آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : دولت محیط نیستی

بایگانی/آرشیو برچسب ها : دولت محیط نیستی

اشتراک به خبردهی

بازی با واژه‌های سوخته در محیط‌زیست | تکرار ادعای محیط‌زیستی‌ترین دولت‌

در گفت‌وگو با کارشناسان عملکرد یک‌سال گذشته دولت در حوزه محیط زیست را مرور کرده‌ایم

جنگل‌های زاگرس در غرب کشور گرفتار آفات‌ و بیماری شده و‌ جنگل‌های هیرکانی در شمال  به حال خود رها شده ‌است، تنش‌های آبی با سوء مدیریت منابع آب به بحران بدل می‌شود، تالاب‌های کشور یکی پس از دیگری می‌خشکند تا توفان‌های گرد و غبار بیش از گذشته جان بگیرد. ‌برای حفاظت از حیات وحش کشور برنامه‌ای وجود ندارد و انقراض هر روز بیش از گذشته زیستگاه‌های کشور را فتح می‌کند، در چنین شرایطی تکرار ادعای‌ محیط‌زیستی‌ترین دولت از سوی مدیران دولت سیزدهم چقدر واقع بینانه‌ است؟

کم نیستند کارشناسانی که می‌گویند محیط‌زیست کشور به حال خود رها شده، چراکه مدتی است اولویت‌های سازمان‌هایی مانند منابع طبیعی و محیط زیست مساله‌ای بجز محیط زیست و منابع طبیعی است. برای نمونه به نظر می‌رسد با حذف واژه جنگل از نام سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری این سازمان دیگر برنامه‌ای برای ‌ حفظ و احیای جنگل‌های کشور ندارد. به همین دلیل آفات و بیماری جنگل‌های زاگرس را قرق کرده است و جنگل‌های هیرکانی نیز تامدتی دیگر به سرنوشت زاگرس دچار خواهد شد.

خبرهای رسیده از سازمان حفاظت محیط زیست نیز از این حکایت دارد که در این سازمان نه تنها حفظ محیط‌زیست به حاشیه رفته است بلکه مدیران سازمان در ارتباط گرفتن با کارمندان خود نیز دچار مشکل شده‌اند به همین دلیل سریالی از استعفا به راه افتاده و در چنین شرایطی نیز رئیس این سازمان درهای اتاق خود را به روی کارمندانش ‌بسته است.

با توجه به این شرایط نباید امیدوار بود که فعالیت مدیران این سازمان به حفظ محیط زیست کشور منجر شود. نگران کننده‌تر اینکه در چنین شرایطی و با توجه به اینکه حدود یک‌سال از شروع به کار دولت سیزدهم می‌گذرد ‌ معاون آموزش و مشارکت های مردمی این سازمان ادعا کرده است که دولت سیزدهم محیط زیستی‌ترین دولت در چند دهه گذشته است‌! درست مانند دولت‌ حسن روحانی که سبب شد بیش از ۱۳هزار نفر از دوستداران محیط زیست‌ دولت دوازدهم را محیط نیستی‌ترین دولت بدانند و در نامه‌ای سرگشاده از او بخواهند که این عنوان را از کابینه خود پس بگیرد.

بازی با واژه‌های سوخته

ادعای محیط زیستی ترین دولت درحالی از سوی معاون سازمان حفاظت محیط زیست مطرح می‌شود که به نظر می‌رسد این سازمان در مدیریت داخلی خود نیز با مشکل رو به رو شده است. به همین دلیل برخی از کارشناسان تاکید می‌کنند بهتر است مدیران این سازمان از واژه‌های سوخته‌ای مانند محیط زیستی‌ترین دولت استفاده نکنند.

‌سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس یکی از این کارشناسان است. او در واکنش به مطرح شدن ادعای محیط‌زیستی‌ترین دولت از سوی معاون محیط‌زیست کشور به ما می‌گوید: از چنین ادعایی خاطره خوبی نداریم. تحلیل‌های کارشناسی نیز اثبات می‌کند که استفاده از عنوان محیط‌زیستی‌ترین دولت مناسب هیچ دولتی نیست.‌ به همین دلیل بهتر است آقایان دیگر از واژه‌های سوخته استفاده نکنند.

با توجه به این مسائل کارشناسان حوزه محیط‌زیست به مدیران سازمان حفاظت محیط‌زیست توصیه می‌کنند برای مطرح کردن چنین ادعاهایی زود است و باید اجازه دهند مردم و فعالان محیط‌زیست چنین عنوانی را برای دولت انتخاب کنند.

مدیریت با درهای کاملا بسته

بررسی عملکرد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در یک‌سال گذشته نشان می‌دهد که علی‌سلاجقه اقدامات مناسبی نیز انجام داده است، مانند ایستادن در مقابل اجرای پروژه‌های مخربی مانند پتروشیمی میانکاله و انتقال آب خزر به سمنان. با این حال بیشتر کارشناسان حوزه محیط‌زیست معتقدند رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باید برای حفظ محیط‌زیست کشور فعالیت‌های‌ بیشتری انجام دهد.

‌محمد درویش، کارشناس و فعال محیط زیست نیز در گفت‌وگو با ما تاکید می‌کند: رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست ‌اگر می‌خواهد چنین عنوانی به دولت داده شود باید تغییراتی در شیوه مدیریت خود بدهد برای نمونه‌ به‌جای سفرهای محرمانه بهتر است وقتی به سفر استانی می‌رود ‌با فعالان محیط‌زیست ملاقات کند.

آن طور که درویش توضیح می‌دهد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست‌ تاکنون جلسه‌ای با فعالان محیط‌زیست برگزار نکرده است و اتاق فکری در سازمان محیط زیست تشکیل نشده تا بتوان از نظرات بزرگان محیط‌زیست استفاده کرد.

‌این کارشناس محیط زیست درباره مشکلات دورن سازمانی محیط زیست نیز عنوان می‌کند‌: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باید حرمت نیروهای انسانی این سازمان را حفظ کند. آقای سلاجقه آنچنان درهای دفترش را بسته است که ‌جایگاه‌اش در بین بسیاری از پرسنل سازمان حفاظت محیط زیست از عیسی کلانتری، رئیس پیشین این سازمان نیز پایین‌تر آمده است.‌

وعده‌های محیط‌زیستی

بررسی  عملکرد هیات دولت نیز نشان می‌دهد تعامل‌های بین بخشی نیز برای بهبود شرایط محیط زیست کشور تاکنون راه به جایی نبرده است، برای نمونه وزارت نفت نتوانسته سوخت مورد نیاز جنگل‌نشینان را تامین کند به همین دلیل هنوز بسیاری از روستاییان  به سوخت مناسب دسترسی ندارند و از هیزم استفاده می‌کنند. علاوه بر این وزارت نیرو نیز وعده‌های خود را برای تولید سوخت پاک اجرایی نکرده است و پساب‌های شهری، صنعتی و کشاورزی در بسیاری از مناطق منابع آب و خاک کشور را آلوده می‌کند.

