آخرین خبرها
خانه / یادداشت (برگ 17)

بایگانی دسته بندی ها : یادداشت

اشتراک به خبردهی
  • هوای تهران به باد رفته

    هوای تهران به باد رفته

    آسمان کلانشهر‌های کشور این روز‌ها خاکستری است و آلودگی‌هوا برای شهروندان شمشیرش را از رو بسته است. د...

  • همه ما خسته‌ایم آقای شهردار

    همه ما خسته‌ایم آقای شهردار

    چرا حفظ محیط‌زیست مهم است؟ پاسخ به این پرسش برای بسیاری از خوانندگان بدیهی به‌نظر می‌رسد اما لازم اس...

  • برخوردهای میلی با جنگل‌های ملی

    برخوردهای میلی با جنگل‌های ملی

    آفات و بیماری در جنگل لانه کرده، توسعه ناپایدار تکه تکه جنگل را می‌بلعد، قاچاقچیان چوب اره برقی‌هایش...

  • دفاع از محیط‌زیست با تفنگ پلاستیکی!

    دفاع از محیط‌زیست با تفنگ پلاستیکی!

    «سلاح محیط‌بانان پلاستیکی است و آنها نمی‌توانند در برابر شکارچیان متخلف از آن استفاده کنند.» روایت‌ه...

  • مدیریت حیرت‌آور

    مدیریت حیرت‌آور

    جهان از نحوه کنترل کرونا در ایران در حیرت است. برای کمک به مهار کرونا در هند آماده‌ایم. برای مهار آت...

  • مهارآتش با سرشاخه‌های بلوط

    مهارآتش با سرشاخه‌های بلوط

    آتش‌سوزی‌ها در زاگرس هرسال بیشتر می‌شود؛ زیرا پارامترهایی که بر این روند تاثیر می‌گذارد هر سال افزای...

  • فاجعه بزرگ شروع شده است

    فاجعه بزرگ شروع شده است

    هورالعظیم جان ندارد. از این تالاب بین‌المللی شبحی بیشتر باقی نمانده است. لاشه هزاران ماهی و گاومیش‌ه...

  • مدیریت نیستی محیط‌زیست

    مدیریت نیستی محیط‌زیست

    هفته محیط‌زیست از امروز در کشورمان شروع می‌شود و به همین مناسبت قرار است رئیس سازمان حفاظت‌محیط‌زیست...

  • مدیریت خشکیده

    مدیریت خشکیده

    خشکسالی، شکارچی حیات وحش شده‌است، فلامینگوها در بختگان زمینگیر شده‌اند و دوستداران محیط‌زیست برای نج...

  • فرق است بین خر و گورخر

    فرق است بین خر و گورخر

    گورخر آفریقایی درون جوی آبی افتاده است و به دلیل استرس زیاد قادر به حرکت نیست، کمی آن طرف‌تر مردی تق...

آبتنی در تابستان، تفریحی با چاشنی مرگ و بیماری

مهدی آیینی

مهدی آیینی

شناگاه‌های کشور محل مناسبی برای آبتنی نیستند؛ امکانات بهداشتی اندک و نبود تجهیزات مناسب در شناگاه‌های ساحلی کشور سبب شده کمتر شهروندی رغبت کند از این مناطق استفاده کند؛ این شرایط زمینه را برای آسیب جدی شهروندان فراهم کرده؛ گواه این ادعا نیز آماری است که سازمان پزشکی قانونی از غرق‌شدگان اعلام کرده؛ براساس این گزارش علت مرگ 898 نفر در سال گذشته غرق‌شدگی بوده است یا درباره بهداشت این مناطق نیز می‌توان به سخنان رئیس اداره آب و فاضلاب مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت استناد کرد که گفته آلودگی آب شناگاه‌ها و بهداشت محیط نامطلوب این مناطق سلامتی استفاده‌کنندگان را تهدید می‌کند.

بنابراین دور از انتظار نیست که شهروندان مناطق دیگری بجز شناگاه های رسمی را برای آبتنی انتخاب می کنند، چون براساس اطلاعاتی که در گزارش پزشکی قانونی آمده بیشتر قربانیان در رودخانه ها و محدوده های خارج از شناگاه های مجاز ساحلی غرق شده اند. شاید برخی کارشناسان علت اصلی مرگ این افراد را بی احتیاطی از سوی آنها بدانند، اما نباید فراموش کرد که شرایط نامناسب شناگاه های مجاز علت این تصمیم اشتباه شهروندان است، زیرا آلودگی و کمبود امکانات بهداشتی و رفاهی در این محدوده ها سبب شده بیشتر شهروندان تمایلی به استفاده از این مناطق نداشته باشند و برای شنا تن به آب های مناطقی بسپارند که ایمن سازی نشده اند.

