آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : آلودگی

بایگانی/آرشیو برچسب ها : آلودگی

اشتراک به خبردهی

شنا در عمق آلودگی

آلودگی میکروبی، نفتی و شیمیایی در بسیاری از شناگاه‌های کشور موج می‌زند

گرمای هوا خیلی زودتر از آنکه در سواحل طرح‌های شنا و پرچم‌گذاری‌ها اجرا شود، مردم را به داخل دریا می‌کشاند. کوچک و بزرگ بدون رعایت اصول استفاده صحیح از دریا داخل آب‌هایی می‌روند که سلامت آنها از سوی مسئولان مربوطه تائید نشده و این در حالی است که شنا در دریا هم اصول و قوانین بهداشتی خاص خود را دارد که از سوی مردم رعایت نمی‌شود.

از میان ۱۵۳ شناگاه کشور، اطلاعات ۴۵٫۱ درصد از شناگاه‌ها بر روی سایت سازمان حفاظت محیط‌زیست موجود نیست. آمارهای موجود هم نشان می‌دهد از میان ۸۴ سایتی که اطلاعات سلامتی آنها در سال گذشته رصد شده، ۲۹٫۱۹ درصد از شناگاه‌ها یا پرچم زرد دارند یا این‌که غیر قابل شنا هستند اما مردم بدون توجه به اهمیت سلامت آب شناگاه‌ها و‌ بدون پرچم‌گذاری جدید، به سواحل کشور برای شنا مراجعه می‌کنند.

شناگاههای کشور محل مناسبی برای شنا نیست، زیرا بیشتر فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی استانهای ساحلی راهی دریا میشود، در چنین شرایطی بسیاری از شهروندان توجهی به پرچمهایی که برای این مهم در شناگاه‌ها نصب می‌شود ندارند، پرچم‌هایی که درباره میزان آلودگی شناگاه‌ها هشدار می‌دهند.

ضیاءالدین الماسی، مدیرکل دفتربررسی آلودگی دریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست در گفت‌وگو با «جام‌جم» تعداد شناگاه‌های کشور را ۱۵۳ شناگاه اعلام می‌کند. به گفته او وضعیت سلامت همه شناگاه‌ها روی سایت سازمان حفاظت محیط‌زیست قرار گرفته اما بررسی جداول مندرج در سایت این سازمان که نتیجه پایش‌های سال گذشته است نشان می‌دهد درباره وضعیت دو استان خوزستان و بوشهر که ۶۹ شناگاه دارند، اطلاعاتی در دسترس نیست و اطلاعات ۸۴ شناگاه باقی مانده هم حاکی از آن است که حدود ۲۲ شناگاه یا پرچم زرد دارند یا این‌که تعطیل شده‌اند. وضعیت سلامت شناگاه‌ها با دو نوع پرچم نشان داده می‌شود؛ پرچم آبی یعنی آلودگی میکروبی برای سلامت انسان مضر نیست و پرچم زرد به مفهوم آن است که حد آلودگی بیش از حالت طبیعی است. در شناگاه‌های تعطیل هم طرحی اجرا نمی‌شود اما نکته این که همه مردم در محدوده‌های مشخص شده شنا نمی‌کنند و درصد زیادی از آنها در خارج از طرح‌ها به شنا و ورزش‌های آبی می‌پردازند.

توپ بازی به‌جای شنا

رصد سواحل دریایی کشور از نظر آلودگی میکروبی هنوز به پایان نرسیده استالماسی می‌گوید: مثل سال گذشته این کار را انجام می‌دهیم و با همکاری وزارت کشور و وزارت بهداشت درباره پرچم‌گذاری اقدام خواهیم کرد.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد طرح سالم‌سازی سواحل از طریق مناقصه به بخش خصوصی واگذار می‌شود و تا پایان خرداد، مدیران این طرح‌ها مشخص شده‌اند و ضوابط به آنها اعلام شده استفاز بعدی پایش شناگاه‌هاست تا مجموعه‌های دارای بار آلودگی میکروبی به مردم معرفی شود.

به گفته مدیر کل دفتربررسی آلودگی دریایی سازمان حفاظت محیط زیست بهتر است مردم در سواحلی که خطر آلودگی دارد، شنا نکنند و در کنار ساحل به توپ بازی یا هر ورزش دیگری غیراز شنا بپردازند زیرا آلودگی دریا بیماری‌های گوارشی و پوستی برای آنها ایجاد خواهد کرد.

بیگانه با دریا

هنوز طرح‌های شنا در شمال کشور به‌طور رسمی راه‌اندازی نشده و شناگاه‌ها پرچم‌گذاری نشده‌اند اما بیش از یک ماه است که مردم در شناگاه‌های کشور آبتنی می‌کننددر جنوب هم که شرایط به‌دلیل دمای بیشتر در سواحل خلیج فارس و دریای عمان به طور کامل متفاوت است.

مسعود مردانی، فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی و استاد دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی نیز از قوانین شنا در دریا سخن می‌گویداو به «جام‌جم» می‌گوید: در تمام دنیا استفاده از دریا اصول خاص خود را داردهر شخصی که قصد استفاده از دریا را دارد، قبل از ورود به دریا و بعد از اتمام شنا باید دوش بگیرداما در هیچ یک از شناگاه‌های شمال کشور این مساله اجرا نمی‌شود.

او ادامه می‌دهد: خیلی از افراد حداقل‌های مسائل بهداشتی را در دریا رعایت نمی‌کنند به همین دلیل باید با آموزش عمومی و فرهنگسازی رفتار مردم اصلاح شودمردم باید استفاده از آب دریا را حق همه و نه حق شخصی خود بدانند.

شنا در فاضلاب خام

گرچه شنا در دریا قوانین خاص خود را دارد و مردم باید حتما از لباس شنا استفاده کرده و قبل از ورود به دریا دوش بگیرند، اما در شمال یا جنوب مردم با لباس‌های عادی وارد آب دریا می‌شوند و بسیاری از اصول را رعایت نمی‌کنندورود فاضلاب‌های خام به دریا و بسیاری از مسائل دیگر، محیط دریا را به محلی ناسالم برای شنا تبدیل کرده است.

