آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : آتش سوزی (برگ 3)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : آتش سوزی

اشتراک به خبردهی

خانواده جانباختگان حادثه مریوان: پاسخ مسئولان قانع‌مان نکرد/ شاهدان عینی دوبار صدای انفجار شنیدند

چندی پیش و در پی مرگ ۴ فعال محیط زیست در آتش سوزی جنگل‌های مریوان، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور گفت : پزشکی قانونی تایید کرده فوت اعضای تیم اطفای حریق‌ مریوان بر اثر حریق بود‌ه و آثاری غیر از سوختگی در بدن آن‌ها وجود نداشته، این در حالی است که خانواده جانباختگان معتقدند پاسخ مسئولان مبنی بر مرگ براثر خفگی قانع‌شان نکرده و ابهامات درباره مرگ عزیزان‌شان همچنان باقی است.

به گزارش ایلنا، حوالی ظهر سوم شهریور سال‌جاری بود که دود ناشی از آتش‌سوزی در جنگل‌های روستای پیله و سلسلی در شهرستان مریوان به آسمان برخاست.حجم آتش سوزی به اندازه‌ای زیاد بود که مردم محلی و فعالان محیط زیست نتوانستند دست روی دست بگذارند و منتظر نیروهای امدادی شوند. پس خودشان دست به کار شدند و برای مهار آتش سوزی به منطقه رفتند. در این میان ۲ نفر از نیروهای سازمان منابع طبیعی به نام‌های محمد پژوهی و رحمت حکیمی‌نیا و ۲ نفر از اعضای انجمن سبز چیا در مریوان به نام‌های شریف باجور و امید حسین‌زاده (کهنه‌پوش) دچار حادثه شده و فوت کردند.نقل قول‌های زیادی درباره نحوه مرگ این افراد تاکنون روایت شده است. مسئولان استانی و شهرستان مریوان گفته‌اند علت فوت این افراد براثر خفگی ناشی از دود آتش‌سوزی بوده، ولی در مقابل خانواده فوت شدگان روایت دیگری دارند و علت مرگ را حادثه انفجار می‌دانند.چه بر سر برادرم آمد

محمد باجور برادر شریف باجور در گفت‌وگو با ما درباره مرگ برادرش گفت: برادرم فعالیت‌های بسیاری در خصوص اطفای حریق و محافظت از جنگل‌های این مناطق انجام می داد. شریف بدون کوچکترین چشم‌داشتی هر کجا آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس به وقوع می‌پیوست می‌رفت و آنها را مهار می‌کرد.

محمد مدعی شد: روز حادثه مردم می‌گفتند هنگام حادثه در منطقه دو بار صدای انفجار شنیده‌اند و اینکه می‌گویند برادرم و افرادی که همراهش بودند بر اثر خفگی ناشی از دود آتش‌سوزی فوت شدند را نمی‌پذیریم زیرا برادرم شریف‌ بیش از بیست سال در زمینه اطفای آتش‌سوزی جنگل‌ها تجربه داشت بنابراین سوال من این است که چرا این اتفاق افتاد؟ چه بر سر برادرم آمد؟

روز حادثه انفجارهایی در منطقه صورت گرفت

کاوه کردستانی عضو انجمن سبزه‌چیا در  مریوان نیز با تکرار این ادعا ‌ گفت: به نظرم این افراد بر اثر انفجار نامشخص که در داخل آتش‌سوزی رخ داده فوت کردند، همان روز نیز سلیمی، رئیس سازمان امداد و نجات کشور در شبکه خبر گفت: «انفجارهایی هم  در منطقه صورت گرفته »؛ اما هنوز  مشخص نیست انفجارها بر اثر مین بوده یا مواد منفجره دیگر، اصلا چرا آن انفجارها صورت گرفته است،  آن دو نفر که از نیروهای پیمانی سازمان منابع طبیعی بودند به دلیل سن کم و تجربه زیادی که در زمینه اطفای آتش‌سوزی نداشتند، ممکن است بر اثر دود ناشی از آتش‌سوزی خفه شده باشند ولی شریف و امید با تجربه‌هایی که در زمینه اطفای حریق داشتند امکان ندارد‌ خفه شده باشد.

کردستانی افزود: این دو نفر در طول سالیان زیادی آتش‌سوزی‌های جنگل‌های زاگرس بالغ بر سه الی چهار هزار مورد را اطفا کرده‌اند و آن‌قدر تجربه داشته‌اند که در دام آتش‌سوزی نیفتند.

وی ادامه داد: روز بعد از حادثه مرگ این چهار نفر ما با فرماندار مریوان محمد شفیعی جلسه داشتیم. در آن جلسه گفتیم که در این حادثه انفجار رخ داده و خواستاریم که تکلیف انفجار هر چه بوده حالا حاصل از انفجار مین و یا مواد منفجره دیگری که آنجا رخ داده مشخص شود و اصلا این انفجار بر اثر چه چیزی رخ داده است؟  وی در پاسخ به سئوال ما گفت که اجساد را تحویل پزشکی قانونی داده‌ایم و باید منتظر جواب باشیم.

 

منابع ما نیز باید پاسخ پزشکی قانونی را تایید کنند

عرفان حسینی مدیرعامل انجمن سبزه‌چیا شهرستان مریوان هم در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا گفت: آتش‌سوزی از دو روز قبل شروع شده بود و این فعالان برای اطفای حریق به آنجا رفتند. روز حادثه حالا به چه دلیلی دوباره مجددا شعله‌ور شد، نمی دانیم این آتش‌سوزی و تمامی آتش‌سوزی‌های این منطقه عمدی هستند اما فعلا نمی‌توانیم خیلی شفاف بگوییم که این مورد هم عمدی بوده ، ولی یک‌سری حدس و گمان‌ها وجود دارد که منتظر جواب از سوی ارگان های مربوطه هستیم.

وی عنوان کرد: ما انتظار داریم که علت مرگ این افراد نه به خاطر ما و یا روشن شدن ‌افکار عمومی جامعه بلکه به خاطر خانواده‌های آنها شفاف اعلام شود. این خانواده‌ها خیلی مستاصل هستند و این بی خبری حق‌شان نیست.

حسینی ادامه داد: شریف و امید حسین‌زاده سال‌هاست که در مهار آتش‌سوزی‌های جنگل‌های کردستان، کرمانشاه، ایلام و حتی کردستان عراق شهر به شهر و منطقه به منطقه رفته و هر کجا آتش‌سوزی رخ می‌داد خاموش می‌کردند و گاه آتش‌سوزی‌هایی با گستردگی ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ هکتار در این مناطق به وقوع پیوسته که این افراد به راحتی آنها را اطفا کردند و کوچکترین آسیبی به آنها نمی‌رسید.

وی اظهار داشت: سال ۸۹ نیز دقیقا مشابه همین آتش‌سوزی در این منطقه به وقوع پیوست و همین افراد ۹۰۰ هکتار را بعد از چهار الی پنج روز خاموش کردند و ما نمی‌گوییم که این حادثه عمدی بوده ولی برای ما قابل قبول هم نیست افرادی که نیروهای استان‌های دیگر را در زمینه خاموش کردن جنگل‌ها و آتش‌نشان‌های مریوان آموزش می‌دادند و از زبده‌ترین و کارآزموده‌ترین اعضای انجمن سبزه چیا بودند به راحتی در این آتش‌سوزی گیر افتاده و دچار سوختگی و خفگی شده‌باشند. احتمالا در حین آتش‌سوزی انفجاری رخ داده و مشکلی پیش آمده است.

مدیرعامل انجمن سبزه‌چیا ادامه داد: صداوسیمای کردستان با یکی از مصدومان حادثه که به شهر سنندج منتقل شد و فیلمش موجود است مصاحبه کرده بودند. این فرد می‌گوید در حین اطفای حریق صدای انفجار مهیبی به گوش رسید که چهار نفر در میان شعله‌ها بر سر انفجار گیر افتادند. این فرد که شاهد عینی حادثه بود از ناحیه کمر دچار سوختگی شده است.

حسینی تصریح کرد: پزشکی قانونی هرچه اعلام کند برای ما نیز باید قابل قبول باشد. امیدواریم پزشکی قانونی بنابر سوگندی که یاد کرده پایبند بوده و واقعیت را در مورد مرگ این عزیزان  اعلام کند.

