آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : محیط زیست (برگ 32)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : محیط زیست

اشتراک به خبردهی

دره ارغوان خاطره می‌شود

صدها نفر از دوستداران طبیعت به تخریب یک ذخیره‌گاه جنگلی ایلام اعتراض کردند

لکه‌های محدودی از ذخیره گاه‌های جنگلی در کشور وجود دارد. این محدودیت لزوم توجه به این ذخیره گاه‌ها را دوچندان می‌کند، اما به نظر می‌رسد برخی مسئولان اهمیتی برای این مهم قائل نیستند. هنوز بسیاری نمی‌دانند هر پایه گیاهی که از بین می‌رود تمام راز و رمزهای مربوط به آن پایه برای همیشه از کره زمین حذف می‌شود. چه بسا داروی یک بیماری لاعلاج در یک گونه ذخیره‌گاهی نهفته باشد، اما چون فرصت مطالعه درباره آن فراهم نشده، با انقراض این گونه برای همیشه بشریت را از این فرصت محروم شده است.

  گزارشگران سبز: یکی از ذخیره‌گاه‌های جنگلی که این روزها زیر تیغ طرح‌های توسعه گردشگری قرار دارد، ذخیره‌گاه جنگلی ارغوان ایلام استاستاندار این استان تصمیم گرفته که طرحی تفرجی در این ذخیره‌گاه اجرا کندفعالان محیط زیست بر این باورند در جریان اجرای این طرح، ۴۸۰ پایه از گونه ذخیره‌گاهی ارزشمند ارغوان قطع شده است، اما مقامات رسمی این سخنان را تکذیب کرده و می‌گویند طرح گردشگری بدون قطع حتی یک درخت اجرا خواهد شداین در حالی است که تصاویر

ارسال شده از ایلام نشان می‌دهد، احیای جاده تفرجی مورد نظر، چندان هم بدون لطمه به این گونه ارزشمند ذخیره گاهی نیست و در حاشیه جاده، بعد از اجرای عملیات خاکبرداری، ریشه برخی درختان ارغوان از زیر خاک بیرون آمده و در معرض هوا قرار گرفته است.

دره ارغوان ایلام، منطقه‌ای سیل‌خیز بوده و معلوم نیست استاندار این استان با کدام منطق و ارزیابی، طرح گردشگری را در آن اجرا می‌کند.

ذخیره‌گاه‌های محدود

سطح محدودی از جنگل‌های ایران به عنوان ذخیره‌گاه‌های جنگلی مجزا شده‌اند تا اقدامات حفاظتی بیشتری روی آن انجام شودارغوان یکی از گونه‌های شاخص آب و هوای مدیترانه‌ای است که لکه‌های محدودی از آن در استان‌های خراسان رضوی، ایلام و برخی نقاط دیگر وجود داردبه دلیل محدودیت سطح گسترش این گونه، آن را به عنوان گونه‌ای ذخیره‌گاهی اعلام کرده‌اند تا بیشتر مورد حفاظت قرار گیرداما این روزها دره ارغوان ایلام که محل رویش این گونه ذخیره‌گاهی است با حضور لودرهایی که قرار است جاده قدیمی بین شهرستان ایلام و چرداول را با هدف سهولت تردد گردشگران احیا و بازسازی کند، روبه‌رو شده استاین اقدام البته با اعتراض دوستداران محیط‌زیست مواجه شدبیش از صدها نفر از فعالان محیط‌زیست پای نامه‌ای اعتراضی را امضا کردند تا مانع اجرای طرح گردشگری در این دره شوند.

رحیم ملک‌نیا، عضو هیات علمی دانشگاه لرستان در گفت‌وگو با گزارشگران سبز بیان می‌کند: استانداری تصمیم گرفته جاده دسترسی قدیمی ایلام به چرداول را با هدف کاهش ترافیک و … تعریض کند.

او با اشاره به شایعاتی که در منطقه وجود دارد، می‌گوید: چند ویلا در داخل فضای ذخیره‌گاه جنگلی ساخته شده و این شائبه وجود دارد که ساخت جاده به خاطر این ویلاها در حال پیگیری است.

ملک‌نیا همچنین به هشدارهایی که درباره قطع ۴۸۰ اصله درخت ارغوان و خروج آن از منطقه منتشر شده اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: استاندار به اتفاق معاون عمرانی خود، مدیر کل منابع طبیعی و مدیر کل محیط‌زیست از منطقه بازدید کرده‌اند و کلا قطع این تعداد درخت را تکذیب کردند.

او با اشاره به خارج شدن ریشه درختان از زیر خاک، به دلیل اجرای پروژه گردشگری در ذخیره گاه جنگلی ارغوان، سخنان خود را با طرح این پرسش ادامه می‌دهد: مسئولان استانی اعلام کرده‌اند در منطقه پارکینگ بدون قطع درخت ساخته خواهد شد، اما معلوم نیست چگونه می‌خواهند بدون قطع درخت پارکینگ بسازند.

این عضو هیات علمی دانشگاه لرستان می‌افزاید: سوال این است چگونه اجازه داده‌اند در یک ذخیره‌گاه جنگلی جاده تعریض شود؟ ارزیابی زیست محیطی این پروژه چگونه انجام شده استاگر مسئولان منابع طبیعی در جریان نبوده‌اند چرا به این پروژه اعتراض نکردند و بعد از مردم وارد عمل شدند؛ آن هم به همراه استاندار؟در حالی که باید به عنوان متولی در منطقه حضور می‌یافتند تا اعمال قانون کننداین سوال هم مطرح است که چگونه می‌توان در یک ذخیره‌گاه جنگلی پروژه اجرا کرد؟

او همچنین حجم خاکبرداری برای اجرای این پروژه را بسیار وحشتناک توصیف می‌کند.

گردشگری در منطقه‌ای سیل‌خیز

بسیاری از کارشناسان دره ارغوان را که این روزها شاهد اجرای پروژه گردشگری است، دره‌ای سیل‌خیز معرفی می‌کنند.به گفته عضو هیات علمی دانشگاه لرستان سیلی که دو سه سال پیش هم آمد، از طریق آبی بود که از سمت دره ارغوان وارد شهر شد.

رضا احمدی، مدیرکل منابع طبیعی استان ایلام نیز در گفت‌وگو با ما، سیل‌خیز بودن دره ارغوان را تائید می‌کنداو می‌گوید: در دره ارغوان ۳۰ پروژه آبخیزداری انجام داده‌ایمسال ۹۴ هم سیل داشتیمآن طور که او می‌گوید کارهای آبخیزداری انجام شده، ایلام را از سیل نجات داده است.

او تاکید می‌کند: با بارش‌های ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلی متری هم خطر سیلاب شهر را تهدید نمی‌کند، چون در ۵۴۰ نقطه از مناطق تعیین شده طرح آبخیزداری اجرایی شده است. ‌

هر چند عملیات آبخیزداری در دره ارغوان، شهر ایلام را ایمن کرده است، اما این دره محل بروز سیلاب است و دو سال قبل که سیلاب در این دره رخ داده بود، با وجود اجرای عملیات گسترده آبخیزداری در این دره، سنگ‌های بزرگی توسط سیلاب جابه‌جا شد.

یکی از اصول اولیه مصون ماندن از آسیب‌های ناشی از سیل نیز فاصله گرفتن از مسیر عبور سیلاب استبر اساس استانداردهای متداول جهانی، ساخت و ساز در حریم مسیر عبور سیلاب، ممنوع است؛ اما در کمال تعجب، استاندار ایلام از پول نفت هزینه می‌کند تا میزان سهولت دسترسی به منطقه‌ای سیل خیز را افزایش داده و به این ترتیب بار گردشگری در این ذخیره‌گاه جنگلی را بیشتر کنددر حالی که باید میزان حضور جمعیت در نواحی مستعد سیل را به حداقل برساند و ساخت و ساز در این مناطق را متوقف کرد.

ساخت و ساز بدون قطع یک درخت

ساخت و ساز در طبیعت همواره با تخریب محیط همراه استتمام ماشین‌هایی که برای اجرای سازه‌ها به منطقه مراجعه می‌کنند، خاک را دچار کوبیدگی کرده و تجدید حیات گونه‌های جنگلی را با مشکل مواجه می‌کنندخاک کوبیده، کمتر آب جذب می‌کند و اگر جاده آسفالته باشد، احتمال بروز روان‌آب و سیلاب در آن ناحیه افزایش می‌یابد.

اما استاندار ایلام در منطقه‌ای که خود مستعد بروز سیلاب است و میلیاردها تومان صرف اجرای پروژه‌های آبخیزداری برای مقابله با خطرات سیل در آن شده است، با صرف هزینه، به دنبال تعریض جاده‌ای است که ضریب نفوذ آب در خاک را کاهش می‌دهد و باز هم منطقه را سیل‌خیزتر می‌کند.

با وجود این، مدیر کل منابع طبیعی ایلام می‌گوید: در اجرای این پروژه گردشگری، هیچ درختی در منطقه قطع نخواهد شد و چهار پارکینگی که برای گردشگران ایجاد می‌شود، در محیط‌های باز این ذخیره گاه جنگلی ایجاد می‌شود.

او ادامه می‌دهد: پارک جنگلی ارغوان مکمل پارک جنگلی بلوط استیک کوه فاصله بین آنهاست و این منطقه یک زنجیره گردشگری است.

به گفته احمدی برای توسعه گردشگری در این منطقه طرح تهیه شده و کتابچه اش موجود استبه همین دلیل هیچ بخشی از پروژه با قطع درخت همراه نیست.

اگر از او درباره نام ارزیاب زیست‌محیطی این پروژه بپرسید ادعا می‌کند اطلاعی ندارد و نمی‌داند چه کسی ارزیابی پروژه‌ای گردشگری در یک محیط سیل‌خیز را انجام داده است.

مدیر کل منابع طبیعی ایلام تاکید می‌کند: دره ارغوان منطقه حفاظت شده است و نباید به ترکیب آن دست زد.

