آخرین خبرها
خانه / یادداشت (برگ 21)

بایگانی دسته بندی ها : یادداشت

اشتراک به خبردهی
  • هوای تهران به باد رفته

    هوای تهران به باد رفته

    آسمان کلانشهر‌های کشور این روز‌ها خاکستری است و آلودگی‌هوا برای شهروندان شمشیرش را از رو بسته است. د...

  • همه ما خسته‌ایم آقای شهردار

    همه ما خسته‌ایم آقای شهردار

    چرا حفظ محیط‌زیست مهم است؟ پاسخ به این پرسش برای بسیاری از خوانندگان بدیهی به‌نظر می‌رسد اما لازم اس...

  • برخوردهای میلی با جنگل‌های ملی

    برخوردهای میلی با جنگل‌های ملی

    آفات و بیماری در جنگل لانه کرده، توسعه ناپایدار تکه تکه جنگل را می‌بلعد، قاچاقچیان چوب اره برقی‌هایش...

  • دفاع از محیط‌زیست با تفنگ پلاستیکی!

    دفاع از محیط‌زیست با تفنگ پلاستیکی!

    «سلاح محیط‌بانان پلاستیکی است و آنها نمی‌توانند در برابر شکارچیان متخلف از آن استفاده کنند.» روایت‌ه...

  • مدیریت حیرت‌آور

    مدیریت حیرت‌آور

    جهان از نحوه کنترل کرونا در ایران در حیرت است. برای کمک به مهار کرونا در هند آماده‌ایم. برای مهار آت...

  • مهارآتش با سرشاخه‌های بلوط

    مهارآتش با سرشاخه‌های بلوط

    آتش‌سوزی‌ها در زاگرس هرسال بیشتر می‌شود؛ زیرا پارامترهایی که بر این روند تاثیر می‌گذارد هر سال افزای...

  • فاجعه بزرگ شروع شده است

    فاجعه بزرگ شروع شده است

    هورالعظیم جان ندارد. از این تالاب بین‌المللی شبحی بیشتر باقی نمانده است. لاشه هزاران ماهی و گاومیش‌ه...

  • مدیریت نیستی محیط‌زیست

    مدیریت نیستی محیط‌زیست

    هفته محیط‌زیست از امروز در کشورمان شروع می‌شود و به همین مناسبت قرار است رئیس سازمان حفاظت‌محیط‌زیست...

  • مدیریت خشکیده

    مدیریت خشکیده

    خشکسالی، شکارچی حیات وحش شده‌است، فلامینگوها در بختگان زمینگیر شده‌اند و دوستداران محیط‌زیست برای نج...

  • فرق است بین خر و گورخر

    فرق است بین خر و گورخر

    گورخر آفریقایی درون جوی آبی افتاده است و به دلیل استرس زیاد قادر به حرکت نیست، کمی آن طرف‌تر مردی تق...

بنده‌های قرن 21، اسیر گوشی‌های هوشمند

فرقی نمی‌کند کجا باشند یا با چه شخصی در حال گفت‌وگو هستند، اگر پدر و مادر هم روبه‌رویشان ایستاده باشد و با آنها در حال مکالمه باشند، همین که زنگ تلفن همراه به صدا درآید اولویت اول و آخرشان پاسخ دادن به این وسیله است.

این روزها روابط اجتماعی همه انسان ها از سوی این وسیله دستخوش تغییر و سبب شده انسان ها چشمان خود را روی خیلی از روابط حیاتی خود ببندند؛ زوج های جوان از یکدیگر غافل شده و به گوشی موبایلشان دل بسته اند، پدر و مادرهای زیادی فرزندان خود را ندیده می گیرند تا پیغام های شبکه های اجتماعی را ببینند، فرزندان زیادی مشکلات والدین سالخورده خود را نمی بینند، چون شمردن تعداد لایک های عکس یا نوشته ای که در فضای مجازی منتشر کرده اند، برایشان جذاب تر است.

حکمرانی گوشی های هوشمند به همین جا ختم نمی شود، این روزها کارمندان و مدیران زیادی نیز در محل کار خود اولویت را به این ابزار داده و از وظیفه شان غافل شده اند.

