آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : رود

بایگانی/آرشیو برچسب ها : رود

اشتراک به خبردهی

آورده رودخانه‌ها، نصف شد

از شواهد این‌طور برمی‌آید که حجم آب رودخانه‌های کشور در سال‌های اخیر به‌شدت کاهش یافته است. البته این را مشاهدات میدانی ما نشان می‌دهد، اما برای این که به نتیجه قطعی در این زمینه برسیم، با متولیان منابع آبی کشور تماس می‌گیریم. نخست شرکت مدیریت منابع آب ایران که وقتی با دو نفر از مسؤولانش صحبت می‌کنیم، هیچ‌کدام نمی‌توانند آمار دقیقی از کم شدن آورده رودخانه‌های کشور ارائه دهند.

بعد هم سازمان محیط‌زیست که در این زمینه علی مریدی، مدیرکل دفتر آب و خاک آن پاسخگوی ما می‌شود و با استناد به آخرین آماری که وزارت نیرو ارائه کرده، می‌گوید امروزه حجم آب رودخانه‌ها حدود نصف میانگین بلندمدت خود شده است.

به گفته او، در میانگین درازمدت که مربوط به دوره‌ای ۴۰ ساله از سال‌های ۴۵ تا ۸۵ می‌شود، حجم آورده آب رودخانه‌ها سالانه بین ۸۰ تا ۹۰ میلیارد متر مکعب بوده، اما در ۱۲ سال اخیر میزان کل روان‌آب‌های سطحی کشور حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش داشته و به چیزی بین ۴۵ تا ۵۰ میلیارد متر‌مکعب رسیده است.

مریدی برای این اتفاق سه دلیل عمده را برمی‌شمارد اول، کاهش میزان بارش‌ها در سال‌های اخیر و بروز پدیده خشکسالی، دوم، برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی مجاور رودخانه‌ها و سوم، اضافه برداشت از آب خود رودخانه به خاطر مصارف مستقیم و غیرمستقیماز جمله آب شرب، صنعت و کشاورزی.

او در این زمینه سدسازی را به عنوان یکی از مهم‌ترین علت‌های اضافه برداشت از آب رودخانه‌ها معرفی می‌کند و توضیح می‌دهد: ما در زمینه بهره‌برداری از سدها، عملکرد مناسبی نداشته‌ایم، زیرا وقتی در این زمینه تخصیص آب بخش‌های مختلف در وزارت نیرو انجام می‌شود، اغلب سهم طبیعت به آن اختصاص پیدا نمی‌کند. این در حالی است که براساس مقررات جاری و ضوابط زیست‌محیطی، باید بین ۲۰ تا ۳۰ درصد حجم آبی که وارد هر سد می‌شود، در طبیعت رها شود.

مدیرکل دفتر آب و خاک اما می‌گوید در همه سدهای کشور، حق طبیعت ادا نمی‌شود و همواره بهره‌برداران سدها از ترس این که مبادا روزی آب برای دیگر مصارف کم بیاید، اول از همه سهم محیط زیست را قطع می‌کنند. اتفاقی که از نظر مریدی، می‌توان آن را به عنوان علت اصلی خشک شدن بسیاری از رودخانه‌ها و تالاب‌های کشور از جمله زاینده‌رود و دریاچه ارومیه در نظر گرفت.

گلوی هر رود را سد زدیم

جریان که داشته باشند، گویی زندگی هم جاری است، هم برای انسان‌هایی که در کنارشان زندگی می‌کنند و هم برای دیگر موجوداتی که حیاتشان به جریان آنها گره خورده است. اما وقتی بیخِ خرشان را می‌گیرند و آنها را از نفس کشیدن بازمی‌دارند، به مرور انسان‌ها، گیاهان و جانوران وابسته به آن نیز با خطر مرگ مواجه می‌شوند. سخن از رودخانه‌هاست؛ شریان‌های حیاتی طبیعت که در دهه‌های اخیر رخسارشان آلوده به پساب‌های شهری و صنعتی شده و سدسازی‌های افراطی، جریانشان را مختل کرده است.

این اتفاق البته فقط مخصوص امروز و دیروز نیست و سال‌هاست که رودخانه‌های بسیاری در سراسر جهان با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. به همین سبب، از ۲۲ سال پیش با همت جمعی از فعالان محیط‌زیست از کشورهای مختلف دنیا، حرکتی جهانی با نام «جنبش حفاظت از رودخانه‌ها» شکل گرفته و بر اساس آن، روز ۱۴ مارس مصادف با ۲۳ یا ۲۴ اسفند به عنوان «روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها و مقابله با سدسازی» نامگذاری شده است.

