آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : شکار (برگ 3)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : شکار

اشتراک به خبردهی

تجارت گوشت شکار

یخچال خانه‌اش جا ندارد، گوشت‌های شکار را زیر برف دفن می‌کند‌‌، می‌گوید مشتری‌های دست به نقد زیادی دارد.گوشت شکار را با توجه به نوعش کیلویی 80 تا یکصد هزار تومان می‌فروشد. می‌گوید بیشتر مشتری‌هایش افراد متمول هستند یا رستوران‌هایی که برای مشتری‌هایشان منوهای عجیب و غریب دارند. اگر از برخورد محیط‌بانان بپرسید می‌گوید فقط در منطقه او (شمال شرق استان گلستان) تعداد شکارچی‌هایی مانند خودش 3000 نفر است،اما آمار محیط‌بانان آنجا از تعداد انگشتان دست فراتر نمی‌رود.

تجارت گوشت شکار عملی مجرمانه است که زمستان‌ها رونق می‌گیرد. در‌ پشت پرده این تجارت غیرقانونی می‌توان ردپای شکارچیانی را دید که با قتل عام حیات وحش جیب‌هایشان را پر می‌کنند، درست به اندازه یخچال‌هایی که از گوشت شکار پر شده است.

تاجران گوشت شکار همه جا فعال هستند از شمال کشور بگیرید تا زیستگاه‌های حفاظت شده در مرکز یا جنوب، شرق و غرب کشورمان.

کافی است جنبنده‌ای بجنبد تا تاجران گوشت شکار جانش را بگیرند. فرقی نمی‌کند حلال گوشت باشد یا حرام گوشت،‌ آنها بر گوشت قربانیانشان چوب حراج می‌زنند، حراجی که به قیمت مرگ حیات وحش کشورمان تمام می‌شود.

کل و بزهای 5 میلیونی

در شمال شرق کشورمان شکارچی‌های زیادی هستند که زمستان‌ها شغلشان شکار و تجارت گوشت شکار است. بیشتر آنها نبود شغل را بهانه می‌کنند و به دل جنگل می‌زنند تا با کشتار حیات وحش درآمدزایی کنند، یکی از آنها جوانی 25 ساله است که به شرط محفوظ ماندن نامش با جام‌جم از دلایل شکار و گوشت شکار می‌گوید.

  • چند سال است که شکار می کنی؟

13 سال.

  • چرا این‌قدر زود شکار را شروع کردی؟

شکار از پدر و پدربزرگم به من به ارث رسیده است.

  • ‌بیشتر چه حیواناتی شکار می‌کنی؟

همه چی کل، بز و مارال.

  • گوشت آنها را کیلویی چند می‌فروشی؟

بین 80 تا یکصد هزار تومان.

  • در ماه چند حیوان را شکار می‌کنی؟

حدود سه تا چهار شکار بزرگ.

  • ‌هرکدام چند کیلو گوشت برای فروش دارند؟

50 تا 60 کیلو بیشتر گوشت ندارند‌.

  • پـــس درآمــد خــوبی داری. مشتری‌هایت بیشتر چه افرادی هستند؟

بیشتر رستوران‌دار هستند، اما افراد پولدار هم زیاد به دنبال گوشت شکار می‌آیند.

  • گوشت شکار روی دستت که نمی‌ماند؟

نه اصلا،‌ سریع فروش می‌رود.

  • در روستای شما چند شکارچی وجود دارد؟‌

پنج یا شش نفر.

  • برای تفریح این کار را انجام می‌دهند؟

نه از بیکاری است بالاخره باید هزینه‌شان را تامین کنند.

  • محیط‌بان‌ها مانـــع کــار شما نمی‌شوند؟

چرا، اما تعدادشان خیلی کم است.

  • چطور مگر آمارشان را داری؟

بله، در منطقه ما (شمال‌شرق گلستان) که چند روستا را شامل می‌شود، حدود 20 محیط‌بان وجود دارد، اما تعداد شکارچی‌ها شاید به 3000 نفر برسد.

از حرف‌های این شکارچی جوان می‌توان نتیجه گرفت که هر شکارچی اگر در طول ماه دو راس کل و بز شکار کند و هر کدام از آنها 50 کیلو گوشت داشته باشد، شکارچی در ماه دست‌کم ده میلیون تومان در‌آمد دارد. نگران‌کننده‌تر این که طبق توضیح او تعداد شکارچیان اصلا با محیط‌بانان قابل مقایسه نیست.

بنابراین هیچ بعید نیست که در آینده نزدیک دیگر آثاری از حیات وحش در مناطق حفاظت شده کشور باقی نماند.

انسان‌های اولیه بازمی‌گردند

شکار‌ برای تامین معیشت مساله‌ای است که بیشتر در‌ دورانی مانند غارنشینی انسان‌ها رواج داشت، به همین خاطر به‌نظر می‌رسد شرایط نامطلوب روستاهای حاشیه مناطق حفاظت شده برخی را وادار به تکرار رفتار انسان‌های اولیه کرده است. ‌برای حل این مشکل سازمان حفاظت محیط زیست باید برای آموزش بومیان چنین مناطقی سرمایه‌گذاری کند و با سهیم کردن آنها در حفاظت از این مناطق راه را را برای فعالیت شکارچیان غیرمجاز محدودتر کند.

منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره این مساله به جام‌جم می‌گوید، چنانچه گزارشی از فروش گوشت شکار به دست محیط‌بانان برسد به طور حتم با آن برخورد خواهند کرد. او یکی از دلایل فعالیت شکارچیان غیرمجاز را تعداد کم محیط‌بانان می‌داند و تاکید می‌کند برای فعالیت بهتر باید این ضعف را جبران کرد.

محیط‌‌ بانان انگشت‌شمار

حضور نداشتن محیط‌بانان در مناطق حفاظت شده راه را برای ورود متخلفان باز می‌کند، آن طور که فلاحی توضیح می‌دهد تعداد محیط‌بانان برای پوشش اراضی 17 میلیون هکتاری که محیط زیست باید بر آنها نظارت داشته باشد بیشتر از 3000 نفر نمی‌شود.

معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: باید توجه داشت محیط‌بانان به شکل شیفتی خدمت می‌کنند و در واقع 1500 محیط‌بان برای پوشش 17میلیون هکتار از اراضی کشور وجود دارد. با این حال او تاکید دارد که مقایسه آمار شش ماهه اول امسال با مدت مشابه سال گذشته نشان می‌دهد فعالیت شکارچیان غیرمجاز کاهش یافته است.

براساس این آمار در شش ماه اول سال گذشته 1017 پستاندار مانند قوچ، مارال، خرگوش و گراز شکار شد، اما در شش ماه امسال این آمار به 651 مورد رسیده بنابراین شکار پستانداران حدود 35 درصد کاهش داشته است. البته این آمار مربوط به شکارهایی است‌ که محیط‌بانان متوجه آن شده‌اند، زیرا در بسیاری از موارد عمل مجرمانه شکارچیان غیرمجاز از چشم قانون پنهان می‌ماند. به خاطر همین باید به مدیران وزارتخانه‌ها و تمامی دستگاه‌ها یادآور شد ‌که محافظت از محیط زیست کشور موضوعی فرابخشی است و برای رفع مساله‌ای مانند تجارت گوشت شکار نیاز است که تمامی دستگاه‌ها به وظیفه‌شان‌ عمل کنند.

مهدی آیینی

کوچ پرندگان مهاجر به رستوران‌‌های مجلل

سفر پرندگان مهاجر ختم به خیر نمی‌شود، آنها در تورهای هوایی صیادان گرفتار می‌شوند، لاشه‌های بی‌جانشان در بازارهای محلی چوب حراج می‌خورد و دست آخر ‌سر از رستوران‌های لوکس یا محلی در می‌آورند که در سراسر کشور برای مشتریان ویژه‌شان غذاهای به قول معروف لاکچری و ارگانیک طبخ می‌کنند، حکایت غم‌انگیز پرندگان مهاجر امسال رنگ و بوی غم‌انگیز‌تری به خود گرفته، چراکه برخلاف هشدارها نسبت به شیوع آنفلوآنزای مرغی و ممنوعیت شکار، صیادان تورهای هوایی خود را بلند‌تر از همیشه در مسیر پرواز پرندگان مهاجر کار می‌گذارند.
نام پرندگان مهاجر این روزها با مسائل زیادی گره خورده است؛ از شیوع آنفلوآنزای مرغی بگیرید تا تبلیغات اغواکننده برخی رستوران‌دارها که بر ارگانیک بودن غذاهایشان تاکید دارند. آنها با شروع فصل مهاجرت پرندگان مهاجر منوهای ویژه‌ای را برای برخی مشترهایشان رو می‌کنند. منوهایی که در آن تاکید می‌شود تمام غذاها با مواد ارگانیک تهیه شده و برای این کار از بازارهای محلی پرندگان مهاجری را که صید شده‌اند تهیه می‌کنند.

اما این پرندگان به شکل قانونی صید نمی‌شوند و در نحوه ذبح شدن‌شان نیز تردید‌های زیادی وجود دارد.

رد قتل‌عام پرندگان مهاجر را می‌توان این روزها در بیشتر غذاهای محلی که برخی رستوان‌ها با آب و تاب درباره آنها تبلیغ می‌کنند، دید. مثلا فسنجان با خوتکا یا پرندگانی که برای تهیه آغوز مسما، یا خورش چغرتمه شکار می‌شوند.

