آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : تالاب هورالعظیم

بایگانی/آرشیو برچسب ها : تالاب هورالعظیم

اشتراک به خبردهی

هورالعظیم تکه تکه می‌خشکد

فعالیت‌ شرکت‌های استخراج نفت مرگ هورالعظیم تشنه را سرعت بخشیده است

هورالعظیم به خشکیدگی کامل نزدیک می‌شود، چراکه‌ حق‌آبه آن تامین نمی‌شود و شرکت‌های نفتی نیز فعالیت‌هایشان را  روی پیکر نیمه جان این تالاب سرعت بخشیده‌اند در این شرایط تغییرات اقلیمی نیز به مرگ این تالاب دامن می‌زند. آن طور که معاون محیط‌زیست خوزستان می‌گوید بخش  جنوبی این تالاب کامل خشک شده است.

تالاب‌ هورالعظیم  دیگر جان ندارد. ‌تامین نشدن حق‌آبه، اکتشاف نفت و تغییرات اقلیمی شرایط ناگواری را در هورالعظیم ایجاد کرده است. بخش وسیعی از پوشش ‌گیاهی منطقه خشک شده است. به همین دلیل اراضی تالاب به آسانی طعمه حریق می‌شود و دود ناشی از آتش سوزی‌های گسترده ‌زندگی را به کام ‌ساکنان‌شهرهای اطراف تالاب تلخ کرده است.

عادل‌ مولا، معاون محیط‌زیست خوزستان در این‌باره می‌گوید: در چند ماه گذشته حدود‌۲۵۰هکتار از اراضی تالاب در داخل کشورمان طعمه حریق شده ‌است.

‌آن طور که او توضیح می‌دهد در قسمت عراقی تالاب نیز اراضی بیشتری دچار آتش سوزی شده، چون حدود ۷۰درصد تالاب در کشور عراق به طور کامل خشکیده است.

به گفته مولا براساس تصاویر ماهواره‌ای می‌توان گفت‌ حدود ۲۷۰۰ هکتار از اراضی تالاب در قسمت عراقی دچار آتش‌سوزی شده است.

در انتظار حق‌آبه

حق‌آبه تالاب هورالعظیم  به رودخانه‌‌های کرخه، دجله و فرات وابسته است. به این شکل که حق‌آبه بخش ایرانی تالاب ‌ از کرخه‌‌ و حق‌آبه قسمت عراقی ‌ نیز ‌ از طریق دجله و فرات تامین می‌شود.

‌این درحالی است که کارشناسان معتقدند سیاست‌های آبی نامناسب ترکیه سبب شده آب کافی به بخش عراقی تالاب نرسد.

شرایط نامناسب تالاب در داخل کشورمان نیز از تامین نشدن حق‌آبه آن حکایت دارد.

تعیین میزان حق‌آبه تالاب‌های کشور به عهده‌ سازمان حفاظت محیط‌زیست است. اما این وزارت نیرو است که باید حق‌آبه‌های در نظر گرفته شده را تامین کند.

با این حال وزارت نیرو ادعا می‌کند بخش قابل توجهی‌ از حق‌آبه هورالعظیم را تامین کرده است.

معاون محیط زیست خوزستان در این باره می‌گوید: وزارت نیرو ادعا می‌کند حق‌آبه تالاب را تامین می‌کند. اما در واقعیت کمتر از ۲۰درصد حق‌آبه در نظر گرفته شده به تالاب می‌رسد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد بخش قابل توجهی از حق‌آبه تالاب از سوی کشاورزان در طول مسیر برداشت می‌شود. نگران کننده‌تر اینکه کم نیستند کشاورزانی که در اطراف تالاب به کشت برنج مشغول هستند. تخمین زده می‌شود کشاورزان حدود ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰هکتار از اراضی  منطقه را به کشت برنج اختصاص داده‌اند.

بنابراین می‌توان گفت یکی از مسائلی که به بحرانی‌تر شدن شرایط تالاب هورالعظیم دامن می‌زند کشت محصولات آب‌بر در خوزستان است. این درحالی است که جهاد کشاورزی نیز برای اصلاح الگوی کشت برنامه‌ مناسبی ندارد.

آن‌طور که معاون محیط‌زیست خوزستان توضیح می‌دهد وزارت نیرو به شکل فصلی و موجی حق‌آبه تالاب را رها می‌کند. برای نمونه وقتی زمان کشت گندم فرا می‌رسد جهاد کشاورزی از وزارت نیرو می‌خواهد آب لازم را تامین کند و به این شکل همه کشاورزان برای استفاده از آب آماده می‌شوند و در نهایت حق‌آبه به هورالعظیم نمی‌رسد.

