آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : دیپلماسی آب

بایگانی/آرشیو برچسب ها : دیپلماسی آب

اشتراک به خبردهی

مدیریت خصمانه منابع آب در افغانستان

‌خشکیدن تالاب هامون به مشکلات اهالی سیستان و بلوچستان دامن زده ‌ و معیشت بسیاری از ساکنان این منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. این شرایط منجر به افزایش مهاجرت و شیوع بیماری‌های ریوی و چشمی در بین ساکنان منطقه سیستان شده است. در ادامه درباره همه این مسائل با داود میرشکار، مدیر کل محیط ‌زیست سیستان و بلوچستان به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

مشکلات محیط زیستی سیستان و بلوچستان چقدر افزایش یافته است؟

شرایط محیط زیستی سیستان و بلوچستان مناسب نیست. اولین دلیل آن‌ بحث مدیریت خصمانه  منابع آب رودخانه هیرمند است که از چند سال گذشته آغاز شده است. متاسفانه با ایجاد بند کمال‌خان، سد کجکی و سد ارغنداب افغانستان به صورت‌ نامناسبی مانع تامین حقابه هامون ‌شده‌ و‌‌ ترجیح می‌دهند که بخش زیادی از آب را‌ به شوره زارها هدایت کنند.

‌وضعیت آب ذخیره شده در سدهایی که افغانستان روی هیرمند ایجاد کرده چگونه است؟

اکنون ‌میزان آب ذخیره شده در پشت سدهایی که روی هیرمند ایجاد شده به بیشترین میزان ‌در پنج سال  گذشته رسیده است. در واقع آنها به گونه‌ای منابع آب را مدیریت می‌کنند که بخشی از مردم خود افغانستان نیز در تنگنا قرار گرفته‌اند.

سایر منابع تامین کننده حقابه هامون چه شرایطی دارد؟

‌در شمال سیستان نیز سال گذشته از فراه‌رود آب اندکی به ایران می‌رسد. اما آب این رود را نیز به کانال‌های فرعی هدایت کرده‌اند. در واقع برای هامون صابوری‌ نیز آبی رها نشده است. به همین دلیل وسعت کانون‌های گرد و غبار فرامرزی که کشورمان را تهدید می‌کند نیز بیشتری از سال‌های گذشته شده است.‌

شرایط کانون‌های داخلی گرد و غبار منطقه چگونه است؟

‌ تهدید دیگری که در بستر هامون با آن رو به رو هستیم، دستکاری‌هایی است که بدون کارشناسی در منطقه انجام می‌شود و به افزایش‌ کانون‌های گرد و غبار دامن می زند. علاوه بر این چرای دام سنگین و سبک نیز مشکل دیگری است که با آن رو به رو هستیم، زیرا برخی افراد دام‌های سبک و سنگین خود را در تالاب رها می‌کنند و دام‌ها ‌ پوشش‌‌ گیاهی باقیمانده در تالاب را نیز از بین می‌برند و به این شکل به تخریب بیشتر تالاب و افزایش گرد و غبار دامن می‌زنند.

‌پیامدهای اجتماعی تخریب تالاب  چقدر افزایش یافته است؟

‌بیش از ۸۰ درصد معیشت ‌ساکنان اطراف تالاب به هامون وابسته است. به همین دلیل با توجه به شرایط تالاب  صیادی در منطقه از بین رفته است. علاوه بر این دامداری‌ نیز دستخوش آسیب شده است، زیرا حجم ‌علوفه ‌ بشدت کاهش پیدا کرده ‌ و دامداران شرایط بسیار سختی پیدا کرده‌اند. علاوه بر این تخریب تالاب سبب شده گردشگری و صنایع دستی منطقه نیز تحت تاثیر قرار بگیرد.

‌میزان مهاجرت از منطقه چقدر بیشتر شده است؟

مهاجرت بیشتر شده است. اما دستگا‌های متولی باید به این پرسش پاسخ دهند. لازم به یادآوری است که کشاورزی منطقه نیز دچار آسیب شده ، برای نمونه وقتی حقابه تامین می‌شد و کشاورزی رونق داشت همه زمین‌های منطقه مالک حقیقی داشت. اما اکنون شرایط تغییر کرده است.‌

افزایش توفان‌های گرد و غبار در منطقه نیز یکی دیگر از مشکلات اهالی سیستان است.

درست است. در گذشته ساکنان منطقه از بادهای ۱۲۰ روزه آسیب می‌دیدند. اما زمان وزش این بادها اکنون تغییر کرده و به ۱۸۰ روز و بیشتر از آن رسیده است و با توجه به اینکه بستر تالاب خشک شده گرد و غبار هم بیشتر شده است. ‌این بادها در گذشته به تعدیل هوای منطقه کمک می‌کردند، زیرا تالاب دارای آب بود و وزش باد و عبور آن از روی تالاب سبب بهبود شرایط آب و هوا می‌شد. اما اکنون توفان‌های گرد و غبار سبب افزایش بیماری‌های ریوی و  چشمی در بین ساکنان منطقه شده است‌.

 

مهدی آیینی

فاجعه بزرگ شروع شده است

مهدی آیینی

مهدی آیینی

هورالعظیم جان ندارد. از این تالاب بین‌المللی شبحی بیشتر باقی نمانده است. لاشه هزاران ماهی و گاومیش‌هایی که در گل و لای مدفون شده‌اند از فاجعه‌ای خبر می‌دهد که پیامدهایش بیش از گذشته گریبان دیگر کلانشهرها و حتی پایتخت را خواهد گرفت. پیش‌بینی این‌که توفان ریزگردها و سیل آوارگان زیست‌محیطی بیش از گذشته خواهد شد، کار سختی نیست؛ زیرا این روند بارها در کشور اتفاق افتاده و تاکنون مدیران نتوانسته‌اند چاره‌ای برای آن بیندیشند.

