آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : ریزگرد

بایگانی/آرشیو برچسب ها : ریزگرد

اشتراک به خبردهی

پاک،‌وعده بود

گزارشی درباره «روز هوای پاک» که برای آن وعده‌های زیادی داده شده است
امروز روزهوای پاک است؛ روزی که اگر باد و باران کمک نمی‌کرد، مثل چند سال پیش باید دست‌کم برای گروه‌های حساس ناسالم اعلام می‌شد، چراکه هنوز کاهش آلودگی هوا و محیط‌زیست برای بسیاری از مدیران اولویت ندارد. آنها ترجیح می‌دهند مسائل را در کوتاه مدت بررسی کنند. به همین دلیل بیشتر مواقع طرح‌های کاهش آلودگی هوا به فصل‌های سرد محدود شده یا به دلایل مشکلات اقتصادی کنار گذاشته می‌شود؛ برای نمونه می‌توان به از رده خارج کردن خودروهای فرسوده اشاره کرد یا از این نوشت که سن فرسودگی خودروها را افزایش داده‌اند.

بخشی‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬را‭ ‬باید‭ ‬به‭ ‬پای‭ ‬شرایط‭ ‬طبیعی‭ ‬گذاشت؛‭ ‬شرایطی‭ ‬مانند‭ ‬تغییر‭ ‬اقلیم‭ ‬که‭ ‬سبب‭ ‬افزایش‭ ‬ریزگرد‌ها‭ ‬می‌شود،‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬میان‭ ‬انسان‌ها‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬طبیعت‭ ‬به‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬دامن‭ ‬می‌زنند‭. ‬به‭ ‬همین‭ ‬دلیل‭ ‬عامل‭ ‬انسانی‭ ‬سبب‭ ‬افزایش‭ ‬منوکسید‭ ‬کربن،‭ ‬ازن،‭ ‬دی‌اکسید‭ ‬نیتروژن،‭ ‬دی‌اکسید‭ ‬کربن‭ ‬و‭ ‬ذرات‭ ‬معلق‭ ‬کمتر‭ ‬از‭ ‬۵/۲‭ ‬میکرون‭ ‬است‭.‬

نواب‭ ‬حسینی‭ ‬منش،‭ ‬مدیرعامل‭ ‬ستاد‭ ‬معاینه‭ ‬فنی‭ ‬خودروهای‭ ‬تهران‭ ‬درباره‭ ‬علت‭ ‬اصلی‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬کلانشهرها‭ ‬به‭ ‬جام‌جم‭ ‬می‌گوید‭: ‬خودروهایی‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬سوخت‭ ‬فسیلی‭ ‬استفاده‭ ‬می‌کنند،‭ ‬بیشترین‭ ‬سهم-حدود۷۰درصد-‭ ‬را‌ ‬دارند‭. ‬آن‌طور‭ ‬که‭ ‬او‭ ‬می‌گوید‭ ‬خودروها‭ ‬بزرگ‌ترین‭ ‬تولید‌کننده‭ ‬منوکسید‭ ‬کربن‭ ‬هستند‭ ‬و‭ ‬خودروهای‭ ‬دیزلی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شهرها‭ ‬تردد‭ ‬می‌کنند‭ ‬بیشترین‭ ‬سهم‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬تولید‭ ‬ذرات‭ ‬معلق‭ ‬دارند‭ ‬که‭ ‬حدود‭ ‬۵۵درصد‭ ‬برآورد‭ ‬می‌شود‭.‬‌

بیشتر‭ ‬کارشناسان‭ ‬تاکید‭ ‬می‌کنند‭ ‬سوخت‭ ‬نامناسب‭ ‬سبب‭ ‬افزایش‭ ‬آلایندگی‭ ‬خودروهای‭ ‬دیزلی‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬هرچه‭ ‬میزان‭ ‬گوگرد‭ ‬در‭ ‬سوخت‭ ‬بیشتر‭ ‬باشد‭ ‬آنها‭ ‬هوا‭ ‬را‭ ‬بیشتر‭ ‬آلوده‭ ‬می‌کنند‭.‬

وعده‭ ‬سوخت‭ ‬پاک

سوخت‭ ‬پاک،‭ ‬یکی‭ ‬از‭ ‬وعده‌هایی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬دولت‌ها‭ ‬همواره‭ ‬با‭ ‬آلوده‭ ‬شدن‭ ‬هوا‭ ‬مطرح‭ ‬می‌کنند‭. ‬در‭ ‬این‭ ‬مواقع‭ ‬مدیران‭ ‬تاکید‭ ‬می‌کنند‭ ‬کیفیت‭ ‬سوخت‭ ‬را‭ ‬بهبود‭ ‬می‌بخشند‭ ‬و‭ ‬مانع‭ ‬می‌شوند‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬روزهای‭ ‬سرد‭ ‬سال،‭ ‬نیروگاه‌ها‭ ‬از‭ ‬سوخت‭ ‬مازوت‭ ‬استفاده‭ ‬کنند‭. ‬درحالی‭ ‬که‭ ‬مدیرکل‭ ‬دفتر‭ ‬پایش‭ ‬فراگیر‭ ‬سازمان‭ ‬حفاظت‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬از‭ ‬افت‭ ‬کیفیت‭ ‬سوخت‭ ‬گلایه‭ ‬دارد،‭ ‬شینا‭ ‬انصاری‭ ‬با‭ ‬انتقاد‭ ‬از‭ ‬عملکرد‭ ‬وزارت‭ ‬نفت‭ ‬در‭ ‬پایش‌های‭ ‬مشترک‭ ‬از‭ ‬کیفیت‭ ‬گازوئیل‭ ‬به‭ ‬ایسنا‭ ‬می‌گوید‭: ‬آنالیز‭ ‬نمونه‌های‭ ‬گازوئیل‭ ‬در‭ ‬پاییز‭ ‬امسال‭ ‬نشان‭ ‬می‌دهد‭ ‬محتوای‭ ‬گوگرد‭ ‬تنها‭ ‬در‭ ‬۳۹‭ ‬درصد‭ ‬نمونه‌ها‭ ‬در‭ ‬حد‭ ‬مجاز‭ ‬و‭ ‬۶۱درصد‭ ‬باقی‭ ‬نمونه‌ها‭ ‬بالاتر‭ ‬از‭ ‬حد‭ ‬مجاز‭ ‬استاندارد‭ ‬یورو‭ ‬۴‭ ‬بوده‭ ‬است‭.‬

او‭ ‬با‭ ‬اشاره‭ ‬به‭ ‬این‌که‭ ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬ماده‭ ‬۱۸‭ ‬اقانون‭ ‬هوای‭ ‬پاکب،‭ ‬وزارت‭ ‬نفت‭ ‬مکلف‭ ‬است‭ ‬تا‭ ‬سه‭ ‬سال‭ ‬پس‭ ‬از‭ ‬لازم‌الاجرا‭ ‬شدن‭ ‬این‭ ‬قانون،‭ ‬سوخت‭ ‬تولیدی‭ ‬کشور‭ ‬شامل‭ ‬بنزین،‭ ‬نفت‭ ‬گاز،‭ ‬نفت‭ ‬کوره‭ ‬و‭ ‬نفت‭ ‬سفید‭ ‬را‭ ‬مطابق‭ ‬با‭ ‬استاندارد‭ ‬ملی‭ ‬عرضه‭ ‬کند،‭ ‬می‌افزاید‭: ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬این‭ ‬ماده‭ ‬از‭ ‬قانون‭ ‬هوای‭ ‬پاک،‭ ‬سازمان‭ ‬حفاظت‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬نیز‭ ‬موظف‭ ‬است‭ ‬از‭ ‬تولید‭ ‬سوخت‭ ‬غیراستاندارد‭ ‬جلوگیری‭ ‬کند‭. ‬همچنین‭ ‬برای‭ ‬سازمان‭ ‬ملی‭ ‬استاندارد‭ ‬نیز‭ ‬تکلیف‭ ‬شده‭ ‬است‭ ‬از‭ ‬واردات‭ ‬سوخت‭ ‬فاقد‭ ‬استاندارد‭ ‬ملی‭ ‬جلوگیری‭ ‬به‭ ‬عمل‭ ‬آورد‭. ‬وزارت‭ ‬نفت،‭ ‬سازمان‭ ‬ملی‭ ‬استاندارد‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬سازمان‭ ‬حفاظت‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬مکلف‭ ‬هستند‭ ‬گزارش‭ ‬عملکرد‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬مورد‭ ‬سوخت‭ ‬استاندارد‭ ‬و‭ ‬اجرای‭ ‬ماده‭ ‬۱۸‭ ‬قانون‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬هر‭ ‬شش‭ ‬ماه‭ ‬یک‭ ‬بار‭ ‬منتشر‭ ‬کنند‭.‬

وعده‭ ‬خودروی‭ ‬پاک

مساله‭ ‬دیگری‭ ‬که‭ ‬باید‭ ‬به‭ ‬آن‭ ‬توجه‭ ‬داشت‭ ‬کیفیت‭ ‬خودروهایی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬کشور‭ ‬تولید‭ ‬می‌شود‭. ‬سوانح‭ ‬ترافیکی‭ ‬هرسال‭ ‬به‭ ‬طور‭ ‬میانگین‭ ‬جان‭ ‬۱۷هزارنفر‭ ‬را‭ ‬درجاده‌های‭ ‬کشور‭ ‬می‌گیرد‭. ‬دراین‭ ‬میان‭ ‬ایمن‭ ‬نبودن‭ ‬خودروها‭ ‬سهم‭ ‬عمده‌ای‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬قتل‭ ‬عام‭ ‬دارد‭. ‬نباید‭ ‬فراموش‭ ‬کرد‭ ‬کیفیت‭ ‬پایین‭ ‬خودروها‭ ‬نیز‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬شهروندان‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬مرگ‭ ‬تدریجی‭ ‬دچار‭ ‬می‌کند‭.‬

مدیرعامل‭ ‬ستاد‭ ‬معاینه‭ ‬فنی‭ ‬خودروهای‭ ‬تهران‭ ‬با‭ ‬اشاره‭ ‬به‭ ‬کیفیت‭ ‬نامناسب‭ ‬خودروها‭ ‬می‌گوید‭: ‬کیفیت‭ ‬نامناسب‭ ‬خودروها‭ ‬سبب‭ ‬شده‭ ‬هرچه‭ ‬استاندارد‭ ‬سوخت‭ ‬نیز‭ ‬افزایش‭ ‬یابد،‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬کاهش‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬نقش‭ ‬زیادی‭ ‬نداشته‭ ‬باشد،‭ ‬هیدروکربن‭ ‬یا‭ ‬بنزین‭ ‬نسوخته‭ ‬خارج‭ ‬شده‭ ‬از‭ ‬اگزوز‭ ‬خودروها‭ ‬به‭ ‬افزایش‭ ‬ذرات‭ ‬معلق‭ ‬کمتر‭ ‬از۵/۲‭ ‬میکرون‭ ‬دامن‭ ‬می‌زند‭.‬

فرسوده‭ ‬بمان

‭ ‬کیفیت‭ ‬پایین‭ ‬خودرو‌ها‭ ‬به‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬کلانشهرهای‭ ‬کشور‭ ‬دامن‭ ‬می‌زند،‭ ‬اما‭ ‬تلاش‭ ‬مسؤولان‭ ‬تاکنون‭ ‬برای‭ ‬بهبود‭ ‬کیفیت‭ ‬خودروها‭ ‬از‭ ‬وعده‭ ‬فراتر‭ ‬نرفته‭ ‬است‭. ‬این‭ ‬درحالی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تصمیم‭ ‬نامناسب‭ ‬به‭ ‬بدتر‭ ‬شدن‭ ‬شرایط‭ ‬نیز‭ ‬منجر‭ ‬شده،‭ ‬برای‭ ‬نمونه‭ ‬می‌توان‭ ‬به‭ ‬افزایش‭ ‬سن‭ ‬فرسودگی‭ ‬خودروها‭ ‬اشاره‭ ‬کرد‭. ‬سن‭ ‬فرسودگی‭ ‬خودروهای‭ ‬سنگین‭ ‬هشت‭ ‬سال‭ ‬بود،‭ ‬اما‭ ‬به‭ ‬ده‭ ‬سال‭ ‬افزایش‭ ‬یافته‭ ‬و‭ ‬جالب‭ ‬این‌که‭ ‬اگر‭ ‬این‭ ‬خودرو‭ ‬گاز‭ ‬سوز‭ ‬باشد‭ ‬تا‭ ‬۱۲‭ ‬سال‭ ‬نیز‭ ‬می‌تواند‭ ‬در‭ ‬شهر‭ ‬تردد‭ ‬کند‭.‬

برخی‭ ‬مدیران‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬بهانه‭ ‬که‭ ‬اعتبارات‭ ‬لازم‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬ا‭ ‬ختیار‭ ‬ندارند‭ ‬چنین‭ ‬تصمیماتی‭ ‬می‌گیرند‭. ‬نمونه‭ ‬دیگر‭ ‬این‭ ‬تصمیم‌های‭ ‬خاکستری،‭ ‬واردات‭ ‬اتوبوس‭ ‬دسته‭ ‬دوم‭ ‬برای‭ ‬کلانشهر‭ ‬تهران‭ ‬است؛‭ ‬درحالی‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬مدیریت‭ ‬مناسب‭ ‬و‭ ‬تغییر‭ ‬در‭ ‬اولویت‌ها‭ ‬می‌توان‭ ‬برای‭ ‬کلانشهری‭ ‬مانند‭ ‬تهران‭ ‬اتوبوس‭ ‬نو‭ ‬تهیه‭ ‬کرد‭.‬

افزودن‭ ‬به‭ ‬خودروهای‭ ‬فرسوده‭ ‬پایتخت‭ ‬که‭ ‬این‭ ‬روزها‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬۱۵۰هزار‭ ‬خودروی‭ ‬فرسوده‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬تردد‭ ‬می‌کنند،‭ ‬چیزی‭ ‬جز‭ ‬دامن‌زدن‭ ‬به‭ ‬مرگ‭ ‬تدریجی‭ ‬شهروندان‭ ‬نیست‭.‬

