آخرین خبرها
خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل (برگ 26)

بایگانی/آرشیو برچسب ها : جنگل

اشتراک به خبردهی

آتش در جنگل حريف ندارد

آتش در جنگل تنوره می‌کشد، عربده می‌زند، حریف می‌طلبد، بنیان زندگی را از ریشه می‌کند، تیغی می‌شود تیز در دست زنگی مست، اما هیچ‌کس جلودارش نیست، چون ناآگاهی و سوء‌مدیریت هر لحظه به آن می‌دمد و شعله‌هایش را به رقص بیشتر وا می‌دارد. ماجرای مهار شدن آتش‌سوزی جنگل‌های کشور شاید روی کاغذ داستانی قابل کنترل باشد، اما واقعیت تلخی همیشگی‌اش را دارد، چرا که هنوز آن‌طور که باید مسئولان برای مقابله با آن اولویت‌هایشان را بدرستی انتخاب نمی‌کنند.
این درحالی است که امسال نیز کارشناسان از شدت گرفتن آتش‌سوزی در عرصه‌های منابع طبیعی کشور خبر می‌دهند. خشکسالی‌ها جبران نشد، اما امسال بارش‌ها خوب بود و بیشتر مراتع کشور سرسبزتر از سال‌های پیش خود نمایی می‌کنند، اما این شرایط بستر را برای گسترش آتش‌سوزی‌های مراتع و جنگل‌ها نیز فراهم می‌کند، چون دیر یا زود سبزی مراتع، جایش را به علف‌های خشکی می‌دهد که برای جنگل و مراتع، حکم بشکه باروت را دارند و ندانم‌کاری انسان‌ها هرچند کوچک، جرقه‌ای خواهد شد برای به آتش کشیدنش.

انسان، متهم ردیف اول

بررسی آمارها در حوزه آتش‌سوزی جنگل‌ها گواهی است بر این که انسان متهم ردیف اول آتش‌سوزی عرصه‌های منابع طبیعی کشور است، چون حدود 80درصد آتش‌سوزی‌هایی که در عرصه‌های منابع طبیعی رخ می‌دهد منشأ انسانی دارد، یعنی انسان به عمد یا سهو در آنها نقش دارد، به این شکل که با رها کردن فیلتر سیگار یا زباله‌هایی مانند بطری یا لیوان‌های شیشه‌ای، سبب بروز آتش‌سوزی می‌شود، چون برخی زباله‌ها این قابلیت را دارند که مانند ذره‌بین عمل کنند و با شعله‌ور کردن علف‌های خشک، آتش‌سوزی مهارنشدنی ایجاد کنند. با توجه به این‌که نقش انسان در آتش‌سوزی‌های جنگل قابل توجه است، کارشناسان تاکید می‌کنند، آموزش و فرهنگسازی باید اولویت سازمان جنگل‌ها برای کاهش آمار آتش‌سوزی‌ها باشد.

گمشده‌ای به نام آموزش

ضعف در اجرای برنامه‌های آموزشی و کمک گرفتن از جوامع محلی، همیشه از نقاط ضعف دستگاه‌های اجرایی کشور بوده و به نظر می‌رسد سازمان جنگل‌ها نیز آن‌طور که باید، نتوانسته از این ظرفیت بهره ببرد.

هادی کیادلیری، رئیس جامعه جنگلبانی به جام‌جم می‌گوید: آموزش برای بسیاری از دستگاه‌ها در اولویت قرار ندارد و آنها تمایلی به بهره بردن از پتانسیل سازمان‌های مردم‌نهاد ندارند به همین دلیل، هنوز علت انسانی سهم بسزایی در آتش‌سوزی جنگل‌های کشور دارد.

ضعف در برنامه‌های آموزشی و فرهنگسازی سبب شده بسیاری از ایرانی‌ها هنگام حضور در طبیعت، پیش‌پا افتاده‌ترین نکات را نیز رعایت نکنند. برای نمونه هر خانواده دوست دارد برای خودش آتش روشن کند. این درحالی است که اگر افراد به این باور برسند که بهتر است از جایگاه‌های ویژه‌ای که برای این کار در نظر گرفته شده استفاده کنند، آتش‌سوزی‌های جنگل کاهش پیدا می‌کند.

فهم واقعی جنگل

غریبه بودن با جنگل و ارزش‌های آن، مساله دیگری است که سبب می‌شود، برخی افراد و مسئولان برای حفظ جنگل‌های کشور سنگ‌تمام نگذارند. برخی ادعا می‌کنند اگر برای ساخت سد به آنها اجازه تخریب جنگل بدهند یا بتوانند از چوب جنگل برداشت کنند، این آسیب را با کاشت نهال جبران می‌کنند، اما مشخص است که آنها درک درستی از جنگل ندارند، زیرا جنگل زیستگاهی است که طی گذر ده‌ها سال ایجاد شده و هیچ‌وقت نهال کاری نمی‌تواند جایگزینی برای این اکوسیستم باشد.

این باور اشتباه در افراد عادی بیشتر به چشم می‌خورد. برای همین آنها رسیدن به منافع زودگذر را به حفظ جنگل ترجیح می‌دهند. رئیس جامعه جنگلبانی مثال می‌زند: مدتی قبل، برای مهار آتش‌سوزی به یکی از مناطق جنگلی کشور رفتیم. چون نیروی کمی در اختیار داشتیم، تصمیم گرفتیم با پرداخت دستمزد از بومیان منطقه نیز استفاده کنیم، اما پس از مدتی متوجه شدیم آتش‌سوزی به جای مهار شدن گسترش پیدا می‌کند. با کمی بررسی فاش شد، بومیان منطقه برای کسب درآمد و ایجاد شغل، عمدا جنگل را به آتش می‌کشند.

با توجه به تجربه کیادلیری می‌توان به وضع آموزش و فرهنگسازی برای حفظ جنگل‌های کشور پی برد. به همین دلیل باید از سازمان جنگل‌ها و محیط‌زیست خواست، توجه بیشتری به ظرفیت سازمان‌های مردم‌نهاد کنند و با استفاده از پتانسیل آنها برای آگاهی بخشیدن به بومیان منطقه کمک بگیرند.

مدیریت اشتباه جنگل

در کنار ضعف در اجرای برنامه‌های آموزشی و کمک گرفتن از سازمان‌های مردم‌نهاد، برخی کارشناسان معتقدند، نحوه مدیریت چالش‌هایی که جنگل‌های کشور با آن رو‌به‌روست، در بحرانی شدن این رخداد‌ها نقش دارد.

رئیس جامعه جنگلبانی خیلی صریح به ضعف مدیریت اشاره و بیان می‌کند: اکنون نگاه حاکم، نگاه کنترلی است، اما نباید برای کاهش آسیب‌هایی مانند آتش‌سوزی صرفا چنین رویکردی داشت. مهار آتش‌سوزی جنگل به مدیریت مناسب نیاز دارد؛ یعنی باید با کنترل، پایش، نظارت و فراهم آوردن اعتبار و امکانات لازم آتش‌سوزی‌ها را بموقع مهار کرد، زیرا بسیاری از مناطق جنگلی کشور صعب‌العبور است و با تجهیزات ابتدایی نمی‌توان به آنها دسترسی داشت.

برای رسیدن به این مهم نیز باید از توان جوامع محلی بهره برد، زیرا آنها اولین اشخاصی هستند که از آتش‌سوزی جنگل‌های کشور باخبر می‌شوند. به همین دلیل اگر دانش و انگیزه لازم را داشته باشند، می‌توانند بسیاری از کمبودهای سازمان جنگل‌ها مانند کمبود نیرو را جبران کنند.

کیادلیری یادآور می‌شود: سوء‌مدیریت سبب می‌شود ما دیر از آتش‌سوزی مطلع شویم و وقتی به محل حادثه می‌رسیم، نیرو و ابزار کافی و مناسب در اختیار نداشته باشیم. به همین دلیل، آتش‌سوزی بیشترین خسارت را به‌جا می‌گذارد.

خطری به نام تغییرالگو

اتفاقی که شرایط را برای مهار آتش‌سوزی در جنگل‌های کشور دشوار‌تر می‌کند، تغییر اقلیم و الگوهای آتش‌سوزی است، چرا که به نظر کارشناسان، این شرایط سبب شده اکنون در زمستان نیز شاهد آتش‌سوزی جنگل‌ها باشیم.

کیادلیری با بیان این که در دهه اخیر، 190 هزار هکتار از جنگل‌ها و مراتع شمال کشور طعمه حریق شده، خاطرنشان می‌کند: تغییر الگو سبب شده است،‌ شدت آتش‌سوزی‌ها بیشتر شود. برای نمونه تاچند سال پیش در شمال کشور بیشتر در پاییز آتش‌سوزی رخ می‌داد، اما اخیرا در زمستان نیز شاهد آتش‌سوزی هستیم.

آماده برای حراست از جنگل

از سازمان جنگل‌ها نیز خبر می‌رسد، این سازمان در حال تدارک آمادگی برای آتش‌سوزی جنگل‌هاست. قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفت‌وگو با جام‌جم عنوان می‌کند: سازمان جنگل‌ها، اقدامات لازم را برای پیشگیری از آتش‌سوزی‌های جنگل در دستور کار خود قرار داده است. به گفته او به شکل میانگین سالانه 15 هزار هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی کشورمان طعمه حریق می‌شود و در این میان، سهم عرصه‌های جنگلی کشور 30 درصد است.