سازمان محیط‌زیست هم در پایش‌های خود فقط تعداد باکتری‌های روده‌ای را می‌سنجدآلودگی‌های نفتی و وضعیت انگلی در استانداردهای مورد نظر برای شناگاه‌ها جایی ندارنداین در حالی است که عبدالرضا کرباسی، معاون پیشین محیط‌زیست دریایی اعلام کرده بود: «اکنون بیش از ۴۰۰ انگل در بدن ماهیان دریای خزر شناسایی شده و نکته این‌که تعداد انگل‌ها بیشتر از این است و فقط تاحدود ۴۲۰گونه شناسایی شده است». پرسش این است که آیا این انگل‌ها برای انسان مشکل ایجاد می‌کند؟ مردانی در این رابطه می‌گوید: «موارد بروز مشکل بسیار نادر است و اصلا موردی نیست که باعث تشویش ذهن مردم برای استفاده از دریا شود

به گفته مردانی دریا به‌قدری بزرگ است که آلودگی‌ها در آن رقیق می‌شود اما در فصل تابستان که استفاده از سواحل توسعه مییابد، امکان انتقال عفونت‌های گوارشی و اسهال خونی افزایش مییابد.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی می‌افزاید: «احتمال انتقال وبا از آب دریا در کشورهای جنوب‌شرق آسیا مثل بنگلادش هم گزارش شده اما خوشبختانه در ایران چنین مشکلی نداریم. به گفته او کسی که در آب دریای آلوده شنا کرده و دچار عفونت گوارشی شده، علایم ظاهری نظیر تب،درد شکم، اسهال و استفراغ خواهد داشت

مردانی ابتلا به بیماری پوستی در اثر شنا در آب دریا را هم چندان شایع نمی‌داند و می‌گوید: «اداره بهداشت محیط باید در نمونه‌برداری‌های خود از آب دریا، تعداد میکروب‌های روده‌ای را بررسی کند

 خزر  آلوده

دریای خزر، بهدلیل بسته بودن و ارتباط نداشتن با آبهای آزاد آلودهتر از آبهای جنوب کشور است. خزر کاسه عمیقی است که انواع آلودگیهای میکروبی را در خود جای داده، زیرا برخی رودخانههای منتهی به خزر، حاوی حجم بالایی از فاضلاب خام و شیرابه زبالههایی هستند که میلیونها مسافر نوار ساحلی تولید کرده و در مراکز دفن زباله شهرهای شمالی رها میکنند. کارشناسان آلودگی و اثرات سوءبهداشتی سواحل دریای خزر را کاملا جدی میدانند. نتایج مطالعات بهدست آمده از برخی شناگاههای شمال نشان میدهد متوسط کلیفرمها، باکتریهای هوازی، استرپتوکوک مدفوعی و اشرشیاکلی افزایش داشته و در بعضی نقاط مقدار سولفات، آمونیاک و رسوبات نفتی نگرانکننده است، ازاینرو باید تدابیری برای حفاظت از سلامت شناگران و گردشگران بویژه کودکان، بانوان باردار، سالمندان و بیمارانی که سیستم ایمنی ضعیفتری دارند و در برابر آلودگیهای میکروبی آسیبپذیر هستند اتخاذ شود. آلودگیهای شیمیایی، میکروبیولوژیکی موجود در آب دریاها طیف گستردهای از بیماریها شامل زگیل، خارش شدید و التهاب پوست، تغییر رنگ، ضخامت و اسهال براثر انگل ژیاردیا را بوجود میآورد. پزشکان توصیه میکنند اگر دارای جراحت سطحی هستید، به هیچ وجه در آب دریا شنا نکنید.

وضعیت شناگاههای ۷ استان ساحلی در سال ۹۶

آلودگی نفتی در شناگاه‌ها

آلودگیهای نفتی از جمله مواردی است که در شناگاهها سنجیده نمیشود. در واقع عمده تمرکز سازمان حفاظت محیطزیست بر رصد جمعیت باکتریهای رودهای متمرکز میشود اما آلودگیهای نفتی هم برای شناگاهها مشکل ایجاد میکند. براساس دستورالعملهای سازمان حفاظت محیطزیست، هر گاه سانحهای نفتی در دریا رخ دهد، شناگاههای تعطیل میشوند و شنا در این محیطهای متوقف میشود. عملیات کنترل لکه نفتی با استفاده از تجهیزات موجود پیگیری می‌شود و پس از اتمام عملیات و اطمینان از سلامت آب دریا، مجدد سایت‌های شنا بازگشایی می‌شود. با وجود آنکه در دریای خزر نفت استخراج می‌شود، خوشبختانه ایران هیچ‌گونه آلودگی نفتی ندارد اما خلیج‌فارس با لکه‌ها و آلودگی‌های نفتی بیگانه نیست، از زمانی که در این خلیج بزرگ، نفت پیدا شده مشکلاتی از این نوع نیز در خلیج‌فارس پیدا شده‌اند. تحقیقات نشان می‌دهد به‌دلیل عبور و مرور کشتی‌های نفتکش در خلیج فارس به‌طور متوسط هر روز یک لکه نفتی بزرگ به وسعت صد متر مربع و سه لکه نفتی کوچک به وسعت حدودی ۲۰ متر مربع شکل می‌گیرد، نشت مستقیم نفت از سکوهای نفتی فراوان در خلیج فارس هم مورد دیگری از منابع آلودگی در خلیج فارس است،علاوه بر این تخلیه «آبتوازن» نفتکش‌ها در خلیج‌فارس نیز یکی دیگر از مشکلات بزرگ در آب‌های این دریاست.

لیلا مرگن

آب می‌بلعند،‌آلودگی می‌زایند

کارواش‌ها‌ هم مصرف بی‌رویه آب دارند و هم پساب تولیدی شان آب های زیرزمینی را آلوده می‌کند

کارواش ها سوژه اند نه فقط به خاطر سبزشدن از هرگوشه و رشد جنون آمیزی که در سال های اخیر داشته اند بلکه به خاطرهمه تخلفاتشان و البته مقاومت هایشان مقابل قانون. محیط بان و کارشناس محیط زیست شهرتهران، اونیوفرم سبز کمرنگ شان را پوشیده اند و سوار بر خودرو خدمت که یک تاکسی زرد قناری است،‌ راه غرب پایتخت را پیش گرفته اند، جایی حوالی باغ فیض، اشرفی اصفهانی، شهرزیبا و آپادانا، محدوده ای که کارواش هایش مشت نمونه خروارند، مشتی‌ برق اندازِ خودروهای چرک و آلوده کننده شهر درعوض.

 گزارشگران‌سبز: تاکسی می ایستد مقابل کارواشی۲۲۰۰متری و ماموران محیط زیست زیرنگاه صاحب کارواش می ایستند زیر یک طاقی و چشم می دوزند به ماشین های لوکس آدم های پولداری که دارند سر و تن سبک می کنند. کسی از آمدن مامورها خوشحال نیست، اگر هم تعارفی به سمت دفتر می زنند از روی بی میلی است. دو مامور می نشینند، سوالاتی می پرسند و فرمِ “پایش” را پر می کنند. کارواش مجوز ندارد، دستگاه تصفیه فاضلاب هم ندارد، آب های آلوده به موادشوینده و روغن و بنزین و گازوئیل این کارواش می رود داخل چاهی که نشان دو مامور نمی دهند و فقط می گویند لجن گیردارد و لجن های خشکش را هفته ای یک بار می سپارند به شهرداری. کارواش اخطاریه می گیرد؛ صاحب کارواش دمق است.

