روز خزر بهانه ای است برای پرداختن به زخمهای ناسور این پهنه آبی
کاسه کوچک خزر که روزگاری بخشی از دریای بزرگ تتیس بود و اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد، امروز به محلی برای اجرای پروژههای متعدد استخراج نفت و گاز، صیادی، گردشگری و حتی نصب آب شیرین کن برای تامین نیازهای شرب مردم حاشیه این دریاچه تبدیل شده است. تمام این بارگذاریها در کنار سدسازیهای روسیه روی ولگا برای توسعه کشاورزی در این کشور، ادامه حیات زیستمندان خزر را با خطرات جدی مواجه کرده است. هر ساله میلیونها لیتر فاضلاب و پساب و سموم شیمیایی از طریق رودخانههای منتهی به خزر به این دریا میریزند و نسل ماهیان خاویاری به عنوان قدیمیترین زیستمندان این اکوسیستم آبی را در معرض خطر انقراض قرار میدهند. اما آنچه این روزها حیات ماهیان خاویاری را بیش از گذشته تهدید میکند، توسعه نصب آب شیرینکن در حاشیه دریای خزر است. به تازگی ایران آب شیرین کنی را در بندر ترکمن به عنوان زیستگاه اصلی و مهم ساکنان خزر افتتاح کرده است. کارشناسان بر این باورند که اگر شورابه این آب شیرین کن به دریا ریخته شود، نسل ماهیان خزر و بهویژه ماهیان خاویاری با خطر جدی مواجه میشود.
گزارشگران سبز: در روزهای پایانی هفته گذشته آب شیرین کن بندر ترکمن با حضور وزیر نیرو افتتاح شد. این آب شیرین ظرفیت تولید ۱۰ هزار متر مکعب آب در شبانه روز را دارد و با هدف تامین نیازهای شرب بندر گمیشان و بندر ترکمن راه اندازی شده است. در حالی این آب شیرین کن به بهرهبرداری میرسد که بسیاری از کارشناسان از جمله معاون پژوهش و فنآوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی از اجرای چنین پروژهای در ایران اطلاع نداشتند.
پروین فرشچی معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست هم اظهار نظر کوتاه درباره تبعات نصب آب شیرین کن در خزر را مشروط به حضور در سازمان متبوعش میکند. محمدرضا فاطمی، پژوهشگر اکوبیولوژی دریا و استاد بازنشسته دانشگاه از دیگر کارشناسانی است که در رابطه با افتتاح پروژه آب شیرینکن بندرترکمن اظهار بیاطلاعی میکند. او در گفتگو با ما تاکید میکند: قطعا این طرح باید پیوست مطالعات زیست محیطی داشته باشد.
این استاد بازنشسته دانشگاه جانمایی آب شیرین کن در بندر ترکمن را غلط و فاجعه آمیز توصیف میکند زیرا در شرق دریای خزر عرض فلات قاره خیلی کم است و باید ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر در دریا پیشروی کنید تا به مرز فلات قاره برسید و بعد عمق زیاد میشود. در این ناحیه به خاطر عمق کم مواد غذایی فراوان است. بنابراین یکی از مهمترین زیستگاهها و صیدگاههای ماهیان دریای خزر مانند ماهی سفید، کلمه و ماهیان خاویاری خصوصا فیل ماهی در این ناحیه واقع شده است. اگرچه بخش زیادی از جمعیت این ماهیان از بین رفته است اما همچنان شرق خزر مهمترین زیستگاه برای آبزیان این دریا به شمار میرود.
جانمایی غلط
به گفته فاطمی احداث آب شیرین کن، شوری آب را تغییر میدهد و میتواند کل اکوسیستم منطقه را به هم بزند و سبب از بین رفتن بنتوزها، فیتوپلانکتونها و به تبع ماهیها شود.