آن‌طور که سبزعلی توضیح می‌دهد، در بخش تامین و تجهیزات نیز پیش‌بینی اعتبارات لازم شده و هماهنگی‌های لازم نیز با وزارت دفاع و نیروی‌های مسلح صورت گرفته تا در مواقع لزوم بتوان از هواپیما و بالگرد استفاده کرد.

به گفته او سازمان جنگل‌ها برای آموزش نیروهای خود، اقدام به برگزاری دوره‌های آموزشی کرده است و برای این کار از تجربه استادان بین‌المللی نیز بهره می‌گیرد.

به نظر می‌رسد، سازمان جنگل‌ها برای آموزش جوامع محلی و استفاده از پتانسیل سازمان‌های مردم‌نهاد نیز برنامه‌هایی دارد، اما باید تاکید کرد، برای رسیدن به این هدف نباید به جوامع محلی فقط به چشم نیروی کار نگاه کرد. باید آنها را در سیاست‌های کلان در نظر داشت و راهکاری اندیشید که آنها با حفظ جنگل و تلاش برای بهبود وضع آن، بتوانند قسمتی از نیازهایشان را برآورده کنند، زیرا به این شکل، انگیزه لازم را برای حراست از جنگل به دست می‌آورند.

این مساله با توجه به کمبود نیرو در سازمان جنگل‌ها بیشتر به چشم می‌آید،زیرا در شرایطی که حدود 83 درصد وسعت کشور را منابع طبیعی تشکیل می‌دهد، در کشورمان برای حراست از هر 15 هزار هکتار جنگل یک نیرو به کار گرفته شده است.

با توجه به اظهار‌نظر کارشناسان باید از مسئولان خواست، توجه ویژه به فرهنگسازی و آموزش جوامع محلی کنند، زیرا با توجه به کمبود اعتبار و نیرو که سازمان جنگل‌ها با آن رو‌به‌روست، از این طریق می‌توان شرایط بهتری برای حراست از جنگل‌های کشور پدید آورد.

نبود اعتبار مستمر و کمبود نیرو

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، از نبود اعتبار مستمر و کمبود نیرو به عنوان مسائلی نام می‌برد که سبب مدیریت نشدن مناسب آتش‌سوزی‌های کشور می‌شود و می‌افزاید: چنانچه بتوانیم پیش‌بینی مناسبی از میزان اعتباری که به اطفای حریق جنگل اختصاص می‌یابد، داشته باشیم می‌توانیم برنامه مناسب‌تری اجرا کنیم. علاوه‌بر این، کمبود نیرو نیز شرایط کار را برای ما دشوار می‌کند.

مهدي آييني

تنور غفلت از درختان گرم است

تنور و نانشان از آتش هیزم گرم است. غذایشان را روی آتش می‌پزند، چایشان را روی زغال دم کنند و آب لازم برای استحمام را روی شعله‌های هیزم گرم می‌کنند؛ این حکایت عشایر و روستاییان حاشیه هامون و خیلی از مناطق جنگلی کشورمان است که به ناچار از پوشش گیاهی منطقه به عنوان سوخت استفاده می‌کنند، پوششی که اگر با روند کنونی به هیزم و خاکستر بدل شود، در آینده نزدیک محیط زیست منطقه را نابود و شرایط زندگی را برای ساکنان این مناطق دشوارتر می‌کند، زیرا آتشی که به جان بوته یا درختچه‌ها می‌افتد، تیر خلاصی است به پوشش گیاهی منطقه؛‌ تیری که بند را از پای غول ریزگردها باز می‌کند، غولی که دوشادوش باد کیلومترها سفر می‌کند و زندگی را به کام شهروندان شهرهای کوچک و بزرگ، تلخ. در سومين روز از هفته منابع طبیعی که به‌نام منابع طبیعی، جنگلبان، حفاظت و قانون نام‌گذاری شده است، قسمتی از رنج ساکنان مناطق محروم هامون را که با مرگ درختان گره خورده، روایت می‌کنیم.
با دست‌های پینه‌بسته‌اش، شاخه درخت را خم می‌کند و بعد با تیشه‌ای که به دست دارد، آنقدر ضربه می‌زند تا شاخه قطع شود. زخم دست‌هایش را نشان می‌دهد. می‌گوید اینها نشانه‌های فقر است، فقری که باعث شده او و هم روستایی‌هایش برای برآورده کردن نیاز اولیه‌شان کمر به قطع درختان ببندند. زن میانسال هرازگاهی سرفه می‌کند، سرفه‌هایی که به قول خودش بوی دود می‌دهد. از این گله می‌کند که خود و خانواده‌اش در تابستان و زمستان باید دود آتش بخاری یا تنور را تحمل کنند.

جمع‌آوری هیزم، بخشی از وظایف بیشتر زنان عشایر یا روستایی حاشیه تالاب هامون است. آنها برای جمع‌آوری هیزم هر روز شال و کلاه می‌کنند و چند کیلومتر را در گرمای طاقت‌فرسا و توفان شن منطقه پیاده پشت‌سر می‌گذارند، زیرا اگر نتوانند هیزم مورد نیازشان را پیدا کنند برای پخت و پز، حمام و شستن لباس خانواده‌شان با مشکل روبه‌رو می‌شوند. این حکایت ساکنان مناطق محرومی مانند روستای گزانگوری زابل است که مردمانش تنها به سوخت هیزم دسترسی دارند.

هشدارهای خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها نیز گواهی است بر این حقیقت تلخ که زمینه را برای از بین رفتن پوشش گیاهی کشور مهیا کرده است. او تاکید می‌کند: هر سال در کشورمان 8 میلیون مترمکعب هیزم و 600 هزار مترمکعب بوته مصرف می‌شود. از گفته‌های جلالی می‌توان به این حقیقت پی برد که سوخت‌رسانی به ساکنان مناطق محروم به فراموشی سپرده شده و آنها برای تامین نیازهای خود کمر به قتل پوشش گیاهی منطقه‌شان می‌بندند؛ اقدامی که در نهایت به زیان تمام انسان‌ها تمام خواهد شد، زیرا با این که کشورمان از منابع قابل توجه نفت و گاز برخوردار است، ساکنان مناطق محروم با تبدیل کردن درختان به هیزم به گسترش مناطق بیابانی دامن می‌زنند.

مصائب جمع‌آوری هیزم

حلیمه یکی از مادرانی است که در روستای گزانگوری زندگی می‌کند. او به همراه یکی از دخترهایش هر روز برای جمع‌آوری هیزم به مناطق حاشیه‌ای روستایش می‌رود. حلیمه ناچار است، برای پخت نان یا گرم کردن آب برای حمام یا شستن لباس اعضای خانواده هیزم جمع‌آوری کند. برای همین هر روز بخشی از شاخه‌های درختچه‌های گز یا تاق را قطع می‌کند.

او دراین باره توضیح می‌دهد: زندگی ساکنان روستا بدون هیزم امکان‌پذیر نیست، زیرا از آتش چوب گز و تاق است که تنور ما گرم می‌شود و می‌توانیم نان بپزیم. حلیمه می‌گوید او و دیگر زنان و دختران روستا باید برای جمع‌آوری هیزم، مسافتی تا حدود چهار کیلومتر را پشت‌سر بگذارند و ممکن است هنگام جمع‌آوری هیزم برای آنها حوادث زیادی اتفاق بیفتد. مشکل خانواده‌هایی که در مناطق محروم زندگی می‌کنند، فقط جمع‌آوری هیزم نیست، زیرا درست کردن آتش نیز سختی‌های خود را دارد. این را از آثار سوختگی‌هایی که روی دست زنان روستایی جا خوش کرده یا آثار دودی که در و دیوار اتاق‌های آنها را رایگان رنگ سیاه زده، می‌توان فهمید.

تنور گازی، آبگرمکن خورشیدی

چنانچه مصرف هیزم از سوی روستاییان و عشایر بدرستی مدیریت نشود، این مساله به مشکلات زیست محیطی کشور دامن می‌زند، زیرا با توجه به کمبود آب و سختی جنگلکاری در مناطق بیابانی می‌توان پیش‌بینی کرد، با از بین رفتن پوشش گیاهی این منطقه، ساکنان آن ناگزیر به کوچ خواهند، شد زیرا حدود 17 سال از زمانی که هامون خشک شده می‌گذرد و دراین مدت، اگر شرایط زندگی برای ساکنان منطقه قدری قابل تحمل باقی مانده، باید آن را به پای اندک پوشش گیاهی منطقه گذاشت که نمی‌گذارد همه چیز زیر توفان شن مدفون شود.

به نظر می‌رسد، برای کاهش مصرف سوخت هیزمی، مسئولان باید زمینه را برای دسترسی راحت روستاییان و عشایر به سوخت‌های نو فراهم کنند، زیرا با توجه به محل زندگی این افراد می‌توان استفاده از انرژی خورشیدی را جایگزین مصرف هیزم کرد.

برای رسیدن به این هدف نیز مدتی است، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور تلاش‌هایی را دنبال می‌کند. برای نمونه آنها بین روستاییان و عشایر، تنور گازی یا آبگرمکن خورشیدی توزیع می‌کنند، اما باید یادآور شد، سازمان جنگل‌ها به تنهایی از پس این نیاز روستاییان و عشایر بر نمی‌آید و در واقع، وزارتخانه و سازمان‌های مسئول دیگری مانند نفت یا محیط زیست باید احساس مسئولیت کنند و برای جبران این کاستی‌ها قدم بردارند.