وی در پایان گفت: با وجود تنش آبی در کشور، کوه‌های زاگرس هنوز هم حدود ۴۵ تا ۵۰درصد از آب شرب ایران را تامین می‌کنند پس چرا باید هر از چندی  دچار آتش‌سوزی شوند. چند نفر دیگر باید بمیرد تا  شاید مدیران از خواب غفلت بیدار شوند. هم‌اکنون تنش بر سر آب در برخی از شهرهای ما  به وجود آمده ولی متاسفانه این موضوع برای سازمان محیط‌زیست و منابع طبیعی ‌ایران اولویتی ندارد. کشورهای دیگر با وجودی که میانگین بارندگی در آنها از ایران کمتر است ولی با مدیریت صحیح  به مشکل بحران آب برنمی‌خورند. چرا با عاملان این اتفاق برخورد نمی‌شود؟

مسئولان برای  دلجویی نیامدند/ کودک امید فقط ۱۵ روزه بود

در ادامه عثمان کهنه‌پوش (حسین زاده) عموی امید ‌ در رابطه با مرگ برادرزاده‌اش در این حادثه گفت: وقتی به بیمارستان رفتیم و خبر فوت امید را به ما دادند  تعدادی از بچه‌های انجمن که همراهشان بودند گفتند هنگام خاموش کردن آتش‌سوزی صدای انفجار شنیدند که باعث شعله‌ور شدن بیشتر آتش شده بود. در همین حین قاضی کشیک دادگاه آمد و به ما گفت می‌خواهید اجساد کالبدشکافی شوند که ما گفتیم بله و آنها گفتند اجساد جهت کالبدشکافی باید به سنندج منتقل شوند. ما نیز جهت مراحل قانونی و تنظیم شکایت به دادگستری شهرستان رفتیم اما بلافاصله اجساد را به پزشکی قانونی مریوان منتقل کرده و همانجا کالبدشکافی می‌کنند در صوری که قاضی کشیک به ما گفته‌بود تجهیزات نداریم و اجساد به سنندج منتقل می‌شود که این مساله برای ما ایجاد ابهام کرده است.

حسین‌زاده ادامه داد: پیکرها کاملا سوخته بود و امید را از روی انگشتر عقیقی که دستش بود شناسایی کردیم. شریف نیز از روی موهای سرش که از پشت بسته بود شناسایی شد.

عموی امید ادامه داد:‌ امید بارها به دلیل بحث بازیافت زباله‌ها در مریوان و شریف هم بخاطر  مخالفت با احداث مکان تخلیه آلودگی‌های زیست محیطی پالایشگاه نفت در این شهرستان‌ با برخی به مشکل برخورده بودند.

وی اضافه کرد: مسئولان هیچ ارگانی جهت دلجویی از خانواده برادرم برای مرگ فرزند عزیزشان نیامدند و تنها تسکین درد آنها وجود اعضای انجمن و فعالان مدنی و جمع کثیری از مردم مریوان بود که در مراسم تشییع، زن و مرد و کودک شرکت کردند. امید، جانش را برای حفظ محیط زیست و جنگل‌های این شهرستان داد. برادر زاده‌ام مسیر خود را به درستی انتخاب کرد. امید پدری است که تنها فرزندش را که ۱۵ روز بود به دنیا آمده بود، سیر در آغوش نگرفت.

پزشکی قانونی جوابی نداد

در پی پیگیرهای ایلنا برای شنیدن پاسخ و توضیحات پزشکی قانونی مریوان چندین بار با این سازمان تماس گرفته شد اما مسئولان مربوط از ارائه پاسخ خودداری کردند.

سوختند تا نسوزد جنگل

 حداکثر پوشش حمایتی برای قربانیان آتش سوزی جنگل‌های مریوان استفاده از بیمه بی‌نام است

طبیعت دوستان ایران باز هم به سوگ نشستند. چهارنفر از حافظان طبیعت کشور در جریان انجام عملیات اطفای حریق در جنگل‌های روستای پیله و سلسی مریوان ‌ جان خود را از دست دادند. دو نفر از آنها نیروهای داوطلب و دو نیروی دیگر از همکاران فصلی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مریوان بودند. هرچند پس از این حادثه برخی از شنیدن صدای انفجار سخن  گفته‌اند،اما‌ مقامات استانی و محلی بحث انفجار را رد کرده و تغییر جهت باد و صعب العبور بودن محل وقوع حریق را عامل بروز این حادثه دانسته‌اند.‌در حالی از نیروهای داوطلب در عملیات اطفای حریق استفاده می‌شود که هنوز قانون حمایتی برای آسیب دیدگان احتمالی از حوادث ناشی از مشارکت آنها در برنامه‌های حفاظتی، به تصویب مراجع قانونی نرسیده ‌ و حداکثر پوشش حمایتی برای این نیروها، استفاده از بیمه بی‌نام است.

شنبه گذشته همزمان با برگزاری نخستین روز از کارگاه آموزشی اطفای حریق که از سوی سازمان جنگل‌ها و با مشارکت کشور فنلاند در کرج برگزار شد، خبری تلخ طبیعت دوستان ایران شوکه کرد؛ دو تن از نیروهای فصلی منابع طبیعی به نام‌های محمد پژوهی، رحمت حکیمی نیا و دو نفر از اعضای انجمن سبز چیا به نام‌های امید کهنه پوشی(حسین زاده) و شریف باجور در حادثه آتش سوزی جنگل جان خود را از دست دادند.   در نخستین ساعات انتشار خبر حادثه برای حافظان طبیعت بحث انفجار مین در منطقه مطرح شد، زیرا جنگل‌های مریوان هنوز در تن خود آثار و بقایای جنگ هشت ساله ایران و عراق را دارد و مهمات باقی مانده از جنگ، هنوز هم قربانی می‌گیرد.

سایوان امینی، عضو انجمن سبز چیا که در مراسم تدفین همکارانش حضور دارد درباره حادثه می گوید: شریف باجور ‌ا رئیس کمیته بحران ‌ انجمن بود و سابقه‌ای بیش از یک دهه ‌در اطفای حریق داشت به همین دلیل باور مرگ او در آتش سوزی جنگل دشوار است.

امینی ادامه می‌دهد: رئیس سازمان امداد و نجات کل کشور،  در مصاحبه ای  گفت مرگ حافظان طبیعت به خاطر انفجار بوده چون‌ محل وقوع حریق نزدیک مناطق نظامی است. ‌

‌ او تاکید می‌کند:‌نمی‌خواهم احساسی صحبت کنم اما باید ‌توضیح بدهند که دلیل مرگ این عزیزان چه بوده است به همین خاطر باید گزارش پزشکی قانونی منتشر شود. ‌.

اگرچه امینی با تکیه بر مصاحبه یک مقام مسئول از انفجار ‌ در محل وقوع حریق سخن می‌گوید اما تمام مقامات مسئول استانی و محلی، بحث انفجار   را رد می‌کنند. سعدی نقشبندی، مدیر کل منابع طبیعی استان کردستان   در گفت‌وگو با  ما عنوان می‌کند: ارتفاع زبانه‌های آتش در محل حریق به بالای ۲۰ متر می‌رسید.

او ادامه می دهد:‌ اگرچه گزارش پزشکی قانونی را ندیده‌ام ‌،اما این گزارش در اختیار شورای تامین استان قرار می‌گیرد. با این حال روستاییان منطقه که در محل حضور داشته‌اند به شایعات منتشر شده در زمینه شلیک گلوله و انفجار می‌خندند.

نقشبندی وقوع حادثه در عملیات اطفای حریق را امری طبیعی می‌داند که حتی در کشورهای پیشرفته هم ممکن است رخ دهد.

آن طور که او می گوید ‌منطقه درگیر با حریق حدود ۳۰ هکتار وسعت داشته و جنگل پرپشت بلوط بوده است. این منطقه دارای پوشش جنگلی زیرآشکوب غنی (به دلیل بارش ۹۰۰ میلیمتری) است. در چنین فضایی اگر در یک لحظه سرعت باد افزایش ‌یابد و ‌تغییر جهت دهد، آتش به سرعت گسترش می‌یابد. به همین دلیل چهار نیروی اعزامی به محل حادثه در محاصره آتش قرار می‌گیرند.

به  گفته  مدیر کل منابع طبیعی کردستان سرعت آتش به حدی شدید بوده است که این افراد نتوانسته‌اند فرار کنند.

نشانی از انفجار نبود

تکذیب شایعات فقط محدود به مدیران استانی نمی شود؛ قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و ‌آبخیزداری کشور نیز در گفت‌وگو با ما درباره احتمال انفجار و چگونگی وقوع حادثه، بیان می‌کند: اگر انفجاری رخ داده بود باید‌ اجساد تکه تکه می‌شدند اما به گفته کسانی که اقدام به انتقال اجساد این افراد کرده‌اند، پیکرهای این چهار تن به شدت دچار سوختگی شده بود.

