افزایش زمزمههای اجرایی شدن طرح انتقال آب از دریاچه وان به دریاچه ارومیه از خشکیدگی دیپلماسی آب ایران حکایت دارد
همه این سالها که قرار بوده دریاچه ارومیه احیا شود را که بگردید فهرستی از تصمیمات و وعدهها میبینید اما دریغ از یک راهکار علمی و عملی یا گزارش درستی از عملکردی در راستای احیای دریاچه ارومیه، دریاچهای که حالا شده است نمادی برای فراموشی. حالا امید دریاچه ارومیه برای زنده ماندن تنها و تنها به آسمان است و لطف الهی، اگر ذرهای شک دارید نگاه کنید به طرحها و ایدههایی که همه این سالها قرار بود آبی باشد در دل بزرگترین دریاچه نمکی جهان اما فقط نانی شد بر سفره سیاستمدارانش. ایده انتقال آب دریاچه وان ترکیه به دریاچه ارومیه هم ایده تازهای نیست اما به واسطه انتشار گفتههایی باز هم تازه شده است. ماجرا ازین قرار است که هفته گذشته فرهاد افشار که مدیرعامل خیریه بین الملل ایرانیان است در شورای شهر ارومیه از قطعی بودن امکان این ایده صحبت کرد، هر چند برای این قطعیتش هیچ دلیل علمی عنوان نکرده است. واقعیت این است که انتقال آب از یک حوضه به حوضه دیگر کار و تصمیم سادهای نیست. به باور بسیاری از کارشناسان باید حوضه انتقال دهنده به آبی که انتقال مییابد نیاز نداشته باشد و در واقع آن چنان آب مازاد داشته باشد که هیچ حقی در حوضههای پائین دست آن ضایع نگردد. همچنین این انتقال اشکالات زیست محیطی بدنبال نداشته باشد و چنین طرحی از نظر فنی، عملیاتی، و اقتصادی امکان پذیر باشد. این موارد به خوبی نشان میدهد که این ایده مستلزم انجام مطالعات کافی و لازم در این زمینه توسط متخصصین و مشاورین بیطرف است. حالا اما هر چقدر بگردید کمتر مطالعه کارشناسانه یا اظهارنظر علمی در این زمینه مییابید، آنقدر کم که حرفهای مدیرعامل یک خیریه شاید بعدها مستند تصمیمی شود که میخ آخر تابوت احیای دریاچه ارومیه است.
نفت در برابر آب
ایده انتقال آب دریاچه وان به دریاچه ارومیه اولین بار از زبان عیسی کلانتری عنوان شد، آن هم در زمانی که او هنوز بر بالاترین مسند حوزه محیط زیست ایران ننشسته بود و همچنان به عنوان دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه شناخته میشد. طرحی که کلانتری در یک نشست خبری در مرداد سال ۹۵ در توجیه آن گفت: «دریاچه وان گرفتار زیادی آب است؛ ارتفاع آب در این دریاچه به قدری بالا آمده که شرایط بی هوازی در کف دریاچه ایجاد کرده و موجودات داخل آب در حال از بین رفتن هستند». کلانتری اصرار داشت که «نه تنها همه چیز برای انتقال آب از دریاچه وان در ترکیه به دریاچه ارومیه در کشورمان مهیاست، که این اتفاق به نفع هر دو کشور است». هر چند عمر حرفهای دبیر وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه به یک سال هم نرسید و بعد از طرح این مسئله، اینبار مدیردفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه از نبود برنامه و طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه برای انتقال آب دریاچه وان به دریاچه ارومیه خبر داد. مسعود تجریشی این بار در گفتگو با پایگاه خبری آب ایران عنوان کرد که انتقال آب این دریاچه مد نظر ستاد احیای دریاچه ارومیه نیست و این پیشنهادی است که طرفهای ترک به ایران ارایه کردهاند و یک گروه تحقیقاتی متشکل از پنج دانشگاه داخلی و خارجی ( دانشگاه وان ترکیه و یک دانشگاه اروپایی ) تشکیل و در حال بررسی علمی، فنی و اینکه انتقال آب چه آثاری ممکن است به همراه داشته باشد، هستند.
