آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : پلنگ

بایگانی/آرشیو برچسب ها : پلنگ

اشتراک به خبردهی

راز پلنگی در جزیره

درباره پلنگی که به تازگی در جزیره کبودان دیده شده است

همین که دوربین‌ها تصویر پلنگ تازه‌وارد به جزیره کبودان ارومیه را شکار کردند و عکسش در سایت‌ها و شبکه‌ها پخش شد،‌ بسیاری از دوستداران حیات‌وحش، تعجب کردند؛ پلنگ آنجا چکار می‌کند؟ چگونه خودش را به جزیره رسانده؟  این همان پلنگی نیست که پارسال در جزیره اشک ارومیه دیده شد؟ همه این شک و شبهه‌ها باعث شد که ماجرا را خودمان پیگیری کنیم و سوال‌هایمان را از ‌ ایمان معماریان، دامپزشک حیات‌وحش بپرسیم.

چند روز پیش ‌ یکی از دوربین های تله ای در جزیره کبودان  تصویر پلنگی  را ثبت کرد و  خیلی از دوستدران حیات‌وحش از حضور این پلنگ در جزیره تعجب کردند. نظر شما در این‌باره چیست؟

 البته که علت تعجب‌ دوستداران حیات وحش کاملا منطقی به نظر می‌رسد ، چون این محیط، هیچ‌وقت زیستگاه طبیعی ‌ پلنگ نبوده و حالا دیده شدن پلنگی در جزیره، باعث تعجب همه شده است.

پس این پلنگ باید از زیستگاه دیگری به این منطقه رفته باشد.

بله همین‌طور است. در واقع ماجرا این است که هیچوقت کسی از دیدن گوزن و قوچ و میش در جزیره کبودان تعجب نمی‌کند؛ چون این جزیره زیستگاه طبیعی این حیوانات است، اما طبیعتا حضور یک پلنگ در بین آن‌ها، اتفاقی غیر طبیعی و بر خلاف اکوسیستم است و می‌تواند کمی حساسیت برانگیز باشد و همه به دنبال علت و چرایی این اتفاق باشند.

شما علت حضور پلنگ را در جزیره کبودان چه می‌دانید؟

درباره علت حضورش حدس و گمان‌هایی وجود دارد که اصلی‌ترین و واقع‌بینانه‌ترین آنها در این منطقه می‌تواند به دلیل وضعیت مناسب شکار در جزیره کبودان باشد. جزیره کبودان زیستگاه طبیعی گوزن زردآبی، قوچ و میش است که می‌توانند شکارهای مناسبی برای پلنگ باشند و همین انگیزه خوبی برای رساندن خودش به این منطقه است.

اصلا چطور توانسته است خودش را به یک جزیره برساند؟

 به نظر می‌رسد که این پلنگ به واسطه خشک شدن موقتی دریاچه ارومیه، به جزیره کبودان ارومیه راه پیدا کرده است. یعنی بعد از اینکه دریاچه ارومیه برای مدتی خشک شد و آب آن پایین رفت، راه ورود به جزیره برای این پلنگ باز شده و خودش  را به آنجا رسانده است؛ راهی که نه فقط برای این پلنگ بلکه برای سایر گونه‌های مختلفی از حیوانات باز شده بود. در واقع کم شدن آب دریاچه بهترین فرصت برای هدف شکار بوده است.

از طرف دیگر، گمان‌هایی هم درباره گونه این پلنگ وجود دارد و احتمال اینکه این پلنگ، همان پلنگی باشد که سال گذشته در جزیره اشک دیده شد، زیاد است. نظر شما چه است؟

احتمال این اتفاق زیاد است. البته تشخیص درستی و نادرستی این حدس به راحتی قابل بررسی است. برای تشخیص این گمان‌ها، می‌توان از خال‌های روی بدن پلنگ استفاده کرد؛ این خال‌ها  مثل اثر انگشت عمل می‌کنند  و خیلی راحت می‌شود تشخیص داد که آیا این پلنگ، همان پلنگ است که برای حفظ بقا و شکار به کبودان آمده است یا خیر؛ اگر همان پلنگ باشد، نشان‌دهنده این است که قبل از اینکه دریاچه دوباره لبریز از آب شود، این پلنگ خودش برای حفظ بقا و تامین غذا، از اشک به کبودان رسانده است.

نرگس خانعلیزاده

حیات‌وحش در توبره قاچاقچیان

خزنده، گربه‌سان، پرنده و چهارپا‌ فرقی نمی‌کند؛ این روزها قاچاقچیان حیات‌وحش به تمام گونه‌های جانوری کشورمان چشم طمع دوخته‌اند تا با زنده‌گیری و فروش آنها پول زیادی به جیب بزنند؛ آنقدر زیاد که براساس آمارهای جهانی، گردش مالی بازار سیاه قاچاق حیات‌وحش بیش از 20 میلیارد دلار در سال برآورد می‌شود و به همین سبب خیلی‌ها قاچاق حیات‌وحش را پس از قاچاق مواد مخدر، انسان و اسلحه پرسودترین بازار سیاه جهان می‌دانند‌.