با توجه به گفته‌های کارشناسان باید تاکید کرد در این که گردشگری می‌تواند به حل مشکلات ساکنان مناطق محروم کمک کند هیچ شکی نیست، اما مسئولان نباید طبیعت منطقه را قربانی طرح‌های شتاب زده‌ای کنند که از گزارش‌های ارزیابی زیست محیطی آن اطلاع چندانی در دست نیستزیرا تجربه ثابت کرده توسعه ناپایدار در بلند مدت اندک سرمایه‌های محلی را تباه می‌کندبه عبارت دیگر، وقتی سیل گردشگران روانه ایلام شوند و زیر ساخت‌ها برای سرویس دهی به آنها مناسب نباشد اندک منابع طبیعی باقیمانده نیز خیلی زود از بین خواهد رفت و شرایط برای بومیان منطقه دشوارتر از گذشته خواهد شد.

لیلا مرگن

دانشکده محیط نیست!

آشفته بازار دانشکده محیط‌ زیست وارد سومین هفته خود شد

    دانشکده محیط‌ زیست، بلاتکلیف است و دانشجویان، استادان و کارکنانش هفته‌هاست آب خوش از گلویشان پایین نرفته، چون یک روز حرف از ماموریت‌گرا شدن دانشکده است و روز دیگر از انحلال آن سخن می‌گویند. به همین دلیل آینده این دانشکده روشن نیست وبه‌نظر می‌رسد تصمیم‌گیران دانشکده محیط‌ زیست به‌سمتی حرکت می‌کنند که گره‌ای را که ممکن است با دست باز ‌شود به گره‌ای کور بدل کنند.
    گزارشگران سبز: مدت زیادی نمی‌گذرد از این که عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست تاکید کرد به‌دنبال ماموریت‌گرا کردن دانشکده محیط‌زیست است.

به گفته او تربیت دانشجو ربطی به سازمان تحت مدیریتش ندارد و بهتر است به فکر مجموعه آموزشی برای کارکنان و محیط بانان باشد.

درست بعد از این سخنان کلانتری بود که کاوه مدنی، معاون مستعفی آموزش و پژوهش سازمان روانه دانشکده شد و ماجرا را به سمت انحلال دانشکده پیش برد و این روزها نیز رئیس کنونی دانشکده بر انحلال دانشکده پافشاری می‌کند.

براساس گزارش‌هایی که به دست خبرنگار ما رسیده، مدیر وقت دانشکده به اخراج برخی اعضای هیات علمی و کارکنان دست زده است و به دانشجویان گفته فکری به حال خودشان کنند و اگر نیاز باشد خودش آستین بالا می‌زند تا محلی برای ادامه تحصیل دانشجویان پیدا کند.‌

برخلاف این تصمیم‌گیری‌ها، در جلسه هیات امنای دانشکده اما قرار‌های دیگری گذاشته شده بود تا جوانب کار کارشناسی شود و گزینه‌های احتمالی برای ماموریت‌گرا شدن دانشکده پیشنهاد شود، اما این روزها خبرهایی از دانشکده به گوش می‌رسد که به نظر می‌رسد تصمیم به انحلال این دانشکده گرفته شده است.

آغاز یک تجریه!

درباره دانشجویان دقیقا معلوم نیست نحوه دریافت مدرک آنها به چه شکل خواهد بود و اعضای هیات علمی این مجموعه هم باید در انتظار اعلام نیاز محیط‌های کاری جدید باشند.

محمد درویش، عضو هیات علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها، انحلال دانشکده محیط‌زیست را گامی در راستای تجزیه سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌داند، اما امید بزرگ حداد بر این باور است هیچ تنزل درجه‌ای در دانشکده محیط‌زیست رخ نخواهد داد و شرح وظایف تدوین شده برای این دانشکده اثر بیشتری بر جامعه محیط‌زیستی کشور خواهد داشت.

با وجود این، ذی‌نفعان این دانشکده یعنی دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشکده محیط‌زیست به دلیل ابهامات موجود در آینده تحصیلی و کاریشان، همچنان در انتظار تصمیمات متولیان امر روزهای آشفته‌ای را از سر می‌گذرانند.

دانشکده محیط‌زیست که چند سالی در مسیر توسعه قرار گرفته بود، با روی کار آمدن عیسی کلانتری و تغییر سیاستگذاری‌ها با تنش‌های جدی مواجه شد. نخستین هدف این دانشکده، تربیت محیط بانان بود اما در دولت قبل، بحث تربیت دانشجویان رشته محیط‌زیست نیز به مجموعه وظایف این دانشکده اضافه شود.

در هفته پژوهش سال گذشته، نخستین جرقه‌های توقف توسعه این دانشکده با سخنان عیسی کلانتری زده شد. او که در مراسم گرامیداشت هفته پژوهش سخن می‌گفت با تاکید بر ضرورت ترویج پژوهش‌های محیط‌زیستی، بر استفاده از ظرفیت دانشکده محیط‌زیست برای آموزش محیط بانان تاکید کرد.

او گفت: محیط‌بانان، مروجان محیط‌زیست هستند و باید در حوزه آموزش تقویت شوند و در همین خصوص برنامه داریم دانشکده محیط‌زیست به دانشکده محیط‌بان تغییر پیدا کند.

کاوه مدنی نیز در موقعیت‌های مختلف بر آموزش همگانی تاکید می‌کرد. شاید همین ایده توسعه آموزش همگانی بود که مسیر حرکت دانشکده محیط‌زیست را به سمت تمرکز بر آموزش‌های همگانی و تربیت محیط بانان تغییر داد و سرنوشت ذی‌نفعان آن را دچار ابهام کرد.

پاک کردن صورت مساله

محمد درویش، مدیرکل پیشین دفتر مشارکت‌های مردم نهاد سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره تاثیر انحلال دانشکده محیط‌زیست بیان می‌کند: دانشکده محیط‌زیست قدمتی به اندازه عمر خود سازمان
محیط‌زیست دارد.

این مجموعه اول آموزشکده‌ای بوده که وظیفه ارتقای توانایی پرسنل سازمان بخصوص محیط‌بانان را به عهده داشت. بتدریج تجربه بیشتری کسب کرد و به یک بازوی علمی برای سازمان تبدیل شد.

او ادامه می‌دهد: خیلی از فارغ‌التحصیلان این دانشکده جزو مدیران و کارشناسان قدیمی و پیشکسوت سازمان محیط‌زیست هستند. در دولت دهم متاسفانه این دانشکده یکباره به صورت قارچی رشد و تلاش کرد به یک دانشگاه تمام عیار تبدیل شود. در نتیجه در حوزه‌های مختلف دانشجو جذب کرد.

این مساله روی کیفیت و کمیت کار دانشکده اثر گذاشت و دانشکده از وظیفه اصلی خود یعنی آموزش پرسنل سازمان غفلت کرد و این بخش به فراموشی سپرده شد.

به گفته درویش، حالا برای این که آن بحران حل شود، باید سعی کنیم کیفیت دانشکده را به‌عنوان بازوی علمی سازمان محیط‌زیست
ارتقا دهیم.

در حالی که رئیس فعلی سازمان حفاظت محیط‌زیست برای حل این مشکل، تلاش می‌کند این دانشکده را کاملا تعطیل کند که این رویکرد به نوعی پاک کردن صورت مساله بوده و البته اقدام شگفت‌آوری است.

او می‌افزاید: دانشکده محیط‌زیست سرمایه‌ای است که چند دهه وقت، صرف به‌وجود آمدن آن شده است؛ بنابراین تلاش برای انحلال آن را گامی در راستای انحلال سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌دانم.

افزایش کیفیت، رویکرد جدید دانشکده محیط‌زیست

امید بزرگ‌حداد، سرپرست پیشین دانشکده محیط‌سازمان تمیمات در شرف وقوع مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست را گامی در راستای انحلال فیزیکی این دانشکده نمی‌داند.

به گفته او از مدتی پیش آموزش‌های مقطع دار دانشکده محیط‌زیست متوقف شده و وزارت علوم هم اجازه جذب دانشجو را به این دانشکده نداده بود. صورتجلسه شورای‌عالی اداری هم دال بر این بود که دانشکده محیط‌زیست نباید دانشجویان مقطع دار جذب کند. مصوبه هیات امنا هم به این مساله تاکید داشت.

بزرگ‌حداد درباره سرنوشت دانشجویان و پرسنل این دانشکده پس از اجرای سیاست‌های جدید عنوان می‌کند: قرار بود برنامه‌های کلی در کمیسیون دائمی هیات امنا طراحی شود و پس از نهایی شدن به مرحله اجرا درآید. هیچ تصمیم قطعی درباره راهکارها گرفته نشده بود.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد برای مدیریت دانشجویان این دانشکده گزینه‌هایی مطرح بود. یکی این که دانشجویان به دانشکده‌های دیگر منتقل شوند یا دوره تحصیل خود را در دانشکده محیط‌زیست به پایان برسانند. درباره مدرک تحصیلی دانشجویانی هم که به دانشکده‌های دیگر منتقل می‌شدند و مرجع صدور مدرک تحصیلی (که دانشکده محیط‌زیست باشد یا دانشکده‌ای که دانشجویان به آن منتقل شده‌اند) باید وزارت علوم تصمیم نهایی را می‌گرفت.

حذف فرصت‌های شغلی

بزرگ حداد از دست رفتن فرصت شغلی بخشی از پرسنل دانشکده محیط‌زیست را هم به‌دلیل تغییر سیاست‌های این مجموعه امری بدیهی دانسته و می‌گوید: در شرایطی که ادامه آموزش‌های مقطع دار امکان پذیر نباشد، برخی اعضای هیات علمی و پرسنل دانشکده محیط‌زیست، وظیفه سازمانی مشخصی نخواهند داشت.