فعالان این جنبش عبارت «مقابله با سدسازی» را در انتهای عنوان روز جهانی حمایت از رودخانه‌ها قرار داده‌اند تا همه ساله در این روز به مردم جهان، دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ، مشکلاتی را که این سازه‌های پردردسر و کم‌منفعت برای رودخانه‌ها ایجاد کرده، گوشزد کنند و با صدای بلند درباره معایب متوقف کردن جریان رودهای پرخروش در پشت دیوار عظیم سدها هشدار دهند.

فرا رسیدن این روز برای ما نیز بهانه‌ای می‌شود تا با کارشناسان حوزه آب تماس بگیریم و با آنها درباره سدسازی و دیگر آسیب‌هایی که امروز حیات رودخانه‌های کشورمان را تهدید می‌کنند، صحبت کنیم. کارشناسانی مثل داوودرضا عرب که در گفت‌وگو با ما سدسازی را به گرفتن رگ‌های حیاتی طبیعت تعبیر می‌کند و به این شکل مخالفت خود را با احداث بیش از حد این سازه‌های بشری نشان می‌دهد.

این پژوهشگر حوزه آب معتقد است سدسازی باعث مختل شدن جریان رودخانه‌ها می‌شود. اتفاقی که کاهش نفوذ روان‌آب‌ها به سفره‌های آب زیرزمینی و در نتیجه، پایین آمدن سطح آبخوان‌ها را در پی دارد. همچنین به گفته او، کاهش میزان آورده رودخانه‌ها در مناطق پایین‌دست، یکی دیگر از معایب ایجاد اختلال در جریان آب روان‌آب‌ها در اثر سدسازی است. به نحوی که در این شرایط، حتی اگر در یک سال، آسمان هم پربار باشد، بازهم کشاورزان پایین‌دست نمی‌توانند از نعمت باران به‌خوبی بهره‌ ببرند.

از سویی دیگر، موافقان سدسازی، احداث این سازه‌ها را به عنوان راهی برای جلوگیری از سیلاب‌ها معرفی می‌کنند. اما عرب در این زمینه نظر دیگری دارد. او سیلاب را یک ویژگی طبیعی رودخانه‌ها می‌داند و تاکید دارد اگر انسان‌ها در ساخت‌وسازهایشان حریم رودخانه‌ها را رعایت کنند، دیگر نباید از وقوع سیل نگرانی داشته باشند.

این پژوهشگر حوزه آب فواید مختلفی را نیز به سیلاب‌ها نسبت می‌دهد و می‌گوید: وقوع سیل سبب خواهد شد که آب با سرعت و حجم زیاد به تالاب‌های مناطق پایین‌دست برسد. این در حالی است که در شرایط معمول، استفاده بیش از حد از آب رودخانه‌ها، باعث می‌شود که این تالاب‌ها عموما کمتر از ظرفیت خود آب داشته باشند. بنابراین وقتی با سدسازی جلوی وقوع سیل را می‌گیریم، شاید در کوتاه‌مدت این کار آثار اجتماعی مثبتی داشته باشد، اما نباید تبعات زیست‌محیطی بلندمدت آن، از جمله خشک شدن تالاب‌ها را فراموش کرد.

او در ادامه مزایای دیگری را هم برای سیلاب‌ها برمی‌شمارد و توضیح می‌دهد: وقوع سیل سبب می‌شود که شن و ماسه به اندازه کافی به پایین‌دست رودخانه منتقل شود، اما سد در برابر سیلاب مانع ایجاد می‌کند و موجب کاهش مقدار شن و ماسه موجود در کف رودخانه در قسمت پایین‌دست می‌شود. از طرفی، چون شن و ماسه کف رودخانه به نوعی عمل تصفیه طبیعی آب را انجام می‌دهند، کاهش مقدار آن در پایین‌دست، گندیدگی آب رودخانه را در این بخش به همراه دارد.

عرب البته این نکته را قبول دارد که سدسازی باعث رفاه حال بشر شده است، اما می‌گوید نباید به این پدیده و دیگر المان‌های توسعه صنعتی به صورت جزیره‌ای نگاه شود، بلکه مسؤولان اجرایی باید داشتن نگاه جامع به توسعه را در دستور کار خود قرار دهند و پروژه‌هایی مثل سدسازی، راه‌سازی و پل‌سازی را از جنبه‌های زیست‌محیطی آن نیز ارزیابی کنند.

