آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزارشگران سبز (برگ 28)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : گزارشگران سبز

اشتراک به خبردهی

شعارهای محیط نیستی‌‌‌!

دولت محیط‌زیستی، ورزشکاران محیط‌زیستی، هنرمندان محیط زیستی و … این روزها خیلی‌ها برای حفظ محیط زیست گریبان چاک می‌دهند، اما شرایط محیط زیست نسبت به گذشته بهتر نمی‌شود؛ سطح جنگل آب می‌رود، انقراض به گونه‌های جانوری نزدیک‌تر می‌شود و منابع آب و خاک آلوده‌تر از گذشته ندانم‌کاری انسان را به تصویر می‌کشد.

بخشی از این زوال را می‌توان به پای تغییر اقلیم نوشت، اما مقصران اصلی دیگری را نیز باید در جایگاه متهمان نشاند، افرادی که سنگ محیط زیست را به سینه می‌زنند، اما فقط تا زمانی که پز محیط زیستی بودن برایشان محبوبیت، شهرت یا درآمد به همراه داشته باشد.

چنین افرادی همه جا هستند، از جمع هنرمندان و ورزشکاران بگیرید تا وزیران و نمایندگان مجلس و حتی خبرنگاران، به همین دلیل به نظر می‌رسد آنچه شرایط محیط زیست را بحرانی‌تر از گذشته کرده تب محیط زیستی بودن است که خیلی‌ها به پزش بسنده کرده‌اند.

‌برای نمونه دولت هرچند اولین مصوبه‌اش را به نام دریاچه ارومیه رسانه‌ای کرد، اما‌ شرایط کنونی دریاچه از این حکایت دارد که با شعار، نمی‌توان زخم‌های محیط زیست را مرهم گذاشت.

به همین خاطر به نظر می‌رسد قرار نیست از اشتباهات گذشته‌ای که در کشور اتفاق افتاده عبرت گرفته شود، چراکه‌ مسائلی مانند سوء‌مدیریت منابع آب‌ و انتصاب مدیرانی که از محیط زیست هیچ نمی‌دانند، هنوز ادامه دارد، مثلا در مناطقی از جنگل دستور ساخت سد صادر می‌شود که احتمال آلودگی منابع آب بالاست و هزینه آن قتل‌عام صدها درخت است.‌

شاید با مرگ رودخانه‌ها عطش برخی مدیران برای سدسازی کمتر شده باشد، اما آنها بر سوء مدیریت منابع آب پافشاری می‌کنند، چراکه این روزها‌ افراط در طرح‌های انتقال آب تهدیدی جدی است که خطرش‌ کمتر از افراط در
سدسازی نیست.

این بی‌توجهی دامان منابع طبیعی کشور را نیز گرفته، شاید دولت از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان یکی از اقدامات محیط‌زیستی‌اش یاد می‌کند، اما به‌کارگیری برخی مدیران کارنابلد در سازمان جنگل‌ها و خطر گسترش بی‌برنامه گردشگری در جنگل کمتر از قلع و قمع جنگل نیست. برای نمونه می‌توان به ساخت تله‌کابین در جنگل‌های الیمستان اشاره کرد که به گفته برخی فعالان زیست‌محیطی این منطقه حدود ۶٫۵ هکتار جنگل برای آن قربانی می‌شود.

در واقع ماشین توسعه ناپایداری که در جنگل‌های شمال روشن شده است اگر خیلی زود متوقف نشود، سرنوشت جنگل‌های زاگرس را برای جنگل‌های هیرکانی تکرار می‌کند.

علاوه بر این تفاوت شعارهای زیست محیطی برخی مدیران با عملکردشان راه را برای سوء‌استفاده برخی افراد هموارتر می‌کند به همین خاطر ‌تازمانی که دولت در مقام عمل ثابت نکند محیط زیست برایش مهم است، آشفته‌بازار محیط زیست کشور برای فرصت‌طلبان حکم آب گل‌آلود‌ را دارد.

مهدی آیینی

یک هفته درختکاری، یک‌سال تبرزنی!

همه ساله از ۱۵ اسفند هفته منابع طبیعی آغاز می‌شود. هفته‌ای که هدف از بزرگداشت آن جلب توجه آحاد جامعه به حفظ منابع طبیعی است. اما برگزاری این هفته، صرفا به اقدامات نمایشی دستگاه‌های مختلف خلاصه می‌شود و با اتمام هفته منابع طبیعی، باز آش همان آش است و کاسه همان کاسه! باز اگر وزارت راه بخواهد جاده‌ای بکشد ارزان‌ترین مسیر از دل جنگل‌ها و مراتع درجه یک کشور می‌گذرد. ایجاد خطوط انتقال گاز و برق بر حفظ عرصه‌های طبیعی اولویت دارد و توسعه، ارجح بر حفظ منابع طبیعی به‌عنوان ثروتی بین‌نسلی است.
متولیان امر با همان شدتی که در طول یک‌سال عرصه‌های منابع طبیعی را تخریب می‌کنند برای غرس نهال و گرفتن عکس یادگاری در هفته منابع طبیعی از هم سبقت می‌گیرند و سال بعد هم کسی نمی‌داند سرنوشت نهال‌هایی که در طول هفته منابع طبیعی کاشته‌ شده بود، چه شد. اساتید دانشگاه‌های کشور بر این باورند که برای اثرگذاری هفته منابع طبیعی، باید آن را از حالت نمایشی خارج کرد و به جای برنامه‌ریزی کلیشه‌ای بر اساس وضعیت جامعه هدف، برنامه‌های متنوع برای این هفته طراحی کرد. همچنین به جای فراموش کردن نهال‌کاری‌های سال قبل، با رصد دقیق اتفاقات در طول سال‌های مختلف، حس مسئولیت‌پذیری در قبال منابع طبیعی را در جامعه نهادینه کرد.

امسال هم هفته منابع طبیعی در حالی جشن گرفته می‌شود که فعالیت‌های توسعه‌ای با قدرت در حال نفوذ در عرصه‌های طبیعی هستند. براحتی با تغییر قوانین، مرز مناطق حفاظت شده به عنوان امن‌ترین مناطق کشور برای ادامه حیات وحش تغییر یافته و لودرها و بیل‌های مکانیکی متعددی در حال تراشیدن کوه‌ها با هدف تعریض جاده و ایجاد امنیت بیشتر برای مردم هستند. متولیان عرصه‌های طبیعی که شاهد تخریب سریع سرزمین در طول یک‌سال هستند، با تلاش برای بزرگداشت هفته منابع طبیعی سعی می‌کنند اهمیت حفظ طبیعت را به همه گوشزد کنند. مراسم نمادین هفته منابع طبیعی این ذهنیت را در جامعه ایجاد می‌کند که براحتی می‌توان تخریب‌های یکساله را در عرض یک هفته با نهال‌کاری جبران کرد. در گوشه و کنار وقتی به سخنان مردم گوش می‌دهید یا به کمپین‌های شکل گرفته در فضای مجازی دقت می‌کنید، بیشتر متوجه می‌شود که گویا مردم و حتی سازمان‌های مردم نهاد حوزه منابع طبیعی و محیط زیست، هنوز بدرستی نمی‌دانند که باید چه مطالبه‌ای داشته باشند. تلاش برای تبدیل کویرهای ایران به جنگلی سرسبز نشان می‌دهد که مردم هنوز بدرستی ارزش کویرهای ایران را درک نکرده‌اند یا نمی‌دانند پتانسیل سرزمین یعنی چه. تبلیغ انتقال بذر گونه‌های مختلف به دل کویرهای ایران خطر جابه‌جایی گسترده و مصنوعی گونه‌های وحشی در عرصه‌‎های طبیعی را در ذهن یک کارشناس مجسم می‌کند، اما خیلی‌ها تصور می‌کنند که این کار زمینه سبز شدن ایران را فراهم می‌کند و اقدام بسیار مفیدی است. حتی برای رونق یافتن این کار، تبلیغات گسترده‌ای هم در فضای مجازی انجام می‌دهند.