کمیسیون دائم برای تعیین تکلیف وضعیت کارمندان تصمیم می‌گیرد. سازمان حفاظت محیط‌زیست، ادارات محیط‌زیست تهران، البرز و سایر استان‌ها اگر نیاز به نیرو داشته باشند و همکاران دانشکده مایل باشند به این مراکز منتقل شوند، فضایی برای ادامه فعالیت شغلی اعضای دانشکده خواهد بود.

بزرگ حداد ادامه می‌دهد: با توقف جذب دانشجوی مقطع‌دار، اعضای هیات علمی برای ارتقا و ترفیع دچار مشکل خواهند شد، زیرا نمی‌توانند تحقیق کنند و فرآیندهای کاری آنها با مشکل مواجه می‌شود.

در نتیجه با وزارت علوم برای تعیین تکلیف اعضای هیات علمی و آینده مبهم کاری آنها رایزنی‌هایی انجام شد تا این افراد تعیین تکلیف شوند. او تغییر شرایط دانشکده محیط‌زیست را تنزل درجه این دانشکده به یک آموزشکده نمی‌داند و بر این باور است که تغییر سیاست‌های کاری دانشکده محیط‌زیست، حرکت به سمت ماموریت‌گرایی و خدمت به محیط‌زیست است. محیط‌زیست کشور مشکل کم ندارد و بلاتکلیف ماندن وضعیت دانشگاه بیش از گذشته می‌تواند سازمان حفاظت محیط‌زیست را به حاشیه ببرد.

لیلا مرگن

کوسه‌ها شوخی شوخی می‌میرند

تورهای تفریحی برای شکار کوسه حدود ۳/۵ میلیون تومان از مشتریانشان می گیرند

کوسه‌ها، این شکارچی‌های قهار هم گاهی شکارِ شکارهایشان می‌شوند. آنها به طعمه گردشگرانی بدل شده‌اند که می‌خواهند برای تفریح جان یک آبزی را بستانند.
این واقعیتی تلخ است که تعداد گردشگران ضد محیط‌زیست در حال افزایش است و برخی افراد سودجو بر این آتش می‌دمند، چراکه تعداد تورهای گردشگری که ادعا می‌کنند برای صید کوسه ماهی مجوز دارند در حال افزایش است! تورهایی که هر چند مدعی هستند کوسه‌ها را زنده می‌گیرند و رهاسازی می‌کنند و این نوع صید را هم یک قانون بین‌المللی می‌دانند، اما مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست نه فقط درباره این روش صید چیزی نشنیده‌اند، بلکه باور هم ندارند هیچ ارگانی برای صید تفریحی کوسه ماهی مجوز صادر کند. از سوی دیگر، کارشناسان هم تاکید می‌کنند هیچ روش صیدی وجود ندارد که به حیوان لطمه نزند و صدمات ناشی از صید و رهاسازی، قطعا عمر کوسه ماهیان را کوتاه می‌کند و جمعیت این گونه از آبزیان را که در خطر انقراض قرار دارد، بیشتر به مخاطره می‌اندازد.

تجارت باله کوسه از آن تجارتهای پرسودی است که انگیزه کافی برای صیادان به منظور صید هدفمند کوسه را فراهم میکند. بالههای شکارچیان دریا، پس از صید به چین و کشورهای آسیای جنوب شرقی میرود تا به سوپ تبدیل شود؛ اما این تنها دلیل صید کوسه ماهیان نیست. کوسه ماهیها که از قدرت شکارگری فوق العادهای برخوردار هستند، گاهی در تور شکارچیانی گرفتار میشوند که هدفشان از حضور در دریا، صرفا صید تفریحی است. تورهایی هستند که با هدف ایجاد ساعاتی خوش برای گردشگران، تورهای صید ماهیان بزرگ نظیر تن ماهیان، ماهی شیر و باراکودا و غیره را برگزار میکنند، اما اگر از این تورها بخواهید برایتان تور صید تفریحی کوسه برگزار کنند، با اعلام قیمتهایی که کمی بیشتر از صید ماهیان متعارف است، به تقاضایت پاسخ مثبت میدهند.

به گفته صاحبان این تورها، صید کوسه فقط به روش بگیر و رها کن انجام میشود و کوسه پس از صید، باید به داخل آب بازگردانده شود. آنها این نوع صید را روشی متداول در سراسر جهان میداند و معتقدند برای صید هدفمند و تفریحی کوسه باید شش روزی را روی آب وقت صرف کنید. برخی از این تورها در جزیره لاوان، به عنوان یک جزیره محیطزیستی برگزار میشود. این شکل صید خاص تفریحی، گویا با مجوز متولیان امر برگزار میشود، زیرا گردانندگان این تورها ادعا میکنند برای زندهگیری همه انواع کوسهها، بجز کوسه سفید و سپس رها کردن موجود در دریا میتوانند از نهادهای مسئول مجوز دریافت کنند و اگر بدون مجوز اقدام به چنین صیدی کنند باید ۲۰ میلیون تومان جریمه دهند. زیرا کوسه سفید در دریا کم است و صید آن هم مشمول محدودیتهایی است. اینها را یکی از برگزارکنندگان تورهای شکار کوسه به شرط فاش نشدن نامش به خبرنگار گزارشگران سبز میگوید.

بیاطلاعی محیطزیست

داوود میرشکار، مدیرکل دفتر زیستبومهای دریایـــی سازمان محیطزیست ضمن اعلام بیاطلاعی از صدور مجوز برای صید تفریحی کوسه به گزارشگران سبز میگوید: مجوز صید در دریا توسط سازمان حفاظت محیطزیست صادر نمیشود. این سازمان در مناطق خود یا آبهای داخلی که مربوط به این مجموعه است، در برخی موارد با توجه به وضعیت ذخایر، مجوز صید موقتی میدهد. البته صید کوسه هم ممنوع است.

او درباره برگزاری تورهای تفریحی زندهگیری و رهاسازی کوسه ماهیان عنوان میکند: برخی چون کوسه را پس از صید رها میکنند، فکر میکنند کار درستی انجام میدهند؛ اما نشنیدهام که سازمان شیلات ایران هم مجوز ورزشی برای صید کوسه ماهیان بدهد. میرشکار تاکید میکند: چون صید کوسه ممنوع است، حتی اگر قلاب و لوازم صید کوسه در دست افراد مشاهده شود، همان ۳۰ میلیون تومان جریمه صید کوسه از آنها گرفته میشود. همچنین اگر کوسه ماهی از آب خارج شود، جریمه صید از مرتکبان گرفته میشود، زیرا این رفتار تورها به مفهوم صید هدف کوسه است. او ادامه میدهد: باید مجوز تورهایی که چنین برنامههایی برگزار میکنند، بررسی شود. اگر توری مجوز زندهگیری کوسه را داشته باشند، سازمان شیلات باید پاسخگو باشد. به گفته مدیرکل دفتر زیست بومهای دریایی سازمان محیطزیست، فشار صید غیر قانونی روی کوسه ماهیان وجود دارد و این گونه در معرض خطر انقراض است. به همین دلیل صیاد معمولی یا صیادان تفریحی مجاز نیستند کوسهها را شکار کنند و در صورت مشاهده این رفتار، با آنها براساس قانون برخورد میشود.

سازمان شیلات متولی تعیین جمعیت کوسه

میرشکار، مرجع رسمی اعلام آمار جمعیت کوسههای خلیج فارس را سازمان شیلات ایران میداند. این سازمان هم در آماربرداریهای خود صرفا به بررسی ذخایر گونههای تجاری میپردازد. به همین دلیل آماری از جمعیت واقعی کوسهها در دسترس نیست. دقیقا مشخص نیست کوسهها چه شرایطی دارند و جمعیتشان چقدر است. با وجود این تورهای تفریحی ادعا میکنند مجوز برای صید و رهاسازی کوسهها دریافت میکنند.

محمدرضا فاطمی، پژوهشگر علوم دریا در گفتوگو با گزارشگران سبز درباره وضعیت کوسهها عنوان میکند: متولی تعیین جمعیت کوسه طبق قانون حفاظت و بهرهبرداری از منابع آبزی سازمان شیلات است. در این قانون که سال ۷۵ تصویب شد، وظیفه شیلات و محیطزیست مشخص شده است. او ادامه میدهد: سازمان حفاظت محیطزیست زمانی که جمعیت به خطر افتد، وارد عمل میشود. تا قبل از آن، وظیفه شیلات است که مواظب جمعیت این گونهها باشد.

آنطور که فاطمی میگوید وقتی جمعیت گونهای کم میشود نیز باید براساس مقررات عمل شود، چون اگر جمعیت یک آبزی کمتر از ۲۰ هزار قطعه شود، وارد فهرست جمعیت در خطر میشود.

این پژوهشگر علوم دریا در پاسخ به این پرسش که در شرایط نبود ارزیابی درست از ذخایر جمعیت کوسه ماهیان چگونه میفهمیم نسل این آبزی در معرض خطر انقراض است، میگوید: ارزیابی ما به دو صورت است. اول از نظر کمّی ذخایر را بررسی میکنیم، اما کوسهها چون در جای مشخصی نیستند و گلهای زندگی نمیکنند نمیتوان با روش صید مشخص ارزیابی شوند. ما برای ارزیابی از روشهای استنتاجی هم استفاده میکنیم مثلا درصد حضور کوسه در صید تجاری یا کوتاه شدن طول کوسههایی که در دام میافتند، نشان میدهد جمعیت کوسهها رو به کاهش است و ذخایر این گونه تحت فشار است.

زخمهای کاری

این استاد بازنشسته دانشگاه علوم و تحقیقات با بررسی روشهای صید، استفاده از تمام ابزارهای موجود را عاملی برای بروز آسیب به حیوان و کوتاه شدن عمر این گونه میداند و معتقد است این رفتارها، نسل کوسهها را بیشتر در معرض خطر انقراض قرار میدهد. او ادامه میدهد: در تمام روشهای ترال کف، گوشگیر یا قلاب، موجود زنده آسیب میبیند. صید با قلاب به دهان موجود آسیب میزند و باید قلاب را از دهانش درآورد. به همین دلیل کوسه را باید بکشید و داخل عرشه کشتی بیاورید. در روش تور گوشگیر که شب در دریا برای صید ماهی گذاشته میشود، پس از صید که تور را بالا میکشند اگر زمان زیادی از به دام افتادن کوسه گذشته باشد، این موجود معمولا بیحال میشود که باید از تور آن را جدا کنند در نتیجه بالهها یا بدن کوسه دچار جراحت میشود.