باید یادآور شد 433 نفر در سال گذشته در رودخانه ها و محدوده های خارج از طرح سالم سازی دریا جان خود را از دست داده اند و در این میان در شناگاه های رسمی فقط هفت غرق شدگی به ثبت رسیده. شاید در نگاه اول آمار تعداد غرق شدگان در شناگاه های رسمی مثبت ارزیابی شود، اما واقعیت دیگری نیز در این بین وجود دارد و آن چیزی نیست جز این که شرایط و تجهیزات نامناسب شناگاه های رسمی سبب شده این مناطق جذابیتی برای گردشگران نداشته و به قول معروف شهروندان عطای ایمنی این شناگاه ها را به لقایش ببخشند.

در واقع نبود امکانات و تجهیزات بهداشتی مانند سرویس بهداشتی مناسب، آب آشامیدنی، دوش، بهداشت محیط مناسب و بوفه را باید دلیل اصلی فاصله گرفتن شهروندان از شناگاه های ساحلی مجاز دانست، زیرا وقتی امکانات دیگر مناطق ساحل فرقی با مناطق مجاز نداشته و در آنها خبری از ازدحام جمعیت نیز نیست، نباید توقع داشت برخی شهروندان برای شنا جذب این مناطق شوند.

بنابراین باید از مسئولان وزارت بهداشت، محیط زیست و وزارت کشور خواست در کنار تلاش برای کاستن از آلودگی سواحل و آمار قربانیان غرق شدگی تدبیری نیز برای تجهیز این مناطق به امکانات بهداشتی و رفاهی بیندیشند تا این مناطق برای شهروندان جذابیت پیدا کرده و با حضور بیشتر شهروندان در شناگاه های مجاز آمار غرق شدگی کاهش پیدا کند.

 

عذرخواهی، فرهنگ و مهارت فراموش شده

مهدی آیینی

مهدی آیینی

یاد گرفته‌ایم به چندین و چند هزار سال تاریخمان افتخار کنیم، اما یاد نگرفته‌ایم یا دست‌کم از یاد برده‌ایم طوری رفتار کنیم که آیندگان نیز بتوانند حداقل از فرهنگ و نحوه برخورد ما با طبیعت و همنوعانمان به نیکی یاد کنند؛ نمونه‌اش بهره‌برداری‌های بی‌حساب و کتاب ما از منابعی مانند آب، سوخت و جنگل یا این‌که هر ایرانی روزانه حدود 750 گرم زباله تولید می‌کند.از نحوه برخورد با محیط زیست که بگذریم، رفتارمان با اطرافیان نیز چنگی به دل نمی زند؛ چون براساس گزارش پزشکی قانونی روزانه فقط 1600 پرونده نزاع در این سازمان تشکیل می شود، این در حالی است که باید هزاران پرونده دیگر مانند خیانت در امانت، سرقت و تجاوز را نیز به این آمار اضافه کرد که تمامشان به دلیل زیر پا گذاشتن حقوق انسان توسط همنوعش در دادسراها تشکیل می شود.

بیشتر افرادی که یک پای چنین پرونده هایی هستند ادعا می کنند حقشان پایمال شده، اما واقعیت این است که دلیل بالا رفتن آمار این پرونده ها در کشور چیزی نیست جز این که فراموش کرده ایم به اندازه حق خود برای دیگران احترام قائل شویم.

باید اعتراف کرد هزار و یک دلیل برای از کوره در رفتن انسان ها وجود دارد؛ از نبود شغل، بالابودن هزینه ها و ترافیک گرفته تا دیگر مشکلات اجتماعی و اقتصادی که نمی توان آنها را انکار کرد.

این در حالی است که شرایط اقلیمی نیز این روزها فشار بیشتری به شهروندان وارد می کند، به همین دلیل در روزهای داغ تابستان که گرمای سوزان و آلودگی هوا در قالب گرد و غبار بر زندگی انسان سایه بیشتری می اندازد، نزاع های بیشتری در کوچه و معابر شهر اتفاق می افتد.

درست است که بخش عمده علت پایین آمدن آستانه تحمل، به مسائل اجتماعی و اقتصادی مربوط می شود و مسئولان باید برای رفع آنها بیشتر تلاش کنند؛ اما نباید از یاد برد که ارزش های انسانی نیز در چند سال اخیر دستخوش تغییر شده است.