درخیابان ناطق نوری، کارواش ها ماموران محیط زیست را سرد تحویل می گیرند ولی مامورها که مامورند و معذور، سوالاتشان را می پرسند. کارواش اجاره ای است، صاحب زمین یکی از قوای سه گانه، قبلا پارکینگ بوده و حالا شده کارواش، مجوز هم ندارد و فاضلاب هایش می رود داخل چاه جذبی، ازآن چاه ها که حوضچه لجن گیر دارد. صاحب کارواش بد اخم است و مدام غر می زند، زیرلب می گوید که نمی گذارند یک لقمه نان راحت از گلویش پایین برود. اشاره اش به اخطاریه ای است که ماموران دستش داده اند و خواسته اند تکلیف فاضلاب سرگردانش را تا ۱۵ روز دیگر روشن کند. کارواش دار، دست به کمر می گوید اصلا این بساط را جمع می کنم!

می رانیم به سمت خیابان آزادی و بلوار رحمانی و می ایستیم در زمینی که یک گوشه اش کارواش است و بقیه اش در قرق ماشین های لت و پار تعمیری. نهر آبی از لوله ای قطور می خروشد، از میانه این زمین رد می شود و بعد از زیر خیابان می خزد به آن سمت خیابان و می رود پای درختان و فضای سبزمنطقه آزادی. زمین متعلق به ارگانی نظامی است که پساب کارواشش می رود داخل سپتیک. روی کانال فاضلاب را با ورق های آهن پوشانده اند و جوی باریک آب مثل دم موش می رود داخلش. اینجا سیستم تصفیه فاضلاب ندارد اما مجوز کسب دارد، ‌اینجا خبری از بداخمی و غرولند هم نیست. اخطاریه داده می شود، پایش امضا می شود و صاحب کارواش قول می دهد سیستم تصفیه را راه بیاندازد.

آفتاب سرِظهر دانه های عرق را نشانده روی پیشانی مرد کارواش دار و صبرش را کم کرده. تا ماموران محیط زیست را می بیند صدایش را درگلو می اندازد و می گوید از دستتان خسته ام، صبح شهرداری و ظهر محیط زیست! نام سیستم تصفیه فاضلاب را هم که می شنود برآشفته می گوید خیالتان را جمع کنم که دولتی ها دستگاه های تصفیه را وارد کرده اند و می خواهند با این بهانه بفروشند! توپش حسابی پر است، اما نه مجوز دارد و نه سیستم تصفیه. مامورها اخطاریه را می دهند دستش.

گشت های پایش کارواش های اداره کل محیط زیست شهرتهران پر از سوژه است، پر از آدم هایی که کرکره کسب و کار را بالا زده اند، بی مجوز و سبیل به سبیل از بالا تا پایین شهر، ازخیابان های اصلی تا فرعی وکوچه پس کوچه ها را تسخیرکرده اند و واکنش شان به نظارت های قانونی فقط اعتراض است و اعتراض. یکی ازاین کارواش ها در محدوده “کن” حتی حاضر نشد زیر اخطاریه را امضا کند و محیط بان و مامور سبزپوش کظم غیظ کردند که درگیری پیش نیامد. صاحبش حتی مامورها را فرستاد دنبال نخودسیاه  و ادعا کرد سیستم تصفیه فاضلاب دارد آن هم زیر زمین که درش قفل است و بعد از اصرارهای دومامور پرده ای پلاستیکی را کنار زدند و تانکری را نشان دادند که مخزن آب بود ولی می خواستند جای سیستم تصفیه جایش بزنند.

سیستم تصفیه فاضلاب کارواش ها، ‌سیستم بازچرخانی آب است به این نحو که آب حاصل از شست وشوی ماشین ها را تصفیه می کند و آبی پس می دهد که دوباره قابل مصرف است. کارواش دارها اما یا تابه حال اسم آن را نشنیده اند و یا اگر شنیده اند مدعی اند که آب تولیدی این سیستم تصفیه، آب خوبی نیست و روی ماشین ها لک می اندازد. محیط زیستی ها این را اما قبول ندارند و می گویند سیستم اگرسیستم باشد روی هیچ ماشینی لک نمی اندازد و اگر لکی هست نشانه سیستم ناکارآمد تصفیه است.

لجاجت یا تنگدستی؟

درتهران محیط زیست غریب است، غریب تر از آنی که بشود تصورش را کرد. بارِهمه مردم روی دوش محیط زیست و طبیعت این شهرسنگینی می کند اما کمتر کسی پیدا می شود که باری از دوش محیط زیست بردارد ازجمله کارواش ها که آب می بلعند وفاضلاب پس می دهند و تقریبا طلبکار همه اند.

کارشناس محیط زیست شهرتهران که درگشت های پایش استخوان ترکانده وهمه معضلات را از بر است،‌ می گوید بخشی ازمشکل این است که کارواش ها مخصوصا درمناطق فقیرنشین پایتخت مشکلات اقتصادی ومعیشتی دارند و نمی شود به آنها فشارمضاعف آورد برای همین وقتی کار به اخطارمی کشد برای اصلاح خطاها به آنها مهلت داده می شود.

اغلب کارواش ها اما نه فقط آنهایی که کسب وکارشان رونقی ندارد بلکه حتی کارواش های بیا و برو دار شهر، بسختی به رعایت موازین بهداشتی ومحیط زیستی  تن می دهند که نمونه شان واحدهایی است که تاکنون پلمب شده اند.

درتهران مسائل اقتصادی واجتماعی و حتی فرهنگی بدجوری با مسائل زیست محیطی درهم آمیخته که معمولا دست آخر این محیط زیست است که لطمه می بیند. با این که قوانین روشن و واضح است اما بیشتر کارواش ها به راه اندازی سیستم تصفیه فاضلاب  تن نمی دهند و برخی از آنها که تحت فشار محیط زیست سیستمی راه انداخته انداز آن را بی استفاده گذاشته اند. ماده ۴۷ قانون توزیع عادلانه آب تصریح دارد مؤسساتی که آب را به مصارف شهری، صنعتی، معـدنی، دامـداری و… می رسانند موظف به تصفیه آب و رفع فاضلاب هستند.