درویش درباره توجه به محیط زیست در وزارت نیرو  می‌گوید: ‌ این وزارتخانه اگر اعتبار لازم‌ را داشته باشد همچنان  به دنبال اجرای پروژه‌های تخریب کننده محیط زیست مانند سد سازی و پروژه‌های انتقال آب است.

آن طور که او توضیح می‌دهد این وزارتخانه در یک‌سال گذشته نتوانسته به وعده‌های محیط زیستی خود نیز عمل کند، چراکه معاونت ‌‌این سازمان وعده تولید ۱۰ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر را ‌مطرح کرده بود. اما در یک‌سال گذشته هیچ انرژی پاکی تولید نشده است.‌

درویش با اشاره به برکناری رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه عنوان می‌کند: ‌این سمت را نیز در حالی به استاندار آذربایجان غربی داده‌اند که ایشان‌ یکی از مشکلات حوضه دریاچه ارومیه است. علاوه بر این هنوز درباره برنامه‌های این ستاد برای احیای دریاچه نیز اطلاع رسانی نشده است.

او درباره بحران آب در کشور نیز می‌افزاید: به نظر می‌رسد دولت برای حل بحران آب در  مناطقی مانند زاینده‌رود برنامه‌ای ندارد و حتی در این خصوص شفاف‌سازی  هم نمی‌کند.

این کارشناس حوزه محیط زیست درباره عملکرد سازمان منابع طبیعی در یک‌سال گذشته نیز می‌گوید: به نظر می‌رسد جنگل به حال خود رها شده است، چراکه در این مدت این سازمان نتوانسته به کمک جوامع محلی در زاگرس حتی ده ‌ هکتار  جنگلکاری انجام بدهد‌.

آن طور که او توضیح می‌دهد تمرکز مدیران سازمان جنگل‌ها این روزها بیشتر روی اجرای پروژه‌های آبخیزداری سازه‌ محور است در حالی که ‌برای آبخیزداری نباید از سد‌های مخزنی کوچک استفاده کرد. ‌

هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات نیز معتقد است تاکنون شاهد تغییرات مثبتی در منابع طبیعی کشورمان نبوده‌ایم و در این بین فقط تغییراتی در بدنه کارشناسی انجام شده که بیشتر آنها نیز مناسب نبوده است.

آن طور که او در گفت‌وگو با ما توضیح می‌دهد مسیر توسعه کشور مناسب نیست و تا زمانی که بار توسعه در کشور روی دوش منابع طبیعی باشد، نتیجه عملکرد مدیران پیشاپیش مشخص است.‌

کیادلیری یادآوری می‌کند که در مدت یک‌سال ‌نیز نمی توان عملکرد دولت‌ها را در حوزه منابع طبیعی ارزیابی کرد، چراکه اثرات اقدامات آنها در این حوزه در طولانی مدت خود را نشان خواهد داد.

این درحالی است که گزارش‌های سازمان‌هایی مانند منابع طبیعی نیز نشان می‌دهد که اقدامات آنها نسبت به سال‌های گذشته کمتر نیز شده است.

رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات ادامه می‌دهد: در این بین باید گفت‌ارزیابی فنی مناسبی نیز در حوزه اقدامات منابع طبیعی انجام نمی‌شود تا بتوان براساس آن در خصوص عملکرد مدیریت در منابع طبیعی قضاوت کرد.

با توجه به گفته‌های کارشناسان باید تاکید کرد که استفاده از عنوان محیط‌زیستی‌ترین دولت مناسب دولت سیزدهم هم نیست، چراکه برخلاف شعارهای مطرح شده از سوی دولت هنوز برای حفظ محیط زیست کشور قدم‌های جدی برداشته نشده است و با توجه به عملکرد نامناسب سازمان‌های حفاظت محیط زیست و سازمان منابع طبیعی کشور نمی‌توان به عملکرد دیگر نهاد‌ها و وزارتخانه‌ها نیز برای حفظ محیط زیست کشور امیدوار بود.

مهدی آیینی

فاجعه بزرگ شروع شده است

مهدی آیینی

مهدی آیینی

هورالعظیم جان ندارد. از این تالاب بین‌المللی شبحی بیشتر باقی نمانده است. لاشه هزاران ماهی و گاومیش‌هایی که در گل و لای مدفون شده‌اند از فاجعه‌ای خبر می‌دهد که پیامدهایش بیش از گذشته گریبان دیگر کلانشهرها و حتی پایتخت را خواهد گرفت. پیش‌بینی این‌که توفان ریزگردها و سیل آوارگان زیست‌محیطی بیش از گذشته خواهد شد، کار سختی نیست؛ زیرا این روند بارها در کشور اتفاق افتاده و تاکنون مدیران نتوانسته‌اند چاره‌ای برای آن بیندیشند.

‌ شرایط این روزهای هورالعظیم بی‌شباهت نیست با آنچه چند سال پیش بر هامون گذشت. هامون که روزگاری به انبار غله ایران مشهور بود و سالانه حدود ۱۲هزارتن ماهی از آن برداشت می‌شد، امروز شوره‌زاری است که در آن نشانی از زندگی نمی‌توان یافت. آن دسته از بومیان منطقه که پای رفتن داشته، کوچ کرده و آنها که مانده‌اند با هزار و یک مشکل دست به گریبان هستند و توان رفتن ندارند.

چند سال پیش که برای تهیه گزارش به سیستان و بلوچستان رفته بودم با خانه‌هایی روبه‌رو شدم که در و پنجره‌هایشان را گل گرفته بودند. این خانه‌ها متعلق به افرادی بود که ناچار به مهاجرت شده بودند اما چون در برهه‌ای برخی مدیران تصمیم گرفته بودند با ممنوعیت اسباب‌کشی روند مهاجرت را آهسته کنند. اما برخی بومیان منطقه ترجیح می‌دادند درخانه‌هایشان را گل بگیرند و بدون اسباب و وسایل زندگی به کلانشهرهای اطراف مهاجرت کنند.‌

آمارهای قابل اعتمادی درخصوص مهاجرت آوارگان زیست‌محیطی در دسترس نیست، اما می‌توان گفت شرایط نامناسب زیست‌محیطی سبب شد در سال‌های ۹۰ تا ۹۱ بیش از ۳۵ هزار نفر از منطقه سیستان خارج شوند یا تا مدتی پیش تعداد گاوهای بومی سیستان در حاشیه دریاچه هامون بیش از ۹۰ هزار راس بود، اما اکنون در کل دشت سیستان حدود۲۰هزار راس گاو بومی وجود دارد. پیامدهای بی‌توجهی به تالاب هامون البته ادامه دارد. هنوز نیز اندک بومیان باقیمانده حاشیه هامون، سودای مهاجرت دارند و خالی از سکنه شدن این منطقه تهدیدهای امنیتی نیز درپی دارد، چراکه کم نیستند مهاجران غیرقانونی که در روستاهای متروکه ساکن شده‌اند.