امروزه در جلسات رسمی بسیاری از ارگان های دولتی و خصوصی مشغول شدن با تلفن های هوشمند یا تبلت مشکلی جدی است و معمولا جلسات با تذکر به حاضران درباره خاموش کردن تلفن های همراهشان شروع می شود.

در واقع دل بستن به این وسیله و مشغول شدن به آن کارایی کارمندان و مدیران را تا حد قابل توجهی کاهش داده است.

نکته اینجاست که این مشغول شدن ها و اولویت دادن به گوشی تلفن های هوشمند و تبلت ها سودی برای افراد ندارد؛ جز این که روابط اجتماعی آنها را تحت تاثیر قرار داده و هر روز آنها را از دنیای واقعی دورتر کند.

مشکل اینجاست که همیشه سرعت فناوری بیشتر از رشد فرهنگ است، متاسفانه هیچ نهاد و ارگانی برای ارتقای فرهنگ افراد جامعه قدم برنمی دارد، برای نمونه این روزها بیشتر شرکت ها به دنبال این هستند که برای کارمندان و کارکنانشان تبلت های قسطی جور کنند، اما هیچ کدام از آنها اصلا به این فکر نبوده و نیستند که برای کارمندان خود اشتراک نشریه ای تهیه کرده یا حداقل بودجه ای را برای خرید روزنامه و کتاب اختصاص دهند.

این بی توجهی ها سبب شده افرادی که تمایلی به قبول مسئولیت رفتارشان ندارند، هر روز بیشتر از قبل به گوشی های هوشمند و دنیای مجازی دل ببندند، نکته اینجاست که این افراد فقط به خودشان آسیب نمی زنند، زیرا تاثیر رفتار آنها روی اعضای خانواده، دوستان و همکاران غیرقابل انکار است، به همین دلیل باید از مسئولان خواست با اختصاص بودجه به فعالیت های فرهنگی مانع شیوع بیشتر این رفتار در جامعه شوند.

 

جریمه کشتن پلنگ 5 میلیون؛پوست پلنگ 7 میلیون

پرونده رسیدگی به کشتن یک قلاده پلنگ دیگر بسته شد، اما هنوز مساله همخوانی نداشتن جرم و مجازات دراین گونه پرونده‌ها پابرجاست، نکته اینجاست که قوانین در این حوزه نیازمند بازنگری جدی است، زیرا جرایم در نظر گرفته شده برای متخلفان نمی‌تواند آن​طور که باید و شاید آنها را نسبت به ارتکاب جرم حتی مردد کند. برای نمونه روز گذشته مدیر دید‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران درباره پرونده شکارچی گیلانی که پلنگی را در جنگل‌های تالش شکار کرده بود به مهر گفته برای این شکارچی باسابقه به علت کشتن پلنگ پنج میلیون تومان جریمه نقدی و سه سال حبس تعزیری و به جرم حمل و نگهداری از سلاح غیرمجاز نیز شش ماه حبس تعزیری در نظر گرفته است.

 این درحالی است که این شکارچی پوست پلنگ را به قیمت هفت میلیون تومان فروخته است و با توجه به سیاست حبس‌زدایی قوه قضاییه، هیچ بعید نیست تا مدتی دیگر از مجازات حبس این شکارچی کاسته شود. افزون براین باید یاد آور شد جریمه در نظر گرفته شده برای شکار هر قلاده پلنگ تا مدتی قبل یک میلیون و 600 هزار تومان بود و بتازگی افزایش یافته و به پنج میلیون تومان رسیده است.نکته اینجاست که بعد از انقراض نسل شیر و ببر ایرانی اکنون لقب بزرگ‌ترین گربه‌سان کشور به پلنگ رسیده و نمی‌توان نقش این گربه‌سان را که در راس هرم جانوران کشور قرار می‌گیرد، نادیده گرفت؛ به این شکل که باکتری‌ها، گیاهان و جانوران کوچک و علف‌خوار در پایین این هرم قرار گرفته و در راس هرم نیز گوشتخوارانی مانند پلنگ و یوز قرار دارند، به همین علت کارشناسان محیط‌زیست با کنترل گونه‌هایی که در راس هرم قرار دارند، می‌توانند میزان آلودگی و سلامت زیست​محیطی کشور را مشخص کنند.