با به پایان رسیدن زمستان، فصل «بازگیری» در کشورمان تمام شده و فعالیت قاچاقچیان پرنده‌های شکاری خیلی کمتر از پاییز و زمستان‌ است، اما در عوض قاچاقچیان زیادی هستند که چشم طمع به گونه‌های جانوری دیگر کشورمان دوخته‌اند.

بهار، فصل زاد و ولد گونه‌های جانوری ‌است. به همین دلیل بسیاری از متخلفان با زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش به آتش قاچاق حیات‌وحش می‌دمند تا شرایط محیط‌زیست کشورمان شکننده‌تر از گذشته شود.

کم نیستند تبهکارانی که با زنده‌گیری بره‌های گونه‌هایی مانند کل و ‌بز و قوچ و میش و فروش آنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس پول زیادی به جیب می‌زنند، اما این افراد نمی‌دانند با این تخلف چه آسیب جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند.

انسان در برابر حیات‌وحش

قاچاقچیان حیات‌وحش نظم طبیعت را به هم می‌زنند. آنها با خارج کردن گونه‌های جانوری از زیستگاهشان شرایط را برای تقابل حیات‌وحش و انسان فراهم می‌کنند. برای نمونه با زنده‌گیری بره‌های چهارپایان و قاچاق آنها به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس شاید باغ و باغچه‌های برخی شیوخ عرب مجلل‌تر شود، اما حدود 70 درصد گونه‌های جانوری حین قاچاق جان خود را از دست می‌دهند و آسیبی که به محیط‌زیست کشورمان وارد می‌شود به هیچ وجه قابل جبران نیست.

طاهر قدیریان، کارشناس حیات‌وحش در گفت‌وگو با جام‌جم درباره آسیبی که قاچاق حیات‌وحش به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کند، می‌گوید: براحتی می‌توان تاثیر این تخلف را روی اکوسیستم و جامعه محلی دید؛ به عنوان مثال در فصل بهار که قاچاقچیان حیات‌وحش بره‌های کل و بز به کشور‌های حاشیه خلیج فارس قاچاق می‌کنند، خیلی از این بره‌ها پس از جدا شدن از مادرشان تلف می‌شوند، زیرا از خوردن شیر محروم می‌شوند. این در حالی است که تخلیه نشدن شیر ‌حیوانات ماده نیز سبب بروز عفونت شده و بیماری و مرگ این حیوانات را در پی دارد.

اشتباه پشت اشتباه

آسیبی که قاچاقچیان حیات‌وحش با زنده‌گیری بره‌های چهارپایان به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند به همین موارد محدود نمی‌شود، زیرا کاهش جمعیت گونه‌هایی مانند کل و بز زمینه را برای تقابل انسان با دیگر گونه‌های جانوری فراهم می‌کند.

آن طور که قدیریان می‌گوید، وقتی جمعیت گونه‌هایی مانند کل و بز در زیستگاهی کاهش پیدا کند، گونه‌های گوشتخوار مانند گرگ، پلنگ و خرس در جست‌وجوی طعمه به زیستگاه‌های انسان نزدیک می‌شوند.

به همین سبب است که در سال‌های اخیر دامداران همیشه از حمله گونه‌هایی مانند گرگ و پلنگ به دام‌هایشان گله دارند.

تقابل منافع انسان و حیات‌وحش سبب می‌شود برخی کشاورزان و دامداران کمر به قتل گونه‌های جانوری ببندند؛ کم نیستند دامدارانی که با طعمه مسموم زمینه را برای مرگ گونه‌هایی مانند گرگ و پلنگ مهیا می‌کنند، اما مرگ این گونه‌های جانوری نیز تهدید‌های بیشتری برای محیط‌زیست به همراه دارد، ‌چراکه حذف هر گونه جانوری چرخه طبیعی را از حالت تعادل خارج می‌کند.

مد مرگبار

نگهداری از جانوران وحشی بجز در باغ وحش‌های استاندارد ممنوع است، اما این قانون برای خیلی‌ها اهمیت ندارد، چراکه افراد زیادی هستند این روزها از مد مرگباری پیروی می‌کنند که براساس آن نگهداری از حیات‌وحش به نوعی برایشان اعتبار می‌آورد.

این افراد خودخواه که اغلب تازه به دوران رسیده نیز هستند، گونه‌های جانوری مانند خرس، پلنگ، گرگ، شیر و پرندگان را در قفس‌های کوچک و شرایط نامناسب نگهداری می‌کنند تا به خیال خودشان اطرافیان به حالشان غبطه بخورند.

برای نمونه مدتی پیش سازمان حفاظت محیط‌زیست با خبر شد در منطقه میدان هفت تیر تهران شخصی روی پشت‌بام آپارتمانش از یک شیر نگهداری می‌کند.

