آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : کردستان

بایگانی/آرشیو برچسب ها : کردستان

اشتراک به خبردهی

سوختند تا نسوزد جنگل

 حداکثر پوشش حمایتی برای قربانیان آتش سوزی جنگل‌های مریوان استفاده از بیمه بی‌نام است

طبیعت دوستان ایران باز هم به سوگ نشستند. چهارنفر از حافظان طبیعت کشور در جریان انجام عملیات اطفای حریق در جنگل‌های روستای پیله و سلسی مریوان ‌ جان خود را از دست دادند. دو نفر از آنها نیروهای داوطلب و دو نیروی دیگر از همکاران فصلی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری مریوان بودند. هرچند پس از این حادثه برخی از شنیدن صدای انفجار سخن  گفته‌اند،اما‌ مقامات استانی و محلی بحث انفجار را رد کرده و تغییر جهت باد و صعب العبور بودن محل وقوع حریق را عامل بروز این حادثه دانسته‌اند.‌در حالی از نیروهای داوطلب در عملیات اطفای حریق استفاده می‌شود که هنوز قانون حمایتی برای آسیب دیدگان احتمالی از حوادث ناشی از مشارکت آنها در برنامه‌های حفاظتی، به تصویب مراجع قانونی نرسیده ‌ و حداکثر پوشش حمایتی برای این نیروها، استفاده از بیمه بی‌نام است.

شنبه گذشته همزمان با برگزاری نخستین روز از کارگاه آموزشی اطفای حریق که از سوی سازمان جنگل‌ها و با مشارکت کشور فنلاند در کرج برگزار شد، خبری تلخ طبیعت دوستان ایران شوکه کرد؛ دو تن از نیروهای فصلی منابع طبیعی به نام‌های محمد پژوهی، رحمت حکیمی نیا و دو نفر از اعضای انجمن سبز چیا به نام‌های امید کهنه پوشی(حسین زاده) و شریف باجور در حادثه آتش سوزی جنگل جان خود را از دست دادند.   در نخستین ساعات انتشار خبر حادثه برای حافظان طبیعت بحث انفجار مین در منطقه مطرح شد، زیرا جنگل‌های مریوان هنوز در تن خود آثار و بقایای جنگ هشت ساله ایران و عراق را دارد و مهمات باقی مانده از جنگ، هنوز هم قربانی می‌گیرد.

سایوان امینی، عضو انجمن سبز چیا که در مراسم تدفین همکارانش حضور دارد درباره حادثه می گوید: شریف باجور ‌ا رئیس کمیته بحران ‌ انجمن بود و سابقه‌ای بیش از یک دهه ‌در اطفای حریق داشت به همین دلیل باور مرگ او در آتش سوزی جنگل دشوار است.

امینی ادامه می‌دهد: رئیس سازمان امداد و نجات کل کشور،  در مصاحبه ای  گفت مرگ حافظان طبیعت به خاطر انفجار بوده چون‌ محل وقوع حریق نزدیک مناطق نظامی است. ‌

‌ او تاکید می‌کند:‌نمی‌خواهم احساسی صحبت کنم اما باید ‌توضیح بدهند که دلیل مرگ این عزیزان چه بوده است به همین خاطر باید گزارش پزشکی قانونی منتشر شود. ‌.

اگرچه امینی با تکیه بر مصاحبه یک مقام مسئول از انفجار ‌ در محل وقوع حریق سخن می‌گوید اما تمام مقامات مسئول استانی و محلی، بحث انفجار   را رد می‌کنند. سعدی نقشبندی، مدیر کل منابع طبیعی استان کردستان   در گفت‌وگو با  ما عنوان می‌کند: ارتفاع زبانه‌های آتش در محل حریق به بالای ۲۰ متر می‌رسید.

او ادامه می دهد:‌ اگرچه گزارش پزشکی قانونی را ندیده‌ام ‌،اما این گزارش در اختیار شورای تامین استان قرار می‌گیرد. با این حال روستاییان منطقه که در محل حضور داشته‌اند به شایعات منتشر شده در زمینه شلیک گلوله و انفجار می‌خندند.

نقشبندی وقوع حادثه در عملیات اطفای حریق را امری طبیعی می‌داند که حتی در کشورهای پیشرفته هم ممکن است رخ دهد.

