آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : یوزپلنگ

بایگانی/آرشیو برچسب ها : یوزپلنگ

اشتراک به خبردهی

مرگ یوزها روی دور تند‌   

۱۳یوزپلنگ در ۱۳ سال گذشته در محور میامی-سبزوار کشته شده است

‌امروز یک یوزپلنگ دیگر در محور ترانزیتی میامی-سبزوار کشته شد. هرچند دُم این حیوان بریده شده است. اما به نظر می‌رسد که این یوز به دلیل تصادف با خودروهای عبوری کشته شده باشد. نگران کننده‌تر اینکه با مرگ این یوز آمار مرگ و میر یوزها در ۱۳ ساله گذشته در این محور به ۱۳ یوزپلنگ رسیده است.

‌‌یوزپلنگ‌ها آسان می‌میرند، این را آمار کشته شدن یوزها در محور میامی- سبزوار ثابت می‌کند، زیرا امروز سه شنبه نیز یک یوزپلنگ در اثر تصادف با خودروهای عبوری در این منطقه کشته شد.

‌به این ترتیب می‌توان گفت در ۱۳ سال گذشته به طور میانگین هر سال یک یوزپلنگ در این محور جان خود را از دست داده است.

این آمار زمانی نگران کننده‌تر می‌شود، که بدانید آمار دقیقی از جمعیت یوزپلنگ آسیایی در دست نیست و برخی کارشناسان احتمال می‌دهند که جمعیت این گونه در کشورمان به کمتر از ۳۰ فرد رسیده است.

بهرام‌ علی ظاهری، مدیر کل محیط زیست سمنان درباره یوزپلنگی که امروز کشته شد به ما می‌گوید: این یوزپلنگ در محدوده منطقه‌ای ‌که به چاه قنات معرف است کشته شده است.

آن طور که او توضیح می‌دهد، این یوزپلنگ به دلیل تصادف با خودروهای عبوری در ‌‌ محور ترانزیتی میامی سبزوار جانش را از دست داده است.

مدیر کل محیط زیست سمنان درباره این یوزپلنگ می‌افزاید: به نظر می‌رسد که این یوز کمتر از دوسال داشته و بالغ نشده بوده است. به همین دلیل همکاران ما امشب در اطراف محل حادثه گشت‌زنی می‌کنند تا حادثه مشابهی برای یوز مادر و یا دیگر اعضای خانواده این یوز اتفاق نیفتد.

ظاهری درپاسخ به این پرسش که در چند سال گذشته چند یوزپلنگ در این منطقه به علت تصادف کشته‌ شده‌اند، به ما می‌گوید: از سال ۸۹ تا کنون حدود ۱۳ یوزپلنگ در این منطقه بر اثر تصادف تلف شده‌اند.‌

ظاهری درباره اینکه چرا دم یوزپلنگ بریده شده است، ‌نیز توضیح می‌ دهد:  هنوز مشخص نیست که چطور این اتفاق افتاده است و این احتمال وجود دارد که در اثر تصادف ایجاد شده باشد. اما باید بررسی بیشتری در این خصوص انجام شود.‌

مرگ آسان یوزپلنگ‌ها در محور میامی – سبزوار ثابت می‌کند که وعده‌های مسئولان برای نجات یوزپلنگ آسیایی از خطر انقراض تاکنون از مقام وعده فراتر نرفته است، زیرا فنس‌کشی لازم در اطراف این جاده برای پیشگیری از تصادف یوزپلنگ‌ها انجام نشده است و مسئولان  همواره از انجام این مهم با بهانه‌هایی مانند نبود بودجه شانه خالی کرده‌اند.

علاوه بر این به نظر می‌رسد آنها برای انجام اقدامات کم‌ هزینه تر نیز قدم‌های مناسبی برنداشته‌اند، زیرا دست‌کم با نصب چند دوربین کنترل سرعت می‌توان شرایطی ایجاد کرد که یوزپلنگ‌ها به آسانی قربانی جاده‌هایی نشوند که زیستگاه‌ آنها را تخریب کرده است.‌

مهدی آیینی

«پیروز» فعلا به توران نمی‌رود | پیروز از نظر حفاظتی ارزشی ندارد

معاون تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست از شرایط پیروز می‌گوید

«پیروز»  در پارک پردیسان هنوز برای زنده ماندن می‌جنگد. آن طور که ‌کارشناسان می‌گویند این توله یوزپلنگ ‌ به شرایط با ثبات نرسیده است. به همین دلیل فعلا نباید آن را به توران منتقل کرد. این درحالی است از ‌ محیط زیست نیز خبر می‌رسد که مدیران این سازمان تصمیم دارند ‌ هزینه‌های نگهداری از «پیروز» را کاهش دهند، زیرا معتقدند پیروز از نظر حفاظتی ارزشی ندارد و اولویت آنها حفظ یوزپلنگ‌ها در طبیعت است در ادامه درباره این مسائل با حسن اکبری، معاون محیط‌زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

آیا قرار است به دلیل نبود اعتبار پیروز را از پارک پردیسان به توران منتقل کنید؟

ما ظرفیت و اعتبار‌ مشخصی داریم و باید براساس اولویت‌های مشخص شده تصمیم‌گیری ‌کنیم. ما هرچه ‌بیشتر برای حیوانی مانند پیروز که از نظر حفاظتی ارزشی برای ما ندارد، هزینه کنیم در اولویت‌های دیگر دچار مشکل خواهیم شد.  ‌برای ما ‌ حفظ یوزپلنگ‌ها در‌ طبیعت در اولویت قرار دارد. به همین دلیل تمایل داریم هرچه اعتبار می‌گیریم صرف حفاظت از این یوزپلنگ‌ها شود، چون آنها برای ما ارزشمند‌تر هستند. در مرحله بعد  مساله تکثیر در اسارت مطرح است. به عبارت دیگر هرچه  برای پیروز یا تکثیر در اسارت هزینه کنیم طبیعتا باید از اعتبارت بخش حفاظت برداشت ‌‌کنیم. به همین دلیل تلاش می‌کنیم تا جایی که می‌توانیم هزینه پیروز و تکثیر را کم کنیم تا بیشتر بتوانیم به حفاظت از یوزپلنگ‌ها در طبیعت بپردازیم‌.

هزینه نگهداری از پیروز چقدر است؟ چون مردم می‌خواهند کمک کنند.

مساله فقط پول نیست؛ بحث انرژی و زمان نیز مطرح است. در حالی که این مسائل در توران وجود ندارد. آنجا فضا طبیعی و تحت کنترل است. البته یوزهای دیگری نیز در توران نگهدار می شوند. در واقع سازمان برای این مهم در توران هزینه می‌کند. اما در پردیسان علاوه بر اعتبار مسائل دیگری نیز مطرح است.

 

نگفتید، هزینه نگهداری از پیروز چقدر است؟

فرض کنیم ده ریال است و ‌ عدد قابل توجهی نیست. اما با توجه به اینکه این پول از بودجه حفاظت برداشت می‌شود، خیلی مهم است.

اما برخی مردم می‌خواهند کمک کنند‌.

اگر مردم بخواهند کمک کنند باید از طریق صندوق ملی محیط زیست اقدام شود. ما نمی‌توانیم همین طوری کمک مردمی بپذیریم. البته این کمک‌ها هم اگر صرف  حفاظت از یوزپلنگ در طبیعت شود برای کشور و آینده سرزمین موثرتر و ماندگارتر است و می‌توان به این شکل حقوق نسل‌های آینده را حفظ کرد. پیروز ارزش حفاظتی لازم را برای اینکه ما بخواهیم آنقدر برایش هزینه کنیم، ندارد.

با این حال نمی‌توان گفت که نگهداری از پیروز مهم نیست؟

ای کاش ما به مسائل دیگر تنوع زیستی نیز می‌پرداختیم، خیلی مسائل مهم‌تری در خصوص یوزپلنگ و یا گونه‌های دیگر وجود دارد. اگر بخواهم خلاصه بگویم؛ اولویت ما حفظ یوزپلنگ در طبیعت است. اما مدتی پیش ظرفیتی ناخواسته به نام ایران (مادر پیروز) در اختیار محیط زیست قرار گرفت که قادر به بازگشت به طبیعت نبود. بنابراین بهتر است ما از آن ظرفیت استفاده کنیم یعنی جمعیت پایه‌ای از یوز در اسارت داشته باشیم، چون به حفظ ژنوم این گونه ارزشمند کمک می‌کند.