دکتر هومن ملوک‌پور، جراح دامپزشک و عضو کمیته حیات‌وحش نظام دامپزشکی کشور نیز مد شدن چنین گرایش‌هایی را تایید می‌کند و می‌گوید:‌ برخی قشرهای خاص در جامعه تمایل به ایجاد باغ وحش‌های اختصاصی پیدا کرده‌اند و در شرایط نامناسب و قفس‌های کوچک از گونه‌هایی مانند‌ شیر و ‌پلنگ نگهداری می‌کنند.‌

به گفته او خارج کردن ‌گونه‌های جانوری یا گیاهی از زیستگاه‌های بومی، ‌زنجیره حیات را در زیستگاه بهم می‌زند به همین دلیل باید با قاچاقچیان حیات‌وحش به شکل جدی برخورد کرد.

در واقع شکارچیان با خارج کردن گونه‌هایی مانند شیر، پلنگ و خرس از زیستگاه‌های طبیعی باعث می‌شوند جمعیت گونه‌های دیگر جانوری که طعمه این گوشتخواران هستند افزایش پیدا کرده و سبب تخریب زیستگاه و شیوع بیماری بین گونه‌های جانوری شوند. ‌برای نمونه سال 94 با طغیان بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در بسیاری از زیستگاه‌ها، برخی کارشناسان علت شیوع این بیماری را تعداد کم جانوران گوشتخوار دانستند؛ چراکه به شکل طبیعی گوشتخوران طعمه‌های ضعیف را شکار کرده و گونه‌های قوی‌تر باقی می‌مانند و در نتیجه بیماری کمتری بین گله‌های چهارپایان شیوع پیدا می‌کند.

قاچاق توله خرس برای جنگ

گونه‌های جانوری زیادی از کشورمان قاچاق می‌شوند، اما هدف همه خریداران نگهداری از آنها در باغ وحش‌های اختصاصی نیست و کم نیستند سودجویانی که توله خرس‌ها را می‌خرند تا آنها را با سگ‌ها جنگ بیندازند و از این راه کسب درآمد کنند.

طاهر قدیریان، کارشناس حیات‌وحش در این باره می‌گوید: برخی قاچاقچیان حیات‌وحش توله خرس‌ها را به پاکستان قاچاق می‌کنند تا آنها را به افرادی بفروشند که از طریق نمایش جنگ سگ‌ها و خرس‌ها کسب درآمد می‌کنند.

به گفته او، مدتی پیش نیز این بحث داغ بود که نوعی مارمولک در ایران زندگی می‌کند که خاصیت دارویی دارد. به همین دلیل بسیاری از قاچاقچیان حیات‌وحش زیستگاه‌های کشور را در جست‌وجوی این گونه به قول معروف شخم زدند.

نگهداری در باغ وحش‌های اختصاصی و جنگ انداختن گونه‌های جانوری تنها انگیزه خریداران و قاچاقچیان حیات‌وحش نیست؛ بسیاری از آنها گرفتار خرافاتی هستند که بهانه‌ای شده برای قتل عام حیات‌وحش.

باورهای مرگبار

کم نیستند افرادی که هنوز تصور می‌کنند جغد‌ها شومند یا مارمولک‌ها سمی‌ هستند، در کنار این افراد ساده لوح، برخی باورهای خطرناک‌تری دارند. متاسفانه آنها تصور می‌کنند خوردن یا همراه داشتن قسمت‌هایی از جسم گونه‌های جانوری برای آنها خاصیت درمانی یا ماورایی دارد.

برای نمونه هستند افرادی که فکر می‌کنند زبان خرس می‌تواند بواسیر را درمان کند یا با خوردن گوشت این گونه برخی ضعف‌هایشان جبران می‌شود. چنین خرافاتی روی زندگی بسیاری از گونه‌های جانوری مانند ببر، گرگ، مار، کفتار، خرس، شانه به سر، هوبره و… سایه انداخته است.

قدیریان می‌گوید: این روزها نیز برخی افراد تصور می‌کنند خوردن گوشت «تشی» مرهم بسیاری از دردهاست. به همین خاطر این گونه جانوری را شکار می‌کنند.

‌آن طور که او می‌گوید، چنین خرافاتی سبب بحرانی شدن وضع گورخر ایرانی نیز شد. چون این باور بین برخی وجود دارد که روغن این حیوان باعث تسکین درد و بیماری می‌شود‌.

تقویت جوامع محلی

سود بالای قاچاق حیات‌وحش و بیکاری و ناآگاهی در بین برخی جوامع محلی دست به دست هم داده تا قاچاق حیات‌وحش با سرعت بیشتری اتفاق بیفتد.

خیلی از بومیانی که در حاشیه زیستگاه‌های حیات‌وحش زندگی می‌کنند، برای کسب درآمد کمر به نابودی حیات‌وحش بسته‌اند متاسفانه کم نیستند افرادی که تصور می‌کنند گونه‌های جانوری منطقه به دلیل نزدیکی زیستگاه به محل زندگی‌شان به آنها تعلق دارد.

کمبود محیط‌بان نیز زمینه را برای این فرصت‌طلبان فراهم می‌کند. به همین دلیل آنها با زنده‌گیری نوزادان حیات‌وحش و فروش آنها، آسیب جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور تحمیل می‌کنند. این در حالی است که سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز برخلاف کمبود حدود 5000 محیط‌بان، از توانایی جوامع محلی بهره نمی‌برد.