آن طور که او می گوید ‌منطقه درگیر با حریق حدود ۳۰ هکتار وسعت داشته و جنگل پرپشت بلوط بوده است. این منطقه دارای پوشش جنگلی زیرآشکوب غنی (به دلیل بارش ۹۰۰ میلیمتری) است. در چنین فضایی اگر در یک لحظه سرعت باد افزایش ‌یابد و ‌تغییر جهت دهد، آتش به سرعت گسترش می‌یابد. به همین دلیل چهار نیروی اعزامی به محل حادثه در محاصره آتش قرار می‌گیرند.

به  گفته  مدیر کل منابع طبیعی کردستان سرعت آتش به حدی شدید بوده است که این افراد نتوانسته‌اند فرار کنند.

نشانی از انفجار نبود

تکذیب شایعات فقط محدود به مدیران استانی نمی شود؛ قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و ‌آبخیزداری کشور نیز در گفت‌وگو با ما درباره احتمال انفجار و چگونگی وقوع حادثه، بیان می‌کند: اگر انفجاری رخ داده بود باید‌ اجساد تکه تکه می‌شدند اما به گفته کسانی که اقدام به انتقال اجساد این افراد کرده‌اند، پیکرهای این چهار تن به شدت دچار سوختگی شده بود.

او ادامه می‌دهد: ساعت پنج صبح حریق رخ می‌دهد و این نیروها به منطقه اعزام می‌شوند. ساعت۱۰ و ۳۰دقیقه‌ نیروهای منابع طبیعی پیگیری می‌کنند که در صورت نیاز، تیم کمکی به منطقه اعزام کنند اما نیروهای حاضر در منطقه از قابل کنترل بودن حریق خبر می‌دهند. ساعت ۱۳ بعد از اینکه اطلاعاتی از آنها به دست نمی‌آید، احتمال ناپدید شدن آنها مطرح می‌شود و تیم دیگری به منطقه برای بررسی وضعیت می‌روند که با اجساد بی‌جان این چهار تن مواجه می‌شوند.

بیمه بی نام برای خانواده قربانیان

تکرار حادثه برای‌ نیروهای حافظ طبیعت، لزوم تصویب لایحه حمایت از جنگلبانان و محیط بانان را‌ دوچندان می‌کند اما دو سالی هست که این لایحه در دست بررسی است. در لایحه تقدیمی دولت به مجلس، بندی پیش‌بینی شده بود که آسیب دیدگان حوادث مختلف در عرصه‌های طبیعی شهید یا جانباز محسوب می‌شدند و دولت باید برای آنها و خانواده‌هایشان برنامه‌های حمایتی از جمله حقوق مناسب در نظر می‌گرفت. اما هنوز این لایحه به تصویب نرسیده است.

ماه گذشته رضا بهرامی جنگلبان گلستانی در جریان اطفای حریق جنگل‌های گلستان به کما رفت و تنها چتر حمایتی دولت برای این نیروی دولتی، پوشش‌های بیمه‌ای بود. اما به نظر می رسد وضعیت آسیب دیدگان کردستان کمی پیچیده‌تر است -زیرا این نیروها داوطلب بوده اند و به گفته فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، دو نفر از آنها نیروهای فصلی این سازمان محسوب می شوند به همین دلیل معلوم نیست دولت به این نیروها در فقدان قانون چگونه کمک خواهد کرد؟ سبزعلی در این رابطه می‌گوید: باید وضعیت این افراد بررسی شود تا بتوانیم خدمتی به خانواده‌‎های آنها انجام دهیم.

او عنوان می‌کند: باید ببینیم آیا در استان بیمه بی‌نام وجود دارد یا نه. به این ترتیب می‌توانیم این افراد را تحت پوشش بیمه ببریم.

نقشبندی، مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان هم در ارتباط با وجود بیمه بی‌نام برای خانواده قربانیان حادثه می‌گوید:  با توجه به اینکه پنج شهرستان دارای پوشش جنگل در استان وجود دارد و هر سال قراردادهایی را با نیروهای محلی برای اطفای حریق می‌بندیم، پوشش بیمه‌ای بی‌نام داریم تا اگر افرادی که به صورت داوطلب با ما همکاری می‌کنند دچار حادثه شدند، تحت پوشش بیمه قرار بگیرند.

