آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : بیابان

بایگانی/آرشیو برچسب ها : بیابان

اشتراک به خبردهی

بیابان لوت خاطره می‌شود

هفت سال پیش در چنین روزی بیابان لوت به عنوان اولین اثر طبیعی کشور در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. اما در این مدت آن طور که باید برای حفظ این اثر طبیعی تلاش نشده است و مسائلی مانند  معدنکاوی و گردشگری بی‌ضابطه این اثر منحصر بفرد را تهدید می‌کند.

بیابان لوت ویژگی‌های منحصربفردی دارد از طولانی و بلندترین کلوت‌ها گرفته تا تپه‌های ماسه‌ای و نبکاهایی که نمونه آن در جهان کمتر دیده می‌شود. علاوه بر این گونه‌های گیاهی و جانوری خاصی نیز در این بیابان زیست می‌کنند. این درحالی است که گرم‌ترین نقطه جهان نیز در بیابان لوت به ثبت رسیده است و این ویژگی‌ها از این بیابان اکوسیستمی می‌سازد که نیازمند مراقبت و نگهداری ویژه است.

با این حال آن‌طور که باید برای مراقبت از این اکوسیستم منحصر بفرد تلاش نمی‌شود و این روزها معدنکاوی و گردشگری بی‌ضابطه این اثر طبیعی کشورمان را تهدید می‌کند. برای نمونه بسیاری از آفرود سواران در این اکوسیستم جولان می‌دهند و سبب تخریب پوشش گیاهی و رخساره‌های طبیعی این منطقه می‌شوند.

لوت اکوسیستمی منحصربفرد

برخی افراد و مسئولان از اهمیت حفظ بیابان لوت غافل هستند و به نظر می‌رسد آنها درک درستی از این اکوسیستم ندارند و تصور می‌کنند که لوت نیز مانند مناطق بیابانی انسان ساز است که به دلیل فعالیت‌های نامناسب انسان قابلیت‌های حیاتی خود را از دست داده است.

وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان ‌منابع طبیعی و آبخیزداری درباره اهمیت بیابان لوت می‌گوید: بیابان‌های طبیعی  با عرصه‌هایی که به دلیل مدیریت نامناسب منابع آب و تغییرات کاربری و از بین بردن پوشش گیاهی ظاهری شبیه بیابان پیدا می‌کنند، متفاوت هستند. لازم به یادآوری است که بیابان‌زایی عاملی انسانی است که به دلیل مدیریت نامناسب سرزمین اتفاق می‌افتد. اما بیابان‌های طبیعی ‌اکوسیستم‌هایی خاص هستند که  با محیط، پوشش گیاهی و گونه‌های جانوری خود در تعادل  قرار دارند.

ویژگی‌های منحصربفرد بیابان لوت سبب شد اقدامات لازم برای ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو از تیر ماه سال ۹۳ آغاز شود و پس از تلاش‌های بسیار بیابان لوت در بیست و هفتم تیرماه ۱۳۹۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.

 ۳ چالش ویرانگر لوت

کم نیستند کارشناسانی که تاکید می‌کنند، بیابان لوت نیازمند توجه ویژه است و نهادهای مسئول در این حوزه باید برای نگهداری از این اثر طبیعی قدم‌های موثرتری بردارند، زیرا اگر این تعامل بین دستگاه‌ها شکل نگیرد خطر تخریب جلوهای خاص این اکوسیستم هر روز جدی‌تر می‌شود.

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان ‌منابع طبیعی و آبخیزداری در این باره می‌گوید: پوشش گیاهی بیابان لوت ‌متاثر از ‌منابع زیر زمینی آب و سیلاب‌هایی است که  هر چند سال یکبار اتفاق می‌افتد. به همین دلیل اگر این منابع از این اکوسیستم دریغ شود یا کیفیت آنها آسیب ببیند. بسیاری از‌ رخساره‌های منحصربفرد لوت از بین خواهد رفت.