برخی کارشناسان نگران هستند که پیروز در توران تلف شود. به نظرتان خطری پیروز را در توران تهدید نمی‌‌کند؟

ما براساس نظر تخصصی دامپزشکان و کارشناسان در این خصوص تصمیم گیری می‌کنیم. برنامه ما این بود که در اولین فرصت  پیروز را به توران منتقل کنیم، زیرا شرایط زیستی آنجا نسبت به پردیسان مناسب‌تر است. اما با توجه به اینکه‌ کارشناسان  معتقدند پیروز از نظر جسمی ‌ضعیف است، فعلا برنامه‌ای برای انتقال نداریم. فراموش نکنیم که ‌پیروز از همان ابتدا تغذیه مناسبی نداشت و شیرخشک مناسبی برای او در دسترس نبود. به این شکل با حداقل تغذیه از شیرخشک بزرگ شد. به همین دلیل اکنون در مرحله جبران کمبود وزن قرار دارد و دامپزشکان معتقدند شرایط پیروز به ثبات نرسیده که بتواند خودش غذایش را مصرف کند و نیاز به دارو و درمان نداشته باشد.  در چنین شرایطی‌ کارشناسان معتقدند باید دست‌کم تا پایان امسال ‌از انتقال پیروز خودداری کرد تا او بتواند از نظر جسمی کمبودهایش را جبران کند.

بنابراین فعلا برنامه‌‌ای برای انتقال پیروز به توران ندارید؟

طبیعتا ما هم براساس نظر تخصصی کارشناسان اقدام خواهیم کرد و اگر در پایان سال نیز کارشناسان مخالف انتقال پیروز باشند، این کار را انجام نمی‌دهیم. هنوز تصمیم قطعی در این خصوص گرفته نشده است. اما ‌در این حال که کمترین هزینه را برای پیروز انجام می‌دهیم، حفظ سلامتی‌اش هم برای ما مهم است.

آیا شرایط لازم برای نگهداری از پیروز در توران فراهم است؟

یوزپلنگ‌ها در یک مجموعه نگهداری می‌شوند. اما در فضاهای جدا از هم هستند. اکنون پدر و مادر پیروز ‌ در فضای جدا از هم نگهداری می‌شوند. پیروز نیز در فضای فنس‌کشی شده کوچکی ‌در مجاورت پدر و  مادرش زندگی خواهد کرد.

آیا امسال یوزپلنگ‌های بیشتری در توران دیده شده‌اند؟

امسال زایمان یوز و پویایی جمعیت آن در توران خوب است و از این بابت خوشحال  هستیم. اما امیدواریم حوادث جاده‌ای برای این گونه پیش نیاید. در این منطقه دو یوز مادر داریم که هر کدام چهار توله دارند. علاوه براین‌ دو یوز جوان دیگر نیز در توران دیده شده است. به همین دلیل می‌توان گفت وضعیت کلی یوزهای توران به نسبت آنچه انتظار داشتیم خوب است. اما مهم این است که بتوانیم مشکل جاده را در این منطقه برطرف کرده و حفاظت را در توران تقویت کنیم. یعنی ‌امکانات حفاظتی  و تعداد محیط‌بان را منطقه را افزایش دهیم، زیرا با  چنین اقداماتی می‌توان به نجات این گونه ارزشمند امیدوار بود.

جان این خانواده در خطر است

مهدی آیینی

فیلم کوتاه بود، اما محیط زیست ایران را دلگرم کرد که هنوز می‌شود به حفظ یوزپلنگ‌ آسیایی امیدوار بود. دیده شدن یک یوز ماده و چهارتوله‌اش در ذخیره‌گاه زیست‌کره توران ثابت کرد هنوز می‌توان شرایطی به‌وجود‌آورد که نام یوزپلنگ آسیایی مانند شیر و ببر ایرانی از محیط زیست کشور خط نخورد.

دراین میان نباید فراموش کرد،‌‌ یوزپلنگ‌هایی که در ذخیره‌گاه زیست‌کره توران زندگی می‌کنند با خطراتی جدی مانند تخریب زیستگاه به علت چرای دام، سگ‌های گله و تصادفات جاده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند.

حدود ۷۰هزار راس دام در این منطقه وجود دارد که خطری جدی برای زیستگاه محسوب می‌شود؛ ‌البته از خطر سگ‌های گله و چوپانان ناآگاه نیز نباید غافل شد؛ چراکه آنها حضور یوز را تهدیدی برای منافع خود می‌دانند و برای رفع این خطر، تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند.

وجود دام در زیستگاه‌های یوز را باید تهدید جدی دانست که این گونه را به سمت انقراض سوق می‌دهد. وقتی دام بیش از حد وارد زیستگاه شود، خوراک حیات وحش منطقه را مصرف می‌کند. در واقع دام رقیبی برای چهارپایان این منطقه به حساب می‌آید که یوزپلنگ از آنها تغذیه می‌کند، اما دام تهدیدهای دیگری نیز با خود به همراه دارد؛ ورود انسان، وسیله نقلیه و سگ گله به زیستگاه‌های یوز همیشه حادثه ساز بوده است.

تاکنون تلاش‌هایی برای رفع این مشکل انجام شده است مثلا هشت آغل در پارک ملی خریداری و حدود ۶۵۰۰ راس دام ‌نیز از پارک ملی توران خارج شده است، اما این خطر کماکان جدی است و باید برای خروج ۷۰هزار راس دام دیگر که متعلق به حدود یکصد خانواده است نیز تدابیری اندیشید. برخی تاکنون به بهانه هزینه بر بودن خرید حقوق عرفی این خانواده‌ها دست روی دست گذاشته‌اند، اما نباید فراموش کرد این هزینه در برابر حفظ یوزپلنگ‌ها و این ذخیرگاه طبیعی ‌به چشم نمی‌آید.

خطر دام، سگ‌های گله و چوپانان ناآگاه‌ این روزها از گذشته جدی‌تر است، زیرا از حدود یکسال گذشته بیمه دانا، یوزها و محیط‌بانان را از زیر پوشش خارج کرده است. به این ترتیب در صورتی که یوزها به دام‌های دامداران آسیبی برسانند بیمه دیگر خسارت را جبران نمی‌کند یا اگر یوزی براثر تصادف جاده‌ای تلف شود بیمه خسارتی به محیط زیست پرداخت نخواهد کرد.

مساله دیگری که جان یوزپلنگ‌ها را در ذخیره‌گاه زیست‌کره توران تهدید می‌کند کمبود محیط‌بان در این منطقه است، هرچند سازمان حفاظت محیط زیست اولویت استخدام محیط‌بان را برای زیستگاه‌های یوز در نظر گرفته است، اما باید یادآور شد برای حفاظت از زیستگاه‌های رسمی یوزکه حدود شش میلیون هکتار وسعت دارد، فقط ۹۶ محیط‌بان وجود دارد ماجرا زمانی نگران کننده‌تر می‌شود که بدانید این محیط‌بانان به صورت شیفتی کار می‌کنند یعنی نیمی از این آمار هر روز در زیستگاه‌های یوز فعال هستند.‌

تصادفات جاده‌ای خطر دیگری است که جان یوزپلنگ‌های ذخیره‌گاه زیست‌کره توران را به بازی گرفته است، متاسفانه بزرگراه تهران – مشهد از قلب این زیستگاه عبور می‌کند. بزرگراه در کنار تخریب و ناامن کردن زیستگاه سبب مرگ مستقیم حیات وحش نیز شده است. در ۱۸ سال گذشته دست‌کم هشت یوزپلنگ به دلیل تصادف با خودرو کشته شده‌اند.

براساس مطالعات صورت گرفته ۲۲کیلومتر از این بزرگراه خطری جدی برای یوزپلنگ‌ها به حساب می‌آید به همین دلیل نیاز جدی به فنس‌کشی و ایجاد زیرگذر برای حفظ یوزپلنگ‌ها وجود دارد، اما توجه مسوولان تاکنون منجر به ایجاد فقط هشت کیلومتر فنس‌کشی شده است. به همین دلیل باید هشدار داد تصادف جاده‌ای خطری جدی برای یوزپلنگ‌ها به حساب می‌آید.‌

با توجه به این‌که خطراتی جدی در ذخیره‌گاه زیست‌کره توران یوزپلنگ‌ها را تهدید می‌کند باید از مسوولان خواست برای رفع آنها اقدام کنند و مواردی مانند آموزش جوامع محلی و استفاده از آنها را که به اعتبار زیادی نیاز ندارد دراولویت قرار دهند، نباید فراموش کرد گزارش حضور یوز ماده و چهار توله اش را جوامع محلی به محیط‌بانان دادند.