او درباره خدمات ارائه شده به خانواده این افراد از سوی بیمه بیان می‌کند: درباره مفاد قرارداد بیمه اطلاعاتی در اختیار ندارم، اما احتمالا تا سقف ۲۰۰ میلیون تومان به بازماندگان غرامت پرداخت می‌شود.

نیروی داوطلب تجهیزات ندارد

پرداخت غرامت به آسیب دیدگان تنها یک روی سکه حمایت از نیروهای مدافع طبیعت است. آن روی دیگر سکه ‌ آموزش این نیروها و تامین تجهیزات مناسب برای آنهاست که اغلب مغفول می‌ماند. نقشبندی مدیر کل کردستان هم در پاسخ به این پرسش که آیا لباس ضد حریق در اختیار نیروهای محلی داوطلب قرار داشته یا خیر، می‌گوید: نیروهای داوطلب در زمان وقوع حریق به صورت خودجوش به منطقه اعزام می‌شوند و تامین لباس و تجهیزات برای آنها تقریبا عملی نیست.

اما آیا در سایر نقاط جهان هم نیروهای داوطلب بدون تجهیزات و ‌آموزش در عرصه‌‎های طبیعی فعالیت می‌کنند؟ و اینکه اساسا استفاده از نیروهای محلی در عملیات اطفای حریق امری مرسوم است؟

هدایت غضنفری، دانشیار دانشگاه کردستان در این باره به ما می گوید: اگر مالکیت عرفی مردم بر عرصه‌های طبیعی را به رسمیت بشناسیم، طبیعی است که بپذیریم آنها در عملیات اطفا حریق مشارکت داشته باشند.

او می افزاید: در هند دولت  به این نتیجه رسید که با استفاده از حکومت مرکزی نمی‌تواند عرصه‌های طبیعی را حفظ کند به همین دلیل شکست خود را پذیرفت و به سمت مدیریت مشارکتی با حضور مردم حرکت کرد اما در ایران هنوز شکست خود را نپذیرفته‌ایم.

به گفته این دانشیار دانشگاه کردستان تا کنون سازمان جنگل‌ها به نیروهای بومی برای اطفای حریق آموزش نداده است اما دانش بومی مردم منطقه هم در این رابطه کم نیست. او می‌گوید: دانش بومی ما اگر بهتر از دانش برگردان شده خارجی نباشد، بدتر از آن دانش هم نیست.

لیلا مرگن

شریک مهربانی کردها باشیم

دختربچه‌ای گوشواره‌اش را می‌بخشد، پسربچه‌ای قلکش را هدیه می‌کند، عده‌ای از جوانان برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی کفش عابران را واکس زده یا ساز می‌زنند؛ این حکایت این روزهای اهالی شهرهای کردستان و تعدادی از شهرهای آذربایجان غربی است که برای کمک به آوارگان کردستان عراق سنگ تمام گذاشته‌اند.

 آنها تلاش می‌کنند به سهم خود برای رفع نیازهای اولیه انسان‌هایی که گروه تروریستی داعش زندگی را بر آنها حرام کرده است قدم بردارند زیرا به دلیل فعالیت تروریست‌ها اکنون هزاران پناهجو که بیشترشان اهل «شنگال» و «کوباتی» عراق هستند برای حفظ جان خود خانه و کاشانه‌شان را ترک کرده و خود را به نزدیکی مرزهای کشورمان رسانده‌اند.

به گفته سخنگوی وزارت حقوق بشر عراق اکنون بیش از یک‌میلیون و 200 هزار نفر از اهالی عراق آواره شده‌اند، نکته اینجاست که در بین این افراد کودکان و سالخورده‌های زیادی نیز وجود دارد که نیاز فوری به مواد غذایی، بهداشتی و درمانی دارند، زیرا آنها پای پیاده ده‌ها کیلومتر را پشت سرگذاشته و برای تامین نیاز‌های اولیه خود با مشکل رو‌به‌رو هستند؛ این درحالی است که باید تاکید کرد کمپ‌های آوارگان نیز از شرایط مناسبی برخوردار نیست.

