آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : آگاهي

بایگانی/آرشیو برچسب ها : آگاهي

اشتراک به خبردهی

پدر و مادرهایی که 5 سال عقب هستند

مهدی آیینی

مهدی آیینی

  55 درصد پدر و مادرها پس از پنج سال متوجه می‌شوند فرزندشان اعتیاد دارد. این آمار واقعیت تلخی است که بیانگر دور شدن اعضای خانواده ایرانی از یکدیگر است؛ افرادی که هرچند زیر یک سقف زندگی می‌کنند اما از حال یکدیگر بی‌خبرند و آن‌قدر سرگرم حاشیه‌های زندگی شده‌اند که معنای زندگی واقعی را به فراموشی سپرده‌اند .این روزها شرایط اجتماعی و اقتصادی سبب شده والدین نقش اصلی خود را در قبال تربیت فرزندان جدی نگیرند ؛ زیرا بسیاری از آنها گمان می کنند با پرداخت شهریه های بالا به مدارس، این وظیفه را تمام و کمال به اولیای مدارس واگذار کرده اند. اما اولویت های مدارس نیز این روزها تغییر کرده و تنها چیزی که برای آنها در اولویت قرار دارد کسب نمره بالا توسط دانش آموزان است. متاسفانه تعلیم و تربیت در بسیاری از مدارس در نمره های درسی خلاصه می شود؛ نمره هایی که اولیای مدارس آنها را دستاویز قرار می دهند برای رقابت با مدارس دیگر و کسب دانش آموز و درآمد بیشتر.

بنابراین تمامی تقصیر را نمی توان به گردن والدین انداخت ؛ زیرا مسئولان نیز برنامه های جامعی برای بهبود شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ندارند به همین دلیل زمینه برای غفلت پدر و مادرها فراهم شده، در نتیجه وقتی دبیر اتاق های فکر ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری می گوید نیمی از والدین زمانی متوجه آسیب دیدن فرزندشان می شوند که پنج سال از مصرف مواد مخدر از سوی آنها گذشته، باید منتظر آسیب های اجتماعی بیشتری بود.علاوه بر این، سازمان ها و نهاد های مسئول و رسانه به شکلی اطلاع رسانی نمی کنند که خانواده ها از مواد مخدر جدید و روش توزیع و مصرف آنها باخبر شوند.

برای نمونه اگر پای صحبت های برخی از ماموران مبارزه با مواد مخدر بنشینید، آنها می گویند یکی از شگردهای قدیمی قاچاقچیان خرده فروش برای فروش آسان تر شیشه، جاسازی این مواد در نی هایی است که برای نوشیدن آبمیوه کاربرد دارد یا مواد مخدر را در پلاستیک های کوچک زیپ دار قرار می دهند، این در حالی است که تا زمانی که در این حوزه اطلاع رسانی بدرستی صورت نگیرد، والدین اگر این اشیا را در لوازم فرزند خود پیدا کنند نیز شک نمی کنند فرزندشان مواد مخدر مصرف می کند بنابراین والدین برای جبران عقب ماندگی خود باید اطلاعات بیشتری به دست بیاورند؛ اطلاعاتی که فقط با سیاستگذاری های جدید مسئولان به دست می آید به همین دلیل باید از والدین خواست برای کسب این آگاهی و نجات فرزندان خود، قدم های جدی تری برداشته و خواسته های خود را به شکلی شفاف با مسئولان در میان بگذارند.

 

آگاه سازي مردم کليد حفظ حيات وحش

می‌توان گفت امسال سال خوبی برای پلنگ نبود، اما نباید از وضع بحرانی چندگونه جانوری دیگر غافل شد، زیرا جانورانی مانند گربه پالاس، کاراکال، گوزن زرد و گورخر ایرانی در کنار بزرگ‌ترین پستاندار فعلی کشور شرایط نامناسبی را تجربه کرده و می‌کنند، اما هیچ‌وقت به چشم نیامده‌اند. نکته اینجاست که وضع حیات وحش کشور آن قدر وخیم است که کارشناسان پیش بینی می کنند تا ده سال دیگر تعداد بیشتری از گونه های جانوری کشورمان در خطر انقراض قرار گیرند. در مقابل این شرایط شکننده، سازمان حفاظت محیط زیست کشور آن طور که باید و شاید تاکنون عمل نکرده و فقط به وعده هایی برای افزایش جریمه های صید و شکار و تشکیل کمیته بحران پلنگ بسنده کرده است، مشکل اینجاست که کارشناسان محیط زیست کشورمان این راهکارها را موثر نمی دانند و هشدار می دهند که برای حفظ حیات وحش کشور باید حساب شده تر عمل کرد و برای آگاه کردن جامعه از توانمندی سازمان های مردم نهاد کمک گرفت.
 گونه های حیات وحش نعمتی است که خدا به ما داده، ولی ناآگاهی برخی ​ سبب شده روز به روز وضع آنها بحرانی تر از گذشته شود و گونه های جانوری یکی پس از دیگری در خطر انقراض قرار گیرند. واقعیت این است تازمانی که مردم به این باور نرسند که حیوانات حق حیات دارند و برای محیط زیست مفیدند، نمی توان آینده مناسبی برای آنها تصور کرد.