برای نمونه دیگر کمتر شخصی را می توان پیدا کرد که در عذرخواهی از دیگران پیشقدم شود، باید تاکید کرد یکی از دلایل اصلی بالا رفتن آمار نزاع ها کمرنگ شدن فرهنگ عذرخواهی در کشور است؛ زیرا دیگر کمتر والدین، معلم و آموزگاری را می توان یافت که برای آموختن این مهارت به کودکان، نوجوانان و جوانان وقت بگذارد.

 

​ منابع آب را مانند نفت ملي کنيد

اراضي کشور رفته رفته چهره بياباني به خود گرفته و برخي مسئولان از اينکه جنگ آينده جنگ آب است دم مي زنند،اما کمتر ​مسئولي​ به اين باور رسيده که بايد مديريت منسجمي در بحث آب صورت بگيرد،گواه اين ادعا نيز نمره تاسفبار کشورمان در مدیریت منابع آب است(2.77 از يکصد) ​يکي از نتايج اين نمره اين شده که​​​ 294 دشت کشور​  لقب مناطق ممنوعه آبی گرفته ​ و به طور ميانگين​​​ ​30 سانتي متر ​نشست​ کرده اند.

واقعيت اينجاست که ما براي استفاده از منابع آب در کشورمان برنامه و اهداف راهبردي نداريم به همين دليل روز به روز آسيب بيشتري ديده و در بسياري از مناطق کشور بايد به تماشاي مرگ سرزمين مان بنشينيم.

بايد يادآور شد در اين ميان کشاورزي بيشترين آسيب را به منابع آب کشور مي زند،زيرا حدود 90 ميليارد متر مکعب از منابع آبي کشور در اختيار اين بخش قرار مي گيرد آن​هم با بهره وري 35 درصد ،بنابراين حدود 55 میلیارد مترمکعب آب فقط در اين بخش هدر مي رود.

نگران کننده تر اين که چاه​هاي بيشماري که در سراسر کشور حفر شده ​​آب هاي زير زميني کشور را مي بلعد،​ آب هايي که گرانبهاترين دارايي موجودات زنده است  و ​نمي توان مالکيت ​آن را به شخص يا گروهي نسبت داد،نکته اينجاست که در کشورمان مديريت و قانون مشخصي براي پاسداري از آب هاي زيرزميني که طي صدها سال ​ ايجاد شده و منابع آب استراتژیک نيز خوانده مي شود وجود ندارد به همين دليل برخي به بهانه کشاورزي با حفر چاه هاي غير مجاز اين سرمايه ملي را به نوعي مي دزدند، هرچند از تعداد چاه​هايي که در  کشور حفر شده اطلاعات دقيقي در دست نيست، اما بر اساس آمارهاي اعلام شده از حدود 754 هزار حلقه چاه آب ​دست کم  300 هزار حلقه غير مجاز بوده و  پروانه فعالیت ندارد.

اين درحالي است که بايد تاکيد کرد نظارت دقيقي نيز روي فعاليت  افرادي که از چاه هاي مجاز استفاده مي کنند، نيست و بسياري از کشاورزان روي پرورش محصول هايي که به آب زياد نياز دارند پا فشاري کرده و در پاسخ به ميزان مصرف آب بي رويه مي گويند جريمه آن را پرداخت مي کنند،در صورتي که اين جريمه به هيچ وجه با خسارتي که برداشت بي رويه آب به کشور مي زند هم​خواني ندارد و نتوانسته سبب حفظ اين منابع شود،براي نمونه ميزان برداشت از آب هاي زير زميني تا36 سال پيش​حدود 70 میلیون مترمکعب بود،اما اين روزها اين ميزان به 11 میلیارد مترمکعب رسیده ​به همين دليل کارشناسان هشدار مي دهند تا چند سال ديگر 50 ميليون ​ايراني ناگزير به کوچ خواهند شد.

بنابراين بايد به مسئولان هشدار داد چنانچه هرچه زودتر براي مديريت منابع آب کشور وارد عمل نشده و به قول معرف جنگ اول را به صلح آخر ترجيج ندهند آينده کشور بيش از اين به خطر مي افتد بايد ديد کدام​يک از مسئولان اين حقيقت را جدي گرفته و براي ملي شدن منابع آب در کشور اولين قدم را بر خواهد داشت،زيرا به نظر مي رسد فقط زماني مي توان به رفع اين مشکل اميدوار بود که بهره‌برداری از منابع آب به شکل کامل از سوي دولت انجام شود.