در کنار سازمان حفاظت محیط‌زیست، دستگاه‌ها و نهادهای دیگر نیز باید برای مقابله با قاچاق حیات‌وحش بدرستی عمل کنند. زیرا مقابله با مافیای قاچاق حیات‌وحش تنها زمانی امکان‌پذیر است که کارفرابخشی مناسبی در این حوزه صورت بگیرد، یعنی نیروی انتظامی، قوه قضائیه، گمرک و… دیگر نهاد‌های تاثیرگذار عرصه را برقاچاقچیان حیات‌وحش تنگ کنند.

تا زمانی که سازمان حفاظت محیط‌زیست با کمبود حدود 5000 نیرو دست به گریبان است و از نیروی جوامع محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد استفاده نمی‌کند، نمی‌توان امیدوار بود قاچاق حیات‌وحش در کشورمان
کمرنگ شود.

 مهدی آیینی

دنیای واقعی و مجازی غریبه با محیط‌ زیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

گونه‌های جانوری یکی پس از دیگری کشته می‌شوند؛ پوست و پیکر بی‌جان آنها تاکسیدرمی شده و توسط عده‌ای سودجو در دنیای واقعی و مجازی به‌فروش می‌رسد. علاوه بر این تصاویر غرق به خون آنها نیز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باز نشر داده می‌شود و عده‌ای شرایط اسفبار آنها را لایک می‌زنند. برای نمونه این روزها صفحه ای به نام «شکارگاه» در اینستاگرام باز شده که حدود 3000 نفر عکس هایی را که در آن به نمایش گذاشته می شود، دنبال می کنند.جالب اینجاست که گرداننده این صفحه هشدار داده ورود اشخاص بی ادب، اطفال، خانم ها و آقایان دل نازک به این صفحه ممنوع است. او از علاقه مندان شکار خواسته از شکار فیلم و عکس تهیه کرده و برای نمایش در صفحه شکارگاه برایش ارسال کنند.

در نتیجه بیشتر عکس هایی نیز که در این صفحه به نمایش گذاشته می شود تصاویر غرق به خون جانورانی مانند کبک، گراز، قوچ، باقرقره و کبوتر یا فیلم هایی از اسارت پلنگ و شکار انواع گونه های جانوری است که عده ای سلاح به دست کنار آنها عکس و فیلم یادگاری گرفته اند.

معضل شکار غیرقانونی در کشورمان تاکنون حل نشده، زیرا دستگاه های مسئول نتوانسته اند این حوزه را بدرستی مدیریت کرده و جایگزین مناسبی برای افرادی که به شکار علاقه دارند، ارائه کنند، در نتیجه محیط زیست و حیات وحش کشور هر روز شرایط بحرانی تری پیدا می کند.

در واقع بین مسئولان و شهروندان کمتر شخصی را می توان یافت که به معانی واقعی دغدغه محیط زیست را داشته باشد، به همین دلیل این روزها همه چیز برای آنها که برای محیط زیست و حیات وحش کشور احترام قائل نیستند در دنیای واقعی و فضای مجازی فراهم است. این درحالی است که دیروز دید بان محیط زیست و حیات وحش ایران نیز از کشف لاشه پلنگی در مناطق جنگلی محمدآباد کتول خبر داد.

متاسفانه پوست لاشه کنده شده و دست، پا و سر پلنگ نیز قطع شده بود، بنابراین می توان حدس زد که عده ای با انگیزه تاکسیدرمی پلنگ را کشته و بقایای لاشه او را رها کرده اند.

با انتشار گزارش مرگ این پلنگ می توان گفت امسال دست کم خبر مرگ 14پلنگ رسانه ای شده، هرچند علت مرگ این گربه سان مدت هاست مشخص شده و می توان از تصادفات جاده ای و کشتن این گونه توسط دامداران به عنوان علت اصلی مرگ پلنگ یاد کرد، اما حمایت از آنها هنوز اندرخم یک کوچه است، چون برخی هنوز اصرار دارند دوباره این علت ها را کشف کرده و برای آن راهکار ارائه دهند شاید هم تصور می کنند دم زدن از آماده شدن طرح های نجات به عنوان گزارش کار حساب می شود.

غافل از این که شرایط نامناسب محیط زیست تاب چنین رفتارهایی را ندارد. به همین دلیل باید هشدار داد چنانچه برخی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست دغدغه حفظ اندک باقی مانده حیات وحش کشور را دارند، باید فراتر از پشت میز نشینی و کشف دوباره راهکارها عمل کرده و در دنیای واقعی و مجازی حضور پررنگ تری داشته باشند.

مهدی آیینی

برای پلنگ‌ها حاشیه نسازید

مهدی آیینی

مهدی آیینی

 «نعره پلنگ سبب تلف شدن چند راس گوسفند و اسب شد.» این اظهارنظر یک کارشناس محیط‌ زیست است، اظهارنظری که با توجه به آن می‌توان هشدار داد پس از مرگ شش قلاده پلنگ در ماه گذشته سازمان حفاظت محیط‌ زیست هنوز کارشناسان خود را برای حفظ این‌ گونه باارزش توجیه نکرده و یا برنامه مدونی برای حفاظت از بزرگ‌ترین گربه‌سان حال حاضر کشور و فرهنگ‌سازی در این زمینه ندارند.