فاطمی تاکید میکند: اگر چنین تورهای گردشگری رواج پیدا کند برای موجوداتی که در معرض خطر انقراض هستند، خطر بزرگی به حساب میآید. صیادان تفریحی با همین منطق میتوانند دلفین و لاکپشت را هم به صورت تفریحی بگیرند و رها کنند. انسانها مجاز نیستند به خاطر تفریح خود به گونههای جانوری آسیب بزنند.

او یادآوری میکند: اگر تورهای تفریحی صید کوسه رایج شود، چه کسی این مساله را کنترل میکند؟ چنین تورهایی موجی ایجاد میکنند که افراد بهعنوان صید تفریحی کوسه وارد خلیج فارس میشوند و نسل این موجود را منقرض میکنند. زیرا در حال حاضر هم بالههای پشتی کوسه به قیمت زیاد خرید و فروش میشوند.

فاطمی احتمال میدهد مدعیان برگزاری تورهای تفریحی و رهاسازی کوسه، بیشتر به دنبال به دست آوردن باله کوسه باشند؛ زیرا ماموران دولت همراه تیم صید نیستند که ببینند کوسهای که صید شده به داخل دریا بازگردانده میشود یا نه.

او میگوید: اگر هدف از صید تفریح است، چرا باید سراغ گونهای برویم که جمعیت آن در معرض خطر است. میتوان تورهای تفریحی را برای تن ماهیان و ماهیهای بزرگ دیگری که گلهای حرکت میکنند، برگزار کرد.

تورهای ۳/۵ میلیونی

خبرنگار گزارشگران سبز با تورهای زیادی در قالب مشتری تماس گرفت، نتیجه این تماسها چیزی نبود جز تایید فعالیت تورهای ضد محیط زیستی که در ازای دست کم ۳/۵ میلیون تومان مقدمات شکار کوسه را فراهم می کنند، بیشتر این تورها اگر مهمان خارجی  داشته باشید حدود یکصددلار اضافه نیز از مشتریان می گیرند.

لیلا مرگن

جنجال فیلم قدیمی در فضای مجازی

فرمانده یگان حفاظت محیط زیست‌ فیلمی را که از شکنجه دو بزکوهی در فضای مجازی منتشر شده ،مربوط به سال ۹۲ دانست و گفت: یکی از متخلفان در زندان است و دیگری به دستور قاضی پرونده به فعالیت های زیست محیطی مشغول است.

گزارشگران سبز: یکی از دلایلی که فیلم شکار و شکنجه بزهای کوهی دوباره مورد توجه قرار  گرفته این است که  پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون آن را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

او نوشته؛ «کشتار وحشیانه و انقراض گونه ای نادر از قوچ ایرانی و نشان دادن لاشه قوچ جوان به هم نوعش توسط شکارچیان بی رحم در استان هرمزگان. قوچ زنده است و با سوراخ عمیقی که به دلیل اصابت گلوله شکارچیان در پشتش وجود دارد مورد شکنجه قرار می گیرد  و در حالی که زنده است او را به زور به لاشه فرزندش نزدیک می کنند تا از نظر روحی هم شکنجه شود.»

این فیلم درفضای مجازی با واکنش های زیادی رو به رو شده و خیلی از کاربران نسبت به عملکرد ضعیف یگان حفاظت محیط زیست واکنش نشان داده اند.

جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست دراین باره به گزارشگران سبز گفت:این فیلم مربوط به پرونده‌ای است که سال ۹۲  در میناب اتفاق افتاد.

آن طور که او گفته یکی از متخفان این پرونده در زندان است و دیگری نیز از سوی قاضی پرونده به فعالیت های زیست محیطی محکوم شده است.

جنگل‌های‌شمشاد اسیر پروانه تنبل

   آفت شب پره ۸۰ درصد ذخایر ژنتیکی شمشاد کشور را نابود کرده است

 چندی است که شب پره شمشاد میهمان ناخوانده جنگل‌های شمال ایران شده است. این آفت وارداتی آن قدر مخرب است که به راحتی در دو سالی که وارد ایران شده است، بخش اعظم توده‌های شمشاد کشور را آلوده کرده است. سازمان جنگل‌ها برای نجات این گونه گیاهی نشست‌های رسانه‌ای متعددی برگزار کرد و درباره اقدامات این سازمان نظیر محلول پاشی و تهیه قلمه و غیره  گزارش‌هایی به رسانه‌ها ارائه داد اما   به نظر می رسد این راهکارها‌ به نجات این گونه گیاهی منجر نمی‌شود. امید اسماعیل زاده عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس اقدامات انجام شده برای نجات شمشاد را اقداماتی فانتزی می‌داند که به حفظ این گونه در طبیعت ایران کمک نمی‌کند به همین خاطر او از زوال جنگل‌های شمشاد ایران خبر می‌دهد.

     گزارشگران سبز: شب پره شمشاد را پروانه تنبلی می‌دانند که توانایی پروازش   زیاد نیست اما همین پروانه تنبل، از سال ۹۵ که وارد ایران شده است به سرعت توده‌های شمشاد ایران را آلوده کرده است. گمانه‌های زیادی درباره شب پره شمشاد و نحوه ورود آن مطرح است. مقامات رسمی حتی احتمال بیوتروریسم را هم درباره ورود این گونه به ایران دور از ذهن نمی‌دانستند و می‌گفتند چون‌که شمشادهای هتلی در چالوس به این آفت آلوده شده است و نخستین گزارش‌ها درباره حضور شب پره از این هتل دریافت شد، این احتمال وجود دارد که گردشگران هتل مذکور به عمد شب پره شمشاد را در جنگل‌های ایران رها کرده باشند. البته نگاهی به نحوه شیوع این آفت و گسترش آن در اروپا، همچنین گزارش شدن این آفت در کشور همسایه ایران یعنی آذربایجان ، احتمال قوی دیگری درباره حضور شب پره شمشاد در ایران را ایجاد کرد و آن احتمال این است که این پروانه از شمال غرب کشور به ایران وارد شده باشد. (گزارش پیشین گزارشگران سبز را از طغیان آفت شب‌پره شمشاد در کشور را اینجا بخوانید)

 شب پره شمشاد آفتی قرنطینه‌ای است که نامش در صف انتظار لیست گونه‌های قرنطینه‌ای سازمان حفظ نباتات ایستاده است تا شاید این سازمان به وظایف قانونی خود در برابر مقابله با آفت قرنطینه‌ای جنگل‌های شمال عمل کند. اما پروانه‌هایی که شانس زیستن در جنگل‌های ایران را پیدا کرده‌اند مثل نامشان در صف لیست‌ نمی‌ایستند. آنها به راحتی به پرندگان، خودروها، لباس گردشگران و غیره می‌چسبند و به شمشادهای غرب تا شرق ایران حمله می‌کنند. امید اسماعیل زاده عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت‌وگو با گزارشگران سبز از نابودی ۷۵ تا ۸۰ درصد شمشادهای ایران خبر می‌دهد.

به گفته او در جنگل‌های شمال، بحث آفات و بیماری‌های شمشاد، نه اولی و نه آخری خواهد بود. گونه‌هایی داشتیم که دچار بیماری شدند، اما یکسری توانمندی و صفات اکولوژیکی داشتند که توانستند خود را در لیست تنوع زیستی شمال نگه دارند. شب خسب با تولید بذر با دوام و ملج با قابلیت گسترش بذر و بذردهی در سال‌های اولیه عمر، توانست خود را در لیست تنوع زیستی جنگل‌های شمال حفظ کند اما شمشاد هیچ یک از این استراتژی‌ها را ندارد و محکوم به فنا است.

حفظ ژرم پلاسم تنها راه نجات شمشاد

    از نگاه این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس تنها راه نجات شمشاد حفظ ژرم پلاسم این گونه است. او می‌گوید: نه محلول پاشی جوابگوی حفاظت از شمشادها است نه دشمنان طبیعی می‌توانند جمعیت شب پره را کنترل کنند. این آفت بسیار قوی است. تنها کاری که می‌شد انجام داد، یکسری اقدامات اولیه و اجرای مباحث حمایتی بود.

اسماعیل زاده در تشریح سخن خود بیان می‌کند: تا قبل از درگیر شدن تمام توده‌ها باید از توده‌هایی که در بالادست واقع شده‌اند، با استفاده از سد طبیعی و تله‌های نوری، جمع‌آوری شفیره و غیره حمایت می‌کردیم تا توده‌های سالم دچار آفت نشوند. این کارها انجام نشد و اغلب توده‌های شمشاد دچار مشکل شدند.

آن طور که او می گوید اکنون می توان با جمع‌آوری بذر، قلمه و تکثیر آن در خارج از رویشگاه، گونه را حفظ کرد. برای انجام این اقدامات باید حساب شده عمل کرد. حفظ ژرم پلاسم، تهیه قلمه و حفظ بذر در شرایط فراسرد ضروری است.  

او تاکید می‌کند: اقداماتی که تا کنون در شمال برای مقابله با شب پره انجام شده است، بیشتر جنبه دفتری و لوکس دارد. محلول پاشی، آب ژاول پاشیدن، آتش زدن و غیره بیشتر در کتاب و جزوه معنی دارد و این اقدامات سازنده و کاربردی نیست. در شمال یکسری اقدامات جسته و گریخته انجام شده است ولی موثر نبوده و جوابگو نخواهد بود. نوع آفت به نحوی است که اقدامات به شکل مقطعی در فضای خیلی کوچک پیگیری شده است و برنامه‌های انجام شده اثرگذار نبوده است.