رئیس سازمان جنگل‌ها درباره میزان توزیع آبگرمکن و تنور گازی در منطقه سیستان اظهار می‌کند: 80 آبگرمکن خورشیدی و 230 تنور گازی را میان ساکنان مناطق حاشیه‌ای هامون توزیع کرده‌ایم.

این در حالی است که باید یادآور شد، این تعداد آبگرمکن خورشیدی و تنور گازی نیاز بومیان منطقه را برآورده نمی‌کند و آنها ناچارند برای سایر نیازهای خود از سوخت هیزمی استفاده کنند.

تامین سوخت آسان نیست

برای نجات پوشش گیاهی و تامین نیاز بومیان مناطقی مانند روستاهای حاشیه هامون باید نکات زیادی را در نظر گرفت، زیرا اگر ساکنان منطقه براحتی نتوانند به سوخت‌های جایگزینی مانند گاز و نفت دسترسی پیدا کنند، ترجیح خواهند داد نیاز خود را با قطع درختان برآورده کنند.

برای ساماندهی این مساله که کشور را تهدید می‌کند، وزارت نفت نیز باید به وظیفه‌اش عمل کند، زیرا فعالیت وزارت نفت هنگام استخراج نفت و انتقال آن به وسیله خطوط لوله، سبب تخریب محیط‌زیست کشور می‌شود، به همین خاطر، بهتر است این وزارتخانه با پوشش مناطق محروم و تسهیل استفاده از انرژی‌هایی مانند نفت و گاز برای ساکنان این مناطق، اندکی به حفظ محیط زیست کشور کمک کند.

عبدالحمید، یکی دیگر از ساکنان روستای گزانگوری یادآور می‌شود: تاکنون 23 تنور گازی به ساکنان این روستا تحویل داده شده و حدود 15 خانوار نیز نتوانسته‌اند تنورهای گازی را تهیه کنند، زیرا تابعیت ایرانی آنها تائید نشده است.

به گفته او قرار شده فقط به خانواده‌هایی که در روستا به طور ثابت ساکن هستند، تنور گازی داده شود.

عبدالحمید ادامه می‌دهد: اینجا به برق دسترسی داریم، اما اغلب هوا توفانی است و هر وقت توفان بیاید، برق نیز قطع می‌شود.

این در حالی است که باید تاکید کرد تامین سوخت تنها مشکل اهالی چنین مناطقی نیست، زیرا آنها برای تامین آب نیز با مشکل روبه‌رو هستند، یکی از عشایر منطقه به نام شهدادی می‌گوید: در دل بیابان برای تامین آب مورد نیاز دام‌هایمان مشکل داریم و باید هر چند روز یکبار خودرو اجاره کنیم تا بتوانیم آب مورد نیازمان را در کنار چادرهایمان ذخیره کنیم. برای حمام کردن در مناطقی که ما چادر می‌زنیم چاره‌ای باقی نمی‌ماند جز استفاده از هیزم.

مرگ ماهانه 3200 درختچه

براساس برآوردهایی که سازمان جنگل‌ها انجام داده، اطراف دریاچه خشکیده هامون حدود 2000 خانواده عشایر زندگی می‌کنند که برای تامین سوخت مورد نیازشان هر ماه حدود 3200 درختچه را به هیزم تبدیل می‌کنند و چنانچه این روند ادامه پیدا کند، خیلی زود تمام اراضی این منطقه به کانون ریزگردها بدل می‌شود.

عوض سندگل اکبری، یکی دیگر از ساکنان روستای گز انگوری است. او درباره این که خانواده‌های روستایی چقدر از هیزم استفاده می‌کنند، می‌گوید: برای پخت نان هر خانواده به طور میانگین باید حدود 40 کیلوگرم هیزم مصرف کند تا تنورش آنقدر داغ شود که بشود نان پخت. برای گرم کردن آب حمام و شستن لباس نیز به همین مقدار هیزم نیاز است. به گفته مرد روستایی در روستای آنها حدود 50 خانواده زندگی می‌کنند. بنابراین اگر میانگین مصرف هر خانوار دست‌کم روزانه 50 کیلوگرم هیزم باشد، در این روستا هر روز 2500 کیلو و هر ماه 75 هزار کیلوگرم هیزم مصرف می‌شود.

مهدی آیینی

طرح‌های عمرانی بلای جان جنگل

عملیات عمرانی و آتش‌سوزی را باید عامل اصلی مرگ جنگل‌های کشور دانست، زیرا براساس آماری که سازمان جنگل‌ها منتشر کرده، در 9 ماهه امسال حدود 17 هزار هکتار از جنگل‌های کشور به‌دلیل انواع عملیات عمرانی از بین رفته و این در حالی است که تعداد درختان در هر هکتار از این اراضی دست‌کم 150 اصله برآورد می‌شود، بنابراین می‌توان گفت در این مدت دو میلیون و 550 هزار اصله درخت از بین رفته است.

 دیروز نشست خبری خداکرم جلالی، رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری به مناسبت هفته منابع طبیعی برگزار شد. او در این نشست از عملیات عمرانی و آتش‌سوزی به‌عنوان عوامل اصلی تهدیدکننده جنگل‌های کشور یاد کرد.

به گفته جلالی، در 11 ماهه سال گذشته 5967 هکتار از جنگل‌های کشور آتش گرفت، اما در مدت مشابه امسال این آمار به 4205 هکتار رسیده یعنی آتش‌سوزی 30 درصد نسبت به سال گذشته خسارت کمتری به جنگل‌های کشور وارد کرده است.

رئیس سازمان جنگل‌ها با اشاره به این‌که میزان آتش‌سوزی در جنگل و مرتع نسبت به سال گذشته کاهش داشته، اظهار کرد: سال گذشته 18 هزار و840 هکتار از این اراضی دچار آتش‌سوزی شد، اما امسال در 18 هزار و 471 هکتار از مراتع و جنگل‌های کشور آتش‌سوزی داشتیم، از این‌رو این آمار نسبت به سال گذشته 2درصد کاهش داشته است.

این در حالی است که با توجه به گفته‌های رئیس سازمان جنگل‌ها باید هشدار داد که یکصد میلیون هکتار از اراضی کشور تحت‌تاثیر بیابانزایی است، بنابراین باید برای حفظ منابع طبیعی کشور اقدامات موثرتری انجام داد.

افزون بر این براساس قانون، اجرای طرح‌های عمرانی در عرصه‌های منابع طبیعی کشور نیاز به ارزیابی زیست‌محیطی دارد به همین دلیل با توجه به تخریب گسترده منابع طبیعی به‌خاطر ساخت سد یا انتقال خطوط لوله انرژی کارشناسان معتقدند این مهم در کشور جدی گرفته نمی‌شود.

عمران با ويراني جنگل

بسیاری از سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی که برای پیشبرد طرح‌های خود به تخریب جنگل دست می‌زنند، ادعا می‌کنند با کاشت جنگل‌های دست کاشت خسارت وارد شده به منابع طبیعی کشور را جبران می‌کنند، اما کارشناسان تاکید می‌کنند جنگل اکوسیستمی است که طی صدها سال بوجود می‌آید و با کاشت جنگل‌های دست کاشت نمی‌توان چنین خسارت‌هایی را جبران کرد.

مسعود منصور، معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها نیز دیروز در این نشست خبری درباره خسارتی که طرح‌های عمرانی به محیط‌زیست کشور وارد می‌کند، عنوان کرد: آمارها در این خصوص متغیر است، زیرا از سالی 50 هزار هکتار تا 300 هزار هکتار نیز گزارش شده است. او درباره این‌که امسال طرح‌های عمرانی چه آسیبی به منابع طبیعی زده، یادآور شد: امسال حدود 195 هزار هکتار از عرصه‌های منابع طبیعی از طرح‌های عمرانی نظیر دکل برق و خطوط لوله تخریب شد.

به گفته منصور، در این میان طرح‌های عمرانی سبب آسیب‌دیدن 17 هزار هکتار از عرصه‌های جنگلی کشور شده است.

با توجه به اظهارنظر کارشناسان و آمارهایی که مدیران سازمان جنگل‌ها ارائه می‌کنند، می‌توان نتیجه گرفت محیط‌زیست کشور در شرایط شکننده‌ای قرار دارد و چنانچه مسئولان بر اجرای طرح‌های فاقد ارزیابی‌های زیست‌محیطی پافشاری کنند، روند تخریب جنگل‌های کشور سرعت بیشتری خواهد گرفت.

 

 

درخت‌کُشی به بهانه حفظ درختان ادامه دارد

جنگل‌های هیرکانی، کهنسال‌ترین جنگل‌های شمال کشور در حال نابودی است؛ چون مدت‌هاست به این جنگل‌ها به چشم چوب نگاه شده و به علت بهره‌برداری بیش از حد، هر روز آسیب بیشتری می‌بینند. بهانه مسئولان نیز در این بین چیزی نیست جز این که هزینه نگهداری از جنگل‌های شمال از این طریق تامین می‌شود.

معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور دیروز برای رفع این مشکل به طرح‌های جایگزینی مانند عوارض دروازه‌ای اشاره کرد، این در حالی است در این طرح شهروندانی که به استان‌های شمالی کشور سفر می‌کنند ملزم می‌شوند برای دیدن جنگل عوارض پرداخت کنند، اما کارشناسان معتقدند چنین طرح‌هایی نمی‌تواند سبب نجات جنگل‌های کشور شود.

