آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : دریای خزر

بایگانی/آرشیو برچسب ها : دریای خزر

اشتراک به خبردهی

خزر دست و پای دائم می‌زند

مهدی آیینی

مهدی آیینی

بزرگترین دریاچه جهان جان ندارد، این را فوک‌های خزری فریاد می‌زنند، فوک‌هایی که هر روز  جمعیت‌شان کمتر می‌‌شود و به انقراض نزدیک تر.

کوچکترین توجه‌ها سهم بزرگترین دریاچه ‌جهان است، این حقیقت تلخ را رفتار پنج کشوری که سنگ خزر را به سینه می زنند تایید می‌کند و  کنوانسیون خاک گرفته تهران هم روی آن مهر تایید می زند.

بزرگترین دریاچه جهان قرار است بزرگترین گودال فاضلاب دنیا شود، این را رودخانه‌های خروشان از فاضلاب یاد آوری می‌کنند، رودخانه‌هایی که سال‌هاست بجای آب، پساب خانگی و کشاورزی و صنعتی را روی دست می گیرند و به خزر تقدیم می کنند.

خزر هر روز سفره‌اش را بیشتر از پیش جمع می‌کند این را تورهای ‌ماهیگران خسته فریاد می زند، تورهایی که هرسال خالی‌تر از سال گذشته می‌شود.

خزر هر روز آب می‌رود این را تب تالاب‌های گر گرفته‌ای نشان می‌هد که هر روز خشک تر ‌ می‌شوند.

بزرگترین دریاچه جهان این روزها گرفتار ندانم کاری است،‌ ندانم کاری مدیران ۵ کشوری ‌ که از آن سهم می برند، اما برای  حفظ آن قدم از قدم بر نمی‌دارند و تنها در سخنرانی‌هایشان به خزر اهمیت می‌دهند. روسیه بیشترین پساب صنعتی را روانه خزر می کند، ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان هم  برای اکتشاف نفت و مرگ خزر سنگ ‌تمام گذاشته اند، حدود ۹۰درصد فاضلاب‌های خانگی، صنعتی و کشاورزی سه استان شمالی کشورمان نیز به خزر می‌ریزد تا نفس این دریاچه بیش از پیش تنگ شود.

در کشورمان گردشگران نیز در شرایط ناگوار خزر سهم دارند، برآورد شده که حضور گردشگران سرانه تولید زباله را در استان‌های شمالی حدود ۶برابر می‌کند این درحالی است که بخش قابل توجهی از این زباله‌ها نیز  به دلیل سیستم نامناسب دفن زباله روانه دریا و ساحل می‌شود.

موج موج آلودگی به دریای خزر می‌ریزد، از آلودگی نفتی بگیرید تا انواع پساب و زباله به همین دلیل نفس‌های حیات در خزر به شماره افتاده است. برآورد می شود هر سال حدود  یک میلیون بشکه نفت در خزر رها می‌شود‌ همین مقدار آلودگی کافی است تا اکسیژن برای موجوات زنده به حداقل برسد. آلودگی نفتی خزر تقریبا با خلیج فارس برابری می ‌کند اما در آب‌های جنوبی کشور مرجان ها به داد خلیج فارس و دریای عمان می رسند و با تصفیه آب خطر مرگ را کمرنگ‌ تر می‌کنند.‌

بنابراین می توان گفت نجات خزر فقط زمانی امکان پذیر است که کشورهای بهره بردار ، نکات محیط زیستی را رعایت کنند و توسعه پایدار را اولویت خود قرار دهند، اما شرایط کنونی  خزر گواهی است بر اینکه حرف‌هایی که مسؤولان این کشورها برای نجات خزر می‌زنند تاکنون از مقام وعده و سخنرانی فراتر نرفته است، زیرا اگر غیر از این بود کنوانسیون حفاظت محیط زیست دریایی خزر که حدود  ۱۷ سال پیش در تهران به امضای نمایندگان ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان رسید تاکنون  سرعت روند تخریب محیط زیست خزر را کاهش داده بود.

به نظر می‌رسد محیط زیست برای این کشورها اولویت نیست و شاید گره کار این جاست که کشورها در زمینه ‌تقسیم بندی ‌ این پهنه آبی فقط روی کاغذ به تفاهم رسیده‌اند، چراکه  هنوز برای حفظ بزرگترین دریاچه جهان به وعده و سخنرانی بسنده کرده اند و برای بهره برداری و تخریب آن توسعه ناپایدار را اولویت قرار داده و با یکدیگر رقابت می‌کنند، رقابتی که در نهایت از خزر گودالی می سازد که کشورهای بهره بردار پساب‌های خود را روانه آن می ‌کنند.