آینده هورالعظیم بی‌شباهت به شرایط این روزهای تالاب هامون نیست و این واقعیت تلخی است که مدیران محیط‌زیست، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، وزات خارجه و وزارت نفت باید بیش از گذشته به آن توجه کنند، زیرا نجات هورالعظیم درگرو تعامل بین بخشی است. تا وقتی وزارت نیرو حقآبه کامل تالاب را نپردازد، نمی‌توان به نجات هور امیدوار بود. این وزارتخانه باید از رسیدن حقآبه به هورالعظیم اطمینان پیدا کند و تنها به بازکردن دریچه‌های سدهایش اکتفا نکند، زیرا بخش قابل‌توجهی از حقآبه در طول مسیر از سوی برخی کشاورزان برداشت می‌شود و به هورالعظیم نمی‌رسد. وزارت خارجه نیز باید با فعالسازی بحث دیپلماسی آب برای بهبود شرایط تالاب تلاش کند. مدیران سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز باید فراتر از شعار عمل کنند. به عبارت دیگر مدیران این سازمان باید به جای پرداختن به سیاست و حاشیه‌ها حقآبه تالاب‌های کشور را تامین کنند، چراکه تبعات ناشی از مرگ تالاب‌های کشور محدود به مسائل محیط‌زیستی نیست و با از بین رفتن تالاب باید منتظر افزایش آسیب‌های اجتماعی و تهدیدهای امنیتی نیز بود.

 

مدیریت نیستی محیط‌زیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

هفته محیط‌زیست از امروز در کشورمان شروع می‌شود و به همین مناسبت قرار است رئیس سازمان حفاظت‌محیط‌زیست امروز در نشستی خبری میزبان خبرنگاران این حوزه باشد. با توجه به پایان عمر دولت دوازدهم به نظر می‌رسد این نشست احتمالا آخرین جلسه پرسش و پاسخ رو در روی خبرنگاران با عیسی کلانتری در پارک پردیسان باشد. البته با توجه به عملکرد سازمان حفاظت‌محیط‌زیست و رویکرد دولت به این حوزه می‌توان گفت این نشست مانند اولین نشست خبری کلانتری پرحاشیه نخواهد بود.

سیزدهم شهریور ۹۶ بود که عیسی کلانتری به عنوان سکاندار سازمان حفاظت‌محیط‌زیست برای اولین بار مقابل خبرنگاران نشست و از برنامه‌هایش برای نجات محیط‌زیست کشور سخن گفت. سخنانی که این روزها و پس از چهارسال می‌توان گفت بیشترشان از مقام وعده و سخن فراتر نرفته است.

عیسی کلانتری، پیش از ورود به سازمان حفاظت‌محیط‌زیست نیز همواره ادعا می‌کرد دغدغه اصلی‌اش آب است. به همین دلیل وقتی در اولین نشست خبری با مطرح کردن اعداد و ارقامی از نامناسب بودن شرایط منابع آب کشور گفت، تاکید کرد ۷۰درصد از وقتش را در قامت رئیس سازمان حفاظت‌محیط‌زیست به بهبود شرایط منابع آب کشور اختصاص خواهد داد. او  مشکلاتی مانند حفظ گونه‌های جانوری و گیاهی را در برابر آب مسائلی فرعی می‌دانست. به همین دلیل این روزها که شرایط منابع آب کشور به دلیل خشکسالی و سوءمدیریت ناگوارتر از گذشته شده است می‌توان گفت عیسی کلانتری نه فقط مساله تنوع زیستی را به حاشیه برد، بلکه برای بهبود شرایط منابع آب کشور نیز قدمی جدی برنداشت، زیرا اکنون بسیاری از تالاب‌های کشور به دلیل تامین نشدن حقابه در شرایط نامناسبی قرار دارند. این رویکرد عیسی کلانتری سبب شد حفظ تنوع زیستی نیز برای بسیاری از مدیران استانی از اولویت خارج شود. دراین میان شرایط برای محافظان طبیعت نیز آن‌طور که باید بهبود پیدا نکرد، هنوز تعداد محیط‌بانان کشور حدود ۳۵۰۰ نفر برآورد می‌شود و آنها از نبود تجهیزات و مناسب نبودن حقوق‌شان گلایه دارند.

مساله دیگری که عیسی کلانتری در اولین نشست خبری روی آن دست گذاشت اهمیت تعامل مدیران سازمان با خبرنگاران بود. اما در عمل در روابط‌عمومی سازمان حفاظت‌محیط‌زیست رویکرد دیگری در جریان بود. سیاست مدیر روابط‌عمومی پیشین این سازمان که تا اواخر فروردین امسال مشغول به کار بود، رویکردی نبود به‌جز حذف خبرنگاران منتقد، اپوزیسیون خواندن آنها و اجرای پروژه‌های محیط‌زیست بدون حضور خبرنگاران. رویکردی که سبب شد دسترسی خبرنگاران این حوزه به اطلاعات و مدیران این سازمان بیش از گذشته دشوار شود.

حدود چهارسال پیش عیسی کلانتری در اولین نشست خبریش با صراحت اعلام کرد توان پاسخگویی او به مسائل علمی محیط‌زیست حدود ۵درصد است. او می‌خواست این ضعف را با دانش متخصصان این حوزه و جامعه دانشگاهیان برطرف کند اما شرایط کنونی محیط‌زیست کشور نشان می‌دهد او این وعده را نیز آن‌طور که باید اجرایی نکرد. به همین دلیل باید امیدوار بود اگر در دوران مدیریت عیسی کلانتری گرهی از مشکلات محیط‌زیست کشور باز نشده است، دست‌کم او امروز از این بگوید که توان پاسخگویی‌اش به مسائل محیط‌زیست دو رقمی شده است.