‌ شرایط این روزهای هورالعظیم بی‌شباهت نیست با آنچه چند سال پیش بر هامون گذشت. هامون که روزگاری به انبار غله ایران مشهور بود و سالانه حدود ۱۲هزارتن ماهی از آن برداشت می‌شد، امروز شوره‌زاری است که در آن نشانی از زندگی نمی‌توان یافت. آن دسته از بومیان منطقه که پای رفتن داشته، کوچ کرده و آنها که مانده‌اند با هزار و یک مشکل دست به گریبان هستند و توان رفتن ندارند.

چند سال پیش که برای تهیه گزارش به سیستان و بلوچستان رفته بودم با خانه‌هایی روبه‌رو شدم که در و پنجره‌هایشان را گل گرفته بودند. این خانه‌ها متعلق به افرادی بود که ناچار به مهاجرت شده بودند اما چون در برهه‌ای برخی مدیران تصمیم گرفته بودند با ممنوعیت اسباب‌کشی روند مهاجرت را آهسته کنند. اما برخی بومیان منطقه ترجیح می‌دادند درخانه‌هایشان را گل بگیرند و بدون اسباب و وسایل زندگی به کلانشهرهای اطراف مهاجرت کنند.‌

آمارهای قابل اعتمادی درخصوص مهاجرت آوارگان زیست‌محیطی در دسترس نیست، اما می‌توان گفت شرایط نامناسب زیست‌محیطی سبب شد در سال‌های ۹۰ تا ۹۱ بیش از ۳۵ هزار نفر از منطقه سیستان خارج شوند یا تا مدتی پیش تعداد گاوهای بومی سیستان در حاشیه دریاچه هامون بیش از ۹۰ هزار راس بود، اما اکنون در کل دشت سیستان حدود۲۰هزار راس گاو بومی وجود دارد. پیامدهای بی‌توجهی به تالاب هامون البته ادامه دارد. هنوز نیز اندک بومیان باقیمانده حاشیه هامون، سودای مهاجرت دارند و خالی از سکنه شدن این منطقه تهدیدهای امنیتی نیز درپی دارد، چراکه کم نیستند مهاجران غیرقانونی که در روستاهای متروکه ساکن شده‌اند.

آینده هورالعظیم بی‌شباهت به شرایط این روزهای تالاب هامون نیست و این واقعیت تلخی است که مدیران محیط‌زیست، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، وزات خارجه و وزارت نفت باید بیش از گذشته به آن توجه کنند، زیرا نجات هورالعظیم درگرو تعامل بین بخشی است. تا وقتی وزارت نیرو حقآبه کامل تالاب را نپردازد، نمی‌توان به نجات هور امیدوار بود. این وزارتخانه باید از رسیدن حقآبه به هورالعظیم اطمینان پیدا کند و تنها به بازکردن دریچه‌های سدهایش اکتفا نکند، زیرا بخش قابل‌توجهی از حقآبه در طول مسیر از سوی برخی کشاورزان برداشت می‌شود و به هورالعظیم نمی‌رسد. وزارت خارجه نیز باید با فعالسازی بحث دیپلماسی آب برای بهبود شرایط تالاب تلاش کند. مدیران سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز باید فراتر از شعار عمل کنند. به عبارت دیگر مدیران این سازمان باید به جای پرداختن به سیاست و حاشیه‌ها حقآبه تالاب‌های کشور را تامین کنند، چراکه تبعات ناشی از مرگ تالاب‌های کشور محدود به مسائل محیط‌زیستی نیست و با از بین رفتن تالاب باید منتظر افزایش آسیب‌های اجتماعی و تهدیدهای امنیتی نیز بود.

 

نذر دیپلماسی‌ خشکیده آب

مهدی آیینی

قایق‌هایی که خاک می‌خورند، خانه‌هایی که درهایشان را گل گرفته‌اند، چشم‌های آسیب دیده از توفان شن و نفس‌هایی که به خس‌خس عادت دارند. محال ممکن است گذر شخصی به سیستان و بلوچستان بیفتد و با این صحنه‌های آزار دهنده چشم در چشم نشود.

سیستان از حیات خالی است از وقتی تالاب به خاک نشست، زندگی هم اینجا در خاک غرق شد. این روزها در سیستان آنها که پایی داشته‌اند رفته‌اند، آنها هم که مانده‌اند یا پای رفتن ندارند یا سخت به دیارشان وابسته‌اند.

سیستان و بلوچستان دیگر آن دیار رستم دستان نیست، آن دیاری که در تاریخ از آن به عنوان انبار غله ایران یاد می‌شد. دیگر خبری از هامون سخاوتمند نیست؛‌ تالابی که تاقبل از خشکیدنش هرسال حدود ۱۵هزار تن ماهی از آن صید می‌شد.‌

این روزها به دلیل سوء‌مدیریت و خشکسالی، همه در سیستان و بلوچستان از تب کوچ می‌گویند برای نمونه فقط در سال‌های ۹۰ تا ۹۱ بیش از ۳۵ هزار نفر از منطقه سیستان کوچ کرده‌اند و شرایط زندگی هر روز دشوارتر از گذشته می‌شود.

بحران کمبود آب محدود به سیستان و بلوچستان نمی‌شود. این روزها بیشتر استان‌های کشور با کم‌آبی دست و پنجه نرم می‌کنند، هرچند خیل آوارگان زیست‌محیطی خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان از شرایط ناگوار این مناطق حکایت دارد، اما نمی‌توان هیچ استانی را در ایران یافت که خطر بی‌آبی تهدیدش نکند.

بحران آب جدی است. رد این خطر را در سخنرانی‌های مسؤولان نیز می‌توان جست، اما کمتر مدیری پیدا می‌شود که به این خطر باور داشته باشد، چراکه اگر غیر از این بود از سوء‌مدیریت‌ها باید کاسته می‌شد. برای نمونه رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست بارها هشدار داده هیچ بعید نیست تا چند سال آینده ساکنان جنوب البرز تا آب‌های جنوبی و شرق زاگرس و مرز‌های شرقی کشور به خاطر بی‌آبی آواره شوند، افرادی که جمعیت‌شان حدود ۵۰ میلیون نفر برآورد می‌شود.