نوسازی‭ ‬ناوگان‌حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬جاده‌ای

‭ ‬یکی‌‭ ‬دیگر‭ ‬از‭ ‬طرح‌هایی‭ ‬که‭ ‬حسن‭ ‬روحانی‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬رونمایی‭ ‬کرد‭ ‬اجرای‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬جاده‌ای‭ ‬بود‭. ‬طرحی‭ ‬که‭ ‬آن‭ ‬زمان‭ ‬اشاه‭ ‬کلیدب‭ ‬روحانی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬معضلات‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬ایران‭ ‬نامیده‭ ‬شد‭.‬‌‭ ‬سال‭ ‬گذشته‭ ‬او‭ ‬اعلام‭ ‬کردامید‭ ‬ما‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تا‭ ‬سه‭ ‬سال‭ ‬آینده‭ ‬کل‭ ‬اتوبوس‌ها،‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬و‭ ‬کامیونت‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬جاده‌های‭ ‬کشور‭ ‬حذف‭ ‬و‭ ‬ناوگان‭ ‬جدیدی‭ ‬را‭ ‬جایگزین‭ ‬کنیم‭. ‬براساس‭ ‬این‭ ‬طرح،‭ ‬قرار‭ ‬بود‭ ‬هر‭ ‬سال،‭ ‬۷۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‭ ‬جایگزین‭ ‬۲۳۰‭ ‬تا‭ ‬۲۴۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬کشور‭ ‬شود‭. ‬به‭ ‬این‭ ‬ترتیب،‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خودروسازی‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬را‭ ‬شروع‭ ‬کردند‭ ‬و‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬صاحبان‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬هم‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬کردند‭. ‬طرح‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬همان‭ ‬ماه‌های‭ ‬اول‭ ‬شروع،‭ ‬به‭ ‬مشکل‭ ‬برخورد‭. ‬افزایش‭ ‬نرخ‭ ‬ارز،‭ ‬اعمال‭ ‬تحریم‌های‭ ‬بین‌المللی‭ ‬علیه‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬کمبود‭ ‬قطعات‭ ‬برای‭ ‬ساخت‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬مشکلاتی‭ ‬ایجاد‭ ‬کرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬اعتصاب‌های‭ ‬گسترده‭ ‬کردند‭. ‬وعده‭ ‬و‭ ‬وعیدها‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬وام‌دهی،‭ ‬رایزنی‌ها‭ ‬با‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خارجی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬پیشنهاد‭ ‬تسهیلات‭ ‬جدید‭ ‬مشکلات‭ ‬را‭ ‬رفع‭ ‬نکرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬سخت‭ ‬اقتصادی‭ ‬با‭ ‬رویای‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬کامیون‭ ‬نو‭ ‬کامیونشان‭ ‬را‭ ‬فروخته‭ ‬بودند،‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‌شان‭ ‬دوچندان‭ ‬شد‭. ‬درنهایت‭ ‬در‭ ‬نیمه‭ ‬طرح،‭ ‬مدیرعامل‭ ‬شرکت‭ ‬تغییر‭ ‬کرد‭ ‬و‭ ‬قول‭ ‬و‭ ‬قرارها‭ ‬برای‭ ‬تحویل‭ ‬به‭ ‬موقع‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬هم‭ ‬بیشتر‭ ‬شد‭. ‬بیکاری،‭ ‬افزایش‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‭ ‬و‭ ‬معضلات‭ ‬اجتماعی‭ ‬تنها‭ ‬دستاورد‭ ‬طرحی‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬هدف‭ ‬از‭ ‬بین‭ ‬بردن‭ ‬ریشه‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا،‭ ‬جامعه‭ ‬رانندگان‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬را‭ ‬هدف‭ ‬قرار‭ ‬داده‭ ‬بود‭. ‬بعد‭ ‬از‭ ‬گذشت‭ ‬نزدیک‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬سال،‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬در‭ ‬هاله‌ای‭ ‬از‭ ‬ابهام‭ ‬باقی‭ ‬مانده‭ ‬است؛‭ ‬رانندگانی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬شرکت‭ ‬کرده‌اند،‭ ‬هر‭ ‬روز‭ ‬تجمع‭ ‬می‌کنند‭ ‬تا‭ ‬کسی‭ ‬صدای‭ ‬حق‌خواهی‌شان‭ ‬را‭ ‬بشنود‭.‬

نوسازی‭ ‬ناوگان‌حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬جاده‌ای
‭ ‬یکی‌‭ ‬دیگر‭ ‬از‭ ‬طرح‌هایی‭ ‬که‭ ‬حسن‭ ‬روحانی‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬رونمایی‭ ‬کرد‭ ‬اجرای‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬جاده‌ای‭ ‬بود‭. ‬طرحی‭ ‬که‭ ‬آن‭ ‬زمان‭ ‬اشاه‭ ‬کلیدب‭ ‬روحانی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬معضلات‭ ‬آلودگی‭ ‬هوای‭ ‬ایران‭ ‬نامیده‭ ‬شد‭.‬‌‭ ‬سال‭ ‬گذشته‭ ‬او‭ ‬اعلام‭ ‬کردامید‭ ‬ما‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تا‭ ‬سه‭ ‬سال‭ ‬آینده‭ ‬کل‭ ‬اتوبوس‌ها،‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬و‭ ‬کامیونت‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬جاده‌های‭ ‬کشور‭ ‬حذف‭ ‬و‭ ‬ناوگان‭ ‬جدیدی‭ ‬را‭ ‬جایگزین‭ ‬کنیم‭. ‬براساس‭ ‬این‭ ‬طرح،‭ ‬قرار‭ ‬بود‭ ‬هر‭ ‬سال،‭ ‬۷۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‭ ‬جایگزین‭ ‬۲۳۰‭ ‬تا‭ ‬۲۴۰‭ ‬هزار‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬کشور‭ ‬شود‭. ‬به‭ ‬این‭ ‬ترتیب،‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خودروسازی‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬را‭ ‬شروع‭ ‬کردند‭ ‬و‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬صاحبان‭ ‬کامیون‌های‭ ‬فرسوده‭ ‬هم‭ ‬ثبت‌نام‭ ‬کردند‭. ‬طرح‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬همان‭ ‬ماه‌های‭ ‬اول‭ ‬شروع،‭ ‬به‭ ‬مشکل‭ ‬برخورد‭. ‬افزایش‭ ‬نرخ‭ ‬ارز،‭ ‬اعمال‭ ‬تحریم‌های‭ ‬بین‌المللی‭ ‬علیه‭ ‬ایران‭ ‬و‭ ‬کمبود‭ ‬قطعات‭ ‬برای‭ ‬ساخت‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬مشکلاتی‭ ‬ایجاد‭ ‬کرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬اعتصاب‌های‭ ‬گسترده‭ ‬کردند‭. ‬وعده‭ ‬و‭ ‬وعیدها‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬وام‌دهی،‭ ‬رایزنی‌ها‭ ‬با‭ ‬شرکت‌های‭ ‬خارجی‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشکلات‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬پیشنهاد‭ ‬تسهیلات‭ ‬جدید‭ ‬مشکلات‭ ‬را‭ ‬رفع‭ ‬نکرد‭. ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کامیون‌دارها‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬سخت‭ ‬اقتصادی‭ ‬با‭ ‬رویای‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬کامیون‭ ‬نو‭ ‬کامیونشان‭ ‬را‭ ‬فروخته‭ ‬بودند،‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‌شان‭ ‬دوچندان‭ ‬شد‭. ‬درنهایت‭ ‬در‭ ‬نیمه‭ ‬طرح،‭ ‬مدیرعامل‭ ‬شرکت‭ ‬تغییر‭ ‬کرد‭ ‬و‭ ‬قول‭ ‬و‭ ‬قرارها‭ ‬برای‭ ‬تحویل‭ ‬به‭ ‬موقع‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬هم‭ ‬بیشتر‭ ‬شد‭. ‬بیکاری،‭ ‬افزایش‭ ‬مشکلات‭ ‬اقتصادی‭ ‬و‭ ‬معضلات‭ ‬اجتماعی‭ ‬تنها‭ ‬دستاورد‭ ‬طرحی‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬هدف‭ ‬از‭ ‬بین‭ ‬بردن‭ ‬ریشه‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا،‭ ‬جامعه‭ ‬رانندگان‭ ‬کامیون‌ها‭ ‬را‭ ‬هدف‭ ‬قرار‭ ‬داده‭ ‬بود‭. ‬بعد‭ ‬از‭ ‬گذشت‭ ‬نزدیک‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬سال،‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬در‭ ‬هاله‌ای‭ ‬از‭ ‬ابهام‭ ‬باقی‭ ‬مانده‭ ‬است؛‭ ‬رانندگانی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬شرکت‭ ‬کرده‌اند،‭ ‬هر‭ ‬روز‭ ‬تجمع‭ ‬می‌کنند‭ ‬تا‭ ‬کسی‭ ‬صدای‭ ‬حق‌خواهی‌شان‭ ‬را‭ ‬بشنود‭.‬

نمایش‭ ‬هوای‭ ‬پاک

باد‭ ‬و‭ ‬باران‭ ‬آبروداری‭ ‬کردند؛‭ ‬سلامت‭ ‬شهروندان‭ ‬را‭ ‬خریدند‭ ‬و‭ ‬آبروی‭ ‬مدیران‭ ‬را‭. ‬تقویم‭ ‬بعد‭ ‬از‭ ‬مدت‌ها‭ ‬شانس‭ ‬آورد‭ ‬که‭ ‬باد‭ ‬و‭ ‬باران‭ ‬هوای‭ ‬روز‭ ‬ملی‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬را‭ ‬داشتند‭ ‬و‭ ‬مانع‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬شدند‭ ‬که‭ ‬دود‭ ‬چتر‭ ‬سیاهش‭ ‬را‭ ‬بر‭ ‬سر‭ ‬آسمان‭ ‬کلانشهر‭ ‬تهران‭ ‬پهن‭ ‬کند‭. ‬باد‭ ‬و‭ ‬باران‭ ‬بار‭ ‬دیگر‭ ‬ثابت‭ ‬کردند‭ ‬اختیار‭ ‬هوا‭ ‬در‭ ‬دست‭ ‬آنهاست‭ ‬و‭ ‬سخنرانی‭ ‬و‭ ‬وعده‌های‭ ‬مسؤولان‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬تاثیری‭ ‬ندارد‭.‬

باد‭ ‬اما‭ ‬دیروز‭ ‬هوای‭ ‬همه‭ ‬جا‭ ‬را‭ ‬نداشت‭ ‬در‭ ‬خوزستان،‭ ‬کرمان،‭ ‬سیستان‭ ‬و‭ ‬بلوچستان‭ ‬و‭… ‬شرایط‭ ‬دیگری‭ ‬را‭ ‬رقم‭ ‬زد‭. ‬گرد‭ ‬و‭ ‬غبار‭ ‬دیروز‭ ‬زاهدان‭ ‬را‭ ‬فرا‭ ‬گرفت‭ ‬و‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا،‭ ‬به‭ ‬۱۴‭ ‬برابر‭ ‬حد‭ ‬مجاز‭ ‬رساند‭ ‬و‭ ‬بار‭ ‬دیگر‭ ‬ثابت‭ ‬کرد‭ ‬با‭ ‬وعده‭ ‬و‭ ‬ژست‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬نمی‌توان‭ ‬گره‭ ‬از‭ ‬کلاف‭ ‬سردرگم‭ ‬آلودگی‭ ‬هوا‭ ‬که‭ ‬روی‌‭ ‬چهار‭ ‬فصل‭ ‬ایرانی‌ها‭ ‬سایه‭ ‬انداخته‭ ‬باز‭ ‬کرد‭. ‬محیط‌زیست‭ ‬اما‭ ‬از‭ ‬ژست‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬خسته‭ ‬است،‭ ‬ژست‌هایی‭ ‬که‭ ‬این‭ ‬روزها‭ ‬تبش‭ ‬به‭ ‬جان‭ ‬سیاسیون‭ ‬و‭ ‬بازیگران‭ ‬افتاده؛‭ ‬دولتی‭ ‬که‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬زیست‌‌محیطی‌ترین‭ ‬می‌داند‭ ‬کارنامه‌اش‭ ‬پر‭ ‬از‭ ‬تصمیم‌هایی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬به‭ ‬هوا‭ ‬رنگ‭ ‬خاکستری‭ ‬می‌زند؛‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬به‭ ‬توسعه‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬عمومی،‌‭ ‬افزایش‭ ‬سن‭ ‬فرسودگی‭ ‬خودروها،‭ ‬رهاکردن‭ ‬طرح‭ ‬نوسازی‭ ‬ناوگان‭ ‬حمل‭ ‬و‭ ‬نقل‭ ‬جاده‌ای،‭ ‬کاهش‭ ‬کیفیت‭ ‬سوخت،‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬به‭ ‬بهبود‭ ‬کیفیت‭ ‬خودروها،‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬به‭ ‬از‭ ‬رده‭ ‬خارج‭ ‬کردن‭ ‬خودروهای‭ ‬فرسوده،‭ ‬لابی‭ ‬با‭ ‬صنایع‭ ‬آلاینده‭ ‬و‭… ‬فقط‭ ‬برخی‭ ‬از‭ ‬بی‌توجهی‌های‭ ‬دولت‭ ‬به‭ ‬آسمان‭ ‬آبی‭ ‬است‭.‬

این‭ ‬در‭ ‬حالی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬برخی‭ ‬تصمیم‌های‭ ‬به‭ ‬ظاهر‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬نیز‭ ‬به‭ ‬شکلی‭ ‬اجرا‭ ‬می‌شود‭ ‬که‭ ‬بی‌خاصیت‭ ‬باشد،‭ ‬مثل‭ ‬توقف‭ ‬تولید‭ ‬موتورسیکلت‌های‭ ‬کاربراتوری‭. ‬با‭ ‬این‭ ‬که‭ ‬مدتی‭ ‬است‭ ‬تولید‭ ‬این‭ ‬موتورسیلکت‌ها‭ ‬ممنوع‭ ‬شده،‭ ‬اما‭ ‬این‭ ‬روزها‭ ‬در‭ ‬هرجای‭ ‬کشور‭ ‬هر‭ ‬تعداد‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬موتورها‭ ‬بخواهید‭ ‬برایتان‭ ‬فراهم‭ ‬می‌کنند،‭ ‬زیرا‭ ‬پیش‭ ‬از‭ ‬اجرای‭ ‬این‭ ‬تصمیم‭ ‬شرایط‭ ‬و‭ ‬فرصت‭ ‬کافی‭ ‬برای‭ ‬کارخانه‌ها‭ ‬فراهم‭ ‬شد‭ ‬تا‭ ‬آنها‭ ‬انبارهایشان‭ ‬را‭ ‬پر‭ ‬کنند‭ ‬از‭ ‬موتورهای‭ ‬کاربراتوری‭ ‬شماره‌گذاری‭ ‬شده‭ ‬موتورهایی‭ ‬که‭ ‬تا‭ ‬هشت‭ ‬برابر‭ ‬خودروهایی‭ ‬با‭ ‬استاندارد‭ ‬یورو۲‭ ‬آلودگی‭ ‬تولید‭ ‬می‌کنند‭. ‬با‭ ‬این‭ ‬حال‭ ‬نمایش‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬امروز‭ ‬هم‭ ‬برقرار‭ ‬است،‭ ‬خیلی‭ ‬از‭ ‬مدیران‭ ‬به‭ ‬روال‭ ‬روزهای‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬گذشته‭ ‬به‭ ‬سفارش‭ ‬مشاوران‭ ‬رسانه‌ای‭ ‬خود‭ ‬با‭ ‬اتوبوس،‭ ‬مترو‭ ‬و‭ ‬تاکسی‭ ‬به‭ ‬محل‭ ‬کارشان‭ ‬می‌روند‭ ‬تا‭ ‬در‭ ‬نمایش‭ ‬هوای‭ ‬پاک‭ ‬شرکت‭ ‬کنند‭. ‬آنها‭ ‬خیال‭ ‬می‌کنند‭ ‬با‭ ‬گرفتن‭ ‬چند‭ ‬عکس‭ ‬و‭ ‬ژست‭ ‬محیط‌زیستی‭ ‬درد‌های‭ ‬محیط‌زیست‭ ‬درمان‭ ‬می‌شود‭.‬