درخت‌کُشی ادامه دارد

مساحت جنگل‌های شمال کشور حدود دو میلیون هکتار برآورد می‌شود، در این میان حدود یک میلیون هکتار از این جنگل‌ها طرح جنگلداری دارد؛ اما حدود 900 هزار هکتار از جنگل‌های باستانی شمال کشور طرح جنگلداری ندارد و به اعتقاد کارشناسان کمتر مسئولی دغدغه حفظ آنها را دارد.

این در حالی است که در جنگل‌هایی که طرح جنگلداری شامل حالشان شده، هزینه نگهداری از درختان منوط به بهره‌برداری از جنگل است؛ اما باید تاکید کرد، چنین رویکردی در بلندمدت به مرگ جنگل ختم خواهد شد.

دیروز نشست خبری بهزاد انگورج، معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور برگزار شد.

او درباره انتقاد‌ها نسبت به موافقتش با بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کشور گفت: من مجری قانون هستم و براساس قانون قرارداد‌هایی با مدیران طرح‌های جنگلداری باید بسته شود، اما تلاش این است که با بهره‌برداری کمی مسیر را دنبال کنیم.

عوارض دروازه‌ای

یکی از پیشنهادهایی که در نشست خبری معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مطرح شد، طرحی به نام عوارض دروازه‌ای است. این طرح با این هدف ارائه خواهد شد که بتواند مقداری از هزینه مدیریت جنگل‌های شمال کشور را تامین کند.

انگورج در این باره یادآور شد: چنین طرحی قبلا هم در کشور وجود داشت؛ اما در سال‌های 55 یا 56 لغو شد. براساس چنین طرحی می‌توان از شهروندانی که به شمال کشور سفر می‌کنند عوارض گرفت و آن را برای حفظ جنگل هزینه کرد.

وی ادامه داد: هفت جاده به سه استان شمال کشور ختم می‌شود و می‌توان با گرفتن عوارض از مسافرانی که از این مسیرها عبور می‌کنند، برای حفظ جنگل‌های شمال کشور تلاش کرد.

این درحالی است که این طرح فعلا در حد پیشنهاد است؛ زیرا اجرایی شدن آن منوط به تصویب قانون است و برای این کار سازمان جنگل‌ها باید پیشنهاد خود را در قالب لایحه به مجلس ارائه کند.

تناقض در دل جنگل

به نظر می‌رسد آنچه کار را برای حفظ جنگل‌های کشور دشوارتر کرده، تناقض‌هایی است که در این حوزه وجود دارد. برای نمونه مسئولان معتقدند فقط حدود 10 درصد چوب مورد نیاز کشور از جنگل‌های کشورمان تامین می‌شود و بقیه از طریق زراعت چوب یا واردات آن مهیا می‌شود.

البته کارشناسان نظر دیگری دارند، هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران و رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران در گفت‌وگو با جام‌جم می‌افزاید: اگر ادعای مسئولان مبنی بر تامین 10 درصد چوب مورد نیاز کشور از طریق بهره‌برداری از جنگل درست باشد، توقف بهره‌برداری از جنگل کار مشکلی نیست، اما به نظر این آمار درست محاسبه نشده به همین دلیل با توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها موافقت نمی‌شود.

این درحالی است که مسئولان همواره هشدار داده‌اند که قطع بهره‌برداری از جنگل، صنایع کشور را فلج می‌کند؛ اما باید هشدار داد: اگر 10 درصد چوب مورد نیاز کشور از جنگل‌های کشورمان تامین می‌شود، قطع آن نباید چنین عواقب بحران‌سازی به دنبال داشته باشد.

وی اظهار می‌کند: تا زمانی که با رویکرد چوب طرح جنگلداری تهیه می‌شود جنگل‌های کشور به ویرانه بدل خواهد شد.

پول جنگل کجا می‌رود؟

این در حالی است که کارشناسان معتقدند طرح‌های جنگلداری نیز که اکنون اجرا می‌شود مشکلات فنی زیادی دارد ؛ برای نمونه می‌توان به قیمت چوب اشاره کرد،مثلا قیمت هر مترمکعب چوب در محلی که قطع می‌شود حدود 200 تا 300 هزار تومان محاسبه می‌شود، اما در بازار تهران آن را متری حدود یک میلیون تومان می‌فروشند.

بنابراین به نظر می‌رسد اگر بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کشور به بهانه حفظ و حراست از جنگل دنبال می‌شود نباید شاهد چنین اختلاف قیمت‌هایی بود.

کیادلیری عنوان می‌کند: افزون براین، مسئولان می‌گویند میزان برداشت از جنگل های شمال کشور سالانه حدود 600 هزار متر مکعب است،اما هنگام بررسی نباید آنها این رقم را بر تمام مساحت جنگل‌های شمال تقسیم کنند؛ در واقع باید این بررسی دقیق تر انجام شده و محل و زمان دقیق برداشت آن را در نظر گرفت.

به نظر می‌رسد مشکل جنگل‌های کشور حل نمی‌شود،چون برخی مسئولان همیشه به دنبال آسان‌ترین راه‌ها هستند؛ یعنی درختان را بفروشند و هزینه حراست از جنگل را از این طریق تامین کنند، زیرا طرح‌های اصولی دشواری‌های خاص خودش را دارد و هر مدیری راضی به تن دادن به حل مسائل دشوار نیست.

جنگل تاب آزمون و خطا ندارد

مهدی آیینی

مهدی آیینی

آتش سوزي، بهره برداري و آفت و بيماري کمر جنگل هاي کشور را شکسته است، اما با اين حال هنوز مسئولان سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان جنگل ها به توافق نرسيده اند براي حفظ اندک جنگل هاي باقي مانده کشور بايد چه کار کرد. براي نمونه ديروز رئيس سازمان حفاظت محيط زيست در جريان سفر به گلستان از توقف بهره برداري از جنگل هاي طبيعي تا ده سال آينده خبر داد، اما در همين روز معاون امور جنگل سازمان جنگل ها در اظهار نظري که مهر آن را منتشر کرده، توقف بهره برداري از جنگل ها را جايز ندانسته است.
بنابراين بيراه نگفته ايم اگر بگوييم نبود برنامه اي مشخص براي حفظ جنگل هاي کشور از سوي سازمان هاي مسئول بيش از آتش سوزي، آفت و بيماري به جنگل هاي کشور صدمه مي زند. اين درحالي است که اگر گفته هاي ابتکار را مد نظر قرار دهيم بايد پرسيد توقف بهره برداري قرار است ده سال آينده اتفاق بيفتد يا اين که در آينده اي نزديک بهره برداري از جنگل به مدت ده سال ممنوع خواهد شد. اگر اين تصميم براي ده سال ديگر اتفاق بيفتد حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب را پيدا خواهد کرد؛ زيرا تا آن زمان چيزي از جنگل هاي کشور باقي نخواهد ماند. اگر امکان دوم را در نظر بگيريم نيز بايد به مسائل ديگري توجه کنيم در واقع ده سال براي احياي جنگل هاي کشور زمان خيلي کوتاهي است، چراکه به اعتقاد کارشناسان براي اين که جنگل هاي کشور به شرايط پيش از تخريب برگردد، دست کم به يکصد سال زمان نياز است. افزون بر اين آسيب ديدن زيستگاه حيات وحش را نيز بايد در نظر گرفت که با چنين تنفسي جبران نمي شود. اين درحالي است که اکنون بهره برداري از جنگل نيز به شکل منطقه اي اتفاق افتاده و پس از بهره برداري به هر منطقه ده سال تنفس مي دهند.
بنابراين چاره نجات جنگل را بايد در تغيير ديدگاه مسئولان نسبت به جنگل جستجو کرد؛ زيرا تا زماني که آنها جنگل را به چشم ذخيرگاه يا ميراث طبيعي نبينند، براي حفظ آن قدم بر نخواهند داشت. براي نجات جنگل بايد بهره برداري از جنگل هاي شمال متوقف شده و نياز کشور به چوب را از طريق واردات و زراعت چوب تامين کرد، چون اگر بودجه طرح تنفس ده ساله جنگل از سوي دولت تامين نشود، اين طرح آسيب بيشتري به جنگل هاي کشور وارد مي کند. بايد يادآور شد چنانچه بهره برداري از جنگل بدون تامين اعتبار، نيرو و برنامه مشخص اجرايي شود فاجعه بار خواهد بود؛ شغل بسياري از بوميان منطقه با بهره برداري از جنگل گره خورده است يا در جنگل هاي شمال کشور 78 هزار و 390 خانوار زندگي مي کنند، بنابراين بايد هشدار داد اجراي هر گونه طرح غيرکارشناسانه از سوي مسئولان مي تواند حکم تير خلاص را براي جنگل هاي شمال کشور داشته باشد.

مهدي آييني

بهارستان جنگل را دور زد

مهدی آیینی

مهدی آیینی

دیروز مجلس با یک فوریت طرح حفاظت و صیانت از جنگل‌های کشور مخالفت کرد تا این طرح نیز مانند دیگر طرح‌ها روندی فرسایشی را پشت سرگذاشته و زمانی به تصویب برسد که دیگر کار از کار گذشته باشد.نکته اینجاست تصویب این طرح می توانست منجر به توقف بهره برداری نادرست از جنگل شود هرچند برای فرصتی محدود.