او ادامه می‌دهد: ساعت پنج صبح حریق رخ می‌دهد و این نیروها به منطقه اعزام می‌شوند. ساعت۱۰ و ۳۰دقیقه‌ نیروهای منابع طبیعی پیگیری می‌کنند که در صورت نیاز، تیم کمکی به منطقه اعزام کنند اما نیروهای حاضر در منطقه از قابل کنترل بودن حریق خبر می‌دهند. ساعت ۱۳ بعد از اینکه اطلاعاتی از آنها به دست نمی‌آید، احتمال ناپدید شدن آنها مطرح می‌شود و تیم دیگری به منطقه برای بررسی وضعیت می‌روند که با اجساد بی‌جان این چهار تن مواجه می‌شوند.

بیمه بی نام برای خانواده قربانیان

تکرار حادثه برای‌ نیروهای حافظ طبیعت، لزوم تصویب لایحه حمایت از جنگلبانان و محیط بانان را‌ دوچندان می‌کند اما دو سالی هست که این لایحه در دست بررسی است. در لایحه تقدیمی دولت به مجلس، بندی پیش‌بینی شده بود که آسیب دیدگان حوادث مختلف در عرصه‌های طبیعی شهید یا جانباز محسوب می‌شدند و دولت باید برای آنها و خانواده‌هایشان برنامه‌های حمایتی از جمله حقوق مناسب در نظر می‌گرفت. اما هنوز این لایحه به تصویب نرسیده است.

ماه گذشته رضا بهرامی جنگلبان گلستانی در جریان اطفای حریق جنگل‌های گلستان به کما رفت و تنها چتر حمایتی دولت برای این نیروی دولتی، پوشش‌های بیمه‌ای بود. اما به نظر می رسد وضعیت آسیب دیدگان کردستان کمی پیچیده‌تر است -زیرا این نیروها داوطلب بوده اند و به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، دو نفر از آنها نیروهای فصلی این سازمان محسوب می شوند به همین دلیل معلوم نیست دولت به این نیروها در فقدان قانون چگونه کمک خواهد کرد؟ سبزعلی در این رابطه می‌گوید: باید وضعیت این افراد بررسی شود تا بتوانیم خدمتی به خانواده‌‎های آنها انجام دهیم.

او عنوان می‌کند: باید ببینیم آیا در استان بیمه بی‌نام وجود دارد یا نه. به این ترتیب می‌توانیم این افراد را تحت پوشش بیمه ببریم.

نقشبندی، مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان هم در ارتباط با وجود بیمه بی‌نام برای خانواده قربانیان حادثه می‌گوید:  با توجه به اینکه پنج شهرستان دارای پوشش جنگل در استان وجود دارد و هر سال قراردادهایی را با نیروهای محلی برای اطفای حریق می‌بندیم، پوشش بیمه‌ای بی‌نام داریم تا اگر افرادی که به صورت داوطلب با ما همکاری می‌کنند دچار حادثه شدند، تحت پوشش بیمه قرار بگیرند.

او درباره خدمات ارائه شده به خانواده این افراد از سوی بیمه بیان می‌کند: درباره مفاد قرارداد بیمه اطلاعاتی در اختیار ندارم، اما احتمالا تا سقف ۲۰۰ میلیون تومان به بازماندگان غرامت پرداخت می‌شود.

نیروی داوطلب تجهیزات ندارد

پرداخت غرامت به آسیب دیدگان تنها یک روی سکه حمایت از نیروهای مدافع طبیعت است. آن روی دیگر سکه ‌ آموزش این نیروها و تامین تجهیزات مناسب برای آنهاست که اغلب مغفول می‌ماند. نقشبندی مدیر کل کردستان هم در پاسخ به این پرسش که آیا لباس ضد حریق در اختیار نیروهای محلی داوطلب قرار داشته یا خیر، می‌گوید: نیروهای داوطلب در زمان وقوع حریق به صورت خودجوش به منطقه اعزام می‌شوند و تامین لباس و تجهیزات برای آنها تقریبا عملی نیست.

اما آیا در سایر نقاط جهان هم نیروهای داوطلب بدون تجهیزات و ‌آموزش در عرصه‌‎های طبیعی فعالیت می‌کنند؟ و اینکه اساسا استفاده از نیروهای محلی در عملیات اطفای حریق امری مرسوم است؟

هدایت غضنفری، دانشیار دانشگاه کردستان در این باره به ما می گوید: اگر مالکیت عرفی مردم بر عرصه‌های طبیعی را به رسمیت بشناسیم، طبیعی است که بپذیریم آنها در عملیات اطفا حریق مشارکت داشته باشند.

او می افزاید: در هند دولت  به این نتیجه رسید که با استفاده از حکومت مرکزی نمی‌تواند عرصه‌های طبیعی را حفظ کند به همین دلیل شکست خود را پذیرفت و به سمت مدیریت مشارکتی با حضور مردم حرکت کرد اما در ایران هنوز شکست خود را نپذیرفته‌ایم.

به گفته این دانشیار دانشگاه کردستان تا کنون سازمان جنگل‌ها به نیروهای بومی برای اطفای حریق آموزش نداده است اما دانش بومی مردم منطقه هم در این رابطه کم نیست. او می‌گوید: دانش بومی ما اگر بهتر از دانش برگردان شده خارجی نباشد، بدتر از آن دانش هم نیست.

لیلا مرگن

مرگ چهار نفر تایید شد/ آتش هنوز مهار نشده

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها گفت: درحادثه آتش سوزی امروز ۴ نفر جان خود را از دست داده‌اند و یک نفر نیز از ناحیه دست دچار سوختگی شده است.

قاسم سبزعلی در گفت‌وگو با گزارشگران سبز افزود: دو نفر از جانباختگان از نیروهای سازمان مردم نهاد «چیا» بودند و دو نفردیگر‌ نیز از نیروهای سازمان جنگل‌ها(قرارداد فصلی) هستند.

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها درباره دلیل حادثه نیز عنوان کرد: این افراد مشغول خاموش کردن آتش بوده اند که ناگهان با تغییر مسیر وزش باد در محاصره آتش  گرفتار می شوند.

یکی از اعضای انجمن سبز چیا نیز با تایید مرگ دو عضو این سازمان مردم نهاد به گزارشگران سبز گفت: امید حسین زاده یکی از این افراد است که در هفته اخیر صاحب فرزند شده بود.

به گفته او شریف باجور نیز که مسئول کمیته بحران انجمن بوده در این حادثه جانباخته است.

 

تاول دیپلماسی خشکیده

ریشه اصلی مشکلات اخیر خوزستانی ها نبود دیپلماسی آب است

نـــــــــی‌‌زارهــــای هورالعظیم می‌سوزند و این ریه‌های مردم خوزستان است که علاوه بر آلودگی‌های نفتی و گرد و غبار با دود نیزارهای بخش عراقی هورالعظیم نیز پر می‌شود.
همسایگی با کشوری جنگزده در غیاب دیپلماسی مناسب برای وادار کردن عراق به انجام تعهدات بین‌المللی در زمینه محیط‌زیست، زندگی خوزستانی‌ها را مختل کرده و روزهای تعطیل ناشی از آلودگی را در این استان افزایش داده است.

دود ناشی از سوختن نیزارهای عراق، در آسمان هویزه، اهواز و بخش‌های مجاور این تالاب به چشم زیستمندان منطقه می رود اما هیچ مسئولی مسئولیت این مشکل را به‌عهده نمی‌گیرد. دیروز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در حاشیه جلسه هیات دولت نسخه پیچید که مردمی که از این آلودگی‌ها به تنگ آمده‌اند از ماسک استفاده کنند؛ چون آتش سوزی خارج از ایران است. این راهکار در کنار پیکر خشکیده تالاب‌هایی مانند هامون ثابت می کند در دستگاه دیپلماسی کشور تلاش‌ها برای به جریان انداختن دیپلماسی آب از مقام وعده و حرف فراتر نرفته است.‌

راه‌حل‌های ماسکی

گاومیش‌های سوخته هور‌العظیم نیز با پوست‌های سوخته شان گواهی می‌دهند که آب هور العظیم را دزدیده‌اند، اما انگار آب در دل برخی مدیران تکان نمی خورد؛ مدیرانی که در روزهای اول سوختن گاومیش‌ها و دارایی خوزستانی‌ها را تکذیب می کردند، اما بالاخره وقتی تصاویر گاومیش های سوخته پخش شد ناچار به اقرار شدند.