پتک منابع طبیعی

به این ترتیب، نیروی خودجوشی که می‌تواند حافظ طبیعت باشد، بدون آن‌که بداند تبدیل به موتور تخریب می‌شود، زیرا درست آموزش ندیده است. هفته منابع طبیعی شاید فرصتی باشد که این ظرفیت‌ها شناسایی و در مسیر درست هدایت شوند. اما آیا از این فرصت بدرستی استفاده می‌شود؟

باریس مجنونیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال جام‌جم می‌گوید: به قول معروف کاچی بهتر از هیچی است. اگر هفته منابع طبیعی هم نباشد، کلا یادمان می‌رود که چیزی به نام منابع طبیعی داریم. این هفته پتکی است که سالی یک بار بر سر یک عده کوبیده می‌شود.

او ادامه می‌دهد: در این هفته بعضی‌ها خود را متعهد می‌دانند که کاری انجام دهند. حتی اگر این کارها به صورت تبلیغی باشد. شنیده‌ام به مناسبت هفته منابع طبیعی شهردار تهران هم یادش افتاده است که چنارهای خیابان ولیعصر را بازسازی کند. این‌که به نحوی رفتار کنیم که در طول سال منابع طبیعی موضوعیت داشته باشد، بحث دیگری است.

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به این‌که تعیین نوع گونه برای کشت در عرصه‌های طبیعی دارای اهمیت است، بر پیگیری سرنوشت نهال‌هایی که سال‌‎های قبل کاشته شده نیز تاکید می‌کند.

به گفته او، درخت هم یک موجود زنده است که باید از آن مراقبت شود. همان‌طور که در مورد انسان و حیوانات احساس می‌کنیم که باید به آنها توجه شود باید به درختان هم فکر کنیم. اما بیشتر تصور می‌شود که درخت از زمان کشت به بلوغ می‌رسد و باید خود نگهدار باشد. فکر می‌کنم باید تجدیدنظری جدی در افکارمان داشته باشیم.

به اعتقاد مجنونیان، کاشت یک نهال تعهد است. نهال‌کاری مختص عکس یادگاری گرفتن در هفته منابع طبیعی نیست. در نتیجه باید این اقدام به یک تعهد اخلاقی در جامعه تبدیل شود.

او ادامه می‌دهد: برای این‌که درختکاری به یک تعهد اخلاقی تبدیل شود، باید مکان‌هایی که قبلا درختکاری شده رصد شود و بعد از گذشت ده سال از کسی که در کشت این نهال‌ها سهیم بوده قدردانی شود. با رصد کارهای گذشته، مسئولان و افرادی که با کاشت نهال پز می‌دهند، حس خواهند کرد که مسائل آنها پایش می‌شود. در نتیجه رفتارهای خود را اصلاح کرده و تعهد در قبال کشت درختان بتدریج نهادینه خواهد شد.

به گفته این استاد دانشگاه تهران، نداشتن تفکر دراز مدت از ویژگی‌های روحیه شرقی است.

از این رو، تقویت روحیه تداوم و پیگیری و عمل دراز مدت برای ما خیلی مهم است. مطبوعات در این زمینه می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند، چون هر سال کسانی هستند که جلوی دوربین ژست می‌گیرند و نهال می‌کارند و باید سال بعد یادشان باشد اگر پیگیر اقدامات قبلی خود نباشند، باید خجالت‌زده شوند و چنانچه اقداماتشان نتیجه مثبتی داشته، از آنها قدردانی شود.

هفته‌ای نمایشی

رحیم ملک‌نیا، عضو هیات علمی دانشگاه لرستان نیز در گفت‌وگو با «جام‌جم» هفته منابع طبیعی را هفته‌ای نمایشی توصیف می‌کند.

به گفته او اگر قرار است آموزشی صورت گیرد، باید این آموزش مستمر باشد نه این‌که یک هفته به صورت فشرده افراد را از یک سالن اجتماعات به سالن دیگر ببریم تا حرف‌های تکراری بزنند و آماری را که خودشان و همکارانشان از آن اطلاع دارند به طور مرتب تکرار کنند.

ملک‌نیا مخاطب نبودن مردم در هفته منابع طبیعی را یکی از نقاط ضعف مربوط به این هفته دانسته و بیان می‌کند: هفته‌های منابع طبیعی یا در ادارات کل‌ برگزار می‌شود یا دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی میزبان مراسم این هفته هستند. گاهی مدارس و مساجد هم شاهد برگزاری این مراسم هستند. در حالی که مخاطب ما باید کل مردم باشند. ضمن این‌که حتی به مدیران هم باید آموزش بدهیم که در طرح‌های توسعه فقط به جنبه‌های اقتصادی پروژه‌ها توجه نکنند و ارزش‌های محیط زیستی را نیز در نظر بگیرند. این مساله باید ملکه ذهن مسئولان شود. آموزش محیط زیست یکی از مولفه‌های توسعه است نه بستری که توسعه را روی آن پیاده کنیم.

او تاکید می‌کند: درباره درختکاری مردم باید آموزش ببینند که چه درختی را در کجا بکارند. فرق بین گونه جنگلی و باغی چیست. مراقبت از گونه‌های جنگلی چگونه است. در این هفته باید تلاش کنیم مشارکت مردم را جلب کنیم. به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه لرستان با توجه به تفاوت دیدگاه و وابستگی مردم نقاط شهری و روستایی به جنگل، باید برنامه‌های هفته منابع طبیعی برای مناطق شهری و روستایی با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

او همچنین یادآور می‌شود: اگر در هفته منابع طبیعی تبعات پروژه‌های اجرایی را به مردم گوشزد کنیم، شاید با اجرای برخی طرح‌های توسعه‌ای موافق نباشند.

به اعتقاد ملک نیا نمی‌توان هفته منابع طبیعی را هفته‌ای بی‌فایده معرفی کرد، زیرا شاید توجه مردم در این هفته به منابع طبیعی معطوف شود، اما از فرصت این هفته می‌توان استفاده کرد و نسبت هزینه‌ها و مزایای حفظ منابع طبیعی را به مسئولان گوشزد کرد تا شاید در زمان برنامه‌ریزی‌ها، همه چیز را فدای زیرساخت‌های توسعه‌ای نکنند. خیلی مواقع حفظ زیر ساخت‌های سبز سود بیشتری برای مردم ایجاد می‌کند. مثلا درختان نیاز به مصرف سوخت در منازل را با تغییر دما کاهش می‌دهند و باعث کاهش آلودگی نیز می‌شوند. بنابراین در هفته منابع طبیعی می‌توانیم روی مسئولان متمرکز شویم، به آنها آموزش دهیم که صرفا نسبت به مسائل اقتصادی واکنش نشان ندهند، بلکه باید موارد زیست محیطی را هم رصد کنند و به خسارات وارده به طبیعت، واکنش نشان دهند.

 لیلا مرگن

برنامه ششم کشور را می خشکاند

دبیری یکی از جنجالی‌ترین ستادهای کشور را در دست دارد، با این امید که دریاچه ارومیه را احیا کند، اما وقتی صحبت از نتیجه و گذر زمان می‌شود، می‌گوید تا اعتبار نباشد، کاری از پیش نمی‌رود. وقتی حرف بی‌توجهی مسئولان و مدیران به محیط‌زیست و شرایط بحرانی منابع آب کشور به میان می‌آید، می‌گوید همه این مساله را شوخی گرفته‌اند، چون برنامه ششم توسعه تتمه منابع آب کشور را حراج می‌کند. اینها بخشی از گفت‌وگوی ما با عیسی کلانتری، وزیر پیشین ‌کشاورزی، دبیر کل خانه کشاورز، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و مشاور معاون اول رئیس‌جمهور است؛ مسئولی که تقریبا در تمام دولت‌ها دستی بر آتش داشته و معتقد است، برای جلوگیری از بحران و مصیبت آب که اکنون واردش شده‌ایم، دست‌کم در پنج سال آینده باید‌ برداشت از منابع آب کشور را حدود ۴۰ میلیارد مترمکعب کاهش داد‌‌.