نباید فراموش کرد که فقط 8 درصد از اراضی کشور را جنگل فرا گرفته و سرانه جنگل برای هر ایرانی 0.2 درصد است در چنین شرایطی چاره ای بجز توقف کامل بهره برداری از جنگل ها باقی نمی ماند در واقع جنگل های شمال کشور دیگر توان تولید چوب ندارند و برای این که به شرایط پیش از تخریب برگردند دست کم به 200 سال زمان نیاز دارند، اما متاسفانه بسیاری از نمایندگان از این واقعیت چشم پوشیده اند.

باید تاکید کرد برخی از نمایندگان مجلس در جلسه دیروز خود غیر مستقیم ثابت کردند که فقط در مقام حرف طرفدار جنگل هستند، چون زمان عمل که رسید مشخص شد برخی از نمایندگان نیز مانند برخی مسئولان تلاش شان برای حفظ جنگل از وعده و حرف بالاتر نمی رود.

به همین دلیل باید از نمایندگان خواست برای حفظ محیط زیست کشور بیشتر تلاش کرده و مشکلات این حوزه را بدون این که از جنگل مایه بگذارند حل کنند، برای نمونه مخالفان این طرح ادعا می کنند تعیین ممنوعیت برای استفاده از جنگل ها ممکن است جلوی برخی از اقدامات مثبت را بگیرد با توجه به این اظهار نظر باید گفت برخی از نمایندگان مجلس از وضع تاسف بار منابع طبیعی کشور آگاه نیستند و نمی دانند که برای حفظ اندک باقی مانده جنگل های کشور بهتر است برای تامین چوب مورد نیاز کشور یا برآورده کردن نیاز جوامعی که به جنگل وابسته هستند راهکارهای دیگری ارائه کنند.

این درحالی است که باید به نمایندگانی که با این طرح مخالفت کرده یا رای ممتنع داده اند یاد آور شد، آنها از قانون گذاری، یعنی بهترین ابزاری که می تواند اندک باقی مانده جنگل های کشور را حفظ کند می توانستند بهتر استفاده کنند و با این کار برای مردمی که به آنها رای داده اند احترام بیشتری قائل می شدند،زیرا شاید آنها نماینده استانی باشند که پوشش جنگلی ندارد،اما منابع طبیعی کشور به تمامی مردم تعلق دارد و تمامی ایرانیان باید به سهم خود برای حفظ آن تلاش کنند.

مهدی آیینی

چتر نیروهای مسلح بر سر جنگل‌ها

جنگل می‌سوزد، چون اعتبار، تجهیزات و نیروی مناسب برای دفاع از آن وجود ندارد و شرایط اقلیمی نیز راه را برای نابودی آن بیش از پیش هموار کرده است، برای نمونه فقط در چند روز گذشته حدود هزار هکتار از جنگل‌های ایلام به دلیل نبود اراده‌ای قوی برای مقابله با آتش‌سوزی‌های جنگل از بین رفت، این در حالی است که اگر سازمان‌ها و دستگاه‌ها با یکدیگر بیشتر همکاری کنند می‌توان به رفع مشکلات منابع طبیعی کشور مانند آتش‌سوزی امیدوار بود.

در راستای حل چنین مشکلاتی سازمان جنگل ها، محیط زیست، نیروهای مسلح و مدیریت بحران تفاهم نامه ای امضا کرده اند که براساس آن سازمان جنگل ها خیلی راحت تر می تواند از بالگرد، هواپیما و پهپاد برای آتش سوزی های جنگل استفاده کند.

تفاهم نامه ای را که بین سازمان جنگل ها و نیروهای مسلح به امضا رسیده می توان به فال نیک گرفت و امیدوار بود که مشکلات منابع طبیعی کشور در مدت زمان کمتری حل و فصل شود، نکته اینجاست که در کشورمان تمامی دستگاه ها رسیدگی به محیط زیست را وظیفه سازمان جنگل ها یا از محیط زیست می دانند به همین دلیل برای نگهداری از منابع طبیعی که به تمام ایرانیان تعلق دارد،کمتر تلاش می کنند اما برای رفع چنین مشکلاتی باید از همه مسئولان خواست همکاری بیشتری با این دو سازمان که وظیفه رسیدگی به محیط زیست کشور را عهده دار شده اند، داشته باشند.

رسیدگی به محیط زیست مساله ای بین بخشی است، زیرا عملکرد غیرمسئولانه تمامی دستگاه ها می تواند به محیط زیست آسیب بزند، بنابراین همان طور که تمامی دستگاه ها خود را برای استفاده از محیط زیست برحق می دانند باید به همین اندازه نیز برای حفظ آن تلاش کنند.

به عنوان مثال دیروز مسئولان از تفاهم نامه ای خبر دادند که براساس آن نیروهای مسلح قرار است همکاری بیشتری باسازمان جنگل ها و حفاظت محیط زیست داشته باشد.

یک دست صدا ندارد

بیش از 80 درصد از سرزمین ایران را منابع طبیعی پوشش داده به همین دلیل رسیدگی و نگهداری از این وسعت نیاز به همکاری تمامی دستگاه ها و وزارتخانه های کشور دارد و نباید انتظار داشت سازمان حفاظت محیط زیست و جنگل ها بتوانند تمامی مشکلات این عرصه را برطرف کنند.

این در حالی است که به نظر می رسد برخی دستگاه ها مانند نیروهای مسلح کشور به این باور رسیده اند و برای حفظ منابع طبیعی کشور پیشقدم شده اند.

قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور درباره تفاهم نامه اخیر این سازمان با نیروهای مسلح به جام جم می گوید: با افزایش دما و وقوع آتش سوزی در جنگل های برخی استان ها مانند گلستان، مازندران، ایلام و کرمانشاه برنامه هدفمندی با پیشگیری و مقابله با آتش سوزی ها آماده شده است.

برنامه ای که فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها از آن یاد می کند، تفاهم نامه ای است که بتازگی بین سازمان مدیریت بحران، ستاد کل نیروهای مسلح، سازمان جنگل ها و محیط زیست امضا شده با این هدف که بتوان از تجهیزات و توانایی نیروهای مسلح برای مقابله با آتش سوزی های جنگل استفاده کرد.

افزون بر این باید یادآور شد که امضای این تفاهم نامه قسمتی از مشکلات سازمان جنگل ها را برای مهار آتش سوزی برطرف می کند، زیرا هرچند در گذشته نیز سازمان جنگل ها می توانست از این امکانات استفاده کند، اما برخی مواقع تجهیزات با تاخیر در اختیار سازمان جنگل ها قرار می گرفت یا این که درخواست ها باید از سوی مقام های دیگری مانند استانداران ارائه می شد، به همین دلیل تا فراهم شدن شرایط بخش زیادی از جنگل های کشور طعمه حریق می شد.

سبزعلی اظهار می کند: از این پس دیگر نیازی به درخواست تجهیزات از سوی دیگر مسئولان نیست و خود سازمان جنگل ها می تواند درخواست بالگرد را مطرح کند.

مشکل دیگری که با امضای این تفاهم نامه از بین رفته این است که تا پیش از این ستاد کل نیروهای مسلح برای دریافت هزینه اجاره تجهیزات با مشکل روبه رو می شد، اما در این تفاهم نامه سازوکار دریافت و پرداخت هزینه این تجهیزات مشخص شده است.

علی تیموری، مدیرکل دفتر مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این باره می گوید: یکی از برنامه های مهم سازمان در سال های 93 و 94، مدیریت بحران در حوزه محیط زیست خصوصا در زمینه اطفای حریق مراتع است.

وی اظهار می کند: تاکنون در دو استان گلستان و لرستان، مانور اطفای حریق انجام شده و در هفته آینده نیز در استان مازندران مانور دیگری برگزار می شود.

تیموری یادآوری می کند: در حوزه مهار آتش سوزی جنگل ها، سازمان حفاظت محیط زیست با وزارت کشور صورتجلسه ای را تدوین کرد که براساس این صورتجلسه، ستادکل نیروهای مسلح با استفاده از امکاناتی که در حوزه صنایع هوایی دارد، از 17 خرداد 94، اقدام به اطفای حریق جنگل ها کند.

وی خاطرنشان می کند: دو میلیارد و 500 میلیون تومان اعتبار برای 19 استان کشور با هدف اطفای حریق به سازمان حفاظت محیط زیست اختصاص یافت که تاکنون موفق به تجهیز محیط بانان و مناطق جنگلی تحت پوشش سازمان حفاظت محیط زیست به امکانات اطفای حریق شدیم.

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور درباره آتش سوزی های اخیر کشور عنوان می کند: در چند روز گذشته به صورت پراکنده در اقصی نقاط کشور مانند استان فارس، چهارمحال و بختیاری، جیرفت، کرمان، گلستان و گیلان حریق جنگل اتفاق افتاد، اما وسیع ترین آن در ایلام و در محدوده حفاظت شده رقم خورد، در اثر این آتش سوزی حدود هزار هکتار از جنگل های این منطقه از بین رفت.

وی به تلاش سازمان جنگل ها برای تامین تجهیزات اشاره می کند و یادآور می شود: با اعتباری که از سوی سازمان مدیریت بحران در اختیار ما قرار گرفته 200 خودروی ویژه آتش نشانی خریداری شده و قرار است در اختیار استان ها قرارگیرد.

استفاده از نیروی جوامع محلی

برای مقابله با خطراتی که منابع طبیعی کشور را تهدید می کند، می توان از کمک جوامع محلی استفاده کرد، زیرا آنها بیش از مسئولان به این منابع دسترسی دارند و می توانند با اقدام به موقع بسیاری از حوادث مانند آتش سوزی را مهار کنند.