 

مهدی آیینی

انتقال آب فرشچی را نبرد

معاون  محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست‌گفت: برکناری‌ام به دلیل مخالفت با طرح انتقال آب خزر نبوده است.

پروین فرشچی در گفت‌وگو با گزارشگران سبز ‌درباره دلیل برکناری اش از سازمان حفاظت محیط زیست افزود: بعید می دانم این تصمیم به دلیل‌ مخالفتم با طرح انتقال آب خزر باشد.

وی  عنوان کرد: این حق طبیعی هر مدیری است که بخواهد نیروهایش را تغییر دهد.

فرشچی با اشاره به اینکه طرح انتقال آب خزر بدون ارزیابی زیست محیطی ‌اجرایی نخواهد شد، درباره نحوه عملکرد عیسی کلانتری در سازمان حفاظت محیط زیست نیز عنوان کرد‌: انتقادی به نحوه  عملکرد عیسی کلانتری  درسازمان حفاظت محیط زیست ندارم.

در حکمی از سوی عیسی کلانتری  رییس سازمان حفاظت محیط زیست احمدرضا لاهیجان زاده به سمت سرپرست معاونت محیط زیست دریایی منصوب شد.

صید آلودگی در خزر

صیادان شمال کشور می گویند آلودگی دریا تورهایشان را خالی و زندگی شان را سخت کرده است

صیادان مایوس از سفره پهن خزر، این روزها نگران تر از همیشه هستند. جنب و جوش حاشیه دریا در فصل صید، جای خود را به دغدغه تامین معیشت خانواده داده است. تورهای صیادان پره، امسال اغلب خالی است. آنها بر این باورند که آلودگی دریا یا عواملی که از آن بی‌اطلاع هستند، کفال ماهیان خزر را دچار مرگ دسته جمعی کرده است. به خاطر می‌آورند که در دهه ۷۰ هر صیاد عضو تعاونی پره بیش از یک تن ماهی در فصل صید سهمیه داشت اما حالا حجم صید آنها در طول یک فصل صید به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم هم نمی‌رسد. به این ترتیب صید برای آنها صرفه ندارد، زیرا هر بار که تور را از آب بیرون می‌کشند، یک یا دو سبد بیشتر ماهی در تورها پیدا نمی‌کنند و این حجم صید، پول سوخت تراکتور به کار گرفته شده برای خارج کردن تور از دریا را هم تامین نمی‌کند، چه برسد به خرج و مخارج سنگین زندگی! اگرچه صیادان معتقدند که آلودگی دریا جمعیت ماهیان را کاهش داده است اما مطالعه دقیقی درباره میزان تاثیر آلودگی این اکوسیستم بر جمعیت ماهیان وجود ندارد. آن طور که متولیان امر و دانشگاهیان اعلام می‌کنند، مجموعه‌ای از عوامل از جمله آلودگی دریا جمعیت ماهیان خزر را کاهش می‌دهد. به اعتقاد آرش جوانشیر دانشیار دانشگاه تهران در تمام دنیا سهم آلودگی در کاهش جمعیت موجودات زنده حدود ۵درصد است اما در ایران به دلیل ورود فاضلاب خام به دریا، سهم آلودگی در کاهش جمعیت هم افزایش می‌یابد. به گفته او استروئیدهای موجود در فاضلاب‌ها ماهیان نر را عقیم می‌کند و یا رسیدگی جنسی آنها را به تعویق می‌اندازد. به این ترتیب نسل ماهیان در خزر، روز به روز کاهش می‌یابد.

اگر در فصل پاییز یکی دو ساعت مانده به غروب به محدوده‌های کوچکی از ساحل خزر که هنوز توسط ویلا، هتل، متل و غیره تصرف نشده، نزدیک شوید، صیادانی را می‌بینید که با کمک گرفتن از تراکتور، در حال کشیدن تور صید پره به بیرون آب هستند. مجموعه تلاش صیادان برای خارج کردن تور از آب، حدود یک ساعتی طول می‌کشد اما به محض آنکه تور از آب خارج می‌شود، آن شور و شوق یکساعته به یاسی عمیق تبدیل می‌شود. صیادانی که در ساحل انزلی با تلاش زیاد تور خود را از آب بیرون کشیده‌اند، چند بطری پلاستیکی و به اندازه یک سبد کوچک ماهی ‌صید کرده‌اند! صیدی به غایت غیر اقتصادی که خرج گازوئیل تراکتورشان را هم تامین نمی‌کند. لبخند روی صورتشان می‌ماسد و حوصله ندارند جواب سئوال‌های حاضران در محل بدهند یا حتی بهای ماهیانی که صید کرده‌اند را اعلام کنند. ماهی‌ها نسبتا کوچک است و سرگروه معتقد است که نمی‌توان آن را به قیمت فروخت.