اولین مصوبه آقای روحانی احیای دریاچه ارومیه بود. فکرمی کنید با گذشت حدود چهار سال از این مصوبه، چرا هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌ایم؟ ‌

عملیات تثبیت دریاچه بخوبی پیش رفته و می‌توانم بگویم، دو سال عملیات تثبیت نسبت به سال ۹۲ موفق‌تر بوده است.

اما درباره احیای دریاچه نتیجه‌ای نگرفته‌اید.

عملیات احیا به خاطر کمبود بودجه به درستی پیش نرفت. بودجه ما از دو قسمت تامین می‌شود؛ یکی بودجه آب‌های مرزی که حدود ۳۰۰ میلیارد تومان بود و کامل پرداخت شد، اما حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار دیگر می‌ماند. حدود ۱۱۰۰ میلیارد تومان از محل مواد حوادث غیرمترقبه بود که پرداخت نشده است و حدود ۳۵۰ میلیارد تومان از بودجه دستگاه‌های اجرایی است. البته قرار شده تا آخر سال، ۶۰۰ میلیارد تومان از این ۱۵۰۰میلیارد تومان پرداخت شود.

با این اوصاف، چه نمره‌ای به فعالیت‌تان می‌دهید؟

تا شهریور، نمره ۱۰۰ از ۱۰۰ می‌گیریم، چون برنامه احیا جلوتر از سال ۹۲ است، ‌اما بخش احیا بستگی مستقیم به تامین بودجه ‌دارد.

چرا بودجه تامین نمی‌شود؟ آقای روحانی که دولت خودش را زیست‌محیطی‌ترین دولت می‌داند؟

بودجه ندارد. دولت قبلی، آنقدر تعهد روی دست آنها گذاشته که دولت‌های بعدی نیز قربانی خواهند بود.

به دولت گذشته اشاره کردید. اگر سوابق شما را مرور ‌کنیم، مشخص است که در بیشتر دولت‌ها به قول معروف دستی بر آتش داشته‌اید. بخواهید مقایسه کنید، عملکرد کدام دولت در حوزه محیط‌زیست بهتر بوده است؟

فکر می‌کنم دولت هفتم و هشتم نسبتا موفق بود. محیط‌زیست در دولت‌های دهه ۶۰ جایگاهی نداشت، چون محیط‌زیست را در حد حفاظت شکارگاه و حیات‌وحش می‌دانستند.‌

می‌گویید، دولت هفتم و هشتم موفق بوده، اما آن زمان نیز محیط‌زیست جزو اولویت‌ها نبود، چراکه سد سازی‌های بی‌رویه ادامه داشت و حقابه تالاب‌ها جدی گرفته نمی‌شد.

‌به نظرم، آن زمان محیط‌زیست جایگاه قوی‌تری پیدا کرد.

البته نباید فراموش کرد که زمان چنین دولت‌‌هایی، مهاجرت از روستاها به کلانشهرها بیشتر شد.

مهاجرت از روستا به شهر، ربطی به محیط‌زیست ندارد.

وقتی دولت منابع آبی را تامین نکند و کشاورز نتواند کشاورزی کند، تصمیم به مهاجرت می‌گیرد.

ببینید آیا اکنون آبی وجود دارد که از آن استفاده‌ای نمی‌شود؟

آن زمان شرایط منابع آب بهتر بود.‌

‌در کشور ما جایی که آب بود، آن منبع بدون نیروی انسانی نبود. جمعیت اضافی و سر ریز روستا مهاجرت می‌کنند، چراکه باید روستا توسعه پیدا کند که این اتفاق نیفتاده است، ما برای خیلی از روستاها جاده، آب، برق و خانه بهداشت ایجاد کرده‌ایم، اما برایشان ‌اشتغال مولد ایجاد نکرده‌ایم. کشاورزی نیز از اشتغال اشباع است.

پس به نظر شما ‌اقتصاد کشور باید بر پایه کشاورزی یا صنعت باشد؟

این مقایسه درستی نیست، چون پتانسیل کشاورزی ما محدود است و در حد آبی است که داریم و کشاورزی ما حدود هشت درصد تولید ناخالص را دارد. بنابراین اگر بخواهیم اقتصاد اول منطقه بشویم و به عنوان مثال، تولید ناخالصمان‌ به ۱۵۰۰ میلیارد دلار برسد، کشاورزی ما حداکثر می‌تواند حدود سه درصد از این تولید ناخالص را در چنین مقطعی داشته باشد و بقیه باید از بخش صنعت و خدمات تامین شود. البته این دلیل نمی‌شود که کشاورزی را رها کنیم‌. باید روی کشاورزی سرمایه‌گذاری کرد و حداکثر بهره‌وری و تولید را با توجه به آب موجود داشت.

پس چرا آن‌طور که باید، به کشاورزی یا صنعت نپرداخته‌ایم؟

باید دید به چه پرداخته‌ایم؟ مشکل ما این است که از بعد اقتصادی دور باطل می‌زنیم و کسی جرات نمی‌کند، مشکلات جدی اقتصادی را مطرح کند. وقتی قیمت و تولید نفت بیشتر می‌شود وضع کشور کمی بهتر می‌شود و بر عکس. در واقع، ‌مقداری از سیاست‌های جهانی ما مانع توسعه اقتصادی است که آن‌هم دست دولت‌ها نیست.

  برای احیای دریاچه ارومیه این همه هزینه می کنیم از طرف دیگر شما نسبت به کوچ اجباری ۵۰ میلیون ایرانی هشدار می دهید منتقدان می گویند این ها بایکدیگر در تضاد است، زیرا ‌اگر ‌ پروژه احیا شکست بخورد شرایط ناگوارتر خواهد شد. ‌

احیای دریاچه را می توان با برجام مقایسه کرد با برجام مشکل تقریبا حل شد. باید دید اگر نبود‌ چه اتفاقی می افتاد. برجام ما را به بهشت نبرد ،اما  شاید با آن از جهنم فاصله گرفتیم.

مسائل زیست محیطی خود به خود تولید کننده ارزش افزوده نیستند، اما اگر نباشند هزینه ده برابری به جامعه تحمیل می کنند، درست مانند زمانی که انسان سالم است و قدر سلامتی را نمی داند،نبود دریاچه صدها برابر هزینه دارد، به همین خاطر می توان گفت آقای روحانی کار عاقلانه ای کرده است.

به نظر شما که بین دولتمردان هستید، چرا همه فکر می‌کنند این مساله شوخی است؟

متاسفانه برای همه اهداف زودرس و کوتاه‌مدت، صد برابر اهداف بلند‌مدت اولویت دارد. میزان آب تجدیدپذیر کشور حدود ۸۸میلیارد متر‌مکعب است، اما ۳۰ سال پیش۱۳۲ میلیارد متر‌مکعب بود و امروز تراز منفی آب سفره‌های زیر زمینی، حداقل حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب است در حالی که ۴۰ سال پیش صفر بود یا امروز ‌بیش از ۵۰ درصد روان‌آب‌های ما کم شده. اینها نشانه این است که کشور کویر شده و از بین می‌رود، اما هیچ‌کس به فکر این مساله نیست. خیلی از آنهایی که باخبرند، جرات ندارند از بعد سیاسی به آن بپردازند.

به نظرتان چه باید کرد؟

باید به مسئولان و مردم آگاهی داد. ما چاره‌ای نداریم جز این که بشدت مصرف آبمان را کاهش دهیم.