اگرچه سازمان جنگل‌ها با کمک گرفتن از بخش خصوصی قلمه‌هایی هم از شمشادها تهیه کرده بود، اما این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: قلمه یک راه تکثیر است. بهتر و ارزان‌تر از آن بذر است. بذر اطلاعات ژنتیکی گسترده‌تری به همراه دارد اگر از یک سایت قلمه بگیرید و به کل شمال تعمیم دهید، کارغیر منطقی انجام داده‌اید. می‌شد منطقی‌تر کار کرد. باید جنگل‌ها را زون‌بندی کرد و در هر زون، حتی‌المقدور در صورتی که امکان تهیه بذر باشد، بذر شمشاد را جمع‌آوری کرد. در غیر این صورت قلمه تهیه کرد و تکثیر این گونه را انجام داد.

او ادامه می‌دهد: نهال‌های جدید باید با فاصله کاشت مشخص و آشکوب فوقانی مناسب در طبقات ارتفاعی مناسب کشت و نگهداری شوند. خود سازمان جنگل‌ها عرصه‌های مناسب و مستعد و مقدار زیادی امکانات در اختیار دارد. اجرای این برنامه‌ها کمی نگاه عرصه‌ای می‌طلبید که متاسفانه تا کنون این نگاه وجود نداشته است. بنابراین چاره‌ای نیست و باید منتظر انهدام جنگل‌های شمشاد باشیم.

اسماعیل زاده عنوان می‌کند: در حال حاضر ۷۵ تا ۸۰ درصد ذخایر ژنتیکی شمشاد خود را از دست داده‌ایم. تنها سایت‌های بالادست مانده است که همچنان مورد حمایت سازمان نیست.

او درباره دلیل مورد حمایت نبودن شمشاد توسط سازمان جنگل‌ها می‌گوید: این سازمان دنبال لابی کردن است.

به این ترتیب با توجه به اینکه برنامه‌های حمایتی سازمان جنگل‌ها در زمینه حفاظت از شمشاد کافی نبوده است و مسئولیت مقابله با آفات جنگل، به عهده معاونت حفاظت و حمایت و حفظ ژرم پلاسم به عهده معاونت امور جنگلی سازمان جنگل‌ها است، نبود همکاری اثربخش این دو معاونت و نبود بودجه،‌ زمینه‌ای را فراهم کرده است که باید طبیعت ایران برای همیشه با گونه ارزشمند شمشاد خداحافظی کند.

لیلا مرگن

تله کابین؛ داغ الیم بر دل الیمستان

   با اجرای پروژه تله کابین ۶٫۵ هکتار از مناطق جنگلی و مرتعی الیمستان به یک شرکت خصوصی واگذار می‌شود

ساخت تله کابین در جنگل های الیمستان به عنوان یکی از مناطق بکر شمال که در نوبت ثبت در فهرست جهانی یونسکو قرار دارد خیلی از فعالان محیط زیست را نگران کرده است، آنها هشدار می دهند که با اجرای این پروژه حدود ۵/۶ هکتار از مناطق جنگی و مرتعی منطقه از بین برود به همین دلیل قرار است صبح فردا (جمعه ‌هفتم اردیبهشت) فعالان محیط زیست ‌آمل در منطقه چلاو روستای گت کلا مراسمی برگزار کنند.براساس اطلاعات خبرنگار گزارشگران ‌سبز خانم نغمه مبرقعی به عنوان سخنران در این مراسم حضور خواهد داشت‌.

به گزارش گزارشگران سبز، اگر تا دیروز کارشناسان نگران بهره‌برداری نامناسب چوب از جنگل بودند، امروز نبود توجه به ظرفیت تفرج در شمال، بلایی دیگر را به این اکوسیستم باستانی تحمیل می‌کند.
به اعتقاد مجید مخدوم، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، گردشگران به اندازه بهره‌برداری از جنگل برای این اکوسیستم تخریب به همراه دارند، اما گویا در صدور مجوزهای احداث تله‌کابین برای جذب گردشگر بیشتر، متولیان و تصمیم‌سازان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند و بدون توجه به استانداردها و حتی وجود نقشه راه، هر روز شاهد کلنگ احداث یک مجموعه تفریحی و توریستی جدید در نوار باریک جنگل‌های شمال هستیم.
این بار هم جنگل‌های الیمستان به عنوان یکی از مناطق بکر شمال که در نوبت ثبت در فهرست جهانی یونسکو قرار دارد، هدف اجرای پروژه غیر اصولی تله‌کابین قرار گرفته است. فعالان محیط‌زیست با اجرای این پروژه در این جنگل که منجر به از بین رفتن ۶٫۵ هکتار جنگل از عرصه‌های طبیعی می‌شود، مخالف هستند.
گردشگری اگر در سایر کشورها نسخه شفابخشی است که برای نجات اکوسیستم‌های طبیعی ترویج می‌شود، در شمال ایران به بلای خانمان سوزی تبدیل شده که مردم ساکن در این منطقه را به ستوه آورده است. گردشگرانی که به شمال کشور سفر می‌کنند، گرچه درآمدی برای ساکنان شمال ایجاد می‌کنند، اما انبوهی از زباله از خود به جای می‌گذارند که برای مردم محلی بشدت دردسرساز شده است.
به گفته مقامات استانی حجم تولید زباله در شمال کشور در روزهای تعطیل حتی تا دو برابر هم افزایش می‌یابد. توجه به ظرفیت برد برای توسعه گردشگری یکی از اصول اولیه است که در زمان برنامه‌ریزی برای جذب توریست به آن توجه نمی‌کنیم. اکوسیستم‌های جنگلی استان مازندران به عنوان یکی از گردشگر پذیرترین استان‌های کشور، به دلیل حضور بیش از حد مسافر در معرض تهدید جدی قرار دارد، اما باز هم تصمیم‌سازان این استان مجوز احداث تله‌کابینی جدید در منطقه الیمستان را صادر کرده‌اند.
مجید مخدوم، استاد بازنشسته دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «گزارشگران سبز» درباره این‌که آیا در زمان برنامه‌ریزی برای احداث تله‌کابین به ظرفیت برد مناطق توجهی می‌شود، از رعایت نشدن ضوابط ارزیابی سخن می‌گوید.

او ادامه می‌دهد: برای اجرای این پروژه‌ها باید اول ارزیابی انجام گیرد. دو چیز باید مشخص شود. این مناطق باید ارزیابی توان اکولوژیک شوند تا بدانیم آیا اینجا تله‌کابین امکان استقرار دارد یا نه. اگر امکان استقرار داشت، بعد ظرفیت برد را حساب کنند.

مخدوم یادآور می‌شود: اینها هیچ‌کدام از این کارها را نکرده‌اند. این قضیه در کشور سابقه‌دار است. با همین شیوه غلط هم ناهارخوران را خراب کردند و هم در نمک آبرود مشکل ایجاد کردند اما باز هم خرابکاری می‌کنند.

او به این پرسش که آیا لازم نیست در شمال اثر تجمعی تمام پروژه‌های تله‌کابین روی یکدیگر را مطالعه کنند تا بدانیم در مجموع این طرح‌ها چه بلایی سر جنگل‌ها می‌آورند؛ این گونه پاسخ می‌دهد: بررسی اثر تجمعی مرحله سوم ارزیابی است.

به گفته این استاد بازنشسته دانشگاه تهران، توسعه بی‌حد و حصر تله‌کابین در شمال کشور رفتار بسیار خطرناکی است. تاکنون تله‌کابین‌های مستقر در شمال چند بار حادثه‌آفرین شده و سقوط کرده‌اند، اما اخبار آن جایی درز نکرده است و صاحبان این سازه‌ها، اصلا به سلامت مردم توجهی ندارند.

او عنوان می‌کند: بر اساس بررسی‌هایی که در دهه ۶۰ انجام دادم و بهره‌برداری جنگل را با اکوتوریسم مقایسه کردم، در خیلی جاها اکوتوریسم اثر تخریبی بیشتری از بهره‌برداری چوب از جنگل داشت.

با توجه به اجرای طرح تنفس در جنگل‌های شمال تب ساخت تله‌کابین در این منطقه بشدت بالا گرفته است.

مخدوم در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به این روندها باید منتظر تخریب بیشتر جنگل باشیم، خطر حذف جنگل‌های ایران را گوشزد می‌کند.

به اعتقاد او، اگر با همین روند پیش برویم، نسل آینده جنگلی نخواهد داشت. ما در حال حاضر از چاله بهره‌برداری جنگل درآمده‌ایم و به چاه گردشگری افتاده‌ایم.

حذف ۶٫۵ هکتار جنگل هیرکانی از کره زمین

تله‌کابین قرار است توسط بخش خصوصی اجرا شود. جواهری مجری ساخت تله‌کابین در این منطقه از مصاحبه با گزارشگران سبز خودداری کرده و آن را مشروط به حضور در دفتر این شرکت می‌کند.

اما علی محمودزاده، عضو انجمن دوستداران دماوند به گزارشگران سبز می‌گوید: با اجرای این پروژه ۶٫۵ هکتار از مناطق جنگلی و مرتعی منطقه به یک شرکت خصوصی به نام مجتمع توریستی تله‌کابین نگین هراز واگذار می‌شود.

او بر اساس اتفاقاتی که در سایر مناطق شمال بعد از ساخت تله‌کابین رخ داده است، اجرای این پروژه را توام با ویلاسازی و توسعه ساخت و ساز می‌داند.

محمودزاده بیان می‌کند: در شمال کشور خارج از ظرفیت اکوسیستم و توان و ظرفیت عمومی مسافر در حال تردد است. تمام آخر هفته‌ها جاده‌هایی که از تهران منتهی به شمال می‌شود، پر ترافیک است. یعنی این مناطق بیش از ظرفیت مسافر می‌پذیرد. پس طرح‌های گردشگری در چنین شرایطی توجیه محیط‌زیستی ندارد.

