آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : محیط زیست (برگ 33)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : محیط زیست

اشتراک به خبردهی

جان محیط‌بان حراج

زخمی شدن ۴ محیط‌بان در یک ماه گذشته از شرایط نامساعد محیط‌بانان خبر می‌دهد

سه نفر از محیط‌بانان پارک ملی دز بر اثر تیراندازی متخلفان صید ماهی مجروح شدند تا آمار محیط‌بانان مجروح امسال در حالی که حدود یک ماه از آن را پشت سر گذاشته‌ایم به چهار نفر برسد و این مساله را یادآور شود که هنوز اقدامات کافی برای حفظ جان محیط‌بانان صورت نگرفته است.

۹ روز پیش بود که خبر رسید ۱۵۰۰ جلیقه ضدگلوله میان محیط‌بانان توزیع شده است تا این تجهیزات حافظ جانشان باشد؛ اما یکی از محیط‌بانان آبادانی به گزارشگران سبز می‌گوید این جلیقه‌ها تا اهواز رسید، ولی هنوز به دست محیط‌بانان آبادانی نرسیده است.

از سوی دیگر زخمی شدن چهار محیط‌بان در نخستین ماه از سال ۹۷ نشان می‌دهد حمایت از محیط‌بانان به آن سادگی‌ها که تصور می‌شود نیست.

شاید تصویب لایحه حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان چاره کار باشد و شاید افزایش سطح آگاهی‌های جامعه بتواند خشونتی را که علیه حافظان طبیعت ایران شکل گرفته کمتر کند اما آنچه مسلم است امروز در نقطه مطلوبی قرار نداریم و تکیه صرف به توزیع تجهیزات حفاظتی نظیر جلیقه ضد گلوله نمی‌تواند جان محیط‌بانان را حفظ کند.

صبح دیروز رضا قبانچی، مهدی قاسمی و مرتضی تفاخ محیط‌بانان پارک ملی دز خوزستان در جریان درگیری مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز هدف گلوله سلاح جنگی قرار گرفتند و مجروح شدند.

این سه محیط‌بان تنها مجروحان سال جدید نبودند. ۳۰ فروردین هم محمد موحدی‌کیا، مسئول منطقه حفاظت‌شده سفیدکوه خرم‎آباد لرستان با تبر هدف حمله سه متخلف قرار گرفت.

به نظر می‌رسد حافظان طبیعت ایران، سال خونباری را در پیش رو خواهند داشت، اما آنها هنوز در انتظار تصویب قوانین حمایتی مرتبط در مجلس شورای اسلامی هستند.

جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در گفت‌وگو با ‌گزارشگران سبز از مسکوت ماندن لایحه حمایت از محیط بانان در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی خبر می‌دهد.

محبت‌خانی در پاسخ به سوال گزارشگران سبز درباره اهمیت تصویب این قانون برای حفظ جان محیط‌بانان با دلخوری می‌گوید: بارها از مجلس درخواست شده این لایحه حمایتی را به تصویب برسانند، اما فعلا این کار انجام نشده و مجلس باید پاسخگو باشد که چرا این لایحه تصویب نشده است.

او تعداد شهدا و مجروحان سال ۹۶ را ۹ مجروح و یک شهید اعلام می‌کند و ادامه می‌دهد: مجروحیت‌های سال گذشته، منجر به نقص عضو نشده است.

وقتی از فرمانده یگان حفاظت محیط‌ زیست درباره توزیع جلیقه‌های ضدگلوله و اثر آن بر حفظ سلامت محیط‌بانان سوال می‌شود، او توزیع این تجهیزات را برای حفظ جان محیط‌بانان بسیار موثر می‌داند.

آموزش، بهتر از جلیقه ضدگلوله

شغل محیط‌بانی، شغلی توام با عشق است. گاهی محیط‌بانانی که حتی در تعطیلات هستند، در برخورد با متخلفان نمی‌توانند سکوت کنند و به آنها تذکر می‌دهند مانع بروز تخلف در محیط‌زیست شوند و گاهی این تذکرات هم منجر به بروز حادثه برای محیط‌بانان شده است.

اما فرمانده یگان حفاظت محیط‌ زیست می‌گوید: محیط‌بانان نباید خارج از شیفت با متخلفان درگیر شوند. برخورد با آنها وظیفه افرادی است که در حال خدمت هستند‌.

او می‌گوید: جلیقه ضدگلوله به تعداد محیط‌بانانی که در شیفت هستند، تهیه شده و افرادی که شیفت آنها به اتمام می‌رسد، باید این جلیقه‌ها را به نفر بعدی تحویل دهند.

آن طور که محبت‌خانی می‌گوید این جلیقه‌ها در سراسر کشور توزیع شده است، اما هادی جلالی محیط‌بان آبادانی از درگیری با شکارچیان متخلف ۹۶ ساچمه در بدن دارد، در گفت‌وگو با گزارشگران سبز عنوان می‌کند: جلیقه ضدگلوله هنوز به دست ما نرسیده است؛ اما شنیده‌ام در بین اهوازی‌ها توزیع شده است.

به گفته او جلیقه ضدگلوله در حفظ جان محیط‌بانان اثر دارد اما آموزش، بهتر از این جلیقه‌هاست و بهتر است برای آموزش شکارچیان نیز مانند محیط‌‌بانان وقت گذاشت.

در کمیسیون خاک می‌خورد

اگرچه آموزش و افزایش سطح آگاهی در بهبود شرایط محیط‌بانان بی‌تاثیر نیست، اما وجود قانون مناسب برای حمایت از محیط‌بانان را هم نباید از نظر دور داشت.

این قانون به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی در انتظار تصویب است.

از جلال محمودزاده، نایب‌رئیس اول کمیسیون کشاورزی درباره دلایل مطرح نشدن لایحه حمایت از محیط‌بانان و جنگلبانان در صحن علنی مجلس سوال می‌کنیم.

او به گزارشگران سبز می‌گوید: ما سال گذشته لایحه را در کمیسیون کشاورزی تصویب کردیم، اما کمیسیون تخصصی بررسی نهایی این لایحه، کمیسیون قضایی است. متاسفانه این کمیسیون، لایحه را در نوبت بررسی قرار داده است، در حالی که با توجه به اهمیت موضوع، باید این لایحه را در اولویت قرار می‌داد.

او ادامه می‌دهد: با توجه به وضعیت حاد پرسنل محیط زیست و منابع طبیعی و با توجه به این که در حال حاضر تعداد پرسنل منابع طبیعی و محیط زیست اندک است و بیشتر پست‌های سازمانی در این دو مجموعه خالی است، همچنین تعداد نیروهای موجود جوابگوی حفاظت از عرصه گسترده محیط زیست و منابع طبیعی کشور نیست، در لایحه حمایت از محیط بانان و جنگلبانان علاوه بر فراهم کردن شرایط جذب نیروی جدید، بحث تامین جانی این نیروها نیز مد نظر قرار گرفت.

به گفته محمودزاده افزایش حقوق، بهبود حق ماموریت همچنین بحث جانباز و شهید محسوب شدن محیط‌بانان و جنگلبانان در این لایحه دیده شده است.

آن طور که او می‌گوید باید کمیسیون قضایی مجلس، موضوع تصویب این لایحه را پیگیری کند تا پس از تصویب در صحن علنی مجلس، لایحه به سراسر کشور ابلاغ شود.

لیلا مرگن

به زمین پلاستیکی نزدیک می‌شوید!

