آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : روزجهاني

بایگانی/آرشیو برچسب ها : روزجهاني

اشتراک به خبردهی

ندیدن، دلیل نرسیدن نیست

امروز، روز جهانی عصای سفید است؛ روزی که باید در کنار تلاش برای بازگو کردن مشکلات نابینایان به توانایی آنها نیز پرداخت؛‌ توانایی‌هایی که اگر جدی گرفته شود و با حمایت اطرافیان به مرحله بلوغ برسد، می‌تواند ضعف بینایی آنها را جبران کند. امروز دراین صفحه، کنار پرداختن به مشکلات عمده این افراد، گوشه ای از زندگی آنها روایت می شود که در کنار ضعف نابینایی با مشکلاتی که اغلب مردم برای آموزش و یافتن شغل با آن روبه رو هستند، دست و پنجه نرم کرده و توانسته اند توانایی هایشان را به اطرافیان خود ثابت کنند و اکنون از موقعیت شغلی و اجتماعی مناسبی برخوردار باشند.

زندگی اش با دنیای خبر گره خورده است. بیشتر اوقات روز را به بررسی خبرگزاری ها و شبکه های تلویزیونی بین المللی می پردازد تا از دنیای خبر عقب نماند و بتواند با کمک همکارانش ـ که حدود 25 نفر هستند ـ نیاز مخاطبان را برآورده کند. این حکایت این روزهای امیرحسین سلیمانی، سردبیر بخش بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان است.

امیرحسین برای این که از دیگر رقیبان رسانه ای عقب نماند، باید تلاش بیشتری کند، زیرا او در کنار محدودیت هایی که اغلب روزنامه نگاران با آن روبه رو هستند، باید برای جبران نابینایی اش بیشتر تلاش کند؛ تلاشی که تاکنون نتیجه بخش بوده و توانسته توانایی هایش را به مدیران مجموعه ای که او در آن مشغول است، ثابت کند.

یک روز کاری

روز کاری برای سلیمانی از 5 و 20 دقیقه صبح شروع می شود. او باید 6 و 10 دقیقه سوار سرویس شود و خود را به محل کارش برساند.

آقای سردبیر درباره یک روز کاری اش می گوید: حدود 6 و 45 دقیقه صبح پشت میزکارم هستم و با روشن کردن رایانه کارم را شروع می کنم. چون همکاران او در چند شیفت به شکل شبانه روزی فعال هستند، سلیمانی صبح کاری اش را با مرور خبرها و گزارش هایی که همکارانش در شیفت شب تهیه کرده اند، آغاز می کند. به این ترتیب او خبرهای روز دنیا را رصد می کند تا با رسیدن همکارانش به محل کار، وظیفه هر شخص و گروه از قبل مشخص باشد و بدانند باید چه خبرها و گزارش هایی را آماده یا ترجمه کنند.

سلیمانی می گوید: روند خواندن، بررسی و مقایسه خبرها و انتخاب خبرهای برتر برای پیامک شدن تا 5 یا 7 عصر ادامه پیدا می کند. به این ترتیب، آقای سردبیر در پایان کار دوباره با سرویس به خانه برمی گردد، اما کار او هنوز تمام نشده، زیرا در خانه نیز از راه دور باید خبرها را بررسی کند و هر جا نیاز باشد، به همکارانش نکاتی را یادآور شود. به گفته خودش او تا 12 شب نیز با خبرها سر و کله می زند.

گوش هایی که حکم چشم دارند

سلیمانی برای کار بهتر، از فناوری نهایت بهره را می برد، زیرا رایانه اش به سیستم گویا مجهز است، به این شکل که نرم افزار نصب شده روی رایانه اش متن های مورد نیازش را به زبان های مختلف برای او می خواند. او ادامه می دهد: سرعت خواندن نرم افزار در اختیار خودم است و حتی می توانم متن را خط به خط یا حرف به حرف گوش کنم. آقای سردبیر همه خبرها،گزارش ها و ترجمه هایی را که همکارانش تهیه می کنند، می شنود و هر کجا لازم باشد، ایراد ها را بر طرف می کند.

سلیمانی : بخشی از موفقیتم به دلیل اصرار خودم بود و بخشی نیز به اعتماد دوستان برمی گردد تا مدیران به من اعتماد کرده و این فرصت را در اختیارم بگذارند

بسته به تحولات و دنیای اخبار، کار سلیمانی و همکارانش افزایش پیدا می کند، اما به شکل میانگین آنها روزانه یکصد خبر و گزارش آماده می کنند. به گفته او بخش بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان حدود 25 نفر نیرو دارد.

علاوه بر این، سلیمانی بخش ویژه خبری به نام مجله خبری توانا را نیز اجرا می کند. این برنامه از شبکه خبر پخش می شود. او در این باره توضیح می دهد: به عنوان مجری در این برنامه فعالیت می کنم. برای این کار متن اخباری را که در حوزه آخرین تحولات معلولان کشور و جهان است، به شکل بریل آماده می کنم تا موقع اجرا به مشکل بر نخورم. این برنامه، سه شنبه شب ها ساعت 11 و 15 دقیقه از شبکه خبر روی آنتن می رود.

تلاش، رمز موفقیت

امیرحسین متولد 59 است. او که مادرزادی نابیناست، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد زبان انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. سلیمانی حدود 6 سال است با سازمان صدا و سیما همکاری می کند. تا پیش از آن نیز او در سازمان بهزیستی به عنوان مسئول انفورماتیک مشغول بوده است. سلیمانی درباره چگونگی ورود به دنیای روزنامه نگاری می گوید: زمانی که در دانشگاه زبان می خواندم، از خبر غافل نبودم و ترجمه و خبر را دنبال می کردم. به این ترتیب مدتی در نشریه ایران سپید، ستونی ویژه فناوری داشتم که هفتگی منتشر می شد. این ابتدای فعالیت سلیمانی در دنیای روزنامه نگاری بود.