هرچند این روزها تخریب زیستگاه‌ها و در دسترس بودن ‌سلاح‌های شکاری و کمبود محیط‌بان از عوامل اصلی تهدید حیات وحش کشور و در آستانه انقراض بودن پلنگ ایرانی است، اما نبود قوانین بازدارنده و توجه نکردن به آموزش دراین حوزه نیز سبب شده روند تخریب محیط‌زیست کشور شتاب بیشتری به خود بگیرد، به همین دلیل باید از اعضای شورای عالی محیط‌زیست و قانونگذاران کشور خواست برای حفظ اندک باقیمانده حیات وحش کشور تدابیر موثرتری بیندیشند.

مهدی آیینی‌ / ‌گروه جامعه

سهم وزارت جهاد کشاورزی و نیرو در بحران آب

«وضع منابع آبی کشور بحرانی است، به همین دلیل شهروندان باید در مصرف آب صرفه‌جویی کنند.» این توصیه‌ای است که این روزها همه جا به چشم می‌خورد از زیرنویس‌های برنامه‌های تلویزیونی بگیرید تا تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر.

دراین که صرفه جویی شهروندان سبب بهبود وضع منابع آبی کشور می شود شکی نیست، اما آنچه این روزها جدی گرفته نمی شود سهم بزرگ مسئولان در بحرانی شدن منابع آبی کشور است که با سهم کوچک شهروندان قابل مقایسه نیست؛ زیرا اگر در کشورمان سالانه حدود 400 میلیارد متر مکعب ریزش جوی داشته باشیم، با توجه به جدی نگرفتن آبخیزداری در کشور، حدود 130 میلیارد مترمکعب از آن برداشت می شود.

از این مقدار آب نیز حدود 30 میلیارد مکعب در شبکه آبرسانی کشور هدر می رود که رسیدگی به آن وظیفه وزارت نیروست.

به این ترتیب حدود یکصد میلیارد مترمکعب آب برای مصرف باقی می ماند. نکته اینجاست که از این مقدار فقط حدود 10 میلیارد مترمکعب صرف مصارف خانگی و صنعتی می شود و قسمت عمده آن یعنی حدود 90 هزار میلیارد متر مکعب در بخش کشاورزی استفاده می شود آن هم با بازده حدود 30 درصد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که در بخش کشاورزی حدود 60 میلیارد متر مکعب آب هدر می رود.

نکته اینجاست که اگر دقیق تر به فعالیت کشاورزی در کشور توجه کنیم متوجه می شویم صادرات محصولاتی مانند هندوانه و خربزه در این حوزه تهدیدی برای منابع کشور است.

شاید در نگاه اول بتوان این صادرات را کمکی به اقتصاد کشور در نظر گرفت، ولی امروزه باتوجه به محدود شدن منابع آب در جهان، کشورهای موفق به این گونه صادرات به عنوان تهدید نگاه می کنند.

هرچند در تمامی محصولات کشاورزی آب وجود دارد و نمی توان مانع صادرات آنها شد، اما واقعیت اینجاست که برای فاصله گرفتن از جنگ آب باید حساب شده تر عمل کرد.

نکته اینجاست که صادرات این محصولات بیشتر از صادرات آب به کشور زیان می رساند، چون هنگام پرورش این محصولات سموم زیادی نیز به خورد آب های زیر زمینی و خاک کشور می رود، با توجه به این مشکلات صادرات آب به جای این گونه محصولات منطقی تر است.