خودتان می‌گویید، بیشترین منابع آب کشور ‌در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، اما به نظر نمی‌رسد، از زمانی که شما وزیر کشاورزی بودید تاکنون بهبودی در عملکرد کشاورزان حاصل شده باشد.

متاسفانه اصلا بهبود حاصل نشده. ممکن است بگوییم بازده آبیاری‌مان مثلا به ۴۰ درصد رسیده، ولی بهره‌وری‌ آب بهبود چندانی پیدا نکرده، چون ۹۵۰ گرم بود و به یک کیلو رسیده است. در حقیقت ما آب، محیط‌زیست و تمدن کشور را قربانی اهداف زودرس خود می‌کنیم.

به نظر شما به عنوان دبیرکل خانه کشاورز و مسئولی که سابقه وزارت کشاورزی را دارید، چرا نمی‌توان کشاورزان را مجاب کرد و آموزش دا‌د که بهره‌وری آب را افزایش دهند؟

چون در کشاورزی ما سرمایه‌گذاری زیر بنایی حتی به اندازه استهلاک سرمایه انجام نگرفته و این مساله سابقه تاریخی دارد که به اصلاحات اراضی زمان شاه و فعال شدن هیات‌های هفت نفره بعد از انقلاب ما بر می‌گردد. به این شکل ما امنیت سرمایه‌گذاری را از بخش کشاورزی سلب کردیم. مردم و بخش خصوصی بدون وام بانکی حاضر به سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی نیستند و دولت نیز نمی‌تواند همه سرمایه‌گذاری بخش کشاورزی را قبول کند‌. این‌گونه بخش کشاورزی دچار خلأ سرمایه تاریخی شده است‌. به همین دلیل بهره‌وری بالا نرفته چون بهره‌وری با فناوری و مدیریت بالا می‌رود.

بنابراین، ما نکاتی مانند مدیریت و فناوری را در بخش کشاورزی نداریم.

سرمایه و مدیریت درست در تولید نداریم که نتیجه آن بهره‌وری درست است. اکنون ما هزار کیلو آب شیرین مصرف می‌کنیم تا یک کیلو مواد کشاورزی خشک تولید کنیم.

به بحث دریاچه ارومیه برگردیم. کمک‌های بین‌المللی در این پروژه چقدر نقش داشته است؟

به آن صورت کمک نشده، اما از نظر علمی از تمام کشورها که دانش داشته‌اند، بهره گرفته‌ایم. ما در سه سال گذشته نزدیک ۱۵۰۰ میلیارد تومان خرج کردیم، یعنی حدود ۵۰۰ برابر کمک‌های خارجی‌.

برای احیای دریاچه ارومیه چقدر اعتبار نیاز است؟

برای رسیدن به اهدافمان ‌دست‌کم به حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان نیاز داریم‌.

اما مخالفان می‌گویند مصوبه هیات دولت برای احیای دریاچه‌ حرکتی نمایشی است؟

مخالفان همه چیز را به هم تشبیه می‌کنند. در ۲۰ سال گذشته به شکل میانگین ۴۰ سانتی متر عمق آب دریاچه کاهش داشته، اما در سه سال گذشته نه تنها کاهش عمق نداشته‌ایم، بلکه حدود ۲۵ سانتی متر افزایش عمق داشته است.

منتقدان می‌گویند این روند تحت تاثیر ورود پساب و بارش باران اتفاق افتاده است.

پساب‌ها همیشه بوده و بارش‌ها را نیز می‌توان از طریق گزارش‌های هواشناسی بررسی کرد. سال گذشته که بارش‌ها خوب بود، شرایط ۵/۱درصد بهتر از دو سال پیش بود، یعنی ارتفاع دریاچه حدود ۳۵ سانتی‌متر بیشتر از قبل بود. خوشبختانه اینها فاکتورهای کمی و قابل اندازه‌گیری است.

ایراد دیگری که از عملکرد شما می‌توان گرفت، این است که روی اصلاح الگوی مصرف در کشاورزی تمرکز نمی‌کنید، یعنی بیشتر دنبال پروژه‌های انتقال آب هستید.

ما فقط یک پروژه انتقال آب را دنبال می‌کنیم که حق ماست، چرا که آب از کشور خارج می‌شود. علاوه براین، پروژه مربوط به پیش از انقلاب است.

اما آیا به همین اندازه نیز برای اصلاح الگوی مصرف تلاش می‌کنید؟

ما هر سال ۸ درصد آب کشاورزان را کاهش می‌دهیم و برخلاف این که در دو سال گذشته ۱۶درصد آب مصرفی کشاورزان کاسته شده، عملکرد کشاورزان ۱۷ درصد بالا رفته است.

اما انتقال آب عوارض زیادی دارد و گفته می‌شود، این آب باید برای توسعه کشاورزی استفاده می‌شد.

عوارض انتقال آب برای زمانی است که فراتر از حد قانونی و زیست‌محیطی پیش برویم.

البته درست است. قرار بود این آب برای توسعه ‌۳۰ هزار هکتار کشاورزی باشد، اما چون کشاورزی حقآبه دریاچه را برده، دولت تصمیم گرفته این آب به عنوان حقآبه دریاچه باشد‌.

با توجه به این که شما روی پروژه‌های انتقال آب پافشاری می‌کنید و محیط‌زیست با این مساله مخالف است، به نظر می‌رسد شما به عنوان مشاور آقای جهانگیری در چنین مسائلی محیط‌زیست را بازی نمی‌دهید.

دریاچه متعلق به محیط‌زیست است‌ و خود محیط‌زیست باید مسئولیت احیای دریاچه را به عهده می‌گرفت. همه ما به کمک محیط‌زیست آمده‌ایم. البته‌ محیط‌زیست باید پاسخگو باشد که چرا دریاچه خشکیده؟ نه این که مدعی باشد. محیط‌زیست در انجام وظیفه‌اش سستی کرده، زیرا احیای دریاچه وظیفه محیط‌زیست است و به همین خاطر دبیر احیای دریاچه ارومیه باید خانم ابتکار باشد، نه من!

پس‌به نظر شما خانم ابتکار، قدرت لازم را برای این کار ندارد؟

کلا محیط‌زیست را می‌گویم، چون روسای متفاوتی داشته است. محیط‌زیست نتوانسته از حق و حقوق خود دفاع کند و کوتاه آمده است. مساله اینجاست که محیط‌زیست جایی که قرار است توسعه صنعتی اتفاق بیفتد، سختگیری بیش از حد می‌کند و آنجا که مساله در مالکیت خودش است، کوتاه آمده یعنی حقابه‌اش را گرفته‌اند و صدایش هم در نیامده است.

به نظرخودتان جدی‌ترین مشاوره‌ای که تاکنون به آقای جهانگیری داد‌ ه اید، چه بوده است؟

بیشترین فشاری که آورده‌ام، برای افزایش بهره‌وری آب و سرمایه‌گذاری در این زمینه بوده است.

چقدر به این هدف رسیده‌اید؟

در قوانین و مقرراتی که دولت تصویب کرده این مساله آمده، اما در اجرا مشکل پیدا کرده چون دولت ما وارث مشکلات قبل است.

البته همه چیز را نمی‌توان گردن قبلی‌ها انداخت.

همه چیز گردن آنهاست، دولت‌های بعد هم گرفتار هستند.

مشکلات البته ریشه‌ای است و دولت‌های قبل‌تر نیز از لحاظ زیست‌محیطی‌ عملکرد مناسبی نداشتند و ‌به نظر می‌رسد برایشان راحت است که هرجا مشکلی ایجاد می‌شود، همه تقصیرها را گردن دولت احمدی‌نژاد بیندازند.