دوم اردیبهشت دیگری رسید تا باز هم حفاظت از زمین را پاس بداریم. مردم سراسر جهان در ۲۲ آوریل، به داشتن زمین پاک توجه می‌کنند. این بار سازمان ملل، شعار پایان آلودگی پلاستیکی را برای روز جهانی زمین پاک – که با هدف جلب توجه مردم به جلوگیری از تخریب زمین و راهکارهای حفاظت از آن تعریف شده – انتخاب کرده است.
در ایران هم شعار «نه به کیسه‌های پلاستیکی» برای این روز جهانی برگزیده شده است. چرا که ما ایرانیان هم بی‌رویه از کیسه‌های پلاستیکی استفاده می‌کنیم و همین رفتار غلط، منجر شده سراسر ایران به تصرف کوه‌هایی از کیسه‌های پلاستیکی درآید. حاشیه جاده‌ها با بقایای زباله‌های پلاستیکی ما فرش شود و نفس گیاهان و جانوران این سرزمین، به دلیل این رفتار غلط ما تنگ شود. روز جهانی زمین پاک به ما یادآوری می‌کند باید با سرزمین خود و سایر زیستمندان این کره خاکی، مهربان‌تر باشیم.

آلودگی‌های پلاستیکی کره زمین به نقاط خطرناکی نزدیک می‌شودهمین روزهاست که ساکنان زمین در انبوهی از زباله‌های پلاستیکی غرق شوندبخش‌هایی از اقیانوس آرام توسط پلاستیک‌ها اشغال شده و ردپای این ماده دست ساز بشر که به شیوه شیمیایی از زغال سنگ، گاز طبیعی، سنگ آهک، نفت، نمک و آب به دست می‌آید در اقیانوس منجمد شمالی هم پیدا شده استافزایش حجم زباله‌های پلاستیکی معضلی جهانی استبه همین دلیل سازمان ملل شعار روز جهانی زمین ۲۰۱۸ را پایان آلودگی پلاستیکی اعلام کرده استدر ایران هم این روز با شعار نه به کیسه‌های پلاستیکی برگزار می‌شود تا شاید فرصتی باشد مردم بیشتر به سنت‌های گذشته خود باز گردند و به جای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی یکبار مصرف، زنبیل‌ها را برای خرید همراه داشته باشند تا سرانه مصرف پلاستیک در ایران کاهش یابد.

اما آیا بشر باید در انتظار پیشرفت فناوری برای حل معضل پلاستیک باشد یا این که ناگزیر به تغییر رویکردهای خود استسعید متصدی، معاون پیشین محیط‌های انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره به‌ گزارشگران سبز می‌گوید: بشر برای داشتن محیط زیستی سالم‌تر باید رویکردهای خود را تغییر دهد، زیرا پلاستیک صدها سال تجزیه نمی‌شوند و این ترکیبات زایایی خاک سرزمین را از بین می‌برند.

او ادامه می‌دهد: پلاستیک‌هایی که به طرز بی‌رویه‌ای مصرف و رها می‌شود، اگر به قطعات ریزتری تبدیل شوند، ممکن است وارد چرخه زندگی ما بشوند و سلامت ما را دچار اشکال کنندنمونه آن را در اقیانوس‌ها و دریاها می‌بینیم که قطعات ریز پلاستیک وارد بدن آبزیان و در نهایت انسان می‌شوند.

اصلاح فرهنگ، ضروری است

پلاستیک‌هایی که به گفته متصدی تبدیل شدن آنها به قطعات ریز سلامت انسان را به خطر می‌اندازد چطور تا این حد مورد اقبال عمومی استچرا مردم هیچ گاه به تبعات مصرف پلاستیک فکر نمی‎کنند و مصرف این ماده در ایران تا این حد بالاستهومان لیاقتی، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در این باره  می‌گوید: تولید پلاستیک رابطه مستقیم با فرهنگ مصرف ما داردباید این مساله اصلاح و زمینه‌هایی ایجاد شود که از لحاظ اقتصادی استفاده از پلاستیک برای مردم به‌صرفه نباشد.

او عنوان می‌کند: در اروپا برای استفاده از کیسه‌های پلاستیکی، مالیات خاصی وضع شده است؛ بنابراین در درجه اول باید فرهنگسازی انجام دهیم و در مرحله بعد، اهرم‌های اقتصادی درست برای کمتر مصرف کردن پلاستیک به کار گرفته شود.

لیاقتی درباره اهرم‌های اقتصادی که می‌توان برای کنترل مصرف به کار گرفت، چنین می‌گوید: باید اعلام شود کسی که کیسه پلاستیکی استفاده می‌کند به یک طریق اقتصادی شامل مالیات، جریمه یا هرچیزی که نام آن را می‌گذاریم، هزینه تحمیلی مصرف این ماده به طبیعت را پرداخت کنداین مساله بتدریج باعث تغییر رفتار مردم می‌شود، زیرا مردم نمی‌دانند این پلاستیک باعث بسیاری از مشکلات روی کره زمین می‌شود، بخصوص در کشور ما مصرف بیش از حد پلاستیک مشکلات عدیده‌ای به‌وجود می‌آوردما در ایران با مصرف بیش از حد پلاستیک مرتب کوه‌های پلاستیک ایجاد می‌کنیم.تجزیه پلاستیک چند صد سال طول می‌کشد و باقی ماندن این مواد در طبیعت برای حیات کره زمین مشکل ایجاد می‌کند.

به اعتقاد او اقداماتی در ایران برای کاهش مصرف پلاستیک انجام شده است، اما این اقدامات کافی نبوده است.

دسترسی راحت، اما مرگبار

آمارهای مختلفی درباره میزان مصرف پلاستیک در ایران اعلام می‌شودبرخی ایران را جزو ده کشور اول مصرف‌کننده پلاستیک به عنوان ترکیبی دیر تجزیه‌پذیر می‌دانند و گروهی هم مصرف کیسه پلاستیکی هر خانوار ایرانی را روزانه بین پنج تا هفت کیسه پلاستیکی اعلام می‌کنندسعید متصدی، معاون پیشین محیط زیست انسانی نیز تاکید می‌کند ایران بیشتر از سایر کشورهای جهان پلاستیک مصرف می‌کندهمچنین ۵۰ درصد کیسه‌های پلاستیکی که در اختیار افراد قرار می‌گیرد یکبار مصرف هستند.

او می‌گوید: گاهی مصرف پلاستیک اجتناب‌ناپذیر است اما امروز، ایران درگیر بلایی به نام مصرف بی‌رویه کیسه پلاستیکی استزیرا در کشور به طرز وحشتناکی از پلاستیک و محصولات یکبار مصرف در منازل و هنگام مهمانی‌ها استفاده می‌شود که این رفتار با سنت، فرهنگ و اصول حفاظت محیط زیست سازگاری ندارد.

متصدی درباره دلایل مصرف پلاستیک در ایران بیان می‌کند: گاهی نبود آگاهی مردم و این‌که نمی‌دانند مصرف این ترکیبات چه زیان‌هایی دارد، سبب می‌شود مردم بیش از حد پلاستیک مصرف کنندبرای حل این مشکل باید به سمت فرهنگسازی حرکت کنیم تا نگرش مردم اصلاح شودما با کمبود منابعی نظیر آب و خاک روبه‌رو هستیم و مصرف بیش از حد زباله به آلودگی این منابع منتهی می‌شود.

او سهولت دسترسی به مواد و کیسه‌های پلاستیکی را عامل دیگری می‌داند که منجر به مصرف بیش از حد شده است.به اعتقاد معاون سابق محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست امروز در فروشگاه‌های بزرگ کیسه پلاستیکی رایگان در اختیار مردم قرار می‌گیردیک خرید کوچک مثل یک بسته آدامس به جای انتقال به کیف و جیب افراد در کیسه‌های پلاستیکی قرار داده می‌شود و این مساله مصرف کیسه پلاستیک را افزایش می‌دهددر حالی که باید عرضه کیسه‌های پلاستیکی تابع شرایط بازار و قیمت شود و هر کسی کیسه پلاستیکی استفاده می‌کند، بهای مستقیم آن را بپردازد.