خطر خشکسالی امنیت کشور را تهدید می‌کند، اما راهکار مدیران به تجویز مسکن‌ها محدود شده است. در این میان سازمانی مانند هلال احمر نیز پای کار آمده و با ایجاد پویش نذر آب به سهم خود برای بهبود شرایط ساکنان مناطق بحرانی تلاش می‌کند. این تلاش ستودنی است، اما راهکار برون رفت از این مشکل به جریان انداختن دیپلماسی آب و بهبود مدیریت منابع آب است. تا وقتی ایران نتواند حقابه‌های خود را از کشورهای همسایه مانند افغانستان و ترکیه بگیرد خطر بحران آب جدی‌تر می‌شود به همین دلیل در کنار ایجاد پویش‌هایی مانند نذر آب باید برای رونق گرفتن دیپلماسی آب کشور نیز تلاش کرد.

 

مهدی آیینی

 

برای جاری شدن دیپلماسی آب نذر کنیم

بهتر است در کنار پویش نذر آب، ‌‌کمپینی نیز  برای پیگیری تامین ‌حقآبه های کشور و ‌دیپلماسی آب‌ شکل بگیرد تا وزارت امور خارجه به این مهم توجه کند

تالاب‌هایی که می‌خشکند، دشت‌هایی که فرو می‌ریزند، رودهایی که در راه می‌مانند؛ گواهی می‌دهند‌ که بی‌آبی ازمرحله بحران عبور کرده است‌‌.

‌بحران آب شمشیرش را ‌از رو بسته‌ در سیستان و بلوچستان  هر روز افراد بیشتری تصمیم می گیرند خانه و کاشانه شان را ترک کنند و به عنوان آواره زیست محیطی روانه استان‌های شمالی کشور شوند، اما در شمال کشور نیز شرایط مناسب نیست؛آبرسانی به  برخی روستاهای گلستان، گیلان و مازندران با تانکر انجام می‌شود.

آواره های زیست محیطی به سیستان و بلوچستان محدود نمی شود، خراسان جنوبی،‌ کرمان و خوزستان نیز این روزها گرفتار تب تند بی آبی هستند، تبی که زندگی را برای اهالی این مناطق دشوارتر از  گذشته کرده است.

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد طرحی مانند نذر آب که این روزها در سیستان و بلوچستان کلید خورده اتفاق خوبی باشد، اما نباید فراموش کرد که چنین طرح هایی برای مناطقی مانند سیستان و بلوچستان ‌ که در حال تخلیه شدن هستند حکم مسکن را دارد.

پرداختن به نذر آب شاید در کوتاه مدت با همکاری مردم اندکی از بار مشکلات مناطق بی آب کشور کم کند، اما در شرایطی که  ریشه اصلی بحران آب سوء مدیریت منابع آب، تلاش نکردن برای تامین حقآبه های کشور و خشکیدگی دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه است، نمی تواند گره کور زندگی را در سیستان و بلوچستان یا هر استان دیگری که در تب بی‌آبی می سوزد باز کند،‌چراکه بحران آب در تشنگی خلاصه نمی شود‌ برای نمونه ‌ در هفته ای که گذشت ‌ توفان گرد و غبار بیش یکهزار نفر را به دلیل مشکلات تنفسی و بینایی ‌روانه بیمارستان های سیستان کرد. این درحالی است که بسیاری‌از روستاییان و عشایر منطقه‌ حتی امکان دسترسی به مراکز درمانی را  ندارند‌.

بنابراین باید گفت اگر نهادهای مسئولی مانند سازمان حفاظت محیط زیست،‌منابع طبیعی و وزارت امورخارجه برای تامین حقابه کشور اقدام نکنند و نذر تامین حقابه های کشور و دیپلماسی آب در آنها کلید نخورد روز به روز به مشکلات این استان ها و به تبع آن به مشکلات کشور دامن زده می شود‌ و شرایطی بوجود می آید که دیگر با هیچ نذری نمی توان گره کور آن را باز کرد.

مهدی آیینی

روزنامه نگار

 

تاول دیپلماسی خشکیده

ریشه اصلی مشکلات اخیر خوزستانی ها نبود دیپلماسی آب است

نـــــــــی‌‌زارهــــای هورالعظیم می‌سوزند و این ریه‌های مردم خوزستان است که علاوه بر آلودگی‌های نفتی و گرد و غبار با دود نیزارهای بخش عراقی هورالعظیم نیز پر می‌شود.
همسایگی با کشوری جنگزده در غیاب دیپلماسی مناسب برای وادار کردن عراق به انجام تعهدات بین‌المللی در زمینه محیط‌زیست، زندگی خوزستانی‌ها را مختل کرده و روزهای تعطیل ناشی از آلودگی را در این استان افزایش داده است.

دود ناشی از سوختن نیزارهای عراق، در آسمان هویزه، اهواز و بخش‌های مجاور این تالاب به چشم زیستمندان منطقه می رود اما هیچ مسئولی مسئولیت این مشکل را به‌عهده نمی‌گیرد. دیروز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در حاشیه جلسه هیات دولت نسخه پیچید که مردمی که از این آلودگی‌ها به تنگ آمده‌اند از ماسک استفاده کنند؛ چون آتش سوزی خارج از ایران است. این راهکار در کنار پیکر خشکیده تالاب‌هایی مانند هامون ثابت می کند در دستگاه دیپلماسی کشور تلاش‌ها برای به جریان انداختن دیپلماسی آب از مقام وعده و حرف فراتر نرفته است.‌

راه‌حل‌های ماسکی

گاومیش‌های سوخته هور‌العظیم نیز با پوست‌های سوخته شان گواهی می‌دهند که آب هور العظیم را دزدیده‌اند، اما انگار آب در دل برخی مدیران تکان نمی خورد؛ مدیرانی که در روزهای اول سوختن گاومیش‌ها و دارایی خوزستانی‌ها را تکذیب می کردند، اما بالاخره وقتی تصاویر گاومیش های سوخته پخش شد ناچار به اقرار شدند.