او درباره این که چگونه توانسته مسیرش را به درستی انتخاب کند، می افزاید: پاسخ این سوال آسان نیست. علاوه بر تلاش های مادرم که بسیار تاثیرگذار بود، انگیزه خوبی دارم. نمی توان سختی ها را انکار کرد، اما بر این باورم که با تلاش بیشتر می توان این کمبود را جبران کرد. بخشی از موفقیتم به دلیل اصرار و سماجت خودم بود و بخشی نیز به اعتماد دوستان برمی گردد. برای نمونه مدیرانم به من اعتماد کرده و این فرصت را در اختیارم گذاشته اند. سلیمانی تاکید می کند: بسیاری از نابینایان، افراد توانمندی هستند، اما فرصت نشان دادن توانایی خود را پیدا نمی کنند. علاوه بر این، اواخر دهه 70 فناوری های مناسبی در حوزه رایانه داشتیم که توانست در تحصیل و اشتغال کمکم کند.

آقای نابینا،‌ آقای نیکوکار

635804436611288400نصر الله ابراهیمی، یکی دیگر از نابینایان موفق کشورمان است که در کارهای خیر، گوی سبقت را از بسیاری افراد که توانایی دیدن دارند، ربوده است. او در تشکل‌هایی مانند انجمن نابینایان، کانون ناشنوایان و انجمن نیکوکاران دانشگاه‌ساز فعالیت می‌کند، اما بیشتر تمرکز ابراهیمی بر موسسه خیریه‌ای است که هدف اصلی‌اش، نگهداری از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست است. او در این باره می گوید: در این مرکز خیریه، واحدی نیز برای کمک به نابینایان بازمانده از تحصیل روستایی وجود دارد. به این شکل، ابراهیمی و دیگر نیکوکاران تلاش می کنند این کودکان به چرخه تحصیل برگردند، چون سن این کودکان از سن تحصیل در مدارس بالاتر است، از کمک معلمان داوطلب استفاده می شود تا کودکان نابینا آموزش های لازم را ببینند و پس از پشت سر گذاشتن آزمون های لازم، وارد مدارس بزرگسالان شوند. ابراهیمی، دبیر آموزش و پرورش و دانشجوی دکتری فلسفه دین است. علاوه بر این او به عنوان مشاور مدیرکل بهزیستی سنندج برای بهبود امور معلولان تلاش می کند.

پدر مسئولیت پذیر

چشمان ابراهیمی به شکل مادرزاد ضعیف بود، اما وقتی به هفت سالگی رسید، بینایی اش را از دست داد و البته این عارضه نتوانست او را از مسیر اصلی زندگی خارج کند، چون با کمک پدرش توانست ادامه تحصیل بدهد. آقای معلم که اکنون 50 ساله است، دراین باره می گوید: در روستای گنبد علیا اطراف کامیاران زندگی می کردیم. به همین دلیل پیدا کردن مدرسه ای مناسب برای من دشوار بود، اما پدرم با تمام مشکلاتی که وجود داشت، نگذاشت از تحصیل عقب بمانم.

ابراهیمی :

اوایل که تجربه کاری کمی داشتم با مشکلاتی روبه رو بودم، اما اکنون در مدارس عادی به راحتی تدریس می کنم

پدر ابراهیمی یک بار در شش سالگی، مدرسه ای را برای ادامه تحصیل پسرش پیدا کرد، اما برخی اهالی روستا نگذاشتند پدرش برای بردن او به مدرسه زمان بگذارد. پدرش به صحبت های ناامیدکننده اطرافیان توجه نکرد. به همین دلیل به تلاش خود ادامه داد و مدرسه مناسبی در تهران پیدا کرد. عامل کلیدی در موفقیت ابراهیمی، کسی به جز پدرش نیست. ابراهیمی حدود 12 سال داشت که توانست وارد مدرسه نابینایان شود. ابراهیمی توضیح می دهد: هنگامی که در دبیرستان مشغول تحصیل بودم، بار دیگر پدرم مسیر زندگی ام را مشخص کرد، زیرا یک روز به من گفت پسرم برای بردن تو به مدرسه با مشکلات زیادی روبه رو بودم. بنابراین تلاش کن در آینده به افرادی که مشکلاتی مثل خودمان دارند، کمک کنی. به این ترتیب ابراهیمی به سفارش های پدرش گوش کرد و در کنار تحصیل به فعالیت نیکوکارانه نیز روی آورد.

معلم موفق

آقای معلم این روزها در مقطع دبیرستان، پیش دانشگاهی و در برخی دانشگاه ها دروس مربوط به فلسفه را تدریس می کند.

او درباره نحوه تدریس می گوید: اوایل که تجربه کاری کمی داشتم، با مشکلاتی روبه رو بودم، اما اکنون در مدارس عادی به راحتی تدریس می کنم.

