آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : اردشیر منصوری

بایگانی/آرشیو برچسب ها : اردشیر منصوری

اشتراک به خبردهی

دوستی خاله‌خرسه با حیوانات

شیوع کرونا ثابت کرد خیلی از افراد از روی ناآگاهی  به نگهداری از حیوانات خانگی روی می‌آورند

موضوع نگهداری از حیوانات خانگی با وجود داشتن پیشینه نسبتا بالای آن در ایران همچنان موضوعی پرچالش است. برخی معتقدند ساده‌انگاری است افزایش میل به نگهداری از حیوانات خانگی در دهه گذشته را پای مهر و علاقه جامعه جوان ایرانی به حیوانات نوشت و برخی دیگر بر این باورند این رغبت نشات‌گرفته از تاثیرات فرهنگ زندگی غربی بر جامعه ایرانی است؛ فرهنگی که نسبت به یک دهه پیش منفذهای بسیاری برای ورود و البته تحمیل به آیین‌های ایرانی یافته‌است. سمت دیگر این علاقه به حیوانات خانگی هم حیوان‌ستیزی بخشی از جامعه است؛ سمتی که شاید یک شاهد بیرونی را دچار تناقضات بسیاری کند، این‌که از یک‌سو شاهد علاقه بخش قابل‌توجهی از این جامعه به حیوانات خانگی است و از سوی دیگر مدام خبر حیوان‌آزاری‌های سادیستی بخشی از همین جامعه را در خبرها می‌خواند و تصاویرش را می‌بیند. قانونگذاری‌ها هم در این رابطه به واسطه تعارضات عرفی دچار چالش بوده است، چراکه وضع یک قانون در این رابطه به نوعی تایید نگهداری از حیوانات خانگی است و عدم وضع آن باعث بی‌سامانی در این وضعیت می‌شود. فراتر از همه این نگاه‌ها، دیدگاهی هم وجود دارد که اساسا نگهداری از حیوان خانگی را امری غیراخلاقی می‌داند، دیدگاهی که معتقد است نگهداری، پرورش و حتی مهربانی با حیوانات هم غیراخلاقی است.  در این میان فراگیری ویروس کرونا مرتبه تازه‌ای از رفتار جامعه با حیوانات خانگی را به نمایش گذاشت. به یکباره بسیاری از آنها که حیوان خانگی داشتند از هراس ناقل‌بودن این حیوان آنها را به شکل عجیبی رها کردند. هرچند تا همین حالا هم هیچ یافته علمی مبنی بر ناقل‌بودن حیوانات از سوی جامعه پزشکی تایید نشده است، اما ویروس کرونا وزنه معتقدان به این باور را که «هدف درصد قابل‌توجهی از افرادی که حیوان خانگی داشتند آنی نبود که باید» سنگین‌تر می‌کرد. سخت می‌توان واژه «شوآف» یا «تفاخر» را برای دلیل اصلی نگهداری از حیوانات خانگی  به کار برد و شاید بهتر باشد به قول اردشیر منصوری، مدرس فلسفه علم دانشگاه تهران این رفتار را ناشی از نوعی «ناآگاهی» دانست.

 

کرونا و دربه‌دری حیوانات خانگی

برای اقبال به نگهداری از حیوانات خانگی در ایران دلایل بسیاری ذکر شده‌است. به باور بسیاری خلأ عاطفی، آسیب‌های روحی، افسردگی، ناامیدی، ناتوانی در برقراری ارتباطات اجتماعی،‏ تظاهر و خودنمایی و تاثیر مدرنیته و فرهنگ غرب برخی از دلایل گرایش ایرانی‌ها به نگهداری از حیوانات خانگی است اما هر چه باشد این یک سوی ماجراست و سوی دیگر آن رفتاری است که انتظار می‌رود حالا صاحبان این حیوانات به آن آگاه باشند. همین رفتارهاست که دلیل تحت‌اختیارگرفتن حیوانات را از سوی این افراد روشن می‌کند. در همان بحبوحه ابتدایی فراگیری کرونا در ایران شاهد رهاسازی گسترده حیوانات خانگی توسط صاحبان‌شان بودیم. تقاضاها برای واگذاری حیوانات خانگی به‌‌ویژه در تهران به اندازه‌ای بود که بسیاری از پویش‌های حمایت از حقوق حیوانات درصدد نجات آنها بودند. در یکی از صفحات اینستاگرامی واگذاری حیوانات خانگی ایران تنها در یک روز ۲۰ آگهی برای واگذاری این حیوانات به چشم می‌خورد. این تعداد آن‌قدر هست که برخی کارکرد این حیوانات را همچون یک شیء فانتزی کارکردی تزئینی در زندگی این افراد می‌دانستند. یکی از حامیان حقوق حیوانات  به جام‌جم می‌گوید تنها در یک روز هفت حیوان از این تعداد رهاشده تحت مداوای دامپزشکان قرار گرفت و پنج حیوان از این تعداد زنده نماندند.