بیلان و شاخص‌هایی که به جامانده، بخوبی وضعیت را نشان می‌دهد. برای نمونه شوری سد گتوند را درنظر بگیرید. من دراین باره نامه نوشتم و خواستم که دستور بهره‌برداری از این سد را ندهند.

اما ساخت این سد از دوره قبل از احمدی‌نژاد آغاز شده بود؟

درست است، اما سال ۹۱ که می‌خواستند بهره‌برداری کنند، من تقاضای توقف داشتم.

از قبل نمی‌دانستند چنین مشکلی پیش می‌آید؟

مطالعات ناقص بود و سواد کافی نداشتند، اما به مرور متوجه شدند.

پس قبول دارید تحقیقات روی سد‌سازی از دوران سازندگی بدون مطالعه بوده است؟

قبول دارم تحقیقات ناقص بوده است.

برای تمام سد‌ها؟

سد‌سازی ما صرفا از بعد مهندسی است. قبلا فکر می‌کردند سد سازی فقط ساخت دیواره و جمع آوری آب است. به همین خاطر مسائل زیست‌محیطی اقتصادی و اجتماعی را درهیچ کدام ازسدها در نظر نمی‌گرفتند. تا یک زمانی دیدگاه‌ها ناقص بود، اما از زمانی که مشخص شد برای سدسازی باید ابعاد دیگری را در نظر گفت، اشتباه‌ها آگاهانه شد. این مساله فرقی با خیانت ندارد.

جالب است. آن زمان شما برای سد‌سازی همکاری می‌کردید و حالا درباره حقآبه دریاچه صحبت می‌کنید. این تضاد نیست؟

من می‌گویم در یک زمانی آگاهی‌ها ناقص است.

پس خودتان تایید می‌کنید که آن زمان آگاهی نداشتید؟

اصلا کشور آگاهی نداشت. تا اواسط دهه ۷۰ آگاهی کم بود و کسی به فکر توسعه پایدار نبود، اما وقتی آگاهی پیدا شد، اشتباه‌ها ادامه پیدا کرد.

برگردیم به بحث کمبود منابع آب. این روزها به دلیل خشکسالی خیلی از روستاییان زابل در خانه‌هایشان را گل گرفته‌اند تا کوچ کنند، چون بخشنامه شده که مانع اسباب کشی این خانواده‌ها شوند. به نظرتان این شیوه درستی است؟

این شیوه درستی نیست. سیستان بشدت در خطر است، چراکه آب آن مستقیما از افغانستان تامین می‌شود. مردم باید مهاجرت کنند یا دولت غیر از کشاورزی برایشان ایجاد شغل کند.

دراین باره به آقای جهانگیری هشدار داده‌اید؟

با آقای جهانگیری از این مناطق بازدید داشته‌ایم. واقعا نمی‌توان دراین منطقه زندگی کرد. دولت باید به سرمایه‌گذاری در بخش خدمات مرزی و تجاری و صنایع کم آب بپردازد، زیرا این مناطق دیگر جای کشاورزی نیست.

دیپلماسی ما ضعیف است؟ به نظرتان چه چیزی سبب شده که ما با این همه کمک به افغانستان، نتوانسته‌ایم حقآبه هامون را پس بگیریم؟

الحمدالله همه چیزمان باهم می‌خواند، دیپلماسی با اقتصاد یا مسائل اجتماعی، فرهنگی یا مدیریتی‌. ما درسیاست‌های کلان مشکل داریم. بدتر از زابل مشهد است. ما آب آشامیدنی شهر مشهد را به سد دوستی وصل کرده‌ایم که منشأ ۹۹ درصد آن هیرمند و افغانستان است. سال گذشته برای تامین آب شرب مشهد مشکل زیاد بود و دولت پول داد و لجن‌های ته سد را با سرمایه‌گذاری حدود ۱۵۰میلیاردی برای شرب منتقل کردند.

حرف آخر؟

برای رسیدگی به مشکل بحران آب اکنون نیز دیر است، چون ما وارد مصیبت و بحران شده‌ایم، در مرکز ثقل بی‌آبی قرار داریم و متاسفانه خیلی‌ها متوجه نیستند. آنها پنج سال دیگر متوجه می‌شوند، اولین کاری که باید بکنیم، این است که دست‌کم در پنج سال آینده به جای ۱۱ میلیارد مترمکعب آبی که مجلس مصوب کرده، ۴۰ میلیارد مترمکعب از میزان برداشت منابع آب کم کنیم.

مهدی آیینی

 

مشکل محیط زیست دوربرگردان‌های سیاسی است

«پرداختن به سیاست، به جای رتق‌ و ‌فتق مسائل‌ محیط زیست» این‌ یکی از انتقادهایی است که این روزها رئیس‌سازمان حفاظت محیط‌زیست با آن رو به روست، مساله‌ای که باعث شده خیلی‌ها نتوانند با اطمینان بگویند سکاندار پردیسان‌، چهره‌ای است سیاسی یا زیست‌محیطی.

اگرچه ‌معصومه ابتکار پیش از این نیز به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مشغول بوده و پدرش نیز چنین مسئولیتی را تجربه کرده، اما او چهره‌ای است که اولین بار به عنوان یک دانشجوی پیرو خط امام، در جریان تسخیر لانه جاسوسی در رسانه‌ها مطرح شد و سال‌های بعد با ورود به احزاب، درباره مسائل روز سیاسی اظهارنظر کرد، شاید همین اظهارنظرها او را در کانون توجهات و نقدها قرار داد.

ابتکار اولین زنی نیز است‌ که در تاریخ جمهوری اسلامی به هیات وزیران راه یافته‌ شاید هم این ویژگی‌‌ او را به سوژه مناسبی برای رسانه‌های خارجی تبدیل کرده و گفت‌وگوهای او با این رسانه‌ها، برایش چندان کم‌هزینه نبوده است. برای همین ‌بسیاری می‌گویند رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به‌جای آن که وقتش را صرف وظایفش کند، بیشتر درگیر فعالیت‌های سیاسی است. ما در این گفت‌وگو با ابتکار درباره عملکرد سازمان حفاظت محیط‌زیست و نقدهایی که از او می‌شود صحبت کردیم.

خیلی‌ها شما را به عنوان یک فعال سیاسی می‌شناسند تا یک چهره زیست‌محیطی. شاید به‌خاطر سابقه‌ای که از شما در فضای رقابت‌های حزبی ایران وجود دارد، این ذهنیت شکل گرفته‌، واقعا چقدر مسائل محیط زیست را سیاسی می‌دانید؟

در حدود سه سال و اندی که مسئولیت اجرایی دارم فکر می‌کنم ۹۹ درصد کارم تخصصی محیط زیست و اجرایی است و یک درصد سیاسی، آن هم بستگی به تعریف نگاه، فعالیت یا جهت‌گیری سیاسی دارد، چراکه اقتضای کار همین است.

این که گفتید ۹۹ درصد فعالیت‌هایتان زیست‌محیطی است واقعا صادقانه است؟‌ خیلی زیاد تخمین نزدید؟

بله واقعا صادقانه است،چون فکر می‌کنم اگر جاهایی وارد بحث سیاسی می‌شویم تا دستاوردی‌ های دولت را تبیین کنیم در حقیقت در راستای کار ماست، برای نمونه می‌پرسند چرا دستاورد‌های برجام را تبیین می‌کنیم، چون بخش مهمی از دستاورد‌های برجام با دسترسی به فناوری‌های روز منجر به بهبود شرایط محیط زیست می‌شود. افزون براین باید یادآور شد که ۸ درصد کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را به بحث برجام وابسته کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر تحریم‌ها به شکل کامل برداشته شود این میزان گاز گلخانه‌ای را کاهش خواهیم داد، بنابراین این بحث‌ها به یکدیگر وابسته است.