ابراهیمی گاهی از دانش آموزان و دانشجویان برای نوشتن نکات درسی روی تخته کلاس کمک می گیرد، اما در کلاس های درسی که به ویدئو پروژکتور مجهز است، او با استفاده از لپ تاپ دروس را برای دانش آموزان و دانشجویان تشریح می کند. آقای معلم درباره شرایط نابینایان در سنندج عنوان می کند: در محیط شهری، بخشی از پیاده روها مناسب سازی شده، اما هنوز با شرایط مطلوب فاصله دارد. از لحاظ فرهنگی نیز مردم در تمام کشور به معلولان محبت دارند، اما هنوز روش درست برخورد با معلولان نهادینه نشده است. به همین دلیل، بسیاری از مردم نمی دانند مناسب سازی معابر برای معلولان باید چگونه باشد. بنابراین وسایل نقلیه خود را به شکلی پارک می کنند که برای معلولان مشکل ساز می شود.

امروز به یوزپلنگ‌ها فکر کنید

امروز روز جهانی یوزپلنگ‌هاست و در سراسر جهان برای حمایت از این گونه با ارزش کارهای فرهنگی زیادی انجام می‌شود، اما برخلاف این‌که یوزپلنگ‌های آسیایی در کشورمان در خطر انقراض دارند،حمایت از این گونه آن طور که باید و شاید جدی نیست و سازمان‌ها و نهادهایی نیز که در این حوزه فعالیت می‌کنند به کارهای نمایشی بسنده کرده و نظرات متفاوتی ارائه می‌دهند.

برای نمونه با این که بیش از 13 سال از زمانی که کارشناسان نسبت به وضع بحرانی یوزپلنگ ها در کشورمان هشدار داده و سازمان های بین المللی برای کمک ابراز آمادگی کردند، می گذرد، اما هنوز نمی توان آمار دقیقی از تعداد یوزهای باقی مانده در کشور ارائه کرد، زیرا مدیرعامل انجمن یوز پلنگ ایرانی تعداد آنها را کمتر از 70 قلاده برآورد می کند، اما مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ادعا می کند براساس آخرین برآوردی که از تعداد یوزها در کشورمان شده باید دست کم 50 قلاده یوز باقی مانده باشد.

نکته اینجاست که برای نجات این گونه از خطر انقراض باید دست کم برآورد دقیقی از تعداد آنها در کشور داشت تا بتوان برنامه ریزی مناسبی برای حمایت از آنها کرد. باید یاد آور شد یکی از مسائلی که سبب شده مسئولان نتوانند آمار دقیقی از تعداد یوزهای باقی مانده در کشور ارائه کنند، نبود تجهیزات و امکانات است، زیرا وسعت زیستگاه یوزپلنگ در کشور حدود شش میلیون هکتار برآورد شده، اما به گفته مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی آنها فقط 30 دوربین تله ای در اختیار دارند؛ این درحالی است که مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در این باره به ایرنا گفته برای پوشش دادن زیستگاه یوزپلنگ ها در کشور به 500 دوربین تله ای نیاز است. علاوه بر این باید تاکید کرد تعداد محیط بانان نیز دراین مناطق بسیار کم است، زیرا براساس استانداردها دست کم برای هر 2000 هکتار به یک محیط بان نیاز است، اما فقط101 محیط بان از زیستگاه های یوزپلنگ ایرانی مراقبت می کنند، این یعنی هر کدام از آنها باید محدوده ای به وسعت 60 هزار هکتار را پوشش دهند.

افزون بر این باید تاکید کرد که عوامل تهدیدکننده حیات یوزپلنگ ها کماکان پابرجاست و تخریب زیستگاه ها و تصادفات جاده ای از عوامل اصلی مرگ یوزپلنگ ها به شمار می آیند.

هرچند سازمان های مسئول در این حوزه با مشکلاتی مانند کمبود اعتبار و نیرو رو به رو هستند، اما نکته اینجاست آنها برای استفاده از توانایی سازمان های مردم نهاد نیز بدرستی عمل نکرده و نتوانسته اند از این پتانسیل بخوبی بهره ببرند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

چشم بینایی برای نابینایان نیست

فردا روز جهانی عصای سفید است؛ معلولانی که دنیای تاریکشان در انتظار فانوس حمایت‌های مسئولان و شهروندان است، چون این گروه از معلولان با مشکلات زیادی در جامعه روبه‌رو هستند، از بیکاری و ضعف در برنامه‌های آموزش بگیرید تا تردد در شهر و رفع نیاز‌های اولیه.

جمعیت نابینایان و کم بینایان کشور حدود یک میلیون نفر برآورد می شود، اما از این تعداد کمتر از 120 هزار نفر تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند.

نکته اینجاست که این سازمان برای رفع نیاز های معلولان آن طور که باید و شاید تلاش نمی کند، زیرا کمک هزینه ای که به این افراد پرداخت می شود ماهانه حدود 40 هزار تومان است.

باید یادآور شد در شرایطی که حدود 70 درصد از نابینایان و کم بینایان کشور بیکارند، این کمک هزینه ناچیز نمی تواند گرهی از مشکلات نابینایان باز کند.

افزون بر این باید تاکید کرد وعده های مسئولان برای تهیه شغل این افراد نیز هنوز از مقام وعده فراتر نرفته، برای نمونه شش سال پیش رئیس دولت وقت وعده استخدام 2000 نابینا را داد، اما با گذشت چند سال تاکنون اقدامی برای مشغول به کار شدن این افراد در کشور انجام نشده؛ علاوه بر این براساس قانون جامع حمایت از حقوق معلولان 3 درصد از استخدام های دستگاه های دولتی باید به معلولان اختصاص یابد، اما با توجه به بیکاری اغلب معلولان در کشور می توان نتیجه گرفت مسئولان کشور حتی تمایلی به اجرای این قانون ندارند.

