران و تخریب در منطقه می شوند.

این در حالی است که دماوند اثر طبیعی ملی است و برخی مسئولان از تلاش برای ثبت جهانی شدن آن سخن می گویند، اما هیچ نهادی اقدامات حفاظتی لازم را که در سطح این اثر ملی باشد، دنبال نمی کند؛ بنابراین اگر بگوییم تمام تلاش مسئولان به برگزاری سمینار و چاپ پوستر و عکس از این قله محدود شده است، بیراه نگفته ایم. زیرا بجز گروهی از کوهنوردان و اعضای سازمان های مردم نهاد ـ که برای حفظ دماوند تلاش کرده و نکاتی را رعایت می کنند ـ کمتر نهاد دولتی می تواند ادعا کند در سطح یک اثر طبیعی ملی به دماوند توجه کرده است. عبدالله اشتری، مدیرعامل انجمن حفظ محیط کوهستان نیز در گفت وگو با جام جم عنوان می کند: سازمان جنگل ها و محیط زیست برای حفظ دماوند اقدام موثری انجام نداده اند. به همین دلیل اکنون در ضلع جنوبی دماوند جاده ای ایجاد شد که عرض آن به ده متر نیز می رسد و رفت و آمد گردشگران سبب شده پوشش گیاهی در این مسیر به شکل کامل از میان برود.

تعداد زیاد گردشگران را باید یکی دیگر از عوامل تهدیدکننده دماوند دانست، در حالی که تاکنون برآورد دقیقی از تعداد بازدیدکنندگان این منطقه نشده و مشخص نیست گردشگران در این منطقه چند روز می مانند یا چه مقدار زباله به جای می گذارند.

کوهستان قانون ندارد

برخلاف کشورهای موفق که برای کوهستان های خود قوانین و مقررات مناسبی وضع کرده اند در کشورمان قانونی برای دفاع از کوهستان وجود ندارد.

برای نمونه می توان به فوجی یامای ژاپن اشاره کرد که به دلیل شکل مخروطی و سابقه آتشفشان شبیه قله دماوند است. ژاپنی ها برای فوجی یاما احترام خاصی قائل هستند و به کوهنوردان و گردشگران اجازه نمی دهند از هر مسیری به بازدید این کوه بروند.

مدیرعامل انجمن حفظ محیط کوهستان عنوان می کند: برای نمونه در بیشتر کوهستان های مطرح برای کوهنوردان مقرراتی مشخص شده است؛ مثلا قبل از صعود باید هماهنگی به عمل بیاید یا از کوهنوردان ودیعه ای گرفته می شود تا مطمئن شوند به منطقه آسیب نمی زنند و پسماندهای خود را به پایین کوه منتقل می کنند. وی با تاکید بر این که اقدام خاصی برای مدیریت کوه در کشورمان انجام نمی شود ادامه می دهد: کوهنوردان و علاقه مندان به طبیعت فعالیت می کنند، اما وقتی تلاش آنها به مرحله ای می رسد که به حمایت دولت نیاز دارد، مسئولان وارد عمل نمی شوند؛ زیرا کوهنورد یا فعال محیط زیست نمی تواند برای گردشگری منطقه ای مانند دماوند محدودیت ایجاد کند.

این در حالی است که نسبت به گذشته آمار بازدیدکنندگان از دماوند خیلی بیشتر شده؛ البته فقط دماوند نیست که دستخوش این تغییرات و تهدیدهاست. دو منطقه دیگر برجسته کوهنوردی کشور یعنی سبلان و علم کوه نیز شرایطی مشابه دماوند دارد. برای مثال گردشگران در سبلان و دماوند صف می کشند تا خودروهای لندرور و نیسان آنها وسایلشان را به ارتفاعات سه تا چهار هزار متری منتقل کنند چنین فعالیتی را باید نشانه زوال کوهستان دانست، اما رفع چنین مشکلاتی از عهده سازمان های مردم نهاد خارج است و به مداخله مسئولان نیاز دارد.