این پژوهشگر حوزه آب بررسی ضوابط زیست‌محیطی برای انجام پروژه‌های صنعتی را از مهم‌ترین الزامات توسعه پایدار می‌داند و تاکید می‌کند راه رسیدن به این شکل از توسعه، آن است که قبل از انجام پروژه‌های صنعتی، تبعات منفی این پروژه‌ها برای طبیعت و توان اکولوژیکی مناطق مورد بهره‌برداری شناسایی شود و مجریان طرح‌ها متناسب با این مسائل، خسارت‌های اجرای آن را به حداقل برسانند.

سد کردن جریان رودخانه با رواج تفکر فن‌سالاری

کشور ما در منطقه خشک و نیمه‌خشک کره زمین قرار گرفته است و به همین دلیل وقتی پای رودخانه‌ها به میان می‌آید، بیشتر کارشناسان روی بحث‌های کمّی، یعنی کاهش آورده آب و خشک شدن آنها تمرکز می‌کنند. اما حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در این زمینه نگاه متفاوتی دارد. او به ما می‌گوید نباید آسیب‌های ناشی از فعالیت‌های بشری بر رودخانه‌ها را فقط در حوزه کمّی بررسی کرد، بلکه باید در پژوهش‌های مربوط به رودخانه‌ها، به ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها نیز توجه داشت.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است بزرگ‌ترین مشکلی که در زمینه رودخانه‌ها در کشور ما وجود دارد، کاهش جریان یا خشک شدن آنها نیست، بلکه این موضوع است که هنوز نگاه مسؤولان اجرایی ما به رودخانه‌ها و دیگر منابع طبیعی اصلاح نشده. میان‌آبادی تاکید دارد که در همه دولت‌های گذشته نگاهی به‌شدت فن‌سالارانه به طبیعت وجود داشته و وجود همین نگاه در حوزه رودخانه‌ها نیز باعث لطمه خوردن آنها شده است.

این پژوهشگر دیپلماسی آب، سدسازی افراطی روی رودخانه‌های کشور ما را نیز حاصل همین نگاه فن‌سالارانه می‌داند و می‌گوید وقتی برخی مسؤولان می‌بینند که سدسازی به نتیجه نمی‌رسد، به جای این که نوع نگاه خود به طبیعت را اصلاح کنند، به سراغ پروژه‌های دیگری مثل طرح انتقال آب می‌روند و اگر روزی در این پروژه نیز شکست بخورند، بازهم از دستکاری طبیعت دست برنخواهند داشت.

میان‌آبادی ریشه همه مشکلات آبی کشور را نیز همین تفکر می‌داند و توضیح می‌دهد بر اساس این تفکر، آب باید به هر شکل ممکن مهار شود و نه مدیریت. او خشک شدن دریاچه ارومیه را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های طبیعی ناشی از رواج این نوع نگاه در میان مسؤولان اجرایی عنوان می‌کند و می‌گوید: وقتی مسؤولان در دوره‌های گذشته دیدند که آب زیادی به این دریاچه ریخته می‌شود و آنها نمی‌توانند از آن به نفع توسعه بهره‌برداری کنند، به فکر مهار آب رودخانه‌های منطقه افتادند و از رسیدن حقابه دریاچه ارومیه جلوگیری کردند. این دریاچه نیز بعد از گذشت چند سال، قدرت خود را به رخ این دسته از مسؤولان کشید و رفته رفته بی‌آب شد.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس البته معتقد است در دوره فعلی مدیریت اجرایی کشور، درباره اصلاح نگاه فن‌سالارانه به طبیعت و تغییر نگرش در شیوه مدیریت منابع آب شعارهایی سر داده شده است، اما بسیاری از این شعارها در حوزه اجرا نادیده گرفته می‌شود. او علت اصلی این مساله را خارج شدن برخی تصمیم‌گیری‌ها در زمینه مدیریت منابع آب از حوزه سازمان حفاظت محیط‌زیست و حتی وزارت نیرو می‌داند و تاکید دارد ریشه بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در این زمینه مصلحت‌سنجی‌های سیاسی است.