مهدي آييني

بهارستان جنگل را دور زد

مهدی آیینی

مهدی آیینی

دیروز مجلس با یک فوریت طرح حفاظت و صیانت از جنگل‌های کشور مخالفت کرد تا این طرح نیز مانند دیگر طرح‌ها روندی فرسایشی را پشت سرگذاشته و زمانی به تصویب برسد که دیگر کار از کار گذشته باشد.نکته اینجاست تصویب این طرح می توانست منجر به توقف بهره برداری نادرست از جنگل شود هرچند برای فرصتی محدود.

نباید فراموش کرد که فقط 8 درصد از اراضی کشور را جنگل فرا گرفته و سرانه جنگل برای هر ایرانی 0.2 درصد است در چنین شرایطی چاره ای بجز توقف کامل بهره برداری از جنگل ها باقی نمی ماند در واقع جنگل های شمال کشور دیگر توان تولید چوب ندارند و برای این که به شرایط پیش از تخریب برگردند دست کم به 200 سال زمان نیاز دارند، اما متاسفانه بسیاری از نمایندگان از این واقعیت چشم پوشیده اند.

باید تاکید کرد برخی از نمایندگان مجلس در جلسه دیروز خود غیر مستقیم ثابت کردند که فقط در مقام حرف طرفدار جنگل هستند، چون زمان عمل که رسید مشخص شد برخی از نمایندگان نیز مانند برخی مسئولان تلاش شان برای حفظ جنگل از وعده و حرف بالاتر نمی رود.

به همین دلیل باید از نمایندگان خواست برای حفظ محیط زیست کشور بیشتر تلاش کرده و مشکلات این حوزه را بدون این که از جنگل مایه بگذارند حل کنند، برای نمونه مخالفان این طرح ادعا می کنند تعیین ممنوعیت برای استفاده از جنگل ها ممکن است جلوی برخی از اقدامات مثبت را بگیرد با توجه به این اظهار نظر باید گفت برخی از نمایندگان مجلس از وضع تاسف بار منابع طبیعی کشور آگاه نیستند و نمی دانند که برای حفظ اندک باقی مانده جنگل های کشور بهتر است برای تامین چوب مورد نیاز کشور یا برآورده کردن نیاز جوامعی که به جنگل وابسته هستند راهکارهای دیگری ارائه کنند.

این درحالی است که باید به نمایندگانی که با این طرح مخالفت کرده یا رای ممتنع داده اند یاد آور شد، آنها از قانون گذاری، یعنی بهترین ابزاری که می تواند اندک باقی مانده جنگل های کشور را حفظ کند می توانستند بهتر استفاده کنند و با این کار برای مردمی که به آنها رای داده اند احترام بیشتری قائل می شدند،زیرا شاید آنها نماینده استانی باشند که پوشش جنگلی ندارد،اما منابع طبیعی کشور به تمامی مردم تعلق دارد و تمامی ایرانیان باید به سهم خود برای حفظ آن تلاش کنند.

مهدی آیینی

نيازمندان واقعي فراموش شده اند

مهدی آیینی

مهدی آیینی

خبرهای عجیب و غریب زیادی تا به حال درباره گدایان میلیونر منتشر شده، خبرهایی که هر کدام از آنها برای روشن شدن تکلیف هر انسانی با این جماعت فریبکار کافی است، اما هر روز بر جمعیت متکدیان تقلبی اضافه می‌شود، چون هستند افرادی که نمی‌خواهند مسئولیت‌پذیر باشند، این گروه از شهروندان قوانین اجتماعی را زیر پا می‌گذارند تا اندکی از حس نوعدوستی خود را ارضا کنند، اما آنها از این نکته غافلند که کمک‌های به‌ظاهر کوچک‌شان حاصلی به‌جز گداپروری ندارد و نتیجه‌اش وجود نزدیک به 5000 متکدی در تهران می‌شود، متکدی‌های حرفه‌ای که به‌طور میانگین روزانه حدود۴۰۰ هزار تومان درآمد دارند.

این اطلاعات نتیجه یک پژوهش در تهران است و در تسنیم منتشر شده است. نکته جالب این پژوهش آن است که برخی از این گدایان به شوکر مسلح هستند و فقط حدود 10 درصدشان نیازمند واقعی اند.