هرچند خیلی‌ها در کردستان با کمک سازمان هلال احمر و سازمان‌های مردم نهاد در حال جمع‌آوری کمک‌های مردمی بوده و مقدار قابل توجهی کمک نقدی و غیرنقدی جمع‌آوری کرده‌اند، اما نکته اینجاست که وضع آوارگان عراقی آن‌قدر بحرانی است که حجم کمک‌های مردمی در کردستان نمی‌تواند پاسخگوی نیاز‌های آنها باشد به همین دلیل بهتر است دیگر شهروندان نیز برای کمک به آنها اقدام کنند.

این درحالی است که مدتی قبل مدیر هلال احمر سردشت نیز با بیان این‌که تعداد آوارگان عراقی بیشتر خواهد شد، و آنها ناچار روانه مرزهای غربی کشورمان خواهند شد، از احداث کمپ آوارگان عراقی در مرز ایران با این کشور خبر داده بود ولی با توجه به این‌که ساخت این کمپ فعلا در مرحله جانمایی است و روز به روز نیز به تعداد آوارگان عراقی اضافه می‌شود می‌توان پیش‌بینی کرد بزودی تعدادی از این پناهجویان به نزدیکی مرز کشورمان خواهند رسید بنابراین بهتر است مانند چند سال پیش که آوارگان عراقی به دلیل حملات صدام روانه مرزهای کشورمان شدند، دوباره آمادگی کمک به آنها را داشته باشیم.

قیام اسلحه‌شکنان در کردستان

کمتر از یک ماه از توبه شکارچی مریوانی می‌گذرد، توبه اسلحه‌شکنی که آن‌قدر شیرین است که هنوز نقل محافل دوستداران محیط‌زیست است و آنها از کاک احمد عزیزی، یکی از ساکنان روستای «دره کی» مریوان حرف می‌زنند که تحت‌تاثیر سخنان دختر خردسالش قرار گرفت و با شکستن تفنگش، شکار را برای همیشه کنار گذاشت.

جالب اینجاست که این حرکت نمادین شکارچی مریوانی روی دیگر شکارچی ها نیز تاثیر گذاشته است، زیرا دیروز خبر رسید که ۱۵ نفر از شکارچیان کهنه کار شهرستان کامیاران هم سلاح های خود را کنار گذاشته و حالا باید آنها را به جای شکارچی، همیار محیط زیست لقب داد.

روز گذشته آنها در مراسمی که در تپه شهدای گمنام شهرستان مریوان برگزار شد، قفس های چوبی زنده گیری پرندگانشان را سوزانده و هر کدام از آنها کبکی را به صورت نمادین در طبیعت رها کردند تا به این وسیله آشتی خود را با طبیعت جشن بگیرند.

در متن قسم نامه آنها آمده است. «مژده باد ای طبیعت، ای کل های زیبا، ای کبک ها، ای پرندگان، ای رودخانه ها، از امروز به بعد ما اولین نگهبانان شما خواهیم بود و با کاشتن نهال ها، رها کردن پرندگان از قفس و سوزاندن قفس ها، در پیشگاه خدا ندامت و پشیمانی خود را از شکارچی بودن ابراز می کنیم و از این پس هرگز دست به شکار هیچ حیوان و جانداری در طبیعت نخواهیم زد.

خداوند پشتیبان ما باشد.» از تکرار چنین داستانی در غرب کشور می توان نتیجه گرفت که برنامه های فرهنگی تاثیر زیادی روی افرادی دارد که ما آنها را دشمنان حیات وحش می دانیم و اگر تعداد آنها اکنون حدود یک میلیون و 500 هزار نفر در کشور برآورد می شود به این دلیل است که سازمان های مسئول دراین رابطه تاکنون برنامه های فرهنگی قابل توجهی برای آنها تدارک ندیده اند.

به همین دلیل قسمتی از ناآگاهی آنها در قبال حیات وحش را باید به پای کم کاری چنین سازمان هایی گذاشت و از آنها خواست هرچه بیشتر برای آگاه سازی بومیانی که براحتی به مناطق حفاظت شده و زیستگاه های حیات وحش دسترسی دارند، قدم بردارند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

921221_kamyaraan-3

921221_kamyaraan-4

 

بالا