با توجه به این شرایط  به نظر می‌رسد نهاد‌های مسئول ‌اعتقاد و تعهدی به تامین حق‌آبه محیط‌زیست ندارند و تازمانی که آنها به این باور نرسند که تامین ‌حق‌آبه محیط‌زیست ضرورتی است که حیات منطقه را تضمین می‌کند، نمی‌توان به بهبود شرایط امیدوار بود.

 خشکاندن تالاب برای صید نفت

سال‌هاست که شرکت‌های استخراج نفت در تالاب هورالعظیم مشغول به کار شده‌اند، آنها برای راحتی کار خود تالاب را به پنج قسمت تقسیم و جریان آب را در این بخش‌ها محدود کرده‌اند. علاوه بر این در داخل تالاب جاده‌های عریضی زیادی ساخته شده است که به جاده‌‌های آنتنی یا اکتشافی معروف هستند. در این بین جاده‌ای به نام شط‌علی نیز تالاب را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرده است.‌

آن طور که کارشناسان می‌گویند فعالیت شرکت‌های نفتی در تالاب در حال گسترش است. قسمت جنوبی تالاب کاملا در اختیار طرح آزادگان جنوبی قرار گرفته‌ است‌. قسمت شمالی تالاب نیز به طور کامل در اختیار طرح آزاداگان شمالی قرار دارد و ‌ بخش‌های دیگر تالاب به طرح یاران شمالی و جنوبی اختصاص پیدا کرده است.

‌معاون محیط زیست خوزستان در این باره می‌گوید: قسمت‌های شمالی تالاب که متاثر از رودخانه کرخه است به سه مخزن یک، دو و سه تقسیم شده و ‌در این بین شرایط مخزن دو و سه بحرانی است.

آن طور که او می‌گوید اکنون حدود ۶۰درصد از تالاب دارای آب حداقلی است و با توجه به افزایش تبخیر و احتمال کاهش بارندگی در پاییز و زمستان پیش‌رو باید هشدار داد که شرایط تالاب نامناسب‌تر خواهد شد.

این درحالی است که شرایط مخزن‌های چهار و پنج در جنوب تالاب نیز نامناسب است،‌  چراکه آب آن از طریق زه‌آب‌های کشاورزی تامین می‌شود. در این بین اما نامناسب‌ترین بخش تالاب قسمتی است که بین ایران و عراق قرار گرفته است.

مولا در این باره توضیح می‌دهد: ‌در حد فاصل بین دو بخش ایرانی و عراقی تالاب، حوضه‌ای قرار دارد که حدود ۱۷۰کیلومتر طول و ۵۰۰ متر عرض دارد. این درحالی است که این منطقه از لحاظ تامین حق‌آبه بلاتکلیف است، یعنی ایران و عراق تمایلی برای تامین آب این محدوده ندارند.‌

تاخت زدن گاومیش با پرادو

فعالیت شرکت‌های نفتی فقط شرایط تالاب را دگرگون نکرده است، اگر پای حرف‌های بومیان منطقه بنشینید، خواهید شنید که سبک زندگی بسیاری از جوانان منطقه تحت‌ تاثیر فعالیت‌ این شرکت‌ها تغییر کرده است، تغییراتی که کارشناسان درباره پیامدهای آن هشدار می‌دهند.

آن طور که معاون محیط زیست خوزستان می‌گوید بررسی‌هایی که در سال ۹۶ انجام شد، نشان داد که معیشت حدود ۵۰۰۰ نفر از بومیان منطقه به تالاب گره‌ خورده است. این درحالی است که با گذشت زمان به نظر می‌رسد این وابستگی کاهش یافته، چراکه تالاب شرایط گذشته را ندارد و جوانان منطقه نیز اولویت‌های‌ دیگری برای خود انتخاب کرده‌اند.

مولا ادامه می‌دهد: شرکت‌های نفتی بومیان را تشویق می‌کنند که با خرید خودروی مدل بالا به عنوان راننده در این شرکت‌ها مشغول به کار شوند. به همین دلیل حدود ۸۰ درصد از جوانان‌ منطقه دارایی‌های خود مانند گاومیش‌هایشان را فروخته‌ و خودرو‌هایی مانند پرادو خریده‌اند.  به این شکل می‌توان گفت بسیاری از جوانان دیگر تمایل ندارند ‌که به تالاب بازگردند.

معاون محیط زیست خوزستان عنوان می‌کند: در منطقه تالاب کم نیستند جوانانی که دیگر کت‌وشلوار می‌پوشند و خودروی مدل بالا سوار می‌شوند. اما آنها تا مدتی دیگر گرفتار مشکلات زیادی می‌شوند. برای نمونه برخی شرکت‌ها با آنها تا زمانی قرار داد می‌بندند که از عمر خودروی‌‌شان بیش از پنج سال نگذشته باشد. این درحالی است که برخی از آنها خودروی‌شان قدیمی شده و پول لازم را برای خرید خودروی جدید ندارند. نگران کننده‌تر اینکه آنها با فروش خودروی خود ‌دوباره نمی‌توانند گاومیش بخرند و به شرایط گذشته برگردند.