گدایان تقلبی به شوکر مسلح شده اند و باندی عمل می کنند؛ این واقعیت های تلخ را باید زاییده رفتار غیرمسئولانه برخی شهروندان و مدیران دانست، زیرا هیچ وقت برای ساماندهی نیازمندان واقعی و رفع نیاز آنها گا م های محکمی برداشته نشده است، به همین دلیل روزبه روز گدایان شیوه کار خود را تغییر می دهند، برای نمونه اگر زمانی که مشخص شد گدایان به شکل گروهی عمل می کنند یا برای یادگیری و آموزش روش های گدایی در بین خود کلاس های آموزشی برگزار می کنند، تدبیری برای مقابله با آنها اندیشیده شده بود، امروز متکدیان بازار نظارت را آنقدر آشفته نمی دیدند که برای جلب ترحم شهروندان هر روز نقشه ای تازه بکشند یا از حمل شوکر بیم نداشته باشند.

افزون بر این می توان نبود نظارت کامل و جامع برخی مراکز خیریه و صدور مجوز برای آنها از سوی نهادهایی مانند بهزیستی، وزارت کشور و سازمان اوقاف و امور خیریه را علت دیگر رواج تکدی گری در جامعه دانست، چون براساس آمارهای منتشر شده حدود 15 هزار موسسه خیریه در کشور وجود دارد که بیشتر آنها عملکرد شفافی ندارند و برخی از آنها از روش هایی برای جمع آوری کمک های مردمی استفاده می کنند که بی شباهت به تکدی گری مدرن نیست به همین دلیل گروه زیادی از شهروندان اعتماد خود را نسبت به عملکرد تعدادی ازآنها از دست داده و با کمک به متکدیانی که در گوشه گوشه شهر پیدا می شوند سعی در ارضای حس نوعدوستی خود دارند. این در حالی است که دست کم اگر شهروندان در کنار کمک به خیریه های واقعی برای شناسایی نیازمندان ابتدا بین اقوام و دوستان خود جستجو کنند می توان به رفع مشکل نیازمندان واقعی کشور امیدوار بود.

مهدی آیینی 

وليعصر بدون چنار هيچ ، پايتخت بدون وليعصرهيچ

مهدی آیینی

مهدی آیینی

نمی‌توان ولیعصر را فقط یک خیابان نامید یا درختان چنار سر به آسمان ساییده آن را درختان معمولی دانست، این خیابان که حدود یک قرن از عمرش می‌گذرد برای اهالی تهران و ایرانی‌هایی که حتی یک بار گذرشان به آن افتاده نمادی است که با آن احساس غرور می‌کنند، خاطراتشان زنده می‌شود یا دست‌کم حس خوبی پیدا می‌کنند که سبب می‌شود خون در رگ‌هایشان بدود و هوس کنند خودرویشان را کنار گذاشته و دقایقی را در حد فاصل میدان راه‌آهن تا تجریش قدم زده و خاطره‌بازی کنند.

اما نکته اینجاست که چند سالی است حال چنارهای خیابان ولیعصر خوب نیست چنارهایی که اگر آنها را از این خیابان 18 کیلومتری بگیرید چیزی برایش باقی نمی ماند تا به آن بنازد جز آسمانخراش ها و مجتمع های تجاری نخراشیده ای که آنها را باید یکی از علل بیماری و مرگ چنارهای خیابان ولیعصر دانست، درختان تنها مانده ای که روزگاری جمعیت شان به 60 هزار اصله نیز می رسید، اما این روزها در خوشبیانه ترین حالت باید به 7000اصله درختی دل خوش کرد که تصمیمات مدیریت شهری و نامهربانی برخی شهروندان ریشه هایشان را سست کرده و سبزی برگ هایش را به سمت سیاهی سوق داده است.

باید یادآور شد داستان غم انگیز چنارهای خیابان ولیعصر هر از گاهی مطرح می شود، اما خیلی زود لابه لای خبرهای ریز و درشت کلانشهر تهران به فراموشی سپرده می شود، زیرا اگر غیر از این بود این درختان اکنون وضع مناسب تری داشتند و قطع شبانه آنها هرچند وقت یک بار خبرساز نمی شد.

دیروز در جلسه شورای شهر تهران رئیس کمیته محیط زیست شورا یادآور شد ریختن نمک زیاد پای درختان و ساخت و سازهایی که سبب محروم شدن چنارها از نور خورشید می شود در کنار تغییر سیستم آبیاری سبب آسیب دیدن درختان شده، چون تا چند سال پیش این درختان از آب روانی که در دو سمت خیابان جریان داشت سیراب می شدند، اما اکنون از سیستم آبیاری قطره ای استفاده می شود.