آن طور که متصدی می‌گوید بهای غیر‌مستقیم مصرف پلاستیک برای طبیعت بسیار زیاد است، زیرا رها شدن پلاستیک خسارات زیادی به طبیعت وارد می‌کند، به همین دلیل نباید پلاستیک را رایگان توزیع کنیم.این درحالی است که حتی برخی کشورهای آفریقایی هم مصرف پلاستیک را منع کرده‌انداگرچه نمی‌توانیم مصرف پلاستیک را به صفر برسانیم، اما می‌توانیم آن را مدیریت کنیم و به حداقل برسانیم.

معاون پیشین سازمان حفاظت محیط زیست عنوان می‌کند: دولت قطعا باید در زمینه منع مصرف کیسه پلاستیکی و کاهش مصرف آن مصوباتی داشته باشدقطعا باید ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی و غیر دولتی ابتدا این محصولات را منع کنند و استفاده از آن را به حداقل برساننددر هر فروشگاهی بخصوص فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ، مصرف پلاستیک را مدیریت کنند تا شاهد مصرف معقول و بهینه آن باشیم و محیط زیست سالمی داشته باشیم.

همه ساکنان زمین در زمینه مصرف پلاستیک مسئول هستندزیرا پلاستیک‌هایی که ما دور می‌اندازیم ممکن است از سوی دیگر کره زمین و دستگاه گوارش نهنگ‌هایی سر دربیاورد که فقط تعداد اندکی از آنها در اقیانوس‌ها مانده است.کسی چه می‌داند، شاید یک گرم از ۲۹ کیلوگرم پلاستیکی که از درون لاشه یک قطعه نهنگ عنبر سواحل جنوبی اسپانیا در ماه فوریه امسال کشف شد، همان پلاستیکی باشد که من و شما در طبیعت رها کرده‌ایم.


لیلا مرگن

یوز ایرانی از تیم ملی خط می‌خورد!

یوزپلنگ‌ها می‌دوند، اما رو به انقراض؛ این واقعیت تلخی است که نمی‌شود هیچ کجا پنهانش کرد. مدت هاست بجز خطر انقراض چیزی با یوزپلنگ‌ها نمی‌دود، هرچه هست خبر زوال این گونه است که تکرار می‌شود.

در تازه‌ترین اتفاق نیز زمزمه‌های حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی فوتبال خبرساز شده است، اتفاقی که حدود چهار سال پیش با تلاش دوستداران محیط‌زیست و حیات وحش عملی شد، اما این روزها از فدراسیون فوتبال خبر می‌رسد که قرار است یوزپلنگ از تیم ملی خط بخورد.

هرچند مدیرکل تنوع زیستی و حیات‌وحش سازمان حفاظت محیط‌زیست گفته که می‌خواهد امروز در نامه‌ای به فدراسیون فوتبال موضوع حذف تصویر یوز آسیایی از پیراهن تیم ملی را پیگیری کند، اما به نظر نمی‌رسد این بار نیز به قول معروف آبی از پیگیری‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست گرم شود، چراکه اگر حفظ این گونه اولویت این سازمان بود، شرایط یوزپلنگ‌ها نباید اینقدر بحرانی می‌شد.

درباره علت حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی نیز حرف بسیار است، برخی می‌گویند حامی مالی تیم ملی که قرار است لوگویش روی پیراهن تیم نقش ببندد مخالف همراه شدن با یوزپلنگ‌هاست. هرچند عده‌ای این دلیل را مطرح می‌کنند، اما صفی‌ا… فغان‌پور، مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال نیز چند روز پیش دراین باره به خبرگزاری میزان گفته بود «یوزپلنگ ایرانی به خاطر مشکلاتی که در فناوری به کار برده شده در لباس ایجاد می‌کند و عملا جلوی محفظه‌های لباس را می‌گیرد در طرح لباس تیم ملی در جام جهانی این بار جایی نخواهد داشت.»

دلیل حذف تصویر یوزپلنگ از پیراهن تیم ملی هرچه باشد، به نفع محیط‌زیست و حیات‌وحش کشورمان نیست و با حذف آن باید منتظر اتفاق‌های ناگوار‌تری برای محیط‌زیست بود، زیرا درحالی که با تلاش‌های فعالان محیط‌زیست اهمیت حفظ این گونه و خطراتی که آن را تهدید می‌کند به گوش خیلی‌ها رسیده اما هنوز هستند افرادی که خواسته یا ناخواسته بر خطر انقراض این گونه دامن می‌زنند، حتی افرادی مانند رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست که در اولین نشست خبری‌اش ادعا کرد نباید آب را قربانی مساله‌ای جزئی‌تر مانند یوزپلنگ کرد.

حال یوزپلنگ‌ها بهتر نمی‌شود، چون هیچ وقت تلاش دستگاه‌های مسئول و دوستداران محیط‌زیست از معرفی این گونه فراتر نرفته است بنابراین برای حفظ این گونه ارزشمند باید حفظ زیستگاهش در اولویت قرار گیرد و مسئولان مجوز ساخت هیچ جاده و معدنی را در زیستگاه یوزپلنگ‌ها صادر نکنند و برای بهبود این شرایط دستور خروج دام را از زیستگاه‌های این یار خط خورده از تیم ملی صادر کنند.

مهدی آیینی

شعارهای محیط نیستی‌‌‌!

دولت محیط‌زیستی، ورزشکاران محیط‌زیستی، هنرمندان محیط زیستی و … این روزها خیلی‌ها برای حفظ محیط زیست گریبان چاک می‌دهند، اما شرایط محیط زیست نسبت به گذشته بهتر نمی‌شود؛ سطح جنگل آب می‌رود، انقراض به گونه‌های جانوری نزدیک‌تر می‌شود و منابع آب و خاک آلوده‌تر از گذشته ندانم‌کاری انسان را به تصویر می‌کشد.

بخشی از این زوال را می‌توان به پای تغییر اقلیم نوشت، اما مقصران اصلی دیگری را نیز باید در جایگاه متهمان نشاند، افرادی که سنگ محیط زیست را به سینه می‌زنند، اما فقط تا زمانی که پز محیط زیستی بودن برایشان محبوبیت، شهرت یا درآمد به همراه داشته باشد.

چنین افرادی همه جا هستند، از جمع هنرمندان و ورزشکاران بگیرید تا وزیران و نمایندگان مجلس و حتی خبرنگاران، به همین دلیل به نظر می‌رسد آنچه شرایط محیط زیست را بحرانی‌تر از گذشته کرده تب محیط زیستی بودن است که خیلی‌ها به پزش بسنده کرده‌اند.

‌برای نمونه دولت هرچند اولین مصوبه‌اش را به نام دریاچه ارومیه رسانه‌ای کرد، اما‌ شرایط کنونی دریاچه از این حکایت دارد که با شعار، نمی‌توان زخم‌های محیط زیست را مرهم گذاشت.

به همین خاطر به نظر می‌رسد قرار نیست از اشتباهات گذشته‌ای که در کشور اتفاق افتاده عبرت گرفته شود، چراکه‌ مسائلی مانند سوء‌مدیریت منابع آب‌ و انتصاب مدیرانی که از محیط زیست هیچ نمی‌دانند، هنوز ادامه دارد، مثلا در مناطقی از جنگل دستور ساخت سد صادر می‌شود که احتمال آلودگی منابع آب بالاست و هزینه آن قتل‌عام صدها درخت است.‌

شاید با مرگ رودخانه‌ها عطش برخی مدیران برای سدسازی کمتر شده باشد، اما آنها بر سوء مدیریت منابع آب پافشاری می‌کنند، چراکه این روزها‌ افراط در طرح‌های انتقال آب تهدیدی جدی است که خطرش‌ کمتر از افراط در
سدسازی نیست.