مهدی آیینی

مالچ‌پاشی کورکورانه

جانمایی اشتباه برای مالچ‌پاشی تنوع زیستی و اعتبارات را هدر می‌دهد

اختصاص ۳۳۰۰ میلیارد ریال اعتبار برای کنترل ریزگردهای خوزستان و هرمزگان کار دست تنوع زیستی منطقه داده. اعتبار تخصیص‌یافته برای کنترل ریزگرد در نقاطی هزینه شده که ضرورتی نداشته است. دعوا بر سر این‌که مالچ‌پاشی در منطقه حفاظت‌شده میش‌داغ انجام بشود یا نه، همچنان ادامه دارد. فعالان محیط‌زیست می‌گویند تاسیسات مالچ نفتی همچنان در این منطقه وجود دارد و رار است ۲۰۰۰ هکتار دیگر از این منطقه مالچ‌پاشی شود. آنها نگرانند تنوع زیستی این منطقه تحت‌تاثیر مالچ‌پاشی از بین برود. هرچند رئیس اداره محیط‌زیست دشت آزادگان انجام مالچ‌پاشی در منطقه حفاظت‌شده میش‌داغ را رد کرده اما فعالان محیط‌زیست با استناد به تصاویری که دارند تاکید می‌کنند تاسیسات مالچ‌پاشی هنوز هم در این منطقه حفاظت‌شده مستقر است. در چزابه و فکه هم که مناطق حفاظت‌شده نیستند اما پوشش گیاهی غنی دارند. مالچ‌پاشی انجام شده. مسؤولان سازمان جنگل‌ها می‌گویند که تعیین نقاط مالچ‌پاشی در چزابه انتخاب آنها نبوده است و مسؤولان استانی با توجه به اولویت‌هایی که داشته‌اند، این نقاط را برای مالچ‌پاشی انتخاب کرده‌اند. در حالی مالچ‌پاشی در مناطق با پوشش گیاهی غنی انجام می‌شود که به اعتقاد کارشناسان، پاشیدن مالچ در مناطقی که دارای پوشش گیاهی ۱۰ تا ۱۵ درصدی است، ضرورتی ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد برخی مدیران با جانمایی اشتباه برای مالچ‌پاشی منابع بیت‌المال را هدر داده‌اند.

گزارشگران سبز: مالچ‌پاشی بی‌برنامه زنجیره حیات را در برخی مناطق پاره کرده. برای نمونه با اجرای عملیات مالچ‌پاشی در منطقه حفاظت‌شده میش‌داغ حیات در این منطقه به خطر افتاده است. سال گذشته، مالچ داغ نفتی، روی پوشش گیاهی یک‌ساله منطقه را پوشاند و بخش زیادی از خزندگان این منطقه را از بین برد. به‌دنبال آن، چند گونه پرنده که از این خزندگان تغذیه می‌کردند و زمستان‌ها را در خوزستان می‌گذراندند از منطقه دور شدند. میش‌داغ تنها نقطه هدف مالچ‌پاشان نبوده است. فکه و چزابه هم برخلاف بی‌نیازی از از مالچ‌پاشی بی‌نصیب نمانده‌اند. به گفته مردم محلی، ریگزارهای این مناطق هیچ گاه برای مردم مشکل‌ساز نبوده، چون اطراف تپه‌های شنی این مناطق با پوشش غنی گز شاهی، اسکنبیل و سایر گونه‌های بومی احاطه شده .
فکه محل زندگی آهوانی است که با مالچ‌پاشی به سمت دشت‌های عراق رفته‌اند. رضا نیک‌فلک، فعال محیط‌زیست خوزستان در گفت‌وگو با ما عنوان می‌کند: تجهیزات مالچ‌پاشی در منطقه حفاظت‌شده میش‌داغ مستقر است و قرار است ۲۰۰۰ هکتار از این منطقه، در آینده تحت عملیات مالچ‌پاشی قرار گیرد.
آن‌طور که او می‌گوید مجری عملیات مالچ‌پاشی در منطقه استخر آب هم ایجاد کرده است که این تغییرات برخلاف قوانین و مقررات است. زیرا هیچ مجوزی برای عملیات مالچ‌پاشی در مناطق حفاظت‌شده به آنها داده نشده است.

مالچ‌پاشی بیهوده
بودجه‌ای که برای مالچ‌پاشی به کار می‌رود، از همان ردیف اعتباری است که برای کنترل ریزگردها اختصاص یافته است؛ در حالی که به اعتقاد مردم محلی ریگزارهای خوزستان محل تولید گرد و غبار نیستند. حمید رضا ناصری، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات بیابان دانشگاه تهران به جام‌جم می‌گوید: اگر مردم محلی معتقدند که تپه‌های خوزستان برایشان مشکلی ایجاد نمی‌کند، قطعا درست می‌گویند.
آن طور که او می‌گوید ریزگردها عمدتا در بستر تالاب‌ها و یکسری اراضی فرامرزی تولید می‌شوند. باید یادآور شد راهکار‌ها برای کنترل ریزگردها و حرکت ماسه‌های روان متفاوت است.
ناصری ادامه می‌دهد: مهار ریزگرد کار بسیار سختی است؛ زیرا متعلق به یک منطقه نیست و ذرات ریز از زمین بلند می‌شود و ممکن است هزاران کیلومتر دورتر برود؛‌اما حرکت ماسه‌ها محلی است. به علت سنگینی و درشتی ذرات ماسه، این ذرات به صورت محلی جابه‌جا می‌شود و براحتی با رویش یک درخت یا بوته، حرکت ماسه‌ها قابل کنترل است.
ناصری تاکید می‌کند: منشا ریزگرد متفاوت است و با مالچ‌پاشی ریگزارها، گرد و غبار را نمی‌توان کنترل کرد. البته به صورت مطلق نمی‌توان در این باره نظر داد. ممکن است ذراتی داخل ماسه‌زارها باشد که گرد و غبار ایجاد کند اما شدت آن در حدی نیست که با بستر هورالعظیم قابل مقایسه باشد.

مالچ‌کشی
براساس تصاویری که باقر موسوی، فعال محیط زیست منتشر کرده مناطقی تحت عملیات مالچ‌پاشی قرار گرفته‌اند، که دارای پوشش گیاهی مناسبی هستند، اما عضو هیات علمی مرکز تحقیقات بیابان یادآور می‌شود: مالچ نقتی باید در منطقه‌ای که حالت بحرانی دارد و پوشش گیاهی اش اندک است، استفاده شود؛ چون پوشش ۱۵ تا ۲۰ درصدی گیاهی می‌تواند حرکت شن‌های روان را کنترل کند.
به گفته او، پایه مالچ نفتی سمی است و به دلیل این‌که داغ پاشیده می‌شود، باکتری‌هایی را که در لایه رویی خاک زندگی می‌کنند از بین می‌برد.
ناصری ادامه می‌دهد: بنابراین اگر جایی پوشش گیاهی باشد و مالچ نفتی پاشیده شود، روی گیاهان و حیات وحش منطقه اثر سوء می گذارد‌.
او می‌گویددر مناطق مستعد ایجاد ریزگرد باید مالچ‌پاشیده شود، اما طیف گسترده‌ای از مالچ در کشور وجود دارد. مالچ بیولوژیک، مالچ معدنی و مالچ نفتی انواعی از مالچ‌ها هستند که در داخل تولید می‌شود، اما برخی از آنها به تولید صنعتی نرسیده‌اند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با انتقاد از عملکرد سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه دفاع از مالچ نفتی بیان می‌کند: این دو سازمان تولیدکنندگان داخلی در حوزه مالچ را مورد توجه قرار نمی‌دهند و اصرار دارند مالچ نفتی سرآمد مالچ‌ها است و آثار منفی ندارد.
با توجه به گفته‌های کارشناسان و فعالان محیط‌زیست در شرایطی که بسیاری از مناطق کشور تحت تاثیر ریزگردها خالی از سکنه شده بهتر است مسؤولان ـ که برای تهیه مالچ نفتی با مشکل رو به رو هستند ـ قبل از مالچ‌پاشی شرایط منطقه را بررسی کنند، زیرا بدون برنامه‌ریزی و تحقیق، اکوسیستم منطقه به خطر می‌افتد و اعتبارات نیز قربانی ندانمکاری می‌شود.

یک تصمیم استانی!
مهم‌ترین انتقاد فعالان محیط زیست به مالچ‌پاشی‌های سازمان جنگل‌ها مربوط به پاشش این ماده نفتی در مناطقی است که دارای پوشش غنی است. منتقدان می‌گویند اقدامات سازمان جنگل‌ها در مناطق غیر ضروری انجام شده است. فرهاد سرداری، مدیر کل دفتر بیابان سازمان جنگل‌ها در گفت‌وگو با ما عنوان می‌کند: ۳۹۰ میلیارد تومان اعتبار در اختیار سازمان جنگل‌ها برای تعیین مناطق اولویت‌دار برای اجرای عملیات مالچ‌پاشی قرار داده شد.
او عنوان می‌کند: ما براساس تعریف یکسری شاخص‌ها و معیارها، مطالعه‌ای توسط دفتر مهندسی سازمان جنگل‌ها برای پنج تا شش استان انجام دادیم تا مناطق اولویت‌دار برای اجرای عملیات مالچ‌پاشی مشخص شوند. حدود یک تا دو ماه دیگر نتیجه این مطالعه تکمیل خواهد شد.
به گفته سرداری ده سالی هست که مالچ‌پاشی توسط سازمان جنگل‌ها انجام نشده بود و از سال گذشته اعتبارات مورد نیاز برای این اقدام در اختیار سازمان قرار گرفته است.
او به این پرسش که با توجه به تکمیل نشدن مطالعات مناطق اولویت‌دار، مالچ‌پاشی‌های سال گذشته خوزستان بر چه اساسی انجام شده است، پاسخ می‌دهد: عملیات مالچ‌پاشی در یکسری نقاط که در استان‌های مختلف براساس مطالعات قبلی باید مالچ‌پاشی می‌شد، پیگیری شد. در برخی مناطق حدود ۷ تا ۸ درصد پوشش گیاهی داریم که مالچ‌پاشی باید انجام شود اما منطقه چزابه جزو مناطق اعلامی ما نبوده است.
او بیان می‌کند: شاید آن منطقه شرایطی داشته که مقامات استان تصمیم گرفته‌اند آنجا مالچ‌پاشی کنند.
سرداری درباره مالچ‌پاشی در منطقه حفاظت شده میش‌داغ بیان می‌کند: ما از استان خوزستان در این باره استعلام کردیم که اعلام کنند آیا مالچ‌پاشی در منطقه حفاظت شده انجام شده است یا نه که هیچ پاسخی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به ما داده نشده است.
سرداری با تکیه بر مطالعات پژوهشکده نفت، مخالفت‌ها با مالچ نفتی را غیر فنی توصیف می‌کند و می‌گوید: تصاویری در اختیار داریم که مالچ نفتی روی گیاهان ریخته شده؛ اما گیاه بعدا شاداب‌تر هم شده است. مالچ نفتی گیاه را نمی‌سوزاند و آزمایشات نشان می‌دهد هیچ تاثیری روی انسان، خاک، آب، پوشش گیاهی و جانوری ندارد.

لیلا مرگن

آب‌ و هوا روی هوا

بحران آب ،گرد و غبار  و مدیریت زندگی را در سیستان و بلوچستان زمینگیر کرده است ‌

آب نیست، شغل نیست، هوا نیست، بهداشت نیست. این نیست ها فقط حکایت گوشه ای از رنج اهالی سیستان و بلوچستان است که سال‌هاست از جنوب شرقی کشورمان به گوش می رسد و در مقابل برخی مسئولان ‌واژه تکراری  را به این مشکلات سنجاق می کننداما ‌عبور این مشکلات از مرز بحران گواهی است بر اینکه مسئولان راهکاری در بساط ندارند به همین دلیل به مشکلات ساکنان جنوب شرق کشور هر روز دامن زده می شود برای نمونه چند روزی است که گرد و غبار زندگی را در سیستان فلج کرده و تا دیروز  حدود ۶۰۰ نفر به خاطر مشکلات تنفسی روانه بیمارستان شدند.

گرد و غباری که بیماری تنفسی را در سیستان شایع کرده و از کودک خردسال تا پیر زن و پیرمردهای این منطقه را راهی بیمارستان می‌کند، چند روزی است که ادارات را نیز به تعطیلی کشانده است. برخلاف هزینه‌های درمانی بالا، دولت تدبیری برای ارائه خدمات ارزان‌ قیمت‌تر در بیمارستان‌ها به مردم سیستان ندارد. ‌سیستانی ها که بیشترشان به قول معروف آهی در بساط ندارند ‌ناچارند بخشی از درآمد خود را در زمان وزش بادهای ۱۲۰ روزه سیستان که حالا ۱۸۰ روز روی زندگی آنها سایه می اندازد، صرف درمان بیماری‌های تنفس خود و اعضای خانواده‌شان  ‌کنند و اگر خوش شانس باشند و در بندهای قرارداد بیمه آنها استفاده از خدمات مرکز فوق تخصصی بیماری‌های تنفسی گنجانده شده باشد، می‌توانند بخشی از هزینه‌های درمانی خود را از طریق بیمه پرداخت کنند. در این میان البته روستاییان مرزنشینی که حتی شناسنامه هم ندارند، باید با درد بیماری‌های تنفسی بسوزند و بسازند یا اینکه هزینه‌های سرسام آور بیمارستان را از جیب خود پرداخت کنند. تامین حقآبه تالاب هامون به عنوان تنها راه حل نجات مردم منطقه در پیچ و خم مذاکرات و دیپلماسی خارجی گم شده است و این میهمان ناخوانده که از بستر خشک هامون به خانه‌ها راه می‌یابد، هر سال در چنین روزهایی از بین مردم بومی، قربانی می‌گیرد.

ب  چند روزی است که گرد و غبار ‌ روی زندگی اهالی سیستان سایه انداخته است. در برخی از ساعات روز، چشم چشم را نمی‌بیند. ‌ بادهای ۱۲۰ روزه که زمانی برای شمال استان سیستان و بلوچستان نعمت بود و گرمای طاقت فرسای تابستان را برای بومیان تعدیل می‌کرد، این روزها بستر خشک تالاب هامون را می‌روبد و گرد و غبار حاصل از این فرسایش را به خانه‌های مردم روستاها و شهرهای شمال سیستان و بلوچستان می‌آورد.

مشکلات بسیار

مهرداد مهرپرور یکی از ساکنان   زابل به  ما می‌گوید: زندگی برای ما مشکل تر از گذشته شده اکنون علاوه بر بی آبی باید با گرد و غبار و بیماری نیز دست و پنجه نرم کنیم.