شهرداری تهران تا به حال طرح هایی را برای ساماندهی این درختان اجرا کرده، اما نتوانسته به درستی شرایط آنها را بهبود ببخشد، این در حالی است که باید تاکید کرد رسیدگی به اوضاع خیابان و درختانی که برای شهروندان ارزش خاصی دارد باید جزو برنامه های اصلی شورای شهر و شهرداری تهران باشد و به چند هشدار و طرح ابتدایی محدود نشود.

مهدی آیینی

پای لنگ مدیریت در حوزه جوانان

مهدی آیینی

مهدی آیینی

امروز نخستین روز هفته جوان است، هفته‌ای که حدود 12 میلیون جوان و خانواده‌هایشان انتظار دارند در آن خبرهای خوشی از رفع مشکلات جوانان بخوانند، اما مشکل اینجاست که نام جوانان این روزها آنچنان با مشکلات گره خورده که اگر سال را سال جوانان بنامند نیز نمی‌توان امیدوار بود قسمتی از مشکلاتی که گریبان جوانان را گرفته برطرف شود. مشکل اینجاست که برخی مسئولان آن طور که باید و شاید به جوانان بها نداده و فقط در چنین مناسبت‌هایی از مسائل آنها سخن می‌گویند.

این درحالی است که برخی از مدیران با دید مشکل به آنها نگاه کرده و بر این باورند که برای سرو سامان دادن به اوضاع آنها باید وزارتخانه یا سازمان تشکیل بدهند، این درحالی است که باید تاکید کرد جوانان را باید منبعی از انرژی و توانایی به حساب آورد و به این فکر بود که هرچه بهتر از توانایی آنها بهره برد و چرخ های اقتصاد کشور را به حرکت درآورد.

در کشورمان همه چیز برای استفاده از نیروی جوانان وجود دارد، مدیریت مناسبی برای کنار هم گذاشتن قطعات پازل و حل مسائلی که امروز جامعه را آزار می دهد، وجود ندارد.

باید تاکید کرد این ضعف نه فقط در وزارت ورزش و جوانان بلکه در بسیاری بخش ها به چشم می خورد. برای نمونه باید یادآور شد برخی مسئولان کشور تمام تلاش شان بر این است که با خام فروشی مواد از نفت بگیرید تا معادن کسب درآمد کنند، این درحالی است که اگر مسئولان به فناوری بیشتر توجه کنند می توانند زمینه را برای اشتغال و بالا بردن سطح درآمد جوانان مهیا کنند.

در بخش آموزش نیز باید یادآور شد اکنون شرایط به گونه ای است که در برخی دانشگاه ها جای استاد و دانشجو با یکدیگر عوض شده تا آنجا که گاهی استادها وظیفه خلاصه کردن جزوه هایی را که ارائه می کنند نیز به عهده می گیرند، چنین آشفته بازاری سبب شده جوانان در دانشگاه ها مهارتی کسب نکرده و فقط به مدرک فکر کرده و بعد از فارغ التحصیل شدن نیز به کمتر از پشت میزنشینی راضی نشوند.

در بخش فرهنگی و مسائلی مانند ازدواج نیز این مشکلات کماکان وجود دارد، زیرا اکنون کارشناسان نسبت به روابط خارج از چارچوب جوانان و آسیب هایی نظیر ازدواج سفید هشدار می دهند، بنابراین باید یادآور شد در جوانان تمایل برای زندگی مشترک وجود دارد، اما بعضا مدیریت ناکارآمد و ناصحیح سبب شده آنها از مسیر درست خارج شوند.

باید تاکید کرد، تمامی این مشکلات به این دلیل به وجود آمده که مدیریت کارآمد در حوزه جوانان وجود ندارد. به همین دلیل درحالی که همه چیز برای حل شدن مشکلات جوانان در کشور وجود دارد، اما روز به روز مشکلات جدیدی گریبان جوانان را می گیرد.

بهار فصل تاراج گیاهان نیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

بهار فصل زنده شدن طبیعت است، اما نبود نظارت دقیق بر عرصه‌های منابع طبیعی کشور سبب شده این فصل حکم خزان برخی گونه‌های گیاهی را پیدا کند،زیرا همزمان با رویش گیاهانی مانند موسیر افراد فرصت‌طلب نیز دست به کار می‌شوند،تا با برداشت بی‌رویه از گیاهان مرتعی و تخریب آنها درآمدزایی کنند.