اگر از رستوران‌دارها علت طبخ پرندگان مهاجر را بپرسید، بیشتر آنها می‌گویند به شکل قانونی این پرندگان را از صیادها در بازارهای محلی می‌خرند، این مساله‌ای است که به طور کامل نمی‌توان از درستی آن اطمینان پیدا کرد، زیرا این روزها بازار صید و شکار پرندگان مهاجر آنقدر آشفته است که نمی‌توان براحتی تشخیص داد چه صیادی به شکل قانونی شکار می‌کند یا کدام صیاد از روش‌های غیر قانونی برای صید پرندگان مهاجر استفاده می‌کند.

برخی صیادان می‌گویند هر قطعه اردک وحشی را میانگین حدود 30 ‌هزار تومان در بازارهای محلی می‌فروشند، اما رستوران‌های شمال تهران بیشتر غذاهایی را که با پرندگان مهاجر طبخ می‌شود دست‌کم به شکل میانگین حدود یکصد هزار تومان می‌فروشند.

این در حالی است که هر پرس غذا معمولا با کمتر از نیمی از گوشت یک پرنده پخته می‌شود و رستوران‌داران معمولا پرنده‌های شکار شده را عمده و با قیمت پایین‌تری خریداری می‌کنند ‌بنابراین واضح است که رستوران‌داران سود زیادی می‌برند.

شکار قانون

صید و شکار پرندگان مهاجر مدت‌هاست به حال خود رها شده به همین خاطر این باور اشتباه در ذهن بسیاری از صیادان شکل گرفته که آنها‌ باهر روشی که بخواهند می‌توانند هر تعداد پرنده مهاجر را به دام بیندازند. این مشکلی است که ریشه در حرص و آز برخی صیادان دارد.

مسعود مولانا، عضو شورای هماهنگی سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی مازندران معتقد است این حرص و آز در برخی صیادان بیشتر شده است. به همین سبب آنها خیلی راحت پرندگان را به وسیله تورهای هوایی به دام می‌اندازند و پرندگان را در بازارهایی مانند فریدونکنار می‌فروشند.

استفاده از تورهای هوایی یکی از روش‌های غیرقانونی صید پرندگان مهاجر است؛ برخی صیادان تورهای بزرگی در مسیر عبور پرندگان قرار می‌دهند و انواع پرنده‌ها در آن به دام می‌افتند حتی آنها که گوشتشان حلال نیست یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.

مولانا از این گله می‌کند که رستوران‌های محلی زیادی وجود دارد که طبخ پرندگان مهاجر را با تابلوهای بزرگ وسیله جذب مشتری قرار می‌دهند.

در واقع صاحبان این رستوران‌ها به نوعی صیادان را تشویق می‌کنند تا پرندگان بیشتری را صید و شکار کنند. پرندگانی که باید آنها را سرمایه‌های ملی دانست، زیرا حضور آنها در کشورمان می‌تواند پتانسیل‌های گردشگری را افزایش داده و به این شکل علاقه‌مندان به پرنده نگری را به سفر به ایران تشویق کند.

شکار با حرص و آز

صید و شکار پرندگان مهاجر در کشورمان زمانی با اعتراض جدی کارشناسان داخلی و خارجی روبه‌رو شد که شکار بی رویه و غیرقانونی جای شکار سنتی را گرفت، زیرا در قدیم دامگاه‌داران به شکل سنتی تعداد محدودی از پرندگان را صید می‌کردند، اما امروز آنها به شکلی رفتار می‌کنند که در نهایت به انقراض گونه‌های جانوری و بدنامی کشورمان در این رابطه منجر می‌شوند.

عضو شورای هماهنگی سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی مازندران می‌گوید معیشت حدود 20 درصد از دامگاه‌داران از طریق صید و شکار پرندگان مهاجر تامین می‌شود، اما 80درصد باقیمانده، افرادی هستند که گرفتار حرص و آز شده‌اند و از طریق کشتار پرندگان مهاجر می‌خواهند زندگی لوکسی برای خود و خانواده شان فراهم کنند.

آن طور که او می‌گوید در این مدت محدودی که پرندگان مهاجر در کشورمان حضور دارند درآمد برخی دامگاه‌داران از 60 میلیون تومان نیز فراتر می‌رود.

مولانا ادامه می‌دهد: هستند دامگاه‌دارانی که می‌گویند در این فرصت باید برای خود یا فرزندانشان خودروی شاسی بلند بخرند.

هرچند افرادی مساله کنترل نشدن صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار را به شریک بودن برخی مسئولان در سود دامگاه‌داران نسبت می‌دهند، اما نمی‌توان‌ از تغییر سبک زندگی دامگاه‌داران نیز غافل شد، چراکه یکی از دلایل اصلی که سبب شده دامگاه‌داران ‌بر قانون شکنی و کشتار پرندگان مهاجر ‌پافشاری کنند، تغییر سبک زندگی آنهاست ‌.‌

‌خطر شیوع آنفلوآنزا

حرص و ‌آز برخی دامگاه‌داران برای شکار و صید پرندگان مهاجر آنقدر زیاد است که حتی هشدارهای دستگاه‌های مسئول درباره خطر جدی آنفلوآنزای مرغی نیز نتوانسته دست‌کم شکار و صید و آنها را برای مدتی محدود کند.

علیرضا ‌هاشمی، مدیر گروه پرنده‌نگری طرلان ‌نیز از این می‌گوید که برخلاف هشدارهای داده شده نحوه شکار پرندگان مهاجر تغییر نکرده است‌.

آن طور که او می‌گوید‌‌‌ در حالی‌که شکار و صید پرندگان مهاجر به دلیل شیوع آنفلوآنزا در کشور ممنوع است، اما شکار گسترده پرندگان مهاجر در فریدونکنار ادامه دارد و با این که محیط زیست می‌داند دامگاه‌داران قانون شکنی می‌کنند،‌ مانع آنها نمی‌شود.

به همین سبب می‌توان گفت خطر شیوع بیماری آنفلوآنزا خیلی جدی است، چراکه این روزها رستوران‌های زیادی از گوشت پرندگان مهاجر در طبخ غذاهایشان استفاده می‌کنند.

هاشمی تصریح می‌کند: رستوران‌های شمال شهر تهران و استان‌های شمالی غذاهایی را که با پرندگان مهاجر پخته می‌شود‌ سرو می‌کنند به همین خاطر هیچ بعید نیست این بیماری در کشورمان گسترش پیدا کند یا با ایجاد اخلال در صنعت طیور کشور بحران‌ساز شود.

مساله دیگری که باید به آن اشاره کرد،‌ شکار و فروش انواع گونه‌های پرنده مهاجر است، زیرا برخی دامگاه‌داران گونه‌های حرام گوشت را نیز صید کرده و به نام پرنده حلال‌گوشت به مسافران می‌فروشند.

مدیر گروه پرنده‌نگری طرلان، دست‌داشتن برخی مسئولان محلی و گردش مالی بالای این بازار را دلیل مدیریت نشدن صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار می‌داند و می‌گوید:شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر سبب شده بسیاری از آنها مانند غاز پیشانی‌سفید،عروس غاز و اردک سر حنایی شرایط مناسبی نداشته باشند.

اجرای دقیق قانون

شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر مساله‌ای است که به دلیل غفلت مسئولان بحرانی شده، چراکه آنها هیچ وقت به شکل جدی برای اجرای قانون و اصلاح رفتار برخی دامگاه‌داران قدم برنداشته‌اند، در واقع آنها هر سال با شروع فصل مهاجرت پرندگان مهاجر به کشورمان درباره مدیریت‌شدن این مساله وعده‌هایی می‌دهند، اما آنقدر اجرای آنها را به تاخیر می‌اندازند تا پرندگان مهاجر کشورمان را ترک کنند. این رویکردی است که به نظر می‌رسد مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست برای مدیریت و ساماندهی صید و شکار پرندگان مهاجر انتخاب کرده‌اند.

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش نیز در گفت‌وگو با جام‌جم ماجرای صید و شکار پرندگان مهاجر را ‌مساله‌ای پیچیده می‌داند که باید برای رفع آن قوانین صید و شکار را بدرستی اعمال کرد.

آن طور که او می‌گوید چنانچه بتوان شرایطی را ایجاد کرد که دامگاه‌داران‌ شکار سنتی پرندگان را در پیش بگیرند می‌توان امیدوار بود این مساله از حالت بحرانی خارج شود، چراکه به این شکل صدمه کمتری به محیط زیست و حیات وحش تحمیل می‌شود.

بنابراین به نظر می‌رسد برای حل و فصل این موضوع دستگاه‌های مسئول باید به شکلی قاطع بر اجرای قانون پافشاری کنند، زیرا قانونمدار کردن صیادان می‌تواند مانع فعالیت سودجویانی شود که کمر به نابودی محیط زیست کشور بسته‌اند.

ضیایی می‌افزاید: بهتر است شرایطی ایجاد شود که فقط دامگاه‌دارانی که مجوز دارند بتوانند به شکل محدود فعالیت کرده و ‌پرنده‌های صید شده را در محلی مشخص بفروشند‌. به این شکل دیگر افراد فرصت‌طلب که به هیچ مقرراتی پایبند نیستند مجال فعالیت پیدا نمی‌کنند.