‌مهدی آیینی

فاجعه بزرگ شروع شده است

مهدی آیینی

مهدی آیینی

هورالعظیم جان ندارد. از این تالاب بین‌المللی شبحی بیشتر باقی نمانده است. لاشه هزاران ماهی و گاومیش‌هایی که در گل و لای مدفون شده‌اند از فاجعه‌ای خبر می‌دهد که پیامدهایش بیش از گذشته گریبان دیگر کلانشهرها و حتی پایتخت را خواهد گرفت. پیش‌بینی این‌که توفان ریزگردها و سیل آوارگان زیست‌محیطی بیش از گذشته خواهد شد، کار سختی نیست؛ زیرا این روند بارها در کشور اتفاق افتاده و تاکنون مدیران نتوانسته‌اند چاره‌ای برای آن بیندیشند.

‌ شرایط این روزهای هورالعظیم بی‌شباهت نیست با آنچه چند سال پیش بر هامون گذشت. هامون که روزگاری به انبار غله ایران مشهور بود و سالانه حدود ۱۲هزارتن ماهی از آن برداشت می‌شد، امروز شوره‌زاری است که در آن نشانی از زندگی نمی‌توان یافت. آن دسته از بومیان منطقه که پای رفتن داشته، کوچ کرده و آنها که مانده‌اند با هزار و یک مشکل دست به گریبان هستند و توان رفتن ندارند.

چند سال پیش که برای تهیه گزارش به سیستان و بلوچستان رفته بودم با خانه‌هایی روبه‌رو شدم که در و پنجره‌هایشان را گل گرفته بودند. این خانه‌ها متعلق به افرادی بود که ناچار به مهاجرت شده بودند اما چون در برهه‌ای برخی مدیران تصمیم گرفته بودند با ممنوعیت اسباب‌کشی روند مهاجرت را آهسته کنند. اما برخی بومیان منطقه ترجیح می‌دادند درخانه‌هایشان را گل بگیرند و بدون اسباب و وسایل زندگی به کلانشهرهای اطراف مهاجرت کنند.‌

آمارهای قابل اعتمادی درخصوص مهاجرت آوارگان زیست‌محیطی در دسترس نیست، اما می‌توان گفت شرایط نامناسب زیست‌محیطی سبب شد در سال‌های ۹۰ تا ۹۱ بیش از ۳۵ هزار نفر از منطقه سیستان خارج شوند یا تا مدتی پیش تعداد گاوهای بومی سیستان در حاشیه دریاچه هامون بیش از ۹۰ هزار راس بود، اما اکنون در کل دشت سیستان حدود۲۰هزار راس گاو بومی وجود دارد. پیامدهای بی‌توجهی به تالاب هامون البته ادامه دارد. هنوز نیز اندک بومیان باقیمانده حاشیه هامون، سودای مهاجرت دارند و خالی از سکنه شدن این منطقه تهدیدهای امنیتی نیز درپی دارد، چراکه کم نیستند مهاجران غیرقانونی که در روستاهای متروکه ساکن شده‌اند.

آینده هورالعظیم بی‌شباهت به شرایط این روزهای تالاب هامون نیست و این واقعیت تلخی است که مدیران محیط‌زیست، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، وزات خارجه و وزارت نفت باید بیش از گذشته به آن توجه کنند، زیرا نجات هورالعظیم درگرو تعامل بین بخشی است. تا وقتی وزارت نیرو حقآبه کامل تالاب را نپردازد، نمی‌توان به نجات هور امیدوار بود. این وزارتخانه باید از رسیدن حقآبه به هورالعظیم اطمینان پیدا کند و تنها به بازکردن دریچه‌های سدهایش اکتفا نکند، زیرا بخش قابل‌توجهی از حقآبه در طول مسیر از سوی برخی کشاورزان برداشت می‌شود و به هورالعظیم نمی‌رسد. وزارت خارجه نیز باید با فعالسازی بحث دیپلماسی آب برای بهبود شرایط تالاب تلاش کند. مدیران سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز باید فراتر از شعار عمل کنند. به عبارت دیگر مدیران این سازمان باید به جای پرداختن به سیاست و حاشیه‌ها حقآبه تالاب‌های کشور را تامین کنند، چراکه تبعات ناشی از مرگ تالاب‌های کشور محدود به مسائل محیط‌زیستی نیست و با از بین رفتن تالاب باید منتظر افزایش آسیب‌های اجتماعی و تهدیدهای امنیتی نیز بود.

 

بالا