حدود ۲۰ روز از آتش گرفتن هور می‌گذرد و دود غلیظ ناشی از آن آسمان اهواز را هم سیاه پوش کرده است. اما دیروز رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در حاشیه نشست هیات دولت به مردم توصیه کرده است از ماسک استفاده کنند، زیرا از دست آنها کاری ساخته نیست. او درباره اقدامات بین‌المللی سازمان متبوعش برای کاهش آثار ناشی از آتش‌سوزی هورالعظیم نیز به آنا گفت: آتش‌سوزی هورالعظیم داخل ایران نیست و در خاک عراق اتفاق افتاده است؛ خوشبختانه آتش آن به ایران نمی‌رسد!

دعوا بر سر محل وقوع آتش‌سوزی

مردمی که برایشان نسخه ماسک زدن تجویز می‌شود، همان‌هایی هستند که روزگاری معیشتشان با تالاب گره خورده بود، اما این روزها مجموعه سیاست‌های غلط در منطقه و نبود همکاری‌های بین‌المللی تالاب زنده را به پیکره‌ای تبدیل کرده که بلای جان مردم شده است. اما آیا نمی‌شود با تامین حقابه تالاب از طریق ایران از درد و رنج مردم کاست؟ مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست به جام‌جم می‌گوید: آتش‌سوزی هورالعظیم در بخش عراقی این هور اتفاق افتاده است. رسیدن آب از سمت ایرانی هور زمان می‌برد. قسمتی که از ایران آبگیری می‌کند با مکان آتش‌سوزی ۵۰ تا ۶۰ کیلومتر فاصله دارد.

به گفته او، اگر همین امروز آب وارد عراق شود، یک ماه طول می‌کشد به سمت عراقی هور آب برسد. علاج مشکل آتش‌سوزی آبگیری از سمت ایران نیست.

معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست بیان می‌کند: در سمت عراق آب در هور نمی‌ماند و استفاده‌های دیگری از آب می‌شود و مشکل مقابله با آتش این نیست که از ایران آب رها کنیم.

او که درباره دلیل آتش‌سوزی در هور اطلاع دقیقی ندارد از وجود اختلاف نظر در مسئولان ایرانی و عراقی بر سر این‌که کدام قسمت هور آتش گرفته، خبر می‌دهد.

ضعف دستگاه دیپلماسی

گرچه باقرزاده کریمی درباره نقش دستگاه دیپلماسی در وضعیت این روزهای هورالعظیم اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، اما علی محمد شاعری، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس در گفت‌وگو با جام‌جم از ضعف دستگاه دیپلماسی خبر می‌دهد.

او می‌گوید: محیط‌زیست مرز نمی‌شناسد. محیط‌زیست یک موضوع فرامرزی و فرامنطقه‌ای است و منافعش متعلق به همه مردم جهان است. حفاظت از محیط‌زیست نیازمند یک همکاری بین‌المللی و منطقه‌ای است. وزارت‌خارجه به‌عنوان نماینده ایران برای دیپلماسی محیط‌زیست باید نقش خود را ایفا کند.

به گفته شاعری، در این شرایط وزارت خارجه نقش اساسی دارد تا با همکاری سازمان محیط‌زیست دولت عراق را وادار کند سریع‌تر این مشکل را رفع کنند. مسئولان نمی‌توانند بسادگی در این مسائل از خود سلب مسئولیت کنند.

او تاکید می‌کند: بسیاری از مشکلات نوار مرزی، نیازمند همکاری مشترک است. چالش‌هایی که در زمینه ریزگرد و حقابه زیستگاه‌های مرزی مثل هورالعظیم وجود دارد، به همکاری منطقه‌ای بین ایران و عراق نیاز دارد.

عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس ادامه می‌دهد: حتی اگر کشورهای دیگر کانون آسیب رساندن به کشور ما هستند، باید در چارچوب همکاری منطقه‌ای مشارکت آنها را جذب کنیم.

این نماینده مجلس ادامه می‌دهد: کشور عراق عضو کنوانسیون‌های محیط‌زیستی است. براساس همین معاهدات بین‌المللی باید دامنه همکاری‌ها را تعریف کنیم. تاکنون همکاری خوبی بین دولت‌های ایران و عراق در زمینه مقابله با چالش‌های محیط‌زیست صورت نگرفته است. وزارت خارجه درباره این موضوع نباید بی‌تفاوت باشد و باید وارد عمل شود.

سرطان سدسازی ترکیه

به گفته شاعری، یک میلیون هکتار از تالاب‌های عراق خشک شده است و این مساله به خاطر کاهش حقابه تالاب‌ها براثر احداث سدهای مطالعه نشده در کشور ترکیه است.

او می‌افزاید: فعالیت‌های زراعی و کشاورزی غیرعلمی و بهره‌برداری غیراصولی از سرزمین همچنین مهاجرت بی‌رویه مردم و رهاسازی اراضی کشاورزی به همراه نبود مدیریت منابع در کشور عراق، سبب شده است که تالاب‌های این کشور خشک شود.

شاعری آتش‌سوزی هور را معلول چند علت‌ می‌داند و تصریح می کند: علت اصلی آتش‌سوزی در هورالعظیم گرمایش زمین و کاهش شدید حقابه تالاب‌های عراق است که عوامل انسانی آن را تشدید کرده، حتی ممکن است برخی افراد به قصد تخریب و تجاوز به این عرصه‌ها، آتش‌افروزی کرده باشند.

چانه‌زنی برای آب

طاهر جومست، کارشناس سیاست خارجه در این‌باره به جام‌جم می گوید: برای حل چنین مشکلاتی باید با کشورهای منطقه وارد مذاکره حول‌محور آب شد. طبق کنوانسیون و معاهدات جهانی و بین‌المللی با محوریت آب، کشورهای بالادستی رودها نمی‌توانند با هرگونه اقدامات مخاطره‌آمیز خود دسترسی کشورهای پایین دستی را به جریان آب مختل کنند. از این بابت، کشورهایی که بیشترین مشکل را برای ایران ایجاد کرده‌اند ترکیه و افغانستان هستند که با ساخت سدهای متعدد و بزرگ روی مسیر رودها، حیات محیط‌زیست ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.‌

آن‌طور که او توضیح می‌دهد درچنین شرایطی توجه به هیدروپلیتیک (اهمیت سیاستگذاری با محوریت آب و منابع آبی)، حیاتی به نظر می‌رسد.