این کارشناس حیات وحش معتقد است در کنار نظارت مناسب بر فعالیت دامگاه‌داران باید برخورد مناسبی نیز با متخلفان صورت گیرد، برای نمونه جمع‌آوری تورهای هوایی متخلفان تاثیر چندانی در رفع این مساله ندارد، زیرا این افراد براحتی تور تهیه کرده و فعالیت غیرقانونی‌شان را ادامه می‌دهند‌.

قانون‌شکنی دامگاه‌داران متخلف گواهی است بر این که سیاست‌های در نظر گرفته شده برای حل این مساله مناسب نیست به همین دلیل مسئولان باید مدارا کردن با متخلفان را کنار گذاشته و تصور نکنند گذشت زمان این مشکل را برطرف خواهد کرد‌. برخورد مناسب با عده‌ای سود جو که به محیط زیست کشور آسیب می‌زنند باید در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گیرد تا قانون شکنی در حوزه محیط زیست گسترش پیدا نکند.

 

 

مهدی آیینی

قاچاق میلیاردی شکاری‌های ایران

قاچاقچیان پرندگان شکاری فعال‌تر شده‌اند و شگردهای تازه‌ای را برای صید پرندگان شکاری به‌کار می‌بندند؛ دیگر مانند گذشته نیست که آنها فقط با کندن چاله‌هایی که به «کوخه» معروفند، در انتظار پرندگان شکاری بنشینند.این روزها سودجویان با استفاده از موتورسیکلت و روشی که به «شناطه» معروف است، پرندگان شکاری ایران را صید می‌کنند، چراکه طمع برخی از اعراب حاشیه خلیج‌فارس در کنار خلأ‌های قانونی و کمبود نیرو و تجهیزات محیط‌بانان شرایطی ایجاد کرده تا یگان حفاظت محیط‌زیست کشور نتواند بدرستی با قاچاقچیان حیات وحش برخورد کند.

پس از صید، پلک‌های پرندگان شکاری را می‌دوزند، گرسنه نگهشان می‌دارند و با پیچیدن تکه‌ای پارچه دور بال و پاهایشان مانع از فرار آنها می‌شوند. اینها برخی از شگردهایی است که قاچاقچیان پرندگان شکاری برای قاچاق محموله خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس به کار می‌گیرند.

قاچاق پرندگان شکاری کشورمان ماجرای تازه‌ای نیست، اما بررسی میدانی خبرنگار ما ثابت می‌کند این مساله مدتی است جدی تر شده، چرا که شیخ‌نشینان حاشیه خلیج‌فارس اخیرا پول بیشتری برای خرید پرندگان شکاری و دیگر گونه‌های جانوری مانند هوبره یا یوزپلنگ می‌پردازند، به همین خاطر قاچاقچیان نیز به آب و آتش می‌زنند تا به حیات وحش کشور آسیب‌های جبران ناپذیری وارد کنند.

فصل سرد بازگیری

اوایل مهر تا اواخر زمستان به فصل بازگیری معروف است، چراکه قاچاقچیان پرندگان شکاری در این مدت فعال‌تر می‌شوند.

عباس عاشوری، پرنده‌شناس اظهار می‌کند: قاچاقچیان بیشتر به‌دنبال بالابان و بحری (شاهین) هستند، چرا که جثه‌های بزرگ‌تری دارند.

آن طور که او می‌گوید، بالابان گونه‌ای است که در خطر انقراض قرار دارد و بحری نیز گونه حمایت شده است.

او در‌باره این که چرا قاچاقچیان از اواخر مهر فعالیت‌شان را شروع می‌کنند، توضیح می‌دهد: در این مواقع این پرندگان در همه جای کشور دیده می‌شوند، چرا که آنها نیز همراه با دیگر پرندگان مهاجرت می‌کنند.

سودجویان در کنار قاچاق گونه‌هایی مانند بحری و بالابان به سایر گونه‌ها نیز آسیب می‌زنند، زیرا آنها برای به دام انداختن این پرندگان، گونه‌هایی مانند «دلیجه» را نیز دست‌آموز می‌کنند.

تجارت میلیاردی؛ از چرخ تا شناطه

در فصل بازگیری، قاچاقچیان تقریبا در بیشتر استان‌های کشور فعال هستند، اما از خراسان رضوی و جنوبی، کرمان، هرمزگان، بوشهر و لرستان می‌توان به عنوان استان‌هایی نام برد که قاچاقچیان تمایل بیشتری برای حضور در آنها دارند.

حجت یکی از صیادان پرندگان شکاری است که ادعا می‌کند مدتی است توبه کرده و دیگر این کار را انجام نمی‌دهد. او درباره نحوه صید پرندگان شکاری، نحوه قاچاق و قیمت آنها  می‌گوید: با توجه به رنگ و جثه پرندگان شکاری، روی آنها قیمت می‌گذارند؛ مثلا اگر از ابتدای دم پرنده تا پشت گردنش حدود 16 اینچ باشد به آن لقب «چرخ» می‌دهند. به گفته حجت، اگر رنگ پرنده‌ای که چنین مشخصاتی دارد سفید باشد قیمت آن تا 900 میلیون تومان نیز می‌رسد، اما اگر تیره باشد و به مشکی نزدیک حدود 400 میلیون تومان معامله می‌شود.

آن طور که او می‌گوید به پرندگانی که کوچک‌تر از این اندازه باشند «رک» می‌گویند و قیمت آنها کمتر است.

حجت درباره فصل صید پرندگان شکاری نظر متفاوتی دارد. او می‌گوید باندهای صید و شکاری که او می‌شناسد بیشتر مرداد تا پایان آبان فعال هستند و این روزها بیشتر از روشی به نام «شناطه» استفاده می‌کنند.

او درباره این روش می‌افزاید: صیادها جلیقه‌ای کوچک برای پرندگانی مانند کبوتر درست کرده یا نوارهای رادیولوژی را روی پشت آنها می‌بندند و بعد از این‌که ریسمانی به پایشان بستند، این طعمه‌ها را به پرواز در می‌آورند تا توجه پرندگان شکاری را جلب کنند. به این ترتیب پرنده شکاری وقتی به طعمه حمله کرد، پنجه‌هایش در جلیقه یا نوارهای رادیولوژی گیر می‌کند و نمی‌تواند از دست صیادان بگریزد.

به گفته حجت، صیادها حتی وقتی سوار موتورسیکلت هستند نیز این کار را انجام می‌دهند، به همین خاطر به آسانی می‌توانند از دست ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست فرار کنند.

آبان 93 بود که اعضای یک باند قاچاق حین جا‌به‌جایی 140 قطعه پرنده شکاری شناسایی و دستگیر شدند. اگر هر قطعه از این پرندگان در کشور مقصد دست‌کم حدود 200 میلیون تومان فروخته می‌شد، قاچاقچیان درآمدی حدود 28 میلیارد تومان به‌دست می‌آوردند.

منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست دراین باره   می‌گوید: در بیشتر مواقع صیادان افراد اجیر شده‌ای هستند که در ازای مبلغی ناچیز به صید پرندگان می‌پردازند؛ در واقع سود اصلی را سرکردگان باندهای قاچاق می‌برند.

آن طور که معاون یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید، سال گذشته اعضای بیش از 20 تیم که در زمینه قاچاق پرندگان شکاری فعالیت می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند و براساس قانون، جریمه صید و شکار پرندگان شکاری مانند بالابان، لاچین و طرلان 60 میلیون تومان است و افزون بر این قانون برای صیادان و قاچاقچیان مجازات‌های دیگری مانند حبس و جریمه در نظر گرفته است.

دست خالی محیط‌بانان در سال‌های اخیر، تعداد کم محیط‌بانان و مناسب نبودن تجهیزات آنها سبب شده بسیاری از قاچاقچیان حیات وحش شناسایی و دستگیر نشوند.

کمبود محیط‌بان یکی از مشکلات جدی سازمان حفاظت محیط‌زیست است، زیرا مساحت مناطقی‌که محیط‌زیست بر آنها نظارت دارد حدود 17 میلیون هکتار برآورد می‌شود، اما تعداد محیط‌بانان این سازمان در خوشبینانه ترین حالت به 3000 نفر نمی‌رسد. این تعداد محیط‌بان نیز به شکل شیفتی عمل می‌کنند یعنی در خوشبینانه‌ترین حالت نیمی از آنها هر روز مشغول به‌کار هستند.

اینها، همان‌هایی هستند که به تجهیزات مناسب نیز دسترسی ندارند، زیرا قاچاقچیان با استفاده از موتورسیکلت‌های تندرو در مناطق حفاظت شده، تردد می‌کنند و به محض احساس خطر از دست محیط‌بانان فرار می‌کنند.

پرِ بسته قانون

مساله دیگری که سبب می‌شود صیادان پرندگان شکاری به‌درستی مجازات نشوند، خلأهای قانونی است، زیرا محیط‌بانان اگر قاچاقچیان را به اتهام شروع به صید و زنده‌گیری پرندگان شکاری دستگیر کنند، به احتمال زیاد سودجویان مجازات نخواهند شد.