آنطور که مسعود تجریشی در آن سال اشاره کرده است پیشنهاد انتقال آب دریاچه وان به دریاچه ارومیه از سوی مقامات ترکیه پیشنهاد شده است. امید شایان فر رئیس انجمن دریاچه ارومیه اما اعلام کرد هرچند ترکیه و گرجستان انتقال آب و نجات دریاچه ارومیه را پیشنهاد دادهاند، اما در پس انتقال آب از دریاچه وان، انتقال نفت و خرید گاز نهفته است!
رییس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه ارومیه این بار درباره بررسی این پیشنهاد گفت: با توجه به این که قرار بود هر اقدامی که می تواند به دریاچه ارومیه کمک کند، حتی اگر ستاد مخالف آن بود، مطالعاتش انجام شود، مطالعه انتقال آب از دریاچه وان ترکیه به دریاچه ارومیه نیز انجام شده است که شامل مطالعات شیمیایی، زیست محیطی، بیولوژیکی و فنی است.
تجریشی تاکید کرد:حدود یک ماه پیش نتایج این مطالعه مشخص شد و در مطالعه شیمیایی به این جمع بندی رسیدیم که این انتقال آب به صلاح نیست.
تناقضهای یک ایده
به نظر میرسید با توجه به حرفهای دبیر و رئیس کارگروه علمی ستاد احیای دریاچه پرونده این طرح بسته شده است اما همین هفته گذشته فرهاد افشار مدیرعامل موسسه خیریه بینالملل ایرانیان در صحن شورای شهر ارومیه حضور پیدا کرد و به قطع از موفقیتآمیز بودن این طرح سخن گفت. سخنانی پر از تناقضات آشکار نسبت به حرفهای مسئولین و کارشناسان این حوزه. به عنوان مثال او با اشاره به اینکه تمامی آزمایشات زیستمحیطی این پروژه توسط چهاردانشگاه بررسی و انجام شده گفته است: مخلوط شدن آب دو دریاچه موردآزمایش قرار گرفته و از سوی این دانشگاهها مورد تأیید قرار گرفت و باید مرحله مذاکرات با ترکیه در دست اجرا قرار گیرد.
این در حالی است که مسعود باقرزاده کریمی سرپرست دفتر امور تالابها در سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه هنوز مطالعات مربوط به انتقال آب دریاچه وان به دریاچه ارومیه انجام نشده است، گفت: این طرح هنوز به طور رسمی در ستاد احیای دریاچه ارومیه مطرح نشده و گزارش فنی برای آن تهیه نشده است!
فارغ از این تناقض روشن هنوز برای بسیاری نسبت یک خیریه با چنین پروژه زیست محیطی و کارشناسانهای مشخص نیست، آن هم وقتی که بدانیم مدیرعامل این خیریه استاد جامعه شناسی دانشگاه برن آلمان است!
انتقال آب شایعه است
البته که این اولین بار نیست که پس از اعلام ملغی شدن این پروژه باز هم از سوی افرادی مطرح میشود. این موضوع تا به حال بارها و بارها عنوان شده است، پیش از این هم حتی عدهایی از مسئولین از طرح مطالعاتی این طرح خبر دادهاند و عده ایی دیگر آن را از اساس کذب دانستند. تا اینکه اردیبهشت سال گذشته مدیر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی خط بطلانی بر ادعاهای مطالعات انجام گرفته توسط مسئولان کشید و گفت؛ برنامهای در مورد انتقال آب وان ترکیه به دریاچه ارومیه وجود ندارد و خبرهایی را که در این ارتباط منتشر شده تکذیب میکنم.
فرهاد سرخوش در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد دریای خزر یا دریاچه وان از لحاظ نوع آب عوامل شیمیایی سازگاری با آب دریاچه ارومیه ندارند و نمیتوان از آب آنها برای احیای این دریاچه استفاده کرد، بنابراین هر گونه طرح انتقال آب از خارج کشور از جمله ترکیه به دریاچه ارومیه صحت ندارد و فقط شایعهای در بین مردم پخش شده است.
پاس گل ایرانی!
حجت میان آبادی، پژوهشگردیپلماسی آب است و بارها تلاش کرده است در میانه همه این شایعات و تایید و تکذیبها از دریچه دانش و با نگاهی علمی به این موضوع بنگرد. او در این رابطه به ما میگوید: کسانی که بحث انتقال آب دریاچه وان به دریاچه ارومیه را مطرح میکنند دچار بخشی نگری جدی هستند. و به یقین میتوانیم بگوییم که در حوزه آب یا کاملا بی دانش هستند یا اگر خیلی خوشبین باشیم کم دانش هستند. این افراد به مسائل آب و محیط زیست نقطهای نگاه میکنند. این پروژه کذایی قطعا ابعاد بینالمللی و ملی دارد و بحثهای ژئوپولیتیکی آن بسیار حساس است و وقتی ما انتقال آب از ترکیه را مطرح میکنیم باید نگاهی داشته باشیم به چالشهای آب کشورهای منطقه با کشور ترکیه از جمله ایران.