اما این قانون میان کارواش ها حسابی مهجوراست وعده ای از سرناآگاهی، عده ای هم از سر لجاجت و برخی نیز از سر قلدری میلی به تصفیه پساب خود ندارند. این درحالی است که زهرا صدراعظم نوری، رییس کمیسیون محیط زیست شورای شهرتهران به ما می گوید کارواش هایکی ازمصادیق ایجاد مزاحمت و بی توجهی به موازین بهداشتی ومحیط زیستی هستند که هم مصرف بی رویه آب دارند و هم پساب تولیدی شان آب های زیرزمینی را آلوده می کند، واحدهایی که درصورت ادامه تخلفات، طبق قانون شهرداری ها می توان تعطیلشان کرد.

صدرالدین علی پور،‌ رییس کمیته محیط زیست شهرداری تهران نیز درگفت گو با ما تصریح دارد که حتی براساس قانون اساسی کشور نیز می توان با کارواش ها که آلوده کننده محیط زیست هستند برخورد کرد و آنها را به رعایت موازین زیست محیطی و بازچرخانی آب واداشت.

با وجود این تاکیدات و آن همه قانون رنگ به رنگ اما صنف کارواش (اگر از عده ای شان فاکتور بگیریم) نه به قانون آشنایند و نه میلی به اجرای قانون دارند، وضعیتی که هم سلامت آب های زیرزمینی تهران را تهدید کرده و هم محیط بان پیر گشت پایش اداره محیط زیست تهران را ناامید و خسته ،‌ مردی که درطول مسیر مدام آه می کشد که ای خدا دردمان را به که بگوییم.

 

معمای آب

داستان آب کارواش های تهران، مثنوی صد من کاغذ است. از یک سو آمارها می گوید که ۱۰ درصدشان برای شست و شوی ماشین ها ازآب شرب استفاده می کنند و از سوی دیگر شرکت آب وفاضلاب کشور اعلام می کند که ارائه خدمات به این کارواش‌ها طبق ضوابط واگذاری انشعاب آب درسال‌های قبل صورت گرفته و قطع این خدمت، فقط با اجازه قانون میسر است که چون متاسفانه پیگیری ها به نتیجه نرسیده، همچنان آب شرب دراختیار برخی کارواش ها قرار می گیرد. این درحالی است که پیگیری های جام جم نشان می دهد کارواش ها لااقل آنهایی که در مسیر گشت پایش محیط زیست تهران قرار داشتند آب مصرفی خود را می خرند آن هم به گفته خودشان ازشهرداری که آب چاه های در اختیارش را میان کارواش ها توزیع می کند. صدرالدین علی پور به ما گفت که این چاه ها در اختیار سازمان بوستان هاست ولی درتماس با این سازمان شنیدیم که سازمان بوستان ها چاهی در اختیار ندارد که به کارواش ها بفروشد. جالب این که زهرا صدراعظم نوری می گفت آب مصرفی کارواش ها را باید شرکت آب و فاضلاب تامین کند، ‌درحالی که ما خودمان در برخی کارواش ها دیدیم که برخی شرکت های آبرسانی خصوصی به کارواش ها آب می فروشند.

داستان آبی که به کارواش ها می رسد معمایی است در نوع خودش،‌ داستانی که به انتها می رسد اگر سیستم تصفیه فاضلاب در این واحدهای صنفی مستقر شود و استفاده از فاضلاب تصفیه شده جای  خریدهای مکرر هفتگی آب را بگیرد.

 

مریم خباز

 

فاجعه زباله های بیمارستانی

روزانه حدود 400 تن زباله بیمارستانی در کشور تولید می‌شود؛ زباله‌های خطرناکی که به نظر می‌رسد مدیریت بخش بزرگی از آنها رها شده و باید پسماندهای بیمارستانی را تهدیدی جدی علیه سلامت شهروندان دانست؛ چون فقط در شهر تهران حدود 5000 مرکز درمانی وجود دارد که برای مدیریت پسماندهایشان برنامه‌ای ندارند. نگران‌کننده‌تر این که پسماند‌های عفونی آنها همراه با زباله‌های شهری، حمل و نقل و دفن می‌شوند و به این شکل زمینه بیمار شدن شهروندان و نابودی منابع آب و خاک را فراهم می‌کنند، زیرا هر لیتر از شیرابه زباله‌ها تا 6000 لیتر از منابع آب را آلوده می‌کند.

براساس قانون مدیریت پسماند، آیین‌نامه اجرایی این قانون و شیوه‌نامه مدیریت پسماند‌های پزشکی بیمارستان‌ها و دیگر مراکز درمانی تکالیف مشخصی برای مدیریت پسماندهایشان دارند؛ برای نمونه در ‌اولین اقدام یعنی مرحله قبل از این که آنها پسماندی تولید کنند، باید سازوکاری بیندیشند تا حجم تولیدی زباله‌هایشان کمتر شود و تمامی پرسنل‌‌شان در این رابطه و نحوه مدیریت پسماندهایی که در آن مرکز تولید می‌شود، آموزش‌های لازم را ببینند و حتی از پوشش مناسب دراین خصوص استفاده کنند‌.

مساله اولی که مراکز درمانی باید رعایت کنند این است که آنها باید تمام پسماند‌های‌‌شان را‌ از یکدیگر تفکیک کنند.

4نوع پسماند

پسماند‌هایی را که در مراکز درمانی تولید می‌شود، می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد؛‌ ‌پسماند‌های شبه‌خانگی، عفونی، تیز و برنده و شیمیایی.

مراکز درمانی موظفند این زباله‌ها را در بسته‌های جداگانه و مخصوص قرار دهند به این شکل که زباله‌های شبه خانگی را در پلاستیک‌های مشکی رنگ و پسماند‌های عفونی‌ را باید در کیسه‌های زرد رنگ قرار دهند. در مورد پسماند‌های تیز و برنده نیز مراکز درمانی باید آنها را در بسته‌های خاصی نگه دارند که به آسانی پاره نشود یا پسماندهایی که در گروه داروهای شیمیایی طبقه‌بندی می‌شوند باید در ظروف قهوه‌ای رنگ مخصوص جای داده شوند.

از نکات دیگری که مراکز درمانی باید به آ‌ن توجه کنند این که محل مناسبی برای نگهدای از پسماند‌های ویژه خود داشته باشند؛ محلی که قبل از خروج از بیمارستان باید برای نگهداری از آنها در نظر بگیرند. محلی که برای نمونه دست‌کم ‌به سیستم برودتی مجهز و از نظر شست‌وشو نیز محدودیت نداشته باشد.

نکته مهم دیگری که مسئولان مراکز درمانی باید رعایت کنند این است که پس از‌ تفکیک پسماند، آن را وزن و مشخص کنند در کدام بخش از مرکز تولید شده است‌.