او ادامه می‌دهد:در حالی که نمی توانیم نفس بکشیم به ما ماسک‌هایی برای مقابله با گرد و غبار به مردم تحویل داده‌اند اما این ماسک ها‌ تاثیری ندارند.

ابوذر نکویی دیگر شهروند زابلی نیز به ما می گوید:توفان‌های شدید ۱۲۰ روزه بیماری آسم و تنگی نفس را در منطقه افزایش داده است.

آن طور که او می گوید‌ این روزها بخش تنفسی بیمارستان‌های شمال استان مملو از مراجعه کننده است و کودکان و افراد سالخورده دچار بیماری‌های تنفسی شده‌اند.در چند روز اخیر تنها کاری که در سطح استان انجام شده است، ادارات را تعطیل کرده‌اند اما قدم مثبتی دیگری برداشته نشده است.

نکویی ادامه می‌دهد: گرد و غبار بر کیفیت آب سیستان هم اثر می‌گذارد زیرا با شروع توفان‌ها شاهد قطعی برق و از کار افتادن پمپ‌ها هستیم. این مساله فشار آب لوله‌ها را کم و زیاد می‌کند و در برخی موارد هم که لوله‌های مسیر از جنس آزبست است، آب گل آلود و آغشته به گرد و غبار وارد شبکه انتقال آب می‌شود.

به گفته این شهروند زابلی، مردم ناگزیرند هزینه‌های درمانی خود را بپردازند. اگر تحت پوشش بیمه باشند، بخشی از هزینه‌ها را بیمه‌ها پرداخت می‌کنند اما روستاییان ساکن نقاط مرزی که فاقد شناسنامه هستند، هزینه‌های درمانی را باید خودشان پرداخت کنند.

خانم کوهکن که در روستای تپه‌کنیز زابل زندگی می کند از شرایط ناگوار روستاییان گلایه می کند و ادامه می دهد: اگر به دادمان نرسند زیر گرد و غبار مدفون می شویم آب نداریم هوا هم پر از گرد و غبار شده نمی دانیم برای چرای دام هایمان چه کنیم. چشم خیلی از اهالی روستا به خاطر توفان آسیب دیده است.

توزیع ماسک و بسته‌های مواد غذایی ‌

مسئولان برای حمایت از مردمی که زندگی به کامشان هر روز تلخ تر می شود  اقدام به توزیع ماسک و بسته های غذایی می کنند.

هوشنگ ناظری فرماندار زابل هم در گفت‌وگو با ما درباره اقداماتی حمایتی بخش دولتی بیان می‌کند: کارهایی که باید انجام شود در دو قسمت اقدامات اورژانسی و میان مدت پیگیری می‌شود.

او ادامه می‌دهد: یکی از کارهای اورژانسی توزیع رایگان ماسک بین روستاییان است‌

به گفته ناظری، از ۹۰۰ روستای واقع در بخش سیستان، تقریبا ۳۰۰ روستا در مسیر باد قرار دارند. چندین هزار ماسک توسط هلال احمر و دستگاه‌های دیر در بین مردم توزیع شده است. همچنین سبدهای کالایی از مواد غذایی شامل حبوبات، برنج، روغن، عدس لوبیا ماکارونی و غیره به ارزش ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان به هر خانوار تحویل داده می‌شود.

او درباره خدمات بهداشتی ارائه شده به مردم هم عنوان می‌کند: برای مسایل تنفسی دستگاه‌های بهداشت و درمان سطح استان آمادگی کامل برای پذیرش بیماران دارند. یک مرکز تخصصی تنفسی در سطح استان ایجاد شده است.

فرماندار زابل اظهار امیدواری می‌کند که مشکل منطقه به صورت زیربنایی و از طریق مذاکره با کشور افغانستان برای تامین حق‌آبه تالاب هامون حل شود.

افزایش شدت گرد و غبار

ناظری بیان می‌کند: بادهای ۱۲۰ روزه سیستان به بادهای ۱۶۰ یا ۱۸۰ روزه تبدیل شده‌اند. خشکسالی‌های پیاپی دمای هوا را افزایش داده است و این افزایش دما به همراه کاهش رطوبت منطقه باعث ایجاد تغییر در فشار هوا و طولانی شدن مدت وزش بادهای ۱۲۰ روزه شده است. این بادها از اردیبهشت تا انتهای تابستان ادامه می‌یابد.

آن طور که فرماندار زابل می گوید در سال زراعی جاری (۹۷-۹۶) هیچ آبی از سوی رودخانه هیرمند و فراه رود به تالاب هامون وارد نشده و خشکسالی‌ نسبت به گذشته شدیدتر شده است.

به گفته فرماندار زابل شدت گرد و غبار در سیستان افزایش یافته و تنها راه نجات مردم منطقه تامین حقآبه تالاب هامون است

افغانستان که در بالادست رودخانه هیرمند و رودهای منتهی به تالاب هامون واقع شده است، آب تالاب هامون را صرف توسعه کشت و کار می‌کند اما فرماندار زابل یادآور می‌شود: وضعیت افغانستان بهتر از ایران نیست و بر اساس گزارش‌های رسیده مناطق غربی این کشور که همجوار با ایران است دچار خشکسالی و مشکلات عدیده‌ای است.

گرد و غبار هامون بین المللی می شود

دود سدسازی‌های افغانستان و خشک شدن تالاب هامون فقط به چشم مردم ایران نمی‌رود. احمد قرایی، عضو هیات علمی پژوهشکده هامون در گفت‌وگو با ما‌ عنوان می‌کند: گرد وغبارهای این روزها بر اساس عکس‌های هوایی از هامون صابری واقع در افغانستان و نزدیکی هرات ‌آغاز می‌شود. با اضافه شدن ریزگردهای سیستان به آن، به سمت جنوب کشور پیش می‌رود و با چرخش ۹۰ درجه ای به سمت افغانستان می رود و تا عمق ۷۰۰ کیلومتری پاکستان نیز نفوذ می‌کند.

او ادامه می‌دهد: اگر برای احیای تالاب هامون برنامه‌ای نداشته باشیم، ریزگردهای بستر هامون به جز ایران، افغانستان و پاکستان دیگر کشورهای منطقه را هم درگیر کرده و آن را به معضلی بین‌المللی تبدیل می‌کند.

بی آبی سبب شده برخی از اهالی ‌ سیستان بستر تالاب هامون را شکافته و از آب زیر سطحی آن برای تامین نیاز شرب دام‌های خود استفاده  ‌کنند. قرایی اگرچه این اقدام را تخریب بستر تالاب و اقدامی خلاف قانون می‌داند اما تاکید می‌کند: اگر برای مردم معیشت جایگزین تعریف نشود، مردم ناگزیرند که نیازهای خود را به نحوی تامین کنند.

او اضافه می‌کند: برداشت آب زیرسطحی از نقاط عمیق‌تر تالاب هامون بر روی پدیده ریزگردها و تشدید آن تاثیری ندارد اما اگر برداشت این آب ادامه یابد و شدت آن توسط مردم محلی بیشتر شود، لایه‌های سطحی شور شده و اگر آب به تالاب باز گردد، ممکن است دیگر نیزارهای تالاب سبز نشوند.

برطرف شدن ‌ مشکلات اهالی سیستان و بلوچستان در گرو تامین حقآبه هامون است مساله ای که دروزارتخارجه آن طور که باید به آن توجه نمی شود، زیرا برخلاف اینکه مدتی پیش خبراز تشکیل کارگروه ویژه دیپلماسی آب منتشر شد هنوز افغانستان برای تامین حقابه هامون قدمی برنداشته  و امسال ورودی آب چاه نیمه‌ها‌ی سیستان و بلوچستان صفر بوده است. این در حالی است که بر اساس توافقات بین ایران و افغانستان باید هر سال   بیش از ۸۰۰ میلیون متر مکعب آب به ایران وارد شود‌.

 

کاهش ۲۷۵ درصدی تراز آب‌های زیرزمینی  

مدیرعامل آب منطقه ای سیستان و بلوچستان گفت : تراز آب های زیرزمینی استان در سال آبی ۹۵-۹۶ نسبت به دراز مدت ۲۷۵ درصد کاهش داشته و همچنان در حال کاهش است.

اتابک جعفری افزود: حجم سدها نسبت به سال گذشته ۴۹ درصد و حجم مخازن هم ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است و در مجموع بیش از ۷۰ درصد آن خالی است.

‌به گزارش ایسنا،‌مدیرعامل آب منطقه ای استان ‌عنوان کرد: خاش با ۳۷۵ میلیون متر مکعب، ایرانشهر با ۳۸۵ میلیون متر مکعب و دلگان با ۳۴۸ میلیون متر مکعب بالاترین مصرف آب را به خود اختصاص دادند و نیمروز و هامون با ۱۴ و ۱۶ میلیون متر مکعب کم مصرف ترین شهرستان های استان هستند.

وی گفت: بیش از ۴۰۰۷ روستا در سیستان و بلوچستان فاقد سامانه آبرسانی است. جعفری افزود: آب چاه نیمه ها در حال کاهش شدید است، ۳۰۰ میلیون متر مکعب حجم مرده آن بوده و ۳۳۰ میلیون متر مکعب آب در چاه نیمه ها تبخیر شده است ، البته در شهریور ماه ۲۵۰ میلیون متر مکعب به چرخه اضافه و جایگزین خواهد شد.

 لیلا مرگن

 

 

خوره بیابان

وسعت کانون‌های بحرانی بیابان‌زای کشور از ۷ میلیون هکتار به ده میلیون هکتار رسید

تغییر اقلیم و سوء‌مدیریت دست‌به‌دست هم داده‌اند تا بیابان‌‌زایی در کشورمان سرعت بگیرد. نتایج پژوهشی که بتازگی صورت گرفته این واقعیت تلخ را تائید می‌کند. براساس اطلاعاتی که مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگل‌ها در در گفت‌وگو باما از آن پرده بر می‌دارد تامدتی پیش ۲۱ میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر فرسایش بادی قرار داشت، اما این عدد اکنون به ۲۷ میلیون هکتار رسیده است. نگران‌کننده‌تر این که تا پیش از این وسعت کانون‌های بحرانی بیابان‌زای کشور ۷ میلیون هکتار برآورد می‌شد، اما آخرین بررسی‌ها نشان می‌دهد وسعت این کانون‌های بحرانی مرز ده میلیون هکتار را پشت سرگذاشته است.
     گزارشگران سبز: امروز روز جهانی بیابان‌زدایی و مجالی است برای یاد‌آوری این‌که هنوز حقآبه‌های زیست‌محیطی کشور پایمال می‌شود و سوء‌مدیریت منابع آب یکی یکی تالاب‌های کشور را قربانی می‌کند تا جنازه آنها به محلی برای تولید گرد و غبار بدل شود.

فرهاد سرداری، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگلها دراین باره به جامجم میگوید: خشکسالی و تامین نشدن حقآبههای زیستمحیطی کشور سرعت بیابانزایی را در کشور تشدید کرده است.

آنطور که او توضیح میدهد کاهش بارشها نیز سبب شده که پوشش گیاهی از بین برود و اراضی بیشتری تحت تاثیر فرسایش بادی قرار بگیرند.

اگر از سرداری درباره تازهترین آمار از وسعت کانونهای بحرانی بیابانزای کشور بپرسید او به طرحی که سال ۸۵ دراین خصوص اجرا شد اشاره میکند و میگوید: سال گذشته نیز این طرح اجرا شد تا نتایج با یکدیگر مقایسه شود.

به گفته مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگلها هنوز نتایج این طرح نهایی نشده است، اما او برای جامجم توضیح میدهد که در سال ۸۵ مشخص شد که حدود ۲۱میلیون هکتار از اراضی کشور تحت فرسایش بادی بود و در این بین وسعت کانونهای بحرانی بیابانزای نیز حدود ۷میلیون هکتار برآورد میشد. سرداری تصریح میکند: نتایج بررسیهای جدید هنوز نهایی نشده اما وسعت اراضی که تحت فرسایش بادی قرار دارند به ۲۷میلیون هکتار رسیده و وسعت کانونهای بحرانی بیابانزا نیز حدود ده میلیون هکتار برآورد میشود. علیمحمد طهماسبی، مدیر کارگروه ملی مقابله با گرد و غبار سازمان حفاظت محیطزیست نیز  بیان میکند: در ایران صرفا بر اقدامات احیایی متمرکز شدهایم. یعنی برای مقابله با تبعات بیابانزایی به کشت گیاه روی آوردهایم در حالی که باید عواملی که در سرزمین وجود دارد و منجر به بیابانزایی شده را کنترل کنیم. آنطور که او میگوید برای نتیجهگیری بهتر باید فشارها را از روی منابع برداشت این مساله نیاز به تغییر رویکرد و نگاه در سطح مسئولان، مدیران میانی و بهویژه کارشناسان دارد. طهماسبی بیشتر دخالتهای انسانی را در تشدید روند بیابانزایی موثر میداند.

سرعت بالای بیابانی شدن

حمیدرضا ناصری، عضو هیات علمی پژوهشکده بیابان نیز در گفتوگو با ما ایران را کشوری خشک توصیف میکند که میزان بارشها در آن به مراتب کمتر از متوسط جهانی است، اما تاکید میکند: توان تولید در عرصههای بیابانی ایران با شتاب بالایی در حال از دست رفتن است.

او نیز همچون مدیر کارگروه ملی مقابله با گرد و غبار سازمان حفاظت محیط زیست، تشدید روند بیابانزایی را خاص ایران نمیداند. ناصری میگوید: بیابانی شدن فقط به از دست رفتن پوشش گیاهی در مناطق بیابانی اطلاق نمیشود، بلکه مناطقی داریم که به دلیل مدیریت غلط و برنامههایی که مبتنی بر توسعه پایدار نبوده است، به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و توان تولید در آن مناطق کاهش یافته است. نمونه بارز این مناطق دریاچه ارومیه است. یا تالاب انزلی که به دلیل تامین نشدن حقآبه در حال خشک شدن است.

خشک شدن تالاب انزلی به مفهوم تغییر اکوسیستم منطقه و کاهش توان تولید است. این عضو هیات علمی پژوهشکده بیابان هم تغییر مدلهای بارشی را عاملی برای تشدید بیابانزایی در ایران میداند و میگوید: شاید تصور عمومی این باشد که بارشهای اخیر خوب بوده و سدها را پر کرده است، اما باید بدانیم که در شهری مثل تهران فرم بارش مهم است. در این شهر نیاز به برف داریم تا با آب شدن این برفها، آب تا آخر تابستان در اختیار کشاورزان و صنایع قرار گیرد. بنابراین با توجه به نظر کارشناسان برای بهبود شرایط کشور باید دیگر سازمان و ارگانها نیز وارد عمل شوند زیرا تازمانی که مدیریت منابع آب بدرستی انجام نشود و وزارت امور خارجه نتواند حقآبههای کشور را تامین کند وسعت عرصههای کشور که در معرض پدیده بیابانزایی قرار دارد از یکصد میلیون هکتار کنونی فراتر خواهد رفت.