حدود ۲۰ روز از آتش گرفتن هور می‌گذرد و دود غلیظ ناشی از آن آسمان اهواز را هم سیاه پوش کرده است. اما دیروز رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در حاشیه نشست هیات دولت به مردم توصیه کرده است از ماسک استفاده کنند، زیرا از دست آنها کاری ساخته نیست. او درباره اقدامات بین‌المللی سازمان متبوعش برای کاهش آثار ناشی از آتش‌سوزی هورالعظیم نیز به آنا گفت: آتش‌سوزی هورالعظیم داخل ایران نیست و در خاک عراق اتفاق افتاده است؛ خوشبختانه آتش آن به ایران نمی‌رسد!

دعوا بر سر محل وقوع آتش‌سوزی

مردمی که برایشان نسخه ماسک زدن تجویز می‌شود، همان‌هایی هستند که روزگاری معیشتشان با تالاب گره خورده بود، اما این روزها مجموعه سیاست‌های غلط در منطقه و نبود همکاری‌های بین‌المللی تالاب زنده را به پیکره‌ای تبدیل کرده که بلای جان مردم شده است. اما آیا نمی‌شود با تامین حقابه تالاب از طریق ایران از درد و رنج مردم کاست؟ مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست به جام‌جم می‌گوید: آتش‌سوزی هورالعظیم در بخش عراقی این هور اتفاق افتاده است. رسیدن آب از سمت ایرانی هور زمان می‌برد. قسمتی که از ایران آبگیری می‌کند با مکان آتش‌سوزی ۵۰ تا ۶۰ کیلومتر فاصله دارد.

به گفته او، اگر همین امروز آب وارد عراق شود، یک ماه طول می‌کشد به سمت عراقی هور آب برسد. علاج مشکل آتش‌سوزی آبگیری از سمت ایران نیست.

معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست بیان می‌کند: در سمت عراق آب در هور نمی‌ماند و استفاده‌های دیگری از آب می‌شود و مشکل مقابله با آتش این نیست که از ایران آب رها کنیم.

او که درباره دلیل آتش‌سوزی در هور اطلاع دقیقی ندارد از وجود اختلاف نظر در مسئولان ایرانی و عراقی بر سر این‌که کدام قسمت هور آتش گرفته، خبر می‌دهد.

ضعف دستگاه دیپلماسی

گرچه باقرزاده کریمی درباره نقش دستگاه دیپلماسی در وضعیت این روزهای هورالعظیم اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، اما علی محمد شاعری، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس در گفت‌وگو با جام‌جم از ضعف دستگاه دیپلماسی خبر می‌دهد.

او می‌گوید: محیط‌زیست مرز نمی‌شناسد. محیط‌زیست یک موضوع فرامرزی و فرامنطقه‌ای است و منافعش متعلق به همه مردم جهان است. حفاظت از محیط‌زیست نیازمند یک همکاری بین‌المللی و منطقه‌ای است. وزارت‌خارجه به‌عنوان نماینده ایران برای دیپلماسی محیط‌زیست باید نقش خود را ایفا کند.

به گفته شاعری، در این شرایط وزارت خارجه نقش اساسی دارد تا با همکاری سازمان محیط‌زیست دولت عراق را وادار کند سریع‌تر این مشکل را رفع کنند. مسئولان نمی‌توانند بسادگی در این مسائل از خود سلب مسئولیت کنند.

او تاکید می‌کند: بسیاری از مشکلات نوار مرزی، نیازمند همکاری مشترک است. چالش‌هایی که در زمینه ریزگرد و حقابه زیستگاه‌های مرزی مثل هورالعظیم وجود دارد، به همکاری منطقه‌ای بین ایران و عراق نیاز دارد.

عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس ادامه می‌دهد: حتی اگر کشورهای دیگر کانون آسیب رساندن به کشور ما هستند، باید در چارچوب همکاری منطقه‌ای مشارکت آنها را جذب کنیم.

این نماینده مجلس ادامه می‌دهد: کشور عراق عضو کنوانسیون‌های محیط‌زیستی است. براساس همین معاهدات بین‌المللی باید دامنه همکاری‌ها را تعریف کنیم. تاکنون همکاری خوبی بین دولت‌های ایران و عراق در زمینه مقابله با چالش‌های محیط‌زیست صورت نگرفته است. وزارت خارجه درباره این موضوع نباید بی‌تفاوت باشد و باید وارد عمل شود.

سرطان سدسازی ترکیه

به گفته شاعری، یک میلیون هکتار از تالاب‌های عراق خشک شده است و این مساله به خاطر کاهش حقابه تالاب‌ها براثر احداث سدهای مطالعه نشده در کشور ترکیه است.

او می‌افزاید: فعالیت‌های زراعی و کشاورزی غیرعلمی و بهره‌برداری غیراصولی از سرزمین همچنین مهاجرت بی‌رویه مردم و رهاسازی اراضی کشاورزی به همراه نبود مدیریت منابع در کشور عراق، سبب شده است که تالاب‌های این کشور خشک شود.

شاعری آتش‌سوزی هور را معلول چند علت‌ می‌داند و تصریح می کند: علت اصلی آتش‌سوزی در هورالعظیم گرمایش زمین و کاهش شدید حقابه تالاب‌های عراق است که عوامل انسانی آن را تشدید کرده، حتی ممکن است برخی افراد به قصد تخریب و تجاوز به این عرصه‌ها، آتش‌افروزی کرده باشند.

چانه‌زنی برای آب

طاهر جومست، کارشناس سیاست خارجه در این‌باره به جام‌جم می گوید: برای حل چنین مشکلاتی باید با کشورهای منطقه وارد مذاکره حول‌محور آب شد. طبق کنوانسیون و معاهدات جهانی و بین‌المللی با محوریت آب، کشورهای بالادستی رودها نمی‌توانند با هرگونه اقدامات مخاطره‌آمیز خود دسترسی کشورهای پایین دستی را به جریان آب مختل کنند. از این بابت، کشورهایی که بیشترین مشکل را برای ایران ایجاد کرده‌اند ترکیه و افغانستان هستند که با ساخت سدهای متعدد و بزرگ روی مسیر رودها، حیات محیط‌زیست ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.‌

آن‌طور که او توضیح می‌دهد درچنین شرایطی توجه به هیدروپلیتیک (اهمیت سیاستگذاری با محوریت آب و منابع آبی)، حیاتی به نظر می‌رسد.

هیدروپلیتیک، هنر و اقدام درک و همکاری بر سر منابع آبی فرامرزی مشترک به نحوی برابر و پایدار است. بحران آب همان‌گونه که در علم هیدروپلیتیک بررسی می شود، مساله ای فراتر از توان کشوری واحد برای حل آن است و نیازمند همکاری جمعی کشورهای منطقه است.

ایلیسو، بحران ساز منطقه

سدسازی‌های بی‌قاعده ترکیه روی دجله و فرات نه تنها تمدن میان‌رودان را در معرض خطر جدی قرار داده بلکه به دلیل خشک شدن تالاب‌های عراق و گسترش کانون‌های گرد و غبار، علاوه بر ایران، تا کیلومترها دورتر را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مقامات ترکیه در اجلاس بین‌المللی گرد و غبار که دوم تیر سال گذشته در تهران برگزار شد، از امضای هرگونه سندی که بر نقش سدسازی و ایجاد گرد و غبار تاکید داشت، ممانعت و مخالفت خود را با بندهایی از بیانیه پایانی این اجلاس اعلام کردند تا بلایی که بر سر منطقه می‌آورند، برای آنها تبعات حقوقی نداشته باشد. آنها حتی در پاسخ به رسانه‌های ایرانی هم تمام مباحث مطرح شده در زمینه اثرات مخرب سدسازی ترکیه بر منطقه و کاهش حقابه دجله و فرات را رد و تاکید کردند فقط در دو سالی که سد ایلیسو آبگیری می‌شود، مردم عراق ممکن است با مشکل کم آبی مواجه شوند اما بعد از آن، همه چیز رو به راه خواهد شد و حقابه دجله و فرات تامین می‌شود. طرح گاپ و سدهای زیر مجموعه آن که قرار بود با منابع مالی بانک جهانی اجرا شود، چند دهه قبل با لابی گسترده اعراب از این منابع مالی محروم ماند ولی ترکیه از سدسازی روی دجله و فرات دست برنداشت و با همکاری رژیم اشغالگر قدس، این طرح‌ها را تکمیل کرد.