هیدروپلیتیک، هنر و اقدام درک و همکاری بر سر منابع آبی فرامرزی مشترک به نحوی برابر و پایدار است. بحران آب همان‌گونه که در علم هیدروپلیتیک بررسی می شود، مساله ای فراتر از توان کشوری واحد برای حل آن است و نیازمند همکاری جمعی کشورهای منطقه است.

ایلیسو، بحران ساز منطقه

سدسازی‌های بی‌قاعده ترکیه روی دجله و فرات نه تنها تمدن میان‌رودان را در معرض خطر جدی قرار داده بلکه به دلیل خشک شدن تالاب‌های عراق و گسترش کانون‌های گرد و غبار، علاوه بر ایران، تا کیلومترها دورتر را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مقامات ترکیه در اجلاس بین‌المللی گرد و غبار که دوم تیر سال گذشته در تهران برگزار شد، از امضای هرگونه سندی که بر نقش سدسازی و ایجاد گرد و غبار تاکید داشت، ممانعت و مخالفت خود را با بندهایی از بیانیه پایانی این اجلاس اعلام کردند تا بلایی که بر سر منطقه می‌آورند، برای آنها تبعات حقوقی نداشته باشد. آنها حتی در پاسخ به رسانه‌های ایرانی هم تمام مباحث مطرح شده در زمینه اثرات مخرب سدسازی ترکیه بر منطقه و کاهش حقابه دجله و فرات را رد و تاکید کردند فقط در دو سالی که سد ایلیسو آبگیری می‌شود، مردم عراق ممکن است با مشکل کم آبی مواجه شوند اما بعد از آن، همه چیز رو به راه خواهد شد و حقابه دجله و فرات تامین می‌شود. طرح گاپ و سدهای زیر مجموعه آن که قرار بود با منابع مالی بانک جهانی اجرا شود، چند دهه قبل با لابی گسترده اعراب از این منابع مالی محروم ماند ولی ترکیه از سدسازی روی دجله و فرات دست برنداشت و با همکاری رژیم اشغالگر قدس، این طرح‌ها را تکمیل کرد.

لیلا مرگن

دولت یازدهم در ترازوی محیط زیست

اولین مصوبه دولت یازدهم، احیای دریاچه ارومیه بود، اقدامی‌که با شماری از شعارهای زیست محیطی همراه شد و بسیاری را دلخوش کرد که احتمالا در این دولت تحولات مناسبی در حوزه محیط‌زیست رخ خواهد داد.اکنون اما با گذشت چهار سال دیدگاه‌ها درباره محیط‌ زیستی بودن دولت یازدهم به دو گروه تقسیم می‌شود؛ نخست آنها که با نگاهی مثبت می‌گویند ادعای دولت محقق شده چون شهروندان توجه بیشتری به محیط‌زیست می‌کنند و گروه دوم آنها که می‌گویند اتفاق ساختاری و مثبتی در حوزه محیط‌زیست نیفتاده و اگر مردم بیشتر به حفظ آن علاقه‌مند شده‌اند، تحت تاثیر فعالیت سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها بوده است.

نمی‌توان انکار کرد که در چند سال اخیر مسائل زیست محیطی بیش از گذشته مورد توجه شهروندان و برخی مسئولان قرار گرفته،این نتیجه‌ای مثبت است که اگر به‌درستی مدیریت شود، زمینه را برای بهبود شرایط محیط‌زیست کشور فراهم می‌کند.

معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست نیز معتقد است بهبود نسبی هوای کشور، تلاش‌های بین‌المللی برای مقابله با ریزگردها و کاهش سطح آتش‌سوزی ‌جنگل‌ها از جمله اتفاقات مثبتی است که در چند سال اخیر اتفاق افتاده است.

به گفته او امضا و اجرایی شدن حدود 16 تفاهم‌نامه بین‌المللی در حوزه محیط‌زیست و برگزاری حدود 52 دوره آموزشی، توانمندسازی و فرهنگ‌سازی برای حدود 600 نفر از محیط بانان، کارشناسان و تشکل‌های محیط‌زیستی از دیگر دستاورد‌های مثبت چند سال اخیر است.

اما با وجود این اقدامات مثبت، ابتکار همیشه مورد انتقاد کارشناسان بوده است و خیلی‌ها او را به سیاسی‌کاری متهم می‌کنند و می‌گویند بیشتر درگیر مسائل سیاسی و اقدامات بین‌المللی است تا مسائل زیست‌محیطی که در داخل کشور می‌گذرد.

از این گذشته به نظر می‌رسد در چند سال گذشته برای حفاظت محیط‌زیست، تعامل بین بخشی زیادی بین وزارتخانه و دستگاه‌های اجرایی کشور وجود نداشته است.

به عنوان مثال وزیر صنعت، معدن و تجارت اواخر بهمن گذشته گورخر ایرانی را که گونه‌ای در معرض خطر انقراض است را مانعی بر سر راه توسعه دانست یا دست ستاد احیای دریاچه ارومیه از بودجه خالی ماند و آنها که باید بودجه کار را می‌رساندند غفلت کردند و ارومیه به حال ناخوش خود رها شد.

نجات دریاچه خیلی دور، خیلی نزدیک

آخرین خبرها از اولین مصوبه دولت از این حکایت دارد که هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی برای نجات دریاچه ارومیه به وعده‌هایشان عمل نکرده‌اند.

این خبر تلخ را مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه در آخرین نشست خبری خود مطرح کرد. به نظر او بهانه دستگاه‌های اجرایی این است که دولت بودجه کافی نداده و این در حالی‌ است که صندوق توسعه ملی هزینه طرح‌های مربوط به احیای دریاچه ارومیه را پرداخت می‌کند.