کاهش ۷۰ درصدی صید

سازمان شیلات ایران در برابر این افت شدید جمعیت ماهیان خزر، همواره سکوت کرده است. از نگاه سازمان شیلات ایران حرف‌های صیادان که از کاهش جمعیت ماهیان خبر می‌دهند، علمی نیست اما این سازمان حتی یک کشتی تحقیقاتی هم ندارد که در خزر مطالعه کند. گویا شیلات با تکیه بر محتویات همان تورهای صیادی، برآوردی از جمعیت ماهیان دارد و بر آن اساس مجوز صید صادر می‌کند! شیلات با برنامه‌های تکثیر مصنوعیش خزر را به آکواریومی تبدیل کرده که دیگر یک سفره پر برکت برای صیادان نیست. دعواهای سیاسی بر سر تقسیم خزر هم صرفا به خاطر منابع نفت و گازش‌ این دریاست و بس! گویا هیچ کس به فکر زیستمندان این پهنه آبی کوچک که از دریای تتیس باقی مانده نیست. احمد ملکی رئیس پیشین، هیات مدیره اتحادیه پره گیلان در گفتگو با ما  از کاهش چشمگیر میزان صید در پاییز امسال خبر می‌دهد.

البته او می‌گوید: میزان صید هر سال را باید در طول فصل صید و یک دوره پیک (اوج) سنجید اما می‌توان گفت که طی سال‌های اخیر حجم صید به میزان ۷۰ درصد کاهش یافته است.

به گفته ملکی سال‌های ۷۱ و ۷۲ که اتحادیه‌های مرتبط با صید پره تشکیل شد، سهم هر صیاد عضو یک تعاونی ۱۰۰ نفره از یک دوره صید در هر سال یک تن و ۲۰۰ کیلوگرم ماهی بود اما در حال حاضر میزان سهم هر نفر در یک فصل صید، به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم هم نمی‎رسد.

به اعتقاد او جمعیت همه گونه‌های ماهی خزر کاهش یافته است اما کفال ماهیان بنا به دلایلی که به درستی نمی‌داند و احتمال می‌دهد آلودگی بیش از حد دریا یا عوامل دیگر باشد، دچار مرگ و میر دسته جمعی شده‌اند.

رئیس پیشینی هیات مدیره اتحادیه پره گیلان صید دام گستر را عاملی می‌داند که همه چیز حتی بچه ماهیان خاویاری که سازمان شیلات ایران با تکثیر مصنوعی در دریا رها کرده را صید می‌کند و دیگر چیزی برای صیادان پره که در محدوده کوچکی از دریا که شامل دو کیلومتر در عرض و چهار کیلومتر از عمق دریا می‌شود، باقی نمی‌گذارند.

اثر کشنده فاضلاب بر نوزادان ماهی

خزر دریای کوچکی است که مطالعات از آلودگی این پهنه آبی به وسیله فاضلاب‌ها حکایت می‌کنند اما سهم این آلودگی در کاهش جمعیت ماهیان چقدر است؟ آرش جوانشیر دانشیار دانشگاه تهران در گفتگو با ما  عنوان می‌کند: مواد آلاینده خزر بیشتر فلزات سنگین و فاضلاب‌هایی است که از طریق زهکش وارد دریا و رودخانه‌ها می‌شود.

او اضافه می‌کند: زهکش‌های کشاورزی و فاضلاب انسانی و صنعتی که مربوط به شهرهای ساحلی حاشیه دریای خزر است، مستقیم وارد رودخانه و دریا می‌شود. رودخانه‌های سیاه رود، سفید رود، تجن و بابلرود حجم بزرگی از فاضلاب را انتقال می‌دهند و این مسئله در مناطق ساحلی اثرگذار است.

به گفته جوانشیر آلودگی رودخانه‌ها به فاضلاب اثر کشنده و مهلک بر روی نوزادان ماهیانی دارد که در آب شیرین تولید مثل می‌کنند. این آلودگی‌ها جمعیت گونه‌هایی که در رودخانه زاد و ولد می‌کنند را کاهش می‌دهد.