هوشنگ ضیایی، کارشناس محیط زیست و استاد دانشگاه به جام جم می گوید: مردم باید بدانند ارزش گونه های جانوری برای محیط زیست چقدر است، مساله فقط پلنگ نیست که مسئولان برای حفظ آن کمیته بحران تشکیل دهند، زیرا گونه های دیگری مانند کاراکال یا گربه پالاس وضع بدتری دارند، در واقع باید فکری برای حفظ همه گونه های جانوری کرد.

کارشناسان محیط زیست بر این باورند که باید از سازمان های مردم نهاد کمک گرفت و از جوانان داوطلب و فعال در این زمینه بهره برد. به این شکل که آنها را آموزش داد و به روستاها فرستاد تا برنامه های آموزشی به وسیله آنها در اختیار بومی های مناطق حفاظت شده قرار گیرد. از طرفی خود محیط بان ها نیز باید آموزش ببینند و در مدارس و مجامع مختلف ارزش های گونه های جانوری را یادآور شوند. ضیایی اظهار می کند: در کنار این کارها باید خیلی سفت و سخت از تخلفات نیز جلوگیری کرد، مشکل اینجاست که تعداد محیط بان های ما تقریبا به اندازه قبل از انقلاب است، در صورتی که جمعیت ما چند برابر شده و راه های ارتباطی بیشتری در مناطق و زیستگاه های جانوران ایجاد شده، به صورتی که اکنون شکارچی ها براحتی می توانند به قلب زیستگاه ها بروند.

افزون بر این، اکنون اسلحه های زیادی بی ضابطه در اختیار مردم است، این درحالی است​ افرادی که تفنگ دارند باید با قوانین آشنا باشند، ولی متاسفانه اکنون خیلی از افرادی که اسلحه دارند کمتر درباره قوانین شکار و محیط زیست می دانند.

به گفته او تا مدتی قبل همزمان با صدور پروانه شکار به شکارچی دفترچه ای می دادند که عکس حیوانات حمایت شده و قوانین محیط زیست در آن نوشته شده بود، ولی متاسفانه اکنون چنین دفترچه ای وجود ندارد. این درحالی است که تا مدتی قبل در کشور ما حدود ده گونه گربه سان زندگی می کرد، اما با منقرض شدن شیر و ببر اکنون هشت گونه گربه سان باقی مانده است. باید گفت وضع یوز و کاراکال هم مناسب نیست، زیرا به گفته ضیایی اکنون از وضع کاراکال اصلا اطلاعی در دست نیست. البته نباید فراموش کرد که گونه های گیاه خوار مانند گورخر، قوچ، میش و کل نیز وضع مناسبی ندارند.

جای خالی حمایت از سازمان محیط زیست

ضیایی عنوان می کند: دولت آن طور که باید و شاید به سازمان حفاظت محیط زیست توجه نمی کند، چون بودجه مناسبی به این سازمان نداده و اجازه استخدام هم نمی دهد. دولت باید حداقل شرایطی فراهم کند که سربازان بیشتری در اختیار این سازمان قرار گیرند، زیرا سربازان تحصیلکرده زیادی هستند که می توان آنها را در پاسگاه های محیط زیست مستقر کرد. کمبود نیرو یکی از مشکلات سازمان حفاظت محیط زیست است، بنابراین، این سازمان باید هرچه بیشتر از کمک های سازمان های مردم نهاد بهره ببرد، زیرا فعالیت این سازمان ها در برنامه های آموزشی تاثیر زیادی در آگاه سازی بومیان مناطق حفاظت شده دارد، برای نمونه به این شکل مادران خانواده ها از ارزش گونه های جانوری مطلع شده و اهمیت آنها را به کودکان خود منتقل می کنند، زیرا در برخی خانواده ها باور های اشتباهی درخصوص گرگ، روباه و پلنگ وجود دارد؛ آنها این حیوانات را خطری برای انسان تصور کرده و فکر می کنند باید به هرشکلی آنها را کشت.