در تازه ترین مورد دیروز دید بان محیط زیست و حیات وحش ایران، خبر از دستگیری متخلفی داد که قصد داشت بیش از هزار کیلوگرم گیاه موسیر را قاچاق کند.

این درحالی است که براساس قانون بهره برداری و حمل و نقل موسیر برابر ماده ۵۵ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع ممنوع است و جریمه برداشت غیرمجاز هر کیلوگرم موسیر تر 5000 تومان و جریمه کشف هر کیلوگرم موسیر خشک 10 هزار تومان تعیین شده است.

با توجه به جرایم در نظر گرفته شده باید تاکید کرد تناسب نداشتن تخلف با جریمه یکی از عواملی است که سبب شده افراد سودجو ترسی از قانون شکنی نداشته باشند.

به همین دلیل باید از مسئولان خواست علاوه بر افزایش نیروهای حفاظت برای به روزرسانی قانون و بازدارنده کردن قوانین قدم بردارند.

باید یادآور شد بیکاری و نبود درآمد نیز از عوامل دیگر تخریب منابع طبیعی کشور است، زیرا افراد محلی با برداشت بی رویه گیاهان و قاچاق آنها به استان های همسایه و حتی خارج از کشور برای خود تجارت غیرقانونی اما پرسودی را رقم می زنند.

متاسفانه این روند به قدری غیراصولی و بدون برنامه انجام می شود که زمینه را برای انقراض گونه های گیاهی فراهم کرده است زیرا اشخاص سودجو به این مساله که با برداشت پیاز گیاه موسیر سبب از بین رفتن این گونه می شوند توجه نکرده و پیش ازاین که گیاه بتواند با بذردهی بقای خود را تضمین کند مرگ آن را رقم می زنند.

افزون براین نبود برنامه ای مشخص برای مقابله با این تخریب سبب شده اغلب رویشگاه های این گونه گیاهی دستخوش آسب شود تا آنجا که می توان هشدار داد چنانچه راهکار مناسبی برای کنترل این مشکل ارائه نشود، گونه موسیر منقرض خواهد شد.

این درحالی است که دست کم با آموزش و پرداخت یارانه به افرادی که دست به قاچاق این گونه می زنند می توان آنها را مجاب کرد که با کشت این گیاه درآمدزایی کنند نه قاچاق و تخریب منابع طبیعی.

مهدي آييني

آموزش، فراموش شده محیط‌ زیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

حیات وحش کشور هر روز آسیب بیشتری می‌بیند، چون آموزش و فرهنگ‌سازی برای حفظ آن به فراموشی سپرده شده است، باید یادآور شد این روزها برخی از مسئولان تمایل دارند به کارهایی بپردازند که نتایج‌شان خیلی زود به چشم آمده و بتوانند از آن برای گزارش عملکرد خود بهره ببرند.

رواج چنین نگاهی در بین برخی از مسئولان سبب شده بسیاری از شهروندان اطلاع دقیقی از اهمیت توجه به محیط زیست و نقش گونه های جانوری کشور در طبیعت نداشته باشند و در نتیجه شرایط برای بقای گونه های جانوری کشور هر روز سخت تر شود، این را از خبرهای تلخی که هر روز در این حوزه منتشر می شود می توان نتیجه گرفت.

برای نمونه کم نیستند افراد ناآگاهی که برای کشتار حیات وحش دلایلی را مطرح می کنند که هر کدام از آنها برای محکوم کردن سازمان هایی که ادعای فرهنگ سازی و آموزش شهروندان را دارند، کافی است.

در این میان می توان به این نکته اشاره کرد که خیلی از شکارچیان غیرمجازی که خرس ها را می کشند، تصور می کنند هرچه هنگام شکار حیوان زجر بیشتری بکشد به قدرت و شهامت آنها افزوده خواهد شد یا کم نیستند افراد ناآگاهی که تصور می کنند زهره خرس برای درمان سرطان مفید است یا زبان این گونه برای درمان بواسیر کاربرد دارد.

علاوه بر این باید تاکید کرد خرس ها تنها حیواناتی نیستند که خرافات بلای جان آنها شده، زیرا جانوران دیگری مانند هدهد، کفتار، گرگ، مار و هوبره نیز دراین میان بی نصیب نمانده و به دلایلی سلاخی می شوند که هیچ کدامشان پایه علمی نداشته و فقط به این دلیل شایع شده اند که اراده ای برای آموزش و فرهنگ سازی وجود ندارد.