آن طور که او توضیح می دهد بهترین مکان برای نصب آب شیرین کن در خزر از بندر نکا تا چالوس به سمت سفید رود است که عرض فلات قاره کاهش مییابد و بعد از چهار یا پنج کیلومتر به نقاط عمیق می رسد. اگر شوری در مناطق عمیق رهاسازی شود به تدریج در آب حل شده و اثرات منفی کمتری دارد. اما این بدان مفهوم نیست که نصب آب شیرین کن در خزر اقدام مناسبی است بلکه احداث آب شیرینکن برای تامین نیازهای شرب آخرین راهکار است.
این درحالی است که آب شیرین کنهایی با روش حرارتی و اسمزی وجود دارد و با توجه به شرایط بیشترکارشناسان معتقدند در خزر باید آب شیرینکن ها با روش حرارتی ممنوع شود و روش اسمزی بکار گرفته شود. روشهایی هم هست که شورآب را تبخیر میکنند و املاح آن را میگیرند. این املاح با ارزش است و باید چنین کاری در مورد خزر انجام شود.
فاطمی عنوان میکند: در شمال با ۱۰ درصد صرفهجویی در بخش کشاورزی میتوان معادل و آب شیرین کن آب برای مصارف جدید ایجادک رد. با کاهش هدر رفت شبکه انتقال آب، ۳۰ درصد صرفه جویی کرد و معادل سه آب شیرین کن آب آب در اختیار برنامهریزان قرار داد. اگر همه این کارها انجام شد اما نیازهای جامعه مرتفع نشد، باید به سراغ نصب آب شیرین کن رفت. در واقع استفاده از آب شیرین کن آخرین راهکار است.
کنوانسیونی غیر الزامآور
ایران تنها کشور حاشیه خزر نیست و سایر کشورهای حاشیه این دریا هم در حال افزایش بارگذاریهای خود هستند. بنابراین نیاز است تمام کشورهای حاشیه خزر دور هم جمع شوند و اثرات تجمعی زیست محیطی طرحهایی را که اجرا میکنند روی زیستمندان خزر مطالعه کنند. اما به نظر نمیرسد چنین قاعدهای در خزر حکمفرما باشد. فاطمی در این رابطه میگوید: کنوانسیون دریای خزر که به کنوانسیون تهران معروف است به همکاری کشورها برای حفظ محیط زیست خزر مربوط میشود. پنج کشور ساحلی این کنوانسیون را امضا کردند ذیل این کنوانسیون کمیسیون تنوع زیستی و کمیسیون مشترک شیلاتی هم شکل گرفته است و طرفین متعهد شدهاند موازین زیست محیطی خزر را رعایت کنند.
اما این کنوانسیون هیچ الزامی ندارد و اگر کسی مفاد آن را رعایت نکرد، مجازاتی برای متخلف وجود ندارد. صرفا به کشورها توصیه شده است که باید یکسری اقدامات را انجام دهند. هر کشوری که به محیط زیست خزر لطمه بزند، میتواند مورد اعتراض و بازخواست بقیه کشورها قرار گیرد اما این کشورها مورد محاکمه و پرداخت خسارت قرار نمیگیرند.
دود اقدامات مخرب ایران به چشم خودمان میرود
به گفته این استاد بازنشسته دانشگاه آبهای مجاور ایران متعلق به کشورمان است و بخش جزئی از آن مربوط به ترکمنستان است. بنابراین هر اقدام مخربی که در سواحل خود انجام دهیم، ضرر بیشتری به منافع خود وارد کردهایم.
او ادامه میدهد: در برخی موارد ایران از اثرات مخرب لکههای نفتی آذربایجان هم آسیب میبیند. البته این کشور سالها تلاش کرد که استخراج نفت را سازگار با محیط زیست کند و شرکتهای خارجی مثل بریتیش پترولیوم هم مجبور هستند ضوابط زیست محیطی را رعایت کنند اما اگر ایران مسایل محیط زیستی را رعایت کند، لطمهاش را مردم ایران خواهند دید.
این کارشناس اکوبیولوژی دریا به توسعه سدسازیهای روسیه بر روی سرشاخههای رودخانه ولگا به عنوان مهمترین تامین کننده آب خزر اشاره میکند و میگوید: این مسئله میزان آب ورودی به خزر را کاهش میدهد و باعث پایین آمدن آب دریا میشود. این اقدام روسیه به مراتب بیش از اقدامات ایران، کل دریا را تحت تاثیر قرار میدهد.