به همین علت شرایط اکنون به گونه ای است که برخی از نابینایان به دلیل نبود حمایت های اجتماعی و قانونی شغل خود را از دست می دهند. این درحالی است که مسئولان آموزشی کشور نیز برای آموزش این افراد تمام تلاش خود را به کار نگرفته اند، زیرا برنامه سازمان آموزش و پرورش استثنایی و فنی و حرفه ای کشور کمتر توجهی به توانمندسازی نابینایان ندارد.

باید خاطرنشان کرد که تعداد نابینایان تحصیلکرده نیز در کشور قابل توجه است، اما اعتماد نکردن کارفرمایان به این افراد سبب شده داشتن شغل برای آنها همچنان در حد رویا باقی بماند.

نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد کمبود وسایل آموزشی و کمک آموزشی ویژه نابینایان است، زیرا تعداد کتابخانه های گویا و ویژه این افراد در کشور انگشت شمار است.

در شرایطی که مسئولان سازمانی مانند بهزیستی که متولی اصلی رسیدگی به مشکلات این افراد هستند، کمبود اعتبار را عمده دلیل ناتوانی در رفع مشکلات معلولان کشور می دانند باید یادآور شد کمبود اعتبار تنها مشکل این سازمان نیست، زیرا در برخی مواقع آگاهی نداشتن مدیران سبب شده نیازهای اولیه معلولان نیز بموقع و بدرستی تامین نشود.

مهدی آیینی – گروه جامعه

مشكلات ناشنوايان شنيده نمي شود

شايد نشنيدنشان باعث شده تا ديده نشوند. اين کلمات وصف حال ناشنوايان و کم شنواهاي کشور است که آمار دقيقي از آنها در دست نيست، اين افراد مانند ديگر معلولان جامعه با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم مي کنند، اما ناتواني آنها برخلاف ديگر معلولان سبب شده در برقراري ارتباط با ساير افراد جامعه با مشکلات بيشتري رو به رو باشند، چون ناشنوايان در دنياي ساکت شان هر روز تنهاتر مي شوند و موانع بيشتري بر سر راهشان قرار مي گيرد.
اين روزها ناشنوايان براي رفع نيازهاي ابتدايي خود مانند ارتباط با همنوع، اشتغال و تحصيل مشکل دارند. امروز روز جهاني ناشنوايان و فرصتي است تا به نيازهاي اين افراد که در کنار ما زندگي مي کنند و ديده و شنيده نمي شوند، بيشتر توجه کنيم.
هر سال در سراسر دنيا هفت روز پاياني ماه سپتامبر را به عنوان هفته ناشنوايان در نظر مي گيرند و سعي مي کنند مراسم مختلفي براي بازگو کردن نياز هاي اين افراد برگزار کنند، فدراسيون جهاني ناشنوايان امسال شعار «تقويت جايگاه ناشنوايان در جامعه» را براي اين مناسبت انتخاب کرده تا توجه مسئولان و شهروندان به اين حق طبيعي ناشنوايان بيشتر جلب شود. مسئولان فدراسيون جهاني ناشنوايان سعي دارند در اين هفته افراد بيشتري درباره لزوم شناسايي ناشنوايان در جامعه، کمک به رفع نيازهاي اين افراد، آگاهي نسبت به خطراتي که ناشنوايان را تهديد مي کند، ارتقاي فرهنگ ناشنوايان، اهميت زبان اشاره و توانايي هاي ناشنوايان آگاهي پيدا کنند.

    هزينه کاشت حلزون، 30 ميليون تومان
يحيي سخنگويي، معاون امور توانبخشي سازمان بهزيستي کشور درباره آمار ناشنوايان و کم شنوايان کشور به جام جم مي گويد: آمار دقيقي از معلولان کشور در دست نيست، برخي آمار نيز که به صورت کلي بيان مي شود برحسب آمار سازمان بهداشت جهاني است که براساس آن مي توان نتيجه گرفت 15درصد افراد جامعه را معلولان تشکيل مي دهند.
بايد يادآور شد چنانچه آمار دقيقي از اين افراد در دست باشد مسئولان و سازمان هاي مردم نهاد بهتر مي توانند به اين افراد کمک کرده و نيازهايشان را بر طرف کنند.
سخنگويي درباره عمده مشکلات ناشنوايان در کشور اظهار مي کند: در حيطه ناشنوايان و کم شنوايان با دو مشکل عمده تهيه سمعک و کاشت حلزون رو به رو هستيم، چون سمعک ديجيتال حدود 800 هزار تومان است و هزينه عمل جراحي کاشت حلزون (که در خصوص برخي افراد ناشنوا از طريق تحريک عصب شنوايي حسي عصبي سبب بهبود شنوايي فرد مي شود) نيز براي ناشنوايان و کم شنوايان حدود 30 ميليون تومان مي شود.
نکته اينجاست که تمام اين هزينه ها را نيز سازمان بهزيستي تقبل نکرده و افراد کم شنوا و ناشنوا با توجه به سن و سالشان مي توانند از کمک هاي دولت بهره ببرند در واقع سازمان بهزيستي براي کاشت حلزون کودکان زير چهار سال سه ميليون تومان پرداخت مي کند که سه ميليون تومان سهم خانواده است و 24 ميليون تومان نيز از صندوق ذخيره ارزي به آنها کمک مي شود.
اين در حالي است که 24 ميليون تومان کمک صندوق ذخيره ارزي به افراد بزرگسال تعلق نمي گيرد و فقط مي توانند از سه ميليون تومان کمک هزينه سازمان بهزيستي استفاده کنند.
معاون امور توانبخشي سازمان بهزيستي کشور با بيان اين که سالانه حدود 500 عمل جراحي کاشت حلزون در کشور انجام مي شود، عنوان مي کند: بهزيستي براي بچه ها غربالگري مي کنند و حدود سه سال است که ديگر هيچ کودکي پشت نوبت کاشت حلزون نيست.سال گذشته سه ميليارد تومان اعتبار در اين زمينه اختصاص يافت و به هزار نفر در اين خصوص کمک شد.
به گفته وي، امسال نيز چهارميليارد تومان اعتبار به کاشت حلزون افراد ناشنوا و کم شنوا اختصاص پيدا کرده است.
اکرم سليمي، مديرعامل انجمن خانواده ناشنوايان ايران نيز در گفت وگو با جام جم با بيان اين که کاشت حلزون براي همه ناشنوايان جوابگو نيست، مي افزايد: نکته اينجاست که کاشت حلزون مشکلات خاص خودش را دارد. براي نمونه برخي افراد به دليل سوختن يا تمام شدن باتري اين قطعه دچار مشکل شده اند يا عده اي نيز چون عمل جراحي شان بخوبي انجام نشده، مشکل حرکتي يا روحي پيدا کرده اند. اين در حالي است که بايد گفت عمل جراحي کاشت حلزون مانند ساير جراحي ها خطرهاي خودش را دارد.