لیلا مرگن

آتش به جان جنگل و جنگلبان

جنگل و جنگلبانان کشور قربانی نبود آتش‌نشان تخصصی جنگل می شوند

جنگل حسینای مینودشت آتش گرفت و گرمای حاصل از این آتش‌سوزی، صخره‌های بزرگ منطقه صعب‌العبور درگیر حریق را شکافت و تکه‌ای از این صخره به سر رضا بهرامی، قرقبان این منطقه برخورد کرد. در جریان این حادثه قرقبان به کما رفت تا بار دیگر مظلومیت جنگل و جنگلبان تیتر روزنامه‌ها شود.

این بار اولی نیست که جنگلبانان بدون حداقل تجهیزات مانند لباس ضد حریق و کلاه ایمنی به جنگ آتش می‌روند.

مسئولان سازمان جنگل‌ها می‌گویند بتازگی قراردادهایی با دستگاه‌های مختلف منعقد کرده‌اند که برای حافظان جنگل، تجهیزات شخصی فراهم کنند، اما امسال سال حریق جنگل است.

مشخص نیست تا پایان دوره آتش‌سوزی، چند جنگلبان دیگر در جریان اطفای حریق آسیب خواهند دید.

بجز قرقبان مینودشت که در حریق این روزهای گلستان بشدت آسیب‌دیده، معاون فنی اداره کل گلستان هم بر اثر برخورد سنگ دچار جراحت شده است.

این حوادث نشان می‌دهد مسئولان باید بیشتر از گذشته به فکر اطفای حریق جنگل از طریق روش‌های روز جهان باشند.

امسال را سال حریق می‌نامند. سالی که بهار پرباران، مصیبتی بزرگ را برای سرمایه‌های کشور رقم خواهد زد. جنگل که آتش می‌گیرد، همه نگران حیات‌وحش و درختانی می‌شوند که طعمه حریق بی‌مبالاتی گروهی گردشگر یا شکارچی شده‌اند اما این سهل انگاری‌ها می‌تواند آتش به جان جنگلبانان اندازد و به قیمت جان آنها تمام شود.

درختان که می‌سوزند، دیگر روی پای خود بند نمی‌شوند. درختان آتش گرفته اگر روی شیب باشند، تحت تاثیر نیروی جاذبه به زمین می‌افتند و تا پایین دره می‌غلتند و در مسیر خود همه چیز را می‌سوزانند حتی جنگلبانان را.

قرقبان در کما

ابوطالب قزلسفلو، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان در گفت‌وگو با ما درجه هوشیاری قرقبان مینودشتی را که حالا در اتاق سی‌سی‌یو تحت مراقبت است، بین ۶ تا ۷ اعلام می‌کند.

او می‌گوید: بهرامی لیسانس منابع طبیعی دارد و با ۱۲سال سابقه، قرقبان منطقه بوده است و جزو نیروهای طرح صیانت به شمار می‌رود.

به گفته قزلسفلو، چند ساعت قبل از بهرامی هم عبدالرحیم لطفی، معاون فنی آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی گلستان با برخورد سنگ به پیشانی و پا در همین منطقه دچار مصدومیت می‌شود که با انتقال به مراکز درمانی به صورت سرپایی مداوا می‌گردد.

آتش و گسست بیمه‌ای

گرچه مدیر‌کل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان اعلام می‌کند قرقبان آسیب‌دیده گلستانی تحت پوشش بیمه است و مشکلی برای ارائه خدمات بیمه‌ای به این جنگلبان وجود ندارد، اما فرهاد مسعودی، جنگلبان گلستانی از وضعیت دیگر جنگلبانانی سخن می‌گوید که نیروهای شرکتی به حساب می‌آیند و در این روزهایی که به روزهای آتش در بین نیروهای حفاظتی معروف شده، بدون پوشش بیمه‌ای به اطفای حریق جنگل مشغولند.

او به ما می‌گوید: با اجرای طرح تنفس در جنگل‌های شمال، بسیاری از طرح‌های جنگلداری تعطیل شد و هنوز مجری جدید طرح را تحویل نگرفته است، چون که بار حفاظت جنگل به دوش نیروهای طرحی و شرکتی است، در وقفه‌های بیمه‌ای ایجاد شده در سابقه افراد در اثر انتقال قرارداد به پیمانکار جدید اگر سانحه‌ای برای این نیروها رخ دهد، بار هزینه‌های درمانی بر دوش خود آنها خواهد بود.

تلاش برای دریافت حکم قضایی

گسست بیمه‌ای تنها مصیبت نیروهای غیر رسمی حاضر در یگان حفاظت نیست. محمدرضا عباس‌زاده، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی آمل در گفت‌گفت‌وگومامشکلات دیگر این نیروها اشاره می‌کند.

او می‌گوید: ادارات منابع طبیعی نیروی کافی آموزش‌دیده حریق ندارند و بار اصلی اطفای حریق بر‌دوش نیروهای صیانتی و شرکتی است که اصلا جزو نیروهای منابع طبیعی محسوب نمی‌شوند. حتی حق امضای صورتجلسه را هم ندارند. در صورت بروز حادثه هم هیچ مزایایی برایشان در نظر گرفته نمی‌شود.

عباس‌زاده ادامه می‌دهد: طنز قضیه اینجاست که بسیاری از نیروهای صیانتی با وجود کمبود نیرو توسط سازمان جنگل‌ها اخراج می‌شوند و پس از طرح دعوی در محاکم قضایی و گرفتن رای، با وضعیت قراردادی به‌محل کار خود بازمی‌گردند.

به گفته او، همه کسانی که حداقل یک‌بار در آتش‌سوزی جنگل‌های شمال شرکت کرده باشند، می‌دانند که مهار حریق در مراحل اولیه بخصوص فصل‌هایی غیر از پاییز، می‌تواند بسیار راحت باشد، فقط اگر در مرحله اولیه آتش‌سوزی عملیات اطفا انجام شود و منطقه درگیر حریق، جاده داشته باشد و صعب‌العبور نباشد.

آن‌طور که عباس‌زاده می‌گوید وقتی نیروهای جنگلبان گاهی پنج ساعت پیاده‌روی در شرایط سخت و پرنشیب می‌کنند، دیگر رمقی ندارند که بتوانند حریق را مهار کنند. اگرچه همواره در رسانه‌ها به ابتدایی بودن وسایل اطفای حریق جنگل در کشور تاکید می‌شود اما فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی آمل می‌گوید: در بسیاری از حریق‌ها با تعداد کافی نیرو و لوازم حمل آب مثل فلش‌تانک می‌توان براحتی حریق را مهار کرد، اما ایراد کار آنجاست که امکان حمل این لوازم تا محل حریق مقدور نیست و اگر هم باشد، اغلب آب در دسترس نیست.‌

به اعتقاد عباس‌زاده، احداث ایستگاه مرتفع برای پایش حریق جنگل و ناوگان حمل و نقل هوایی برای رساندن امدادگران و خدمات به محل حریق، از ضروریات است.

او ادامه می‌دهد: منابع طبیعی منابع مالی کافی برای تهیه غذا، لباس، کلاه و لوازم اولیه اطفای حریق برای نیروهای داوطلب و حتی نیروهای خود در اختیار ندارد.

لزوم پشتیبانی هوایی

هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور در گفت‌وگو با جام‌جم نقطه ضعف اطفای حریق جنگل‌های کشور را نبود پشتیبانی لازم می‌داند و می‌گوید: در جنگل‌های زاگرس که صعب‌العبور است نیاز به اطفای حریق و پشتیبانی به وسیله بالگرد است.

آن‌طور که او می‌گوید به کمک بیل و آتش‌کوب‌های دستی نمی‌توان آتش‌سوزی جنگل را بموقع مهار کرد و در چنین شرایطی احتمال آسیب دیدن جنگلبانان وجود دارد.

رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور تاکید می‌کند الگوهای آتش‌سوزی تغییر و افزایش پیدا کرده، اما تجهیزات آتش‌نشانان همچنان قدیمی است.

به گفته او، برای بهبود شرایط سازمان جنگل‌ها باید از علم روز بهره برد. علی مقصودی، رئیس هیات مدیره سازمان آتش‌نشانی رشت نیز نظر کیادلیری را تائید می‌کند. او که از نزدیک با آتش‌سوزی جنگل‌ها رو‌به‌رو بوده است از نبود آتش‌نشان ویژه جنگل به عنوان مشکل اصلی در این حوزه یاد می‌کند.