ماجرا از این قرار است که دیروز ایسنا از قول کارشناس مسئول نظارت بر حیات وحش اداره کل محیط زیست لرستان نوشت؛ «براساس گزارش های مردمی در آزادراه خرم‎آباد ـ اندیمشک در ارتفاعات دو قلاده پلنگ با نعره‎های خود در منطقه ایجاد رعب و وحشت کرده‎اند و این عامل باعث تلف شدن چند رأس گوسفند و دو اسب شد.»

نکته اینجاست که انتشار چنین اخبار و اظهارنظرهایی نه فقط هیچ دردی از مشکلات زیست محیطی کشور دوا نکرده بلکه سبب می شود دامداران بهانه تازه ای برای کشتار این گونه با اسلحه و لاشه آغشته به سم پیدا کنند، زیرا اگر تا دیروز دامداران بعد از خسارت دیدن کمر به کشتن پلنگ هایی که وارد روستای آنها شده بودند می بستند، پس از این از ترس نعره های پلنگ و تلف شدن دام هایشان شعاع عملکرد خود را افزایش داده و برای از پای درآوردن این گونه از روش های ناجوانمردانه تری استفاده خواهند کرد.

این در حالی است که وضع بحرانی پلنگ ایرانی حکم می کند کارشناسان محیط زیست برای آگاه سازی دامداران قدم بردارند نه این که با تائید اظهارنظرهای بی اساس زمینه را برای انقراض حیات وحش کشور آماده کنند.

باید یادآور شد تلف شدن دام بر اثر نعره پلنگ خبری است که باید به درستی آن شک کرد، زیرا تاکنون چنین اتفاقی در کشور بی سابقه بوده، علاوه بر این پلنگ ها بیشتر زمستان ها که زمان جفت یابی آنهاست نعره می کشند البته چنین اظهارنظرهایی محدود به کارشناسان این عرصه نمی شود، زیرا خبرنگارانی نیز هستند که از روی ناآگاهی بستر را برای دشمنی انسان و حیات وحش آماده می کنند، برای نمونه صفحات حوادث بسیاری از روزنامه ها پر است از خبرهایی که در آن به افراد مجرم القابی مانند گرگ، کفتار و خفاش می دهند.

باید تاکید کرد چنین عملکردهای نسنجیده ای با حفظ محیط زیست کشور و فرهنگسازی در این حوزه در تضاد است، زیرا در شرایطی که اراده قوی ای برای افزایش سطح آگاهی شهروندان از اهمیت مسائل زیست محیطی وجود ندارد چنین اخباری نهایت تاثیر منفی خود را روی شهروندان گذاشته و آنها را نسبت به حفظ گونه های جانوری که نقش مهمی در اکوسیستم دارند بی اهمیت می کند.

مهدی آیینی

جریمه کشتن پلنگ 5 میلیون؛پوست پلنگ 7 میلیون

پرونده رسیدگی به کشتن یک قلاده پلنگ دیگر بسته شد، اما هنوز مساله همخوانی نداشتن جرم و مجازات دراین گونه پرونده‌ها پابرجاست، نکته اینجاست که قوانین در این حوزه نیازمند بازنگری جدی است، زیرا جرایم در نظر گرفته شده برای متخلفان نمی‌تواند آن​طور که باید و شاید آنها را نسبت به ارتکاب جرم حتی مردد کند. برای نمونه روز گذشته مدیر دید‌بان محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران درباره پرونده شکارچی گیلانی که پلنگی را در جنگل‌های تالش شکار کرده بود به مهر گفته برای این شکارچی باسابقه به علت کشتن پلنگ پنج میلیون تومان جریمه نقدی و سه سال حبس تعزیری و به جرم حمل و نگهداری از سلاح غیرمجاز نیز شش ماه حبس تعزیری در نظر گرفته است.

 این درحالی است که این شکارچی پوست پلنگ را به قیمت هفت میلیون تومان فروخته است و با توجه به سیاست حبس‌زدایی قوه قضاییه، هیچ بعید نیست تا مدتی دیگر از مجازات حبس این شکارچی کاسته شود. افزون براین باید یاد آور شد جریمه در نظر گرفته شده برای شکار هر قلاده پلنگ تا مدتی قبل یک میلیون و 600 هزار تومان بود و بتازگی افزایش یافته و به پنج میلیون تومان رسیده است.نکته اینجاست که بعد از انقراض نسل شیر و ببر ایرانی اکنون لقب بزرگ‌ترین گربه‌سان کشور به پلنگ رسیده و نمی‌توان نقش این گربه‌سان را که در راس هرم جانوران کشور قرار می‌گیرد، نادیده گرفت؛ به این شکل که باکتری‌ها، گیاهان و جانوران کوچک و علف‌خوار در پایین این هرم قرار گرفته و در راس هرم نیز گوشتخوارانی مانند پلنگ و یوز قرار دارند، به همین علت کارشناسان محیط‌زیست با کنترل گونه‌هایی که در راس هرم قرار دارند، می‌توانند میزان آلودگی و سلامت زیست​محیطی کشور را مشخص کنند.