 

مهدی آیینی

روز بی‌یوز

مهدی آیینی

یوزپلنگ‌ها با خبرهای بد می‌دوند؛ آمار مشخصی از یوزها وجود ندارد، حدود دو سال است پایش‌ها به‌درستی انجام نمی‌شود، کمک‌های بین‌المللی کاهش پیدا کرده،‌ یوزپلنگ‌ها دیگر بیمه نیستند و… خبرهایی که از گوشه و کنار زیستگاه‌های یوز به گوش می‌رسد از این حکایت دارد که مانند گذشته محیط‌بانان با یوزها چشم در چشم نمی‌شوند، به همین دلیل بیشتر کارشناسان و محیط‌بانان از کاهش نگران‌کننده جمعیت یوزها ابراز نگرانی می‌کنند. بیشترشان حدس می‌زنند کمتر از ۳۰ یوز در طبیعت باقی‌مانده است، در واقع یوزها آن‌قدر به انقراض نزدیک‌اند که دیگر به چشم نمی‌آیند.

بیش از دو دهه از شروع ابراز نگرانی‌ها نسبت به خطر انقراض یوزپلنگ‌های آسیایی می‌گذرد و در این مدت تلاش‌های زیادی شد، تلاش‌هایی که به نظر می‌رسد راه به جایی نبرده است. هرچند برخی کارشناسان معتقدند اگر این تلاش‌ها صورت نمی‌گرفت این روزها یوز نیز مانند شیر و ببر ایرانی لقب «منقرض شد» را یدک می‌کشید، اما هرسال خطر انقراض جدی‌تر از گذشته می‌شود تا آنجا که براساس اخباری که از زیستگاه‌های این گربه‌سان به گوش می‌رسد، کاربرد واژه جمعیت برای این ‌گونه دیگر بی‌معنی به نظر می‌رسد و باید از واژه فرد برای یوزها استفاده کرد. به همین دلیل باید خطر انقراض را بیش از گذشته جدی گرفت و برای یوزپلنگ‌های باقیمانده حفاظت فرد به فرد را در نظر گرفت.

شرایط یوزپلنگ‌های آسیایی بحرانی است، این واقعیت تلخ را هیچ کارشناسی رد نمی‌کند، اما اجرای برنامه‌های حفاظتی برای این گونه باید به‌روز شود. نسخه نوشتن برای یوزپلنگ‌ها نیز بدون اطلاعات مناسب راه به‌جایی نمی‌برد، چراکه هنوز آماری که براساس تحقیقات و پایش مناسب استخراج شده باشد در دست نیست به همین دلیل باید پایش زیستگاه‌ها از سرگرفته شود تا با توجه به اطلاعات به دست آمده بتوان برنامه مناسبی برای نجات یوزها نوشت و اجرا کرد.

دشمنان یوز هنوز بی‌پروا برای یوزپلنگ‌ها شاخ و شانه می‌کشند، چوپانان ناآگاه، سگ‌های گله و جاده‌هایی که قلب زیستگاه آنها راهدف قرار داده‌اند. به همین دلیل می‌توان گفت برای خیلی از مدیران و شهروندان حفظ یوز از مقام شعار فراتر نرفته است؛ وقتی در غرب منطقه میاندشت جاده ساخته می‌شود یا بحث احداث معدن D19 در زیستگاه‌های این گونه در یزد به قوت خود باقی است، نمی‌توان به نجات یوزپلنگ‌ها امیدوار بود. وقتی هنوز بسیاری از شهروندان بی‌توجه به علائم هشدار‌دهنده در جاده‌هایی که از زیستگاه‌های یوزعبور کرده‌اند با نهایت سرعت می‌رانند و بی‌توجه به خطر افزایش جمعیت سگ‌های بی‌صاحب پسماندهایشان را رها می‌کنند، باید گفت برنامه‌ها برای نجات یوز محکوم به شکست است.

امروز تقویم به نام یوزهاست و در گوشه و کنار کشور به مناسبت روز ملی یوز برنامه‌های مختلفی اجرا می‌شود. امروز قرار است خبر خوبی هم منتشر شود. گویا در غرب زیستگاه توران محیط‌بانان تصاویر جدیدی از یوزها گرفته‌اند. با این حال بیشتر خبرها از ناخوشی یوزها حکایت دارد به همین دلیل بسیاری به طرح تکثیر یوزها در اسارت امید بسته‌اند، طرحی که تاکنون موفقیت آمیز نبوده و چنانچه به موفقیت نیز دست یابد، باید گفت شانس معرفی یوزهایی که در اسارت متولد شده‌اند به زیستگاه طبیعی بسیار اندک است، اما وقتی پای انقراض در میان است حفظ ذخیره ژنتیکی نیز مهم است. به همین دلیل تا زمانی که کوشکی، دلبر و ایران در پارک پردیسان به سرنوشت «ماریتا»‌ دچار نشده‌اند، باید از فرصت استفاده کرد.

۲۵ سال پیش وقتی توله‌های ماریتا در بافق به بدترین شکل ممکن کشته شدند و خودش نیز به پارک پردیستان منتقل شد، خیلی‌ها یوزپلنگ‌ها را نمی‌شناختند، اما سال‌هاست که یوزپلنگ‌ها دیگر برای مردم غریبه نیستند، دیگر همه می‌دانند به لطف تلاش‌ سازمان‌های مردم‌نهاد، یوزها سال‌هاست با انقراض می‌دوند. در این مدت مدیران زیادی به نام یوزپلنگ‌ها اعتبار گرفتند و آنها را صرف نوشتن طرح‌های تکراری کردند. به همین دلیل در اندک فرصت باقیمانده باید برنامه‌ها را به معرفی یوزپلنگ‌ها محدود نکرد و گام‌های جدی‌تری برداشت، چراکه اگر برنامه‌ها تغییر نکند به عنوان اولین کشوری که در چند سال اخیر موفق به انقراض یک گونه منحصر به‌فرد شده، رکورددار خواهیم شد.

 

مهدی آیینی

فقط ۳۰یوزپلنگ

شرایط یوزپلنگ‌ ها در کشورمان کاملا ‌بحرانی ‌است و جمعیت شان به عدد ۳۰ نمی رسد‌، آخرین بررسی ها این واقعیت تلخ را نشان می دهد. با این حال تلاش های زیادی برای نجات این گونه شده است، تلاش هایی که به طور حتم کافی نبوده و درواقع تنها شیب انقراض آنها را کم کرده است.

مساله ای که این روزها به انقراض یوز بیشتر از سایر عوامل دامن می زند، حضور دام در زیستگاه های این گونه است به همین  دلیل شرایط برای خروج دام از توران و میاندشت باید فراهم شود‌.

‌اما در کل برای بررسی شرایط حیات وحش کشور باید این مساله را‌ از دو منظر بررسی کرد. از منظر جمعیت گونه ای مانند یوز یا گونه های دیگری مانند گوزن زرد و گورخرایرانی نیز شرایط مناسبی ندارند‌.

اما از منظر دیگر که روش های حافظتی است باید گفت روش‌ها بدرستی در حال تغییر است و باید برای نجات محیط زیست و حیات وحش ‌این مسیر مناسب را ادامه داد.‌

برای نمونه حضور سازمان های مردم نهاد تخصصی پر رنگ تر از قبل شده است، اطلاع رسانی و گسترش فضای مجازی نیز سبب شده آگاهی مردم درباره حیات وحش بیشتر شده و در نتیجه کمک های مردمی بیشتری نیز اتفاق بیفتد مثلا در ماجرای جمع آوری کمک برای آزادی دو محیط بانی که به پرداخت دیه محکوم شده بودند شاهد  چنین تجربه مثبتی بودیم‌.

علاوه بر این باید روش‌های  نوین حفاظتی را نیز در اولویت قرار داد، روش هایی که ‌ حفاظت ‌جامعه محور هستند یعنی با ذی‌نفع کردن جوامع محلی آنها به حفاظت از زیستگاه ها تشویق می شوند‌.