یکی از مدیران سازمان حفاظت ‌محیط‌زیست که دوست ندارد از او نامی برده شود، دراین‌باره می‌گوید: در چنین مواقعی قانون برای شکارچیانی که سلاح دارند بازدارنده است‌، اما افرادی که پرندگان شکاری صید می‌کنند و سلاح ندارند، شکارچی تعریف نمی‌شوند.

از سوی دیگر، معاون یگان حفاظت‌سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است، چنانچه برخی شعب دادگاه‌ها ویژه رسیدگی به جرایم زیست محیطی باشد، روند رسیدگی به تخلفات زیست محیطی سرعت بیشتری خواهد گرفت.

گفته‌های این دو کارشناس تائیدی است بر این دیدگاه که برای برخورد مناسب با قاچاقچیان حیات وحش، سه قوه باید رسیدگی به موضوع را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهند، چرا که حل مشکلات زیست محیطی کشور نیاز‌مند به‌روز رسانی قوانین، اجرای درست و برخورد مناسب است.

مهدي آييني

آموزش و فرهنگسازی کلید حل مساله

635832849753083085شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر در شمال کشور ماجرای پیچیده و بغرنجی است.به نظر می‌رسد برای حل این مشکل هرچه زودتر باید اتاق فکری تشکیل شود،زیرا برای حل این مساله باید تمام جوانب را بررسی کرد یعنی باید از کمک جامعه‌شناسان، کارشناسان گردشگری، محیط‌زیست، نیروی انتظامی و قوه‌قضاییه بهره گرفت تا نتیجه مطلوب و راه‌حل عملی حاصل شود.

آنچه برای حل شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر باید به آن توجه داشت حل گام به گام و تدریجی این مساله است.برای نمونه ابتدا باید روی جمع‌آوری تورهای هوایی تمرکز کرد، زیرا این تورها انواع و اقسام پرندگان را به دام می‌اندازد. برای این کار باید با دامگاه‌داران صحبت و آنها را توجیه کرد که استفاده از تورهای هوایی برای شکار پرندگان اقدامی غیرقانونی است.در مرحله بعد سازمان محیط‌زیست باید دامگاه‌داران را آموزش دهد و گونه‌های در معرض خطر را به آنها معرفی کند تا گونه‌های در معرض تهدید شانس بیشتری برای زنده ماندن پیدا کنند‌.

سازمان حفاظت محیط‌زیست در فریدونکنار اراضی زیادی دارد که صیادان در این مناطق نیز دام هوایی کار گذاشته‌اند. به همین دلیل سازمان محیط‌زیست می‌تواند پاکسازی اراضی را از زمین‌های خود شروع کند.

افزون بر این، کوچ سالانه هزاران پرنده به شمال کشور فرصت‌های بسیاری را در اختیار جوامع محلی قرار می‌دهد. برای نمونه اگر این مناطق به محل امنی برای پرندگان بدل شود، می‌توان این مناطق را تبدیل به سایت‌های پرنده‌نگری کرد و از طریق گردشگری برای جوامع محلی درآمد پایدار ایجاد کرد.

هوشنگ ضیایی

کارشناس حیات وحش

درآمد گردشگری به جای صیادی

635832849712840245درباره صید بی‌رویه پرندگان مهاجر در کشور مسائل زیادی مطرح شده و برخی می‌گویند با استفاده از گردشگری و ایجاد سایت‌های پرنده‌نگری می‌توان برای دامگاه‌داران معیشت جایگزین در نظر گرفت.اما درباره این که آیا می‌توان در کشورمان گردشگری را جایگزین درآمد ناشی از صید پرندگان کرد، نمی‌توان پاسخ قاطعی داد؛ زیرا‌ این اتفاق ابتدا باید به شکل دقیق کارشناسی شود، سپس به این پرسش جواب داد.
درباره صید بی‌رویه پرندگان مهاجر در کشور مسائل زیادی مطرح شده و برخی می‌گویند با استفاده از گردشگری و ایجاد سایت‌های پرنده‌نگری می‌توان برای دامگاه‌داران معیشت جایگزین در نظر گرفت. اما درباره این که آیا می‌توان در کشورمان گردشگری را جایگزین درآمد ناشی از صید پرندگان کرد، نمی‌توان پاسخ قاطعی داد؛ زیرا‌ این اتفاق ابتدا باید به شکل دقیق کارشناسی شود، سپس به این پرسش جواب داد. این درحالی است که متاسفانه ما گردشگری و توسعه پایدار را به‌خوبی نمی‌شناسیم و در این حوزه مسئولان نیز بیشتر تفکر حراستی دارند، نه حفاظتی. به همین دلیل بیشتر شهروندان نیز چنین تفکری را دنبال می‌کنند. این طرز فکر سبب می‌شود‌ ندانیم‌ با مشکلات چگونه مواجه شویم . برای نمونه در نوروز وقتی آمار گردشگران اضافه می شود همه از سونامی گردشگری دم می زنند.

‌در‌واقع چون نمی‌توانیم مسائل را به‌درستی مدیریت کنیم، تصمیمات عجولانه می‌گیریم؛ بنابراین باید مساله شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر و در نظر گرفتن معیشت جایگزین برای دامگاه‌داران کارشناسی شود. برای گرفتن نتیجه مطلوب نیز باید اتاق فکری تشکیل داد و در آن از کارشناسان حوزه جامعه‌شناسی، محیط‌زیست و گردشگری و جوامع محلی راهکار خواست. در این میان باید مساله از لحاظ مکان و حجم نیز بررسی شود و تلاش کرد به طرح مفیدی دست یافت. علاوه‌بر این نباید فراموش کرد هنگام ارائه راهکار، موارد توسعه پایدار در عرصه گردشگری را نیز در نظر گرفت.

آرش نورآقایی

کارشناس‌گردشگری

کباب پرندگان مهاجر بر آتش حرص و آز

زیاده‌خواهی، طمع و حرص و آز؛ این کلمات شرح حال برخی صیادان است که این روزها با صید بی‌رویه و ناجوانمردانه پرندگان مهاجر در شمال کشورمان خبرساز شده‌اند. سهل‌انگاری‌ها نیز سبب شده حرص و آز در دل آنها چنان ریشه بدواند که اغلب صیادان با افراشتن تورهای هوایی کمر به قتل‌عام پرندگان مهاجر ببندند.
برای آنها فرقی نمی‌کند پرنده حرام گوشت است یا حلال‌گوشت، در خطر انقراض قرار دارد یا نه! این صیادان فقط به پول فکر می‌کنند، چون به باور آنها حضور پرندگان مهاجر در کشورمان فرصت محدودی است که باید از آن برای به‌دست آوردن هزینه زندگی و حتی زندگی مرفه بیشترین بهره را برد.

شکار پرندگان مهاجر، داستان تازه‌ای نبوده و سال‌هاست اتفاق می‌افتد، اما حکایت تازه ای که چند سالی است خبرساز و دردسرساز شده، صید بی‌رویه آنها از سوی برخی صیادان فرصت‌طلب است که شیوه سنتی صید را کنار گذاشته‌اند و برای به دام انداختن پرندگان از دام‌های هوایی و تاریکی شب بهره می‌برند؛ تورهایی که آسمان و زمین را برای پرندگان نا‌امن کرده است. تمام صیادانی که به پرندگان مهاجر به چشم فرصت می‌نگرند، نیاز مالی ندارند، زیرا اغلب آنها کشاورز و مالک زمین هستند یا از طریق ماهیگیری امرار معاش می‌کنند، آنچه امروز کارشناسان و فعالان محیط‌زیست و حقوق حیوانات را به واکنش وا داشته، حرص و آزی است که دامن برخی از این صیادان را گرفته؛ صیادانی که با افراشتن تور هوایی، سودای یکشبه پولدار شدن را در سر می‌پرورانند.

شکارچی تنها مقصر نیست

دامگاه‌داران متهم ردیف اول قتل‌عام پرندگان مهاجرند، اما نمی‌توان نقش افرادی را که بازار تقاضا را گرم نگه می‌دارند، نادیده گرفت. درواقع شخصی که برای خرید لاشه پرنده مهاجر از تهران خود را به شمال کشور می‌رساند، به اندازه شکارچی مقصر است یا رستوران داری که با گوشت پرندگان مهاجر،‌ انواع خورش و خوراک محلی می‌پزد و آنها را در فهرست غذای خود قرار می‌دهد،‌ دستش به این ماجرا آلوده است. سازمان محیط‌زیست بارها اعلام کرده که با صیادان و دامگاه‌داران برخورد می‌کند، اما این حرف ها هیچ گاه از مقام هشدار فراتر نرفته و اگر تلاشی نیز صورت گرفته، بدون مطالعه بوده و با واکنش تهدید‌آمیز دامگاه‌داران رو‌به‌رو شده است.

ابتکار:

برای کنترل شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر در کنار فعالیت‌های آموزشی در شمال کشور ، باید برای کاهش تقاضای خرید نیز تلاش کرد

معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره به جام‌جم می‌گوید: سیاست‌های محیط‌زیست در زمینه شکار برمبنای حفاظت از تنوع زیستی است. از سال گذشته شکار چهارپا را متوقف کردیم. درباره پرندگان نیز در برخی مناطق که براساس بررسی‌ها شرایط آنها مناسب گزارش شده جوامع محلی به شکل محدود و تحت کنترل اجازه شکار دارند.