بنابراین برای برون رفت از بحران آب در کشور، مسئولان باید در کنار فرهنگ سازی برای صرفه جویی شهروندان در مصرف آب، توجه ویژه ای نیز به عملکرد وزارتخانه هایی داشته باشند که با تدبیر و برنامه ریزی می توانند بحران آب را مهار یا حداقل کاهش دهند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

تامین اجتماعی هم حقوق معلولان را ضایع می‌کند

نادیده گرفتن حقوق معلولان در کشورمان ماجرای تازه‌ای نیست؛ این روزها معلولان برای دست یافتن به نیازهای اولیه خود مانند بریس، ویلچر و رفت و آمد در شهر با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند؛ به نظر می‌رسد در چنین شرایطی سازمان‌هایی مانند تامین اجتماعی و بهزیستی باید برای حمایت از حقوق معلولان سنگ تمام بگذارند، اما واقعیت اینجاست، که انتشار آگهی استخدام سازمان تامین اجتماعی بار دیگر ثابت کرد این سازمان نیز مانند بیشتر ارگان‌های کشور تمایلی به رعایت حقوق معلولان ندارد.

ماجرا از این قراراست که براساس قانون باید 3 درصد سهمیه استخدام سازمان‌های دولتی و خصوصی در اختیار معلولان قرار بگیرد، اما در آگهی استخدام این سازمان که بتازگی منتشر شده هیچ توجهی به این مهم نشده است.

رییس فراکسیون حمایت از حقوق معلولان مجلس نیز در واکنش به این خبر و نادیده گرفتن حقوق معلولان از سوی سازمان تامین اجتماعی به مهر گفته با توجه به این آگهی‌ها از رییس سازمان تامین اجتماعی درخواست کردیم در این استخدام‌‌ها 3 درصد سهمیه استخدامی به معلولان اختصاص داده شود که وی نیز این درخواست را پذیرفت، اما متاسفانه در آخرین آگهی که بیست و پنجم مرداد به چاپ رسید این موضوع مورد توجه قرار نگرفت. البته باید تاکید کرد این اقدام سازمان تامین اجتماعی با قانون نیز همخوانی ندارد.

این در حالی است که‌ باید یادآور شد تاکنون براساس قانون جامع حمایت از معلولان وعده‌های زیادی به معلولان کشور داده شده که کمتر عملی شده است، برای نمونه می‌توان به بازنشستگی پیش از موعد، مسکن اجاره به شرط تملیک، مناسب‌سازی معابر و آموزش عالی رایگان معلولان اشاره کرد.

واقعیت اینجاست که حدود 12 میلیون معلول در کشورمان زندگی می‌کنند که بیشتر آنها توانایی به کارگرفته شدن در دستگاه‌های دولتی و خصوصی را دارند،اما توجه نکردن دستگاه‌های حمایتی مانند سازمان تامین اجتماعی و بهزیستی به حقوق این افراد سبب شده شرکت‌های خصوصی نیز تمایلی به جذب این افراد نداشته باشند بنابراین باید از مسئولان این سازمان خواست دست‌کم برای رعایت حقوق معلولان و تشویق شرکت‌های خصوصی به استخدام معلولان، اصلاحیه‌ای برای این آگهی منتشر کند.

مهدی آیینی ‌-‌ گروه جامعه

مادری که مادرانه بخشید

مادری از خون دخترش گذشت تا مدرسه‌ای ساخته شود و دانش‌آموزان زیادی بتوانند از امکانات آموزشی بهره‌مند شوند.

ماجرای داغدار شدن این مادر که اهل استان قزوین است، به هفت سال پیش و به زمانی برمی گردد که دختر او در یکی از دانشگاه های یزد مشغول تحصیل بود، اما در این مدت به قول معروف همه چیز بر وفق مراد نگذشت، زیرا سال 1386 حادثه ای اتفاق افتاد که در جریان آن دختر این مادر قزوینی در یزد جانش را از دست داد.

به این شکل پرونده ای برای رسیدگی به این حادثه تشکیل شد و براساس شواهد موجود قاضی دادگاه رای به قصاص متهم پرونده داد.

از آن سال تا چند روز پیش روال عادی پرونده طی شد و کار به جایی رسید که قضات دیوان عالی کشور نیز حکم قصاص متهم پرونده را تائید کردند.