آن طور که او می گوید همیشه مواد شیمیایی عامل آلودگی دریا نیست بلکه گاهی ورود گونه‌های غیر بومی توسط انسان به اکوسیستم دریا سبب می‌شود که تخم ماهیان بومی مورد حمله گونه‌های غیر بومی قرار گیرد.

این دانشیار دانشگاه تهران عنوان می کند: در تمام دنیا تاثیر آلودگی‌ها بر کاهش جمعیت موجوات زنده حدود ۵درصد است اما در ایران این وضعیت شدیدتر است زیرا ما یک کشور عقب مانده هستیم. سیستم تصفیه‌خانه برای حذف آلودگی در محل تولید نداریم و این آلودگی‌ها مستقیما وارد دریا می‌شوند.

او ادامه می‌دهد: موجودات زنده در برابر آلودگی‌ها یک حد تحملی دارند. برای دفع آلودگی معمولا نوعی پروتئین به نام متالوتیونین در بدن ماهی ترشح می‌شود که مقدار آن وابسته به میزان آلودگی جذب شده توسط حیوان، متفاوت است. البته این پروتئین در بدن این آبزی تجمع پیدا می‌کند و نوعی ماده سمی هم برای موجود زنده به حساب می‌آید و طول عمرش را کاهش می‌دهد. اگر میزان این پروتئین در بدن ماهی از حد معینی بگذرد،‌ منجر به مرگ این آبزی می‌شود اما اگر حیوان تلف نشود، رسیدگی جنسی‌اش به تعویق می‌افتد که تداوم نسل ماهی را با مشکل مواجه می‌کند.

جوانشیر در تشریح سخن خود بیان می‌کند: به تعویق افتاد رسیدگی جنسی مسئله رشد جمعیت را کند می‌کند زیرا مثلا اگر یک ماهی باید در بهمن و اسفند رسیدگی جنسی داشته باشد، با تعویق چند ماهه در این مسئله، طی اردیبهشت و خرداد ماه به آمادگی لازم برای تکثیر شدن می‌رسد. در این ماه‌ها دیگر آبی در رودخانه نیست که ماهی بتواند به آنجا برای تخم‌ریزی مهاجرت کند. ضمن آنکه تابستان دما بالا می‌رود و دیگر ماهی نمی‌تواند تولید مثل کند.

به اعتقاد این دانشیار دانشگاه تهران، هورمون‌های جنسی که حاوی مواد استروئیدی است و در فاضلاب‌ها و محیط به وفور یافت می‌شود هم می‌تواند دریا را آلوده کرده و برای رشد جمعیت ماهیان خطر ایجاد کند.

او اضافه می‌کند: مواد استروئیدی در قرص‌های ضد بارداری وجود دارند. در باغبانی هم عموما برای تقویت میوه تلاش می‌شود که یک درخت گل زیادی تولید کند. در واقع استروئیدها ترکیباتی هستند که در فرآیند تولید مثل جنسی همه موجودات زنده وجود دارند. این مواد پس از دفع از بدن از طریق فاضلاب وارد دریا می‌شود و رسیدگی جنسی ماهی‎ها را به تعویق می‌اندازد. به خصوص در حیوانات نر فعالیت جنسی دیر شروع می‌شود و این مسئله سبب می‌شود در زمان مناسب جفتگیری انجام نشود. به عبارت دیگر استروئیدها نرها را عقیم می‌کنند.

به گفته این دانشیار دانشگاه تهران تصفیه خانه‌های فاضلاب مجهز قادرند ترکیبات استروئیدی را از فاضلاب جدا کنند اما در ایران به ویژه در مازندران که او مطالعاتش را در آنجا انجام داده است، تصفیه خانه مجهزی وجود نداشته است.

آلودگی روی جمعیت ماهیان تاثیر دارد

اگرچه تمام کارشناسان بر تاثیر آلودگی بر جمعیت آبزیان اذعان دارند اما گویا مطالعه دقیق و روشنی در این رابطه انجام نشده است. زیرا قربانعلی محمدپور مدیر کل محیط زیست گیلان نیز در گفتگو با ما ضمن تایید اثر آلودگی بر جمعیت آبزیان، از نبود مطالعات و گزارش‌های رسمی درباره اثر آلودگی بر کاهش تنوع زیستی خزر خبر می‌دهد.

او می‌گوید: ما هم از گزارش صیادان مجازی و کارت دار استان گیلان درباره جمعیت آبزیان استفاده می‌کنیم. این گزارش‌ها کاهش صید را نشان می‌دهند که می‌تواند زنگ خطری برای کاهش تنوع زیستی خزر باشد.