فاجعه در پایتخت

مدیریت پسماندهای مراکز درمانی مساله‌ای است که می‌توان گفت در کشورمان به آن توجه زیادی نشده؛ چراکه بررسی این روند در پایتخت فاش می‌کند موفقیت زیادی دراین حوزه به دست نیامده، درحالی که نظارت‌های به عمل آمده در تهران جدی‌تر از دیگر استان‌هاست. به همین دلیل می‌توان گفت وضع کلانشهرهای دیگر کشور در مدیریت پسماندهای ویژه نامناسب‌تر از پایتخت است.

‌محمدحسین بازگیر، رئیس محیط‌زیست شهر تهران در گفت‌وگو با جام‌جم از حقایقی پرده برمی‌دارد که می‌توان آن را مشتی نمونه خروار دانست.

آن‌طور که او می‌گوید براساس اطلاعاتی که وزارت بهداشت در اختیار آنها قرار داده حدود 7000 مرکز درمانی در شهر تهران فعال هستند که بیشترشان برای مدیریت پسماندهای خود تقریبا هیچ کاری انجام نمی‌دهند.

ماجرا زمانی بغرنج‌تر می‌شود که این آمار را در کنار اطلاعاتی که سازمان مدیریت پسماند ارائه کرده بگذارید؛ چراکه براساس آن می‌توان نتیجه گرفت فقط حدود 1200مرکز درمانی با ستاد مدیریت پسماند قرار داد دارند.

بنابراین حدود 5000 مرکز درمانی فقط در شهر تهران وجود دارد که پسماندهای خود را همراه با پسماندهای شهری در سطل‌های مکانیزه‌ای که در سطح شهر قرار می‌دهند، می‌گذارند.

سطل‌های مکانیزه‌ای که معمولا از سوی زباله گردها زیر و رو می‌شود، افرادی که در کنار سایر شهروندان شهر زندگی می‌کنند و به این شکل به امکان شیوع بیماری و انتشار میکروب در سطح شهر دامن می‌زنند.

از مواد رادیواکتیو تا مواد شیمیایی

پسماندهای پزشکی، ‌بار آلودگی بیشتری نسبت به دیگر‌ پسماند‌ها دارند و آلودگی آنها می‌تواند تکثیر و منتشر شود، چراکه میان آنها از مواد شیمیایی و فلزات سنگین گرفته تا مواد رادیواکتیو که در برخی مراکز به کار گرفته می‌شود، وجود دارد؛ بنابراین اگر مدیریت این پسماندها بدرستی اتفاق نیفتد خطری جدی برای سلامت شهروندان است.

این رویکرد مسئولان مراکز درمانی برخلاف تلاش آنها برای درمان و درد شهروندان به‌ انتشار بیماری در جامعه دامن می‌زند‌، چراکه آنها به این شکل بیماری و درد را از عده‌ای محدود گرفته و شرایطی را به وجود می‌آورند تا عده‌ای بیشتر به این بیماری‌ها مبتلا شوند‌.

تذکر و مرجع قضایی

160 بیمارستان میان حدود 7000 واحد مرکز درمانی ‌شهر تهران وجود دارد ‌و آن‌طور که رئیس محیط‌زیست شهر تهران توضیح می‌دهد محیط‌زیست بیشتر بیمارستان‌ها را پایش می‌کند و چنانچه هرکدام در هر مرحله از مدیریت پسماندها خطایی داشته باشند با آنها برخورد می‌شود.

او می‌گوید: بیمارستان‌های مختلف تذکر و اخطاریه می‌گیرند و اگر مشکل را بر طرف نکنند به مرجع قضایی معرفی می‌شوند‌.

محیط‌زیست تهران در چند ماه اخیر 160بیمارستان شهر تهران را پایش کرده است و در این میان 30 بیمارستان مشکل داشته‌اند، این یعنی قریب به 20 درصد بیمارستان‌ها.

بازگیر می‌گوید به مسئولان ‌این بیمارستان‌ها تذکر و اخطار داده شد‌ و افزون بر این هفت مورد نیز به مرجع قضایی معرفی شده‌اند.

سال گذشته یک بیمارستان به خاطر مدیریت نادرست پسماندهایش پلمب شد و امسال نیز تاکنون یک بیمارستان چنین سرنوشتی داشته است، اما مساله اینجاست که مراجع قضایی کمتر به پلمب شدن بیمارستان‌ها رای می‌دهند‌.

آن‌طور که رئیس محیط‌زیست شهر تهران می‌گوید:‌ معمولا بیمارستان‌ها را پلمب نمی‌کنند، بلکه جرایم دیگری ‌مانند اجازه ندادن پذیرش بیمار را در نظر می‌گیرند یا علیه شخص مدیر بیمارستان حکم صادر می‌کنند و در اعتبار سنجی و تمدید مجوز‌ها نیز برای آنها محدودیت‌هایی در نظر می‌گیرند.

بیشترین تخلف بیمارستان‌ها

مراکز درمانی که برای مدیریت پسماند‌هایشان برنامه دارند روزانه یکصد تن زباله بیمارستانی تولید می‌کنند، اما دراین میان آنها مرتکب تخلف‌های زیادی نیز می‌شوند. از عمده‌ترین تخلف‌های ‌مراکز درمانی، اختلاط پسماندها با یکدیگر است. افزون براین،‌ ظرفیت دستگاه‌های امحای آنها با حجم تولیدی پسماندهایشان نیز همخوانی ندارد یا از‌ پیمانکارانی که صلاحیت ندارند، استفاده می‌کنند؛ افرادی که بخشی از پسماند‌ها را در محل‌های نامناسب رها می‌کنند.

رئیس محیط‌زیست شهر تهران از این می‌گوید که آنها رضایت حدود 60درصدی از بیمارستان‌ها دارند، اما بحث مدیریت پسماند در مراکز خردی مانند‌ کلینیک، آزمایشگاه و مطب‌های پزشکی‌ رها شده است.

آن‌طور که او می‌گوید زیرساخت‌های مناسبی برای مدیریت پسماند‌های مراکز درمانی در پایتخت وجود ندارد، چراکه‌ این مراکز در سرا سر شهر پراکنده هستند و امکانات لازم را برای بی‌خطر‌سازی پسماند در دست نیست.

به گفته او، برای مدیریت این مساله از نظر قانون اولین ناظر وزارت بهداشت است و سازمان نظام پزشکی باید در این حوزه اطلاع‌رسانی کند و پاسخگو باشد.