آن طور که او توضیح می‌دهد به دنبال از دست رفتن منابع آب در بیابان لوت پوشش گیاهی و جانوری منطقه نیز دچار آسیب خواهد شد.

توسعه ناپایدار و معدنکاوی نیز از دیگر عوامل تخریب اکوسیستم لوت به شمار می‌آید. جعفریان در این باره توضیح می‌دهد: بحث تغییر کاربری زمین مانند معدنکاوی نیز ‌بشدت می تواند این اکوسیستم را تخریب کند.

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان ‌منابع طبیعی و آبخیزداری از ‌گردشگری غیر مسئولانه نیز به عنوان عاملی که بیابان لوت را تهدید می‌کند، نام می‌برد و می‌گوید: گردشگری باید براساس شاخصه‌های پایداری انجام شود و جوامع محلی نیز باید از این مساله بهرمند شوند.

به این ترتیب باید تاکید کرد که دستگاه‌های مسئول مانند سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان منابع طبیعی،‌ وزارت گردشگری و میراث فرهنگی و وزارت صنعت، معدن و تجارت باید برای حفظ این اکوسیستم ارزشمند نهایت همکاری را با یکدیگر داشته باشند و با در اولویت قرار دادن توسعه پایدار، شرایطی ایجاد کنند که نسل‌های آینده نیز بتوانند از چنین اکوسیستم‌هایی استفاده کنند.

مهدی آیینی

 

خوره بیابان

وسعت کانون‌های بحرانی بیابان‌زای کشور از ۷ میلیون هکتار به ده میلیون هکتار رسید

تغییر اقلیم و سوء‌مدیریت دست‌به‌دست هم داده‌اند تا بیابان‌‌زایی در کشورمان سرعت بگیرد. نتایج پژوهشی که بتازگی صورت گرفته این واقعیت تلخ را تائید می‌کند. براساس اطلاعاتی که مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگل‌ها در در گفت‌وگو باما از آن پرده بر می‌دارد تامدتی پیش ۲۱ میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر فرسایش بادی قرار داشت، اما این عدد اکنون به ۲۷ میلیون هکتار رسیده است. نگران‌کننده‌تر این که تا پیش از این وسعت کانون‌های بحرانی بیابان‌زای کشور ۷ میلیون هکتار برآورد می‌شد، اما آخرین بررسی‌ها نشان می‌دهد وسعت این کانون‌های بحرانی مرز ده میلیون هکتار را پشت سرگذاشته است.
     گزارشگران سبز: امروز روز جهانی بیابان‌زدایی و مجالی است برای یاد‌آوری این‌که هنوز حقآبه‌های زیست‌محیطی کشور پایمال می‌شود و سوء‌مدیریت منابع آب یکی یکی تالاب‌های کشور را قربانی می‌کند تا جنازه آنها به محلی برای تولید گرد و غبار بدل شود.

فرهاد سرداری، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگلها دراین باره به جامجم میگوید: خشکسالی و تامین نشدن حقآبههای زیستمحیطی کشور سرعت بیابانزایی را در کشور تشدید کرده است.

آنطور که او توضیح میدهد کاهش بارشها نیز سبب شده که پوشش گیاهی از بین برود و اراضی بیشتری تحت تاثیر فرسایش بادی قرار بگیرند.

اگر از سرداری درباره تازهترین آمار از وسعت کانونهای بحرانی بیابانزای کشور بپرسید او به طرحی که سال ۸۵ دراین خصوص اجرا شد اشاره میکند و میگوید: سال گذشته نیز این طرح اجرا شد تا نتایج با یکدیگر مقایسه شود.