محمدپور نبود آلودگی نفتی در خزر را نکته مثبتی برای این اکوسیستم آبی توصیف می‌کند و درباره بحث آلودگی دریا به فاضلاب نیز توضیح می‌دهد: اقدامات زیادی در حوزه انزلی، لنگرود؛ رودسر و حوضه تالش برای جلوگیری از وارد شدن فاضلاب به دریا انجام شده است. همچنین اقداماتی برای بهبود‌ وضعیت رودخانه‌های زرجوب و گوهر رود که می‌تواند تالاب و دریا را آلوده کند، انجام داده‌ایم.به گفته او صرفا آلودگی دریا زمینه افت جمعیت را فراهم نمی‌کند بلکه عدم تامین حق‌آبه لازم برای رودخانه‌ها در فصل تخم‌ریزی ماهیان، منجر به کاهش تنوع آبزیان شده است.

لیلا مرگن

نمک آب‌شیرین‌کن بر زخم‌های خزر

روز خزر بهانه ای است برای پرداختن به زخم‌های ناسور این پهنه آبی‌

کاسه کوچک خزر که روزگاری بخشی از دریای بزرگ تتیس بود و اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل می‌کرد‌، امروز به محلی برای اجرای پروژه‌های متعدد استخراج نفت و گاز، صیادی، گردشگری و حتی نصب آب شیرین کن برای تامین نیازهای شرب مردم حاشیه این دریاچه تبدیل شده است. تمام این بارگذاری‌ها در کنار سدسازی‌های روسیه روی ولگا برای توسعه کشاورزی در این کشور، ادامه حیات زیستمندان خزر را با خطرات جدی مواجه کرده است. هر ساله میلیون‌ها لیتر فاضلاب و پساب و سموم شیمیایی‌ از طریق رودخانه‌های منتهی به خزر به این دریا می‌ریزند و نسل ماهیان خاویاری به عنوان قدیمی‌ترین زیستمندان این اکوسیستم آبی را در معرض خطر انقراض قرار می‌دهند. اما آنچه این روزها حیات ماهیان خاویاری را بیش از گذشته تهدید می‌کند، توسعه نصب آب شیرین‌کن در حاشیه دریای خزر است. به تازگی ایران آب شیرین کنی را در بندر ترکمن به عنوان زیستگاه اصلی و مهم ساکنان خزر افتتاح کرده است. کارشناسان بر این باورند که اگر شورابه این آب شیرین کن به دریا ریخته شود، نسل ماهیان خزر و به‌ویژه ماهیان خاویاری با خطر جدی مواجه می‌شود.

گزارشگران سبز: در روزهای پایانی هفته گذشته آب شیرین کن بندر ترکمن با حضور وزیر نیرو افتتاح شد. این آب شیرین ظرفیت تولید ۱۰ هزار متر مکعب آب در شبانه روز را دارد و با هدف تامین نیازهای شرب بندر گمیشان و بندر ترکمن راه اندازی شده است. در حالی این آب شیرین کن به بهره‌برداری می‌رسد که بسیاری از کارشناسان از جمله معاون پژوهش و فن‌آوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی از اجرای چنین پروژه‌ای در ایران اطلاع نداشتند.

پروین فرشچی معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست هم اظهار نظر کوتاه درباره تبعات نصب آب شیرین کن در خزر را مشروط به حضور در سازمان متبوعش می‌کند. محمدرضا فاطمی، پژوهشگر اکوبیولوژی دریا و استاد بازنشسته دانشگاه از دیگر کارشناسانی است که در رابطه با افتتاح پروژه آب شیرین‌کن بندرترکمن اظهار بی‌‌اطلاعی می‌کند. او در گفتگو با ما تاکید می‌کند: قطعا این طرح باید پیوست مطالعات زیست محیطی داشته باشد.

این استاد بازنشسته دانشگاه جانمایی آب شیرین کن در بندر ترکمن را غلط و فاجعه آمیز توصیف می‌کند زیرا در شرق دریای خزر عرض فلات قاره خیلی کم است و باید ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر در دریا پیشروی کنید تا به مرز فلات قاره برسید و بعد عمق زیاد می‌شود. در این ناحیه به خاطر عمق کم مواد غذایی فراوان است. بنابراین یکی از مهمترین زیستگاه‌ها و صیدگاه‌های ماهیان دریای خزر مانند ماهی سفید، کلمه و ماهیان خاویاری خصوصا فیل ماهی در این ناحیه واقع شده است. اگرچه بخش زیادی از جمعیت این ماهیان از بین رفته است اما همچنان شرق خزر مهمترین زیستگاه برای آبزیان این دریا به شمار می‌رود.