به این ترتیب پرونده برای اجرای احکام به دادگستری فرستاده شد، اما در لحظات آخر مادر قزوینی تصمیمی گرفت که بار دیگر از خودگذشتگی مادران را به تصویر کشید، زیرا با این که قصاص حق هر ولی دمی است، مادر قزوینی از این حق قانونی خود چشم پوشی کرد تا روند آموزش و ادامه تحصیل برای دانش آموزان ناصرآباد قزوین بهبود پیدا کند البته نباید در این تصمیم خیرخواهانه از تلاش ها و مشورت های نیکوکارانی گذشت که با این مادر داغدیده برای گرفتن تصمیم درست مشاوره دادند. زیرا به این شکل او توانست تصمیم درستی بگیرد و شانس زندگی دوباره را به قاتل فرزندش بدهد.

افزون بر این، مادر قزوینی می خواهد با پول دیه دخترش، مدرسه نیمه کاره «دانش» ناصرآباد قزوین را تکمیل کند.

به گزارش اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین، اکنون عملیات اجرایی تکمیل مدرسه نیمه تمام دانش ناصرآباد قزوین به همت این مادر مهربان با مبلغ 500 میلیون تومان و با نظارت اداره کل نوسازی مدارس آغاز شده و قرار است برای مهر امسال تحویل اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین شود.

روز خبرنگار با طعم ریحان

دیروز به مناسبت روز خبرنگار و در آستانه هفته دولت، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست نشست متفاوتی با خبرنگاران داشت. از قبل برنامه‌ریزی شده بود تا معصومه ابتکار با خبرنگاران حوزه محیط‌زیست به قول معروف صبحانه کاری داشته باشد.

این نشست که ساعت 8 و 30دقیقه روز گذشته برگزار شد، حاشیه های جالبی داشت. در آغاز نشست رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با ظرف کوچکی در دست وارد سالن شد و گفت صبح برای خبرنگاران از باغچه خانه اش مقداری ریحان چیده و آنها را به سازمان آورده تا همراه خبرنگاران در کنار صبحانه میل کند.

صبحانه نیز ساده و در حد بضاعت سازمان حفاظت محیط زیست بود؛ کاسه کوچکی حلیم، چای، پنیر، خرما و گردو صبحانه ای را تشکیل داد که خبرنگاران در کنار رئیس سازمان محیط زیست خوردند. در حین سرو صبحانه نیز مدیرکل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست گزارشی از فعالیت های رسانه ای سازمان ارائه کرد و برخی خبرنگاران نیز به بیان دیدگاه های خود و مشکلات زیست محیطی کشور پرداختند.

فقط پذیرایی از روزنامه نگاران با ریحان هایی که ابتکار از باغچه خانه اش چیده بود، حاشیه جالب این مراسم نبود، زیرا ابتکار با دعوت از خبرنگار روزنامه ایران که مدتی است به دلیل بیماری صعب العلاج از حوزه و محل کارش دور است، ثابت کرد برای فعالیت خبرنگاران ارزش قائل است؛ به این ترتیب این خبرنگار حوزه محیط زیست نیز با تمام مشکلاتش در این نشست حضور پیدا کرد.

در این مراسم، ابتکار از زحمات تمام خبرنگاران این حوزه قدردانی کرد و وعده داد تعامل این سازمان با رسانه ها بهتر از قبل شود البته این بار اول نیست که ابتکار حمایت خود از خبرنگاران را به تصویر می کشد، زیرا پیش از این او وقتی دوباره سکان هدایت سازمان حفاظت محیط زیست را به دست گرفت، دستور دارد تا سازمان حفاظت محیط زیست تمام شکایت هایی را که از خبرنگاران داشته پس بگیرد.

باید اشاره کرد ابتکار تاکنون کارهای نمادین زیبایی انجام داده که از چشم رسانه ها پنهان نمانده است.

او چندی پیش در سفر به استان مرکزی، مانع قربانی کردن گوسفند در مراسم پیشوازش شد یا در سفرش به سازمان صداوسیما ترحیج داد به همراه معاونانش از خودروی ون برای رفت و آمد استفاده کند

اينجا همه چيز براي معلول شدن مهياست

12 میلیون نفر در کشور با معلولیت دست و پنجه نرم می‌کنند و هر روز به تعداد آنها افزوده می‌شود. از یک سو جاده‌های ناامن و خودروهای غیراستاندارد زمینه را برای مرگ و معلولیت شهروندان فراهم کرده‌اند.