سرانه بیابان

سرانه بیابان در جهان حدود ۲۰۰۰ متر مربع میشود، اما سرانه بیابان هر ایرانی حدود ۴۳۰۰ مترمربع است، این سرانه بخوبی شرایط نامناسب اراضی کشور را بازگو میکند، اما این همه ماجرا نیست و برای پیبردن به خسارتی که به کشور تحمیل میشود باید این اعداد را نیز مرور کرد؛ فرسایش خاک سالانه ۱۸ میلیارد، سیل ۱۶۰۰ میلیارد و تخریب آبخوانها ۲۰ هزار میلیارد تومان خسارت به کشور میزند. بنابراین هر سال حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت فقط به این شکل به کشور تحمیل میشود .

لیلا مرگن

 

سوءمدیریت، کشنده‌تر از تغییر اقلیم

D1736619T13490440(web)(b)تغییر اقلیم، پدیده‌ای است که به دلیل افزایش دمای هوا در سراسر کره خاکی در حال وقوع است. علت اصلی گرم شدن زمین نیز چیزی نیست جز افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای از آغاز دوران صنعتی شدن بشر تا امروز. این ساده‌ترین تعریفی است که می‌توان از تغییر اقلیم ارائه کرد.
پدیده‌ای که تبعات آن مشکلات پیچیده‌ای را برای انسان‌ها و طبیعت ایجاد کرده و بحران‌های زیست‌محیطی متعددی به همراه داشته است؛ بحران‌هایی مانند خشکسالی، بیابان‌زایی، خشک شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها، آب شدن یخچال‌های طبیعی، وقوع باران‌های سیل‌آسا و توفان‌های شدید و حتی پدیده ریزگردها. فجایعی که هر کدام آسیب‌هایی را برای طبیعت در چهار گوشه جهان در پی داشته و در این میان، کشور ما نیز از این آسیب‌ها بی‌نصیب نمانده است.

با این حال، برخی کارشناسان محیط‌زیست معتقدند بحران‌های زیست‌محیطی امروز ایران بیشتر از آن که ناشی از تغییر اقلیم باشد، ناشی از اشتباهات بشری است. اشتباهاتی مانند نبود مدیریت صحیح در منابع طبیعی و بی‌توجهی به توسعه پایدار.

دکتر مصطفی جعفری، سرمؤلف برنامه ارزیابی جهانی تغییر اقلیم (IPCC) یکی از همین کارشناسان است. او ریشه خشک شدن تالاب‌ها و کاهش چشمگیر ذخایر آب زیرزمینی کشور را سوء مدیریت منابع آب می‌داند.

جعفری که سال 2007 همراه با یک تیم تحقیقاتی برنده جایزه صلح نوبل در زمینه تغییر اقلیم شده، در حال حاضر مشغول تالیف برنامه کلان تحقیقات تغییر اقلیم کشور به کمک گروهی از کارشناسان منابع طبیعی و محیط‌زیست در سازمان آموزش و تحقیقات وزارت جهاد کشاورزی است. او همچنین عضو هیات علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور نیز است.

پیشینه علمی و تحقیقاتی دکتر جعفری سبب شده او راهی جز ایجاد تحول در سبک زندگی و الگوی مصرف آب و سوخت‌های فسیلی از سوی مردم و انجام تغییرات اساسی در شیوه اجرای برنامه‌های صنعتی و کشاورزی از طرف همه فعالان بخش خصوصی و دولتی و تطبیق این موارد با شرایط اقلیمی موجود را برای برون‌رفت از بحران‌های زیست‌محیطی کشور نشناسد.

 

به این سوال می‌توان جواب مثبت یا منفی داد، زیرا وقوع چنین بحران‌هایی می‌تواند ریشه در تبعات تغییر اقلیم یا اشتباهات انسان‌ها در بهره‌برداری از منابع طبیعی داشته باشد. درباره ایران اما باید گفت بخش عمده‌ای از بحران‌های زیست‌محیطی مانند بحران آب، ناشی از سوءمدیریت منابع است؛ چراکه وقتی ما آب‌های زیرزمینی را به سطح زمین آوردیم، نرخ تبخیر سطحی افزایش پیدا کرد یا وقتی حقابه بسیاری از تالاب‌ها را به بخش کشاورزی اختصاص دادیم، زمینه برای خشک شدن تالاب‌هایمان فراهم شد‌. علاوه بر اینها با حفر چاه‌های غیرمجاز متعدد، ذخیره آب زیرزمینی برخی مناطق کشور را به صفر رسانده‌ایم، یعنی خودمان موجب شکل‌گیری بحران آب شده‌ایم و تغییر اقلیم در اینجا نقش کمرنگ‌تری از سوء‌مدیریت منابع آب دارد. با این حال، تغییر اقلیم تبعاتی را نیز برای بخش‌های مختلف زندگی مردم ما بخصوص در تولید محصولات صنعتی و زراعی داشته یا آسیب‌های شدیدی را به اکوسیستم جنگل‌ها و مراتع ایران وارد کرده است. به همین دلیل، لازم است آسیب‌های ناشی از تغییر اقلیم را نیز مد نظر قرار دهیم و با انجام اقداماتی تلاش کنیم با تبعات این پدیده سازگار شویم.

چطور می‌توانیم با تبعات تغییر اقلیم سازگار شویم؟

برای این منظور، ابتدا باید شرایط کنونی و روند فعلی تغییرات اقلیم را درک کنیم و سپس شرایط اقلیمی آینده را بر اساس سناریوهای مختلف موجود در زمینه میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای از سوی کشورهای جهان تخمین بزنیم و بعد با آسیب‌های ناشی از تغییر اقلیم آشنا شویم. وقتی این موارد را فهمیدیم، باید بررسی کنیم چگونه می‌توانیم با تغییر سبک زندگی، الگوی مصرف آب و سوخت‌های فسیلی، شیوه انجام فعالیت‌های صنعتی و کشاورزی، خود را با روند تغییرات اقلیمی سازگار کنیم.

این سازگاری چقدر ضروری است؟

سازگاری با تبعات تغییر اقلیم باعث می‌شود در شرایط فعلی، زندگی انسان‌ها و دیگر موجودات زنده و همچنین منابع طبیعی سطح جهان، کمتر دچار آسیب‌های ناشی از این پدیده شود. علاوه بر این، به این شکل بشریت، جانداران و طبیعت برای تغییراتی که در آینده رخ خواهد داد، آماده خواهند شد.

به نظر شما باید سازگاری و مقابله با تغییر اقلیم را با هم پیش برد؟

بله، اما مقابله با تغییر اقلیم زمانی ممکن است که کشورهای دنیا به اجرای برنامه‌ها و توافقات بین‌المللی در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای پایبند باشند. بهتر است بدانیم تغییر اقلیم به دلیل دو دسته عامل اتفاق افتاده است. دسته اول، عبارت است از عوامل طبیعی مانند تغییر زاویه زمین نسبت به خورشید و شدت تابش نور خورشید که در مقیاس‌های چند میلیون سال رخ می‌دهد. دسته دوم هم عبارت است از عوامل انسان‌ساز که مهم‌ترین آنها تولید بیش از حد گازهای گلخانه‌ای است که از شروع دوران صنعتی شدن تا امروز به صورت تصاعدی رشد کرده است. به همین دلیل، می‌توان انتشار بدون قاعده گازهایی مانند دی‌اکسید کربن، متان، ازن و حتی بخار آب را منشا اصلی تغییر اقلیم دانست.

نقش بخار آب در تغییرات آب و هوایی چقدر جدی است؟

بخار آب جزو گازهایی است که اگر مقدار آن در جو از حد معینی بیشتر شود، باعث گرم شدن زمین خواهد شد. در سال‌های اخیر بخار آب به دلیل روند افزایشی تبخیر آب‌های سطحی، از حد مجاز بیشتر شده است. مهم‌ترین عامل این نیز بالا رفتن دمای هواست. البته برخی اشتباهات بشری هم به بیشتر شدن نرخ تبخیر سطحی دامن زده است. به طور مثال، در کشور ما که منطقه‌ای خشک و نیمه‌خشک محسوب می‌شود و میزان تبخیر آب در آن بیشتر از میزان بارش است، وقتی در مدیریت منابع آبی، هیچ توجهی به طبیعت اقلیم ایران نمی‌شود، همین اندک آب‌های سطحی در دسترس نیز تبخیر می‌شود و طبیعتا مقدار بخار آب موجود در جو افزایش خواهد یافت.

منظورتان از بی‌توجهی به طبیعت اقلیم ایران چیست؟

منظور این است که ما به جای تلاش برای کاهش نرخ تبخیر سطحی، با انجام اقدامات نادرست باعث شده‌ایم این نرخ افزایش پیدا کند. مثلا در سال‌های اخیر به جای اتکا به دانش بومی خود و استفاده از قنات، به حفر چاه‌های موتوری پناه برده و باعث افزایش نرخ تبخیر سطحی شده‌ایم. انگار فراموش کرده ایم قنات، آب را از زیر زمین و با کمترین میزان تبخیر سطحی و بدون مصرف هیچ نوع سوختی و فقط با استفاده از نیروی گرانش انتقال می‌دهد، در حالی که چاه‌های موتوری، آب‌های زیرزمینی را با استفاده از پمپ‌هایی که با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند، به سطح زمین می‌آورند.

بنابراین به نظر شما تغییر اقلیم نقش اندکی در بحران‌های زیست‌محیطی امروز ما داشته است.

بله، اما نباید نقش تغییر اقلیم را در وقوع این بحران‌ها نادیده گرفت. به همین دلیل، لازم است برای جلوگیری از آسیب‌های این پدیده در بلند مدت، همه کشورها تلاش خود را برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای به کار گیرند. برای این هدف، مسئولان اجرایی کشورها باید محل‌های ایجاد و جذب گازهای گلخانه‌ای در کشور خود را بدرستی شناسایی کرده و سعی کنند محل‌های ایجاد را کاهش و محل‌های جذب را افزایش دهند.

منظورتان از محل‌های جذب گازهای گلخانه‌ای چیست؟

هرجایی که پوشش گیاهی وجود داشته باشد، محل جذب این گازهاست. مانند جنگل‌ها، مراتع و فضاهای سبز شهری. به همین دلیل، کاشت یا قطع هر درخت یا بوته در مقدار گازهای گلخانه‌ای موجود در جو مؤثر است؛ چراکه همه گیاهان دی‌اکسید کربن موجود در هوا را جذب می‌کنند، بنابراین از بین رفتن هرکدام باعث می‌شود دی‌اکسید کربن کمتری جذب و مقدار این گاز در هوا بیشتر شود. از این رو، علاوه بر کاهش میزان تولید گازهای گلخانه‌ای، افزایش سطح محل‌های جذب این گازها نیز جزو مهم‌ترین راهکارهای مقابله با تغییر اقلیم به حساب می‌آید.

بر اساس گزارش اخیر ناسا از وضعیت گرمایش جهانی، ایران در بین 45 کشوری که خطر خشکسالی شدید آنها را تهدید می‌کند، در رتبه چهارم قرار دارد. به نظر شما، این وضعیت ناشی از سوء مدیریت منابع آب است یا تغییر اقلیم؟

گاهی خشکسالی ناشی از اثرات تغییر اقلیم است، اما مواقعی نیز شاهد خشکسالی‌های دوره‌ای هستیم. این موضوع در سال‌های گذشته هم هر چند سال یکبار در اقلیم‌های خشکی مانند نواحی مرکزی فلات ایران اتفاق می‌افتاده است. اما در شرایط فعلی می‌توان گفت تغییر اقلیم باعث شده تعداد و طول مدت دوره‌های خشکسالی بیشتر شود. با وجود این، به نظر می‌رسد ریشه اصلی این مساله نیز سوء مدیریت منابع آب باشد. چراکه وقتی مثلا ما بالادست دریاچه ارومیه صدها چاه حفر کرده‌ایم یا برای ساخت یک پل ماشین‌رو روی این دریاچه، چند هزار کامیون خاک به درون آن ریخته‌ایم، دیگر نمی‌توان خشک شدن دریاچه ارومیه را فقط به تبعات تغییر اقلیم ربط داد؛ مثال‌هایی از این دست نشان می‌دهد نوع مدیریت حاکم بر منابع طبیعی کشور در کنار مساله تغییر اقلیم، سبب وارد شدن خسارت‌های کلانی بر زیست‌بوم ایران شده است.

پدیده ریزگردها چطور؟ آیا این پدیده جزو آسیب‌های ناشی از تغییر اقلیم محسوب می‌شود یا آن هم به دلیل سوء مدیریت منابع اتفاق افتاده است؟

پدیده ریزگردها اتفاق تازه‌ای نیست و قرن‌هاست بعضی مناطق ایران در برخی روزهای سال گرفتار گرد و غبار می‌شود. اما در سال‌های اخیر سهل‌انگاری در مدیریت منابع آب باعث شده است تالاب‌های متعددی در داخل و خارج ایران خشک و به منشأ تولید ریزگردها تبدیل شود. ضمن این که نابودی پوشش گیاهی بسیاری از نواحی بیابانی که باعث نگهداشتن شن‌های کویری می‌شدند، سبب شده این شن‌ها با وزش کوچک‌ترین بادی وارد جریان هوا شوند. به همین علت، می‌توان سوء مدیریت منابع طبیعی را عامل اصلی شدت گرفتن پدیده ریزگردها در چند سال گذشته دانست.

با توجه به این که رفع بحران‌های زیست‌محیطی مانند بی‌آبی و پدیده ریزگردها زمانبر است، به نظر شما تا وقتی این مشکلات کنترل شود، چه باید کرد تا طبیعت، انسان‌ها و دیگر موجودات زنده کمتر دچار آسیب‌های ناشی از این بحران‌ها شوند؟

اگر برخی موضوعات با نگاهی جامع‌نگرانه مورد توجه قرار نگیرند، باعث ایجاد آسیب‌هایی برای انسان‌ها و طبیعت می‌شوند. پدیده ریزگردها هم جزو همین موضوعات است. برای رفع این پدیده هم ما باید مهندسی معکوس انجام دهیم. یعنی ما باید ببینیم در سال‌های اخیر چه اقداماتی انجام داده‌ایم که امروز پدیده ریزگردها در این وضعیت بحرانی قرار گرفته و باید اقدامات معکوس آن را انجام دهیم. به نظر من، انجام این اقدامات، مهم‌تر از این است که بررسی کنیم چگونه می‌توان در برابر آسیب‌های این پدیده مقاومت کرد. مگر انسان‌ها چقدر می‌توانند در مقابل ریزگردها مقاومت و آن را تحمل کنند.