درک جهان روانی حیوانات

درباره چرایی افزایش دراختیارگرفتن حیوانات خانگی در ایران پیش از این گفته شده است اما برای طرح این موضوع با اردشیر منصوری، مدرس فلسفه علم و اخلاق دانشگاه تهران از کلمه «شوآف» استفاده می‌کنم. کلمه‌ای که این فعال حقوق حیوانات در همان ابتدای گفت‌وگو آن را دارای بار معنایی نامناسبی برای توضیح وضعیت موجود می‌داند. این‌که بگوییم این مساله ناشی از یک نوع رفتار نمایش‌گونه یا به تعبیری «شوآف» است ممکن است توصیف بخشی از واقعیت باشد اما به‌واقع بخش مهمی از مخاطب این موضوع از دست می‌رود. او معتقد است برای فهم بهتر این موضوع باید به لایه‌های عمیق‌تر این ماجرا نگاهی بیندازیم. منصوری به ما می‌گوید: «در رابطه با رفتار جامعه با حیوانات خانگی معتقدم که بخشی از جامعه به واسطه چشم و همچشمی، پز، مد و …  اقدام به نگهداری از حیوانات می‌کنند اما باید یک لایه عمیق‌تر به این موضوع نگاه کرد و آن‌هم این است که در بحران معنای زندگی و بحران روابط عاطفی بین انسان‌ها چیزی دارد جانشین مهرطلبی و مهرورزی در رابطه انسان با انسان می‌شود و آن‌هم رابطه انسان با حیوان است. ما باید به وضعیت مدرنیته و بحران ارتباطات متمرکز شویم و آنجاست که می‌توانیم متوجه شویم ما بدون این‌که درکی از جهان روانی حیوانات داشته باشیم اقدام به نگهداری از حیوانات کرده‌ایم».

«درکی از جهان روانی حیوانات» تعبیر جالب توجهی است، اما چقدر صاحبان حیوانات خانگی در ایران به آن آگاهی دارند؟ یکی از فعالان حقوق حیوانات و صاحب کلینک دامپزشکی در ایران می‌گوید اگر تنها مراجعان به کلینیک خودمان را معیاری برای اندازه‌گیری بدانیم در خوشبینانه‌ترین حالت باید بگویم تنها نیمی از این افراد نسبت به این موضوع آگاه هستند. هر چند وقتی با او درباره مصداق‌های این آگاهی حرف می‌زنیم، متوجه می‌شویم احتمالا آگاهی همان ۵۰ درصد هم صرفا محدود به تامین غذا و جای مناسب حیوانات است و نه توجه به درک جهان روانی حیوانات.

روی دیگر سکه محبت به حیوانات

امروزه روان‌شناسان از روان حیوان حرف می‌زنند در حالی که تا چندصدسال پیش چنین تلقی وجود نداشت. حتی مشهور است رنه دکارت سگی را به صورت زنده تشریح می‌کرده است و ناله سگ از این سلاخی را این‌طور توجیه می‌کرده که تنها شبیه صدای تیک تیک یک ماشین مکانیکی است. او معتقد بوده که چون حیوانات روح ندارند، پس درد هم ندارند. اردشیر منصوری می‌گوید: « وقتی معتقد باشیم حیوان روان ندارد، یعنی خاطره هم ندارد. گاهی ممکن است فکر کنیم حیوان تنها یک ارگانیسم است که آب و هوا و فضا مصرف و تولید مثل می‌کند و خاطره ندارد. اما روان‌شناسان طی کمتر از دو دهه اخیر ثابت کرده‌اند که حیوان ممکن است خاطره داشته‌باشد. یعنی گاوی که گوساله‌اش را از او جدا می‌کنند تا یک مدتی دلتنگی فرزند برای این گاو معنا دارد. به همین طریق عادت حیوان به انسان ممکن است آن خاطره را ایجاد کرده‌باشد و همین است که مفهومی به نام افسردگی هم ممکن است برای حیوانات معنا داشته باشد.»