علاوه بر این کمبود مراکز مشاوره ژنتیک و فقر فرهنگی در کشور سبب شده ازدواج‌های فامیلی هر سال تعداد زیادی معلول مادرزاد به جامعه هدیه کند، افزون بر این هوای آلوده کلانشهرها سبب شده بسیاری از شهروندان به بیماری‌های قلبی و عروقی مبتلا شده و تعدادی از آنها گرفتار معلولیت شوند.

این در حالی است که استاندارد نبودن مواد اولیه خوراکی و نبود نظارت دقیق بر تولید آنها را نیز می‌توان از عواملی دانست که زمینه را برای افزایش سکته و معلولیت در کشور آماده کرده است.

بنابراین اگر بگوییم همه دست روی دست گذاشته‌ایم تا معلولیت در کشور ریشه بدواند بیراه نگفته‌ایم، چون اگر غیر از این بود سالانه حدود یکصد هزار نفر فقط به دلیل تصادفات معلول نمی‌شدند.

در جدیدترین اظهار نظر درباره آمار معلولیت در کشور نیز معاون توانبخشی سازمان بهزیستی به ایرنا گفته آمار معلولیت در کشور طی دو سال اخیر از 10 به 15درصد افزایش یافته است، نکته اینجاست که در این حوزه مسئولان فقط به اظهار نظر و بیان آمار بسنده کرده و برای کاهش رشد سرعت این آمار و کاهش هزینه‌های تحمیلی معلولیت به کشور تلاش جدی نکرده‌اند زیرا مرور آمار مرگ و میر سالانه تصادفات در 13 سال گذشته بیانگر این حقیقت است که هر سال حدود 20 هزار نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده و بین پنج تا هفت برابر کشته‌شدگان نیز اشخاص دچار معلولیت شده‌اند بنابراین می‌توان گفت مسئولان برنامه‌ای برای کاهش تعداد معلولان کشور ندارند.

این در حالی است که با یک حساب سرانگشتی می‌توان هزینه سرسام‌آوری را که معلولیت به کشور تحمیل می‌کند محاسبه کرد، برای نمونه اگر برخلاف استاندارد‌های جهانی حداکثر‌ها را در نظر نگرفته و در خوشبینانه‌ترین حالت هزینه نگهداری از هر معلول را ماهانه حدود 500 هزار تومان در نظر بگیریم، می‌توان نتیجه گرفت هزینه سالانه نگهداری از 12 میلیون معلول کشور برابر 72 هزار میلیارد تومان است. نکته اینجاست که باید هزینه‌های عاطفی معلولیت را نیز در نظر گرفت.

در شرایطی که معلولان از حداقل امکانات نیز برای تردد در شهر‌ها برخوردار نیستند، باید از مسئولان خواست دست‌کم برنامه ویژه‌ای برای مهار رشد آمار معلولیت در کشور در نظر بگیرند.