او در این باره اصرار برخی مسؤولان بر اجرای شتاب‌زده طرح انتقال آب خزر به سمنان را مثال می‌زند و می‌گوید: برخلاف تمام هشدارهای کارشناسان و حتی دستگاه‌های دولتی متولی مدیریت منابع آب درباره تبعات زیست‌محیطی این طرح، اکنون چون یک مقام اجرایی بلندپایه به لحاظ مصالح سیاسی خود، تصمیم به اجرای این طرح گرفته، قرار است این تصمیم بی‌کم‌وکاست اجرا شود. آیا طرح انتقال آب می‌تواند مشکلات آبی کشور را حل کند؟ این پرسشی است که برای رسیدن به پاسخ آن باید چند سالی صبر کرد. اما ای کاش که در این شرایط که سرزمین ما با مشکلات ناشی از کم‌آبی دست‌وپنجه نرم می‌کند، مسؤولان از آزمون و خطا در حوزه مدیریت منابع آب دست بکشند و به هشدارهای کارشناسان دلسوز در این زمینه توجه کنند. با این حال، روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها فرصتی است دوباره تا به مصیبت‌هایی که تاکنون بر منابع آبی کشور روا داشته‌ایم، بیندیشیم و به این فکر کنیم که نمی‌توان به بهانه توسعه با طبیعت دست به یقه شد.


محمد حسین خودکار

رود خانه ندارد

مهدی‌آیینی

زمین‌های ترک‌خورده، خاطرات خشکیده‌ای است که از بسیاری از رودخانه‌های کشور به یادگار مانده. سوءمدیریت منابع آب و تغییر اقلیم، دست به دست هم داده‌اند و پای رفتن را از بسیاری از رودخانه‌های کشور گرفته یا از آنها کانالی ساخته‌اند برای تخلیه فاضلاب.

زرجوب و گوهررود در رشت که زمانی زندگی را در این شهر جاری کرده بودند، اکنون به محلی برای تخلیه فاضلاب بدل شده‌اند. ورود فاضلاب شهری، بیمارستانی و صنعتی به این رودخانه‌ها مشکلات بهداشتی زیادی برای ساکنان منطقه ایجاد کرده است.

حال و روز بیشتر رودخانه‌های شمال از زرجوب و گوهر‌رود بهتر نیست. در حوضه آبریز خزر حدود ۲۰۰رودخانه سرنوشتی مشابه پیدا کرده‌اند. این رودخانه‌ها که روزگاری محل تخم‌ریزی ماهی‌ها بودند از زندگی خالی شده‌اند.

ورود فاضلاب‌خانگی، صنعتی و کشاورزی در کنار سدسازی شانس مهاجرت ماهیان دریای خزر به سمت بالادست رودخانه‌ها را تقریبا به صفر رسانده، به همین دلیل آبزی‌هایی مانند ماهی‌های خاویاری دیگر قادر به مهاجرت و تخم‌ریزی نیستند و به این شکل، خطر انقراض هر روز به آنها نزدیک‌تر می‌شود.

حال ناخوش رودخانه‌ها، بهداشت روان ساکنان شمال کشور و اقتصادشان را نیز بیمار کرده است. برای نمونه تا مدتی پیش و در سال‌های ۷۱ و ۷۲ که اتحادیه‌هایی برای صیدپره شکل گرفت سهم هر صیاد عضو یک تعاونی صد نفره از یک دوره صید در هر سال یک تن و ۲۰۰ کیلوگرم ماهی بود، اما این سهم این روزها به ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم کاهش یافته است. ورود ۹۰درصد فاضلاب شهرهای شمالی کشور از طریق رودخانه‌ها به خزر، به طور حتم در کاهش آبزیان بی‌تاثیر نیست، درحالی که نتایج برخی آزمایش‌ها نیز از وجود ۴۰۰ نوع انگل در بدن ماهیان شمال حکایت دارد.

در جنوب کشورمان نیز رودخانه‌ها پای رفتن ندارند. مثلا حجم ورودی فاضلاب به کارون به حدی است که برخی ورودی‌های فاضلاب به این رودخانه را با آبشار اشتباه می‌گیرند. مدیرکل مدیریت بحران خوزستان مدتی پیش دراین باره گفته بود ورود فاضلاب به کارون آن‌قدر علنی است که کم‌کم مردم فکر می‌کنند در رودخانه کارون آبشار ایجاد کرده‌ایم و با آن عکس می‌گیرند!

ده مترمکعب فاضلاب انسانی و ۵۰ مترمکعب پساب کشاورزی در ثانیه به کارون می‌ریزد. به عبارت دیگر هرروز حدود شش میلیون مترمکعب فاضلاب انسانی و کشاورزی روانه کارون می‌شود.

بنابراین می‌توان گفت رودخانه‌های کشور در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور شرایط ناگواری دارند. به همین دلیل امروز که در تقویم روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌هاست فرصتی است تا شهروندان به اهمیت این اکوسیستم‌ها بیشتر فکر کنند و سازمان‌های مسؤولی مانند سازمان حفاظت محیط زیست، دست‌کم اطلاعات شان از رودخانه‌ها را به روز کرده و برای حفظ آنها از مقام شعار فراتر بروند.

بالا