با توجه به نحوه مدیریت پسماندهای بیمارستانی از سوی مراکز درمانی و شرایطی که شهروندان نیز از آن همیشه گله دارند باید از مسئولان وزارت بهداشت خواست با توجه به این که هدف اصلی این نهاد حفظ سلامت عموم شهروندان است و هرسال بودجه‌های کلانی را در این راه هزینه می‌کند بهتر است‌ به شیوه‌ای عمل کند که تلاش‌هایش برای حفظ سلامت شهروندان به دلیل مدیریت نادرست پسماندهای بیمارستانی به شکست نینجامد، چراکه‌ آلوده کردن محیط شهری و منابع آب و خاک در نهایت به تهدیدی برای سلامت شهروندان بدل خواهد شد‌‌.

مدیریت ویژه

براساس قانون مدیریت پسماند، مراکز درمانی پس از تفکیک زباله‌های تولید شده در هر مرکز باید برای بی‌خطر‌سازی، امحا و دفن آنها نکات دیگری را نیز در نظر بگیرند.

پسماندهای شبه‌خانگی باید به سازمان پسماند شهرداری تحویل داده شود؛ اما نه همراه پسماندهای عادی که از سطح شهر جمع‌آوری می‌شوند، چراکه سازمان مدیریت پسماند برای این پسماند‌ها ناوگان ویژه‌ای دارد‌.

مراکز درمانی، پسماندهای عفونی و تیز و برنده را ابتدا باید بی‌خطر و در حد امکان امحای‌‌شان کنند. پس از این مرحله آنها باید این پسماند‌ها را تحویل ناوگان ویژه‌ای که سازمان مدیریت پسماند برای این بخش از زباله‌ها تدارک دیده بدهند.

این روند درباره ‌‌پسماندهای داروی شیمیایی متفاوت است، زیرا مسئولان مراکز درمانی باید این پسماندهای ویژه را‌ در اختیار پیمانکاران صاحب صلاحیتی بگذارند که برای این کار امکانات ویژه‌ای دارند. تمامی این مراحل باید بدرستی انجام شود تا خطرات این پسماند‌ها کاهش یابد‌.

مهدی آیینی

جولان ریزگردها در آسمان کشور

مهدی آیینی/جام جم- ماجرای آلودگی هوای پایتخت داستان تازه‌ای نیست؛این‌که سالانه حدود 5000 نفر جان خود را به دلیل آلودگی هوا از دست می‌دهند یا هزینه‌های میلیاردی این معضل انگار هنوز نتوانسته در حد تلنگری برای مسئولان و شهروندان عمل کرده و آنها را به خود بیاورد، زیرا با این‌که تاریخچه آلودگی تهران به حدود 40 سال پیش برمی‌گردد و تاکنون کشورهای زیادی موفق به حل این بحران شده‌اند و راه‌های مقابله و رفع این مشکل ناشناخته نیست؛ عملکرد مسئولان کشورمان آن‌طور که باید و شاید تاکنون راه به ‌جایی نبرده است. هرچند به گفته مسئولان، بحث آلودگی هوا از گازهای سمی به ریزگردها رسیده است، اما جولان ریزگردها در کنار آلودگی های دیگر، شهروندان را در کلانشهرها با مشکلات جدی و بی شماری روبه رو کرده است ، مشکلاتی که به نظر می رسد فقط با کمک شهروندان برطرف خواهد شد. در این گفت وگو امیرفاتح وحدتی، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست کشور از آلودگی پایتخت و کلانشهرهای کشور می گوید.

باتوجه به مسئولیت شما در سازمان حفاظت از محیط زیست، آلودگی هوا را چگونه ارزیابی می کنید؟

آلودگی هوا عینی ترین و ملموس ترین چالش زیست محیطی کشور است که با فعالیت های همه جانبه کشور در ارتباط است، به همین دلیل حساسیت و صحبت درباره آن زیاد بوده و استنباط های مختلفی از آن شده و حتی افراد غیرمتخصص هم درباره آن اظهار نظرمی کنند.

به نظر می رسد یکی از دلایل مشکلات موجود برای رفع آلودگی هوا این است که دستگاه های درگیر در این ماجرا هرکدام راهکار و دلایل خودشان را مطرح می کنند.

هر فرد و دستگاهی با توجه به اطلاعات خود می تواند استنباطی از آلودگی هوا داشته باشد، البته ما نمی گوییم نظر ما به عنوان متولی امر نظر نهایی درخصوص آلودگی هواست. اما همه اینها بر می گردد به مجموعه و اطلاعاتی که اشخاص از موضوع دارند. برای نمونه، مدیرعامل شرکت حمل ونقل ریلی تهران می تواند با توجه به دیدگاه و تخصص خود و تاثیری که مترو درکاهش آلودگی هوا دارد، به موضوع نگاه کرده و درجه اهمیت کار خود را آنقدر بالا ببرد که رفع آلودگی هوا را متوجه ساخت و ساز مترو کند، در صورتی که شاید این گونه نباشد یا پلیس راهنمایی و رانندگی با توجه به فعالیت گسترده اش در حمل و نقل نظر خودش را درباره آلودگی هوا ارائه کرده و اهمیت آن را آنقدر بالا ببرد که بقیه کارها از نظر کارشناسان این مجموعه اهمیت کمتری داشته باشد، به همین دلیل افراد و دستگاه های مختلف دیدگاه های متفاوتی دارند.

برای حل مشکل نبود هماهنگی بین دستگاه های درگیر در آلودگی هوا چه راهکاری دارید؟

نبود مدیریت یکپارچه سبب ناهماهنگی می شود به همین دلیل باید قبول کنیم آلودگی هوا یک مقوله چندجانبه است که فقط با حل یک مساله حل نمی شود. جنبه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فناوری و مدیریتی را باید در نظر گرفت؛ بنابراین برای رفع این مشکل باید به صورت همه جانبه به آن نگاه کنیم، زیرا هرکدام از این بخش ها تاثیرگذارند، اما درصد تاثیرات آنها ممکن است خیلی متفاوت باشد. به همین دلیل شاید بتوان علت جدی شدن معضل آلودگی هوا را مفاهیم نادرست و نبود هماهنگی در درک آنها دانست. از طرفی حل این مشکل به آسیب شناسی نیاز دارد. باید بگویم چند بار این مساله آسیب شناسی شده؛ هم به صورت آکادمیک و هم فرهنگی و اجتماعی.

با توجه به آسیب شناسی های انجام شده دلیل جدی شدن آلودگی هوا در کلانشهرها چیست؟

یکی از عوامل مهم، رشد و تمرکز جمعیت در کلانشهرهاست، زیرا به طور کلی در مسائل زیست محیطی می گویند جمعیت نقش اصلی را در معادلات ایفا می کند، برای مثال فرض کنید اگر قرار باشد برای 15 میلیون دانش آموز مداد تهیه کنیم، چند اصله درخت را باید قطع کنیم و این کار مشکل بزرگ زیست محیطی خواهد بود. بنابراین می توان گفت جمعیت نقش اساسی در این بین دارد.

