کارشناسان معتقدند نحوه آبخیزداری مانند سد سازی در کشور به بحران آب دامن زده است
دشتها یکی پس از دیگری فرو می ریزند،تالاب های یکی پس از دیگری به بستر ریزگردها بدل می شوند، زیرا مدیریت منابع آب در کشورمان بدرستی صورت نمی گیرد، اگر تا پیش از این از سد سازی به عنوان متهم اصلی این مشکلات یاد می شد این روزها شیوه اشتباه آبخیزداری را نیز باید در جایگاه متهم نشاند، زیرا در کشورمان نگاه جامعی به حوضه آبریز وجود ندارد به همین دلیل یک دستگاه با سدسازی، یک نهاد با آبخیز داری و دیگری با کشت و آبیاری نامناسب منابع آب را به هدر می دهند.
بتازگی نهمین فروچاله دشت کبودرآهنگ خبرساز شده و نابودی این دشت و دشتهای متعدد دیگر در صدر اخبار قرار گرفته است بنابراین باید پرسید در چنین شرایطی میتوان به سرانجام آبخیزداری دل خوش بود؟ متولیان وزارت نیرو معتقدند عملیات آبخیزداری در سرشاخههای رودخانهها و تعریف مصارف روستایی برای بندهای ایجاد شده توسط سازمان جنگلها باعث شده است که آب مصرف شود و به مخزن سدها نرسد، اما معاون آبخیزداریسازمان جنگلها معتقد تا کنون اجرای عملیات آبخیزداری بیشتر به جای تمرکز بر تغذیه آبخوانها در دشتهای بحرانی، متمرکز بر بالا دست سدها بوده است که مانع ورود رسوب به این سدها شود. اگرچه بنا به اعلام وزارت نیرو سدهایی مهمی هم داریم که شدت رسوبات در آنها به حدی رسیده است که به زودی از چرخه مصرف خارج میشوند اما متولیان آبخیزداری کشور که به تازگی با عنایت مقام معظم رهبری ۲۰۰ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای اجرای طرحهای آبخیزداری در سراسر ایران دریافت کردهاند، میگویند رویکردهای خود را تغییر داده و برای اصلاح بیلان منفی دشتهای کشور برنامه دارند.
تاکنون سدهایی که روی رودخانههای کشور ساخته شده به عنوان عامل بروز بحران در منابع آب زیرزمینی ایران معرفی شدهاند، زیرا کارشناسان آب معتقدند که وقتی جریان پایه رودخانه متوقف شود، نفوذ آب به داخل زمین هم دچار اشکال شده و کشاورزانی که بهطور مداوم آب را از زمین برداشت میکنند، به بیلان منفی دشتها دامن میزنند. اما ناصر حیدری پوری معاون آبخیزداری،امورمراتع و بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در نشست خبری دیروزش تلاش کرد به پرسش مطرح شده در زمینه تاثیر سدها بر بحرانی شدن شرایط پایین دست این سازهها پاسخ روشنی ارائه ندهد.
به گفته حیدری پوری از مجموع ۱۶۴ میلیون هکتار وسعت اراضی کشور، برای ۴۴میلیون هکتار، مطالعه آبخیزداری انجام شده است و مطالعات در ۲۶ میلیون هکتار از اراضی ملی در فاز تفضیلی است. تا این لحظه بالغ بر ۱۱ میلیون هکتار از سطح ۲۶ میلیون هکتار دارای مطالعات تفضیلی، تحت پوشش عملیات اجرایی قرار گرفته است.
با این حال دشتهای کشور یکی پس از دیگری وضعیت بحرانی پیدا میکنند و اگر بپذیریم که یکی از وظایف آبخیزداری نفوذ دادن آب به داخل زمین برای خروج کشور از شرایط بحرانی است، باید پرسید تاکنون آبخیزداری چه تاثیری بر کاهش شرایط بحرانی در دشتهای ایران داشته است؟ معاون آبخیزداری سازمان جنگلها در اینباره گفت: تلاش میکنیم نگاه جدیدتری در حوضههای آبریز و سطح ملی و استانی داشته باشیم. در گذشته بر اساس تفاهم نامه با وزارت نیرو در بالادست سدهای موجود عملیات آبخیزداری انجام میشد و الزام داشتیم اعتبارات را در آن بخش هزینه کنیم. اما در شرایط کنونی چنین الزامی نداریم
او ادامه داد: بر اساس مطالعات وزارت نیرو محدوده ۸۷ دشت بحرانی مشخص موقعیت مناطق سیلخیز هم شناسایی شده است. به همین خاطر امسالدر ۶۲۶ حوضه آبریز کشور، برای ۳۲۰ شهرستان برنامههای عملیاتی تعریف کردهایم.
در حالی حیدری پوری هدف از ساخت سازهها را صرفا نفوذ آب اعلام میکند که مشاهدات خبرنگار ما نشان میدهد در برخی از این سازهها، کشاورزان با پمپ آب برداشت میکنند ودلیل رضایت آنها از پروژههای آبخیزداری هم همین امکان جدید تامین آب است.
نیاز به اعتبارات بیشتر!