اشتری ابراز می کند: برای رفع مشکلات کوهستان نامه ای برای محیط زیست تنظیم کرده و از آنها خواسته ایم کوهستان را جزو زیست بوم های شکننده طبقه بندی کنند، اما محیط زیست این مساله را قبول نمی کند؛ در حالی که این سازمان برای غارها کمیته تشکیل داده، اما کوهستان را فراموش کرده است. جالب این که کوهستان را می توان مادر غارها دانست. اما سازمان محیط زیست ادعا می کند با همکاری تشکل های زیست محیطی و دیگر ارگان ها، کارهایی برای حفظ دماوند انجام داده است. وحید رضاییان، معاون اداره محیط زیست شهرستان آمل در گفت وگو با جام جم می افزاید: تعطیل شدن معادن در ارتفاع بیش از 2200 متر به بالا و ایجاد محدودیت برای چرای دام و این که از ارتفاع 4500 متر به بالا دماوند جزو مناطق چهارگانه محیط زیست قرار گرفته، برخی اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برای حفظ دماوند است. وی درباره جمع آوری زباله های گردشگران نیز خاطرنشان می کند: زباله ها در ارتفاع 4500 متری دماوند دپو و از سوی فدراسیون کوهنوردی به پایین کوه منتقل شده و بعد توسط شهرداری به محل مناسبی حمل می شود. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد دشت شقایق است که در دامنه دماوند قرار دارد و هر سال در فصل بهار از سوی برخی بازدیدکنندگان تخریب می شود. رضاییان دراین باره توضیح می دهد: محیط زیست با همکاری تشکل های زیست محیطی توانسته تخریب پوشش گیاهی را در دشت شقایق کاهش دهد.

معاون اداره محیط زیست شهرستان آمل درباره ایجاد محدودیت برای تردد خودروها در ضلع جنوبی دماوند نیز ابراز می کند: بحث مدیریت صعود کوهنوردان نیز مطرح شده و براساس آن از تردد خودروی شخصی جلوگیری شده و کوهنوردان و تجهیزات آنها به وسیله تعدادی خودروی نیسان تا پناهگاه اول حمل شده و آنجا نیز به وسیله تعدادی قاطر تجهیزات آنها به ارتفاع 4500 متری منتقل می شود. به گفته رضاییان، برگزاری جشنواره روز ملی دماوند به دلیل مصادف شدن با ماه رمضان امسال در مرداد برگزار می شود.

راهی برای نجات

به نظر می رسد یکی از راه های نجات دماوند این است که کوه به طور کامل جزو مناطق چهارگانه محیط زیست قرار گیرد، چون اکنون از ارتفاع 4500 متری به بالای این کوه، جزو این مناطق تعریف شده است؛ در حالی که فقط کوهنوردان حرفه ای که نکات زیست محیطی را رعایت می کنند به این مناطق دسترسی دارند، اما بیشتر تخریب ها در ارتفاعات پایین تر و مناطقی رخ می دهد که بیشتر افراد به آسانی به آنها دسترسی پیدا می کنند، بنابراین چنانچه مسئولان به حفظ این نماد کهنسال کشورمان علاقه دارند باید دست کم تا ارتفاع 2000 متری کوه دماوند را جزو مناطق چهارگانه محیط زیست در نظر بگیرند.

محیط زیست؛ مساله مردم و دولت

برخلاف گذشته که مساله تخریب محیط زیست آن قدر جدی نبود، این روزها پیشرفت فناوری و استفاده انسان از ابزارها و ماشین های مختلف، مسائل زیست محیطی فراوانی به وجود آورده است. استفاده نادرست انسان از این امکانات حیات دماوند را نیز تهدید می کند؛ تهدید هایی که باید آنها را ناشی از رفتار اشتباه مردم و مسئولان دانست. برای نمونه اکنون کمتر نظارتی روی فعالیت گردشگرانی که به دماوند می روند، انجام می شود و چون آنها به نکات زیست محیطی توجهی ندارند با تخریب پوشش گیاهی و به جای گذاشتن زباله، آسیب زیادی به زیست بوم این منطقه می رسانند؛ مثلا اکنون در ضلع جنوبی دماوند، جاده ای برای صعود به این قله کشیده شده که به دلیل بی توجهی عرض آن در برخی قسمت ها به ده متر نیز می رسد. سراسر این جاده زیر پای گردشگران آن قدر کوبیده شده که عاری از هر گونه پوشش گیاهی است، در حالی که در نبود نظارت بازدیدکنندگان مسیرهای دیگری را نیز برای صعود انتخاب کرده و از هر جا که بخواهند تردد می کنند. مساله عمده دیگری که در این میان نقش دارد، نبود همکاری میان سازمان ها و ارگان های مختلف برای حفظ محیط زیست است. برای نمونه سازمان جنگل ها، محیط زیست، وزارت صنعت، معدن و تجارت و راه و شهرسازی آن طور که لازم است برای حفظ این اثر طبیعی ملی با یکدیگر همکاری نمی کنند.