ورود گونههای غیر بومی توسط روسیه به خزر
حمید علیزاده، معاون پژوهش و فنآوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی نیز در گفتگو با «جام جم» اقدامات روسیه در زمینه سدسازی روی رودخانه ولگا را مخرب توصیف میکند و مصرف آب در سدهای احداث شده توسط این کشور را ۱۰ برابر رودخانه سفید رود اعلام میکند.
او میگوید: کشورهای حاشیه خزر از خیلی وقت پیش افزایش بارگذاری بر روی این دریا را شروع کردهاند و کسی از دیگری اجازه نمیگیرد. روسیه در زمان شوروی سابق گونههایی از دریای سیاه را به خزر معرفی کرد. برخی از این گونههای غیر بومی دوام آوردهاند و برخی از بین رفتهاند. نمونه بارز این گونهها ماهی کفال است که در خزر باقی مانده است.
به اعتقاد معاون پژوهش و فن آوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی ایران باید مراقب محیط زیست خود باشد و اقدامات سازگار با محیط زیست خزر انجام دهد اما این بدان معنا نیست که برای بارگذاری در خزر از کشورهای همسایه اجازه بگیرد. ایران باید علاوه بر اینکه خودش الزامات را رعایت میکند، مراقب باشد کشورهای همسایه هم این الزامات را رعایت کنند.
بی نیازی کشورهای همسایه از نصب آب شیرینکن
علیزاده کشورهای حاشیه خزر را بینیاز از نصب آب شیرین کن میداند زیرا همه این کشورها رودخانههای غنی دارند. فقط معتقد است که در شوروی سابق و قزاقستان فعلی تاسیسات قدیمی نیروگاه هستهای نصب شده بود که کار تولید انرژی و تامین آب را توامان انجام میداد.
آن طور که او توضیح می دهد تقریبا تمام کشورهای حاشیه خزر را دیدهام شاید ترکمنستان با توجه به منابع آبی خود نیاز به آب شیرین کن داشته باشد که البته در این رابطه چیزی نشنیدهام. در ایران هم درباره آب شیرین کن بندر ترکمن چیزی نشنیدهام. طرح انتقال آب خزر به سمنان را در دولت قبل مطرح شد که حجم آب کمی از دریا برداشت میکرد و تاثیر آن روی تراز دریا در حد میلیمتر بود.
با توجه به نظر کارشناسان سواحل شرقی خزر آب شورتری دارند و برای اظهار نظر درباره اثرات زیست محیطی این طرح، حتما باید از جزییات زیادی مطلع شد، چراکه آب شور خروجی از آب شیرین کن ممکن است که زیست بوم را تغییر دهد. اگر این آب درحوضچههای تبخیری جمعآوری شود و نمک آن استحصال شود، اثرات مخرب آب شیرین کن به حداقل میرسد.