این بی‌توجهی دامان منابع طبیعی کشور را نیز گرفته، شاید دولت از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان یکی از اقدامات محیط‌زیستی‌اش یاد می‌کند، اما به‌کارگیری برخی مدیران کارنابلد در سازمان جنگل‌ها و خطر گسترش بی‌برنامه گردشگری در جنگل کمتر از قلع و قمع جنگل نیست. برای نمونه می‌توان به ساخت تله‌کابین در جنگل‌های الیمستان اشاره کرد که به گفته برخی فعالان زیست‌محیطی این منطقه حدود ۶٫۵ هکتار جنگل برای آن قربانی می‌شود.

در واقع ماشین توسعه ناپایداری که در جنگل‌های شمال روشن شده است اگر خیلی زود متوقف نشود، سرنوشت جنگل‌های زاگرس را برای جنگل‌های هیرکانی تکرار می‌کند.

علاوه بر این تفاوت شعارهای زیست محیطی برخی مدیران با عملکردشان راه را برای سوء‌استفاده برخی افراد هموارتر می‌کند به همین خاطر ‌تازمانی که دولت در مقام عمل ثابت نکند محیط زیست برایش مهم است، آشفته‌بازار محیط زیست کشور برای فرصت‌طلبان حکم آب گل‌آلود‌ را دارد.

مهدی آیینی

جان زمین زیرچرخ‌های آفرود

استارت می‌زنند، تخت گاز می‌روند، از روی رمل‌ها می‌گذرند، از رودخانه‌ها رد می‌شوند، ماسه‌های بادی را باد می‌دهند و دریاچه نمک را پریشان می‌کنند که خوش باشند و کیف کنند.

25 نفرشان را چند روز پیش در بلندی‌های سوهانک تهران گرفتند وفرستادند به دستگاه قضا، ماشین‌های شاسی بلند و دو دیفرانسیل‌شان را هم روانه پارکینگ کردند تا شاید بوستان جنگلی شمال شرق، چندصباحی آرام بگیرد.

آفرود سوارها همه را کلافه کرده‌اند. مسافران طبیعت هر جا که اینها باشند روی آرامش نمی‌بینند از بس سر و صدا دارند و می‌گازند و گرد و خاک به پا می‌کنند.

طبیعت هم از دستشان سرسام گرفته است، حیوانات از ترس آفرودسوارها کوچ کرده اند به جاهای امن‌تر، اما گیاهان و مراتع که پای رفتن نداشته‌اند، مانده‌اند زیرلاستیک‌های پهن خودروهای شاسی بلند پرقدرت که عشق صاحبانشان، بالا و پایین رفتن از شیب‌ها و سربالایی‌های سخت است.

اینها اما خودشان فکر نمی‌کنند اسباب زحمت هستند که حسابی می‌نازند وقتی پشت رُل می‌نشینند و مثلا دراتوبان منتهی به کاشان و بعد به سمت کویر مسحورکننده مرنجاب می‌رانند.

آفرودسواری چند سالی است شده یک ژست، ژست آدم‌های پولدارکه اتفاقا ژست حفاظت از محیط‌ زیست هم می‌گیرند و بیشترشان مخالف شکارند حتی سال‌گذشته جمعی از آفرودسوارها در مسیر راور به شهداد، مسابقه‌ای با شعارحفاظت از یوزپلنگ ایرانی ترتیب دادند که مدیرکل میراث فرهنگی استان کرمان گفت بدون مجوز این کار را کرده‌اند و مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیز آمدنشان را به منطقه به هجوم تعبیر کرد و گفت آفرودبازان با ورود به حساس‌ترین نقطه کویر لوت (دره لوت) و تنها رودخانه آن از بخش جنوبی منطقه حفاظت شده راور کرمان که زیستگاه یوزپلنگ آسیایی است، گذشته‌اند.

آفرودسواری درکشورمان ولنگار است و در ازای هرمسابقه قانونی و مجوزداری که در ورزشگاه‌ها و سایت‌های مصنوعی انجام می‌شود، چندین مسابقه غیررسمی و دلبخواهی با قرار و مدارهای دوستانه در مناطق طبیعی و بکر کشور انجام می‌شود که فغان طبیعت از دستشان بلند است. این که مسئولان هم تماشاچی‌اند و ته برخوردها ختم می‌شود به یک دستگیری ساده، رفتن خودروها به پارکینگ و پرداخت یک جریمه مختصر مالی.

عشق مایه‌دارها و مجازات‌های خنده‌دار

اف جی کروز، لندکروز، جیپ رانگلر، تویوتا هایلوکس، بنز جی کلاس، رنجروور، اوتلندر، سیلورادو، یونیماگ، لکسوس، سوزوکی یا لادا خودشان یک دنیا حرف دارند و ثروت صاحبانشان را فریاد می‌زنند. پس آفرودسوارها پولدارند که سوار این ماشین‌ها می‌شوند و می‌زنند به دل طبیعت. اما قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی کشور ابا داشت که مایه دار بودن آفرودبازها را تائید کند، فقط به ما گفت مگر من و شما می‌توانیم از این ماشین‌ها بخریم و بیندازیم شان توی کوه و کمر؟

او گفت آفرودسواری درهمه جای کشور وجود دارد در استان‌های فارس، خراسان، کرمان یا اصفهان ولی شدت آن در استان‌های البرز و تهران بیشتر است. او گفت با وجود تذکرات مکرر ولی آنها کار خودشان را می‌کنند و درعرصه‌های طبیعی می‌تازند،‌ ما هم خودروی آنها را متوقف می‌کنیم و تحویل پارکینگ می‌دهیم، بعد هم دستگاه قضا برایشان جریمه می‌بُرد و مدتی طبیعت از دستشان خلاص می‌شود.

رضا شجیع، مدیرکل دفترمحیط زیست پایدار وزارت ورزش و جوانان نیز دل پُری از آفرودسوارها دارد و به ما می‌گوید اینها اکوسیستم مناطق طبیعی را به هم زده‌اند و به یک معضل تبدیل شده‌اند. او حتی گفت که آفرودسوارها از کنترل خارج شده‌اند. جالب است که شجیع می‌گوید با این که وزارت ورزش برگزاری مسابقات آفرود در اماکن تحت حفاظت و مقررات مربوط به آن را از طریق فدراسیون اتومبیلرانی به همه هیات‌های ورزشی کشور ابلاغ کرده، اما اکثر قریب به اتفاق آفرودبازها دوست دارند مناطق طبیعی بکر را کشف کنند و چون نظارت‌های کافی وجود ندارد و اینها در زمان‌های نامشخص به هرجا که دلشان بخواهد، می‌روند شاهد تخریب‌های گسترده طبیعت هستیم که گزارش‌های مربوط به آن هر روز بیشتر می‌شود.

شاید ریشه این رشد روزافزون را بتوانیم در صحبت‌های فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی کشور پیدا کنیم. سبزعلی می‌گوید حداکثر زمان توقف خودروهای آفرود متخلف در پارکینگ 10 تا 15 روز است و جریمه‌های مالی متخلفان براساس میزان تخریبی که انجام می‌دهند از500 هزار تا یک میلیون تومان است.