مهدی آیینی ‌- ‌گروه جامعه

پيرمرد، عروسك هاي تنهايي اش را اهدا كرد

دوستي پيرمرد باعروسک ها به مدتي قبل و به زماني برمي گردد که او تنهايي را به گوشت و پوستش حس کرد؛ حدود 20 سال پيش همسرش به علت سرطان از اين دنيا رفت، او دلش به دو پسرش خوش بود، اما آنها سه سال بعد از فوت مادرشان کوله بار سفر بسته و راهي خارج از کشور شدند. به اين شکل پيرمرد تنها تر از هميشه شد.
مدتي با اين وضع زندگي کرد، اما تاب تنهايي نياورد و بناچار تصميم گرفت با پاي خودش به آسايشگاه کهريزک برود، اما شرايط کماکان براي او سخت بود، به همين دليل دچار افسردگي شديد شد. حال پيرمرد آن قدر بد بود که به توصيه يکي از پزشکان آسايشگاه کهريزک او دو عروسک کنار تخت خود گذاشت تا درمان افسردگي اش روند بهتري به خود گيرد، اينجا بود که رفاقت پيرمرد با عروسک ها شروع شد. از آن روز به بعد او به عروسک هايش دل بست.
حالاديگر او عروسک هايش را همانند کودکانش دوست دارد، برايشان قصه مي گويد، لالايي مي خواند و از صميم قلب به آنان عشق مي ورزد. اين حکايت علي فرونچي يکي از ده ها فرشته آسايشگاه کهريزک است که براي فرار از تنهايي و فراموش کردن بي معرفتي هاي روزگار، حاضر مي شوند حتي دل به عروسک ها ببندند. به گزارش ايرنا، آقاي فرونچي اکنون 77 سال دارد و 11سال است که در آسايشگاه خيريه کهريزک زندگي مي کند. اين روزها مرد سالخورده با وجود علاقه و دلبستگي شديد به عروسک هايش، پس از سال ها تصميم سختي گرفته، او حاضر شده در برابر نشاندن لبخند روي لب هاي کودکان مهدکودک تعدادي از عروسک هايش را به مهدکودک آسايشگاه هديه کند. مرد سالخورده دراين باره مي گويد: زندگي بدون اين عزيزان يعني هيچ، هر کدام از آنها اسم و سن و سالي دارند و من با آنها زندگي مي کنم.
باورش شايد براي برخي ها مشکل باشد،اما آقاي فرونچي در وصيت نامه خود نيز به فکر عروسک هايش بوده، او ادامه مي دهد: وصيت کرده ام بعد از مرگم همه عروسک هايم را تحويل نوگلان مهدکودک بدهند، البته آنها بايد بخوبي از عروسک ها نگهداري کنند و بعد آنها را به بچه هاي کوچک تر از خود ببخشند. آقاي فرونچي يکي از هزاران پدر و مادري است که اين روزها در خانه هاي سالمندان با همه مشکلات سعي در خوشحال کردن ديگران دارند. جويا شدن حال اين فرشته ها کمترين کاري است که مي توانيم انجام دهيم، حتي اگر آنها پدر، مادر واقعي ما نباشند

منتظر قانون نباشید

خانه، مهدکوک، مدرسه، خیابان و بازار فرقی ندارد، شرایط برای ضایع شدن حق و حقوق کودکان می‌تواند همه‌جا فراهم باشد و در بیشتر موارد فقط زمانی که کودکان تا یک قدمی مرگ پیش بروند ماجرای تلخ آنچه که بر آنها گذشته مورد توجه قرار می‌گیرد.

کار به جایی رسیده که این روز ها گاهی خبر کودک آزاری در مهدهای کودک و مدارس نیز منتشر می شود، اما نکته اینجاست که در مقابل این حوادث اسفبار کارشناسان از نبود قانون کاملی در این حوزه حرف می زنند.

واقعیت اینجاست که در کشورمان خیلی ها فقط شعار حمایت از حقوق کودکان سر می دهند، چون تاکنون تعریف واضحی از کودک آزاری ارائه نشده است.

برای نمونه چند سالی است که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در کمیسیون قضایی مجلس در دست بررسی است و با توجه به طولانی شدن رسیدگی به آن به نظر می رسد نمایندگان عزم جدی برای تصویب قانون جدید در این حوزه ندارند، اما نکته اینجاست که نبود قانون فقط مشکل رسیدگی به مسائل کودکان نیست، زیرا قوانین پراکنده ای در این حوزه وجود دارد، ولی ضمانت اجرایی مناسبی ندارند.

علاوه بر این باید تاکید کرد که فقر فرهنگی و آموزشی نیز سبب شده بیشتر کودکان از سوی اعضای خانواده و افرادی مورد اذیت و آزار قرار بگیرند که به نوعی باید مدافع اصلی آنها باشند بنابراین باید به مسئولان هشدار داد علاوه بر قانونگذاری چاره ای برای ارتقای فرهنگ خانواده ها و نظارت بر فعالیت اولیای مدارس و مهدهای کودک بیندیشند، زیرا کودک آزاری هایی که در این مکان ها اتفاق می افتد بندرت از سوی کودکان بازگو می شود.