سؤال من هم همین است که آیا می‌توان آستانه تحمل انسان‌ها را در برابر پدیده ریزگردها بالا برد؟

بله، قطعا می‌توان این کار را انجام داد. در حال حاضر هم آستانه تحمل ساکنان اهواز، ایلام و زاهدان با آستانه تحمل ساکنان شمال کشور در برابر این پدیده متفاوت است. اما وقتی ریه اهالی مناطق درگیر با پدیده ریزگردها را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم ریزگردها چه آسیبی به سلامت این افراد وارد کرده است. به همین دلیل باید گفت مقاومت در برابر ریزگردها بدون ضرر نخواهد بود و افزایش میزان تحمل انسان‌ها در برابر این پدیده، جز با به خطر افتادن سلامت آنها ممکن نیست.

طبیعت این مناطق چطور؟ آیا می‌توان طبیعت مناطق درگیر با ریزگردها را در برابر اثرات این پدیده مقاوم کرد؟

محیط‌های طبیعی معمولا قدرت انطباق بالایی دارند و می‌توانند استراتژی‌های حیاتی خود را متناسب با شرایطی که در آن قرار می‌گیرند، تغییر دهند. اقلیم مناطق درگیر با این پدیده هم از این قاعده مستثنا نیست و تنوع ژنتیک موجود در آن باعث می‌شود به صورت طبیعی با شرایط سخت سازگار شود. مثلا گیاهان این مناطق در دوران خشکسالی، بیشتر انرژی خود را صرف تولید بذر می‌کنند تا بتوانند نسل خود را ادامه دهند. مواردی مانند این، استراتژی‌های زیستی است که گیاهان و جانوران در مناطق مختلف جهان برای تطبیق با شرایط بحرانی در پیش می‌گیرند. اما زمانی هم ممکن است بر اثر سوء مدیریت یا تغییر اقلیم، سرعت نوسانات زیست‌محیطی در یک منطقه از سرعت تطبیق طبیعت و موجودات زنده بیشتر شود، در این شرایط مسلما حیات وحش و زیست‌بوم آن منطقه گرفتار آسیب‌های جبران‌ناپذیری خواهد شد. این وضعیتی است که امروزه اکوسیستم مناطق درگیر با پدیده ریزگرد چندان با آن فاصله ندارند.

با در نظر گرفتن همه صحبت‌هایی که مطرح شد، به نظر شما مشکل اساسی ایران برای رفع مشکلات زیست‌محیطی‌اش چیست؟

مشکل اصلی این است که در ایران به موضوع تغییر اقلیم و به طور کلی، همه موضوعات محیط‌زیستی، به عنوان یک مساله اساسی و اولویت‌دار توجه نمی‌شود. یعنی هنوز ما بحران‌های زیست‌محیطی را جدی نگرفته‌ایم. به همین دلیل، نتوانسته‌ایم با این بحران‌ها به صورت ریشه‌ای مقابله کنیم و همیشه سعی کرده‌ایم با انجام برخی اقدامات نمایشی، اثرات بحران‌هایی مانند پدیده ریزگردها را در کوتاه مدت کاهش دهیم. تا زمانی هم که به همین صورت عمل کنیم و نگاهی سیستماتیک به حل مشکلات زیست‌محیطی نداشته باشیم، نمی‌توانیم هیچ‌کدام از این مشکلات را حل و فصل کنیم.

محمدحسین خودکار

دولت یازدهم در ترازوی محیط زیست

اولین مصوبه دولت یازدهم، احیای دریاچه ارومیه بود، اقدامی‌که با شماری از شعارهای زیست محیطی همراه شد و بسیاری را دلخوش کرد که احتمالا در این دولت تحولات مناسبی در حوزه محیط‌زیست رخ خواهد داد.اکنون اما با گذشت چهار سال دیدگاه‌ها درباره محیط‌ زیستی بودن دولت یازدهم به دو گروه تقسیم می‌شود؛ نخست آنها که با نگاهی مثبت می‌گویند ادعای دولت محقق شده چون شهروندان توجه بیشتری به محیط‌زیست می‌کنند و گروه دوم آنها که می‌گویند اتفاق ساختاری و مثبتی در حوزه محیط‌زیست نیفتاده و اگر مردم بیشتر به حفظ آن علاقه‌مند شده‌اند، تحت تاثیر فعالیت سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها بوده است.

نمی‌توان انکار کرد که در چند سال اخیر مسائل زیست محیطی بیش از گذشته مورد توجه شهروندان و برخی مسئولان قرار گرفته،این نتیجه‌ای مثبت است که اگر به‌درستی مدیریت شود، زمینه را برای بهبود شرایط محیط‌زیست کشور فراهم می‌کند.

معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست نیز معتقد است بهبود نسبی هوای کشور، تلاش‌های بین‌المللی برای مقابله با ریزگردها و کاهش سطح آتش‌سوزی ‌جنگل‌ها از جمله اتفاقات مثبتی است که در چند سال اخیر اتفاق افتاده است.

به گفته او امضا و اجرایی شدن حدود 16 تفاهم‌نامه بین‌المللی در حوزه محیط‌زیست و برگزاری حدود 52 دوره آموزشی، توانمندسازی و فرهنگ‌سازی برای حدود 600 نفر از محیط بانان، کارشناسان و تشکل‌های محیط‌زیستی از دیگر دستاورد‌های مثبت چند سال اخیر است.

اما با وجود این اقدامات مثبت، ابتکار همیشه مورد انتقاد کارشناسان بوده است و خیلی‌ها او را به سیاسی‌کاری متهم می‌کنند و می‌گویند بیشتر درگیر مسائل سیاسی و اقدامات بین‌المللی است تا مسائل زیست‌محیطی که در داخل کشور می‌گذرد.

از این گذشته به نظر می‌رسد در چند سال گذشته برای حفاظت محیط‌زیست، تعامل بین بخشی زیادی بین وزارتخانه و دستگاه‌های اجرایی کشور وجود نداشته است.

به عنوان مثال وزیر صنعت، معدن و تجارت اواخر بهمن گذشته گورخر ایرانی را که گونه‌ای در معرض خطر انقراض است را مانعی بر سر راه توسعه دانست یا دست ستاد احیای دریاچه ارومیه از بودجه خالی ماند و آنها که باید بودجه کار را می‌رساندند غفلت کردند و ارومیه به حال ناخوش خود رها شد.

نجات دریاچه خیلی دور، خیلی نزدیک

آخرین خبرها از اولین مصوبه دولت از این حکایت دارد که هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی برای نجات دریاچه ارومیه به وعده‌هایشان عمل نکرده‌اند.

این خبر تلخ را مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه در آخرین نشست خبری خود مطرح کرد. به نظر او بهانه دستگاه‌های اجرایی این است که دولت بودجه کافی نداده و این در حالی‌ است که صندوق توسعه ملی هزینه طرح‌های مربوط به احیای دریاچه ارومیه را پرداخت می‌کند.

در این که احیای دریاچه ارومیه اقدامی‌ زمان‌بر است، هیچ شکی نیست، اما وقتی هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی در دولتی که مدعی است زیست‌محیطی‌ترین دولت بوده، نسبت به دریاچه ارومیه به وظیفه‌شان عمل نمی‌کنند، می‌توان نتیجه گرفت که احیای دریاچه ارومیه قرار است بیش از حد زمانبر شود آن‌ هم در شرایطی که حدود سه سال گذشته حدود 1500 میلیارد تومان از اعتبارات داخلی به احیای دریاچه ارومیه اختصاص پیدا کرده است و برآورد می‌شود ستاد احیای دریاچه ارومیه برای رسیدن به اهدافش ‌به حدود 20 هزار میلیارد تومان نیاز داشته باشد.

منابع آب را فراموش نکنید

توجه دولت به محیط‌زیست با ارائه برنامه ششم توسعه بار دیگر محک خورد و برخی کارشناسان با توجه به آن هشدار دادند که برنامه ششم توسعه، کشور را می‌خشکاند.

برای نمونه عیسی کلانتری، وزیر پیشین ‌کشاورزی‌ و مشاور کنونی معاون اول رئیس‌جمهور مدتی قبل در این‌باره به جام‌جم گفت: برنامه ششم این اجازه را به دولت داده که تتمه آب کشور را حراج کند.

به نظر او برنامه ششم ضد و نقیض است، زیرا یک جا ‌آمده که سالانه باید 11میلیارد مترمکعب ‌برداشت آب کم شود، اما در جایی دیگر تاکید شده به خودکفایی 95 درصدی محصولات اساسی برسیم.

این بی‌توجهی را می‌توان در دیپلماسی آب نیز دید،زیرا برخلاف وعده‌های داده شده در این زمینه استان‌های زیادی در کشورمان در حسرت تامین حقابه تالاب‌ها هستند؛ برای نمونه زندگی بسیاری از ساکنان سیستان و بلوچستان تحت‌تاثیر خشک شدن تالاب هامون قرار گرفته و بسیاری از آنها ناچار به کوچ شده‌اند، در حالی که تاکنون تلاشی جدی برای تامین حقابه هامون نشده است.

آلودگی هوا و ریزگردها

در زمینه آلودگی هوا اتفاقات مثبتی افتاده است؛ برای نمونه برخی عوامل آلودگی هوا مانند بنزن و سرب حذف شده‌اند ‌یا نیروگاه‌ها مکلف شده‌اند به‌جای مازوت از گاز طبیعی استفاده کنند. اما مساله آلودگی هوا و طغیان ریزگردها نیز در چند سال گذشته توانایی دولت را بار دیگر در توجه به مسائل زیست محیطی به آزمایش گذاشت، زیرا در سال‌های اخیر استان‌هایی مانند خوزستان بشدت با این مساله دست به گریبان بودند.

هر چند منشأ حدود 70 درصد از ریزگرد‌ها را خارج از مرزهای کشورمان می‌دانند و در این بین شرایط آشفته کشورهای همسایه رسیدگی به آنها را دشوار می‌کند و حل این مشکل نیز مانند بیشتر مسائل زیست‌محیطی در بلند مدت امکان‌پذیر است، اما بسیاری از شهروندانی که ریزگردها، زندگی‌شان را تیره و تار می‌کند از این گله دارند که برای کاهش اثرات ریزگرد‌ها تسهیلات خاصی برای آنها قائل نشده اند و این درحالی است که گسترش دولت الکترونیک می‌تواند رفت‌وآمد‌ها در این استان‌ها را به حداقل برساند یا اگر سیستم‌های تهویه مطبوع با یارانه در اختیار ساکنان این استان‌ها قرار گیرد دست‌کم نفس کشیدن برای آنها در فضای محدود خانه‌هایشان آسان تر می‌شود و به این شکل مسئولان می‌توانند برنامه‌های بلندمدت‌شان را نیز عملی کنند.

به هر حال دولت‌ها و دستگاه‌ها می‌توانند ادعا کنند زیست‌محیطی ترین نهاد یا دولت تاریخ‌اند اما محیط‌زیستی بودن آنها زمانی اثبات می‌شود که مدیران کارآمد در دستگاه‌های متولی به کار گرفته شوند و اعتبارات لازم برای حل بحران‌های زیست محیطی اختصاص یابد؛ تشخیص این‌که چه افرادی واقعا دغدغه محیط‌زیست را دارند از آنهایی که می‌خواهند از محیط‌زیست برای خود نام و نشانی بسازند کار دشواری نیست.

توسعه حمل و نقل عمومی و اقدامات بین‌المللی

دکتر مجید عباسپور/استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران

نیت آقای روحانی درخصوص محیط‌زیست مشخص است، ایشان در بسیاری از سخنرانی‌هایشان به حفظ محیط‌زیست اشاره کرده‌اند‌‌ اما محیط‌زیست به یک سازمان و ارگان خاص محدود نمی‌شود.‌ مثلا گسترش ‌حمل و نقل عمومی مساله‌ای قابل توجه است که بخش هایی از آن از سوی دولت تامین می‌شود؛ در دولت نهم و دهم اعتباری به این مهم اختصاص نیافت و در دولت آقای روحانی نیز به‌دلیل کمبود اعتبار توجهی به آن نشد. درباره ریزگردها نیز که زندگی را به کام ساکنان تعدادی از استان‌ها تلخ کرده، گفته می‌شود حدود 30 درصد از منابع ریزگرد در داخل کشور است، اما کنترل 70درصدی که در خارج از کشور است نیاز به تعاملات بین‌المللی و منطقه‌ای دارد؛ تلاش‌هایی برای حل این مساله شده اما ناکافی است. به نظرم این امکان هست که از طریق سازمان ملل نسبت به کنترل منابع خارجی موفق‌تر عمل کنیم.

مدیران موهبتی، دشمن محیط‌زیست

دکتر هادی کیادلیری/رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران و رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور

مشکلاتی که برای محیط زیست ایجاد شده مربوط به چند دهه گذشته است، اما درباره عملکرد آقای روحانی در فرصتی که برای حل این مساله در اختیار داشته، می‌توان تحلیل هایی داشت. برای نمونه نگاه خیلی از مردم نسبت به محیط‌زیست تغییر کرده البته شاید این تغییر نگاه از سوی خود مردم ایجاد شده‌، زیرا نگاهی به فضای مجازی یا رسانه‌ها نشان می‌دهد این تغییر بیشتر از‌‌ پایین به بالا اتفاق افتاده است. ‌اما در نگاه برخی مدیران به محیط‌زیست تغییری اساسی ‌ اتفاق نیفتاده، زیرا تغییر اساسی را باید در مسائلی مانند تخصیص اعتبارات لازم یا جذب کارشناسان خبره به سازمان های متولی ‌ جست‌وجو کرد.

البته در چهار سال گذشته کارهای خوبی هم مثل طرح تنفس جنگل که مانع بهره کشی از جنگل می‌شود، انجام شده است.

اما در این بین نقش سازمان های مردم نهاد، رسانه‌ها و مردم تاثیر بیشتری داشته، زیرا عزمی جدی از سوی دولت که مانع توسعه ناپایدار شود وجود نداشته است.‌ انتخاب مدیران در حوزه محیط زیست نیز هنوز براساس موهبت است نه شایسته سالاری. بنابراین این بیم وجود دارد که اگر مردم،متخصصان و رسانه‌ها شرایط را رصد نکنند، دوباره همه چیز به حالت اول برگردد.

اقدام به جای صحبت

دکتر محمدرضا مروی مهاجر/استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

نقطه قوت دولت آقای روحانی در حوزه محیط‌زیست، رسیدگی به دریاچه ارومیه و نگرشی است که به طرح تنفس جنگل دارد. نقطه ضعف عملکرد ایشان در حوزه محیط‌زیست نیز ‌این است که در دولت آقای روحانی درباره محیط‌زیست صحبت زیاد شده، اما اقدام کمی را شاهد بودیم و این احساس وجود ندارد که محیط‌زیست یک قدم به جلو برداشته باشد. در چهار سال گذشته در آموزش عالی نیز بیشتر به جنبه تئوری مساله محیط‌زیست اهمیت داده شد‌ تا جنبه واقعی. از این نظر می‌توان گفت این مساله نیز یک نقطه ضعف ‌ است، اما مساله مثبت دیگری که سال های اخیر شاهد آن بوده‌ایم این است که در رسانه‌ها و جوامع معمولی تفکر محیط‌زیستی پیشرفت داشته است، هرچند متاسفانه رفتار زیست‌محیطی تغییری نداشته است. به نظرم این تغییرات نیز بیشتر تحت تاثیر سازمان های مردم نهاد و رسانه‌ها اتفاق افتاده است.