از دید ما، هم آن روزهای توقف در پارکینگ خنده‌دار است و هم میزان جرایم نقدی اگر به یاد بیاوریم که آفرودسواری تفریح ثروتمندان ایران است. کمی هم باید اشک بریزیم برای این که این مجازات ناچیز برای تخریب‌هایی تعیین می‌شود که خیلی هایشان قابل جبران نیست مثل از بین رفتن گونه‌های گیاهی، کوبیده شدن خاک و فرسایش آن، جابه‌جا شدن تپه‌های شنی و بروز گرد و خاک یا سیل‌خیز شدن منطقه‌ای که از پوشش گیاهی خالی شده است.

واقعا ناامن شدن زیستگاه حیات وحش، کوچیدنشان، حتی کشته شدن آنها زیرچرخ خودروهای دو دیفرانسیل با چه تنبیهی جبران می‌شود؟

چشم‌ها به سمت کارگروه ملی

مقابله با آفرودسواری بی‌ضابطه دست‌کم سه سال است که به عنوان یک مطالبه مطرح شده، لااقل اگربه حرف باشد. موضوع برمی گردد به سه سال پیش وقتی معاون محیط طبیعی وقت سازمان حفاظت محیط زیست از ادارات کل خواست او را از نحوه صدور موافقت‌نامه برای مسابقات آفرود و چگونگی دسترسی آفرودبازان به جاده‌های حاشیه‌ای و پیرامونی زیستگاه‌ها درمناطق چهارگانه و مناطق خارج از مدیریت سازمان محیط‌زیست مطلع کنند.

بعد از این نامه‌نگاری تقریبا هیچ اتفاق مهمی رخ نداد؛ چرا که اگر رخ داده بود جلیل انزابی زاده، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی استان تهران هفته گذشته پس از دستگیری25 خودروی آفرود درپارک جنگلی سوهانک، پیشنهاد تشکیل کمیته ساماندهی آفرود سواران را مطرح نمی‌کرد، یا حتی رضا شجیع مدیرکل دفترمحیط زیست پایدار وزارت ورزش وجوانان به ما نمی‌گفت که باید کارگروهی ملی متشکل از سازمان میراث فرهنگی، وزارت ورزش وجوانان، سازمان محیط زیست و منابع طبیعی ایجاد شود و جلوی خسارت این تفریح به ظاهر ورزشی را بگیرد.

شاید هنوز عده‌ای باور نکرده‌اند طبیعت ایران شکننده است و اندک حیات‌وحش، خرده منابع آبی و ناچیز جنگل و مرتعی که برایمان مانده است باید حفظ شود آن هم به هر قیمتی، حتی با چنگ و دندان و حتی با گذشتن از ترس‌ها و ملاحظات.

شاسی بلند سواری با «عروس غاز»

635646823685917009 (1)«خرید خودروی شاسی بلند ‌یا سفر به اروپا» اینها گوشه‌ای از دغدغه‌های تعدادی از صیادانی است‌ که کمر به قتل عام پرندگان مهاجر بسته‌اند.
‌دیگر مثل گذشته نیست که صیادان از راه صید سنتی پرندگان مهاجر به فکر امرار معاش باشند، حرص و آز سبک زندگی ‌خیلی از آنها را تغییر داده و به همین خاطر با کشتار پرندگان مهاجر رویای رسیدن به زندگی لوکس را در سر دارند. پای حرف‌هایشان که بنشینید از دغدغه سیر شدن شکم نمی‌شنوید، این روزها تجربه زندگی به قول معروف لاکچری رویای خیلی از آنهاست.

روش‌های صید آنها نیز تغییر کرده دیگر از «دوما چال» خبری نیست، در عوض تا چشم کار می‌کند تور‌های هوایی برافراشته شده است، تورهایی که انواع پرندگان مهاجر را گرفتار می‌کند، فرقی نمی‌کند در معرض خطر انقراض باشند یا حرام گوشت.

هر روز صدها پرنده مهاجر مثل ‌غاز پیشانی سفید، عروس غاز، غاز پا‌ زرد و خوتکا از سوی صیادان شکار می‌شوند و در بازاری مثل فریدونکنار چوب حراج می‌خورند.

برخلاف هشدار‌های وزارت بهداشت نسبت به خطر شیوع آنفلوآنزای پرندگان بسیاری از آنها در رستوران‌های مجلل سرو می‌شوند و پرنده‌های حرام گوشت نیز برای تاکسیدرمی فروخته می‌شوند تا جیب مافیایی که پشت این قتل‌عام است، هر سال پر‌تر شود.

قدرت این مافیا به حدی است که سال‌هاست سازمان حفاظت محیط‌زیست در برابر آنها سکوت کرده، زیرا بسیاری از دامگاه‌داران در مناطقی مانند فریدونکنار، ازباران و سرخرود جزو مسئولان هستند و هر سال با لابی‌هایی که انجام می‌دهند برخورد قانونی با صیادان را متوقف می‌کنند.

ماجرای غم‌انگیز کشتار پرندگان مهاجر داستان تازه‌ای نیست درست مانند سکوت سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره این مساله. بی‌تفاوتی سازمان حفاظت محیط زیست به این مهم سبب شده تلاش‌های سازمان‌های مردم‌نهاد نیز برای بهبود شرایط راه به جایی نبرد.

این درحالی است که دست‌کم مسئولان می‌توانند با جمع‌آوری دام‌های هوایی و قانونمند کردن روش سنتی صید، اندکی شرایط را در مناطقی مانند فریدونکنار ساماندهی کنند.

مهدی آیینی – روزنامه‌نگار

محیط‌بان برای شهادت نیازمندیم

635646823685917009 (1)تا صدای گلوله در مناطق حفاظت شده نپیچد، تا روی پیراهن سبزشان لاله های سرخ نروید، فراموش شده می‌مانند و هیچ نام نشانی از آنها در سخنرانی مسئولان یا گزارش‌های خبرنگاران برده نمی‌شود، آنها در این روزگار جزو افرادی هستند که زخمی و کشته شان بیشتر هوادار دارد.

این قصه پرغصه محیط‌بان‌هاست، افرادی که با دست خالی‌ از محیط زیست این کشور دفاع می‌کنند و مراقبند تا حق شهروندان و نسل‌های آینده از زمین حفظ شود، اما حق و حقوشان هیچ وقت رعایت نمی‌شود.

امروز در تقویم، روز جهانی محیط‌بان است، روزی که قرار است در آن از این حامیان بی‌حامی طبیعت گفته شود تا شاید گرهی از مشکلات آنها باز شود، مثل این‌که این افراد هنوز نتوانسته‌اند برای خود سندیکایی داشته باشند تا اندکی بیشتر مشکلات‌شان شنیده شود و به خواسته‌های قانونی آنها برچسب سیاسی زده نشود.

محیط‌بانان تلاش می‌کنند حرفه‌شان در گروه مشاغل سخت و زیان‌آور قرار بگیرد، زیرا به واسطه شغل‌شان با محرومیت‌های اجتماعی زیادی روبه‌رو هستند. آنها از این گله دارند که دست‌کم شرایطی ایجاد شود که آنها هم بتوانند در مقابل 24 ساعت کار 48 ساعت مجال استراحت و پرداختن به خانواده‌شان را داشته باشند.