وی می‌افزاید: هر‌گونه فعالیت خارج از چارچوب خلاف قانون است و فرقی نمی‌کند در فریدونکنار اتفاق بیفتد یا منطقه دیگر.

ابتکار درباره شرایط خاص فریدونکنار یادآور می‌شود: در کنار فعالیت قانونی، فعالیت آموزشی نیز در فریدونکنار دنبال می‌شود تا جامعه محلی آموزش‌های لازم را فرا گیرند. علاوه‌بر این باید برای کاهش تقاضا نیز تلاش کرد.

هرچند رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست بر وجود برنامه و طرح برای بهبود شرایط پرندگان مهاجر در فریدونکنار تاکید می‌کند، اما دست‌کم با توجه به شرایطی که در این منطقه حاکم است می‌توان گفت این سیاست‌ها کارساز نیست و باید به فکر راه‌حل مناسب‌تری بود.

محیط‌زیست جدی نیست

مسعود مولانا، دبیر شبکه سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی و منابع طبیعی مازندران درباره شرایط صید و شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار به جام‌جم می‌گوید: سازمان محیط‌زیست مازندران برای حمایت از پرندگان کاری نمی‌کند. در آخرین نشستی که با آنها داشتیم،گفتند طرح بلند مدتی دارند، اما تاکنون هیچ اقدامی نکرده‌اند. به همین دلیل در مرکز شهر فریدونکنار خیلی راحت زنده و مرده پرندگان در معرض خطر انقراض را خرید و فروش می‌کنند.

وی درباره این که معیشت دامگاه‌داران چقدر با شکار پرندگان گره خورده،تاکید می‌کند: واقعیت این است که بیشتر افرادی که پرندگان را صید می‌کنند اشخاص نیازمندی نیستند، زیرا آنها مالک زمین و ماهیگیر هستند. شاید تا مدتی قبل آنها به شکل سنتی و محدود پرندگان را شکار می‌کردند، اما بی‌توجهی مسئولان، حرص و آز آنها را بیشتر کرده و اکنون دامگاه‌داران با ایجاد دام‌های هوایی بی‌رویه شکار می‌کنند.

شکار و خودروی شاسی بلند

نبود برنامه جامع فرهنگی و اوضاع نامناسب اقتصاد در کشور و به‌خصوص در شمال کشور سبب شده برخی حضور پرندگان مهاجر را تنها شانس خود برای کسب درآمد قابل توجه بدانند.

مولانا در این باره خاطرنشان می‌کند: دامگاه‌داران شبی حدود 100 قطعه پرنده صید می‌کنند و آنها را بین 20 تا یکصد هزار تومان می‌فروشند. مشکل اینجاست که آنها از این پول بادآورده نمی‌توانند بگذرند، زیرا بدون هیچ زحمتی آن رابه دست می‌آورند‌.‌ این افراد زمین‌های گرانبهایی در اختیار دارند و ماهیگیری نیز می‌کنند، اما ‌هدف شان از صید بی‌رویه این است که مثلا بتوانند خودروی شاسی بلند بخرند.

چاره، تغییر سبک زندگی

تجربه نشان داده است‌، اگر در مسئولان اراده‌ای برای حل مسائل زیست‌محیطی وجود داشته باشد آنها با حمایت سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند از پس مشکلات بر آیند. برای نمونه،‌ می‌توان به تالاب کانی برازان اشاره کرد که مدتی پیش کشاورزان و صیادان کمر به نابودی آن بسته بودند، اما وقتی این افراد در اثر آموزش‌های سازمان‌های مردم نهاد به فواید تالاب و نقش آن در زندگی پی‌بردند، روند زندگی خود را تغییر دادند.

درویش:

تنها راه‌حل مساله فریدونکنار تغییر سبک زندگی جامعه محلی است،زیرا هیچ سازمانی با اتکا به قوه قهریه نمی‌تواند تغییر رفتار ماندگاری به‌وجود آورد

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره به جام‌جم می‌گوید: کانی برازان با ارائه آموزش به کشاورزان و جامعه محلی دوباره جان گرفت و مردم محلی به جای شکار پرندگان، سایت پرنده‌نگری تاسیس کردند و سبب رونق‌گرفتن صنعت گردشگری در منطقه خود شدند. تنها راه‌حل مساله فریدونکنار نیز تغییر سبک زندگی جامعه محلی است، زیرا هیچ سازمانی با اتکا به قوه قهریه نمی‌تواند تغییر رفتار ماندگاری به‌وجود آورد.

محیط‌زیست،‌ قربانی نبود آموزش

برای بهبود شرایط در شمال کشور لازم است سازمان حفاظت محیط‌زیست برای ایجاد کارگاه‌های آموزشی سرمایه‌گذاری کنند و در کنار آن گزینه‌های جایگزین معیشتی را به دامگاه‌دارانی که زندگی شان با صید پرنده گره خورده است معرفی کنند. برای نمونه کسب و کار از طریق تولید و فروش صنایع‌دستی یا بوم‌گردی اگر با برنامه‌ریزی دنبال شود می‌تواند مشکل این افراد را بر طرف کند.درویش توضیح می‌دهد: با تقویب نگاه آموزشی و ایجاد سایت گردشگری که فواید آن به جامعه محلی برسد باید تلاش کنیم تا مناظر ناشی از قتل‌عام پرندگان کم و بهانه معیشتی از شکارچیان گرفته شود و در واقع باید کاری کرد که وضع اقتصادی و طبیعت این افراد بهتر شود.

سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و وزارت علوم و شهرداری‌ها نیز در حفظ محیط‌زیست کشور وظایفی را به‌عهده دارند و چنانچه دراین راه با سازمان حفاظت محیط‌زیست همکاری کنند، می‌توان به حل این مشکل امیدوار بود.

مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره عملکرد این نهاد‌ها یادآور می‌شود: این وزارتخانه و سازمان‌ها دغدغه‌های زیست‌محیطی کمی دارند، اما اگر آنها حفظ محیط‌زیست را اولویت خود بدانند می‌توان چنین مشکلاتی را به شکل ریشه‌ای حل کرد. برای نمونه آموزش و پرورش می‌تواند کودکانی را پرورش دهد که شکار برای آنها ضد‌ارزش باشد. به این شکل آنها هرگز به والدینشان اجازه نخواهند داد به بهانه امرار معاش شکار کنند.

مهدی آیینی

 

دنیای واقعی و مجازی غریبه با محیط‌ زیست

مهدی آیینی

مهدی آیینی

گونه‌های جانوری یکی پس از دیگری کشته می‌شوند؛ پوست و پیکر بی‌جان آنها تاکسیدرمی شده و توسط عده‌ای سودجو در دنیای واقعی و مجازی به‌فروش می‌رسد. علاوه بر این تصاویر غرق به خون آنها نیز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باز نشر داده می‌شود و عده‌ای شرایط اسفبار آنها را لایک می‌زنند. برای نمونه این روزها صفحه ای به نام «شکارگاه» در اینستاگرام باز شده که حدود 3000 نفر عکس هایی را که در آن به نمایش گذاشته می شود، دنبال می کنند.جالب اینجاست که گرداننده این صفحه هشدار داده ورود اشخاص بی ادب، اطفال، خانم ها و آقایان دل نازک به این صفحه ممنوع است. او از علاقه مندان شکار خواسته از شکار فیلم و عکس تهیه کرده و برای نمایش در صفحه شکارگاه برایش ارسال کنند.

در نتیجه بیشتر عکس هایی نیز که در این صفحه به نمایش گذاشته می شود تصاویر غرق به خون جانورانی مانند کبک، گراز، قوچ، باقرقره و کبوتر یا فیلم هایی از اسارت پلنگ و شکار انواع گونه های جانوری است که عده ای سلاح به دست کنار آنها عکس و فیلم یادگاری گرفته اند.

معضل شکار غیرقانونی در کشورمان تاکنون حل نشده، زیرا دستگاه های مسئول نتوانسته اند این حوزه را بدرستی مدیریت کرده و جایگزین مناسبی برای افرادی که به شکار علاقه دارند، ارائه کنند، در نتیجه محیط زیست و حیات وحش کشور هر روز شرایط بحرانی تری پیدا می کند.

در واقع بین مسئولان و شهروندان کمتر شخصی را می توان یافت که به معانی واقعی دغدغه محیط زیست را داشته باشد، به همین دلیل این روزها همه چیز برای آنها که برای محیط زیست و حیات وحش کشور احترام قائل نیستند در دنیای واقعی و فضای مجازی فراهم است. این درحالی است که دیروز دید بان محیط زیست و حیات وحش ایران نیز از کشف لاشه پلنگی در مناطق جنگلی محمدآباد کتول خبر داد.

متاسفانه پوست لاشه کنده شده و دست، پا و سر پلنگ نیز قطع شده بود، بنابراین می توان حدس زد که عده ای با انگیزه تاکسیدرمی پلنگ را کشته و بقایای لاشه او را رها کرده اند.

با انتشار گزارش مرگ این پلنگ می توان گفت امسال دست کم خبر مرگ 14پلنگ رسانه ای شده، هرچند علت مرگ این گربه سان مدت هاست مشخص شده و می توان از تصادفات جاده ای و کشتن این گونه توسط دامداران به عنوان علت اصلی مرگ پلنگ یاد کرد، اما حمایت از آنها هنوز اندرخم یک کوچه است، چون برخی هنوز اصرار دارند دوباره این علت ها را کشف کرده و برای آن راهکار ارائه دهند شاید هم تصور می کنند دم زدن از آماده شدن طرح های نجات به عنوان گزارش کار حساب می شود.