آن طور که او به ما توضیح می‌دهد در کشورمان نگاه درستی به اطفای حریق جنگل وجود ندارد، به همین خاطر از آتش‌نشان‌های شهری و جوامع محلی برای اطفای حریق استفاده می‌شود.

مقصودی تاکید می‌کند که ماهیت کار در کشور ما با کشورهای توسعه یافته تفاوتی ندارد، اما نبود دسترسی مناسب به بالگرد یا هواپیما برای خاموش کردن آتش جنگل سبب بحرانی شدن شرایط می‌شود.‌

گسترش حریق در سراسر کشور

برخی کارشناسان تاکید می‌کنند منابع طبیعی اعتبار لازم جهت خرید تجهیزات برای نیروهای خو‌د را در اختیار ندارد، اما قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها از امضای تفاهم‌نامه‌ای چندجانبه با وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزارت دفاع برای تامین تجهیزات انفرادی نیروهای یگان حفاظت خبر می‌دهد.

او می‌گوید: در ۱۵ روز اخیر در استان‌های گلستان، اصفهان، کردستان، مرکزی، بوشهر، خوزستان، مازندران، فارس، قزوین، گیلان، آذربایجان غربی، کرمان و کرمانشاه شاهد حریق بودیم.

لیلا مرگن

مدیریت آتشین جنگل

رشد۲۰۰درصدی آتش سوزی‌ها در دو ماه ابتدایی امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته گواهی است بر سوء مدیریت در سازمان جنگل‌ها و سازمان‌ حفاظت محیط زیست‌

آتش زبانه می‌کشد و منابع طبیعی کشور را می‌بلعد؛ ‌پارک ملی گلستان، ‌جنگل‌های ‌کومله ‌لنگرود‌، جنگل‌های ‌عالم‌دره چرام و ‌‌‌نخلستان‌های سراوان‌ فقط بخشی از منابع طبیعی کشور است که در چند ساعت گذشته طعمه حریق شده است‌.

رشد۲۰۰درصدی آتش سوزی‌ها در دو ماه ابتدایی سال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته گواهی است بر سوء مدیریت در سازمان جنگل‌ها و سازمان  حفاظت محیط زیست‌، ‌چون اگر غیر از این بود دست‌کم در سال‌های اخیر نیروهای‌یگان‌حفاظت‌سازمان‌جنگل‌ها و محیط زیست دراین خصوص آموزش بیشتری می‌دیدند، تجهیزات‌شان به روز می‌شد یا تعامل سازنده‌ای بین آنها با  دیگر نهادهایی که در این زمینه می‌توانند کمک حال سازمان جنگل‌ها باشند اتفاق می‌افتاد.

بنابراین باید گفت جنگل‌ می‌سوزد، ‌چون دلسوز ندارد و رتق‌و‌فتق امورش به دست ‌مدیرانی افتاده که به قول معروف حال ندارند از پشت میزهایشان‌ تکان بخورند و  از همان پشت میز‌ برای مدیریت جنگل نسخه می‌پیچند. ‌

سازمان جنگل‌ها به اندازه کافی جنگلبان ندارد، نمی‌توان این مهم را انکارکرد، اما برای رفع این کاستی و نجات جنگل‌های کشور از آتش سوزی می‌توان راهکارهای دیگری را اجرایی کرد. برای نمونه از نیروهای محلی کمک گرفت، افرادی که بخاطر آشنایی مناسب با مناطق جنگلی می توانند بموقع از آتش سوزی مطلع شوند و برای مهار آن اقدام کنند. این درحالی است که سازمان‌جنگل‌ها تاکنون نتوانسته ارتباط موثری با سازمان های مردم نهاد برقرار کند و از پتانسیل آنها استفاده کند.

مساله دیگری که به گسترش آتش سوزی در جنگل های کشور دامن می زند بی‌توجهی نهادهایی است که می توانند دراین بین تاثیر گذار باشند، اما هنگام آتش سوزی دست روی دست می‌گذارند. بسیاری از نهادها از منابع طبیعی کشور سهم خواهی می‌کنند تا بتوانند بخشی از ساحل یا جنگل های کشور را در اختیار داشته باشند، اما در مواقعی که به کمک آنها نیاز است با منابع طبیعی کشور بیگانه می شوند.برای نمونه بسیاری از بومیانی که در مناطق جنگلی شمال کشور یا زاگرس زندگی می کنند به سوخت مناسب دسترسی ندارند به همین دلیل از درختان به عنوان سوخت استفاده می کنند و به این شکل احتمال آتش سوزی را نیز افزایش می دهند. این درحالی است که اگر وزارت نفت به وظیفه خود در این خصوص عمل کند دست‌کم منابع طبیعی کشور قربانی نبود دسترسی به سوخت مناسب نمی‌شود.

فصل حریق  جنگل‌های کشور توفانی‌تر از سال‌های گذشته شروع شده است، اما در عملکرد مدیران سازمان جنگل‌ها تغییری دیده نمی‌شود‌ و آنها همچنان نتوانسته اند برنامه ای مشخص برای مهار آتش سوزی جنگل‌ها داشته باشند یا دست‌کم از امکانات دیگر نهادها بهره ببرند. به همین دلیل باید گفت این دست از مدیران هنوز  بدون درکی درست از شرایط منابع طبیعی کشور برای مهار آتش سوزی‌ها نسخه می‌پیچند، نسخه‌هایی که بر ‌آتش جنگل می‌دمند.

 

مهدی‌آیینی

روزنامه نگار

مقابله با آتش بدون برنامه

سازمان جنگل‌ها برای مقابله با حریق‌های حادث شده در عرصه‌های طبیعی، لجستیک، پشتیبانی و مونیتورینگ مناسبی ندارد. این سازمان صرفا به برنامه کنترلی آن هم با ابتدایی‌ترین وسایل و امکانات شامل بیل، چنگ و… روی می‌آورند. از آنجا که اغلب آتش‌سوزی‌ها در مناطق صعب‌العبور رخ می‌دهد، برنامه‌های کنترلی با وسایل ابتدایی با شکست مواجه می‌شود.

به نظر میرسد این سازمان در مقابله با حریق از امکانات قانونی خود استفاده نمیکند، زیرا طبق قانون در مواقع آتشسوزی تمام نیروها موظف به ارائه نیرو، خدمات و امکانات هستند، اما شما هیچگاه همکاری این نیروها را نمیبینید. سوال این است که چرا این همکاریها انجام نمیشود؟ آیا سازمان در مواقع حریق درخواست کمک میکند و سایر نهادها با این مجموعه همکاری نمیکنند؟ اگر سازمان درخواست همکاری به سازمانهای دیگر در مواقع آتشسوزی نمیدهد، به شدت مقصر است و اگر درخواست میدهد و سایر نهادها به این مجموعه کمک نمیکنند، باید طبق قانون از آنها شکایت کند تا این رفتار دیگر دستگاهها برای آنها تبعات حقوقی داشته باشد. در هر صورت سازمان جنگلها در این هماهنگیها بشدت ضعیف عمل می کند..

پیش از این هم پیشبینی کرده بودم که امسال سال آتشسوزی است. برای این گفته چند دلیل دارم. امسال بهار پربارانی داشتیم و این مساله باعث انبوهی گیاهان علفی میشود. این گیاهان در مدت کوتاهی خشک میشوند و وقتی خشک شدند، به سرعت برای آتشسوزی آماده میشوند. در زاگرس که درختان آن بشدت تحت استرس هستند، گیاهانی که تروفیت نامیده میشوند به شدت در این اکوسیستم توسعه پیدا کرده است. این گیاهان از دسته علفهای هرز هستند و رویش آنها در جنگل نشاندهنده شرایط نامناسب گسترش جنگل و افزایش خطر آتشسوزی است. تروفیتها با یک گرمای معمولی و حتی با انعکاس نور ته استکان به درجه اشتعال میرسند و در جنگل آتشسوزی ایجاد میکنند. سازمان جنگلها باید برای چنین شرایطی برنامهریزی داشته باشد و تجهیزات و پشتیبانی مناسب را فراهم کند.