او برای درآمدزایی مردم محلی نیز راهکاری دارد و معتقد است به جای احداث تله‌کابین و جذب گردشگر، روستاییان می‌توانند در مراتع خود باریجه بکارند و ۴۵ روزه این محصول را برداشت کنند. درآمد حاصل از کشت این گیاه دارویی در هر هکتار مرتع هم سه برابر درآمد سالانه گله‌داری به عنوان شغلی پر ریسک است.

عضو انجمن دوستداران دماوند با اشاره به شهرک‌سازی پس از احداث تله‌کابین در چالوس و از بین رفتن یک محوطه چند ده هکتاری در نوشهر به دلیل تله‌کابین سازی، تاکید می‌کند: متاسفانه جنگل‌های ما ظرفیت طرح‌های اینچنینی ندارد. توجیهی هم برای جذب گردشگربیشتر وجود ندارد. مازندران خارج از توانش گردشگر جذب می‌کند. حاصل توسعه گردشگری تخریب، آلودگی دریا، انباشتن زباله و ترافیک سر سام آور جاده در آخر هفته است.

او یادآور می‌شود: ساخت این تله‌کابین، بیشتر مخرب است و احداث آن به نفع مردم محلی نیست. باید برای اجرای چنین پروژه‌هایی ظرفیت سنجی شود. تهران یک ابرشهر بزرگ و شلوغ است و هوای آن آلوده است. مردم حق دارند از جنگل‌های شمال استفاده کنند. منتها باید رفتارها اصولی باشد. استفاده از جنگل باید در چارچوب توسعه پایدار باشد که این نسل و نسل‌های آینده بتوانند از نعمت جنگل برخوردار باشند. با احداث تله‌کابین مردم در مدت کوتاهی برای تفریح و تفرج به شمال می‌آیند، اما در درازمدت این صدمات جنگل را از بین می‌برد.

احداث تله‌کابین در منطقه حفاظت‌شده

مهدی مس‌چی، دیگر عضو انجمن دوستداران دماوند نیز در گفت‌وگو با گزارشگران سبز، الیمستان را جزو مناطق حفاظت‌شده معرفی می‌کند.

او ادامه می‌دهد: اخیرا اعلام شده که این منطقه جزو مناطق ۱۲گانه دولت برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو است.

مس‌چی بیان می‌کند: این طرح در دوره احمدی‌نژاد نتوانست مجوز احداث دریافت کند و مسئولان منابع طبیعی و محیط‌زیست در مقابل آن ایستادگی کردند، اما چگونه است که از سال ۹۳ به بعد، این مجوز داده شده است.

آن‌طور که او می‌گوید: استان مازندران یکی از گردشگرپذیرترین مناطق کشور به شمار می‌رود و مسئولان توان مدیریت ترافیک حاصل از گردشگران، انبوه زباله باقیمانده و عوارض ناشی از آن را در منطقه ندارند. حال معلوم نیست چگونه به تله‌کابینی مجوز می‌دهند که یکی از پایه‌های آن در پرترافیک‌ترین نقطه جاده هراز مستقر خواهد شد.

با توجه به هشدار‌های کارشناسان باید خطر توسعه ناپایدار را بیش از پیش جدی گرفت، زیرا افزایش آمار گردشگران در شمال کشور بدون در نظر گرفتن آسیبی که به جنگل تحمیل می‌شود، تفاوت زیادی با قطع درختان ندارد. باید تاکید کرد به گفته کارشناسان محلی با اجرای این پروژه مناطقی به نام کمر کلوم، پل خمند و الیمستان که از بکرترین مناطق است، توسط تله‌کابین از بین می‌رود. این سازه ۱۲ سکو دارد و در یال غربی قله امامزاده قاسم و الیمستان واقع می‌شود. سکوی اول آن در نقطه اصلی ترافیک هراز که همیشه پلیس هم از حل مشکل آن عاجز بوده است، قرار می‌گیرد.

آغاز تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها/ ۶ دلیل اصلی برای تحقیق و تفحص

نمایندگان مردم در خانه ملت با طرح تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور موافقت کردند.

گزارشگران سبز: امروز بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها در صحن علنی مجلس مطرح و با ۱۲۹ رأی موافق، ۲۶ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع از مجموع ۱۹۶ نماینده حاضر در مجلس، مورد تایید نمایندگان ملت قرار گرفت. به نظر می‎رسد  ارائه نشدن طرح جایگزین پس از تصویب طرح توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال موسوم به تنفس، مهمترین دلیل کلید خوردن بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها باشد. با گذشت بیش از یک سال از قانونی شدن توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌‎های شمال، هنوز سازمان جنگل‌ها به عنوان متولی عرصه‌های جنگلی برنامه‌های جایگزین خود را برای مدیریت جنگل‌های شمال کشور اعلام نکرده است.

پیشتر نیز گزارشگران سبز گزارشی درباره تمایل اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس برای اجرای طرح تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها را منتشر کرده بود. امروز نمایندگان خواستار بررسی عملکرد سازمان متولی مدیریت عرصه‌های طبیعی کشور، با محورهای مختلفی درخواست خود را در صحن علنی مجلس مطرح کردند. مهمترین ابهامات مطرح شده از سوی موافقان بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها به این شرح است:

– چرا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری در اجرای طرح‌ها و حتی تهیه آن‌ها ناکارآمد است؟

– چرا طرح های منابع طبیعی از جمله طرح‌های جنگلداری، مرتع داری، مدیریت منابع جنگلی، تعادل دام و مرتع، خروج دام از جنگل، ممیزی اراضی و اتمام موضوع اخذ سند منابع ملی به شکست انجامیده است؟

– چگونه با وجود ریزش شدید نیروی انسانی و امکانات، حفاظت از منابع طبیعی صورت می‌گیرد؟

– قاچاق چوب با روند تعطیلی طرح‌های جنگلداری تشدید شده است، سازمان چه اقدامی کرده است؟

– علت ناکارآمدی سازمان در پشتیبانی از مجریان موفق و برخورد با مجریان ناموفق در حوزه‌های مختلف کاری چیست؟

– مدل مدیریت بر جنگل‌ها و مراتع با تعطیلی طرح‌های گذشته چیست؟

شریعت نژاد نماینده مردم تنکابن در مجلس شورای اسلامی طراح تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور است.

روزهای خانه‌نشینی سرباز فداکار

گفت‌وگو با سرباز مریوانی که به خاطر نجات جان یک سگ، پایش را از دست داد

خیلی‌ها آمدند من را از نزدیک دیدند و کارم را تحسین کردند. مسئولان زیادی زنگ زدند تلفنی صحبت کردیم و قول‌های زیادی هم دادند. اما هیچ کدامشان اتفاق نیفتاد. حتی هزینه خرید پای مصنوعی را هم خانواده ام خودشان پرداختند. آن روزهایی که تازه این اتفاق افتاده بود خانم ابتکار که رئیس سازمان محیط زیست بودند با من تماس گرفتند و از من دلجویی کردند. پارسال هم یک بار ایشان را از نزدیک در شهر سنندج دیدم. آنجا هم ایشان از من قدردانی کردند. یک لوح سپاس به من دادند و گفتند اصلا نگران نباش. قول دادند شرایط استخدام من در سازمان محیط زیست را فراهم بکنند. آن موقع خیلی امیدوار بودم که بیکار نمی‌مانم و خانه‌نشین نمی‌شوم، اما به این قول‌ها عمل نشد. این ها را محمد باختر می گوید سرباز فداکاری برای نجات یک سگ پایش را از دست داد.

آقای باختر این روزها را چطور میگذرانی؟

کار خاصی نمیکنم، یعنی کار خاصی ندارم که انجام بدهم. خانه نشین شدهام. زیاد از خانه بیرون نمیروم.

چرا؟

هم رفت و آمد برایم سخت است، هم کاری بیرون از خانه ندارم که انجام بدهم. به خاطر همین در خانه میمانم.

حوصله ات در خانه سر نمیرود؟

چرا از بیکاری کلافه شدهام، اما کاری از دستم برنمیآید، خیلی از جوانهای دیگر که سالم هم هستند بیکارند و کاری برای انجام دادن ندارند چه برسد به من که با این اتفاق، معلول هم شدهام.

درباره اتفاقی که افتاد صحبت بکنیم؟ چند بار آن لحظه را در ذهنت مرور کردهای؟

خیلی زیاد. خیلی وقتها ناخودآگاه آن صحنه به ذهنم میآید. پاییز سال ۹۵ بود، بیست و هفتم آذر. برف زیادی باریده بود و نوبت پست من در برجک پادگان بود.

کدام پادگان؟

پادگان ۰۳ عجبشیر تبریز در آذربایجان شرقی.

چند ماه خدمت بودی؟

تقریبا ده ماه از خدمتم گذشته بود. من نوزدهم بهمن ۹۴ اعزام شده بودم و آن روز هم نوبت پست نگهبانی من بود و روی برجک، نگهبانی میدادم . پستم از ساعت ۱۲ ظهر شروع شده بود و تا ساعت ۲ هم بالای برجک بودم. اما همان وقتی که بالای برجک بودم مدام صدای زوزه یک سگ را میشنیدم. این صدا جوری بود که من مطمئن بودم حادثهای برای این حیوان افتاده، اما آن موقع چون نمیتوانستم ترک پست کنم دنبال صدا نرفتم، اما وقتی پستم را تحویل دادم و از برجک پایین آمدم، دنبال صدا را گرفتم و رسیدم به سگی که در سیم خاردارها گیر کرده بود. دلم برایش سوخت و خواستم نجاتش بدهم، اما بدجوری بین سیم خاردارها گرفتار شده بود. به خاطر همین تلاش بیشتری کردم تا سگ را نجات بدهم، اما وقتی سگ آزاد شد و من خواستم از جایم بلند شوم، یکدفعه چیزی زیر پایم منفجر شد. همان موقع فهمیدم پایم را روی مین گذاشته بودم و خودم خبر نداشتم.