راهکار مناسب را انتخاب کنید

دکتر پرویز کردوانی/استاد دانشگاه

دولت آقای روحانی تنها دولتی بود که قبل از روی کار آمدن نیز شعار محیط زیستی بودن داد. این دولت ابتدا کارش را با دریاچه ارومیه شروع کرد، اما من همان روز اول نیز نسبت به نتیجه بخش نبودن این تلاش‌ها هشدار دادم.

متاسفانه در چند سال گذشته آلودگی هوا در شهرها بیشتر شد‌ه، تالاب‌های بیشتری خشک شده‌اند، حیات‌وحش شرایط نامناسب‌تری پیدا کرده و جنگل‌های کشور نیز بیشتر از گذشته دچار آفت شده‌اند.

‌برای ریزگردها نیز فقط شعار داده شده ‌و راهکارهایی مانند پاشیدن مالچ نفتی را انتخاب کرده‌اند که راهکار مناسبی نیست.‌

مهدی آیینی

همه با هم در برابر گرد و غبار

شهر و روستا فرقی نمی‌کند؛ ارتش ریزگردها علیه زندگی شورش کرده و مقابله با این تهدید به تلاش تمام دستگاه‌های مسئول نیاز دارد. در این میان نمی‌توان از نقش بومیان منطقه غافل شد، افرادی که کانون‌های بحرانی ریزگردها را مثل کف دستشان می‌شناسند و اگر به‌درستی برای مهار این مشکل آموزش ببینند و به کار گرفته شوند، نقش چشمگیری در پیشرفت پروژه‌های بیابان‌زدایی دارند؛ اتفاقی که سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری نیز به آن توجه ویژه نشان می‌دهد و به همین دلیل، سعی در مشارکت جوامع محلی برای کاهش تهدید ریزگرد‌ها دارد، اما این مشارکت باید به شکلی دنبال شود که رفع نیاز جوامع محلی در اولویت قرار گیرد و مانند کارگران روز مزد، با آنها برخورد نشود.
تا چشم کار می‌کند، بیابان است. کافی است باد به آرامی شروع به وزیدن کند. آن وقت است که ریزگردها به آسمان بلند می‌شوند و سوار بر بال باد، کیلومتر‌ها سفر می‌کنند؛ به شهرهای کوچک و بزرگ می‌روند تا زندگی را به کام شهروندان تلخ ‌کنند.

اینجا‌ منطقه ابوهاون شهرستان باوی در استان خوزستان است؛ جایی که تغییر اقلیم، خشکسالی و ندانم‌کاری برخی مسئولان، دست به دست هم داده و از زمین‌های آن، کانون‌های بحرانی ریزگرد به عمل آورده است. به همین دلیل، سازمان جنگل‌ها به تکاپو افتاده که با نهالکاری و مالچ‌پاشی راه ریزگردها را سد کند، اما سازمان جنگل‌ها تنها نیست. عده‌ای از بومیان منطقه نیز پاشنه‌هایشان را ور کشیده‌اند تا شانه به شانه مسئولان برای مهار ریزگردها و برگشت زندگی به سرزمینشان تلاش کنند؛‌ تلاشی که به نفع همه تمام می‌شود، چراکه سفر ریزگرد‌ها به روستاهای همجوار یا استان‌های همسایه با خوزستان محدود نمی‌شود. آنها تا جایی که باد توان رفتن داشته باشد، سفر می‌کنند. بنابراین باید به تلاش جوامع محلی ‌در مهار مشکل ریزگردها بیش از این بها داد و شرایط را برای فعالیت آنها به گونه‌ای هموار کرد که بومیان منطقه دلسرد نشوند و به تلاش خود برای بیابان‌زدایی ادامه دهند.

ریزگرد در چشم زندگی

روستای ابوهاون یکی از روستاهای منطقه است که ریزگردها امان ساکنانش را بریده و کار را به جایی رسانده که ساکنان را برای ادامه زندگی با مشکلات زیادی مواجه کرده است. خیلی‌ها کوچ کرده‌اند و آنهایی که مانده‌اند، در فکر رفتن، روزها را به شب گره می‌زنند.

ابوحمید یکی از ساکنان این روستاست که تا مدتی پیش کشاورزی می‌کرد و از این راه روزگار می‌گذراند، اما حالا از مزرعه‌اش نام و نشانی باقی نمانده. آن طور که او تعریف می‌کند، قهر طبیعت دامن او و دیگر روستاییان را گرفته است. مرد روستایی می‌گوید، خشکسالی باعث افزایش گرد و غبار منطقه می‌شود و شن‌های روان هر روز بیشتر از گذشته به سمت روستاها پیشروی می‌کنند‌.

مزرعه ابوحمید مدت‌هاست، زیر توفان ریزگرد‌ها و پیش روی شن‌های روان مدفون شده. به همین دلیل او می‌گوید، فکر کشاورزی را از سرش بیرون کرده است.

رنج زندگی روستاییان که نزدیک کانون‌های بحرانی گرد و غبار هستند قابل توصیف نیست. آنها ‌برای تامین نیازهای اولیه زندگی‌شان نیز با مشکل روبه‌رو هستند.

یکی دیگر از روستاییان منطقه می‌گوید، شن‌های روان حتی چاه‌های آب آنها را بی‌نصیب نگذاشته. آن طور که او می‌گوید، بیشتر چاه‌های روستا از شن پر شده است. به همین خاطر آنها به آب نیز دسترسی راحت ندارند.

درختکاری برای برگشت زندگی

حل مشکلات روستاییانی مانند ابوحمید در گرو بیابان‌زدایی است و این کار به سرانجام نمی‌رسد، مگر این‌که مسئولان توجه ویژه به این مساله کنند. مدتی است در اطراف ‌منطقه ابوهاون، سازمان جنگل‌ها، منابع طبیعی و آبخیزداری در تلاش است با نهالکاری و مالچ‌پاشی ریزگردها را مهار کند.

از دور اگر به مناطقی که در آنها نهالکاری شده، توجه کنید، لکه‌های سبز به چشم می‌خورند؛ لکه‌هایی که از بازگشت زندگی و مهار بیابان خبر می‌دهند.

این لکه‌های سبز، نهال‌هایی هستند که روستاییان منطقه به کمک سازمان جنگل‌ها در دل بیابان کاشته‌اند تا سدی باشند پیش‌روی شن‌های روان و طغیان ریزگردها.

کهور پاکستانی، اکالیپتوس و کنار، برخی گونه‌هایی است که در این منطقه کاشته شده، اما کاشت آنها و نگهداری‌شان کار آسانی نیست و اگر همت بالای بومیان منطقه نبود، نهال‌ها هیچ وقت جان نمی‌گرفتند تا در برابر بیابان قدعلم کنند.

روستاییان با زحمت بسیار درختان را می‌کارند، اما پس از کاشت نهال باید خیلی مراقب باشند تا تلاششان ثمر بدهد، زیرا اگر مراقبت‌ها ادامه پیدا نکند یا در روند آبیاری غفلتی اتفاق بیفتد، نهال‌ها فرصت قد کشیدن پیدا نمی‌کنند.

یکی از سختی‌هایی که روستاییان منطقه با آن روبه‌رو هستند آبیاری نهال‌هاست، چراکه نزدیک‌ترین منبع آب، حدود پنج کیلومتر با آنها فاصله دارد و برای انتقال آب باید از تانکرهای حمل آب استفاده کنند.

روستاییان با جان و دل برای بیابان‌زدایی تلاش می‌کنند، اما مساله‌ای که مسئولان باید به آن توجه داشته باشند، شرایط پرداخت دستمزد به آنهاست، چراکه این روزها پیمانکارانی که با سازمان جنگل‌ها برای کاشت نهال قرار داد می‌بندند، به روستاییانی که در پروژه‌ها همکاری می‌کنند، براساس قانون وزارت کار دستمزد پرداخت می‌کنند، اما این روند را نمی‌توان مشارکت دانست، زیرا اشتراک زمانی معنا پیدا می‌کند که بومیان منطقه در تمام سود حاصل از پروژه سهیم شوند. با روند کنونی پس از کاشت درختان، انگیزه‌ای برای حفظ جنگل‌های دست‌کاشت نخواهند داشت.

مالچ‌پاشی علیه بیابان

نهالکاری، بذرکاری، مدیریت اراضی کشاورزی و چرا، برخی راهکارهای مقابله با بیابان‌زایی هستند، اما در این میان، کارشناسان از مالچ‌پاشی به عنوان آخرین درمان و راهکار یاد می‌کنند؛ ‌شیوه‌ای که این روزها برای کنترل تپه‌های ماسه‌ای از آن بهره گرفته می‌شود.

مالچ‌پاشی، راهکار بی‌عیبی برای کنترل بیابان‌زایی نیست و باید گفت، این روش آثار نامناسبی بر محیط زیست می‌گذارد. برخی کارشناسان، از طرح‌های جایگزین مانند ریگ‌پاشی نام می‌برند، اما تا زمانی که چنین راهکارهایی به نتیجه نرسیده‌اند، نمی‌توان از مالچ‌پاشی برای کنترل کانون‌های بحرانی ریزگردها استفاده نکرد، چراکه بیابان‌زایی تهدیدی جدی است و اگر مقابله با آن جدی گرفته نشود، می‌تواند امنیت ملی هر سرزمینی را به خطر بیندازد.

پرویز گرشاسبی، معاون آبخیزداری، امور مراتع و بیابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور با اشاره به این‌که مالچ نفتی تبعاتی دارد، می‌گوید تلاش آنها در سازمان جنگل‌ها برای شناسایی مالچی مناسب که تبعات کمتری داشته باشد، ادامه دارد‌.

تاکنون حدود 16 مالچ مختلف در مناطق بیابانی کشور آزمایش شده و کارشناسان در تلاشند، مالچ مناسب تولید کنند‌. او درباره پیشنهاد برخی کارشناسان درباره ریگ پاشی به جای مالچ‌پاشی می‌گوید‌: وسعت اراضی و کانون‌های بحرانی زیاد است. به همین دلیل، نمی‌توان ریگ لازم برای این مناطق را تهیه کرد. علاوه بر این اگر از مناطق دیگر ریگ برداشت کنیم، این مساله تخریب زیست‌محیطی در پی خواهد داشت‌.

آن طور که او می‌گوید، هر هکتار مالچ‌پاشی حدود 10 میلیون تومان هزینه دارد،اما چیدن ریگ در کانون‌های گرد و غبار، کاری دشوارتر است و هزینه‌های بیشتری دارد.‌

براساس آخرین خبرها در بودجه سال آینده حدود 200 میلیارد تومان اعتبار برای خرید مالچ نفتی در نظر گرفته شده و این در حالی است که هزینه خرید هر لیتر مالچ حدود 800 تومان است و برای عملیات مالچ‌پاشی در هر هکتار، حدود 10 میلیون تومان هزینه می‌شود.‌

او درباره وسعت اراضی که در کشورمان نیاز به مالچ‌پاشی دارد، می‌گوید: حدود 7 میلیون هکتار از کانون ریزگردهای کشور نیاز به مالچ‌پاشی دارد و در این میان، حدود دو میلیون هکتار تاکنون تثبیت شده است.

بیشتر این مناطق در استان‌هایی مانند خراسان جنوبی، کرمان، خوزستان و اصفهان و یزد قرار دارند‌ و اولویت سازمان جنگل‌ها نیز کنترل کانون‌های بحرانی درجه یک است.

‌تلاش برای بیابان‌زدایی از سوی مسئولان و جوامع محلی دنبال می‌شود، اما باید تاکید کرد، همواره پیشگیری بهتر از درمان است. به همین دلیل، دستگاه‌هایی که در این میان نقش دارند، باید به وظیفه خود عمل کرده، با افزایش تعامل بین بخشی شرایطی ایجاد کنند که در آن، مسائلی مانند مدیریت نامناسب منابع آب سبب بیابان‌زایی نشود.

مهدی آیینی

 

جولان ریزگردها در آسمان کشور

مهدی آیینی/جام جم- ماجرای آلودگی هوای پایتخت داستان تازه‌ای نیست؛این‌که سالانه حدود 5000 نفر جان خود را به دلیل آلودگی هوا از دست می‌دهند یا هزینه‌های میلیاردی این معضل انگار هنوز نتوانسته در حد تلنگری برای مسئولان و شهروندان عمل کرده و آنها را به خود بیاورد، زیرا با این‌که تاریخچه آلودگی تهران به حدود 40 سال پیش برمی‌گردد و تاکنون کشورهای زیادی موفق به حل این بحران شده‌اند و راه‌های مقابله و رفع این مشکل ناشناخته نیست؛ عملکرد مسئولان کشورمان آن‌طور که باید و شاید تاکنون راه به ‌جایی نبرده است. هرچند به گفته مسئولان، بحث آلودگی هوا از گازهای سمی به ریزگردها رسیده است، اما جولان ریزگردها در کنار آلودگی های دیگر، شهروندان را در کلانشهرها با مشکلات جدی و بی شماری روبه رو کرده است ، مشکلاتی که به نظر می رسد فقط با کمک شهروندان برطرف خواهد شد. در این گفت وگو امیرفاتح وحدتی، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست کشور از آلودگی پایتخت و کلانشهرهای کشور می گوید.

باتوجه به مسئولیت شما در سازمان حفاظت از محیط زیست، آلودگی هوا را چگونه ارزیابی می کنید؟

آلودگی هوا عینی ترین و ملموس ترین چالش زیست محیطی کشور است که با فعالیت های همه جانبه کشور در ارتباط است، به همین دلیل حساسیت و صحبت درباره آن زیاد بوده و استنباط های مختلفی از آن شده و حتی افراد غیرمتخصص هم درباره آن اظهار نظرمی کنند.

به نظر می رسد یکی از دلایل مشکلات موجود برای رفع آلودگی هوا این است که دستگاه های درگیر در این ماجرا هرکدام راهکار و دلایل خودشان را مطرح می کنند.

هر فرد و دستگاهی با توجه به اطلاعات خود می تواند استنباطی از آلودگی هوا داشته باشد، البته ما نمی گوییم نظر ما به عنوان متولی امر نظر نهایی درخصوص آلودگی هواست. اما همه اینها بر می گردد به مجموعه و اطلاعاتی که اشخاص از موضوع دارند. برای نمونه، مدیرعامل شرکت حمل ونقل ریلی تهران می تواند با توجه به دیدگاه و تخصص خود و تاثیری که مترو درکاهش آلودگی هوا دارد، به موضوع نگاه کرده و درجه اهمیت کار خود را آنقدر بالا ببرد که رفع آلودگی هوا را متوجه ساخت و ساز مترو کند، در صورتی که شاید این گونه نباشد یا پلیس راهنمایی و رانندگی با توجه به فعالیت گسترده اش در حمل و نقل نظر خودش را درباره آلودگی هوا ارائه کرده و اهمیت آن را آنقدر بالا ببرد که بقیه کارها از نظر کارشناسان این مجموعه اهمیت کمتری داشته باشد، به همین دلیل افراد و دستگاه های مختلف دیدگاه های متفاوتی دارند.