با وجود این شاهد هستیم که شما اظهارنظرهای سیاسی دارید. اظهارنظرهایی که شاید ضرورتی نداشته باشد در مقام رئیس سازمان محیط زیست آنها را بیان کنید. سوال من این است که چطور بین سمت حقوقی و شخصیت سیاسی‌تان مرزبندی می‌کنید؟‌

به هرحال با یکدیگر ارتباط دارند، چون در دنیا نیز جهت‌گیری احزاب سیاسی و دولت‌ها نسبت به مسائل محیط زیست متاثر از جهت‌گیری سیاسی آنهاست و شاید احزابی که نگاهشان رو به آینده است یا روی آزادی‌ها و حقوق اجتماعی تاکید دارند نسبت به مسائل محیط زیست حساس هستند، اما احزابی که نگاهشان بسته‌تر است و محافظه کار هستند خیلی موضوعات محیط زیست را جدی نمی‌گیرند.

‌با این همه، عملکرد دولت آقای روحانی هم در قبال محیط زیست چندان بی‌عیب نیست. مثلا دولت کارش را با یک مصوبه درباره دریاچه ارومیه آغاز کرد، اما بعدا کار رها شد.  

چند نکته وجود دارد اول این که ماهیت مسائل محیط زیست برنامه‌ای و بلند مدت است یعنی اگر بخواهیم مشکلات زیست‌محیطی را حل کنیم باید در دوره‌های ۵ تا ۱۵ ساله با برنامه‌ریزی هدف‌گذاری تامین اعتبارات همراه باشد مساله دیگر فرابخشی بودن مسائل محیط زیست است، مثلا در دریاچه ارومیه وزارت نیرو و کشاورزی مسئولیت جدی دارند.

یعنی این دو وزارتخانه با برنامه‌های شما هماهنگ نیستند؟ خب، این که می‌شود یک نشانه دیگر از ضعف دولت در حل مساله محیط زیست!

هماهنگ هستند، اما برنامه‌هایشان بلند مدت است و با مشکلاتی که بیشتر آنها به گذشته برمی‌گردد مواجهند. برای نمونه در حوضه دریاچه ارومیه در ۴۰ سال گذشته ۱۵۰ هزار هکتار کشاورزی بود که بیشترش انگور بود، اما کشت به سمت چغندر و سیب رفت که بیش از پنج برابر انگور آب مصرف می‌کند،‌ مساحت اراضی کشاورزی نیز به ۴۰۰ هزار هکتار رسید‌. علاوه بر این ۹۰ سد نیز در این محدوده ساخته شد.‌ از این گذشته‌ واقعیت تغییر اقلیم را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، چراکه در حدود ۵۰ سال گذشته روند تدریجی کاهش بارندگی، روان آبها و افزایش دما را تجربه کرده‌ایم.

 

همان طور که اشاره کردید برخی دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها در زمینه مسائل زیست‌محیطی کم‌کاری می‌کنند، بتازگی نیز سازمان بازرسی کشور گفته می‌خواهد اسامی ۱۱ دستگاه کم‌کار درباره آلودگی هوا را معرفی کند. اینها نشان می‌دهد انتقاد منتقدان نسبت به فعالیت زیست‌محیطی دولت درست است‌. فکر می‌کنید سازمان حفاظت محیط زیست نیز جزو این دستگاه‌هاست؟

در رابطه با آلودگی هوا باید گفت مساله بلندمدت و فرابخشی مطرح است،برای نمونه سال ۷۹ برنامه کاهش آلودگی هوا را شروع کردیم و اجرای استانداردهای خودرو را شاهد بودیم و پیکان از رده خارج شد یا سرب از بنزین حذف شد و دولت برنامه ده سال آینده را تصویب کرد و براساس آن قرار شد در سال ۸۶‌ استاندارد بنزین و خودرو‌ها به یورو ۴ ارتقا پیدا کند، اما متاسفانه سال ۸۶ هیچ اتفاقی نیفتاد. از سال ۸۳ و ۸۴ برنامه برای کاهش آلودگی هوا داشتیم که ده سال بود نیمه‌کاره رها شده بود.‌ وقفه‌ای که افتاد سبب شد سال ۹۲ دوباره به اول خط برگردیم و براستاندارد یورو ۴ برای بنزین و خودرو تاکید کنیم.

بنابراین به نظر شما دلیل اصلی آلودگی هوا وقفه‌ای بوده که دولت قبلی در اجرای این سیاستگذاری‌ ها داشته است؟

یکی از دلایل این است.

فکر نمی‌کنید نباید همه مشکلات را به گردن دولت قبل انداخت؟

‌دلیل دیگر این است که دستگاه‌های دیگر نیز باید به وظیفه خود عمل می‌کردند. به فرض دولت مساله را جدی نگیرد، اما خودروسازی یا نیروگاه‌ها باید این مساله را جدی می‌گرفتند. دستگاه‌ها به تبع این که دولت در دوره‌ای این مسائل را رها کرد آنها نیز به آن توجه نکردند، اما دلیل این که چرا امروز با این مشکل مواجه هستیم این است که تعداد زیادی خودروی فرسوده داریم که بموقع از رده خارج نشدند. الان به این منظور برنامه‌ریزی می‌کنیم.

اما انتقادهای زیادی درباره از رده خارج کردن خودروهای فرسوده وجود دارد که می‌گویند این روند کند است.

براساس آخرین آماری که رئیس‌جمهور هم به آن اشاره کرده‌اند حدود ۸۰۰ هزار خودرو از رده خارج شده‌اند. نوسازی ۶۰ هزار خودرو را داشتیم که اکنون در کلانشهرها ۳۰ هزار تاکسی نوسازی شده‌اند و برای نوسازی اتوبوس‌ها نیز برنامه داریم. علاوه بر این با همکاری وزارت کشور و پلیس راهور سیستم یکپارچه معاینه فنی ایجاد شد و لایحه هوای پاک را به مجلس بردیم.

با این همه وضع هوای کلانشهرها قابل دفاع نیست. به نظر می‌رسد لابی‌هایی علیه هوای پاک اقدام می‌کنند؟

ما تلاش خودمان را می‌کنیم مجلس نیز همراهی می‌کند. بالاخره اگر انضباط مقررات زیست‌محیطی را اجرا کنیم ممکن است به شکل مقطعی برای گروه‌های خاصی محدودیت‌هایی ایجاد کند.

نمی‌خواهید بگویید این لابی‌ها چه افرادی هستند؟

خودروسازها نباید مشکلی داشته باشند چون خودروساز نمی‌تواند استاندارد محیط زیستی را رعایت نکند. امروزه استاندارد زیست‌محیطی برای خودرو ضروری است. این افراد ممکن است عده‌ای باشند که فکر کنند می‌توانند از فرصت استفاده کرده و کشور را به عقب برگرداند. البته شاید نفوذ سیاسی باشد یا لابی قدرت و ثروت باشد؛ این مسائل همیشه بوده و ما نیز به این نوع فضا سازی‌ها بها نمی‌دهیم.

این که می‌گویید به این مسائل بها نمی‌دهید، آیا فقط مربوط به لابی‌هاست، یا نه، منتقدان را هم در بر می‌گیرد؟

برخی دنبال عیبجویی هستند. کار ما بدون اشکال نیست خیلی خوشحال می‌شویم که نقاط ضعف واقعی ما را مشخص کنند، اما وقتی در اوج گرد و غبار آلودگی هوا با نماینده سازمان ملل به ایلام و کرمانشاه رفتیم، گفتند من در جلسه نقاشی کشیده‌ام، اما عکسی که در این رابطه از من منتشر کردند فتوشاپ بود. این را نمی‌توان انتقاد نامید یا این که می‌گویند ابتکار در آلمان با یک مرد دست داد در شرایطی که ما توافق خوبی با آلمان انجام دادیم، اما اسمی از توافق آورده نمی‌شود. باید پرسید این مسائل چه فایده‌ای برای کشور یا سیاست دارد. علاوه براین انتقاد کردند که در یکی از روزهای آلوده من به نمایندگی از کشورمان در اجلاس بین‌الملی و مهم مراکش که در سطح رئیس‌جمهور شکل گرفت شرکت کردم.