مدیریت خشکیده

مهدی آیینی

مهدی آیینی

خشکسالی، شکارچی حیات وحش شده‌است، فلامینگوها در بختگان زمینگیر شده‌اند و دوستداران محیط‌زیست برای نجات آنها به تکاپو افتاده‌اند، اما این داستان تلخ محدود به بختگان و جوجه فلامینگوها نیست. خبرهایی که از مناطق حفاظت شده کشور مخابره می‌شود از ناگوارتر شدن شرایط حیات وحش کشور تحت تاثیر بحران آب حکایت دارد. برای نمونه محیط‌زیست خراسان‌شمالی هشدار داده که برخی گونه‌ها به دلیل خشکسالی به حاشیه روستاها و مناطق مسکونی آمده‌اند، مساله‌ای که به تعارض انسان و حیات وحش‌دامن می‌زند. اما این ماجرا به خراسان‌شمالی محدود نیست. در خراسان‌رضوی نیز شرایط همین قدر ناگوار است. چهارشنبه گذشته بود که مسؤول محیط‌زیست مشهد از مرگ آهویی آبستن خبر داد که در جست‌وجوی آب به حاشیه جاده مشهد سرخس آمده‌بود، اما بخت با   آهوی مادر یار نبود چراکه بر اثر تصادف با خودروهای عبوری بشدت آسیب دید و تلاش محیط‌بانان نیز برای نجات او و دو جنین نارسش موفقیت‌آمیز نبود.‌

با توجه به چنین رخدادهای تلخی می‌توان گفت بحران آب جان اندک حیات‌وحش باقیمانده کشور را بیش از گذشته تهدید می‌کند، بحرانی که حاصل پافشاری برخی مدیران برای اجرای سیاست‌های اشتباهی مانند سدسازی و حفرچاه‌های عمیق است، سیاست‌هایی که حاصل شان چیزی نیست جز ‌ تالاب و چشمه‌های خشکیده.

لازم به یادآوری است که بحران آب فقط جوجه فلامینگوها را تهدید نمی‌کند و گونه‌هایی که مهاجرت نمی‌کنند این روزها بیش از گذشته با خطر مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند، در این بین می‌توان  به خزندگان اشاره کرد یا از پستاندارانی نوشت که تحرک کمی دارند. شرایط اما برای سم‌داران ناگوارتر است، چراکه کل و بزها هر روز برای نوشیدن آب خود را به آبشخورهای زیستگاه‌هایشان می‌رسانند، زیستگاه‌هایی به دلیل جاده‌سازی و معدنکاوی این روزها حکم جزیره‌هایی کوچک را پیدا کرده‌اند. در چنین شرایطی خشک شدن آبشخورها می‌تواند مرگ را به گله‌های کوچک کل و بز بیش از گذشته نزدیک کند.

بحران آب پلنگ و یوزپلنگ‌ها را نیز تهدید می‌کند، چراکه منجر به کاهش جمعیت طعمه‌های آنها( گراز وخرگوش) می‌شود. این درحالی است که برای نجات یوزپلنگ‌ها از خطر انقراض تلاش‌های زیادی شده‌است؛ تلاش‌هایی که بحران آب می‌تواند آنها را به باد دهد.

در چنین شرایطی لایروبی چشمه‌ها و تعمیر آبخشورها در کنار آبرسانی با تانکر می‌تواند حکم مسکنی را برای شرایط ناگوار محیط‌زیست کشور داشته‌باشد، راهکارهایی که برای اجرای آنها نیز باید نکاتی را در نظر گرفت، زیرا اگر در زمان مناسبی انجام نشود می‌تواند تنش بیشتری به حیات وحش کشور تحمیل کند. ‌

بحران آب درحالی امسال بیش از گذشته برای محیط‌زیست کشور شاخ و شانه می‌کشد که باید یادآور شد کشورمان در طول تاریخ همواره با این مشکل روبه‌رو بوده‌است و آنچه بیش از بحران آب به بحرانی شدن شرایط دامن می‌زند سوءمدیریت است. برای نمونه حدود چهار سال پیش که عیسی کلانتری سکان هدایت محیط‌زیست کشور را در دست گرفت از آب به عنوان اولویت محیط‌زیستی کشور یاد کرد و گفت ‌۷۰درصد وقت خود را روی مساله آب خواهدگذاشت.

این روزها که عمر دوران مدیریت عیسی کلانتری در ساختمان پردیسان به روزهای پایانی‌اش نزدیک می‌شود،  می‌توان گفت رئیس سازمان حفاظت‌محیط‌زیست ۷۰درصد وقتش را به شکلی سپری کرده‌است که گرهی از مشکلات محیط زیست کشور باز نشده‌است، زیرا بیشتر زیستگاه‌های کشور این روزها شرایطی مانند بختگان دارند یا بزودی دچار آن می‌شوند.

 

تکرار محیط‌نیستی‌ترین دولت

مهدی آیینی

مهدی آیینی

شکارچیان، محیط‌بانان را شکار می‌کنند، قاچاقچیان چوب جنگلبان را. قرقگاه‌ها برای شکار حیات وحش ساخته می‌شود، سدها برای قتل عام رودخانه‌ها. توسعه ناپایدار زیستگاه‌ها را فتح می‌کند، آلودگی و ریزگرد آسمان شهرها را. دیپلماسی آب در وزارت خارجه می‌خشکد، تالاب و دریاچه‌ها در سراسر کشور. این گوشه‌ای از شرایط محیط‌زیست کشور است که در روز زمین پاک می‌توان به آن اشاره کرد؛ شرایطی که تحت تاثیر عواملی مانند تغییر اقلیم و سوءمدیریت روندی نزولی را در پیش گرفته است.

در این میان اما سوءمدیریت را باید عامل اصلی تخریب محیط‌زیست کشور دانست، آن هم در دورانی که رئیس‌جمهوری ادعای محیط‌زیستی‌ترین دولت را مطرح کرده است. سخت می‌توان فراموش کرد که دولت یازدهم با شعارهای محیط‌زیستی کار خود را آغاز کرد و به عنوان اولین مصوبه به بحث نجات دریاچه ارومیه پرداخت. دریاچه‌ای که در دوسال گذشته به همت باران و برف اندک، شرایط پایداری پیدا کرد. اما این روزها که خبری از باران نیست، وضعیت بحرانی‌اش دوباره سر زبان‌ها افتاده است. برای نمونه معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان‌غربی در پاسخ به انتقادها نسبت به این‌که این روزها دیگر آبی به دریاچه نمی‌رسد، گفته کاهش بارندگی از مهم‌ترین دلایل توقف رهاسازی آب سدها به سمت دریاچه است. همین اظهارنظر آب پاکی را روی دست آنهایی می‌ریزد که ادعا می‌کنند برنامه‌های محیط‌زیستی‌ترین دولت، دریاچه را نجات داد؛ برنامه‌هایی که به نام آنها حدود ۱۰هزار میلیارد تومان هزینه شده اما تاکنون به مرحله اجرا نرسیده است.

محیط‌زیستی‌ترین دولت، شعار تلخی است که گذر زمان آن را تلخ‌تر هم کرد، زیرا نه فقط وعده‌های محیط‌زیستی دولت تمام و کمال به سرانجام نرسید، بلکه او افرادی را سکاندار سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور کرد که در دوران مدیریت خود محیط‌زیست را قربانی سیاست و بی‌اطلاعی کرده‌اند.