هرچند این روزها تخریب زیستگاه‌ها و در دسترس بودن ‌سلاح‌های شکاری و کمبود محیط‌بان از عوامل اصلی تهدید حیات وحش کشور و در آستانه انقراض بودن پلنگ ایرانی است، اما نبود قوانین بازدارنده و توجه نکردن به آموزش دراین حوزه نیز سبب شده روند تخریب محیط‌زیست کشور شتاب بیشتری به خود بگیرد، به همین دلیل باید از اعضای شورای عالی محیط‌زیست و قانونگذاران کشور خواست برای حفظ اندک باقیمانده حیات وحش کشور تدابیر موثرتری بیندیشند.

مهدی آیینی‌ / ‌گروه جامعه

این پلنگ بمیرد شما مسئولید

هرازگاهی کنار جاده آفتابی می‌شود نه این‌که دلش برای جاده و اتومبیل‌های ساخت دست بشر تنگ شده باشد بلکه ساخت و سازهای بی‌برنامه انسان‌ها سبب شده جاده همچون دیوار چین زیستگاهش را به دو بخش تقسیم کند؛ از پلنگی حرف می‌زنیم که به گواه دوربین‌های مداربسته «منطقه حفاظت شده پرور» چند بار در حاشیه جاده‌ای که زیستگاهش را نشانه رفته، دیده شده و هر بار خطر برخورد با خودروهای عبوری به قول معروف از بیخ گوشش گذشته است.

اولین بار اسفند سال گذشته بود که دوربین های مداربسته دراین منطقه تصویر این پلنگ را هنگام عبور و رد شدن از عرض جاده به تصویر کشیدند.

روز گذشته نیز رییس سازمان حفاظت محیط زیست شهرستان مهدیشهر درباره جدیدترین تصاویر منتشرشده از پلنگ گفته، برای چندمین بار است که تصاویر این پلنگ از سوی دوربین های مدار بسته منطقه حفاظت شده پرور ثبت می شود.

آخرین تصاویر منتشر شده از پلنگ در منطقه پرور بخوبی نشان می دهد این گربه سان به آرامی در انتظار فرصت مناسبی است تا از عرض جاده عبور کند.

این تصاویر علاوه بر به تصویر کشیدن پلنگ و تخریب زیستگاهش، گواهی است بر این که در این منطقه کمترین تلاشی برای کم کردن خطر تصادف گونه های جانوری با خودرو های عبوری نشده، برای نمونه در این جاده خبری از زیرگذر مخصوص جانوران، تابلوهای هشداردهنده و سرعتگیر نیست، به همین دلیل خبر مرگ گونه های جانوری مانند پلنگ که برای تامین نیازهایی مانند پیدا کردن غذا و جفت یابی مجبور به آمدورفت در زیستگاه خود هستند، در ایران بیشتر از دیگر کشورها منتشر می شود؛ بر اساس آمارهای سازمان حفاظت محیط زیست می توان گفت تصادفات جاده ای درچند سال اخیر دلیل 70 درصد مرگ و میر گونه های جانوری بوده است.

برای نمونه در یک سال گذشته دست کم چهار قلاده پلنگ در خرم آباد، جاده پارک ملی گلستان و گچساران به دلیل تصادف تلف شده اند. در شرایطی که ساخت و سازهای بدون ارزیابی زیست محیطی زیستگاه های گونه های جانوری را تخریب کرده باید از مسئولان خواست به وظیفه خود عمل کرده و دست کم برای کم کردن خطراتی مانند تصادف گونه های جانوری با خودرو ها از مقام حرف جلوتر رفته و قدم های جدی تری بردارند.

مهدی آیینی – گروه جامعه

پانزدهمين پلنگ هم شکار شد

 

Animal-Rights-Watch-ARW-7250

به گزارش گزارشک و به نقل از سايت دیده بان حقوق حیوانات  با منتشر شدن خبر اين پلنگ که در منطقه درازکلای بابل کنار شکار شده است، تعداد پلنگ هاي کشته شده اي که که خبرشان امسال رسانه اي شده به 15 قلاده مي رسد.

کسی از پلنگ‌های ایرانی خبر ندارد

مهدی آیینی

مهدی آیینی

برخلاف نام پرابهتی که دارند، این روزها برای زنده ماندن باید از هفت خان رستم بگذرند. اگر شانس بیاورند و گلوله شکارچی‌ها خطا برود، اگر طعمه‌های مسموم گله‌داران زمینگیرشان نکند، اگر گرفتار سگ‌های گله نشوند و اگر به دلیل ساخت جاده در زیستگاه‌هایشان با خودروها تصادف نکنند؛ به طور حتم نبود طعمه و منابع غذایی سبب سوءتغذیه آنها شده و جانشان را خواهد گرفت. این ماجرای تاسف بر انگیز پلنگ های ایران است؛ گربه سانی که بعد از منقرض شدن شیر و ببر ایرانی حالا لقب بزرگ ترین گربه سان ایران را یدک می کشد و برخلاف انتظار، این روزها برای بقا با خطرات زیادی دست و پنجه نرم می کند.