از این گذشته، تابع این تمرکز جمعیت افزایش مصرف است؛ یعنی هر چه جمعیت بالا برود ساخت و ساز بیشتر شده و تقاضای بیش از حد برای مسکن، ارزش افزوده ایجاد می کند که محرک برای جذب جمعیت بیشتر است. از سویی، افزایش سفر و استفاده از وسایل حمل و نقل سبب مصرف انرژی بیشتری می شود که ناشی از نبود تعادل بین تقاضا و عرضه وسایل این جابه جایی است. برای نمونه اکنون بیش از 60 درصد صنایع در حاشیه شهرها متمرکز بوده یا تمام مراکز اقتصادی و تجاری در چند شهر کشور گردآمده است. توزیع نامتعادل بین مراکز تولیدی و تجاری تردد ها را چند برابر کرده است. عامل دیگری که می توان به آن اشاره کرد، موقعیت جغرافیایی است زیرا کشور ما سرزمین خشک و نیمه خشکی است که بیشتر روزهای آن گرم و آفتابی است، این عوامل سبب هوازدگی اراضی کشور شده و به تولید ذرات معلق وآلودگی هوا دامن می زند.

این آسیب شناسی ها چگونه انجام شد؟

سال 73، جایکا (آژانس همکاری بین المللی ژاپن) با کمک شهرداری تهران پژوهش هایی را انجام داد، البته تحقیقات دیگری هم از سوی شرکت سوئدی برای شهر تهران انجام شد، نتیجه بررسی های این دو موسسه در آن سال این بودکه عمده آلودگی هوای تهران ناشی از وسایل حمل و نقل است و مونواکسید کربن به عنوان شاخص آلودگی مطرح بود و دی اکسید ازت و دی اکسید گوگرد و ازن هم جایگاه بعدی را داشتند. افزون بر این، ذرات معلق و هیدروکربورها هم عامل بعدی آلودگی پایتخت بودند.

چه دلایلی سبب بروز چنین مشکلاتی شده است؟

اول این که کیفیت سوخت و خودرو های ما بسیار پایین بود. علاوه بر این، خودروهای فرسوده زیادی هم در شهر وجود داشت. منابع مسکونی زیادی هم از گازوئیل برای سیستم گرمایشی استفاده می کردند. می توان به این عوامل صنایع آلاینده ای که در حاشیه یا در داخل تهران فعالیت می کردند نیز اضافه کرد.

سهم منابع آلاینده متحرک و ثابت چقدر تعیین شد؟

در نهایت حدود 73 درصد سهم منابع آلاینده های متحرک و 27 درصد سهم منابع آلاینده ثابت شد.

برای کاهش آلودگی تهران به چه شکلی از این آمار استفاده کردید؟

این اطلاعات مبنای برنامه ریزی برای کنترل و کاهش آلودگی قرار گرفت، البته از نتایج بررسی فرهنگستان علوم که درباره وسایل حمل و نقل عمومی و تاثیر آن در کاهش آلودگی هوا بود نیز استفاده کردیم و سال76 در کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوای تهران برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران تدوین شد.

طبق برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران چه کارهایی در اولویت قرار داشت؟

اولین کار این بود که سهم حمل و نقل عمومی را بالا ببریم. ساخت و ساز مترو، تبدیل سیستم احتراق خودروها، گازسوزکردن و استانداردسازی خودرو و سوخت هم از دیگر کارهایی بود که انجام شد. یکی دیگر از راهکارها معاینه فنی بود. البته منابع انرژی را هم باید تغییر می دادیم و گازکشی منازل را نیز سرعت بخشیدیم. بجز اینها سوخت کارخانجات را تغییر دادیم یا روی مسائل آموزشی و فرهنگی کار شد. برای نمونه، هفته هوای پاک از آن سال ها شروع شد.از رده خارج کردن خودرو های فرسوده از کارهای دیگری بود که انجام شد، آن سال چهار میلیون خودروی فرسوده در کشور وجود داشت، اما اکنون تعداد آنها به حدود 1.5 میلیون خودرو رسیده است یا اکنون تعداد خودرو های فرسوده تهران حدود 600 هزار دستگاه برآورد می شود. البته باید اذعان داشت فرسودگی، یک روند مستمر است و باید مکانیسم خاص خودش را برای از رده خارج کردن پیدا کند. در کنار این کار ها بحث مدیریت ترافیک مطرح شد، زیرا آن زمان مدیریت عبور و مرور و حمل و نقل عمومی چند جانبه مدیریت می شد و مدیریت یکنواختی وجود نداشت.

این برنامه ها چقدر در کاهش آلودگی هوا موفق بود؟

با این برنامه ها توانستیم میزان گازهای آلاینده را امروز به حد استاندارد برسانیم. هرچند این برنامه سال 84 بازنگری شد، زیرا با توجه به بازخوردها باید به آن محور های جدیدی اضافه می کردیم تا خلأهای موجود را پر کنیم، بنابراین بحث منابع آلاینده ساکن و پایش و ارتقای سیستم های پایشی مطرح شد.

این بازنگری ها چه زمانی عملی شد؟

اولین بازنگری تصویب نشد تا این که سال 89 ـ که پایان برنامه ده ساله کاهش آلودگی تهران بود ـ برنامه جدیدی را بررسی کرده و به تصویب دولت رساندیم، اما این برنامه دیگر محدود به تهران نیست و هشت کلانشهر کشور را در بر می گیرد. در این مرحله، رویکرد ما به ارتقا رساندن مسیرهای رفته بود مانند تبدیل استاندارد یورو 2 به یورو 4 یا ارتقای کیفیت سوخت، البته افزایش سهم حمل و نقل عمومی را هم 75 درصد تعیین کرده و قرار شد تردد خودرو های فرسوده در محدوده شهرها ممنوع و به شکل کامل از رده خارج شوند. افزون بر این، سهم انتقال صنایع آلاینده و پایش آنلاین را بالا بردیم. ارتقا و افزایش عرصه فضای سبز شهری را نیز در برنامه وارد کردیم و چند برنامه دیگر که در مجموع 23 فعالیت یا اقدام را دربرمی گیرد.