    اشتغال ناشنوايان
ناشنوايان نيز مانند ديگر معلولان کشور براي يافتن شغل با مشکل روبه رو هستند، اما نکته اينجاست که کيفيت کار اين افراد مثال زدني است؛ ناشنوايان چون صداي اطراف خود را نمي شنوند حين کار تمرکز بيشتري دارند بنابراين کيفيت کاري که آنها ارائه مي کنند از سطح بالايي برخوردار است.
مديرعامل انجمن خانواده ناشنوايان ايران با اشاره به اين که تعداد ناشنواياني که در رشته هاي گرافيک و فناوري اطلاعات تحصيل کرده و فارغ التحصيل شده اند قابل توجه است، ادامه مي دهد: وقتي نمونه کار ناشنوايان در اختيار مديران شرکت هاي مختلف قرار مي گيرد آنها به استخدام اين افراد علاقه مند مي شوند، اما هنگام مصاحبه استخدام اغلب مديران وقتي متوجه مي شوند شخص ناشنواست و نمي توانند با او ارتباط برقرار کنند از استخدام منصرف مي شوند.
افزون بر اين بايد تاکيد کرد زماني که شخص ناشنوا در شرکت يا سازماني مشغول کار مي شود شانس ارتقاي پست او تقريبا صفر است.
سليمي ابراز مي کند: ناشنوايان چون نمي توانند با مديران خود ارتباط برقرار کنند در سطح اوليه کار باقي مي مانند يا با اين استدلال که اين اشخاص نمي توانند پاسخگوي تلفن باشند پست مديريتي نمي گيرند حتي در سازمان بهزيستي کشور. براي نمونه در اين سازمان شخص ناشنوايي با 11 سال سابقه فعاليت هنوز در دبيرخانه مشغول کار است، همه همکاران او ارتقاي شغلي داشته اند، اما اين شخص چون نمي شنود سال ها در اين پست بايد کار کند.

    زبان اشاره؛ نياز ناشنوايان
ناشنوايان براي ارتباط برقرار کردن با ساير افراد بايد از زبان اشاره استفاده کنند، اما برخي کارشناسان بر اين باورند که اين افراد بايد از طريق لب خواني مشکلات خود را بر طرف کنند. به همين علت آنها نمي گذارند ناشنوايان از زبان اشاره استفاده کنند. در مقابل اين افراد کارشناساني هستند که تاکيد دارند چون ناشنوايان نمي توانند کلمات را درست تلفظ و ادا کنند، ناخودآگاه از زبان اشاره استفاده مي کنند.
مديرعامل انجمن خانواده ناشنوايان ايران بيان مي کند: برخي مي خواهند زبان اشاره را از ناشنوايان بگيرند. براي نمونه سازمان آموزش و پرورش استثنايي به اين سمت حرکت مي کند تا ناشنوايان در کنار افراد عادي قرار بگيرند و در مدارس عادي تحصيل کنند، اما ناشنوايان براي برقراري ارتباط با شخصي که به صداي آنها آشنا نيست بايد در کنار لب زدن از زبان اشاره نيز استفاده کنند.
اين در حالي است که پافشاري سازمان آموزش و پرورش استثنايي روي استفاده نکردن ناشنوايان از زبان اشاره سبب شده برخي ناشنوايان که در مدارس عادي مشغول تحصيل هستند، دوباره به مدارس باغچه بان برگردند.
سليمي يادآور مي شود: زبان اشاره زبان بين المللي ناشنوايان است و بيشتر کشورهاي دنيا از آن استفاده مي کنند، بجز کشورمان که روي لب خواني و گفتار درماني ناشنوايان تاکيد مي کند. اين مساله سبب شده کودکان ناشنوايي که در مدارس عادي درس خوانده اند تقاضاي برگشت به مدارس باغچه بان را مطرح کنند يا براي شرکت در کلاس هاي آموزشي زبان اشاره به انجمن بيايند. آنها با يادگيري زبان اشاره مي خواهند با دوستان خود ارتباط برقرار کنند.