می دانستی آن اطراف مینگذاری شده؟

بله، اما برف زیادی باریده بود و هیچ چیزی روی زمین دیده نمیشد. هرجا را نگاه میکردی روی زمین پر از برف بود.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

وقتی صدای انفجار بلند شد، بقیه سربازها ریختند بالای سرم. من را بردند پاسدارخانه. بعد هم رفتم بهداری پادگان و بچههای بهداری هم من را به بیمارستان عجب شیر رساندند. اما وقتی اورژانس این بیمارستان من را جواب کردند و گفتند امکاناتشان خیلی کم است و نمیتوانند به من کمک کنند، من را فرستادند به بیمارستان امام رضای تبریز. حدودا دوساعت بعد من را به تبریز رساندند و پایم را شستوشو دادند و بستند. اما به خاطر این که خیلی خونریزی داشتم، باز هم من را به یک بیمارستان دیگر فرستادند و من رفتم بیمارستان شهدای تبریز. فکر کنم ساعت ۱۰ شب شده بود که من به این بیمارستان رسیدم و به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدم.

به هوش بودی؟

تقریبا میفهمیدم از کجا به کجا میروم.

متوجه شده بودی پایت قطع شده؟

بله همان وقتی که انفجار رخ داد فهمیدم این اتفاق افتاده.اما چون خونریزی زیاد بود، خیلی به حال خودم نبودم. آن موقع بیشتر این حس را داشتم که خواب میبینم.

وقتی متوجه شدی خواب نیست و واقعا پایت قطع شده چه حسی داشتی؟

ناراحت شدم. خیلی برایم سخت بود . اول فکر میکردم از مچ پا، پایم قطع شده اما بعد فهمیدم از زیر زانو پایم قطع شده. پذیرفتنش برایم سخت بود. اما حتی همان موقع هم وجدانم راحت بود، چون میدانستم برای نجات جان یک حیوان بیگناه این اتفاق برایم افتاده و این هم حکمت خدا بوده و لابد در سرنوشت من نوشته شده است .

خانوادهات کی خبردار شد؟

فکر کنم یکی دو ساعت بعد از انفجار به آنها خبر داده بودند. همان شب در بیمارستان وقتی به هوش آمدم پدرم و عمویم را بالای سرم دیدم.

قبلا کسی را دیده بودی که روی مین برود؟

بله، در روستای خودمان هم یک بار یکی از چوپانهای روستا که از اقوام دورمان بود روی مین رفت. چشمهایش را از دست داد و یکی از دستهایش هم قطع شد.

روستای شما کجاست؟

هانه شیخان از توابع بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان .

الان کجا زندگی میکنی؟

با خانواده ام در مریوان زندگی میکنیم.

آن روزهایی که تازه این اتفاق افتاده بود و تو تیتر خبرها بودی حتما مسئولان زیادی سراغت را میگرفتند؟

بله . باور کن خیلیها آمدند من را از نزدیک دیدند و کارم را تحسین کردند. مسئولان زیادی زنگ زدند تلفنی صحبت کردیم و قولهای زیادی هم دادند. اما هیچ کدامشان اتفاق نیفتاد. حتی هزینه خرید پای مصنوعی را هم خانواده ام خودشان پرداختند. آن روزهایی که تازه این اتفاق افتاده بود خانم ابتکار که رئیس سازمان محیط زیست بودند با من تماس گرفتند و از من دلجویی کردند. پارسال هم یک بار ایشان را از نزدیک در شهر سنندج دیدم. آنجا هم ایشان از من قدردانی کردند. یک لوح سپاس به من دادند و گفتند اصلا نگران نباش. قول دادند شرایط استخدام من در سازمان محیط زیست را فراهم بکنند. آن موقع خیلی امیدوار بودم که بیکار نمیمانم و خانهنشین نمیشوم، اما به این قولها عمل نشد.

پیگیری کردهای چرا هنوز این اتفاق نیفتاده؟

بله، آن قدر این اداره و آن اداره رفتم که واقعا خسته شدم. الان به من میگویند مدرک لیسانس نداری. میگویند شرط استخدام در سازمان محیطزیست داشتن مدرک لیسانس است. میگویند اگر مدرک لیسانس داشتی این اتفاق میافتاد. حالا برو درس بخوان بعد استخدامت میکنیم. الان من بروم چهار سال وقتم را بگذارم درس بخوانم و بعد هم بیایم ببینم مسئولان دوباره عوض شدهاند و اصلا این قولها فراموش شدهاند.

الان با توجه به اتفاقهایی که بعد از این حادثه افتاده، هیچ وقت از تصمیمی که گرفتی و نجات آن سگ، پشیمان
نیستی؟

نه … باور کنید اگر صدبار دیگر هم این اتفاق میافتاد من باز هم میرفتم آن سگ را نجات میدادم . آن موقع که برای نجات آن سگ رفتم به این فکر نمیکردم قرار است چه اتفاقی بیفتد. آن موقع فقط هدفم نجات آن حیوان گرفتار بود. الان هم با این که خیلی در این مدت بی مهری دیدم، اما باز هم افتخار میکنم فداکاری من باعث شد آن سگ نجات پیدا کند. من قبلا هم در روستای مان وقتی چوپانی میکردم، سگ داشتم. کلا رابطه ام با حیوانات خیلی خوب است و الان پیش وجدان خودم سرافکنده نیستم. اتفاقا در این مدت تصمیم گرفتم بهعنوان سفیر مهربانی در راه دفاع از حقوق حیوانات تا جایی که میتوانم فعالیت کنم. من یادم نرفته به خاطر چه موضوعی این اتفاق برایم افتاد. حالا شاید بندههای خدا فراموش کرده باشند، اما مطمئنم خدا هم یادش نمیرود .

بعد از این اتفاق از سربازی معاف شدی؟

بله. کارت معافیت از خدمتم تیر پارسال صادر شد.

وعدهای که از یاد رفت

پیگیریهای گزارشگران سبز از مسئولان محیط زیست به این ختم شد که هنوز برای استخدام محمد باختر، قدمی جدی برداشته نشده و قول و قرارهایی که برخی مسئولان با او گذاشتهاند در بین نامهنگاریهای اداری گم شده است. محمد حق مرادی، مدیر روابط عمومی محیطزیست کردستان دراین باره به جامجم میگوید: پیگیر کار آقای باختر هستیم، سازمان حفاظت محیطزیست به استانداری نامهای نوشته است تا به این شکل مقدمات استخدام ایشان در استانداری فراهم شودیا دستکم به محیطزیست اجازه داده شود او را استخدام کند، اما هنوز‌‌ ردیف پستی مشخصی برای ایشان در نظر گرفته نشده است.

مینا مولایی

سازمان جنگل‌ها زیر ذره بین مجلس

گزارشگران سبز از تصویب تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها در کمیسیون کشاورزی خبر می‌دهد

ساخت و ساز در اراضی ملی و توقف بخشی از برنامه‌های حفاظتی سازمان جنگل‌ها عاملی است که بحث تحقیق و تفحص از سازمان متولی عرصه‌های طبیعی کشور را بار دیگر در مجلس داغ کرده است. نمایندگان مجلس نهم هم قصد داشتتند عملکرد سازمان جنگل‌ها را مورد بررسی قرار دهد. در روزهای پایانی مجلس نهم، گزارش کمیته تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل‌ها که در آن به تخلفات زنجیره‌ای در ساختار این مجموعه اشاره شده بود، نهایی شد اما هیچ گاه نتیجه این تحقیق و تفحص قرائت نشد و حال به نظر می‌رسد اقدام نیمه کاره مجلس نهم، توسط اعضای مجلس دهم پیگیری خواهد شد.

   بررسی بحث تحقیق و تفحص از عملکرد سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور را می‌توان در لابه‌لای دستور کار این هفته مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد. شمس الله شریعت نژاد عضو کمیسیون کشاورزی در گفت وگو با خبرنگار «گزارشگران‌سبز» با بیان اینکه بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‎ها در کمیسیون کشاورزی تصویب شده است، از قرار گرفتن این خواسته اعضای کمیسیون کشاورزی در نوبت طرح، در صحن علنی مجلس خبر می‌دهد.

به گفته شریعت نژاد اگر بحث تحقیق و تفحص ازسازمان جنگل‌ها در صحن علنی مجلس رای بیاورد، قطعا کمیسیون کشاورزی به دقت عملکرد این سازمان را بررسی خواهد کرد.

او عملکرد سازمان جنگل‌ها در مباحث مربوط به حفاظت، اجرای طرح‌های جنگلداری و مدیریت منابع جنگلی، خروج دام و غیره را نیازمند بررسی بیشتر می داند و می افزاید: باید ارزیابی عملکرد این سازمان انجام شود. راه انداختن و تعطیل کردن طرح‌ها باید تابع ضوابطی باشد و این گونه نیست که به راحتی برنامه‌ها را تعطیل کنیم. (گزارش گزارشگران سبز از اجاره جنگل را اینجا بخوانید)

دلایلی برای تحقیق و تفحص

شریعت نژاد همچنین به زمین خواری‌های گسترده در ارتفاعات اطراف تهران اشاره می کند و ادامه می دهد:   توسعه ناپایدار، بی توجهی به حفظ منابع طبعی ساخت و ساز در دیزین، شمشک، اوشان و فشم و … ناشی از ضعف عملکرد سازمان جنگل‌ها است، زیرا ما همواره از حفظ کاربری اراضی سخن می‌گوییم اما شاهد ویلاسازی در اراضی ملی هستیم. اگر سازمان جنگل‌ها کوتاهی نمی‌کرد، این ساخت و سازها هم رخ نمی‌داد.(گزارش گزارشگران سبز از شرایط نامناسب جنگل را اینجا بخوانید)

این نخستین باری نیست که بحث تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها مطرح می‌شود. در مجلس نهم هم این موضوع مطرح شده بود و کمیته تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها در مجلس شکل گرفت. در آن روزها به اعتقاد نمایندگان مجلس، علل مدیریتی، کاهش میزان جنگل، از بین رفتن مراتع، میزان واگذاری‌ها، اهداف، عملکرد، انطباق با قوانین و تعامل با وزارتخانه‌های صنعتی، تولیدی، ورزشی، میزان واردات چوب به لحاظ حفظ جنگل‌ها، آثار از بین رفتن جنگل‌ها در تخریب (به جهت سیل) مزارع و از بین رفتن خاک غنی، افزایش رانش‌ها و نحوه حفاظت از جنگل به لحاظ پایش انسانی، صنعتی و الکترونیکی محورهای تحقیق و تفحص از سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام شده بود. اگرچه یک کمیته ویژه از اواخر سال ۹۳ کار تحقیق و تفحص را آغاز کرده بود اما تا سال ۹۵ همزمان با روزهای پایانی کار مجلس نهم هم این گزارش در مجلس قرائت نشد. در ۲۹ اردیبهشت سال ۹۵، محمد اسماعیل نیا، رئیس کمیته تحقیق وتفحص از سازمان جنگل‌ها در مجلس در گفت‌وگو با خانه ملت از تلاش برای قرائت گزارش تحقیق و تفحص انجام شده درصحن خبر داده بود.