 

مهدی آیینی

یک روز برای 50 یوز

دست‌کم 13 سال از زمانی که کارشناسان برای اولین بار نسبت به وضع بحرانی یوزپلنگ‌های آسیایی هشدار دادند و سازمان‌های بین‌المللی برای رفع این مشکل پیشقدم شدند می‌گذرد.

 آن زمان تعداد این گونه جانوری در کشورمان کمتر از 30 قلاده برآورد می‌شد، اما با گذشت چند سال از شروع به کار پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و براساس آماری که سال 92 اعلام شد، اکنون حدود 50 قلاده یوز در کشورمان وجود دارد. نکته امیدوارکننده این است که در سه ماه گذشته 44 مورد مشاهده یوز از سوی دوربین‌های تله‌ای و محیط‌بانان ثبت‌شده که در تعدادی از آنها یوزهای ماده همراه توله‌هایشان دیده شده‌اند. به همین دلیل می‌توان امیدوار بود زادآوری این گونه هنوز در کشورمان مختل نشده است.

هرچند به صورت رسمی در تقویم ثبت نشده، اما امروز روز ملی یوزپلنگ آسیایی است و به همین مناسبت قرار است مراسمی در سازمان محیط زیست برگزار شود. برخلاف چند سال گذشته امسال این مراسم به میزبانی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) و شریک پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی برگزار می‌شود و از سفرا، مسئولان، نمایندگان مجلس و نمایندگان سازمان‌های مردم نهاد برای حضور در این مراسم دعوت شده تا تاکید شود هر چند یوز آسیایی فقط در ایران وجود دارد، اما نگهداری از آن وظیفه همه کشورهاست. علاوه براین در این مراسم از تعدادی از محیط‌بانان، سازمان‌های مردم نهاد و فعالان پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی قدردانی خواهد شد.

50 قلاده یوز

آخرین آمار از جمعیت یوزها در کشورمان سال 92 اعلام شد و براساس آن می‌توان دست‌کم جمعیت یوزها را 50 قلاده دانست. هومن جوکار، مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در این باره به جام‌جم می‌گوید: درباره تعداد یوزپلنگ‌هایی که در کشور وجود دارند، تخمین جدیدی باید صورت بگیرد، زیرا آخرین بار تعداد آنها در سال 92 برآورد شد. به همین دلیل باید آمار جدیدی از تعداد این گونه به دست آورد، اما این کار مستلزم افزایش تعداد دوربین‌های تله‌ای و دیگر ابزارهای این مطالعه است.

این در حالی است که حدود 13 سال پیش که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی کلید خورد کارشناسان تعداد این گربه‌سان را در کشور کمتر از 30 قلاده می‌دانستند و بعد از شروع پروژه و آمدن ابزاری مانند دوربین‌های تله‌ای کارشناسان به تعداد یوزها امیداور شدند، اما مشکل اینجاست که این روزها بسیاری از دوربین‌های تله‌ای فرسوده شده و کارشناسان به ابزار جدید نیاز دارند.

جوکار ادامه می‌دهد: در سه ماه گذشته 44 مورد مشاهده یوز از سوی دوربین‌های تله‌ای ثبت‌شده یا محیط‌بانان آنها را مشاهده کرده‌اند. این آمار به نسبت مناسب است، اما نکته امیدبخش دیدن یوزپلنگ‌های ماده با توله‌هایشان است.