دکتر هادی کیادلیری

رئیس انجمن علمی جنگلبانی

افزایش ۲۰۰درصدی حریق جنگل

آمار  حریق جنگل در ۲ماهه ابتدایی امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش ۲۲۸ درصدی داشته است
امسال سال خوبی برای جنگل‌های کشور نیست، توسعه ناپایدار و آتش‌سوزی کمر به نابودی جنگل بسته‌اند. این حقیقت تلخ را آمارها نیز تائید می‌کنند. بر اساس اطلاعاتی که معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها در گفت‌وگو با ما از آنها پرده بر می‌دارد، تعداد حریق‌های دو ماهه ابتدای امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل، رشد ۲۲۸ درصدی داشته است.اگرچه مساحتی که در حریق از بین رفته فقط ۱۹ درصد بیشتر از سال گذشته است، اما رشد تعداد حریق در سال جاری، زنگ خطری جدی را برای عرصه‌های طبیعی به صدا در آورده است. زنگ خطری که نهیب می‌زند فاصله جنگل سبز تا خاکستر مرگ چند قدم بیشتر نیست وقتی سازمان‌های مسئول برای فصل حریق جنگل آماده نشده‌اند.

        گزارشگران سبز: بسیاری از آتشسوزیها در جنگلهای کشور به دلیل حضور گردشگران در طبیعت است و سهوی ایجاد میشود. قاسم سبزعلی فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور هم روی این حقیقت تلخ دست میگذارد و به مردم و بخصوص آنها که قصد ورود به مناطق جنگلی را دارند هشدار میدهد آتشافروزی سهوی و عمدی در طبیعت جرم بوده و بیاطلاعی نسبت به قانون رافع مسئولیت افراد نیست.

آنطور که او میگوید در همین راستا سال گذشته ۳۵ نفر از کسانی که به عمد یا از روی سهو در طبیعت آتشسوزی ایجاد کرده بودند، به مقامات قضایی تحویل شدهاند.

بهار پرباران امسال، روزهای خوشی را برای عرصههای طبیعی رقم نخواهد زد. علفهایی که با بارشهای بهاره سبز شده و این روزها تبدیل به علوفه خشک شدهاند، به اندازه بنزین برای طبیعت خطرناکند و با کوچکترین جرقه، میتوانند بخشی از سرمایههای طبیعی را به خاکستر تبدیل کنند.

ناصر اسفندی، معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفتوگو با ما عنوان میکند: در دو ماهه ابتدایی سال ۹۷، ۱۵۴ فقره حریق داشتیم که نسبت به دو ماهه ابتدایی سال گذشته
۲۲۸ درصد رشد داشته است. مساحت درگیر حریق در دو ماهه سال گذشته هم ۲۹۱ هکتار بوده که این رقم در سال جاری به ۳۱۲ هکتار رسیده است.

به گفته او سطح درگیر با حریق در دو ماهه ابتدایی امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۹ درصد رشد داشته است، اما خوشبختانه متوسط سطح سوخته در دو ماهه ۹۶، ۶ بود اما این عدد در دو ماهه ۹۷ به ۲ رسیده است که کاهش ۶۴ درصدی را نشان میدهد.

معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگلها درباره عددهایی که درباره متوسط سطح سوخته جنگلها عنوان میکند این طور توضیح میدهد: متوسط سطح سوخته تابعی از فقرات و مساحت است. اگر مساحت نسبت به تعداد فقرات بیشتر باشد، این عدد کاهش مییابد. به گفته اسفندی اگر مساحت سوخته شده زیاد و تعداد حریقها کم باشد، متوسط سطح سوخته افزایش مییابد. او میگوید: تلاش میکنیم تا به سرعت و با اطفای به موقع حریق، سطح درگیر حریق گسترش نیابد.

حریق کمتر در سال ۹۶

آمارها نشان میدهد در سال ۹۶ میزان حریق نسبت به سال ۹۵ کاهش یافته بود. اسفندی در این رابطه عنوان میکند: در سال گذشته در مجموع ۱۷۸۰ فقره حریق داشتیم این در حالی است که تعداد حریق ثبت شده برای
سال ۹۵، دو هزار و ۲۹۸ فقره بود. بنابراین در سال ۹۶ نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش ۲۳درصدی حریق را داشتیم.

او ادامه میدهد: متوسط سطح درگیر حریق در سال ۹۵، ۹ بود که این رقم در سال ۹۶ به ۵ رسید. یعنی سال گذشته برخلاف اینکه حریق داشتیم، ۴۹ درصد سطح درگیر آتشسوزی کاهش داشته است.

سرمازدگی درختان در ارتفاعات بالا، بخشی از آنها را خشک کرده و توفانهای همراه با صاعقهای که همچنان ادامه دارد، احتمال بروز آتشسوزی بویژه در مناطق صعب العبور بالا دست را تقویت میکند. قاسم سبزعلی فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور نیز در گفتوگو با ما‌ عنوان میکند: قرار است با اجرای عملیات بهداشتی و جمعآوری درختان خشک، تمهیداتی اندیشیده شود که خطر بروز آتشسوزی کاهش یابد. آن‌طور که او می‌گوید در مناطق بالادست نقاط آبگیری و مناطق مناسب برای استقرار بالگرد شناسایی شده است.

گنج مردم

آتش سوزی هر سال خسارت جبران ناپذیری به کشور تحمیل می کند. آن‌طور که کارشناسان می‌گویند یکی از دلایل اصلی مهارنشدن آتش‌سوزی جنگل‌های کشور این است که معمولا سازمان جنگل ها خیلی دیر از وقوع آتش سوزی باخبر می شود، چراکه از نیرو و تجهیزات کافی برخوردار نیست به همین دلیل و برای جبران این کمبود سازمان جنگل‌ها باید شرایطی را فراهم کند که در آن از پتانسیل سازمان‌های مردم نهاد و جوامع محلی برای رفع کاستی‌هایش بهره ببرد. به این منظور سازمان جنگل ‌ها باید برای آموزش تشکل های زیست محیطی برنامه مناسبی اجرا کند،‌چراکه بیشتر سازمان های مردم نهاد از این گله دارند که سازمان جنگل ها حتی برای آموزش نیز آن طور که باید به آنها کمک نمی کند.
نباید فراموش کرد که جنگل‌های کشور محدود است و اگر برای حفظ آن تلاش نشود این یادگارهای سبز برای نسل آینده باقی نخواهد ماند.

برخورد_قانونی

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، آتشسوزیهای گسترده ابتدای امسال را ناشی از حضور گردشگر در عرصههای طبیعی می داند و اما تاکید میکند که بیاطلاعی از قوانین رافع مسئولیت افراد نیست و حتی اگر کسی به صورت سهوی هم زمینه بروز حریق در طبیعت را فراهم کند، در صورت دستگیری توسط نیروهای یگان حفاظت سازمان جنگلها، مجازات خواهد شد.

قاسم سبزعلی تاکید می‌کند: باید مردم اطلاع داشته باشند که قانونگذار برای آتش سهوی شش ماه تا سه سال زندان و برای حریق عمدی هم سه تا ده سال زندان در نظر گرفته است.

امضای تفاهمنامه برای افزایش تجهیزات

برای مقابله با آتشسوزیهایی که به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، عمدتا توسط گردشگران و سهوی به وجود میآید، نیروهای حفاظت جنگل نیاز به تجهیزات دارند. به همین دلیل سبزعلی میگوید: تفاهمنامهای چند جانبه با وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط‌‌زیست و وزارت دفاع برای تامین تجهیزات انفرادی نیروهای یگان حفاظت منتشر شده است.

او ادامه میدهد: با وزارت دفاع هم در خصوص بهرهگیری از سیستمهای پرنده و بالگرد یا هواپیما که برای ما امدادرسانی کنند، مذاکره شده است. همچنین قرار است بالگردها در نقاط بحرانی لرستان، کردستان، فارس، ایلام و حتی استانهای شمالی شامل گلستان طی هماهنگیهای انجام شده با وزارت دفاع، مستقر شوند.

به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها با نیروهای فصلی به عنوان دیدهبان نیز قرارداد منعقد شده است. این نیروها با حضور در عرصه، در صورت بروز حریق، مراتب را به سرعت به یگان حفاظت گزارش خواهند کرد.

او همچنین از هماهنگی با شوراها و دهیاریها برای سرعت بخشیدن به اطفای حریق نزدیک به مناطق روستایی خبر میدهد. علفهای حاشیه جادهها که بسادگی آتش میگیرند، همواره بلای جان جنگلها در فصلهای خشک هستند. سبزعلی میگوید: این علفها را جمعآوری میکنیم یا اجازه چرای دام خواهیم داد تا اگر ته سیگاری در حاشیه جاده رها شد، آتش به جنگلها سرایت نکند.