در این که احیای دریاچه ارومیه اقدامی‌ زمان‌بر است، هیچ شکی نیست، اما وقتی هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی در دولتی که مدعی است زیست‌محیطی‌ترین دولت بوده، نسبت به دریاچه ارومیه به وظیفه‌شان عمل نمی‌کنند، می‌توان نتیجه گرفت که احیای دریاچه ارومیه قرار است بیش از حد زمانبر شود آن‌ هم در شرایطی که حدود سه سال گذشته حدود 1500 میلیارد تومان از اعتبارات داخلی به احیای دریاچه ارومیه اختصاص پیدا کرده است و برآورد می‌شود ستاد احیای دریاچه ارومیه برای رسیدن به اهدافش ‌به حدود 20 هزار میلیارد تومان نیاز داشته باشد.

منابع آب را فراموش نکنید

توجه دولت به محیط‌زیست با ارائه برنامه ششم توسعه بار دیگر محک خورد و برخی کارشناسان با توجه به آن هشدار دادند که برنامه ششم توسعه، کشور را می‌خشکاند.

برای نمونه عیسی کلانتری، وزیر پیشین ‌کشاورزی‌ و مشاور کنونی معاون اول رئیس‌جمهور مدتی قبل در این‌باره به جام‌جم گفت: برنامه ششم این اجازه را به دولت داده که تتمه آب کشور را حراج کند.

به نظر او برنامه ششم ضد و نقیض است، زیرا یک جا ‌آمده که سالانه باید 11میلیارد مترمکعب ‌برداشت آب کم شود، اما در جایی دیگر تاکید شده به خودکفایی 95 درصدی محصولات اساسی برسیم.

این بی‌توجهی را می‌توان در دیپلماسی آب نیز دید،زیرا برخلاف وعده‌های داده شده در این زمینه استان‌های زیادی در کشورمان در حسرت تامین حقابه تالاب‌ها هستند؛ برای نمونه زندگی بسیاری از ساکنان سیستان و بلوچستان تحت‌تاثیر خشک شدن تالاب هامون قرار گرفته و بسیاری از آنها ناچار به کوچ شده‌اند، در حالی که تاکنون تلاشی جدی برای تامین حقابه هامون نشده است.

آلودگی هوا و ریزگردها

در زمینه آلودگی هوا اتفاقات مثبتی افتاده است؛ برای نمونه برخی عوامل آلودگی هوا مانند بنزن و سرب حذف شده‌اند ‌یا نیروگاه‌ها مکلف شده‌اند به‌جای مازوت از گاز طبیعی استفاده کنند. اما مساله آلودگی هوا و طغیان ریزگردها نیز در چند سال گذشته توانایی دولت را بار دیگر در توجه به مسائل زیست محیطی به آزمایش گذاشت، زیرا در سال‌های اخیر استان‌هایی مانند خوزستان بشدت با این مساله دست به گریبان بودند.

هر چند منشأ حدود 70 درصد از ریزگرد‌ها را خارج از مرزهای کشورمان می‌دانند و در این بین شرایط آشفته کشورهای همسایه رسیدگی به آنها را دشوار می‌کند و حل این مشکل نیز مانند بیشتر مسائل زیست‌محیطی در بلند مدت امکان‌پذیر است، اما بسیاری از شهروندانی که ریزگردها، زندگی‌شان را تیره و تار می‌کند از این گله دارند که برای کاهش اثرات ریزگرد‌ها تسهیلات خاصی برای آنها قائل نشده اند و این درحالی است که گسترش دولت الکترونیک می‌تواند رفت‌وآمد‌ها در این استان‌ها را به حداقل برساند یا اگر سیستم‌های تهویه مطبوع با یارانه در اختیار ساکنان این استان‌ها قرار گیرد دست‌کم نفس کشیدن برای آنها در فضای محدود خانه‌هایشان آسان تر می‌شود و به این شکل مسئولان می‌توانند برنامه‌های بلندمدت‌شان را نیز عملی کنند.

به هر حال دولت‌ها و دستگاه‌ها می‌توانند ادعا کنند زیست‌محیطی ترین نهاد یا دولت تاریخ‌اند اما محیط‌زیستی بودن آنها زمانی اثبات می‌شود که مدیران کارآمد در دستگاه‌های متولی به کار گرفته شوند و اعتبارات لازم برای حل بحران‌های زیست محیطی اختصاص یابد؛ تشخیص این‌که چه افرادی واقعا دغدغه محیط‌زیست را دارند از آنهایی که می‌خواهند از محیط‌زیست برای خود نام و نشانی بسازند کار دشواری نیست.

توسعه حمل و نقل عمومی و اقدامات بین‌المللی

دکتر مجید عباسپور/استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران

نیت آقای روحانی درخصوص محیط‌زیست مشخص است، ایشان در بسیاری از سخنرانی‌هایشان به حفظ محیط‌زیست اشاره کرده‌اند‌‌ اما محیط‌زیست به یک سازمان و ارگان خاص محدود نمی‌شود.‌ مثلا گسترش ‌حمل و نقل عمومی مساله‌ای قابل توجه است که بخش هایی از آن از سوی دولت تامین می‌شود؛ در دولت نهم و دهم اعتباری به این مهم اختصاص نیافت و در دولت آقای روحانی نیز به‌دلیل کمبود اعتبار توجهی به آن نشد. درباره ریزگردها نیز که زندگی را به کام ساکنان تعدادی از استان‌ها تلخ کرده، گفته می‌شود حدود 30 درصد از منابع ریزگرد در داخل کشور است، اما کنترل 70درصدی که در خارج از کشور است نیاز به تعاملات بین‌المللی و منطقه‌ای دارد؛ تلاش‌هایی برای حل این مساله شده اما ناکافی است. به نظرم این امکان هست که از طریق سازمان ملل نسبت به کنترل منابع خارجی موفق‌تر عمل کنیم.