مرتضی اسلامی دهکردی
عضو هیات مدیره انجمن یوزپلنگ ایرانی

 

 

فرار یوزپلنگ‌ها از ایران

آخرین مطالعات نشان می‌دهد‌ احتمال خروج یوزپلنگ‌ها از کشور وجود دارد

استان یزد در گذشته از زیستگاه‌های اصلی یوزپلنگ آسیایی به‌شمار می‌رفت‌اما این روزها جز دو یوزپلنگ نر، اثر دیگری از این گربه‌سان سریع در این استان مشاهده نمی‌شود. مطالعات جدید پروژه یوز نشان می‌دهد یوزپلنگ‌ها بیش از آنکه در زیستگاه‌های جنوبی با وجود منابع آب و غذایی مناسب حضور داشته باشند، در خراسان شمالی و عرض‌های جغرافیایی بالاتر مشاهده شده‌اند. گویی آنها کوله‌بار زندگی خود را به دوش گرفته و به عرض‌های شمالی در حال مهاجرت هستند. کسی چه می‌داند، شاید این مهاجرت تا آن سوی مرزها و به داخل کشورهای همسایه یعنی افغانستان و ترکمنستان هم ادامه یافته باشد اما آنچه مسلم است، این‌که کار جمعیت یوزپلنگ به جایی رسیده که تکثیر مصنوعی آخرین راه حفظ نسل این گونه است و قرار شده بزودی گروهی از آلمان برای مطالعه درباره میزان موفقیت این راهکار به ایران بیایند.

خطر انقراض یوز نه فقط ایرانیان بلکه جهان را دچار نگرانی کرده تا جایی که چهارم دسامبر مصادف با ۱۳ آذر را به‌عنوان روز جهانی یوزپلنگ نامگذاری کرده‌اند تا جهانیان بدانند، جمعیت این‌گونه بشدت آسیب دیده است، حدود دو دهه‌ است که نهادهای بین‌المللی با کمک سازمان حفاظت محیط زیست آمده‌اند. جمعیت یوزها در کشورمان در خوشبینانه ترین حالت ‌۴۷قلاده برآورد می‌شوند و این تعداد، تا انقراض قطعی فقط یک گام کوچک فاصله دارد. رجبعلی کارگر، معاون پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در گفت‌وگو با ما به تشریح دستاوردهای پروژه یوز می‌پردازد.

او می‌گوید: ما در پروژه اهداف آموزش، مطالعه و تحقیق و حفاظت را پیگیری می‌کردیم در این زمینه‌ها هم مطابق نظرات کارشناسان داخلی و بین‌المللی عملکرد مناسبی داشتیم. حتی مجله وابسته به اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت یا IUCN هم نمره ۶۴ به پروژه یوز داده است.

کارگر درباره ۳۶ نمره‌ای که این پروژه نتوانسته دریافت کند، چنین می‌گوید: نمره‌های ما در زمینه آگاهی و اطلاع رسانی، مطالعه و حفاظت خوب بود اما در بخشی که موفق به کسب امتیاز نشدیم، مربوط به مشکلات اعتباری بوده یا مشکلاتی خارج از توان و اداره سازمان محیط‌زیست را شامل می‌شده است. مثلا پروژه معدنی در خارج از مناطق تحت مدیریت ما، توسعه معادن یا حضور دام و سگ‌های گله مواردی بود که در اختیار و کنترل ما نبود.

 

جاده‌های یوزکش

به گفته معاون پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تصادفات جاده‌ای، سگ‌های گله و معادنی که در حاشیه و مسیر کریدورهای حرکت این حیوان ساخته می‌شوند، مهم‌ترین تهدید برای جمعیت یوز به حساب می‌آید.

او ادامه می‌دهد: در۱۷ سال اجرای این پروژه، ۴۲ قلاده یوزپلنگ در اثر تصادف در جاده‌های شش استان اصفهان، سمنان، یزد، کرمان و خراسان‌های شمالی و جنوبی تلف شده‌اند.

آن‌طور که او می‌گوید بیشترین تصادفات در بزرگراه سمنان به مشهد رخ داده است. حدود ده قلاده یوزپلنگ در این جاده تصادف کرده‌اند. جاده مهریز یزد به کرمان هم دومین محل پرخطر از نظر تلفات جاده‌ای است؛ زیرا از سال ۸۰ تاکنون هفت قلاده یوزپلنگ در این جاده تلفات داشتیم. کافی است در این تصادفات دو مادر وجود داشته باشد. مادرها که از بین بروند، خودبه‌خود تهدید جمعیت شروع می‌شود.

او می‌گوید: آماری از کشته شدن یوزپلنگ‌ها به دلیل حضور سگ‌های گله نداریم؛ زیرا امکان کنترل و پایش تمام یوزپلنگ‌ها برای پرسنل ما وجود ندارد. آمارگرفتن از تلفات ناشی از اقدامات سگ‌های گله مثل تصادفات نیست، اما اغلب، سگ‌ها بچه‌های یوزپلنگ را خفه می‌کنند و برای تداوم نسل این حیوان مشکل ایجاد می‌کنند.

 

معدن‌کاوی یزد، بلای جان یوزپلنگ

عمده گزارش‌هایی که از حضور یوزپلنگ با توله منتشر می‌شود، مربوط به استان‌های شمالی‌تر است. خبری از یوزپلنگ ماده در یزد نیست و آنچه مشاهده شده است، مربوط به یوزپلنگ‌های نری است که بعد از مرگ آنها، به‌طور قطع حضور یوزپلنگ در زیستگاه‌های جنوبی را به خاطره تبدیل می‌کند. کارگر، فعالیت‌های معدن‌کاوی را دارای تاثیر منفی جدی بر جمعیت یوزپلنگ معرفی می‌کند. او می‌گوید: در استان‌های جنوبی وضعیت طعمه و منابع آب خوب است. چون جمعیت کل و بز و قوچ و میش هم مناسب است و اطلاعات مردم درباره یوزپلنگ افزایش یافته است، یعنی محیط زیست کار خود را به درستی انجام داده است، اما یوزپلنگ در این مناطق دیده نمی‌شود. این گونه، بیشتر در زیستگاه‌های شمالی مثل توران و میاندشت، منطقه راور کرمان و نایبندان مشاهده می‌شود. مخصوصا در توران و میاندشت یوزپلنگ‌ها زاد و ولد هم می‌کنند.

به گفته کارگر، دلایل مختلفی در طبیعت وجود دارد که سبب شده در بخش‌های جنوبی کشور یوز مشاهده نشود. آنچه مطالعات پروژه یوز نشان می‌دهد، این است که فعالیت‌های معدنی در استان یزد، علت اصلی کاهش جمعیت این گربه‌سان است.

او ادامه می‌دهد: در زیستگاه‌های جنوبی متاسفانه جمعیت یوزها بشدت رو به کاهش است. بجز نرهای ایستگاه دره انجیر چندی است در مناطق آزاد یزد، بین راور و دره انجیر هم یوزپلنگ دیده شده. اما در مناطق شمالی وضعیت جمعیت یوزپلنگ نسبت به جنوب بهتر است.

 

به نام یوز، به کام سایر گونه‌ها

معاون پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ با تاکید بر پیچیده بودن قضاوت درباره دلایل مهاجرت یوزها به سمت عرض‌های بالاتر، عنوان می‌کند: ممکن است منطقه‌ای را با هدف حمایت از یوز حفظ کنید اما یکباره گونه دیگری مثل پلنگ در منطقه ظاهر شود. پلنگ رقیب قوی برای یوز است.

او در ادامه با اشاره به این‌که در زیستگاه‌های جنوبی مثل بافق یزد، یوز زیاد بود، عنوان می‌کند: اکنون حدود ۱۱ قلاده پلنگ در این منطقه شمارش شده است.

آن‌طور که کارگر می‌گوید پس حضور پلنگ، یوز به زیستگاه بینابینی رفت، جایی که معدن چهل گز در آنجا فعالیت داشت، اما اختیار کنترل فعالیت این معدن با محیط‌زیست نیست، به همین خاطر به دلیل ناامن بودن این منطقه، یوز به دره انجیر مهاجرت کرد.

به گفته او، پلنگ تنها رقیب یوز در زیستگاه‌های جنوبی نیست بلکه در این زیستگاه‌ها گرگ هم به‌عنوان یک رقیب خطرناک برای طعمه‌ها و خود یوزپلنگ پیدا شده است.

معاون پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ بیان می‌کند: با مجموعه عواملی که در طبیعت رخ می‌دهد، یوزها جابه‌جا می‌شوند. گاهی خشکسالی باعث می‌شود که کیفیت آب‌ها تغییر کند و روی جمعیت حیات وحش تاثیر بگذارد که ما هم در حال مطالعه در این رابطه هستیم. زیرا در یک پروژه جابه‌جایی حیات وحش در خارج از ایران، هفت کرگدن تلف شدند. آزمایش‌های بعدی نشان داد، مشکل آب عامل مرگ و میر آنها بوده است.