اما نکته اینجاست که سازمان جنگل ها و سازمان حفاظت محیط زیست کمتر به آموزش این افراد توجه کرده و بیشتر به جنبه کمی آنها توجه می کنند.

این در حالی است که اگر در هر استان چند سازمان مردم نهاد آموزش دیده وجود داشته باشد می تواند نقش ویژه ای در حل مشکلات زیست محیطی کشور ایفا کنند. برای رسیدن به این مهم مسئولان باید نگاه امنیتی به فعالیت این سازمان ها را کاهش داده و برای آموزش آنها برنامه های کاربردی تری اجرا کنند.

جنگل مي سوزد؛اما دلسوز ندارد

 گرم‌ترین روزهای سال از راه نرسیده، اما داغ آتش‌سوزی‌های چند روز اخیر در غرب، شمال و جنوب کشور به حدی به منابع طبیعی کشور آسیب رسانده که باید نسبت به شدت گرفتن آتش سوزی‌ های جنگل در ماه‌های آینده هشدار داد و گفت چنانچه راهکارهای مناسبی بسرعت عملی نشود، آتش‌سوزی‌های غیرقابل کنترل جنگل‌های کشور را خواهد بلعید. هرچند نمی‌توان آتش‌سوزی‌های جنگل را به صفر رساند، اما دست‌کم با تزریق اعتبار و بهره‌گیری از دانش نیروهای متخصص می‌توان از خسارتی که آتش به منابع طبیعی کشور تحمیل می‌کند کاست.

کارشناسان محیط زیست بارها اعلام کرده اند که افزایش دما و خشکسالی در سال های اخیر از دلایل عمده اپیدمی آتش سوزی جنگل های مناطق مختلف کشور است، با این تفاصیل انتظار می رود که تجهیزات و برنامه های آموزشی برای مهار آتش به همین نسبت افزایش یابد تا دست مسئولان مربوط برای مهار آتش بسته نماند.

مساله دیگر در این میان تاخیر در دست به کار شدن تیم های اطفای حریق است، چون تا زمانی که مسئولان از وقوع حادثه آتش سوزی در جنگل با خبر شوند و برای مهار آن اقدام کنند، بخش زیادی از جنگل طعمه حریق شده و آتش به قدری گسترش پیدا می کند که مهار آن از توان نیروهایی که در کشورمان فعال هستند، خارج می شود.

انسان، علت اصلی آتش سوزی

قاسم سبزعلی، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با بیان این که آمار دقیقی از آتش سوزی های اخیر در کشور وجود ندارد، به جام جم می گوید: در دو ماه اول سال نسبت به مدت مشابه سال گذشته آمار آتش سوزی ها کاهش داشته، اما در ماه اخیر روند آتش سوزی ها افزایش یافته است.

به گفته وی 80 درصد آتش سوزی جنگل های کشور عامل انسانی دارد و 20 درصد باقیمانده به عوامل طبیعی مانند صاعقه مربوط می شود، اما نکته اینجاست 60 درصد از عامل انسانی به دلیل سهل انگاری اتفاق می افتد، یعنی فردی ته سیگارش را در جنگل انداخته یا حالش را نداشته آتشی را که برای درست کردن کباب به راه انداخته خاموش کند.

 

در این بین واقعیت تلخ دیگری نیز وجود دارد و آن چیزی نیست جز این که 20 درصد آتش سوزی هایی که منشا انسانی دارد عمدی اتفاق می افتد، به بیان ساده تر می توان گفت افرادی در کشور وجود دارند که آگاهانه با منابع طبیعی کشور می جنگند.

بی توجهی به اجرای برنامه های فرهنگی در کشور را باید دلیل شیوع آتش سوزی های عمدی جنگل دانست، زیرا در سایه وابستگی افراد به جنگل نمی توان از آنها انتظار داشت برای امرار معاش به منابع طبیعی کشور فشار وارد نکنند، رئیس جامعه جنگلبانی در این باره می گوید: بیکاری و فقر به این موضوع دامن زده برای نمونه مدتی قبل ما برای مهار آتش سوزی در یکی از استان های کشور به مردم گفتیم در ازای روزی 30 هزار تومان برای مهار آتش سوزی به ما کمک کنند، اما بعد از این تصمیم گیری آتش سوزی بیشتر شد ؛ چون به نظر می رسد برخی برای به دست آوردن درآمد عمدا جنگل را آتش می زدند.

جنگل اعتبار ندارد

یکی از مسائلی که سبب شده آتش سوزی های جنگل در کشورمان مهار نشود نبود اعتبار است، زیرا با توجه به کوهستانی بودن جنگل های کشور، برای مهار آتش سوزی به تجهیزات و نیروی ویژه نیاز است و باید تاکید کرد این دو عامل فقط با تزریق اعتبار مناسب اجرا خواهد شد.

فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری کشور درباره میزان اعتبار برای مقابله با حریق جنگل های کشور در سال گذشته توضیح می دهد: برای اطفای حریق منابع طبیعی تمام کشور سال گذشته 30 میلیارد تومان اعتبار تخصیص پیدا کرد. شاید این عدد قابل توجه به نظر برسد، اما مساله اینجاست که بیش از 80 درصد کشور را منابع طبیعی تشکیل می دهد و جالب این که حدود نیمی از این اعتبار سال گذشته به دست مسئولان رسیده و امسال نیز آنها در تلاش هستند با به دست آوردن باقیمانده این اعتبار، زخم هایی را که آتش به جنگل های کشور می زند، التیام دهند.

بنابراین نباید از پایکوبی آتش در جنگل های کشور تعجب کرد، زیرا اراده ای قوی دست کم برای مهار آتش سوزی در برخی از مسئولان وجود ندارد.

بالگرد، ساعتی 5 میلیون تومان

نکته اینجاست که اعتباری که سالانه در اختیار سازمان جنگل ها قرار می گیرد به زحمت کفاف حقوق کارمندان این سازمان را می دهد به همین دلیل زمانی که بحث به استفاده از تجیهزات پیشرفته می رسد نمی توان از آنها انتظار داشت بهترین تجهیزات را به کار بگیرند، اما می توان از آنها خرده گرفت که برای به دست آوردن اعتبار مناسب تمام تلاش خود را به کار نمی گیرند. این درحالی است که همکاری نکردن دیگر دستگاه و سازمان ها را نیز باید عاملی دانست که به آسیب دیدن جنگل های کشور دامن می زند.

برای نمونه چنانچه سازمانی هنگام آتش سوزی بخواهد بالگرد در اختیار سازمان جنگل ها بگذارد برای هرساعت کرایه بالگرد حدود پنج میلیون تومان از سازمان جنگل ها طلب می کند، طبیعی است که این سازمان برای استفاده از بالگرد در مواقع لزوم محتاط تر عمل کند.

واقعیت اینجاست که سازمان جنگل ها را باید سازمان فراموش شده ای در دل وزارت جهاد کشاورزی دانست که برای به دست آوردن اعتبار باید بسیار تلاش کند.

مشکل دیگری که سبب بحرانی شدن حال و روز جنگل های کشور شده نبود نیروی متخصص است، زیرا تا زمانی که مسئولان به شکل علمی با مشکلات برخورد نکنند، نمی توان به حل آنها امیدوار بود.هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگل بانی کشور در این باره به جام جم می گوید: سازمان جنگل ها نیروی کافی در اختیار ندارد، علاوه بر این نیمی از این افراد نیز تخصص کافی در این باره ندارند.

وی اظهار می کند: در کشورمان معمولا با قمقمه آب و بیل و کلنگ برای مهار آتش سوزی اقدام می کنند، درحالی که این افراد پشتیانی نیز نشده و افرادی که برای مهار آتش سوزی داوطلب می شوند، در زمان ماموریت از تشنگی و گرسنگی رنج می برند.

کیادلیری درباره علت کاهش نیافتن آمار آتش سوزی جنگل های کشور یادآور می شود: با توجه به امکاناتی که در کشور وجود دارد تقریبا کاهش آتش سوزی های جنگل دور از انتظار است و با احساسات نمی توان دردی از جنگل های کشور را درمان کرد، مگر این که فقط روی کاغذ بخواهیم این آمارهای تلخ را کاهش دهیم.

بنابراین برای کاهش جنگل های کشور دولت باید اعتبار مشخصی در نظر گرفته و آن را بموقع در اختیار سازمان جنگل بگذارد، زیرا چنانچه ابزار و تجهیزات لازم از قبل در اختیار این سازمان قرار نگیرد نمی توان به حل این مشکل امیدوار بود، افزون براین سازمان جنگل ها باید بیشتر از کمک نیروهای متخصص کمک بگیرد، این در حالی است مسئولان سازمان جنگل ها و محیط زیست نیز باید مسئولیت پذیر بوده و در این زمینه پاسخگو باشند؛ از این گذشته مسئولان هر سال آتش سوزی های جنگل های کشور را تجربه می کنند، اما برنامه های مدیریتی خود را تغییر نمی دهند، باید یادآور شد تازمانی که آنها به نحوه مدیریت خود شک نکنند و به جای برنامه ریزی فقط روی کنترل این مسائل تمرکز کرده اند، مشکلات حل نشده باقی خواهد ماند.