سیاست‌زدگی سکانداران سازمان حفاظت محیط‌زیست سبب شد آنها هیچ‌وقت از کارشناسان خبره  برای پست‌های ارشد سازمانی که متولی نجات محیط‌زیست کشور است، استفاده نکنند. برای نمونه معصومه ابتکار از نیروهای بدنه سازمان حفاظت محیط‌زیست برای مدیریت پست‌های ارشد بهره نگرفت. در واقع او مدیرانی سیاسی را به کار گرفت که امضای آنها در پای اسناد محیط‌نیستی مانند واگذاری آشوراده به چشم می‌خورد.

این روند در دوران عیسی کلانتری نیز ادامه پیدا کرد و او نیز مانند سکاندار پیشین سازمان توجهی به توانایی‌های کارشناسان سازمان حفاظت محیط‌زیست نکرد. او حتی در پاسخ به انتقادها به نوعی نیروهای سازمان را زیر سوال برد و گفت سازمان حفاظت محیط‌زیست نیروی توانمند زیادی ندارد.

کلانتری که در اولین نشست خبری خود اعتراف کرد توان پاسخگویی علمی او به مسائل زیست‌محیطی حدود ۵درصد است، خیلی زود با تصمیم‌های محیط‌نیستی مانند پروژه‌های انتقال همراه شد. پروژه‌هایی که ارزیابی‌های محیط‌زیستی آن هنوز با اما و اگرهای بسیاری همراه است.

تصمیم‌های محیط‌زیستی در دوران محیط‌نیستی‌ترین دولت کم گرفته نشده است؛ از بی‌توجهی به سازمان‌های مردم نهاد بگیرید تا توجه ویژه به خودروسازها تصمیم‌هایی که شرح آنها در این نوشته کوتاه میسر نیست. به همین دلیل می‌توان گفت در چند سال اخیر نه فقط برای حفاظت محیط‌زیست و منابع طبیعی قدمی رو به جلو برداشته نشده است بلکه شاهد عقب‌گرد نیز بوده‌ایم، عقبگردهایی که گاه در پوشش موفقیت به نمایش گذاشته شده است،‌ مانند شرایط دریاچه ارومیه که این روزها دوباره روندی نزولی در پیش گرفته یا پروژه‌تصفیه‌خانه فاضلاب شرق اهواز که حدود چهارسال پیش افتتاح شد، اما هنوز از آن بهره‌برداری نشده است.

ارومیه کار ما بود، هامون‌ نه!

مهدی آیینی

مهدی آیینی

«عظیم‌ترین کار محیط زیستی انجام شد.» این‌ جمله‌ای است که دیروز رئیس‌جمهور در هیات دولت به زبان آورد و از این گفت که با نجات دریاچه ارومیه ۹۰درصد مشکل گرد وغبار منطقه‌ نیز حل شده است. این اولین بار نیست که رئیس‌جمهور یا معاونانش از احیای دریاچه ارومیه حرف می‌زنند و از آن به عنوان یکی از افتخارات‌ دولت یاد می‌کنند؛ دولتی که در چند سال اخیر ادعا کرده محیط زیستی‌ترین دولت تاریخ است!

ادعایی که البته بیشتر کارشناسان محیط زیست آن را رد می‌کنند، چراکه آنها می‌دانند نجات دریاچه ارومیه به عنوان اولین وعده زیست‌محیطی دولت هنوز به سرانجام نرسیده است و اگر شرایط دریاچه اندکی نسبت به گذشته بهبود یافته باید آن را به پای طبیعت گذاشت.

افزایش میزان بارش‌ در سال آبی گذشته و سال آبی امسال که هنوز به اتمام نرسیده، گواهی است براین که دریاچه را باد و باران نجات داده است. افزایش بیش از ۳۰درصدی بارش‌ها در حوضه ارومیه را نمی توان انکار کرد، چراکه گزارش‌های سازمان هواشناسی نیز آن ‌را تایید می‌کند.

آن‌طور که مسؤولان ستاد احیای دریاچه ارومیه گفته‌اند این ستاد از سال ۱۳۹۳ تاکنون دست‌کم ده‌هزار میلیارد تومان ‌برای احیای دریاچه ارومیه هزینه کرده است، اما به نظر می‌رسد اگر این هزینه انجام نمی‌شد هم اکنون دریاچه ارومیه شرایط کنونی را داشت، زیرا دو پروژه بزرگ ستاد یعنی انتقال آب زاب و استفاده از پساب تصفیه‌خانه‌ها تاکنون به سرانجام نرسیده است.

در پروژه انتقال آب زاب قرار است از طریق تونل،‌ ۶۲۳ میلیون متر مکعب آب به دریاچه هدایت شود؛ البته باید گفت با توجه به شرایط ستاد احیا و پیمانکار پروژه بعید است این اتفاق امسال اجرایی شود.

‌ پروژه‌ تصفیه‌خانه‌های آب شهرهای تبریز و ارومیه نیز تاکنون به سرانجام نرسیده و می‌توان گفت تاکنون پساب تصفیه‌شده‌ای راهی دریاچه نشده است. حتی از ‌تصفیه‌خانه گلمان که فاصله چندانی با دریاچه ارومیه ندارد!

‌از اجرایی نشدن پروژه‌های بزرگ برای احیای دریاچه ارومیه که بگذریم، باید گفت دیگر طرح‌های این ستاد نیز برای نجات ارومیه راه به جایی نبرده است. برای نمونه می‌توان به طرح به‌کاشت اشاره کردکه براساس آن قرار شد میزان کشت محصولاتی مانند چغندر کاهش یابد و دست کم ‌براساس نیاز منطقه کشت شود. جالب است بدانید اراضی کشت چغندر دست کم ۱٫۵ برابر شده است.

قرار بود برای افزایش بهره‌وری آب در بخش کشاورزی و بهبود زهکشی‌ها نیز تلاش شود، اما هنوز بسیاری از کشاورزان با پمپاژ حقابه دریاچه یا ساخت مسیرهای انحرافی نمی‌گذارند آن‌طور که باید آب لازم به دریاچه برسد‌.

رهاسازی آب از سدهای حوضه آبریز ارومیه نیز شاید اتفاقی باشد که برخی مدیران ستاد، ادعای آن را داشته باشند؛ اما باید گفت این سرریزها نیز به دلیل پرشدن مخزن سد‌ها بوده است‌.

جالب‌تر این‌که فقط در آذربایجان شرقی بیش از ۹۰سد وجود دارد که با هدف‌ کشاورزی ساخته ‌شده اند. از سال ۹۳ تاکنون ستاد احیای دریاچه ارومیه حتی نتوانسته یکی از این سدها را تخریب کند تا حقابه دریاچه تامین شود. به‌جز سدهایی که راه را بر نجات دریاچه بسته‌اند‌ مسوولان ستاد ‌حتی برای حذف میان‌گذری که ‌از عوامل اصلی نابودی دریاچه است نیز قدمی برنداشته‌اند.