آن طور که او گفته بود؛ اعضای کمیته تحقیق وتفحص از سازمان جنگل‌ها نتیجه این پرونده را تایید کردند اما روز ۲۷ اردیبهشت که قرار بود نتیجه پرونده در کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مورد بررسی و تایید قرار گیرد به دلیل نرسیدن اعضا به حدنصاب این کار انجام نشد.

به گفته اسماعیل نیا اعضای کمیته تحقیق و تفحص بیش از ۴۰ ساعت از گزارشات مستند فیلم تهیه کرده و گزارش آن را تقدیم هیات رئیسه مجلس خواهد کرد.

البته او این نکته را هم اضافه کرده بود که اگر قرائت گزارش تحقیق و تفحص عملیاتی نشود این مساله را می‌توان در مجلس دهم هم عملیاتی کرد به این ترتیب که نمایندگان متقاضی پیگیری پرونده تفحص از سازمان جنگل‌ها می‌توانند از اعضای کمیته تفحص در مجلس نهم برای نهایی کردن پرونده دعوت کنند تا از پیگیری‌های خود گزارشی ارایه داده و در نهایت روند قرائت آن در صحن علنی مجلس طی شود.

او همچنین از وجود تخلفات زنجیره‌ای در عملکرد سازمان جنگل‌ها خبر داده بود و بیان کرده بود: سهل‌انگاری و بی‌توجهی‌هایی در این حوزه شکل گرفته که برخی اقدامات خلاف قانون را رقم زده است به گونه‌ای که برخی از تخلفات زنجیره ای بوده و به همین سبب بررسی این پرونده تا حدودی به طول انجامید که متاسفانه این تخلفات در سایه نبود نظارت بر عملکردهای مدیریتی بود.

تکلیف بازداشت شده‌های محیط زیست را روشن کنید

نزدیک به ۸۰۰ نفر از فعالان محیط زیست و همچنین چهره‌های فرهنگی و هنری کشور با نوشتن نامه‌ای به رئیس جمهور از او خواستند که هرچه سریع‌تر تکلیف بازداشت شده‌های فعال محیط زیست را روشن کند و به حقوق آنها به عنوان بازداشتی توجه نشان دهد. در متن این نامه آمده:

«چنانچه مستحضر هستید، نزدیک به ۹۰ روز است که ۱۳ تن از کارشناسان حیات­ وحش و فعالان محیط‌زیست ایران در بازداشت نهادهای امنیتی به سر می­برند و در این میان نیز تنها چند گزارش تلویزیونی و مطبوعاتی به ذکر موارد غیر مستدل و شبهه برانگیز به‌عنوان دلایل بازداشت این افراد پرداخته است. مرتضی آریا نژاد، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، امیرحسین خالقی حمیدی، حسن راغ، سام رجبی، عارف زارع، محمد زارع، علیرضا فرهاد زاده، طاهر قدیریان، عبدالرضا کوهپایه و حمیده کاشانی دوست از بازداشت‌شدگان نهادهای امنیتی هستند.

علی­رغم مراجعه مکرر خانواده‌های بازداشت‌شدگان به نهادهای مربوطه، تاکنون پاسخ شفافی درباره اتهامات، وضعیت و محل نگهداری، همچنین سرنوشت بازداشت‌شدگان در دست نیست. برخی از بازداشت‌شدگان حداقل یک‌بار با خانواده خود ملاقات و یا تماس کوتاه تلفنی داشته‌اند، اما عبدالرضا کوهپایه تاکنون هیچ تماسی با خانواده خود نداشته و وضعیت حسن راغ، محمد زارع و عارف زارع نیز در هاله‌ای از ابهام است. مجموع‌ این شرایط و عدم امکان ملاقات حضوری و آزادانه، نقض دادرسی عادلانه و نقض اصول ۹، ۳۲ و ۳۵ قانون اساسی و مفاد قانون «احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی» مصوب مجلس شورای اسلامی و حتی قانون آیین دادرسی کیفری است.

همچنین این افراد از حق داشتن وکیل دادگستری نیز محروم هستند، که این موضوع نقض صریح اصل ۳۵ قانون اساسی است. هرچند مفاد تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری بر مبنای انتخاب وکیل از بین فهرست وکلای مورد تأیید قوه قضاییه است؛ اما حتی مطابق همین ماده نیز تا زمانی که رئیس قوه قضاییه فهرستی از این وکلا تهیه نکرده است، اجرای این تبصره عملاً غیرممکن است. بنابراین تا پیش از اعلام اسامی این وکلا، نمی‌توان حق داشتن وکیل برای متهمان را نادیده گرفت.

به‌علاوه حیرت‌آور است که تمامی فعالیت­ها و تلاش­های به‌حق جامعه محیط‌زیستی ایران در چند دهه اخیر برای آگاه­سازی افکار عمومی و مقابله با بحران آب، تغییر اقلیم، نابودی تنوع زیستی و سایر مشکلات زیست­محیطی که مستلزم ارتباط با اساتید، دانشگاه­ها و سمن­های خارجی، پایش و نمونه‌برداری از عرصه­های طبیعی با تجهیزاتی همچون دوربین­های تله­ای و نیز فعالیت تحقیقاتی و اجرایی در پروژه­های رسمی و مورد تائید سازمان حفاظت محیط‌زیست، وزارت امور خارجه و سازمان جنگل­ها و مراتع مانند پروژه منارید و یا جذب کمک مالی برای پروژه‌های حفاظتی از نهادهای دست‌اندرکار بوده، اینک مشکوک و مجرمانه تلقی شده‌اند. این در حالی است که این موارد جزو فعالیت‌ها و وظایف ذاتی هر تشکل محیط‌زیستی است و مطابق اصل پنجاهم قانون اساسی و فرمایش‌های مکرر رهبر معظم انقلاب، حفظ محیط‌زیست وظیفه‌ای بر دوش تک‌تک افراد این سرزمین است؛ لذا هیچ‌گونه اهمال در این عرصه برای تشکل‌های محیط‌زیستی کشور جایز نیست.

بدیهی است حفظ امنیت کشور و برخورد با کسانی که بخواهند مخل این امنیت شوند، بر هر چیز مقدم و مورد تأیید هر ایرانی است. اما شک و شبهه افکنی در فضای کار محیط‌زیستی و گستردن دایره شبهات و اتهامات به‌تمامی فعالیت­های رایج و مرسوم و معمول محیط‌زیستی و بازداشت­های مدت­دار بدون توضیح مستدل، تنها باعث ایجاد نگرانی و دلسرد شدن فعالان محیط‌زیست می­شود.

ازاین‌رو، امضاکنندگان این نامه که شامل اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در حوزه محیط‌زیست هستند، از جنابعالی درخواست دارند؛

اول: فعالیت‌ها و وظایف بدیهی تشکل­های مردم‌نهاد محیط‌زیستی و تحقیقات علمی در زمینه طبیعت مشکوک تلقی نشده و محدود نگردد، و فضایی امن فراهم شود تا تمامی دغدغه­مندان محیط‌زیست اعم از فعالان و محققان بتوانند به وظیفه خود عمل کنند.

دوم: در جهت تحقق حقوق متهمین زندانی، به‌منظور جلوگیری از خدشه­دار شدن حیثیت بازداشت­شدگان توسط برخی رسانه­های خاص با طرح اتهامات ثابت نشده، زمینه دادرسی شفاف و بهره­مندی آزادانه این افراد از حق داشتن وکیل دادگستری، ملاقات حضوری و تماس تلفنی با خانواده‌ها فراهم شود و دلایل بازداشت افراد نام‌برده در این نامه به‌روشنی اعلام و از وارد ساختن اتهامات ثابت نشده در رسانه­ها و فضای عمومی تا پیش از روشن شدن وضعیت آن­ها جلوگیری شود.

سوم: بعد از گذشت بیش از دو ماه از فعالیت کمیته چهارنفره تحقیق که با حکم جنابعالی برای بررسی موضوع بازداشت کارشناسان حیات‌وحش و فعالان محیط‌زیست مأموریت یافته بودند، نتایج حاصل از این بررسی به اطلاع عموم برسد.

در پایان به استناد موارد ذکرشده در این نوشتار، امضاکنندگان این نامه به‌عنوان متخصصان، کارشناسان، کنشگران و علاقه‌مندان محیط‌زیست تقاضای تسریع درروند دادرسی بازداشت‌شدگان را دارند و شهادت می­دهند: تاکنون طی حدود بیست سال فعالیت حرفه­ای بازداشت‌شدگان، جز تلاش برای خدمت به میهن و حفاظت از طبیعت این مرزوبوم، شاهد هیچ‌گونه فعالیت شبهه انگیزی از سوی ایشان نبوده­ایم.»

بالا