در اجرای این برنامه ها با چه مشکلاتی روبه رو هستید؟

مشکل بودجه و اعتبار کافی مطرح است، وظیفه محیط زیست به عنوان برنامه ریز، دستگاه ناظر و آسیب شناسی اجرانشدن موضوع است. ما که نمی توانیم به پالایشگاه برویم و سوخت باکیفیت یا خودروی استاندارد تولید کنیم؛ اینها وظیفه وزارتخانه های نفت و صنعت و معدن است. مشکل دیگری که وجود دارد این که هر کدام از وزارتخانه های مرتبط سهم خود را جداگانه از بودجه لحاظ می کنند، ولی سرعت هر کدام از این بخش ها باهم برابر نیست، برای نمونه شهرداری هزینه می کند، اما راهنمایی و رانندگی این امکان را ندارد یا دولت به شهرداری برای ساخت مترو کمک کافی نمی کند. به همین دلیل می توان گفت مدیریت یکنواختی وجود ندارد. مشکل دیگری که با آن روبه رو هستیم، این که اجرای برنامه ها الزام آور نیست. این وظیفه قانونگذاران است که اجرای برنامه ها را الزام آور کنند. مصوبه باید پایه حقوقی قوی داشته باشد که هر دستگاه را موظف به اجرای وظایفش کند.

برنامه هایی که اجرا کرده اید، چقدر برای کاهش آلودگی هوا موثر بوده است؟

از سال 79 تاکنون برنامه اول و دوم کاهش آلودگی هوا اجرا شده و همه آلاینده های گازی به حد استاندارد رسیده ، مشکل ما اکنون ذرات معلق است که بخشی از آن مربوط به احتراق بوده که امیدواریم با ارتقای کیفیت، سوخت خودرو ها به حداقل برسد. یک مقدار هم سهم منابع ساکن است که باید سریع برای آن تصمیم های قاطع تری گرفته شود و بقیه سهم پدیده های اقلیمی بوده که در این چند سال بالا رفته است. ما در شهرهای بزرگ مولد طبیعی ذرات معلق آنچنان نداریم، اما در پیرامون شهرها و کشور داریم، الان این ذرات با تندباد ها از کشورهایی مانند عراق به ایران می آید.

برای حل مشکل ریزگردها چه برنامه ای دارید؟

منابع آبی و اراضی باید مدیریت شوند؛ یعنی روی زمین کشاورزی نباید ساخت و ساز کرد یا سد های بیهوده احداث نکنیم، زیرا مدیریت اشتباه درمنابع آب سبب خشک شدن زمین و فرسایش خاک می شود که نتیجه آن ریزگرد ها هستند. عمده مساله ریزگردها چون از بیرون از مرزهاست، برطرف کردنش به زمان نیاز دارد. برخلاف برداشت های مختلف سیاسی که در منطقه وجود دارد، اما همه کشورها به دور از مسائل سیاسی توافق دارند که سریع تر این مشکل حل شود و این درحالی است که عراق،سوریه، اردن، عربستان سعودی و ایران در حل این مساله نقش اساسی دارند.

دلیل افزایش ریزگردها در این چند سال چه بوده است؟

عراق هم مانند کشور ما خشکسالی را تجربه می کند. به دلیل ساخت سد در سوریه، ترکیه و عراق و از طرفی نبود آب کافی در دسترس کشاورزی، زمین کشاورزان خشک شده و آنها زمین های خود را رها کرده اند، به همین دلیل خاک اراضی حاشیه و بستر رودخانه ها و برخی تالاب ها دچار فرسایش شده و حجم ریزگردها بالا رفته است، البته جنگ هایی که در منطقه صورت گرفته هم سبب فرسایش و نابودی مضاعف خاک و به وجود آمدن بخشی از ریزگردها شده است.

با این همه کاری که انجام داده اید، چرا احساس نمی شود آلودگی هوا کمتر شده است؟

الان تمام ایستگاه های سنجش آلودگی هوا میزان گازهای زیانبار را در حد استاندارد نشان می دهد، فقط ذرات معلق وبه ویژه ذرات 5/2 میکرون است که سبب ناسالمی هوا و آلودگی شده است. از یاد نبریم سال 76 سه روز تعطیلی به دلیل افزایش مونواکسید کربن داشتیم، ولی این روزها اگر روزی به ناچار تعطیل می شود فقط به دلیل ذرات معلق است.

فکر می کنید امسال هم به دلیل آلودگی هوا تهران تعطیل شود؟

نمی توان پیش بینی کرد، اما در روزهای سرد پدیده وارونگی دما و همزمان ماندگاری هوا را داریم که مشکل ساز می شود و ممکن است آلودگی به نقطه هشدار برسد، مهم ترین کار برای پیشگیری، پیشبرد برنامه کاهش آلودگی هوای کلانشهرهاست که وظیفه مهم دولت یازدهم با همراهی مردم است که باید این برنامه سریع تر پیش برود.

نقش و وظایف شهروندان در رفع آلودگی هوا

شاید مسئولان برای رفع آلودگی هوا همه راهکارها را بررسی کرده باشند،اما چیزی که آنها فراموش کرده اند نقش کلیدی مردم در کاهش آلودگی هوای کلانشهرهاست. برای نمونه، مکزیکوسیتی مشکل آلودگی هوای خود را با کمک مردم حل کرد، با توجه به این که جمعیت آنجا بیشتر از تهران بود و آلودگی بیشتری نیز داشت، اما چون پایه ریزی راهکار های آنها برای کاهش آلودگی هوا با توجه به نقش مردم بود، فشار افکار عمومی برای ارتقای استاندارد ها خیلی موثر بود و آنها توانستند مشکل را خیلی زود برطرف کنند. امیر فاتح وحدتی، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست دراین باره می گوید: دولت هم از مردم انتظار دارد، زیرا بدون تعامل با مردم هیچ برنامه ای پیش نمی رود، مشکل اینجاست که مردم یکطرفه از دولت انتظار دارند، اما مردم هم وظایفی دارند مثلا مردم باید برای معاینه فنی خودرو های خود اقدام یا خودرو های فرسوده شان را از رده خارج کنند، به همین دلیل همراهی مردم باید وجود داشته باشد. مردم باید بدانند برای کمک به رفع آلودگی هوا می توانند حداقل سیستم موتورخانه منزل خود را ارتقا دهند یا از حمل و نقل عمومی استفاده کنند. علاوه بر این، شهروندان می توانند با کاهش سفرهای درونشهری خود برای کاهش آلودگی هوا قدم بردارند. به این شکل که اگر کلانشهرنشینان برای کارهایی که می توان بدون مراجعه حضوری انجام داد از خدمات الکترونیک استفاده کنند، حجم سفر های روزانه کمتر شده و مصرف انرژی کاهش می یابد. البته باید تاکید کرد مسئولان هم برای ارتقای خدمات الکترونیک باید قدم های جدی تری بردارند تا مردم دغدغه اشتباهاتی را که هنگام استفاده از این خدمات اتفاق می افتد، نداشته باشند. بنابراین می توان گفت رفع مشکل آلودگی کلانشهرها همکاری شهروندان را می طلبد، اما متاسفانه هنوز نقش مردم در کاهش آلودگی هوا جدی گرفته نشده است.
بالا