    نياز ناشنوا به رابط
افراد ناشنوا در کشورمان مي توانند در مدارس و دانشگاه هاي عادي تا هر مقطعي ادامه تحصيل دهند. در اين ميان اين محدوديت که آنها بايد از لب خواني براي فراگرفتن نکات استفاده کنند مشکل ساز شده است. به همين علت اشخاص ناشنوا ناچارند در کلاس هاي درس به همراه رابط حاضر شوند.
رابط شخصي است که پل ارتباطي بين فرد شنوا و ناشنواست، به زبان اشاره تسلط دارد و گفته هاي افراد شنوا را براي شخص ناشنوا به صورت زبان اشاره بازگو مي کند، اما نکته اينجاست که بيشتر ناشنوايان قادر نيستند هزينه هاي رابط را پراخت کنند.
مديرعامل انجمن خانواده ناشنوايان ايران با تاکيد بر اين که ناشنواياني که توان مالي ندارند، نمي توانند از پس هزينه هاي رابط برآيند، خاطرنشان مي کند: رابط ها معمولاساعتي 20 هزار تومان دستمزد مي گيرند،البته با توجه به درس و سختي آن، دستمزد رابط ها بيشتر نيز مي شود، چون آنها بايد مانند استاد تمام نکات را براي ناشنوايان شرح بدهند.
اين در حالي است که بايد تاکيد کرد چنانچه لب خواني شخص ناشنوا نيز در سطح خوبي باشد، او باز هم به رابط نياز پيدا مي کند، چون در برخي دروس اصطلاحات انگليسي و علمي به کار گرفته مي شود و شخص ناشنوا قادر نيست مفهوم اين لغات را از طريق لب خواني درک کند.براي رفع اين مشکل سازمان بهزيستي بايد از رابط ها حمايت کند، زيرا در برخي کشورها رابط ها پست سازماني دارند.

    ناشنواها در شهر
يکي ديگر از مشکلات ناشنوايان مناسب سازي نشدن امکانات شهري با نياز هاي اين افراد است. براي نمونه اين افراد هنگام استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي مانند مترو و اتوبوس به دردسر مي افتند. بارها براي اين افراد پيش آمده که نتوانسته اند در ايستگاه مورد نظرشان پياده شوند،زيرا تمام اتوبوس ها و بيشتر قطارهاي مترو مجهز به تابلوهايي که نام ايستگاه ها در آنها نوشته مي شود، نيست. افزون براين زماني که راهبران قطارهاي مترو به هر دليلي اعلام مي کنند در برخي ايستگاه ها توقف نخواهند داشت ناشنوايان متوجه موضوع نمي شوند و به همين دليل وقت بيشتري از آنها گرفته مي شود.
پاي درد دل افراد ناشنوا که بنشينيد متوجه خواهيد شد اغلب آنها براي گرفتن گواهينامه رانندگي نيز مشکلات زيادي را تحمل کرده اند.
سليمي در اين باره بيان مي کند: دو آموزشگاه براي آموزش رانندگي به معلولان در تهران وجود دارد، اما اين آموزشگاه ها براي ناشنوايان کمترين امکانات را درنظر گرفته اند. چون دايره لغات ناشنوايان محدود است و معمولامربيان در کلاس هايي مانند آيين نامه نکات را سريع تدريس مي کنند، ناشنوايان در يادگيري اين نکات با مشکل رو به رو مي شوند. در چنين شرايطي اين افراد بايد از شخصي به عنوان رابط استفاده کنند و از آنجا که اين آموزشگاه ها تمايلي به استفاده از رابط ها ندارند شخص ناشنوا بايد خودش هزينه رابط را پرداخت کند. مديرعامل انجمن خانواده ناشنوايان ايران ياد آور مي شود: ما بارها با اين آموزشگاه ها مکاتبه کرديم، اما آنها تمايلي به استفاده از رابط ها ندارند و اين شرايط سبب شده برخي ناشنوايان در مدت چهار سال نيز نتوانند در آزمون آيين نامه قبول شوند.
اين درحالي است که چنانچه مسئولان به آموزشگاه هاي ويژه معلولان بيشتري اجازه فعاليت دهند رقابت بين اين آموزشگاه ها ايجاد مي شود و در نتيجه آنها براي جذب متقاضي بيشتر به جذب رابط ها اقدام مي کنند و خدمات بيشتري به معلولان ارائه مي دهند.
بايد يادآور شد مشکلات ناشنوايان آن طور که بايد و شايد تاکنون از سوي مسئولان جدي گرفته نشده، افزون براين سازمان هاي مردم نهادي نيز که در اين حوزه فعاليت مي کنند به دليل مشکلات مالي نتوانسته اند به نيازهاي اين افراد پاسخ دهند. به نظر مي رسد براي رفع اين مشکلات مسئولان بايد از سازمان هاي مردم نهاد حمايت کرده و با برنامه هاي فرهنگي زمينه را براي تغيير ديدگاه برخي نيکوکاران که تمايلي براي کمک به رفع مشکل معلولان ندارند فراهم و آنها را تشويق کنند در مراکزي که براي حمايت از معلولان تشکيل شده حضور پيدا کرده و براي کمک به نيازمنداني که توان بازگو کردن نيازهايشان را ندارند پيشقدم شوند.

  مهدي آييني

پرنده اي در سفر است

535 گونه از آنها در کشورمان زندگی می‌کنند، اما جمعشان همیشه جمع نیست، تعدادی از آنها زمستان و پاییز آفتابی می‌شوند، گروهی نیز فقط بهار و تابستان به چشم می‌آیند؛ درباره حدود دو میلیون پرنده مهاجری که هر‌سال‌ به کشورمان سفر می‌کنند حرف می‌زنیم، چون دیروز و امروزدر تقویم به نام روز جهانی پرندگان مهاجر شناخته می‌شود.