جانمایی غلط

به گفته فاطمی احداث آب شیرین کن، شوری آب را تغییر می‌دهد و می‌تواند کل اکوسیستم منطقه را به هم بزند و سبب از بین رفتن بنتوزها، فیتوپلانکتون‌ها و به تبع ماهی‌ها شود.

آن طور که او توضیح می دهد بهترین مکان برای نصب آب شیرین کن در خزر از بندر نکا تا چالوس به سمت سفید رود است که عرض فلات قاره کاهش می‌یابد و بعد از چهار یا پنج کیلومتر به نقاط عمیق می رسد. اگر شوری در مناطق عمیق رهاسازی شود به تدریج در آب حل شده و اثرات منفی کمتری دارد. اما این بدان مفهوم نیست که نصب آب شیرین کن در خزر اقدام مناسبی است بلکه احداث آب شیرین‌کن برای تامین نیازهای شرب آخرین راهکار است.

این درحالی است که آب شیرین کن‌هایی با روش حرارتی و اسمزی  وجود دارد و با توجه به شرایط  بیشترکارشناسان معتقدند در خزر باید آب شیرین‌کن ها با روش حرارتی ممنوع شود و روش اسمزی  بکار گرفته شود. روش‌هایی هم هست که شورآب را تبخیر می‌کنند و املاح آن را می‌گیرند. این املاح با ارزش است و باید چنین کاری در مورد خزر انجام شود.

فاطمی عنوان می‌کند: در شمال با ۱۰ درصد صرفه‌جویی در بخش کشاورزی می‌توان معادل و آب شیرین کن آب برای مصارف جدید ایجادک رد. با کاهش هدر رفت شبکه انتقال آب، ۳۰ درصد صرفه جویی کرد و معادل سه آب شیرین کن آب آب در اختیار برنامه‌ریزان قرار داد. اگر همه این کارها انجام شد اما نیازهای جامعه مرتفع نشد، باید به سراغ نصب آب شیرین کن رفت. در واقع استفاده از آب شیرین کن آخرین راهکار است.

کنوانسیونی غیر الزام‌آور

ایران تنها کشور حاشیه خزر نیست و سایر کشورهای حاشیه این دریا هم در حال افزایش بارگذاری‌های خود هستند. بنابراین نیاز است تمام کشورهای حاشیه خزر دور هم جمع شوند و اثرات تجمعی زیست محیطی طرح‌هایی را  که اجرا می‌کنند ‌ روی زیستمندان خزر مطالعه کنند. اما به نظر نمی‌رسد چنین قاعده‌ای در خزر حکمفرما باشد. فاطمی در این رابطه می‌گوید: کنوانسیون دریای خزر که به کنوانسیون تهران معروف است به همکاری کشورها برای حفظ محیط زیست خزر مربوط می‌شود. پنج کشور ساحلی این کنوانسیون را امضا کردند ذیل این کنوانسیون کمیسیون تنوع زیستی و کمیسیون مشترک شیلاتی هم شکل گرفته است و طرفین متعهد شده‌اند موازین زیست محیطی خزر را رعایت کنند.

اما این کنوانسیون هیچ الزامی ندارد و اگر کسی مفاد آن را رعایت نکرد، مجازاتی برای متخلف وجود ندارد. صرفا به کشورها توصیه شده است که باید یکسری اقدامات را انجام دهند. هر کشوری که به محیط زیست خزر لطمه بزند، می‌تواند مورد اعتراض و بازخواست بقیه کشورها قرار گیرد اما این کشورها مورد محاکمه و پرداخت خسارت قرار نمی‌گیرند.

دود اقدامات مخرب ایران به چشم خودمان می‌رود

به گفته این استاد بازنشسته  دانشگاه آب‌های مجاور ایران متعلق به کشورمان است و بخش جزئی از آن مربوط به ترکمنستان است. بنابراین هر اقدام مخربی که در سواحل خود انجام دهیم، ضرر بیشتری به منافع خود وارد کرده‌ایم.

او ادامه می‌دهد: در برخی موارد ایران از اثرات مخرب لکه‌های نفتی آذربایجان هم آسیب می‌بیند. البته این کشور سال‌ها تلاش کرد که استخراج نفت را سازگار با محیط زیست کند و شرکت‌های خارجی مثل بریتیش پترولیوم هم مجبور هستند ضوابط زیست محیطی را رعایت کنند اما اگر ایران مسایل محیط زیستی را رعایت کند، لطمه‌اش را مردم ایران خواهند دید.