اما شما سابقه آلودگی هوای اهواز و کنسل شدن پروازتان به این شهر و انتقادهایی که از شما در این زمینه شد را داشتید، با این همه ترجیح دادید به مراکش بروید. خب این نشان می‌دهد چندان به انتقادها توجهی ندارید؟

پس از سفر به ایلام و کرمانشاه من هفت سفر به خوزستان داشتم برای مسائل مختلف زیست‌محیطی این استان.

اما چرا به مراکش رفتید؟

مراکش ادامه اجلاس پاریس بود. آقای رئیس‌جمهور دعوت شده بودند و خیلی از سران کشورهای دیگر، اما آقای رئیس جمهور به دلیل گرفتاری‌هایی که داشتند دستور دادند من به این نشست بروم.

نمی‌توانستید پیشنهاد بدهید شخص دیگری به جای شما برود؟ به هر حال مدیری در سطح شما باید متوجه حساسیت‌های افکار عمومی باشد.

به جای رئیس‌جمهور باید معاون رئیس‌جمهور یا وزیر دیگری می‌رفت، اما این مساله در حوزه کاری من بود. از این گذشته شش ماه هماهنگی کرده و نشست بین‌المللی مقابله با گرد و غبار را طراحی کرده بودیم. به همین دلیل نمی‌شد آن را کنسل کنیم. ما آنجا با دست‌کم چهار وزیر محیط زیست دیدار کردیم و با رئیس‌جمهور عراق درباره کانون گرد و غبارهای این کشور مذاکره کردیم.

اما اینجا افکار عمومی به شما نیاز داشت.

افکار عمومی نبود، بلکه جوسازی بود که عده‌ای در برخی رسانه‌ها انجام دادند. هدف آنها بهانه‌جویی و عیب‌جویی است. کدام عقل سلیم و منطقی می‌گوید در اجلاسی بین‌المللی که منافع ما در آن وجود دارد شرکت نکنیم. این اجلاس‌ها تشریفاتی نیستند. بسیار متاسفم برای افرادی که تصور می‌کنند این اجلاس‌ها تشریفاتی است. این اجلاس‌ها مسئولیت ملی و بین‌المللی ماست. کشورهایی که نتوانند در سطح بین‌المللی از حقوق و منافع ملی خود دفاع کنند حتما شکست خورده‌اند. ما با قوت در اجلاس پاریس شرکت کردیم و جزو کشورهایی بودیم که در شکل‌گیری توافق پاریس نقش داشتیم. این ماجرایی است که منتقدان اصلا به آن اشاره نکردند. رئیس اجلاس رسما اعلام کردند هیات ایرانی جزو موفق و تاثیرگذارترین هیات‌ها بوده به همین سبب در نشست مراکش نیز باید حداکثر بهره را برای منافع ملی خود می‌گرفتیم. در اعتبارات بین‌المللی در بحث تغییر اقلیم سالانه صد میلیارد یورو در سطح بین الملی در نظر گرفته می‌شود تا کشورها از آن بهره بگیرند، بنابراین به چه دلیلی باید از منافع ملی خود بگذریم؟ به دلیل ترس از این که عده‌ای می‌خواهند عیب جویی کنند؟

می‌توان مساله را این‌طور دید که شما دربرابر افکار عمومی نیز مسئولیت دارید می‌توانستید آن روز در پردیسان بمانید و با مردم همدلی کنید.

مسئول باید همدلی کند؟ مسئول باید برای مردم کار کند.

اما باید به این مساله هم توجه داشت اگر بین مدیران و مردم گسست بیفتد، تلاش‌ها کمتر نتیجه می‌دهد. این‌طور فکر نمی‌کنید؟

من روزهای آلوده زیادی را در تهران بوده‌ام، اما سفر مراکش فقط ۴۸ ساعت بود، حدود ۲۴ ساعت در مسیر رفت و برگشت گذشت و حدود دو روز در مراکش بودیم.

از سفر به مراکش عکسی در صفحه اینستاگرام شما منتشر شد. چرا کامنت گذاشتن برای این عکس را محدود کردید؟ آیا برای این نبود که دریافتید، همه نگاه‌ها به این سفر انتقادی است؟

در یک دوره‌ای متاسفانه عده‌ای با عمد و ماموریت می‌آیند‌، به نوعی رفتارشان این را نشان می‌دهد؛ تعداد پست‌های خیلی از این کاربران‌ صفر است، یعنی آی دی ایجاد کرده‌اند برای کامنت‌گذاری و تخریب. البته باید این را روشن کنم جزو مسئولانی هستم که در شبکه‌های اجتماعی هستم و امکان انتشار کامنت و نظر را برای مخاطبان حفظ کرده ام. خیلی هم از کامنت و نظر استقبال می‌کنم، اما شرط دارد؛ اجازه توهین، افترا و تخریب را نمی‌دهیم به خاطر این که گروه‌های خاص بتوانند روی این موضوع سوار شوند هجمه‌هایی می‌آورند. طبیعی است شخصی که صفحه را مدیریت می‌کند ممکن است در آن زمان نتواند جوابگو باشد و برای چند ساعتی کامنت‌گذاری را محدود کند. ترسی از انتقادات نداریم هیچ محدودیتی در بحث نقد نیست، اما در مقابل تخریب و تهدید و الفاظ ناشایست باید به شکل شایسته‌ای مساله را مدیریت کرد.

می‌گویید انتقادهایی که از شما می‌شود، نقد نیست و بیشتر تخریب است. می‌خواهم بدانم درست‌ترین انتقادی که از شما می‌شود چیست؟ در واقع مصداق نقد درست از نظر شما چیست؟

مثلا انتقاد می‌شود چرا خیلی از برنامه‌ها به نتیجه نمی‌رسد یا زمانبر می‌شود، اما ماهیت بسیاری از مشکلات ما بلندمدت است. علاوه براین از ما انتقاد می‌شود چرا با مردم همراهی نمی‌کنید. فکر می‌کنم باید جوابگوی افکار عمومی باشیم، اما در عمل.

تا پایان عمر این دولت زمان زیادی باقی نمانده‌‌ در این مدت باقی مانده چه اولویت‌هایی دارید؟

فعلا تمام تلاشمان این است که برنامه‌های محیط زیست را نهادینه کنیم به نحوی که هر دولتی سرکار آمد نتواند مسیر اصولی را تغییر بدهد. ما از این بابت خیلی آسیب خوردیم. در گذشته در برنامه‌های محیط زیست چرخش‌های ۱۸۰ درجه اتفاق افتاد و دور برگردان زدند، محیط زیست مقوله سیاسی نیست. مساله‌ای است که باید همیشه در اولویت باشد. یعنی کشور در ریل درستی قرار بگیرد و همه دستگاه‌ها برنامه برای محیط زیست داشته باشند.

بگذارید بازگردیم به مساله آلودگی هوا که دغدغه این روزهای خیلی‌هاست. عامه مردم انتقاد می‌کنند آلودگی هوا ناشی از سیاست‌های سازمان شماست؛ اگر بخواهید به زبان ساده بگویید این مشکل چه زمانی حل خواهد شد، چه می‌گویید؟

براساس برنامه ده ساله‌ای که در نظر گرفته شده‌ برنامه آلودگی هوا باید پیش برود .در سه سال اخیر نیز دستاورد خوبی داشته‌ایم. تمام منحنی‌ها نشان می‌دهد وضع هوا رو به بهبود است ما در کلانشهرها دیگر بنزن نداریم. در حالی که سال ۸۹ بنزن تنفس می‌شد و در برخی مواقع تا هزار برابر حد مجاز بود. سرب نیز حذف شده است. تمام نیروگاه‌های کشور که قبلا از مازوت استفاده می‌کردند هم مکلف شده‌اند از گاز طبیعی استفاده کنند. متوسط شاخص آلودگی هوا در کشور کاهش پیدا کرده و تعداد روزهای ناسالم نیز کم شده است، اگرچه ما مساله گرد و غبار را داریم، خیلی جالب است که مشهد امسال از صحرای قره قم (ترکمنستان)گرد و غبار داشت، البته از کانون‌های داخلی نیز بود، مساله اینجاست که بر‌خی عوامل فراملی است.