 

روز گذشته مدیرکل محیط زیست فارس درخصوص پیدا شدن یک لاشه پلنگ در استهبان به ایسنا گفت: برخلاف آنچه رسانه ها اعلام کردند، مطالعات اولیه نشان می دهد مرگ این پلنگ بر اثر سوءتغذیه بوده، نه طعمه مسموم.

او تاکید کرد که هیچ گونه آثاری از گلوله روی لاشه حیوان دیده نشده و به احتمال قوی این پلنگ به دلیل جدا شدن از قلمرو اصلی و کوچک شدن زیستگاه و ضعف و سوءتغذیه تلف شده است.

نکته اینجاست که همه دلایلی که مدیرکل محیط زیست استان فارس مطرح می کند، جای دفاع برای خود او و هیچ کدام از مقام های مسئول سازمان حفاظت محیط زیست کشور باقی نمی گذارد؛ زیرا به دلیل تصمیم های اشتباهی که تاکنون برای محیط زیست کشور گرفته شده، کار بزرگ ترین گربه سان کشور به جایی رسیده که جانداری مانند او که در راس هرم جانوری قرار دارد، باید به دلیل سوءتغذیه یا اقدام های خصمانه برخی از دامداران به سمت انقراض سوق داده شود.

این در حالی است که باید تاکید کرد که ندانم کاری برخی مسئولان نیز به این وضع نابسامان دامن زده و سبب وخامت شرایط زندگی پلنگ ها در کشور شده است؛ زیرا ساخت وساز در زیستگاه های این پستاندار سبب محدود شدن طعمه ها و منابع غذایی این جاندار شده و پلنگ ها که تا مدتی قبل قوچ و آهو شکار می کردند، اکنون برای شکار خرگوش و گراز نیز با مشکل روبه رو هستند و ناچار می شوند که برای تهیه غذا، خود را به حاشیه شهرها و روستاها برسانند، اما درست در همین موقع به دلیل نبود برنامه آموزشی برای دامداران و مردم محلی، آنها به اشتباه برای دفاع از خود و گله هایشان کمر به کشتن پلنگ یا دیگر حیوانات وحشی می بندند.

افزون بر این ساخت جاده در زیستگاه های پلنگ سبب شده در شش سال گذشته 14 قلاده پلنگ به دلیل تصادف با خودرو تلف شوند.

این در حالی است که سازمان حفاظت محیط زیست با جلوگیری از ساخت وساز در زیستگاه ها، محدود کردن صدور پروانه شکار و جبران بموقع خسارت دامداران می تواند مانع از تلف شدن بزرگ ترین گربه سان کشور و در خطر انقراض گرفتن پلنگ ها شود.

نوروز؛ شبان عاشق

مهدی آیینی

مهدی آیینی

پلنگ به گله‌اش حمله کرد؛ 44 راس از رمه‌اش را درید، اما با این‌که مسلح بود به خودش اجازه نداد اسلحه برنواش را به سمت پلنگ نشانه برود. این حکایت شبان عاشقی است که می‌گوید: اگر عقابی در آسمان پرواز نکند، اگر کل و بزهای وحشی در کوه نباشند، اگر سر هر چشمه کبک‌ها آب نخورند، طبیعت لذت‌بخش نیست.

اگر از او بپرسید چرا به پلنگی که به گله اش حمله کرده شلیک نکرده، پاسخ می دهد: من قبلا پلنگ را در این کوه دیده بودم، خیلی زیباست، تا از نزدیک نبینید متوجه حرفم نمی شوید. به خدا قسم اگر تمام دام هایم را می خورد هرگز به طرفش تیر نمی انداختم. اینها بخشی از حرف های نوروز حیدری یکی از دامدارهای لرستانی است که چند روز پیش 140 راس از دام هایش را برای چرا به منطقه کول پیر در ارتفاعات هشتادپهلو برده بود.

 

آن روز صبح زود نوروز گله اش را به سمت ارتفاعات حرکت داد و مشغول چرای دام هایش شد. همه چیز بخوبی پیش می رفت تا این که با غروب آفتاب مرد جوان تصمیم گرفت رمه اش را جمع کرده و به روستا برگردد. هوا مه آلود شده بود و نوروز باید هر چه سریع تر گوسفند و بزهایی را که پراکنده شده بودند، جمع می کرد.

مرد روستایی چوب دستی اش را در هوا تاب می داد و سعی می کرد با هی هی کردن، رمه اش را به سمت پایین کوه هدایت کند، اما در این گیر و دار سر و صدای غیرعادی تعدادی از گوسفندان توجهش را جلب کرد، هر چند که مه آلود شدن فضا قدرت دیدش را کم کرده بود، ولی وقتی نوروز اطرافش را بخوبی نگاه کرد، متوجه شد تعدادی از بزهایش زخمی شده اند و پلنگی یکی از گوسفندان او را به دندان گرفته است.