سبزعلی تاکید میکند: مهمترین مولفه بحث فرهنگسازی است که باید با همکاری رسانهها اقدامات گستردهتری انجام دهیم. مردم را بیشتر توجیه کنیم که در مناطقی که رویشگاه جنگلی و مرتعی است و مستعد برای حریق است، تحت هیچ شرایطی آتش روشن نکنند، اما اگر اجبارا آتش روشن کردند از خاموش کردن آن اطمینان حاصل کنند.

لیلا مرگن

مدیرانی که جنگل آتش می‌زنند

635646823685917009 (1)آتش به جان زاگرس افتاده تنوره می‌کشد و حیات را در جنگل‌های زاگرس با مرگ تاخت می‌زند؛ روزی نیست که خبرآتش سوزی در جنگل‌های زاگرس آتش به دل دوستداران محیط زیست نزند. فقط در بهار امسال بیش از 1200هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی کشور به خاکستر بدل شده ‌ و هنوز آمار دقیقی از آتش سوزی‌های یک ماه گذشته دردست نیست. هرچند فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها ادعا می‌کند‌، آتش سوزی‌های بهار امسال در اراضی جنگلی و مرتعی کشور حدود30 درصد در سطح و 50 درصد در تعداد کاهش پیدا کرده، اما دست‌های سوخته جنگلبانان و بومیانی که برای خاموش کردن آتش از دل و جان مایه می‌گذارند، حکایت دیگری دارد.

سال‌هاست که آتش سوزی  جنگل‌های کشور به دلیل نبود نیروی متخصص و تجهیزات مناسب خسارت جبران ناپذیری به کشور تحمیل می‌کند، چراکه مسئولان زمانی از آتش سوزی مطلع می‌شوند که دیگر کار از کار گذشته و بخش وسیعی از جنگل طعمه حریق شده است.  در این بین بومیان مناطق جنگلی و سازمان های مردم نهاد به قول معروف باید جور مسئولان را بکشند،چون برخی مسئولان‌ نه فقط برای کاهش ‌آتش سوزی ها کم می‌گذارند بلکه به اشکال دیگر به مرگ جنگل دامن می زنند.

دلیل عمده آتش سوزی جنگل‌های کشور‌ چیزی نیست جز سهل انگاری انسان. براساس آمارهای به دست آمده حدود 95درصد از آتش سوزی‌ها عامل انسانی دارد و حدود 30 درصدشان عمدی است.

عمدی آتش زدن جنگل محدود به گردشگران افراد سهل انگار ‌نمی‌شود؛کم نیستند مدیرانی که دانسته دست به قتل عام جنگل می‌زنند و چند برابر آتش سوزی‌ها هر سال جنگل را  تخریب می کنند.‌

برای نمونه  هر سال به طور متوسط آتش توسعه ناپایدار به جان ‌حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی کشور می‌ افتد خسارتی به جنگل می زند که به طور قطع بیشتر از آتش سوزی های جنگل است،‌چراکه دست کم به بهانه توسعه ‌بیش از دو میلیون و 500 هزار اصله درخت از بین می رود.

بنابراین مسئولان قبل ازاینکه گناه آتش سوزی های جنگل را به پای افراد سهل انگار بیندازد باید از خود شروع کند و شرایطی ایجاد کند که شهروندان باور کنند حفظ منابع طبیعی کشور برای دولت مهم است،زیرا تنها در چنین شرایطی است که می‌توان انتظار داشت که گردشگران به جنگل احترام بیشتری بگذارند و برخی بومیان مناطق جنگلی از طریق آتش زدن جنگل با یکدیگر و سازمان‌های دولتی تسویه حساب نکنند.

مهدی آیینی

تبر توسعه ناپایدار بر گردن جنگل

تبر طرح‌های عمرانی از آتش‌سوزی تیزتر است،چراکه در سال‌های گذشته بیشتر از آتش‌سوزی به جنگل‌های کشور خسارت زده و این اعتراف تلخی است که رئیس سازمان جنگل‌ها نیز مهر تائیدش را پای آن می‌زند.

هرچند او از ارائه آمار در این‌باره خودداری می‌کند اما براساس آمارهایی که جام‌جم به‌دست آورده، هر سال به‌طور میانگین بیش از حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی طعمه اجرای طرح‌های عمرانی می‌شوند، به عبارت دیگر هرسال بیش از دو میلیون و 500 هزار اصله درخت قربانی توسعه ناپایدار می‌شود.

جاده، معدن و سد تبر می‌شوند، پتک می‌شوند، بر سر جنگل فرود می‌آیند و درختان را یکی پس از دیگری از ریشه در می‌آورند تا از جنگل‌های سرسبز چیزی جز بیابان باقی نماند، زیرا توسعه ناپایدار همچنان گوی سبقت را از آتش‌سوزی‌های مهیب جنگل دزدیده و لقب قاتل سریالی‌ جنگل را به کسی نمی‌دهد.

طرح‌های عمرانی را باید بلای جان جنگل‌ها دانست، زیرا مثل خوره به جان جنگل افتاده‌اند تا از آن چیزی باقی نگذارند. یک روز سد می‌شوند، روز دیگر جاده و روز دیگر تبر. این حکایت تلخی است که تا زمانی که به پایان نرسد نمی‌توان به حفظ منابع طبیعی کشور امیدوار بود، زیرا بسیاری از نمایندگان مجلس و مدیران همچنان بر طبل توسعه ناپایدار می‌کوبند و تصور می‌کنند که می‌توان با کاشت درخت این مصیبت را جبران کرد.

درخت می‌کاریم جنگل می‌کشیم

قرار است 10 میلیون اصله درخت کاشته شود تا مرهمی باشد بر زخم‌های زمین، زخم‌هایی که به دست خود آنهایی که برای کاشت درخت شعار می‌دهند، ایجاد شده است.

اما اگر این آمار درختکاری چند برابر هم شود، نمی‌تواند جایگزین جنگل‌های از دست رفته باشد، زیرا جنگل اکوسیستمی است که طی هزاران سال ایجاد شده و درختکاری نمی‌تواند جایگزین مناسبی برای آن باشد.

بنابراین وقتی هنوز طرح‌های عمرانی بیشتر از آتش‌سوزی به جنگل‌های کشور خسارت می‌زند نمی‌توان امید داشت که مراسم‌های نمادینی چون روز درختکاری و یا هفته منابع طبیعی اندکی این شرایط موجود را بهبود بخشد.

وقتی میزان تخریب‌هایی را که اجرای طرح‌های عمرانی به جنگل تحمیل می‌کند از خداکرم جلالی،رئیس سازمان جنگل‌ها می‌پرسیم، او ادعا می‌کند آمار دقیقی دراین‌باره ندارد و همین قدر می‌داند که اجرای طرح‌های عمرانی خسارت زیادی به جنگل‌ها می‌زند، آن‌قدر که از میزان آتش‌سوزی‌ها بیشتر است.

این در حالی است که براساس پاسخ اختصاصی سال گذشته مسعود منصور،‌ معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها به جام‌جم در 9 ماهه سال 94 طرح‌هایی سبب از بین رفتن حدود 17 هزار هکتار از اراضی جنگلی شد. نگران‌کننده‌تر این‌که تعداد درختان در هر هکتار از این اراضی ‌حدود150 اصله برآورد می‌شود، یعنی در خوشبینانه ترین حالت و به شکل میانگین هر سال بیش از دو میلیون و 550 هزار اصله درخت جنگلی به دلیل عملیات عمرانی سربریده می‌شود.

اما این همه واقعیت تلخ نیست،زیرا‌ خسارتی که طرح‌های عمرانی به محیط‌زیست کشور می‌زند خیلی بیشتر ‌‌و سالی 300 هزار هکتار نیز گزارش شده است. برای نمونه سال گذشته طرح‌های عمرانی مانند ایجاد دکل برق و خطوط لوله ‌حدود 195 هزار هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی کشور را تخریب کرد. ‌ بنابراین تازمانی که اجرای طرح‌های توسعه ناپایدار در اولویت مسئولان و نمایندگان مجلس است، نمی‌توان به حفظ جنگل‌های کشور امیدوار بود، در واقع باید در چنین شرایطی از هفته منابع طبیعی که از یکشنبه آینده در کشورمان شروع می‌شود به عنوان هفته سوگواری برای منابع طبیعی یاد کرد،زیرا تمامی سازمان‌ها تمام سال به اشکال مختلف به قتل عام جنگل می‌پردازند و هفته پایانی سال از اهمیت حفظ منابع طبیعی دم می‌زنند.

بالا