نکته دیگری که در این میان باید به آن اشاره کرد کمبود شدید امکانات و نیرو در مراکزی است که اکنون متولی رسیدگی به پرونده های کودک آزاری هستند.

به عنوان مثال مسئولان اورژانس اجتماعی 123 سازمان بهزیستی با توجه به امکانات کمی که در اختیار دارند، تمایلی برای تبلیغ خدماتی که ارائه می کنند ندارند؛ اکنون فقط 15 گشت اورژانس اجتماعی 123 تهران بزرگ را پوشش می دهد، این در حالی است که کارشناسان این گشت ها نیز آن طور که باید و شاید قادر نیستند به موارد کودک آزاری رسیدگی کنند، زیرا این افراد تاکنون به عنوان ضابط قضایی شناخته نشده اند، به همین دلیل هنگام مشاهد کودک آزاری مشهود نیز نمی توانند بدون حضور ماموران پلیس به این موارد رسیدگی کنند. با توجه به این مشکلات باید تاکید کرد رفع مشکلات حقوق کودکان در کشورفقط نیازمندقانون نیست، بلکه مسئولان باید کمی به آنچه که می گویند، باور داشته باشند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

جاده​ آسيايي؛​ جاده ​قاتل

زيستگاه گونه هاي جانوري زيادي را تخريب کرده اند و بيش از 200 جاندار در چهار ماه ابتداي امسال در اين جاده کشته شده اند، از جاده اي حرف مي زنيم که از ميان اولين پارک ملي کشورمان عبور کرده و ​ حيات وحش اين منطقه را همواره تهديد کرده است.
اين جاده که به جاده آسيايي معروف است، پارک ملي گلستان را به چند قسمت تقسيم و اکوسيستم منطقه را با چالش مواجه کرده، براي نمونه براساس گزارش روابط عمومي سازمان حفاظت محيط زيست استان گلستان در چهار ماهه نخست امسال ۱۲ سمور سنگي، هشت خوک وحشي (گراز)، ۵۳ بچه خوک​وحشي، ۱۹ شغال ۳۹ کلاغ، شش روباه، دو راسو، يک دوپاي کوچک، ۵۳ حلقه لوس مار، يک گرزه مار، دو خارپشت، سه قلاده پلنگ، دو آهو، چهار سهره جنگلي و يک گورکن بر اثر برخورد با خودروهاي عبوري در جاده ميان گذر پارک ملي گلستان کشته شده اند.
اين در حالي است که بايد تاکيد​کرد که اين آمار مربوط به جانداراني است که لاشه آنها در حاشيه جاده پيدا شده، بنابراين نبايد ناديده گرفت که بسياري از جانداران بعد از تصادف با خودروهاي عبوري به جنگل پناه برده و لاشه شان هرگز پيدا نشده است.
علاوه براين بايد ياد آور شد که توقف مسافران در حاشيه جاده و روشن کردن آتش از سوي آنها نيز سبب آتش سوزي هاي بسياري شده و مي شود. جالب اينجاست که براي تغيير مسير اين جاده مصوبه اي نيز در هيات وزيران به تصويب رسيده و ابلاغ نيز شده، اما تاکنون براي اجرايي شدن اين مصوبه قدم محکمي برداشته نشده است.
نکته ديگري که بايد به آن اشاره کرد ديوار هاي بتني است که داخل پارک کار گذاشته شده است. اين ديوار ها که ارتفاعشان در برخي نقاط به هفت متر نيز مي رسد سبب شده گونه هاي جانوري نتوانند براي جستجوي خوراک يا جفت يابي به همه بخش هاي جنگل بروند.
ماجراي ساخت اين جاده نيز به سال 82 و مصوبه اي برمي گردد که دولت با تصويب آن سعي در افزايش دسترسي به پارک و امداد رساني به برخي از حاشيه نشينان جنگل که در معرض خطر سيل قرار دارند، داشت. اين در حالي است که براساس اين مصوبه عرض جاده دست کم بايد بين 11-6 متر باشد، اما اکنون کار به جايي رسيده که عرض اين جاده در قسمت هايي به 50 متر نيز مي رسد.

بالا