اصلی‌ترین زیستگاه‌های یوز در کشورمان در حاشیه کویر مرکزی قرار دارد. برای نمونه در خراسان شمالی پناهگاه حیات وحش میاندشت وجود دارد یا پارک ملی توران در استان سمنان. علاوه براین می‌توان به پارک ملی کویر، عباس‌آباد، مجموعه مناطقی در استان یزد مانند سیاه کوه و کالمند، نایبندان، طبس و راور کرمان اشاره کرد.

پروژه‌ای 13 ساله

از زمان اجرای پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری سازمان ملل متحد چند سال می‌گذرد. این پروژه براساس روال از پیش تعیین شده در سه محور آموزش و آگاه سازی، تحقیقات و پایش و حفاظت فیزیکی از زیستگاه‌ها در حال پیگیری است.

مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی یادآور می‌شود: اکنون در سال سیزدهم پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی هستیم، اما در این مدت یک سال این پروژه مسکوت باقی ماند. نکته اینجاست که در فاز جدید نیز به دلیل تحریم‌ها بودجه پروژه به حداقل کاهش پیدا کرده است.

جوکار ادامه می‌دهد: حدود دو سال است که UNDP سالانه 80هزار دلار به پروژه کمک می‌کند، اما این رقم در مقایسه با سال‌های قبل خیلی کمتر شده، زیرا پروژه برای دوره چهار ساله 2001 تا 2004 بیش از یک میلیون دلار در نظر گفته بود.به گفته وی بخشی از این کاهش به دلیل تحریم‌هاست و بخشی نیز به این علت که این سازمان در سال دهم پروژه تشخیص داد این مدت فعالیت برای پروژه کافی است. به همین دلیل تصمیم داشت پروژه را متوقف کند، اما با فعالیت گروه ایرانی این پروژه احیا شد. نکته اینجاست که اگر تحریم‌ها برداشته شود، می‌توان از کمک‌های بیشتر بین‌المللی استفاده کرد.

حدود سه سال پیش حامی بین‌المللی پروژه تشخیص داد پروژه هر کاری که برای نجات یوزها از خطر انقراض می‌توانسته، انجام داده و به همین دلیل تصمیم به اتمام پروژه گرفت. جوکار دراین باره می‌افزاید: از من برای بستن پروژه دعوت شد، اما در سازمان حفاظت محیط زیست تلاش کردیم پروژه تعطیل نشود و خوشبختانه توانستیم UNDP را متقاعد کنیم تا پروژه دست‌کم تا سال 2016 ادامه پیدا کند. وی درباره این که آیا در این 13 سال پروژه نتیجه مناسبی گرفته، می‌افزاید: نتیجه نگرفتن قضاوت من نیست زیرا ابتدا با جمعیت کمی روبه‌رو بودیم و اگراین پروژه نبود به احتمال زیاد تاکنون یوز منقرض شده بود.جوکار درباره بودجه سازمان محیط زیست برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی می‌گوید: محاسبه این بودجه خیلی سخت است، زیرا این پروژه از بودجه‌ای که برای نگهداری از تمام مناطق حفاظت‌شده محیط زیست اختصاص می‌یابد، تغذیه می‌شود که البته خدمات بیشتری به این طرح داده می‌شود.

خطر افزایش دسترسی به زیستگاه‌ها

تا مدتی قبل پافشاری روی توسعه، عامل اصلی تخریب زیستگاه‌های یوزپلنگ بود، به این شکل که مسئولان طرح‌های ساخت جاده و احداث معدن زیادی را اجرا کردند که ارزیابی زیست‌محیطی نشده بود، اما برخلاف آن زمان اکنون دسترسی راحت مردم به مناطق حفاظت شده و کمبود محیط‌بان از مشکلاتی است که یوزها را تهدید می‌کند.

مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی درباره تفاوت مشکلات کنونی این پروژه با مشکلات اولیه طرح عنوان می‌کند در مقطعی مشکل برنامه‌های توسعه‌ای دولت بود. برای دولت‌های قبل اولویت اجرای برنامه‌های توسعه بود به همین دلیل نسبت به محیط‌زیست کم توجهی می‌شد، اما اکنون با تغییر نگرش در مسئولان این مشکل حل شده است.

این در حالی است که مشکل کنونی افزایش حضور مردم برای تخریب زیستگاه‌هاست. جوکار یادآور می‌شود: اکنون افراد با خودرو‌ها و موتورسیکلت‌های مجهز وارد زیستگاه‌ها می‌شوند و افزون براین تعداد سلاح شکاری نیز بیشتر شده است. این مسائل سبب شده کنترل مناطق حفاظت‌شده سخت‌تر شود.

نباید نادیده گرفت که هنوز تهدید‌هایی مانند چوپان‌های ناآگاه و سگ‌های گله وجود دارد، هر چند در این زمینه برخی سازمان‌های مردم نهاد و ادارات برای کنترل دام‌ها و سگ گله در زیستگاه‌های یوزپلنگ تلاش می‌کنند، اما تعداد بالای دامداران در مناطقی مانند توران هنوز نگران‌کننده است.

افزون بر این به علت این که دامدارها بیشتر از چوپان‌هایی که تبعه افغانستان هستند، استفاده می‌کنند آموزش آنها بسختی پیش می‌رود. دیگر این که چوپان‌ها هر فصل تغییر می‌کنند و سازمان‌های مردم نهاد باید کار آموزش چوپان‌هایی را که تازه به کار گرفته شده‌اند، آغاز کنند.

خطر سگ‌های گله و تصادف

از ابتدای امسال تاکنون گزارشی درباره تلف‌شدن یوزپلنگ‌ها منتشر نشده، در حالی که سال گذشته مرگ سه قلاده یوزپلنگ گزارش شد. در این بین دو قلاده به دلیل حمله سگ‌های گله و یک مورد نیز به دلیل نامشخص تلف شد. نکته اینجاست که نمی‌توان تلفات یوز‌ها را این تعداد دانست، زیرا بیشتر مواقع مرگ یوزها و دیگرگونه‌های حیات وحش پنهان می‌ماند.

جوکار درباره تلفات یوزها در چند سال گذشته عنوان می‌کند: در 13 سال گذشته به طور متوسط هر سه سال دو قلاده یوزپلنگ تلف شده‌اند.

یکی از موارد دلخراش مرگ یوزپلنگ‌ها بر اثر تصادف، به اوایل مرداد 89 برمی‌گردد. آن زمان دو توله یوزپلنگ هنگام عبور از جاده تهران ـ مشهد در منطقه عباس‌آباد توران بر اثر برخورد با خودروی عبوری کشته شدند. یک روز بعد از این حادثه یوزپلنگ مادر نیز که در جستجوی توله‌هایش بود با خودرو تصادف کرد و کشته شد. این در حالی است که باید تاکید کرد علاوه بر خطر تصادف گونه‌های جانوری با خودرو‌های عبوری، احداث جاده در مناطق حفاظت شده نیز سبب تخریب زیستگاه‌ها و جزیره‌ای شدن آنها شده است.

بنابراین باید مسئولان برای جایگزین کردن این مسیرها یا دست‌کم کاهش سرعت خودروها دراین مناطق چاره‌ای بیندیشند مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ادامه می‌دهد: نصب تابلوهای هشداردهنده در این مناطق تاثیر زیادی ندارد. باید کارهای اساسی در این حوزه انجام شود. برای نمونه می‌توان به احداث روگذرهایی اشاره کرد که مانند زیستگاه‌های طبیعی شبیه‌سازی می‌شوند، اما با توجه به بودجه پروژه عملی‌کردن چنین طرح‌هایی برای ما قابل تصور نیست.

تکثیر در اسارت

مدتی است مسئولان تصمیم به تکثیر یوزپلنگ آسیایی در اسارت گرفته‌اند و برای این کار قرار است مرکزی در پارک پردیسان تهران احداث و یک جفت یوزپلنگ به این مرکز منتقل شوند.