غافل از این که شرایط نامناسب محیط زیست تاب چنین رفتارهایی را ندارد. به همین دلیل باید هشدار داد چنانچه برخی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست دغدغه حفظ اندک باقی مانده حیات وحش کشور را دارند، باید فراتر از پشت میز نشینی و کشف دوباره راهکارها عمل کرده و در دنیای واقعی و مجازی حضور پررنگ تری داشته باشند.

مهدی آیینی

حیات‌وحش، سیبل سلاح‌های شکاری مجاز‌

حیات‌وحش کشور شرایط مناسبی را تجربه نمی‌کند، زیرا علاوه بر این که 76 گونه از مهره‌داران کشور در معرض تهدید و خطر قرار دارند، شکارچیان غیرمجاز نیز با استفاده از انبوه سلاح شکاری که در کشور وجود دارد کمر به نابودی باقیمانده حیات‌وحش کشور بسته‌اند.براساس آمارهای منتشر شده حدود یک میلیون قبضه سلاح شکاری در کشور وجود دارد که اغلب مالکان آنها کمترین اطلاعی از نحوه به کارگیری آن و گونه های با ارزش حیات وحش ندارند، گواه این ادعا نیز مرور تخلفات حوزه صید و شکار در سه سال گذشته است که براساس آن می توان نتیجه گرفت، بیش از 80درصد متخلفان با استفاده از سلاح های شکاری مجاز دست به شکار زده اند. به همین دلیل باید از مسئولان خواست برای بهبود شرایط دست کم مجوز حمل سلاح های شکاری را به مجوز نگهداری در منزل تغییر دهند یا مجوز حمل سلاح شکاری را مشروط به گرفتن پروانه شکار از سازمان حفاظت محیط زیست کنند.

مقایسه آمارهای تخلفات صید و شکار در شش ماهه اول سال 93 با مدت مشابه سال 92 ثابت می کند، مدیریت در حوزه صید و شکار نتوانسته سبب بهبود شرایط شود، چون در این مدت صید غیرمجاز آبزیان حدود 23درصد، شکار پرندگان 317 درصد و شکار پستانداران 4/4درصد رشد داشته است. این درحالی است که سال گذشته هیچ مجوزی برای شکار چهارپایان در کشور صادر نشد. به همین دلیل باید هشدار داد ممنوعیت شکار به تنهایی نمی تواند ضامن حفظ اندک باقیمانده حیات وحش کشور باشد، زیرا رسیدن به شرایط مناسب به فرهنگسازی نیاز دارد. علاوه بر این باید به نظر برخی کارشناسان که بر ایجاد قرق های اختصاصی شکار پافشاری می کنند بیشتر توجه و در کنار آن برای حمل سلاح های مجاز شکاری نیز محدودیت ایجاد کرد.

حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در گفت وگو با جام جم درباره آمار سلاح های شکاری مجاز و غیرمجاز در کشور می افزاید: وجود سلاح مجاز شکاری بیش از حد در دست مردم یکی از مشکلات ماست، چون بیش از 80 درصد تخلفات صید و شکار در کشور با سلاح های مجاز انجام می شود. براساس آمار در سال 90، حدود 82 درصد تخلفات حوزه صید و شکار با سلاح مجاز انجام شده است. این آمار در سال 91 به 89 درصد، سال 92 به حدود 85 درصد و سال گذشته به حدود 84 درصد رسیده. بنابراین تا زمانی که اشخاص تصور می کنند با گرفتن مجوز سلاح شکاری می توانند دست به شکار بزنند حیات وحش کشور شرایط مناسبی پیدا نخواهد کرد.

مجوز سلاح شکاری یا مجوز شکار

اکنون بیشتر افراد به اشتباه تصور می کنند چون سلاح شکاری آنها مجوز دارد، می توانند به زیستگاه گونه های جانوری رفته، دست به شکار بزنند، شاید تعدادی از آنها ندانند که برای شکار قانونی به گرفتن پروانه شکار از سازمان حفاظت محیط زیست نیاز است، اما در این میان عده ای نیز از قوانین اطلاع دارند، اما از کمبود محیط بان در کشور سوء استفاده می کنند و قوانین را زیر پا می گذارند.

فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست عنوان می کند: شخصی که سلاح شکاری غیرمجاز دارد کمتر جرات می کند دست به شکار بزند.

به گفته وی هرچند جلوی تولید سلاح شکاری گرفته شده، اما شرایط صدور پروانه های سلاح نیاز به بازنگری دارد.

برای رفع این مشکل خیلدار پیشنهاد می کند مجوز حمل سلاح شکاری در کشور به مجوز نگهداری از سلاح شکاری در منزل بدل شود، زیرا به این شکل شخص فقط زمانی می تواند سلاحش را از خانه خارج کند که بتواند از سازمان حفاظت محیط زیست مجوز شکار بگیرد. این درحالی است که متولی شکار و صید در کشور، سازمان حفاظت محیط زیست است. بنابراین اگر سلاح شکاری در اختیار افراد قرار می گیرد، باید با مجوز این سازمان باشد، در مرحله بعد نیز باید مجوز سلاح افرادی که مرتکب تخلف می شوند باطل و سلاح شکاری آنها به نفع دولت توقیف شود.

رشد شکار غیرمجاز

سال گذشته هیچ مجوز شکاری برای چهارپایان در کشور صادر نشد. امسال نیز قرار است تکلیف صدور مجوز برای شکار تا پایان مهر ماه روشن شود، اما مساله نگران کننده در این میان رشد تخلفات در حوزه صید و شکار است که نسبت به سال های گذشته رشد داشته است.

فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست درباره میزان رشد تخلفات صید و شکار در شش ماه اول سال 92 نسبت به مدت مشابه سال گذشته تصریح می کند: صید غیرمجاز آبزیان حدود 23درصد، شکار غیرمجاز پرندگان 317 درصد، شکار پستانداران 4/4 درصد، نگهداری و خرید و فروش حیات وحش 312 درصد و کشف سلاح غیرمجاز 15درصد رشد داشته است.

در این میان، آمار زنده گیری پرندگان 12 درصد، شروع به شکار 33 و سلاح مجاز کشف شده نیز 4 درصد کاهش داشته است.

وی درباره کمبود های یگان حفاظت محیط زیست درخصوص برخورد با شکارچیان غیر مجاز یادآور می شود: با توجه به تعریف ساختار یگان حفاظت حدود 5000 محیط بان کم داریم، زیرا اکنون 17 میلیون هکتار از اراضی کشور را فقط حدود 2500 محیط بان پوشش می دهند . علاوه براین برای محقق شدن حفاظت هوشمند و استفاده از دوربین و سنسور در مناطق به اعتبار نیاز داریم.

قوانین خوب، اجرای بد

این درحالی است که در کنار تلاش برای افزایش تعداد محیط بانان و به روز شدن تجهیزات آنها باید بر اجرای دقیق قوانین صید و شکار و به روز شدن آنها نیز پافشاری کرد، زیرا به اعتقاد برخی کارشناسان با این که قوانین مناسبی در این حوزه در کشور وجود دارد ، اما بدرستی اجرا نمی شود و به همین دلیل بازدارنده نیست.

هوشنگ ضیایی، استاد دانشگاه و کارشناس حیات وحش نیز در گفت وگو با جام جم اظهار می کند: ما در کشور مشکل قوانین داریم، اما مهم تر از آن مشکل اجرای قوانین است، چون با این که چند سال از عمر قوانین صید و شکار در کشورمان می گذرد اگر آنها به شکل کامل اجرا شوند، بازدارنده هستند. برای نمونه در قوانین برای شخصی که به شکل غیرمجاز حیوانی را شکار کند ، حبس و جریمه نقدی در نظر گرفته شده، اما دادگاه ها فقط جریمه ریالی را در نظر می گیرند که معمولا مبلغ کمی است. ضیایی تصریح می کند: بارها محیط بانان متخلفان را دستگیر کرده اند، اما آنها زودتر از ماموران ما از دادگاه خارج شده اند، زیرا قضات حداقل ها را برای برخورد با شکارچیان غیرمجاز در نظر می گیرند. به نظر می رسد برای رفع این مشکل نیز باید دادگاه های ویژه جرایم زیست محیطی شکل بگیرد، زیرا چنانچه قضات بخوبی با مشکلات این حوزه آشنا شوند، می توانند برای متخلفان جرایم مناسبی در نظر بگیرند.

ضیایی عنوان می کند: به قوانین جدید نیز نیاز داریم. برای نمونه در آمریکا اگر شخصی شکارچی غیرمجاز یا حادثه آتش سوزی ببیند و ماجرا را به مسئولان اطلاع ندهد، جریمه می شود اما در کشورمان مردم با شکارچی ها همراه می شوند. افزون بر این اکنون برآورد می شود حدود یک میلیون سلاح شکاری دست مردم و افرادی باشد که بیشتر آنها نمی دانند چه حیواناتی حمایت شده هستند یا حتی نحوه کار با سلاح را نمی دانند. برای رفع این چالش نیز باید قبل از صدور مجوز سلاح شکاری،شخص متقاضی در دور ه های آموزش شرکت کرده و با فواید حیات وحش برای محیط زیست کشور آشنا شود .