تا کنون تاثیر عملیات آبخیزداری در کشور مشهود نبوده است اما به گفته حیدری پوری با موافقت مقام معظم رهبری ۲۰۰میلیارد دلار اعتبار از محل صندوق توسعه ملی به بخش آبخیزداری اختصاص خواهد یافت. البته اعتبارات عملیات آبخیزداری صرفا به این رقم ختم نمیشود بلکه مجموعه استانداریهای کشور هم با مشارکت خود بالغ بر ۳۱۰ میلیارد تومان اعتبار در این حوزه مصرف خواهند کرد. اما سئوال اینجاست که آیا با اختصاص این اعتبار تعادلی بین اعتبارات سدسازی با آبخیزداری برقرار خواهد شد و یا اینکه با مدیریت نامناسب این اعتبارات بجای اینکه خطر بحران آب را کاهش دهد به آن دامن نمی زند؟ معاون آبخیزداری سازمان جنگلها در اینباره بیان کرد: بر اساس اعلام وزارت نیرو ۳۷۰ دشت ممنوعه و ۸۷ دشت بحرانی داریم. نیاز داریم برای تقویت سفرههای زیرزمینی دشتها برنامههای مشخص عملیاتی داشته باشیم تا با توجه به اهداف چند منظوره آبخیزداری و آبخوانداری بخشی از مشکلات بهره برداران دشت را بهبود ببخشیم.
او ادامه داد: سال گذشت هزار سیل در ایران به ثبت رسیده است. ۹۰ درصد ایران در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است. بنابراین باید برای قطره قطره آب کشور برنامه درستی داشته باشیم. با توجه به رضایتمندی و اقبال مردم مناطق روستایی، آبخیزداری راهکار جدی مقابله با خشکسالی است اما ارقام اختصاص یافته به عملیات آبخیزداری، بسیار کمتر از نیازهای ماست.
او ادامه داد: برای هر هکتار عملیات آبخیزداری یک میلیون تومان نیاز داریم تا در یک برنامه میان مدت، اجرای عملیات آبخیزداری را به پایان برسانیم.
همدست سدها
درحالی معاون آبخیزداری سازمان جنگلها از نیاز به اعتبارات بیشتر سخن به میان می آورد که کارشناسان نسبت به مدیریت حوضه های آبریز کشور هشدار می دهند و تاکید می کنند بی توجهی به سهم محیط زیست از بارش ها و آب های سطحی سبب شده آبخیزداری نیز مانند سد سازی به خشک شدن تالاب ،فرونشست دشت و ایجاد کانون گرد و غبار کمک کند.
سعید مرید، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز در نقد نحوه آبخیزداری در کشور به ما می گوید:مساله اصلی این است که ما در کشور حوضه آبریز را به شکل یکپارچه نمی بینیم و مدریت هر بخش را یک نهاد انجام می دهد. یعنی سد سازی، آبخیزداری و.. از سوی دستگاه های مختلف انجام می شود.
آن طور که او می گوید این نهاد ها به تاثیر فعالیت شان روی دیگر بخش توجه نمی کنند به همین دلیل با جمع آوری آبها در بالا دست یک منطقه و انجام عملیات آبخیزداری برخی تالاب ها خشک شده اند، چون قبل از اجرای طرح آبخیزداری حقآبه تالاب و محیط زیست در نظر گرفته نشده است.
مرید تاکید می کند: این نحوه عملکرد نشان می دهد حسابداری آب در کشورمان بدرستی انجام نمی شود به همین دلیل طرح هایی که باید به حفظ اکوسیستم کمک کند اثری منفی در پی دارد برای نمونه اکنون با مساله شور شدن خاک رو به رو هستیم.
کم اثر در تعادل بخشی به دشتها
هدایت فهمی، معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو نیز در گفتوگو با ما درباره راه نجات دشت های کشور می گوید: آنچه بیش از کار سازهای شامل پخش سیلاب و غیره برای اصلاح بیلان منفی دشتها به آن نیاز داریم، جلوگیری از ۶ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت سفره آبهای زیرزمینی است.
او ادامه می دهد: واقعیت این است که در پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی توسط استخرهای تغذیه، بسته به مناطق، نفوذ آب فقط سه ماه انجام میشود و بعد دانههای رسی خاک مسیر نفوذ آب را مسدود میکنند و باید مدت زمانی بگذرد که شرایط نفوذپذیری فراهم شود. میزان نفوذ آب در مقابل حجم برداشت از منابع آب زیرزمینی هم قابل توجه نیست. پررنگ کردن اثرات آبخوانداری آدرس غلط دادن به مسئولان کشور است. جبران اضافه برداشت ۲۰ سال اخیر، جز با جلوگیری از برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی امکانپذیر نیست.
با توجه به نظرات کارشناسان و شرایط بحرانی منابع آب در کشور باید تاکید کرد برای بهبود شرایط و کاهش از خطراتی که تغییر اقلیم و سوء مدیریت به منابع طبیعی کشور تحمیل می کند، نیاز است تا دستگاه هایی که در مدیریت منابع آب نقش دارند بیش از گذشته تعامل بین بخشی داشته باشند و دست کم به شکلی عمل کنند که منابع آب کشور بیش از این به هدر نرود.
لیلا مرگن