به گفته مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگلها هنوز نتایج این طرح نهایی نشده است، اما او برای جامجم توضیح میدهد که در سال ۸۵ مشخص شد که حدود ۲۱میلیون هکتار از اراضی کشور تحت فرسایش بادی بود و در این بین وسعت کانونهای بحرانی بیابانزای نیز حدود ۷میلیون هکتار برآورد میشد. سرداری تصریح میکند: نتایج بررسیهای جدید هنوز نهایی نشده اما وسعت اراضی که تحت فرسایش بادی قرار دارند به ۲۷میلیون هکتار رسیده و وسعت کانونهای بحرانی بیابانزا نیز حدود ده میلیون هکتار برآورد میشود. علیمحمد طهماسبی، مدیر کارگروه ملی مقابله با گرد و غبار سازمان حفاظت محیطزیست نیز  بیان میکند: در ایران صرفا بر اقدامات احیایی متمرکز شدهایم. یعنی برای مقابله با تبعات بیابانزایی به کشت گیاه روی آوردهایم در حالی که باید عواملی که در سرزمین وجود دارد و منجر به بیابانزایی شده را کنترل کنیم. آنطور که او میگوید برای نتیجهگیری بهتر باید فشارها را از روی منابع برداشت این مساله نیاز به تغییر رویکرد و نگاه در سطح مسئولان، مدیران میانی و بهویژه کارشناسان دارد. طهماسبی بیشتر دخالتهای انسانی را در تشدید روند بیابانزایی موثر میداند.

سرعت بالای بیابانی شدن

حمیدرضا ناصری، عضو هیات علمی پژوهشکده بیابان نیز در گفتوگو با ما ایران را کشوری خشک توصیف میکند که میزان بارشها در آن به مراتب کمتر از متوسط جهانی است، اما تاکید میکند: توان تولید در عرصههای بیابانی ایران با شتاب بالایی در حال از دست رفتن است.

او نیز همچون مدیر کارگروه ملی مقابله با گرد و غبار سازمان حفاظت محیط زیست، تشدید روند بیابانزایی را خاص ایران نمیداند. ناصری میگوید: بیابانی شدن فقط به از دست رفتن پوشش گیاهی در مناطق بیابانی اطلاق نمیشود، بلکه مناطقی داریم که به دلیل مدیریت غلط و برنامههایی که مبتنی بر توسعه پایدار نبوده است، به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و توان تولید در آن مناطق کاهش یافته است. نمونه بارز این مناطق دریاچه ارومیه است. یا تالاب انزلی که به دلیل تامین نشدن حقآبه در حال خشک شدن است.

خشک شدن تالاب انزلی به مفهوم تغییر اکوسیستم منطقه و کاهش توان تولید است. این عضو هیات علمی پژوهشکده بیابان هم تغییر مدلهای بارشی را عاملی برای تشدید بیابانزایی در ایران میداند و میگوید: شاید تصور عمومی این باشد که بارشهای اخیر خوب بوده و سدها را پر کرده است، اما باید بدانیم که در شهری مثل تهران فرم بارش مهم است. در این شهر نیاز به برف داریم تا با آب شدن این برفها، آب تا آخر تابستان در اختیار کشاورزان و صنایع قرار گیرد. بنابراین با توجه به نظر کارشناسان برای بهبود شرایط کشور باید دیگر سازمان و ارگانها نیز وارد عمل شوند زیرا تازمانی که مدیریت منابع آب بدرستی انجام نشود و وزارت امور خارجه نتواند حقآبههای کشور را تامین کند وسعت عرصههای کشور که در معرض پدیده بیابانزایی قرار دارد از یکصد میلیون هکتار کنونی فراتر خواهد رفت.

سرانه بیابان

سرانه بیابان در جهان حدود ۲۰۰۰ متر مربع میشود، اما سرانه بیابان هر ایرانی حدود ۴۳۰۰ مترمربع است، این سرانه بخوبی شرایط نامناسب اراضی کشور را بازگو میکند، اما این همه ماجرا نیست و برای پیبردن به خسارتی که به کشور تحمیل میشود باید این اعداد را نیز مرور کرد؛ فرسایش خاک سالانه ۱۸ میلیارد، سیل ۱۶۰۰ میلیارد و تخریب آبخوانها ۲۰ هزار میلیارد تومان خسارت به کشور میزند. بنابراین هر سال حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت فقط به این شکل به کشور تحمیل میشود .

لیلا مرگن

 

بالا