مهدی آیینی

جنگل تنها مانده است

فقط 8 درصد از سطح کشور را جنگل پوشانده، اما برای نگهداری از این ثروت ناچیز اراده‌ای قوی وجود ندارد، به همین دلیل روند تخریب جنگل‌های کشور نه‌تنها متوقف نشده، بلکه به نظر می‌رسد سرعت بیشتری نیز گرفته است، گواه این ادعا، از دست رفتن حدود یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس و 40 هزار هکتار از شمشادهای شمال کشور در چند سال اخیر است.افزون بر این براساس اعلام سازمان جنگل ها از سال 1334 تا 1386 سالانه حدود 3000 هکتار از جنگل های کشور تخریب شده است. این در حالی است که با رسیدن فصل های داغ سال نیز باید شاهد شعله کشیدن آتش در جنگل های کشور بود، براساس آمار آتش سوزی جنگل های کشور در برخی ماه های سال گذشته نسبت به سال 92 افزایش 50 درصدی داشته است. امسال نیز با توجه به بهبود پیدا نکردن شرایط باید منتظر انتشار خبرهای ناگواری در این حوزه بود. نکته اینجاست که در سایه نبود مدیریت کارا مشکلاتی که دامن جنگل های کشور را گرفته آن طور که باید و شاید تاکنون حل نشده است. در این گفت و گو دکتر «هادی کیادلیری»، رئیس دانشکده منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران و رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور از مسائلی که سبب بحرانی شدن وضع جنگل های ایران شده، سخن می گوید.

چرا درباره وسعت جنگل های کشور آمار متناقضی ارائه می شود و آیا می توان به طور دقیق گفت وسعت جنگل های کشورمان چقدر است؟

یکی از دلایل ارائه آمار متناقض از جنگل های کشور تعاریف متفاوتی است که از جنگل در کشورمان می شود، این در حالی است که فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) تعریف دیگری از جنگل دارد. به زبان ساده اگر بخواهیم جنگل را از قول فائو تعریف کنیم باید بگوییم نیم هکتار زمین که درصد تاج پوشش درختان آن به سطح زمین بیش از 10 درصد باشد جنگل نامیده می شود.

سازمان جنگل های کشور چه تعریفی از جنگل دارد؟

براساس تعریف سازمان جنگل ها میزان تاج پوشش درختان باید 5 درصد باشد.

با این تعریف وسعت جنگل های کشور چقدر است؟

حدود 14 میلیون و 300 هزار هکتار.

تعریف سازمان فائو چه؟

با تعریف این سازمان وسعت جنگل های کشورمان به حدود نصف آمار ارائه شده می رسد، زیرا 12.5 درصد از جنگل های کشور در گروه جنگل های انبوه قرار می گیرند، مانند جنگل های شمال کشور و ارسباران، حدود 25 درصد نیز در گروه جنگل های نیمه انبوه طبقه بندی می شود، افزون بر این حدود 56 درصد نیز جنگل تنک در کشور وجود دارد، مانند جنگل های زاگرس. این در حالی است که حدود 25 هزار هکتار نیز جنگل مانگرو در کشور داریم؛ جنگل هایی که هرچند سطح قابل ملاحظه ای ندارد، اما از اهمیت خاصی برخوردار است.

این تعریف های متفاوت چه آسیبی به منابع طبیعی کشور می زند؟

هرچند تعریف کشورمان نیز از جنگل درست است، اما بدی آن، این است که فکر می کنیم جنگل زیادی داریم و ممکن است در نگهداری آنها غفلت کنیم، علاوه بر این نمی توان طرح های مناسبی نیز برای نگهداری جنگل های کشور ارائه کرد.

سرانه جنگل برای هر ایرانی چقدر است؟

سرانه جهانی جنگل به شکل میانگین حدود شش دهم هکتار برای هر شخص است، اما در کشور ما این آمار به کمتر از دو دهم می رسد. نباید فراموش کرد که حدود 8 درصد از سطح کشور را جنگل پوشش می دهد، باید یادآور شد کشورهایی که حدود 25 درصد از مساحت کشورشان را جنگل پوشش می دهد، شرایط بحرانی دارند.

جنگل های کشور از زمان تشکیل سازمان جنگل ها چه شرایطی را طی کرده است؟

اگر بخواهیم تقسیم بندی کلی تری داشته باشیم، می توان گفت مثلا اگر ما از سال 1300 مدیریت را شروع کرده باشیم در 45 سال اول مدیریت غیرعلمی و سنتی بوده است، چون بهره برداری هایی صورت گرفته، اما به دلیل این که جمعیت کم بوده و وابستگی زیادی به منابع طبیعی وجود نداشته، تخریب خود را کمتر نشان داده است. بعد از تشکیل سازمان جنگل ها و مطرح شدن طرح های جنگلداری نیز به سمت کار عملی رفتیم. درواقع رشد جمعیت، افزایش استانداردهای زندگی و فشاری که به منابع و اکوسیستم آورده ایم، نمود بیشتری به تخریب ها داده هرچند علمی کار کرده ایم.

اما به نظر می رسد روش های علمی نیز موفق نبوده است.

حق باشماست باید اعتراف کرد که از روش های درستی بهره نبرده ایم، زیرا ما از کشورهای اروپایی الگوبرداری کردیم، کشورهایی که ساختار جنگل هایشان با کشور ما همخوانی ندارد. از این گذشته این روش ها با شرایط زیست محیطی و اجتماعی ما نیز تناسب ندارد، زیرا زندگی مردم ما سنتی و با آن در تضاد است. علاوه بر این آنها جنگل های همسان داشتند، اما ساختارهای جنگل های شمال کشور ما باستانی و کوهستانی است. باید یادآور شد شاخص پایداری برای آنها تولید چوب بود، اما شاخص برای ما باید حفظ قدمت جنگل ها در نظر گرفته می شد.

اما رئیس سازمان جنگل ها می گوید سطح جنگل های کشور افزایش یافته، به نظر شما این ادعا چقدر صحت دارد؟

این مساله را خود ایشان باید پاسخ بدهند، چون با محاسبه ای ساده، می توان به واقعیت پی برد و برای این کار باید آمار جنگلکاری سازمان جنگل ها را با روند تخریب جنگل های کشور مقایسه کرد، برای نمونه در چند سال اخیر یک میلیون هکتار از جنگل های زاگرس و 40 هزار هکتار از شمشادهای شمال کشور تخریب شده، علاوه بر این براساس اعلام خود سازمان جنگل ها از سال 1334 تا 1386 نیز هر سال حدود 3000 هکتار جنگل کشور از بین رفته است.

علاوه بر این مسئولان ادعا می کنند با جنگلکاری روند تخریب ها را کنترل کرده اند.

متاسفانه مسئولان این واقعیت را تاکنون جدی نگرفته اند که جنگل زیستگاهی است که طی میلیون ها سال ایجاد شده، به همین دلیل این روزها برای ساخت سد شفارود قصد دارند چند هکتار از جنگل های گیلان را تخریب کنند و در برابر اعتراض ها می گویند قرار است تخریب را با درختکاری جبران می کنند. مقایسه جنگل با درخت، کاری کاملا اشتباه است. باید تاکید کرد با درختکاری حتی نمی توان مقدار چوبی را که از دست می رود، جبران کرد، زیرا در بحث درختکاری نهال کاشته می شود و در هر هکتار دو مترمکعب چوب داریم، اما در جنگل های شمال کشور موجودی چوب 400 مترمکعب است، بنابراین در برابر تخریب هر هکتار جنگل باید 200 هکتار جنگلکاری کرد تا فقط زیان از دست رفتن چوب را جبران کرد.

قرار بود برای کاهش فشار بر جنگل های شمال کشور طرح تنفس جنگل اجرایی شود، این طرح چگونه اجرا می شود؟

ما باید به سمت توقف کامل بهره برداری از جنگل های شمال برویم، اگر تنفس به این معنا باشد که می خواهیم 10 سال دیگر دوباره بهره برداری را شروع کنیم، اشتباه است، زیرا 200 سال فرصت نیاز است تا جنگل های کشور به شرایط پیش از تخریب بازگردد. جنگل های شمال کشور توان تولید چوب را ندارد.

مصوبه ای 10 بندی که در راستای کاهش بهره برداری از جنگل ها تصویب شد، بدرستی اجرا می شود؟

سازمان جنگل ها باید این مصوبه را اجرا کند، اما ضعف هایی دارد، زیرا براساس آن فقط از درختان افتاده، آفت زده و خشک شده بهره برداری می شود و باید تاکید کرد هر درخت خشکی درخت بیمار نیست، چون برخی از آنها زیستگاه بوده و جامعه خرد محسوب می شود. برای بهبود شرایط باید همه مواد این مصوبه اجرا شود، زیرا برای توقف کامل بهره برداری باید چوب مورد نیاز کشور را به شکل دیگری تامین کنیم یا هزینه نظارت که از طریق بهره برداری از جنگل تامین می شد، نیز از سوی دولت در نظر گرفته شود، بنابراین اجرای یک بند از این مصوبه نمی تواند به نتیجه مطلوب منجر شود. اکنون از درختان خشک و آفت زده بهره برداری می کنند، اما این طرح دوام نیاورده و شکست می خورد. بنابراین بهتر است دولت بودجه مناسبی برای توقف کامل بهره برداری از جنگل در نظر بگیرد.

چرا تا به حال بهره برداری از جنگل های شمال متوقف نشده است؟

در سازمان جنگل ها مسئولان به دلایلی که خودشان می دانند با این کار مخالفت می کنند، البته آنها اشتباه می کنند، زیرا جنگل ها از لحاظ سطح و چوب کاهش زیادی داشته است.