هرچند باید به این نکته هم اشاره کرد که تا حدودی صاحبان حیوانات خانگی هم حق دارند نسبت به این موارد ناآگاه باشند؛ چرا که این مفاهیم نه در رسانه‌های رسمی منتشر شده‌است و نه ردی از آنها در کتاب‌های آموزشی و درسی وجود دارد.

همین‌هاست که به باور این مدرس فلسفه علم برچسب «شوآف» زدن به رفتار این افراد، تنزل همه این مفاهیم به یک نکته است. باید توضیح داد آنچه دارد در سبک زندگی خانواده‌های اغلب مرفه طبقات بالای جامعه تحت عنوان نگهداری از حیوانات خانگی مد می‌شود، همراه با غفلت‌های زیادی از درک حیوانات، جهان حیوانات، روان‌شناسی حیوانات و حقوق حیوانات است.

به باور این فعال حقوق حیوانات «رها کردن حیوانات در بزنگاه‌های اینچنینی آن روی سکه محبت‌های ساختگی و سطحی به حیوانات است. گمان می‌رود بسیاری از افرادی که حیوان خانگی دارند نسبت به این مسائل ناآگاه باشند نه این‌که با علم به این آگاهی‌ها اقدام به رها کردن حیوانات کرده‌ باشند.»

 

حق حیوان، خطای انسان

ایران یکی از مصرف‌گراترین جوامع است، باوری کلی وجود دارد مبنی بر این‌که ما صاحب جامعه‌ای مقلد هستیم و بر همین اساس به نوعی نگهداری از حیوانات خانگی را «مصرف» می‌کنیم، آن هم به مثابه یک نوع سبک زندگی که چندان هم سنجیده نیست. اما باوری هم وجود دارد مبنی بر این‌که اساس نگهداری از حیوانات خانگی را امری غیراخلاقی می‌پندارد. اردشیر منصوری این باور را بسط یافته نظریه تام ریگان می‌داند؛ متفکری که به حقوق حیوانات باور دارد و برای آن استدلال‌هایی فلسفی عرضه کرده‌است. استدلال‌هایی که در چارچوب فلسفه اخلاق می‌گنجند. او در کتاب حق حیوان، خطای انسان ـ که در ایران هم ترجمه و منتشر شده است ـ در پی پاسخ دادن به بعضی پرسش‌های بنیادین است؛ پرسش‌‎هایی مانند اینکه آیا همه انسان‌ها، و تنها انسان‌ها، از جایگاه اخلاقی برخوردارند؟ چه چیزی اعمال درست را درست می‌سازد؟ حقوق اخلاقی چیست؟ آیا همه انسان‌ها از حقوق اخلاقی برخوردار هستند؟

در این کتاب علاوه بر آنچه ذکر شد، پرسش‌های بی بدیلی را هم طرح می‌کند؛ ازجمله: آیا همه موجودات حساس، و تنها موجودات حساس، از جایگاه اخلاقی برخوردارند؟ چه چیزی اعمال غلط را غلط می‌سازد؟ آیا هیچ حیوان غیرانسانی از حقوق اخلاقی برخوردار است؟ آنچه واضح است این که از میان دو پرسش «آیا همه انسان‌ها، و تنها انسان‌ها، از جایگاه اخلاقی برخوردارند؟» و «آیا همه موجودات حساس، و تنها موجودات حساس، از جایگاه اخلاقی برخوردارند؟» تنها یکی می‌تواند صحیح باشد و تکیه کتاب تام ریگان این است که بررسی کند کدام یک از این دو پرسش صحت دارند.

منصوری می‌گوید: « برخی دیگر هم معتقدند اساسا اهلی کردن حیوان چه برای استفاده از گوشت آن و چه برای باربری و غیره به نوعی دست‌درازی و زیاده‌خواهی انسان بوده‌است و به نوعی باعث بر هم خوردن چرخه زیستی یا اکوسیستم شده است. ممکن است این نگاه در ظاهر کمی رادیکال به نظر بیاید اما هرگونه بهره‌کشی از حیوان یا خارج کردن حیوان از شرایط طبیعی‌اش را زیر سوال می‌برد.»

 

میثم اسماعیلی

بالا