پس این‌که ادعا شود نجات دریاچه ارومیه به دلیل برنامه‌های ستاد احیا بوده، درست نیست؛ زیرا اگر باد باران یاری نمی‌کرد مسؤولان اکنون با مطرح کردن بهانه‌هایی مانند تحریم به دنبال توجیه شکست پروژه‌هایشان بودند.

مدیرانی که چنین ادعایی می‌‌کنند شرایط تالاب ودریاچه‌های دیگری مانند هامون، بختگان، هورالعظیم و پریشان را نمی‌بینند که این روزها به دلیل بارش‌های مناسب، وضعیت بهتری پیدا کرده‌اند.

چرا مدیران ادعا نمی‌کنند این تالاب‌ها را نیز آنها نجات داده‌اند؟ شاید اگر مانند دریاچه ارومیه برای آنها ستاد احیا تشکیل و دست‌کم برای هرکدام ده‌هزارمیلیارد تومان ‌هزینه شده بود، محیط زیستی‌ترین دولت این روزها ادعای نجات هامون را حتی در افغانستان نیز مطرح می‌کرد.

ماهیگیری از هوای آلوده

مهدی آیینی

باد ایستاد؛ باران نبارید؛ آسمان خاکستری شد و آلودگی هوا آب پاکی را روی دست برخی مدیران ریخت؛ مدیرانی که هوای پاک و محیط‌زیست را همیشه به متن سخنرانی‌هایشان سنجاق می‌کنند، خود را محیط‌زیستی‌ترین می‌خوانند یا نمایش دوچرخه‌سواری راه می‌اندازند و از تهران برای آلودگی هوای سارایوو نسخه می‌پیچند.

داستان آلودگی هوای کلانشهرهای ایران سر دراز دارد، درست به اندازه مدیرانی که تاکنون بر مسند نشسته‌اند، از حل و فصل آلودگی هوا دم زده‌اند و راهکار ارائه کرده‌اند، راهکارهایی که شکست، ویژگی مشترک آنهاست و شگفتی وجه تمایزشان. مدتی ‌پیش بود که مدیری می‌خواست روی هوای آلوده تهران آب بپاشد. او و مشاورانش می‌خواستند با استفاده از هواپیماهای وزارت جهاد کشاورزی از فاصله صد متری روی آلوده هوای تهران را بشویند.

طرح‌های بی‌سرانجام زیادی تاکنون برای رفع آلودگی هوای تهران ارائه شده است، طرح‌های خامی که در خوشبینانه‌ترین حالت برای عده‌ای حکم حیاط خلوت را داشته است. بایگانی شدن طرح‌های خام گواهی است براین‌که رفع آلودگی هوا دغدغه اصلی برخی مدیران نیست. در واقع آنها برای کسب محبوبیت از محیط‌زیست مایه می‌گذارند.

حال‌هوای تهران خوب نیست، تهرانی که مدیران پاستورش ادعای محیط‌زیستی‌ترین دولت را دارند و سکانداران بهشت‌اش عکس با دوچرخه بسیار. اما ساختمان‌های پاستور و بهشت نیز این روزها دود گرفته‌اند، چون توجه به محیط‌زیست هیچ‌وقت از مقام ژست برای برخی مدیران فراتر نمی‌رود. گفته‌های رئیس شورای شهر تهران نیز بر این ادعا مهر تایید می‌زند، محسن هاشمی چند روز پیش از این گفت دولت روزانه ۸۰ میلیارد تومان یارانه بنزین تهران را می‌پردازد، اما تاکنون یک ریال یارانه بلیت مترو را نپرداخته است و در شش سال گذشته یک دستگاه اتوبوس از سوی دولت به تهران تحویل داده نشده است.

شش سال زمان کمی نیست. حدود ۷۲ ماه پیش که دولت حسن روحانی با شعارهای محیط‌زیستی شروع به کار کرد خیلی‌ها امیدوار شدند دست‌کم مشکلات زیست‌محیطی کشور رنگ می‌بازد، اما گذر زمان و خبرساز شدن تصمیم‌هایی مانند انتقال آب خزر به سمنان و بی‌توجهی و  بایکوت شدن توسعه حمل و نقل عمومی در کلانشهرهایی مانند تهران ثابت کرد محیط‌زیست بهانه است.

دیروز کمیته اضطرار آلودگی هوای استان تهران تشکیل شد و مدیران برای رفع آلودگی هوا باز هم تصمیم گرفتند و قرار گذاشتند از امروز بلیت وسایل حمل و نقل عمومی نیم‌بها باشد و عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک نیز تا ۵۰ درصد افزایش یابد.

به نظر می‌رسد این مدیران درک درستی از شرایط حمل و نقل عمومی تهران ندارد و نمی‌دانند نفس مردم در اتوبوس و واگن‌های فرسوده به خاطر انبوه جمعیت و فرسودگی ناوگان حمل و نقل عمومی می‌گیرد. آنها نمی‌دانند۶۰ درصد اتوبوس‌های تهران فرسوده است و هر روز ۳۰۰ مورد خرابی اتوبوس در تهران گزارش می‌شود؛ اتوبوس‌هایی که مسافرانشان را در نیمه راه می‌گذارند. شرایط واگن‌های مترو نیز بهتر نیست و باید گفت ۳۰ درصد از واگن‌های قطار شهری به اورهال نیاز دارند. وضع تاکسی‌ها نیز بهتر از مترو و اتوبوس نیست برای نمونه تمامی تاکسی ون‌های کشور از سن فرسودگی عبور کرده‌اند.

بنابراین اگر نگوییم در چنین شرایطی افزایش۵۰ درصدی عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک حکم ماهیگیری از آب گل‌آلود را برای برخی مدیران دارد دست‌کم باید گفت این تصمیم راهکار مناسبی نیست و بهتر است توسعه حمل و نقل عمومی در اولویت برنامه‌های مدیران قرار بگیرد.

زمان انقراض اطلاع رسانی در محیط‌زیست

مهدی آیینی

انقراض اطلاع‌رسانی در محیط‌زیست نزدیک است، این تازه‌ترین خطری است که خبرنگاران این حوزه نسبت به آن هشدار داده‌اند. دیروز ۲۵ نفر از خبرنگاران حوزه محیط‌زیست در نامه‌ای سرگشاده به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت روی این مشکل جدید ـ که محیط‌زیست کشور را نشانه رفته ـ انگشت گذاشتند و از این نوشتند که برخوردهای سلیقه‌ای با خبرنگاران و نحوه مدیریت اطلاع‌رسانی از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیست به‌تازگی کارخبرنگاران را دشوار‌تر از گذشته کرده است.