ضیایی تاکید می کند: سال گذشته شکار چهارپایان در کشور ممنوع بود، اما به نظرم فایده ای نداشته، چون نتوانسته ایم از تخلفات این حوزه جلوگیری کنیم. نمی توان شکار را ممنوع کرد ، اما قدرت اجرایی برای مقابله با متخلفان را نداشت. به نظرم جمعیت حیات وحش کشور حدود 90درصد کاهش پیدا کرده و اگر وضع به این روال ادامه پیدا کند تا 10 سال آینده بیشتر گونه های جانوری کشور در خطر انقراض قرار خواهند گرفت.

عشق به محیط زیست رنگ باخته است

کمرنگ شدن علاقه مردم و مسئولان نسبت به محیط زیست یکی دیگر از علل بحرانی شدن وضع حیات وحش کشور است، زیرا این روزها برخی از مردم بظاهر خود را طرفدار محیط زیست می دانند و برای بهبود شرایط راضی نیستند هزینه کنند یا قدمی بردارند. علاوه براین آموزش های لازم نیز به مردم داده نمی شود، چون اغلب آنها با فواید حیات وحش آشنا نیستند یا ترس های نادرستی درباره حیات وحش در آنها وجود دارد. برای نمونه کم نیستند افرادی که جغد را شوم می دانند. به منظور تغییر چنین باورهایی مسئولان باید برای اجرای برنامه های فرهنگی سرمایه گذاری کرده و شرایطی فراهم بیاورند تا مردم نسبت به حفظ گونه های جانوری و محیط زیست علاقه مند شوند .

ضیایی درباره شرایط کنونی حیات وحش کشور و صدور پروانه شکار در سال 94 خاطرنشان می کند: زمانی که جمعیت حیات وحش به میزان مناسبی برسد، می توان از آن برداشت کرد . برای همین در خیلی از کشورها سازمان های محلی، از زیستگاه ها و حیات وحش نگهداری می کنند و زمان برداشت نیز در سود آن سهیم هستند، اما در شرایط کنونی اجازه شکار یعنی صدور مجوز برای بهره برداری از ذخایر کشور، زیرا اکنون در بسیاری از زیستگاه ها دیگر کل و بزی وجود ندارد. برای نمونه تا چند سال پیش در منطقه بیستون حدود 10 هزار راس کل و بز وجود داشت، اما حالا جمعیت آنها در این منطقه به صفر رسیده است.

فصل سرد صيد و قاچاق پرواز

روزها در چاله‌های کوچکی که به «کوخه» معروفند پنهان می‌شوند تا پرنده‌های شکاری را به دام انداخته و با فروش آنها به شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس پول خوبی به جیب بزنند.

این حکایت صیادان و قاچاقچیان پرندگان شکاری مانند شاهین، بحری و بالابان است که این روزها بیشتر از قبل خبرساز شده‌اند، نکته اینجاست که روش صید پرندگان شکاری نیز مدتی است تغییر کرده و این صیادان از نقص و خلأ‌های قانونی نهایت سوءاستفاده را می‌کنند. برای نمونه، بیشتر آنها این روزها سوار بر موتورسیکلت اقدام به صید پرندگان شکاری کرده و هنگام مواجه شدن با ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست، بلافاصله پا به فرار می‌گذارند.

پیشنهادهای وسوسه‌کننده شیوخ حاشیه‌نشین خلیج‌فارس سبب شده برخی افراد سودجو کمر به صید گونه‌های حیات‌وحش کشور ببندند، زیرا شیخ‌نشینان علاقه خاصی به پرندگان شکاری مانند شاهین، بالابان و بحری دارند و حاضرند برای به دست آوردن آنها تا 200 میلیون تومان نیز هزینه کنند. آنها از پرندگان شکاری برای تفریح استفاده می‌کنند به این شکل که با دست‌آموز کردن آنها به شکار گونه‌های دیگری مانند هوبره می‌پردازند. نکته اینجاست که آنها برای شکار هوبره نیز به ایران می‌آیند یا پرندگان شکاری خود را از طریق خدمه‌ای که دارند به زیستگاه این پرندگان در ایران، پاکستان و افغانستان می‌فرستند تا تعداد زیادی از این پرندگان را صید کنند. مثلا اواخر ماه گذشته محموله‌ای از پرندگان شکاری در کشورمان کشف و ضبط شد که به اعتقاد کارشناسان تاکنون بی‌سابقه بوده است.

محموله بی‌سابقه پرندگان شکاری

اواخر آبان که ماموران دریابانی نیروی انتظامی محموله بزرگی از پرندگان شکاری که شامل 360 قطعه هوبره، شاهین، بالابان و بحری بود، در آب‌های عمان شناسایی کردند. سعید محمودی، مدیرکل محیط‌زیست سیستان و بلوچستان دراین باره به جام‌جم می‌گوید: وقتی لنج قاچاقچیان بازرسی شد ۱۴۰ قطعه پرنده شکاری و ۲۴۰ قطعه هوبره کشف شد. خدمه لنج ایرانی، اما دیگر افراد، پاکستانی بودند.

محمودی ادامه می‌دهد: افرادی که دستگیر شده‌اند ادعا می‌کنند این محموله را از پاکستان وارد ایران کرده‌اند تا به بحرین منتقل کنند، زیرا این افراد معمولا در حاشیه مرزهای پاکستان، ایران و افغانستان اردو زده و دست به صید غیرقانونی پرندگان شکاری و هوبره می‌زنند.

در بیشتر مواقع صیادان از پرندگان شکاری برای صید هوبره استفاده می‌کنند. با توجه به اعتراف افراد بازداشت شده مبنی براین‌که این محموله متعلق به یکی از شیوخ بحرین است می‌توان احتمال داد آنها پرندگان شکاری را برای صید هوبره به ایران منتقل کرده‌اند، اما هنگام برگشت از سوی ماموران پلیس شناسایی و بازداشت شده‌اند.

مدیرکل محیط‌زیست سیستان و بلوچستان یادآور می‌شود: در بین افراد بازداشت شده فردی هست که ادعا می‌کند دامپزشک است. او با اجازه قاضی پرونده برای رسیدگی به پرندگان آزاد بود و روزانه گوشت دو راس گوسفند را برای تغذیه پرندگان آماده می‌کرد.

این درحالی است که پس از این‌که پرندگان کشف شده از سوی کارشناسان محیط‌زیست مورد معاینه قرار گرفتند در زیستگاه‌های طبیعی خود در کشور رهاسازی شدند.

محمودی خاطرنشان می‌کند: پرندگان شکاری از گونه‌های‌ بالابان، بحری و شاهین بودند و پس از هماهنگی با مقام قضایی، حلقه‌گذاری شده و هنگامی که مطمئن شدیم توانایی پرواز دارند در زیستگاه‌های چند استان کشور مانند خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، یزد،کرمان، هرمزگان و فارس رهاسازی شدند.

در این میان 12 قطعه از هوبره‌ها توانایی پرواز خود را از دست داده بودند به همین دلیل تا زمان بهبود کامل در محیط‌زیست چابهار از آنها نگهداری می‌شود.

فصل صید پرندگان شکاری

برخی از گونه‌های پرندگان شکاری مهاجر هستند، به همین دلیل صیادان برای صید آنها در فصل‌های مختلف در مناطق متفاوتی به صید آنها می‌پردازند، نکته اینجاست که فعالیت صیادان پرندگان شکاری در فصل‌های سرد سال بیشتر از هر زمانی است به همین دلیل ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست در این مواقع طرحی به‌نام بازگیری را اجرا می‌کنند.

حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره به جام‌جم می‌گوید: یکی از اصلی‌ترین وظایف محیط‌بانان در فصل‌های پایانی سال برخورد و مبارزه با صیادان پرندگان شکاری است. به همین دلیل ما در یگان حفاظت سازمان طرح ویژه‌ای به نام «بازگیری» داریم تا با فرصت‌طلبانی که دست به قاچاق پرندگانی مانند هوبره و شاهین می‌زنند، برخورد کنیم.

وی ادامه می‌دهد: طرح بازگیری از اواخر مهر شروع شده و تا اواخر زمستان ادامه دارد، زیرا این فصل برای صیادان و قاچاقچیان زمان مناسبی برای به دام انداختن پرندگان شکاری است، به همین دلیل شیوخ خلیج فارس نیز در قاچاق هوبره و پرنده شکاری بیشتر از هر زمانی وارد می‌شوند.

به گفته خیلدار در کشورهای حاشیه خلیج فارس برای برخی از گونه‌های پرندگان شکاری تا 300 میلیون تومان نیز پول پرداخت می‌شود به همین دلیل افراد سودجو به هر روشی برای قاچاق این گونه‌ها متوسل می‌شوند.

وی می‌افزاید: برای مبارزه باقاچاقچیان پرندگان شکاری اکنون نیروی انتظامی، دریابایی، مرزبانی و پلیس راهور با یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست همکاری می‌کنند، افزون بر این در مبادی خروجی مانند فرودگاه و راه‌آهن نیز ماموران ما مستقر هستند. برای نمونه سال گذشته پلیس راهور ناجا پیشنهاد رشوه 130 میلیونی از سوی قاچاقچیان پرندگان شکاری را رد کرد یا چند روز پیش ماموران دریابانی نیروی انتظامی محموله بزرگ و بی‌سابقه‌ای را کشف و ضبط کردند.