ضیایی یادآور می شود: آنها نمی دانند روباه چه ارزشی دارد، درحالی که روباه جمعیت خرگوش یا موش ها را کنترل کرده و سبب می شود که مزارعشان دیگر از سوی آنها تهدید نشود، یا اگر بدانند کفتار و شغال رفتگر طبیعت هستند و از حیواناتی که به دلیل بیماری مرده اند تغذیه می کنند دیگر برای کشتن آنها تلاش نمی کنند.

بهروز ده زاد، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران و رئیس کمیته فنی مدیریت محیط زیست نیز درباره تاثیر آگاه سازی مردم نسبت به محیط زیست به جام جم می گوید: نقش مردم و بخصوص سازمان های مردم نهاد باید جدی گرفته شود، زیرا اگر تاکنون نتیجه مثبتی نگرفته ایم به این دلیل بوده که تعدادی از مدیران سازمان حفاظت محیط زیست در اتاقی دربسته برای محیط زیست کشور تصمیم گرفته اند. این درحالی است که اصولا هر نوع برنامه ریزی ​ باید در یک فراخون عمومی به اطلاع مردم برسد و نظرات مختلف جمع آوری شود، سازمان حفاظت محیط زیست نباید همه چیز را به خود منحصر کند، زیرا در جلسات دربسته نمی توان نتیجه گرفت، البته یکی دیگر از مشکلات بزرگ ما اجرای درست این تصمیم ها بوده است.

به گفته وی، وقتی سازمان جهانی استاندارد می خواهد ضوابطی را تهیه کند، آنها را به فراخوان عمومی می گذارد و از افراد با تجربه برای همکاری دعوت می کند و در چند مرحله از مسئولان، مردم و ذی نفعان نظرخواهی می کند، او ادامه می دهد: نمی توان داخل دفتر نشست و محیط زیست را کنترل کرد. افزون براین سازمان حفاظت محیط زیست باید با دیگر نهاد ها نیز ارتباط خوبی برقرار کند، چون مسائل زیست محیطی به وزارت امورخارجه، نیرو و جهاد کشاورزی نیز مربوط است. یعنی اگر سازمان حفاظت محیط زیست بهترین برنامه ها را ارائه کند، اما با دیگر سازمان ها و مردم ارتباط خوبی نداشته باشد، نمی تواند موفق عمل کند.

جاده های ناامن و شکار بی رویه

در کنار این برنامه ها بهتر است برای حفظ گونه های جانوری حداقل برای چهار سال شکار در کشور ممنوع شود. البته نه تنها برای شکارچی های شهری بلکه بومی های مناطق نیز که خیلی راحت تر و بدون این که کسی متوجه شان شود دست به شکار می زنند، باید محدود شوند.

یکی دیگر از مشکلات حیات وحش جاده هایی است که بدون ضابطه ساخته شده و مانع مهاجرت حیوانات می شود. چون وحوش نیز با توجه به فصل، مهاجرت می کنند، اما متاسفانه در بیشتر جاده هایی که در مناطق حفاظت شده ساخته اند، مسیری برای عبور حیوانات پیش بینی نشده است.

ضیایی عنوان می کند: در چنین جاده هایی باید برای عبور حیوانات تونل یا پل های طبیعی در نظر گرفته شود. این در حالی است که برخی از پادگان و سدها نیز بی ضابطه ساخته شده و مسیر مهاجرت حیوانات را سد کرده است، برای نمونه تامدتی قبل وقتی هوا سرد می شد قوچ و میش های منطقه البرز حرکت کرده و به سمت سرخه حصار می آمدند، اما اکنون سد هایی مانند لار و لتیان وجاده های مختلف مانعی برای مهاجرت آنهاست.

به گفته وی بیشترین تلفات یوزپلنگ در کشورمان به دلیل تصادف با خودروست، به همین دلیل باید قبل از ساخت و ساز در مناطق حفاظت شده به فکر حیات وحش بود.

فرهنگ سازی در رسانه ها

در این بین نباید از نقش رسانه ها درخصوص فرهنگ سازی غافل شد، زیرا برخی از رسانه ها مطالبی را به اشتباه منتشر می کنند که سبب آسیب دیدن بیشتر حیات وحش می شود. ضیایی می گوید: مثلا شایع شده که مارمولک سمی است، اگر در غذا بیفتد سبب مسمومیت می شود، ولی مارمولک کنترل کننده جمعیت سوسک است؛ به این صورت که آنها کپسول تخم های سوسک را می خورند و سبب تعادل جمعیت سوسک می شوند، اما مردم ناآگاه آن را می کشند یا می گویند جغد شوم است، درحالی که این پرنده مظهری از زندگی است.