برای حل مشکل نبود هماهنگی بین دستگاه های درگیر در آلودگی هوا چه راهکاری دارید؟

نبود مدیریت یکپارچه سبب ناهماهنگی می شود به همین دلیل باید قبول کنیم آلودگی هوا یک مقوله چندجانبه است که فقط با حل یک مساله حل نمی شود. جنبه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فناوری و مدیریتی را باید در نظر گرفت؛ بنابراین برای رفع این مشکل باید به صورت همه جانبه به آن نگاه کنیم، زیرا هرکدام از این بخش ها تاثیرگذارند، اما درصد تاثیرات آنها ممکن است خیلی متفاوت باشد. به همین دلیل شاید بتوان علت جدی شدن معضل آلودگی هوا را مفاهیم نادرست و نبود هماهنگی در درک آنها دانست. از طرفی حل این مشکل به آسیب شناسی نیاز دارد. باید بگویم چند بار این مساله آسیب شناسی شده؛ هم به صورت آکادمیک و هم فرهنگی و اجتماعی.

با توجه به آسیب شناسی های انجام شده دلیل جدی شدن آلودگی هوا در کلانشهرها چیست؟

یکی از عوامل مهم، رشد و تمرکز جمعیت در کلانشهرهاست، زیرا به طور کلی در مسائل زیست محیطی می گویند جمعیت نقش اصلی را در معادلات ایفا می کند، برای مثال فرض کنید اگر قرار باشد برای 15 میلیون دانش آموز مداد تهیه کنیم، چند اصله درخت را باید قطع کنیم و این کار مشکل بزرگ زیست محیطی خواهد بود. بنابراین می توان گفت جمعیت نقش اساسی در این بین دارد.

از این گذشته، تابع این تمرکز جمعیت افزایش مصرف است؛ یعنی هر چه جمعیت بالا برود ساخت و ساز بیشتر شده و تقاضای بیش از حد برای مسکن، ارزش افزوده ایجاد می کند که محرک برای جذب جمعیت بیشتر است. از سویی، افزایش سفر و استفاده از وسایل حمل و نقل سبب مصرف انرژی بیشتری می شود که ناشی از نبود تعادل بین تقاضا و عرضه وسایل این جابه جایی است. برای نمونه اکنون بیش از 60 درصد صنایع در حاشیه شهرها متمرکز بوده یا تمام مراکز اقتصادی و تجاری در چند شهر کشور گردآمده است. توزیع نامتعادل بین مراکز تولیدی و تجاری تردد ها را چند برابر کرده است. عامل دیگری که می توان به آن اشاره کرد، موقعیت جغرافیایی است زیرا کشور ما سرزمین خشک و نیمه خشکی است که بیشتر روزهای آن گرم و آفتابی است، این عوامل سبب هوازدگی اراضی کشور شده و به تولید ذرات معلق وآلودگی هوا دامن می زند.

این آسیب شناسی ها چگونه انجام شد؟

سال 73، جایکا (آژانس همکاری بین المللی ژاپن) با کمک شهرداری تهران پژوهش هایی را انجام داد، البته تحقیقات دیگری هم از سوی شرکت سوئدی برای شهر تهران انجام شد، نتیجه بررسی های این دو موسسه در آن سال این بودکه عمده آلودگی هوای تهران ناشی از وسایل حمل و نقل است و مونواکسید کربن به عنوان شاخص آلودگی مطرح بود و دی اکسید ازت و دی اکسید گوگرد و ازن هم جایگاه بعدی را داشتند. افزون بر این، ذرات معلق و هیدروکربورها هم عامل بعدی آلودگی پایتخت بودند.

چه دلایلی سبب بروز چنین مشکلاتی شده است؟

اول این که کیفیت سوخت و خودرو های ما بسیار پایین بود. علاوه بر این، خودروهای فرسوده زیادی هم در شهر وجود داشت. منابع مسکونی زیادی هم از گازوئیل برای سیستم گرمایشی استفاده می کردند. می توان به این عوامل صنایع آلاینده ای که در حاشیه یا در داخل تهران فعالیت می کردند نیز اضافه کرد.

سهم منابع آلاینده متحرک و ثابت چقدر تعیین شد؟

در نهایت حدود 73 درصد سهم منابع آلاینده های متحرک و 27 درصد سهم منابع آلاینده ثابت شد.

برای کاهش آلودگی تهران به چه شکلی از این آمار استفاده کردید؟

این اطلاعات مبنای برنامه ریزی برای کنترل و کاهش آلودگی قرار گرفت، البته از نتایج بررسی فرهنگستان علوم که درباره وسایل حمل و نقل عمومی و تاثیر آن در کاهش آلودگی هوا بود نیز استفاده کردیم و سال76 در کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوای تهران برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران تدوین شد.

طبق برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران چه کارهایی در اولویت قرار داشت؟

اولین کار این بود که سهم حمل و نقل عمومی را بالا ببریم. ساخت و ساز مترو، تبدیل سیستم احتراق خودروها، گازسوزکردن و استانداردسازی خودرو و سوخت هم از دیگر کارهایی بود که انجام شد. یکی دیگر از راهکارها معاینه فنی بود. البته منابع انرژی را هم باید تغییر می دادیم و گازکشی منازل را نیز سرعت بخشیدیم. بجز اینها سوخت کارخانجات را تغییر دادیم یا روی مسائل آموزشی و فرهنگی کار شد. برای نمونه، هفته هوای پاک از آن سال ها شروع شد.از رده خارج کردن خودرو های فرسوده از کارهای دیگری بود که انجام شد، آن سال چهار میلیون خودروی فرسوده در کشور وجود داشت، اما اکنون تعداد آنها به حدود 1.5 میلیون خودرو رسیده است یا اکنون تعداد خودرو های فرسوده تهران حدود 600 هزار دستگاه برآورد می شود. البته باید اذعان داشت فرسودگی، یک روند مستمر است و باید مکانیسم خاص خودش را برای از رده خارج کردن پیدا کند. در کنار این کار ها بحث مدیریت ترافیک مطرح شد، زیرا آن زمان مدیریت عبور و مرور و حمل و نقل عمومی چند جانبه مدیریت می شد و مدیریت یکنواختی وجود نداشت.

این برنامه ها چقدر در کاهش آلودگی هوا موفق بود؟

با این برنامه ها توانستیم میزان گازهای آلاینده را امروز به حد استاندارد برسانیم. هرچند این برنامه سال 84 بازنگری شد، زیرا با توجه به بازخوردها باید به آن محور های جدیدی اضافه می کردیم تا خلأهای موجود را پر کنیم، بنابراین بحث منابع آلاینده ساکن و پایش و ارتقای سیستم های پایشی مطرح شد.

این بازنگری ها چه زمانی عملی شد؟

اولین بازنگری تصویب نشد تا این که سال 89 ـ که پایان برنامه ده ساله کاهش آلودگی تهران بود ـ برنامه جدیدی را بررسی کرده و به تصویب دولت رساندیم، اما این برنامه دیگر محدود به تهران نیست و هشت کلانشهر کشور را در بر می گیرد. در این مرحله، رویکرد ما به ارتقا رساندن مسیرهای رفته بود مانند تبدیل استاندارد یورو 2 به یورو 4 یا ارتقای کیفیت سوخت، البته افزایش سهم حمل و نقل عمومی را هم 75 درصد تعیین کرده و قرار شد تردد خودرو های فرسوده در محدوده شهرها ممنوع و به شکل کامل از رده خارج شوند. افزون بر این، سهم انتقال صنایع آلاینده و پایش آنلاین را بالا بردیم. ارتقا و افزایش عرصه فضای سبز شهری را نیز در برنامه وارد کردیم و چند برنامه دیگر که در مجموع 23 فعالیت یا اقدام را دربرمی گیرد.

در اجرای این برنامه ها با چه مشکلاتی روبه رو هستید؟

مشکل بودجه و اعتبار کافی مطرح است، وظیفه محیط زیست به عنوان برنامه ریز، دستگاه ناظر و آسیب شناسی اجرانشدن موضوع است. ما که نمی توانیم به پالایشگاه برویم و سوخت باکیفیت یا خودروی استاندارد تولید کنیم؛ اینها وظیفه وزارتخانه های نفت و صنعت و معدن است. مشکل دیگری که وجود دارد این که هر کدام از وزارتخانه های مرتبط سهم خود را جداگانه از بودجه لحاظ می کنند، ولی سرعت هر کدام از این بخش ها باهم برابر نیست، برای نمونه شهرداری هزینه می کند، اما راهنمایی و رانندگی این امکان را ندارد یا دولت به شهرداری برای ساخت مترو کمک کافی نمی کند. به همین دلیل می توان گفت مدیریت یکنواختی وجود ندارد. مشکل دیگری که با آن روبه رو هستیم، این که اجرای برنامه ها الزام آور نیست. این وظیفه قانونگذاران است که اجرای برنامه ها را الزام آور کنند. مصوبه باید پایه حقوقی قوی داشته باشد که هر دستگاه را موظف به اجرای وظایفش کند.

برنامه هایی که اجرا کرده اید، چقدر برای کاهش آلودگی هوا موثر بوده است؟

از سال 79 تاکنون برنامه اول و دوم کاهش آلودگی هوا اجرا شده و همه آلاینده های گازی به حد استاندارد رسیده ، مشکل ما اکنون ذرات معلق است که بخشی از آن مربوط به احتراق بوده که امیدواریم با ارتقای کیفیت، سوخت خودرو ها به حداقل برسد. یک مقدار هم سهم منابع ساکن است که باید سریع برای آن تصمیم های قاطع تری گرفته شود و بقیه سهم پدیده های اقلیمی بوده که در این چند سال بالا رفته است. ما در شهرهای بزرگ مولد طبیعی ذرات معلق آنچنان نداریم، اما در پیرامون شهرها و کشور داریم، الان این ذرات با تندباد ها از کشورهایی مانند عراق به ایران می آید.

برای حل مشکل ریزگردها چه برنامه ای دارید؟

منابع آبی و اراضی باید مدیریت شوند؛ یعنی روی زمین کشاورزی نباید ساخت و ساز کرد یا سد های بیهوده احداث نکنیم، زیرا مدیریت اشتباه درمنابع آب سبب خشک شدن زمین و فرسایش خاک می شود که نتیجه آن ریزگرد ها هستند. عمده مساله ریزگردها چون از بیرون از مرزهاست، برطرف کردنش به زمان نیاز دارد. برخلاف برداشت های مختلف سیاسی که در منطقه وجود دارد، اما همه کشورها به دور از مسائل سیاسی توافق دارند که سریع تر این مشکل حل شود و این درحالی است که عراق،سوریه، اردن، عربستان سعودی و ایران در حل این مساله نقش اساسی دارند.

دلیل افزایش ریزگردها در این چند سال چه بوده است؟

عراق هم مانند کشور ما خشکسالی را تجربه می کند. به دلیل ساخت سد در سوریه، ترکیه و عراق و از طرفی نبود آب کافی در دسترس کشاورزی، زمین کشاورزان خشک شده و آنها زمین های خود را رها کرده اند، به همین دلیل خاک اراضی حاشیه و بستر رودخانه ها و برخی تالاب ها دچار فرسایش شده و حجم ریزگردها بالا رفته است، البته جنگ هایی که در منطقه صورت گرفته هم سبب فرسایش و نابودی مضاعف خاک و به وجود آمدن بخشی از ریزگردها شده است.

با این همه کاری که انجام داده اید، چرا احساس نمی شود آلودگی هوا کمتر شده است؟

الان تمام ایستگاه های سنجش آلودگی هوا میزان گازهای زیانبار را در حد استاندارد نشان می دهد، فقط ذرات معلق وبه ویژه ذرات 5/2 میکرون است که سبب ناسالمی هوا و آلودگی شده است. از یاد نبریم سال 76 سه روز تعطیلی به دلیل افزایش مونواکسید کربن داشتیم، ولی این روزها اگر روزی به ناچار تعطیل می شود فقط به دلیل ذرات معلق است.

فکر می کنید امسال هم به دلیل آلودگی هوا تهران تعطیل شود؟

نمی توان پیش بینی کرد، اما در روزهای سرد پدیده وارونگی دما و همزمان ماندگاری هوا را داریم که مشکل ساز می شود و ممکن است آلودگی به نقطه هشدار برسد، مهم ترین کار برای پیشگیری، پیشبرد برنامه کاهش آلودگی هوای کلانشهرهاست که وظیفه مهم دولت یازدهم با همراهی مردم است که باید این برنامه سریع تر پیش برود.

نقش و وظایف شهروندان در رفع آلودگی هوا

شاید مسئولان برای رفع آلودگی هوا همه راهکارها را بررسی کرده باشند،اما چیزی که آنها فراموش کرده اند نقش کلیدی مردم در کاهش آلودگی هوای کلانشهرهاست. برای نمونه، مکزیکوسیتی مشکل آلودگی هوای خود را با کمک مردم حل کرد، با توجه به این که جمعیت آنجا بیشتر از تهران بود و آلودگی بیشتری نیز داشت، اما چون پایه ریزی راهکار های آنها برای کاهش آلودگی هوا با توجه به نقش مردم بود، فشار افکار عمومی برای ارتقای استاندارد ها خیلی موثر بود و آنها توانستند مشکل را خیلی زود برطرف کنند. امیر فاتح وحدتی، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت از محیط زیست دراین باره می گوید: دولت هم از مردم انتظار دارد، زیرا بدون تعامل با مردم هیچ برنامه ای پیش نمی رود، مشکل اینجاست که مردم یکطرفه از دولت انتظار دارند، اما مردم هم وظایفی دارند مثلا مردم باید برای معاینه فنی خودرو های خود اقدام یا خودرو های فرسوده شان را از رده خارج کنند، به همین دلیل همراهی مردم باید وجود داشته باشد. مردم باید بدانند برای کمک به رفع آلودگی هوا می توانند حداقل سیستم موتورخانه منزل خود را ارتقا دهند یا از حمل و نقل عمومی استفاده کنند. علاوه بر این، شهروندان می توانند با کاهش سفرهای درونشهری خود برای کاهش آلودگی هوا قدم بردارند. به این شکل که اگر کلانشهرنشینان برای کارهایی که می توان بدون مراجعه حضوری انجام داد از خدمات الکترونیک استفاده کنند، حجم سفر های روزانه کمتر شده و مصرف انرژی کاهش می یابد. البته باید تاکید کرد مسئولان هم برای ارتقای خدمات الکترونیک باید قدم های جدی تری بردارند تا مردم دغدغه اشتباهاتی را که هنگام استفاده از این خدمات اتفاق می افتد، نداشته باشند. بنابراین می توان گفت رفع مشکل آلودگی کلانشهرها همکاری شهروندان را می طلبد، اما متاسفانه هنوز نقش مردم در کاهش آلودگی هوا جدی گرفته نشده است.
بالا