آنها از این ناراحتند که در بیشتر مواقع اضافه‌کاری‌هایشان نادیده گرفته می‌شود، به همین خاطر چرخ زندگی‌شان براحتی نمی‌چرخد. این مسائل‌ وقتی در کنار جیره غذایی ناچیزشان قرار ‌‌گیرد این نتیجه را به همراه دارد که نباید انتظار داشت تاب و توان گشتزنی مدام در مناطق حفاظت شده را داشته باشند، هرچند از جان مایه می‌گذارند و با تمام سختی‌ها از محیط زیست و حیات‌وحش کشور دفاع می‌کنند.‌‌

مدتی پیش نیز وعده داده شد که وزارت دفاع تجهیزات محیط‌بانان را تامین خواهد کرد، اما محیط‌بانان هنوز از تجهیزات لازم برخوردار نشده‌اند، به همین دلیل در بسیاری مواقع هنگام تعقیب و گریز با متخلفان موفق به دستگیری متهمان نمی‌شوند.‌ آموزش به محیط‌بانان نیز مساله دیگری است که باید به آن توجه ویژه‌تری کرد. درواقع مسئولان محیط زیست نباید آموزش‌های این افراد را به‌نحوه استفاده از سلاح یا قوانین در این حوزه محدود کنند، زیرا در کنار این مسائل، آموزش مسائلی درخصوص کنترل خشم و پاره‌ای از مباحث روان‌شناسی می‌تواند آنها را از خطرات بیشتری دور نگه دارد.

این درحالی است که لایحه حمایت از محیط بانان و جنگلبانان که پس از شهادت چند محیط بان و جنجال بسیار بالاخره به مجلس فرستاده شد، هنوز به کمیسیون مربوط ارسال نشده است به همین خاطر به نظر می‌رسد برای رسیدگی بهتر به این لایحه دست کم به شهادت یا مجروح شدن چند محیط بان دیگر نیاز است.

مهدی آیینی

مدیرانی که جنگل آتش می‌زنند

635646823685917009 (1)آتش به جان زاگرس افتاده تنوره می‌کشد و حیات را در جنگل‌های زاگرس با مرگ تاخت می‌زند؛ روزی نیست که خبرآتش سوزی در جنگل‌های زاگرس آتش به دل دوستداران محیط زیست نزند. فقط در بهار امسال بیش از 1200هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی کشور به خاکستر بدل شده ‌ و هنوز آمار دقیقی از آتش سوزی‌های یک ماه گذشته دردست نیست. هرچند فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها ادعا می‌کند‌، آتش سوزی‌های بهار امسال در اراضی جنگلی و مرتعی کشور حدود30 درصد در سطح و 50 درصد در تعداد کاهش پیدا کرده، اما دست‌های سوخته جنگلبانان و بومیانی که برای خاموش کردن آتش از دل و جان مایه می‌گذارند، حکایت دیگری دارد.

سال‌هاست که آتش سوزی  جنگل‌های کشور به دلیل نبود نیروی متخصص و تجهیزات مناسب خسارت جبران ناپذیری به کشور تحمیل می‌کند، چراکه مسئولان زمانی از آتش سوزی مطلع می‌شوند که دیگر کار از کار گذشته و بخش وسیعی از جنگل طعمه حریق شده است.  در این بین بومیان مناطق جنگلی و سازمان های مردم نهاد به قول معروف باید جور مسئولان را بکشند،چون برخی مسئولان‌ نه فقط برای کاهش ‌آتش سوزی ها کم می‌گذارند بلکه به اشکال دیگر به مرگ جنگل دامن می زنند.

دلیل عمده آتش سوزی جنگل‌های کشور‌ چیزی نیست جز سهل انگاری انسان. براساس آمارهای به دست آمده حدود 95درصد از آتش سوزی‌ها عامل انسانی دارد و حدود 30 درصدشان عمدی است.

عمدی آتش زدن جنگل محدود به گردشگران افراد سهل انگار ‌نمی‌شود؛کم نیستند مدیرانی که دانسته دست به قتل عام جنگل می‌زنند و چند برابر آتش سوزی‌ها هر سال جنگل را  تخریب می کنند.‌

برای نمونه  هر سال به طور متوسط آتش توسعه ناپایدار به جان ‌حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی کشور می‌ افتد خسارتی به جنگل می زند که به طور قطع بیشتر از آتش سوزی های جنگل است،‌چراکه دست کم به بهانه توسعه ‌بیش از دو میلیون و 500 هزار اصله درخت از بین می رود.

بنابراین مسئولان قبل ازاینکه گناه آتش سوزی های جنگل را به پای افراد سهل انگار بیندازد باید از خود شروع کند و شرایطی ایجاد کند که شهروندان باور کنند حفظ منابع طبیعی کشور برای دولت مهم است،زیرا تنها در چنین شرایطی است که می‌توان انتظار داشت که گردشگران به جنگل احترام بیشتری بگذارند و برخی بومیان مناطق جنگلی از طریق آتش زدن جنگل با یکدیگر و سازمان‌های دولتی تسویه حساب نکنند.

مهدی آیینی

تیر خلاص چینی‌ها به ذخایر دریایی ایران در دریای عمان

صيد ترال سال‌هاست كه در بسياري از كشور‌ها ممنوع شده يا براي آن محدوديت‌هاي زيادي درنظر گرفته مي‌شود؛ زيرا در اين روش تورهايي با چشمه‌هاي كوچك را به آب مي‌اندازند و به وسيله شناور آنها را مي‌كشند در نتيجه نه‌تنها انواع آبزيان و سخت‌پوستان در آن به دام مي‌افتند، بلكه به بستر دريا نيز آسيب مي‌رسانند. علاوه بر اين آنها بچه ماهي‌هاي صيد شده و ديگر گونه‌هاي به دام افتاده را كه هدف صيدشان نبوده پس از كشتن به دريا برمي‌گردانند.

اين روش صيادي در كشورمان نيز ممنوع است و سازمان حفاظت محيط‌‌زيست با صياداني كه از اين روش استفاده كنند، برخورد مي‌كند اما مسئله اينجاست كه اين برخورد فقط به صيادان ايراني محدود مي‌شود و شناورهاي بزرگ چيني براي خود حياط خلوت مناسبي پيدا كرده‌اند.

به همين‌خاطر اگر اين روزها پاي درد دل صيادان ايراني در جنوب كشور بنشينيد، مي‌شنويد كه آنها براي امرارمعاش با سختي و خطرات بيشتري روبه‌رو شده‌اند؛ براي نمونه بايد با قايق‌هاي كوچك‌شان مسافت بيشتري از ساحل دور شوند تا شانسي براي ماهيگيري داشته باشند اما اين فاصله گرفتن بيش از حد از ساحل براي آنها خطراتي مانند غرق شدن و اسير شدن از سوي دزدان دريايي را به همراه دارد.

محيط‌زيست تجهيزات ندارد

ماجراي قانون شكني و جولان كشتي‌هاي چيني در آب‌هاي ايران و صيد ترال از سوي آنها را وقتي با پروين‌ فرشچي، معاون محيط‌زيست دريايي سازمان حفاظت محيط‌زيست در ميان مي‌گذاريم، او ماجرا را تأييد مي‌كند و در گفت‌وگو با همشهري مي‌افزايد: سازمان حفاظت محيط‌زيست هشدارهاي لازم را در اين خصوص به سازمان شيلات داده و آنها بايد مانع فعاليت كشتي‌هاي چيني شوند. او ادامه مي‌دهد: كشتي‌هاي چيني با صيد ترال به مرگ گونه‌هاي جانوري دامن مي‌زنند؛

به همين دليل با سازمان شيلات جلسه‌اي برگزار و مطرح كرديم كه چنين اتفاقي مي‌افتد. فرشچي با اشاره به اينكه سازمان شيلات ادعا مي‌كند كه صيد ترال انجام نمي‌شود، تصريح مي‌كند: متأسفانه ما كشتي و تجهيزات لازم براي پيشروي در دل دريا، بازديد و انجام بازرسي ميداني از كشتي‌هاي چيني را در اختيار نداريم.

اينكه سازمان حفاظت محيط‌زيست از امكانات لازم براي رسيدگي به اين مسئله برخوردار نيست، مسئله‌اي تأسف‌بار است كه آب پاكي را روي دست آنهايي مي‌ريزد كه ادعا مي‌كنند امكانات لازم براي حفاظت از محيط‌زيست را در اختيار اين سازمان قرار داده‌اند .