ماجرای انتخاب این روز به سال 2006 و امضای توافقنامه پرندگان آفریقا، اروپا و آسیا بر می گردد.

این نامگذاری با این هدف انجام شد تا توجه جهانیان هرچه بیشتر به پرندگان مهاجر و مشکلات آنها جلب شود. بنابراین در سراسر دنیا در این روز ها سازمان های مردم نهاد و دولتی برنامه های ویژه ای برگزار می کنند تا مردم به مشارکت فعال برای حفظ پرندگان مهاجر تشویق شوند.

برای نمونه، در این روز بیشتر مدارس دنیا برنامه های خاصی برای آگاه سازی دانش آموزان برگزار می کنند تا با افزایش آگاهی عمومی، حفاظت بیشتری از پرندگان و زیستگاه های آنها صورت بگیرد. هر سال شعاری نیز برای روز جهانی پرندگان مهاجر انتخاب می شود، شعار امسال «مقصدهای مسیرهای پروازی: پرندگان مهاجر و گردشگری» است.

535 گونه پرنده ای که در ایران دیده می شود، حدود یک سوم از پرنده های کل دنیا را تشکیل می دهند، افزون بر این براساس آمارهای بین المللی می توان گفت 12.4 درصد از کل پرندگان دنیا یعنی بیشتر از 192 گونه پرنده اکنون با خطر انقراض دست و پنجه نرم می کنند. عباس عاشوری، پرنده شناس درباره پرندگان مهاجر به جام جم می گوید: بخش بزرگی از پرندگانی که در ایران وجود دارد مهاجر هستند، این پرندگان به چند گروه تقسیم می شوند؛ گروهی که بومی کشورمان محسوب می شوند و در ایران زاد و والد می کنند، گروه دیگر پرندگان مهاجر زمستانه هستند و گروه دیگر را پرندگانی تشکیل می دهند که بهار و تابستان به کشورمان سفر می کنند، البته گروه دیگری نیز مهاجر عبوری هستند و برای حدود چند هفته مهمان تالاب های کشورمان می شوند.

عمده پرندگان مهاجر کشور گروهی هستند که پاییز و زمستان گذران هستند و از سیبری غربی و اروپای غربی به ایران مهاجرت کرده و بیشتر در استان های شمالی کشور دیده می شوند. حدود 65 درصد از پرندگان مهاجر را قو، غاز، اردک، آبچلیک و کاکایی ها تشکیل می دهند.

مهاجران در ایران

پرنده هایی مانند طاووسک، فلامینگو، اردک سرسبز، اردک سرسفید و زاغ بور در همه فصول در کشورمان دیده می شوند، اما گونه هایی نظیر خوتکا، قوی گنگ و غاز و پلیکان خاکستری زمستان ها در ایران دیده می شوند. گونه های دیگری نیز مانند سلیم طوقی کوچک، حواصیل ارغوانی و زرد و گلاریول بال سرخ در بهار و تابستان قابل رویت هستند، افزون بر این پرنده ای مانند آبچلیک نیز جزو گونه های مهاجر عبوری به حساب می آید.

مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که حدود 350 گونه پرنده در کشورمان زادآوری می کنند، درباره وضع پرندگان مهاجر به جام جم می گوید: درنای سیبری، خروس کولی دشتی، دال پشت سفید و گیلان شاه خالدار چهارگونه از پرندگان مهاجر هستند که وضع بحرانی دارند، برخی دیگر نیز مانند اسکوتر بال سفید، اردک سرسفید، بالابان و کرکس مصری وضع نامناسبی داشته و حدود 15گونه دیگر نیز جزو گونه های آسیب پذیر به حساب می آیند.

حفظ زیستگاه ها

در کشورمان حدود 600 سایت پرندگان وجود دارد، اما از این تعداد 105 زیستگاه که بیشتر حائز اهمیت است به ثبت بین المللی رسیده اند. بیشتر پرندگان مهاجری که برای زمستان گذرانی به کشورمان می آیند، در این زیستگاه ها ساکن می شوند. می توان گفت حفظ این زیستگاه ها که بیشترشان تالاب است، نقش ویژه ای در حفاظت از پرندگان مهاجر دارد.مقدم با اشاره به این که مسیرهای مهاجرتی پرندگان مرز سیاسی نمی شناسد، می گوید: برای نمونه پرنده ای مانند آبچلیک شکیل یا گیلان شاه حنایی 28 هزار کیلومتر سفر می کنند؛ بنابراین حفاظت از این پرندگان همکاری بیشتر کشورها را طلب می کند.

اکنون کنوانسیون حمایت از گونه های وحشی مهاجر (CMS) در این زمینه فعالیت می کند. برای نمونه این کنوانسیون سال1993 تفاهمنامه ای برای حفاظت از درنای سیبری تنظیم کرد تا به این شکل علاوه بر این که کشورها میزان تدابیر حفاظتی خود را بیشتر می کنند، کشورهایی نیز که در مسیر مهاجرت پرندگان قرار دارند در این باره بیشتر تلاش کنند.

پرندگان مهاجر با مشکلات زیادی برای بقا دست و پنجه نرم می کنند، در این بین شکار بی ضابطه یکی از بزرگ ترین تهدید ها برای پرندگان مهاجر در آسیاست، البته رشد اقتصادی در این قاره نیز فشار زیادی روی تالاب ها ـ که زیستگاه اصلی این پرندگان است ـ وارد می کند. به همین دلیل اگر بخواهیم از پرندگان مهاجر حفاظت کنیم باید بیشتر به شرایط تالاب ها توجه کنیم.