مدیران موهبتی، دشمن محیط‌زیست

دکتر هادی کیادلیری/رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران و رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور

مشکلاتی که برای محیط زیست ایجاد شده مربوط به چند دهه گذشته است، اما درباره عملکرد آقای روحانی در فرصتی که برای حل این مساله در اختیار داشته، می‌توان تحلیل هایی داشت. برای نمونه نگاه خیلی از مردم نسبت به محیط‌زیست تغییر کرده البته شاید این تغییر نگاه از سوی خود مردم ایجاد شده‌، زیرا نگاهی به فضای مجازی یا رسانه‌ها نشان می‌دهد این تغییر بیشتر از‌‌ پایین به بالا اتفاق افتاده است. ‌اما در نگاه برخی مدیران به محیط‌زیست تغییری اساسی ‌ اتفاق نیفتاده، زیرا تغییر اساسی را باید در مسائلی مانند تخصیص اعتبارات لازم یا جذب کارشناسان خبره به سازمان های متولی ‌ جست‌وجو کرد.

البته در چهار سال گذشته کارهای خوبی هم مثل طرح تنفس جنگل که مانع بهره کشی از جنگل می‌شود، انجام شده است.

اما در این بین نقش سازمان های مردم نهاد، رسانه‌ها و مردم تاثیر بیشتری داشته، زیرا عزمی جدی از سوی دولت که مانع توسعه ناپایدار شود وجود نداشته است.‌ انتخاب مدیران در حوزه محیط زیست نیز هنوز براساس موهبت است نه شایسته سالاری. بنابراین این بیم وجود دارد که اگر مردم،متخصصان و رسانه‌ها شرایط را رصد نکنند، دوباره همه چیز به حالت اول برگردد.

اقدام به جای صحبت

دکتر محمدرضا مروی مهاجر/استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

نقطه قوت دولت آقای روحانی در حوزه محیط‌زیست، رسیدگی به دریاچه ارومیه و نگرشی است که به طرح تنفس جنگل دارد. نقطه ضعف عملکرد ایشان در حوزه محیط‌زیست نیز ‌این است که در دولت آقای روحانی درباره محیط‌زیست صحبت زیاد شده، اما اقدام کمی را شاهد بودیم و این احساس وجود ندارد که محیط‌زیست یک قدم به جلو برداشته باشد. در چهار سال گذشته در آموزش عالی نیز بیشتر به جنبه تئوری مساله محیط‌زیست اهمیت داده شد‌ تا جنبه واقعی. از این نظر می‌توان گفت این مساله نیز یک نقطه ضعف ‌ است، اما مساله مثبت دیگری که سال های اخیر شاهد آن بوده‌ایم این است که در رسانه‌ها و جوامع معمولی تفکر محیط‌زیستی پیشرفت داشته است، هرچند متاسفانه رفتار زیست‌محیطی تغییری نداشته است. به نظرم این تغییرات نیز بیشتر تحت تاثیر سازمان های مردم نهاد و رسانه‌ها اتفاق افتاده است.

راهکار مناسب را انتخاب کنید

دکتر پرویز کردوانی/استاد دانشگاه

دولت آقای روحانی تنها دولتی بود که قبل از روی کار آمدن نیز شعار محیط زیستی بودن داد. این دولت ابتدا کارش را با دریاچه ارومیه شروع کرد، اما من همان روز اول نیز نسبت به نتیجه بخش نبودن این تلاش‌ها هشدار دادم.

متاسفانه در چند سال گذشته آلودگی هوا در شهرها بیشتر شد‌ه، تالاب‌های بیشتری خشک شده‌اند، حیات‌وحش شرایط نامناسب‌تری پیدا کرده و جنگل‌های کشور نیز بیشتر از گذشته دچار آفت شده‌اند.

‌برای ریزگردها نیز فقط شعار داده شده ‌و راهکارهایی مانند پاشیدن مالچ نفتی را انتخاب کرده‌اند که راهکار مناسبی نیست.‌

مهدی آیینی

دیپلماسی آب زنده می شود؟

سرانجام وزارت خارجه آستین‌هایش را بالا زد برای تامین حقابه هامون، حقابه هورالعظیم و مدیریت بحران ریزگردها. اینها فقط برخی از مسائلی است که حل‌نشدن‌شان زندگی میلیون‌های ایرانی را تحت تاثیر قرار داده و ‌ چاره‌شان تنها از عهده سیاستمداران برمی‌آید.
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان این مسائل را مهم می‌داند و تاکید می‌کند برای رفع این مشکلات کارگروه ویژه دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه شکل گرفته است.

حقابه هامون تامین نمی‌شود و زندگی ایرانیان زیادی در شرق کشور تحت تاثیر قرار گرفته، حقابه هورالعظیم تامین نمی‌شود و بحران ریزگردها بر سراسر کشور و منطقه سایه انداخته،‌ اینها فقط بخشی از مسائلی است که حل و فصل‌شان را باید در دیپلماسی آب و همکاری بین بخشی تمامی دستگاه‌ها و وزارتخانه‌های مسئول جست‌وجو کرد.

آن‌طور که بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه می‌گوید برخی کارشناسان وزارت امورخارجه در حال چانه‌زنی ‌با افغانستان هستند تا حقابه تالاب هامون را تامین کنند.

این درحالی است که با توجه به شرایط ویژه کشورمان می‌توان گفت ایران این ظرفیت را دارد که به قطب دیپلماسی آب منطقه نیز بدل شود؛ زیرا با کشورهای زیادی مرز آبی مشترک دارد و با توجه به کمبود منابع آب در منطقه و بحرانی شدن این مساله در آینده نزدیک باید روی این مساله سرمایه‌گذاری کرد و کارشناسانی مناسب را در این خصوص تربیت کرد.

قاسمی می‌گوید بحث دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه به یکی از اصلی‌ترین موضوعات تبدیل شده و قرار است تصمیماتی ویژه دراین خصوص اتخاذ شود.

نقطه عطفی برای دیپلماسی آب

هر روز آب به شکلی مشهودتر به ابزار‌ی سیاسی تبدیل می‌شود و کشورها تلاش می‌کنند با در اختیار گرفتن منابع آب بیشتر، نقش خود را در معادلات منطقه‌ای تقویت کنند؛ به همین خاطر سیاستمداران کشورمان نیز باید توجه بیشتری به این مساله کنند و برای تامین حقابه‌های کشور برنامه‌هایی مشخص در دستور کار قرار دهند.