تهديد معيشت ماهيگيران بومي

«كشتي‌هاي چيني به بهانه تحقيقات و بررسي ذخاير خيارهاي دريايي(اين جاندار بدني چرم‌مانند دارد و بيشتر در كف درياها زندگي مي‌كند و نامگذاري آن به‌خاطر شكل خيار مانند آن است) وارد درياي عمان شده‌اند.» اين حقيقتي است كه محمدرضا فاطمي، كارشناس اكوبيولوژي آب و دريا در گفت‌وگو با همشهري از آن پرده برمي‌دارد و مي‌افزايد:

كشتي‌هاي چيني با صيد ترال در حق محيط‌زيست كشور جنايت مي‌كنند. آنطور كه او توضيح مي‌دهد، كشتي‌هاي چيني شبانه‌روز صيد ترال انجام مي‌دهند و به اين شكل كف دريا را جارو مي‌كنند. درواقع كشتي‌هاي چيني با تغيير ارتفاع تورهاي خود آنها را به بستر دريا هدايت كرده و تمامي گونه‌هاي آبزي و سخت‌پوست را به دام انداخته و موجب مرگ آنها مي‌شوند. فاطمي ادامه مي‌دهد: آنها با صيد آبزياني مانند ماهي مركب درآمد بسياري به‌دست مي‌آورند.

آثار مرگبار اين صيد مدتي است كه تأثيرش را روي زندگي صيادان بومي گذاشته و تا مدتي ديگر نيز سبب از بين رفتن دارايي‌هاي يك ملت خواهد شد؛ به همين‌خاطر مسئولان شيلات بايد مانع فعاليت اين كشتي‌ها شده و شرايطي را ايجاد كنند تا سازمان حفاظت محيط‌زيست امكان دسترسي به اين شناورها را پيدا كرده و فعاليت آنها را بررسي كند.

مهدی آیینی

دولت یازدهم در ترازوی محیط زیست

اولین مصوبه دولت یازدهم، احیای دریاچه ارومیه بود، اقدامی‌که با شماری از شعارهای زیست محیطی همراه شد و بسیاری را دلخوش کرد که احتمالا در این دولت تحولات مناسبی در حوزه محیط‌زیست رخ خواهد داد.اکنون اما با گذشت چهار سال دیدگاه‌ها درباره محیط‌ زیستی بودن دولت یازدهم به دو گروه تقسیم می‌شود؛ نخست آنها که با نگاهی مثبت می‌گویند ادعای دولت محقق شده چون شهروندان توجه بیشتری به محیط‌زیست می‌کنند و گروه دوم آنها که می‌گویند اتفاق ساختاری و مثبتی در حوزه محیط‌زیست نیفتاده و اگر مردم بیشتر به حفظ آن علاقه‌مند شده‌اند، تحت تاثیر فعالیت سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها بوده است.

نمی‌توان انکار کرد که در چند سال اخیر مسائل زیست محیطی بیش از گذشته مورد توجه شهروندان و برخی مسئولان قرار گرفته،این نتیجه‌ای مثبت است که اگر به‌درستی مدیریت شود، زمینه را برای بهبود شرایط محیط‌زیست کشور فراهم می‌کند.

معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست نیز معتقد است بهبود نسبی هوای کشور، تلاش‌های بین‌المللی برای مقابله با ریزگردها و کاهش سطح آتش‌سوزی ‌جنگل‌ها از جمله اتفاقات مثبتی است که در چند سال اخیر اتفاق افتاده است.

به گفته او امضا و اجرایی شدن حدود 16 تفاهم‌نامه بین‌المللی در حوزه محیط‌زیست و برگزاری حدود 52 دوره آموزشی، توانمندسازی و فرهنگ‌سازی برای حدود 600 نفر از محیط بانان، کارشناسان و تشکل‌های محیط‌زیستی از دیگر دستاورد‌های مثبت چند سال اخیر است.

اما با وجود این اقدامات مثبت، ابتکار همیشه مورد انتقاد کارشناسان بوده است و خیلی‌ها او را به سیاسی‌کاری متهم می‌کنند و می‌گویند بیشتر درگیر مسائل سیاسی و اقدامات بین‌المللی است تا مسائل زیست‌محیطی که در داخل کشور می‌گذرد.

از این گذشته به نظر می‌رسد در چند سال گذشته برای حفاظت محیط‌زیست، تعامل بین بخشی زیادی بین وزارتخانه و دستگاه‌های اجرایی کشور وجود نداشته است.

به عنوان مثال وزیر صنعت، معدن و تجارت اواخر بهمن گذشته گورخر ایرانی را که گونه‌ای در معرض خطر انقراض است را مانعی بر سر راه توسعه دانست یا دست ستاد احیای دریاچه ارومیه از بودجه خالی ماند و آنها که باید بودجه کار را می‌رساندند غفلت کردند و ارومیه به حال ناخوش خود رها شد.

نجات دریاچه خیلی دور، خیلی نزدیک

آخرین خبرها از اولین مصوبه دولت از این حکایت دارد که هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی برای نجات دریاچه ارومیه به وعده‌هایشان عمل نکرده‌اند.

این خبر تلخ را مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه در آخرین نشست خبری خود مطرح کرد. به نظر او بهانه دستگاه‌های اجرایی این است که دولت بودجه کافی نداده و این در حالی‌ است که صندوق توسعه ملی هزینه طرح‌های مربوط به احیای دریاچه ارومیه را پرداخت می‌کند.

در این که احیای دریاچه ارومیه اقدامی‌ زمان‌بر است، هیچ شکی نیست، اما وقتی هیچ‌کدام از دستگاه‌های اجرایی در دولتی که مدعی است زیست‌محیطی‌ترین دولت بوده، نسبت به دریاچه ارومیه به وظیفه‌شان عمل نمی‌کنند، می‌توان نتیجه گرفت که احیای دریاچه ارومیه قرار است بیش از حد زمانبر شود آن‌ هم در شرایطی که حدود سه سال گذشته حدود 1500 میلیارد تومان از اعتبارات داخلی به احیای دریاچه ارومیه اختصاص پیدا کرده است و برآورد می‌شود ستاد احیای دریاچه ارومیه برای رسیدن به اهدافش ‌به حدود 20 هزار میلیارد تومان نیاز داشته باشد.

منابع آب را فراموش نکنید

توجه دولت به محیط‌زیست با ارائه برنامه ششم توسعه بار دیگر محک خورد و برخی کارشناسان با توجه به آن هشدار دادند که برنامه ششم توسعه، کشور را می‌خشکاند.

برای نمونه عیسی کلانتری، وزیر پیشین ‌کشاورزی‌ و مشاور کنونی معاون اول رئیس‌جمهور مدتی قبل در این‌باره به جام‌جم گفت: برنامه ششم این اجازه را به دولت داده که تتمه آب کشور را حراج کند.

به نظر او برنامه ششم ضد و نقیض است، زیرا یک جا ‌آمده که سالانه باید 11میلیارد مترمکعب ‌برداشت آب کم شود، اما در جایی دیگر تاکید شده به خودکفایی 95 درصدی محصولات اساسی برسیم.

این بی‌توجهی را می‌توان در دیپلماسی آب نیز دید،زیرا برخلاف وعده‌های داده شده در این زمینه استان‌های زیادی در کشورمان در حسرت تامین حقابه تالاب‌ها هستند؛ برای نمونه زندگی بسیاری از ساکنان سیستان و بلوچستان تحت‌تاثیر خشک شدن تالاب هامون قرار گرفته و بسیاری از آنها ناچار به کوچ شده‌اند، در حالی که تاکنون تلاشی جدی برای تامین حقابه هامون نشده است.