 

مهاجرت پرابهام یوز

نوید قلیخانی، از دیگر کارشناسانی است که در گفت‌وگو با ما از چند و چون مهاجرت یوزها می‌گوید. آن طور که او توضیح می‌دهد خیلی نمی‌توان درباره مهاجرت یوز به کشورهای همسایه نظر دارد.

به گفته او، براساس تجربه و گزارش‌هایی که وجود دارد، نه این احتمال را می‌توان رد و نه تایید کرد.

قلی‌خانی ادامه می‌دهد: اصولا هر پنج تا ۱۰ سال یکبار گزارش‌هایی درباره مشاهده یوزپلنگ در نزدیکی مرزها دریافت می‌شود. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که یوز در نزدیکی مرز نیست. اما این گزارش‌ها هر چند سال یکبار تکرار می‌شود و هیچ مدرک محکمی هم برای اثبات آن نیست و این اطلاعات همواره در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند. کسی هم به دنبال اثبات آن نمی‌رود. با وجود، این نمی‌توان به طور دقیق اظهار نظر کرد.

او به این پرسش که آیا کشورهای همسایه درباره احتمال حضور یوزپلنگ در کشورشان مطالعه‌ای داشته‌اند یا خیر، این‌گونه پاسخ می‌دهد: ایران که کشور باثباتی است و کارشناسان حیات‌وحش بنام و سازمان محیط زیست مناسب دارد، در برخی زمینه‌ها اطلاعات کافی در اختیار ندارد، اما شرایط در کشورهای همسایه مناسب نیست.

 

تکثیر مصنوعی

در فاز جدید  پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تکثیر مصنوعی هم در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد. این رویکرد نشان می‌دهد احتمالا کارشناسان، دیگر از تداوم حیات یوز در محیط طبیعی ناامید شده‌اند که دست به دامان تکثیر مصنوعی شده و به آن دل بسته‌اند. البته اگر این راه، تنها راه نجات یوزپلنگ از انقراض قطعی باشد، باید حتما در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار بگیرد که البته سخنان عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هم نشان می‌دهد این سازمان به گزینه تکثیر مصنوعی توجه کافی دارد. او دراین‌باره به ایسنا گفت: «سازمان حفاظت محیط زیست تکثیر و پرورش یوزپلنگ‌ها را از طریق پژوهشگاه رویان پیگیری می‌کند. در این جهت سعی می‌کنیم احیای یوزپلنگ آسیایی را از طریق کشت بافت با کمک این پژوهشگاه انجام دهیم.»

گرچه کلانتری به استفاده از روش‌های نوین تکثیر مصنوعی یوزپلنگ یعنی استفاده از شیوه کشت بافت اشاره می‌کند. این روش هزینه‌بر بوده و برای سازمان محیط‌زیست با بودجه‌ای اندک از نظر اقتصادی به صرفه نیست بنابراین نباید نسبت به سایر روش‌ها در اولویت باشد.

ایمان معماریان، دامپزشک معتمد سازمان حفاظت محیط‌زیست هم درباره نقش موسسه رویان در تکثیر یوزپلنگ به ما می‌گوید: موسسه رویان کار خاصی در زمینه تکثیر یوزپلنگ انجام نخواهد داد. ما از امکانات این موسسه بازدید می‌کنیم و اگر لازم بود از تکنیک‌ها و روش‌های آنها برای تکثیر یوزپلنگ استفاده خواهیم کرد.

به گفته معماریان، گروهی از کارشناسان آلمانی به ایران می‌آیند تا به تکثیر یوزپلنگ از طریق تلقیح مصنوعی کمک کنند. این گروه ابتدا وضعیت سلامت یوزپلنگ‌های پارک پردیسان را بررسی خواهند کرد تا ببینند شرایط جسمی آنها اجازه تکثیر مصنوعی را می‌دهد یا نه.

آن‌طور که او می‌گوید کار تلقیح مصنوعی توسط همان گروه خارجی انجام خواهد شد و اسپرم کوشکی در این پروژه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شبح زنده‌گیری روی سر یوز

قرار است در فاز سوم پروژه احیای یوزپلنگ آسیایی تعدادی یوز ‌برای تشکیل بانک اسپرم زنده‌گیری شود

جامعه

    گزارشگران سبز:‌ هنوز زنده‌گیری مرگبار گورها فراموش نشده که طرح  زنده‌گیری یوزها فعالان محیط زیست را نگران کرده است؛ در آستانه نهایی شدن سومین سند پروژه احیای نسل یوزپلنگ آسیایی ‌به از سازمان حفاظت محیط زیست می‌رسد که قرار است بانک اسپرم با استفاده از یوزپلنگ‌های موجود در طبیعت و زنده‌گیری آنها تشکیل شود. ‌با توجه به این‌که محیط زیست در زنده‌گیری حیات وحش چندان خوش‌سابقه و خوشنام نیست، این نگرانی وجود دارد که  ‌۴۰ قلاده باقیمانده  یوزپلنگ آسیایی در سومین گام پروژه حفاظت از یوز آسیایی و به دلیل زنده‌گیری ‌‌ناموفق مانند شیر و ببر ایرانی به خاطره بدل شود‌.

نفس جمعیت سریع‌ترین گربه‌سان جهان به شماره افتاده است. در کل دنیا، از زیرگونه یوزپلنگ آسیایی ۴۰ یوز باقی مانده  که در زیستگاه‌های نسبتا ناامن ایران زندگی می‌کنند. در شرایطی که پروژه تکثیر در اسارت کوشکی و دلبر که از سه سال پیش تاکنون در پارک پردیسان به‌سر می‌برند راه به جایی نبرده خیلی از کارشناسان نگران عقیم شدن این پروژه در کشور هستند. مجید خرازیان‌مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در این باره گفته‌ دلبر یوزپلنگ ماده پردیسان به دلیل این‌که یک بار جنین خود را سقط کرده دیگر امکان بارداری طبیعی ندارد و ایران، دیگر یوزپلنگ ماده در قفس هم هنوز به سن بلوغ نرسیده است.

یک اعتراف تلخ

امید معماریان، دامپزشکی که با پارک پردیسان همکاری دارد در گفت‌وگو با ما تایید می‌کند که دیگر از کوشکی و دلبر به طور طبیعی نمی‌توانیم بچه داشته باشیم، زیرا دلبر یک بار جفت‌گیری طبیعی داشته و بعد از ۴۵ روز جنین خود را سقط کرده است. پس از آن حیوان دچار بیماری عفونی می‌شود و تحت مداوای طولانی قرار می‌گیرد تا وضعیت عمومی‌اش بهبود یابد. بنابراین  به نظر می‌رسد که جفت‌گیری طبیعی برای این یوزپلنگ امکان نداشته باشد و باید از روش‌های دیگری برای تکثیر آن در اسارت استفاده کرد.

به گفته او، پس از جفت‌گیری طبیعی روش‌های دیگری نظیر تلقیح مصنوعی، لقاح خارج رحمی و انتقال جنین به بدن دلبر ممکن است پله پله رخ دهد. هر مرحله که بگذرد، انجام کار سخت‌تر و امکان موفقیت درباره دلبر کمتر می‌شود. ضمن آن‌که هزینه بارورسازی این یوزپلنگ افزایش یافته و امکانات بیشتری در این رابطه نیاز هست. همین‌طور خطر برای والد افزایش می‌یابد.

آن طور که این دامپزشک اعلام می‌کند: آلمانی‌ها درباره تکثیر یوزپلنگ در اسارت به ایران مشاوره می‌دهند و مکاتبات مختلفی با دو موسسه آلمانی برای استفاده از تجربیات آنها انجام می‌شود.

یوزپلنگ ماده دیگری که در پارک پردیسان در اسارت زندگی می‌کند و ایران نام دارد، به گفته معماریان هنوز به سن بلوغ نرسیده است اما امکان جفت‌گیری طبیعی برای این حیوان وجود دارد. باید کمی بالغ‌تر شود تا ببینند که آیا امکان زاد و ولد طبیعی برایش وجود دارد یا نه. پس یک سال و نیم دیگر باید صبر کنیم.

برای بارورسازی دلبر به روش‌های غیرطبیعی هم این دامپزشک پارک پردیسان، به ذخیره‌سازی اسپرم‌های کوشکی و یوزپلنگ دیگری که تلف شد و هیراد نام داشت، اشاره می‌کند اما یادآوری می‌کند: برای تکثیر در اسارت دلبر حتما به اسپرم یوزپلنگ‌های دیگر که در محیط طبیعی زندگی می‌کنند هم نیاز داریم.