جوکار در این باره یادآور می‌شود: تکثیر یوز مساله‌ای جدا از پروژه حفاظت از یوزپلنگ است، اما جنبه آموزشی، اخلاقی و علمی دارد. اکنون مرکزی زیر نظر شان مک کوئین ، کارشناس بین‌المللی طراحی شده و در حال ساخت است. وقتی ساخت آن تمام شود دو یوز به این مرکز منتقل می‌شوند.

یوزپلنگ نر که «کوشکی» نام دارد اکنون در منطقه حفاظت‌شده میاندشت نگهداری می‌شود و یوزپلنگ ماده نیز نامش «دلبر» است و در منطقه حفاظت‌شده توران زندگی می‌کند. قرار است پس از تکمیل مرکز تکثیر این یوزپلنگ‌ها زیر نظر کارشناس طرح در اسارت زادآوری کنند.

آگاه‌سازی جوامع روستایی

در چند ماه گذشته فعالیت‌های فرهنگی زیادی برای معرفی یوزپلنگ آسیایی و خطر انقراض آن انجام شده است برای نمونه می‌توان به سریال پایتخت، چاپ تصویر یوز روی پیراهن تیم ملی فوتبال، مسابقات والیبال و مسابقات آسیایی هندبال اشاره کرد.

به همین دلیل به نظر می‌رسد سطح آگاهی جامعه شهرنشین نسبت به این گونه در خطر انقراض به بلوغ رسیده، اما نکته اینجاست که جامعه روستایی هنوز به آگاه‌سازی نیاز دارد، زیرا ایجاد این آگاهی به اجرای برنامه‌های آینده پروژه حفاظت از یوز آسیایی کمک زیادی می‌کند.

مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بیان می‌کند: در زمینه آگاه‌سازی عمومی، جامعه شهرنشین تا حد قابل توجهی آگاه شده، اما کار حفاظت هزینه‌بر است چون به کارگیری نیروی انسانی و مصرف سوخت گران تمام می‌شود.

اعتباری که به پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی اختصاص پیدا می‌کند، این روزها بیشتر صرف حقوق محیط‌بان و تهیه سوخت برای خودروهای این افراد و گشتزنی در منطقه می‌شود.

جوکار عنوان می‌کند: چون زیستگاه یوزپلنگ‌ها وسیع است گشتزنی در این مناطق به بنزین زیادی نیاز دارد.

این در حالی است که اگر سازمان‌های درآمدزا مانند صنایع و معادن با پروژه حمایت از یوزپلنگ آسیایی همکاری کنند، مشکلات این طرح زودتر برطرف می‌شود.

نکته دیگری که برخی از آن به عنوان چالش حفاظت از یوزهای آسیایی یاد می‌کنند تعداد کم یوزپلنگ‌ها و مشکل مخزن ژنتیک است، زیرا به اعتقاد این افراد جفت‌یابی‌ها، درون گروهی شده و روی زاد و ولد یوزها تاثیر منفی می‌گذارد.

مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی درباره این مشکل عنوان می‌کند: براساس تحقیقاتی که سال 2012 انجام و در یکی از مجلات معتبر چاپ شد مشخص شده مخزن ژنتیک یوز‌های آسیایی با جمعیت کمی که دارند به مراتب وضع بهتری از تمام یوزهای آفریقا دارد، یعنی ما هنوز به بحران ژنتیک نرسیده‌ایم، اما اگر تعداد جمعیت یوزها برای مدت طولانی پایین بماند ما نیز دچار این مشکل می‌شویم.

با توجه به تعداد کم یوزهای آسیایی، وضع نامناسب زیستگاه‌ها و کمبود اعتبارات در این حوزه باید از مسئولان صنایع، معادن و دیگر ارگان‌های درآمدزا خواست توجه بیشتری به وضع زیست‌محیطی کشور کرده، برای حمایت از طرح‌هایی مانند پروژه حفاظت یوزپلنگ آسیایی اقدام کنند، زیرا اکنون پروژه باید نظارت بیشتری روی مناطق داشته باشد و مانع تخریب مناطق و اجرای طرح‌های بدون ارزیابی زیست‌محیطی شود.

بالا