این کارشناس اکوبیولوژی دریا به توسعه سدسازی‌های روسیه بر روی سرشاخه‌های رودخانه ولگا به عنوان مهمترین تامین کننده آب خزر اشاره می‌کند و می‌گوید: این مسئله میزان آب ورودی به خزر را کاهش می‌دهد و باعث پایین آمدن آب دریا می‌شود. این اقدام روسیه به مراتب بیش از اقدامات ایران، کل دریا را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

ورود گونه‌های غیر بومی توسط روسیه به خزر

حمید علیزاده، معاون پژوهش و فن‌آوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی نیز در گفتگو با «جام جم» اقدامات روسیه در زمینه سدسازی روی رودخانه ولگا را مخرب توصیف می‌کند و مصرف آب در سدهای احداث شده توسط این کشور را ۱۰ برابر رودخانه سفید رود اعلام می‎کند.

او می‌گوید: کشورهای حاشیه خزر از خیلی وقت پیش افزایش بارگذاری بر روی این دریا را شروع کرده‌اند و کسی از دیگری اجازه نمی‌گیرد. روسیه در زمان شوروی سابق گونه‌هایی از دریای سیاه را به خزر معرفی کرد. برخی از این گونه‌های غیر بومی دوام آورده‌اند و برخی از بین رفته‌اند. نمونه بارز این گونه‌ها ماهی کفال است که در خزر باقی مانده است.

به اعتقاد معاون پژوهش و فن آوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی ایران باید مراقب محیط زیست خود باشد و اقدامات سازگار با محیط زیست خزر انجام دهد اما این بدان معنا نیست که برای بارگذاری در خزر از کشورهای همسایه اجازه بگیرد. ایران باید علاوه بر اینکه خودش الزامات را رعایت می‌کند، مراقب باشد کشورهای همسایه هم این الزامات را رعایت کنند.

بی نیازی کشورهای همسایه از نصب آب شیرین‌کن

علیزاده کشورهای حاشیه خزر را بی‌نیاز از نصب آب شیرین کن می‌داند زیرا همه این کشورها رودخانه‌های غنی دارند. فقط معتقد است که در شوروی سابق و قزاقستان فعلی تاسیسات قدیمی نیروگاه هسته‌ای نصب شده بود که کار تولید انرژی و تامین آب را توامان انجام می‌داد.

آن طور که او توضیح می دهد تقریبا تمام کشورهای حاشیه خزر را دیده‌ام شاید ترکمنستان با توجه به منابع آبی خود نیاز به آب شیرین کن داشته باشد که البته در این رابطه چیزی نشنیده‌ام. در ایران هم درباره آب شیرین کن بندر ترکمن چیزی نشنیده‌ام. طرح انتقال آب خزر به سمنان را در دولت قبل مطرح شد که حجم آب کمی از دریا برداشت می‌کرد و تاثیر آن روی تراز دریا در حد میلیمتر بود.

با توجه به نظر کارشناسان سواحل شرقی خزر آب شورتری دارند و برای اظهار نظر درباره اثرات زیست محیطی این طرح، حتما باید از جزییات زیادی مطلع شد، چراکه آب شور خروجی از آب شیرین کن ممکن است که زیست بوم را تغییر دهد. اگر این آب درحوضچه‌های تبخیری جمع‌آوری شود و نمک آن استحصال شود، اثرات مخرب آب شیرین کن به حداقل می‌رسد.

 