ماجرا از این قرار است که به دلیل برخورد سلیقه‌ای تمامی خبرنگاران امکان حضور در نشست‌های خبری را پیدا نمی‌کنند. در برخی موارد نیز که رسانه‌ها درباره موضوعی گزارش انتقادی نوشته‌اند از روابط عمومی محیط‌زیست با مدیران آن رسانه تماس گرفته شده و پیشنهاد تغییر خبرنگار مطرح شده است. در واقع آش آنقدر شور شده که حتی روابط عمومی محیط‌زیست در تماس با سردبیر یکی از رسانه‌های دولت درخواست کرده خبرنگاری برای گفت‌وگو با رئیس سازمان انتخاب شود که منتقد نباشد!

سرنخ ترس از اطلاع‌رسانی را اگر در سازمان حفاظت محیط‌زیست دنبال کنید به طرح‌های بی‌نتیجه و برنامه‌های بدون دستاورد این سازمان می‌رسید. در واقع وقتی سازمانی نتواند به وظایف خود به‌درستی عمل کند همیشه از اطلاع‌رسانی دوری می‌کند. این ماجرا در سازمان حفاظت محیط‌زیست آن‌قدر بحرانی است که مدیران ارشد این سازمان از رو به رو شدن با رسانه‌های حامی دولت نیز ابا دارند.

انقراض اطلاع‌رسانی در سازمانی که نام محیط‌زیست را یدک می‌کشد، بدون شک به تخریب محیط‌زیست دامن می‌زند و راه را برای اجرای طرح‌های غیر‌کارشناسی بیشتری هموار می‌کند، این درحالی است که با شروع به کار عیسی کلانتری در سازمان حفاظت محیط‌زیست طرح‌های غیر‌کارشناسی زیادی به مرحله اجرا رسیده یا مقدمات آن آماده شده؛ طرح‌هایی مانند انتقال آب خزر به سمنان، سد سازی در جنگل‌های هیرکانی، واگذاری مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت جهاد کشاورزی، اجرای طرح‌های گردشگری بی‌ضابطه در زیستگاه‌های بکر مانند جزیره آشوراده و رسوب‌زدایی از تالاب انزلی با اکسید تیتانیوم که به‌تازگی به دستور دادستانی متوقف شده است.

رئیس‌جمهور در حالی عیسی کلانتری را پس از معصومه ابتکار به عنوان سکاندار سازمان حفاظت محیط‌زیست در نظر گرفته که شرایط محیط‌زیست هر روز نگران‌کننده‌تر می‌شود. هرچند رئیس‌جمهور نیز بارها در سخنرانی‌های خود نسبت به شرایط شکننده محیط‌زیست هشدار داده و خود را محیط‌زیستی‌ترین دولت معرفی کرده است، اما کارنامه محیط‌زیستی دولت بیانگر این واقعیت است که محیط‌زیست برای دولت دغدغه‌ای جدی نیست، چراکه اگر غیر از این بود تخریب محیط‌زیست شدت نمی‌گرفت و کار به جایی نمی‌رسید که فعالان محیط‌زیست برای پس گرفتن عنوان محیط‌زیستی‌ترین دولت از دولت یازدهم و دوازدهم پا پیش بگذارند و پویش دولت محیط نیستی را کلید بزنند، پویشی که بیش از ۱۳هزار نفر به آن پیوسته‌اند.

به نظر می‌رسد حفظ محیط‌زیست و اعتراض محیط‌زیستی‌ها برای دولت ماجرایی قابل توجه نیست، چراکه اگر غیر از این بود پس از انتشار نامه اخیر فعالان محیط‌زیست، سازمان حفاظت محیط‌زیست درصدد انقراض اطلاع‌رسانی بر‌نمی‌آمد و کار به انتشار نامه سرگشاده خبرنگاران محیط‌زیست نمی‌رسید.

مهدی آیینی

دعوت از رئیس‌جمهور برای دیدار با فعالان محیط‌‌زیست

‌دوشنبه گذشته برنامه موتور جستجو دلایل کلید خوردن پویش دولت محیط نیستی را جستجو کرد

‌دربرنامه دوشنبه گذشته موتور جستجو محمد درویش، سیاوش صفاریان‌پور و مهدی آیینی از کمپین دولت محیط نیستی گفتند. آنها با اشاره به دلایل ایجاد این کمپین از رئیس  جمهور دعوت کردند تا پای حرف‌های فعالان محیط زیست بنشیند.


به گزارش گزارشگران سبز، در ابتدای برنامه سیاوش صفاریان پور مجری برنامه موتور جستجو ‌ از محمد درویش درباره بیشتر شدن اعتراض‌هایش نسبت به تخریب محیط زیست پرسید ‌ درویش در پاسخ گفت حقیقت این است که بیش از گذشته نگران آینده محیط زیست و امانتی است که‌ که باید به دست نسل آینده برسانیم.‌ ‌ در واقع شرایط نامناسب محیط زیست سبب شده  صدایم را بلندترکنم تا آنهایی که خوابشان برده بیدار شوند.

در ادامه مجری برنامه درباره آخرین خبرها از کمپن دولت محیط نیستی پرسید. مهدی آیینی خبرنگار حوزه محیط زیست دراین باره گفت:‌ ‌ به ۱۳هزار نفر نزدیک می‌شویم، این پویش همزمان با روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی کلید خورد  و با دعوت از ‌ اساتید دانشگاه، کارشناسان محیط زیست و خبرنگاران این حوزه کارش را شروع کرد و این روزها بسیاری از دوستداران محیط زیست نیز به آن پیوسته‌اند.

مجری برنامه ‌با اشاره به  نام کمپین( دولت محیط نیستی) مطرح کرد که آیا این نام منفی نیست؟ ‌چون محیط زیست به نوعی ویترین دولت یازدهم بوده است و دولت اولین مصوبه اش را به احیای دریاچه ارومیه  اختصاص داد‌ و ادعا کرد که دولت یازدهم‌ محیط زیستی ترین دولت است.

  آیینی ‌دراین باره گفت :وقتی شما کارنامه دولت را می بینید به این نتیجه می رسید. وقتی رئیس جمهور دستور انتقال آب خزر را به سمنان می دهد نمی توان انتظار دیگری داشت.

او ادامه داد: مشکل اینجاست که ما با اهداف سیاسی به محیط زیست نگاه می‌کنیم و برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت از محیط زیست سوء استفاده می‌کنیم. برای نمونه برای اجرای پروژه انتقال آب خزر به سمنان درباره چند سال آینده این پروژه فکر کرده‌ایم؟ اگر پس از چند سال دیگر رژیم حقوقی دریای خزر مانع انتقال آب شد چه باید کرد، درواقع ما منافع یک ملت را به منابع محدود گره زده‌ایم.