به همین دلیل مرد جوان شروع به فریاد زدن کرد و پلنگ هم که متوجه حضور او شده بود، به سمت ارتفاعات فرار کرد. نوروز با این که مسلح بود، اما به پلنگ شلیک نکرد.

او به دیدبان محیط زیست و حیات وحش ایران می گوید: خداوند به ما برکت می دهد، هر سال بزغاله ها و بره های جدید متولد می شوند، اما اگر پلنگ از بین برود دیگر این کوه پلنگ ندارد.

نوروز کشته شدن گله اش را دید، اما به احترام محیط زیست و گونه های جانوری در خطر انقراض آن به پلنگ آسیبی نرساند.

اگر عمل نوروز را در مقابل کار تاسف بار چند گله دار دیگر که مدتی قبل چند سگ گله را به جان پلنگی انداخته و حیوان را به طرز وحشیانه ای کشته بودند قرار دهید، به ارزش کار نوروز پی خواهید برد.

به همین دلیل مسئولان باید اکنون هرچه سریع تر به وظیفه خود عمل کرده و خسارت او را جبران کنند، زیرا اگر پرداخت خسارت به این مرد روستایی به تاخیر بیفتد، دیگر نمی توان از گله داران انتظار داشت که کشته شدن دام هایشان را ببینند و دست روی دست بگذارند.

این در حالی است که مسئولان محیط زیست می توانند برای قدردانی از نوروز مراسمی برگزار کرده و به صورت نمادین هم که شده از او تشکر کنند تا دامداران از جبران خسارتشان در چنین مواقعی مطمئن شده و دیگر شاهد کشته شدن یوزپلنگ یا پلنگی به دست دامداران یا سگ های گله آنها نباشیم.

افزون بر این، مسئولان می توانند با طراحی مدالی با عنوان نوروز از این به بعد از دامدارهایی که مانند نوروز حیدری عاشق محیط زیست هستند، تشکر کرده و قدم هایی برای فرهنگ سازی بین دامداران بردارند.

وحشت حیات وحش از انسان

مهدی آیینی

مهدی آیینی

کم نیست تعداد فیلم‌هایی که در آن انسان‌نما‌ها دست به کشتار وحشیانه حیوانات زده‌اند؛ از معروف‌ترین آنها که سلاخی توله‌خرس‌ها در سمیرم است بگیرید تا کشتن الاغ با ضربات پتک و گرفتن عکس یادگاری با خرس سربریده و شکار پلنگ با تیر و کمان. البته باید به این آمار صدها عکس و فیلم دیگر را نیز اضافه کرد که فقط یکی از آنها برای محکوم کردن برخی انسان‌ها و مسئولانی که سنگ محیط زیست را به سینه می‌زنند، کافی است.

متاسفانه اوضاع محیط زیست و حمایت از حیوانات در کشور آن قدر نابسامان است که اصلا نمی توان انتظار داشت وقفه ای بین انتشار این گونه فیلم و عکس ها بیفتد تا حیوانات نفس راحتی کشیده و زخم های ریز و درشت حیات وحش نیز تا حدی التیام پیدا کند، زیرا چند روزی است که فیلمی در دنیای مجازی منتشره شده که از تکرار بی رحمی و بی مسئولیتی انسان ها نسبت به محیط زیست و گونه های جانوری در خطر انقراض حکایت دارد، در این فیلم چند انسان نما تعدادی سگ را به جان پلنگ جوانی انداخته و این گربه سان را که در خطر انقراض قرار دارد، می کشند؛ جالب اینجاست که به گفته شاهدان، این پلنگ هیچ آسیبی به این افراد یا دام هایشان نزده بود.

هرچند از مرتکبان این جنایت نباید گذشت، اما نکته اینجاست که در این بین مسئولان نیز به همان اندازه مقصرند.

برای نمونه اواخر دی ماه گذشته که دادگاه افرادی که سه خرس را در سمیرم سلاخی کرده بودند، برگزار شد، در میان بهت دوستداران محیط زیست متهمان به صورت غیابی فقط به 18 ماه حبس تعزیری محکوم شدند.

اگر آن زمان مسئولان حساب شده تر عمل کرده و حکم بازدارنده ای صادر می شد، به طور حتم افرادی که در گوشه و کنار کشور با کشتن حیوانات و گرفتن فیلم از جنایت خود خبرساز می شوند، حداقل از بیم برخورد قضایی مناسب لحظه ای مردد خواهند شد بنابراین می توان گفت اگر در سه قوه کشورمان تصمیم های مناسبی برای حمایت از گونه های جانوری در خطر انقراض گرفته نشود خیلی دور نیست که بعد از شیر و ببر ایرانی که سال هاست منقرض شده اند، پلنگ، یوزپلنگ، یا دیگر گونه های جانوری نیز لقب منقرض شده خواهند گرفت.

این در حالی است که در فیلم اخیر چهره افرادی که مرتکب این جنایت شده اند مشخص است و از سوی افراد بومی قابل شناسایی هستند، بنابراین باید منتظر ماند و دید که مسئولان در این پرونده چگونه با مجرمان برخورد خواهند کرد.

بالا