سالانه چقدر از جنگل های شمال کشور بهره برداری می شود؟

براساس آمار سال گذشته حدود 600 هزار مترمکعب چوب برداشت شده، اما این آمار باید بررسی شود، زیرا میزان مصرف چوب در کشورمان حدود 5 تا 7 میلیون مترمعکب در سال برآورد می شود، این در حالی است که یک میلیون مترمکعب واردات داریم و حدود یک میلیون مترمکعب نیز از طریق زراعت چوب تامین می شود، بنابراین باید پرسید بقیه چوب مصرفی کشور از کجا تامین می شود.

ضعف اصلی سازمان جنگل ها را چه می دانید؟

مسئولان این سازمان باید در همه بخش ها اطلاعات خود را به روز کنند، در بخش هایی مانند اجرا، تحقیقات، آموزش و نظارت، زیرا در بخش تحقیقات اکنون تحقیقات کاربردی نیست و باید به پژوهش های کاربردی و اجرایی پرداخت نه طرح های فانتزی. بخش آموزش نیز باید هدفمند شده و فعالیت هایش با نیازهای کشور مطابقت داشته باشد.

سازمان محیط زیست برای حفظ جنگل های کشور به وظایف خود به درستی عمل می کند؟

بخش نظارت سازمان محیط زیست نیز باید بهتر عمل کند. برای نمونه آنها باید بگویند کجای جنگل های کشور را ارزیابی کرده یا با کدام شاخص و معیار از تخریب یا بهبود شرایط صحبت می کنند، زیرا تا زمانی که مردم آتش سوزی یا تخریب را اعلام نکنند، این سازمان ها نیز چیزی نمی گویند، این در حالی است که این سازمان ها باید پیش بینی های لازم را انجام بدهند، زیرا سازمان جنگل ها با کمبود نیرو رو به روست، برای نمونه برای هر 52 هزار هکتار یک نیروی حفاظتی در اختیار دارد.

سازمان جنگل ها خودش نمی خواهد یا در دولت برای رفع کمبودهای این سازمان اراده جدی وجود ندارد؟

باید گفت جنگل های کشور جدی گرفته نشده اند، زیرا سازمان جنگل ها باید در حد وزارتخانه باشد تا بتواند به مشکلات این حوزه رسیدگی کند، اما اکنون این سازمان به عنوان زیرمجموعه بخشی به نام کشاورزی فعالیت می کند، بخشی که خود عامل تخریب جنگل های کشور است.

اما این سازمان از بدنه کارشناسی خوبی برخوردار است.

نکته اینجاست که انتخاب مدیرکل های این سازمان در شهرستان ها با نظر جهاد کشاورزی انجام می شود، بنابراین این سازمان باید خود را باور کرده و جایگاه ساختاری اش ارتقا پیدا کند، چون سازمان جنگل ها با این جثه توانایی تنه به تنه شدن با سازمان های دیگر و نمایندگان مجلس را ندارد.

این روزها برخی نمایندگان مجلس از ادغام سازمان جنگل ها و سازمان حفاظت محیط زیست دم می زنند، نظر شما در این باره چیست؟

حفاظت محیط زیست سازمانی نظارتی است، اما سازمان جنگل ها دستگاهی اجرایی است، بنابراین یک سازمان نظارتی نمی تواند کار اجرایی انجام دهد یا برعکس. سازمان جنگل ها باید ارتقا پیدا کرده و به وزارتخانه تبدیل شود، محیط زیست نیز باید به شکل مستقل روی منابع طبیعی کشور نظارت کند. به نظر ادغام این دو سازمان اشتباه است، زیرا هیچ مجموعه ای خود را زیر سوال نمی برد.

چرا سازمان جنگل ها برای حفظ منابع طبیعی کشور تنها مانده و دیگر سازمان ها دغدغه محیط زیست کشور را ندارند؟

تمام ارگان ها باید برای حفظ محیط زیست کشور وارد عمل شوند، زیرا کم کاری های آنها به منابع طبیعی کشور آسیب می زند، برای نمونه اشتغالزایی، وظیفه سازمان جنگل ها یا محیط زیست نیست و باید وزارت کار پاسخگوی آن باشد، زیرا بیکاری جنگل نشینان سبب شده آنها برای کسب درآمد دست به تخریب جنگل بزنند.

برنامه های سازمان جنگل ها برای خروج دام از جنگل های کشور به کجا رسید؟

برنامه هایی در این باره اجرا شده، اما کارساز نبوده است به همین دلیل اکنون آمار دام در زاگرس سه برابر بیش از ظرفیت این منطقه است، در سال های گذشته نیز اعتبار خروج دام بشدت کاهش یافته و باید یادآور شد روش هایی که برای تحقق این هدف به کار گرفته شده درست نبوده برای نمونه به دامدارها در قبال خروج دام مالکیت زمین ارائه می شد به همین دلیل عده ای برای گرفتن زمین به سمت دامداری رفتند، درواقع با این طرح بسیاری از مردم را تشویق به دامداری کردند.

برخلاف تلاش سازمان جنگل ها برای مدیریت جنگل از سوی مردم چرا این مساله تاکنون محقق نشده است؟

هدف از مشارکت مردم به این معنا نیست که چه شخصی از جنگل بهره برداری کند، بلکه هدف باید حفظ و احیای جنگل باشد، اکنون مشکل ما این است که مردم آموزش های لازم را ندیده و اطلاعات مناسبی نیز در اختیار ندارند. برای نمونه مدتی قبل به دلیل کمبود نیرو به نیروهای محلی پیشنهاد کردیم در ازای روزی 30 هزار تومان به ما کمک کنند تا آتش سوزی جنگل را مهار کنیم، اما متاسفانه این کار سبب شد برخی برای به دست آوردن درآمد خودشان جنگل را آتش بزنند. بنابراین باید گفت برای ارتقای فرهنگ و آموزش مردم بدرستی کار نکرده ایم در واقع آموزش و ترویج ما در این حوزه بسیار ضعیف است.

سازمان جنگل ها آمار درستی از سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه جنگل ندارد و از پتانسیل این نهاد ها نیز بدرستی استفاده نمی کند. برای جبران این بی توجهی چه باید کرد؟

اکنون تعداد سازمان های مردم نهاد علمی حدود 10 انجمن است، اما باید پرسید چقدر از این انجمن ها نظرخواهی می شود، هرچند این نهاد ها هزینه ای در قبال خدمات خود طلب نمی کنند، اما اصلا به کار گرفته نمی شوند.

مهدی آیینی 

سازمان جنگل‌ها به جای درخت ویلا می‌کارد

ساخت و ساز در جنگل‌ها و مراتع کشور آن‌قدر سریع انجام می‌شود که هیچ بعید نیست تعداد ویلاها در این مناطق بزودی از تعداد درختان جنگل‌های کشور پیشی بگیرد.

 نکته اینجاست که رانت‌هایی در کشور وجود دارد که زمینه را برای واگذاری زمین‌ها و مراتع به افراد بانفوذ فراهم می‌کند، به همین دلیل شهرک‌سازی در منابع طبیعی کشور رشد چشمگیری داشته است. عبدالوحید فیاضی، نماینده مردم نور با انتقاد از بی‌توجهی سازمان جنگل‌ها مراتع و آبخیزداری کشور نسبت به انجام وظایف خود به خانه ملت گفته، متاسفانه سازمانی که باید حامی محیط زیست باشد، اکنون با ارائه مجوز‌های تغییر کاربری اراضی، تیشه به ریشه منابع طبیعی کشور زده است. به اعتقاد این نماینده مجلس، واگذاری هکتارها زمین زراعی و جنگلی به افراد، خلافی است که سازمان جنگل‌ها عامل اصلی به وقوع پیوستن آن است.

این در حالی است که باید گفت ساخت و ساز شهرک در مناطق جنگلی کشور مانند قطع کردن چند اصله درخت در دل جنگل نیست که سازمان جنگل‌ها به بهانه کمبود نیرو بخواهد نسبت به وقوع آن ابراز بی‌اطلاعی کرده یا وجود آن را انکار کند.

افزون بر این فیاضی با بیان این‌که سازمان جنگل‌ها یکی از عوامل اصلی نابودی جنگل‌های کشور است یادآور شده مراقبت از جنگل‌ها به عهده سازمان جنگل‌هاست و از این رو قوه قضاییه باید به عنوان شورای حفظ بیت‌المال به این موضوع ورود کند.

به نظر می‌رسد در چنین شرایطی دستگاه‌های قضایی و سازمان بازرسی کل کشور باید با ورود موضوع از ساخت و ساز و تغییر کاربری منابع طبیعی کشور جلوگیری کند. این درحالی است که مسئولان سازمان جنگل‌ها نیز ادعا می‌کنند تاکنون هر نوع تغییر کاربری با داشتن مجوزهای لازم بوده است، اما رمضان شجاعی‌کیاسری، نماینده مردم ساری معتقد است توضیحات مسئولان سازمان جنگل‌ها و وزارت جهاد کشاورزی درباره مجوزدار بودن تمام تغییر کاربری‌های صورت گرفته قانع‌کننده نیست، زیرا بسیاری از ساخت و سازها در مکان‌های غیرمجاز صورت گرفته بنابراین بررسی‌های نمایندگان مجلس تا رسیدن به نتیجه ادامه خواهد داشت. قرار است بررسی‌های نمایندگان دراین باره به صورت گزارشی در اختیار هیات رئیسه مجلس قرار گرفته و در صحن ارائه شود.

بالا