آلودگی نفتی خزر عامل مرگ و میر ماهیان
دریای خزر چون اکوسیستمی بسته دارد، آلایندههای ورودی به آن به مرور انباشته میشود و زمانی که میزان آلودگی ورودی از ظرفیت خودپالایی این دریاچه بیشتر شود، زنگ خطر را برای دریای خزر به صدا درخواهد آورد. بر اساس مطالعات انجام شده، هر سال بر حجم آلودگی نفتی خزر افزوده میشود. نفت و مشتقات آن آلودگیهای فراوانی به دنبال دارد و به دلیل مایع بودن به راحتی در آب و در خشکی منتشر میشود. آلودگیهای نفتی تنها به کشتیها مربوط نمیشود، هرچند این آلودگی به نوبه خود از عمدهترین دلایل آلودگی آبها به شمار میرود. قرار دادن سکوهای نفتی و وسایل حفاری در مناطق دور افتاده نیز باعث تخریب محیط زیست و همچنین تغییر بافت زیستی منطقه میشود. طبق تحقیقاتی که از سوی آکادمی علوم آمریکا انجام شده است، مشخص شد که سالانه به طور متوسط ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تن نفت وارد آبهای جهان میشود که نیمی از آن از لولههای انتقال نفت نشت میشود.در بسیاری از مناطق، سکوهای حفاری در دریاها مستقر هستند. این سکوها پس از کشف نفت با دریلهای مخصوص اقدام به حفاری، استخراج و در نهایت انتقال نفت میکنند. در حفاریها این نکته باید مد نظر قرار گیرد که حین انجام عمل حفاری، کمترین آسیب بر موجودات دریایی نظیر ماهیها وارد شود. عمدهترین آلودگی نشت نفت، از لولههای انتقالی بستر دریا است. کوچکترین برخورد با این لولهها باعث انتشار آلودگی میشود، آلودگی که شاید جبران آن چندین و چند سال طول بکشد. در کنار این آلودگی که مستقیماً وارد آبها میشود، نشت لولههای انتقال نفت نیز باعث آلودگی میشود. اکثر این نشتها عمدتاً به دلیل فرسوده بودن لولههای انتقال است. ایجاد پستهای نظارت و بازرسی نیز به دلیل طولانی بودن و دشوار بودن راههای انتقال بسیار پر هزینه است.آلودگیهای نفتی چرخه طبیعی جانوران دریایی را نابود میکند
پسماندها خزر را آلوده میکنند
نزدیک به ۱۷ میلیون نفر جمعیت شهری روستایی استانهای ساحلی کشور هستند. سرانه تولید پسماند در فضاهای شهری حدود ۸۰۰ گرم و در روستاها نزدیک به ۶۰۰ گرم است و نرخ تولید پسماند با احتساب گردشگران حدود ۱۷ هزار و ۵۰۰ تن در روز در استانهای ساحلی است. در این استانها حدود ۷ درصد این مقدار از پسماند در مبدا تفکیک شده، ۲۵ درصد نیز به صورت مکانیزه جمع آوری و ۳۵ درصد بازیافت میشود همچنین ۶۵ درصد این زبالهها دفن میشوند. دولت قصد دارد براساس برنامه طراحی شده تا سال ۹۹ وضعیت تفکیک زباله در شمال را بهبود بخشد اما از برنامهها عقب است. شهرهای ساحلی در موضوع بازیافت و تولید انرژی از پسماند ضعیف هستند زباله همچنان در این مناطق دفن میشود و متاسفانه دفن زباله نیز اصولی نیست. بنابراین شاهد ورود زباله و شیرابههای آن به دریا هستیم. ضرورت دارد برای حفاظت محیط زیست دریایی منابع آلاینده با منشاء خشکی از جمله پسماندها را تحت کنترل قرار دهیم. منابع آلاینده سواحل جنوب دریای خزر در درجه اول فاضلابها، سپس پسماندها و بخشی از سموم کشاورزی هستند که متاسفانه به دلیل استفاده بیش از اندازه از سموم و کودهای شیمیایی وارد دریای خزر میشود. برای مقابله با اثرات مخرب پسماندها بر دریای خزر لازم است که وزارت کشور باید منابع مالی را به گونهای هدایت کند که دفنگاههای بهداشتی اصولی، فرآیند کمپوست سازی و بازیافت زباله و تولید انرژی پروژههایش راهاندازی شود. همچنین به پروژههایی برای بازیافت زباله در استانهای شمالی طراحی شده است بودجه اختصاص یابد. وزارت کشور باید منابع خود را به گونهای هدایت کند که در سال ۹۹ دفن زباله کمتر از ۱۵ درصد شود تا نگرانیهای محیطزیستی نیز برطرف شود. به دلیل تفکیک نشدن زباله از مبدا مدیریت پسماند در سایتهای کمپوست و بازیافت دچار مشکل میشود. وقتی زبالهتر و خشک مخلوط میشود ارزش حرارتی زباله کاهش یافته و دیگر نمیتوان از تکنولوژی زبالهسوز با راندمان مورد نظر استفاده کرد.