معماریان از ارائه طرحی به سازمان حفاظت محیط زیست خبر می‌دهد که بر اساس آن با زنده‌گیری یوزپلنگ‎‌های آزاد و بیهوش کردن آنها، از این حیوانات اسپرم‌گیری می‌شود. البته اجرای این طرح را منوط به صدور مجوز از سوی ظهرابی معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست اعلام می‌کند زیرا باید اجازه بیهوشی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست صادر شود که فعلا این مجوز صادر نشده است.

تکرار مرده‌گیری

سازمان حفاظت محیط زیست چندان در زنده‌گیری حیات‌وحش خوشنام نیست. میزان موفقیت کارشناسان این سازمان در زنده‌گیری زیاد نیست و اگرچه در سایر نقاط جهانی درصدی از خطا را در این عملیات می‌پذیرند اما کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست در زنده‌گیری گورخرهایی که قرار بود از توران به پارک ملی کویر منتقل کنند، ۵۰ درصد جمعیت گله ده راسی را به کشتن دادند. طبیعی است اگر قرار باشد کار زنده‌گیری یوزپلنگ‌هایی که فقط ۴۰ قلاده از آنها در طبیعت مانده را به چنین کارشناسانی بسپاریم، این نگرانی ایجاد خواهد شد که به دلیل خطای کارشناسی، نسل یوزپلنگ با سرعت بسیار زیادی در سومین فاز از اجرای پروژه احیای این‌گونه منقرض شود و دیگر فرصت نداشته باشیم که فاز چهارمی برای احیای جمعیت این گربه‌سان اجرا کنیم. این نگرانی‌ای است که مرتضی اسلامی، عضو هیات‌مدیره انجمن یوزپلنگ ایرانی هم در گفت‌وگو با ما  آن را تایید می‌کند. به گفته او اگر می‌خواهیم یوزپلنگ را زنده‌گیری کنیم، حتما باید به فردی بدهیم که تجربه این کار را دارد. در غیر این صورت منجر به مرگ جانور می‌شود.

او درباره وقایع اخیر و ناموفق بودن زنده‌گیری حیات وحش نیز می‌گوید: به لحاظ دامپزشکی و دارویی در کشور خیلی مشکل نداریم و با ارتباطات بین‌المللی، داروها قابل تامین است. آنچه امروز زنده‌گیری‌های سازمان محیط زیست را با مشکلات و عدم موفقیت همراه کرده است، رعایت نکردن پروتکل زنده‌گیری است.

اسلامی ادامه می‌دهد: اتفاقاتی که اخیرا شاهد بودیم به خاطر مشکلات دارویی نبود. به خاطر رعایت نکردن حداقل پروتکل‌های زنده‌گیری بود. برای زنده‌گیری، بیهوشی و جابه‌جایی جانواران یکسری پروتکل‌های کلی وجود دارد که برای همه گونه‌ها یکسان است و یکسری پروتکل‌های اختصاصی هم هست که برای هر گونه فرق می‌کند. به عنوان مثال دوز دارویی و غیره در جابه‌جایی برای هر حیوان متفاوت است.

به اعتقاد عضو هیات‌مدیره انجمن یوز ما دانش اجرای پروتکل‌ها در کشور را داریم اما، افراد کمی هستند که این سواد را به شکل حرفه‌ای دارند.

او یادآور می‌شود: لزوما کسی که می‌تواند حیوان را بیهوش کند، نمی‌تواند آن را جابه‌جا کند. بیهوش کردن یک داستان است و پروتکل‌های مربوط به جابه‌جایی یک داستان دیگر است. اینها جزئیاتی است که افراد کمی در ایران به آن اشراف دارند ولی از این دست افراد در کشور وجود دارد.

اسپرم‌گیری ضروری است

اسلامی درباره لزوم اسپرم‌گیری از یوزپلنگ‌هایی که در محیط طبیعی زندگی می‌کنند، با توجه به ریسک بالای زنده‌گیری در ایران نیز عنوان می‌کند: بحث حفاظتی دو بعد دارد. یک بعد حفاظتی و اکولوژیک است و بعد دیگر دامپزشکی است.

او اضافه می‌کند: در بحث حفاظتی و اکولوژی به‌طور قطع باید از یوزهای وحشی اسپرم‌گیری کنیم. روند جمعیتی این گونه رو به کاهش است و ما در مورد زیرگونه‌ای صحبت می‌کنیم که کمتر از ۴۰ قلاده از آن در کل دنیا مانده است. هیچ ضمانتی وجود ندارد که هر کدام از این ۴۰ فرد تا چه زمانی زنده می‌مانند.

عضو هیات‌مدیره انجمن یوز می‌گوید: سال‌های قبل هشدار دادیم که در زیستگاه‌های جنوبی، روند کاهش جمعیت وجود دارد. ماده‌ها از بین رفته‌اند. در آن مقطع از طرف سازمان حفاظت محیط زیست و پروژه یوز این هشدار جدی گرفته نشد. حالا از‌ آن جمعیت فقط دو یوز نر باقی مانده است که فقط از آنها باید عکسبرداری شود. بنابراین به‌طور قطع باید از این یوزپلنگ‌ها اسپرم‌گیری شود تا ذخیره ژنتیکی داشته باشیم. او ادامه می‌دهد: اسپرم‌ها را باید نگهداری کرد تا در تکثیر در اسارت استفاده شود.

اسلامی به این نکته هم اشاره می‌کند: بحث تکثیر در اسارت کمکی به احیای جمعیت وحشی نمی‌کند، اما در شرایطی هستیم که هر کاری با هر میزانی از احتمال موفقیت را باید حفظ کنیم؛ زیرا همین کارها آخرین شانس‌های یوزپلنگ آسیایی است.

طرح تکثیر در اسارت کمکی به احیای یوزپلنگ نمی‌کند، اما از آنجا که به گفته عضو هیات مدیره انجمن یوز آخرین شانس‌ها برای بقای این حیوان است، این مساله در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.

اعتبار نامشخص فاز سوم پروژه احیای یوز آسیایی

‌ رجبعلی کارگر، مسؤول پروژه یوز به ما می‌گوید: در فاز سوم پروژه احیای یوزپلنگ آسیایی، تکثیر در اسارت جزو برنامه‌های اصلی ماست و روی دلبر و کوشکی کار می‌کنیم.

او درباره نحوه پرداخت اعتبار از سوی سازمان ملل برای این پروژه عنوان می‌کند: هنوز سازمان ملل یا محیط زیست تفاهم‌نامه‌ای در این باره امضا نکرده‌اند که میزان اعتبارات مشخص شود. شاخه عمران ملل متحد (UNDP) نهایت همکاری را با ما کرده است. خیلی هم تمایل دارد که پروژه ادامه پیدا کند اما این‌که اعتبار تخصیص داده شود یا تعیین کرده باشند که این اعتبار چقدر است، هنوز مشخص نیست .

به گفته کارگر سازمان حفاظت محیط زیست یک سند پنج ساله برای همکاری با سازمان ملل و سایر کارشناسان و دست‌اندرکاران و سمن‌های این حوزه تدوین کرده است. به محض این‌که تفاهم‌نامه‌ای بین محیط زیست و سازمان ملل منعقد شود، سهم سازمان محیط زیست، سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی که برای همکاری اعلام آمادگی کرده‌اند، در این تفاهم‌نامه مشخص خواهد شد.

او میزان اعتبار پیش‌بینی شده برای فاز سوم پروژه احیای یوزپلنگ آسیایی را بیش از حدود سه میلیون دلار اعلام می‌کند و درباره راهکارهای تکثیر در اسارت یوزپلنگ بیان می‌کند: ما با تمام روش‌هایی که کمترین آسیب را به حیوان برساند، وارد عمل خواهیم شد. تکثیر به روش طبیعی بسیار سخت است و در دنیا هم نتوانسته‌اند از این روش تکثیر استفاده کرده و جمعیت در اسارت را افزایش دهند.

                                                                                                                               لیلا مرگن

وعده انقراض

 انقراض سال‌هاست پا به پای یوزپلنگ‌های آسیایی می دود، سال‌هاست کارشناسان و روزنامه نگاران از خطر انقراض این گونه حرف می زنند و می نویسند؛ دست کم حود دو دهه است که تلاش برای نجات این گونه با حمایت‌های بین المللی همراه شده اما نتیجه همان خطر انقراض است که هنوز روی سر یوزپلنگ‌ها سایه انداخته است.