این کارشناس حوزه آب به سیاستهای آبی کشورهای منطقه میپردازد و میگوید: مساله این است که ترکیه در مورد سیاستهای آبیاش دکترین «هارمون» را در پیش گرفته است. سرچشمه پیدایش چنین تفکری هم از مناقشه آبی میان آمریکا و مکزیک شکل گرفت که دادستان کل وقت آمریکا فردی به نام «هارمون» در اواخر قرن ۱۹ حکم داد که «منابع آبی مثل منابع نفتی متعلق به هر کشور است، همانطور که هر کشوری نمیتواند به کشورهای پایین دست بگوید که از منابع نفتیاش چگونه استفاده کند به همان صورت هم نمیتواند بگوید که از منبع آبی اش چطور استفاده کند».
آنطور که حجت میان آبادی میگوید این دکترین حالا سالهاست که منسوخ شده است و هیچ اعتباری ندارد و حقوق بینالملل آن را کاملا رد کرده است. هر چند به نظر میرسد کشور ترکیه هنوز به شکل خیلی جدی به این نوع نگاه یعنی دکترین هارمون باور دارند. برای مثال سلیمان دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه گفته بود همانطور که کشور عراق نفت دارد ما هم آب د اریم و همانطور که در نوع مصرف نفتشان ما دخالتی نداریم آنها هم نمی توانند برای آب به ما توصیه کنند! حالا با الگوگیری از چنین نگاهی افغانستان هم به چنین تفکری رسیده است و اشرف غنی رئیس جمهور این کشور هم به آن اشاره کرده است و جالب اینکه افغانستان از این مورد به عنوان یک اهرم سیاسی برای فشار به کشورهای دیگر استفاده میکند. همه این ها در حالی است که تقریبا تمام کنوانسیونهای بین المللی این مساله را رد کردهاند و برای آنها این نگاه منسوخ شده است. به این مفهوم که هیچ قانون بین المللی چنین موردی را به رسمیت نمی شناسد.
این پژوهشگر دیپلماسی آب با اشاره به این سیاست آبی کشور ترکیه میگوید: این کشور اعلام کرده است که هر کشوری که بخواهد از ما آب بگیرد به ازای هر متر مکعب فلان مقدار پول یا نفت بدهد! حالا وقتی مسئولینی در رده معاون اول رئیس جمهور گزینه خرید آب از ترکیه را مطرح میکنند این مساله کاملا جنبه حقوقی پیدا میکند. به این مفهوم که ما رسما دکترین منسوخ شده هارمون را پذیرفتیم و حالا بر سر قیمت باید چانه بزنیم!
وقتی افغانستان میگوید بیش از ٩٠درصد آب هیرمند از کشور من تأمین میشود، پس من حق دارم از آب خود استفاده کنم و ایران با آن نگاه نمیتواند اعتراض کند که سیستان خشک شده و میخواهم از آب هیرمند استفاده کنم. برهمیناساس، ترکیه میتواند ادعا کند آب دجله و فرات در کشور من سرچشمه میگیرد و تا جایی که میتوانم با ایجاد سد از آنها استفاده خواهم کرد.
حجت میانآبادی با انتقاد از حرفهای غیرکارشناسانه افرادی که هیچ نسبتی با دانش در این حوزه ندارند به ما میگوید: خیلی عجیب است در این سیستم عریض و طویل دولت ما کسی نیست به این دوستان مشاوره بدهد که با این گفته ها آنها رسما دارند یک تئوری منسوخ شده بینالمللی را به رسمیت میشناسند و به نوعی به کشورهایی مثل ترکیه و افغانستان پاس گل میدهند و ایران را در موضع ضعف قرار دادند. البته که این بار اول نیست و چندی پیش هم بعضی از مسئولین موضوع خرید آب از افغانستان را مطرح کردند اما اینکه این موضع از سوی معاون اول رئیس جمهور یا رئیس سازمان محیط زیست ایران مطرح شود به نوعی یک فاجعه محسوب میشود.
میثم اسماعیلی