‌حجت میان‌آبادی، پژوهشگر هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب نیز  این موضوع را تائید و تاکید می‌کند که برای زنده شدن دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه تلاش‌هایی جدی و خوب شروع شده است.

آن‌طور که او می‌گوید عباس عراقچی، معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه تیمی متشکل از کارشناسان را دور هم جمع کرده تا به شکل خاص روی مبحث دیپلماسی آب کار کنند‌.

در این بین باید توجه داشت که دیپلماسی آب را نمی‌توان محدود به وزارت امور خارجه کرد، زیرا وزارتخانه‌های نیرو و جهاد کشاورزی نیز در این بین نقش دارند.‌

به گفته میان‌آبادی یکی از ضعف‌های کشورمان در بحث منابع آب به حکمرانی آب و ارتباط بین دستگاهی مربوط می‌شود. برای نمونه او به قرارداد چابهار اشاره می‌کند که امسال در کشورمان امضا شد، اما نبود هماهنگی بین دستگاهی سبب شد نتوان از این قرارداد برای تامین حقابه کشورمان استفاده شود.

‌برای عملکرد بهتر در بحث دیپلماسی آب باید نقشه راه‌های مشخص و متفاوتی برای نقاط مختلف کشور داشت.

میان‌آبادی می‌گوید: با مشخص کردن نقشه راه دیپلماسی آب کشور در حوضه‌های مختلف نقش دستگاه و وزارتخانه‌های مختلف کشور مشخص خواهد شد.

آن‌طورکه او می‌گوید نقشه راه دیپلماسی آب برای رودخانه‌هایی مانند هیرمند، هریرود و ارس با یکدیگر متفاوت است؛ زیرا مشکلاتی متفاوت در این حوضه‌ها وجود دارد.

تمرکز بر فرصت‌ها

برای تامین حقابه‌های کشور باید برنامه‌هایی مناسب را دنبال کرد و تمرکز را در مذاکرات با سایر کشورها روی اشتراکات و فرصت‌ها گذاشت، برای نمونه یکی از این برنامه‌ها گسترش همکاری با کشوری مانند افغانستان است؛ چراکه ‌ایران و افغانستان اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند و می‌توان از این فرصت‌ها استفاده کرد و دیپلماسی آب را با این کشور پیش برد و به یاد داشت کشوری‌ مانند هند به خاطر رقابت با چین و تنشی که با پاکستان دارد، درحال سرمایه‌گذاری جدی روی منابع آب افغانستان است و ‌کشورمان تحت تاثیر این فعالیت‌ها قرار خواهد گرفت.

افزون براین باید یادآور شد که خشک شدن تالاب هامون فقط گریبان‌ ایران را نخواهد گرفت و منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. درست مثل خشک شدن بخش‌هایی از هورالعظیم یا اراضی سوریه که اکنون به کانون ریزگردها بدل شده‌اند و برای کشورهای منطقه مشکل ایجاد کرده‌اند.

توجه به دیپلماسی آب

ایجاد کارگروه ویژه دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه را باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود با دیپلماسی پویا بتوان در منطقه بحران زاده خاورمیانه مشکلات منابع آب کشور را برطرف کرد. به این منظور بهتر است برای تربیت کارشناسان خبره نیز تلاش کرد.

میان‌آبادی با انتقاد از‌ این‌که در دانشگاه‌های کشور رشته‌ای به نام دیپلماسی آب وجود ندارد، یادآور می‌شود: به دلیل چنین غفلتی، فرصت و ظرفیت‌های زیادی را در منابع آب مرزی از دست داده‌ایم، چراکه با دیپلماسی موفق آب می‌توانستیم قطب دیپلماسی آب در منطقه شویم.

دیپلماسی آب کشور باید به فعالیت‌های ترکیه نیز توجه داشته باشد؛ زیرا سدسازی‌های بی‌رویه این کشور گریبانگیر ما و کشورهای همسایه مانند ‌عراق نیز شده به این شکل که اراضی زیادی در این کشور به کانون ریزگرد‌ها تبدیل شده است.‌

چانه‌زنی برای آب

این‌که پای دغدغه بحران آب به وزارت امور خارجه نیز باز شده اتفاقی مثبت است، اما دستگاه‌ها و وزارتخانه‌های دیگر نیز باید به وظیفه خود بدرستی عمل کنند تا بتوان شاهد کمرنگ شدن این بحران بود. تا زمانی که کشور به قدرتی اقتصادی تبدیل نشود، نمی‌توان انتظار داشت قدرت چانه‌زنی لازم را در منطقه داشته باشد.

حامد نجفی علمدارلو، متخصص اقتصاد آب و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس ‌نیز  می‌گوید: ایجاد کارگروه ویژه دیپلماسی آب قابل توجه است، اما هنوز بحران آب از سوی خیلی از مسئولان جدی گرفته نمی‌شود؛ زیرا زمانی می‌توان به طور قطع گفت مسئولان نسبت به بحران کمبود منابع آب آگاه شده‌اند که مسائل مربوط به آب تصمیم‌های آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

‌آن‌طور که او می‌گوید مسائل زیادی در تامین نشدن حقابه‌های کشور نقش دارد؛ از نبود اراده و عزم راسخ برخی مسئولان گرفته تا نبود ثبات سیاسی در کشورهای همسایه‌.

‌ضعف قوانین بین‌المللی

برای تامین حقابه‌ها قوانین بین‌المللی وجود دارد، اما این قوانین ضمانت اجرایی مناسبی ندارند و خیلی از کشورها براحتی آنها را دور می‌زنند.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس دراین باره می‌گوید: قوانین بین‌المللی وجود دارد، اما نمی‌توان با استناد به آنها علیه کشوری شکایت کرد و حقابه خود را گرفت.

او برای نمونه به ترکیه اشاره می‌کند که با دور زدن قوانین بین‌المللی بخش زیادی از آب منطقه را مدیریت می‌کند.بنابراین تنها راه قابل توجه برای تامین حقابه کشورمان دیپلماسی و مذاکره مناسب است و این‌که خود را برای شرایط بی‌آبی آماده کرد‌.

مهدی آیینی

بالا