کارشناسانی که به تلاش‌  برای نجات یوزپلنگ ها درکشورمان با خوشبین هستند می‌گویند ا‌گر این تلاش‌ها نبود به طور حتم اکنون دیگر یوزپلنگی در ایران زندگی نمی کرد به همین دلیل نباید  به فعالیت ‌ افرادی که برای نجات یوزپلنگ تلاش می کنند خیلی ‌خرده گرفت. این افراد از این می گویند که کمک های برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) برای نجات یوز خیلی نیست و نهادهای بین المللی چند برابر بودجه ای که برای پروژه حفاظت از یوز آسیایی در نظر می گیرند برای دیگرگونه های درمعرض خطر انقراض در سایر کشورها هزینه می کنند.

دربرابر این گروه هستند افرادی که می گویند نجات یوزپلنگ در کشورمان به نقطه مناسبی نمی رسد، چون نجات این گونه همواره گرفتار حاشیه هایی است که راه را برای نجات این گونه دشوارتر می کند.

این حاشیه ها آنقدر بوده که سبب شده حتی کمک های بین المللی نیز برای نجات این گونه کاهش پیدا کند. هرچند این روزها در سازمان حفاظت محیط زیست تلاش برای تمدید این قرار داد ادامه دارد، اما هنوز هیچ قرار دادی نهایی نشده است.

تلاش ها برای نجات یوزپلنگ از خطر انقراض به سرانجام نمی رسد، چون خیلی ها به این مساله به  چشم نمایش نگاه می کنند و نمی خواهند هیچ گاه از مقام حرف به عمل برسند. کمتر مسئولی است که این روزها از شرایط یوزپلنگ ها آگاه نباشد و نداند که تخریب زیستگاه و تصادفات جاده ای هر روز یوزها را به انقراض نزدیک تر می کند. اما این ‌تهدید ها در اصلی ترین زیستگاه ها پا به پای یوزها می دوند.

یوزپلنگ‌ها در کشورمان قربانی می شوند و مسئولان همچنان برای نجات این گونه وعده می دهند، وعده هایی مانند فنس کشی جاده، ساخت زیرگذر، خروج دام از زیستگاه و توقف فعالیت هایی مانند معدنکاوی، وعده هایی که به نظر می رسد این روزها جدی ترین عامل انقراض یوز آسیایی است.

مهدی آیینی
روزنامه‌نگار

یوز ایرانی از تیم ملی خط می‌خورد!

یوزپلنگ‌ها می‌دوند، اما رو به انقراض؛ این واقعیت تلخی است که نمی‌شود هیچ کجا پنهانش کرد. مدت هاست بجز خطر انقراض چیزی با یوزپلنگ‌ها نمی‌دود، هرچه هست خبر زوال این گونه است که تکرار می‌شود.

در تازه‌ترین اتفاق نیز زمزمه‌های حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی فوتبال خبرساز شده است، اتفاقی که حدود چهار سال پیش با تلاش دوستداران محیط‌زیست و حیات وحش عملی شد، اما این روزها از فدراسیون فوتبال خبر می‌رسد که قرار است یوزپلنگ از تیم ملی خط بخورد.

هرچند مدیرکل تنوع زیستی و حیات‌وحش سازمان حفاظت محیط‌زیست گفته که می‌خواهد امروز در نامه‌ای به فدراسیون فوتبال موضوع حذف تصویر یوز آسیایی از پیراهن تیم ملی را پیگیری کند، اما به نظر نمی‌رسد این بار نیز به قول معروف آبی از پیگیری‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست گرم شود، چراکه اگر حفظ این گونه اولویت این سازمان بود، شرایط یوزپلنگ‌ها نباید اینقدر بحرانی می‌شد.

درباره علت حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی نیز حرف بسیار است، برخی می‌گویند حامی مالی تیم ملی که قرار است لوگویش روی پیراهن تیم نقش ببندد مخالف همراه شدن با یوزپلنگ‌هاست. هرچند عده‌ای این دلیل را مطرح می‌کنند، اما صفی‌ا… فغان‌پور، مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال نیز چند روز پیش دراین باره به خبرگزاری میزان گفته بود «یوزپلنگ ایرانی به خاطر مشکلاتی که در فناوری به کار برده شده در لباس ایجاد می‌کند و عملا جلوی محفظه‌های لباس را می‌گیرد در طرح لباس تیم ملی در جام جهانی این بار جایی نخواهد داشت.»

دلیل حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی هرچه باشد، به نفع محیط‌زیست و حیات‌وحش کشورمان نیست و با حذف آن باید منتظر اتفاق‌های ناگوار‌تری برای محیط‌زیست بود، زیرا درحالی که با تلاش‌های فعالان محیط‌زیست اهمیت حفظ این گونه و خطراتی که آن را تهدید می‌کند به گوش خیلی‌ها رسیده اما هنوز هستند افرادی که خواسته یا ناخواسته بر خطر انقراض این گونه دامن می‌زنند، حتی افرادی مانند رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست که در اولین نشست خبری‌اش ادعا کرد نباید آب را قربانی مساله‌ای جزئی‌تر مانند یوزپلنگ کرد.

حال یوزپلنگ‌ها بهتر نمی‌شود، چون هیچ وقت تلاش دستگاه‌های مسئول و دوستداران محیط‌زیست از معرفی این گونه فراتر نرفته است بنابراین برای حفظ این گونه ارزشمند باید حفظ زیستگاهش در اولویت قرار گیرد و مسئولان مجوز ساخت هیچ جاده و معدنی را در زیستگاه یوزپلنگ‌ها صادر نکنند و برای بهبود این شرایط دستور خروج دام را از زیستگاه‌های این یار خط خورده از تیم ملی صادر کنند.

مهدی آیینی

حیات‌وحش در توبره قاچاقچیان

خزنده، گربه‌سان، پرنده و چهارپا‌ فرقی نمی‌کند؛ این روزها قاچاقچیان حیات‌وحش به تمام گونه‌های جانوری کشورمان چشم طمع دوخته‌اند تا با زنده‌گیری و فروش آنها پول زیادی به جیب بزنند؛ آنقدر زیاد که براساس آمارهای جهانی، گردش مالی بازار سیاه قاچاق حیات‌وحش بیش از 20 میلیارد دلار در سال برآورد می‌شود و به همین سبب خیلی‌ها قاچاق حیات‌وحش را پس از قاچاق مواد مخدر، انسان و اسلحه پرسودترین بازار سیاه جهان می‌دانند‌.

با به پایان رسیدن زمستان، فصل «بازگیری» در کشورمان تمام شده و فعالیت قاچاقچیان پرنده‌های شکاری خیلی کمتر از پاییز و زمستان‌ است، اما در عوض قاچاقچیان زیادی هستند که چشم طمع به گونه‌های جانوری دیگر کشورمان دوخته‌اند.

بهار، فصل زاد و ولد گونه‌های جانوری ‌است. به همین دلیل بسیاری از متخلفان با زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش به آتش قاچاق حیات‌وحش می‌دمند تا شرایط محیط‌زیست کشورمان شکننده‌تر از گذشته شود.

کم نیستند تبهکارانی که با زنده‌گیری بره‌های گونه‌هایی مانند کل و ‌بز و قوچ و میش و فروش آنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس پول زیادی به جیب می‌زنند، اما این افراد نمی‌دانند با این تخلف چه آسیب جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند.

انسان در برابر حیات‌وحش

قاچاقچیان حیات‌وحش نظم طبیعت را به هم می‌زنند. آنها با خارج کردن گونه‌های جانوری از زیستگاهشان شرایط را برای تقابل حیات‌وحش و انسان فراهم می‌کنند. برای نمونه با زنده‌گیری بره‌های چهارپایان و قاچاق آنها به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شاید باغ و باغچه‌های برخی شیوخ عرب مجلل‌تر شود، اما حدود 70 درصد گونه‌های جانوری حین قاچاق جان خود را از دست می‌دهند و آسیبی که به محیط‌زیست کشورمان وارد می‌شود به هیچ وجه قابل جبران نیست.

طاهر قدیریان، کارشناس حیات‌وحش در گفت‌وگو با جام‌جم درباره آسیبی که قاچاق حیات‌وحش به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کند، می‌گوید: براحتی می‌توان تاثیر این تخلف را روی اکوسیستم و جامعه محلی دید؛ به عنوان مثال در فصل بهار که قاچاقچیان حیات‌وحش بره‌های کل و بز به کشور‌های حاشیه خلیج فارس قاچاق می‌کنند، خیلی از این بره‌ها پس از جدا شدن از مادرشان تلف می‌شوند، زیرا از خوردن شیر محروم می‌شوند. این در حالی است که تخلیه نشدن شیر ‌حیوانات ماده نیز سبب بروز عفونت شده و بیماری و مرگ این حیوانات را در پی دارد.