در مورد مساله آشوراده چه، آیا شما واقعا با ساخت و ساز در این جزیره موافقت کردید؟

‌مناطق حفاظت شده و پارک‌های ملی در سطح کشور مطالعاتی دارد، مطالعات مربوط به آشوراده مربوط به دولت اصلاحات است. در این دوره ما مطالعات مدیریت آن را تکمیل کرده‌ایم و هر کدام از این مطالعات یک کتاب دارد‌، در واقع می‌خواهیم این کتاب را اجرایی کنیم، بخشی از این مطالعات‌ به طبیعت‌گردی با مشارکت مردم محلی مربوط می‌شود چیزی که در دنیا انجام می‌شود‌.‌

پس شما می‌گویید این موارد استاندارد و براساس مقررات است، پس چرا معاون وقتتان آقای کیخا گفت امضای صورت جلسه این پروژه بزرگ‌ترین اشتباه مدیریتی‌اش بوده است؟

آن بحثی بود که ایشان در مورد ساخت هتل و واگذاری گفتند، اما از اول بحث ساخت هتل و واگذاری مطرح نبود. بحث، تعریف فعالیت‌هایی است که بخش خصوصی بتواند با همکاری جوامع محلی برخی فعالیت‌های سبک طبیعت‌گردی و بدون هیچ تخریبی را دنبال کند.

به این دلیل از سوی هیچ لابی شما تحت فشار نیستید؟

نه هیچ لابی خاصی نیست. اگر تقاضا برای چنین فعالیتی باشد، در چارچوب مشخص آن را انجام خواهیم داد و ‌قرار است چنین فعالیت‌هایی نیز در کرمان انجام شود.

با همه دفاعی که از عملکرد خود و سازمان محیط زیست دارید، اگر مرحوم پدرتان که سابقه مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست را نیز داشت قرار بود به شما نمره بدهد فکر می‌کنید چه نمره‌ای می‌گرفتید؟

سوال سختی است. پدرم استاد خوب دانشگاه بود، اما سختگیرانه نمره می‌داد، نمی‌دانم… امیدوارم نمره خوبی بدهد. من محیط زیست را آموزش خانگی دیدم چون رشته تحصیلی‌ام نیست. فکرم می‌کنم ایشان نیز اگر بود می‌گفت بگذارید مردم نمره بدهند.

مهدی آیینی

ماهی ها به جهنم

در دو ماه گذشته آن‌قدر خبرهای بد در حوزه محیط زیست خوانده و نوشته‌ام که باورش برایم سخت است، خبرهای تلخی که این روزها مرا به یاد این شعر اکبر اکسیر می‌اندازد «با اجازه محیط زیست، دریا دریا دکل می‌کاریم، ماهی‌ها به‌جهنم…».

مجروح شدن محیط بانان در پارک ملی دنا به دست شکارچی های غیرمجاز، قاچاق و فروش لاله های واژگون در پایتخت، شکار جانوران آبستن به دست ناشکارچی ها و زنده گیری نوزادان حیوانات وحشی در گوشه و کنار مناطق حفاظت شده از خبرهای تاسف بار حوزه محیط زیست است، اما اینها فقط قسمتی از اتفاقات ناگواری است که در این مدت کوتاه رقم خورده است و باید به این خبرهای تلخ سخنان استاندار فارس را هم اضافه کرد.

او حدود دو هفته پیش در اظهارنظری ۳۰۰ گورخر باقیمانده در منطقه حفاظت شده بهرام گور را عامل مصیبت و بی کاری جوانان این استان معرفی کرد، در حالی که طرفداران محیط زیست از این سخنان هنوز شوکه هستند، روز گذشته دوباره سخنان رئیس شبکه انجمن های صنعتی و معدنی ایران خبرساز شد.او در تکمیل حرف های آقای استاندار به ایرنا گفت، سازمان حفاظت محیط زیست برای نگهداری و مراقبت از ۲۰ راس آهو مساحتی بیشتر از ۵۰۰ هکتار را با وجود دارا بودن پتانسیل معدنی، محصور ساخته و اجازه هیچ گونه فعالیتی را در این منطقه نمی دهد.

وقتی این مسئولان درباره محیط زیست و گونه های حفاظت شده این چنین اظهارنظرهایی می کنند، چطور می توان انتظار داشت اوضاع محیط زیست کشور از این بدتر نشود و اهالی روستاهای نزدیک مناطق حفاظت شده در رویای به دست آوردن ثروت و کار به کشتار حیوانات در خطر انقراض کمر نبندند.

چگونه می توان از چوپان ها انتظار داشت که به محیط زیست احترام گذاشته و دام های خود را برای چرا به مناطق حفاظت شده نبرند. به همین علت باید مسئولان کمی بیشتر به محیط زیست احترام گذاشته و در سخنرانی های خود اظهارنظر هایی نکنند که برای محیط زیست گران تمام شود.

مهدی آیینی

پارک ملی کویر را نابود نکنید

مهدی آیینیهرچند که بحث اکتشاف نفت در پارک ملی کویر ماجرای تازه‌ای نیست و تاکنون کارشناسان بارها نسبت به عواقب آن هشدار داده‌اند، اما وقتی رئیس‌جمهور در سمنان از برطرف شدن مشکلات و موانع اکتشاف نفت در پارک ملی خبر داده و می‌گوید دستورهای لازم برای اتمام مصوبات عملیات اکتشاف نفت در محدوده پارک ملی کویر تا پایان سال صادر شده می‌توان نتیجه گرفت که او آب پاکی را روی دست دوستداران محیط‌زیست ریخته است.رئیس جمهور بارها در سخنرانی های خود در راستای حفظ محیط زیست سخن گفته، اما اشکال اینجاست که موقع عمل که می رسد ماجرا جور دیگری رقم می خورد. در حالی رئیس دولت دهم از برطرف شدن مشکلات برای اکتشاف نفت در بزرگ ترین پارک ملی حفاظت شده کشور حرف می زند که ما با کشورهای حاشیه خلیج فارس ذخایر و میدان های نفتی مشترک زیادی داشته و کشورهایی مانند قطر تمام تلاش خود را برای استخراج این ذخایر در پارس جنوبی به کار گرفته اند.

به همین علت، این پرسش مطرح می شود که چرا دولتمردان باید به فکر استخراج نفت در پارک ملی کویر و محلی باشند که زیستگاه چند گونه جانوری در خطر انقراض مانند جبیر، پلنگ و یوزپلنگ است.

جالب اینجاست که دولت برای حفظ گونه های در خطر انقراض مانند یوزپلنگ ها، میلیون ها دلار هزینه می کند.

شاید پیشنهاد صد میلیون دلاری شرکت چینی برای سرمایه گذاری در این خصوص تمامی مشکلات زیست محیطی را به یکباره برطرف کرده است یا شاید کارشناسان دولت در محاسبات خود دچار اشتباه شده اند، چرا که طبق ماده هشت آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، هر گونه عملیات عمرانی که منجر به تخریب محیط زیست شود، ممنوع است.

با این حال هیچ دور از ذهن نیست که با شروع به کار شرکت چینی و آغاز عملیات اکتشاف نفت در پارک ملی کویر این منطقه سرنوشت روشنی پیش رو نداشته باشد.

مهدی آیینی

بالا