این درحالی است که روز گذشته نیز رئیس اداره حفاظت محیط زیست کبودرآهنگ به نمونه دیگری از این دست مسائل اشاره کرده آن طور که ایرنا گزارش داده برخی از روستاییان این منطقه سنجاب زمینی را با گورکن اشتباه گرفته و فکر می کنند این حیوان اقدام به از بین بردن قبور اموات می کند به همین دلیل کمر به نابودی آنها بسته اند.

این درحالی است که باید تاکید کرد کشتار گورکن ها نیز با این دلیل قابل توجیه نیست بنابراین باید از مسئولان خواست برای حفظ اندک باقیمانده حیات وحش کشور فراتر از وعده عمل کرده و با در اولویت قرار دادن برنامه های فرهنگی، آموزشی و استفاده از ظرفیت سازمان های مردم نهاد برای اصلاح باورهای غلط و آشنایی هرچه بیشتر شهروندان با گونه های جانوری و نقش آنها در اکوسیستم قدم بردارند.

مهدی آیینی

برای پلنگ‌ها حاشیه نسازید

مهدی آیینی

مهدی آیینی

 «نعره پلنگ سبب تلف شدن چند راس گوسفند و اسب شد.» این اظهارنظر یک کارشناس محیط‌ زیست است، اظهارنظری که با توجه به آن می‌توان هشدار داد پس از مرگ شش قلاده پلنگ در ماه گذشته سازمان حفاظت محیط‌ زیست هنوز کارشناسان خود را برای حفظ این‌ گونه باارزش توجیه نکرده و یا برنامه مدونی برای حفاظت از بزرگ‌ترین گربه‌سان حال حاضر کشور و فرهنگ‌سازی در این زمینه ندارند.

ماجرا از این قرار است که دیروز ایسنا از قول کارشناس مسئول نظارت بر حیات وحش اداره کل محیط زیست لرستان نوشت؛ «براساس گزارش های مردمی در آزادراه خرم‎آباد ـ اندیمشک در ارتفاعات دو قلاده پلنگ با نعره‎های خود در منطقه ایجاد رعب و وحشت کرده‎اند و این عامل باعث تلف شدن چند رأس گوسفند و دو اسب شد.»

نکته اینجاست که انتشار چنین اخبار و اظهارنظرهایی نه فقط هیچ دردی از مشکلات زیست محیطی کشور دوا نکرده بلکه سبب می شود دامداران بهانه تازه ای برای کشتار این گونه با اسلحه و لاشه آغشته به سم پیدا کنند، زیرا اگر تا دیروز دامداران بعد از خسارت دیدن کمر به کشتن پلنگ هایی که وارد روستای آنها شده بودند می بستند، پس از این از ترس نعره های پلنگ و تلف شدن دام هایشان شعاع عملکرد خود را افزایش داده و برای از پای درآوردن این گونه از روش های ناجوانمردانه تری استفاده خواهند کرد.

این در حالی است که وضع بحرانی پلنگ ایرانی حکم می کند کارشناسان محیط زیست برای آگاه سازی دامداران قدم بردارند نه این که با تائید اظهارنظرهای بی اساس زمینه را برای انقراض حیات وحش کشور آماده کنند.

باید یادآور شد تلف شدن دام بر اثر نعره پلنگ خبری است که باید به درستی آن شک کرد، زیرا تاکنون چنین اتفاقی در کشور بی سابقه بوده، علاوه بر این پلنگ ها بیشتر زمستان ها که زمان جفت یابی آنهاست نعره می کشند البته چنین اظهارنظرهایی محدود به کارشناسان این عرصه نمی شود، زیرا خبرنگارانی نیز هستند که از روی ناآگاهی بستر را برای دشمنی انسان و حیات وحش آماده می کنند، برای نمونه صفحات حوادث بسیاری از روزنامه ها پر است از خبرهایی که در آن به افراد مجرم القابی مانند گرگ، کفتار و خفاش می دهند.

باید تاکید کرد چنین عملکردهای نسنجیده ای با حفظ محیط زیست کشور و فرهنگسازی در این حوزه در تضاد است، زیرا در شرایطی که اراده قوی ای برای افزایش سطح آگاهی شهروندان از اهمیت مسائل زیست محیطی وجود ندارد چنین اخباری نهایت تاثیر منفی خود را روی شهروندان گذاشته و آنها را نسبت به حفظ گونه های جانوری که نقش مهمی در اکوسیستم دارند بی اهمیت می کند.

مهدی آیینی

بالا