آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : حافظ ناظري

بایگانی/آرشیو برچسب ها : حافظ ناظري

اشتراک به خبردهی

روايت چرخه هستي در «بعد يازدهم»

«بعد يازدهم» قسمتي از يک پروژه سمفوني رومي است که چهار فصل را شامل مي شود و در آن چرخه هستي از ازل تا عدم به زبان موسيقي روايت شده و در انتهايي ناگفته به پايان مي رسد، البته اين پايان مي تواند نقطه اي براي شروعي جديد باشد؛ در واقع اين اثر حالات روحي، فکري و عرفاني حضرت مولانا را به تصوير کشيده است.
حافظ ناظري، آهنگساز اين اثر است و در اين آلبوم نوازندگي سه تار حافظ و پرکاشن کلاسيک را به عهده دارد. او در اين مجموعه که از سوي شرکت «سوني» روانه بازار شده دو فصل منتخب «بعد يازدهم» و «زندگي» را روانه بازار کرده است. افزون بر اين استاد شهرام ناظري خواننده اين اثر است. نوازندگان ديگر بعد يازدهم را نيز «پائول نئتوبائوئر»، «گلن ولز»، «گلن ولز»، «ذاکرحسين» و «گلن ولز» تشکيل مي دهند که به ترتيب نوازندگي سازهاي ويولا، ويولنسل، طبلاو پرکاشن را به عهده دارند. توليدکنندگان اين اثر نيز حافظ ناظري و ديويد فراست هستند.
بعد يازدهم، فصل اول اين اثر است که به صورت سوئيت (فرم موسيقي مربوط به دوران باروک که از چند موومان يا بخش تشکيل شده که هر يک با ويژگي خاص، اما با هماهنگي با بخش هاي ديگر اجرا مي شود) نوشته شده اين فصل همخواني زيادي با موسيقي قرن چهاردهم و پانزدهم ميلادي دارد و از مدگردي هاي نامتعارف و هارموني هاي ديسونانت (نامطبوع) و گام هاي کروماتيک به موسيقي کلاسيک قرن بيستم نزديک مي شود. سوئيت فصل بعد يازدهم داراي هفت «موومان» (بخش کاملي از يک اثر بزرگ تر موسيقي) است که هفت مرحله يگانگي انسان (هفت شهر عشق) را با حقيقت هستي بيان مي کند. طلب، عشق، ادراک، رهايي، يگانگي، حيرت، عدم مطلق اين هفت مرحله را تشکيل مي دهند.
«طلب» مرحله اول است که با آواز شروع مي شود. در حقيقت آواز ايراني به شيوه اي نو همراه با تحريرهايي با سرعت بالاو بدون استفاده از لغت است که صرفا اجراي هجايي کششي است که روي موسيقي پس زمينه با هارموني ساده اي ارائه مي شود. در مرحله دوم که «عشق» نام دارد سه تار تکامل يافته حافظ نقش پررنگ تري پيدا مي کند و با همراهي ساز «طبلا» قطعه را در مقام هاي شرقي اجرا مي کنند که در ابتدا به نرمي و کم کم وارد ريتم هاي پيچيده شرقي مي شود تا بيانگر سردرگمي در عشق باشد. مرحله سوم يا «ادراک» ادامه دونوازي ستار و طبلااست و استفاده از مدگردي (تغيير مقام) در اين قسمت همراه با نت هاي تند بيشتر شنيده مي شود. مرحله رهايي نيز با گروه کر و بصورت چند صدايي شروع مي شود و کمي بعد چند افکت صوتي از پرکاشن هاي مختلف فضا را تغيير داده و سه تار به نرمي در آغاز با مقام هاي ايراني و بعد مدگردي در گام هاي غربي و گاهي «پنتاتونيک» طبلارا همراهي مي کند.
«يگانگي» مرحله پنجم است که با ريتم چهار ضربي همراه با آواز، گروه کر و استفاده دوباره از تحريرها همراه است که در واقع حالت سوال و جواب بين گروه کر، ارکستر و خواننده را به خود مي گيرد. در اين بين گاه خواننده در بافت گروه حل شده و گاه برعکس اين ماجرا اتفاق مي افتد.
«حيرت» مرحله ششم اين اثر است که برداشتي از مرحله اول است، اما کمي گسترده تر و با آرايش بيشتر اجرا مي شود. افزون بر اين، در اين مرحله تعامل بين خواننده و گروه کر نيز در آن بيشتر است و خواننده اشاره هايي به مقام ها و گوشه هاي ايراني دارد.
در مرحله پاياني که «عدم مطلق» نام دارد سه تار همراه با آواز کر جمله مرحله اول را گاهي با چند تغيير کوچک اجرا کرده و ناگهان ارکستر و گروه کر با هماهنگي و پيوستگي زيبايي به صورت چند صدايي موسيقي را اجرا مي کند و در آخر شنونده پاياني معلق را که همان فنا باشد، احساس مي کند.
فصل دوم اين اثر قطعه «زندگي» است که خصوصيت بارز آن ريتم «شصت و هشتم» و اجراي بداهه سازهاي زهي است، شروع اين قطعه با ساز سه تار است که ملودي را با ضربه هاي ملايمي مي نوازد و گروه کر نيز به آن مي پيوندد. استاد شهرام ناظري نيز آواز را گاهي به صورت مشخص تر و گاه محو در چند صدايي گروه کر اجرا مي کند و اشعار حضرت مولانا به صورت مقامي که مشخصا در موسيقي دستگاهي ايران وجود ندارد و حاصل فعاليت مشترک چند سال پيش شهرام ناظري و رضا قاسمي است خوانده مي شود و البته هارموني بسيار زيبايي با بافت موسيقي داشته و حال مخاطب را دگرگون مي کند.

گلنوش ملايري/آهنگساز و نوازنده

بالا