زیستگاه های ناامن

شکار پرندگان مهاجر در برخی مناطق شمالی کشور مانند فریدونکنار سال هاست که مطرح شده، زیرا در این مناطق شکار بی رویه و بیرحمانه انجام می شود؛ به این شکل که دام های هوایی بزرگی افراشته شده و انواع پرندگان بدون توجه به وضع و شرایطشان شکار می شوند.

مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست درباره راهکار سازمان حفاظت محیط زیست برای رفع این مشکل عنوان می کند: ریاست سازمان برای حل این مساله نامه ای را برای استاندار مازندران فرستاده و به این وسیله درخواست کرده موضوع فریدونکنار در شورای تامین استان بررسی شود، زیرا این مساله فراسازمانی است.

نکته اینجاست که خیلی از بومیان این منطقه ادعا می کنند دامگاه ها به آنها به ارث رسیده و منبع اصلی امرار معاش آنهاست؛ بنابراین باید جایگزین های مناسبی نیز برای بومیان منطقه در نظر گرفت. افزون بر این باید تاکید کرد تا مراکز خرید و فروش این پرندگان جمع آوری نشود، نمی توان به بهتر شدن شرایط آنها در کشور امیدوار بود. به نظر می رسد برای رفع این مشکل باید دیدگاه مسئولان در سازمان حفاظت محیط زیست تغییر کند، زیرا آنها بیشتر دیدگاه حراستی دارند، اما برای حفظ گونه های جانوری باید مردم را وارد عرصه کرد و به آنها آموزش داد به این شکل که جوامع محلی باید حفاظت از گونه های جانوری را به عهده بگیرند، زیرا با توجه به کمبود وسایل حفاظتی و محیط بان در کشور استفاده از سازمان های مردم نهاد می تواند بهترین گزینه باشد.عاشوری با اشاره به این که دام های هوایی بیشترین آسیب را به پرندگان مهاجر می زند، ادامه می دهد: برای نمونه، اردک سرسفید، اردک بلوطی و غاز پیشانی سفید کوچک شرایط مناسبی ندارند و نباید شکار شوند.

برای پرنده های مهاجر زمستان گذران تالاب ها و زیستگاه های استان های گیلان، مازندران، خوزستان و هرمزگان و سیستان و بلوچستان و فارس حائز اهمیت است، زیرا این استان ها 88 تا 93 درصد پرندگان مهاجر کشورمان را پذیرا هستند.

وی درباره پرندگان بومی کشورمان یادآور می شود: از نظر علمی به پرنده ای بومی می گوییم که تمام سال فقط در یک سرزمین زندگی کرده و جوجه آوری کند به همین دلیل در ایران می توان به زاغ بور یا چرخ ریسک خزری تقریبا پرنده بومی گفت.

گنجینه ای به نام گردشگر پرنده نگر

این در حالی است که به گفته کارشناسان، جمعیت پرندگان مهاجر بین 10 تا 15 میلیون است، اما سهم کشورمان در این میان حدود دو میلیون پرنده است. نکته اینجاست چنانچه زیرساخت ها برای آنها مناسب شود به طور حتم سهم کشورمان از پرندگان مهاجر بیشتر خواهد شد و به این شکل می توان از فرصت های بی نظیری مانند گردشگری پرنده نگر بهره برد.

نکته اینجاست که درآمد گردشگری پرنده نگر بسیار بیشتر از شکار است و کشورهای اروپایی به این واقعیت پی برده اند؛ به همین دلیل تمام تلاش خود را برای گسترش این صنعت به کار گرفته اند.

عاشوری یادآور می شود: تعداد طرفداران پرنده نگری در کشوری مانند انگلستان آنقدر زیاد است که برخی ها می گویند طرفداران پرنده نگری در این کشور بیشتر از طرفداران فوتبال است، زیرا آنها از کودکی با پرنده نگری آشنا می شوند. برای نمونه در بین اعضای گروه پرنده نگر هلندی که مدتی قبل برای سرشماری پرندگان به ایران آمده بودند، افرادی دیده می شد که کارگر بیمارستان یا شرکت پنیرسازی بودند، اما از برخی کارشناسان ما معلومات بیشتری درباره پرندگان داشتند.در کشورمان، اما محدودیت هایی برای تورهای پرنده نگری وجود دارد و هنوز این نوع گردشگری شکل ایده آلی به خود نگرفته است. نکته اینجاست که خیلی از مسئولان کشور نیز نمی دانند در ایران چه گونه هایی از پرندگان زندگی می کنند، به همین دلیل برای بهره بردن از این صنعت پرسود باید زیرساخت ها را آماده کرد؛ برای نمونه، تور لیدرها باید آموزش های لازم را دیده و مکان های پرنده نگری و مسیرهای عبور آنها مشخص شود.

عاشوری در این باره عنوان می کند: در برخی تالاب ها و برکه ها مانند سلکه صومعه سرا سایت پرنده نگری مناسب وجود دارد یا در کانی برازان هم کارهایی دارد می شود، اما باید تلاش بیشتری صورت بگیرد.

در این میان می توان از میانکاله، پارک ملی بوجاق، تالاب سلکه صومعه سرا، کانی برازان مهاباد، تالاب های شادگان و هورالعظیم به عنوان محل مناسب پرنده نگری یاد کرد. در ضمن پارک ملی کویر تنها زیستگاه زاغ بور ایرانی است، به همین دلیل اگر گردشگری پرنده نگری در ایران رشد کند، سالانه گردشگران زیادی از سراسر دنیا برای دیدن زاغ بور راهی کشورمان می شوند.

مهدي آييني/گروه جامعه

بالا