افزون براین باید تاکید کرد که رفع مسائل زیست محیطی به مدیرانی نیاز دارد که به محیط زیست معتقد باشند، زیرا در غیراین صورت آنها نمی توانند، تاثیر مثبتی دراین حوزه بگذارند. رئیس کمیته فنی مدیریت محیط زیست، سازمان استاندارد ملی ایران درباره وضع آموزش محیط زیست در کشور تاکید می کند: آموزش ما در دانشگاه اشتباه و ناکارآمد است و سبب تولید کارشناس هایی شده که تخصص ندارند، به همین دلیل وقتی با کارشناسان صحبت می کنیم متوجه می شویم کاری نمی توانند انجام دهند. نتیجه این شده که هنوز بهترین گیاه شناس ما کارشناسی است که 40 سال پیش آموزش دیده است.

قوانین اجرا نمی شود

نکته دیگری که سبب بحرانی شدن شرایط حیات وحش کشور شده، اجرا نشدن قوانین و نقص در برخی از آنهاست، ضیایی تصریح می کند: وقتی قوانین آمریکا را بررسی می کردم، متوجه شدم اگر شخصی با حیوانی تصادف کند باید همانجا بایستد و ماجرا را به محیط زیست و پلیس اطلاع دهد، زیرا اگر صحنه را ترک کند 2000 دلار جریمه می شود، متاسفانه ما در کشورمان چنین قانونی نداریم. او ادامه می دهد: اگر شخصی شاهد شکار یا حادثه آتش سوزی باشد، اما ماجرا را گزارش نکند، براساس قانون جریمه زندان برای او درنظر گرفته شده است، ولی در کشور ما وقتی شکارچی به برخی روستاها می رود، او را تشویق هم می کنند؛ البته دادگاه ها نیز باید به این باور برسند، زیرا بارها شده که مامور محیط زیست متهمی را به دادگاه برده و متهم زودتر از او از دادگاه خارج شده است. این در حالی است که اکنون چند نفر از محیط بانان در زندان هستند و حکم اعدام گرفته اند. به طور قطع این ماجرا سبب دلسرد شدن دیگر محیط بانان می شود. عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران می گوید: ما قوانین خوبی داریم، ولی متاسفانه اجرا نمی شود. متاسفانه در کشور ما نفع گروهی و فردی به منافع ملی ارجحیت پیدا می کند، به همین دلیل برخی از قوانین ما هر چند ​ پیشرفته است، اما متاسفانه اجرا نمی شود.

نیاز به سازمانی فعال و تاثیر گذار

سازمان حفاظت محیط زیست کشور یکی از تاثیرگذارترین سازمان ها در زندگی مردم است، به همین دلیل باید مردم بیشتر از هر سازمانی با آن آشنا شده و همراهش شوند. هرچند سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان برای رسیدن به این هدف با مشکلاتی مانند کمبود بودجه و نیرو دست و پنجه نرم می کند. اما باید تاکید کرد این مشکلات نباید سدی باشد برای بیگانه بودن مردم با این سازمان. موید حسینی صدر، سخنگوی فراکسیون محیط زیست مجلس به جام جم می گوید: سازمان حفاظت محیط زیست باید با صدا و سیما برای ساخت برنامه های فرهنگی هماهنگ باشد، زیرا صدا و سیما ساعاتی را در اختیار سازمان ها قرار می دهد، هرچند ممکن است وجهی دریافت کند که به نظر زیاد هم نیست، اما این سازمان در این زمینه خیلی کم کاری می کند، زیرا به جای افرایش جریمه های مالی و زندان برای متخلفان، بهتر است فرهنگ سازی کنیم. به گفته وی ضعف دیگر این سازمان این است که در حالی که امور مربوط به محیط زیست در زندگی مردم تاثیر زیادی دارد، اما این سازمان به عنوان سازمانی فعال در زندگی مردم نقش ندارد. او ادامه می دهد: یعنی نقش این سازمان کمرنگ و حاشیه ای است. برای نمونه خیلی ها نمی دانند سازمانی به نام حفاظت محیط زیست در کشور وجود دارد، آنها تصور می کنند فقط زمانی که نیاز به گرفتن مجوز برای کارهای عمرانی است باید به این سازمان مراجعه کنند؛ درحالی که حوزه عمل این سازمان گسترده، اما عملکرد آن کمرنگ است. افزون براین سازمان حفاظت محیط زیست باید با برقراری ارتباط با دیگر نهادها، سازمان ها و وزارتخانه ها برای رفع مشکلات زیست محیطی از آنها کمک بگیرد.
بالا