در ادامه محمد درویش به بیان علت مخالفت بیشتر کارشناسان محیط زیست با سیاست‌های  عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست پرداخت. او تاکید کرد: بیشترین زاویه را ما ‌ با آقای کلانتری ‌ جایی داریم که آقای کلانتری می‌گوید آنهایی که مخالف نظر من می اندیشند یا احساسی، یا سیاسی ‌ یا نادان هستند!

درویش ادامه داد: ایشان دم از ۸۰ میلیون محیط‌بان می‌زند، اما دستور می‌دهد که مانع فعالیت ۴فعال محیط زیست شوند که در اعتراض به کشته شدن خرس قهوه‌ای در شمال کشور جمع شده‌اند. درواقع آقای کلانتری حاضر نیست با منتقدان خود رو در رو گفت‌وگو کند.

او ادامه داد: درحالی ‌که آقای کلانتری دوسال است این پست را در ا ختیار دارد، اما رئیس قوه قضاییه که به تازگی هدایت دستگاه قضا را به عهده گرفته برخلاف مشغله‌ای که دارند برای فعالان محیط زیست وقت می‌گذارد. چگونه است که آقای عیسی کلانتری نمی تواند با فعالان محیط زیست چنین جلسه‌ای بگذارد.

مهدی آیینی در ادامه درباره علت ایجاد کمپین دولت محیط نیستی گفت: چه کسی آقای عیسی کلانتری را به عنوان رئیس جمهور در نظر گرفت؟ چرا آقای رئیس جمهور چنین مهره ای را برای هدایت سازمان محیط زیست در نظر می گیرد درحالی که ادعا می‌کند محیط زیستی ترین دولت است.

سیاوش صفاریان پور با اشاره به اینکه در برنامه موتورجستجو درباره مهارت زیستن صحبت می‌شود و یک مهارت زیستن مطالبه‌گری است به مهمانان برنامه گفت شما با جمع آوری ۱۳هزار  امضا نشان دادید که می‌توان برای محیط زیست ایران مطالبه‌گر بود.

آیینی دراین باره گفت: باید گفت دیگر با آشغال جمع کردن در ساحل و جنگل محیط زیست نجات پیدا نمی کند(هرچند این حرکت مهم است) اما باید از سیاست مداران خواست سیاست‌های خود را تغییر بدهند.

صفاریان پور با اشاره به اینکه سخنگوی دولت به پویش دولت محیط نیستی واکنش نشان داده از مهمانان برنامه موتورجستجو پرسید شما می خواهید با سخنگوی دولت، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست یا رئیس جمهور صحبت کنید.

مهدی آیینی دراین باره گفت: چه بهتر که خود آقای رئیس  جمهور پای صحبت های فعالان محیط زیست بنشیند.

صفاریان پور در پایان با ابراز امیدواری از واکنش رئیس جمهور نسبت به کمپین دولت محیط نیستی عنوان کرد که در برنامه موتور جستجو تلاش می‌کند ‌این موضوع را دنبال کند.

کارت دعوت ویژه برای آقای کلانتری

بهتر است دولت‌ حضور عیسی کلانتری ‌را در رسانه ملی قطعی کند تا دست‌کم برای شفاف‌سازی از آنچه فعالان محیط‌زیست خلف وعده می‌نامند قدم‌هایی ‌ کوچک برداشته شود

مهدی آیینی

دولت سرانجام صدای اعتراض محیط‌زیستی‌ها را شنید و به پویش درخواست از رئیس‌جمهور برای پس گرفتن عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» واکنش نشان داد. علی ربیعی، سخنگوی دولت در یادداشتی از این خبر داد که دولت آماده است تا با ‌ حضور در  رسانه ملی با فعالان محیط‌زیست که  پویش #دولت_محیط_نیستی  را به جریان انداخته و از رئیس‌جمهور خواسته‌اند دیگر از عنوان «محیط‌زیستی‌ترین دولت» استفاده نکند، گفت‌وگو کند.

پویش دولت محیط نیستی ۱۸ روز پیش و همزمان با روزجهانی مقابله با بیابان‌زایی کلید خورد، آن روز یکصد نفر از کارشناسان، فعالان و خبرنگاران حوزه محیط‌زیست نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشتند و در آن به وعده‌های محیط‌زیستی دولت اشاره کردند، وعده‌هایی که تاکنون از مقام شعار فراتر نرفته به همین خاطر آنها از رئیس‌جمهور خواستند دست‌کم عنوان محیط‌زیستی‌ترین دولت را از خود پس بگیرد.

فعالان محیط‌زیست با انتشار این نامه در فضای مجازی از مردم نیز دعوت کردند با امضای نامه به پویش دولت محیط نیستی بپیوندند و تا لحظه تنظیم این نوشته ‌بیش از ۶۰۰۰ نفر آن را امضا و نسبت به سوءمدیریت در حوزه محیط‌زیست کشور ابراز نگرانی کرده‌اند.

واکنش دولت نسبت به این پویش را باید به فال نیک گرفت، چراکه دست‌کم از این حکایت دارد که دولت آماده شنیدن سخنان فعالان محیط‌زیست و افرادی است که دغدغه محیط‌زیست کشور را دارند. دراین بین اما باید پیشنهاد داد بهتر است شخصی از سوی دولت برای پاسخگویی به فعالان محیط‌زیست انتخاب شود که درباره مسائل محیط‌زیست آگاهی و قدرت تصمیم‌گیری نیز داشته باشد.

به نظر می‌رسد بهترین گزینه برای پاسخگویی به دغدغه‌های فعالان محیط‌زیست عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست باشد؛ شخصی که تاکنون آن‌طور که باید در رسانه ملی به نگرانی‌های فعالان محیط‌زیست نپرداخته است. هرچند آقای کلانتری در اولین نشست خبری‌اش اعتراف کرد که توان پاسخگویی علمی او به مسائل محیط‌زیستی حدود ۵ درصد است با این حال بجز او کسی نمی‌تواند نگرانی‌های فعالان محیط‌زیست کشور را بر طرف کند، چراکه حدود ۲۳ ماه است عیسی کلانتری سکان هدایت محیط‌زیست کشور را در دست دارد و در این مدت تصمیم‌هایی گرفته که به نگرانی‌های فعالان محیط‌زیست دامن زده است.

علاوه براین چنانچه شخص دیگری مانند سخنگوی دولت برای پاسخگویی به دغدغه فعالان محیط‌زیست راهی رسانه ملی شود بیم این می‌رود که دوباره چیزی بجز وعده دست فعالان محیط‌زیست را نگیرد.

 به همین دلیل باید از دولت خواست با فراهم کردن شرایط و دعوت ویژه از آقای کلانتری حضور او را در رسانه ملی قطعی کند تا دست‌کم برای شفاف‌سازی از آنچه فعالان محیط‌زیست خلف وعده می‌نامند قدم‌هایی هرچند کوچک بردارد.

مهدی آیینی

بالا