آلودگی نفتی خزر عامل مرگ و میر ماهیان

دریای خزر چون اکوسیستمی بسته دارد، آلاینده‌های ورودی به آن به مرور انباشته می‌شود و زمانی که میزان آلودگی ورودی از ظرفیت خودپالایی این دریاچه بیشتر ‌شود، زنگ خطر را برای دریای خزر به صدا درخواهد آورد. بر اساس مطالعات انجام شده، هر سال بر حجم آلودگی نفتی خزر افزوده می‌شود. نفت و مشتقات آن آلودگی‌های فراوانی به دنبال دارد و به دلیل مایع بودن به راحتی در آب و در خشکی منتشر می‌شود. آلودگی‌های نفتی تنها به کشتی‌ها مربوط نمی‌شود، هرچند این آلودگی به نوبه خود از عمده‌ترین دلایل آلودگی آب‌ها به شمار می‌رود. قرار دادن سکوهای نفتی و وسایل حفاری در مناطق دور افتاده نیز باعث تخریب محیط زیست و همچنین تغییر بافت زیستی منطقه می‌شود. طبق تحقیقاتی که از سوی آکادمی علوم آمریکا انجام شده است، مشخص شد که سالانه به طور متوسط ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تن نفت وارد آب‌های جهان می‌شود که نیمی از آن از لوله‌های انتقال نفت نشت می‌شود.در بسیاری از مناطق، سکوهای حفاری در دریاها مستقر هستند. این سکوها پس از کشف نفت با دریل‌های مخصوص اقدام به حفاری، استخراج و در نهایت انتقال نفت می‌کنند. در حفاری‌ها این نکته باید مد نظر قرار گیرد که حین انجام عمل حفاری، کم‌ترین آسیب بر موجودات دریایی نظیر ماهی‌ها وارد شود. عمده‌ترین آلودگی نشت نفت، از لوله‌های انتقالی بستر دریا است. کوچکترین برخورد با این لوله‌ها باعث انتشار آلودگی می‌شود، آلودگی که شاید جبران آن چندین و چند سال طول بکشد. در کنار این آلودگی که مستقیماً وارد آب‌ها می‌شود، نشت لوله‌های انتقال نفت نیز باعث آلودگی می‌شود. اکثر این نشت‌ها عمدتاً به دلیل فرسوده بودن لوله‌های انتقال است. ایجاد پست‌های نظارت و بازرسی نیز به دلیل طولانی بودن و دشوار بودن راه‌های انتقال بسیار پر هزینه است.آلودگی‌های نفتی چرخه طبیعی جانوران دریایی را نابود می‌کند

 

پسماندها خزر را آلوده می‌کنند

نزدیک به ۱۷ میلیون نفر جمعیت شهری روستایی استان‌های ساحلی کشور هستند. سرانه تولید پسماند در فضاهای شهری حدود ۸۰۰ گرم و در روستا‌ها نزدیک به ۶۰۰ گرم است و نرخ تولید پسماند با احتساب گردشگران حدود ۱۷ هزار و ۵۰۰ تن در روز در استان‌های ساحلی است. در این استان‌ها حدود ۷ درصد این مقدار از پسماند در مبدا تفکیک شده، ۲۵ درصد نیز به صورت مکانیزه جمع آوری و ۳۵ درصد بازیافت می‌شود همچنین ۶۵ درصد این زباله‌ها دفن می‌شوند. دولت قصد دارد براساس برنامه طراحی شده تا سال ۹۹ وضعیت تفکیک زباله در شمال را بهبود بخشد اما از برنامه‌ها عقب است. شهرهای ساحلی در موضوع بازیافت و تولید انرژی از پسماند ضعیف هستند زباله همچنان در این مناطق دفن می‌شود و متاسفانه دفن زباله نیز اصولی نیست. بنابراین شاهد ورود زباله و شیرابه‌های آن به دریا هستیم. ضرورت دارد برای حفاظت محیط زیست دریایی منابع آلاینده با منشاء خشکی از جمله پسماند‌ها را تحت کنترل قرار دهیم. منابع آلاینده سواحل جنوب دریای خزر در درجه اول فاضلاب‌ها، سپس پسماند‌ها و بخشی از سموم کشاورزی هستند که متاسفانه به دلیل استفاده بیش‌ از اندازه از سموم و کودهای شیمیایی وارد دریای خزر می‌شود. برای مقابله با اثرات مخرب پسماندها بر دریای خزر لازم است که وزارت کشور باید منابع مالی را به گونه‌ای هدایت کند که دفنگاه‌های بهداشتی اصولی، فرآیند کمپوست سازی و بازیافت زباله و تولید انرژی پروژه‌هایش راه‌اندازی شود. همچنین به پروژه‌هایی برای بازیافت زباله در استان‌های شمالی طراحی شده است بودجه اختصاص یابد. وزارت کشور باید منابع خود را به گونه‌ای هدایت کند که در سال ۹۹ دفن زباله کمتر از ۱۵ درصد شود تا نگرانی‌های محیط‌زیستی نیز برطرف شود. به دلیل تفکیک نشدن زباله از مبدا مدیریت پسماند در سایت‌های کمپوست و بازیافت دچار مشکل می‌شود. وقتی زباله‌تر و خشک مخلوط می‌شود ارزش حرارتی زباله کاهش یافته و دیگر نمی‌توان از تکنولوژی زباله‌سوز با راندمان مورد نظر استفاده کرد.

بالا