آلودگی هوا و ریزگردها

در زمینه آلودگی هوا اتفاقات مثبتی افتاده است؛ برای نمونه برخی عوامل آلودگی هوا مانند بنزن و سرب حذف شده‌اند ‌یا نیروگاه‌ها مکلف شده‌اند به‌جای مازوت از گاز طبیعی استفاده کنند. اما مساله آلودگی هوا و طغیان ریزگردها نیز در چند سال گذشته توانایی دولت را بار دیگر در توجه به مسائل زیست محیطی به آزمایش گذاشت، زیرا در سال‌های اخیر استان‌هایی مانند خوزستان بشدت با این مساله دست به گریبان بودند.

هر چند منشأ حدود 70 درصد از ریزگرد‌ها را خارج از مرزهای کشورمان می‌دانند و در این بین شرایط آشفته کشورهای همسایه رسیدگی به آنها را دشوار می‌کند و حل این مشکل نیز مانند بیشتر مسائل زیست‌محیطی در بلند مدت امکان‌پذیر است، اما بسیاری از شهروندانی که ریزگردها، زندگی‌شان را تیره و تار می‌کند از این گله دارند که برای کاهش اثرات ریزگرد‌ها تسهیلات خاصی برای آنها قائل نشده اند و این درحالی است که گسترش دولت الکترونیک می‌تواند رفت‌وآمد‌ها در این استان‌ها را به حداقل برساند یا اگر سیستم‌های تهویه مطبوع با یارانه در اختیار ساکنان این استان‌ها قرار گیرد دست‌کم نفس کشیدن برای آنها در فضای محدود خانه‌هایشان آسان تر می‌شود و به این شکل مسئولان می‌توانند برنامه‌های بلندمدت‌شان را نیز عملی کنند.

به هر حال دولت‌ها و دستگاه‌ها می‌توانند ادعا کنند زیست‌محیطی ترین نهاد یا دولت تاریخ‌اند اما محیط‌زیستی بودن آنها زمانی اثبات می‌شود که مدیران کارآمد در دستگاه‌های متولی به کار گرفته شوند و اعتبارات لازم برای حل بحران‌های زیست محیطی اختصاص یابد؛ تشخیص این‌که چه افرادی واقعا دغدغه محیط‌زیست را دارند از آنهایی که می‌خواهند از محیط‌زیست برای خود نام و نشانی بسازند کار دشواری نیست.

توسعه حمل و نقل عمومی و اقدامات بین‌المللی

دکتر مجید عباسپور/استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس انجمن متخصصان محیط زیست ایران

نیت آقای روحانی درخصوص محیط‌زیست مشخص است، ایشان در بسیاری از سخنرانی‌هایشان به حفظ محیط‌زیست اشاره کرده‌اند‌‌ اما محیط‌زیست به یک سازمان و ارگان خاص محدود نمی‌شود.‌ مثلا گسترش ‌حمل و نقل عمومی مساله‌ای قابل توجه است که بخش هایی از آن از سوی دولت تامین می‌شود؛ در دولت نهم و دهم اعتباری به این مهم اختصاص نیافت و در دولت آقای روحانی نیز به‌دلیل کمبود اعتبار توجهی به آن نشد. درباره ریزگردها نیز که زندگی را به کام ساکنان تعدادی از استان‌ها تلخ کرده، گفته می‌شود حدود 30 درصد از منابع ریزگرد در داخل کشور است، اما کنترل 70درصدی که در خارج از کشور است نیاز به تعاملات بین‌المللی و منطقه‌ای دارد؛ تلاش‌هایی برای حل این مساله شده اما ناکافی است. به نظرم این امکان هست که از طریق سازمان ملل نسبت به کنترل منابع خارجی موفق‌تر عمل کنیم.

مدیران موهبتی، دشمن محیط‌زیست

دکتر هادی کیادلیری/رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران و رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور

مشکلاتی که برای محیط زیست ایجاد شده مربوط به چند دهه گذشته است، اما درباره عملکرد آقای روحانی در فرصتی که برای حل این مساله در اختیار داشته، می‌توان تحلیل هایی داشت. برای نمونه نگاه خیلی از مردم نسبت به محیط‌زیست تغییر کرده البته شاید این تغییر نگاه از سوی خود مردم ایجاد شده‌، زیرا نگاهی به فضای مجازی یا رسانه‌ها نشان می‌دهد این تغییر بیشتر از‌‌ پایین به بالا اتفاق افتاده است. ‌اما در نگاه برخی مدیران به محیط‌زیست تغییری اساسی ‌ اتفاق نیفتاده، زیرا تغییر اساسی را باید در مسائلی مانند تخصیص اعتبارات لازم یا جذب کارشناسان خبره به سازمان های متولی ‌ جست‌وجو کرد.

البته در چهار سال گذشته کارهای خوبی هم مثل طرح تنفس جنگل که مانع بهره کشی از جنگل می‌شود، انجام شده است.

اما در این بین نقش سازمان های مردم نهاد، رسانه‌ها و مردم تاثیر بیشتری داشته، زیرا عزمی جدی از سوی دولت که مانع توسعه ناپایدار شود وجود نداشته است.‌ انتخاب مدیران در حوزه محیط زیست نیز هنوز براساس موهبت است نه شایسته سالاری. بنابراین این بیم وجود دارد که اگر مردم،متخصصان و رسانه‌ها شرایط را رصد نکنند، دوباره همه چیز به حالت اول برگردد.

اقدام به جای صحبت

دکتر محمدرضا مروی مهاجر/استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

نقطه قوت دولت آقای روحانی در حوزه محیط‌زیست، رسیدگی به دریاچه ارومیه و نگرشی است که به طرح تنفس جنگل دارد. نقطه ضعف عملکرد ایشان در حوزه محیط‌زیست نیز ‌این است که در دولت آقای روحانی درباره محیط‌زیست صحبت زیاد شده، اما اقدام کمی را شاهد بودیم و این احساس وجود ندارد که محیط‌زیست یک قدم به جلو برداشته باشد. در چهار سال گذشته در آموزش عالی نیز بیشتر به جنبه تئوری مساله محیط‌زیست اهمیت داده شد‌ تا جنبه واقعی. از این نظر می‌توان گفت این مساله نیز یک نقطه ضعف ‌ است، اما مساله مثبت دیگری که سال های اخیر شاهد آن بوده‌ایم این است که در رسانه‌ها و جوامع معمولی تفکر محیط‌زیستی پیشرفت داشته است، هرچند متاسفانه رفتار زیست‌محیطی تغییری نداشته است. به نظرم این تغییرات نیز بیشتر تحت تاثیر سازمان های مردم نهاد و رسانه‌ها اتفاق افتاده است.

راهکار مناسب را انتخاب کنید

دکتر پرویز کردوانی/استاد دانشگاه

دولت آقای روحانی تنها دولتی بود که قبل از روی کار آمدن نیز شعار محیط زیستی بودن داد. این دولت ابتدا کارش را با دریاچه ارومیه شروع کرد، اما من همان روز اول نیز نسبت به نتیجه بخش نبودن این تلاش‌ها هشدار دادم.

متاسفانه در چند سال گذشته آلودگی هوا در شهرها بیشتر شد‌ه، تالاب‌های بیشتری خشک شده‌اند، حیات‌وحش شرایط نامناسب‌تری پیدا کرده و جنگل‌های کشور نیز بیشتر از گذشته دچار آفت شده‌اند.

‌برای ریزگردها نیز فقط شعار داده شده ‌و راهکارهایی مانند پاشیدن مالچ نفتی را انتخاب کرده‌اند که راهکار مناسبی نیست.‌

مهدی آیینی

بالا