اشتباه پشت اشتباه

آسیبی که قاچاقچیان حیات‌وحش با زنده‌گیری بره‌های چهارپایان به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند به همین موارد محدود نمی‌شود، زیرا کاهش جمعیت گونه‌هایی مانند کل و بز زمینه را برای تقابل انسان با دیگر گونه‌های جانوری فراهم می‌کند.

آن طور که قدیریان می‌گوید، وقتی جمعیت گونه‌هایی مانند کل و بز در زیستگاهی کاهش پیدا کند، گونه‌های گوشتخوار مانند گرگ، پلنگ و خرس در جست‌وجوی طعمه به زیستگاه‌های انسان نزدیک می‌شوند.

به همین سبب است که در سال‌های اخیر دامداران همیشه از حمله گونه‌هایی مانند گرگ و پلنگ به دام‌هایشان گله دارند.

تقابل منافع انسان و حیات‌وحش سبب می‌شود برخی کشاورزان و دامداران کمر به قتل گونه‌های جانوری ببندند؛ کم نیستند دامدارانی که با طعمه مسموم زمینه را برای مرگ گونه‌هایی مانند گرگ و پلنگ مهیا می‌کنند، اما مرگ این گونه‌های جانوری نیز تهدید‌های بیشتری برای محیط‌زیست به همراه دارد، ‌چراکه حذف هر گونه جانوری چرخه طبیعی را از حالت تعادل خارج می‌کند.

مد مرگبار

نگهداری از جانوران وحشی بجز در باغ وحش‌های استاندارد ممنوع است، اما این قانون برای خیلی‌ها اهمیت ندارد، چراکه افراد زیادی هستند این روزها از مد مرگباری پیروی می‌کنند که براساس آن نگهداری از حیات‌وحش به نوعی برایشان اعتبار می‌آورد.

این افراد خودخواه که اغلب تازه به دوران رسیده نیز هستند، گونه‌های جانوری مانند خرس، پلنگ، گرگ، شیر و پرندگان را در قفس‌های کوچک و شرایط نامناسب نگهداری می‌کنند تا به خیال خودشان اطرافیان به حالشان غبطه بخورند.

برای نمونه مدتی پیش سازمان حفاظت محیط‌زیست با خبر شد در منطقه میدان هفت تیر تهران شخصی روی پشت‌بام آپارتمانش از یک شیر نگهداری می‌کند.

دکتر هومن ملوک‌پور، جراح دامپزشک و عضو کمیته حیات‌وحش نظام دامپزشکی کشور نیز مد شدن چنین گرایش‌هایی را تایید می‌کند و می‌گوید:‌ برخی قشرهای خاص در جامعه تمایل به ایجاد باغ وحش‌های اختصاصی پیدا کرده‌اند و در شرایط نامناسب و قفس‌های کوچک از گونه‌هایی مانند‌ شیر و ‌پلنگ نگهداری می‌کنند.‌

به گفته او خارج کردن ‌گونه‌های جانوری یا گیاهی از زیستگاه‌های بومی، ‌زنجیره حیات را در زیستگاه بهم می‌زند به همین دلیل باید با قاچاقچیان حیات‌وحش به شکل جدی برخورد کرد.

در واقع شکارچیان با خارج کردن گونه‌هایی مانند شیر، پلنگ و خرس از زیستگاه‌های طبیعی باعث می‌شوند جمعیت گونه‌های دیگر جانوری که طعمه این گوشتخواران هستند افزایش پیدا کرده و سبب تخریب زیستگاه و شیوع بیماری بین گونه‌های جانوری شوند. ‌برای نمونه سال 94 با طغیان بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در بسیاری از زیستگاه‌ها، برخی کارشناسان علت شیوع این بیماری را تعداد کم جانوران گوشتخوار دانستند؛ چراکه به شکل طبیعی گوشتخوران طعمه‌های ضعیف را شکار کرده و گونه‌های قوی‌تر باقی می‌مانند و در نتیجه بیماری کمتری بین گله‌های چهارپایان شیوع پیدا می‌کند.

قاچاق توله خرس برای جنگ

گونه‌های جانوری زیادی از کشورمان قاچاق می‌شوند، اما هدف همه خریداران نگهداری از آنها در باغ وحش‌های اختصاصی نیست و کم نیستند سودجویانی که توله خرس‌ها را می‌خرند تا آنها را با سگ‌ها جنگ بیندازند و از این راه کسب درآمد کنند.

طاهر قدیریان، کارشناس حیات‌وحش در این باره می‌گوید: برخی قاچاقچیان حیات‌وحش توله خرس‌ها را به پاکستان قاچاق می‌کنند تا آنها را به افرادی بفروشند که از طریق نمایش جنگ سگ‌ها و خرس‌ها کسب درآمد می‌کنند.

به گفته او، مدتی پیش نیز این بحث داغ بود که نوعی مارمولک در ایران زندگی می‌کند که خاصیت دارویی دارد. به همین دلیل بسیاری از قاچاقچیان حیات‌وحش زیستگاه‌های کشور را در جست‌وجوی این گونه به قول معروف شخم زدند.

نگهداری در باغ وحش‌های اختصاصی و جنگ انداختن گونه‌های جانوری تنها انگیزه خریداران و قاچاقچیان حیات‌وحش نیست؛ بسیاری از آنها گرفتار خرافاتی هستند که بهانه‌ای شده برای قتل عام حیات‌وحش.

باورهای مرگبار

کم نیستند افرادی که هنوز تصور می‌کنند جغد‌ها شومند یا مارمولک‌ها سمی‌ هستند، در کنار این افراد ساده لوح، برخی باورهای خطرناک‌تری دارند. متاسفانه آنها تصور می‌کنند خوردن یا همراه داشتن قسمت‌هایی از جسم گونه‌های جانوری برای آنها خاصیت درمانی یا ماورایی دارد.

برای نمونه هستند افرادی که فکر می‌کنند زبان خرس می‌تواند بواسیر را درمان کند یا با خوردن گوشت این گونه برخی ضعف‌هایشان جبران می‌شود. چنین خرافاتی روی زندگی بسیاری از گونه‌های جانوری مانند ببر، گرگ، مار، کفتار، خرس، شانه به سر، هوبره و… سایه انداخته است.

قدیریان می‌گوید: این روزها نیز برخی افراد تصور می‌کنند خوردن گوشت «تشی» مرهم بسیاری از دردهاست. به همین خاطر این گونه جانوری را شکار می‌کنند.

‌آن طور که او می‌گوید، چنین خرافاتی سبب بحرانی شدن وضع گورخر ایرانی نیز شد. چون این باور بین برخی وجود دارد که روغن این حیوان باعث تسکین درد و بیماری می‌شود‌.

تقویت جوامع محلی

سود بالای قاچاق حیات‌وحش و بیکاری و ناآگاهی در بین برخی جوامع محلی دست به دست هم داده تا قاچاق حیات‌وحش با سرعت بیشتری اتفاق بیفتد.

خیلی از بومیانی که در حاشیه زیستگاه‌های حیات‌وحش زندگی می‌کنند، برای کسب درآمد کمر به نابودی حیات‌وحش بسته‌اند متاسفانه کم نیستند افرادی که تصور می‌کنند گونه‌های جانوری منطقه به دلیل نزدیکی زیستگاه به محل زندگی‌شان به آنها تعلق دارد.

کمبود محیط‌بان نیز زمینه را برای این فرصت‌طلبان فراهم می‌کند. به همین دلیل آنها با زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش و فروش آنها، آسیب جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند. این در حالی است که سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز برخلاف کمبود حدود 5000 محیط‌بان، از توانایی جوامع محلی بهره نمی‌برد.

در کنار سازمان حفاظت محیط‌زیست، دستگاه‌ها و نهادهای دیگر نیز باید برای مقابله با قاچاق حیات‌وحش بدرستی عمل کنند. زیرا مقابله با مافیای قاچاق حیات‌وحش تنها زمانی امکان‌پذیر است که کارفرابخشی مناسبی در این حوزه صورت بگیرد، یعنی نیروی انتظامی، قوه قضائیه، گمرک و… دیگر نهاد‌های تاثیرگذار عرصه را برقاچاقچیان حیات‌وحش تنگ کنند.

تا زمانی که سازمان حفاظت محیط‌زیست با کمبود حدود 5000 نیرو دست به گریبان است و از نیروی جوامع محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد استفاده نمی‌کند، نمی‌توان امیدوار بود قاچاق حیات‌وحش در کشورمان
کمرنگ شود.

 مهدی آیینی

بالا