صیادان پرندگان شکاری در استان‌های لرستان، خراسان رضوی، جنوبی، شمالی، سیستان و بلوچستان، سمنان، چهار محال و بختیاری، خوزستان، هرمزگان، بوشهر، فارس و کرمان فعال هستند.

صید با کوخه و تور

طاهر فتح‌اللهی، رئیس اداره محیط‌زیست شهرستان سلسله که یکی از مناطق پرطرفدار برای صیادان پرندگان شکاری است، درباره روش‌هایی که متخلفان برای صید پرندگان به کار می‌گیرند به جام‌جم می‌گوید: صیادان بیشتر از بومیان مناطق جنوبی کشور هستند. آنها برای صید به دشت‌های منطقه آمده و چاله‌های کوچکی را که به کوخه معرف هستند حفر کرده و در آن پنهان می‌شوند، بعد با استفاده از پرندگان دیگری مانند دلیجه و کبوتر توجه پرندگان شکاری را جلب می‌کنند.

وی تصریح می‌کند: صیادان برای دلیجه‌ها چیزی که شبیه جلیقه است تهیه کرده و به شکلی آن را تن پرنده می‌کنند که مانعی برای پرواز کردن آنها نباشد، بعد ریسمانی به دلیجه بسته و آن را به پرواز در می‌آورند. به این شکل وقتی پرنده شکاری به طعمه حمله می‌کند پایش در جلیقه گیر کرده و صیاد آرام آرام پرنده را پایین می‌کشد.

این درحالی است که علاوه براین صیادان جلوی کوخه تور کوچکی نیز پهن کرده و کبوتری را درون آن قرار می‌دهند تا در صورت لزوم پرنده شکاری را روی تور نشانده و به دام بیندازند.

نکته اینجاست که صیادان نیز با توجه به نقص در قوانین و کمبود‌های یگان حفاظت محیط‌زیست روش‌های صید خود را تغییر می‌دهند.

محمد نبی حسنوند، رئیس اداره محیط‌زیست نورآباد لرستان که یکی دیگر از مناطق صید پرندگان شکاری است، در مورد اتهام شروع به صید به جام‌جم می‌گوید: در قوانین شروع به کار به عنوان جرم تعریف شده، اما این قانون برای برخورد با شکارچیانی که با اسلحه اقدام به شکار می‌کنند، بازدارنده است، زیرا صیادان پرندگان شکاری اسلحه ندارند و شکارچی نیز تعریف نمی‌شوند.

وی می‌افزاید: به همین دلیل در چند مورد بعد از دستگیری صیادان آنها را به مقام قضایی تحویل دادیم، اما با آنها برخورد مناسبی نشد و تبرئه شدند.

شکار پرنده شکاری به روش شناته

تا مدتی قبل ماموران یگان حفاظت محیط‌زیست با گشتزنی در دشت‌ها به محض دیدن چاله‌هایی که صیادان پرندگان شکاری حفر می‌کردند متوجه حضور و فعالیت آنها می‌شدند، اما بتازگی این صیادان از روشی استفاده می‌کنند که به شناته معروف شده و نیازی به کندن چاله و کمین کردن ندارد.

رئیس اداره محیط‌زیست نورآباد لرستان دراین باره توضیح می‌دهد: دراین روش صیادان سوار بر موتور اقدام به زنده‌گیری پرنده‌های شکاری می‌کنند، به این شکل که آنها مانند روش حفر کوخه، ریسمانی به پای پرندگانی مانند دلیجه و کبوتر بسته و در حالی که سوار بر موتورسیکلت هستند این پرندگان را به عنوان طعمه به پرواز در می‌آورند.

در این روش نیز صیادان تکه‌ای نوار رادیولوژی یا بافتنی را روی پشت پرنده نصب می‌کنند تا چنگال پرنده شکاری در آن گیر کند.

به این شکل صیادان با به پرواز درآوردن طعمه توجه پرنده شکاری را جلب کرده و زمانی که پرنده برای صید به سمت طعمه حمله کرده و به آن چنگ می‌زند به دام می‌افتد.

رئیس اداره محیط‌زیست نورآباد لرستان یادآور می‌شود: صیادانی که از این روش استفاده می‌کنند به آسانی از دست ماموران یگان حفاظت فرار می‌کنند و چنانچه دستگیر شوند طعمه را رها کرده و دیگر مدرک جرمی برای ارائه به مقام قضایی وجود ندارد.

شهرام امیری شریفی، مدیر دیدبان حیات حقوق حیوانات نیز می‌گوید: قاچاقچیان پرندگان شکاری برای انتقال آنها به کشورهای شیخ نشین آسیب‌های جبران ناپذیری به آنها می‌زنند، برای نمونه پلک‌های آنها را می‌دوزند یا آنها را در جعبه‌های کوچک قرار می‌دهند. به همین دلیل در برخی مواقع پرندگان شکاری قابلیت بازگشت به طبیعت را از دست می‌دهند.نکته اینجاست که این گونه‌ها قبل از رهاسازی در طبیعت بایداز سوی ماموران محیط‌زیست بازپروری شوند، اما در بیشتر مواقع این کار انجام نشده و گونه پس از رها شدن تلف می‌شود.

امیری شریفی بیان می‌کند: درکنار علاقه به پرندگان شکاری، شیخ‌نشینان به نگهداری از گونه‌های دیگری مانند یوزپلنگ نیز علاقه‌مند شده و با دست‌آموز کردن آنها برای شکار، از آنها استفاده می‌کنند.

مهدی آیینی / گروه جامعه‌

روزگار سیاه خرس‌ها

امسال سال هر حیوانی باشد سال خرس‌ها نیست، زیرا از ابتدای سال تاکنون دست‌کم مرگ 16قلاده خرس (14 خرس قهوه‌ای دو خرس سیاه) در کشور ثبت شده است، آخرین خبرهايي نیز که بتازگی منتشر شده مربوط به مرگ يک قلاده خرس قهوه اي بر اثر تصادف جاده اي در سواد کوه است که به علت شکستگي هر دوپاي خرس کارشناسان تصميم به مرگ آرام او گرفتند.

چند روز قبل نيز مرگ یک قلاده خرس قهوه‌ای ​ در باغ‌های روستای پارودبار از توابع بخش عمارلوی رودبارخبرساز شد نکته اینجاست که این خرس در تله سیمی باغداران گرفتار شده بود،اما به دلیل ضعف عملکرد محیط‌بانان جانش را از دست داد.

ماجرا از این قرار است، با وجود این که محیط بانان زمان کافی و دارت بیهوشی در اختیار داشتند، اما نتوانستند بموقع خرس را بیهوش و از تله خارج کنند، به همین دلیل خرس پس از چندین ساعت تقلا خود را رها کرده و چند نفر را زخمی می کند،در این شرایط محیط بانان به ناچار تصمیم می گیرند با شلیک مستقیم گلوله به زندگی خرس پایان دهند.

باید یادآور شد این بار اولی نیست که کمبود تجهیزات و ضعف های آموزشی بلای جان حیات وحش کشور می شود؛ چون حوادث مشابه زیادی در کشور اتفاق افتاده، حوادثی مانند مرگ پلنگ شاهرودی در سال 91 که به دلیل اصابت دارت بیهوشی به طحالش و شلیک گلوله سلاح از سوی محیط بان تلف شد یا مدتی قبل نیز دو خرس قهوه ای در دانشگاه تبریز و سراب کشته شدند، چون دارت بیهوشی در دسترس نبود.

این درحالی است که عوامل دیگری نیز زمینه را برای مرگ خرس ها فراهم کرده؛ نکاتی که به ضعف برنامه های فرهنگی و آموزشی کشور بر می گردد، خرافات یکی از این عوامل است، برای نمونه شخصی که مدتی قبل توله خرس های سمیرم را سلاخی کرد، تصور می کرد هرچه بیشتر خرس ها زجر کشیده و فریاد بزنند قدرت او بیشتر خواهد شد یا کم نیستند افرادی که به این تصور که زبان خرس برای درمان بواسیر مناسب است، این گونه را شکار می کنند؛ البته هستند اشخاص ناآگاه دیگری که فکر می کنند با استفاده از زهره خرس می توان سرطان را درمان کرد یا گوشت این حیوان برای درمان سرد مزاجی و ناتوانی جنسی مفید است.

نکته اینجاست که این نا آگاهی ها در کنار کمبود اعتبار، تجهیزات و نیرویی که سازمان حفاظت محیط زیست با آن روبه روست؛ سبب شده خرس های سیاه در کشور در معرض انقراض قرار بگیرند و جمعیت خرس های قهوه ای نیز حدود 600 قلاده برآورد شود.

این درحالی است که باید تاکید کرد، تاکنون سرشماری دقیق و علمی از این گونه ها انجام نشده بنابراین نمی توان با اطمینان درباره جمعیت آنها نوشت، اما با توجه به شرایط براحتی می توان پیش بینی کرد، اگر مسئولان برای حمایت ازاین گونه ها اقدام عملی نکنند، خیلی طول نمی کشد که خرس ها نیز مانند ببر و شیر ایرانی منقرض شوند.

بالا